eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
716 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
187 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘کبوترانه... ✍️زهرا سعادت سال‌ها خستگی‌ناپذیر و دلیرانه با لباسی که مورد هجمه و تهمت فراوان است،در میدان فقر زدایی و حمایت از قشر ضعیف همجوار امام رئوف(ع) بی‌هیچ حاشیه‌سازی جهاد کرده تا تبیین خدمت جهادگرانه مومنانه باشد.جهادی که او را به متن جهان عرصه کرد! با زبان روزه و بعد از درس به حریم امن امام خوبی‌ها پناه می‌آورد تا در جوار هم‌رزمانش برای خدمت مخلصانه،طرح بریزند. نمی‌دانم رو به ضریح حضرت چه دعایی به قلبش خطور کرده که استجابتش رزق لایحتسب شهادت مظلومانه شد! تیزی کینه تکفیری در ساحت سلطان سریر ارتضا(ع) بر جان روزه‌دارش فرود آمد تا سرخی خونش آبی باشد بر آتش فتنه تکفیری و داعشی ها. "برداً و سلاما" جهادگر مخلص، در آغوش امامش به اطاعت امر ولیّ امرش مظلومیت شیعه را به جهانیان تبیین کرد تا ندای"فزت و رب الکعبه" مولای‌مان در خانه خدا به وقت سحرگاه ماه مبارک رمضان، جاودانه بماند!هنیئاً لکم این رزق ضیافت الله. "بکشید مارا، ملت ما بیدارتر می‌شود." @AFKAREHOWZAVI
✍سیده ناهید موسوی درد* را از هر طرف بخوانید درد است.اما چگونه معنا کردن این سه حرف که معانی زیادی درونش نهفته است، خود درد بزرگ‌تری است. به گمانم درد یعنی صدای شکستن درونت، بارها و بارها می‌شکند و تو فقط می‌شنوی نهایتاً برایش اشک بریزی همین. با دردهایت رفیق می‌شوی، مونس و همدم تنهایی‌هایت شده‌اند، دوست داری تمام شوند یا دیگر تکرار نشوند یا حتی بیشتر نشوند! اما نمی‌توانی، فقط باید کنار بیایی و همراهی‌شان کنی آن‌ها در دلت، در وجودت جا خوش کرده‌اند. درد آدم‌ها را بزرگ می‌کند یا خدا فقط به بنده‌ای که خیلی دوستش دارد درد می‌دهد و او را امتحان می‌کند، جملاتی که خیلی شنیده‌ایم، مگر این تکه گوشت کوچکی که اسمش را قلب گذاشته‌ایم و آن روح لطیف و شکننده چقدر تاب و تحمل درد و امتحان دارند. قوی باش، تو می‌توانی امیدوار باش تو می‌توانی! من اما خسته‌ام از قوی بودن. "فَإنَ مع العُسرِ یُسراً إنَ معَ العسرِ یُسراً"* همین! *«لقَد خَلقنَا إلانسَانَ في کَبَدٍ» همانا انسان را دررنج وزحمت آفریدیم.۴/بلد *۵_۶/انشراح @AFKAREHOWZAVI
جاذبه های دین اسلام ✍م* صالحی از آموزه های دین مبین اسلام است که فرموده: اگر کسی کار نیکی برای شما انجام داد، شما بهتر از آن عمل را برای او جبران کنید و یا حداقل مساوی با عملش انجام دهید. مثلاً به شما هدیه داده شده سعی کنید بهتر از آن هدیه را به او بدهید و یاحداقل همانند آن را تهیه کنید. یا پاسخ سلام : به بعضی از افراد وقتی سلام می کنیم، در عوض پاسخ سلام سرشان را تکان می‌دهند، این جزء آموزه های دین ما نیست. دین ما ریزه کاری های خیلی زیبا و ظرافت هایی دارد که اگر برای دیگران مطرح شود، جذب آن می شوند. اسلام می فرماید: در جواب سلام، بگو سلام علیک، در جواب سلام علیک بگو: سلام علیک و رحمة الله یا مثلاً بگو سلام و در کنار آن احوال پرسی قرار بده، نه اینکه جواب سلام را هم ندهی. اگر ما مسلمان هستیم و ادعای ایمان داریم، باید افراد را با اخلاق و اعمال و رفتارمان جذب دین کنیم نه این که خدای ناکرده باعث بیزار شدن و نفرت آنها از دین و مسلمانان شویم. 💠وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا (86/نساء) هر گاه شما را تحیت و سلامی گفتند شما نیز باید به تحیت و سلامی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید، که خدا به حساب هر چیزی کاملاً خواهد رسید. 💠خداوند متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید : به برکت و رحمت الهی در برابر مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطرافت پراکنده می شدند. (159 آل عمران) از این آیه درس میگیریم که در زندگی، محل کار، محل تحصیل، بازار، کوچه، خیابان، حین رانندگی و..... طوری برخورد کنیم که با رفتارمان همه را عاشق اسلام و قرآن کنیم.... @AFKAREHOWZAVI
. هم صحبت باران ✍طیبه روستا آلبوم‌های عکس گوشی را مرتب می‌کردم که رسیدم به عکس کتاب " هم‌صحبت باران ". چه اسم خوبی روی کتاب گذاشته‌اند. مثل بعضی آدم‌ها که انگار از ازل اسم‌شان را قالب خود خودشان دوخته‌اند! مثل مامان رحیمه که از همه دنیا مهربان‌تر است و اسمش قبل از آفرینش دنیا به روحش چسبیده. معرفی کتاب را نوشتم و از حرم آقا سید علاءالدین حسین(ع) آمدم بیرون. وقت کافی داشتم، می‌خواستم با اتوبوس بروم و زمان بیشتری در حال خوش حرم بمانم. هنوز متحیر مانده بودم که چطور هر وقت دنیا قلاب می‌اندازد و دلم را گیر خودش می‌کند، آقا شاهچراغ(ع) زیارت برادر بزرگوارشان را به دلم می‌اندازد و پرنده‌وار برمی گرداند مرا به زندگی. نرسیده به چهارراه شاهزاده قاسم( ما شیرازی‌ها می گوییم شازده قاسم ) با خیال راحت زیپ کیفم را باز کردم و چشمم افتاد به جای خالی کارت. یادم آمد که چند روز قبل پسرم کارت اتوبوس را برداشته. در هوای نیمه سرد اواخر دی ماه، بیشتر یخ کردم، چون مطمئن بودم که پول نقد هم ندارم. چند بار کیفم را زیر و رو کردم بلکه معجزه‌ای نجاتم دهد. بی‌فایده بود! سلانه سلانه رفتم تا کنار راننده. با منّ و منّ و یواش گفتم: ببخشید میشه یه شماره کارت بدین کرایه رو واریز کنم، کارت و پول همرام نیست. - چن نفرین؟ -یه نفر. سر سفیدش را خاراند و پوزخندی تحویلم داد: نمیخوا، برو، دو تومن چی چیه. سرم پایین بود و مثل بچه گربه درمانده‌ای که روز بارانی گیر افتاده باشد کنج کوچه‌ای! گفتم: اینجوری که درست نیست، مدیون میشم. با اخم از شیشه سمت چپ اتوبوس، درمانگاه بقیه الله(عج) را نگاه کرد و زیر لب گفت: ولش کن کاکو. از فکرم گذشت که، کاش گفته بودم سه نفریم، آن وقت مجبور می‌شد شماره کارت بدهد. کرایه‌ی بیشتر خیلی بهتر از شرمندگی بود. می‌دانستم همه مسافرانِ بی کرایه الان تک تک جلوی چشم‌هایش رژه می‌روند و توی دلش می‌گوید: "جهنم و ضرر، این یکی هم روش." دو تا بد و بیراه هم چاشنی‌اش می کند. دوباره کیفم را سرک کشیدم. دنبال چیزی می‌گشتم که سبک و رها پیاده شوم. اولین چیزی که آمد زیر انگشت هایم، کتاب بود. سریع بیرونش کشیدم و به جلد طلایی‌اش نگاه کردم. فکری از ته دلم جوشید. گرفتمش طرف راننده و گفتم: میشه اینو ازم قبول کنید؟ در مورد حضرت زهراست. سر تکان داد و نفس بلندی کشید: ئی شد یه چی، یا حضرت زهرا(س) . تشکر کردم، حلالیت طلبیدم و پیاده شدم. کتاب رفته بود آنجا که باید می رفت و من کنار دستگاه عابربانک، به این می‌اندیشیدم که بی شک، باران، برکتش را از حضرت مادر(س) و خاندان بخشنده‌اش وام گرفته است! @AFKAREHOWZAVI
. «اثبات عقلی ولایت فقیه در کمتر از یک دقیقه» ✍طیبه فرید در مباحث عقلی قاعده ایست با عنوان «اصل تنّزل تدریجی». این قاعده می‌گوید زمانی که امکان دسترسی به اصل موضوعی نباشد نمی‌توان چشم را به روی فقدان موضوع بست و آن را تعطیل کرد! به‌عبارتی به بهانه نبودن اصل نمی‌توان از پایه زیرآب مسئله‌ای را زد! قاعده عقلی اصل تنزل تدریجی می‌گوید به جای تعطیل کردن اصل و بلاتکلیف ماندن، به شبیه‌ترین و نزدیک‌ترین مصداق به موضوع مراجعه کنید. برای مثال ما زمانی که دسترسی به اصل دارویی را نداریم به دلیل تحریم یا... ناگزیر دست به تهیه مشابه آن می‌زنیم! خداوند حکیم در قرآن *جایگاه حاکمیت و قضاوت را به انبیا و جانشینان ایشان داده و از مؤمنين می‌خواهد که در حل منازعه و مخاصمه که از شؤون حاکمیت است به رسول و جانشینان او رجوع کنند. بدیهی‌است که در دوران غیبت معصوم، این اصل همچنان جاریست و قانون الهی تغییری نمی‌کند! پس با توجه به غیاب معصوم، بر اساس اصل عقلی تنزل تدریجی مؤمنین و مؤمنات موظفند شبیه‌ترین فرد را به معصومین(ع) انتخاب کنند. شبیه‌ترین فرد به معصوم جانشین معصوم است و اطاعت از حکم او درست همان اطاعت از معصوم است. به حکم عقل، نظر جماعت خبره و متخصص در تشخیص مصداق اشبه الناس به امام در این قصه کارساز است و کار را بر مردم آسان می کند. ◇ کسانی که نیابت عام امام معصوم را نمی پذیرند نه تنها در مقابل حکم قرآن و روایات بلکه در مقابل حکم عقل نیز ایستاده‌اند.◇ *سوره نساء، آیه ۵۹ @AFKAREHOWZAVI
✍مهتا صانعی نامش چو نگین به حلقه‌ای زرین است پایان سفر چقدر عطرآگین است من‌راهی کربلا شدم، این اقبال مدیون دل شهید زین‌الدین است @AFKAREHOWZAVI
. کیزیلجیک شربتی* ✍🏻زهرا کبیری پور، عضو تحریریه مجتهده امین ترک‌های استانبول یک ضرب‌المثلی دارند با این مفهوم که ما باید مشکلات شخصی خود را در درون خود نگه داریم و نگذاریم دیگران متوجه مشکلات ما بشوند. علاوه بر این، باید سعی کنیم وضعیت بدمان را تحمل کنیم و خم به ابرو نیاوریم، آن‌ها برای رساندن مفهوم این ضرب‌المثل از کلمه‌ی کیزیلجیک شربتی (Kızılcık şerbeti) استفاده می‌کنند. من به واسطه‌ی تخصصم در زبان ترکی استانبولی، سال‌هاست اخبار و برخی از سریال‌های این کشور را دنبال می‌کنم و البته ترجیحم برای تماشای سریال‌های ترکی، سریال‌هایی است که از شبکه‌های دولتی آن (TRT) پخش می‌شود و سریال‌های شبکه‌های خصوصی آن، حقیقتا غیرقابل تماشاست. اخیرا سریالی در ترکیه در حال پخش است با همین عنوان، که کنجکاو شدم ببینم قرار است چه بگوید. در این سریال دو خانواده‌ی ثروتمند، یکی به شدت متدین و به قول ترک‌های ترکیه، محافظه‌کار و پولدار، دیگری به شدت مدرن و به قول خودشان امروزی که آن‌ نیز تقریبا از وضعیت مالی خوبی برخوردار است، به نمایش گذاشته شده‌اند. جدای از بحث که در تمام متن این سریال جاری است، تقابل این دو خانواده بر سر مذهب قابل تأمل است. در بیست قسمتی که از این سریال پخش شده است، کارگردان و نویسنده به خوبی توانسته‌اند، چهره‌ی منفوری از خانواده‌ی در ذهن بینندگان ایجاد کنند. همچنین این سریال در تلاش است تا به مردم که بیش از نود درصد آن‌ها مسلمان هستند، بقبولاند که این کشور است و افراد مدرن و بی‌حجاب آن‌ها هر غلطی دلشان بخواهد می‌توانند بکنند و به کسی مربوط نیست اما اگر یک خانواده‌ی متدین بخواهد دعایی بخواند یا روزه‌ای بگیرد باید در چهاردیواری خود این کار را انجام دهد و این مسائل دینی را به بطن جامعه نکشاند. در یکی از سکانس‌های قسمت اول، مادر خانواده‌ی مدرن همراه با دخترش برای خرید وارد یک فروشگاه می‌شوند و با دو خانم مواجه می‌شوند، این خانم مدرن با صدای بلند به طوری که آن‌ها بشوند، می‌گوید: این‌ها هم که در همه جا هستند و با گفتن این جمله ناراحتی خود را از حضور بانوان محجبه در اجتماع ابراز می‌کند. این تنشِ بین دینداری و بی‌دینی آنقدر در سر تا سر سریال جریان دارد که خواه ناخواه برای تماشاگران ابهاماتی را ایجاد می‌کند. در طول این سریال افکار خانواده‌ی متدین پوسیده و قدیمی خوانده می‌شود و در لفافه به عقب‌افتادگی تعبیر می‌شود و تمام سنت‌های موجود در خانواده‌های متدین و با اصل و نسب ترکیه‌ای به سُخره گرفته می‌شود و این کار آنقدر هنرمندانه انجام می‌شود که ببیننده خواه ناخواه با خانواده‌ی مدرن همراه می‌شود و حق را به آن‌ها می‌دهد. به گمانم این اولین سریالی است در ترکیه، که تا این حد صریح و بی‌پروا به تقابل دینداران با افراد بی‌دین پرداخته است. هرچند که در توضیح این سریال از طرف تهیه‌کننده به تفاوت فرهنگی دو خانواده، اشاره شده است، اما بیننده در تمام سریال تقابل دین و بی‌دینی را می‌بیند. از طرفی با پرس و جویی که انجام دادم متوجه شدم، نسبت به رسم و رسومات و عقاید این خانواده‌ی متدینِ نمایش داده شده، با خانواده‌های متدین ترکیه، تفاوت‌های چشمگیری وجود دارد. اما انتخاب این عنوان برای سریال بسیار زیرکانه بوده است، چون در تمام سریال شما دوست دارید به خانواده‌ی متدین بگویید، مشکلاتت را برای خودت نگهدار و کاری به کار افراد لااُبالی نداشته باش و اگر هم وضعیت افراد بی‌دین تو را آزار می‌دهد، تحمل کن و واکنشی نشان نده. این سریال که پُر است از بازیگران مطرح ترکیه، همچنان در حال پخش بوده و به پایان نرسیده است؛ اما از همین حالا می‌توان متوجه شد که سریال قرار است به نفع کدام خانواده‌ تمام شود. *شربت زغال‌اخته @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ «کارت صد آفرین» منتشر شد هدیه به تمام فرشتگان زمینی که برای اولین‌بار در ماه میهمانی خدا پا به عرش الهی می‌گذارند . با اجرای گروه سرود «دختران میعاد» دو نماهنگ دیگر برای دختران روزه دار در کانال ببینید 🔻🔻🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/683212834C1feea8e12e
خدایا هر آنچه خیر است و ما نمیدانیم... ✍سیده ناهید موسوی اگر تمام موجودات بخواهند و من نخواهم نمی‌شود، و اگر تمام موجودات نخواهند و من بخواهم می‌شود. 💠درحالی‌که این امر، هیچ‌گونه منافاتی با اختیار و انتخاب انسان و مسئول بودن او در مقابل افکار، نیت‌ها وکارهای او ندارد؛ زیرا خود اوست که فاعل مستقیم قصد و انتخاب و عملکردش است، لکن با استفاده از نیرویی که خدا دراختیارش نهاده و إذنی که برای انتخاب به او داده است. 💠خیر وشر تنها به دست خداست.«إنْ یمسسکَ اللهُ بِضُرٍ ، یُردكَ بِخیرٍ» . 💠هرتلخی و ضرری شر نیست ، گاهی حوادث تلخ برای بیداری فطرت یا آزمودن انسان است. 💠 مقصود خدا، خیر رساندن است. از این رو درمورد خیر ، «یُرِدْكَ» و اراده به کار رفته و در ضرر ، تعبیر«یَمسسكَ» آمده است. 💠خیری که به انسان می‌رسد.فضل الهی است ، نه استحقاق انسان.«لِفضْلِهِ»* 💠خواست خدا، براساس حکمت است ومشیت های او در کنار حکیم بودن او معنی میشود.«یُصیِبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ» « وَ إنْ یَمسسك اللهُ بِضُرٍ فَلا کَاشفَ لَهُ إلا هُوَ وَ إنْ یُرِدكَ بِخیْرٍ فَلا رادَّ لِفَضْلِهِ یُصیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِن عِبَادِهِ وَ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیم.»* مولای من ! دلم به یاد تو زنده است وقلبم به یمن حضورتو می‌تپد وبه مناجات توست که ترس ووحشت و ناامنی از وجودم می‌گریزد.پس ای مولای من! ای تمامت آرزوهایم و ای منتهای خواستنم ، بین من وگناهانم فاصله بینداز، گناهانی که مانع طاعت وعبادت توست.* پس قلبت را به خدا بسپار زیرا، بی اذن خدا برگی از درخت نمی افتد‌. *تفسیر_نور * یونس/ ۱۰۷ *فرازی از دعای ابو حمزه @AFKAREHOWZAVI
. 🍃 مستندی برای «عین صاد» نویسندگان حوزوی https://virasty.com/HOWZAVIAN
🔖شاهراهی برای بندگی ✍زينب نجیب بندگی خدا، یا عبودیت، در گرو میزان اجتماعی بودن بشر و نقش‌آفرینی او در اجتماعات است. به این دلیل که بندگی یعنی، نفی طاغوت و پرستش خدای یکتا به طور کامل. مسلماً برای تحقق این امر، ما نیازمند تشکیل حکومت هستیم تا نفی طاغوت اتفاق بیفتد. چراکه سلطه‌ی طاغوت و رسیدن او به اهداف شومش بیش از آنکه با سلطه‌ی بر ابعاد فردی نتیجه دهد با سلطه‌ی بر جوامع بشری مؤثر بوده است. به همین ترتیب تحقق اهداف توحیدی نیز منوط به جذب جماعت و پذیرش و حرکت آن‌ها به این اهداف والاست و البته این مهم، تنها با رعایت یکسری احکام فُرادی محقق نمی‌شود. کوتاه سخن اینکه، تا حکومت اسلامی نباشد و امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی شکل نگیرد، نفی طاغوت اتفاق نخواهد افتاد یا به معنایی دیگر تا همه با هم زیست موحدانه نداشته باشیم، غایت آفرینش شکل نخواهد یافت. حال یک زن برای نقش‌آفرینی در جامعه و مساعدت در تشکیل حکومت اسلامی و به دنبال آن نفی طاغوت، نیازمند خروج از منزل و حَرم خود است؛ اما با توجه به فیزیک زن و بسیاری از تأثیرات و تأثرات محتملِ روحی که به‌سبب رفتارهای مخاطبان مرد در او ایجاد می‌شود؛ اگر پوششی مناسب نداشته باشد قطعاً نمی‌تواند نتیجه‌ی مطلوبی از حضور خود در جامعه کسب کند چراکه او را به بیراهه می‌کشانند و چه‌بسا او را ابزار بهره‌مندی خود قرار دهند و در نهایت مانع ظهور و بروز او و استعدادهایش در جامعه می‌شوند. هرچند در ظاهر امر در جامعه حاضر باشد اما حضورش بدون الزامات پوششی، منتهی به سعادت او و جامعه نخواهد شد. آمار آزار و تعرض و اسارت زنان در جوامع مختلف گواه این اصل خواهد بود. البته همیشه استثنائاتی وجود دارد اما برای رسیدن به هدفی به بزرگی هدف آفرینش باید بر قواعد کلی تکیه کرد تا بتوان برای همه‌ی جوامع نسخه پیچید. نکته آخر اینکه فلسفه حجاب زن، تنها برمی‌گردد به حضور او در اجتماع و لاغیر. به عبارتی حجاب دستور داده نشده مگر برای تجویز حضور زن در جامعه. یعنی نه‌تنها اسلام با حضور زنان در جامعه مخالف نیست بلکه خودش شرایط مساعد را تعبیه کرده و بدان امر می‌کند. به‌عبارتی گویا وجه اصلی دستور به حجاب، دستور به نقش‌آفرینی زن در جامعه است. پس اگر قرار باشد یک زن اجتماعی باشد و نقش‌آفرینی کند باید به دلیل ساختار فیزیکی خود مقید به پوششی خاص باشد تا با این چهره در اجتماع حاضر شده و وظیفه‌ی خود را مبنی بر تشکیل جامعه‌ی اسلامی والبته بندگی، به منصه ظهور رساند. 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
گردآوری✍ چمن خواه حضرت مهدی عليه‌السلام در کلام معصومین(۲) ۱. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود:"دنیا سپری نمی شود جز اینکه مردی از اهل‌بیت من فرمانروای جهان شود، که نامش همنام منست" و در حدیثی دیگر فرمود:"اگر جز یک روز از روزگار باقی نباشد، خداوند در آن روز مردی را از اهل‌بیت من برمی‌انگیزدکه جهان را پر از عدالت کند، آنچنانکه پر از ستم شده است" ۲. در مقام عصمت آن حضرت، پیامبر فرمود:" مهدی عليه‌السلام حجت خدا بر اهل زمین است و مقام او همسنگ پیامبران عظیم الشّان الهی است" ۳. در مورد بهرمندی اهل زمین از وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، پیامبر فرمود:" سوگند به خدایی که مرا به حق به پیامبری بر انگیخت آنان در زمان غیبت از نور او کسب به نور می‌کنند و از ولایت او بهره مند می شوند آنچنان که مردم از خورشید بهره می‌برند هنگامی که در پشت ابر پنهان باشد" ۴. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:"برترین عبادتها، انتظارفرج است" و در جای دیگر فرمود:"کسی که در حال انتظار بمیرد، همانند کسی است که در میدان جنگ به خون خود آغشته شده باشد" ۵. امام صادق علیه السلام فرمود:" اگر کسی از شما شیعیان بمیرد در حالی که منتظر امر فرج امام مهدی علیه السلام باشد همانند کسی است که در کنار قائم در خیمه اش بوده است". سپس اندکی درنگ کرد و فرمود:" نه بلکه مانند کسی است که در کنار حضرت جنگیده و شمشیر زده است" سپس فرمود:" نه به خدا قسم بلکه ما مثل کسی است که در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله به شهادت رسیده باشد" ۶. امام کاظم علیه السلام فرمود:" خوشا به حال شیعیان ما آنان که در زمان غیبت قائم ما به ریسمان دوستی ما چنگ زنند و بر دوستی و بیزاری از دشمنان ما استوار بمانند آنها از ما هستند و ما از آنها. آنها به پیشوایی ما راضی شدند و امامت ما را پذیرفتند و ما نیز به شیعه بودن آنها راضی و خوشنود شدیم خوشا حال ایشان. به خدا قسم! اینان در قیامت با ما و در رتبه و درجه ما خواهند بود. ۷. روزی پیامبر در حضور گروهی از اصحاب خود فرمود:" خدایا برادرانم را به من نشان بده". اصحاب گفتند:" ای رسول خدا آیا ما برادران تو نیستیم؟" پیامبر فرمود:" نه شما اصحاب من هستید. برادران من قومی هستند در آخرالزمان که به من ایمان می آورند در حالی که هرگز مرا ندیده اند. خداوند آنها را به اسم خود و پدرانشان به من معرفی کرده است... استواری هر یک از ایشان در دین خود، از کندن خارهای گَوَن در شب تاریک و به دست گرفتن آتش گداخته سخت تر است. آنها مشعل های هدایت هستند که خداوند آنها را از فتنه های تیره و تار نجات می‌بخشد" و در جای دیگر در مورد ایشان فرمود:" آنها رفقای من و صاحبان دوستی و مودت من و گرامی ترین امت من نزد من هستند". گزیده‌ای از احادیث مهدوی @AFKAREHOWZAVI
علم ومعنویت-نهایی.mp3
6.57M
📻 نسبت علم و معنویت 🔸پیشینه و وجه تاریخی تقابل دو مقوله علم و معنویت از جهان غرب و دین مسیحیت آغاز شده و بصورت نسبی در سایر جوامع و ادیان دیگه تسری پیدا کرد. 🔸در واکاوی مفاهیم دینی اسلام، هیچ مسلمان روشنفکری به واگرایی امور علمی و معنوی ترغیب و تشویق نشده. اما مبشرین دین مسیحیت به خاطر اتخاذ روش‌های افراط‌گونه کلیسا در قرن هفدهم، به صورت ناخودآگاه موجب نوعی شک‌گرایی همگانی به مسایل دینی و تقابل آن در مواجهه با امور دنیوی شدند. •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 🔻رادیو فکرت: 🆔 rubika.ir/radiofekrat 🆔 eitaa.com/radiofekrat @HOWZAVIAN
* هایقِر * ✍طیبه روستا عصر خنک بهار، توی ایوان، چای دارچین با عطر کاهگل نم خورده می چسبید. پدربزرگ از کوه نوردی هایش توی کوه زاگرس و تنگه ی زیبای هایقر می گفت و بی بی خیره به چشم هایش حرف های صد بار شنیده اش را با عشق گوش می داد. همان جایی که روایت ها می گفتند زمانی در گذشته عروسی با اسب پرت شده ته دره. یا می گفتند دلیران تُرک، سربازان متجاوز انگلیسی را می کشتند و فریاد "های قِر"، "های قِر"، به معنی "مردن و تار و مار کردن " سر می دادند و از آن به بعد نام تنگه را گذاشته بودند "هایقِر" ... تنگه هایقِر گرند کنیون ایران فیروزآباد فارس ایران زیبا معرفی جاذبه های طبیعی گردشگری @AFKAREHOWZAVI
*ترفندهای عیدی گرفتن در اوضاع سخت اقتصادی* ✍سمیه رستمی یکی از رسوم اصیل هر ایرانی آریایی؛ سنت حسنه عیدی دادن است. البته آن زمان که جمشید سوروسات عید نوروز را پایه‌گذاری کرد، مبادلات به‌صورت کالا به کالا بود. ولی این اواخر ترجیحاً خشکه حساب می‌کنند. ادامه در لینک زیر: http://dtnz.ir/?p=317783 @AFKAREHOWZAVI
باغ کتاب، مکانی فرهنگی یا ضد فرهنگ ✍زينب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین امروز برای چند ساعتی با خانواده در باغ کتاب بعد از صرف افطاری ساده‌ای که با خود برده بودیم گشتی زدم. محیط زیبا، امکانات مختلف تفریحی و سرگرمی، وجود کتب بسیار متنوع، نمایشگاه‌های مختلف لوازم‌التحریر و گل و گیاه و محصولات سنتی، رستوران و کافی‌شاپ و... همگی می‌تواند برای چند ساعتی برای خانواده‌ها خاطراتی خوش رقم زند. در حال حاضر مدیریت مجموعه باغ کتاب به عهده محسن جلالی فراهانی مدیرعامل مؤسسهٔ نشر شهر (وابسته به شهرداری تهران) است و مؤسسه نشر شهر به عنوان بازوی اجرایی سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران در حوزه نشر کتاب و توسعه فرهنگ مطالعه است. حال با توجه به رصدی که صورت گرفت، چند نکته حائز اهمیت است: 1⃣ مگر اولین هدف از تأسیس چنین اماکنی، توسعه فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی و بالا بردن سرانه‌ی مطالعه در کشور نبوده است؟ پس چرا کتاب‌ها با قیمت‌هایی گزاف ارائه‌ می‌شود؟ تا جایی که حتی برخی کتب را می‌توان با تخفیف‌های مختلف از برخی سایت‌ها و فروشگاه‌ها تهیه کرد و از خرید در آنجا منصرف شد. مگر نه‌اینکه حداقل انتظار یک شهروند این است که در باغی که به‌نام کتاب تأسیس شده است امید آن داشته باشد که کتاب را ارزان‌تر از باقی اماکن تهیه کند؟ 2⃣ مسئله‌ی شماره ۱ تنها مربوط به کتاب نیست بلکه قیمت تمامی لوازم ‌التحریر عرضه شده در آن‌جا نیز بیشتر از قیمت واقعی آن‌هاست. 3⃣ چرا امکانات دولتی و بودجه‌های کلانی که به‌ منظورهای مختلف فرهنگی همچون این مکان، تعبیه می‌شود تنها صرف کلان‌شهرها و گاهی فقط پایتخت می‌شود و قیمت‌ محصولات و حتی امکانات خوراکی در آنجا به‌گونه‌ایست که باز هم تنها قشر مرفه جامعه را پاسخگوست و متأسفانه قشر ضعیف جامعه این‌بار هم هیچ بهره‌ای از آن نخواهند برد؟ 4⃣همه‌ی آنچه گفته شد درد است اما دردی که مدتی است گریبان این باغ را همچون بخش‌های دیگر جامعه گرفته است، چهره‌ی نامطلوب کشف حجاب بانوانِ حاضر در آنجاست. وضعیتی که تنها به نپوشیدن یک روسری اکتفا نشده و بعضاً صحنه‌هایی غیر اخلاقی از خود به جا گذاشته است. مخاطبم، آقایان مسئول، از شهردار تهران آقای زاکانی گرفته تا آقای محسن جلالی فراهانی به عنوان مدیریت باغ کتاب تا تمامی مسئولان ومدیران و معاونان اجرایی و میانی است. به عنوان یک شهروند یک سؤال از شما دارم! ایجاد یک محیط فرهنگی_اخلاقی در یک مکانی که با هدف گسترش فرهنگ در جامعه شکل گرفته است مگر چقدر هزینه دارد؟ آیا این تعلل آشکار از سوی شما خدایی نکرده به تعارض منافع شما برنمی‌گردد؟ مگر ایجاد یک محیط سالم اخلاقی و حفظ حداقل‌‌های پوشش، چقدر پیچیده و سخت است که اینچنین چشم بر همه‌ی این ولنگاری‌ها بسته‌اید؟ آیا واقعا راضی هستید که با این سهل‌انگاری شما خانواده‌های مذهبی زین‌پس نتوانند در اینجور اماکن حاضر شوند و هزینه‌ای که باید از بیت‌المال صرف همه‌ی اقشار جامعه شود، خرج افرادی شود که با کشف حجاب خود عملا رفتاری غیرقانونی و ناهنجار از خود نشان می‌دهند؟ آقای زاکانی ! کارنامه‌ی شما در تمامی این سال‌ها نشان از روحیه‌ی انقلابی شما بوده است پس چه شد آرمان‌های انقلاب؟ بگذارید در پایان به یادتان بیاورم که رهبرم فرمود: " حجاب یک حکم شرعی و یک مسئله‌ی قانونی است و در این زمینه باید در درجه‌ی اول، دستگاه‌های دولتی و حکومتی و مدیران ‌آنها مراقبت کنند تا بر اساس قانون عمل شود‌".‌۱۳۹۸/۰۵/۳۰ پس اقدام کنید. @AFKAREHOWZAVI
"ابزار" ✍زهرا سبحانی، عضو تحریریه مجتهده امین پرده ی اول اپلیکیشنی بر روی موبایل‌ها نصب می‌شود؛ تحت عنوان Qr کد سلامتی! کدی که بیرون رفتن از خانه، رفتن به مترو، رفتن به محل کار، ورود به کافه‌ها و رستوران‌ها و مجتمع‌های تجاری و هر نوع حرکت را با نمایش یک رنگ روی نمایشگر موبایل نشان می‌دهد. سبز به این معناست که می‌توانید به کارتان برسید و قرمز به این معنا که اجازه‌ی ورود ندارید. کدی که پازل قرنطینه‌ی هوشمند را تکمیل می‌کند... پرده ی دوم در آپارتمان شما آتش سوزی اتفاق می‌افتد، شعله‌های آتش زبانه می‌کشد؛ نمی‌توانید از خانه خارج شوید چون اپلیکیشن سلامت، رنگ قرمز را نشان می‌دهد و عملا خروج شما از درب منزل، غیر ممکن می‌شود، تنها راه نجات هم فقط پنجره می‌باشد! فرزندتان نوزاد چند ماهه ست... پرده ی سوم سین کیانگ چین، ایالتی که میلیون‌ها مسلمان در آن زندگی می‌کند. آتش سوزی‌های متعددی از این ایالت گزارش می‌شود که به علت وجود موانعی از جمله قفل بودن درب های ورود، وجود دیوارهای قرنطینه و... باعث اخلال در رسیدگی گروه امداد و نجات می‌شود! و هر بار هم به مرگ چند نفر ختم می‌شود. اما خبر متفاوتی که جهان را متاثر کرد؛ مرگ نوزاد چند ماهه‌ای بود که نه به علت آتش، بلکه براثر بیرون انداختن از پنجره و متلاشی شدن مغز او اتفاق می‌افتد. حادثه‌ای که منجر به اعتراضات اخیر مردم چین شد. مادر، برای نجات نوزاد خود، او را از پنجره بیرون می‌اندازد و خود او هم گرفتار آتش می‌شود و می‌میرد. https://bitterwinter.org/urumqi-fire-mother-threw-baby-out-of-the-window/ پرده ی چهارم اینجا جمهوری اسلامی ایران است که اصلا با جمهوری خلق چین، همخوانی ندارد؛ با این حال شاید ماهم مثل آن مادر فوت شده، زمانی با شنیدن مزیت‌های کد سلامت، از محدود شدن ویروس کرونا، خوشحال و ذوق زده می‌شدیم و با توجه به هیاهوی رسانه‌ها تا آنجا پیش می‌رفتیم که به توهم غلبه بر قدرت خداوند می‌رسیدیم که مثلا مرگ را برای همیشه چال می‌کردیم! َاما حالا؟! انگار کرونا آمد تا نشان دهد که خیلی از باورهایمان، توهمی بیش نیست، چون ما هم درست در این زمان متوجه خطای محاسباتی خودمان شدیم، یک زمانی نصب دوربین‌های هوشمند جاده‌ها، ما را متوهم کرد که دیگر مرگ در جاده‌ها سرک نمی‌کشد؛ دلخوش بودیم به تصور ته کشیدن تخلفات رانندگی! اما در همین اوجِ بازیِ رسانه‌ای کرونا، به جای رسیدگی به تخلفات رانندگی، به جریمه‌ی خودروهای واکسن نزده پرداخته شد! بعدها کاشف به عمل آمد جریمه براساس ارائه‌ی لیست اسامی وزارت بهداشت بود، در این میان اعتراض افراد واکسینه شده به جریمه‌ها، توهمات ما را با خاک یکسان کرد. mshrgh.ir/1362326 جناب مسئول با تمام زیر شاخه و سرشاخه! برای رسیدگی به موضوع حجاب نمی‌خواهد ما را با ابزار کنترل هوشمند خوشحال کنید! همان قوانین موجود را پیاده کنید دعایتان می‌کنیم... @AFKAREHOWZAVI
شنگال و آموزش گرایش‌های جنسیتی برای کودکانمعصومه‌فاطمی چند وقت قبل بود در یک مهمانی این کتاب"شنگال" را دیدم که برای کودکان زیر هفت سال است. شنگال با نام احترام به تفاوت فردی منتشر و معرفی می شود اما داستان این نیست! شنگال چیزی است بین قاشق و چنگال؛ نه قاشق است و نه چنگال. نه قاشق‌ها او را در جمع خود می‌پذیرند نه چنگال‌ها. او روی میز غذا جایی ندارد و بسیار تنهاست. او برای پذیرفته شدن در بین قاشق‌ها و چنگال‌ها سعی می‌کند خود را شکل آن‌ها درآورد؛ اما تلاش‌هایش برای تغییر دادن خود بی‌فایده است. اما آنجایی داستان بحث جنسیتی پیدا می‌کند که در طی داستان متوجه می‌شویم قاشق و چنگال پدر و مادر شنگال هستند و همیشه قاشق‌ها و چنگال‌ها با هم ازدواج می‌کنند. در واقع کتاب به دنبال طبیعی جلوه دادن اختلال جنسیتی مثل دو جنس‌گرایی یا بی‌جنس‌گرایی است. شنگال در پایان داستان جایگاه خودش را در جامعه ابزارهای آشپزخانه پیدا می‌کند. شنگال توسط نویسنده‌ای انگلیسی سال‌ها قبل ترجمه و چاپ شده است و تاکنون به چاپ نهم رسیده و تایید شده‌ی سازمان پژوهشی و برنامه‌ریزی آموزشی است. @AFKAREHOWZAVI
برای حال خوب در حال، زندگی کنیم ✍مرضیه رمضان‌قاسم همه‌ی ما در هر شغل و حرفه‌ای که هستیم فرشته نیسیم بلکه آدم هستیم و گاهی اوقات هیولای درون و یا بهتر بگویم داعش درون‌مان که به دائیش نرفته و هیچ کس جز خودش مسئولیت خطای او را بر عهده نمی‌گیرد سر و کله‌‌اش پیدا می‌شود چرا که انسانیم و انسان گاهی خُلقش پایین می‌آید، بدون تعارف، وجود این مسئله طبیعی است همه‌ی ما گاه تحت فشارهای زندگی و یا زمانی که در تعامل با افراد منفی‌نگر قرار می‌گیریم دچار نوسان خلقی می‌‌شویم زیرا ما نه از نژاد سیب زمینی هستیم و نه از تیره و طایفه‌ی چغندر بلکه مشتی استخوان و چند کیلو گوشتِ با استخوان و اغلب‌مان هم چربی اضافه داریم. همانطور که از قصاب محل و یا به قول امروزی‌تر و مدرن هنگام خرید از سوپر گوشت از او می‌خواهیم برای‌مان قلم هم بگذارد ما در زندگی نیاز به قلم داریم تا گفتار منفی که در برخی تعاملات در خانه‌ی ذهن‌مان وارد شده است را با نوشتن از دودکش ذهن به در کنیم وگرنه از دهان‌ مبارک‌مان خارج می‌گردد. پس اگر مراقب ورودی‌های‌مان نباشیم ما نیز کنترل هیجانات‌مان را از دست می‌دهیم و یکی می‌شویم همانند همان‌‌هایی که نمی‌خواهیم مثل آنها باشیم بنابراین خوب است که ما انسانها به ورودی‌های ذهنمان دقت کنیم و ورودی ذهن‌ را برای هر چیزی باز نگذاریم تا منجر به خروجی‌‌هایی که خرج‌های هنگفت روی دست‌مان می‌گذارد نشویم و رفتارهای ناسازگار و ناشایست از ما سرنزند البته این خیال باطل را از سر مبارک به در کنید که مثبت بیاندیشیم و مراقب باشیم که منفی نیاندیشیم زیرا باید به استحضارتان برسانم که ذهن آدمی فیلتر ندارد، متاسفانه و یا خوشبختانه ذهن‌مان بسان جاده‌ی دوطرفه‌ای است که هم افکار مثبت در آن عبور و مرور می‌کند و هم افکار منفی و این خودِ ما هستیم که باید با اختیارمان دست به انتخاب درست بزنیم. البته ناگفته نماند که حیطه‌ی "فکر" با "تفکر" کاملا متفاوت است چرا که "فکر" ناخودآگاه و اتوماتیک است و دیالوگ‌هایی که در گوش ذهن‌مان می‌خواند در حوزه‌ی اختیارات ما نیست ولی تفکر بستگی به انتخاب و اختیار ما دارد. 🚨پس در هجمه‌ی افکار مثبت و منفی، در کوران حوادث و بمباران اطلاعات لحظه‌ای آژیر خطر را به صدا درآوریم، به پناهگاه پناهنده شویم و برای دقایقی ولو کوتاه احوالی از خود بپرسم، صله‌ای با خود کنیم و آگاهانه به دیدار افکارمان برویم تا بتوانیم بازدیدی متفکرانه را تجربه کنیم، آری ما دو زیست هستیم زیرا هم می‌بایست در دریای افکارمان شنا کنیم و افکار مثبت را مرواریدگونه از بین منفی‌ها غواصی کنیم تا در دریای افکارمان غرق نشویم سپس در ساحل به تفکر خلاق بپردازیم تا به آرامشی عمیق دست یابیم و اینگونه از خود احوالپرسی کنیم تا به احسن‌الحال برسیم.💎 @AFKAREHOWZAVI
. انتهای عمر شوم اسرائیل ✍فاطمه شکیب رخ در خبرها شنیده شد پرجمعیت‌ترین کشور جهان اسلام «اندونزی» به قیمت از دست دادن میزبانی مسابقات، پای حقانیت فلسطین ایستاد و حاضر به پذیرش صهیونیست‌ها در جام‌جهانی زیر بیست سال، در کشور خویش نشد! ‏فیفا هم در پاسخ به تصمیم اندونزی میزبانی را از این کشور گرفت. این خبر برای من شنونده پیام های جالبی داشت: ‏۱. مبارزات و استقامت مثال زدنی فلسطینی‌ها، مظلومیت و حقانیت خویش را به جهان مخابره کرده است. ۲. اقدام کشور اندونزی در حمایت از فلسطینی‌ها در واقع پیامی واضح به مرتجعین منطقه و مدافعان کور صهیونیسم است. ۳.فوتبال و تمام ورزش‌های مطرح جهان با سیاست و خط مشی فکری کشورها رابطه جدایی ناپذیر دارند و ادعای موافقان سیاست محافظه کار در ایران ما با واقعیت جهان تطابق ندارد. ۴. انحطاط درونی و انزجار جهانی از اسرائیل، نویدآور نزدیکی انتهای عمر شوم این غده سرطانی است. @AFKAREHOWZAVI
. نسبتی بر پایه عشق ✍نرگس سلیمانی این بار بهار رمضان با بهار طبیعت یکی شد و خانه تکانی‌مان رسید به گلزار شهدا. شهدایی که همیشه روزهای سخت همراه‌مان خواهند بود؛ شاید به شرط اینکه در روزهای خوشی‌مان یادشان باشیم! اما نه، آن‌ها مهربان‌تر از این هستند که برای توجه و محبت شرط بگذارند! به قول عزیزی، مجاهد فی سبیل الله بزرگ‌تر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند. در گلزار شهدا جوانانی را دیدیم که مهربانی شهدا، نیمه شب آن‌ها را به آنجا کشانده است! جوانانی که شاید اکثرشان در آنجا مزار عزیزی نداشته باشند. عزیزی که نسبت خونی با آن‌ها داشته باشد اما با عشق و شور آمده‌اند برای غبار روبی و نو کردن سنگ‌های مزار شهدا. خودمانیم بعضی نسبت‌ها زیباتر از نسبت نسبی است و آن نسبتی است که پایه‌اش بر "عشق" استوار است مثلا همین نسبت ما با شهدا. 🍃شهدا سنگ نشانند که ره گم نشود🍃 @AFKAREHOWZAVI
⭕️الزام ✍زهرا سبحانی دو روز پیش با یک دوست قدیمی، تلفنی صحبت می‌کردم؛ بنا به خصلت‌های خدادادی که گریزی از آن نیست؛ بعداز سرک کشیدن به ریز و درشت امورات دنیا، به مسئله‌ی روز، یعنی حجاب هم پرداختیم! از اینکه هر روز در این فضای مجازی رها شده، صحبت یک مسئولی فوروارد می‌شود و به چند دقیقه نکشیده همقطارش تکذیب می‌کند؛ گِله کردیم، از اینکه نتوانستیم کشف کنیم که فلان متصدی فلان ارگان، در شهرهای ایران به سر می‌برد یا در مدینه‌ی فاضله، بی‌خیال رد شدیم، حتی از آن رافعان تکلیف با بیانیه و آمار، هم صبورانه گذشتیم؛ فقط به همان “الزام" در خبرها گیر دادیم! این را اضافه کنم که یار قدیمی‌ام، از نظر اعتقاد در دسته‌‌ی معتقدین به «اگرچه دین مهم است ولی سلیقه‌ی افراد مهمتر» قرار دارد. خلاصه اینکه هم من هم او گیرمان همان"الزام" بود البته با دو مفهوم متفاوت! او الزام را درگیری و بگیروببند، معنی می‌کرد و از این رو به «م» الزام نرسیده، بحث آموزش و فرهنگسازی را پیش می‌کشید و از بایدهایی که گوش هیچ کس به آن بدهکار نبود، تند تند می‌گفت؛ من هم برای خالی نماندن عریضه هر بار در میانه‌ی صحبت‌هایش می‌دویدم و با ذکر مثال از فیلم برادران آن دختر... و ترجمه‌ی کتاب فلان نوع شلوار که در خود آمریکا ممنوع است و لیکن مثل نقل و نبات در ایران اسلامی چاپ می‌‌شود؛ یادآور می‌شدم که فعلا حرفی در فرهنگسازی نداریم با این حال با “الزام" مخالف بود. بیشتر که پای استدلال‌هایش نشستم فهمیدم ماجرا از کجا آب می‌خورد؛ همان معضل کانال‌های مذهبی صورتی! نمی‌دانم چه کسی این اصطلاح را اولین بار به کار برد ولی خدا امواتش را بیامرزد که عجب اصطلاح برازنده‌ای! اینکه چقدر طول کشید تا دوست محترم و فخیمه را از برداشت‌های غلط کانال‌های مذکور به این سمت و سو بکشانم که منظور از الزام لزوما بگیر و ببند و کتکاری نیست را دقیقه‌های ثبت شده‌ی موبایلم شهادت می‌دهند و بی‌توجه به بوق بوق پشت خطی که سوهان اعصابم شده‌ بود به تبیین این مورد پرداختم که «الزام» می‌تواند توجیه مسئولین و دست اندرکاران امر باشد برای اهمیت دادن به آیین نامه‌ها و قوانین «حجاب و عفاف» که مثلا مسئول فلان فروشگاه با تقید به این‌ها، دیگر هوس نمی‌کند شوی آن مجری دلقک را برگزار کند، که با این الزام‌ها، ذهنیت غلط آن مامور ملبس به لباس اداره‌اش، تصحیح می‌شود و دیگر باور غلط خود را به دین منتسب نمی‌کند یا فلان کافه‌دار برای جذب مشتری، به دین لگد نمی‌زند یا بانکدار و مجموعه‌دار گردشگری با فعل غلط و یا ترک فعل، مشوق هنجارشکنان در هنجار شکنی نمی‌شوند... اگرچه قصد ندارم یک پا داشتن مرغ رفیق‌م را جار بزنم ولی در کنار آن همه بایدهایی که مسئولین ‌(البته بعضا) می‌دانند و عمل نمی‌کنند از این باید مهم نباید غفلت کرد که از باب تحول در روش فرهنگسازی یکی از مهمترین گام ها، ایجاب و الزام همین کانال‌های رنگی، به اصول و مبانی‌ست! بی‌تعارف یعنی همان کانال‌های نون به نرخ روز خور! و از آنجایی که مثل همیشه دستمان کوتاه‌ست، دست به دامن امر به معروف و نهی از منکر می‌شوم و آن‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهم که بالاغیرتا! از این ادبیات کج فهمی دست بردارید و در این ماه خدا برای خدا هم شده، بی‌خیال این دو دوتا چهارتای ممبر و کسب درآمد از این فضای بی‌صاحب شوید که نان گمراهی یک جامعه، خوردن ندارد! باور کنید هیچ محیصی برای کسانی که مصداق آیه‌ی «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنینَ» (1) هستند؛ نیست... (1)سبا. 31 @AFKAREHOWZAVI
. خوراک شیطان قسم خورده ✍م *صالحی ✍شیطان رانده شده از درگاه الهی سوگند خورد که از چهار طرف در کمین انسان ها بنشیند و آنها را گمراه کند،به جز بندگان مخلُص خدا را، یعنی کسانی که به منتها درجهٔ اخلاص رسیده اند. درآیه 17 سورهٔ اعراف آمده :شیطان از چهارجهت (معنوی نه مادی) درکمین ماست: 1-از پیش ِرو ،ما را سرگرم آینده و آرزوهای دور و دراز می کند. 2-پشت سر، یعنی مارا مشغول توجه به فرزندانمان کرده تا انسان مال را از راه از هر راهی که شده حلال یا حرام برای فرزندانش جمع آوری کند. 3-از سمت راست ،یعنی افراط در دین. ما را مشغول اعمالی می کند که خدا واجب نکرده.... 4-از سمت چپ، ما را به بی دینی سوق می دهد، مشغول شهوترانی وگناه می کند. اما خداوند راهکاری ارائه داده در آیه ۲۰۰ سوره اعراف:👇 🕋 إِمّٰا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطٰانِ نَزْغٌ، فَاسْتَعِذْ بِاللهِ. (اعراف/۲۰۰) 💢 اگر از طرف شیطان، کوچکترین وسوسه و تحریکی به تو رسید، به خدا پناه ببر. در چنین مواقعی با تمام وجود باید خودمان را به خدا بسپاریم و به او پناه ببریم. «استعاذه» یعنی پناه بردن به خدا. البته پناه بردن به خدا فقط لسانی(زبانی) نیست. تنها گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم»کفایت نمی‌کند. حکایت شیطان همانند سگ گرسنه ای است که به انسان حمله می کند، اگر غذای مورد علاقه‌ی سگ همراه او باشد او را رها نمی‌کند. شیطان هم خوراکش: دلهای بیمار است، وقتی چنین دلی فراهم باشد که مملو از حب مال و مقام، حرص و طمع، کینه و حسادت، خشم و غضب باشد همانجا لنگر می اندازد، حالا هر چه بگویی:" اعوذ بالله من الشیطان الرجیم"، شیطان دور نمی شود. دلی که حرم خداست و حب به دنیا نیست شیطان به آن نزدیک نمی شود. @AFKAREHOWZAVI
. تقویت برای آمادگی ظهور ✍️نجمه صالحی چند شب پیش سوالی داشتم با یکی از استادان مبرز تاریخ و البته بسیار متواضع، مطرح کردم ایشان نه تنها بلافاصله پاسخم را دادند، مستنداتی هم برایم ارسال کردند که بسیار راهگشا بود، از ایشان تشکر کردم؛ اما جمله‌ای برایم نوشتند که به شدت دلم را تکان داد. برایم نوشتند: " خدا حفظتون كنه خواهر بزرگوار، در دوره قبل از ظهور همگی وظيفه داريم همديگر رو تقويت كنيم تا ان شاءالله شرايط ظهور فراهم بشه"؛ تقویت برای آمادگی ظهور! و چه راحت گاهی غافل می‌شویم از این هدف! در راه هدف نباید خسته و ناامید شد و عالم مجاهد، خستگی‌ناپذیر است. روحیه مضاعف دارد. دلسرد و ناامید نمی‌شود حتی موجب ایجاد انگیزه‌ی تحرک در دیگران می‌شود زیرا به افق‌های دور می‌اندیشد و آینده را روشن می‌بیند‌ و منتظر است. در واقع انتظار او انتظاری سازنده است زیرا هرگز دست از تلاش بر نمی‌دارد، چه بسا تنها راه اقتدار در مقابل استکبار، بسط دامنه‌ی علم است. عالم مجاهد با به دوش کشیدن سلاح دانش و قدرت گرفتن، در مقابل سلطه طلبان ظالم، قطار علم را با سرعت به پیش می‌برد و تا سپردن به صاحب اصلی‌اش، امام زمان ارواحنا له الفداء، از پای نمی‌ایستد. تلاش یک مسلمان منتظر، در چشم انداز آینده و نگاه به افق‌های دور، موجب تغییر سرنوشت جهان می‌شود؛ کوششی که گسترش عدالت را فراهم می‌آورد و جهادگران عرصه علم را در محضر خداوند سربلند می‌سازد و جهان را آماده تحقق دولت کریمه الهی. ان شاءالله   🍃 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🍃 @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰نهی از منکر با شیوه نو اهدای گلونی (روسری محلی لرستان) به خانم‌های بی‌حجاب در ورودی مجموعه تاریخی قلعه فلک الافلاک کاش همه مراکز ازجمله مراکز فرهنگی و هنری دغدغه حجاب را داشتند! @AFKAREHOWZAVI