eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽❣ ❣﷽ ای راحت دل، قرار جانها برگرد درمان دل شکسته‌ ی ما، برگرد ماندیم در انتظار دیدار، ای داد دلها همه تنگِ توست مولا برگرد 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیست و یکم ✨میوه فروش به اسب سوار تعارف کرد که پیاده شود و با بُرشی از خربزه، گلویی تازه کند. مأمور توجهی نکرد و از دعبل پرسید: دختری هراسان را ندیدی که در حال فرار باشد؟ دعبل به کدویش ضربه ای زد. _من سرم به خرید گرم بود سرورم. یکی از شرطه ها نگاهی به انباری انداخت و جعبه ها و سبدهای خالی را که گوشه ای روی هم چیده شده بود به هم ریخت و مشتی انجیر از سبد روی خمره برداشت و بیرون آمد. ثقیف کنار درِ جمع شده دکان ایستاده بود تا از اسب که کف بر لب آورده بود، تنه ای نخورد. میوه فروش نفس راحتی کشید و سری تکان داد. در پستو را بست و چفتش را انداخت. به دعبل چشمکی زد و آهسته گفت: عجب لُعبتی! هر صد سال یک بار، چنین شانسی در خانه یکی را می زند. قدم تو مبارک بود که امروز چنین آهویی با پای خود آمد و به دامم افتاد! تا شرطه ها بازنگشته و چیزی مشکوک ندیده اند، از اینجا برو. دعبل تکان نخورد. از پستو سر و صدایی برخاست. دختر سبد انجیر را انداخته و از خمره بیرون آمده بود. پشت درِ بسته که رسید مُشتی به در کوبید و گفت: چرا در را بسته ای؟ میوه فروش به در نزدیک شد. _هیس! آرام باش دختر! هنوز شرطه ها خیلی دور نشده اند. همین اطراف اند. وقتی تو را نیافتند، دوباره برمی گردند. باید همانجا بمانی تا آب ها از آسیاب بیفتد. موقعش که شد، خودم خبرت می کنم. هیچ جا امن تر از همین پستو نیست. همان جا استراحت کن. شب که شد، تو را به جای امنی می رسانم. برایم مهم نیست که از کجا و برای چه فرار کرده ای. باز به دعبل اشاره کرد که برود. _خلوت کن برادر! به جای بقیه پولت، اناری انبه ای بردار و برو! خطاب به صاحب گاری، انگشت روی دماغ بلندش گذاشت. دعبل به خیابان نگاه کرد. شرطه ها دور شده بودند. دختر که مطمئن شده بود میوه فروش چه خیالی در سر دارد، پا به در کوبید و فریاد زد: باز کن این صاحب مرده را! اسم خودت را می گذاری مسلمان! من به تو پناه آوردم مرد! من آن آهویی که گمان کردی نیستم. من پلنگی هستم که چنگ می اندازد و توی صورتت تف می کند! ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
شهید احمد عطایی:کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد 📌پاسدار شهید مدافع حرم«احمد اعطایی» متولد ۷ شهریور ۱۳۶۴ و ساکن محله فلاح تهران بود و مهندسی برق می‌خواند. 🔸احمد آقا علاوه بر این که پاسدار بود ، در مسجد محل فعالیت داشت. کتاب‌های فراوانی مثل کتاب‌های اخلاقی ، عرفانی و سبک زندگی ، خیلی مطالعه می‌کرد. 🔹 به قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود که یک تابلو درست کرده و جلوی ورودی منزل نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود «هر که دارد بر ولایت بدگمان، حق ندارد پا گذارد در این مکان» و می‌گفت: «کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد. آقا یعنی علی و علی یعنی اهل بیت(ع) و همه این‌ها به هم وصل هستند.» ▪️ به‌صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار می‌شود که در ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۴ و آخرین روز ماه محرم الحرام، همراه با سه تن دیگر از دوستانش«سید مصطفی موسوی»، «مسعود عسگری» و «محمدرضا دهقان امیری» به شهادت می‌رسد. فرازی از وصیت نامه شهید ▪️افتخـار کنید به این هدیه‌ای که فدای راه رفته اولاد حـضرت رسول کردید. سر بالا بگیرید و فخر بفروشید که نان و لقمه تان، تلاشتان ثمر داده و جان پسر شما فدای این راه شد. ▫️دنباله رو و دسـت بوس رهبر انقلاب باشـید و همیشه ارادتمند نسبت به حضرت امام خـامنه ای (مدظله العالی). حـلالم کنید. 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
❤️ اولِ عشق خودت هستی و آخر،حرمت نرود عمر هدر قَطعِ یقین در حرمت فیضِ دستان شما دانه برایم پاشید تا کبوتر شدم و داد مرا پَر حرمت محشری هست حریمت که خدا میداند آسمان را اُفُقِ چَشمِ تو میچرخاند هرکسی را گرهٔ کور به کار افتاده گذرش بر حَرَمِ تو دو سه بار افتاده تو دعا کردی و افتاد دل ما یادت یک سحر پَر زد و شد زائرِ گوهرشادت 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
❄️🚿 آموزش هواگیری رادیاتور برای افزایش گرما و راندمان بهتر! ❄️ بهترین روش بستن دریچه ی کولر در فصل سرما https://eitaa.com/joinchat/2653553335C414f33e45f 🔥 راز دوبرابر شدن فشار گاز شعله های اجاق 💥🚿 تمیز کردن و جرم زدایی اجاق گاز در سه سوت و روش جرمگیری شیرآلات🚰 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🍊روزهای قمر در عقرب دی و بهمن eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 🍊ذکربسیارمهمی که آیت الله بهجت 《برای‌حل‌مشکلات‌بزرگ‌سفارش‌می‌کرد۰۰۰》 eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 🍊شفای نوزاد به شفاعت شهید محسن حججی eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f 🍊بیــا اینجـا و رفیق شهیدت رو پیدا کــن eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 🍊پروفایل و بیو مناسبتی eitaa.com/joinchat/2395799651C5ed5bfd5f1 🍊گیاهان آپارتمانی کم نور و پر نور eitaa.com/joinchat/1435238543Cef0113d163 🍊روانشناسی کودک و نوجوان eitaa.com/joinchat/1433141407C779b5a6099 🍊غذاهای فوری و سه سوته eitaa.com/joinchat/969867344C9d4c0c0809 🍊دهکده کیک وشیرینی های ساده eitaa.com/joinchat/2559836309C06c85bb166 🍊تـِم ایتـا وَ تـِم مناسبتـی eitaa.com/joinchat/1495728544Cfc5c84405c 🍊ذکرهای ‌گره گشا تعبیر خواب eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d 🍊بدون سانسور و خجالت(ازدواج وزناشویی) فقط متاهلین eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08 🍊آیه‌ای که باخواندن آن تمام طلسمات زندگیتون از بین میره! eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a 🍊تلنــــــگر مــذهبـــی eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 🍊استوری مناسبتی و مذهبی eitaa.com/joinchat/2560098398Cacc4602d2d ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ آقاے اصغر حاج قاسمـ🌹 و حاج مـحمـد/ اے که جاے برو مـےگفت بیا/ تشرف خدمت امام زمان(عج)، برای حل مشکل بگو بگویند....👇 eitaa.com/joinchat/359202853C9a7b8e10d0 ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 9 دی ماه؛ @Listi_Baneri_110
🌸 السَّلامُ عَلَیْكَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ وَ ناصِرَ حَقِّهِ... سلام بر تو اي خليفه خدا و ياور حقّش 📘فرازی از زیارت آل یاسین سلام بر تو ای نماینده پروردگار بر روی زمین که آینه وجودت نمایانگر اوست. سلام بر تو ای مولایی که حق خدا به دست تو احیا خواهد شد و همه خلایق را زیر پرچم توحید جمع خواهی کرد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیست و دوم ✨میوه فروش سر به در گذاشت و غرق رویا گفت: آرام باش میوه دلم! شلوغ بازی در نیاور. نمی خواهی که ماموران خبردار شوند؟ اگر بیایند می گویم تو را به دام انداختم تا تحویل شان دهم. خودت ضرر می کنی نازنین. شک ندارم جرم سنگینی داری که چنین فرار کرده ای و این تعداد شرطه، سراسیمه سر در پی ات گذاشته اند! صاحبت را کشته ای؟ دستت درد نکند! هر چه کرده ای، خوب کرده ای! شک ندارم که حقش بوده! پیش من بمانی بهتر است تا در بازار برده فروشان به حراج روی یا به سیاه چال بیفتی. اگر قسمت من نبودی که با پای خود به سراغم نمی آمدی. به قسمت و نصیب اعتقادی نداری؟ من کارم انتخاب میوه های آبدار و شاهوار است. قدر هلویی مجلسی چون تو را می دانم! مطمئنم که حتی خلیفه هم مثل تویی را در میان دو هزار کنیزش ندارد. من یک بار همسرش زبیده را در بازار طلافروشان دیده ام. او هم به زیبایی و دلارایی تو نیست! _آهای همسفر! چرا ایستاده ای و کاری نمی کنی؟ تا این چوب و تخته ها را نشکسته ام و خون این مردک ناپاک را نریخته ام، در را باز کن! دعبل که خود را به میوه فروش رسانده بود، کدو را بالا برد و پیش از آنکه او فرصت کند دستش را سپر کند، آن را به سرش کوبید. کدو چند پاره شد و میوه فروش با نعره ای تلو تلو خورد و روی سبدهای انبه و موز افتاد و از حال رفت و تخمه های کدو به موهای سر و صورتش آویزان ماند. _عجب! فکر نمی کردم تخمه اش نصیب خودت شود. صاحب گاری که صحنه را دید، فریاد زنان فرار کرد. دعبل چفت در را باز کرد. دختر بیرون آمد. برافروخته و هراسان بود. دعبل پای میوه فروش را گرفت و او را توی پستو کشاند و در را به رویش بست. دختر خود را به گوشه ای کشاند تا از بیرون دیده نشود. _از تو ممنونم جوانمرد! انگار در این شهر نمی توان به کسی اطمینان کرد؛ اما به گمانم شما انسان شریفی هستید! خدا کند بتوانم از این شهرِ نکبت بگریزم و به دیار خود بازگردم! دعبل که باز از زیبایی او و گیرایی چشمانش مبهوت مانده بود، با صدایی که سعی می کرد نلرزد پرسید: _برای همین فرار کرده اید؟ آنجا کسی انتظارتان را می کشد؟ _پدر و عموهایم را کشتند. هرچه را می شد غارت کردند و خانه و کشتزار و درختانمان را به آتش کشیدند. نمی دانم مادر و برادرم در آتش سوخته اند یا توانسته اند بگریزند. _درود بر پدر و مادر گرامی تان و فرزند شایسته شان! دعبل طول خیابان را نگاه کرد. خبری نبود. افسار الاغ را گرفت و گاری را داخل دکان آورد. کدوها را پایین ریخت. به ثقیف اشاره کرد تا کمک کند. حصیر و چند تایی جعبه چوبی و سبد را روی گاری گذاشتند. دعبل دیناری روی کفه ترازو انداخت. سکه با سرو صدا چرخید و پهن شد و آرام گرفت. _لطفا سوار شوید و خود را زیر این حصیر و سبدها پنهان کنید تا از اینجا دور شویم. راه دیگری به ذهنم نمی رسد. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقیقت این است که هرچه بگوییم خسته شده ایم و بریده ایم، اسلام دست از سر ما بر نمی دارد. ماباید بمانیم و کاری را که می خواهیم، انجام بدهیم. @shohada_vamahdawiat                      
گمان نکن که فقط عاشورائیان را به آن بلا آزموده‌اند ؛ صحرای بلا به وسعتِ همۀ تاریخ است . @shohada_vamahdawiat                      
🔰یک بار من در آشپزخانه بودم و او هم سر کار بود، وقتی رسید گفت: «شهید سعید است و شهادت سعادت» و بلند گفت: «خانم دعا کن تا من شهید شوم.» من هم از آشپزخانه گفتم: «ان‌ شاءالله. ان شاءالله که اکبرآقا شهید شود؛ ولی نه در این سن و سال.» آخر پسر کوچکمان زمانی که پدرش شهید شد یک سال و سه ماهش بود، یکی دیگر ۱۰ ساله و دیگری ۵ سال و نیمه بودند. 🔰خیلی به او وابسته بودم؛ چون من سه تا بچه کوچک داشتم و وقتی کارهای خودش تمام می‌شد خیلی به من کمک می‌کرد، بچه‌ها را حمام می‌برد، ظرف‌ها را می‌شست و کارهای منزل را انجام می‌داد. هر چند زمان خیلی کمی‌خانه بود و گاهی ساعت ۱۰، ۱۱ شب می‌آمد؛ ولی با این حال کمک حالم بود. 🔰به نظرم اخلاصش باعث شهادتش شد ، او خیلی انسان بااخلاصی بود و کارهای خیری را که انجام می‌داد به دیگران نمی‌گفت. خیلی کمک حال مستمندان بود. مسئله دیگری که فکر می‌کنم باعث شد به این درجه برسد، احترام زیادی بود که برای دیگران به ویژه مادرش قائل بود. محال بود برویم منزل مادرشان و دست مادرش را نبوسد، دست و پیشانی مادرش را نبوسد. گاهی هم می‌افتاد زمین و پای مادرش را می‌بوسید. 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🤚🕗 ارباب ما تو هستی و سلطان ما تویی خورشید مشرقی خراسانِ ما تویی رازی میان چشم تر و گنبد طلاست آقا دلیل چشمِ گریان ما تویی السَّلامُ عَلَیکَ یٰا أبَاالجَواد یٰا عَلیِّ بنِ مُوسَی الرِّضٰا 💚 ❤️ ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد... شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید 🍃eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4 🥺💌 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⏳احکام زناشویی متاهلین(احکام اتاق خواب) "اتــاق_خــواب"_«بدون سانسور» ⌛️eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53 ⏳استوری مناسبتی و مذهبی ⌛️eitaa.com/joinchat/2560098398Cacc4602d2d ⏳دعایی اکسیر / دعایی از آیت الله بهجت برای دفع‌بلا بیماری و گرفتاری‌سخت ⌛️eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 ⏳کانال صوتی دلنشین نهج البلاغه " شرح روزی یک حکمت عاااالیه ⌛️eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f 9500 ⏳بدون سانسور و خجالت(ازدواج وزناشویی) فقط متاهلین ⌛️eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08 ⏳ذکرهای ‌گره گشا تعبیر خواب ⌛️eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d ⏳پروفایل و بیو مناسبتی ⌛️eitaa.com/joinchat/2395799651C5ed5bfd5f1 ⏳گیاهان آپارتمانی کم نور و پر نور ⌛️eitaa.com/joinchat/1435238543Cef0113d163 ⏳تـِم ایتـا وَ تـِم مناسبتـی ⌛️eitaa.com/joinchat/1495728544Cfc5c84405c ⏳ادعیه و اذکار الهی(بسیار تاثــــیرگذار) و نمازهای مستحبی حاجت داری بیا ⌛️eitaa.com/joinchat/3061055870C0c0fe96038 ⏳چگونہ غیبـت نکنیــم!؟ ⌛️eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 ⏳عاشقانه_شھدا ♡ قصه دلبری گرتو نمی پسندی تغییر کن قضا را ⌛️eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f ⏳آیه‌ای که باخواندن آن تمام طلسمات زندگیتون از بین میره! ⌛️eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a ⏳تلنــــــگر مــذهبـــی ⌛️eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 ⏳جهان پس از مرگ" تجربه مرگ" بسیار زیبا و موثر گذارعااااالی ⌛️eitaa.com/joinchat/787349625Cc690d32308 ⏳روزهای قمر در عقرب دی و بهمن ⌛️eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ مخصوص تازه_عروسا👰وخانومای خلاق وهنردوست😍 همه جور ایده وترفندداره😉 https://eitaa.com/joinchat/2653553335C414f33e45f بیا و های خانه داری رو یادبگیر🏃 ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 10 دی ماه؛ @Listi_Baneri_110
🌷🤚🏻* بیــا عــدالت مطلق مسیــر مےخواهــد سپــاهِ منتظـــرانــت، امیــر مےخواهــد زمیــن و ڪل زمــان را بیا و زیبا ڪــن حڪومتِ علــوے را دوباره برپــا ڪــن 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیست و سوم ✨میوه فروش ناله می کرد و دشنام می داد. دختر نمی توانست تصمیم بگیرد. ثقیف گفت: این آقا، دِعبِل خُزاعی است. شاعر خوب و مرد خوب. خیالت راحت. برو بالا، بعد می روی زیر این چیزها. دختر برای نخستین بار لبخند زد. خجالت زده و متعجب به دعبل نگاه کرد. _درود بر شما! خواست حرف دیگری بزند که صرف نظر کرد. پا روی جعبه ای گذاشت و سوار گاری شد. ثقیف حصیر را رویش کشید و سبدها را روی حصیر گذاشت. میوه فروش به در کوبید. _باز کن این در لعنتی را! می کشمت دزد سر گردنه! نمی گذارم این انگور شیرین، نصیب تو روباه مفت خور شود! گیرتان می آورم. ثقیف جلوی گاری نشست و افسار به پهلوی الاغ کوبید. گاری راه افتاد. دعبل به خیابان نگاه کرد. چیز مشکوکی ندید.کنار گاری حرکت کرد. تصمیم داشت به اولین کوچه بپیچند و از مرکز شهر دور شوند. از شکاف حصیر، چشمان دختر پیدا بود. _باید چادرتان را عوض کنید و پوشیه بزنید تا نتوانند شما را بشناسند. اگر لازم باشد تا بصره یا هر کجای دیگر همراهی تان می کنم. دیگر نمی گذارم اسیر این از خدا بی خبران شوید! به ثقیف گفت: تا پاچه مان را نگرفته اند تندتر برو! صاحب گاری رفت سگ ها را خبر کند. ثقیف افسار را تکان داد و به پشت و پهلوی الاغ زد. حیوان تنبل تر از آن بود که سرعت بگیرد. دعبل صدای دختر را از زیر حصیر شنید. _نمی خواهم شما را به خطر بیندازم. شما بروید. از کمک تان ممنونم! _من هم دوست ندارم تا از این مخمصه رها نشده اید، تنهایتان بگذارم. می دانستم نمی توانید در دربار تاب بیاورید. راستی از کجای دربار سر درآوردید؟ _ابراهیم موصلی توانست مرا بخرد. برایم نقشه ها داشت. می گفت از تو مُغنّیه ای(زن خواننده) می سازم که هارون را انگشت به دهان کند! من زیر بار نرفتم. حتی حاضر نشدم نامم را به او بگویم. چند روز در حبس بودم. می گفت الماسی هستم که باید با شکیبایی تراشش داد تا چشم ها را خیره کند! امروز اجازه داد در باغ بزرگ قصرش قدم بزنم و هوایی بخورم. من ته باغ، از درخت کنار دیوار بالا رفتم و تا نگهبان ها به خود آیند، آن طرف، پایین پریدم و فرار کردم. _لباس های زیبایی به شما پوشانده اند، هرچند مناسب عفیفی چون شما نیست. _اگر نمی پوشیدم نمی گذاشتند در باغ قدم بزنم. تصمیم به فرار داشتم که ناچار شدم بپوشم. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
*شهید حسن خجسته تاریخ ولادت: ۱۳۴۰/۴/۳ (آمل) تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۲/۱۳ (شلمچه) برگی از خاطرات🥀: پس از شهادت حسن،به عنوان همسر شهید همیشه مورد احترام مردم بودم تا اینکه خبر اختلاس مالی شهردار «رینه» همه جا پخش شد. جلسه ای با حضور مسئولین فرمانداری آمل و شهرداری رینه تشکیل شد.همه ی مدارک نشان میداد:«شش میلیون تومان اختلاس از سوی شهردار وقت-شهید حسن خجسته-صورت گرفته است.» حالا من مانده بودم و کلی تهمت و ناروا. _خدایا! تحمل این بار برایم مشکل است.خودت به داد ما برس! حسنی که از قالی قرعه کشی شده،گذشته بود و آن را به کارمند مستمند شهرداری هدیه کرد،حالا متهم به اختلاس است. تصمیم گرفته بودم اگر جلسه ی شهرداری-بعنوان آخرین مرجع رسیدگی-به اختلاس حسن رأی داد،زمینی را که قبل از شهردار شدن،حسن خریده بود،به همراه موتور و پولی را که موقع بدنیا آمدن فرزندم-حسین-فامیل ها بعنوان هدیه داده بودند،برای ادای دینِ حسن به شهرداری رینه یا فرمانداری آمل بدهم.آقای حمزوی-بخشدار لاریجان- لحظه لحظه خبر جلسه را به من میداد.در آخرین جلسه،آقای حمزوی روبه حاضرین گفت: _دیشب خواب دیدم،شهید حسن آمد،گفت:«دست روی دست گذاشتی.آبرویم دارد می رود.اسناد مالی این مسئله،در استانداری پیش معاون اداری-مالی است؛طبقه ی سوم،توی فایل گزارش های آقای معاون.» همه دست به کار شدند.یکی مامور شد برود استانداری و طبق آدرسی که حسن توی خواب به آقای حمزوی داده،بگردد ببیند سند آنجا هست یا نه؟ سند درست همان جا توی فایلی که حسن وعده اش را داد،دست نخورده بود بعد از مطالعه ی کامل گزارش،مجرم مشخص شد و پلیس با حکم قضایی اورا دستگیر کرد.
~🕊 🌴✨ بهترین دوستان حسن، بچه‌های جنوب شهری بودند. بچه‌هایی که از وضع مالی خوبی برخوردار نبودند. یک روز دیدم حسن بدون کاپشن و کلاه آمده، گفتم: پس کاپشن و کلاهت کو؟ چی‌کارشون کردی؟! گفت «یکی از دوستام سردش بود، دادم بهش.» با تعجب پرسیدم: پس خودت چی؟ خندید و حرف را عوض کرد. ♥️🕊 @shohada_vamahdawiat                      
ما از پرچم های تک رنگ خیری ندیده ایم. تابوت مارا با همین پرچم سه رنگِ مقدس تزیین کنید. @shohada_vamahdawiat                      
✍وصیت عشاق: مادر شادمان باش كه از طايفه و خانواده تو چنين پسرى به عرصه آمد... و براى همه پيغام شهادت مرا بده ... و دستهاى پينه بسته ات را در درگاه خدا به طرف عزت و شكوهش و عظمتش بالا ببر ... و بگو پسرم را قبول كن. .... چون كمتر كسى مى تواند به خيل شهداى حسينى بپيوندد و از ياران حسين زمان گردد خدايا قبل از شهادتم مرا با شناخت عميق اسلام ياري بنما.... ابراهیم عراقی زاده 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
مثل آذر ماهِ کردستان نبودت سرد بود... _شادی روح شهدا صلوات🌹 @shohada_vamahdawiat                      
🔮سیاستها و زیرکی های خانومانه 🎀 🧿میخوای همه محبت همسرت مال خودت باشه؟🪄💖💗👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2653553335C414f33e45f ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ 💌تکنیک‌هایی که باعث میشه همسرتون از دوست داشتن شما دست بر نداره💞💕 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💐روزهای قمر در عقرب دی و بهمن eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 💐استوری مناسبتی و مذهبی eitaa.com/joinchat/2560098398Cacc4602d2d 💐<<ذکرکثیر و ذکری که مداومت برآن 《عاقبت_بخیری》را تضمین میکند>> eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 💐کانال صوتی دلنشین نهج البلاغه " شرح روزی یک حکمت عاااالیه eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f 💐بدون سانسور و خجالت(ازدواج وزناشویی) فقط متاهلین eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08 💐ذکرهای ‌گره گشا تعبیر خواب eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d 💐آشپــزی سه سوته با دستورات کامل اینجا ممکن هست!!!! eitaa.com/joinchat/1404436591C3c36c8acfe 💐تـِم ایتـا وَ تـِم مناسبتـی eitaa.com/joinchat/1495728544Cfc5c84405c 💐دنیای تـم بکگـراند ابزار ادیــت استیکر و گیف!!!! eitaa.com/joinchat/4022468732C79dd6d034b 💐کلیپ های صداهای آرامــــش بخش دختـــــرونه!!!! eitaa.com/joinchat/3316711636C07b25fdd41 💐عاشقــــانه ها استیکر پروفایل بکگراند متن های کوتاه!!! eitaa.com/joinchat/3011051764C501be2c9ff 💐روانشناسی کودک و نوجوان eitaa.com/joinchat/1433141407C779b5a6099 💐دهکده کیک وشیرینی های ساده eitaa.com/joinchat/2559836309C06c85bb166 💐گیاهان آپارتمانی کم نور و پر نور eitaa.com/joinchat/1435238543Cef0113d163 💐پروفایل و بیو مناسبتی eitaa.com/joinchat/2395799651C5ed5bfd5f1 💐ادعیه و اذکار الهی(بسیار تاثــــیرگذار) و نمازهای مستحبی حاجت داری بیا eitaa.com/joinchat/3061055870C0c0fe96038 💐عـاقـبت شـوخی بـا نـامـحرم!! eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 💐حکایات عجیب از کرامات حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f 💐آیه‌ای که باخواندن آن تمام طلسمات زندگیتون از بین میره! eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a 💐تلنــــــگر مــذهبـــی eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 💐جهان پس از مرگ" تجربه مرگ" بسیار زیبا و موثر گذارعااااالی eitaa.com/joinchat/787349625Cc690d32308 💐احکام زناشویی متاهلین(احکام اتاق خواب) "اتــاق_خــواب"_«بدون سانسور» eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 😣 می خواهی روحت را از ⛓ آزاد کنی، اما نمی دونی چه جوری؟ خب بدو بیا اینجا عزیز👇 eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4 کانال مـــدافعان حرم☝️ ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 11 دی ماه؛ @Listi_Baneri_110
🔹‌تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد 🔹‌سبب وصل به دلدار مهیا گردد 🔹‌دمد از خاک، گل و سبزه به یُمن قدمت 🔹‌آسمان آبی و خوشرنگ چو دریا گردد 🔹‌چشمها منزل خورشید جمال تو شود 🔹‌عالمی خیره به تو ،غرق تماشا گردد 🔹‌یوسف خویش به نسیان بسپارد یعقوب 🔹‌غرق در حُسن رخ یوسف زهرا گردد 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیست و چهارم ✨چند لحظه ای ساکت ماندند. دل دعبل گواهی می داد که نمی توانند به آن سادگی بگریزند. _آن شب که در کاروان سرایی نزدیک عماره از اتاق تان بیرون آمدید و به اتاق کناری رفتید و زن ها و دخترانی را که گریه می کردند، آرام کردید و نزدشان ماندید، من از پشت بام روبه رو، شما را می دیدم و به بزرگواری تان آفرین می گفتم. از همان شب، نام تان را برای دل خودم، سلما گذاشتم. به یادتان اشعاری سروده ام. شاید زمانی که پناهگاه امنی یافتید، چند بیتی از آن را برایتان خواندم. دوست دارم نام واقعی تان را بدانم. _اگر نمی رنجید، همان سلما خوب است! _چقدر شما عفیف هستید! زیبایی و پارسایی، برازنده شماست. _در خیالم نمی گنجید که شاعر اهل بیت، وقت و ذوق خود را برای شعر گفتن درباره یکی مثل من تلف کند! _شاعر یعنی ستایش گر خوبی و راستی و زیبایی. به نظر شما این چه معنایی دارد که دوباره چنین تصادفی یکدیگر را دیدیم؟ _معنایش را نمی دانم، ولی می دانم چیزی که معنا دارد نمی تواند تصادفی باشد. _از نظر من، دست تقدیر الهی در کار است. _پس باید خودش آن را معنا کند. پیش از آنکه به کوچه برسند، صدای پای اسبانی آمد که به تاخت نزدیک می شدند. دعبل به عقب نگاه کرد. مأمورها بودند. شرطه ها و صاحب گاری به دنبال شان می دویدند. دعبل به ثقیف گفت: تو فرار کن و به مسلم خبر بده. خود را به کوچه برسان و جایی پنهان شو. اگر بگیرنت، دیگر ثمن را نخواهی دید. _شما پس چه؟ دعبل فریاد کشید: گفتم برو! ثقیف انگار از خواب بیدار شده باشد، از گاری پایین پرید، کتاب ها را چنگ زد و مانند خرگوشی تیزپا دوید و خود را به کوچه رساند و ناپدید شد. چهار اسب از راه رسیدند و گاری را محاصره کردند. سلما حصیر و سبدها را کنار زد و با آرامش و متانت، پا روی چرخ گذاشت و از گاری پایین آمد. کنار دعبل ایستاد و دستمال را جلوی صورت گرفت. _به شما تبریک می گویم! با فوجی که می شد شهری را به تصرف درآورد توانستید دختر بی پناهی را دستگیر کنید. یادتان باشد من باعث شده ام که شما بتوانید انعام خوبی از ابراهیم موصلی بگیرید. پس آرام باشید و بگذارید این جوانمرد که می خواست مرا به منزلم بازگرداند برود. سوار گفت: برای همین تو را پنهان کرده بود؟ قرارتان در میوه فروشی بود؟ ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
از خدا یک چیز خواسته ام؛ خواستم که، خدایا اگر من خواستم به انقلاب اسلامی خدمت کنم ، باید خودم را وقف انقلاب کنم . ازخدا خواستم اینقدر به من مشغله بدهد ، که حتی فکر گناه هم نکنم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
❤️ اولِ عشق خودت هستی و آخر،حرمت نرود عمر هدر قَطعِ یقین در حرمت فیضِ دستان شما دانه برایم پاشید تا کبوتر شدم و داد مرا پَر حرمت محشری هست حریمت که خدا میداند آسمان را اُفُقِ چَشمِ تو میچرخاند هرکسی را گرهٔ کور به کار افتاده گذرش بر حَرَمِ تو دو سه بار افتاده تو دعا کردی و افتاد دل ما یادت یک سحر پَر زد و شد زائرِ گوهرشادت 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
. 😣 می خواهی روحت را از ⛓ آزاد کنی، اما نمی دونی چه جوری؟ خب بدو بیا اینجا عزیز👇 eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4 کانال مـــدافعان حرم☝️ ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🦋روزهای قمر در عقرب دی و بهمن eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 🦋چهارذکرمهم که آیت الله بهجت قدس‌سره فرمودند{اگراثر نکردجوابگویش من هستم} eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 🦋یک آیه برای تمام مشکلات زندگی راهکاری ساده برای حل مشکلات پیچیده! eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f 🦋چگونہ غیبـت نکنیــم!؟ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 🦋پروفایل و بیو مناسبتی eitaa.com/joinchat/2395799651C5ed5bfd5f1 🦋گیاهان آپارتمانی کم نور و پر نور eitaa.com/joinchat/1435238543Cef0113d163 🦋روانشناسی کودک و نوجوان eitaa.com/joinchat/1433141407C779b5a6099 🦋بانــــــوی‌هنـرمنـــد (خیاطی ، ایده، آموزش ، ترفند) eitaa.com/joinchat/456982804C2a2d3d765f 🦋ایده، هنر ،خلاقیت eitaa.com/joinchat/4133552247Cd45f4b08be 🦋غذاهای فوری و سه سوته eitaa.com/joinchat/969867344C9d4c0c0809 🦋دهکده کیک وشیرینی های ساده eitaa.com/joinchat/2559836309C06c85bb166 🦋تـِم ایتـا وَ تـِم کیبـورد با والـپیپـر پاستیلـی eitaa.com/joinchat/1495728544Cfc5c84405c 🦋ذکرهای ‌گره گشا تعبیر خواب eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d 🦋بدون سانسور و خجالت(ازدواج وزناشویی) فقط متاهلین eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08 🦋آیه‌ای که باخواندن آن تمام طلسمات زندگیتون از بین میره! eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a 🦋تلنــــــگر مــذهبـــی eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 🦋استوری مناسبتی و مذهبی eitaa.com/joinchat/2560098398Cacc4602d2d ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ❄️🚿 آموزش هواگیری رادیاتور برای افزایش گرما و راندمان بهتر! ❄️ بهترین روش بستن دریچه ی کولر در فصل سرما https://eitaa.com/joinchat/2653553335C414f33e45f 🔥 راز دوبرابر شدن فشار گاز شعله های اجاق 💥🚿 تمیز کردن و جرم زدایی اجاق گاز در سه سوت و روش جرمگیری شیرآلات🚰 ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 12 دی ماه؛ @Listi_Baneri_110
سـلامـ مهدےجانمـ🌷🤚🏻 دلتنـگ حضوریم مــه هـــر دو جهــان را بی نــور تو ڪوریم همه جا و مڪان را با مقــدم خــود نمــا ڪرم بر همــہ عالم روشــن بنمـــا دل همــه پیــر و جــوان را ‌‌‌‌‌‌‌‍ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
صدقه دادن در روز اول ماه قمری، سنتی است که با آن می‌توان بلاها را از خود دور کرد و برکت را به زندگی آورد. این عمل ساده، نه تنها به نیازمندان کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود ماه را با نیتی خیر و انرژی مثبت آغاز کنی. با این کار، زندگی‌ات سرشار از آرامش و خوشبختی می‌شود. شماره کارت صندوق مشکل گشای امیرالمؤمنین علیه السلام ۶۲۷۴۱۲۱۱۹۲۷۸۷۱۰۹ زهرا کمالی به نیت امام زمان عج کمک کنید