eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
420 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (اربعین 19) (زمان اربعین فصول و عناصر) در ایران باستان , یک سال خورشیدی را به 12 ماه 30 روزه تقسیم می نمودند ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه می نویسد در نواحی شرقی ایران تقویمی خورشیدی وجود داشته که هر ماه را سی روزه حساب می نمودند و برای جبران 5 روز باقی مانده از 365 روز سال در هر شش سال یک کبیسه یک ماهه حساب می نمودند . و یک کبیسه یک ماهه در هر ۱۲۰ سال برای جبران شش ساعت کسر سال مرسوم بوده است . در این دوران مغان مهر پرست ایرانی , زمان نشستن اربعین عناصر (فصول) را بدین صورت محاسبه می نمودند . 25+40+25=90 زمان اربعین عناصر (فصول) در چهل روز میانی یک فصل بوده است . برای مثال زمان شروع اربعین بادی , در روز 26فروردین و پایان آن در روز 5خرداد بوده است . اما در دوره اسلامی , با ابداع تقویم جلالی توسط خیام نیشابوری , به هر کدام از شش ماه نخست سال خورشیدی یک روز اضافه شد .(ماه ها 31روزه شد) اربعین فصول در تقویم جلالی امروزه اینگونه محاسبه می شود . اربعین بادی : زمان شروع 27 فروردین ,زمان اتمام روز 4خرداد اربعین آتشی : زمان شروع 29 تیر , زمان اتمام 6 شهریور اربعین آبی : زمان شروع 26 مهر ماه , زمان اتمام 5آذر اربعین خاکی : زمان شروع 26 دی ماه , زمان اتمام 5اسفند نکته : عزیزان دقت نمایید , زمان اربعین آتشی با زمان اربعین مثلثی که قبالیست های یهودی می نشینند . یکسان است . بنابراین اربعین مثلثی از نوع آتشی است و خواص آتشی را هر چند به میزان اندک دارا می باشد , حتی اگر در آن آتش روشن نشود و یا در زیر آفتاب انجام نشود . این نکته را نیز یاد آور شوم که شکل مثلث بر اساس دانش هندسه باستان شکلی آتشی است (البته بعضا انواع اشکال مثلث را با عناصر مختلف تطبیق می دهند , اما خود مثلث بالذاته شکلی آتشی است ) @soltannasir ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
@soltannasir (تقابل نور و ظلمت در آخر الزمان 2) محی الدین ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه به نقل از مصادر حدیثی اهل سنت حدیثی نقل می نماید و سپس در باب تاریکی در آخرالزمان می گوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 (ایام دجال اندازه شده است ) رسول خدا (ص) درباره ایام دجال فرمود: «یوم کسنة و یوم کشهر و یوم کجمعة و سایر ایامه کایامکم »یعنی : «یک روز ایام دجال مانند یک سال است و یک روزش مانند یک ماه است و یک روز دیگرش مانند یک هفته است و دیگر روزهایش مانند روزهای کنونی شماست » امکان دارد , این به جهت هول و هراس (آن ایام )باشد , این اشکال را ظاهرا دنباله حدیث که در سخن عایشه آمده است برطرف می سازد که به رسول خدا (ص) عرض کرد : در آن روز نماز چگونه به جا آورده می شود ? آن حضرت فرمود «یقدر لها = برایش اندازه گذارده می شود » پس اگر نبود که کار در حرکات افلاک آن گونه که هست باقی می ماند و اختلاف و تباهی نمی پذیرد , جایز نبود که آن را به ساعاتی که صورتش را صاحبان این علم (هیئت و نجوم ) مشخص می کنند اندازه کرده و در اوقات خودش _ در روزهای ابری که خورشید دیده نمی شود _ بدانها (اوقات معین شده ) عمل نمایند . پس در آغاز خروج دجال , ابرها افزایش پیدا کرده و پی در پی متراکم می گردد , به گونه ای که در برابر دیدگان , وجود شب و روز یکی شده (و همیشه تاریک است ) و آن از گونه های شگفتی است که در آخر زمان حادث و پدید می آید , لذا این ابر متراکم بین ما و بین آسمان حایل می گردد و حرکات (افلاک) همچنان برحال خود هستند , آنگاه حرکات , در صنایع عملی که اهل صنعت انجام می دهند ظاهر می شود , اهل صنعت عالمان به فن هیئت و حرکات و مجاری ستارگان می باشند که با حرکات آنها , شب و روز و ساعات نمازها را بدون هیچ شکی مقدر و معین می نمایند . و اگر آن یوم که مانند یک سال یک یوم بود , ما ملزم نبودیم که اوقات نمازها را مشخص نماییم , زیرا ما هنگام ظهر منتظر زوال خورشید هستیم و تا زوال پیدا نکند , نماز مشروع ظهر را نمی خوانیم , و اگر خورشید برجای خود می ایستاد و زایل نمی گشت و زمانش بیست هزار سال هم طول می کشید , خداوند غیر این ما را مکلف نمی فرمود (چون ملاک نماز ظهر زوال خورشید است ) و چون شارع , عبادت را بر مقدار معین کرده است , ما را آگاهی داده که حرکات افلاک بر قاعده خودشان برقرار می ماند و نظمشان اختلال و تباهی پیدا نمی کند . (ترجمه فتوحات مکیه جلد3 باب 59 صفحه 308و309) @soltannasir 🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌑🌑🌑🌑🌚🌚🌚🌚
@soltannasir { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 36 } { شرح بعضی از فقرات سخنان مولانا زین الدین 18 } { صفت و } ادامه ... هدف از مقایسه این سه بزرگ ( آیت الله بهجت و علامه طباطبایی و برادرشان جناب الهی ) این بود که شما عزیزان ببینید که هر کدام از این بزرگان در طول زندگی خویش در همان بخش هایی که تلاش کردند و عمر خویش را صرف نمودند موفق شدند . آیت الله بهجت فومنی با وجود مقام معنوی در علوم عقلی و علوم غریبه تبحر نداشتند . یا علامه طباطبایی بیش از همه در علوم عقلی و تعقلات فلسفی و تفسیر موفق شدند و با وجود آشنایی با علوم غریبه تسلط کامل بر این علوم به مانند بعضی اهل فن نظیر سید مهدی قاضی نداشتند . در عوض جناب الهی بر عکس برادرشان علامه در علوم غریبه متبحر بودند و جزء سرحلقه های علمای علوم غریبه شهر تبریز می باشند . اما با وجود اینکه فلسفه می دانستند خیلی به تعقلات عمیق فلسفی مبادرت نورزیدند . ( چنانچه آیت الله سید موسی زرآبادی یکی از مهمترین سرحلقه های علمای علوم غریبه قزوین بودند .) عزیزان این مسئله از آن جهت برای ما مهم است زیرا شما بخوبی می توانید دریابید که در هر بابی در دوران زندگیتان زحمت بکشید در همان زمینه تخصص و تبحر خواهید یافت . اگر شما بخش زیادی از وقتتان را صرف پرورش افکار بلند و تعقلات فلسفی نمایید در این راستا موفق خواهید شد . اگر صرف ذکر و مراقبه نمایید . در سلوک به میزان کیفیت توجه در ذکر و مراقبه موفق خواهید شد . اگر بخشی زیادی از زمانتان را صرف توجه به جسم خویش ( نظیر ورزش و یا توجه به زیبایی و پوست و مو و ناخن و .. ) نمایید در آن راستا بنا به میزان توجه و عمل خویش موفق خواهید شد . بنابراین انتظار نداشته باشید که با رسیدن به مقامات عالیه عرفانی و یا کارکردن با چاکرا ها شما به علوم مختلف دست پیدا نمایید . ( البته اگر کسی من باب مثال به مقامات عرفانی عالی دست یابد و با علوم مختلف نیز آشنایی لازم را داشته باشد ممکن است با بعضی روش های کار کردن با چاکرای هشتم کیفیت فرا آگاهی خویش و هم راستایی با آگاهی علوم مختلف را بالا ببرد . اما اینکه شخص بتواند صرف کار نمودن با چاکرای هشت به چنین توانایی هایی دست یابد مورد قبول فقیر نیست . ) عزیزان کمال دو کمال هست . یک کمال روحی است که شخصی تمامی منازل سلوکی را پشت سر بگذارد و به مقام قرب قاب قوسین اوءادنی نایل شود . این کمال در سیر طولی بدست می آید . و دیگری کمال از منظر علمی است . که هر اندازه شخص علوم مختلف بیشتری را در خود جمع نماید . کمال وی بیشتر خواهد بود . و چنین شخصی دارای صفت جامعیت خواهد بود . و چنین کمالی در اثر سیر عرضی ایجاد می شود . ( البته این سیر عرضی در هر کدام از مراتب ترقی روحی وجود دارد ) در طول تاریخ بزرگان کمی بودند که توانستند هر دو کمال را در وجود خویش به نحو کامل جمع نمایند . عزیزان فکر می نمایید که چرا چنین اشخاصی در طول تاریخ نادر بودند ? مطمئنا پاسخ این مسئله را می دانید 👈زمان 👉 زمان مهمترین مشکل انسان است . زمان است که برای ما محدودیت ایجاد می نماید . تا به حال دقت نموده اید که چرا حضرت (ع) و یا الیاس (ع) در توصیفات قرآن مجید و احادیث و توضیحات عرفای شامخ امت اسلام بسیار عالم توصیف شده اند . اگر پاسختان این است که هر دو ایشان دارای لدنی هستند . پاسختان اشتباه است . زیرا علم لدنی بنا به فرمایش عرفا در طور ششم دل بدست می آید . اما چرا عرفای بزرگ امت اسلام علم و جامعیت ایشان را ندارند حال آنکه ممکن است مقامشان بالاتر از ایشان باشند . پاسخ آن مشخص است هر دو ایشان جاودان هستند . جاودانگی و سالها حضور در زمین به هر دو بزرگ فرصت تکمیل صفت کمال را در سیر عرضی در تمام مقامات و منازل داده است . تا کنون دقت نموده اید که چرا یکی از مهمترین القاب امام عص(ع)ر ، (ع ) است . چرا جمله علوم بشری تا زمان ظهور حضرتش به میزان دو حرف خواهد بود . و 25 حرف باقیمانده توسط حضرتش آشکار خواهد شد . حضرتش از سن 5 سالگی به مقام امامت رسیدند . پس سیر روحی و طولی حضرتش ظرف پنج سال به اتمام رسید . اما سیر عرضی و کمالی حضرتش همچنان ادامه دارد . و کمال حضرتش هنگام ظهور در علوم مختلفه و تکمیل نفوس بشری بیش از هر شخصیتی دیگری در طول تاریخ خواهد بود . مأموریتی که هیچ نبی ای و ولی ای از ابتدای تاریخ تا کنون موفق به انجامش نشده توسط حضرتش انجام خواهد شد (در زمان ظهور حضرتش برای اولین بار در طول تاریخ دولت نور در سرتاسر زمین ما حاکم خواهد شد . ) بنابراین ظهور حضرتش تنها به معنای ظاهر شدن جسم مبارکش نیست بلکه هر آنچه از علوم ظاهری و باطنی مختلف که در باطن اجداد طاهرینش پنهان ماند و زمان فرصت ظهورش را نداد توسط حضرتش ظاهر خواهد شد . @soltannasir 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
@soltannasir { پاسخ به سوالات 117 } ادامه ...👇 نکته مهم 3: با توجه به جدول نسبت ساعات روز و شب به کواکب ، ذکر این نکته خالی از لطف نیست :👇 می دانیم که در تقسیم ساعات روز جمعه آخرین ساعت شب جمعه منسوب به کوکب شمس است . که در بین الطلوعین می افتد . و ساعت اول روز جمعه که با طلوع آفتاب شروع می شود منسوب به کوکب زهره می باشد . اگر دروس گذشته را به یاد بیاورید پیشتر گفته شده بود که حضرت از محلی بین اقلیم شمس و زهره ظهور می نماید . در چه ساعتی ? ساعت شمس در چه روزی ? روز زهره و در ظهر جمعه در مکه حضور خواهند داشت . همچنین گفته شده بود که کوکب زهره با زهرا و زوهر و ظهور و ظهر از منظر زبان شناسی ارتباط دارد . حال دقت نمایید شب جمعه و روز جمعه منسوب به کوکب زهره است . و شمس ولایت حضرت صاحب الامر و صاحب الزمان (عجل الله) در ساعت شمس در روز زهره ظهور خواهد نمود . ساعتی که ساعت دوازدهم شب جمعه می باشد و امام دوازدهم در آن ظهور می نمایند . ( در بعضی احادیث ،بین الطلوعین جزء ساعات روز و شب محسوب نشده است . اما علی ای حال در طبقه بندی تقسیم ساعت شب و روز ، بین الطلوعین جزء شب محسوب می شود . طبق نظر مشهور علمای این علم و اساتید فقیر) نکته 4 : در نجوم احکامی زهره ایزد لهو و لعب و بازار و تجارت و آسایش و ... بود. ولی از سوی دیگر کوکب دین اسلام نیز می باشد . بدین خاطر در روز جمعه که منسوب بدین کوکب است، عبادات مختلفی نظیر 100بار خواندن سوره قدر 1000صلوات خواندن دعای ندبه و زیارت جامعه و سوره کهف و مومنون و ... و یادگیری مسائل دینی توصیه شده است . حال برای تعلیم حکمت و فلسفه و الاهیات چه زمان مناسب است ? در نجوم احکامی ،کوکب زحل ، حکیم سیارات است و ملاحظه نمودید که در اسطوره آفرینش سومری از « اآ » که ایزد کوکب زحل می باشد ، با عنوان عقل کل یاد شده است . ال (אל) فینیقی و کنعانی و اوگاریتی نیز در اساطیر اینگونه است و با کوکب زحل در ارتباط است . اساساً الاهیات فلسفی چه الاهیات امور عامه و چه الاهیات به معنای اخص با ال و اله و کوکب زحل ارتباط دارد . بنابراین برای تعلیم فلسفه و حکمت چه روزی مناسب است ? روز شنبه که منسوب به زحل است . چه ساعتی ? اگر به فلسفه مشاء و غربی و فلسفه علم می پردازیم . ساعت زحل مناسب است . زیرا طبیعت زحل مادی و خاکی است . اگر به فلسفه اشراقی و یا حکمت متعالیه و یا عرفان علمی می پردازیم ساعت شمس مناسب است . چرا ? پیشتر گفته شد که چاکرای تاج سر منسوب به کوکب زحل است . و زحل با عقل مرتبط است . محل عقل در عالم ماده کجا بود ?عقل با مغز و قوای دماغی ارتباط دارد . حال محل مغز منسوب به کدام برج بود ? برج حمل هر چند که برج حمل منسوب به مریخ است . و مریخ کله شق و جنگجو اما با اینحال حمل برجی است که شمس در این برج در شرف خویش است . و زحل در هبوط خویش . و این ساختار کمک به متعادل شدن ذهن انسان می نماید . بنابراین تعقلات فلسفی با زحل در ارتباط است . و تابیدن 👈انوار اشراق بر سر با کوکب👈 شمس مرتبط می باشد . نکته : در حوزه های علمیه معمولاً دروس فلسفه ای که جزء دروس رسمی نمی باشد . نظیر شفا و اسفار و ... و یا دروس عرفان در پنج شنبه ها تدریس می شده . ( اکنون اطلاعی از چگونگی تدریس و روز آن ندارم . پیشتر اینگونه بوده ) زیرا روز پنج شنبه روز تعطیلی دروس رسمی بوده است . و این مسئله از منظر نجوم احکامی درست نیست بهتر است شنبه ها تعطیل باشد و در این روز ، علوم عقلی و فلسفی و عرفان علمی تدریس شود . نکته 2 بسیار مهم و جالب که خود شامل نکات بسیاری است : 👈 ابن ندیم در کتاب الفهرست خویش صفحه 440 در باب شرایط تعلیم فلسفه و حکمت اینگونه آورده : 👇 { در قدیم آموختن حکمت قدغن بود ، مگر برای کسانیکه اهلیت و قابلیت دانستن آنرا داشته ، و معلوم شده باشد که طبیعتاً استعداد فراگرفتن حکمت را دارند . و فلاسفه در 👈 زائجه کسیکه خواستار آموختن حکمت و فلسفه بود نظر مینمودند ، و اگر در آن زائجه وجود استعدادی از همان آغاز ولادتش دیده می شد ، او را استخدام نموده و به وی حکمت می آموختند ، و در غیر اینصورت از آموختن حکمت به وی خودداری می نمودند . } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌛