قسم به....
قسم به شورِ دعا خواندنِ سحرگاهش
قسم به پاکی و صدقِ ضمیرِ آگاهش
قسم به نرمی باران که در نگاهش بود
قسم به گرمی لبخندِ صورتِ ماهش
قسم به عزت او که اسیر پُست نشد
قسم به شوق سفر کردنِ الیاللهاش
قسم به غیرتِ مردی که وقتِ خدمت بود
مدام، وقفِ ضعیفان، زمانِ کوتاهش
قسم به پاکیِ مردی که کوهِ طعنه شنید
ولی نگفت از آن کوه، قدرِ یک کاهش
قسم به همت او که ز کار خسته نشد
اگر چه هیچ شرایط نبود دلخواهش
قسم به مکتب پاکِ رئیسیِ مظلوم
قسم به روضهی غمبارِ هجرِ جانکاهش
قسم به عشق که هر لحظه در مصیبت او
گدازه میکشد از قلبِ عاشقی، آهش
قسم به آنهمه خوبی که باز میخواهیم
شهید زنده برایِ ادامهی راهش
#شهید_جمهور
#رئیسی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
هدایت شده از
چیزی ز راه عشق نمانده است تا علی
یک مدّ آه فاصله داریم با علی
بیش از هزار مرحله در ابتدای توست
آغاز وصف توست چه بیانتها علی
منظومهات کجاست؟ که میگیرد آسمان
هر روز و شب سراغ تو را بارها علی
ماتم که: باید از تو سراغ خدا گرفت؟
یا از خدا گرفت سراغ تو را علی
آیا شبی به سمت تو پرواز میکنند
این بالهای سبز و رهای دعا علی؟
از خاک پر کشیدی و از عرش سر زدی
شوق خدا کشیده تو را تا کجا علی
در خلوت خدا و رسولش، شب عروج
بوی تو داشت عطر کلام خدا، علی
گویند چون که وقت خداحافظی رسید
پیغمبر خدا به خدا گفت: یا علی!
۲۰ روز تا #غدیر 💚
#محمدعلی_مجاهدی (پروانه)
از روز ازل به عرش نامش شده حک
برداشت ز شوق دیدنش کعبه ترک
معنای صراط مستقیـم است علی
قومی به ولایت علی دارد شک!
#محمدجواد_منوچهری
#یا_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
@gida13
گر بند لسانی گسلد از بندش
ور خاک شود وجود حاجتمندش
باللَه که ز مشرق دلش سر نزند
جز مهر علی و یازده فرزندش
#رباعی
#یا_امیرالمؤمنین
#لسانی_شیرازی
از روز ازل شدم ارادتمندش
محتاج نگاه اویم و لبخندش
در دفتر احوال دلم ثبت نشد
«جز مهر علی و یازده فرزندش!»
#جواد_محمدی_دهنوی
یاران! دل دردمند ما را نگرید
طوفان کُشندهٔ بلا را نگرید
از ما دل بیقرار و پر شور و نوا
فارغ دل یار بیوفا را نگرید
#امام_خمینی
یار با غیر و غمِ عشق در آغوشم بود
مرگ صد بار بِه از زندگیِ دوشم بود...
#طالب_تبریزی
مرگ نزدیک است تا از دوستان دوریم ما
این نفسها اختیاری نیست، مجبوریم ما
سهمِ ما یک بوسه بود آن هم به هنگامِ وداع
هیچکس ما را نمیخواهد، لبِ گوریم ما
هرکه میزد دستِ رد بر سینهی ما آشکار
در خفا میخواست ما را، آبِ انگوریم ما
اینکه میبینی به رغمِ توبه مستیم و خراب
از شرابِ سالیانِ پیش کیفوریم ما
هر نفس خالی شدیم از اشتیاقِ زیستن
مرگ نزدیک است یا از زندگی دوریم ما؟
#انسیه_آرزومندی
غروب عاملِ غم باشد و تو عاملِ شعر
دو عاملی که کمر بستهاند به کشتنِ من
#سیدمحمد_اتکالی
نه هر کرمی که دارد پیله یک پروانه خواهد شد
نه بعد از لیلی ومجنون کسی افسانه خواهد شد
ثباتی بر وفا و راز داری نیست در این شهر
نه پیدا تا ابد یک شانه ی مردانه خواهد شد
نه بر تن می کند ابریشم احساس عقل اینجا
نه گیسوی خیالی در دل شب شانه خواهد شد
سرای جمع اضداد است دنیای مدرنیته
پر از هیچیم و در یک لحظه پر پیمانه خواهد شد
به پرواز خیال انگیز شعرم دلخوشم اما
کدامین کرم کال پیله ای پروانه خواهد شد!؟
#محمدجواد_منوچهری
#مدح
#حضرت_جواد_الائمه_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
آقــا! تو را عــزیــز خــدا آفریدهاند
از آیـههای جــود و سخـا آفریدهاند
نور تــو را برای رسیدن به کوی عشق
شمس هُــدیٰ و قبلــه نمــا آفریدهاند
دریایـــیِ دو دست تو را اَیُّــهَا الجواد
از جنــس نــور و آب بقـــا آفریدهاند
جود و سخــاست عادت آل عبا، ولی
تنهــا تو را "جــوادِ" رضـــا آفریدهاند
احسان و سفره داریِ این خانواده را
دریــای رحمــت فقـــــرا آفریدهاند
ای از تبـــار آینـــهها، از صفــــای تو
صــدق و صفــای آینــه را آفریدهاند
درگــاهِ بـا سـخــاوت بـاب الجـــواد را
عــالــمْ پنـــاهِ شـــاه و گــدا آفریدهاند
صحــن و سرای بارگَـــهِ کاظمیــــن را
زیبــاترین بهشــتِ خــدا آفریدهاند
در پاکــی و زلالی و تقــوا و دین، تو را
دُردانـــهای به بحــرِ وِلا آفریدهاند
از کودکی نشـــانِ بزرگی و فضــل را
مُهـــرِ جبیــنِ ابـن رضـــا آفریدهاند
فضــل تو را ندید زنــی مثل اُمّ فضـل
او را شَقــی به هر دو سرا آفریدهاند
روشن نمیشود دلِ تار از فروغ مهر
خورشیــد را ز شام ، جــدا آفریدهاند
طی کرد اُمّ فضل، همان راه جعده را
او را جـدا ز رســم وفـــا آفریدهاند
سهـــم کریــم آل عبــــا و جـــواد را
ســـوز جــگر به زهــر جفا آفریدهاند
این داغ سینه سوز تورا گوشهای فقط
از داغ سیــدالشهــدا آفــریدهاند
داغت اگر چه سخت، ولیکن عظیم تر
از داغـهــای کــرب و بـلا آفریدهاند؟
از آن زمان که کرب و بلا را رقــم زدند
حق را نشــــان تیـــرِ بــلا آفریدهاند
اما اســـاس باطــل و بنــیان ظلــم را
بر پـایـهٔ شکــست و فــنا آفریدهاند
نور حسیــن ، آینهٔ حـق سرمدیست
این نـور را چــراغ هُـدا آفریدهاند
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
در حسرت مرگ زیستی تا آخر
مجبور شدی بایستی تا آخر
ای تعزیهخوانِ بیتماشاگرِ من
خود خواندی و خود گریستی تا آخر
#رباعی
#جعفر_مقیمیان
در قطار
صندلیها را عوض کردیم
تو پنجره را میخواستی
و من
میخواستم به تو نگاه کنم...!
#محمود_درویش
چه كردهای تو به اين خانه؟
خانهات آباد!
كه رفتهای و خيالت نمیرود
از ياد...
#علی_حیاتبخش
گر بوسه به من بخشی، دانی به چه میماند؟
مرغی که گَهِ کُشتن، قاتل دهدش آبی...
#ملک_الشعرای_بهار
تشنه مردن به از آن است که با منت تلخ
آبت از کوثر جانبخش فرح زای دهند
مرغ را یک نفس زندگی لانه ی خویش
به که عمری به طلایی قفسش جای دهند
* * *
چهره ام با طلوع موی سپید
گوید از مغرب جوانی من
ای دریغا که چون فسانه گذشت
تلخ و شیرین زندگانی من
* * *
همچو گُل خاموش و آتشناک باش
خاک می گردی کنون هم خاک باش
بی ثمر کس را خدا خلقت نکرد
بید اگر هستی عصای تاک باش
استاد #پریش_شهرضائی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کریمی و کرمت همچو ابر پُر بار است
نگاه مستمرت، مرهم دل زار است
هزار خوشهی گندم، به دست خود چیده است
کنار گنبد زردت، دلی که غمبار است
#یا_ضامن_آهو
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
زندگی بعد از شهادت را به ما آموختی
معجزه یا خرق عادت را به ما آموختی
نفخِ صورِ عدل،رستاخیز آزادی و عشق
معنی یوم القیامت را به ما آموختی
گیلک و تالش،بلوچ و کرد،لر یا ترکمن
وحدتِ در عین کثرت را به ما آموختی
ای که محراب نگاهت قبله ی حاجات ماست
راز و آداب عبادت را به ما آموختی
پرتو اندیشه ات با ریشه های ما چه کرد؟
میوه دادیم و اصالت را به ما آموختی
#مارال_افشون
@poem12
دلدار رفت و دیده به حیرت دچار ماند
با ما نشان برگ گلی زان بهار ماند
#بیدل_دهلوی
بیا و چشم مرا آشنای باران کن
اسیر کفر کویرم، مرا مسلمان کن
از این سکوت که آوار شانه های من است
پناه بر تو ! مرا در صدات پنهان کن
همیشه ی غزلم ! شب نشین چشم توام
مرا به جرعه ای از آفتاب مهمان کن
مرا در این شب برفی ، گر آفتابی نیست
بیا و دلخوش یک آفتابگردان کن
از این شکسته ترم خواست؟ این تو و این سنگ
بیا هر آنچه دلت خواست با دلم آن کن
#علیرضا_دهرویه
گفتی که با دلت
غم هجران چه میکند
باد خزان ببین
به گلستان چه میکند...
#طبیب_اصفهانی