✍ لیلة الرغائب در نظر استاد مددی
🔹در منابعی که به دست ما رسیده، گویا اقبال سید بن طاووس در اواسط قرن ۷ نخستین منبعی است که حدیث فضیلت این شب را نقل فرموده است و تا قبل از آن هیچ خبری از این اعمال در کتب شیعه نبوده است.
ایشان برای این نقل سندی ذکر نکرده و تنها به تعبیر «کتب العبادات» اکتفا کرده و نقل خود را از «کتابهای بعضی از اصحاب» میآورد (اقبال، ج ۳، ص ۱۸۵). همین حدیث را بعدتر در در منبعی دیگری می بینیم که احتمال اینکه منبع این دو روایت یکی باشد؛ با توجه به طولانی بودن و همچنین مشابهت بسیار؛ زیاد است.
🔸از سوی دیگر، اهتمام به این شب میان عوام اهل سنت رواج بسیاری داشته و در مقابل، علمای ایشان به شدت با این مراسم مخالفت کرده و روایتش را جعلی دانستهاند و آن را ساخته و پرداخته کسانی دانستهاند که از این راه در پی کسب شهرت و وجهه میان عوام بودهاند.
🔻تمام مشکل از جایی شروع میشود که سند روایت در کتب شیعه به همان سند اهل سنت میرسد و تمام نقدهای اهل سنت بر سندی که اساساً متعلق به خود ایشان است، در مورد این سند نیز صادق است! و این یعنی حدیثی که از خود اهل سنت بر آمده و توسط ایشان جعلی دانسته شده، ناگهان ـ به خاطر منبعی مانند اقبال که در این قبیل موارد بسیار متسامح است ـ وارد فضای شیعه شده و بدعتی که به دست برخی جاعلان اهل سنت وضع و با تلاش عالمان حدیثشان از عوام اهل سنت برداشته شده، میان شیعه رواج پیدا کرده است!
🔺با توجه به این مطالب دانستیم که نماز «لیلة الرغائب» سندیتی ندارد و بسیار ضعیف است و غیر قابل اعتماد است لذا شایسته است مومنین به اینطور مطالب ضعیف و غیر قابل اعتماد بهایی ندهند.
📚 درس خارج استاد مددی، ۹۷/۱۲/۱۷
#نقد_مشهورات
#تسامح_ادله_سنن
#لیلة_الرغائب
#استاد_مددی
#رجال
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
🔹استاد رهدار: جمهوری اسلامی قله ی بهشت است!!
🔸بخشی از مناظره استاد رهدار و استاد اکبرنژاد
#تأمل
#اقتصاد
#معیشت
#دلار
#مهار_تورم
#فقر
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍ تبدیل پژوهش "مسئله محور" به "مسئله وارگی" از طرق زیر صورت می گیرد:
1⃣ جایگزین شدن پرسش به جای مسئله
2⃣ رها کردن مسئله با مسئله گریزی
3⃣ محدود کردن مسئله به تحقیقات تجربی
4⃣ جایگزین کردن روش به جای مسئله (روش گرایی)
5⃣ محدود شدن مسئله به گفتمان رشته(رشته گرایی)
6⃣ جایگزین کردن مشکل به جای مسئله(مدیریت گرایی)
7⃣ جایگزین کردن پاسخ به جای مسئله
#مسئله_شناسی
#مسئله_محوری
#علوم_انسانی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍ رولان بارت مسئله روش گرایی را در تحقیقات فرهنگی و اجتماعی نقد کرده است. او می نویسد:
🔹بعضی ها با اشتیاق و توقع زائد الوصفی از روش سخن می گویند؛ آنها در هر اثری خواهان روش هستند و البته ذائقه شان هرگز نمی تواند روشهای بسیار دقیق و بسیار منطقی را تحمل کند. روش تبدیل به قانون می شود، اما چون این قانون بیرون از خویش هیچ نیرو و تأثیری ندارد و هیچ کس نمیتواند بگوید در علوم انسانی نتیجه چیست دلسردی و یأس بی پایان به دنبال می آورد. واقعیت محتوم این است که اثری که بی وقفه به روش هایش میبالد و از روش هایش سخن می گوید در نهایت بی ثمر از آب در می آید. همه چیز تابع روش شده است و چیزی برای نوشتن باقی نمانده است؛ پژوهشگر پی در پی تأکید میکند که متن وی روشمند خواهد بود اما هرگز نوبت به متن نمی رسد. برای قتل یک تحقیق و انداختن آن به زباله دان عظیم پروژه های متروکه، راهی بهتر از روش وجود ندارد.
#روش_گرایی
#مسئله_شناسی
#مسئله_محوری
#علوم_انسانی
👇👇
@Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙مجدزاده، کارشناس صداوسیما گفت: «در آلمان کارخانه مشروبسازی لوله کشیده تا ورزشگاه؛ تا تماشاچیها مشروب بخورند! در آمریکا و خیلی از کشورها سرو مشروب الزامی است!»
😬 این گفتگو رو ببینید و بدانید چگونه می توان با رسانه ملی از گفتمان قشر مذهبی و متدینین تصویر یک مشت امّل تحویل جامعه داد.
⚠️ با صحت لوله کشی کار نداریم، نوع بحث و منطق حاکم بر گفتگو محل اشکاله!
#حجاب
#ورزش
#عدالت
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
📘ایران روح یک جهان بی روح و ۹ گفتگو دیگر با میشل فوکو
📚کتاب حاضر شامل ده گفت و شنود با میشل فوکو ( 1926 1984م) فیلسوف و جامعه شناس مشهور فرانسوی است که طی سالهای مختلف انجام شده است. عنوان کتاب برگرفته از عنوان یکی از گفت و گوهای میشل فوکوست.
گفتنی است وی در سالهای انقلاب از ایران بازدید کرد و طی همین بازدید در مصاحبهای به دفاع و تحلیل از انقلاب اسلامی پرداخت.
#معرفی_کتاب
#جامعه_شناسی
#انقلاب_اسلامی
👇👇
@Taammolate_talabegi
🎙فوکو در پاسخ به این سؤال که متفکر چه باید بکند؟ می گوید:
🤔نقش متفکر آن نیست که به دیگران بگوید چه باید بکنند و به چه حقی او این کار را میکند. یک متفکر باید آن چیزی را که بدیهی انگاشته شده است به زیر سؤال ببرد. کارش آن است تا عادات ذهنی و فکری مردم، شیوه عمل و تفکر آنها در مورد چیزها را به هم بریزد، هر آنچه آشنا و پذیرفته شده است را زائل گرداند قواعد و نهادها را بازبینی کند و بر مبنای مسئله سازی در تشکیل یک اراده سیاسی مشارکت نماید.
#علوم_انسانی
#شبهه
#نقد
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍ رنسانس در ایران/ محسن رنانی (۱)
📎رنسانس در ایران؛ بالاتر و بهتر از رنسانس اروپا است.
🔹رنسانس اروپا جدایی دین از سیاست بود ولی در رنسانس ایران، جدایی ایمان از شریعت اتفاق افتاده که خیلی جلوتر از سکولاریسم اروپا است.
آیا انقلاب اسلامی یک باخت تاریخی را برای ما رقم زد، و یا یک فرصتی را هم ایجاد کرد؟
پاسخ من این است که بعد از انقلاب؛ به طور ناخواسته و پنهان؛ یک راه میانبر تاریخی به سوی توسعه گشوده شده است. نه جامعه آگاهانه این راه را خواسته بود و نه حکومت! اما تعامل بین حکومت و جامعه راه را باز کرد.
💯اصلیترین عامل شکست توسعه، سنتهای غیرعقلانی هستند. سنتها حافظان بسیار قدرتمندی دارند.
جمهوری اسلامی کمک کرد تا حافظان تاریخی سنت در جامعه ما یا تضعیف شوند و یا حذف شوند و سنت بیدفاع ماند تا لاجرم جامعه ما به سمت دنیای مدرن حرکت کند و با سنت های ضدتوسعه خداحافظی کند.
این تحول در اروپا ۴۰۰ سال طول کشید؛ ولی ما در طول ۴۰ سال گذشته زمینههای این تحول را در ایران ایجاد کردیم.
🔸در دوران جمهوری اسلامی، جهشی عظیم در فراهمآوری زمینههای لازم برای مدرنیته رخ داده است که هیچ نظام دیگری به غیر نظام دینی با رهبری فقها نمیتوانست چنین تحولی را با این سرعت ایجاد کند.
این تحول را رضاشاه آغاز کرد و محمدرضا شاه ادامه داد اما هر دو شکست خوردند، چون به گونهای عمل کردند که باعث انسجام و اتحاد تمام نیروهای محافظ سنت شدند و یک جبهه مستحکم در برابر تحولات دنیای مدرن شکل گرفت. انقلاب اسلامی هم به نوعی حاصل همین اتحاد بود.
🔻مهمترین خدمت جمهوری اسلامی این بود که نیروهای حافظ سنت را نخست از هم جدا کرد و سپس یک به یک آنها را نابود کرد.
#جامعه_شناسی
#حکومت_اسلامی
#مرجعیت
#سکولاریسم
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍ رنسانس در ایران/ محسن رنانی (۲)
در دوران جمهوری اسلامی چهار تحول مهم رخ داده که زمینههای تحقق نوگرایی و مدرنیته را فراهم کرده است.
تحولاتی که حتی در ترکیه، پاکستان، مصر و کشورهایی با ساختار سیاسی مدرنتر از ایران هم رخ نداده است.
🇮🇷سه مورد اول آن؛ تضعیف، تخریب و حذف حافظان سنت است و تحول چهارم تحول در کیفیت دینداری ایرانیان است.
🎞اصلیترین حافظان سنت، زنان، روستائیان و روحانیان هستند.
زنان از بقیه قدرتمندتر عمل میکنند. جمهوری اسلامی نخست زنان را به نیروهای خطشکن تحولات مدرنیته تبدیل کرد.
پهلوی اول؛ قدرت عشایر را نابود کرد، پهلوی دوم؛ زمینداران را نابود کرد و جمهوری اسلامی عامه روستائیان را شهرنشین کرد. پیشبینی من این است که با این روند تا ۲۰ سال آینده؛ کمتر از پنج درصد جمعیت روستایی خواهند بود.
سومین حافظ سنت روحانیان بودند که در دو سطح مراجع و روحانیان محلی فعالیت میکردند. تقریبا جایگاه مراجع به عنوان سرمایههای نمادین که تحولآفرین بودند، از دست رفته است.
بخشی از مراجع که با حکومت زاویه داشتند را حکومت تخریب کرد و بخشی از مراجع -که مردم فکر میکردند حکومتی هستند- را هم؛ مردم تخریب کردند.
روحانیان محلی هم که محل رجوع عامه بودند به علت عملکرد نامناسب روحانیان حکومتی، نزد مردم بیاعتبار شدهاند.
▪️تحول بسیار بنیادیتری که رخ داده است که تنها و تنها در یک حاکمیت دینی و فقهی امکانپذیر بود و هیچ حکومت دیگری نمیتوانست این تحول را ایجاد کند، جدایی ایمان از شریعت است.
در طول تاریخ ایران، ایمان و شریعت به هم چسبیده بود، اما جمهوری اسلامی کمک کرد، تا جدایی ایمان از شریعت رخ بدهد که تحولی بسیار عظیم بوده است.
این تحول بسیار عمیقتر از تحقق سکولاریسم در اروپاست.
در سکولاریسم، جدایی دین از سیاست رخ داد ولی در ایران؛ جدایی ایمان از شریعت رخ داده است.
امروز با نسل رو به افزایشی از جوانانی رو به رو هستیم که ایمان دارند، ولی مناسک دینی را انجام نمیدهند و خانوادههای آنها نیز پذیرفتهاند که جوانان آنها تنها ایمان اخلاقی داشته باشند. ایمان با توسعه سازگار است. شریعت، بسته به نوعش، ممکن است با توسعه، سازگار باشد و ممکن است نباشد.
#جامعه_شناسی
#حکومت_اسلامی
#مرجعیت
#سکولاریسم
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙چندپاره بودن جامعه انسانی صفت عارضه انسان اکنون ایرانی است.
✍ انسان ایرانی اکنون در زیست جهان پسا مدرن با ارزش های مدرنیته زیسته خود را تجربه می کند و از جهتی با زیست فرهنگ دینی و ارزش های سنت رو به رو است که زیست ترکیبی را برای او به ارمغان آورده است. تقابل سنت و مدرنیته، بحثی طویل الذیل که در علوم انسانی همیشه دامنه دار خواهد بود.
🎞 "شکاف حکومت و جامعه در ایران" بحث مورد مناظره مصطفی مهرآیین و مهدی جمشیدی بود که از رسانه ملی پخش شد.
لینک دانلود رایگان👇
https://www.tabnak.ir/fa/news/1218055
#سبک_زندگی
#علوم_انسانی
#جامعه_شناسی
#تقابل_سنت_مدرنیته
#سیاسی
#مناظره
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
🔹فتوای فسادانگیز یا ضد فساد؟ دلالتهای اخلاقی و جامعهشناختی یک فتوا/ حسن محدثی
"پرسش: دادن رشوه در جایی که رسیدن به حق، متوقف بر دادن آن باشد، چه حکمی دارد؟
پاسخ آیت الله سیستانی: "رشوه شرعا اختصاص به محدوده قضا دارد، و دادن آن برای رسیدن به حق خود جائز است، گر چه گرفتن آن حرام است."
🎙بهعنوان کسی که ده سال در حوزهی جامعهشناسی فساد کار کرده است، عرض میکنم که فساد در ابتدا شبکهای و سازمانی نیست اما مستعد این هست که بهصورت سازمانی و شبکهای در آيد. در خود فتوا نیز دلالتی بر اینکه فقیه مورد نظر به تمایز بین سطح نظام و سطح فرد اِشعار داشته باشد، وجود ندارد بلکه بهنظر میرسد مفتی بین دو ارزش استیفای حق و عدم ارتکاب فساد، اولی را تفوق بخشیده است.
اما دکتر بهروز مرادی نیز با ارجاع به چیزی به نام "گفتمان قرآنی" این فتوا را محکوم کرده اند و آن را فسادانگیز دانسته اند:
"رشوهدادن همچون رشوهگرفتن عملی فسادبنیان و فسادکارانه است و موجب تکثیر فساد و تداوم نظام فاسد اجتماعی میگردد و در نتيجه نمیتواند طبق گفتمان قرآنی جایز شمرده شود" (مرادی، ۱۴۰۲ https://t.me/farhangi_e_kian/25821)
✍ اما این فتوا از نظر اخلاقی و جامعهشناختی چه معنایی دارد؟ معنای مشخص و لفظی فتوا این است که فساد کن (رشوه بده) اما حق خود را بگیر!
دلالت اخلاقی این فتوا از نظر من این است که وقتی قربانی موقعیت و وضعیتی ناسالمی شدی که در آن تقصیری متوجه تو نیست، میتوانی از رویههای حاکم بر همان وضعيت و موقعیت ناسالم استفاده کنی و از خود دفاع کنی. فساد (corruption) انواع و اقسامی دارد و به یک اعتبار میتوان فساد را به دو نوع کلی فساد تعدیگرانه و فساد تدافعی یا جبرانی تقسیم کرد. فساد تعدیگرانه شکلی از فساد است که فرد یا افرادی برای دستیابی به شکلی از سود که مستحق آن نیستند، دست به فساد بزنند و به حقوق دیگران یا به منافع عمومی تجاوز و تعدی بکنند.
اما فساد تدافعی شکلی از فساد است که فرد یا افرادی که قربانی یک وضعیت و موقعیت ناسالم و مشکلدار هستند و چه بسا خود قربانی فساد تعدیگرانه هستند، برای نجات خود از قربانی شدن و برونرفت از این موقعیت قربانیکننده، دست به فساد بزنند و از منافع و حقوق خود دفاع کنند. در اینجا فساد تدافعی به فرد تحمیل شده است.
📝 چنین فتوایی "نشانهی" خردمندی مفتی محترم است. پیشتر نیز سخنی خردمندانه از ایشان دربارهی عاشق شدن خوانده بودم که حاکی از همین خردمندی و دانایی بود. ایشان گفته بودند که عاشقی، غیر اختیاری است و "امر غیر اختیاری حکم ندارد."
#فقه
#اجتهاد
#فساد
#آیتالله_سیستانی
#جامعه_شناسی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
♻️ سیر تاریخی اندیشه در غرب
🔰 دوره های فکری غرب را به ترتیب به دوران باستان، قرون وسطی، رنسانس، قرون ۱۸-۱۹ و دوران معاصر تقسیم می کنند.
🔹دوره باستان خود به سه مقطع ما قبل سقراط، متفکران یونان باستان و هلنیزم منقسم میشود. آثار مکتوب چندانی از دوران پیشاسقراطی باقی نمانده است و عمده مباحث مطرح در آن دوران از چیستی طبیعت و معرفت در آن دوران آغاز شده بود. در آثار افلاطون ارسطو و شاگردان آنها مباحث مربوط به خیر و شر، سعادت و شقاوت، حکومت مطلوب و مانند آن معرکه آرا گردید و نزاع سوفسطاییان و فیلسوفان به عنوان دو رویکرد اصلی در تفکر جلوه گر شد. ویژگی تلاش برای حل این مسائل امکان یا عدم امکان عقلانیت خود بنیاد بود.
🔸ادامه این مباحث در قرون بعد در مباحث اخلاق و انسان به ظهور مکاتبی چون رواقیون، کلبیون، نوافلاطونیها و مانند آن منجر شد که در تاریخ تمدن از این دوران به عنوان «هلنیزم» یاد میشود. در این دوران نیز عقلانیت خود بنیاد مبنای اندیشه ورزی بود اما به وجدان و شهود نیز به عنوان منابع شناخت رجوع میشد. هر چند این دوران با ظهور مسیحیت همراه بود ولی هنوز دین به عنوان یکی از منابع شناخت، تفکر و تمدن مطرح نبود.
🔹ظهور و پذیرش اجتماعی دین و ایمان دینی در تمدن و تفکر به قرون چهارم و پنجم پس از میلاد مسیح باز میگردد و تمدنی در پرتوی تلاش متفکرانی چون آنسلم، آگوستین آکویناس و دیگران در طول نزدیک به هزار سال شکل گرفت که در آن عقلانیت پس از ایمان به جای «عقلانیت خود بنیاد»، مبنای پاسخ به پرسش های فکری و تمدنی دانسته میشد. کلیسا تا قرن نهم و دهم در اروپا هنوز به قدرت سیاسی نرسیده بود و از قرن دهم به قدرت اول سیاسی در اروپا دست یافت. انحطاط و تباهی سیاسی اجتماعی کلیسا نیز مربوط به قرون سیزدهم و چهاردهم است و دوران سیاه اروپا حدود یک قرن و نیم است. در حالی که به اشتباه به کل آن هزار سال اطلاق می شود.
🔸کتاب های بسیاری از تمدن اسلامی در قرون یازده تا چهارده به زبانهای اروپایی، به ویژه لاتین ترجمه شد؛ شهرسازی و تأسیس مدارس با اقتباس از مسلمانان صورت گرفت در اواخر این دوران آشنایی اروپاییان با «عقلانیت مستقل» فیلسوفان مسلمان که مخالف با ایمان گرایی رایج میان وابستگان به کلیسا بود و فساد اخلاقی و مالی کلیسا به شروع نوزایی فکری در اروپا منجر شد. با آشنایی اروپاییان با عقلانیت مستقل فیلسوفان مسلمان که بر مبنای آن انسان در عین اعتقاد به خدا قادر بود در برخی مسائل با عقلانیت مستقل به تفکر بپردازد توجه به عقل گسترش یافت اما برخی تفاسیر از اندیشه متفکرانی چون ابن رشد و ترویج دیدگاه های ارسطویی سبب شد، به جای رواج عقلانیت مستقل فیلسوفانی چون ابن سینا و فارابی عقلانیت خود بنیاد متأثر از یونان در اروپا رواج دوباره یابد.
🔹تحول مشهود این دوره نه در علم و فلسفه بلکه در هنر و معماری اروپا صورت میگیرد نقاشی معروف میکل آنژ در سقف کلیسای واتیکان بیانگر تحول فکری رایج در جامعه حتی میان مؤمنین کاتولیک است. در این نقاشی خدا چون پیرمردی نیمه برهنه که دستش را به سوی انسان دراز کرده تصویر می شود و انسان مردی برهنه است که دستش را با بی رغبتی به سوی پیر مرد در از می کند و البته دست این دو به هم نمی رسد این نقاشی کنایه از تلاش انسان برای استقلال در این دوره است.
🔸تحول نگرشی مذکور در دوره رنسانس به تحولی در علم و فلسفه در دوره روشنگری در قرون هفده و هجده منجر میشود و فیلسوفان و دانشمندان در تلاش هستند مبانی «عقلانیت خود بنیاد» و «انسان گرایی» را تئوریزه کنند. دکارت، لایب نیتس، لاک بیکن نیوتن کانت، هگل و بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان آن دوران پیشگامان مبانی فکری ایدئولوژی های جدید هستند. مبانی ایدئولوژی ها در دوران رنسانس نضج گرفت، ولی اصول و قواعد ایدئولوژی های مدرن طی دو قرن معاصر بسط و توسعه یافت و ظهور و قدرت ایدئولوژی هایی چون فاشیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم و مانند آن مربوط به قرن بیستم است که ریشه در قرن نوزدهم دارد و هنوز تحولات آن در قرن ۲۱ ادامه دارد.
#فلسفه
#علوم_انسانی
#فلسفه_غرب
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
🎙 دفع شبهه/ ما را با غرب چه کار؟!
⁉️در مطالعات مقایسه ای درباره ساختارها و مسائل مدرنیته ممکن است مطرح شود که اصل مسئله از غرب می آید چون ساختارها پاسخ هایی به یک سری مسائل و نیازهایی است که در غرب طرح شده است؛ پرداختن به این مسائل نیز پاسخ به نیاز غرب است.
✅ با استفاده از نظرها و رویکرد شهید صدر، دو پاسخ به این اشکال می توان داد.
▪️پاسخ کوتاه این است که ما به تمام پرسش های نظام های غربی کار نداریم؛ در مسائلی پژوهش مقایسه ای میکنیم که برای ما و در چهارچوب ایدئولوژی و نیازهای اجتماعی ما مسئله ساز شده است.
▪️پاسخ تفصیلی این است که سه رویکرد در این مطالعات وجود دارد: ۱. رویکرد روشنفکران که می گویند، دنیای معاصر پرسش را طرح کرده و جواب را نیز داده است، پس باید یکی از ایدئولوژی ها و ساختار پیشنهادی را اخذ و عملیاتی کنیم. ۲. رویکرد سنتی میگوید این مسائل و پاسخ ها را کنار بگذار و درباره دنیای معاصر بی تفاوت باش. ۳. رویکرد سوم میگوید مسئله مشترک را بیاب، پاسخ ها را بررسی کن و بر اساس مبانی و اصول خود پاسخ را طراحی کن. رویکرد سوم عقلانیت اسلامی است. در عقلانیت اسلامی نه تنها ،فلسفه بلکه مبانی کلامی فقهی و اخلاقی اسلام نیز دخیل است. بر اساس این مبانی و ایدئولوژی اسلامی می توان به بحث درباره سازوکارها و ساختارهای اجتماعی پرداخت.
#فلسفه
#علوم_انسانی
#اجتهاد
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍وثاقت رجال سیاسی/ محمد سروش محلاتی
❓اظهارات رجال سیاسی، چقدر قابل اطمینان بوده و موجب وثوق است؟
برخی از این افراد اساسا از وثاقت برخوردار نیستند و به اظهاراتشان نمیتوان اعتماد کرد چون پرهیز از کذب ندارند و براحتی دروغ میگویند ، ولی ایا انان که از دروغ پرهیز دارند و مقید به اخلاق و شرع هستند ، بطور کلی و همیشه سخنانشان قابل اعتماد است؟ و به تعبیر دیگر ایا عدالت ، برای وثاقت کافی است و به گفته اشخاص عادل در دنیای سیاست میتوان اعتماد کرد؟
🔹اگر از نظر اخلاقی و فقهی بپذیریم که:
الف) دروغ گفتن در موارد وجود مصلحت، یا مصلحت اهم جایز بوده و قبحی ندارد و
ب) عدالت صرفا مانع گناه میشود و در موارد جواز کذب، چون معصیت وجود ندارد به عدالت شخص لطمه ای وارد نمیشود، پس سیاسیونِ با تقوا اعم از فقیه و غیر فقیه، میتوانند اظهارات خلاف واقع داشته باشند تا مصلحتی را که مهم و لازم تشخیص میدهند، از دست ندهند و البته عدالتشان هم محفوظ است و از مناصب شرعی و قانونی ساقط نمیشوند.
❓ولی سوال این است که آیا اینگونه خلاف گویی ها، به وثاقت آنها نیز آسیب نمیرساند؟ بنظر برخی محققان اگر اینگونه موارد، بصورت "نادر و استثنایی" اتفاق بیفتد، وثاقت آنها را مخدوش نمیسازد و هم چنان میتوان به گفته هایشان اطمینان داشت. ولی مگر میتوان در دنیای سیاست حد و اندازه ای برای مصلحت خلاف گویی مشخص کرد؟ بخصوص اگر در برابر دشمن قرار داشته باشیم و همه مواضع ما از سوی آنان رصد شود و مصلحت بدانیم که هر گونه نقطه ضعف خود را پنهان و انکار کنیم، آیا باز هم اینگونه موارد، استثنایی خواهد بود؟
🔹به لحاظ مبانی فقهی، کسانی که در اظهارات خود از "عناوین ثانویه" زیاد استفاده میکنند و به استناد آن مکررا خلاف گوییِ پنهان دارند، هیچ یک از اظهارت سیاسی شان قابل اعتماد نیست. نه اِفتایشان حکایت از نظر واقعیشان دارد و نه اِخبارشان در موضوعات و نه حتی شهادتشان در باره دیگران و ...
فقیه محقق حضرت آیه الله شبیری زنجانی در بحث حجیت خبر واحد متعرض این بحث شده و فرموده اند:
"اگر عادلی بیش از مقدار معمول، عنوان ثانوی بکار ببرد و خلاف گویی های او بیشتر از متعارف باشد قول چنین شخصی حجیت عقلایی ندارد زیرا دیگر طریقیت عرفی به واقع ندارد. در همانجا آیت الله شبیری مثال میزنند به مراجع دوره پهلوی اول آقایان نایینی و سید ابوالحسن اصفهانی که به کسانی اجازه اجتهاد داده اند که قطعا مجتهد نبودند، آن بزرگان میخواستند با این شهادت جلوی برداشتن عمامه روحانیون را گرفته و مانع اجرای سیاست رضاخان در از بین بردن حوزه شوند. آیت الله شبیری چنین موردی را چون استثنایی بوده مضر به وثاقت قول ان بزرگان ندانسته است.
❓وقتی ضرورتها و مصلحت ها بتواند به صدور گواهی اجتهاد خلاف واقع بیانجامد و وقتی مقابله با سیاست ضد دینی رضاخان مجوز دروغ گویی باشد، در امور سیاسی دیگر نیز استفاده از این شیوه به خصوص برای مقابله با دشمنان چه محذوری دارد؟ و چرا نتوان آمار دروغ گفت و چرا نتوان مجرم را بیگناه و فاسق را صالح و خائن را خدمتگزار معرفی کرد؟ از این رو در جامعه ای که مبانی اخلاقی استحکام نیافته و احکام اخلاقی چون موم در دست اهل سیاست و دیانت تغییر شکل می دهد، مگر میتوان به سیاستمداران اعتماد کرد و خبرهایشان را پذیرفت؟
حال با صرف نظر از اینکه چنین شیوه ای اعتماد عمومی را نابود میکند، پرسش اساسی این است که آیا برای تقویت دین میتوان از دروغ گویی استفاده کرد؟ اگر در میدان جنگ و در برابر دشمن مهدور الدم کذب جایز است و اگر برای حفظ جان انسان بیگناه میتوان دروغ گفت، آیا برای حفظ دیانت مردم و حفظ آبروی روحانیت نیز دروغ گویی جایز میشود و یا این روش به سست شدن اعتبار دین می انجامد؟
#فقه
#اخلاق
#سیاست
#مصلحت
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️ طریقه خواندن نماز میت بر اهل سنت، لعن به جای دعا و بحث جواز یا عدم جواز تغسیل مخالف
🔹شیخ مفید ( المقنعه ج 1 ص 85 ) در طریقه نماز میت خواندن بر اهل سنت اینگونه می نویسد:
و لا يجوز لأحد من أهل الإيمان أن يغسل مخالفا للحق في الولاء و لا يصلي عليه إلا أن تدعوه ضرورة إلى ذلك من جهة التقية فيغسله تغسيل أهل الخلاف و لا يترك معه جريدة و إذا صلى عليه لعنه في صلاته و لم يدع له فيها. ( جائز نیست که مومنین اهل خلاف را غسل کرده وبر او نماز بخوانند مگر از باب تقیه. در صورت نماز خواندن باید او را لعنت کرده و دعایی برای او نکند).
🔸شیخ طوسی ( تهذیب ج 1 ص 335 ) این فتوای شیخ مفید را اینگونه توضیح می دهد:
فَالْوَجْهُ فِيهِ أَنَّ الْمُخَالِفَ لِأَهْلِ الْحَقِّ كَافِرٌ فَيَجِبُ أَنْ يَكُونَ حُكْمُهُ حُكْمَ الْكُفَّارِ إِلَّا مَا خَرَجَ بِالدَّلِيلِ وَ إِذَا كَانَ غُسْلُ الْكَافِرِ لَا يَجُوزُ فَيَجِبُ أَنْ يَكُونَ غُسْلُ الْمُخَالِفِ أَيْضاً غَيْرَ جَائِزٍ وَ أَمَّا الصَّلَاةُ عَلَيْهِ فَيَكُونُ عَلَى حَدِّ مَا كَانَ يُصَلِّي النَّبِيُّ ص وَ الْأَئِمَّةُ ع عَلَى المنافقین (مخالف با اهل حق کافر است لذا حکم او حکم کفار است. نماز بر او هم شبیه نماز خواندن پیامبر وائمه بر منافقین است).
🔹شهید ثانی ( الروضه البهیه ج 1 ص 429 ) هم موید این معناست:
و المنافق و هو هنا المخالف مطلقا يقتصر في الصلاة عليه على أربع تكبيرات و یلعنه عقیب الرابعه (مخالف که در اینجا به منافق تعبیر می شود بر او عوض پنج تکبیر فقط چهار تکبیر گفته شده و بعد از تکبیر چهارم مورد لعن قرار می گیرد).
🔸فاضل هندی ( کشف اللثام ج 2 ص 226 ) جسد مخالف (اهل سنت) را مثل جماد دانسته و حرمتی برای آن قائل نیست:
و بالجملة فجسد المخالف كالجماد لا حرمة له عندنا، فإن غسّل كغسل الجمادات من غير إرادة إكرام لم يكن به بأس، و عسى يكون مكروها لتشبيهه بالمؤمن.
🔹علامه شیخ محمد تقی شوشتری ( النجعه فی شرح اللمعه ج 1 ص 310 ) عدم جواز غسل غیرامامی را نظر قاطبه قدماء شیعه می داند :
قال الشّارح: «و يستثني من المسلم من حكم بكفره كالخارجيّ و النّاصبيّ و المجسّم» قلت: بل لا يجوز غسل غير الإماميّ كما عليه القدماء
🔻آیا با اینگونه فتاوا می توان وحدتی برقرار کرد؟
🔻آیا نقل اینگونه فتاوا خلاف وحدت است؟
#وحدت_شیعه_سنی
#فقه
#اهل_سنت
#تأمل
#تکفیر_مخالف
👇👇
@Taammolate_talabegi