eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
716 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
201 ویدیو
17 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
به‌نام‌او موج‌سواری حجاب استایل‌‌ها از معلوم آباد به سوی ناکجاآباد! | خبرگزاری فارس این حرف بدون اغراق است که اشتباه یک بلاگر حجاب، به تعداد فالور‌هایش ضریب می‌خورد. برخی از این‌ افراد به تعداد فالورهایشان افراد را در بحث حجاب دچار شک و تردید می‌کنند. برخی نادانسته اغواگری می‌کنند و برخی با قصد و نیت. خیلی از دخترهای جوان، حجابشان گره خورده به این افراد است. در ذهن و روحشان با این بلاگرها انس پیدا می‌کنند. بعد در فرایند تغییر سبک همین بلاگرها، آنان نیز دچار تزلزل می‌شوند و بن‌مایه فکری آنان دچار تردید می‌شود. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد متن مصاحبه در خبرگزاری فارس 👇 http://fna.ir/3erdeb @AFKAREHOWZAVI
. شب اول ربیع الاول مایه‌ی مباهات شیعیان ✍ سمانه اسفندیاری دولابی امشب شب اول ماه ربیع الاول و شب لیله المبیت است. شبی که خداوند به وجود یکی از شریف ترین مخلوقاتش حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام برملائکه مقرّبش فخر و مباهات می‌کند. در چنین شبی ، پیامبر(ص) برای آنکه مشرکان که قصد جان او را کرده بودند ، از هجرت او آگاه نشوند، به علی(ع) فرمود که در بسترش بخوابد. امام علی(ع) گفتند: «در این صورت شما سالم می‌مانید؟» پیامبر(ص) فرمود: «آری» حضرت علی(ع) تبسمی کرد و سجدۀ شکر به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت، رفت و در بستر پیامبر خوابید . وقتی كه علی عليه السلام در بستر پیامبر (ص) خوابیده بودند جبرئیل در بالای سر او و میکائیل پایین پای او آمدند و جبرئیل فرمود: «بخ بخ لك يا بن ابى طالب، من مثلك يباهى الله بك ملائكة سبع سماوات» «خوشا به حال کسانی چون تو‌ ای فرزند ابوطالب! که خدا در برابر فرشتگان به تو مباهات می‌کند.» و این آیه در شأن علی(ع) در ماجرای لیلة المبیت نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» «و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است». (سوره بقره، آیه٢٠٧) از اعماق وجودمان خدا را شاکریم که مولایمان علی علیه السلام است . اَلْحَمْدُ للهِ الّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَالاَئِمَّةِ المَعصومین @AFKAREHOWZAVI
. جامعه متکثر و جامعه واحد(نگاهی به مسئله حجاب) ✍️فاطمه میری طایفه فرد یکی از این موارد که مورد غفلت واقع شده است، مرزبندی نامرئی درباره زندگی اجتماعی متدینین و مردم عادی و مردمان با رفتار اجتماعی غیردینی است. به بیان راحت‌تر، این که همه ساحات اجتماعی نیازمند حضور همه طیف‌های جامعه است. یعنی در هر صحنه از جامعه، حضور همه جنس از مردمان را باید دید. این حرف مصداق نزدیک این ضرب المثل است که مشت نمونه خروار است. آن چه اکنون جامعه ما به عنوان مشکل بدحجابی با آن مواجه است از همین طیف بندی اشتباه است. اشتباهی که مشخص نیست از کی شروع شده است. مشکلی از جنس برچسب زدن به افراد جامعه و تفکیک آنان از هم بدون در نظر گرفتن آنان عنوان یک ید واحد است. ید واحدی که قرار است کار‌های بزرگی بکند، اما از درون گاهی دچار دگردیسی می‌شود. هرجامعه‌ای متشکل از افرادی است با سلایق، توانایی و استعداد‌های متفاوت که هر کدام از این افراد می‌توانند در مسائل اجتماعی و دینی به روش خاصی عمل کنند. در واقع یک استعداد واحد می‌تواند بی‌نهایت فرد و سلیقه را با خود هم‌راه کند. یک پزشک می‌تواند غیر از پزشکی بسیاری از دیگر شئون جامعه را بپذیرد. می‌تواند به عنوان یک پزشک با رویکرد دینی شناخته شده باشد و یا یک پزشک با رفتار غیردینی. این سخن را می‌توان در همه ابعاد جامعه و همه مشاغل تعمیم داد. بحث اصلی ما از این‌جا شروع می‌شود که در جامعه ایران با تنوع قومیت‌های مختلف و سلایق فراوان چگونه مردم را می‌توان از هم جدا کرد؟ چرا در ایران، این تنوع در مشاغل و دوست داشته‌ها و تنوع تفریحات دیده نمی‌شود؟ به عنوان مثال چرا وقتی حرف از ایران باستان به میان می‌آید، توقع دیدن یک فرد متدین را نداریم؟ چرا در هیات‌ها ومساجد توقع دیدن همه اقشار جامعه را نداریم؟ چرا یک مرز نامرئی بین مردم ما ایجاد شده که ناخواسته آنان را از هم جدا می‌کند؟ چرا وقتی این جدایی رخ می‌دهد دیگر شاهد حضوردو طیف جامعه در مواضع یکدیگر نیستیم؟ این مبحث را می‌توان به عنوان یک نظریه مطرح کرد. حضور همه اقشار جامعه کنار هم می‌تواند از برچسب خوردن افراد جلوگیری به عمل بیاورد. شکی نیست که این به اصطلاح برچسب و دوگانگی در برخی مباحث و حیطه‌ها از ترفند‌های دشمنان این مرزوبوم بوده است. زیرا ما معتقدیم یدالله مع الجماعه و وقتی این جماعت از درون به تکثر برسد، دست‌یافتنی‌تر و شکست پذیرتر می‌شود. در موضوع حجاب این قضیه پررنگ‌تر است، زیرا پوشش افراد در حضور اجتماعی بیانگر منش دینی آنان است و پوشش امری تخطی ناپذیر است وقتی پوشش خاصی در محلی مطرح می‌شود قطعا حضور دیگر پوشش‌ها با توجه به مطالب بالا سخت می‌نماید. این سختی از حیث تنهایی و به نوعی وصله ناجور بودن است. پس طبیعی است در بسیاری از مکان‌ها حضور بانوان با پوشش کامل را نداشته باشیم و به طریق اولی موارد دینی دیگر نیز در این اماکن کمرنگ‌تر می‌شود، مثل بسیاری از حدود شرعی و احکام اسلامی. هرچه‌قدر محیط از افراد دین‌دار تهی شود، به همان میزان امکان وقوع اتفاقات خارج شرع بیشتر می‌شود. به همین دلیل است که در حکومت اسلامی در برخی از مکان‌ها امکان اجرای قانون حجاب وجود ندارد و یا به سختی همراه است. آن‌چه بیان شد نیازمند زیرساخت‌های بسیار فرهنگی است. حضور همه جانبه در همه عرصه‌ها منجربه کوتاه کردن دست نااهلان از بسیاری از اماکن است. نااهلان در اینجا تعبیر از افرادی است که به راحتی از آب گل‌آلود ماهی طمع خود را می‌گیرند و امنیت را ازهمه افراد جامعه سلب می‌کنند، منهای این‌که افراد جامعه از طیفی باشند. عدم حضور بانوان محجبه در فضا‌های اجتماعی مانند رستوران‌ها مراکز خرید پارک‌ها و مراکز تفریحی و سیاحتی باعث شده که هم از یک سو این اجماع در فضای جامعه ایران شکل نگیرد و این فضا‌ها صرفا در تسخیر یک طیف خاص از جامعه درآید و در نتیجه حضور افراد محجبه سخت‌تر می‌شود. از سوی دیگر توهم اکثریت پنداری در این طیف شکل می‌گیرد. نکته آخر این‌که، هرجا صحنه از افراد دین‌دار و مقید به قیود دین خالی شود به همان میزان انجام و اعمال احکام دینی سخت‌تر می‌شود. باید به تمام سلایق و علاقه‌ها احترام گذاشت و هر هنر و یا حرفه‌ی خاصی را برای یک طیف مشخص شخصی سازی نکنیم. برای ایران آباد اسلامی بیشتر از هرزمان در تاریخ، نیاز به افراد متعهد و توانمند داریم. ایرانی که تمام سلایق و توانمندی‌ها در زیر یک پرچم و به عشق ایران تلاش کنند. متن در خبرگزاری دانشجو👇 snn.ir/004b8s @AFKAREHOWZAVI
. 💠نامه‌ای به شیرین ابوعاقله ✍فاطمه ابن‌علی 🔹سلام شیرین جان؛ می‌دانم در بهشت حالت خوب است؛ اگر از حال ما بپرسی باید بگویم خسته‌ایم اما با تمام قدرت پای ایستاده‌ایم. شهریور پارسال بود که دختری با سابقه بیماری مغزی در پلیس اجتماعی تهران حالش به هم خورد و در بیمارستان فوت شد. همین بهانه شد تا اینجا انقلاب فمنیستی راه بیندازند. هر چند عناصر جنبش، بیشتر اسلکتویست‌هایی بودند که روی امواج ماهواره و اینترنت هیاهو می‌کردند اما اصل موضوع انقلاب، یعنی «زن»، مرا یاد تو انداخت. حرف زیاد است؛ خلاصه بگویم؛ این‌ها هویت زن را در حد یک شئ پایین می‌آورند و معتقدند زیبایی زن مانند گلی که شهرداری می‌کارد باید خیابان را زیبا کند! ما خیلی تلاش کردیم حقیقت زن و هویت انسانی او را بشناسانیم ولی صدایمان در میان بوق‌های رسانه‌ای گم شد. درست مثل تو که بی‌حقوق بشر بودن، بی دموکراسی بودن و غاصب بودن اسرائیل را در فریاد می‌زدی و کسی صدایت را نمی‌شنید. ولی من دیدم تو با خونت آن حقیقت را نشانه گذاری کردی تا آدم‌های آگاه و بیدار آن را گم نکنند. جالب است که برای جریان پر مدعای انگار خون تو رنگ نداشت! انگار تو زن نبودی تا فمنیست‌های دنیا برایت مرثیه سرایی و به خون‌خواهیت سوشال نتورک‌ها را پر از فریاد کنند. آری! سال‌هاست که جریان فمنیست پا روی خون تو، رزان النجار، مروه شروینی و... می‌گذارند و بی تفاوت از کنار همه زن‌های مسلمانِ محروم از تحصیل و کار در فرانسه رد می‌شوند. می‌دانی؟ دنیای متناقض و بدون روتوش فمنیست‌ها منظره نفرت انگیز و فاجعه‌باری دارد! @AFKAREHOWZAVI
. تهدید نسل، نتیجه‌ی تحدید نسل ✍مرضیه عاصی [1].تلاش برای تکثیر نسل، جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده، یکی از مهم‌ترین وظایف مسئولان و آحاد مردم است که افراد و مراکز اثرگذار و فرهنگ‌ساز، در این مورد وظیفه‌ی سنگین‌تری را بر عهده دارند و می‌توانند آن را با پرهیز از آسیب‌های احتمالی پیش ببرند و آینده‌ی کشور را از آن بهره‌مند بسازند."به دست‌اندرکاران این حسنه‌ی ماندگار توصیه می‌کنم که در کنار تدابیر قانونی و امثال آن، به فرهنگ‌سازی در فضای عمومی و نیز در نظام بهداشتی اهمیت دهند."(بیانات در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی،۲۸بهمن۱۴۰۰) چون سهل‌انگاری در مورد تکثیر نسل باعث از بین رفتن نیروی جوان در سال‌های آینده می‌شود و نسل را تهدید می‌کند. [2].امروزه سیاستی وجود دارد که می‌خواهد "جوانان" را از ملت ایران سلب کند؛ اگر از حالا به فکر تکثیر نسل نباشیم و برای مسئله‌ی فرزندآوری فکری نکنیم، پانزده یا بیست سال دیگر دیر خواهد بود و کشورمان عنصر لازم برای حرکت پیشرفت، یعنی "جوان" را، به قدر کافی در اختیار نخواهد داشت. مسئله‌ی فرزندآوری و تکثیرِ نسل بسیار مهم است و به قانون و پیگیری جدّی دستگاه‌های اجرایی نیاز دارد، باید از پیری جمعیّت ترسید،چون یکی از مهم‌ترین ذخایر یک کشور، جمعیّت جوان است که ما از اوایل انقلاب تا امروز از آن بهره‌مند بوده‌ایم و اگر بعداً برخوردار نباشیم، باعث عقب‌ماندگی ما خواهد شد. کشورهایی که جمعیّت‌ زیادی دارند، به برکت آن به خیلی از امکانات دست یافته‌اند؛ مانند هند و چین، با اینکه مشکلاتی هم دارند امّا در عین حال، خودِ این جمعیّت زیاد به عنوان یک ارزش اجتماعی، سیاسی و بین‌المللی برای آنها توانسته موفّقیّت‌هایی را به وجود بیاورد. بنا بر این، نسل باید افزایش پیدا کند. [3].نسخه‌های غربی برای ما قابل اعتماد نیستند. نه در زمینه‌ی اقتصاد، نه در مسئله‌ی جمعیت. به کسانی که با افزایش جمعیت مخالف‌اند؛ باید گفت؛ هشتاد میلیون جمعیّت در یک کشور، آبروی آن کشور است؛ سیاست "تحدید نسلِ" غربی‌ها امروز گریبان خودِ آنها را گرفته است و می‌خواهند کشورهای اسلامی نیز از جمعیّت زیاد و جوان‌های فعّال و انسان‌های کارآمد برخوردار نباشند. جوان و نیروی انسانی یک کالا نیست که بتوان از خارج وارد کرد؛ بلکه باید خودِ کشور آن را تأمین بکند ولی غربی‌ها با مسئله‌ی تکثیر نسل در جامعه‌ی ایرانی مخالف هستند؛ با افزایش عده‌ی مسلمان‌ها و ملّتی که جوان‌هایش می‌توانند در عرصه ظاهر بشوند و کشور را به اوج برسانند، مخالف‌اند، پس ما نباید طوری عمل کنیم که مقصود آنها عملی بشود، بلکه باید مقاصد اسلامی را تأمین کنیم. [4]. باید ببینیم چه چیزهایی موجب می‌شود جامعه‌ی ما دچار میل به كم‌فرزندی بشود. این میل به كم بودن فرزند، یك عارضه است والّا انسان به‌طور ذاتی فرزند را دوست می‌دارد. چرا بعضی‌ها ترجیح می‌دهند كه فقط یك یا دو فرزند داشته باشند و یا اصلاً فرزندی نداشته باشند؟ اینها را باید تحلیل كرد تا پی به عواملش بُرد و برای حل این مشکل، متخصّصین و صاحبان اندیشه باید پیگیر شوند؛ مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ یكی از عوامل محدود کننده‌ی باروری است. تقلید از سبک زندگی غربی ما را به این وضع کشانده است؛ "درحالی‌كه امروز در بعضی ازهمین كشورهای غربی از كاهش باروری زیان می‌بینند و پشیمانند و در بعضی از كشورهای غربی مطلقاً كاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانواده‌های پرجمعیّت، مثلاً خانواده‌ی آمریكایی با ده دوازده بچّه، چطور خانواده‌ی ایرانی كه می‌خواهد از او تقلید كند باید حتماً یك بچّه داشته باشد یا دو بچّه؟! كه این الان وجود دارد."( بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۳۰ تیر۱۳۹۲) 🍃ادامه دارد @AFKAREHOWZAVI
. تهدید نسل، نتیجه‌ی تحدید نسل ✍مرضیه عاصی [5].آینده‌ی پر امید، یكی دیگر از واقعیت‌های كشور است. این نسلِ جوان خیلی با ارزش است. مسئله‌ی "تحدید نسل" برای كشور یك خطر بزرگی است که ما خود را خیلی به این خطر نزدیک کرده‌ایم، باید در پی دوری از آن باشیم. "آنچه متخصصین و كارشناسان، با نگاه‌ها و دقت علمی بررسی كرده‌اند، ما را به این نتیجه می‌رساند كه با این روند كنونی، كشور در آینده دچار مشكل فراوان خواهد شد؛ كشور دچار پیری عمومی خواهد شد. این تحدید نسل، چیز بدی است." (بیانات در دیدار جمعی ازمداحان،۱۱اردیبهشت۱۳۹۲). یكی از مهمترین وظائف زن، خانه‌داری است و فرزندآوری برای او یك مجاهدت بزرگ می‌باشد و با عدم دقت ما، زمانی در كشور متأسفانه این مسئله مورد غفلت قرار گرفت که امروز متوجه خطراتش می‌شویم. پیر شدن كشورو كم شدن نسل جوان در آینده، از همان چیزهایی است كه اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتی هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست؛ اما امروز قابل علاج است. [6].ما باید در سیاستِ "تحدید نسل"، تجدیدنظر كنیم. امروز قاعده‌ی جمعیتی ما جوان است و بتدریج دچار پیری خواهد شد؛ چون پیری جمعیت با كاهش زاد و ولد همراه است. "در این سیاست تحدید نسل حتماً باید تجدیدنظر شود و این مسئله‌ی افزایش نسل از مباحث مهمی است كه واقعاً همه‌ی مسئولین كشور باید درباره‌ی آن فرهنگ‌سازی كنند و كشور را از تک‌فرزندی یا دو فرزندی خارج كنند."، ( بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۶مرداد۱۳۹۰). برای جلوگیری از "تحدید نسل" باید سیاست‌های کلی جمعیت را مد نظر قرار داد، یعنی ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری- رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند و کاهش سن ازدواج- اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و هم‌چنین ایجاد امکانات و تسهیلات لازم برای مادران شاغل (تا شغل آن‌ها وظیفه‌ی مادری و فرزندآوری را تحت‌الشعاع خود قرار ندهد)- تحکیم بنیان خانواده با اصلاح و تکمیل آموزش‌های عمومی درباره اصالت کانون خانواده و فرزند‌پروری- ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی اسلامی، ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی. 🍃پایان @AFKAREHOWZAVI
. 🔖سخنی با متوهمان براندازی ✍آمنه عسکری منفرد روی سخنم با شماست! با شما که چهل‌واندی سال است، روزها و شبها در خیال خام خود، به دنبال براندازی نظام مقتدر جمهوری اسلامی ایران هستید! شما که یک سال است دلتان را به ترقه‌بازیهای شهریور سال گذشته خوش کردید! همان روزها که به بهانه‌ی مرگ مهسا امینی که به اعتراف خودتان برنامه‌ریزی شده و از پیش تعیین‌شده بود، چند ماهی با شعار «زن، زندگی، آزادی» به دنبال ایجاد فتنه در ایران بودید، اما به فضل الهی و هوشیاری ملت، «هیچ» نصیبتان شد. همان روزها که به شیوه‌ی گروهک منافقین و با خوی وحشیانه‌ی داعش، تعدادی از جوانان مدافع امنیت ایران عزیز را به خاک و خون کشیدید و خواب براندازی را در سر داشتید. خوب گوش کنید با شما هستم. این بار هم تلاش مذبوحانه‌ی شما بی‌نتیجه ماند و رسوا شدید. می‌دانید چرا؟ چون شما برای هزارمین بار در مورد ایران و ایرانی دچار خطای محاسباتی شدید. چراکه اولاً محیط مطمئنی را برای جمع‌آوری اطلاعات و نیروی فعال و کارآمد برای ایجاد اغتشاش و شورش انتخاب نکرده بودید. آیا به راستی گمان کردید باردیگر سکوهای فضای مجازی، در صحنه‌ی عمل کارایی دارد؟ یا گمان کردید می‌توانید این‌بار هم عده‌ای از جوانان و نوجوانان ما را که به دلیل غفلت ما فریب‌خورده بودند را در صفحات مجازی بیگانه با خود همراه کرده، به خیابانها بکشانید؟ دوم اینکه شما فضای فکری تاریخی ملت ما را نشناختید و فراموش کردید تاریخ پرافتخار ایران را مردانی چون رییسعلی دلواری حفظ کردند. پس گمان کردید مانند سال گذشته، عده‌ای از مردم غافل، به تبعیت از اخبار دروغ و شایعه‌های فریبکارانه‌ی شما به خیابانها می‌آیند و طعمه‌ی گرگها می‌شوند. شما افراد موثقی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب نکردید، پس محکوم به فنایید. آنها که به هویت و وطن خود پشت کردند و با توهم دستیابی به آرزوهای پوچ و دست‌نیافتنی، خود را بازیچه‌ی دست شما قرار دادند و چون عروسکان خیمه‌شب بازی چندگاهی با نخهای پوسیده‌ی شما، در صحنه‌ی نمایش خودنمایی می‌کنند، خوب می‌دانند که پایان کارشان جز حسرت و بی‌هویتی و حقارت نیست. درست شبیه مسیح علی‌نژاد که سالیانی در غفلت و خودفریبی برای خود برج و باروی کاغذی ساخت، ولی فراموش کرد که خانه در مسیر باد ساخته، همو که امروز مانند دستمال‌کاغذیِ مصرف‌شده، دور انداخته شده و باید در زباله‌دانِ تاریخ محو شود. آری! شما نسل سوم و چهارم انقلاب ایران را به‌درستی نشناختید که گمان کردید راه خطای سال گذشته را تکرار می‌کنند. فراموش کردید اینان از نسل فهمیده‌ها هستند که در حماسه‌ی اربعین با شهید آرمان عزیز و شهید عجمیان‌ پیمان بستند که برای دفاع از کیان کشور و حفظ آزادی و استقلال و اقتدار پرچم ایران اسلامی تا رسیدن به قله‌ها استوار بایستند. آری! ما یقین داریم تا قله راهی نمانده و به فرموده‌ی رهبر فرزانه انقلاب، تنها راه رسیدن به آن، استقامت است. آری! شما فراموش کردید که ما «حسین» داریم، ما هم مانند مدافعان حرم، فدائیان زینب هستیم و چون شهید سلیمانی عزیزمان تا پای جان، پای نظام و ولایت می‌ایستیم، حتی اگر لازم باشد با خونمان درخت تنومند انقلاب را آبیاری خواهیم کرد. شما رمز پیروزی ملت بصیر ایران را نشناختید، همان‌ها که در صحنه‌های جنگ تحمیلی هم با ندای «لبیک یا حسین»، «لبیک یا زهرا»، «لبیک یا زینب» قله‌ها را فتح کرده بودند، امروز گوش به فرمان ولیّ در صحنه‌اند. ما ایمان داریم که ایران اسلامی با محرم و صفر زنده و پایدار مانده، برای همین در حماسه عظیم راه‌پیمایی اربعین با «حسین» تجدید پیمان کردیم و در روز شهادت امام رضا (علیه السلام) با صاحب این کشور عهد بستیم که نقشه‌های شوم شیاطین را با استعانت از ایمان به خدا و تبعیت از مقام ولایت، با امید به آینده‌ی درخشان کشور بپیماییم، تا به قله‌ها برسیم. @AFKAREHOWZAVI
. 🌐 شبکه‌ی نویسندگان حوزوی از تا 🔸صفحه مرکزی «نویسندگان حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 🔸صفحه «افکار بانوان حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645 🔸صفحه «شاعران حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/3921805394C8402216852 🔸صفحه «هم‌نویسان» https://eitaa.com/joinchat/2477260908C5a78446aac 🔸 صفحه نویسندگان خراسان رضوی https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b ✔️ از حضور فضلا و نخبگان نویسنده در جمع نویسندگان حوزوی و کانون مدادالفضلاء استقبال می‌کنیم؛ تا را تجربه کنیم. @HOWZAVIAN ✍️✍️✍️و این پویش ادامه دارد ....
. تضعیف یا تقویت مناسک دینی؟ ✍زينب نجیب [۱]. برخی افراد نه از سر دلسوزی و نگرانی برای عمل به دین بلکه به دلایلی مانند ژست روشنفکری، هر روز به بهانه‌ای به مناسک دینی می‌تازند و با تحلیلی‌هایی به قول خودشان جامعه‌شناسانه آن‌ را فاقد اعتبار می‌نامند. ژست روشنفکرانه کوچک‌ترین علت مقابله‌ی آن‌هاست. در میان برخی از آن‌ها می‌توان به وضوح اصل نگرانی در باب گسترش و بسط دین و دینداری را شاهد بود. چرا نگران نباشند؟ آنان که شبانه‌روز از دشمنی با نظام و انقلاب دست بر نمی‌دارند اما در اغلب موارد نتایج عکس می‌گیرند؛ نگران که هیچ باید عصبانی نیز باشند. اما نگارنده فارغ از جدل با این جماعت به دنبال تبیینی در راستای یکی از کارکردهای مناسک دینی است. [۲]. مناسک دینی و شعائر الهی مفاهیمی دینی هستند که دارای ویژگی‌هایی از جمله نمادین بودن، جلوه‌خواه بودن، پویایی و جمعی بودن‌. به عبارتی مناسک دینی هم نماد و ظهور حقایق متعالی در جامعه است و هم حیاتش به بروز و ظهور در صحنه علنی جامعه بستگی دارد. یعنی؛ در کنج خلوت قابل اجرا نیست. از طرفی پویاست یعنی محدود به عناوین نیست و گاهی در گذر زمان تولید می‌شود مانند برگزاری مراسم سالگرد امام خمینی که توسط آیت الله خامنه‌ای جزء شعائر اسلام نام گرفت. از سوی دیگر امری جمعی است که هدفش در جمع تأمین می‌شود مانند نماز جمعه. [۳]. با این ویژگی‌هایی که در بالا اشاره شد به این نکته رهنمون می‌شویم که مناسک دینی دارای خصوصیاتی‌ست که می‌تواند ابزاری برای ایجاد انسجام و حرکت‌ها و جریان‌های اجتماعی باشد. این پدیده در واقع از ملزومات رهبری اجتماع است و ظرفیت‌های متنوعی دارد. نقش‌آفرینی در فرهنگ‌سازی، هویت‌سازی، تولید سبک زندگی و قالبی ممتاز برای وحدت آفرینی و انسجام‌بخشی در جامعه، از جمله کارکردهای مناسک دینی‌ست.  [۴]. جامعه اسلامی جامعه‌ای است که بیش از تکیه به اعمال و احکام فردی نیازمند اطاعت از خدا به صورت جمعی می‌باشد. آیت الله خامنه‌ای در این باره می‌فرمایند:"اطاعت از خدای متعال، چند مرتبه دارد...یک اطاعت،...در مواردی خدای متعال می‌فرماید که این عمل را انجام دهید – ولو این مسئله، مسئله‌ی شخصی است – مثلاً نماز بخوانید، یا فرض کنید که صوم و زکات و بقیه‌ی امور. این یک جور اطاعت است که انسان امر الهی را اطاعت می‌کند، نهی الهی را اطاعت می‌کند. از این مهمتر، اطاعت خطی است. یعنی روش و راه و نقشه‌ای که خدای متعال برای زندگی معین می‌کند؛ این را یک مجموعه‌ای از مردم اطاعت کنند تا این نقشه تحقق پیدا کند. این نقشه با اَعمال فردی حاصل نمی‌شود؛ این یک حالت دیگری است، یک مسئله‌ی دیگری است، مسئله‌ی بالاتری است؛ یک کار جمعی نیاز دارد تا اینکه نقشه‌ی الهی، هندسه‌ی الهی در وضع جامعه‌ی اسلامی تحقق پیدا کند".(۶ اسفند ۱۳۸۸،بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری)  [۵]. با توجه به ویژگی‌ وحدت‌آفرینی و انسجام‌بخشیِ مناسک که در بالا اشاره شد و با توجه به غایت اصلی دین و دینداری در نگاه رهبر معظم انقلاب می‌توان چنین نتیجه گرفت که مناسک دینی می‌تواند رفتار آحاد جامعه را در قالب‌های مورد نظر که برخاسته از ارزش‌هاست شکل دهد ارزشی که از نقش‌آفرینی جمعی مردم در جامعه سخن می‌راند. ارزشی که خود ارزش‌آفرین است و تمام صفات عالیه‌ی انسانی مانند ایثار، گذشت، خیرخواهی، عدالت‌طلبی، مسئولیت‌پذیری، صداقت و...را ظاهر می‌کند. بنابراین در حداقل‌ترین نگاه تأمین همین یک کارکرد می‌تواند توفق بزرگی در جامعه اسلامی ایجاد کند و تمرینی باشد تا حقایق متعالی در دورن جامعه نهادینه شود. [۶]. دین اسلام بیش از آنکه امری فردی باشد اهدافی جمعی دارد بنابراین ملزومات آن اهداف نیز جمعی می‌باشد و هرچه که این بازوی دین را تقویت کند موجب موفقیت دین خواهد شد. مهم‌ترین و زیباترین تصویر دینداری در تمدن اسلامی، خود را نشان می‌دهد. این تمدن جز با مجموعه‌‌ی انسان‌ها در جامعه اسلامی که از آن به مردم‌سالاری دینی یاد می‌کنند تحقق نمی‌یابد. مردم‌سالاری دینی یعنی مردم خود برپایه‌ی مبانی دین، انقلاب‌کننده، نظام‌ساز، دولت‌ساز، جامعه‌ساز و در نهایت تمدن‌ساز باشند. مردم‌سالاری در قالب مشارکت مردمی شکل می‌گیرد یعنی چیزی شبیه آنچه در مناسکی همچون اربعین و راهپیمایی غدیر شاهد آن هستیم. [۷]. حال چگونه می‌توان وزنه‌ی مناسک دینی را در دینداری مردم سبک شمرد؛ وقتی درمی‌یابیم که در انجام آن حکمتی به بلندای تمدن‌سازی نهفته است؟ هرچند نگارنده معتقد است مناسک تمدن‌ساز ظرفی است که محتوایی تمدن‌ساز می‌طلبد و هرگز نباید به ظاهر تمسک کرد اما نباید به دنبال حذف و یا تضعیف آن بود بلکه باید با تولید محتوای غنی در مسیر تقویت این بازوی دین حرکت کرد و البته به بالا بودن آمار چنین مناسکی افتخار نمود. @AFKAREHOWZAVI
حمایت کانون مدادالفضلاء از 2200 دانش آموخته حوزه علمیه در شبکه پیامرسان 🌱 کم گوی و گزیده گوی چون دُر 🌱 تا ز اندک تو جهان شود پُر 💠 ما در ویراستی 👇👇 https://virasty.com/HOWZAVIAN @HOWZAVIAN
. تاریخ و انتخاب‌ ✍نجمه صالحی سراسر زندگی بشر و حتی تاریخ با انتخاب عجین شده است. انتخاب‌های خرد و کلان نظیر انتخاب دوست، انتخاب رشته، انتخاب همسر، انتخاب کاری جای کار دیگر یا شخصی جای شخص دیگر و... در تاریخ، این انتخاب همیشه به‌دست مردم و بدنه جامعه نبوده است، از قضا بیشتر تحولات تاریخ در دست انتخاب سلاطین، حکما و سردمداران حکومتی بوده و عوام، به ناچار تابع این انتخاب اجباری یا تحمیل شرایط می‌شدند! به عنوان نمونه، پس از رحلت نبی خاتم صلی الله علیه و آله، اقلیتی معلوم الحال دست به انتخابی دیگر زدند و مردم عامی را با خود همراه کردند و بدنه‌ی عظیم مردم، ساکت و مقهور این انتخاب ماند؛ زیرا عوام، هنوز اهمیت انتخاب بد را درک نکرده بود و نمی‌دانست این سنگ کج تا کجا دیوار را کج، بالا می‌برد! نمی‌دانست این انتخاب نادرست، گردبادی می‌سازد که سرنوشت اسلام را طور دیگری رقم می‌زند و می‌شود آنچه نباید شود. به تدریج ملت‌ها دریافتند اگر جامعه از انتصاب الهی خالی شود ناچار به‌دست حکمای جور می‌افتد و دین و دنیای مردم به تاراج می‌رود و دست‌خوش طوفان‌های عظیم می‌شود. قرن‌ها گذشت تا مردم متوجه شوند، نباید اجازه داد سرنوشت‌شان به‌دست جنایتکاران بیفتد، پس حداقل کاری که می‌توانستند انجام دهند اعتراض در مقابل اعمال سلاطین بود! چه بسیار جان‌ها که بر سر این واکنش‌ها از دست رفت تا این‌که آن میراث، به انقلاب اسلامی ایران رسید؛ انقلابی که انتخابِ سرانجامی نیکو و خروج ازظلمت با هدف پرواز به سمت نور و رهایی از ظلم بود. شواهد تاریخی نشان می‌دهد در ایران، نحوه‌ی اداره امور شهرها از ابتدای پیدایش حیات اجتماعی غیر از عصر سلوکیان تا اواخر دولت سلطنت پهلوی دوم با اراده سلاطین و حاکمان اداره می‌شد. با انقلاب مشروطه، پادشاهی مطلق به پادشاهی مشروط تبدیل شد و نخستین تجربه مشارکت ایرانیان شکل گرفت. مجلس شورای ملی قوانین انجمن بلدیه و انجمن ایالتی و ولایتی و نظایر آن را به تصویب رساند، لکن عدم آمادگی ساختاری ایران، برای پذیرش این سبک قوانین و شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه موجب اجرا نشدن و شکست قانون‌های مصوب شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 شرایط مناسبی فراهم گردید تا مردم در تعیین سرنوشت خود و جامعه خویش سهیم باشند و چه بسا تمرینی داشته باشند برای تشکیل دولت کریمه‌ی مهدوی و زمینه‌سازی ظهور بعون الله. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. «ترس و درس» ✍زهرا نجاتی پسرجوان بی‌تجربه لابد به عشق دیده شدن و شاید هم سرگرمی، شاید از سر بیکاری، شاید هم به خاطر مقدار کمی پول که توی جیبش گذاشته‌اند، راهی می‌شود. چند نفر پشت سرش صف میکشند پشت پرچمی که دست اوست و آنچه می‌خواهند به خورد جامعه می‌دهند. مردمی که از رو به رو می‌بینند نه نِیَّت پسر را می‌فهمند نه تفاوت او با بقیه را. و این داستان تلخ خیلی هاست. داستان تلخ بعضی سلبریتی‌ها که در ایام ززا، هرچه خواستند، گفتند و کردند و بعدها چوبش را خوردند. داستان تلخ نیت‌ها(nitt) همان گروهی که نه آموزش می‌بینند نه ارزش و ضد ارزش می آموزند در نتیجه ارزان هستند و دست یافتنی. با کمترین وعده‌ای اسباب سوءاستفاده بقیه را فراهم می‌کنند. داستان تلخ تمام زنانی که فریب بازی کثیف فمنیسم را خوردند و می‌خورند. داستان تلخ همه کسانی که حجاب را اشتباه و بد فهمیده‌اند. داستان تلخ درصد بالایی از پانزده هزارنفر که در اغتشاشات، نقش داشتند. این فیلم باهمه طنز بودنش، پر از درس است و ترس، برای همه کسانی که ممکن است ندانند، اما فقط بازیچه و اسباب سواستفاده بقیه‌اند. @AFKAREHOWZAVI
. تقابل فرهنگ سنتی و مدرن در ژاپن ✍فاطمه شکیب رخ فرهنگ سنتی مردم ژاپن که بر احترام و ادب متقابل استوار بود با ورود به عصر صنعتی و تمدن غرب متحول گردید! در این راستا جایگاه متفاوت زنان امروز، با شنیده های پیشین ما تفاوت دارد! در ژاپن بيشترين بار زندگی خانوادگی و اجتماعي بر دوش زنان است و حضور اجتماعي زنان در جامعه، با پا به پای بودنِ مردان، ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ آن‌ها در زندگی روزمره، بايد رضايت همسر و فرزندان و هم كارفرما را تأمين كنند! زنان ژاپنی، نسبت به جمعیت زنان شاغل ایالات متحده در ابعاد بالاتری کار می‌کنند. سطح درآمد بین زن و مرد در ژاپن مساوی نیست. زن ژاپنی به‌طور میانگین ۴۰ درصد کمتر از یک مرد درآمد کسب می‌کند و یک دهم مقام‌های مدیریتی در اختیار زنان قرار گرفته‌است. زنان اغلب در مشاغل پاره وقت یا موقت یافت می‌شوند! در سال ۲۰۲۱، به دلیل تنهایی بیش از حد مخصوصا در زنان و دختران این کشور و میزان بالای خودکشی آن‌ها، و پیشگیری از خودکشی در ژاپن تأسیس شد! در این راستا برای حل معزل تنهایی، چاره های دیگر نیز پنداشتند! مانند ساخت پرده هایی برای تنهایی زنان در ژاپن! این اقدام توسط یک شرکت ژاپنی انجام گردید! ممکن است که در نگاهی سطحی این مطلب مضحک به نظر رسد، اما با کمی تأمل بیشتر درک خواهد شد، که ساخت چنین محصول هایی ناشی از بیکاری و پیشرفت نیست! بلکه یک تراژدیِ گریه‌آور است که فرزند ناخلف تقابل فرهنگ ژاپنی ها و آمیختگی آن با تمدن پلاستیکی غرب در طی این سال ها می باشد! در واقع زن ژاپنی، در عین حفظ برخی میراث های سنتی فرهنگی خویش، عمل کننده بر باورهای تمدن غرب نیز شده است و این تناقص فرهنگی بر دوش او سنگینی کمر شکنی را به بار نشانده است، اینکه زنان در عین جنس دوم بودن، مجاب به کارهای مردانه هستند، برآمده از همین تقابل می باشد! @AFKAREHOWZAVI
. بازبینی حجاب از نگاه سیاحان اروپایی ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد سفرنامه نویسی یکی از قدیمی‌ترین روش‌ها برای ماندگاری تاریخ است. دوره صفویه از طلایی‌ترین دوران تاریخ این سرزمین در ابعاد سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی بوده‌است. در این دوره سیاحان غربی بسیاری از کشور‌های مختلف به ایران آمدند و از آنان سفرنامه‌هایی به‌جای‌مانده که می‌تواند بسیار راهگشا باشد. از مباحث مهم این سفرنامه‌ها پوشش مردمان ایران به ویژه زنان است. زیرا تا قبل از این در منابع از پوشش‌های زنان سخن به میان نیامده‌است. دلیل این اتفاق، شاید تقیّد سفرنامه‌نویسان مسلمان بوده‌است، چیزی که سیاحان به آن تقیّد نداشتند... ادامه متن در خبرگزاری دانشجو 👇 http://snn.ir/004bMB @AFKAREHOWZAVI
پیاده روی تمدن ساز ✍مخدره چمن خواه امسال حدود ۲۲ میلیون نفر که بیش از سه و نیم میلیون آنها ایرانی بودند به پیاده‌روی اربعین رفتند. ۲۲ میلیون انسان از ادیان مختلف در عصر سکولار، اومانیسم و ... و در دورانی که همجنس‌گرایی در غرب قانون شده و تبلیغات سوء غرب، علیه مسلمانان به اوج خودش رسیده است. در گرمای بالای ۴۵ درجه به کشور عراق رفتند. رسانه‌های غربی این واقعه و جنبش را به حاشیه برده و درباره آن خبری مخابره نکردند و در بعضی از رسانه‌هایشان آن را وارونه، کج و حقیر جلوه دادند. حال این حرکت عظیم مردمی چه معنایی دارد؟ [۱] از دو دیدگاه به اربعین نگاه می‌کنیم، از نظر کیفی و از نظر کمی. در مورد کیفیت باید بگوییم اربعین ماهیت دینی دارد و در جهانی که غرب مدعی است دین به عرصه خصوصی رانده شده و قراردادی و عرفی است. اجتماعی با این ابعاد بسیار شگفت انگیز، شکل گرفت در حالی‌که همه ابعادش برای عالم غرب غیر قابل فهم است. و از نظر کمی می‌بینیم که هر سال از سال گذشته تعداد بیشتری به پیاده‌روی اربعین می‌روند. جمعیت ۲۲ میلیونی از کل جهان، یک رقم بسیار بالایی است. فرضیه‌هایی که غرب از مردم ایران به دنیا مخابره کردند، ناامیدی، یأس، دین گریزی و آدمهایی منزوی و دارای گسست نسلی و کشوری در حال فروپاشی اجتماعی؛ اما پیاده‌روی اربعین تمام فرضیه‌های آنها را منهدم و نابود کرد. در حالی‌که مناسبات و مراسمات محرم و صفر به جامعه روح داده است و بافت تاریخی دینی ایرانیان همان محرم و صفر است. امام خمینی(رحمة‌الله‌علیه) در مورد محرم و صفر فرمودند:« محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». بنابراین محاسبات غربی‌ها همیشه، با شکست مواجهه شده‌است. [۲] امام خامنه‌ای در مراسم سی و سومین سالگرد رحلت رهبر کبیر انقلاب فرمودند:« از سرمایه‌ی ایمان مردم، برای تولید عمل صالح بهره بگیرید. مردم، مؤمنند، مردم ایمان دارند؛ این ایمان می‌تواند عمل صالح تولید کند؛ این کار را شما می‌توانید بکنید؛ که امام بزرگوار ما استاد بی‌نظیر این کار بود؛ امام، استاد بی‌نظیر استفاده‌ی از ایمان مردم برای تولید عمل صالح بود.». بنابراین ایمان که یک امری نهفته و ناپیداست تبدیل می‌شود به عمل صالح که یک امری آشکار و بیرونی است و این عمل اگر جمعی باشد شرایط اجتماعی را به طور کلی تغییر می‌دهد. ظهور و بروز پیاده‌روی اربعین در این سالیان اخیر به قدری قوی و جدی شده، که از آن می‌توان روایت تمدنی می‌کنیم. [۳] از سال ۶۱ هجری قمری، اربعین وجود داشته؛ ولی هر زمان با مشکلات بسیار فراوانی روبرو بوده است. به لطف الهی و برکت جمهوری اسلامی و ایثار و محبت عراقی‌ها، پیاده‌روی اربعین به شکل بسیار زیبایی در حال انجام شدن است. اربعین همانند یک مناسک دینی است که شور، شعور، عمق دینی و دارای فضیلت بسیار است. اربعین گویاترین زبان فرهنگی جامعه ایران و یک پدیده کاملاً مردمی است. در اربعین مردم عراق یک عمل اخلاقی را بدون هیچ چشمداشت و سود شخصی به نمایش میگذارند. می‌توان اقرار کرد اربعین یک جنبش جهانی، مسیری الهی، سفیرانی حسینی، رسالتی زینبی و حی بودن عاشورا را به بهترین وجه در معرض دید جهانیان قرار داده‌است. اربعین نقطه عطفی است که نشان داد آنچه در جمهوری اسلامی قرار است محقق بشود، چگونه است. اربعین پر از تجربیات معنوی درونی است آنجا تنها با پا گام برنمی‌داریم؛ بلکه درون و نفس هم با پا قدم برمی‌دارد و اوج می‌گیرد. @AFKAREHOWZAVI
. «سلطان تراریخته» ✍طیبه فرید مُراد سجلّش، سجل نبود. سیاهه بود. شایداگر شرع دست و بالش را نبسته بود باز هم می‌گرفت، هشت تا، ده تا، صدتا. اصلا حرمسرای پالانی می‌ساخت. فقط از یک زنی‌که صیغه‌ای قفقازی هفت تا پسر داشت که هفتمی‌اش عباسقلی بود. ریز و درشت‌شان توی دست و پای روس ها چرخیده بودند.پادویی می کردند.پیش چشم افسرهای شوروی خودشان را به موش مردگی می زدند اما زورشان به رعیت بدبخت می رسید. عباسقلی هم لنگه خودش بود.دو سه جین بچه پس انداخته بود.دلال بود، توی دربار ناصری. دلال دخترهای گرجی خوش بر و رو.سلطانْ جماعت از یک جایی جنس بومی می زند زیر دلشان، می روند توی کار واردات. مجال حرف زدن از قوانلوهای قجر نیست.برگردیم سر ریخت و پاش پالانی ها.... رضا پسر عباسقلی برعکس پدر و جد پدری اش تَرَقیده بود.نوجوانی هایش فعلگی کرده بود و توی اصطبل قزاقخانه پِهِن اسب ها را می روفت.کم کم حال و هوای اصطبل روس ها به ریه اش ساخت وخودش را کشید بالا و شد وکیل باشی گروهان شصت تیر.با این خیزی که رضا برداشته بود یک نسخه معیوب از پالانی ها را پیوند زد به قزاق ها. خداییش آدمی که ننه اش را توی قبرستان چهار راه حسن آباد خاک کرده اند و همه می دانند هنوز استخوان هایش نپوسیده اما او دستور می دهد خاک قبرستان را به توبره بکشند و جایش ساختمان اطفاییه بسازند، این آدم معیوب نیست؟! درست بود که ترقی کرد و شد یک رأس قزاق اما جان به جانش هم که می کردی همه اخلاقهای دوره پالانی اش را برداشته بود با خودش آورده بود.بخاطر خوش خدمتی هایش تیمور آیرُملو دخترش تاج الملوک را به عقدش درآورد.رضا توی سنگلج تهران خانه جمع و جوری اجاره کرد.تا من دو خط دیگر بنویسم به لطف پدر تاج الملوک،فرمانده سپاه قزوین شده و تا شما یک گلویی تازه کنید نسخه احمدشاه را پیچده و با پدرسوختگی انگلیس ها کودتا کرده و رسیده به مسند سردار سپهی.آخرش هم که تاسف شاعر افاقه نکرد که:یارب مباد آنکه گدا معتبر شود و شد. محصول پیوندی پالانی ها و قزاق ها شده بود شاه تراریخته مملکت،کسی که محصول مزرعه مشروطه چی ها را لگد کرده بود و کفشش را زده بود توی خون مجاهدهای جنگلی شده بود اعلی حضرت همایونی.از هزار و سیصد و چهار تا هزار و سیصد و بیست چند سال می شود؟او همینقدر شاه بود.اما اجاره نشین خانه سنگلج تهران تبدیل شد به بزرگترین زمین دار آسیا.باغ ها و مزارع و روستاهای شمال را با اخلاق قزاقی اش از چنگ رعیت فلک زده درآورد،آن هم زیر قیمت و مفت،عطش زمین خواری اش تمامی نداشت. از بس مار خورده بود، افعی شده بود.... «جراید خارجی آن روز نوشتند: در ایران جانوری پیداشده که زمین می خورد.» خون رعیت را کرد توی شیشه.از تجدد خواهی و به باد دادن حیثیت ناموس ایرانی تا قصه راه آهن. هر غلطی احمد شاه با آن عقل ناقصش نکرد او انجامش داد. بنام رعیت ایران و به کام انگلیس ها. ریل های راه آهنی که ساخت به جایی که شرق را برساند به غرب از بر و بیابان های جنوب از جایی بیرون شهرها می گذشت تا تجهیزات انگلیسی ها را ببرد شمال،مالیاتش را هم بستند به قند و شکر و چای!اروپایی ها می گفتند ایران راه آهنی ساخته که از هیچ جا به هیچ جا می رود! شهریور سال بیست، روزی که رفت، خیابان های تهران زیر چکمه قزاق ها و انگلیس ها بود اما رعیت خوشحال بودند. پایان @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
#تمدید_شد 📣چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان از سوی معاونت پژوهش جامعه‌الزهرا سلام الله علیها برگزا
. چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان تا اواسط آذر ماه تمدید شد. امروز جلسه‌ای با حضور همکاران معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها برگزار کردیم و از تجربیاتشان‌ در دوره‌های قبلی گفتند. بانوانی که تألیفات دارند اعم از کتاب، مقاله علمی پژوهشی و رساله، فرصت را از دست ندهند...(حاضرین به غائبین اطلاع دهند لطفا) ✍نجمه صالحی _دبیر اجرایی همایش‌ ملی کتاب سال بانوان https://virasty.com/najmehsalehi/1695234984930626808 @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. دلیرمردان سرزمین من ✍️نجمه صالحی سرزمین من لاله‌هایی همچو خورشید دارد؛ سرزمینی که خاکش بوی استقامت می‌‌دهد؛ سرزمین پاکیزه‌ای که هر تکه از خاکش هم قداست دارد! در سرزمین من می‌شود رد پای مردان خدا را در آسمان پیدا کرد! رد پای دلیران عاشق، گم‌نامان نام‌آوری که از آسمان سرفراز ایران کوچ می‌کردند و با رفتن‌شان سرافرازی را برای سرزمین‌شان به یادگار می‌گذاشتند. با همت، شور، شهادت و جانبازی‌شان؛ قدرت، صلابت، استقامت و پایداری را به ایرانیان هدیه می‌دادند. در جبهه‌ها، رقابت در پیشی گرفتن برای ورود به حریم عاشقی موج می‌زد! رزمنده‌ها با خطر رمل، مین، کمین، توفان ماسه، دریای مواج، خمپاره، گلوله و رد قناسه، دست و پنجه نرم می‌کردند و خون‌شان دشت را همچون گلگون می‌کرد. دلیرمردان کربلای پنج، فتح المبین و والفجر هشت و...اسطوره‌های یقین بودند که با بالی رها به سوی دیار عاشقی پرواز کردند و تاریخ، رشادت‌هایشان را در خود ثبت کرد. 🥀روح همه‌ی شهدا شاد و یادشان گرامی🥀 https://virasty.com/najmehsalehi/1695377280966890254 @AFKAREHOWZAVI
. وجود امام در هدایت تکوینی و تشریعی ✍مخدره چمن‌خواه [۱] در آیه ۵۵ سوره مائده، خداوند می‌فرماید: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» این آیه که به آيه ولایت مشهور است خداوند خود را ولی مؤمنین می‌خواند. ولایت بالذات از آنِ خداوند است و بالعرض از آنِ پیامبر(صلی‌الله ‌علیه‌و‌آله) و ائمه(علیه‌السلام) می‌باشد. ولایت پیامبر و ائمه اطهار ، تجلیات و مظاهر ولایت الله می‌باشد. این ولایت بعد از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) به حضرت مهدی(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) تفویض گردیده‌است. از نگاه تقویم نهم ربیع‌الاول سالروز آغاز امامت حضرت ولی‌عصر(علیه‌السلام) است؛ امّا در حقیقت، آغاز امامت امام عصر(علیه‌السلام) همان روز هشتم ربیع الاول و از لحظه شهادت امام حسن عسکری(علیه‌السلام) بوده است. مبنا و پشتوانه‌ی این امر نیز حقایق تکوینی و تشریعی نظام این عالم است. [۲] در نظام تکوینی عالم، زمین و آسمان یک لحظه نباید بدون حجت باقی بماند. زیرا موجودیت و کیان جهان، وابسته به وجودِ امام و حجت خداست. چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «اگر زمین بدون امام بماند در هم فرو رود و اهلش را نابود سازد».(اصول کافی،ج ۱، ص۲۵۲). بحث این حدیث در مورد لحظه است؛ یعنی اگر زمین یک لحظه بدون امام باشد، در هم خواهد رفت. ساختار عالم، وابستگی آن و اهل آن به وجود امام است. پس اگر امکان بقای زمین بدون امام حتی برای یک لحظه وجود داشته باشد معنایش این است که همواره نیز می‌تواند چنین باشد؛ در این صورت ضرورت امام در بُعد تکوینی از بین خواهد رفت. در برخی از احادیث به طرفة‌العین تعبیر شده است: «اگر زمین چشم به هم زدنی بدون امام بماند از بین خواهد رفت.»(اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۲). روایت دیگری از باقر (صلوات‌الله‌علیه) نقل شده است که حضرت فرمودند:«لَوْ أَنَّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَه»، بر فرض محال اگر امام حتّی لحظه‏‌ای از زمین برداشته شود؛ صحبت لحظه است نه یکی، دو روز، «لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا کَمَا یَمُوجُ‏ الْبَحْرُ بِأَهْلِهِ »، همه اهل زمین در هم کوبیده می‏شوند و از بین می‌روند. [بحار الأنوار ؛ ج‏۲۳ ؛ ص۳۴] [۳] در نظام تشریع نیز زمین و زمان یک لحظه بدون حجت نبوده، نیست و نخواهد بود. اول این‌که مبنای خداوند این است که حجت را بر بندگان خود تمام کند و این امر وقتی محقق می‌شود که زمین و زمان یک آن نیز از حجّت تهی نباشد. مصداق آن، آیه ۱۳۴ سوره طه است.(وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى.و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاك میکرديم قطعا مى گفتند پروردگارا چرا پيامبرى به سوى ما نفرستادى تا پيش از آنكه خوار و رسوا شويم از آيات تو پيروى كنيم). در ثانی بر همین اساس، اگر کسی فرض کند زمانی فقط دو نفر در عالم باشند، یکی از آن دو حتماً حجّت خواهد بود.(اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۳). سوم این‌که همواره خدای متعال به واسطه حجتش حق و باطل را برای بندگانش روشن می‌کند تا کسی نگوید من نتوانستم حق را از باطل تشخیص دهم. امام صادق در این مورد فرمودند:«خدا زمین را بدون عالِم وا نمی‌گذارد و اگر چنین نمی‌کرد حق از باطل تشخیص داده نمی‌شد.»( اصول کافی جلد ۱ صفحه ۲۵۲) [۴] این یک ساختار حکیمانه و الهی هست و و آغاز امامت امام عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نیز در همین ساختار تعریف می‌شود و مسئله غیبت هیچ خدشه‌ای برای این نظام وارد نمی‌کند؛ زیرا اًولا نواب خاص و عام ایشان مسیر هدایت انسان‌ها را توسط امام و وجود حجّت خدا در عالَم را هموار کرده‌اند. ثانیاً امام و حجت خدا در عالم شأن دیگری به جز هدایتِ ظاهری دارد و آن شأن هدایتِ باطنی است. در واقع حلقات زنجیره‌ای هدایت در بیرون و هم در درون انسان‌ها هیچگاه از هم گسسته نبوده‌اند. در ضمن رابطه ولایت با جامعه و انسان‌ها، مانند رابطه جان با بدن است . به همان اندازه که ولی امر در جامعه با اجـرای ولایـتش به جامعه حیات می بخشد و امت را از تاریکی‌های جهالت می‌رهاند و به اوج کـمـال و تـرقـی مـی‌رسـانـد. امـت نـیـز بـا فـراهـم سـاخـتـن زمـیـنـه بـرای اعمال ولایت امام ایفای نقش می‌کند. ضمن اینکه امام واسطه‌ی فیض الهی به موجودات است و جمیع کائنات، تحت استیلای ولایتی امام قرار دارند. بدین جهت امامت امام عصر(علیه‌السلام) از همان لحظه شهادت امام یازدهم(علیه‌السلام) محقّق بوده و آغاز شده است. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ننه علی سیده فاطمه موسوی باردئی قاب عکس منبت‌کاری‌شده‌ی علی را در دستانش محکم گرفته بود. از خاطرات دوران کودکی پسرش حرف می‌زد. لرزش دستان پر از چین و چروکش، اشک‌های حلقه شده در چشمان پشت عینکش، صدای بغض آلودش، نگاه‌های پر از حسرتش به قاب مربعی چوبی کوچک علی، قلب عالم و آدم را به درد می‌آورد. یکی از خبرنگاران از ننه علی پرسید:اگر پسرتان زنده بود باز اجازه رفتن به میدان را به او می‌دادید؟ هنوز سوالش تمام نشده بود که ننه علی گفت:((مگر پسر من از علی اکبر امام حسین_علیه السلام_خوش قد و بالاتر بود؟ جوان خوش قد و بالایمان را دادیم و بعد از ده سال دوری و چشم انتظاری یک مشت استخوان تحویل گرفتم. بخاطر رهبر عزیزمان خم به ابرو نیاوردیم که مبادا قلب آقایمان برنجد. اگر پسرم صد بار دیگر هم زنده شود جز به این راه رفتن رضایت نمی‌دهم.)) نفس‌هایم به شماره افتاده بود.چادرم را روی صورتم کشیدم تا چشمان اشک آلودم را از ننه علی مخفی کنم.بغضم را فرو بردم تا صدای هق هق گریه‌هایم را کسی نشنود. ولی وقتی اشک‌های پدر علی بر صورتش جاری شد دیگر تحمل نکردم و سکوت مجلس را شکستم.همه به گریه افتادند. قطرات اشک یکی پس از دیگری بر گونه‌های استخوانی پدر علی جاری می‌شد. عینک های ته استکانی اش را در دستش گرفت و آهی از اعماق وجودش کشید. و گفت:((علی خودش شاهد است که ما یک بار هم ناشکری نکردیم.)) ننه علی با همان صدای نحیف و مهربانش گفت:((جگر گوشه‌ام را در راه اسلام دادم تا شما دخترانم در امنیت در کوچه پس کوچه‌های شهرتان قدم بزنید بدون آنکه کسی به شما چپ نگاه کند.شما هم به من قول بدهید امانتدار خوبی باشید و در هیچ برهه از زمان چادر از سرتان نیفتد.)) شهدا سنگ‌نشانند که ره گم نشود. ✨هفته دفاع مقدس مبارک✨ @AFKAREHOWZAVI
. «آخرین روز تابستان» ✍طیبه فرید از خلقت آدم شش هفت هزار سال می گذشت،اما خدا اراده کرده بود مرا سی و نه سال قبل دقیقا آخرین روز تابستان دم صبح،وقتی آقاجان جبهه بود و مادرم توی شهر غریب،بیاورد اینجا.محل تولدم یک بیمارستان نظامی بود. یکی دوتا بخش آن طرفتر پر بود از مجروح جنگی و شهید.تا یکی دو هفته بعد اسم نداشتم.تا اینکه آقاجانم از جبهه برگشت. سوغات نارگیل آورده بود با یک رشته خرمای زرد خشک.برایم اسم گذاشت. همین اسم امروزم.این را هیچوقت ننوشته بودم که بعضی خاله خانباجی های فامیل منتظر بودند بعد از دو تا دختر مادرم پسر به دنیا بیاورد، اما مادرم دوباره دختر آورده بود و آقا جان برای خنثی کردن حرف و حدیث ها و گمانه زنی ها درباب انقراض نسل، در انظار عمومیِ فک و فامیل اعلام کرده بود من از خدا دوازده تا دختر خواسته ام و اینجوری آب پاکی را ریخته بود روی سر وکله بعضی ها.بعد هم مرا گرفته بود توی بغلش و برایم لالایی خوانده بود: غمش در نهانخانهٔ دل نشیند بنازی که لیلی به محمل نشیند به دنبال محمل چنان زارو گریم که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند آقاجان خوانده بود و از کنار چشم من یک قطره درشت اشک لغزیده بود..... «عین آدم های دلتنگ» تا چهارسالگی ام آقاجان غریبه ای بود که گاهی از جبهه می آمد خانه،با خودش خرمای خشک و نارگیل می اورد و گاهی چتر منور...غریبه ای که یک ذره می ماند وکلی می رفت. کودکی هایم وسط چریک چریک گنجشک ها توی شاخ و برگ درخت نارنج و بین بوته شمعدانی های باغچه گذشت. وخانه ای که آقاجانش رفته بود بجنگد. هنوز مسیر عبور جنگنده های عراق از قاب زیر زمین خانه توی ذهنم مانده، و اضطراب رادیوی مشکی لب ایوان از آژیر قرمزی که همان کنون می شنیدیم.و دست های مادر که از تشت لباس ها بیرون آمده بود و قطرات سفیدی که از سر انگشت هایش می چکید روی زمین. طفلک ما را می برد توی جان پناه و دستش را می گرفت بغل صورتش و پسر موسی ابن جعفر(ع) را قسم می داد که موشک ها دیوار خانه را روی سرمان آوار نکنند. خانه مان موشک نخورد، خودمان هم نمردیم.جنگ تمام شد. آقاجانم برگشت. و من همیشه به این فکر می کردم که خدا چی می خواست بگوید که توی این همه تاریخ از عصر پارینه سنگی به این طرف مرا درست آخرین روز تابستان آن سال به دنیا آورد، زمانی که اسمش تابستان بود و رسمش پاییز.وسط جنگ! توی یک بیمارستان نظامی،که یکی دوتا بخش ان طرف ترش پر بود از مجروح وشهید.... باعشق مادرزادی به ابیات طبیب اصفهانی: خلد گر به پا خاری آسان بر آرم چه سازم به خاری که در دل نشیند پی ناقه‌اش رفتم آهسته ترسم غباری به دامان محمل نشیند مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند. ۳۱ شهریور @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خورشید سامرا ✍نجمه صالحی علیه السلام تقریبا بیشتر عمر خود را در پادگان نظامی سامرا گذراندند، فشار و‌ اختناق دستگاه خلافت عباسی به حدی بود که علاوه بر اینکه وجود نازنین امام، چند ماه و چند بار در زندان بودند، پس از آزادی هم آن بزرگوار مجبور بودند، هفته‌ای دو روز دارالخلافه بروند و اعلام حضور کنند. به خاطر شدت نظارت بر این بزرگوار، بانوان دست به کار شدند و اقدامات فرهنگی و سیاسی فراوانی انجام دادند که از بین سطور گزاره‌های تاریخی قابل برداشت است و الحمدلله بنده توانستم طی نگارش پایان‌نامه سطح سه و نگارش چند مقاله به گوشه‌ای از این اقدامات دست یابم. به نظرم بی‌مناسبت نیست چند کتاب مفید در مورد زندگانی یازدهمین پیشوای هدایت علیه السلام معرفی کنم. آثار پیش‌رو گرچه اغلب در دوران حاضر نگاشته شده اما مفید و قابل استفاده‌ هستند👇 ❇️موسوعة الامام العسکری علیه‌السلام‌با اشراف آیه الله خزعلی ❇️کتاب پیشوایان هدایت(خورشید سامرا)،تألیف:سید منذر حکیم/انتشارات:مجمع جهانی اهل بیت(ع) ❇️کتاب حسن بن علی امام عسکری (علیه السلام) تألیف: دکتر مرضیه محمدزاده ❇️کتاب زندگانی امام حسن عسکری علیه‌السلام تألیف باقر شریف قریشی ❇️کتاب شکوه سامرا تألیف محمدحسن حیدری انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام ❇️کتاب «ماه در میان نیزه‌ها» تألیف مهدی قزلی در رابطه با زندگانی، شخصیت،سلوک فردی،اجتماعی، سیاسی و فرهنگی (علیه السلام) ❇️کتاب چهره‌های درخشان سامرا تألیف علی ربانی خلخالی @AFKAREHOWZAVI