📚مفهوم شوخطبعی پیش از روانشناسی✍
#سعید_بینیاز
#روانشناسی_شوخطبعی
بخش اول✏️
🔸بررسی اندیشمندانهی شوخطبعی یا آنگونه که در ادبیات معاصر روانشناسی متداول است «احساس شوخطبعی»(sense of humor) پیش از آنکه روانشناسان را به خود علاقهمند کند، نظر فلاسفه را به خود جلب کرده بود. در واقع روانشناسی هم مانند دیگر علوم انسانی فرزند نوپای فلسفه است و مفهوم شوخطبعی را از مادر کهنسالش به ارث برده است. با این حساب تعجبی ندارد که حتی معنای شوخطبعی در طی قرنهای متمادی عوض شده باشد.
🔸راچ (۱۹۹۶، به نقل از مارتین، ۲۰۰۷) ریشهشناسی هوشمندانهای از کلمهی شوخطبعی(humor) ارائه داده است. به نظر او این کلمه در یک نظریهی کلاسیک یونانی ریشه دارد که در آن بدن از چهار مزاج یا خلط(four humors) تشکیل شده است. در نظریهی اَخلاط چهارگانه همهی کارکردهای فیزیکی و روانشناختی آدمی از کم و زیاد شدن چهار مایع اصلی بدن (خون، صفرا، سودا و بلغم) سرچشمه میگیرد.
🔸با این حساب کلمهی humor بهمعنای امروزی خُلق(mood) نزدیک است. این معنا از humor هنوز هم در ادبیات عامیانهی غرب رواج دارد. کلمههای بدمزاج(bad humor) و خوشمزاج(good humor) که تحتتاثیر همین نظریه در زبان فارسی هم رایج است، درست به همین معنا از humor اشاره دارد. در همان زمان در یونان باستان humor بهمعنای ضمنی بذلهگویی، سرخوشی و خندهرو بودن هم به کار میرفت. البته در مورد اینکه احساسات، خیرخواهانه و مثبت باشند، هیچ الزامی وجود نداشت.
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#یادداشت_ها_و_مقالات
@tarzetanz
📚مفهوم شوخطبعی پیش از روانشناسی✍
#سعید_بینیاز
#روانشناسی_شوخطبعی
بخش دوم✏️✏️
🔸تا انتهای قرن هفدهم، خندیدن به افرادی که از معلولیت جسمی یا بیماریهای ذهنی رنج میبردند، از نظر اجتماعی مقبول بود. حتی رد و بدل کردن کنایههای خصمانه بهعنوان شکل پذیرفته شدهای از تعامل اجتماعی کاملاً رایج بود. از قرن هجدهم به بعد است که شوخ طبعی جنبههای اخلاقی پیدا میکند. در این قرن تحتتاثیر جنبشهای بشردوستانه(humanistic movements)، این شکل خندیدنهای پرخاشگرانه(aggresssive forms of laughter)، یک رفتار نابهنجار و عوامانه به حساب میآمد.
🔸از قرن هجدهم به بعد، در فرهنگ غرب معنای شوخطبعی تفاوت ظریفی پیدا کرد. فیلسوفان انسانگرا و معلمان اخلاق قرن هجدهم، مخاطبان خود را به شکل دیگری از خندیدن دعوت میکردند. آنها نوعی از خندیدن و سرگرمی را تشویق میکردند که از نظر اجتماعی نیز مناسب باشد و برای تشخیص جلوههای مقبول خندیدن از اصطلاح «شوخطبعی» کمک گرفتند. از آن به بعد شوخطبعی یک معنای محدود و خاص داشت و با دیگر پدیدههای خندهآور مانند مسخره کردن(ridicule)، کمدی(comedy)، طعنه(sarcasm) و هجو(irony) فرق میکرد.
🔸شوخطبعی حالا یک معنای همدلانه، مدارا آمیز و خیرخواهانه داشت. جدای از این کاربرد، شوخطبعی در معنای زیاد جدی نگرفتن خود و داشتن دیدگاه شوخطبعانه به زندگی هم به کار میرفت. این تفاوت ظریف بین شوخطبعی و روشهای دیگر خندیدن، در نظریهی فروید هم نمود یافت. در واقع روانتحلیلگران، اولین گروهی بودند که به صورت علمی به شوخطبعی پرداختند.
📎📎📎
منبع:
(روانشناسی شوخطبعی. سعید بینیاز. صفحه ۱۲-۱۳)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#یادداشت_ها_و_مقالات
@tarzetanz
📝برشی از مقاله
«جایگاه طنز در سبک زندگی اهلبیت(علیهالسلام)»✍
#فصلنامه_علمی_پژوهشی_مطالعات_اسلام_و_روانشناسی
#مهدی_فدایی
#محمد_جواد_فلاح
🔸رشد فضایل اخلاقی🔹
در رویکردی مثبت به طنز، میتوان گفت که طنز در حالت آرمانی خود، حداقل حاوی یک ارزش اخلاقی و مذهبی است:
پرهیز از خودمحوری و نوعی از
خودگذشتگی؛ از دغدغههای شخصی فراتر رفتن و درک منافع دیگران. در هنگام شوخی و طنز؛ در واقع، انسان با غلبه بر عواطف خودمحورانهی خویش، کسب فضیلت میکند.
امام صادق (علیهالسلام) صحابی خویش را به شوخی و بذلهگویی با یکدیگر تشویق و در حقیقت آنها را دعوت میکند که به هیجانها، عواطف و نیازهای یکدیگر توجه کنند: امام جعفر صادق (علیهالسلام) فرمود: «چگونه است مزاح کردن شما با یکدیگر؟ عرض کردم: کم است. فرمود: چنین مکنید؛ زیرا با یکدیگر مزاح کردن از خوشخلقی است و به درستی که تو به واسطهی آن، سرور و شادی را بر برادرت داخل میکنی و هر آینه رسولخدا(صلیالله علیه و آله و سلم) با مرد مزاح میکرد و میخواست که او را شاد کند».
(کلینی، ۱۶۰۸ق، ج۲، ص۱۹۳)
توجه به هیجانها و عواطف دیگران، موجب میشود انسان در روابط اجتماعیاش خودمحورانه عمل نکند؛ این روش، به مرور زمان و با تکرار به ملکه تبدیل میشود و بهصورت فضیلت اخلاقی ایثار در رفتار با دیگران ظهور مییابد. در نگاه و مکتب الهی معصوم در نگاه مربی، یک شوخی ساده با مخاطب اثری عظیم دارد و میتواند موجب رشد فضایل اخلاقی در انسان شود. طنز و شوخی با دعوت انسان به دوری از عواطف خودمحورانه، فضایل دیگری همچون بردباری در هنگام خشم و پرهیز از تعصبهای قومیتی و نژادی را شکوفا میسازد. تحلیل این مسئله مجال دیگری میطلبد که از حوصلهی این مقاله خارج است.
🖇🖇🖇
منبع:
(فصلنامه علمی-پژوهشی مطالعات اسلام و روانشناسی.مهدی فدایی. محمدجواد فلاح. بهار و تابستان۱۳۹۴. صفحات۱۸۳-۱۹۸)
#تئوری_طنز
#طنز_و_دین
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#یادداشت_ها_و_مقالات
#روانشناسی_شوخطبعی
@tarzetanz
📚عوامل انتقالِ شناختی
از موقعیتهای جدی(آزاردهنده)😔
به موقعیتهای غیرجدی(خندهدار)☺️
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#دانیال_جعفری
گذر زمان به ما اجازه میدهد با آنچه بالقوه آزاردهنده است، بازی کنیم. ممکن است آنچه ما را سال گذشته یا حتی دیروز، سرگشته، ترسیده و خشمگین کرده اکنون اجزای داستانی خندهدار باشد. وقتی دوستان قدیمی یاد گذشته میکنند، در واقع، بسیاری از رخدادها که بیش از همه به آن میخندند در زمان خودشان بحران به حساب میآمدند. همانطور که استیو الن میگوید: «تراژدی، بهاضافهی زمان، مساوی است با کمدی.»
🔸🔸🔸
یک عامل دیگر در فاصلهگذاری کمیک، نقش فرد -یا نقش نداشتن فرد- در وضعیت بالقوه آزارنده است. اگر شما در وقت ناهار روی پیراهنتان مقداری سس گوجهفرنگی بریزید که شبیه سوراخ گلوله باشد، ممکن است برای من خندهدار باشد، ولی احتمالاً من کمتر با سس گوجهفرنگی روی پیراهن خودم به خنده میافتم. به گفتهی ویل راجرز « همهچیز خندهدار است اگر برای دیگری رخ بدهد.» نزد مل بروکس « تراژدی یعنی من انگشت خودم را ببُرم، کمدی یعنی تو داخل چاه بیفتی و بمیری».
🔸🔸🔸
اینها و دیگر پدیدههای روانشناختی ما را از اوضاعی که میتواند آزاردهنده باشد دور میکنند. آنها مشکلات را «زیبانمایی» میکنند تا ضربهی روانیای که بههمراه میآورند، به جای عواطف منفی، برایمان لذتبخش باشد.
📎📎📎
منبع:
(فلسفه طنز. جان موریل. محمود فرجامی-دانیال جعفری. صفحه ۱۰۶)
#فلسفه_طنز
#تئوری_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#دانیال_جعفری
#یادداشت_ها_و_مقالات
#روانشناسی_شوخطبعی
@tarzetanz
📖به چه میخندیم؟برگسون، فیلسوف هنر✏️
#هانری_برگسون
#عباس_باقری
#مهستی_بحرینی
در واقع، هنر برگسون در خنده مبتنی بر اثبات این نکته است که فرآیند «ایجاد خنده» نه تنها به صحنهی احتمالی برخوردی مضحک محدود نمیشود، بلکه دقیقاً امکان پدید آمدن یک هنر و حتی سلسلهای از هنرهایی را فراهم میسازد که ویژهی آدمی است. از سادهترین دستگاه خندهآور (آدمک فنری) گرفته تا «ظریفترین کمدی» که اوج آن در نظر او مرز مشترک با تراژدی دارد. (مردمگریز مولیر)
🔹🔹🔹
این حال ناشی از آن است که کمدی به درستی در تقاطع دو تصور کلی از هنر قرار دارد که هر دوی آنها از اهمیت بنیادی برخوردارند. در یکسو شگردهای خندهآوری را میبینیم که در خدمت «زندگی»اند؛ و در سوی دیگر، کاملاً برعکس، ماهیت عمیق و هنر وجود دارد که یکی از بخشهای مهم «خنده» آن را در تقابل با زندگی مشخص میکند و نیز از راه دریافت اشیا و موجودات واقعی، فردی و وابسته به زمان که ادراک عادی، مکانی، اجتماعی و زیستی ما آن را از نظرمان پنهان میدارد.
🔹🔹🔹
بنابراین کمدی هنری است که در آن مطالب مختلف و متضاد در بالاترین حد بههم آمیختهاند. کمدی اوج هنر عملی و اجتماعیِ کیفر دادن است، «اخلاقیات را اصلاح میکند» اما در عین حال میتواند جانب فرد، ترحم و آزادی را نگه دارد. مصداق آن کمدیهای برجستهی مولیر است که همزمان تیپهای کمیک و افراد رنجدیده را توصیف میکند...
🔗🔗🔗
منبع:
(خنده. هانری برگسون. مهستی بحرینی.صفحه ۱۷-۱۸)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#روانشناسی_شوخطبعی
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
@tarzetanz