eitaa logo
برشی از یک کتاب
4.4هزار دنبال‌کننده
202 عکس
41 ویدیو
2 فایل
ارتباط با من : @Ammar12 تبادل و تبلیغ : @Mohajer1214 _ هدف، ارائه طریق و الگوست _ با #ایتا و #تلگرام کسی فیلسوف نمی‌شود _ باید کتاب خواند... کتابِ خوب
مشاهده در ایتا
دانلود
✂️ برشی از یک کتاب معنایی بیش از یک دارد جهاد در حقیقت بیانگر یک تلاش فوق العاده برای نمودن ، اخلاق و جسم است . اگر منظور قرآن صرفاً جنگ و خونریزی بود می‌توانست از لغاتی مانند (جنگ) ، (نبرد تن به تن) ، (نبرد) یا قتال(کشتن) استفاده نماید . در حالی که از جهاد با معنای عمیق تری استفاده می کند . جهاد جزو پنج اصل اول اسلام(اصول دین)قرار ندارد و بر تصور غرب جزو اصلی دین نیز به شمار نمی‌رود ولی به عنوان وظیفه ای برای مسلمانان جهت بهبود کلیه شئون زندگی خود تلقی می گردد تا با تلاش و کوشش سعی در ایجاد جامعه‌ای با و در رفتار و گفتار بنماید . حدیث معروف از محمد پس از بازگشت از یک جنگ چنین نقل می‌کند : ما حالا از (کوچکتر) به (بزرگتر) می رسیم سخت ترین و بحرانی ترین وظیفه یک مسلمان پیروزی بر نفس اماره(زیاده خواه) و جدال با وسوسه های شیطانیِ درون خود و اجتماع است . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۲۵۶ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب از بالغه خداوند است که همه چیز در جهان در سر جای خود قرار داشته و به جای هرج و مرج و به هم ریختگی ، یک درست بر جهان حاکم است . اگر مسلمانان نیز همهٔ کارها را به خدا واگذارند ، خواهند دید که زندگانی شخصی آنها تصفیه و منزه گردیده و به یک تعادل نسبی می رسد . همه مخلوقات مسلمان هستند ، منتهی مسلمانانی که خودشان خداوند را انتخاب نکرده اند ، بلکه بر اساس یک نظام روحانی همگون در مقابل خداوند تسلیم می باشند . اما تنها مخلوقی است که آزادی دارد . او می تواند داوطلبانه را انتخاب کند و زندگانی خود را با سرشت الهی جهان همساز و همگون نماید . او در حقیقت تسلیم دستورات یک نمی شود ، بلکه تابع اصول طبیعی و درستی می گردد که نظم جهان آفرینش بر آن استوار است . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۱۴۲ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب محمد سعی کرده‌اند را به عنوان عامل خودخواهی مردان مسلمان معرفی نمایند ؛ اما اگر توجه شود ، در حقیقت برای بیشتر مردان در نظر گرفته است بلکه قسمتی از اجتماعی روزگار خود بوده است . دغدغه خاطر همیشگی محمد از شروع ماموریتش بود ؛ حال به دلیل بی سرپرست شدن خانوادۀ کشته‌شدگانِ اُحد این مشکل خود را بیش از پیش نمایان گر ساخته بود . مردانِ کشته شده ، تنها بیوه به جای نگذاشته بودند . بلکه فرزند ،خواهر ، برادر و سایر بستگانِ تحت سرپرستی آنان نیز نیاز به حمایت داشتند این سرپرستان جدید امکان داشت که در مورد محافظت عادلانه رفتار نکنند . همچنین به نظر می رسید که نسبت به در عربستان بسیار بود ، در نتیجه مازاد زنانِ ازدواج نکرده به حالت بدی منحرف می گردیدند . قرآن به این مسئله بسیار اهمیت داده و در نتیجه چاره آن را در چند زنی مردان می بیند این دستور به دخترانی که یتیم شده اند اجازه ازدواج و داشتن شوهر و سرپرست می دهد . اما بر این است که مرد در صورتی بیشتر از یک زن میتواند اختیار کند که را در مورد همه ی آنها یکسان رعایت کند . همچنین اصرار دارد که هیچ دختر یتیمی بر خلاف خواست خود نبایستی به عقد سرپرست خود در آید در حالی که تا قبل از این دستور ،دختران یتیم جزو سرپرستان خود محسوب می شدند . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۲۹۱ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب منتقدین غربی اغلب را به خاطر برخوردی که با دارد مورد سرزنش قرار داده اند . آنها این روش را غیر دیده اند ، در حالی که بزرگ ترین قلبی پیامبر بود . ضمناً حق برابری زن در مورد ارث و اینکه او نصف برادرش( که برای ازدواج باید مهریه پرداخت نماید) ارث‌ می برد مورد انتقاد قرار گرفته است . همچنین در مورد شهادت در امر قضاوت باز هم حق او نصف حق مرد است. در با قرن بیستم زمانی که ما شاهدیم هنوز ، زنان برای تساوی حقوق خود می جنگند ، قوانین قرآنی بسیار دور اندیشانه و پیشگیرانه به نظر می‌رسد اما مطمئناً برای عربستان قرن هفتم کاملاً انقلابی بوده است . باید به خاطر بیاوریم که زنان در آن مقطع چگونه زندگی می نمودند در حالی که نوزادان دختر زنده به گور شده و زن از هیچ حقوق اولیه برخوردار نبوده و در حکم به شمار می‌آمد ، زنان مانند بردگان جزو طبقه پست اجتماعی محسوب می شدند از هیچ حق حیات قانونی بهره مند نبودند در این چنین دنیایی بَدوی آنچه محمد برای زنان آورد خارق العاده و خارج از تصور بود . ایده متعالی سهم الارث داشتن برای زنان یا حق شهادت بسیار عجیب به نظر می رسید که بهتر است به خاطر بیاوریم که زنان در تا قرن نوزدهم از حقی برخوردار و پس از آن نیز کفه ترازوی قانون شدیداً به طرف حقوق مردان سنگینی میکرد . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۲۹۲ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب در عربستان قرن هفتم که مردان ازدواج با هر تعداد زن را داشتند قانون چهار زن در حقیقت نوعی به شمار می‌آمد و نه فتوایی برای به حقوق زنان . قرآن بلافاصله در مورد این قانون فرمان خاصی را صادر می‌کند که باید بسیار جدی گرفته شود ؛ اگر مرد مطمئن که می تواند حقوق تمام زنان را به طور و در جوانب و برقرار نماید نباید بیش از یک زن اختیار کند . قانون اسلام بر این اساس بنا شده است : یک مرد باید وقت را به طور بین زنان خود تقسیم نماید ، از لحاظ مالی و قانونی همه را یکسان محسوب نماید و از لحاظ روحی و نیز آنان احساس نکنند که هیچ کدام بر دیگری ترجیح دارند . در دنیای اسلام به طور گسترده همه متفق القول هستند که هیچ انسانی نمی‌تواند این ضوابط قرآنی را کاملاً رعایت کند و امکان ندارد که چنین مساواتی بین چند زن برقرار ساخت . بنابراین یک مرد نمی‌تواند بیش از یک زن داشته باشد . در سایر کشورهایی هم که مسئله چند همسری ممنوع گردیده است ، اگر به درستی دقت نماییم در می یابیم که این قوانین توسط دین اصلاح شده و نه توسط (بی دینی) . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۲۹۳ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب طی قرن ها در غرب ، ما سعی کرده ایم از محمد چهره ی مردی خشن ، جنگجویی بی رحم و سیاستمداری خودخواه را بسازیم . در صورتی که او مردی بسیار و بود . او به قدری رئوف و مهربان بود که حتی از آزار حیوانات هم ابا داشت . روزی گربه ای بر روی عبای او خوابیده بود ، او از برداشتن عبای خود صرف نظر کرد تا مبادا گربه از خواب بیدار شود . گفته می شود یکی از روش هایی که می توان را با آن سنجید ، رفتاری است که مردمان آن جامعه با می کنند ... در دوران جاهلیت ، اعراب از آزردن حیوانات لذت می بردند ، آنان گوشت حیوانات را در حالی که هنوز زنده بودند از بدن آنها بریده و می خوردند یا حلقه های فلزی به گردن شتران خود می بستند . محمد هر گونه بدرفتاری با حیوانات یا جنگ انداختن بین آنان را ممنوع ساخت . در یکی از روایات به نقل از پیامبر آمده است : مردی که سگ تشنهٔ خود را در یک روز داغ آب دهد به بهشت می رود و زنی که گربه ی خود را تا حد مرگ گرسنه نگاه دارد به جهنم می رود . حفظ این روایات نشان دهنده ی ارزش بالایی است که مسلمانان برای رفتار های انسانی و الهی پیامبر خود قائل هستند . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۳۵۹ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
صفحه شخصی حقیر رو در اینستاگرام دنبال کنید : saeidghorbani110 https://www.instagram.com/saeidghorbani110?r=nametag
✂️ برشی از یک کتاب پیروان حقوق زن و مرد در غرب نیز بد نیست بدانند که قوانینی به مراتب سخت تر و محدودکننده تر از این را در مورد زنان اعمال نموده است . با جنس مؤنث بسیار جنون آمیز بود ، زیرا کاملاً موجودیت زن را رد می نمود ، که نظری منحصر به فرد بوده و چنین برخوردی را نه در دین اسلام و نه در یهودیت می توان یافت . به هیچ وجه منصفانه نیست که محمد و اسلام را به خاطر بدرفتاری و بی ارزش شمردن زنان محکوم نماییم . اگر امروز بعضی از ارزشهایی را که به عنوان آزادی به او پیشنهاد می شود ردّ می نماید ، نه به خاطر تعصب جاهلانه ی اوست ، بلکه به این دلیل است که در مورد روابط زن و مرد به گمراهی و بی هویتی دچار گردیده است . ما در حالی آزادی زن و مرد را بر زبان می آوریم که در ، فیلمهای ، مجله های و مجالس عیش و عشرت از چهره ای برده وار و بی ارزش ساخته ایم . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۳۷۱ ✂️ برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب در حقیقت ، دینِ و و حقیقت بینی است که هوش و تفکر و پیام وحی الهی را به طور هماهنگ و در کنار هم عامل و موفقیت انسان ها می بیند . در سال ۶۳۲ ، به نظر می رسید که خواست خداوند تقریباً در سراسر عربستان ابلاغ و پیاده گردیده است . بر خلاف پیامبران قبلی ، محمد سعی ننمود تا فقط و فعلی انسان ها را به طور انفرادی ارتقا و بهبود بخشد . او در کنار این امر مهم ، در توسعه ی جامعه ای کوشید تا در آن و و روابط برادرانه ی افراد در کنار هم قرار گیرد . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۳۹۴ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب درست است که محمد به گفته ی قرآن ، بشری مانند آنها بوده ، اما طی قرن ها به ارزش های ارائه شده از جانب او افزوده شده و در حال حاضر این گفته به این صورت تغییر یافته است : بله ، محمد نیز بشری مانند ما بوده ، اما مانند گرانبها در میان سنگ های دیگر . سنگ کدر و سنگین است ، در حالی که دُرّ درخشنده و تابناک است ، و تابناکی آن میسر نمی گردد مگر آن که آنقدر از درون پاک و خالص باشد که هر نوری را منعکس نماید . نیز برای مسلمانان است مانند تمام نشان های طبیعی که خداوند در قرآن به مسلمانان سفارش می نماید تا از آن نشان ها درس بیاموزند . مأموریت پیامبری او از یک حرکت روحانی بود ، که نه تنها از حاکمیت خداوند بر جهان خبر می داد ، بلکه نمایشی از تسلیم بلاشرط انسان در مقابل پروردگار بود . بر خلاف سر سپردگی مسیحیان به عیسی ، سرسپردگی مسلمانان به محمد مسأله تعهد به یک شخص یا یک چهره ی تاریخی نبود ، بلکه تعهد به یک نشان مقدس الهی است که مانند یک اثر هنری بی نظیر ، زندگی انسان را نورانی کرده و به وسیله ی آن و با هدایت به ماورای حقیقتِ وجود ، معنای جدیدی از زندگانی تصویر می شود . بنابراین نمایشی از یک است ، الگویی اصلی برای رسیدن به . 📚 محمد ، کارن آرمسترانگ ، ص ۴۱۳ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
سلام علیکم و رحمة الله ✋ ، ضمن تشکر از همراهی دوستان با کانال برشی از یک کتاب ، ان شاء الله از فردا برش های کتاب اثر را در کانال منتشر میکنیم . دوستان اگر انتقاد یا پیشنهادی دارین در رابطه با کانال از طریق شناسه @Ammar12 در خدمت دوستان هستیم .
✂️ برشی از یک کتاب در جلسه گفتگو با آقای ژان کریستف ، روزنامه نگار نشریه (ل کروآ) نیز که از دیانت و مسیحیت و اسلام سخن می گفت ، نام یکی از پژوهشگران به میان آمد . آقای هم فرانسوی است . اما علیرغم اینهمه هیبت و هیمنه و هیأتی که از لائیسیته و حتی مدرنیته در دیده ها نشسته و کاسه چشم ها را پر کرده است ، استقلال رأی نشان داد و راه خود را رفت . روژه گارودی نه از غربی ها و منادیان تمدن و دمکراسی و نه از شرقی ها و مدعیان اسلام و دیانت ، هیچ اصل و اساسی را و یا و قبول نکرد . عقل و عشق را مستقلاً میدان داد و البته سخنِ همگان غربیان و شرقیان را نیز خوب گوش کرد . در نهایت به اینجا رسید که محمد(ص) ادامه دهنده و تکامل دهنده راه مسیح(ع) بوده است و به همان جا رسید که مولانا بیش از هفتصد سال پیش گفت : نام احمد نام جمله انبیاست ، چون که صد آمد نود هم پیش ماست . 📚 اخلاق پیامبر و اخلاق ما ، جلال رفیع ، ص ۴۵ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب گفتم انجیل را خوانده اید ؟ اینجا دارید ؟ من نیز قرآن محمد را نشانتان می دهم . قرآن دارای ۱۱۴ قسمت(سوره) است . محمد در تمام این سوره های قرآنی به جز یک استثنا ، آیات الهی را آغاز نمی کند مگر اینکه در اولین قدم از و و عشق ورزی و و ، سخن می‌گوید و آنگاه به موضوعات دیگر می پردازد . گمان نمی‌کنم در چنین چیزی اتفاق افتاده باشد ؟ کسی که در هر سوره با مهر و محبت آغاز می‌شود علی القاعده باید چه نوع روحیه ای بر وجودش حاکم باشد ؟ خدای محمد بیش از هزار دارد . اما محمد در آغاز هر سورهٔ هر فصل از کتاب الهی اش فقط دو صفت رحیم بودن و رحمان بودن را تکرار می کند . به نظر شما این حرکت نمی تواند باشد ؟ 📚 اخلاق پیامبر و اخلاق ما ، جلال رفیع ، ص ۴۶ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
سلام علیکم و رحمه الله ✋ دوستان بزرگوار با توجه به نزدیک بودن و و بحث در این مورد از امروز تصمیم داریم کتاب اثر ارزشمند مرحوم رو به اشتراک بزاریم . از همراهان عزیز درخواست میکنیم مباحث پیش رو را به و با ظرافت دنبال نمایند و در نشر مطالب ما رو یاری کنند .
✂️ برشی از یک کتاب داستان و تاریخ غدیر ، از عظمت غدیر و و ریشه‌ای بودن این مسئله خبر می‌دهد . رسول در آن هنگام و در زیر آن آفتاب سوزان ، آن همه جمعیت را برای چه نگه می دارد و چه پیامی برای آنها دارد ؟ باید این پیام اساسی‌ترین پیام او باشد و بزرگترین او ، چون او برای هیچ یک از پایه های دین خود اینگونه دعوت نکرد و اینگونه مردم را گرد نیاورد . باید این مسئله را تحلیل کرد و توضیح داد که : 🔹ولایت چیست ؟ 🔸چه زیربناها و پایه‌هایی دارد ؟ 🔹و چه ضرورتی ؟ 🔸هدف این ولایت و رهبری چیست ؟ 🔹رسول برای این ولایت و رهبری چه گام‌هایی برداشته ؟ باشد در این تحلیل ، عمق پیام رسول ، که شیعه را بپاداشت و تاریخ او را به خون کشید ، لمس شود و احساس شود تا آنها که در راهند ، بیشتر بتازند و آنها که سنگ راهند به خود آیند ، مباد که نردبان دزد باشند و صندوق نسوز استعمار ، که ، صندوق نسوزِ است . 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۹ و ۱۰ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب هر کس با هر و عقیده ای ، می تواند علی باشد . در علی ، علم و عشق ، تدبیر و شمشیر ، حریّت و عبودیت ، نجوای دل و آتش سخن ، زمزمه شب و فریاد روز ، قدرت و عزت و تواضع و ذلت ، نرمش و آشنایی و خشونت و پایداری ، در علی این همه هست و این همه بخاطر است و برای اوست و این است که همهٔ او دوست داشتنی است و حتی در دل شیفتهٔ اوست و در شیدای او . ، نه علی را دوست داشتن که علی را دوست داشتن است . 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۱ و ۱۲ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب ، علی را گرفتن و از و و جلوها بریدن است . و این ولایت است و دنبالهٔ ، آن هم توحیدی در ، در و در و در ؛ که توحید در درونِ انسان ، هواها و حرفها و جلوه ها را می شکند ؛ هواهای دل و حرفهای خلق و جلوه های دنیا را . و در طاغوت ها را کنار می ریزد و در هستی خدایان و بت ها را . در این حد ، جز خدا کسی را حاکم نمی گیرد . جز چیزی او را نمی دهد . هیچ قدرت و ثروت و جلوه‌ای در روح او موجی نمی‌آورد و هیچ او را از جا نمی کند جز دستور حق و امرِ الله ، از هر زبانی که این دستور برخیزد و از هر راهی که این امر برسد . و هنگامی که روحی به آزادی رسید و جز امر حق امری نداشت و جز خواست او خواهشی نداشت ، این روح به ولایت می‌رسد و به سرپرستی می‌رسد و دستور او و حتی نگاه او در دل های موحدِ عاشق حرکت می آفریند . و این است که به ولایت رسید و به رسید ؛ که 🔹النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ🔸 و این است که علی به ولایت می رسد ؛ که 🔹مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ🔸 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۲ و ۱۳ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب یعنی علی را و او را و این ولایت و سرپرستی است که و و و ... از آن بهره ای ندارند ، که حاکم در آن ها و در آن ها امر علی و دستور علی(نیست) که و حرف ها و جلوه ها در آن ها حکومت دارند . معاویه گرچه علی را دوست دارد ، ولی را از علی خواهان است و دوستدار آن است . و احمد حنبل گرچه برای علی شعر می سراید اما حکومت دیگری را بر عهده دارد . و جُرج جُرداق گرچه از علی می نویسد ، اما برای علی نمی نویسد ؛ که دیگر دارد و عاطفه ای فقط او را به چرخ انداخته است . اما مالک ؟ این مالک است که ولایت علی را به عهده دارد و این بار گران را به آسانی می کشد . مالک چند سال برای نابودی معاویه رنج کشیده و کوشش کرده است . و فامیل و قبیله اش را به کشیده ، شب ها و روز ها را بر روی لبه تیغ و سرِ نیزه ها گذرانده و شمشیر زده تا این که لشگر شام را عقب رانده و معاویه را به حرکت وادار کرده و در بیرون از خیمه آمادهٔ فرار نموده ، هان چیزی نمانده تا این بشکند و این بمیرد و یا فراری شود و مالک به هدف نهایی ، به پیروزی محبوب دست بیابد و در میانِ قومش و در میان تمام مردم به بزرگی معرفی شود و بر رقیب خودش ، اشعث و بر قبیلۀ رقیبش ، کِنده ، پیروز شود . درست در این هنگام ، علی او را می خواند ، علی او را می طلبد . علی می گوید که . و این از سخت تر و این از مرگ جانکاه تر است . 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۴ و ۱۵ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب یک ، مخالفت یک ، مخالفت با یک و گذشتن از حرف های ، مخالفت با یک از جلوه های ما را می شکند ، ما را از پای در می آورد . ما از راه حق با یک حرف با یک با یک باز می گردیم و اما ؟ و اما مالک ؟ او از تمام هوا های چند ساله و تمام حرف های تمامِ مردها و زنهای عرب و از زمزمۀ خفیفِ زبان ها بر سر راه مردان فاتح و از نگاه‌های شیفتۀ سردارانِ پیروز و از جلوه های ، از این همه می گذرد و باز می‌گردد و به علی این سرپرستِ ملحق می‌شود . چرا ؟ چون در مالک دیگر هواها و غریزه ها ، حرف ها و زمزمه های زنهای عرب ، جلوه‌های پر رنگ و برق دنیا حاکم نیست ، اینها کوچکتر از این هستند که در روح بزرگ مالک موجی و حرکتی ایجاد کنند . این بادهای بی رمق بیچاره تر از این است که در این دریای بزرگ طوفانی به پا کند . مالک از هوا ها از حرف‌ها از جلوه های دنیا بزرگتر است و عظمت او اسیر این حقارت ها نیست او در سطح نیست او انسانی است که در حد زندگی می‌کند و زندگی و مرگ او با این می‌خواند ، او کوه است از طوفان نمی‌لرزد ، او کاه نیست تا با نسیمی از دهنی زیر رو شود . به رسیده و از نعمت ولایت برخوردار است . نشستن و ایستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت کنترل می‌شود نه از طرف هوا ها و حرف ها و جلوه ها مالک این را یافته که علی این و این ، بیش از مالک به مالک علاقه دارد و از مالک از و مالک آگاهی دارد و بیشتر از مالک به منافع او می اندیشد و بهتر به منافع او می‌اندیشد ؛ پس دیگر جای درنگ نیست و جای سرکشی نیست که سرکشی ها حماقت های زیان آوری بیش نیستند . جای است و و پیروی و و دنباله روی ‌. 📚 غدیر ، علی صفائی حائری ، ص ۱۵ و ۱۶ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب مگر نه این است که می میریم ؟ پس بگذار را انتخاب کنیم که زندگی‌هایی را کند و بهره هایی بیاورد . مگر نه این است که ما از کسی ، چیزی می کنیم ، پس بگذار اطاعت از و باشد . و ، اطاعت را ، را به دنبال می کشید و مالک می‌دانست که ولی بیش از خود او ، او را دوست دارد . من به خودم ، علاقه مالک به خودش ، یک علاقه است و علاقه علی ، علاقه‌ای از روی است . مالک خودش را برای می خواهد و علی مالک را برای می خواهد و علاقه ها به همان اندازه است که علاقه ها با هم تفاوت دارند . و آنها می دانستند و مالک می دانست که بیش از او به او دارد . آخر دید ما است ، خیلی که ببیند بیش از این گذرگاه هستی ؛ این محدوده ۷۰ ساله و این فرصت از زمان را نمی بیند ، از ، از عوامل بر تمام ، آگاهی ندارد و چه بسا که آنچه در این محدوده و در این ۷۰ سال مفید باشد ، در مجموعهٔ حیات ها و زندگانی های ما جز چیزی نداشته باشد . ضرر یا نفع یک پدیده را به یک روز و دو روز آن کشف نمی‌کنند . چه بسا یک دارو ، یک غذا ، یک سیگار ، که امروز در من شور و حال خوشی هم بیاورد اما در مجموعهٔ عمر من به ضرر و زیان بینجامد . 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۷ و ۱۸ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب انسان پس از گسترش دانش هایش اگر چیزی را به دست بیاورد و چیزی را کشف کند ، همان‌هایی است که تجربه اش کرده و با آن روبرو بوده است و چه بسیار عوالمی که هنوز به آن نرسیده ایم و تجربه اش نکرده‌ایم و چه بسیار مراحلی که هنوز از آن بی‌خبریم و غافلیم . و به خاطر این در و این در است که به سوی خدا می شتابد و از او می پرسد و از او می پذیرد . که به هستی آگاه است ؛ از تمام نفع ها و ضررها و از تمام اثر ها ؛ اثر یک غذا بر تمام سلول ها ، آن هم نه در یک سال و دو سال و هفتاد سال و در این محدودهٔ هستی و در این عالم ؛ که در تمام طول راه ، تا بینهایت . هنگامی که را رفت ، آنگاه می‌یابد که اثر یک ، اثر یک ، اثر یک ، بر تمام هستی و بر تمام عوالم تا چه اندازه بوده است و آنگاه می یابد که چقدر بر اثر بی توجهی و سرکشی ضرر کرده و زیان دیده است ... اما امروز خیلی هم که دوربین به دست بگیرد و از وسایل علمی اش کمک بستاند بیش از این محوطه ، بیش از این عالم را نمی‌بیند و نمی یابد و تجربه نمی کند . از این رو از آنچه از عوالم بعد می گذرد و از آنچه یک نگاه و یک لبخند و یک غذا و یک مشروب به دنبال می آورد نه در این محدوده بلکه در آن وسعت و در آن مرحله بیگانه است . این پیداست که ناچار با آشنا می‌شود و از خدا مدد می گیرد و خدا روح هایی را از جدا کرده و به رسانده و او دل‌هایی را با و با همراه نموده و او برای آنها از تمام هستی حکایت کرده و بر طبق قانون هایی که بر تمام هستی در تمام راهِ انسان هستند ، قانون‌هایی گذاشته و دستورهایی داده و به آنها سپرده است . 📚غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۹ و ۲۰ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب که این همه را یافته ، سرسپردهٔ روحِ می شود و او را به عهده می‌گیرد . و این ولایت و سرسپردگی است که بر اساس همین و و استوار است . و این ولایت است که ادامهٔ است و این ولایت است که آن همه فداکاری و از خودگذشتگی و تسلیم را به دنبال می آورد و بر اساس این ولایت است که مالک طرز و بیدار شدن و خوردن و آشامیدن و رفتن و آمدن و نگاه کردن و نشستن و ایستادن و مسافرت کردن و معاشرت کردن و و و تمام و و خود را از می پرسد و از او می گیرد و همانطور که من وقتی می یابم که فلان ، و دارد تمام اجزای ماشین را تحت او می‌گذارم و تمام مسایل را از او می پرسم و از او می گیرم . آنها که را کردند ، آنهایی هستند که یافتند ماشین پیچیدهٔ آنها را و بهتر از خود آنها رهبری می کند و در این راهِ شلوغِ هستی ، که و انسان غوغایی به پا کرده ، او بهتر انسان را به مقصد می رساند و نجات می دهد . 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۲۰ و ۲۱ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب توضیح این و سرسپردگی در همین نهفته است . وجود ما ، جسم ما ، جان ما ، برای خداست و از اوست . هر کس که این‌ها را به کار بگیرد در اینها دارد و همین است که رسول خدا و پیشوایان دارند به تصرف در ما ، سزاوارتر از ما هستند . و همین است که پدر بر فرزند و بر اموال فرزند ولایت دارد و حق تصرف دارد . و در این هنگام و پس از آن همه توضیح می توانم بگویم که چرا ولایت بزرگترین نعمت هاست و بالاترین نعمت هاست و به تعبیر قرآن متمم نعمت هاست ؛ چون این مقام ولایت است که نعمت ها را به کار می‌گیرد و به جریان می‌اندازد و این مقام ولایت است که تمام استعدادها را شکافته می کند و بارور می نماید ، درست مثل اینکه من یک کارخانهٔ بزرگ وسیع را دارا باشم اما از طرز کار و طرز بهره برداری از آن بی خبر باشم . این کارخانه که می‌تواند در روز بی نهایت به من سود برساند ، بر اثر نبود و جهالت من ، یک بار سنگین می‌شود که به مرور زمان مرا از پای در می آورد و خودش هم می پوسد و هدر می شود . یک مهندس آگاه و مهربان این کارخانهٔ وسیع و عظیم است . بدون او این همه نعمت ، این همه استعداد ، راکد می‌ماند و حتی به هدر می‌رود و ضایع می گردد . و اوست که نعمت های نهفته و سودهای پیچیده در کارخانه را آشکار می‌کند و به جریان می‌اندازد و این ولایت متمم آن همه سرمایه و آن همه نعمت است . 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۲۱ و ۲۲ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب این است که بشر را بیرون ریخت و خُلق کریمه و استعدادهای خوب او را شکوفا کرد و از بشر ، بیرون کشید و او را از ، از ظلمت دنیا ، از و حرف ها و جلوه های پوچ به سوی نور هستی هدایت کرد . انسانی که دیگر در سطح و حرف‌ها و محدود ها زندگی نمی‌کرد و با این معیارهای کم و کوتاه اندازه نمی‌گرفت . و یعنی همین ، یعنی در سطح زندگی کردن ؛ چون این حیوان است که تمام مسائلش با غرایزش حل و فصل می‌شود ، و حتی و و و را با غریزه تامین می‌کند . آن نظم و رفاه و عدالتی که در حاکم است ، هنوز در جامعهٔ انسانی در شکل های مختلف کمونیستی و سرمایه داریش ، حکومت نکرده و نمی کند ، مگر هنگامی که بشر از اسارت ها ، از ظلمات ، از هواها ، و حرف ها و جلوه ها آزاد شود و به عظمتی دست یابد که این حقارت ها او را در خود نگیرند . و مگر هنگامی که . و در این حد ، که هیچ ، حتی و هم ، رخ می نماید و آشکار می شود . و این است که ، آنهایی که از و از و را می خواهند ، باید به رو بیاورند و از این جام سیراب شوند . 📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۲۳ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✋صفحه شخصی حقیر رو در اینستاگرام دنبال کنید : saeidghorbani110 https://www.instagram.com/saeidghorbani110?r=nametag