eitaa logo
📝 داستان شیعه 🌸
2.2هزار دنبال‌کننده
68 عکس
3 ویدیو
1 فایل
✨ ﷽ ✨ 📖 اگه به داستان‌هایی که با زندگی معصومین مرتبطه یا داستانهای تاریخی پندآموز علاقه‌داری، مارو دنبال کن... ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia برای بیان نظرات 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔸 فرجام اعتماد به شراب خوار اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام دینار زیادی داشت. مردی از قریش هم قصد داشت که به یمن مسافرت کند. اسماعیل به عنوان مشورت از پدرش پرسید: ای پدر، همانا فلانی می‌خواهد به یمن برود و من مقداری دینار دارم. آیا صلاح می‌دانی که دینارها را به او بدهم تا از آن جا، کالایی برایم بخرد. امام صادق علیه السلام فرمود: پسرم آیا خبر نداری که او شراب خواری می‌کند؟ اسماعیل گفت: مردم این چنین می‌گویند. امام فرمود: پسرم این کار را نکن. اسماعیل از فرمان پدرش سرپیچی کرد و دینارها را به آن مرد داد. او نیز پول‌ها را از بین برد و حتی اندکی از آن‌ها را برنگرداند. از قضا امام صادق علیه السلام و اسماعیل در آن سال به حج رفتند. اسماعیل هنگام طواف خانه خدا می‌گفت: خدایا، به من پاداش عطا فرما و زیان آن دینارها را جبران کن. امام صادق علیه السلام در آن هنگام، به او رسید و فرمود: پسرم ساکت باش! به خدا سوگند تو نباید چنین چیزی را از خدا طلب کنی؛ زیرا خبر داشتی او شراب می‌نوشد، ولی به او اطمینان کردی. اسماعیل گفت: ای پدر، همانا من ندیدم که او شراب بخورد، بلکه از مردم شنیدم. امام فرمود: پسرم، همانا خداوند عزیز در کتابش می‌فرماید: پیامبر به خداوند و به مؤمنان ایمان می‌آورد؛ یعنی پیامبر حرف خدا را و مؤمنان را تصدیق می‌کند. پس زمانی که مؤمنان نزد تو شهادت دادند، ایشان را تصدیق کن و به شراب خوار اعتماد نکن. هم چنین خداوند بزرگ در قرآن می‌فرماید: اموال خودتان را به آدم‌های نادان ندهید. پس هیچ نادانی از شراب خوار، نادان تر نیست؛ زیرا به شراب خوار هنگام خواستگاری زن نمی دهند. هم چنین مورد شفاعت قرار نمی گیرد و نزد او چیزی به امانت نمی گذارند. اگر کسی نیز به شراب خوار اعتماد کند، او امانت را از بین می‌برد. بدین جهت، خداوند به امانت سپارنده، اجر نمی دهد و مال از بین رفته اش را به او برنمی گرداند و جبران نمی کند. 📔 بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۲۶٧ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💠 ختم قرآن از ابراهیم بن عباس شنیدم که می‌گفت: هر چه از حضرت رضا علیه السّلام می‌پرسیدند، می‌دانست. کسی راجع به تاریخ گذشته تا آن روز، از حضرت رضا علیه السّلام واردتر نبود. مأمون او را با سؤال‌هایی در هر مورد آزمایش می‌کرد. حضرت جواب آنها را می‌داد و در تمام سخن‌ها و جواب‌ها و مثال‌هایی که می‌آورد، از قرآن استفاده می‌کرد. هر سه روز یک مرتبه قرآن را ختم می‌کرد و می‌فرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز ختم کنم می‌توانم، ولی به هر آیه ای که می‌رسم، در آن دقت می‌کنم که درباره چه چیز و چه زمانی نازل شده. به همین جهت در هر سه روز یک مرتبه ختم می‌کنم. 📔 عیون اخبارالرضا (ع): ج۲، ص۱۸۰ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔸 بازاری و عابر مردی درشت استخوان و بلند قامت ، که اندامی و رزیده و چهره‌ای آفتاب‌ خورده داشت ، و زد و خوردهای میدان جنگ یادگاری بر چهره‌اش گذاشته و گوشه چشمش را دریده بود ، باقدمهای مطمئن و محکم از بازار کوفه می‌گذشت‌ . از طرف دیگر مردی بازاری در دکانش نشسته بود . او برای آنکه موجب‌ خنده رفقا را فراهم کند ، مشتی زباله به طرف آن مرد پرت کرد . مرد عابر بدون اینکه خم به ابرو بیاورد و التفاتی بکند ، همان طور با قدمهای محکم‌ و مطمئن به راه خود ادامه داد . همینکه دور شد یکی از رفقای مرد بازاری‌ به او گفت : هیچ شناختی که این مرد عابر که تو به او اهانت کردی که‌ بود ؟ ! - نه ، نشناختم ! عابری بود مثل هزارها عابر دیگر ، که هر روز از جلو چشم ما عبور می‌کنند ، مگر این شخص که بود ؟ - عجب ! نشناختی ؟ ! این عابر همان فرمانده و سپهسالار معروف ، مالک اشتر نخعی ، بود. - عجب ! این مرد مالک اشتر بود ؟ ! همین مالکی که دل شیر از بیمش‌ آب می‌شود ، و نامش لرزه براندام دشمنان می‌اندازد ؟ - بلی مالک خودش بود . - ای و ای به حال من ! این چه کاری بود که کردم ، الان دستور خواهد داد که مرا سخت تنبیه و مجازات کنند . همین حالا می‌دوم و دامنش را می‌گیرم و التماس می‌کنم تا مگر از تقصیر من صرف نظر کند . به دنبال مالک اشتر روان شد . دید او راه خود را به طرف مسجد کج کرد . به دنبالش به مسجد رفت ، دید به نماز ایستاد . منتظر شد تا نمازش را سلام داد . رفت و با تضرع و لابه خود را معرفی کرد ، و گفت : من همان‌ کسی هستم که نادانی کردم و به تو جسارت نمودم. مالک : ولی من به خدا قسم به مسجد نیامدم ، مگر به خاطر تو ، زیرا فهمیدم تو خیلی جاهل و گمراهی ، بی‌جهت به مردم آزار می‌رسانی . دلم به حالت سوخت . آمدم درباره تو دعا کنم ، و از خداوند هدایت تو را به راه راست بخواهم . نه ، من آن طور قصدی که تو گمان کرده‌ای درباره تو نداشتم. 📔 سفينة البحار: ذیل ماده "شَتر" 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔥 امام صادق (ع) و یاد آتش دوزخ سلیمان بن خالد می‌گوید: امام صادق (علیه السلام) در فصل تابستان در منزل شخصی مهمان بود، سفره‌ای را پهن کردند، که در میان آن، نان بود. سپس ظرف آبگوشتی مقابل حضرت گذاشتند. امام (علیه السلام) نان را خرد کرد و در میان آبگوشت ریخت وقتی خواست لقمه‌ای از آن بردارد چون داغ بود، فوری دستش را کشید و فرمود: أستجیر بالله من النار... پناه می‌برم به خداوند از آتش جهنم، ما طاقت داغی این آبگوشت را نداریم، چگونه طاقت آتش جهنم را داشته باشیم؟ حضرت این جمله‌ها را چندین بار تکرار کرد تا غذا سرد شد، آنگاه از غذا میل فرمود و ما نیز خوردیم. بدین گونه امام صادق (علیه السلام) از داغی غذا به یاد آتش جهنم افتاد و به خدا پناه برد. 📔 بحار الأنوار: ج۶۶، ص۴٠٣ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ❓کدامیک عابدترند ؟ یکی از اصحاب امام صادق عليه‌السلام ، که طبق معمول همیشه در محضر درس آن‌ حضرت شرکت می‌کرد و در مجالس رفقا حاضر می‌شد و با آنها رفت و آمد می‌کرد ، مدتی بود که دیده نمی‌شد . یک روز امام صادق عليه‌السلام ، از اصحاب و دوستانش پرسید : راستی فلانی کجاست که مدتی است دیده نمی‌شود ؟ - یا ابن رسول الله اخیرا خیلی تنگدست و فقیر شده . - پس چه می‌کند ؟ - هیچ ، در خانه نشسته و یکسره به عبادت پرداخته است . - پس زندگیش از کجا اداره می‌شود ؟ - یکی از دوستانش عهده‌دار مخارج زندگی او شده. - به خدا قسم این دوستش به درجاتی از او عابدتر است. 📔 وسائل الشیعه: ج٢، ص۵٢٩ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا