eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انتخاب نام «امام حسن» و «امام حسين» (عليهم السلام) از جانب چه كسی بود؟ 🔹بین شیعه و سنی مشهور است که انتخاب نام و (علیهم السلام) به امر خدا، بوده است. ابن اثیر در کتاب اسدالغابه می نویسد: «مردم پیش از ولادت و (علیهم السلام) با این نام آشنا نبودند، تا فرزندان خود را به این دو نامگذارى کنند، چرا که این دو اسم در زمان ولادت حسنین، از جانب بر (صلى الله علیه و آله) وحى شد، تا آن حضرت بر فرزندان (علیه السلام) و (سلام الله علیها) این نام‏ها را بگذارد». [۱] 🔹همچنین جلال الدّین سیوطى (از علماى معروف اهل سنّت) نقل کرده است که: « و دو نام از نام‏هاى اهل بهشت، برای (علیهم السلام) است، چرا که مردم عرب پیش از این، این دو نام را بر فرزندان خویش نام نمى‏ نهادند». [۲] در کتاب عبقات الانوار آمده است: آن روز که (علیه السّلام) متولد شد (علیه السّلام) بر (صلّى الله علیه و آله) فرود آمد و گفت: «ای محمد! به تو سلام رساند و مى‏ فرمود که (علیه السّلام) برای تو به منزله برای موسى است، لیکن بعد تو نیست، پس مسمى کن این پسر خود را بنام پسر هارون، که فرزندان هارون: و یعنی «حسن» و «حسین» نام داشتند». [۳] 🔹هم چنین قندوزی می نویسد: «آن گاه که (علیه السّلام) به دنیا آمد. (صلّى الله علیه و آله) او را - به امر خدا - نام نهاد، و او را به ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب سپرد تا او از شیر فرزندش به نام قثم، او را شیر دهد». [۴] و در اعیان الشیعه آمده است: آنگاه که (علیه السّلام) متولد شد به (علیه السّلام) عرض کرد که نام او را بگذار؛ امام فرمود من در نامگذاری او بر (صلّى الله علیه و آله) سبقت نمی گیرم... آنگاه پیامبر (صلّى الله علیه و آله) او را نام نهاد و این نام در عصر جاهلیت شناخته شده و معروف نبود. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] اسد الغابة، ج ۲، ص ۹ [۲] تاریخ الخلفاء، ص ۲۰۹ [۳] عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج‏ ۱۱، ص؛ الاستیعاب، ج‏ ۱، ص ۳۸۴ [۲] ینابیع الموده، ۲۲۱، ۳۱۸؛ تهذیب تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۳۱۶؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۱۸ - ۴۱۹؛ تذکرة الخواص، ص ۲۳۲؛ و... [۱] اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه بدعتی در دین ایجاد شده بود که «امام حسین» (ع) برای مبارزه با آن قیام کرد؟ (بخش اول) 🔸 در طول مدّتى که خلافت را غصب کردند، و به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، بدعت‌ هاى فراوانى در دین ایجاد کرده و سنّت پیامبر (ص) را میراندند؛ چرا که ادامه حیاتشان در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام (ص) بود. ذیلاً نمونه هایى از این بدعت ها ذکر می گردد: 🔹در عصر جاهلیّت شخصیّت افراد، بر محور ثروت و فرزندان دور مى زد. هر کس پول بیشتر و فرزندان فزون‌ترى داشت، شخصیّتش در نگاه مردم مهم تر بود. خداوند متعال در آیه ۳۷ سوره سبأ، ضمن بى اعتبارى این ملاک، معیار جدیدى را جایگزین آن فرمود. مى فرماید: «وَ مَا أَمْوَالُکُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُکُمْ بِالَّتِى تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُمْ فِى الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ؛ اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى سازد، جز کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند، که براى آنان در برابر کارهایى که انجام داده اند پاداش مضاعف است؛ و آنها در غرفه هاى [بهشتى] در [نهایت] امنیت خواهد بود». و نیز در آیه ۱۳ سوره حجرات می فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ؛ گرامی‌ ترین شما در نزد خداوند، باتقواترین شماست». 🔹بدین ترتیب، اسلام معیار شخصیّت را از ثروت و فرزند، به ایمان و تقوا و عمل صالح تغییر داد. یعنى هر کس تقواى بیشتر داشته باشد به خداوند نزدیکتر است، هر چند اصلا فرزندى نداشته و فقیرترین فرد جامعه باشد؛ و کسى که تقواى کمترى داشته باشد از خداوند دورتر است، هر چند داراى فرزندان فراوان و ثروت زیادى باشد. در پى این تغییر ملاک، ابوسفیان ها و ابولهب ها و ابوجهل ها جاى خود را به سلمان ها و ابوذرها و مقدادها دادند، و در پى آن، مردم در برابر ثروتمندان به خاطر پول و ثروتشان تواضع نمى کردند. امّا با رحلت پیامبر اکرم (ص) دوباره معیارها دستخوش تغییر و تحوّل شد، و در عصر خلیفه سوم به حال سابق برگشت، و ثروتمندان و صاحبان فرزندان و نیروى انسانى بیشتر، هر چند بویى از تقوا نبرده بودند، جاى انسان هاى متقى را گرفته، و به عنوان شخصیّت هاى اسلامى معرفى شدند. 🔹در عصر معاویه، پیشقراولان و کسانى که زودتر از همه اسلام را پذیرفته بودند کنار گذاشته شده، و آزادشدگان دست پیامبر (ص) و فرزندانشان (طلقاء و ابنا طلقاء) که اسلام را به اجبار و فشار محیط، و نه از روى میل و علاقه و اشتیاق، پذیرفته بودند سر کار آمدند. [۱] در جنگ صفین تعداد فراوانى از صحابه پیامبر (ص) در سپاه امام على (ع)، و تنها افراد بسیار معدودى از صحابه خود فروخته در اردوگاه معاویه بودند. [۲] دستگاه بنى امیّه که اساس آن بر تقوا و ایمان بنا نبود، بلکه شالوده آن بر اساس مطامع دنیوى ریخته شده بود، کسانى که شیطنت بیشتر، قساوت قلب شدیدتر، دین فروشى زیادترى داشتند را به خود جذب مى کرد. (ع) براى از بین بردن این بدعتها و احیاى آن سنّت ها قیام کرد. ... پی‌نوشت‌ها: [۱] عثمان افراد فاسق و ظالمى، چون ولید بن عقبة بن ابى معیط را والى کوفه، و عبدالله غامر بن کریز را والى بصره، و عبدالله بن ابى سرح را والى مصر، و مروان بن حکم را مشاور عالى خویش کرد. مطابق آنچه که در کتاب الاستیعاب، ص ۶۹۰ و الاغانى، ج ۶، ص ۳۵۶ آمده، ابوسفیان خود نیز به این نکته اعتراف کرد، آنجا که گفته است: «از آن هنگام که خلافت به دست دو طایفه تیم و عدى (قبیله ابوبکر و عمر) افتاد، من نیز در آن طمع کردم». (عاشورا، ص ۱۲۰) [۲] طبق روایتى ۳۰۰ تن از صحابه پیامبر (ص) که در بیعت رضوان و گروهى از آنها از بدریون بودند، با امام على (ع) در جنگ صفین همکارى مى کردند، که از این جمع ۶۳ نفر در آن میدان شهید شدند. (پیام امام امیرالمؤمنین، ج ۷، ص ۸۳) 📕اهداف قیام حسینى‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، ص ۴۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد سخن گفتن پنهانى در جمع چیست؟ 🔹این عمل، از نظر فقه اسلامى احکام مختلفى بر حسب اختلاف شرایط دارد، و به اصطلاح به تقسیم مى شود، یعنى: گاه است و این در صورتى است که موجب اذیت و آزار و مسلمانى گردد، و چنین نجوایی است که هدفش غمگین ساختن مؤمنان است. در مقابل، گاه حکم به خود مى گیرد، و این در صورتى است که لازمى در میان باشد که افشاى آن خطرناک، و عدم ذکر آن نیز موجب تضییع حق، و یا خطرى براى و است. 🔹و گاه متصف به مى شود و آن در جایی است که انسان براى انجام و بر و تقوا، به سراغ آن رود، و همچنین حکم و اباحه. ولى اصولاً، هرگاه هدف مهم‌ترى در کار نباشد، کار پسندیده اى نیست، و بر است؛ زیرا نوعى بى اعتنایی یا بى اعتمادى نسبت به دیگران محسوب مى شود، لذا در حدیثى از (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: «إِذَا کُنْتُمْ ثَلاثَةً فَلایَتَنَاجَ اثْنَانِ دُونَ صاحِبِهُما، فَإِنَّ ذَلِکَ یَحْزُنُهُ» [۱] (هنگامى که سه نفر باشید دو نفر از شما جداى از شخص سوم، به نپردازد، چرا که این امر نفر سوم را مى کند). 🔹در حدیث دیگرى از «ابو سعید (خدرى)» مى خوانیم که مى گوید: ما براى اجراى دستورات پیامبر (صلى الله علیه و آله) در شبها ـ که گاهى مطلب لازمى پیش مى آمد ـ به تناوب در نزدیکى اقامتگاه آن حضرت، مراقب بودیم، یک شب عده زیادى گرد هم آمده بودند، و مى گفتیم، (صلى الله علیه و آله) بیرون آمد فرمود: «ما هذِهِ النَّجْوى أَ لَمْ تُنْهَوا عَنِ النَّجْوى» [۲] (این سخنان در گوشى چیست؟ آیا شما از نهى نشده اید؟!). 🔹از روایات متعددى نیز استفاده مى شود که براى غمگین ساختن مؤمنان، از هر وسیله اى استفاده مى کند، نه فقط از نجوا، بلکه گاه در عالم خواب، صحنه هايى در برابر چشم او مجسم مى کند، که موجب اندوه او شود و دستور داده شده است که مؤمنان در این گونه موارد، با پناه بردن به ذات پاک خدا و بر او این گونه را از خود دور کنند. پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسير «مجمع البيان»، ذيل آيات مورد بحث، و «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۱۸۴، و «اصول كافى»، ج ۲، ص ۴۸۳، احادیث ۱ و ۲، باب المناجات [۲] «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۱۸۴ [۳] براى آگاهى از اين روايات به تفسير «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۲۶۱ و ۲۶۲، احاديث ۳۱ و ۳۲ مراجعه شود. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۷، ج ۲۳، ص ۴۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نوید فتح مبین در سراسر جهان 🔹گویی «وعده خداوند قادر» نزدیک است و امید است این بارقه‌ برق‌آسا، که در سراسر جهان پرتو افکنده، و نوید می‌دهد، به حکومت مطلقه و پناه مستضعفان متصل شود. بیانات حضرت امام ۶۴/۱۱/۲۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️سرزنش کردن مؤمن 🔹سرزنش کردن از کار بدی که کرده، حتی اگر گناه کرده باشد، روا نیست. (علیه‌ السلام) فرموده است: «کسی که را کند، خدا او را در و سرزنش خواهد کرد». 🔹حدیث دیگری از آن حضرت رسیده که می‌فرماید: «کسی که را به گناهی کند، نمیرد تا این که خود نیز آن گناه را مرتکب شود». 🔹معنای آنچه گفته شد، خودداری از «نصیحت» یا «امر به معروف» و «نهی از منکر» یا اجرای «حدود الهی» نیست؛ همه این‌ها جای خود را دارد و نکوهیده بودن «سرزنش» جای خود را. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۲۲۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسيرَ بِسيرَةِ جَدّى صلی الله عليه و آله وَ أَبى عَلىِ بن أَبیطالِبٍ عليه السلام.  🔹میخواهم و كرده و به سيره و روش جدّم (رسول الله) صلی الله عليه و آله و پـدرم على بن ابى طالب عليه السلام عمل كنم. 📕مناقب ابن شهر آشوب ج ۴، ص ۸۹ 💢نکته: اين سخن را حضرت اباعبدالله عليه السلام درباره قيام خونين خويش فرمود و فلسفه نهضت عاشورا را بيان كرد كه هدف از آن امر به معروف و نهی از منكر، حركت در مسير نورانى پيامبر خدا صلی الله عليه و آله و عمل به شيوه امام على عليه السلام است. قيام كربلا يك نهضت اصلاحى و مبارزه با مفاسد و ظلم بود. اين سخن، پاسخى است به یاوه گویانی كه حركت آن حضرت را شورشى بر ضدّ خليفه و ايجاد آشوب و بلوا معرفى میكردند. @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معصومين (علیهم السلام) چه توصیه هایی برای برقراری صلح و اصلاح روابط بين مردم نموده اند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸اصلاح ذات بين، نقطه مقابل سخن چينى و سعايت است. در این کار، فرد مى كوشد با سخنان خود، به اختلاف بين دو نفر پایان داده و اختلاف را به صلح و صفا تبدیل کند. اين صفت، يكى از فضايل مهم اخلاقى است كه در آيات قرآن و روايات اسلامى به آن اشاره شده است. ما در اينجا به بیان بخشى از روايات مهمى كه در اين زمينه رسيده، مى پردازیم: 6⃣امام صادق(عليه السلام) در تفسير آیه ۲۲۴ سوره بقره؛ «وَ لا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَةً لاِيْمانِكُمْ» می فرماید: «اِذا دُعِيْتَ لِصُلْح بَيْنَ اِثْنَيِنِ فَلا تَقُلْ عَلَىَّ يَمينى اَنْ لا اَفْعَلَ؛ [۱] هنگامى كه تو را دعوت كردند كه ميان دو نفر صلح برقرار كنى، نگو من قسم خوردم كه چنين كارى نكنم [اين قسم اعتبارى ندارد از آن صرف نظر كن]». اين حديث اشاره به كسانى است كه گاهى اقدام به اصلاح ذات البين مى كنند، سپس گرفتار مشكلاتى مى شوند و سوگند ياد مى كنند كه ديگر گرد اين كار نگردند، امام (علیه السلام) اين سوگندها را بى اعتبار دانسته، و مشكلات پيشين را مانع اين كار مهم نمی دانند. 7⃣اميرمؤمنان امام على (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «مَنْ اِسْتَصْلَحَ الاْضْدادَ بَلَغَ الْمُرادَ؛ [۲] كسى كه بین افراد ضد و مخالف، صلح برقرار کند به هدف خويش نايل مى شود». منظور از اضداد در حديث بالا، اضداد فلسفى نيست كه قابل جمع نباشد، بلكه اضداد عرفى است. البته حديث تفسير ديگرى نيز دارد و آن اين كه اگر انسان بتواند در ميان افراد و گروه هايى كه دارای افكار مختلفی هستند هماهنگى ايجاد كند، به اهداف خود در مديريت جامعه خواهد رسيد. 3⃣اهميت اصلاح ذات البين تا آن حد است كه گاه دروغ گفتن در اين راه نيز مجاز شمرده شده است. چنانكه امام صادق (عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «اَلْكَلامُ ثَلاثَةٌ صِدْقٌ وَ كِذْبٌ وَ اِصْلاحٌ بَيْنَ النّاسِ قيلَ لَهُ جُعِلْتُ فِداكَ ما الاْصلاحُ بَيْنَ النّاسَ. قالَ تَسْمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاماً يَبْلُغُهُ فَتَخْبُثُ نَفْسُهُ فَتَلقاهُ فَتَقُولُ سَمِعْتُ مِنْ فُلان قالَ فيكَ مِنَ الْخَيْرِ كَذا وَ كَذا خِلافُ ما سَمِعْتَ مِنْهُ؛ [۳] سخن سه گونه است: گاه راست است و گاه دروغ و گاه اصلاح در بین مردم. كسى عرض كرد: فدايت شوم منظور از اصلاح بين مردم چيست؟ امام فرمود: اين كه از كسى درباره ديگرى سخنى مى شنويد كه اگر به او برسد ناراحت مى شود، تو او را ملاقات مى كنى و مى گويى فلان كس درباره تو ذكر خير فراوانى داشت برخلاف آنچه از او شنيده بودى [و به اين وسيله آن دو را نسبت به يكديگر خوشبين مى كنى]». 🔹مرحوم علاّمه مجلسى در شرح اين حديث مى فرمايد: «چنين سخنى هر چند از نظر عرف و لغت، دروغ است، لکن به خاطر قصد اصلاح بين مردم جايز مى باشد، و تمام اهل اسلام در اين سخن متفقند. سپس مى افزايد حتى توريه كردن در اين موارد واجب نيست، هر چند بتوان توريه بعيدى نمود». [۴] بى شك كلام دو گونه بيشتر نيست يا مطابق واقع است يا بر خلاف واقع، اولى صدق ناميده مى شود و دومى كذب. ولى از آنجا كه سخنان خلاف واقع به نوبه خود نيز بر دو قسم است يا موجب فساد است يا موجب صلاح، امام (عليه السلام) آن دو را از هم جدا كرده و آنچه موجب صلاح است را قسم سومى شمرده است. 🔹از مجموع احاديثی که آورده شد به خوبى روشن مى شود كه در ميان اعمال خير، كمتر عملى به اهميت اصلاح ذات البين می رسد، تا آنجا كه ملائكه بر شخص اصلاح كننده درود مى فرستند، و عمل او را برتر از نماز و روزه دانسته، و كار او همچون جهاد فى سبيل الله می دانند. بديهى است اصلاح ذات البين تنها در سطح فرد يا افراد اثر نمى گذارد، بلكه سبب انسجام اقشار مختلف جامعه و تحكيم پيوندهاى محبت در بین آنها مى شود، و اين اتحاد و انسجام، سبب پيروزى، عزّت و اقتدار جامعه اسلامى می شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۲۱۰، ح ۶؛ [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامي‏، قم، چ ۲، ص ۵۹۳، قصار ۳۹۸؛ [۳] الكافی، همان، ص ۳۴۱، ح ۱۶؛ [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۳، ص ۲۵۲، باب ۱۱۴، ح ۱۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel