eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
استناد بی‌ربطِ پیروان به مادر موسی (ع) برای اثبات ؛ هیچ تصریح یا اشاره‌ای بر تصدیق «رؤیای» مادر موسی (علیه‌السلام) نه در قرآن و نه در روایات نیست. اساسا سخنی از رؤیای مادر موسی(علیه‌السلام) در قرآن کریم نیست؛ تنها سخنی که در قرآن آمده است این است که «وأوحينا إلى أم موسى[قصص/7] ما به مادر موسی وحی نمودیم.». ؛ در مواجهه‌ی با اتباع احمد بصری (مدعی یمانی) وقتی دلیل گرایش به این شخص را می‌پرسیم، نهایت دلیلی که می‌توانند بیاورند، رؤیا است. البته هیچ دلیلی بر حجیت وجود ندارد یعنی اگر انسان رؤیایی ببیند چه صادقه و چه اضغاث احلام نیازی به پی‌گیری آن در بیداری نیست. حال وقتی که از اتباع احمد دلیل برای بودن می‌خواهیم به بعضی داستان‌ها اشاره می‌کنند. یکی از این داستان‌ها، ماجرای (علیه‌السلام) است. هیچ تصریح یا اشاره‌ای بر تصدیق «رؤیای» مادر موسی (علیه‌السلام) نه در و نه در نیست. اساسا سخنی از رؤیای مادر موسی(علیه‌السلام) در قرآن کریم نیست؛ تنها سخنی که در قرآن آمده است این است که «وأوحينا إلى أم موسى[قصص/7] ما به مادر موسی وحی نمودیم.». در جریان بحث با اتباع در موضوع رؤیا و حجیت آن در صفحه اینستاگرام (نقد احمدالحسن) شخصی گفت: خداوند چگونه به مادر موسی (علیه‌السلام) وحی کرد؟» : «این وحی نه وحی تشریعی است و نه وحی در خواب (که قبلا گفتیم مختص انبیاست)[2]؛ بلکه ندای در بود و الهام به و ارسال فردی دستور یافته از جانب خداوند. در آمده است: «امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: زمانی که مادر موسی، موسی (علیه‌السلام) را به دنیا آورد، به موسی (علیه‌السلام) نگاهی کرده و محزون و غمگین گشته و گفت: امروز تو را هم سر می‌بُرند؛ پس خداوند بر قلب او عطوفتی نمود و موکله‌ای برانگیخت و او به مادر موسی گفت: چه شده است که رنگت پریده؟ مادر موسی گفت: از سر بریده شدن فرزندم ترسانم؛ پس موکله گفت: نترس! را جز آن‌که دوست‌دارش است نمی‌بیند.»[1] تصریح کلام امام باقر (علیه‌السلام) است که وحی بر مادر موسی (علیه‌السلام) بواسطه الهام بر قلب و نزول موکله از سوی خداوند بوده و نه خواب و رؤیا. پس هیچ دلیلی در دست نیست که وحی به مادر حضرت موسی (علیه‌السلام) در خواب بوده باشد.[3] : [1]. تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، نشر دار السرور، ج2، ص 135. [2]. مراجعه کنید به «مقایسه خواب خود با رؤیای انبیاء!» [3]. فرقه احمد اسماعیل در بوته نمود و نقد، اکبر بیرامی، بی‌تا ، بی‌جا، ص 203. 🌐فرق و ادیان استان قم🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 🆔 @adyaneqom
به هنگام مطالعه‌ی آثار عرفان حلقه متوجه یک نکته‌ی ظریف و در عین حال می‌شویم. سرکرده این فرقه برای جذب حداکثری مخاطب می‌گوید: «درعرفان حلقه عوامل انسانی، کلیه‌ی خصوصیات فردی،شرایط جغرافیایی و اقلیمی، امکانات و توان‌های فردی و ... نقشی در ایجاد اتصال و دریافت‌های ماورایی ندارند. بنابراین موارد زیر هیچ گونه تاثیری استفاده از شبکه و دریافت‌ آگاهی‌های آن ندارد. جنسیت، سن، ملیت، استعداد، سواد، معلومات، تفکرات، اعتقادات، تجارب عرفانی و...»[1] راجع به همین موضوع با یکی از پیروان حلقه «8ahoo3143» در (عرفان‌های نوظهور) صورت دادم. پیرو عرفان حلقه مدعی بود «عرفان حلقه با همه‌ی سلایق سازگاری دارد! و بستگی به خود فرد دارد که به عرفان مورد نظر با چه دیدی نگاه کند!» : «مگر برای رسیدن به خدا نباید از مسیرهای مشخص شده توسط خدا و اولیاءش حرکت کرد؟ اگر قرار باشد مردم صرفاً با سلیقه‌ی شخصی طی طریق انجام بدهند، پس فلسفه‌ی بعثت انبیاء و ولایت ائمه (علیهم‌السلام)چگونه قابل توجیه است؟ و همه می‌دانیم که خداوند کار بیهوده و عبث انجام نمی‌دهد. البته این درست است که عرفان اسلامی دریایی است که هر کس به تناسب درک و فهم خودش از آن سیراب می‌شود، ولی این درک و فهم هر اندازه هم که باشد باید طبق اصول و شاخص‌های مشخص شده توسط خدا و معصومین(علیهم‌السلام) باشد. امام علی(علیه‌السلام) زمانی که عهده‌دار خلافت مسلمین شدند، کوهی از مشکلات و دشواری‌ها در برابر ایشان بود. و از مهم‌ترین آن‌ها، انحرافات و برداشت‌های سلیقه‌ای از دین و گزاره‌های دینی بود؛ و این همان چیزی بود که ائمه (علیهم السلام) تحت عنوان از آن یاد می کردند. گذشته‌ی از بدعتها و برداشت‌های عموم مردم، مشکل دیگر این بود که برخی از معلوم‌الحال نیز با وجود شاخص‌های تبیین شده توسط خدا و معصومین، احکام و آداب دینی را صرفاً بر اساس برداشت شخصی خود تفسیر می کردند. به همین خاطر امیرالمومنین (علیه‌السلام) به نقد این نگرش پرداخته و از اشتباهات دسته‌های مختلف اظهار شگفتی کرده و می‌فرماید: «... فَيَا عَجَباً! وَ مَا لِيَ لَا أَعْجَبُ مِنْ خَطَإِ هَذِهِ الْفِرَقِ عَلَى اخْتِلَافِ حُجَجِهَا فِي دِينِهَا، لَا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لَا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ وَ لَا يُؤْمِنُونَ بِغَيْبٍ وَ لَا يَعِفُّونَ عَنْ عَيْبٍ، يَعْمَلُونَ فِي الشُّبُهَاتِ وَ يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ، الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا و الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا، مَفْزَعُهُمْ فِي الْمُعْضِلَاتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُهِمَّاتِ عَلَى آرَائِهِمْ، كَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ قَدْ أَخَذَ مِنْهَا فِيمَا يَرَى بِعُرًى ثِقَاتٍ وَ أَسْبَابٍ مُحْكَمَاتٍ؛ در شگفتم از خطای گروه‌های پراکنده با دلایل مختلف که هر یک در خود دارند! نه گام بر جای گام پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌نهند و نه از رفتار جانشین او پیروی می‌کنند. نه به غیب ایمان می‌آورند و نه خود را از عیب برکنار می‌دارند. به شبهات عمل می‌کنند و در گرداب شهوات غوطه‌ور هستند. نیکی در نظرشان همان است که می‌پندارند و زشتی‌ها همان است که آن‌ها منکر هستند. در حل مشکلات به خود پناه می‌برند و در مبهمات تنها به رأی خود تکیه می‌کنند. گویا هر کدام و خویش می باشند که به دستگیرههای مطمئن و اسباب محکمی که خود باور دارند، چنگ می زنند.»[2] : «من، خدا را این چنین دوست می‌دارم؛ و نیازی به دیگر نظرات ندارم!» : «به همین خاطر است که حقیقتاً باید گفت: عرفان حلقه، صرفا یک برداشت سلیقه‌ای و در عین حال انحرافی از کمال است، که هیچ پشتوانه‌ی دینی، عقلی و منطقی ندارد.» : [1]. جزوه فرادرمانی، محمد علی طاهری، فایلpdf، بی‌تا، بی‌جا، ص 93. [2]. نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه88. 🌐فرق و ادیان استان قم🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyaneqom
عرفان موسوم به ، که سرکرده‌ی آن از حداقل سواد عرفانی و دینی بی‌بهره است، به پیروان خود چنین وانمود می‌کند که آموزه‌‌های او قرائتی امروزی از بوده و به همین خاطر نسل کنونی به راحتی می‌توانند از طریق این آموزه‌ها دین را بشناسند. هنگام گفتگو در صفحه‌ی (عرفان‌های نوظهور)، یکی از پیروان عرفان حلقه «ahoo3148» در طرفداری از می‌گفت: «زمانی که وارد این گروه شدم، یاد گرفتم که گذشت کنم؛ واین برای من لذت بخش بود. همچنین من یک مسلمان و بودم، پس چرا در این سال‌ها چیزی از دین یاد نگرفتم؟ به نظر من چون همه آموزه‌هایی که تا به الان یاد گرفته بودم بیشتر جنبه کمّی داشت تا کیفی!» در به ایشان گفتم: «ملاک کمی و کیفی بودن دین و آموزه‌های آن در نظر شما چیست؟ لطفا به این جمله جناب دقت کنید: «اگر نمازتان از سر و و معرفت نیست، بهتر است تا مدتی نخوانید و مقیم کوی دوست بمانید و به اصطلاح ترمز دستی را بکشید؛ بلکه بگذارید تا عاشق شوید و بعد نماز بخوانید...»[1] آیا این گفته‌ ایشان حرف دین است؟ یا نشانه کیفیت بالای دین داری!؟ البته این تنها یکی از ده‌ها است که در گفتههای طاهری وجود دارد. لطفا به این مثال دقت کنید؛ آیا یک شخصی که میخواهد رانندگی یاد بگیرد و یا در رانندگی خبره شود، می‌تواند مدتی رانندگی را ترک کند؟ آیا چنین چیزی عقلا و منطقاً می‌تواند تحقق پیدا کند؟ ما این همه درباره عواقب ترک نماز(به صورت عمدی) داریم، که همگی مطلق بیان شده‌اند. «مَن تَرَکَ صَلَاتَهُ حَتّى تَفُوته مِن غَیرِعُذرٍ فَقَد حَبِطَ عَمَلُه[2] کسى که نمازش را بدون عذر ترک کند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، تمامی عمل او نابود شده است.» دراین روایت و روایات مشابه آن هرگز گفته نشده که اگر نماز شما عاشقانه نبود، می‌ توانید مدتی کنید؛ و بعد از عاشق خدا شدن دوباره به نماز خواندن ادامه بدهید. بنابراین باید گفت: این هستند که با مهم نشان دادن آموزه‌های حلقه در میان پیروان این فرقه، به دنبال بزرگ نمایی دروغین و توهم گونه از این فرقه هستند. [1]. فایل صوتی محمدعلی‌طاهری در ترم دوم عرفان کیهانی. [2]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۳،. محمدی ری‌شهری. 🌐فرق و ادیان استان قم🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyaneqom
سردرگمی پیروان از جمله مطالبی که در آثار سرکرده عرفان حلقه مشاهده می‌شود، وجود حرف‌های تعجب‌آور و خنده‌داری است که ایشان به مخاطبان خود گفته است. این فرد در ترم دوم عرفان کیهانی می‌گوید:« کسانی که با دیدن پایان‌نامه دچار شدند، مثل نگاه به نور تند و نورجوش‌کاری که چشم برق زده و دچار آبریزش می‌شود، این به خاطر این ات که چون تشعشعاتی که در پایان نامه‌هاست، شما چشمتان به آن عادت ندارد!»[1] این متن در (عرفان‌های نوظهور) به صورت عکس نوشته و نقادانه منتشر شده بود. عده‌ای از پیروان حلقه با دیدن آن دست‌پاچه شده و دچار شدند. در همین خصوص کاربری با نام «hanasolei» با این عنوان پرسید: «منظور استاد از پایان‌نامه چه چیزی است؟» در جواب او یکی از مخالفین حلقه : «این حرف استاد شماست، از ما می‌پرسید؟!» جالب این‌جا بود که طرف مقابل در پاسخ گفت: «قطعاً این حرف مزخرف، فرموده استاد نیست!» بعد از صحبت‌های این دو نفر وارد بحث شدم و با گوش‌زد کردن آدرس و این مطلب، گفتم: «شما حلقه‌‌ای‌ها چرا این قدر متناقض حرف می‌زنید؟ چند لحظه‌ی قبل با یکی از دوستان شما «anshan3» راجع به همین موضوع صحبت می‌کردم، ولی ایشان منکر گفته‌شدن این مطلب از ناحیه نبودند؛ و فقط به دنبال پیدا کردن بود!» باید گفت: «متاسفانه شما حلقه‌ای‌ها به خاطر دفاع بی‌مورد و کورکورانه از طاهری، از حقیقت ماجرا مطَّلع نبوده و به همین خاطر دچار تناقض‌گویی و ایراد حرف‌های ضد و نقیض می‌شوید.» در پایان چند نکته را خاطر نشان کردم: : «حلقه‌ای‌ها هنگام پیدا نکردن توجیه برای دفاع صُوری از سخنان طاهری، دست به حاشیه‌سازی و طرح مطالب غیرمرتبط می‌کنند. همانند حمله به نظام و...» : «از دیگر شگردهای حلقه‌ای‌ها هنگام جواب نداشتن، دشنام دادن به طرف مقابل و تهدید کردن اوست.» : «حلقه‌‌ای‌ها هنگام جواب نداشتن، گردوخاک کرده وطرف مقابل را تهدید به ارائه کردن سند و... می‌کنند، ولی هنگام دادن سند هرگز از آن‌ها خبری نمی‌شود.» : [1]. جزوه ترم دوم عرفان کیهانی، محمدعلی طاهری، بی‌تا، بی‌جا، pdf، ص 184. 🌐فرق و ادیان استان قم🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyaneqom
مدعی دروغین با کمی تحقیق در کتب و منابع فرقه‌ها، جعل اصطلاح‌‌ های زیادی به چشم می‌خورد که وجه استدلالی پشت آن نیست. یکی از اصطلاحاتی که در فرقه (مدعی یمانی) ساخته و پرداخته شده است کلمه «نص تشخیصی» در انتصاب احمد بصری به عنوان خدا است. اما ما می‌دانیم که نص، حکمی است که از متن و ظاهر و برداشت می‌شود. اما لفظ «تشخیصی»، که این فرقه به کلمه «نص» اضافه کرده‌اند ظاهرا همان «نصب حجت الهی» است، که این مردود است. در بحث با یکی از اتباع این فرقه، گفت: «فارغ از بحث سید ، شما نظرتان را درباره‌ی ضرورت وجود نص تشخیصی در معرفی حجت‌های خدا بفرمایید.» گفتم: «می‌شود شما بفرمایید منظور از تشخیصی چیست؟» جواب داد: «همان تنصیب و معرفی. مثل این‌که (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امام (علیه‌السلام) را معرفی می‌کنند (نص مستقیم) و این‌که خود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با متون اهل کتاب احتجاج کردند و خودشان را معرفی کردند (نص غیر مستقیم).» گفتم: «ببینید من جوابم را به دو بخش تقسیم می‌کنم؛ : اگر منظور نصی است که توسط خداوند است و سپس شناساندن توسط حجت قبل است، بله ضرورتش وجود دارد. : اگر منظور شما در مورد«نص تشخیصی» نصب افراد توسط این نص است به طوری که مردم آن‌ها را فقط به وسیله‌ی این نص بشناسند و تشخیص دهند، خیر؛ لزومی ندارد. بلکه می‌تواند توسط دلایل دیگر مثل معجزه، علم و... شناخته و منصوب شود.» : «می‌شود یکی از دلیل برای حرفتان بیاورید؟» پیام دادم: «یکی از دلایل برای قسم اول، این است که و یک فیض معنوی از جانب خداوند است و بر اساس قاعده لطف چنین لطفی باید همیشگی باشد. و معرفی حجت هم از لوازم آن است که باید از طرف خداوند متعال صورت بگیرد. اما در مورد قسم دوم: روایاتی که در مورد نصب وجود دارد که حتما باید تشخیص فرد به صورت شناخت بعینه و یا به اشاره امام قبل باشد. «سألت أبا جعفر الباقر (علیه‌السلام) بم يعرف الامام؟ قال : بخصال : أولها نص من الله تبارك وتعالى عليه ، ونصبه علما للناس حتى يكون عليهم حجة لان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نصب عليا (علیه‌السلام) وعرفه الناس باسمه وعينه و كذلك الائمة : ينصب الاول الثاني ...[1] ابو جارود گفت: از حضرت امام محمد باقر (عليه‌السلام) پرسيدم، چگونه و به چه نشانی شناخته می‌‌شود؟ امام (علیه‌السلام) فرمود: با این خصال و ويژگي‌ها: نخستين آن‌ها نص خدای تبارک و تعالی است. و خدای عز و جل امام (علیه‌السلام) را مانند پرچمی در ميان مردم برمیافرازد تا نسبت به آنان اتمام کند. همان‌گونه که پيامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امام علی (علیه‌السلام) را به امامت مردم نصب کرد، و او را به نام و شخص به مردم شناسانيد و آن حضرت را به مقام امامت تعيين کرد. و همين‌گونه ائمه‌ی اطهار (عليهم‌السلام) در مورد امام پس از خود عمل می‌کنند، يعنی امام نخستين امام دوم را نصب و معين می‌‌کند و...» پس نص برای این‌که دقیق مشخص کند فرد را یا به قول شما «تشخیصی» باشد، حتما با نصب است آن‌هم توسط امام قبل صورت می‌گیرد. در نتیجه نص به خودی خود تشخیص شخص را برای ما نمی‌رساند.» : «پس فایده نص چیست؟ یعنی نص ارزشی ندارد؟ و حتما باید نصب باشد؟» جواب دادم: «چرا ارزش و فایده دارد، همین‌که مثلا در نص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است. امامان بعد از من تا قیامت 12 نفرند اولشان علی(علیه‌السلام) و آخرشان مهدی (عجل‌الله‌تعالی فرجه الشریف) است به ما اجمالا می‌فماند که 12 امام که اسامی آن‌ها چنین است وجود دارد ولی برای تشخیص مصداق، نص ساکت است.» ادامه دادم: «این‌که در بالا گفتید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با نص موجود در کتب و خودش را معرفی کرده و احتجاج کرده است درست نیست، بله پیامبر خویش را توسط آن نص معرفی کرده است و این صرفا یک ادعا است و هیچ وقت وی نفرمودند چون اسم من در کتب شماست به من ایمان بیاورید، بلکه حضرت خاتم (صلی‌الله‌علی‌وآله) با دلایل دیگر مثل علم، معجزه و.... به اثبات ادعای خود پرداختند.» : [1]. بحار الانوار، علامه مجلسی، دار الاحیاءالتراث العربی، ج 25، ص 141. 🌐کانال تخصصی فرق و ادیان🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyanuniv
احمد بن اسماعیل که از در عصر حاضر است، اهانت‌های زیادی به اهل‌بیت و جایگاه‌شان کرده است. یکی از جاهایی که احمد بصری به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) اهانت می‌کند، در کتاب متشابهات است؛ وی در این کتاب می‌گوید: «امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) دارای منیت و شرک است!» و حال آن‌که در آیات و روایت متواتر از طهارت (علیهم‌السلام) از هر شرکی صحبت به میان آمده است. خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.[احزاب/33] بی‌گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» حال یک سؤالی که باقی مانده، این‌است‌که دیگر چه مجالی برای اتباع احمد بصری بعد از این اهانت باقی می‌ماند؟ : [1]. متشابهات، احمد بصری، انتشارات انصار، بی‌تا، بی‌جا، ج4، ص 108. إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً. بی‌گمان. 🌐کانال تخصصی فرق و ادیان🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyanuniv
سرکرده فرقه ضاله عرفان حلقه است که مدعی درمان بیماری‌هاست. وی در کتاب خود مدعی است شدن افراد موجب زدگی می‌شود.[1] وقتی عکس بالا در اینستاگرام (نقد عرفان‌های نوظهور) به انتشار گذاشته شد، سیل به زیر این پست سرازیر شد و این‌که طاهری چنین چیزی نگفته است. شخصی از طرفداران این فرقه گفت: «کجا طاهری چنین حرفی را زده است؟ من صفحه 60 را دیدم چنین چیزی را ندیدم این دروغ هم هیچ، دروغ بعدی لطفا، گرچه شما یک مزدور هستید و هر چه به شما دیکته کنند همان را می‌گویید، اما خودتان تحقیق کنید.» : «این‌که مطالب ما همه دارای استناد به کتب، صوت‌ها یا فیلم‌های طاهری است و شاید انتشارات آن فرق می‌کند یا چاپ فرق می‌کند.» : «من از چند صفحه قبل نگاه کردم و اسکرین شات گرفتم و برای شما می‌فرستم، خودتان ببینید.» دادم: «می‌شود آن فایل PDF که از روی آن صحبت می‌کنید برای من بفرستید. وقتی فرستاد در چند صفحه قبل‌تر طاهری همین مطلب را گفته بود؛ و گفتم: عکس زیر را ببینید.» دیگری گفت: «درود دوست عزیز شما این‌جا در فضایی که به لطف کفار هم برای شما ایجاد شده که بدون سند و مدرک دیگران را تخریب کنید. در این پست تنها یک جمله کوتاه و منقطع از کتابی را برش دادید و می‌گویید؛ فلانی می‌گوید: عشق باعث آلودگی است و رفرنس هم می‌دید بعد که می‌فهمید آدرس اشتباه است و بعد آن‌را تغییر دادید. یک سؤال؛ من می‌گویم سرعت زیاد یکی از عوامل تصادف است آیا هرکس که سرعت زیاد رفت تصادف می‌کند؟ اصلا مگر شما ویروس اشتراکی را قبول دارید که به این مبحث ایراد می‌گیرید؟» دادم: «این‌که من به یک مطلب نقد دارم آیا باید آن را قبول داشته باشم یا ملتزم به او باشم؟ در ثانی؛ جواب شما در تغییر صفحه کتاب داده شده در بالا داده شد. ثالثا؛ شما که ما را به تحقیق دعوت می‌کنید، خودتان در این مورد تحقیق کرده‌اید؟ محمد علی طاهری موجودات غیر ارگانیک را به دو دسته تقسیم می‌کند؛ 1. نوع A : یا همان اجنه و شیاطین 2. نوع B: یا همان کالبد ذهنی؛ کالبد ذهنی یعنی روح انسان پس از مرگ (روح سرگردان) می‌باشد که بازهم اگر منظور کالبد ذهنی باشد در این‌جا اشکال وارد و قوی است و خلاف عقل است که روح شخص دیگر بتواند دخل تصرف کند. رابعا؛ اساسا در کجا ثابت شده است که عاشق شدن باعث ورود ویروس‌ها به این نحو به بدن انسان می‌شود؟ پس مثال تصادف شما از اساس باطل است.» : [1]. موجودات غیر ارگانیک، محمد علی طاهری، گریگور تاتواتسی، ارمنستان، ص 60. 🌐کانال تخصصی فرق و ادیان🌐 جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇 @adyanuniv
بهائیت و سوء استفاده از نویسندگان بهائی در تلاشند تا سرکرده خود را موعود "بودا" جلوه دهند. در این راستا یکی از نویسندگان قسمتی از کتاب را به این مضمون آورده است: «آناندا اشک‌های خود را پاک کرد و گفت: پس از تو، چه کسی ما را تعلیم می‌دهد؟ و وجود مبارک جواب می‌دهد: من اولین نیستم که روی زمین آمده‌ام و آخرین بودا هم نخواهم بود. یک وجود مقدس، او دیانت خود را به شما تعلیم خواهد داد... او معروف خواهد بود چون مینا، یعنی کسی که نامش خوبی است».[1] از این‌رو این نویسنده‌ی بهائی، پس از نقل عبارت فوق مدعی می‌شود: «این خبر در دو علامت با انطباق می‌کند. یک آن که بهاء در عربی به معنی پرتو، درخشندگی و جلال آمده است؛ علامت دیگر را می‌توان اضافه کرد، هرگاه در نظر بگیریم اسم مولودی بهاء، "حسینعلی" که قسمت اصلی "حسین" است... و کلمه حسین تصغیر حسن است و به معنی خوبی می‌باشد».[2] به این ادعای کذب؛ : درباره‌ی آئین اختلافاتی وجود دارد و اساساً عده‌ای آن را دینی الهی نمی‌شمرند و بودا را تنها یک متفکر می‌دانند.[3] بنابراین وقتی در آسمانی بودن اساس تردید است، دیگر دنبال کردن بشارت او چه سودی دارد؟! : بر فرض هم که پیامبری بودا و ادعای نویسنده‌ی بهائی را بپذیریم، احتمال تطبیق گفتار بودا بر تمام افرادی که نام حسن و حسین را داشته‌اند نیز وجود دارد. لذا با توجه به این که پیامبرخوانده‌ی به این گفتار بودا استنادی نکرده، تعیین او به عنوان مقصود بودا، امری دور از ذهن و بی‌دلیل است. البته احتمال کنایه‌ای بودن گفتار بودا نیز وجود دارد که در این صورت، دایره‌ی شمول آن نیز گسترده‌تر می‌شود. : [1]. بردلی هوکینز، آئین بودا، ص 245. [2]. مجله‌ی آهنگ بدیع، ارگان رسمی بهائیان ایران، شماره‌ی: 19، صص 272-266. [3]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: آيا بودا پيامبر بوده يا حكيم عارفي مثل حضرت لقمان؟ 🔰 @Adyanuniv
، شتر محشور می‌شود؟ یکی از ادعاهای احمد بصری (مدعی یمانی) این است که خود را همان حضرت صالح (علیه‌السلام) می‌داند. وقتی عکس بالا را در پیج (نقد احمدالحسن) گذاشته شد، سوالی مهم از اتباع وی که مدعی امامت و علم الهی است، پرسیده شد؛ «آیا احمد نمی‌داند که اهلبیت (علیهم‌السلام) چند حیوان محدود را در بهشت دارای جایگاه دانستند که یکی از آن‌ها شتر صالح است! امام صادق فرمودند: «فقط چهار حیوان در موجود می‌باشد؛ اولاغ بلعم بن باعور، شتر حضرت صالح (علیه‌السلام)، گرگ در داستان حضرت یوسف، سگ اصحاب کهف.»[1] در روایت دیگر حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز می‌فرمایند: «در آن روز قیامت هیچ کس سواره نیست جز چهارتن من، علی و فاطمه و صالح پیامبر خدا، اما من بر براق سوارم و اما دخترم فاطمه بر غضبا، ناقه من، سوار است واما صالح بر اشتر خدا که پی اش کردند، سوار است و اما علی بر اشتری از اشتران بهشت سوار است که مهار آن از یاقوت و دو زیور سبز رنگ بر آن آویزان است.»[2] حال آیا احمد در بهشت، شتر محشور می‌شود؟ یا وی ندارد و دروغ می‌گوید که امام است؟ اتباع احمد بصری تا قیامت فرصت دارند جواب این سؤال را بدهند.» : [1]. بحارالانوار، علامه مجلسی، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، ج 8، ص 195. [2]. خصال، شیخ صدوق، نشر صدوق، تهران، ص 204. 🔰 @Adyanuniv