eitaa logo
نردبان فقاهت
5.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
47 ویدیو
92 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
⬆️⬆️ ☑️ امروز فرصتی شد و نگاهی به اقوال علما پیرامون ملاک کبیره بودن گناهان انداختم. (در کتاب مصباح الفقاهه مرحوم آیت الله خوئی ج 1 ص 440) 🔹 پنج ملاک برای کبیره بودن گناه ذکر گردیده است. و سپس مرحوم خوئی نظر خود را در این زمینه مطرح می کند و می فرماید که طبق نظر من همه گناهان کبیره است. ✍ رضا حسینی #فقه @Nardebane_feghahat
✳️ (۳) ✔️ می فرماید: 🔹 العجب من المحدث الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملي (طاب ثراه) في كتاب «الفوائد الطوسية» حيث بالغ في إنكار حجية مفهوم الشرط و أورد جملة من الآيات القرآنية دالة على عدم جواز إعتبار مفهوم الشرط. مع ورود الأخبار الدالة على ذلك بأوضح دلالة. 📚 ج1ص59 @Nardebane_feghahat
✅ آیت الله شیخ محمد سند: 🔹 علم اصول و علم کلام بر یکدیگر تأثیرگذار هستند. اگر کسی در علم کلام ضعیف باشد، در مبحث حجج و اماراتِ اصول هم قوّت ندارد. @Nardebane_feghahat
✳️ (۲) 🔹 وقع الخلاف بين الأصوليين من أصحابنا و غيرهم في حجية المفهوم بجميع أقسامه، فنفاه من أصحابنا المرتضى (رضي الله عنه) و جماعة من العامة و إليه مال المحدث السيد نعمة الله الجزائري و الشيخ محمد بن الحسن العاملي (قدس الله سرهما)، و أدلة القوم -في كتب الأصول من الطرفين- متصادمة و الإحتجاجات متعارضة. 🔸 إلا أن الظاهر تبادر ذلك في كثير من الأمثلة الواردة في جملة منها و لعل ذلك بحسب العرف. 🔹 و لم نقف في النصوص على ما يقتضي الحجية في شیء منها سوى مفهوم الشرط،فقد ورد في جملة منها ما يدل على ذلك...! 📚 ج 1ص 57و58 @Nardebane_feghahat
✳️ (۳) 🔹 مفهوم الشرط حجّة عند المُحقّقین و علیه دلّت الأخبار . 📚 ج23 ص217 @Nardebane_feghahat
✳️ اشکال بر : ☑️ مرحوم « سید مرتضی » به اجماع لطفی چنین ایراد نموده است که ما از کجا لزوم چنین لطفی را بر امام (علیه‌السلام) می‌فهمیم و حال آن‌که  آن حضرت از طرف ما است. @Nardebane_feghahat
🔶 درس خارج استاد 93/09/15 ✳️ ، مِلک چه کسی است ؟ ☑️ مرحوم سه قول نقل می‌کند و می‌فرماید : "برخی قائل به مالکیت امام ، برخی قائل به مالکیت استخراج کننده ، و برخی قائل به تفصیل شده اند ". 🟩 قول اول : مالکیت امام 🔸«إذ قد اختلف الأصحاب فيها فبين من أطلق كونها من الأنفال و انها للإمام(عليه السلام) كالمفيد و عن الكليني  و الشيخ  و الديلمي و القاضي و القمي في تفسيره، و اختاره في الكفاية كما عنه في الذخيرة، بل هو ظاهر الأستاذ في كشفه» . 🔸دسته‌ای از بزرگان می‌گویند هر معدن از هر ملکی استخراج شود ، از و مِلک امام است ، خواه در زمینی استخراج شود که مالک دارد یا زمینی باشد که مالک ندارد . 🔹 و قائلین این قول مفید و و و دیلمی و قاضی و علی ابن ابراهیم قمی در تفسیرش و مرحوم سبزواری در کفایه و ذخیره و ظاهر کلام ؛ این اعاظم می‌گویند معادن ، انفال است و ملک امام است هرکجا که کشف شود . @Nardebane_feghahat
🔶 درس خارج استاد 93/09/15 ✳️ ، مِلک چه کسی است ؟ ☑️ مرحوم سه قول نقل می‌کند و می‌فرماید : "برخی قائل به مالکیت امام ، برخی قائل به مالکیت استخراج کننده ، و برخی قائل به تفصیل شده اند. ✅ قول اول : مالکیت امام 🔸«إذ قد اختلف الأصحاب فيها فبين من أطلق كونها من الأنفال و انها للإمام(عليه السلام) كالمفيد و عن الكليني  و الشيخ  و الديلمي و القاضي و القمي في تفسيره، و اختاره في الكفاية كما عنه في الذخيرة، بل هو ظاهر الأستاذ في كشفه» . 🔸دسته‌ای از بزرگان می‌گویند هر معدن از هر ملکی استخراج شود ، از و مِلک امام است ، خواه در زمینی استخراج شود که مالک دارد یا زمینی باشد که مالک ندارد . 🔹 و قائلین این قول مفید و و و دیلمی و قاضی و علی ابن ابراهیم قمی در تفسیرش و مرحوم سبزواری در کفایه و ذخیره و ظاهر کلام ؛ این اعاظم می‌گویند معادن ، انفال است و ملک امام است هرکجا که کشف شود . @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج استاد 93/08/19 1⃣ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الصُّفْرِوَ الْحَدِيدِ وَ الرَّصَاصِ فَقَالَ عَلَيْهَا الْخُمُسُ جَمِيعاً.». 🔸 از معادن طلا و نقره و برنز و آهن و سرب سوال شد از امام و امام در پاسخ فرمودند در همه این موارد خمس واجب است. 2⃣ «وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ فِي حَدِيثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنِ الْكَنْزِ كَمْ فِيهِ قَالَ الْخُمُسُ وَ عَنِ الْمَعَادِنِ كَمْ فِيهَا قَالَ الْخُمُسُ وَ عَنِ الرَّصَاصِ وَ الصُّفْرِ وَ الْحَدِيدِ وَ مَا كَانَ بِالْمَعَادِنِ كَمْ فِيهَا قَالَ يُؤْخَذُ مِنْهَا كَمَا يُؤْخَذُ مِنْ مَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.». 🔹 حماد از حلبی نقل می‌کند که از امام صادق(ع) از گنج سوال کردم چه مقدار در آن واجب است؟ امام فرمود خمس آن را باید بدهید و از معادن هم سوال کردم امام فرمود خمس آن واجب است و از بعض معادن مثل رصاص و صفر و حدید سوال کردم چه مقدار خمس دارد؟ امام فرمود همان مقدار که در معادن ذهب و فضه گفته شده همان مقدار خمس دارد. پس در این روایت هم غیر از اینکه معادن را بنحو مطلق می‌فرماید پنج قسم از معادن را هم نام می‌برد. 🔹 معادن ذهب و فضه معلوم بوده و راویان می‌دانستند که خمس دارد و چه مقدار خمس دارد لذا بقیه با طلا و نقره مقایسه شده امام فرمود خمس آن همانند طلا و نقره است. @Nardebane_feghahat
❓سؤال: آیا تفسیری که به منسوب است، نوشته خود اوست یا نوشته دیگری؟ ✅ جوابِ : معروف است که نوشته «عبدالرزاق کاشانی» است. @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج استاد 93/10/20 🔸 «وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدانِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: الْخُمُسُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْكُنُوزِ وَ الْمَعَادِنِ وَ الْغَوْصِ وَ الْغَنِيمَةِ وَ نَسِيَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ الْخَامِسَ.» 🔹 ابن ابی عمیر نقل می‌کند از تعداد زیادی از افراد از ابی عبدالله(علیه السلام) که خمس بر 5 چیز واجب است که چهار مورد را نقل می‌کند و مورد پنجم را فراموش کرده بود (که شاید مال مختلط به حرام باشد.) و آن چهار قسم عبارت است از : 1-کنز 2-معدن 3-غوص یعنی فرو رفتن در دریا و بدست آوردن اشیاء قیمتی. 4-غنیمت. و منافاتی هم ندارد که دیگر موارد در روایات دیگر آمده است. ✅ مرحوم آقای می‌فرماید: 🔸«فإنّ أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني هو شيخ الصدوق و قد وثّقه صريحاً فقال: ثقة فاضل ديّن و إن لم يتعرّض له في كتب الرجال . و ما في الوسائل من ضبط: (عن جعفر) غلط، إمّا في هذه النسخة أو من صاحب الوسائل لو كان جميع نسخ الوسائل كذلك، و الصواب: ابن جعفر، كما أثبتناه، فإنّ جعفر جدّ أحمد، لا أنّه راوٍ آخر. و بالجملة: لا ينبغي التأمّل في صحّة الرواية.» 🔹 در صدر روایت شخصی بنام احمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی است که از ابن ابی عمیر نقل می‌کند مرحوم آقای خوئی می‌فرماید در این که ما داریم (احمد بن زیاد بن جعفر) است اما در وسائل دیگر احمد بن زیاد عن جعفر آمده باشد که (عن جعفر) غلط است بلکه (زیاد بن جعفر) صحیح است و "جعفر" شخص جداگانه و از روات سلسله این حدیث نیست بلکه جد همان "احمد بن زیاد" است و هو شیخ الصدوق و قد وثقه صریحا . یعنی احمد استادِ است و صریحا او را نموده و فرموده "ثقة فاضل دَیِّنٌ" شخصی است فاضل و ثقه و دیندار. بنابراین احمد بن زیاد موثق است. ✅ در سند ، بعد از آن هم ابن ابی عمیر است و می‌فرماید عن غیر واحد از امام صادق! و را هم قبول داریم که لایرسل و لاینقل الا عن ثقه، یعنی فقط از نقل می‌کند و مرسلات ابن ابی عمیر هم حکم مسند را دارد پس معلوم می‌شود واسطه ای که نام نبرده ثقه بوده پس تامل و شک در صحت روایت سزاوار نیست. @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج استاد 93/11/19 🔹 صحیحه حلبی : «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنِ الْعَنْبَرِ وَ غَوْصِ اللُّؤْلُؤِ- فَقَالَ عَلَيْهِ الْخُمُسُ الْحَدِيثَ.» 🔸 می‌گوید : از امام صادق(علیه السلام) در مورد حکم خمس عنبر که از جواهرات است و مرواریدی که از غوص بدست می‌آید پرسیدم امام فرمود: دارد. سند روایت ، صحیح و دلالتش روشن است. @Nardebane_feghahat
✳️ (۱) ☑️ درس خارج آیت الله 90/11/08 🔸 بر اين كه احرام بايد در اشهر حج باشد، به اين كه آيه قرآن فرموده است: «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومٰاتٌ» و تعيين هم شده است كه اشهر معلومات عبارت است از شوّال، ذيقعده و ذي‌حجه، گفته‌اند: پس بنابراين احرام حج قبل از صحيح نيست، اين استدلال متوقف بر اين است كه جزء باشد؛ اما اگر شرط باشد اشكالي ندارد كه انسان آن را قبلاً تحصيل كند. @Nardebane_feghahat
✳️ (۲) ✔️ درس خارج استاد 95/06/29 🔹 در کتب برای حجّ، حدود شش معنا ذکر شده است؛ 1⃣ «قصد»، 2⃣ «کثرة القصد»، 3⃣ «القصد إلی من یُعظَّم»، 4⃣ «قدوم»، 5⃣ «کفّ» یعنی خودداری، 6⃣ غلبه‌ بر حجت. البته در بعضی از کتب لغت، «کثرة الاختلاف» هم گفته‌اند که طبق توضیحی که خواهیم داد، «کثرة الاختلاف» به همان «کثرة القصد» برمی‌گردد. @Nardebane_feghahat
✳️ (۱) ✔️ تعریف از تقلید صاحب «» می‌گوید: تقلید به معنای به دست آوردن نظر و رای دیگری است، برای عمل کردن به آن در احکام و فروعات، بی آن که دلیل تفصیلی آن را از وی طلب کند. بنابراین، اگر مکلف ، رساله عملی مجتهدی را به دست آورد و مسائل آن را یاد بگیرد تا هنگام نیاز، به آنها عمل کند، تقلید محقق می‌شود. @Nardebane_feghahat
✳️ (۲) ✔️ نظر در مورد مشروعیت تقلید 🔹 أما من قلد عالما أفتى بمحكمات القرآن و الحديث، و كان عدلا موثقا به، فإنه ليس بتقليد له، بل تقليد لمن فرض الله طاعته، و حكم بحكم الله عز و جل. 📚 ، ج‏1 ص183 @Nardebane_feghahat
✳️ تعارض استصحاب حکمی وموضوعی با 1⃣ در مقابله با اصل صحت، گاه استصحاب حکمی قرار دارد و گاه استصحاب موضوعی. 2⃣ تعارض استصحاب حکمی، مثل این که در صحت معامله انجام شده تردید باشد: مفاد استصحاب عدم انتقال عوضین و بطلان معامله است؛ در حالی که مقتضای اصل صحت آن است که معاملۀ انجام شده، محمول بر صحت است. 3⃣ تعارض با استصحاب موضوعی، مثل این که در صحت معامله انجام شده این تردید باشد که آیا در تاریخ وقوع معامله، بایع به حد بلوغ رسیده بوده یا خیر؟ در این مثال، مفاد استصحاب، عدم بلوغ و نتیجتا بطلان معامله است، حال آن که به مقتضای اصل صحت، معامله محکوم به صحت است. ✅ در این که اصل صحت بر استصحاب حکمی تقدم دارد، علی الظاهر میان فقها تردید نیست؛ زیرا: 🔸 اولا تردید در بقای حالت سابقه (عدم انتقال) ناشی از تردید در کارایی و تاثیر عقد انجام شده است و لذا با اجرای اصل صحت در مورد معامله، تردید در ناحیه معلوم رفع می‌گردد و حکم به انتقال می‌شود. 🔹 ثانیا اگر اصل صحت را بر استصحاب حکمی مقدم ندانیم، موردی برای اصل صحت باقی نمی‌ماند، در حالی که عکس قضیه چنین نیست؛ یعنی با تقدم اصل صحت بر استصحاب، این محذور پیش نخواهد آمد، زیرا مجاری اصل صحت بسیار محدودتر از مجاری استصحاب است و لذا با توجه به این که به موجب ادله سابق الذکر، اصل صحت مسلما حجیت یافته، بنابراین ادله مزبور مخصص دلیل استصحاب محسوب می‌گردد و در موارد اجتماع، استصحاب جاری نمی‌شود. 🔸 ثالثا استصحاب «اصل» است و اصل صحت، « اماره »؛ زیرا اصل صحت همانند اصل ید از ظواهر و اصولی است که شریعت به آن‌ها اعتبار بخشیده و در تقدم اماره بر اصل تردید وجود ندارد. (البته اماره بودن اصل صحت، محل اشکال و تردید بعضی از متأخران قرار گرفته است). @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج آیت الله محمد جواد ۲۳ آبان ۱۳۹۵ 🔹 نظر مرحوم این است که اماره بر استصحاب دارد. در مقابل برخی مانند مرحوم شیخ انصاری می‌گویند اماره بر استصحاب دارد. @Nardebane_feghahat
✅ آیت الله شیخ محمد سند : 🔹 «آقاضیاء عراقی در نجف در تدریس حرف اول را می زد ... در بسیار قوی بود و در ...». خواندن علوم مختلف اشکالی ندارد اما نباید در آن علوم زندانی شد! @Nardebane_feghahat
✳️ (۳) ✔️ درس خارج آیت الله 90/12/07 ✅ جدال در حال احرام: 🔹 حرام بودن آن جزء مسلمات است و همه علماء اسلام هم بر آن اجماع دارند چون در قرآن به حرمت آن در حال احرام تصریح شده است: «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ» (بقره / 197) 🔸 در ج 18 ص 359 بحث مفصلی دارد و چندین صفحه در مورد مصداق جدال بحث می کند و در مورد حرام بودن آن در حج می فرماید: «و الجدال کتاباً و سنة و اجماعاً بقسمیه.» 🔹  در مستند ج 11 ص 384 می فرماید: «و حرمته من حیث الاحرام ثابتة و انما الخلاف فی المراد منه» @Nardebane_feghahat
✳️ (۴) ✔️ در مورد جدال که از محرمات احرام است، می نویسد: 🔸« الجدال، و هو قول: «لا و اللّٰه» و «بلى و اللّٰه» و كل ما هو مرادف لذلك في أيّ لغة كان إذا كان في مقام إثبات أمر أو نفيه و لو كان القسم بلفظ الجلالة أو مرادفه فهو جدال و الأحوط إلحاق سائر أسماء اللّٰه تعالى كالرحمن و الرحيم و خالق السماوات و نحوها بالجلالة و أما القسم بغيره تعالى من المقدسات فلا يلحق بالجدال». @Nardebane_feghahat
🔸 در مورد اهمیت تدریس از استاد بزرگواری شنیدم که می گفت: «ولو ابوعلی سینا باشی اما اگر تدریس نکنی و دانسته هایت را بیان ننمایی، فایده ندارد». 🔹 آری، مباحثه و تدریس بسیار در امر طلبگی مهم است، اصلاً این که اکثر طلبه ها ادبیاتِ شفاهیِ شان قوی است، یکی از علل آن همین مباحثه هاست که البته در این ایام کرونا، خدا می داند چه بر سر بحث ها آمده است! 🔸 شاید بتوان گفت که حوزه امروز در کتابت و نوشتار "ضعیف" است. واضح است که مقصودم از «حوزه» علمای برجسته و محققین بزرگوار نیست، آن ها شأن و مقامشان اجل است که بخواهم در موردشان سخن بگویم؛ منظورم طلبه های جدید است و خودم هم از این قاعده مستثنی نیستم. ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
❓آیا حروف جر معانی مختلف دارند یا خیر؟ ✅ جواب: دو مبنا وجود دارد: 1⃣ مبنای کوفیون: حروف جر معانی مختلف دارند یعنی هیچ معنایی مخصوص به حرف جرِ مشخصی نیست بلکه یک حرف میتواند معانی مختلف داشته باشد. لذا در متون مختلف باتوجه به سیاق باید معنای آن حرف جر را تشخیص داد. 🔸 این مبنای کوفیون در کتاب آمده است. 2⃣ مبنای بصریون: 🔹 معتقدند هر حرف جر یک معنا بیشتر ندارد. هرگاه احتمال داده شود که در معنای دیگری استعمال شده، باید قائل به تضمین و یا تأویل شویم. واگر هیچ یک از این دو (یعنی و ) مقدور نباشد، باید معتقد به شذوذ نیابت حرف جرّی در معنا از حرف جری دیگر شد. @Nardebane_feghahat