eitaa logo
گنبد فیروزه
62 دنبال‌کننده
534 عکس
164 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
علت نامگذاری خبرگزاری fox news چرا باید اسم فاکس(روباه) رو برای یک خبرگزاری انتخاب کرد (روباه که یعنی حیله‌گر و دغلکار)؟!! برای فهمیدن این رمز در نام‌گذاری در ابتدا لازم است با ابجد انگلیسی آشنا شویم، ابجد انگلیسی مانند ابجد فارسی نیست (ابجد هوز حطی کلمن...) که از 1 شروع میکنی میرسی به 10 بعد میشه 20، 30، 40، ... بعد میشه 100، 200، 300، الی آخر، ابجد انگلیسی اصلا عدد بالای 9 ندارد، یعنی چی؟! الفبای انگلیسی 26 تا حرف داره A اولین حرف و Z حرف 26ام، اونها هیچ حرف دو رقمی رو قبول ندارن، مثلا Z که حرف 26ام هست ابجد آن 8 میشود یعنی جمع دو عدد تشکیل دهنده آن یا O که حرف 15م است میشود 6 یعنی 1+5 در جدول پیوست، هر حرف و عدد متناظر آن نمایش داده شده است. حالا ببینیم ابجد انگلیسی کلمه FOX چه میشود... درسته...666... (عدد مشهور شیطان) این؛ «فاکس‌نیوز» نیست بلکه «شیطان‌نیوز» هستش... این شبکه؛ هدیه و پیشکشی هست به اربابشان شیطان... (منبع: سخنرانی استاد رائفی‌پور) ☝️از پیام‌های وارده☝️ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چرا ما باید به خاطر اشتباه حضرت آدم در بهشت نباشیم؟! 🚨به‌کانال‌ شهر‌‌پاسخ‌ بپیوندید 🆔 @pasokhcity ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 پاسخ‌های غیرواقعی به سؤال واقعی! جواب‌های این شیخ محترم، به سؤال مذکور، متأسفانه مجموعه‌ای از اشتباهات رایج دیگر است! برای بررسی برخی از اشتباهات ایشان، لطفاً این مقالات را ببینید👇👇👇 https://eitaa.com/SMHM212/171 💠 https://eitaa.com/SMHM212/172 💠 https://eitaa.com/SMHM212/194 💠 https://eitaa.com/SMHM212/195 💠 https://eitaa.com/SMHM212/432 برای بررسی برخی اشتباهات دیگر ایشان، منتظر مقالات دیگری از بنده باشید در نشانی 👈 https://eitaa.com/SMHM212 لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۱): (رضوان‌الله علیه) برای تشکیل ، قاعدتاً با چالش‌های جدی متعددی (در ابعاد گوناگون و اعماق مختلف) مواجهه بودند که در این سلسله مقالات بر آنم که به اهم آن‌ها بپردازم ولیکن بدون تعیین کلیات و جزئیات یا تعیین أهم و مهم و یا تعیین ریشه و شاخه (اصول و فروع) که معمولاً در تحریر و تبویب کتب و مقالاتم بدان‌ها عادت دارم! زیرا که اینک برای اولین‌بار بدان می‌پردازم (تا برای امسال هم کاری کرده باشم!) و لزومی هم نمی‌بینم که مطالب را (در قالب مقالاتی مسلسل) ابتدائاً برای خود تحریر بکنم و آنگاه به تنظیم و سپس به تقدیم آن، مبادرت ورزم! (که ممکنست ماهها و بلکه سال‌ها طول بکشد!) بنابراین از گوشه‌ای شروع می‌کنم و پیش می‌روم و البته حتی‌الامکان بر اساس پیش‌فرض‌هایی که بصورت خام در ذهنم خلجان دارند ولیکن به احتمال زیاد، بعد از تکمیل مباحث (که خواهد طلبید بصورت کتاب هم منتشر گردد)، ضرورت تنظیم و تبویب و ترتیب لازمه خود را آشکار خواهد ساخت تا اصل و فرع، جابجا نگردد إن‌شآءالله البته ناگفته نماند که تدوین مطالب بصورت ، ایجاب می‌کند که نویسنده، پایبند سرفصل‌های آن‌ها باشد ولیکن در (و با توجه به امکاناتی که فرضاً در پیام‌رسان فراهم گشته)، دیگر هیچ ضرورتی به تنظیم خطی مطالب نیست. زیرا می‌توان مطالب را بصورت لینک‌های ماتریسی/ماتریکسی (شبکه‌ای از پیوندها) تنظیم نمود و خطی شدن مطالب را به وقت و حوصله و حساسیت‌های خوانندگان سپرد. و اما بعد؛ این چالش‌ها قاعدتاً در دو محور قابل توجه و بررسی هستند: ۱) چالش‌هائی که خود در طول و خود، بنحوی ابراز کرده‌اند در قالب سخنرانی‌ها و اعلامیه‌ها و سایر متون و بیانات خودشان که با احاطه بر کلیه آثار نرم‌افزاری (و بلکه سخت‌افزاری!) او می‌توان احصاء و تبیین نمود. شاید هم تاکنون اشخاصی حقیقی یا حقوقی به این امر لازم و مفید، مبادرت ورزیده باشند که بنده عجالتاً از آن‌ها بی‌خبرم. ۲) چالش‌هایی که امام توجهی به آنها نداشته یا راجع به آن‌ها چیزی اظهار نکرده‌اند و یا از آن‌ها چنان گذرا و احیاناً رمزواره و رازآلود عبور کرده‌اند که چندان جلب توجهی نکرده و مبحثی را بر نیانگیخته است! و حال آنکه قابل اغماض نیستند. نه صرفاً از این لحاظ که در دل تاریخ دیروز برای نظام جمهوری اسلامی ایران، رخ داده بلکه از این نظر که حافظان این نظام (که چنین تحفیظی را اوجب واجبات می‌دانند) هم با آن چالش‌ها مواجهه هستند یا خواهند شد. نکته مهم مقدماتی دیگر این مبحث، زمانه‌شناسی طرح مسئله است. یعنی در آستانه انتخابات مجالس و هستیم و سزامند است که چالش‌هایی را در اولویت آغاز مبحث خود برگزینیم که کارکردی برای انتخابات هم داشته باشد. بنابراین سعی می‌کنم در یک محور مثلثی پیش بروم که ناظر بر چالش‌های اصلی امام خمینی در تشکیل نظام و نیز و همچنین انتخابات باشد که با یک تیر سه نشانه را زده باشم. اگرچه شاید بهتر باشد در محور مربعی پیش برویم که مقاومت و و بلکه کل را هم در بر بگیرد. ⁉️ شاید مناسب‌ترین سؤال این باشد که آیا ؛ امری معطوف به صرفاً است یا به هم معطوف است؟!⁉️ همان مبحث همیشگی نهضت+نظام! البته این مبحث خطیر و بنیادین «نهضت+نظام» را بنده برای بار اول در پیام‌رسان ، کلید زدم و در پیام‌رسان هم ادامه دادم ولیکن بعد از فیلتراسیون آنها، متأسفانه از بین رفتند! در ایتا هم مجدداً شروع به تحریر آن‌ها نمودم که مبحث را تا چند شماره هم پیش بردم: 💠 https://eitaa.com/SMHM212/179 💠 https://eitaa.com/SMHM212/180 💠 https://eitaa.com/SMHM212/181 💠 https://eitaa.com/SMHM212/182 💠 https://eitaa.com/SMHM212/183 💠 https://eitaa.com/SMHM212/184 💠 https://eitaa.com/SMHM212/336 💠 و اینک، تداوم همان مبحث را در این‌جا با رویکردی به بیان «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، تکمیل می‌کنم. مقوله «نهضت+نظام» در برخی از صاحب‌نظران، از جمله حضرت هم مورد توجه قرار گرفته است. چنانکه معظم‌له در نخستین فرازهای بیانیه (۱۳۹۷) با این عبارت بدان اشاره فرمودند: انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان جوشش‌ انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند. بنابراین نظریه در بیانیه امام خامنه‌ای، همان «دکترین نهضت+نظام امام خمینی» است./حم سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حم: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۲): «ماتریس (به فرانسوی: Matrice) و (به انگلیسی: Matrix) به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد یا عبارات ریاضی که به صورت سطر و ستون شکل‌یافته گفته می‌شود. به طوری که می‌توان گفت هر ستون یا هر سطر یک ماتریس، یک بردار را تشکیل می‌دهد. هر یک از عناصر ماتریس دِرایه خوانده می‌شود.» این مطلب ☝️ را بدان جهت آوردم که در قسمت قبلی این مبحث، نوشته بودم، نحوه طرح مطالبی در موضوع «چالش‌های امام در تشکیل نظام» در این‌جا، تابع الگوی نیست بلکه از الگوی پیوندهای شبکه‌ای (متناسب با امکانات پیام‌رسان ایتا در فضای مجازی) استفاده می‌کنیم که همان لینک‌های ماتریسی/ماتریکسی است (که باید توضیحی داده می‌شد) و اما بعد؛ جغرافیای طرح مبحث؛ ۱) رویداد ۲) سالگرد ۳) و بنابر ملاحظات مذکور، چالش «نهضت+نظام» را در اولویت تبیین خود قرار دادیم که برخی از مقدمات آنرا قبلاً هم تحریر و به اشتراک گذاشته بودیم (تحت عنوان «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!» در قالب ۵ مقاله مسلسل) و حال می‌خواهیم به این مطلب، بپردازیم که، آیا انتخابات، کارکردی صرفاً برای دارد یا از رویکردی به هم برخوردار است؟ هرگونه جواب مثبت یا منفی به این سوال در ، می‌تواند در موفقیت و کارآمدی مذکور، مؤثر و بلکه تعیین‌کننده باشد. نهضت و نظام، اگر باشند از همدیگر تفکیک‌ناپذیرند و حذف هر کدام، موجب مرگ و اضمحلال دیگری است. «نظام انقلابی» یعنی نهضت قرین نظام و نظام قرین نهضت و این آمیختگی (تقارن مبارک) بشرطی قابل تحقق و تجلی است که هر دو کفه آن، اسلامی باشد وگرنه قابل تضمین نخواهد بود. (به همین جهت هم بنده اصرار دارم که در سخنرانی‌ها و مقالاتم از عبارت استفاده کنم که از «نظام انقلابی» هم، خالص‌تر و رساتر است.) جمهوری اسلامی، ترازوی متعادلی است که اگر وزن هر کدام از این دو کفه نهضت یا نظام، کم و زیاد شود، تعادلی در میان نخواهد بود و قطعاً مضرّ و بلکه مهلک خواهد گشت. قاعدتاً مسائل و امور ملی و فراملی ما از جمله انتخابات را هم باید متناظر با نهضت+نظام، مورد ارزیابی قرار داد. وقتی که «نهضت بدون نظام»، مظهر حماقت و «نظام بدون نهضت»، مظهر وقاحت باشد، بالتبع «انتخابات بدون نهضت» و «انتخابات بدون نظام» هم عین حماقت و وقاحت است. بنابراین باید دید، «نهضت‌گرائی انتخابات» و «نظام‌گرائی انتخابات» چیست؟ و کدامست؟ و چه معیارهایی دارد؟ شاید باور عمومی این باشد که انتخابات از جنس نظام است و با نهضت میانه‌ای ندارد و حال آنکه چنین پندار غلطی، آغاز سقوط انتخابات و بالتبع سقوط نظام است. تنها راه بعنوان و پیش‌گیری از و دفاع از ، از در تراز ایضاً أوجب واجبات است که بدون اعتقاد، ایمان، باور و وفاداری مطلق به اسلامیت، قابل دست‌یازی نیست. همچنانکه در تحقق خود، رهین جمهوریت است، هم در بقای خود، محتاج اسلامیت است و هم والدینی بجز جمهوریت و اسلامیت ندارد. گرامی‌داشت ، بمعنای التزام عملی به پیوند ناگسستنی نهضت از نظام است ولیکن چنین شور و شوقی باید از صندوق‌های آرای انتخاباتی عبور نماید تا هدفمند و هوشمند، تلقی شود. بدون (رأی‌نویسی غیرعلنی و نهان از دیگران)، حرکتی کور و نامعقول و حتی نامشروع است. همچنانکه انتخابات فارغ از ، مرتعی و بیش نخواهد بود. یکی از بزرگترین چالش‌های «امامین نهضت+نظام اسلامی»، همین تقارن در «پیش‌برد متعادل» أمرَین و فریضَتین نهضت و نظام است که عالی‌ترین مزیّت بی‌نظیر نهضت+نظام ما ایرانیان بر نهضت‌ها و نظامات جهانیان است. آیا حفظ چنین تعادلی، اساساً امکانپذیر است؟! ، «بیمه کردن از میل آن به و و انواع » را در مردمی‌سازی حکومت دیدند. از طرفی در صحنه بودن مردم هم رهین انقلابی‌گری آنان است و بس. بنابراین؛ اولاً مردم باید همیشه و همیشه، انقلابی باشند در حد (که است) و ثانیاً پیوسته باید در صحنه و میدان باشند. وقتی که نهضت، مردمی باشد، آنگاه می‌توان امیدوار شد که نظام هم مردمی و انقلابی و ولایی باشد وگرنه نظام، خواهد یافت به اینکه ویلایی بشود برای نااهلان و نامحرمان که عرضه خود خود خواهند برد و زحمت ملت خواهند داشت. انتخابات رقم خواهد زد که ، ولایی باشد یا ویلایی! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مشکل بایدن با نفوذ ایران 🗣️ استاد حسن عباسی به کانال روشنگری با کلیپهای مستند و معتبر با ارسالات محدود بپیوندید👇 @Roshangaree1 ☝️از پیام‌های وارده☝️ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
بسمه تعالی قابل توجه اهالی غیور امامزاده 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۲۸۹): فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۵۸) 🕸 تارهای عنکبوتی تنیده بر پارکینگ قاسم(۲۹) بدنبال به اشتراک گذاشتن عین متن کامل پیام یکی از پسران مرحوم آ.سیدابراهیم در موضوع کوچه جهنمی، طی دو شماره از پیام‌هایی تحت عنوان تارهای عنکبوتی... در صفحات مجازی بنده، از طرف آ.سیدقاسم، نیز جوابیه‌ای دریافت نمودم که عین متن کامل ایشان را هم طی دو بخش به اشتراک می‌گذارم: جوابیه آ.سیدقاسم به پیام برادرشان؛ (بخش اول): «بسمه تعالی قسمت اول✍🏻 ماجرای«نیاز مبرم سیدقاسم قبل از زلزله چه بوده؟! و چگونه نشراکاذیب با توسل به ناحق درصدد وارونه‌ جلوه دادن حقایق بود؟!» ماجرا ساده است...⁉️ منتها اگر حقایق مهم ماوقع تماماً و به درستی (بر اساس ادله اثباتی قانع کننده) مطرح و ارائه نشه، فقط موجبات تشویش ذهنی طرف مقابل و اشخاص ثالث رو فراهم میکنه❗️ و ظاهرا توهمات ابدائی را آنقدر به طرق مختلف تکرار و تکرار کرده‌اند، که‌ نه تنها خودشان، بلکه فاکس‌نیوز(روباه صفتان) هم باورشان شده ⁉️ مرحوم پدر، از قدیم الایام در داخل ملک خویش ، رو به شمال (به طرف بقعه) دو عدد دروازه بزرگ داشت ،که حتی در تصاویر قدیمی گوگل قابل مشاهده است. به غیر از آن نیز در ضلع شرقی (به طرف کوچه باغ) دربی دیگر داشت، پس عملا هیچ نیاز و دغدغه‌ی مبرمی، ایشان برای خود نداشته ... (مگر آرزو آنهم برای فرزندش سیدقاسم) •••چرا؟👆🏻👇🏻 🔰ولی حالا تلاش‌ها و دغدغه‌های سیدقاسم «قبل از قبل زلزله و بعد از آن» : ✓پدر ،زمینی را در سال۷۹ برای ساخت خانه به من واگذار کرد،که راه ماشین رو نداشت ؛ نتیجتا جهت ساخت خانه ، مصالح با هزار سختی از کوچه باغ تامین و و سرانجام احداث شد. ✓پس از متحمل شدن این دشواری‌ها؛ مذاکراتی با محمد داودی(پسر مشهدی ولی) برای خرید باغچه‌ی زیر برکه صورت گرفت و مذاکرات ادامه داشت تا اینکه در همان اثنا، زلزله سال ۸۱ رخ داد. ✓خانه‌های قدیمی روستا به همراه خانه پدری (مرحوم سیدابراهیم) در اثر زلزله همگی مخروبه شدند. ✓در سندی در سال ۸۱ ، پدر غرب ملک خودش را تماماً به عرض چهار متر ، به بنده واگذار کرد!... و بنده شروع به آوار برداری کردم (نقاط جنوبی مخروبه ملک سیدابراهیم) که بعد از آن برای تحقق خواسته و نیاز بنده ، اقدام بعدی صورت گرفت... ✓در همان اثنا تصمیم گرفتم که ملک مرحوم سیدحسین موسوی را معامله کنم.... چراکه با این معامله مسیر ماشین رو بنده فراهم میشد ؛ سیده مه‌لقا موسوی (مالک وقت)موافقت کرد ولی اطرافیانش مانع تحقق و به ثمر نشستن معامله شدند ؛ حتی در آخر, پدر پیشنهاد معاوضه زمین به آنها داد، ولی قبول نکردند. ✓ در سال ۸۲طبق سند انتقال یافته و مفاد آن؛ با آقای زین‌الدین داودی(باوجود اینکه قصد ساخت خانه را در آنجا داشت ؛ ولی به خاطر درخواست و نیاز مبرم داماد و دخترش) ، سرانجام معامله با رضایت و توافق کامل طرفین انجام شد . ✓مفاد و متون سند ، در آن زمان بر حسب گفته‌های پدرم و بخط مرحوم (دایی)حاج سیداسدالله موسوی نگاشته شد و طبق عادت ایشان برای حاضرین خوانده و سپس مهر و امضا‌ شد. ✓مورد جالب توجه، اقرار خود سیدهاشم و سیداحمد هست ؛ (که شایان، سیدرضا هم در جمع حاضرین حضور داشت!) و این مطالب را عنوان کردند: ((سیدهاشم:آقام بهم زنگ زد گفت زمین ورکلیک رو، به تو نمیدم ؛ دادم به مشهدی زین‌الدین ،برای قاسم آقا راه بگیرم/ سیداحمد عنوان کرد:مال پدرم بوده اختیارشو داشته دوست داشته بده ،داده!.. به کس دیگه‌ای ارتباط پیدا نمیکنه)) و من هم به هاشم گفتم کاملا درست گفتی ؛ بگو❕بگو❕همین رو برای دیگران هم تکرار کن. «ولی حالا چطور شده که، گفته‌ها و اعمال قبلی خودشون رو با ۱۸۰درجه چرخش بصورت بلعکس، بروز میدهند!؟....» ✓متاسفانه تعریف‌ و تمجیدهای پدر از فرزندانش در بین دیگران، اکثرا خاصه، معطوف به بنده و سیدرضا میشد و اینگونه تکرار داستان غلبه شیطان بر برادران یوسف رقم خورد ،با این تفاوت که «بنیامین هم» در برابر وسوسه‌های شیاطین طاقت نیاورد و قلیان درونی بر ذهنشان استوار گردید.» (پایان قسمت اول) ⁉️ تذکر: متوجه منظور ایشان از عبارت «توهمات ابدایی» نشدم! (ابداعی؟/ابتدائی؟) و بنظرم منظورشان از «قلیان درونی»، همان «غلیان درونی» است! 👌 البته هر دو صحیح است. غلیان ریشه عربی و قلیان ریشه ترکی دارد. ضمناً «فاکس‌نیوز» را داخل پرانتز به «روباه صفتان» تعبیر کرده و حال آنکه طبق تحقیقی، مفهوم شیطان‌پرستی هم دارد! ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ گروه هم‌اندیشی سادات میدان 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۲۹۰): فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۵۹) 🕸 تارهای عنکبوتی تنیده بر پارکینگ قاسم(۳۰) جوابیه آ.سیدقاسم به پیام برادرشان؛ (بخش دوم): ✓در همین حین در سال۸۲ پدر برای تامین هزینه ساخت خانه خود عزم فروش سهم ملک نقاش ۱۱۸را ،به یک نقاشی کرد؛ که با مخالفت فرزندان روبه‌رو شد. پدر نیز اعلام کرد که پس شما خودتان این ملک را بردارید و پولش را پرداخت کنید. اما هیچ یک از فرزندان تمایلی نشان ندادند و برخی مخالفت میکردند(نه پول میدیم و نه زمین میخواهیم...!!!). سیدقاسم داستان یعنی بنده که سابقا در چندین مورد شراکت با برادرانم مورد ظلم و جفا قرارگرفته بودم ، زیر بار اِصرار برادر دیگر جهت شراکت نرفتم ، بنا به اصرار‌ مکرر پدر ، اعلام کردم که اول شما بخرید (یعنی حق تقدم با برادرانم)••• چون بنده با کسی شریک نمیشوم ! ولی بین خودشان هم توافقی حاصل نشد. (بعدها•••پدر مرا در عمل انجام شده قرار داد با همان قیمتی که آن نقاشی بیشنهاد کرده بود«نه‌کمتر»!«نه بیشتر»!) 📌این مورد نیز در حقیقت نقطه عطفی شد جهت {آشکار شدن} تدریجی مقاصد و نیات پلید {پنهان مانده‌}ای که تا بدین جا پشت پرده در حال انجام شدن بود ✓پدر تا زمان ساخت خانه جدیدش در طبقه پایین منزل ما ساکن بود ✓در آن ایام کارشناسان جهت بررسی خرابی‌های ناشی از زلزله به روستا آمدند. خانه تازه ساخت بنده نیز دچار خسارات شده بود، که آثار آن هنوز که هنوزه بر روی آن قابل مشاهده است. ما نظرمان گرفتن وام تعمیری بود ولی کارشناسان اعلام کردند، که چون همه در این روستا احداثی گرفتند، بهتر استبرای شما هم همین رو ثبت کنیم ؛ که من اعلام کردم که جهت احداثی زمینی ندارم!!! پدرم در جواب به من اعلام کرد شما چکار دارید! زمینش رو من میدم »(یعنی دقیقا همین زمینی که الان برای خودش خانه ساخته, روبه خانه‌ خودم) و خودش هم قرار بود در امتداد پایینی آن بسازه!(یعنی جایی که الان سیدهاشم با انتقال مال غیر ،بعد از فوت پدر غصب و تصرف کرده) ، ولی متاسفانه و ناراحت‌کننده بعدا این خواسته پدر با مخالفت شدیدالحن و تحمیلی از طرف خانواده مواجه شد(برادارن...»به همراه مادر...»به پدر) که پدر در جواب گفت که مال‌ خودمه و هنوز زنده‌ام! و من هم با توجه به وقایع و تفاسیر فوق و هجمه وارده، به پدر ، از خیر آن گذشتم!!!. 📌این موضوع سبب شد ، حتی بنده هیچ وام و یا مبلغ بلاوضی که قاعدتا به عنوان خسارات دیده از زلزله حقم بود را ،دریافت نکنم. ✓مدرکی که در ید بنده نبوده و جالب توجه از طرف خود پسران سیدابراهیم به محکمه ارائه شده(یعنی تایید مالکیت دهیاری در شهریورماه سال۸۲) به وضوح مالک غرب (ملک در حال احداث) را سیدقاسم موسوی و شرق ملک را نیز (باغچه) مرحوم سید حسین موسوی معرفی میکند و این مستند غیرقابل انکار؛ تایید کننده سند اولیه و ثانویه سال ۸۱ و خرداد۸۲ در قالب هبه نامه پدر به بنده میباشد و مشخصا هیچ مغایرتی در آن دیده نمیشود ؛مگر کسی خودش را بنا به اغراض واهی بخواهد به کوچه علی چپ بزند...🔻🔻🔻 نکته‌ای که نظرها رو متوجه خودش میکنه اینه که هر مدرکی(» که خودشون ارائه کردن و حتی بنده هم در آن دخیل نبودم ) اگر مطالبی برخلاف سلیقه و نظرشون عنوان کنه{{انکار کرده یا خطا معرفی میکنن}} . حال اگر درکل ؛ از همان ابتدا با موضوعات منطقی و موشکافانه رفتار و برخورد میشد؛ و نه با ذهنیات القایی منفی و امیال(و غرایض شخصی) درونی؛ ۱۰۰%کار به اینجا ختم نمیشد ...‼️ ادامه دارد....» (پایان قسمت دوم) 👌 مناسب‌تر آن بود که بجای «کوچه علی چپ» از عبارت «کوچه جهنمی» (یا بقول فرماندار؛ کوچه زهرماری!) استفاده می‌کرد! زیرا کاملاً هویداست که تعدادی از عنکبوت‌هایی که بر این کوچه، (بعضاً با هزینه دهها میلیون تومان!!!)، مشغول تار تنیدن بوده و هستند، هنوز هم اصرار دارند که از چشیدن و بلکه نوشیدن زهر هلاهل و آتشین این کوچه، دست نکشند!!! 👌 تداوم پرداختن به مسائل پارکینگ سیدقاسم، از آن‌جایی ضرورت (اهمیتی و اولویتی) دارد که مظهر اعلای عبور أفعینکبوت‌های روستا از مرزهای جهالت و تاختن در وادی‌های لجاجت است. جهالتی که با زبان لیّن قابل معالجه بود و است ولیکن وقتی که معرکه تبدیل به وادی لجاج و عناد می‌گردد، دیگر هیچ حرمتی باقی نمی‌ماند و طبیعی‌ست که گفتگوها هم به ابتذال و الفاظ نامطلوب، گرایش پیدا می‌کند! زیرا که ضرب‌المثل «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن» را پیش می‌آورد و بلکه «کلوخ‌انداز را پاداش سنگ است» را! چرا؟! برای اینکه شاید درس عبرتی بشود برای آن‌ها که مسیر خیانت و شرارت پیشه می‌کنند! تا دیگر تکرار نشود و لذا وجاهت می‌یابد که گفته شود: بچرخ تا بچرخیم! و اما نقدونظر دقیق‌تر بنده به جوابیه‌ها و چرخیدن‌ها و گردیدن‌ها ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ گروه هم‌اندیشی سادات میدان 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🌹
امام خمینی‌ره (در سال ۱۳۴۸) خطاب به روحانیون و طلاب حوزه‌های علمیه شیعه: «مگر خطر را نمی‌بینید؟! مگر نمی‌بینید که اسرائیلی‌ها دارند می‌زنند و می‌کشند و از بین می‌برند و انگلیس و آمریکا هم دارند به آن‌ها کمک می‌کنند؟ و شما نشسته‌اید تماشا می‌کنید! آخر شما باید بیدار شوید، به فکر علاج بدبختی‌های مردم باشید. مباحثه به تنهائی فایده ندارد. «مسأله گفتن» به تنهائی دردها را دوا نمی‌کند. در شرایطی که دارند اسلام را از بین می‌برند، بساط اسلام را بهم می‌زنند، خاموش ننشینید مانند نصرانی‌ها که نشستند در باره روح‌القدس و تثلیث صحبت کردند تا [یهودی‌ها؟] آمدند آن‌ها را گرفته از بین بردند. بیدار شوید و به این حقائق و واقعیت‌ها توجه کنید. به مسائل روز توجه کنید. خودتان را تا این اندازه مهمل بار نیارید. شما با این اهمال‌کاری‌ها می‌خواهید که ملائکه، اجنحه [بال‌های] خود را زیر پای شما پهن کنند؟! مگر ملائکه، تنبل‌پرورند؟! ملائکه، بالشان را زیر پای امیرالمؤمنین(ع) پهن می‌کنند، چون مردی است که به درد اسلام می‌خورد، اسلام را بزرگ می‌کند، اسلام بواسطه او در دنیا منتشر می‌شود و شهرت جهانی پیدا می‌کند. با زمامداری آن‌حضرت، جامعه‌ای خوش‌نام و آزاد و پر حرکت و پر فضیلت به وجود می‌آید. البته [که] ملائکه [هم] برای حضرتش خضوع می‌کنند و همه برای او خضوع و خشوع می‌کنند، حتی دشمن در برابر عظمتش تعظیم می‌کند، برای شما که جز مسأله گفتن، تکلیفی ندارید، خضوع معنی و مورد ندارد. هرگاه بعد از تذکر و ارشاد و نصیحت‌های مکرر، بیدار نشده و به انجام وظیفه برنخاستید، معلوم می‌شود قصورشان از روی غفلت نیست بلکه درد دیگری دارند! آن‌وقت حساب‌شان طور دیگری است.» (کتاب ولایت فقیه/ ص ۱۹۸ و ۱۹۹) 👌 «ولایت فقیه؛ حکومت اسلامی» (مجموعه‌ای از ۱۳ درس‌گفتار آیة‌الله العظمی؛ روح‌الله خمینی در حوزه علمیه نجف) در مبحث ولایت فقیه است که در بهمن ۱۳۴۸ نوشته شده‌اند. این کتاب در سال ۱۳۴۹ در بیروت چاپ شد و به ایران فرستاده شد و در سال ۱۳۵۶ با ضمیمه سخنرانی دیگری به نام «جهاد اکبر» در ایران چاپ و بارها تجدید چاپ شد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
«ملت بیچاره در حال فقر و گرسنگی بسر میبرند و هیئت حاکمه ایران هر روز آنهمه مالیات را از مردم گرفته صرف ولخرجی‌های خود میکند، طیاره فانتوم میخرد تا نظامیان اسرائیل و عمال آن در کشور ما تعلیمات نظامی ببینند. اسرائیل - که اکنون با مسلمانها در حال جنگ است و کسانیکه او را تأیید کنند آنان نیز با مسلمانها در حال جنگ می‌باشند - بطوری پر و بالش در مملکت ما باز شده و بطوری مورد تایید دستگاه حاکمه قرار گرفته که نظامیان او برای دیدن تعلیمات بکشور ما میآیند! مملکت ما پایگاه آنها شده، بازار ما هم دست آنها است و اگر بهمین وضع باشد و مسلمانان بهمین سستی بمانند بازار مسلمین را ساقط خواهند کرد.» (امام خمینی‌ره/کتاب ولایت فقیه/۱۳۴۸/ ص ۱۶۸) ☝️از پیام‌های وارده☝️ 👌 مصیبت عظمای مذکور که قبل از انقلاب اسلامی ایران، بعلت خیانت‌پیشگی رژیم ستم‌شاهی، دامن‌گیر کشور ما بود، اینک تمام‌قد بر کشور اسلامی ترکیه، خیمه زده است! و تاکنون ده‌ها هزار نفر از مظلومین فلسطینی را در غزه و... به خاک و خون کشیده است و هر روز و هر شب، در منظر صدها میلیون مسلمان و سکوت دنیای بی‌شرم، جنایتی جدید رقم می‌زند! سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۳): قدمت و سبقت چنین دغدغه‌ای به سال ۱۳۵۷ برمی‌گردد. به زمانی که ، سرکوب خونین را در دستور کار خود قرار داده و پیاپی بدان مبادرت ورزید و متقابلاً هم در قالب مراسم گرامی‌داشت ، زنجیره‌ای گسست‌ناپذیر در انقلاب توفنده خود دنبال کرد. رژیم شاهنشاهی بمنظور حفظ و تداوم و تباهی اعوان و انصار آن، فرجامی بجز نداشت. لذا از همان زمان کشتارهای وحشیانه مردم که طلیعه و نشانه‌های سقوط ، پدیدار شد، مطلب ، تبدیل به جدّیّت در تحقق آن و بالتبع کیفیت تشکیل آن گشت. نشان به آن نشان که، تا آن‌زمان (نیمه اول ۱۳۵۷) ؛ و بود و هنوز به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تغییر نیافته بود. چنانکه خود امام هم در کتاب خود از همین عبارت «حکومت اسلامی» استفاده کرده بودند و حتی یکبار هم از ترکیب «جمهوری اسلامی» یادی نکرده بودند! با مراجعه به کتاب مذکور (انتشارات امیرکبیر/چاپ۱۳۵۷/با همکاری نمایشگاه کتاب قم/چاپ و صحافی چاپخانه سپهر تهران البته این کتاب مشتمل بر گفتارهای درس خارج امام در نجف در سال ۱۳۴۷ است که در سال ۱۳۴۸ نوشته و برای نخستین‌بار در سال ۱۳۴۹ در بیروت چاپ شد) می‌بینم که؛ حضرت امام، حدود ۲۸۰ بار کلمه (اعم از موصوف و صفت و مضاف و مضاف‌الیه و...) را به کار برده است که آن‌را در حداقل ۶۰ مورد با کلمه (حکومت اسلامی) توصیف کرده است. عبارات؛ تشکیلات اسلامی/حکومتی صالح حکومت صالح/صالح و لایق نظام/انقلاب سیاسی اسلام حاکمیت اسلام تنظیم امور جامعه نظام/نظم اسلام/اسلامی نظام/حکومت عادلانه اسلام/اسلامی حکومت عدل عمومی/عدل و قانون حکومت عدل/عدل اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم حکومت شرعی/عمومی و سراسری عدالت اجتماعی/نظام اجتماعی اسلام ولایت/خلافت/ریاست/فرماندهی/حکومت حکومت الهی/انبیاء حکومت مشروطه دولت حقه اسلامی» نیز توصیفات دیگری هستند برای مفهوم «حکومت اسلامی» که متعدداً استفاده شده‌اند ولیکن عبارت «جمهوری اسلامی» را حتی یک بار هم به کار نبرده‌اند! نه تنها این، بلکه کلمه را که فقط ۲ بار استفاده کرده‌اند، در هر دو مورد آن‌را در ردیف حکومت‌های مشروطه و نامشروع و مذمومی مثل سلطنت‌طلبی و شاهنشاهی و... برشمرده‌اند(!): ۱) «فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومت‌های مشروطه سلطنتی و جمهوری در همین است. در این که نمایندگان مردم یا شاه در اینگونه رژیمها به قانونگزاری می‌پردازند در صورتیکه قدرت مقننه و اختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است. شارع مقدس اسلام یگانه قدرت مقننه است. هیچکس «حق قانونگذاری» ندارد و هیچ قانونی جز حکم شرع را نمیتوان بمورد اجرا گذاشت. بهمین سبب در حکومت اسلامی بجای مجلس قانونگذاری که یکی از سه دسته حکومت‌کنندگان را تشکیل می‌دهد، «مجلس برنامه‌ریزی» وجود دارد.» (ص ۵۳) ۲) «در رژیم‌های دنیا (چه سلطنتی و چه جمهوری یا هر شکل دیگر) [هم] اگر رئیس جمهور یا سلطان وقت از دنیا رفت، بر اوضاع دگرگون شد و رژیم تغییر کرد مقامات و منصب‌های نظامی بهم نمی‌خورد.» (ص ۱۲۶) ⁉️ ولیکن چه می‌شود که معظم‌له در دیدگاه خود (بعد از حدود ۱۰ سال و از ۲۰مهر۱۳۵۷)، تجدیدنظر نموده و چنان بر ترکیب «جمهوری+اسلامی» تصریح و تأکید می‌ورزند که حاضر نیستند کلمه‌ای از آن، کم یا بر آن، زیاد شود؟! زیرا که مسئله، صرفاً تأسیس و تشکیل حکومت نیست بلکه پایایی و پویایی آن هم باندازه اصل تشکیل آن، موضوعیّت دارد. بهترین و کارآمدترین تضمینی که برای تداوم سالم و مطمئن حکومت، پیدا می‌کند همانا است. یعنی مردمی‌سازی حکومت و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ مردم‌سالاری دینی. زیرا که نظام بدون نهضت، فرجام نیک و مطلوبی ندارد و مانائی و زیبائی نهضت را در نباید جستجو کرد! زیرا که در ، نهفته است ولیکن لازمست که پیاپی جلوه‌گری نماید. البته با قاطعیت نمی‌توان ادعا کرد که مردمی‌سازی حکومت یا برافراشتن نظام انقلابی، ابتکاری از جانب امامین انقلاب بود. زیرا که چنین الگوئی از در قالب ، مطمح نظر و مهبط عمل بوده است. نشان به آن نشان که؛ پیامبر اعظم(ص) علیرغم آنکه گزینش و انتصاب امیرالمؤمنین علی(ع) بر حکومت را مستند به اراده الهی فرمودند، را هم بر تثبیت مطلب افزودند حتی بیعت را. زیرا که در حکومت اسلامی، نقش‌آفرینی دارند و ضرورت آن در حدی است که باید در عنوان و ساختار تشکیل نظام نیز، بصورت صریح ملاحظه شود تا هرگز راه گم نگردد. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حم در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر ایرانی چند دقیقه در هفته مطالعه می‌کند؟ 🔹بر اساس آمارهایی که وبسایت آماری statista در سال ۲۰۲۳ منتشر کرده است، هند با میزان مطالعه ۶۲۴ دقیقه در هفته بیشترین میزان مطالعه در جهان را داشته است. 🔹تایلند با ۵۶۴ دقیقه و چین با ۴۸۰ دقیقه مطالعه در هفته در جايگاه دوم و سوم این آمار قرار دارند. 🔹آمارها نشان می‌دهد سرانه مطالعه در ایران تنها ۶۰ دقیقه در هفته است و ایران در رتبه‌های نسبتا پایین سرانه مطالعه در جهان قرار دارد. 🔹طبق آماری که مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۹ منتشر کرده است، بیشترین سرانه مطالعه در کشور مربوط به استان‌های یزد، قم و قزوین بوده و کمترین سرانه مطالعه را استان‌های کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد و بوشهر داشته‌اند. @AkhbareFori ☝️از پیام‌های وارده☝️ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۴): «حکومت اسلامی» یا «جمهوری اسلامی»؟ مسئله این است! (چالشی که ادامه دارد!) عدول هوشمند از حکومت به جمهوری، مزیّت جمهوری اسلامی بر حکومت اسلامی و وقوع بزرگترین انحراف در جمهوری ا.ا.!! (عدولی ارزشمند و ضامن پیشرفت‌وتعالی) در طی ۹ مقاله‌ای که تاکنون تحریر و به محضر و ، تقدیم شد، عرض کردیم که، بزرگترین چالش امام راحل‌مان در تشکیل خود (و پیشگیری از تبدیل تدریجی آن به رژیمی ویلایی!)، همانا و نهضت+نظام بود که بعد از سال‌ها خلجان فکری با آن، بالاخره به بهترین راه‌حل مناسب، نائل گشتند. اشاره کردیم که با توجه به مفاد درسی امام در موضوع در سال ۱۳۴۷ حوزه علمیه نجف، چنین دغدغه‌ای حدود ۱۰ سال (تا ۱۳۵۷) طول کشید. ولیکن طبق گزارشی دیگر می‌بینیم که دغدغه مذکور، از سال ۱۳۲۲ آغاز گشته بود و ۳۵ سال، طول کشید تا جای‌گاه اصلی خود را پیدا کند: «امام خمینی(س) در دوران مبارزه و بلکه پیش از آن در سالهای ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ با نگارش کتابهای «کشف اسرار» و «رساله الاجتهاد و التقلید»، «نظریه سیاسی » و اصل «تشکیل » را (به عنوان جایگزینی برای مطرح کرد) نگارش این کتاب‌ها و بیان نظریه «تشکیل حکومت اسلامی» فصل جدیدی از زندگی امام خمینی(س) را در دنیای نشان داد. پس از تبعید ایشان به در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ایشان با نگارش کتاب «تحریر الوسیله»، همه اداره امور سیاسی در ، به جز را از «اختیارات فقهاء» دانست؛ و با تدریس مبانی حکومت اسلامی و ضرورت آن در سال ۱۳۴۸ در حوزه نجف، ثابت کرد که خداوند، ولایتی را که (ص) و (ع) دارند، در در اختیار قرار داده است تا آنان در روزگار غیبت، حکومت را به دست گرفته و با اداره امور و ایجاد ، را اجرا کنند.» (سایت پرتال امام خمینی) فلذا این سؤال، جای بررسی عمیق و دقیقی دارد که؛ با آغاز نیمه دوم سال ۱۳۵۷ و اوج‌گیری ملت ایران، چه چیزی رخ داد که امام بعد از سال‌ها (۳۵ سال از ۱۳۲۲ لغایت نیمه اول ۱۳۵۷) ناگهان ترکیب را جایگزین عبارت فرمودند؟! و حال آنکه، قبلاً را همردیف ، قرار می‌دادند! تنقیح این مطلب، از آنجایی ضرورت (اهمیتی و اولویتی) دارد که نه تنها چالشی برای امام در و بالتبع چالشی برای حامیان بعنوان بلکه دقیقاً متناظر به بزرگترین و اعتقادی در جمهوری اسلامی نیز است که بسیاری از حتی بزرگ را به ، افکند! فرازی از گزارش مذکور، تأییدی بر بعضی از ادعای ماست: «بر اساس منابع موجود ایشان نخستین‌بار در بیستم مهر ۱۳۵۷ در پاریس و در پاسخ خبرنگاران، تعبیر «جمهوری اسلامی» را به کار برد. ایشان در بیان نوع خود بارها بر جمهوری اسلامی تأکید می‌کرد. و با این حال و با عنایت به دو رکن مهم حکومت اسلامی، یعنی «محوریت اسلام» و «توجه به رأی و نظر مردم» معتقد بود، شکل نهایی حکومت باید با توجه به شرایط و مقتضیات جامعه، به دست خود مردم تعیین شود. بر همین اساس پس از انقلاب اسلامی ایران، ایشان را پیشنهاد کرد و بارها از مردم خواست به «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی دهند.» (سایت پرتال امام خمینی) چنانکه ملاحظه می‌فرمایید؛ «شکل نهائی» حکومت اسلامی (که از ۱۳۵۷/۷/۲۰ مشخص شده بود)، «پس از پیروزی»؛ (بدون کلمه‌ای کم و زیاد!) «جمهوری اسلامی» تعیین گردید. ولیکن در ورای تحول «حکومت» به «جمهوری»، چالش عمیقی، برپا بوده که هنوز هم ادامه دارد و اگر تداومی نداشت، شاید در اولویت پردازش بنده، قرار نمی‌گرفت که در آستانه ایران، در بستر گرامی‌داشت به سر می‌بریم! 👌 لازمست ظرافت بیشتری در تحلیل مطلب، بخرج بدهیم؛ آیا واقعاً اراده امام خمینی، تشکیل حکومت «نخبگانی از جنس » بوده است که آنرا در ذیل عبارت «ولایت فقیه»، مورد طرح و پیگیری خود قرار داده بودند؟! و آیا در تغییر عبارت حکومت به جمهوری، قصدشان آن بوده است که مردم و (و امت اسلام) را نیز در حکومت قانونی، شریک فقهاء عالم، عادل و صالح نمایند؟! برای جواب مناسب‌تر سزامند است که عبارات مذکور را به ، ترجمه کنیم: حکومت اسلامی = حکم‌رانی اسلامی جمهوری اسلامی = مردمیّت اسلامی! «مردمیّت» چه وجه تمایزی بر «حکم‌رانی» دارد؟ آیا اساساً مردمیّت، معنا و مفهومی از حکومت، حاکمیت و حکم‌رانی دارد؟! فتأمل! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۵بهمن۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۵): صیرورتی از حکومت به جمهوریت؛ (عدول یا استبصار؟! و یا نظام؟) اشاره شد؛ عدول امام از به ، لابد مزیّت خطیری داشته است که معظم‌له بعد از ۳۵ سال (از ۱۳۲۲)، قلم زدن و سخن گفتن از «حکومت اسلامی تحت امر »، چنین تحولی را در آستانه ، رقم می‌زنند. وقوع بزرگترین انحراف در جمهوری اسلامی ایران، بهترین دلیل برای صحّت ژرف‌اندیشی حضرت امام بود (که از همان زمان ، آغاز شد و همچنان ادامه دارد!) یکی از علل ایجاد و تداوم انحراف (پایان‌پنداری نهضت با مستقرپنداری نظام!) عدم توجه دقیق به معنا و مفهوم بود و است. آیا جمهوری مد نظر امام (در ترکیب «جمهوری اسلامی» بدون کلمه‌ای کمتر یا بیشتر) همان جمهوری بود که معظم‌له، قبل از تاریخ ۱۳۵۷/۷/۲۰ آن‌را در ردیف حکومت‌های مشروطه و سلطنتی و... یاد می‌کردند؟! یا اینکه امام تعریف خاصی از جمهوری دارند که متمایز از مفهوم سابق و جاری این واژه است؟! تحلیل‌گری نوشته: «در نظر امام خمینی(س) رژیم جمهوری اسلامی مانند دیگر جمهوری‌هاست؛ با این تفاوت که قانون آن باید باشد و همین تکیه بر ، نظام جمهوری اسلامی ایران را از دیگر رژیم‌های جمهوری جدا می‌کند؛ بنابراین نظیری در ندارد. همچنین ایشان معتقد بود «جمهوری اسلامی» الهام گرفته از رویه پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) و متکی به و نتیجه نهضتی اسلامی است که بر اساس  و  رسول الله(ص) شکل گرفته است. ایشان خاطرنشان کرده است ، جمهوری اسلامی را می‌خواهد نه و نه و نه جمهوری تنها را» همچنین در فراز دیگری افزوده: «جمهوری اسلامی ایران، همان‌گونه که امام خمینی(س) نیز خاطرنشان کرده است، نظامی و است که مردم ایران با اعتقاد دیرینه خود به ، محتوای را در برگزیده‌اند و میان و پیوندی تنگاتنگ ایجاد کرده‌اند.» (سایت پرتال امام خمینی) «جمهوری الهام‌گرفته از رویّه نَبَوی و وَلَوی و سنت محمدی و علوی»، تعریفی دارد که قاعدتاً آن‌را از سایر رژیم‌های جمهوری، متمایز می‌سازد. بنابراین؛ خمینی را باید در سپهر سیاسی متفاوتی، تعریف کرد! برای تقریب و تفهیم بهتر مطلب، نکته دیگری، قابل توجه و تأمل است. امام در طی ۳۵ سال، در قالب عناوین «حکومت اسلامی»، «ولایت فقیه»، مردم و را به حاکمیتی دعوت می‌کند که قاعدتاً اگر تحقق یابد، عالی‌ترین قامت برای چنین ردایی، همانا خود امام (بعنوان بهترین مصداق ولی‌فقیه) است ولیکن ایشان از این عناوین، بیزاری جسته‌اند و می‌جویند: «خاک بر سر من که بخوام از شما بکنم‌. خاک بر سر من که بخوام خون شما ریخته بشود و من استفاده‌ش رو ببرم»! استفاده عنوانی از «ولی فقیه» و «حاکم اسلام» را امام منزجرانه پس می‌زند! چرا؟! اگر شخصی مثل حضرت امام، از پذیرش چنین عنوانی، پرهیز نماید، پس چه کسی دیگر باید این مسئولیت را بر عهده بگیرد؟! آیا امام تعارف می‌کرد یا اینکه جدی می‌گفت و نگاه خاصی به قضایا داشت؟! بهتر است برگردیم به طرح سؤالاتی کلی‌تر، مقدم‌تر و کلیدی‌تر! ۱) آیا امامی که مدت ۳۵ سال از «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه»، قلم زد و سخن گفت، در نیمه دوم سال منتهی به ، ناگهان از این ادعای خود، عقب‌نشینی کرد؟! آیا از اسلامی گشتن حکومت منصرف شد یا از ولایت یافتن فقیه؟! آیا او با دیدن خال لب دوست، از مسجد و از مدرسه بیزار شد؟! من بخال لبت ای دوست گرفتار شدم‏ ‏‏چشم بیمٰار تو را دیدم و بیمار شدم‏ .. ‏‏غم دلدار فکنده است بجانم شرری‏ ... ‏‏که من از مَسجد و از مَدرسه بیزار شُدم‏ (سایت پرتال امام خمینی) ۲) آیا در ارزیابی قبلی خود که جمهوری را همردیف سلطنت، منحوس و پلید و حداقل نامشروع قلمداد می‌کرد، ناگهان طی فرایندی سریع از استبصار به این نتیجه رسیدند که در باره جمهوری، برداشت اشتباهی داشته است و بلکه ضرورت دارد که همان جمهوری را بالا آورد (یا در جای‌گاه واقعی خود ببیند!) و هدف ۳۵ ساله و بلکه بیشتر خود را در آن متمرکز سازد بدون کلمه‌ای کم یا بیش؟! بنظر حقیر؛ حضرت امام بعنوان انقلاب و نظام، نه از استدعای ۳۵ ساله خود در امر خطیر تشکیل حکومت اسلامی و ولایت فقیه، دست کشیدند و نه در تعریف جمهوری، به جدیدی دست یافتند. بنابراین نه عدولی صورت گرفت و نه تغییر و تحولی رخ داد، بلکه قضیه غیر از اینهاست که بنده آن‌را «غنی‌سازی نهضت+نظام» تلقی می‌کنم که نیازمند توضیح است. ..ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۶): انقلاب تـــــــــــــــا کـــــــــــــــی؟! 🙏 لطفاً اجازه بدهید قبل از ادامه مبحث، اشاره مستندی به بزرگترین انحرافی داشته باشیم که در طی برخی از پیام‌های قبلی مورد اشاره قرار دادیم: بزرگ‌ترین و بدترین انحرافی که در رخ داد، طرح همین سؤال بود! زیرا ناخودآگاه جوابی می‌طلبید که در آن لابداً باید سرآمدی برای ، تعیین شود! امام خمینی‌ره، پیوسته در صدد اقامه انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب قبلی، بودند. چنانکه تسخیر را انقلابی زیادتر از ، نامیدند. سیدالشهدای نهضت+نظام (آیةالله )، انقلاب را آئینی می‌دانستند که » باید باقی بماند. امام خامنه‌ای نیز در اولین فرازهای بیانیه گام دوم خود، بر همین عبارت (تا أبد) تصریح می‌کنند که؛ « پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان و ، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه تا ابد دفاع می‌کند.» ولیکن امثال هاشمی، فریدون و... (علیرغم سوابق انقلابی‌گری)، پنداشتند که جواب «انقلاب تا کی؟!»، نیست! آنها را گورستان تلقی کردند! چرا؟! چرائی این مسئله، نیازمند توضیح است. البته شهید بهشتی، علت آنرا (در همین نماهنگ☝️)، به نسبت دادند. ولیکن تأملات بیشتر و دقیق‌تری را می‌طلبد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🌹
🛑 بسیج دانشجویی شهرستان آوج با مشارکت حوزه علمیه امیر المومنین(ع) آوج و ستاد برگزاری مراسمات شهرستان برگزار می‌کند: اولین یادواره شهدای طلبه و دانشجوی شهرستان آوج 📌زمان: سه شنبه 17 بهمن 1402 _ ساعت 9/30 صبح 📌مکان: آستان مقدس امامزاده محمدطاهر (ع) آوج 📌 سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسنی ریاست محترم سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران 📌 با حضور دکتر اعلایی استاندار محترم استان قزوین 📌مرثیه سرا: کربلایی احمد حدادزاده همراه با اجرای گروه فرهنگی و هنری نور بالا و گروه سرود نور المهدی
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش اول): 👌 خاطرم نیست این مقاله (فراتر از فروتر! در نقد یک نماهنگ) را سال‌ها قبل برای اولین‌بار در واتساپ یا تلگرام (و شاید در بلاگفا!) به اشتراک گذاشتم! بنظرم از این سؤال آغاز شد که کسی از علت کم‌رونقی جماعات پرسیده بود که جواب مختصری داده بودم. اول جوابیه مذکور و آنگاه مقاله را تقدیم می‌کنم: بنظر این حقیر؛ ریشه در و سنگینی و گرایش به حیات مادی و زمینی (اثاقلتم الی الارض؟!) دارد! ، ابعاد وجودی ما را در سه ساحت؛ ، و خلاصه می‌کند. (کلمه را بیشتر از ۳۰ مورد و کلمه را کمتر از ۳۰ مورد و کلمه را بیشتر از مجموع آن‌دو به کار برده است) رفع (کاملا و و بعبارتی ) در اولویت اول این موجود است. تأمین (نیمه مادی - نیمه معنوی) در اولویت دوم اقدامات این موجود قرار دارد. تهیه (کاملا و ) در اولویت آخر این موجود است! مگر آنکه شده باشد به » که آنگاه این اولویت‌ها ۱۸۰ درجه جابجا خواهند شد. معمولا قریب باتفاق انسانها (ولو در لفافه و حتی و باصطلاح بودن!) از چنین تربیتی کمتر برخوردار هستند! ، عمدتا جنبه معنویتی و آدمیتی دارد و لذا مطلوب اول جنبه بشریتی و مادیتی انسانها نیست. البته مواهبی که شما شمردید (و امور دنیوی را هم در آن مورد لحاظ قرار دادید!)، اگر واقعا محسوس باشد اقدام به اقامه آنرا در اولویت دوم قرار می‌دهد. میل به دارد بر خلاف که عشق به دارد. لذا تنها راه احیاء و توسعه نماز جماعت همان راهکار قرآنی است؛ ۱- بالحکمة ۲- الموعظة الحسنة ۳- جدل أحسن (جدل حسن هم و پایداری نخواهد داشت. فلذا فقط ، آنهم بعد از بیان و انجام ) ... + نقادی یک نماهنگ: ⁉️ فراتر از فروتر! ⁉️ نژاد = مذهب ؟! ⁉️ بشریت =/= مذهب؟! 👌 که دشمن است در انسانها به أشکال مختلفی پیدا می‌کند. 👌 یکی از کاربست‌های شیطان، استفاده از برخی انسان علیه بعضی جنود باطنی دیگر اوست! 👈 فرضا عواطف و احساسات پاک انسان (با مرکزیت در ) را بر می‌انگیزد تا افکار و براهین انسان (با مرکزیت در ) را تهی و فاسد نماید! 🌀 اخیرا فیلمی در ، منتشر می‌شود که مثال روشنی از این است. در فضائی از حاکمیت احساسات، یک جوان یمنی شاغل به تحصیل در یک کشور را می‌بینیم که بعلت فقر خود و خانواده، سالها از دیدار همدیگر محروم هستند. تا اینکه جمعی از دانشگاهیان میزبان طی برنامه‌ای نوع‌دوستانه امکان ملاقات آنها (در قالب شوهای نمایشی!) را فراهم می‌سازند. تا اینجای قصه، همه‌چیز خوب پیش رفته است ولیکن پایان‌بخش حاشیه نوشتاری این کلیپ، جمله‌ای هست که بجز بهره‌برداری شیطانی و مصادره آن به زیان انسان چیزی نیست. زیرا ادعا می‌کند؛ «بشریت فراتر از نژاد و مذهب است.»! و اما شرح و نقد این شبهه ظریف (اول؛ توجیه مثبت آنگاه نقادی): الف) توجیه جمله اعوجاجی: ۱. و را همسان می‌پندارد. شاید بخاطر اینکه قدر مشترک آنها بر عدم همرنگی با دیگران است. یعنی نژادپرستها بلحاظ تعصبات نژادی، خود را تافته جدابافته از دیگران می‌دانند و‌ خودبرتربینی نژادی باعث عدم احترام و بالتبع عدم به دیگران می‌گردد. همچنین هم بلحاظ مراعات برخی قاعدتا دارای انضباطی در خود هستند که اجازه نمی‌دهد براحتی با دیگران درآمیزند و با دیگران (کافرین؟) درد مشترک یا احساس مشترکی داشته باشند. بنابراین ویژگی مشترک نژادیون و مذهبیون، همانا افتراق با دیگران است که ناشی از خودبرتربینی یا کمتربینی دیگران است. ۲. بشریت را در اینجا در مقابل (هواپرستی) یا بمفهوم آزادمنشی در مقابل جزمیّت و خودخواهی به کار برده است که البته عامیانه است. در متون مشابهی معمولا از کلمه انسانیت استفاده شده است. و در موارد دقیق‌تر از کلمه حُرّیّت بهره گرفته شده است. همچنانکه (ع) در روز هنگام تقاضای برای إطفاء عطش طفل نوزاد خود یا جلوگیری از حمله به خیام زنان و کودکان خود (حداقل تا زمانی که او زنده است)، مهاجمین را دعوت به حُرّیّت می‌کند؛ «إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید. (بحارالانوار/ج۴۵/ص۵۱) زیرا عربها ادعا داشتند که از هستند و لذا مرتکب رذالت نمی‌شوند! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش دوم): 👈 بنابراین چیزی (از قبیل؛ بشریت، انسانیت و حرّیت) بنیادی‌تر از گرایشات و اعتقادات نژادی و مذهبی هم وجود دارد که می‌تواند تعیین‌کننده رفتار اجتماعی انسانها باشد و آنان را به همگرایی و رفتار صحیح سوق دهد. 👌 ب) اشکالات قضیه: ۱- بشریت؛ در افواه عوام ممکنست در مقابل و پایبندی به و بالتبع عاری از صفات نیک انسانی و نوعدوستی به کار برود ولیکن بنده بعنوان یک محقق لازمست توضیح بدهم که؛ در نگاه قرآن کریم؛ بشریت همان حیوانیت است که البته شامل همه مشترکاتی می‌شود که همه انسانها با حیوانات دارند از قبیل؛ جسم و پیکر و اعضاء و‌ جوارح و نیز غرائزی که موجب حیات و بقای این مخلوق (حیوان ناطق؟!) می‌گردد. از بشره (و جمع آن) بمعنای پوست، مشعر بر کالبد ظاهری این موجود است. در واقع هم همان مجموعه‌ای از ترکیبات بافتهای حیوانی است که پوستی بر آنها کشیده شده است و آنچه از آن مشهود است پوست و جنبه فیزیکی آنست. فلذا بهتر است هنگام استفاده از کلماتی که قصد تخطئه حیوانیت و غرائز حیوانی را دارد بجای واژه بشریت از عبارت استفاده شود. ولیکن انسانیت هم (که در متون مشابه معمولا بعنوان یک «دین کامل» یاد می‌شود!) عبارت چندان مناسبی نیست. زیرا ایضا در ؛ بشر (در مقابل و و ؟) دارای دو بُعد وجودی دیگر هم است که وجوه افتراق این مخلوق از سایر خلائق است. انسان/انسانیت (از سه ریشه نسیان یا نَوَسان و یا إنس) بر خلاف بشر/بشریت (که جنبه دارد) دارای جنبه است. به عبارتی؛ بشریت ابعاد سخت‌افزاری و انسانیت ابعاد نرم‌افزاری ما را تشکیل می‌دهد. در نتیجه معمولا بشریت (=حیوانیت) در مقابل انسانیت (=معنویت) است که قاعدتا ترجیح بشریت بر انسانیت، در واقع ترجیح حیوانیت (سبُعیّت و بهیمیّت) بر انسانیت (عقلانیت و فرزانگی) است. 👈 انسان موجودی است که با دیگران و غیر خود و یا هوای نفس خود اُنس می‌گیرد. جویای انس و پذیرنده انس است و از آنجا که سریعا مأنوس می‌گردد، انسان نامیده شده است. این موجود حتی با و یا ترکیبی از این دو هم مأنوس می‌گردد (و و می‌شود!) تا آنجا که با آنها همذات‌پنداری پیدا کرده و یگانگی می‌جوید و معمولا دل کندن از آنها را هم بر نمی‌تابد! چنانکه هم‌اکنون حتی که داعیه (ص) دارد، متاسفانه دارای ماه‌هایی است که اسامی آنها عمدتا یادآور الهه‌های موهوم نیاکان آنهاست و حتی نظامی ایدئولوژیک مثل هم جرأت تغییر این اسامی کهنه‌پرستانه و موهوم را ندارد! 👈 انسان موجودی است که معمولا گرفتار نسیان و فراموشی است و همه چیز را براحتی فراموش می‌کند. فلذا انسان نامیده شده است. این تعریف در مقابل تعریف قبلی است و البته شگفت‌انگیز! 👌 طبق این تعاریف؛ انسان موجودی است که هم اهل أُنس آسان با همه‌چیز است و در عین‌حال اهل نسیان و فراموشی همان چیزهایی که با آنها مأنوس گردیده است! خلاصه: انسان موجودی است که با خود أنس می‌جوید ولیکن همزمان او می‌شود در حد «نسیاً منسیّا»! 👈 در وجه تسمیه انسان، انتساب انسان به نوسان هم خالی از وجه نیست! زیرا این موجود بعد از تعلق بر ، دارای مرتبه وجودی سومی می‌گردد متفاوت از روح و جسم و لذا نامیده می‌شود. نفس حالتی متغیّر در میزان وابستگی به روح یا جسم است. نفس گاهی به جسمانیت (حیوانیت) گرایش پیدا می‌کند و مظهر بشریت و پوستین‌گی و کدورت می‌گردد و لذا بهیمیت (گوسفندصفتی) و سَبُعیّت (گرگ‌صفتی) می‌ورزد که در این حالت نامیده می‌شود آنهم أماره به سوء! (إنّ النفس لَأمّارة بالسوء) ولیکن این نفس بلحاظ نوسانی که در طبیعت خود دارد گاهی هم به (معنویت) گرایش یافته و مظهر و آدمیّت می‌گردد فلذا حُرّیت و و عشقیت می‌ورزد که در این حالت نام می‌یابد. حد فاصل «نفس أمارة» تا «نفس مرضیة»، مراتبی است که به ترتیب از سطح بشریت لغایت آدمیت، عبارتند از: نفس لوّامة نفس عاقلة نفس ملهمة نفس مطمئنة نفس راضیة (قرآن: یآ أیّتها النفس المطمئنة إرجعی إلی ربّک راضیة مرضیة) بنابراین همان «نفس»ی است که در مراتب خود دائما در است. امروز است و فردا و پس‌فردا و شاید روزی با توجه به الهامات الهی بتواند به مرتبه و شاید و حتی به برسد که است. و ایضا ممکنست در یک سیر قهقرائی و ارتجاعی پیاپی سقوط کند و تا خود را به نیافکند، بیقرار باشد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش سوم): کلمه را بیش از ۳۰ بار به کار برده است و بیش از دو برابر آن از کلمه استفاده کرده است. ولیکن ما را محدود به این دو مفهوم نکرده است، بلکه ساحت سومی هم برای ما منظور داشته است که اشاره به ارزشمندترین بُعد وجودی ماست در قالب کلمه و مفهوم «آدمیت» که کمتر از ۳۰ آنرا به کار برده است! 👌 همان است که مقامی بس رفیع و تقریبا دست نیافتنی است! چنانکه ظریفی گفت: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل!» و دقیق دیگری تکمیل کرد که: «ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است»! آدمیت فراتر از انسانیت است همچنانکه انسانیت فراتر از بشریت است. 👈 در بشریت هیچکسی بر دیگری برتری ندارد حتی برگزیده‌ترین مخلوق خدا که معترف است به «قل إنما أنا بشر مثلکم»! در بشریت همگان مثل هم هستند ولو اینکه خواص جسمانی انواع تیره‌ها و نژادها با هم بسی متفاوت باشند؛ از سفید تا سیاه و از کوتاه تا بلند و... اما در انسانیت بلحاظ «نوسان نفوس»، تفاوت‌ها بسی هست که بلحاظ ناپایداری آنها ایضا نمی‌توان ارزیابی دقیقی از آنها به عمل آورد. ای‌بسا و زاهدی که یکشبه و بلکه در یک لحظه سقوط می‌کند و ای‌بسا و که مقبولیت پیدا کرده و صعود می‌یابد. (و المخلصین فی خطر عظیم)! ۲- و اما مذهب؛ مطلق‌گوئی و کلی‌گوئی در این حیطه، بسیار ابلهانه است. زیرا کدام مذهب؟ سؤالی است که اجازه نمی‌دهد کسی از جواب دادن بدان بگریزد. آیا هر مذهبی محکوم است؟! در حالیکه در زمین شاهد هستیم که بعضا تا ۱۸۰ درجه در مقابل همدیگر قرار دارند. مذهب علیه مذهب یک واقعیت و بلکه حقیقت است. به تعبیر قرآن؛ «لکم دینکم و لی دین» که بعد از تأکید و تکرار عجیبی بر مرزبندی و ، بیان می‌شود. ⁉️ محکومیت هر مذهبی به همسانی با نژادپرستی (در حالی که برخی مذاهب از جمله ، آنرا شدیدا تخطئه کرده و می‌کنند) چه وجهی از خردمندی و درایت دارد؟! ✅ محکومیت همه مذاهب بصورت یکپارچه، نهایت بلاهت و سفاهت است. و اتفاقا آفرینش صحنه‌ای که بهانه تحریر این مقال گشت، از تأکیدات مصرحه مذهب ماست. مذهبی که آن «رحمة للعالمین» است (و البته شمشیری آخته علیه بی‌رحم و و ) بنابراین در انتخاب عبارات و کلمات خود باید بسیار اهل دقت و نظر باشیم تا بخاطر اهمال‌گوئی، موجب تضییع ارزشهائی نباشیم که در ذات خود آنها را و می‌دانیم. و اینکه حواسمان به () باشد که با سلاح «ارزش علیه ارزش» ما را از الهی، دور نسازد. بنابراین بشریت (با مفهوم انسانیت و بلکه آدمیت) نه در مقابل است و نه بر مذهب حق برتری دارد. ⁉️ بشریتی که بجز حیوانیت (بل هم أضل) نباشد کی و کجا بر مذهبی که عین آدمیت (عاشق معشوق حقیقی و خادم للعالمین) است، رجحان دارد؟! فتأمل! و السلام ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) + ابعاد حکم‌رانی قرآنی؛ (جواب کوتاهی به سؤالی که دو سال قبل (۱۴۰۰) یکی از دوستان راجع به وجاهت برگزاری یک دوره آموزشی در موضوع «حکم‌رانی قرآنی» توسط یک مؤسسه فرهنگی، پرسید:) بسمه تعالی حکم‌رانی قرآنی چنانکه مستحضرید؛ در قرآن، ما را با سه عبارت؛ «آدم+انسان+بشر» معرفی می‌کند که نشان از سه بُعدی بودن ما دارد. در اینجا از استدلال و تعلیل این عبارت‌پردازی عبور کرده و به ابعاد اجتماعی (محتاج حکم‌رانی) جامعه سه ساحتی؛ بشریتی، انسانیتی و آدمیتی اشاره‌ای کوتاه می‌کنیم. هر جامعه‌ای که دارد، نیازمندی‌ها و حوائج سه‌گانه‌ای دارد که عبارتند از: ۱) حوائج و توقعات بشریتی ۲) حوائج و توقعات انسانیتی ۳) حوائج و توقعات آدمیتی هر حکومتی بویژه از نوع ، ملتزم است تا به اجابت این حاجت‌ها و بپردازد. اجابت این نیازمندی‌های سه‌گانه، امری کاملا تخصصی است که قاعدتاً متخصصین آن باید تربیت شوند. امر خطیر حکم‌رانی قرآنی (متخصص در اجابت تمنیّات بشری، نیازمندی‌های انسانیتی و حاجت‌های آدمیتی جامعه) قاعدتاً رهین معرفت‌شناسی، برنامه‌ریزی و امکانات ضروری آنست. البته این امر یک است ولیکن در قالب «اُمّة یدعون الی الخیر» هم قابل پیشبرد است و بالتبع «السابقون السابقون؛ اولئک المقربون»! حال که «مرکز تربیت مدیران قرآنی» تحت پوشش «بنیاد قرآن» مصمم به رِدامندی جبّه «امة یدعون الی الخیر» است، باید مهیای «عزم عظیم»ی گردد. فلذا باید دید؛ چیستند و کدامند؟ ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۷): عدول هدف‌مند و هوش‌مند امام مباحثی در بخش ۰۰۵ سلسله مقالات «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، ظاهراً موجب بروز دو مورد سوءتفاهم شده و لذا نیازمند توضیح مختصری است: ۱) حضرت امام (رضوان‌الله علیه)، وقتی که پذیرش عنوان ولایت فقیهی و برآمده از نهضت+نظام خونین ، را برای خودشان پس می‌زنند، لابداً آن‌را برای سایر نیز صلاح نمی‌دانند! ۲) اگر در امر جایگزینی جمهوری (بجای حکومت و ولایت)، توسط امام، عدولی صورت نگرفت، لابداً امام، اهل عدول نبودند یا نباید می‌بودند!! ولیکن آن گفته‌های بنده بدین مفهوم نیستند که امام، اهل عدول نبودند. چنانکه در همین فرمایش خود (نماهنگ ضمیمه)، صریحاً اعتراف به می‌کنند. زیرا که و ، فراتر از سلیقه‌های شخصی در «نحوه پیشبرد امر خطیر نهضت+نظام» است. بله زمانی بوده که معظم‌له تمایلی به ورود فقهاء و علمای صالح (از جمله خودشان) به نداشتند و آن‌را به صلاح و نمی‌دانستند ولیکن با ملاحظه شرایط خطرناکی که شکل گرفت، ایشان از آن مصلحت‌اندیشی خویش، عدول کردند به وجوب در . بنابراین امام هم اهل عدول بودند و هم ورود «روحانیت عالم و عادل و صالح» در «جای‌گاه‌های مورد نیاز نهضت+نظام» را می‌دانستد. ولیکن در قضیه بجای ، عدولی در میان نبود و بلکه دلیل آن، غنی‌سازی نهضت+نظام بود. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 ✅ چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 شیطان‌پرستی؛ جنگولک‌بازی اقلیت؟ یا اشتغال اکثریت؟! مسئله اینست!! با دیدن چنین نمآهنگ‌های نفرت‌انگیزی، قطعاً مشمئز می‌شویم و بر آن‌ها لعن می‌فرستیم ولیکن از کجا معلوم که خودمان هم در زمره شیطان‌پرست‌هایی نباشیم که در طول تاریخ زمین، را تشکیل داده‌اند؟! عبارت قرآنی «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا» فقط در ابتدای آیات ۴۰ و ۱۲۸ سوره‌های انعام و سبأ به کار رفته است که در هر دو آیه به بزرگترین محکمه عالم آفرینش بابت «اکثریت انسان‌ها» اشاره دارد و اینکه به همین علت (العیاذ بالله)، اکثریت انسان‌ها روانه می‌شوند! متهمین این دادگاه عظیم و عجیب در ردیف؛ اول؛ ملائکه دوم؛ جنیان سوم؛ انسان‌ها هستند! و موضوع محکمه عبارت از اینست که چرا بجای پروردگار متعال، اکثریت انسان‌ها، را پرستیده‌اند؟! و شاکی پرونده خود خدا و قاضی محکمه هم خود خداست! ملائکه با افشاگری پشت‌پرده‌ها، موجب تبرئه خود می‌شوند. فلذا خدای قهار، اکثریت انسان‌ها را تقریباً یکجا به جهنم می‌ریزد. البته آنها را (متناسب با دُم‌سوزی آنها) تدریجاً از جهنم خلاص کرده و روانه بهشت می‌سازد. ، را تعبیر به (جمع ذنب و یعنی دُم؛ بِأیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!) نموده است! زیرا هر گناهی همچون دُم، دنباله «انسانِ مُذنِب» است و تا از بین نرود، صاحبش را به جهنم می‌کشاند! در واقع؛ جنهم جای‌گاهی است برای دُم‌سوزی انسان‌هایی که (بر خلاف حیوانات) بدون دُم آفریده شده بودند! (رمضان) ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۸): غنی‌سازی نهضت+نظام؛ راز تبدیل حکومت به جمهوری!؟ «سلام مرا به همهٔ کسانی که برای اسلام و در تلاش می‌کنند ابلاغ نمائید. ... برای پیاده کردن طرح و بررسی مسائل آن اهتمام بیشتری به خرج دهید. و شوید؛ و شده و صفوف خود را فشرده‌تر سازيد... ...نقشه‌های شوم و خانمان‌سوز را برملا نمائید، را بیاموزید و به کار بندید، با در نشر و و معرفی اسلام به دیگر و پیشبرد آرمان‌های بزرگ اسلام بکوشید. (پاسخ‌ رضوان‌اللّه‌ تعالی‌علیه به نامهٔ مقیم و در تاریخ ۲۱تیر۱۳۵۱/صحیفه امام/ج۲/ص۴۳۷تا۴۳۹) چنانکه قابل ملاحظه است؛ در سال ۱۳۵۱ هم حضرت امام، از عبارت «حکومت اسلامی» استفاده کرده و اسمی از نمی‌برند. ممکنست عده‌ای بر این باور باشند که امام اهل عدول از نقاط ضعف به نقاط قوت بودند فلذا بعد از ۳۵ سال مداوم، دم از زدن، نهایتاً از نیمه دوم ۱۳۵۷ هـ.ش. دیدگاه خود را متناسب با شرایط و ملاحظه ، تصحیح و تکمیل نموده و لذا به ، عدول فرمودند! عده‌ای هم ممکنست معتقد باشند که اساساً عدولی صورت نگرفته است. بلکه آن‌حضرت برای برجسته‌سازی بُعد حکومتی اسلام، ناچاراً از این عبارت استفاده می‌کرده‌اند. زیرا که دشمنان و دوستان نادان، تدریجاً را در طی تحدیدی به قدمت ، چنان به سطح سخیفی تنزل داده بودند که گویا اسلام چیزی بیش از مسئله حیض و نفاس نیست! و نهایتاً چند توصیه اخلاقی و عبادی فردی صرفاً آخرت‌نگر و حداکثر خارج شدن از خانه برای و گذشته‌نگر! و اوج آن‌ها و و ، دعا برای سلامت و عافیت و ظهور امامی بود که روزی خواهد آمد و خودش امور مردم جهان را به سامان خواهد کرد! در چنان وضعیت ضعیف و ناقص و بلکه شرم‌آورانه‌ای، بدیهی‌ست که هر کسی برای عیان‌سازی ابعاد سیاسی اسلام (بعنوان ) و زنگارزدایی از غبارهای سنگینی که چهره نورانی اسلام را پوشانده بود، لابداً از عنوان حکومت اسلامی، استفاده می‌کرد که برای اذهان عمومی، رساتر بود تا اینکه بخواهد نوع حکومت (ترجیح جمهوری بر سلطنت) را برجسته نماید. یعنی اول باید ضرورت و اصل تشکیل حکومت اسلامی، تبیین و تثبیت می‌گردید و هر گاه که زمینه لازمه آن در جامعه پدیدار می‌گشت، بالتبع نوبت به برجسته‌سازی نوع حکومت هم می‌رسید. نشان به آن نشان که در همان مقدمه کتاب «ولایت فقیه؛ حکومت اسلامی» که در صدد توجیه تدریس یا تحریر آن هستند، آورده‌اند: «... [دشمنان اسلام] همه دست بدست هم داده در تحریف کار کردند. بطوریکه بسیاری از مردم و افراد تحصیل کرده نسبت به ، گمراه و دچار اشتباه شده‌اند. اسلام؛ دین افراد مجاهدی است که بدنبال و هستند، دین کسانی است که و می‌خواهند، و مردم ضد است. اما این‌ها اسلام را طور دیگری معرفی کرده‌اند و می‌کنند. تصور نادرستی که از اسلام در بوجود آورده و شکل ناقصی که در حوزه‌های علمیه، عرضه می‌شود برای این منظور است که و حیاتی اسلام را از آن بگیرند و نگذارند در کوشش و جنبش و باشند، باشند، دنبال اجرای باشند، حکومتی بوجود بیاورند که سعادت‌شان را تأمین کند، چنان زندگی داشته باشند که در است. مثلاً تبلیغ کردند که؛ اسلام دین جامعی نیست، نیست، برای و ندارد. و نیاورده است. اسلام فقط احکام حیض و نفاس است، اخلاقیاتی هم دارد، اما راجع به زندگی و اداره جامعه، چیزی ندارد! آن‌ها متاسفانه مؤثر واقع شده است. الآن گذشته از ، طبقه تحصیل‌کرده (چه و چه بسیاری از ) اسلام را درست نفهمیده‌اند و از آن، تصور خطائی دارند. همانطور که مردم، افراد را نمی‌شناسند، اسلام را هم نمی‌شناسند و در میان مردم دنیا به وضع زندگی می‌کند. چنانچه کسی بخواهد اسلام را آن‌طور که هست، معرفی کند، مردم به این زودی‌ها باورشان نمی‌آید! بلکه ...» بنابراین فرایندی که امام راحل‌مان طی کردند، تابع الگویی کاملاً راهبردی و منطقی و مرسوم بوده است و هیچ نیازی به استفاده از برچسب‌هایی از قبیل عدول و تغییر و امثالهم نیست. امام ناچار بودند اول، اندیشه‌ها را چنان بارور سازند که تشکیل حکومت اسلامی، تبدیل به گردد تا نوبت به تعیین نوع حکومت برسد که جمهوری باشد یا ولایت و امارت و یا چیزی دیگر. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
گر در یمنی چو با منی پیش منی گر پیش منی چو بی منی در یمنی (ابوسعید ابوالخیر) معنی: اگر در دورترین منطقه باشی اما به یاد من باشی انگار که کنار همیم ولی اگر در کنار من باشی و با دل پیش من نباشی مثل آن است که در دورترین نقطه از هم هستیم. (این بیت، بیت دومی هم دارد) ! اویس قرنی یمنی، در متولد شد. او از راه شتربانی روزگار را با مادر پیر و نابینا و ناتوان خود سپری می‌کرد و از این طریق امرار معاش کرده و به امور مادر مهربان و سالخورده خود رسیدگی می‌کرد. وقتی از مادر اجازه طلبید که به به قصد زیارت حضرت رسول(ص) مشرف شود، مادرش گفت؛ رخصت می‌دهم به شرط آن که بیشتر از نیم‌روز توقف نکنی! اویس به مدینه سفر کرد و چون به سرای حضرت پیامبر(ص) آمد، از قضا آن‌حضرت در شهر نبود. به ناچار به خاطر قولی که به مادرش داده بود، به یمن بازگشت. چون (ص) مراجعت کرد، فرمود: این نور کیست که در این خانه می‌نگرم؟! گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به این سرا آمد و باز شتافت. فرمود: این نور را در خانه ما هدیه گذاشت و برفت. آن‌حضرت دگربار هم در مورد او فرمودند: «بوهای بهشت از جانب قرن می‌وزد، ای اویس قرن! چه قدر به تو علاقه دارم» سپس فرمود: هر که او را ملاقات کرد، از جانب من به او سلام برساند. او هیچ‌گاه پیامبر(ص) را ندید ولیکن از اصحاب گرانقدر حضرت امیرالمؤمنین(ع) بود و در به شهادت رسید و مرقدش در است. اویس را، از زهاد هشتگانه شمرده‌اند. همه علمای شیعه و سنی او را موثق دانسته و در تقوا و زهد و فضل او سخنانی گفته‌اند. 💠 🆔 @chelcheraaqHM 💠