آیات و روایات اجتماعی
💠 نقش عمل در ساخت انسان ➕ترجمه: (11) کسانی که همواره روز جزا را #تکذیب میکنند. (12) آن را کسی تکذیب
🔺 يك #آدم_باتقوا تا زمانیکه كه باتقواست و با اصول تقوا فكر میكند، عملى كه از او سر میزند نیز متناسب با اوست.
حالا اين شخص باتقوا در يك شرايطى قرار میگيرد كه #فكر_گناه در او پيدا میشود، بعد برخلاف مقتضاى تقوايش، گناهى مرتكب میشود.
🔺اين #گناه، او را به همان حالت اول باقى نمیگذارد و او ديگر آن آدمِ اول نيست،
چون وقتى انسان عملى را مرتكب میشود، #انديشه آن عمل در روحش پيدا میشود، تصور آن عمل و #غايت آن عمل براى او پيدا میشود،
يعنى روحش با عمل، نوعى #اتحاد پيدا میكند.
🔺اين است كه بعد از آنكه عمل پايان يافت، اثرى از آن فعل، در روح انسان باقى میماند.
آقاى #خمينى در درس اخلاق شان، یکی از مبناهایی که هميشه بر آن تكيه میكردند، همين مسأله اثر گذاشتن عمل روى روح انسان بود كه چگونه هر عملى يك صورت مشابه و متناسب با خودش بر روى روح انسان باقى میگذارد.
🔺حالا اگر همين عمل #تكرار شود، درست مثل صورت ضعيفى كه از يك شىء باقی می ماند، بار دوم اين اثر روى اثر اول مى آيد و آن را #عميقتر میكند.
اگر اين عمل بارها #تكرار شود، كم كم به گونه اى میشود كه اثر اينها تدريجا غلبه میكند بر وضع سابق،
🔺يعنى تا يك مدتى در روح انسان، دو كيفيت متضاد هست
و به قول امروزی ها، انسان داراى #دو_شخصيت میشود: نيمى از وجودش #وجود_تقوايى است واقعاً، و نيمه ديگر از وجودش، #وجود__فاسقی است واقعاً، گاهى اين نيمه غلبه میكند و گاهى آن نيمه.
🔺اين «گاهى» از باب اين نيست كه يك نوع #نفاق در كار هست، بلكه به حكم دو شخصيتى است كه نيمى اينجور حكم میكند و نيمى آنجور؛ به علت خاصى آن طرف غلبه پيدا میكند، به علت ديگرى آن طرف.
بعد كم كم به صورتى میشود كه آن نيمه غلبه پيدا میكند؛ يعنى تدريجا صورت روحش صورت اين #عمل_فاسقانه و فاجرانه میشود.
🔺آن وقت است كه در نهايتِ سهولت، اين #عمل_فسق و فجور از او صادر میشود و ديگر وقتى میخواهد #عمل_باتقوايى انجام دهد، برايش يك امر غير طبيعى است.
از اين بهتر ديگر نمیشود تأثير عمل بر روح را بيان كرد، تأثير عمل در ساختن انسان و در چگونه ساختن انسان.
📚 مجموعه آثار استاد #شهيد_مطهرى (نقدى بر ماركسيسم)، ج13، ص: 661-663. با کمی تلخیص
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 علت یابی ترس پیامبر در ماجرای ابلاغ ولایت
(بخش سوم)
🔰 در روایت مهم دیگری که به نقل از #امام_صادق ع در #اقبال سیدبن طاووس آمده و علامه مجلسی هم در #بحار آورده اند، ابعاد جدیدی از این ماجرا روشن میشود:
🔺جبرئیل خدمت پیامبر رسیده و میگوید: خداوند میفرماید، الان وقت اعلان #ولایت_علی(ع) است.
(فَهَبَطَ إلَيهِ و قالَ لَهُ: حَبيبي مُحَمَّدُ! إنَّ اللّهَ يُقرِئُكَ السَّلامَ، و يَقولُ لَكَ: قُم في هذَا اليَومِ بِوِلايَةِ عَلِيٍّ عليه السلام؛ لِيَكونَ عَلَما لِاُمَّتِكَ بَعدَكَ، يَرجِعونَ إلَيهِ، و يَكونُ لَهُم كَأَنتَ)
🔺حضرت در پاسخ میفرمایند: جبرئیل! من از این اقدام #میترسم، از اینکه بواسطه این اعلان، اصحاب و مردم بهم ریخته و #ولایت علی را نپذیرند، چرا؟
به خاطر #خون هایی که علی(ع) از آنها ریخته، و این باعث بشود آنها، #کینه_های_درونی شان را آشکار کنند.
(حَبيبي جَبرَئيلُ! إنّي أخافُ تَغَيُّرَ أصحابي لِما قَد وُتِروهُ، و أن يُبدوا ما يُضمِرونَ فيهِ.)
🔺جبرئيل بالا رفته و پس از اندکی مجدد بازگشته و #آیه_ابلاغ را برای حضرت میخواند:
«اى پيامبر! آنچه را از جانب پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ كن، كه اگر نكنى، پيامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم، حفظ مىكند».
🔺اینجاست که پيامبر، #بيمناك، ترسان و هراسان برمیخیزد و در حالیكه پاهايشان از شدّت گرما مىسوخت، فرمان میدهند تا بستر برای نماز و سپس ابلاغ ولایت آماده شود.
در ميان آنان، #ابوبكر، #عمر، #عثمان و ديگر مهاجران و انصار نیز بودند.
(فَقامَ رَسولُ اللّهِ ص ذَعِرا مَرعوبا خائِفا مِن شِدَّةِ الرَّمضاءِ و قَدَماهُ تُشوَيانِ... ثُمَّ نادى بِالصَّلاةِ جامِعَةً، فَاجتَمَعَ المُسلِمونَ، و فيمَنِ اجتَمَعَ أبوبَكرٍ و عُمَرُ و عُثمانُ و سائِرُ المُهاجِرينَ وَ الأَنصارِ.)
🔺پس از نماز، حضرت به سخنرانى برخاست و مسئله ولایت را ابلاغ فرموده و آن را بر همه مردم، واجب نمودند.
اینجا بود که عده ای شروع کردند به پچ پچ کردن و مخفیانه با یکدیگر زمزمه کردن.
اینجاست که زمزمه های #نفاق آغاز میشود و یک عده شروع کردند به #درگوشی صحبت کردن که نتیجه اش را بعدا در سقیفه میبینیم.
(ثُمَّ قامَ خَطيبا و ذَكَرَ بَعدَهُ الوِلايَةَ، فَأَلزَمَها لِلنّاسِ جَميعا، فَأَعلَمَهُم أمرَ اللّهِ بِذلِكَ، فَقالَ قَومٌ ما قالوا، و تَناجَوا بما أسَرّوا)
🔰 نسبت به همین #زمزمه_های_نفاق، در گزارشی شواهد التنزیل نقل میکند که بعد از اینکه پیامبر ولایت حضرت امیر رو ابلاغ کرد، #حذیفه بن یمان از اصحاب برجسته پیامبر چنین گفت:
🔺سوگند به خدا دیدم که #معاویه برخواست و با تکبر و عصبانیت از مجلس خارج شد در حالی که دست راست خود را بر دوش #عبدالله_بن_قیس اشعری و دست چپش را بر دوش #مغیرة_بن_شعبه گذارده بود و با این حال راه میرفت، میگفت:
(فَقَالَ حُذَيْفَةُ : فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُ مُعَاوِيَةَ قَامَ - وَ تَمَطَّى وَ خَرَجَ مُغْضَباً وَاضِعٌ يَمِينَهُ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ قَيْسٍ اَلْأَشْعَرِيِّ وَ يَسَارَهُ عَلَى اَلْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ ثُمَّ قَامَ يَمْشِي مُتَمَطِّياً وَ هُوَ يَقُولُ:)
🔺معاویه: «ما سخنان محمد را تصدیق نمیکنیم و به ولایت علی اقرار نخواهیم کرد.» در این هنگام خدوند این آیات را نازل نمود: «او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند. بلکه تکذیب کرد و رویگردان شد، سپس بسوی خانواده خود بازگشت در حالی که متکبّرانه قدم بر میداشت!»
(لاَ نُصَدِّقُ مُحَمَّداً عَلَى مَقَالَتِهِ وَ لاَ نُقِرُّ لِعَلِيٍّ بِوَلاَيَتِهِ، فَأَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى: «فَلاٰ صَدَّقَ وَ لاٰ صَلّٰى، وَ لٰكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلّٰى، ثُمَّ ذَهَبَ إِلىٰ أَهْلِهِ يَتَمَطّٰى»)
🔺و رسول خدا (ص) فهمید که باید او را بازگردانده و به قتل رساند، در این هنگام جبرئیل این آیه را تلاوت نمود: «زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن حرکت مده» و پیامبر سکوت کرد.
(فَهَمَّ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ يَرُدَّهُ فَيَقْتُلَهُ فَقَالَ: لَهُ جَبْرَئِيلُ : لاٰ تُحَرِّكْ بِهِ لِسٰانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ. فَسَكَتَ عَنْهُ.)
📌پ.ن: هر چند این روایت در منابع #اهل_سنت آمده و ممکن است بخشی از آن را تلقی به قبول نکنیم اما با توجه به شواهد و قرائن تاریخی، این کنش #معاویه و اطرافیانش طبیعی به نظر میرسد و این موضع او دور از انتظار نبوده و نشان میدهد یک جریانی به دنبال ایجاد #فتنه در این مسئله بوده اند که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9