eitaa logo
سلطان نصیر
2.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { پیوند اسطوره و دین 59} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری2} ادامه...👇 { «رع_اتوم» در نقشی دیگر در نماد سرگین غلتانی پدیدار می شود که تخم خود را پیشاپیش می گرداند و با این کار چرخهٔ آفرینش به حرکت می آید. «رع_آتوم» در این نقش خپر، آنکه هستی می یابد ، و در کتیبه های دیگر نماد برخاستن خورشید است. اتوم «آنکه خود را آفرید » پس از آفریدن خود دیگر خدایان را آفرید . اتوم در جهان تنها بود و به ناچار برای داشتن فرزند با سایهٔ خود جفت شد یا که به استمنا پرداخت و این کاری است که در آثار مصری غریب نیست . در بسیاری از کتیبه ها و متون مختلف اتوم خدائی دو جنسی است و گاه حسی بزرگ نامیده شده است . پسر خود شو را با پرتاب کردن تُف و دختر خود را با استفراغ خود آفرید و نقش در خدای هوا بودن شاید از اسطورهٔ زاده شدن وی شکل گرفته است. تفنوت در تفسیر کاهنان نقشی چون نقش ماعت برخوردار و او را نظام بخش جهان و شورا نظام بخش زندگی دانسته اند. بدین سان شو و تفنوت زوجی هستند که چرخهٔ آفرینش از آنان و نظم اجتماعی را بدانان نسبت می دهند و چگونگی این آفرینش و جایگاه آن روشن نیست . در متون کهن شو و تفنوت بر تپهٔ آغازین هستی یافتند و در روایتی دیگر اتوم در آب های نون باقی ماند و هم در آن جا بود که پسر و دختر خود را آفرید و با چشم خود به پاسداری آنان پرداخت . } ( کتاب اساطیر مصر صفحات 35 الی 43} همانگونه که ملاظه می نمایید در روایت معصومین (ع) نخستین نقطه ای که از دریای اولیه بیرون آمد خاک کعبه بود . که قبله ما مسلمانان است . و نخستین مکانی است که آفتاب عالم تاب بر خاک آن تابیده است . و در نظر مصریان تپهٔ نخستین ، اولین نقطه ای است که از زیر اقیانوس اولیه «نون» بیرون آمده است . که این تپه نخستین، شکل هرم ، بوده است . بنابراین علت ساختن هرم های متعدد در سرتاسر تمدن شرک آمیز مصر این است که هرم در نزد مصریان نمادی از تپهٔ اولیه است که سر از اقیانوس اولیه «نون» بیرون آورده است . در این دیدگاه تپه نخستین و هرم در مقابل کعبه ما مسلمانان قرار دارد ! نکته : در روایت امام صادق (ع) آمده بود خداوند کوهی از کف در مکان کعبه ایجاد نمود و سپس زمین را از زیر کعبه گسترش داد . این کوهی از کف تا حدودی یادآور تپه نخستین در دیدگاه مصریان می باشد . ایجا نکته جالب دیگری نیز وجود دارد و آن این است که در روایت خلقت از منظر اساطیر مصر ، ایزد فرومایه «آتوم رع» بر تپهٔ نخستین قرار می گیرد. و با استمنا نمودن و تُف کردن و عطسه زدن خلقت را آغاز می نماید . ستون اُبلیسک نماد تابش نور خورشید (آتوم رع) بر تپهٔ نخستین هرمی شکل به صورت عمودی است . و ما مسلمانان در مراسم حج خویش در هنگام رمی جمرات سابقاً به این ستون اُبلیسک به عنوان نمادی از ابلیس سنگ می زدیم . که با تدبیر انجمن های مخفی و دولت آل سعود (جهود) دور این اُبلیسک ها دیوار کشیده شد . تا دیگر بدان سنگ زده نشود . عزیزان به شباهت های روایت آفرینش در احادیث اسلامی با اساطیر مصری و اختلاف و تقابلشان با یکدیگر توجه نمایید . همانگونه که بین دین و اسطوره پیوند وجود دارد . اختلاف نیز وجود دارد . اکنون شما به زاویه دید جدیدی نسبت به ماجرای حج و رمی جمرات دست یافته اید . ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره و دین 60} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری 3} ادامه...👇 برای ادعای مصریان در باب بیرون آمدن تپهٔ نخستین از دل اقیانوس اولیه (نون) چندین فرض را می توان در نظر گرفت. فرض اول این است که اولین نقطه ای که از دریای اولیه بیرون آمده بوده است. ولی این خدایان شیطانی شروع به تحریف حقیقت برای پیروانشان نمودند. و ادعا کردند که اولین نقطه تپهٔ اولیه در مصر بوده نه کعبه در مکه ! فرض دوم این است که بگوییم در دوری از خلقت که ما اکنون در آن به سر می بریم. کعبه از زیر دریای اولیه بیرون آمده است. و در دور پیشین خلقت تپه اولیه که شکلی هرمی داشته ! وجود چنین فرضی را بیشتر می توان در داستان قاره گمشده آتلانتیس جستجو نمود. که در آن سرزمین هرم مقدس بوده است. قاره ای که توسط حق تبارک تعالی منهدم شده است و افلاطون این نابودی را به خدای فرومایه زئوس نسبت می دهد. فرض سوم این است که اولین محلی که از اقیانوس اولیه بیرون آمد بنا به فرموده معصومین (ع) کعبه بوده است. اما در 👈 خاک اولین نقطه ای که از این اقیانوس اولیه بیرون آمد تپه ٔنخستین مورد اعتقاد مصریان بوده است. و ایزد فرومایه «اتوم_رع» تجلی تابش خورشید بر روی این تپه اولیه در مصر بوده است. نکته 1 : در قسمت قبل گفته شد که ستون نمادی از تابیدن خورشید به صورت مستقیم بر روی تپه نخستین است. همچنین گفتیم که این تابش مستقیم بر تپهٔ اولیه در مصر ایزد فرومایه اتوم رع است. بنابراین یک نظریه در باب احضار و فراخوانی ایزد فرومایهٔ خورشیدی نظیر «اتوم_رع» در نظر دشمنان ما (انجمن های مخفی) می تواند اینگونه باشد. که هنگامی که آفتاب به صورت مستقیم بر تپهٔ اولیه (در نظر مصریان) می تابد. بهترین زمان برای ارتباط با این ایزد فرومایه است! و احتمالا معابد خورشیدی در مصر باستان در نقاطی بنا شده که دروازه ای برای ورود این خدایان فرومایه داشته است. نکته2: اینکه در بعضی روایات ستون اُبلیسک را آلت جنسی اوزیریس می دانند اشتباه است. به فرض اینکه ستون اُبلیسک به آلت نرینگی شباهت داشته باشد. در این فرض می تواند نمادی از استمناء ایزد «آتوم_رع» بر تپهٔ نخستین باشد. و علت اینکه در محل پرستشگاه های کیش اوزیریس ستون اُبلیسک گذاشته شده است این است که مصریان اعتقاد بر این داشتند که باید نام شخص بر روی این ستون نوشته شود تا شخص سهمی از دنیای مردگان داشته باشد و اوزیریس ایزدی است که شهریار دنیای مردگان است. نکته 3: گفته شد که در نظر مصریان روزی که تپهٔ نخستین از دل اقیانوس اولیه «نون» بیرون آمد آفتاب به صورت مستقیم و عمود بر تپهٔ نخستین تابید. اما حال در مکه مکرمه آفتاب در کدام روز مستقیم می تابد ? در دو روز از سال یکی در برج جوزا و دیگری در برج سرطان . در رساله 👈 «رتق و فتق» ، در نتیجه دهم از بحث میل کلی می آورد : 👇 { 10_ نتیجه دهم توجّه به تناقص میل کلی در تحصیل خط سمت قبله از طریق وصول به سمت رأس مکه است. بیانش این که درهر سال شمسی، خورشید در اولّ ظهر حقیقی مکه مکرمه، دوبار به سمت رأس مکّه می رسد که در آن دو وقت شاخص و اشخاص را در مکه سایه نیست. هر یک از آن دو وقت زمانی است که میل شمالی شمس از معدل النهار به قدر عرض مکه است. در این دو وقت هر کس روبروی آفتاب بایستد، مواجه قبله و به سمت آن خواهد بود؛ و یا اگر شاخصی در مستوی نصب کنند خط منتصف امتداد ظلّ شاخص، خط سمت قبله است . جناب در فصل دوازدهم باب سوم تذکره در هیئت، آن دو بار وصول شمس به سمت رأس مکه را یکی 👈هشتم جوزاء که هشتم خرداد است معرّفی فرمود، و دیگری را 👈 بیست و سوم سرطان که بیست و سوم تیر است. اکنون غرض ما از نتیجه این است که چون عرض بلد ثابت است و میل کلّی رو به انتقاص است_و علاوه این که نقطه اعتدال را اقبال و ادبار است_ مدار هشتم جوزاء و بیست و سه سرطان که از مدارات یومیه اند همیشه بر سر مکّه نمی گذرند، مثلاً روزی فرا رسد که مدار رأس السرطان به سمت رأس افق مکه گذرد و آن گاهی است که میل کلی مساوی با عرض مکه گردد. پس بنا بر انتقاص میل کلی ، هر سال جزئی از برج جوزا که بر سمت رأس افق مکه می گذرد بعد از جزء سال قبل آن خواهد بود. لاجرم محاسب باید انتقاص میل و حرکت اقبال و ادبار را در هر سال حساب کند تا زمان وصول شمس به سمت رأس مکه به درستی معلوم گردد. } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞
@soltannasir عزیزان با توجه به فیلتر شدن احتمالی تلگرام تا ساعاتی دیگر و یا شاید روزهای آینده . احتمالاً به پیام رسان سروش نقل مکان کنیم . اما این تنها یک احتمال است . و در صورتی که تصمیم گرفته شود که به پیام رسان دیگری منتقل شویم از طریق آدرس جیمیل و وبلاگ سلطان نصیر ، اطلاع رسانی می شود . تا هنگامی که تلگرام فیلتر نشود در همین محیط به کار خویش ادامه خواهیم داد . آدرس جیمیل ما : 👇 Soltan313nasir@gmail.com @soltannasir
ضمن عرض تبریک بابت فرا رسیدن سال نو میلادی ۲۰۱۸ به همه هموطنان مسیحی (ارامنه و آشوری ها) با توجه فیلترینگ تلگرام و قطعی های مکرر اینترنت و کمی سرعت آن . فقیر دیروز و امروز در حال بررسی بودم که در صورت ادامه دار شدن این مسئله چه کار انجام دهم . پیام رسان سروش را امتحان نمودم ولی این نرم افزار علاوه بر ضعف های امنیتی زیاد . از نظر امکانات نیز قابل مقایسه با تلگرام نیست . و این دو نکته دلیل عدم استقبال اکثر مخاطبین ایرانی از این پیام رسان است . بنابراین انتقال به سروش از نظر فقیر منتفی است . ممکن است کانال را در این نرم افزار توسط یکی از ادمین ها برپا نماییم . اما سروش قابلیت حضور دائمی را به عنوان یک پیام رسان از نظر فقیر ندارد. بنابراین سروش را فقیر به عنوان پایگاه اصلی کانال سلطان نصیر نمی توانم در نظر بگیرم . بالشخصه فکر می نمایم که ان شاالله با اتمام اعتراضات مردمی در روزهای آتی مشکل فیلترینگ حل شود . اما در صورت ادامه دار شدن مشکل فیلترینگ تلگرام و کمی سرعت اینترنت ، مقالات از طریق وبلاگ در صورت لزوم ارسال می شود . البته اگر دسترسی به تلگرام هم با فیلتر شکن داشتیم مثل اکنون که سرعت هم بهتر شده است . مقالات در کانال نیز ارسال خواهد شد . بنابراین از طریق کانال تلگرامی و وبلاگ ما را دنبال نمایید . @soltannasir
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 61} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر ایرانی } ادامه ...👇 همانگونه که به نقل از خواجه نصیرالدین طوسی فرمودند. در دو روز از سال آفتاب بر فراز کعبه مستقیم می تابد. که یکی در برج جوزا است و دیگری در برج سرطان می باشد. اینکه شروع دحوالارض در یکی از این دو برج (جوزا و سرطان) بوده را نمی دانیم. ممکن است که در برج دیگری به غیر از این دو برج اتفاق افتاده باشد . اگر زمان دحوالارض را بر اساس تابش عمودی خورشید بر فراز کعبه در نظر بگیریم یکی از دو برج جوزا و سرطان کاندیدای زمان دحوالارض به حساب سال شمسی می باشند. و این دو تاریخ به نقطه انقلاب تابستانی نزدیک می باشند. و با توجه به نقص میل کلی ممکن است در گذشته در نقطه ای نزدیک تر به زمان انقلاب تابستانی خورشید عمود بر روی کعبه تابیده باشد و دحوالارض انجام شده باشد. علامه حسن زاده آملی در رسالهٔ رتق و فتق در نتیجه یازدهم نکته ای می فرمایند که مهم است و بخش کوچکی از آن نیاز به تصحیح دارد : 👇 { 11_نتیجه یازدهم این حدیث (علیهما السلام ) که روز پیش از شب آفریده شده است، چنانکه آن را امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان در تفسیر کریمه و لا لیل سابق النهار از سوره مبارکه یس روایت فرموده است که امام (علیه السلام) فرمود 👈 طالع دنیا سرطان بوده است و کواکب هر یک در موضع شرفش «ان طالع الدنیا السرطان، و الکواکب فی مواضع شرفها ...» تا این که امام فرمود : « فالنهار خلق قبل اللیل » ، مراد از 👈دنیا زمان ظهور قبّه زمین از زیر آب به «دحوالارض » است که در روز بوده است؛ یعنی بسط زمین بعد از انطباق مذکور و پس از فرونشستگی آب و تمهید آن برای زیست بنی آدم این دوره ما در روز بوده است، و بدین معنی «فالنهار خلق قبل اللیل » فتدبّر . } مراد علامه حسن زاده آملی از روایت امام علی بن موسی الرضا (ع) این روایت است که در ذیل تفسیر آیه 40 سوره مبارکه یس 👈 «لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾ =نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام در سپهرى شناورند (۴۰) » آمده است : 👇 { 2/9393) ابوعلی طبرسی گفته است : عیاشی در تفسیر خود با سند از اشعب بن حاتم روایت کرده است، که گفت : در خراسان بودم ، در همان جایی که امام رضا(ع) با فضل بن سهل و مأمون (عباسی) در ایوان (حیری، و در شهر) مرو اجتماع کرده بودند، پس سفرهٔ غذا گستردند و امام رضا (ع) فرمود : مردی از بنی اسرائیل در مدینه (منوّره) از من سؤال کرد : روز جلوتر خلق شده یا شب ? و نظر شما در این باره چیست ? (راوی) گفت : سخن را (با یک دیگر ) ردّ و بدل کردند و دور زدند ولی جوابی نداشتند و فضل بن سهل به امام رضا (ع) گفت : خداوند امور شما را اصلاح نماید! خودتان ما را آگاه فرمایید . حضرت فرمود: بسیار خوب ، آیا از قرآن جواب آن را بگویم یا از روی محاسبات؟فضل گفت : از روی محاسبات بفرما . فرمود: ای فضل تو خوب می دانی که طالع دنیا «سرطان» است در حالی که دیگر ستاره ها هر کدام در جایگاه شرافت خود بودند، پس ستاره زُحل در میزان، مشتری در سرطان، خورشید در حمل و ماه در ثور واقع شده بودند و این دلالت دارد که خورشید در حمل بوده و در دهمین درجه طالع که در وسط آسمان باشد، واقع شده است، بنابراین روز جلوتر از شب خلق شده است. و اما در قرآن خداوند متعال فرموده : "لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ=نه خورشید را سزاوار است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید (یعنی روز پیش از شب بوده است.) } (تفسیر البرهان ) نکته 1: از مضمون روایت امام رضا(ع) اینگونه مشخص می شود که در نزد منجمین زمان ایشان این اعتقاد که طالع دنیا برج سرطان است و کواکب در شرف خویش بوده اند وجود داشته است . نکته 2: در روایت امام رضا (ع) هر چند اشاره شده که همه کواکب در شرف خویش بوده اند. اما به عطارد و مریخ و زهره اشاره ای نشده است ! نکته 3: علامه حسن زاده آملی مراد از طالع دنیا را در روایت امام رضا (ع) ظهور قبه زمین از زیر آب (دحوالارض) در نظر گرفتند. مغان ایران باستان که خود منجم بوده اند نیز در متون خویش روایتی در باب آفرینش دارند که به روایت امام علی بن موسی الرضا (ع) بسیار نزدیک است و تنها در بعضی جزئیات اختلاف دارد. برای اینکه دریابیم که پیشینیان چه نظری داشته اند. قسمت هایی از روایت پهلوی از آفرینش را از کتاب نقل می نماییم : 👇 ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 62} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایت اسلامی با اساطیر ایرانی 2} ادامه...👇 { «بخش هفتم» «دربارهٔ زیج گیهان که چگونه (اتفاق) افتاد. » در دین گوید که ماه فروردین، روز هرمزد (اول فروردین)، (به) نیمروز، (نیمه های روز) که 👈روز و شب برابر بود، اهریمن (جوهره تاریکی و نیروی نابودگر با ابلیس در ادیان ابراهیمی اشتباه نشود) درتاخت. (از) جانان (خانه اول زایچه) (که) خرچنگ است، 👈نوزده درجه گذشته (بود، که برابر) خُردهٔ ازرگ است.(خرده در زبان پهلوی به معنای درجه است. و ازرگ نهمین منزل از منازل ماه معادل طرف در خرچنگ است.) ستاره تیشتر در (آسمان)، و از اباختران هرمزد (مشتری) در (جانان) بود. (خانه اول زایچه در برج سرطان) خواستگان شیر است. (یعنی خانه دوم زایچه یا بیت المال اسد است.) برادران خوشه. (خانه سوم یا برداران خوشه یا سنبله است) پدشتان را (که) ترازو است. درجسته (بود). (یعنی خانه چهارم که بیت الآبا است در این زایچه معادل میزان بود و زحل در این خانه قرار گرفته بود) فرزندان است. (خانه پنجم یا بیت الولد در این زایچه عقرب است) گشتگان را که نیمسب است، دُنب گوزهر در جسته (بود). (خانه ششم زایچه بیت المرض که در این زایچه معادل قوس یا نیم اسب بود. ذنب یا دم اژدها یا در آن قرار گرفته بود.) بیوگان را (که) بُز است، در (جسته بود). (خانه هفتم بیت النسا که در این زایچه جُدی بود. در آن قرار گرفته بود. ) مرگان دلو است. (خانه هشتم بیت الموت در این زایچه دلو بود. ) کارداگان را (که) ماهی است، و (عطارد) در جسته (بود). (خانه نهم که بیت النصر است در این زایچه حوت بود و و در این خانه قرار داشتند. ) (خدایان، یا) میان آسمان، را (که) بره (حمل) است، در خُرده (پدیسپر) در (جسته بود). (خانه دهم یا بیت السلطان در این زایچه حمل بود و شمس در آن قرار داشت. خُرده درجه است. و پدیسیر اولین خانه از خانه های 27 گانه ماه در نجوم ایرانی است و در نجوم هندی به آن as^vayyg می گویند. ) فرُخان را (که) گاو است، ماه در (جسته بود). ( خانه یازدهم یا بیت الاصدقاء در این زایچه ثور بود که قمر در آن قرار داشت. ) دُشفرگان را (که) دو پیکر است، سر گوزهر در جسته بود. ( خانه دوازدهم یا بیت الاعداء در این زایچه جوزا بود که رأس یا سر اژدها راهو در این خانه قرار داشت. } (ترجمه بندهش صفحه 57) نکته 1: همانگونه که ملاحظه می نمایید در زایچه کیهان در کتاب بندهش همه کواکب به غیر از عطارد در بیوت شرف خویش هستند. و این بسیار به حدیثی که از امام رضا (ع) نقل شده؛ نزدیک است. چنین اعتقادی نزد منجمین از دیرباز وجود داشته است. نکته 2 : در این زایچه عطارد در حوت یا خانه هبوط خویش قرار دارد. زیرا شرفش در سنبله است. نکته 3: در روایت بُندهش هم اشاره به شروع آفرینش در 👈روز اول فروردین شده است. و امام علی بن موسی الرضا (ع) نیز در روایت به همین نکته اشاره و استدلال برای اثبات اولیت روز نسبت به شب می نمایند. اما حال به بخشی دیگری از کتاب بُندهش در خلقت توجه نمایید : 👇 { ...او (هرمزد) این شش آفرینش را به شش گاه گاهنبار بیافرید، به سالی که سیصد و شصت و پنج روز به شمار است، و دوازده ماه ، هر ماهی سی روز و یک ماه سی و پنج روز. بر هر روزی نام امشاسپندی نهاده شد. چگونگی آن را گویم : نخست آسمان را آفرید به چهل روز که از روز هرمزد، ماه فروردین (اول فروردین ) تا روز آبان، ماه اردیبهشت ( روز دهم اردیبهشت) است. پنج روز درنگ کرد. تا روز دی_به مهر. ( روز پانزدهم) آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوزرم (میانه بهار ) است. آن را گزارش این که زیستگاه مهر و ماه و سبزی به پیدائی آمد. دیگر آب را آفرید به پنجاه و پنج روز که از روز مهر، ماه اردیبهشت (شانزدهم اردیبهشت) است تا روز آبان، ماه تیر، (روز دهم تیر) پنج روز درنگ کرد تا روز دی به مهر. (پانزدهم تیر) آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوشم، که آن را گزارش این که او آب را روشن بکرد، زیرا نخست تیره بود. سدیگر، 👈 زمین را به هفتاد روز آفرید که از روز مهر، ماه تیر (شانزدهم تیر) تا روز ارد، ماه شهریور (بیست و پنجم شهریور) است. آن پنج روز را درنگ کرد تا روز انغران (روز سی ام شهریور). آن پنج روز گاهنبار و او را نام پدیشهه است. } (کتاب بُندهش بخش دوم صفحه 41 ) نکته 4: همانگونه که ملاحظه می نمایید در روایت پهلوی از آفرینش روز اول فروردین، روز شروع خلقت بود. که طالع آن 19 درجه برج سرطان بود. سپس آفرینش آب انجام می شود . و در روز شانزدهم تیرماه (برج سرطان) زمین خلق می شود. بنابراین در روایت پهلوی بین شروع خلقت با خلقت زمین (دحوالارض) تفاوت وجود دارد . ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 63} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایت اسلامی با اساطیر ایرانی 3} ادامه...👇 ملاحظه نمودید که در روایت پهلوی که از کتاب بُندهش نقل شد. خلقت زمین در شانزدهمین روز () انجام شده بود . اگر این روایت را بپذیریم باید به این نکته اشاره نمود که تاریخ یادشده بسیار به تاریخ تابش عمودی خورشید بر خانه کعبه یعنی 23 تیرماه نزدیک است. همچنین با فرض درست بودن این روایت آنگاه دحوالارض با انقلاب تابستانی و برج سرطان در ارتباط خواهد بود. نه با انقلاب زمستانی ! نکته : گفته شد که بنا به حدیث امام علی بن موسی الرضا (ع) حضرت عیسی (ع) در شب و یا روز یعنی 25 ذیقعده بدنیا آمده است . و گفته شد که اگر روایت مغان ایران باستان را بپذیریم آنگاه دحوالارض بیشتر با انقلاب تابستانی بیشتر در ارتباط است تا انقلاب زمستانی ! اما با توجه به اینکه ماه های قمری در حال تغییر در فصول می باشند . ممکن است که تولد عیسی (ع) در زمان انقلاب زمستانی یا زمانی نزدیک بدان اتفاق افتاده باشد .در این باره در ادامه بیشتر سخن خواهیم گفت . نکته 2: در روایت پهلوی سخن از خلقت آسمان پیش از کنار رفتن آبهای سطح زمین (دحوالارض)شده است ! پیشتر گفته شد که علامه حسن زاده آملی در رساله رتق و فتق قائل به این مسئله هستند که با توجه به انتقاص میل کلی «هرگاه دائره شمسیه در سطح دایره استوای سماوی قرار گرفته است و با او متّحد شده است آب همه جای کره را فرا می گیرد و روزگار این دوره آدمیان به سر می آید و پایان می یابد. و دوباره دایره شمسیه از دایره سماویه انفتاح می یابد . » و دور جدیدی از خلقت آغاز می شود. که این انفتاح دایره شمسیه از سماویه را می توان به خلقت آسمانها تعبیر نمود . بنابراین باید بین خلقت اولیه زمین و دحوالارض که در انتهای این دوره اتفاق افتاده تمایز قائل بود. همچنین خلقت آسمانها بدین معنی (دور خلقتی که در آن بسر می بریم ) می تواند در روز اول فروردین انجام شده باشد. از سویی دیگر وقوع دحوالارض در برج سرطان بسیار معنا دار جلوه می نماید . زیرا سرطان برجی است آبی که کوکب حاکم بر آن قمر است. و قمر خود کوکبی است آبی که جزر و مد آب را کنترل می نماید . همچنین سرطان یا خرچنگ موجودی است که با آب ارتباط دارد و بسیاری از انواع آن آبزی هستند و بعضی از انواع آن هم در آب و هم در خشکی زندگی می نمایند و با موج های دریا از آب بیرون می آیند . بنابراین همان گونه که خرچنگ از آب بیرون می آید. زمین نیز در برج سرطان از زیر آب بیرون می آید . همچنین این نکته را باید در نظر داشت که صورت فلکی سرطان همان صورتی است که شرف مشتری در آن اتفاق می افتد. و مشتری کوکبی بادی است . و پیشتر گفته شد که باد همان روح است . و مشتری با قلب در ارتباط است و قلب صفت مشتری دارد . و به این معنی کعبه همانگونه که پیشتر در دروس مسبحات گفته شد قلب عالم است . نکته3 : همانگونه که در دوران جنینی در حدود هفته ششم شروع به تپیدن می نماید و بر این عرش الرحمن جسم استیلا پیدا می نماید. و قلب با تپیدن خویش به خلقت اندام های مختلف مبادرت می ورزد. در زمین ما نیز به مثابه قلب است . و سایر سرزمین ها با 👈دخالت این نقطه خلق می شوند . در آینده از رساله « مسند داران و رشته داران طریق» نقل خواهیم نمود که چگونه بسیاری از عوالم اثیری روی زمین رشتهٔ اثیری و ارتباط آنها در نهایت به کعبه متصل می شود . همانگونه که در بدن همه رگ ها به رگ های اصلی متصل می شوند و این رگ ها به قلب متصل می باشند. در زمین نیز بسیاری از عوالم اینگونه اند و با محل کعبه و به طور کلی سرزمین حجاز در ارتباطند. همچنین پیشتر در دروس حج از این مسئله سخن گفتیم که چگونه انوار حج با چرخش به دور خانه کعبه ، در سرتاسر زمین پخش می شود . که این عمل نیز تا حدودی به عمل قلب شبیه است. بنابراین کعبه قلب زمین مادی ما است و ما در عالم جسمانی به سوی این قلب نماز می خوانیم و در مراسم حج آن را طواف می نماییم. @soltannasir 🌞
@soltannasir { درد و دل سلطان نصیری 22 } خدا را شکر؛ با اتمام نسبی اغتشاشات اخیر ، احتمالاً بزودی شاهد رفع فیلترینگ تلگرام خواهیم بود .و کانال ها فعالیت های عادی خویش را بزودی از سر خواهند گرفت . فقیر تصمیم داشتم که در باب اعتراضات و سپس اغتشاشات خیابانی مطالبی بنویسم . اما از آنجایی که این اغتشاشات را چندان مهم ندیدم . لزومی هم برای ورود به این مسئله کم اهمیت ندیدم . ( البته باید بگویم که در این مدت سر فقیر نیز بسیار شلوغ بود و چندان قادر به نوشتن نیز نبودم ) ان شااللّه در آینده درد و دلی در باب وضعیت معیشت مردم و پیروی از قوانین اسلام در نزدیک به چهل سال عمر انقلاب خواهیم نمود. و اینکه چه شد ما به نقطه ای که اکنون در آن قرار داریم رسیدیم ?! به راستی اقتصاد ما چقدر اسلامی است و چه نسبتی با اسلام دارد ? کشاورزی ما چطور ? طب و بهداشت ما چطور ? علوم انسانی ما چطور ? اخلاقیات مردم در جامعه و مسئولین اعم از مسئولین دولتی و مسئولین سایر نهادها ، تا چه میزان به اخلاق رسول الله (ص) و امیرالمومنین(ع) شباهت دارد ?! قوانین ما تا چه میزان اسلامی است و با فقه اسلامی منطبق است ? و سوالات بسیار دیگر که هر شخص مسلمان و دغدغه مندی باید از خویش بپرسد ?! و مسئله دیگری که باید بدان پرداخت نفوذ دشمن در کشور و نظام است . آیا ما انقلاب نمودیم و دشمن در بین انقلابیان از همان دوران پیش از انقلاب نفوذ ننموده بود ?! آیا نفوذ گسترده دشمنان و فراماسونری که در دوران پهلوی فعالیتشان رسمی بود ، ناگهان با انقلاب اسلامی از بین رفت ?! آیا با شروع دوران دفاع مقدس ، نیروهای تعلیم دیده و نفوذی دشمن در کشورمان هیچ کدام به جبهه ها نرفتند ?! آیا دشمنان نیروهایی در جبهه نداشته اند که بتوانند از آنان در دوران پس از جنگ استفاده نمایند ? و همه اینها را بگذارید در کنار نیروهایی که توانستند از درون نظام به سمت خویش جذب نمایند ! آیا دشمنان تنها در بین نیروهای لیبرال و اصلاح طلب داخلی ، افراد نفوذی دارند ?! آیا درون نیروهای اصول گرایی و حتی نیروهای ارزشی و انقلابی نفوذ ندارند?! براستی نفوذ دشمنان در سینمای کشور چگونه است ?! در صدا و سیما چطور ? در صنایع دارویی چگونه ? در کشاورزی چطور ? در صنایع غذایی چطور ? در جامعه هنرمندان و موسیقی و نقاشی و .. چطور ? در جامعه ورزشی ما چطور ? در جامعه دشمن شناسان چطور ? در حوزه های ما چطور ? در جامعه مداحین ما چطور ? در سلاسل صوفیه ما چطور ? در جریان های عرفان های نوظهور چطور ? در سپاه و ارتش چطور ? در دستگاه های امنیتی چطور ? در معماری شهرهایمان پس از انقلاب چطور ? ( اینکه در ساختمان مجلس شورای اسلامی نمادهای ماسونی بکار برده می شود! و یا در حرم مطهر امام علی بن موسی الرضا (ع) کف شطرنجی بکار برده می شود و یا در متروی طهران از این نمادها استفاده می شود و یا ساختمان بانک قوامین و برج میلاد به شکلی که ملاحظه می نمایید ساخته می شود . به هیچ وجه اتفاقی نیست و کاملا تعمدانه است . و این نمادها همان گونه که در دروس گفته شد تنها یک نماد صرف نیست ! بلکه دارای صورت مثالی است و آگاهی جمعی پشت آن می باشد . و اینها به عنوان امضای دشمن در خاک ماست . ) نفوذ دشمن در دانشگاهایمان چگونه است ? و غیره اینکه در کشور ایران انقلاب شد و نظامی حاکم شد که دشمن اول موجودیت اسرائیل یا ارض موعود جحودان (دجال= ماشیح داود ) است . و نظام حاکم بر آن شیعی است . دشمنان منطقه ای و بین المللی فراوانی را برای آن بوجود می آورد . و تقرییاً این نظام هیچ متحد واقعی در جهان ندارد . و روسیه و چین نیز متحد استراتژیک آن هستند نه متحد واقعیش دشمنان مهمی که سازمان های جاسوسیشان به شدت در کشور فعال می باشند . شامل اسرائیل غاصب و آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و عربستان (آل جهود ) و امارات و ترکیه عثمانی و اران (جمهوری جعلی آذربایجان) و ... است . به جرأت می توان گفت در هیچ کشوری به اندازه کشورمان تمرکز برای نفوذ و نابودی وجود ندارد . و طبیعی است که این نفوذ می تواند در عملکرد نظام اختلالات فراوانی ایجاد نماید . نکته : وقتی از نفوذ دشمن در تمامی ابعاد سخن گفته می شود . این بدان معنی نیست که دشمن کشور ما را اداره می نماید ! بلکه هدف این است که بدانیم نفوذ دشمن جدی است و اگر عوامل نفوذی که برای دستگاه های امنیتی شناخته شده هستند؛ دستگیر نشوند. این نفوذ موریانه گونه می تواند در سالهای آینده باعث ضربات اساسی به نظام شود ! بسیاری از سربازان گمنام امام زمان که از این شرایط خبر دارند . اذعان دارند که سرپا بودن مملکت و امنیت و ثبات کشور با توجه به تعدد دشمنان و عوامل نفوذی داخلیش به معجزه شباهت دارد! ادامه دارد... @soltannasir 📣💰💷💶💴
@soltannasir { درد و دل سلطان نصیری 23} ادامه ...👇 از اختلال در مدیریت کشور توسط دشمنان سخن گفته شد . اما با اینحال نفوذ دشمن تنها عامل اختلال در اقتصاد و مدیریت کشور و فساد گسترده و رانت خواری و غیره نیست . بسیاری از قوانین ما نیز ناکارآمد و فساد انگیز است! و باید در زمانش در باب آن سخن گفت . و خود نیز دچار مشکلات اساسی ساختاری هستیم . در همه جای دنیا ، افراد فاسد را با فشار رسانه ها برکنار و یا دستگیر می نمایند . در کشور ما بعضاً ارتقا می یابند !!! و فاش کننده های فساد اقتصادی و ... در رسانه ها باید از افشا نمودن فساد بترسند . زیرا بعضاً مشاهده شده که فاش کننده دستگیر و فاسد آزاد است . این مشکل را در موارد امنیتی اطلاعاتی نیز داریم . بسیار دیده شده که صاحب یک کانال تلگرامی یا یک وبلاگ نویس و یا صاحب یک صفحه در فیس بوک و اینستاگرام و یا یک خبرنگار بدلیل چند انتقاد دستگیر شده است ! اما عوامل نفوذی دشمنان در درون ارگان های نظام با وجود صدها مدرک بر علیهشان به بهانه اینکه ما می خواهیم به سرمنشأ اصلی نفوذ برسیم . ( که باش تا صبح دولتتان بدمد تا برسید . که نخواهید رسید ) آزادانه در کشور و در درون نظام می چرخند . همچنین مشکل دیگر ما این بوده که از نخبگان و متخصصین و دلسوزین واقعی کمتر استفاده شده است . و اگر اقتصاد و کشاورزی و آب و صنعت و ... ما مشکل دارد . زیرا مدیریت در دست نخبگان نبوده است . اگر در صنایع دفاعی و صنعت هسته ای و یا علم نانو توانسته ایم پیشرفت نماییم ! علتش استفاده از نخبگان و مدیریت درست بوده است ! در بخش هایی که به پیشرفت های چشمگیر دست نیافته ایم . علتش استفاده از مدیران غیر متخصص و بعضاً با آیکیوی 👈جُلبک بوده است . نکته : فقیر نخبگانی را دیده ام . که بعضی از اختراعاتشان می توانسته در یک صنعت خاص تحولات اساسی بوجود آورد . اما بدین خاطر که کار واردات رانت خواران وارد کننده با مشکل روبرو می شده است . تهدید به قتل شده اند . فقیر این موارد را گفتم که خوانندگان گرامی اینگونه فکر ننمایند . که فقیر به شرایط موجود نقد ندارم . مگر می شود شیعه امیرالمومنین (ع) بود و نگران جامعه و مردم نبود و به شرایط کنونی نقد نداشت ! اما عزیزان باید شرایط را درک نمود . در عید غدیر ،حضرت رسول الله (ص) امیرالمومنین علی(ع) را به فرموده الله تبارک تعالی در آیه 67 سوره مبارکه مائده : 👈 {يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ = اى پيامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى رسالتش را به انجام نرسانده‌اى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى‌دارد. بی گمان، خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند. } به عنوان خلیفه و وصی خویش و ولی امر مومنان معرفی نمودند . پس از ماجرای سقیفه بنی ساعده ، حضرت امیرالمومنین (ع) آیا شروع به شورش و لشکر کشی نمودند ?! یا اینکه 25 سال صبر نمودند و حتی در دوران حکومت خلفا در جایی که نیاز دیدند توصیه هایی نمودند و یا هنگامی که از ایشان مسئله ای پرسیده می شد . برای اصلاح جامعه به خلفای وقت مشاوره نیز دادند ?! اگر حضرتش در شرایطی که دشمنان اسلام دندان تیز نموده بودند که نهال نو پای اسلام را از بُن و ریشه قطع نمایند. اقدام به اعتراض و شورش می نمودند ? امروز نشانی از اسلام و مسلمانی باقی نبود ? بنابراین حضرتش سکوت نمودند تا دین اسلام حفظ شود . سکوت حضرتش بدین معنا نبود که حضرتش نسبت به شرایط جامعه اعتراض نداشتند . هر کس می خواهد نظر حضرتش را در بارهٔ شرایط جامعه در دوران خلفای پیشین بداند به کتاب نهج البلاغه و خطبه شقشقیه مراجعه نماید . اما شرایط امروز جامعه ما نیز بسیار حساس است . و با وجود کاستی های بسیار که در مدیریت کشور وجود دارد. سرنوشت ظهور در 👈 شرایط فعلی با حفظ نظام اسلامی گره خورده است . و هر حرکتی که کیان نظام را به خطر اندازد . اشکال دارد . ادامه دارد ... @soltannasir 🛠⚒
@soltannasir { درد و دل سلطان نصیری 24} ادامه ...👇 و بسیاری از علوم غریبه کاران و اولیای بی نام و نشان الله که اکثراً علوم غریبه کار نیستند . با وجود کم و کاستی های بسیاری که در مدیریت کشور شاهد آن هستیم ، از نظام حمایت می نمایند . این بدان معنی نیست که این بزرگان از شرایط فعلی گله ندارند . اما در شرایط جنگی ای که ما در آن به سر می بریم . حفظ نظام و تمامیت ارضی کشور از مشکلات مهم تر است . بسیاری از سربازان گمنام گواهی می دهند که در بسیاری از عملیات های خاص به طرز معجزه آسایی ، موفق به کشف تیم های دشمن شده اند . و این نبوده جز با دم اولیای الله و رجال الغیب جهان اسلام ! در سال 88 در صبح همان دوشنبه معروفی که در عصرش سه میلیون در شهر طهران بیرون آمده بودند . سران قبالیست های جحود داخل کشور به همراه بعضی قبالیست های جحود که از صفد و حیفا با 👈طیران 👉 به خاک کشور وارد شده بودند . در استان هرمزگان در بیرون شهر بندر خمیر در زیر یک کوره آجرپزی جلسه داشتند . ( در زیر کوره آجر پزی کنیسه ای وجود داشت ) تا در مورد شرایط کشور تصمیم بگیرند . و با فن طلسمات 👈 آتش تنش را در سطح جامعه افزایش دهند . پس از این جلسه در شهرهای بزرگ اقدام به اعمال نمودند . اما تیرشان در نهایت با دم اولیای الله به سنگ برخورد نمود. و آتش فتنه با 👈 آب خاموش شد . مدتها پس از این جلسه سربازان گمنام با دم اولیای الله موفق به کشف این کوره آجر پزی شدند . داستان نقل شده یک نمونه از تقابلات پشت پرده با دشمنان است . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل . بنابراین باید زمانه را شناخت و دانست که عملی انجام ندهیم که آب به آسیاب دشمن بریزیم. با توجه به اینکه شرایط کشور تقریباً آرام شده است . ان شاالله بزودی دروس ادامه خواهد یافت . @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به چند پرسش خوانندگان } از فقیر در باب ساخت معبد سلیمان (ع) سوال شد و اینکه چرا برای یهود ساخت این معبد مهم است ? مهم ترین دلیل ساخت معبد برای جهودان ریشه در احکام دیانت یهود دارد . یهودیان نیز به مانند ما مسلمانان حج دارند و احکام و اعمالی ، نظیر قربانی سوختنی حیوانی و ... دارند که به جا آوردن بعضی از این اعمال در گرو داشتن معبد است . بنابراین برای یهودیان مذهبی ساخته شدن معبد ، برای کامل شدن اعمال دینیشان لازم است . اما قبالیست های جحود نیز برای افزایش قدرت معنوی خویش به وجود معبد نیاز دارند . پیشتر در دروس حج و تشابه انوار گفته شد. که چگونه گردش به دور خانه کعبه باعث افزایش نور اعمال می شود . و رشته های نوری آن در سرتاسر عالم اسلام پخش می شود . و این عمل چگونه به افزایش نورانیت و معنویت نمازهای ما کمک می نماید . به برکت وجود خانه کعبه و مراسم حج و نماز های یومیه به سوی خانه کعبه ، سالکین عالم اسلام منازل سلوکی را با سرعتی مناسب پشت سر می گذارند . امروز که جحودان عالم هیکل سلیمان را در 👈محل خویش در اختیار ندارند . اعمال مذهبیشان در عالم مثال با قدرت نسبتاً کمی انجام می شود .علاوه بر این اعمالشان ناقص نیز می باشد. بنابراین اعمال ناقص نمی تواند قبالیست ها را به آنچه که می خواهند برساند . برای جبران این نقیصه جحودان از دانش تانترای هندی و تبتی و سایر تکنیک های کهن شرقی استفاده می نمایند . تا بتوانند ضعف نورانیت و نقص اعمال خویش را که ناشی از نداشتن معبد است را جبران نمایند . با کمک دانش های شرقی آنان توانستند؛ بعضی نقص هایشان را جبران نمایند . اما هنوز در بخش هایی از پیشرفت معنوی خویش دچار مشکل هستند . اگر به فرض جهودان صاحب معبد بشوند روند پیشرفت معنویشان در سلوک سرعت می یابد . همچنین پیشتر در دروس مسبحات گفته شد که کعبه به مثابه قلب عالم است و بیت المقدس به مثابه مغز می باشد . و مغز و سر در بدن انسان با برج حمل ارتباط دارد . و جالب است که سرزمین فلسطین نیز جز منسوبات برج حمل است . و پیشتر در دروس مسبحات گفته شد که چاکرای هفتم و عقل که محل آن مغز است . با کوکب زحل مرتبط است ! و کوکب دین یهود نیز ، زحل است . بنابراین ساخت معبد به جهودان قدرت بیشتر در تسلط بر اذهان بشر می دهد . کاری که در حال حاضر هم علی رغمی که معبد در اختیار ندارند در حال انجام دادنش می باشند . قلب ها را با اعمال کثیف و مراسم های جادوی سیاه آیینی و ترویج گناهان گوناگون، دچار قساوت و تیرگی می نمایند . و با ترویج علم گرایی و تأکید زیاد بر 👈 ذهن ، سعی بر این دارند که بشریت را به سمت ذهن ببرند . ترویج انواع عرفان های ذهن گرا و مدیتیشن های مدرن و دوره های ذهن گرا در روانشناسی مدرن که پایه های این علوم روانشناسی را خود جهودان گذاشته اند . در همین راستا است . زیرا تمرکز آگاهی نفوس بشر در جهان بر ذهن باشد _که هست _ با توجه به اینکه رسانه ها را در اختیار دارند . می توانند برای اذهان خوراک ذهنی تولید نمایند . و اینگونه بر نفوس بشری مسلط باشند . اما در باب اینکه آیا ساخت معبد سلیمان (ع) می تواند به جحودان اجازه ورود جنیان به عالم ما را بدهد یا خیر ? باید بگویم خیر وجود معبد می تواند به تسلط جحودان بر جنیان مرئی شده کمک نماید . بنابراین ابتدا باید بتوانند این فرومایگان را مرئی نمایند . و مرئی شدن جنیان با آزاد نمودن قدرت ستاره ایرانی شش پر که به نام ستاره داود (ع) شناخته می شود . و آغاز دوره آخرالزمان و شروع دوباره عصر زرین و سلطنت شمس، ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد . و جهودان برای رسیدن به اهداف خویش نیاز دارند که وارثین انگشترین سلیمانی (انگشتر نرینگی و مادگی ) را در معبد قربانی نمایند . زیرا اگر جنیان مرئی شوند به تحت تسلط وارثین انگشترین نرینگی و مادگی در خواهند آمد . ان شاالله در این باره در ادامه دروس سلیمان (ع) و خاتم سلیمانی سخن خواهیم گفت . @soltannasir 🐉🐉
@soltannasir {پاسخ به چند پرسش خوانندگان 2 } سوال : چه اذکاری برای مبارزه با جحودان موثر است? مبارزه به شکل عام در چند بخش خلاصه می شود ! 1: مبارزه با قبالیست ها اساتید فقیر، برای مبارزه با قبالیست های جحود به قرائت سوره مبارکه نجم در شب ها 3 بار متصل ( پشت سر هم ) و سپس به 1 بار قرائت سوره تکویر توصیه نموده اند . قرائت این دو سوره به تضعیف ستاره ایرانی شش پر یا ستاره داود کمک می نماید . همچنین به قرائت ذکر جبرائیلیه «لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار » به عدد 110 در حال قیام در بین الطلوعین توصیه شده است . گفتن این ذکر برای کمک به بازگرداندن قدرت ذوالفقار به این شمشیر آسمانی است . 2: مبارزه با خدایان باستانی کواکب : 👇 برای این مهم نیز سوره مبارکه نجم و تکویر به شکلی که در بالا گفته شده موثر است . همچنین قرائت سوره های توحید و کافرون نیز برای امر مبارزه بسیار مناسب می باشند . در روایت به 12 بار قرائت سوره مبارکه توحید پس از نمازهای یومیه توصیه شده است . همچنین ۱۰۰ بار قرائت این سوره (توحید) در صبح جمعه نیز مستحب است . شما وقتی داستان خدایان را در اساطیر مطالعه می نمایید . آنگاه به مفاهیم سوره توحید، دقت نمایید. متوجه خواهید شد که سوره توحید کاملا در نقطه مقابله با خدایان نازل شده است . سوره کافرون نیز می تواند علاوه بر اینکه در چهار قل پس از هر نماز خوانده شود. در طول روز نیز ۱۲ بار قرائت شود . اذکاری که به مبارزه کمک می نماید . اذکار توحیدی نظیر کلمه طیبه لااله الا الله می باشد . که اهل سلوک این ذکر را رفت و روب نیز می نامند . ذکر لااله الا اللّه نیز در مفهوم اولیه خویش بسیار ساده و در نفی خدایی هر موجودی غیر از اللّه می باشد . در روایت به صدبار گفتن این ذکر در روز توصیه شده است . بعضی اهل سلوک این ذکر را به عدد 1001بار ، پس از نماز مغرب، نشسته به شکل مربع بر سر سجاده توصیه نموده اند . همچنین سایر اذکار توحیدی نظیر لااله الا الله الملک الحق المبین و یا تسبیحات اربعه ، نیز 100 بار گفتنش مفید است . نکته : فقیر تسبیحات اربعه را به این شکل توصیه می نمایم : 👇 ابتدا 100بار صلوات با توجه به روحانیت و نورانیت رسول الله (ص) سپس 100بار تسبیحات اربعه و سپس 100بار صلوات با توجه به روحانیت رسول الله (ص) شما نیز می توانید امتحان نمایید ! 3: مبارزه با تولید ظلمت مراسم های جادوی سیاه و آیینی به طور کلی عباداتی نظیر نماز و قرائت قرآن و ذکر ، تولید نور می نماید . اما آیه نور و ذکر نور و دعای نور حضرت فاطمه (س) در تولید نور موثرتر می باشند. آیه نور را می توان یکبار پس از کلیه نمازها خواند. عدد ختم این آیه 256 است که فقیر توصیه نمی نمایم . زیرا برای مبتدی سنگین است . ذکر نور را می توان به عدد نور 256 و یا 2560 بار یا به شیوه ( نام فرد + نام مادر + 256 + 70 ) هنگام طلوع آفتاب و یا پس از نماز ظهر گفت . دعای نور را نیز پس از نماز ها می توان یکبار قرائت نمود . برای زنده ماندن قلب : 👇 سوره یس، پس از طلوع آفتاب به طریق معمول و یا طریق ذکر شده در کانال مناسب است. سوره انشراح در نمازها یکبار و پیش از خواب سه بار قرائت شود . ذکر رئوف روزی 100بار شرکت در روضه هفتگی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ذکر «یا حی یا قیوم یا لا اله الا انت اسألک ان تحیی قلبی بنور معرفتک ابداً یا الله » 41 بار پس از نماز صبح. نکته 2: پیشتر در باب سایر دستوراتی که در هنگام برگزاری مراسم ها می تواند تأثیرات مراسم هایشان را کم نماید سخن گفته شد . نکته 3: از میان دستورات متنوع ذکر شده ، فقیر تنها سوره نجم و تکویر و ذکر جبرئیلیه را در مبارزه بسیار ضروری می دانم . شما با انجام همین دستور ساده می توانید به جبهه تقابل اولیا الله و علمای علوم غریبه ما با قبالیست های جحود کمک نمایید . @soltannasir
تصویر زایچه عالم به طالع برج سرطان به نقل از کتاب روضه المنجمین ، در این زایچه همه کواکب در شرف خویش می باشند . @soltannasir
تصویر زایچه عالم به نقل از کتاب بُندهش که طالع برج سرطان است و همه کواکب جز عطارد در شرف خویش می باشند . @soltannasir
نمودار اعمالی که برای مبارزه با دشمنان در جنگ معنوی مفید است . به این مجموعه می توان اذکار دیگری را نیز اضافه نمود . فعلاً به این مختصر بسنده نمایید . @soltannasir
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 64 } { رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 1} گفته شد که عیسی بن مریم مسیح موعود روح اللّه چه در شب انقلاب زمستانی و یا زمانی نزدیک به آن متولد شده باشد ! و چه در زمانی دیگر با توجه به اینکه در روایات اسلامی ، تولد حضرتش در شب و یا روز دحوالارض بوده است . و دحوالارض با خورشید پیوند تنگاتنگ دارد . بنابراین عیسی(ع) از این جهت با خورشید مرتبط است ! شباهت های بسیاری بین اسطورهٔ ایزد مهر و داستان زندگی عیسی بن مریم (ع) به 👈روایت انجیل وجود دارد. همچنین بین بعضی اعمال و اعتقادات مسیحیان و پیروان مهر پرستی نیز شباهت هایی وجود دارد. مجموعهٔ این شباهت ها آنچنان است که بسیاری از محققین ادیان، اذعان داشته اند که مسیحیت تحت تأثیر نفوذ آیین میترا در امپراطوری روم باستان، شکل گرفته و یا در خویش تغییراتی داده و رنگ میترائیسم رومی را به خود گرفته است. ابتدا بعضی شباهت های آیین مسیحیت و روایت اناجیل را از حضرت عیسی بن مریم (ع) با ایزد مهر و آیین مهر پرستی نقل می نماییم. و شرحی نیز بر آن خواهیم داد و سپس صفت نجومی حضرتش را در قرآن بررسی خواهیم نمود. شباهت های آیین میترائیسم رومی با آیین مسیحیت و حضرت عیسی (ع) به نقل از کتاب سهم ایرانیان در تمدن جهان جناب حمید نیر نوری ص 239 :👇 { 1⃣ : معروف است که چون میترا پا به عرصه ی وجود نهاد مورد ستایش شبانان قرار گرفت و حضرت مسیح (ع) نیز به محض تولد، از سوی شبانان مورد تکریم واقع شد. 2⃣ : مهر دینان نخستین شب زمستان را که آغاز انقلاب شتوی و اول چله ی بزرگ زمستان است، به عنوان روز تولد خورشید مقدس دانسته و جشن می گرفتند. مسیحیان نیز همین روز را با اندکی اختلاف به عنوان روز تولد مسیح جشن می گیرند و این عید را در سده ی چهارم میلادی وارد دین خود کردند. 3⃣ : غسل تعمید که در میان مهردینان معمول بوده، بعدها به وسیله ی مسیحیان پذیرفته شده و هنوز معمول است. 4⃣ : یک شنبه که روز خورشید یا مهر است، روز آسایش و مقدس مسیحیان گشت و هنوز هم به نام sunday معروف است. 5⃣ : ناقوس و شمع و نوازندگی در حین مراسم عبادی از آیین میترا وارد دین مسیحی شد. 6⃣ : دوازده برج آسمانی که یاران مهر بودند، در دین مسیح دوازده حواریون شدند. 7⃣ : علامت صلیب که پیش از آن نشانه و نماد در آیین میترایی بود توسط مسیحیان پذیرفته شد. 8⃣ : مهر را پیروان مهر، و مسیح را مسیحیان _داور اعمال بشر می دانند. 9⃣ : مهر برای پیروانش و مسیح برای مسیحیان میان آفریدگار و بندگان به منزله ی واسطه و میانجی بودند. 0⃣1⃣ : مهر ایزد و میثاق است و جالب است که کتاب را عهد یا پیمان جدید می نامند. 1⃣1⃣ : در آغاز رواج دین و بلکه در حین انتشار و توسعه، مسیحیان مانند پیروان مهر برای انجام مراسم پرستش و عبادت ،انجمن های سرّی داشتند که اغلب در غارها و یا جایی که چارپایان باشند برگزار می شد. 2⃣1⃣ : هنگامی که میترا در می یابد که زندگیش به پایان رسیده مجلس شام آخر را با یاران خود برپا می کند. آن گاه در گردونه نشسته و به آسمان نزد فراز می رود. حضرت نیز شب قبل از مصلوب شدنش شام آخر را با حواریون خود صرف کرد. آن گاه پس از آن که او را به کشیدند و دفن کردند، به آسمان نزد پدرخود، یعنی خداوند فراز رفت. 3⃣1⃣ : کلاه ها را امروزه گویند که از یک نوع کلاه ویژه ایرانی اقتباس شده که به احتمال نزد پیروان آیین مهر مرسوم بوده است. 4⃣1⃣ : در جزو مراسم و آداب پیروان دین مسیح معمول است که در کلیسا ها نان و شراب در روزهای معین توسط کشیش میان حاضران تقسیم می شود تا نان را به عنوان گوشت و شراب را به عنوان خون مسیح بیاشامند. چنین مراسم و آیینی، پیش از مسیحیت در آیین میترایی معمول بود . بدین گونه که همه ی حاضران در خوردن یک قطعه نان (drun) و آب ممزوج با شراب که معروف به شربت هئومه/پراهوم بود شرکت می کردند. } ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 65} {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 2} نکته 1: اینکه جناب حمید نیر نوری می فرمایند ایزد مهر در هنگام تولد مورد پرستش شبانان قرار می گیرد ! سوال بر انگیز است ?! فقیر چنین روایتی را در باب ایزد مهر ندیده ام و بالشخصه نمی دانم منبع گفته جناب حمید نیر نوری کجاست ?! هنگامی که ایزد زاده می شود. چوپانان کجا هستند ? وی از صخره یا تخم کیهانی زاده می شود و سپس را قربانی می نماید و آفرینش انجام می شود. در این هنگام چوپانان کجا هستند که وی را پرستش نمایند. با اینحال شاید در داستان های فولکلور اروپایی و یا تصاویر مهرابه ها چنین مطلبی آمده باشد. وگرنه در اصل داستان زایش میترا چنین مسئله ای وجود ندارد. به داستان زایش میترا توجه نمایید : 👇 { «مهر» از تخته سنگی که در کنار 👈رودخانه زیر سایه 👈درخت انجیری قرار داشت زاده شد و هنگام تولد در یک دست مشعلی فروزان و در دست دیگر خنجری دارد. مشعل نشانه نوری است که به اعماق تاریکی ها نور می تابد و خنجر نشانه سلاحی که با آن گاو را می کشد. صور منطقه البروج مهر را احاطه کرده اند که نشانه مفهوم گیهانی تولد اوست. تولد از تخم مرغ اقتباسی از فرهنگ اورفئوسی است. «مهر» ابتدا از برگ های انجیر برای خود جامه ای ساخت و سپس بر آن شد بر موجوداتی که پیش از او آفریده شده بودند، چیره گردد. او نخست با خورشید زورآزمایی کرد و با آن پیمان دوستی بست و از آن پس «مهر» و خورشید یکدیگر را یاری داده اند. } (فرهنگ اساطیر ایرانی صفحه 397) نکته 1 از 1 : به زایش مهر در زیر درخت انجیر در کنار رودخانه و شباهت آن به داستان زایش حضرت عیسی بن مریم (ع) در زیر درخت خرما در قرآن مجید دقت نمایید : 👈 {فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا ﴿۲۳﴾فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ﴿۲۴﴾ وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴿۲۵﴾ = تا درد زايمان او را به سوى تنه درخت 👈خرمايى كشانيد گفت اى كاش پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموش شده بودم (۲۳) پس از زير [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد كه غم مدار پروردگارت زير [پاى] تو 👈چشمه آبى پديد آورده است (۲۴) و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگير و] بتكان بر تو خرماى تازه مى ريزد (۲۵ ) } مسئله جالب دیگر این است که درخت خرما که عیسی (ع) در کنار آن متولد می شود در علم تنجیم جز منسوبات کوکب خورشید است. و درخت انجیر که ایزد مهر در زیر آن متولد شده است. جز منسوبات کوکب مشتری می باشد ! نکته 2 از 1 : داستان زایش میترا بیشتر از روی آثار مهرابه ها برداشت شده است. وگرنه متون کمی در این باره برای ما به جای مانده است. نکته 3 از 1 : تخم مرغ لزوماً ربطی به فرهنگ اورفئوسی یونان باستان ندارد ! در متون پهلوی ما نیز به این مسئله اشاره شده است. نکته 2: به نظر فقیر شباهت غسل تعمید مهردینان و مسیحیان امری انکار ناپذیر است. اما اینکه جناب حمید نیر نوری ادعا می نمایند. این مسئله بعدها توسط مسیحیان پذیرفته شده است. شاید چندان درست نباشد. زیرا به نقل اناجیل در زمان عیسی بن مریم (ع) حضرت یحیی تعمید دهنده وجود داشته و خود حضرت عیسی (ع) توسط ایشان تعمید یافت. به قسمت هایی از انجیل متی در این باره نگاه نمایید : 👇 { «یحیای تعمید دهنده راه را برای عیسی آماده می کند» و در آن ایّام، تعمید دهنده در بیابان یهودیّه ظاهر شد و موعظه کرده، می گفت : «توبه کنید، زیرا ملکوت آسمان نزدیک است. » زیرا همان است آنکه اشعیای نبی از او خبر داده، می گوید : « صدای ندا کننده ای در بیابان که راه خداوند را مهیّا سازید و طُرُق او را راست نمایید. » و این یحیی 👈 لباس از پشم شتر ( چیزی شبیه لباس صوف ) می داشت و 👈 کمربندی چرمی بر کمر، و خوراک او از ملخ و عسل برّی (بیابانی) می بود . (خوردن ملخ بالدار در فقه اسلامی هم حلال است. ) در این وقت، اورشلیم و تمام یهودیّه وجمیع حوالی اُردُن نزد او بیرون می آمدند، و به گناهان خود اعتراف کرده، در اُردُن از وی تعمید می یافتند. پس چون بسیاری از فریسیان و صدّوقیان را دید که بجهت تعمید وی می آیند ، بدیشان گفت: «ای افعی زادگان، که شما را اعلام کرد که از غضب آینده بگریزید ? اکنون ثمرهٔ شایستهٔ توبه بیاورید، و این سخن را به خاطر خود راه مدهید که پدر ما ابراهیم است، زیرا به شما می گویم خدا قادر است که از این سنگها فرزندان برای ابراهیم برانگیزاند. و الحال تیشه بر ریشهٔ درختان نهاده شده است ، پس هر درختی که ثمرهٔ نیکو نیاورد، بریده و در آتش افکنده شود. } ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 66} {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 3} ادامه...👇 { ...من شما را به 👈آب به جهت توبه تعمید می دهم لکن او که بعد از من می آید از من تواناتر است که لایق برداشتن نعلین او نیستم؛ او شما را به روح القدس و 👈 آتش تعمید خواهد داد. او غربال خود را در دست دارد و خرمن خود را نیکو پاک کرده، گندم خویش را در انبار ذخیره خواهد نمود، ولی کاه را در آتشی که خاموشی نمی پذیرد خواهد سوزانید » «یحیی عیسی را تعمید می دهد» آنگاه عیسی از جلیل به اُردُن نزد یحیی آمد تا از او تعمید یابد. امّا یحیی او را منع نموده، گفت : «من احتیاج دارم که از تو تعمید یابم و تو نزد من می آیی?» عیسی در جواب وی گفت : «الآن بگذار زیرا که ما را همچنان مناسب است تا تمام عدالت را به کمال رسانیم. » پس او را گذاشت. امّا عیسی چون تعمید یافت، فوراً از آب بر آمد که در ساعت آسمان بر وی گشاده شد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کرده، بر وی می آید. آنگاه خطابی از آسمان در رسید که «این است پسر حبیب من که از او خشنودم. »} (کتاب مقدس، عهد جدید ، متی ،ص 1087 چاپ ایلام ) نکته 1 از 2: به پوشیدن لباس پشمی (صوف) توسط یحیی (ع) توجه نمایید. بسیاری از انبیای الهی جامه ای از صوف می پوشیدند. به بخشی از خطبه قاصعه امیرالمومنین در باب صوف پوشی موسی و هارون (علیهما السلام) توجه فرمایید : 👇 {وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ (عليه السلام) عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ فَقَالَ أَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَيْنِ يَشْرِطَانِ لِي دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْكِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ فَهَلَّا أُلْقِيَ عَلَيْهِمَا أَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ = وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه هاى پشمين بتن، و چوب دستى در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمى كنيد كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته هاى خود ربط مى دهند در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى برند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند» اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت... }بنابراین صوف پوشی طریقه انبیای الهی بوده است . نکته 2 از 2 : بستن کمربند توسط یحیی (ع) به کُستی بستن مغان ایران باستان شباهت دارد. نکته 3 از نکته 2: پیشتر به نقل از مدخل انقلابین کتاب فرهنگ نمادها آورده شد که 👈 {می توان گفت که دروازه ی شتوی مرحله ی نورانی مدار را عرضه می کند، و دروازه ی صیفی مرحله ی تاریک آن را. در این مورد ما تولد مسیح را در انقلاب شتوی و تولد یحیای معمدان را در انقلاب صیفی به خاطر می آوریم، و از آنجا یکی از آیات زیبای انجیلی به یاد می آید : می باید که به او افزوده شود و من ناقص گردم. (یوحنا 3:30) (کتاب فرهنگ نمادها جلد اول صفحات 267 و 268) } که در مسیحیت یحیی (ع) با انقلاب تابستانی و عیسی (ع) با انقلاب زمستانی در ارتباط است . انقلاب تابستانی با برج سرطان مرتبط است که از بروج آبی است . و اگر تولد یحیی (ع) با انقلاب تابستانی در ارتباط باشد می توان دریافت که چرا وی تعمید دهنده است . نکته 4 از 2: در ایران باستان پیش از غلبهٔ دیانت زرتشتی آیین های آب و آتش در دو کیش پرستش آناهیتا و مهرپرستی وجود داشته که در هنگام غلبه دیانت زرتشتی نیز این دو آیین با کمی تغییر شکل وارد دیانت زرتشتی شد. (البته آتش خود ایزد آذر بوده ولی با اینحال نمادی از ایزد مهر نیز می باشد) نکته جالب اینجا است که یحیی (ع) به آب تعمید می دهد و عیسی (ع) به روح القدس و آتش. بنابراین در اینجا یحیی (ع) به مثابهٔ ایزد آناهیتا است که با کوکب زهره در ارتباط است. و عیسی (ع) به مثابه ایزد و مهر و 👈 هورمزد است. زیرا روح القدس (روح) نیز با کوکب مشتری و باد و هورمزد مرتبط است. همچنین نکته جالب دیگر این ارتباطات این است که صابئیون که آنان را مغتسله نیز می نامند و خود را پیروان یحیی(ع) تعمید دهنده می دانند . بنا به تحقیق بعضی محققین نظیر استاد پرویز اذکائی بازماندگان مغان ایران باستان هستند . و اگر نظر ایشان درست باشد می توان این احتمال را در نظر گرفت که یحیی (ع) بخشی از دوران زندگی خویش را در خاک ایران زمین (دوران اشکانی) به سر برده است . (احتمالاً عراق ایران ) ادامه دارد... @soltannasir 🌞🔥💦
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 66} {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 3} ادامه...👇 { ...من شما را به 👈آب به جهت توبه تعمید می دهم لکن او که بعد از من می آید از من تواناتر است که لایق برداشتن نعلین او نیستم؛ او شما را به روح القدس و 👈 آتش تعمید خواهد داد. او غربال خود را در دست دارد و خرمن خود را نیکو پاک کرده، گندم خویش را در انبار ذخیره خواهد نمود، ولی کاه را در آتشی که خاموشی نمی پذیرد خواهد سوزانید » «یحیی عیسی را تعمید می دهد» آنگاه عیسی از جلیل به اُردُن نزد یحیی آمد تا از او تعمید یابد. امّا یحیی او را منع نموده، گفت : «من احتیاج دارم که از تو تعمید یابم و تو نزد من می آیی?» عیسی در جواب وی گفت : «الآن بگذار زیرا که ما را همچنان مناسب است تا تمام عدالت را به کمال رسانیم. » پس او را گذاشت. امّا عیسی چون تعمید یافت، فوراً از آب بر آمد که در ساعت آسمان بر وی گشاده شد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کرده، بر وی می آید. آنگاه خطابی از آسمان در رسید که «این است پسر حبیب من که از او خشنودم. »} (کتاب مقدس، عهد جدید ، متی ،ص 1087 چاپ ایلام ) نکته 1 از 2: به پوشیدن لباس پشمی (صوف) توسط یحیی (ع) توجه نمایید. بسیاری از انبیای الهی جامه ای از صوف می پوشیدند. به بخشی از خطبه قاصعه امیرالمومنین در باب صوف پوشی موسی و هارون (علیهما السلام) توجه فرمایید : 👇 {وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ (عليه السلام) عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ فَقَالَ أَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَيْنِ يَشْرِطَانِ لِي دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْكِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ فَهَلَّا أُلْقِيَ عَلَيْهِمَا أَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ = وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه هاى پشمين بتن، و چوب دستى در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمى كنيد كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته هاى خود ربط مى دهند در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى برند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند» اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت... }بنابراین صوف پوشی طریقه انبیای الهی بوده است . نکته 2 از 2 : بستن کمربند توسط یحیی (ع) به کُستی بستن مغان ایران باستان شباهت دارد. نکته 3 از نکته 2: پیشتر به نقل از مدخل انقلابین کتاب فرهنگ نمادها آورده شد که 👈 {می توان گفت که دروازه ی شتوی مرحله ی نورانی مدار را عرضه می کند، و دروازه ی صیفی مرحله ی تاریک آن را. در این مورد ما تولد مسیح را در انقلاب شتوی و تولد یحیای معمدان را در انقلاب صیفی به خاطر می آوریم، و از آنجا یکی از آیات زیبای انجیلی به یاد می آید : می باید که به او افزوده شود و من ناقص گردم. (یوحنا 3:30) (کتاب فرهنگ نمادها جلد اول صفحات 267 و 268) } که در مسیحیت یحیی (ع) با انقلاب تابستانی و عیسی (ع) با انقلاب زمستانی در ارتباط است . انقلاب تابستانی با برج سرطان مرتبط است که از بروج آبی است . و اگر تولد یحیی (ع) با انقلاب تابستانی در ارتباط باشد می توان دریافت که چرا وی تعمید دهنده است . نکته 4 از 2: در ایران باستان پیش از غلبهٔ دیانت زرتشتی آیین های آب و آتش در دو کیش پرستش آناهیتا و مهرپرستی وجود داشته که در هنگام غلبه دیانت زرتشتی نیز این دو آیین با کمی تغییر شکل وارد دیانت زرتشتی شد. (البته آتش خود ایزد آذر بوده ولی با اینحال نمادی از ایزد مهر نیز می باشد) نکته جالب اینجا است که یحیی (ع) به آب تعمید می دهد و عیسی (ع) به روح القدس و آتش. بنابراین در اینجا یحیی (ع) به مثابهٔ ایزد آناهیتا است که با کوکب زهره در ارتباط است. و عیسی (ع) به مثابه ایزد و مهر و 👈 هورمزد است. زیرا روح القدس (روح) نیز با کوکب مشتری و باد و هورمزد مرتبط است. همچنین نکته جالب دیگر این ارتباطات این است که صابئیون که آنان را مغتسله نیز می نامند و خود را پیروان یحیی(ع) تعمید دهنده می دانند . بنا به تحقیق بعضی محققین نظیر استاد پرویز اذکائی بازماندگان مغان ایران باستان هستند . و اگر نظر ایشان درست باشد می توان این احتمال را در نظر گرفت که یحیی (ع) بخشی از دوران زندگی خویش را در خاک ایران زمین (دوران اشکانی) به سر برده است . (احتمالاً عراق ایران ) ادامه دارد... @soltannasir 🌞🔥💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت هایی از فیلم عیسی مسیح (ع) که حضرت عیسی (ع) توسط حضرت یحیی (ع) غسل تعمید می یابد . @soltannasir
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 67} {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی با ایزد مهر 4} {در چگونگی نسبت کواکب به روزهای هفته} نکته 3: برای فهم چگونگی انتساب کواکب به روزهای هفته، باید ترتیب کواکب را در نظام ، در نظر داشته باشیم. که به ترتیب از پایین به بالا شامل فلک قمر، فلک عطارد، فلک زهره، فلک شمس، فلک مریخ، فلک مشتری و فلک زحل می باشد. اگر شروع خلقت را در ارتباط با کوکب شمس بدانیم. که درست در میان آسمانهای هفت گانه قرار دارد. و آنگاه چهار گام به جلو رویم. به کوکب قمر می رسیم. (مریخ، مشتری، زحل، قمر) بنابراین روز دوم به کوکب قمر منتسب می شود. و اگر از قمر باز چهار گام به جلو رویم. به کوکب مریخ می رسیم. (عطارد، زهره، شمس، مریخ ) بنابراین سومین روز به مریخ منتسب می شود. حال اگر از مریخ چهار گام به جلو رویم به عطارد می رسیم. (مشتری، زحل، قمر، عطارد) بنابراین چهارشنبه به عطارد منتسب می شود. حال اگر از عطارد چهار گام دیگر به جلو رویم به کوکب مشتری می رسیم. (زهره، شمس، مریخ، مشتری) بنابراین پنج شنبه به کوکب مشتری منتسب می شود. حال اگر از کوکب مشتری چهار گام دیگر به جلو رویم. به کوکب زهره می رسیم (زحل، قمر، عطارد، زهره) بنابراین جمعه یا روز ششم به کوکب زهره منتسب می شود. حال اگر از کوکب زهره چهار گام به جلو رویم به کوکب زحل می رسیم (شمس، مریخ، مشتری، زحل) بنابراین روز هفتم یا شنبه به کوکب زحل منتسب می شود. حال اگر دوباره چهار گام از زحل به جلو رویم بار دیگر به شمس می رسیم. نکته 1 از 3: حرکت چهار گام به جلو با توالی گام های موسیقی در تئوری موسیقی شباهت بسیار دارد. که این ارتباط با گام های موسیقیایی ریشه در نظرات فیثاغورثیان دارد. زیرا که در نظر آنان موسیقی با نجوم در ارتباط است. و البته می دانیم که فیثاغورث تا حد زیادی تحت تأثیر آیین های شرقی در ایران و هند بوده است . ( پیشتر به بازدید وی از مراسم مهرپرستان اشاره شده است ) نکته 2 از 3: بعضی از پیشینیان شروع گام های موسیقی کواکب در شروع هفته را از زحل می دانند. نکته 4: در باره نفوذ فرهنگ موسیقی و سرودخوانی مغان ایرانی در مقاله دبیره استاد ذبیح بهروز اشاراتی شده است 👈 { در تاریخ کلیسای عیسوی راجع به تنظیم سرودهای مذهبی چیزی نوشته اند که خالصه آن این است: در قرن پنجم میلادی)عصر ساسانیان( دو نفر ایرانی برای یاد دادن سرودهای مذهبی به "میلان" می روند. آهنگهایی که این دو نفر در کلیسا تنظیم کرده بودند به طوری موثر بوده که سنت اگوستین هنگام شنیدن آنها اشک از چشمانش روان میگردیده است. } (این مقاله در کانال موجود است) نکته 5: باید توجه داشت که صور فلکی دایره البروج یاران مهر نیستند بلکه به گردش مهر سوار بر گردونه خویش در دایراه البروج اشاره دارد. (در آینده یاران مهر را بررسی خواهیم نمود ) نکته 6 : اینکه جناب نیر نوری می فرمایند که مهر مانند عیسی (ع) واسطه بین خداوند و مخلوقات است. بیشتر مربوط به تغییر نقش ایزد مهر در دیانت زرتشتی می باشد . نکته 7 : باید توجه داشت که نشان مهر پرستی صلیب شکسته یا چلیپا است. که. بعضاً با عنوان گردونه ایزد مهر نیز شناخته می شود. ولی صلیب در نزد مسیحیان از آن جهت مقدس است که بر طبق روایت اناجیل عیسی (ع) به صلیب کشیده شده است. و شکل صلیب در مسیحیت با چلیپای ایرانی تفاوت دارد. شکل چلیپا از منظر علوم خفیه ای نظیر، تنجیم و کیمیا دارای اسرار است. اما صلیب مسیحیت دارای چنین ویژگی هایی تا آنجا که فقیر اطلاع دارم نیست. ضمن اینکه باید توجه داشت که با توجه به نص قرآن مجید و عزیز حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیده نشد : 👇 { وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا﴿۱۵۷﴾بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۱۵۸﴾= و گفته ايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشتيم و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كسانى كه در باره او اختلاف كردند قطعا در مورد آن دچار شك شده اند و هيچ علمى بدان ندارند جز آنكه از گمان پيروى مى كنند و يقينا او را نكشتند (۱۵۷) بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است (۱۵۸) } ( آیات 157 و 158 سوره مبارکه نسا) نکته 8: باید توجه داشت که شربت باستانی هوم که مهر پرستان باستان و همچنین زرتشتیان می نوشیدند که ریشه در آیین ها و اساطیر هندوایرانی دارد با شراب انگوری تفاوت دارد . @soltannasir 🎵🌞
نمودار هندسی نسبت موسیقیایی کواکب با گام های چهار _چهار که یک ستاره هفت پر و روزهای هفته را می سازد . @soltannasir
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 68} {کُستی و میان بستن 1 } در دروس پیشین گفته شد که مغان مهر پرست ایران باستان و زرتشتیان اعتقاد بر این داشته اند که جهان به دو بخش زبرین و زیرین تقسیم می شود. جهان زبرین جهان است. و جهان زیرین جهان اهریمنی می باشد. آنان کمربندی به نام کُستی می بستند که مرز جهان زبرین و زیرین را جدا نماید. نکته : در دو سلسله (اهل فتوت) و نیز سنتی به نام میان بستن وجود دارد. اینان کمربندی را به رسم مغان ایران باستان می بندند و عمل خویش را «میان بستن» می نامند. یعنی جهان زبرین (اهورایی) را از جهان زیرین (اهریمنی) با این عمل جدا می نمایند. نکته 1 از 1: باید در نظر داشت که هر دو سلسله فتیان و خاکسار جلالی از 👈 که خود یک مغ ایرانی بوده است منشعب شده اند. اما چرا مغان ایران باستان میان را در حیطهٔ کمر می دانستند ? زیرا میانگاه در بدن محلی است که 👈شش برج بالایی و شش برج پایینی را از یکدیگر جدا می نماید. در دروس تطابق شکل صور فلکی دایره البروج و اندام های بدن گفته شد که برج ششم (سنبله یا عزرا) با معده و روده ها و برج هفتم (میزان) با کلیه ها تطابق دارد و میان بند باید بر روی محل قرار گیری کلیه ها و روده ها بسته شود. همچنین در دروس مربوط به کوه قاف ملاحظه نمودید که کوه که در بدن انسان بسیار به روده بزرگ شباهت دارد به مانند کمربندی است که دور عالم (روده کوچک) را فرا گرفته است. و کمربند کُستی باید بر روی قسمت بالایی روده های بزرگ که پشت آن کلیه ها قرار دارد بسته شود. اینگونه محل چاکرای خورشیدی که نور است در بالای کمربند در نیمه اهورایی قرار می گیرد. و (مشتری) نیز که قلب بدان منسوب است در نیمه اهورایی قرار می گیرد. اکنون مدخل کُستی را از کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی نقل می نماییم : 👇 { کُستی در فارسه میانه kusti ؛ کُستی، بندی است مقدس که زردشتیان بر کمر می بندند و گمان دارند که بند مرز میان دو بخش از تن انسان است. بخش زبرین که از آن اعمال نیک بر می خیزد و بخش زیرین که از طریق آن اهریمن می تواند انسان را به عمل بد برانگیزاند . هر زردشتی در هنگام تشرف آیینی به دین، این بند را به کمر می بندد. این کمربند آنقدر مقدس است که بدون کُستی بودن جزء گناهان بزرگ محسوب می شد. به همین جهت کُستی سرور پوشش هاست . کُستی از هفتاد و دو نخ به شش رشته قسمت شده ، هر رشته دارای دوازده نخ است . عدد هفتاد و دو (72) نماد هفتاد و دو فصل کتاب یسناست. دوازده اشاره به دوازده ماه سال و شش، نماد شش گاهنبار و به قول برخی نماد شش وظیفه دینی زردشتیان است . کُستی را سه بار به دور کمر می بندند و در آخر آن ( در هر طرف ) سه منگوله است که نماد اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است و هر کدام از منگوله ها بیست و چهار فصل ویسپرد است. کُستی را باید سه بار به دور کمر ببندند و در دور دوم دو گره در پیش و در دور سوم دو گره در پشت می زنند . با گره اول گواهی می دهند به هستی خداوند یگانه؛ در گره دوم گواهی می دهند که دین مزدیسنا بر حق و فرستاده اورمزد است، در گره سوم گواهی می دهند به پیامبری زردشت ؛ در گره چهارم گواهی می دهند به اصول مزدیسنا که اندیشه نیک، و کردار نیک است. گره زدن نهایی همه نخ ها به صورت یک نخ نماد برادری یا اتحاد جهانی است. فرو رفتگی میان نخ ها به مفهوم فضای میان این جهان و جهان دیگر ؛ دو لا بودن نخ ها در سر کُستی نماد ارتباط میان جهان مادی و جهان مینوی آینده است؛ و گشودن و بستن (در هنگام خواند دعا) نماد انتقال روان از دنیای مادی به دنیای مینوی است. کُستی که بر کمر بسته می شود، ، نمادی است از سپهر ستارگان نیامیزنده و کهکشان که مرز آلودگی و پاکی را در انسان مشخص می کند و ما را به یاد وظایف دینی مان می افکند. هر زردشتی پس از سن پانزده سالگی از بستن کُستی به دور کمر ناگزیر می باشد. بدین منظور جشنی با شکوه برگزار می گردید و دختر یا پسر مورد نظر در برابر حاضران و طی مراسمی این کمربند را به دور می بست و سدره را می پوشید. پس از این سن بدون کُستی و سدره بودن از گناهان محسوب می شود. هر زردشتی معتقد در مواردی باید کُستی را نو کند یعنی رشته را از میان گشوده و خدای را یاد کرده و اهریمن را نفرین کنند و نیرنگ کُستی خوانده و دوباره آن را به میان ببندند. در شبانه روز باید در موارد زیر کُستی را نو کنند : نخست بلافاصله پس از برخاستن از خواب، دوم پس از قضای حاجت، سوم پیش از نماز گذاردن، چهارم هنگام حمام کردن، پنجم پیش از خوراک خوردن. هنگام نو کردن کُستی، رو به خورشید و اگر خورشید غروب کرده باشد رو به ماه و اگر ماه نباشد رو به چراغ می کنند. در روایت پهلوی آمده اگر کسی کُستی گشاده راه رود، شیر همه مادگان جهان خواهد کاست . } ادامه دارد... @soltannasir
تصویر کُستی (کمربند زرتشتیان) و محل بستن آن که میان را می بندد و دو نیمه اهورایی و اهریمنی بدن را بر طبق نگاه زرتشتیان از یکدیگر جدا می نماید . @soltannasir
نگاهی به محل قرار گیری روده بزرگ در بدن (قاف ) و کلیه ها (میزان) و بستن کُستی ، کمربند ، میان بند بر روی این محل . @soltannasir