ابوفاضل_نوای ظهور.mp3
5.96M
🎙عنوان: #ابوفاضل
📝 شاعر: #فرزانه_قربانی ☘️
🎶تنظیم: عرفان بابایی
اجرا: #گروه_سرود_نوای_ظهور
@shokoohsher✨
━━━━━━◉──────
↻ㅤ ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
#شعربهروایتآواز
#حضرت_اباالفضل
#ولادت
@Navaye_zohour
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹چشمۀ نور🔹
من آمدم کلماتت به من زبان بدهند
زبان سادۀ رفتن به آسمان بدهند
من آمدم کلماتت مرا فرو ریزند
و مثل زلزله روح مرا تکان بدهند
به من که کور و کر و لال هستم و تاریک
مسیر چشمۀ نوری ز کهکشان بدهند
به من که گوشهای از دوزخ خودم هستم
به قدرِ یک سرِ سوزن کمی امان بدهند
به من مجال ملاقات با خدا در شب
به من زبان سخن گفتن و بیان بدهند...
کجاست تا کلماتت مرا منا ببرند
برات مرقد ششگوشۀ جهان بدهند؟
بریدهام... کلماتت کجاست ای باران!
که قدر تشنگیام لحظهای توان بدهند؟
@shokoohsher✨
📝 #مریم_سقلاطونی☘️
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 «ای تکیهگاه و پناه زیباترین لحظههای پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من ای شطّ شیرین پرشوکت من»
🔹️رهبر انقلاب: من کاری ندارم مرحوم اخوان این شعر را برای چهکسی گفته و برای چه گفته؛ من این شعر را خطاب به #صحیفه_سجادیه میخوانم؛ من این شعر را خطاب به دعای ابیحمزهی ثمالی میخوانم.
🌷فرا رسیدن سالروز میلاد امام سجاد علیهالسلام مبارک باد
💻 Farsi.Khamenei.ir
#امام_سجاد علیه السلام 💚
چه دستهای قنوتی، رسیدهاند به ماه
دعا بخوان که جهان با تو میشود همراه
تویی نماز، تویی لحظههای راز و نیاز
که هرکجا بروی میشود عبادتگاه
تو راز خلقت سجادههای مهر به لب
تو اشتیاق اذان، ظهر و عصر و شام و پگاه
جماعتی به نماز تو اقتدا کردند
نسیم، کوه، بیابان، درخت، رود، گیاه
چه سر به مهر شده رازهای پیشانیت
چه آتشیست در این گریههای گاه به گاه...
علی شدی که بجنگی ولی به تیغ سخن
تویی ادامۀ اعجاز سرخ ثارالله
دعا سلاح تو و واژهها سپاه تواند
امام عشق نماندهست بیسلاح و سپاه
قیامِ واژه تو بودی در آن سکوت عمیق
تمام کوفه سکوت و تمام شام نگاه
تو با زبان دعا با جهان سخن گفتی
جهانِ با تو امید و جهانِ بی تو تباه
بگیر دست مرا و به آسمان برسان
که سقف عشق بلند است و قدّ من کوتاه
بخوان صحیفه که ما در هجوم دلهرهها
به دستهای دعای تو میبریم پناه
دعا بخوان که دعای تو مستجاب شود
در انتظار نشسته، جهانِ چشم به راه...
@shokoohsher✨
#فائزه_امجدیان ☘️
#تک_بیت
سیاه و سرد و پذیرنده، آسمان توام
بلند و روشن و بخشنده، آفتاب منی...
@shokoohsher✨
#حسین_منزوی🌱
ضمني .. ضمني .. وحطم عظامي
والتھم مبسمي .. وكسرْ ضلوعي
واحتضني مثل الشتاء .. فإني
في الھوى،لا أطيقُ ضعفَ الربیعِ
مرا در آغوش بگير!
بغلم كن و استخوان هايم را له كن
دهانم را فرو ببر
و دنده هايم را بشكن
مانند زمستان،
مرا در آغوش بگير
چون
من در عشق،
ناتوانى بهار را
طاقت نمى آورم...
@shokoohsher✨
#نزار_قبانی🍃
بیصدا، شب تا سحر،
یارانِ خود را خواند و گِرد آورد،
جا به جا،
در راهها،
بر شاخهها،
بر بامها، گسترد!...
صبحگاهان،
شهرِ سرتا پا سیاه از
تیرگیهای گنهکاران
ناگهان! چون نوعروسی،
در پرندین پوششِ پاک سپیدِ تازه
سر بر کرد.
شهر، اینک دست نیروهای نورانیست.
در پس این چهرهی تابنده،
امّا
باطنی تاریک، دودآلود،
ظلمانیست.
گر بخواهد خویشتن را
زین پلیدی هم بپیراید؛
همّتی بیحرف، همچون #برف
میباید!
@shokoohsher✨
#فریدون_مشیری ☘️
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
پر از شوق کشف است منظومههامان
پر از حیرت کهکشانهای تازه
پریدن به آغوش فصلی بهاری
دویدن به سوی زمانهای تازه
به مرز علوم: اکتشافات بیحد
به بام فنون: نردبانهای تازه
رصد کردهاند آن طرفتر هدف را
سر برجها دیدهبانهای تازه
اگر چاه و چالهست در راه مقصد...
اگر ترس و شک و گمانهای تازه...
اگر خار در چشم و صبر است دستور...
اگر در گلو استخوانهای تازه...
ببین هفتخان را گذشتهست و حالا
رسیدهست رستم به خانهای تازه
وطن لشکری آرش آورده با خود
مسلح به تیر و کمانهای تازه
تویی وارث پهلوانهای پیشین
تویی نسلی از قهرمانهای تازه
بیا و بخوان دست افسانهها را
بیا و بگو داستانهای تازه..
که با راه ابریشمت قصه داری
که آوردهای پرنیانهای تازه
به شوق صدور جهانبینی نور
بخوان صبح را با زبانهای تازه
کمی مشق کن لذت سادگی را
اگر سخت شد امتحانهای تازه
شهیدان میآیند و دارند بر تن
از آن عهد دیرین نشانهای تازه
که جادهست و این تکسوارانِ غیرت
که دشت است و این ارغوانهای تازه
به بذری که باور در این خاکدان کاشت
پدید آمده بوستانهای تازه
و خواهد رسید آخر آن صبح موعود
و ماییم و فتح جهانهای تازه
@shokoohsher✨
#فاطمه_عارفنژاد ☘️
#دهه_فجر | #انقلاب_اسلامی ✌🏼🇮🇷
@fatemeh_arefnejad
تو ریشهدار ترین سرو در حوالی مایی
پناه محکم تنهایی اهالی مایی
چه آفتاب بلندی که در پگاه تو سر زد
چقدر لاله در این دشت از نگاه تو سر زد
دلت شکسته مبادا! سرت همیشه سلامت
بلند قامت ما! پرچم سه رنگ اصالت!
بخوان سرود جدیدی در این سکوت نفس گیر
تو روی بام جهانی، در این هبوط نفس گیر
چگونه رد شده ای از میان آنهمه طوفان!
چه گرم مانده دل تو به رغم آنهمه بوران!
چقدر خاطره داری، چقدر حرف نگفته...
چه بغض های عمیقی که در گلو نشکفته...
غرور زخمی کوهی که با شکوه و صبوری
میان اینهمه یلدا تو آن درخشش نوری
گلوله گر چه گلوی تو را نشانه گرفته
شهیدهای تو را عشق روی شانه گرفته
اگر چه روی تنت رد تازیانه نشسته
و روی صورت ماهت غم زمانه نشسته
ولی به شوق رسیدن، هنوز در جرَیانی
مباد موج خروشان! میان برکه بمانی
برقص پرچم محبوب! در زمین و زمانه
در این هزاره حیران، فقط تویی تو نشانه!
@shokoohsher✨
#عاطفه_خرّمی 🌱
#دهه_فجر