eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
712 دنبال‌کننده
879 عکس
152 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. محاصره‌ی قلبِ دنیا ✍چمن‌خواه با تو هستم! با تو! رژیمِ سفاک، خونخوار و غاصبِ اسرائیل! جنایت‌هایت را بشمارم؟ از کدام جنایتت بگویم؟ از استفاده کردن از بمب‌های ممنوعه فسفری. یا کشتار وحشیانه‌ی کودکان، زنان، سالخوردگان و مردم بی‌دفاع غزه. شهید و زخمی کردن بسیاری از غیرنظامیان. یا آزار و شکنجه‌ و کشتارِ اسیرانِ فلسطینی. به شهادت رساندن خبرنگاران، کادر درمانِ بیمارستان و کادر هلال احمر. حمله به بیمارستان‌ها، مراکز پزشکی، درمانگاه‌ها و داروخانه‌ها. بمباران مدارس، مساجد، مراکز خرید و... حمله به اردوگاه‌های جبالیا و البریح. حمله! حمله و باز حمله! حملات ناجوانمردانه‌ی تو، بیانگر توحش توست. تو اجازه نمی‌دهی کمک‌های مردمی به مردم غزه برسد، حتی گذرگاهِ رفح را هم وحشیانه بمباران کردی. تانک‌ها و خودروهای زرهی‌ات، بیمارستان الشّفا در غزه را محاصره کرده‌است. تو، بزرگترین زندان روباز دنیا را، با انواع ابزارهای جنگی، محاصره کردی. تو، مردمِ غزه را آب، برق و دارو، محروم کردی. به کجا چنین شتابان؟ البته همه‌ی این‌ها، گوشه‌ای از جنایات توست. جنایت‌های تو در طول تاریخ بی‌سابقه است. دریای خونی به راه انداختی که خودت در آن، در حال غرق‌شدن هستی. تو، مثل یک کلافِ درهم تنیده، شده‌ای. خودت را بی آبرو کردی، آبروی که دیگر هیچ وقت برنمی‌گردد. روی همه جنایتکاران در طول تاریخ را، روسفید کردی تو، نمی‌توانی ملّت‌های منطقه را به زانو درآوری و اراده‌ی مطالبه‌گری آنها را از بین ببری. به کجا چنین شتابان می‌روی؟ محاسباتت، طبق همیشه محکوم به شکست است. اعتراف به شکست کن. سردرگمی رژیم غاصبت بر همگان روشن و آشکار شده‌است. تو، خودت اذعان کردی که با چندین جبهه درگیری و این، نشانِ قدرتِ نیروی مقاومت است که در حال گسترش می‌باشد. جبهه یمن، جبهه لبنان، جبهه سوریه، جبهه عراق و جبهه ایران. تو که مردم دنیا راحیوان انسان‌نما خواندی، از هر حیوان درنده‌خویی، وحشی‌تری. تو کثیف‌ترین، وحشی‌ترین، سنگدل‌ترین، بی‌قانون‌ترین و... رژیمی هستی که دنیا به خود دیده‌است. هر ده دقیقه یک کودک در غزه به شهادت می‌رسد و این نشان ضعف توست. نسل کشی تو، جنایت علیه بشریت است. با این نسل‌کشی، فطرت خفته‌ی انسانها را بیدار کردی. هزینه‌ی بیداری جهان؛ خون پاک فلسطینی‌هاست. این را بدان، با این جنایت‌ها که انجام دادی، مردم دنیا از تو متنفر شدند و در بسیاری از کشورها و شهرهای دنیا، علیه تو تظاهرات کردند و آرزوی مرگت را دارند. و این موضوع همچنان ادامه دارد و در حال گسترش است. در اروپا، آفریقا و آسیا، هر روز شاهد تظاهرات گسترده علیه رژیم غاصبت هستیم. مطمئن باش، صدای مظلومیتِ مردمِ غزه را نمی‌توانی خاموش کنی. فرهنگِ مقاومت، در حال گسترش و تقویت است. مقاومتِ فلسطین، در خط مقدمِ مبارزه با تمدن غرب است. تمدنی که فقط به قدرت، ثروت و شهوترانی می‌اندیشد. آمریکای جنایتکار، از تو که جرثومه‌ی فسادی، تمام قد حمایت می‌کند. ولی بدان، پیروزی از آنِ مردمِ مظلوم؛ امّا مقتدرِ فلسطین است. تو، در حال احتضاری، نفس‌های آخرت را بکش. اَلَیسَ الصُّبحُ بِقَرِیب @AFKAREHOWZAVI
. 🔖سکوتت، حقارتت را فریاد می‌زند. ✍فاطمه مهدوی با تو هستم! ای سیاسی مشهورِ مُهر سکوت برلب‌زده! ای هنرمندِ معروفِ مسکوت! ای ورزشکار زبانزد زبان‌بندآمده! با شما هستم! ای معروفان حقیقی و مجازی که کنج عافیت را بغل زده‌اید و از ترس به خطر افتادن منافعتان، گویی لال مادرزاد بوده‌اید! در هنگامه‌ای که شما سکوت کرده‌اید و به یکباره خاموش شده‌اید، مردم غزه، مظلومانه، زیر آتش دژخیمان صهیونیستی پرپر می‌شوند و رخداد فوق‌العاده این است که با وجود سکوت بی‌ارزش هر کدام از شما، هزاران فریاد از حلقوم‌های حق‌جو، در سرتاسر دنیا، حتی قلب ممالک مستکبر غربی، برآمده‌است‌. در کنار این همه بیداری و آگاهی جهانی، این همه عظمتِ اتحادِ حق‌پویانِ دنیا، چه نازیباست بی‌تفاوتی شما اجیران زر و زیور دنیا و عافیت‌طلبان منفعت‌جو. این سکوت‌های مشمئزکننده و متعفن، فقط حقیرتان می‌کند و دورتادور شما و طرفدارانتان حصاری می‌کشد تا آسیب کمتری از جانب شما طلایه‌داران امراض مُسری همچون تجمل‌گرایی به افراد سالم و آزادی‌اندیش جامعه برسد و بیماری مزمن هلاک‌کننده‌ی افتاده به جانتان، کمتر به مردم نازنین جامعه‌ی اسلامی_ایرانی سرایت کند. خاموشی شما از سر کوچکی فهم شماست و کوتاهی افق نگاهتان. لطفا دقت کنید تا چشم‌هایتان فرجام نیک آزادی‌خواهان عالَم را بهتر ببینند، فرجامِ قطعیِ نه چندان دور. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. کالبد شکافی آدم زنده ✍زینب صفایی در تاریخ گزارش شده، قبل از جنگ جهانی اول، روزی تعدادی یهودی خودشیفته نزد سلطان عبدالحمید عثمانی می‌روند. از او می‌خواهند سرزمین فلسطین را به آنها بفروشد؛ تا یهودی‌های آواره، جایی برای سکنی و هوایی برای نفس‌کشیدن داشته باشند. سلطان عبدالحمید پادشاه مستبدی بود، ولی پاسخ تأمل‌برانگیزی داد، که انصافاً از او بعید بود! سلطان حمید گفت: "ما تاکنون نشنیده‌ایم که یک آدم زنده (ولو محتضر) را کالبد شکافی کنند." اینجاست که می‌گویند: "قوم و خویش، گوشت هم را می‌خورند ولی استخوان هم را دور نمی‌اندازند." کمی غیرت دینی و اسلامی در خونش می‌جوشید. هرچند خون سوخته است و نیاز به حجامت دارد؛ ولی باز جای شکرش باقی‌ست. سلطان عبدالحميد نه‌تنها براي ايجاد يك مستعمره‌نشين يهودي در فلسطين موافقت نكرد؛ بلكه از پذيرش هيئت صهيونيست‌ها به رياست «مزراعي قاصو» كه به همين منظور همراه با پيشنهادهاي فريبنده‌، عازم ديدار با وي شده بود، سرباز زد. او همچنين يهوديان را مجبور ساخت كه به جاي اجازه‌نامه‌هاي معمولي‌، اجازه نامه‌هاي سرخ رنگ حمل كنند تا از ورود قاچاقي آنان و سكونتشان در سرزمين فلسطين جلوگيري شود. اما همين حركت به سقوط او انجاميد.(روزنامه کیهان، کد خبر: ۸۶۱۱۸، تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۳) حکایت اسرائیل هم همین است. یک آدم زنده که چه عرض کنم، میلیون‌ها آدم‌ زنده را کالبد شکافی کرده است. سرزمین‌های آباء و اجدادی فلسطینیان مظلوم را که، قرن در قرن، هزار در هزار سال، در آن می‌زیسته‌اند به ناحق تصاحب کرد. عده‌ای کراواتیِ خونخوارِ به ظاهر اتو کشیده هم، مُهر تایید بر این تغاصب‌ها می‌زنند. جالب است! دو ملت کفر با هم دعوا داشتند و گیس و گیس کِشی و بریز و بکُش داشتند، دودِ نفتِ چراغِ سوخته‌ی آن، باید به چشم مسلمانان برود. این را پیرهن عثمان کرده‌اند که، وامصیبتا! ما خانه و کاشانه نداریم. ما سرپناه نداریم. این اولین اقدام رسمی زمینه‌سازی، برای مشروعیت بخشی به غصب و اشغال سرزمین فلسطین بود. سازمان ملل متحد هم، که تکلیفش معلوم است. گوش به فرمان حاکم بزرگ، آمریکا است و از خودشان است. اسرائیل را به عنوان یک دولت و کشور مستقل به رسمیت شناخت! ماجرا به همین جا ختم نشد. این غده‌ی سرطانی، که پرورش یافته‌‌ی‌ امپریالیست‌هاست، در سیر تکاملی خود، اهداف بالاتر و خطرناک‌تری دارد. بذر نفاق و تفرقه را در بین جوامع مسلمان پاشید و سودای امپراطوری منطقه در سر می‌پروراند؛ البته ناگفته نماند، حساب صهیونیسم از یهود جداست. صهیونیسم را به حساب یک مرام و مذهب نمی‌گذاریم، به حساب یهودی‌گری نمی‌گذاریم. در دنیا بسیارند یهودیان آزاده و پاک‌نهادی که از صهیونیسم بیزارند. این یک مسلک فاشیستی سیاسی متجاوز است. که جز با ستم و ظلم و تصرف سرزمین‌های متعلق به مسلمانان مستضعف و محروم، امکان ادامه‌ی حیات ندارد.(کتاب فلسطین از منظر مقام معظم رهبری، ص۴۴) رژیم غاصب و کودک‌کش صهیونیسم، نمونه‌ی بارز یک تشکیلات تروریستی است، که داعش خروجی این مجموعه است. این‌گونه بود که، سلطان عبدالحمید عثمانی عمرش به دنیا نبود و ندید و نشنید که، چگونه یک آدم زنده را کالبد شکافی کردند و می‌کنند. خون هزاران انسان ‌بی‌گناه را می‌ریزند. جنگ‌های جهانی تمام شد و فلسطین همچنان مستعمره‌ی کوچ‌نشینان غاصب خون‌ریز است. @AFKAREHOWZAVI
. «موشک های پدری» ✍طیبه فرید ششم آبانِ سرد سال سی و هشت خورشیدی،مردم محله ی تاریخی سرچشمه ی تهران نمی دانستند نوزاد پسری که در خانه پر جمعیت استاد محمودِ خیاط متولد شده یکی از ذخیره های تقدیر است که بزودی کابوسِ شب های نمرود زمانه خواهد شد.کودکی های حسن در گذرِ بلندْ بالای «آمیرز محمود وزیر» گذشت. گذرِ مسجد و سقاخانه های قدیمی.گذرِ خانه های اعیانی و اشرافی، که با گسترش تهران در عصر رضا خانی، به محلّه ای فقیر تبدیل شده بود.حسن کوچک، آن روزها دست مادرش را می گرفت و با محمد و علی برادرهایش به جلسات آسید علی لواسانی می رفت.بچه های محله ی سرچشمه حال و هوای دلشان با مسجد خوش بود.هر کسی هم که نمی رفت آسید علی آقای لواسانی که کارش زمزمه ی محبّتی بود برایش نامه فدایت شوم می فرستاد.با پیگیری های امامِ جماعت، گریزپاترین بچه ها هم پایشان به مسجد باز شد.آسید علی آقا نقش محوری مسجد در آدم شدن آدم ها را فهمیده بود. این بود که مسجدِ پر رونقِ سرچشمه فقط جایی برای نمازخواندن نبود.اولش همه چیز ساده و معمولی به نظر می آمد.نوجوان ها به مسجد می رفتند،به آسید علی آقا اقتدا می کردند وبعد نماز احکام می شنیدند وگاهی سرود می خواندند. اما وقتی شب بیست و دوم بهمن سال پنجاه و هفت، حسن در میدان« فوزیه»ی تهران یک خودروی نظامی را با نارنک دستی که با سه راهی لوله ی آب ساخته بود مصادره کرد و سرهنگ ارتش را به اسارت در آورد همه فهمیدند تربیت مسجد محور می تواند از نوجوان ها وجوان های معمولی آدم های شجاعی مثل حسن بسازد و این آخر ماجرا نبود.کمی پیش از پیروزی انقلاب حسن که تازه دیپلم هنرستانش را گرفته بود در مقطع فوق دیپلمِ رشته برش قطعات صنعتی درمدرسه عالی تکنیکیوم قبول شد و بلافاصله بعد از پایان دوره کاردانی به دانشگاه خواجه نصیر رفت وتحصیلاتش را با مهندسی صنایع به پایان رساند.حالا زمانش رسیده بود که حسنِ بیست و یک ساله تکلیف خودش را در حوادث بعد از انقلاب مشخص کند.تیر ماه سال پنجاه و نه، حسن به کسوت یک پاسدار تمام عیار در آمده بود.او که خوب می دانست فقط انسان های ضعیفند که به اندازه امکاناتشان کار می کنند در همان سال، با استفاده از تجهیزاتی که در میدان جنگ از بعثی ها به غنیمت گرفته بود توپخانه سپاه را راه اندازی کرد.با آغاز حملات موشکی عراق او که شاهد ضعف در دفاع موشکی بود تلاش کرد با استفاده از ابتکار وظرفیت های علمیِ داخلی، موشک های بومی تولید کند.اولین تیری که از کمان حسن پرتاب شد نازعات بود.موشکی کاملا بومی و متکی بر خلاقیت و ابتکارات ذهن ایرانی.بعد از موشک نازعات نوبت به شهاب رسید.حسن صنعت موشکی ایران را کلید زده بود. واین همان رویای صادقی بود که کابوس نمرود زمانه شد. او عاشق مبارزه با اسراییلی ها بود و می دانست جنگ ایران و عراق آغاز یک مبارزه بزرگ است که قرار است بیشتر از هشت سال طول بکشد. مبارزه ای که منتهی به دروازه های قدس بود و راه آن از کربلا می گذشت. افق نگاه حسن افقی بزرگتر از مسایل ملی بود.او در بحبوحه ی جنگ، علاوه بر تولید وتقویت صنعت موشکی کشور، یگان موشکی حزب الله لبنان را پایه گذاری کرد.آبان سال سی و هشت و تمام سال های بعد از ان مردم سرچشمه نمی دانستند نوزادی که در خانه استاد محمود خیاط به دنیا آمده پدر موشکی ایران و جبهه مقاومت است.و شاید خیلی تعجب کردند وقتی شنیدند که دبیر کل جنبش حزب الله لبنان در باره اش گفته: «هر زنی که در لبنان از شمال به جنوب یا بالعکس سفر می‌کند، این امنیت را مدیون حسن طهرانی مقدم است». افکار حسن پای منبر آسید علی لواسانی شکل گرفته بود.در جهانبینی او با وجود خدا بن بستی وجود نداشت حتی وقتی که افسر روس از ترس مهندسی معکوس به او موشک نفروخته بود. حسن رفته بود مشهد و علاج کار را از امام رضا علیه السلام خواسته بود.سه روز در حرم بست نشست و بعد همانجا نقشه موشک را توی دفتر نقاشی دخترش کشید و آورد تهران و موشکی بهتر از موشک روسی ها ساخت. پاییز نود بود. انگار تقدیر حسن طهرانی مقدم را توی آبان نوشته بودند. با انفجار زاغه مهماتِ پادگان امیرالمومنین ملارد،نام حسن فاش شد.تا پیش از آن مردم خیلی او را نمی شناختند اما با شهادتش نام او بر سر زبان ها افتاد. امروز موشک های حسن در دست رزمندگان مقاومت تعبیر رویای شبانه نمرود است، وقتی که خودش نیست اما موشک‌هایش در کنار تاسیسات هسته ای دیمونا فرود می آید و مدعیان تمدن از نیل تا فرات حتی نمی توانند آن را رهگیری کنند. @AFKAREHOWZAVI
. 📣چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان از سوی معاونت پژوهش جامعه‌الزهرا سلام‌الله‌علیها برگزار می‌شود. 📚شرایط آثار: 🔸آثار منتشر شده بانوان اعم از تألیف، ترجمه و تصحیح در عرصه علوم انسانی_ اسلامی 🔸 مقالات علمی پژوهشی منتشر شده بانوان در عرصه علوم انسانی_اسلامی 🔸رساله های (دفاع شده) سطح 4 و دکتری بانوان در عرصه انسانی- اسلامی. 🗞موضوعات آثار: تفسیر و علوم قرآن، علوم حدیث، منطق، فلسفه و کلام و ... 🔆محور ویژه: آثار منتشر شده (بانوان و آقایان) با موضوع زن و خانواده 📙آثاری که در سال‌های ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تألیف و منتشر شده‌اند، پذیرفته می‌شوند. 📆مهلت ارسال آثار به دبیرخانه همایش: پایان خرداد۱۴۰۳ 📪روش ارسال آثار: 1. تکمیل فرم ثبت نام از طریق سایت یا مراجعه حضوری. 2. ارسال یک نسخه از اثر به دبیرخانه.( ارائه نسخه زبان اصلی اثر یا فایل PDF، برای کتاب های ترجمه شده الزامی است.) 💎مراکز همکار: مرکز مدیریت حوزه های علمیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران جامعه المصطفی العالمیه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دانشگاه قم دانشگاه فرهنگیان پژوهشکده زن و خانواده جهاد دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) دانشگاه تفرش دانشگاه اصفهان دانشگاه کردستان دانشکده هدی ☎️راه‌های ارتباط با دبیرخانه: تلفن۳۲۱۱۲۱۸۶_۰۲۵ یا ۳۲۱۱۲۱۸۹_۰۲۵ آیدی ایتا @Ketabsal003 سایت www.ketabebanovan.ir 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz2602
. «ساده نباشیم» ✍زهرا نجاتی وقتی راجع به آسیب شناسی خانواده‌ها و زوجین صحبت می‌کنیم، ذهن اغلب ما سمت آموزش مهارت‌های همسرداری می‌رود: چطور صحبت کنیم؟ چطور دلبری کنیم؟! اما کمتر به این موضوع می‌اندیشیم که آیا با این جدال‌هایی که بر سرحقوق زن و مرد و یا زن‌سالاری، در جامعه داشته‌ایم، آیا توانسته‌ایم به زن و مرد در جامعه و خانواده؛ جایگاه و اهمیت درست و به اندازه ببخشیم؟ به نظر می‌رسد درشرایط کنونی، پاسخ این سوال منفی است. این موضوع در کناربی‌بند و باری، نبود سواد رسانه و وجود آسیب‌های آن، باعث معضلات بزرگی در خانواده‌ها و ایجاد فروپاشی داخلی یا خارجی در آن‌ها شده. باید گفت اغلب جامعه ما، به شکل ساده انگارانه‌ای تحت تاثیربازی فمنیسم قرار گرفته‌ایم و به عناوین مختلف، درآن نقش ایفا می‌کنیم. یکی از ساده‌ترین مثال‌ها، اعتقاد به تساوی بین زن و مرد درخانواده است. موضوعی که اگرچه درخوانش‌های اشتباه از دین هم، قابل برداشت است؛ اما به شدت در نصوص صریح دینی با آن مخالفت شده. در قرآن‌کریم، با صراحت از قوامیت مرد بر زن، سخن گفته شده و درکنار توصیه‌های اخلاقی به مرد، در رعایت حق زن و مهربانی با او، وظیفه رسیدگی اقتصادی و حتی وظیفه ریاست خانواده، بردوش مرد گذاشته شده و مرد به عنوان پشتیبان زن و قوام بخش خانواده دانسته شده.(الرجال قوامون علی النسا بما فضل الله بعضهم علی بعض(نساء۳۴). وکان یامر اهله بالصلوه و الزکات(مریم55) همانطور که در سیره اهل بیت وظایف بیرون خانه و ریاست بر روابط خانواده بر دوش مرد و رسیدگی به فرزندان و امور مدیریت منزل بر دوش زن گذاشته شده:(ماجرای معروف تقسیم وظایف توسط پیامبر بین حضرت علی و خضرت فاطمه سلام الله علیهم) کوتاه سخن اینکه در جامعه امروزی به اسم تساوی، وظایف اقتصادی، خانه داری، کار در بیرون، بر دوش زن گذارده شده و از زن که آرامبخش خانواده بوده، موجودی مضطرب و دایما نگران، ساخته‌ایم در حالی که اگر وظایف مدیریت در بخش‌های سیستمی خانواده؛ مانند رسم خطوط قرمز درخانواده، تنظیم قوانین رفت و آمد،تربیتی، غیرت ورزی و..، روی دوش مرد باشد و زن در کنار و پشت به پشت مرد، بر اساس قوانین گذاشته شده، فرزندان را مدیریت کند، درکنار این همه، اقتدار بخشی به مرد صورت گرفته و مردان هم مورد آموزش‌های مهارتی قرار بگیرند و کم کم از فرزندسالاری و زن سالاری به سمت نه مردسالاری که مدیریت و اقتدار مرد حرکت کنیم؛ ناخودآگاه مردان ما مقتدرتر، غیرت‌ورزتر، موثرتر، دغدغه‌مندتر و زنان ما سبک‌بارتر و دورتر از مناصب، احساسات و وظایف مردانه خواهند بود. بدیهی است در چنین خانواده‌هایی، تربیت فرزند، بسیار موفق‌تر، صورت خواهد گرفت. حواسمان باشد تا زمانی‌که جایگاه زن و مرد، به جایگاه صحیح و اصولی‌ برنگردد، آمورش مهارتها، شکل صوری خواهد داشت و باید گفت:«خانه از پای بست ویران است، خواجه در فکر نقش ایوان است» @AFKAREHOWZAVI
. "یک بام و دو هوا" ✍مرضیه رمضان‌قاسم از آنجایی که خدا خیلی دوستم دارد هرگاه مرتکب خطایی شوم، سریع مرا با جنودش شیر فهم می‌کند تا سَهوَم مبدل به عمد نگردد. امروز ناخواسته و نادانسته در مسیری یکطرفه در حال رانندگی بودم که ناگهان پلیس راهنما با نفس پُر طمطراق‌اش چنان در سوت دمید که در جا خشکم زد. دیروز در گذر چهارباغ با دیدن خانم‌های رنگ‌ و وارنگ بیاد سفری که به سوریه و لبنان داشتم افتادم. ای کاش یکی پیدا شود یک سوت برای بی‌حجابی بکشد! امید که این سوت، قبل از صور اول باشد... @AFKAREHOWZAVI
. « رابطه تنگاتنگ حاکمیت و نهاد آموزش و پرورش» ✍سیده ناهید موسوی حکمرانی فرایند، قاعده گذاری، اجرای قواعد، بررسی، نظارت و کار بست بازخوردها با اعمال قدرت مشروع و به منظور دستیابی به هدف مشترکی برای همه کنش‌گران و ذی نفعان در چارچوب ارزش‌ها و هنجارها در محیط یک سازمان یا یک کشور است. اخیرا حکمرانی مناسب در حوزه آموزش و پرورش نیز وارد شده است. آموزش و پرورش به عنوان نهاد فرهنگی، اجتماعی نقش اساسی و سرنوشت ساز در تربیت نیروی انسانی و تولید سرمایه اجتماعی و فرهنگی در فرایند رشد و تعالی کشور ایفا می‌کند. به گونه‌ای که آینده کشور را می‌توان در آینه آموزش و پرورش امروز، به نظاره نشست. هدف غایی نظام های آموزشی، فراهم آوردن زمینه‌شناسایی، رشد و شکوفایی استعدادها و تعلیم و تربیت افراد به منظور حضور فعال و موثر در جامعه و انتقال فرهنگ، ارزش‌ها و اصول حاکم بر کشور به آنان است. به همین سبب حکمرانی مناسب در آموزش و پرورش از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. نسبت نهاد حاکمیت جامعه و پیشرفت نهاد آموزش و پرورش‌ توسعه در فرهنگ غرب به معنی تکامل نظام اجتماعی بشر از اشکال ساده‌تر به اشکالی پیچیده‌تر، بالاتر در حد بلوغ و کمال تعریف شده است. یا واژه توسعه را خارج شدن از پوشش و لفاف و ظهور هرآنچه بطور بالقوه در چیزی وجود دارد معنا می‌کنند. به عبارتی توسعه در اصل باید نشان که مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگی با نیازهای متنوع و اساسی خواسته‌های افراد و گروههای اجتماعی داخل نظام از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی و معنوی بهتر است سوق یابد. بر این اساس توسعه فرایندی است همه جانبه و معطوف به تمام ابعاد زندگی مردم و موجب تغییر در تمام ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... گونه‌ای که نه تنها از لحاظ کمی بلکه از لحاظ کیفی هم باعث تغییرات در تمام ابعاد جامعه شیوه زندگی، رفاه اجتماعی و غیره می‌شود. اما در عمل این‌ تعریف رنگ و بوی دیگری گرفته و توسعه عاملی برای سلطه فرهنگ سکولار و بی خدایی با محوریت اصالت انسان شده است در مقابل پندارش پارادایم پیشرفت که در بردارنده سعادت دنیایی و اخروی با خدا محوری معرفی شده است که دارای فصول مشترکی با توسعه می‌باشد ولی از انحرافات و مضار آن بدور می‌باشد. در این میان نسبت حاکمیت جامعه و پیشرفت نهاد آموزش و پرورش نیز می‌تواند نوع و نحوه اثرگذاری این نهادها بر روی همدیگر را تبین نماید. که در ادامه به بررسی هر یک می‌پردازیم: الف) نقش جامعه در پیشرفت آموزش‌ و پرورش؛ منظور از جامعه‌ تمام عناصر سازمان یافته خارج از نهاد حاکمیت است که با هم در تعامل هستند. لذا پیشرفت ناظر بر کفایت، هوشمندی و قابلیت سراسری جامعه تعریف می‌شود. براین اساس همانطور که نظریه پرداز غربی معتقد است اگر توده مردم درگیر توسعه باشند، هدف با سرعتی بیشتر و البته نه لزوما فوری به بار خواهد نشست، پیشرفت هم همین وضعیت ‌را دارد. یعنی جامعه می‌تواند با مشارکت فعالانه در پیشرفت نهاد آموزش و پرورش اثرگذار باشد و آن را به پیش ببرد و برای تکامل آن گام بردارد. ب) نقش حاکمیت در پیشرفت نهاد آموزش و پرورش؛ اما علاوه بر نقش خود مختار طبقات و نیروهای اجتماعی در روند پیشرفت کشور در مقابل تجربه‌ای وجود دارد. که حاکی از اولویت و محوریت تقریبا قاطع حاکمیت در آغاز و هدایت فرایند پیشرفت و تحقق آن است. حاکمیت‌های مختلف توانسته‌اند با اتخاذ مجموعه‌ای از سیاست‌ها در مدت نسبتاً کوتاهی کشوری را به توسعه برسانند. در ادبیات این نهاد حاکمیت ها با عنوان نهاد حاکمیت های توسعه‌گرا خوانده می‌شود. نهاد حاکمیت توسعه‌گرا دارای چشم اندازی، از رهبری و ظرفیت بالا برای ایفای نقش مثبت در انتقال یک جامعه از حالت عقب ماندگی به حالتی از توسعه قلمداد می‌شود. بنابراین، اگر حاکمیت با برنامه به سمت توسعه یافتگی نهاد آموزش و پرورش حرکت نکند، در حقیقت مسیر بسیار دشوارتری پیش رو خواهد بود. چون هم منابع در اختیار حاکمیت است و هم مردم تحت تأثیرات مستقیمی از سوی آن هستند. این حالت در کشورهای با تمرکز قدرت سیاسی بالا، نظیر دولت‌های پادشاهی بیش از حالت‌های دیگر است، این درحالی است که تحقق پیشرفت به مراتب حساس‌تر و پیچیده‌تر از توسعه تلقی می‌شود و حاکمیت دینی مردم نقشی حیاتی در این موضوع برعهده دارد... 🍃ادامه دارد 🔗ادامه متن در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
 🔖یک مطالبه‌ی انقلابی از جناب آقای ظریف ✍آمنه عسکری منفرد جناب آقای ظریف!  اخیرا جنابعالی به عنوان استاد حقوق و روابط بین‌الملل در نشستی در مورد مسأله‌ی فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل که در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۲ برگزار شد، با ایراد جملاتی از قول ملت ایران در مورد دفاع از غزه، دو موضع نفوذ و یا حضور در بحث سیاست خارجی را اموری متضاد دانسته و تصریح کردید «مردم ما بپذيرند كه ما بايد از حق دفاع كنيم، اما دفاع از حق به معنای لشكركشي نيست. الان بهترين دفاع از حق ملت فلسطين اين است كه نگذاريم اسراييل به مردم فلسطين بگويد نيروی نیابتی.» به گفته‌ی شما «جمهوری اسلامی باید از مظلوم دفاع کند، اما نباید به جای مستضعفین بجنگد...» همچنین از قول مردم ایران ادعا کردید که: «من هم معتقدم مردم از پرداخت هزينه خسته شده‌اند. نيازی هم نيست ما هزينه بپردازيم. ما می‌توانيم از حق دفاع كنيم. بايد منطق اسراييل را كه شكست‌ناپذيری و مظلوميت است، نابود كنيم. الان كه كشور سياست معقولی دارد، با موضع‌گيری‌های تند، آب به كاسه تندروی‌ها نريزيم... دولت فعلی نباید از فلسطینی‌ها داغ‌تر عمل کند...» وحالا چند سوال مهم: شما بر اساس کدام نظرسنجی عمومی در کشور، از قول ملت ایران چنین ادعایی را مطرح کرده و مردم ایران را نسبت به پرداخت هزینه در مورد مسأله‌ی فلسطین، «خسته» می‌نامید؟ آیا دفاع از حق، گاه در جبهه‌ی حضور و دفاع از مظلوم، به معنای پرداخت هزینه است؟» صراحتا بگویید منظور شما از «پرداخت هزینه» چیست که ادعا می‌کنید مردم از پرداخت هزینه خسته شده‌اند؟ بگویید جنگ شناختی و تحریم‌های ظالمانه علیه ایران –هزینه‌های قبلی قول شما– در کدام دولت و با پیش‌گرفتن کدام سیاستِ خارجی به کشور تحمیل شد؟ اینک بدانید که موضع ملت ایران نسبت به مسئله‌ی فلسطین و غزه، تاریخی‌ترین راهبردی است که خمینی عظیم (رحمه‌الله علیه) برای همبستگى مسلمانان جهان در حمایت از مردم فلسطین و آزادی قدس در ۱۶ مرداد ۱۳۵۸/ ۱۳ رمضان ۱۳۹۹ق، آن را در پیامی به مسلمانان ایران و جهان اعلام کرد و آخرین جمعه ماه رمضان را «روز قدس» نامید و بر اساس آن، از عموم مردم و دولت‌هاى اسلامى خواست براى کوتاه‌کردن دست اسرائیل غاصب به هم بپیوندند. موضع ملت همیشه بیدار ایران اسلامی،  ۴۴سال راهپیمایی «روز قدس» و برآوردن شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا به عنوان پدرخوانده‌ی اسرائیل غاصب است؛ آن هم نه در حد شعار ، بلکه بر اساس رهنمود رهبر انقلاب در ۱۰ آبان ‌۱۴۰۲، به عنوان «خطِ مشی» در اعلام برائت از تمام مستکبرین عالم.  آری! امروز موضع ملت ایران در دفاع از ملت مظلوم غزه؛ سکوت، انفعال، اعلام همدردی و صدور بیانیه علیه ظلم اسرائیل، نیست. موضع امروز ملت ایران به قول شما دوری از تندروی نیست، چراکه ملت ما، سرنوشتِ حیاتِ جمهوری اسلامی را از سرنوشتِ مقاومت در غزه، لبنان، یمن و فلسطین، جدا و بیگانه ندانسته و نمی‌داند. تاریخ کربلا و حوادث عاشورا به ما آموخت که در دفاع از حق و دشمنی با باطل، باید وارد میدان عمل شد و در یکی از صفوف حق یا باطل، تا پایِ جان در مقابل دشمن متخاصم ایستاد. جناب آقای ظریف! حقیقت این است که در طی سالهای گذشته، ملت ایران از انفعال، سکوت و عدم موضع‌گیری حق‌طلبانه و استعمارستیز برخی دولتهای محافظه‌کار و سازش‌طلب به ستوه آمده بودند و به جِدّ، به‌دنبال اعلام صراحت و شفافیت مواضع دولتمردان انقلابی بودند و امروز هم به دنبال شناخت سمتِ درستِ تاریخ در هنگامه‌ی نبردِ حق و باطل هستند. حال شما پاسخ دهید که به راستی کدامین دولتمردان و سیاستمداران، پای داعشِ دست‌نشانده‌ی آمریکا واسرائیل را به کشور باز کردند و جنایتکاران را به مرزهای مقاومت کشور رساندند ...؟! 🍃ادامه دارد 🔗ادامه متن در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الگو‌پذیری بانوان مسلمان غزه از حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) ✍فاطمه میری طایفه فرد یکی از ویژگی‌های مؤمن ویژگی اسوه‌پذیری اوست که قرآن صراحتاً به آن اشاره کرده و بهترین اسوه‌ها، وجود مقدس ائمه معصومین(علیهم السلام) به ویژه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌باشند. شخصیت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) ابعاد گوناگونی دارد که یکی از مهم‌ترین آنان، بُعد سیاسی و کنش اجتماعی شخصیت ایشان است. موضع‌گیری‌های مجدانه و تلاش بی‌وقفه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در جهت دفاع از ولایت، برخورد ایشان با دشمنان به‌واسطۀ سخنرانی در مسجد و ایراد خطابه و همچنین رفتن به درب خانه مهاجرین و انصار برای احقاق حق خود و همسرشان، همه نمونه‌های عینی فعالیت‌های سیاسی ایشان بعد از وفات پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. واکنش ایشان در همین مدت کوتاه، تأثیر بسزایی در تحکیم موقعیت امام‌علی(علیه‌السلام) و اثبات نامشروع بودن دستگاه حاکم داشت. عزیزترین شخص نزد پیامبر، برای دفاع از امر ولایت، وارد میدان می‌شود و قصد دارد مردم را از به انحراف کشاندن دین آگاه سازد. ولایتی که انتصابی است و از جانب خداوند به پیامبر و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) تنفیذ شده و بارها درآیات قرآن ذکرشده و از طریق پیامبر به آن اذعان شده است. یکی از مهم‌ترین مسائل درباره روش‌های مبارزه حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) مطالبه فدک است. مسلمانان برای حفظ جایگاه خود نیاز به پشتوانه مالی داشتند و فدک یکی از این منابع درآمد بود که شخصا توسط خود حضرت اداره می‌شد. در اصل، فدک هدیه‌ای مبارک از طرف پیامبر اسلام بود و حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) از این هدیه به بهترین وجه در جهت پیش‌برد اهداف دین مبین اسلام استفاده کرد. بعد از نزول آیه ۲۶ سوره مبارکه اسرا، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فدک را که بدون هیچ جنگی نصیب مسلمانان شده بود به حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) بخشید. فدک اصلاً جز غنایم جنگی نبوده است و پیامبر آن را بنا به مصالحی به حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) هبه کردند. این اتفاق در زمان حیات پیامبر رخ داده بود. بعد از رحلت پیامبر اسلام، وقتی‌که غاصبین خلافت، فدک را از دست کارگزاران حضرت خارج کردند، حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) برای احقاق حقشان به مسجد رفتند، خطبه‌ای در اوج فصاحت ایراد کردند. ایشان اصلاً به هدیه بودن فدک تکیه نکردند. خطبه روی دو مسئله مهم تکیه داشت که هر دو مربوط به قرآن بود. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ابتدا به مسئله غصب فدک اشاره کرد و بعد مسئله غصب خلافت را پیش کشید، اما از جنبه دینی نه شخصی، ایشان فرمودند: فرض کنید که پدرم این باغ را بخشیده بود، حالا که ایشان فوت کرده است ارث، به چه کسی می‌رسد؟! شما دارید برخلاف قرآن عمل می‌کنید. حضرت زهرا با استناد به داستان پیامبران و تأکید برفرض اشتباه ابوبکر مبنی برعدم ارث‌بری از پیامبران، استدلال آنان را باطل می‌کند و این‌گونه کسی که در مسند خلافت مسلمین نشسته، بر ناروا بودن ادعای خودآگاه می‌شود. دفاع ایشان دفاعی همه‌جانبه بود در جهت جلوگیری از فراموشی مسیر خلافتِ الله. دفاع حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) دفاعی صرفاً از یک باغ نبوده، بلکه دفاع حضرت نمونه تظلم خواهی ایشان در مقابل غاصبان و رسوا نمودن آنها بوده است. استناد ایشان به داستان پیامبران الهی، خود بهترین نمونه برای مطالبه حق است. مطالبه‌ای که با علم و درایت ایشان پیش‌ رفت و ابوبکر را ملزم به پذیرش کرد. این روش تظلم خواهی توسط یک بانو بهترین الگو و نمونه برای تمام زنان و مردان در طول تاریخ است. اما انحصار این الگو برای بانوان، پاسخ دادن به بسیاری از شبهات درباره نظر اسلام به زن است. به بیانی دیگر یک زن متعهد و متدین، که سال‌ها بر روی نفسِ خودش و رسالت الهی‌اش کار کرده و خودش را برای روزهای مبارزه آماده کرده، حالا در بزنگاه حادثه بهترین نقش را بر تارک صفحات تاریخ رقم می‌زند. کم نیستند زنانی که الگویی چون حضرت زهرا(سلام الله علیها) را برگزیدند و در مسیر ولایت اسلام قدم برداشتند. زنان امروز غزه، و مرابطات بیت‌المقدس از این مقوله‌اند. زنانی که برای بازپس‌گیری حقی غصب شده به میدان می‌آیند مال و فرزند فدا می‌کنند و این گونه جهانی را به تفکر وامی‌دارند. جهانی که قرار نیست از او و آرمانش بگوید. قرار نیست صدای مظلومیت او باشد اما او فریاد تظلم خواهی سر می‌دهد. بر روی خرابه می‌نشیند و پا پس نمی‌کشد. 🍃ادامه دارد 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. «تدبر در قرآن» ✍ سیده موسوی گاهی باید نوشت و نوشت برای آزادی روح و آنچه را که بر دل همچون سنگینی سنگ، سنگینی می‌کند. گاه باید خاموش شد، منتظر ماند تا خدا راهی به ما نشان دهد. اطراف خویش را بنگریم، روشنی مطلق کنار ما است، ولی حقیقت تلخ است، او را نادیده گرفتیم. گفتند:« علاقه‌ی و ارتباطتان با امامتان، را اگر می‌خواهی بسنجید؛ در علاقه‌ی و ارتباط خویش با کلام خدا بسنجید!» انسان استاد حرف زدن است، ولی در عمل بهانه گیر است. چند آیه، حزب یا اصلا یک جز خواندن بدون تدبر هنر نیست، چون اکثرا همین روال را انجام می‌دهند. کمی بیندیشیم در حرف، حرف کتاب کلام خدا، حقیقتی پنهان خفته است. آن را بجویم! چند روز پیش به این می‌اندیشیدم، دلیل آنکه غربی‌ها بدون جنگ و خونریزی با امام مهدی عج بیعت می‌کنند قرآن باشد. بله! چند دلیل دیگر هم هست، ولی به گمانم دلیل اصلی تدبر بیشتر در آیات قرآن است. این روزها را که می‌نگریم، با حوادث غزه چه قشنگ فوج فوج به قرآن رو آوردند. از آیاتی می‌گویند که ما کمتر به آن‌ها توجه یا کم اندیشیدیم یا اصلا در مورد آن نیندیشیدیم! در برنامه روزانه ی خود تدبر در کلام خدا هم قید کنیم، شاهد باعث باز شدن روزنه‌هایی خواهید شد.  روزنه هایی از امید، ایمان و توکل به خدا.... و خیلی چیزهای دیگر! @AFKAREHOWZAVI
. «چالشی بنام اضطراب جدایی» ✍زهرا نجاتی هنوز هم هستند مادرهایی که فرزندانشان دچار اضطراب جدایی در هنگام درس یا مهدکودک هستند. راهکار برای آنها ین است که با روحیات کودک 1-3 سال کنار بیایند. دوره ای که قریب هشتاد درصد مغز شکل می‌گیرد و از طرفی مسایلی مثل اضطراب جدایی، در اوج خودش وجود دارد. برای این مشکل، اولین پیشنهاد، جداسازی محل خواب کودک در سن 18 ماهگی است. سنی که هنوز وابستگی بیش از حد، برای کودک ایجاد نشده. اگر این کار در کنار کم کردن وعده‌های شیر در طول روز و انحصار به شیرخوردن درشب، ادامه پیدا کند به شدت راحت و اصولی خواهد بود. فرزندانی که در این سن جدا نمی‌شوند، در آینده دچار وابستگی‌های عمیق‌تر و مشکلات دراز مدت‌تر می‌شوند. طبق آمار، اغلب بچه‌هایی که دچار اضطراب جدایی در سنین دبستان هستند، هنوز درخواب به استقلال نرسیده‌اند. دومین پیشنهاد برای این مادرها، این است که طی یک پروسه سه هفتگی، فرزندشان را ابتدا تا کلاس و دران،سپس بیرون کلاس،بعدتر راهرو،بعد حیاط و بعد دم مدرسه،همراهی کنند تا طی این سه هفته فرزندان با این اضطراب کنار بیایند. بدیهی است که اگر این مراحل به ترتیب انجام نشود، به موفقیت نخواهد رسید. 🌱بچه‌ام می‌ترسد، غصه می‌خورد، دلم نمی‌آید!! چقدر حواسمان هست که ما باید اضطراب را به شکل بهینه به کودکانمان وارد کنیم؟ مادرانی که از هرگونه تنش و اضطراب برای فرزندانشان می‌ترسند، فرزندانی بی‌طاقت، ضعیف و لوس پرورش می‌دهند. اگرچه اضطراب در کودکان، نباید زمان طولانی داشته باشد اما سطح مطمئنی از آن، آن‌ها را با زندگی واقعی و مهارت تاب‌آوری، آشنا می‌کند. در حقیقت این میزان اضطراب بهینه، مانند واکسن عمل می‌کند. دقیقا شبیه این که در علم ثابت شده قرار داشتن دایمی فرد در شرایط استرلیزه، باعث آسیب پذیری او در برخورد با کمترین آلودگی می‌شود. ینابراین ایزوله و استرلیزه بودن روحی و جسمی، توصیه نمی‌شود. 🖍توجه توجه؛ چهارعامل باعث استرس می‌شود: تغییرها، اتفاقات، تعارض، ها و ناکامی‌ها. در تربیت کودک، مواجهه با ناکامی بهینه، یعنی همان نه شنیدن از پدر و مادر در بعضی موارد که به لحاظ تربیتی، لازم است، باعث اضطراب بهینه، رشد اجتماعی، کاهش ناتوانی و نهایتا اعتماد به نفس می‌شود. بنابراین در اضطراب جدایی، ابتدا پدر ومادرباید سطح اضطراب خودشان را کاهش بدهند. سپس کارکرد مراقبتی شان را کم کنند. نکته بعد؛ نقش دادن به پدر و کمک گرفتن از او، در تربیت کودک و جداسازی او از مادر، نقش خیلی مهمی ایفا می‌کند. وسپس به صورت تدریجی و اندک اندک و پلکانی، فرزند را با آنچه از آن می‌ترسد، مواجه کنند. در این شرایط کودک، دچار اختلال اضطراب جدایی نمی‌شود و خیلی راحت این مرحله رشد که باید قبل سه سال طی شود، را می‌گذراند. @AFKAREHOWZAVI
«علم متبرک» ✍فاطمه شکیب رخ امروز ۲۵ آبان ماه سالروز رحلت علامه محمد تقی جعفری است، او که دانشمندی بزرگ نه‌فقط در علم و دانش بلکه در عمل در وادی خلوص نیز بود و تا آنجا پیش رفت که در همین دنیا، شایسته ملاقات با مولا (ع) شد؛ علامه در چگونگی این ملاقات نقل کرده است: که در شب ولادت یکی از معصومین (ع) – به گمانم امام محمدباقر (ع) – بود. یکی از آقایان طلبه وقتی وارد جمع شد و نشست، گفت: می‌خواهم یک سئوالی مطرح کنم، اما همه‌تان را قسم می‌دهم که صادقانه به آن جواب بدهید. بعد از اینکه همه پذیرفتند و تعهد دادند همان جوابی را بدهند که واقعاً به دل و ذهنشان خطور می‌کند، از جیب عبایش یک عکس چاپ‌شده در روزنامه را درآورد و گفت: اگر شما امکان انتخاب داشته‌باشید که یا یک عمر به‌صورت «شرعی و قانونی» با این خانم زندگی کنید، یا به‌طور «مشروط و غیرقطعی و برای یک لحظه» با امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابیطالب (ع) دیدار داشته‌باشید، کدام را انتخاب می‌کنید؟ نفر اول عکس را گرفت، نگاه کرد و گفت: خب، امیرالمؤمنین (ع) را که همه در زمان احتضار و در شب اول قبر زیارت می‌کنند... معلوم شد انتخاب او، زندگی با آن خانم است. نفر دوم، سوم بهمین ترتیب تا نوبت به علامه رسید، ایشان فرمودند: من نفر چهارم بودم. نوبت که به من رسید، یک لحظه به شکل گذرا به آن عکس نگاه کردم و بلافاصله به گوشه‌ای پرتش کردم و گفتم: والله قسم که دیدن مشروط امیرالمؤمنین (ع) برای یک لحظه را به عمری زندگی با این زن ترجیح می‌دهم. دیگر حالم منقلب شد و بلند شدم و به طرف حجره‌ام رفتم. همان‌طور که نشسته و به درِ حجره تکیه داده‌بودم، حس کردم وجودم سنگین شده و خواب دارد بر من غلبه می‌کند. در آن حال عجیب، یک‌دفعه در باز شد و فردی داخل شد؛ ازآنجاکه درِ حجره کوتاه بود، مجبور شد سرش را خم کند. سلام کردم و گفتم: شما که هستید؟ در جواب گفت: همان کسی که می‌خواستی ببینی. من، علی‌بن‌ابیطالب (ع) هستم... نگاه کردم. همان مشخصاتی که در تمام کتاب‌ها از مولا (ع) نقل شده‌بود را داشتند، من در آن لحظه به خودم آمدم و دیدم در حجره تنها هستم. حال غریبی داشتم. دوباره به سرداب و جمع طلبه‌ها برگشتم، وقتی برگشتم، عکس به دست نفر پنجم یا ششم رسیده‌بود. یعنی مدت زمانی که گذشته‌بود، تا این حد کوتاه بود. دوستان تا مرا دیدند، گفتند: جعفری چه اتفاقی افتاده؟ چرا رنگت پریده؟ به آن طلبه‌ای که عکس را آورده‌بود، گفتم: بد آزمایشی از ما گرفتی... آنقدر اصرار کردند تا بالاخره ماجرا را برایشان تعریف کردم. همه منقلب شدند و به گریه افتادند... ایشان ادامه دادند: بعد از دیدار با امام علی (ع)، هر کتابی را باز می‌کردم، فکر می‌کردم این‌ها را من قبلاً خوانده‌ام. به راستی که ایمان آدمی در لحظات به ظاهر ناچیز است که مورد سنجش قرار می گیرد؛ همان یک‌شب هایی که عامه تصور می کنند، هزاران شب نخواهد شد! اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @AFKAREHOWZAVI
🔖حماسه‌ی زنان عفیف و مادران دلیر فلسطینی ✍آمنه عسکری منفرد از عفت و نجابت و حجاب زنان فلسطینی تا ازدیاد نسلِ شهادت طلب در طول ۷۵ سال صبر، توکل و مقاومت خستگی‌ناپذیر، زیر آتش و بمباران در فلسطین اشغالی و غزه، تا اعلام انزجار از طریق پخت غذای مقلوبه و پهن کردن سفره‌ی افطار در کنار مسجدالاقصی که با برگرداندن دیگ غذا، به عنوان نماد واژگونی و مغلوب‌شدن رژیم جعلی اسراییل، تا مشتی که بر ته دیگ غذا می‌کوبند تا نمادی باشد از سرنگونی رژیم غاصب کودک‌کش، که این سالها به یک کنش سیاسی برای اعلام انزجار تبدیل شده، از تربیت نسلی که در کنار آوارهای خانه درکنار پیکر خانواده‌ی شهیدش ذکر «یاربّ، یا ربّ» گرفته تا کودکان معصومی که در اثر موج انفجارهای پی‌در پیِ صهیونیستهای زخم‌خورده به خود می‌لرزند، اما فریاد «الله اکبر» سر می‌دهند،تا مادری که جگرش از شهادت نوزاد ۵ روزه‌اش می‌سوزد، اما خدا را شکر می‌کند که توانسته سهمی در پایداری این مقاومت داشته باشد، تا تربیت کودک مقاوم فلسطینی که زیرِ تیغِ جراحی؛ بدون داروی بیهوشی، در زیر بمباران صهیونیستها، پس از طوفان الاقصی، با صدای بلند قرآن تلاوت می‌کند، تا رجزخوانی دخترک فلسطینی برای صهیونیست‌ها که همه‌ی آرزوهای کودکانه‌اش را یکباره از او ربودند، آنگاه که پیکر مادر شهیدش را از روی موهایش شناخت، تا اقتدار پسر بچه‌ی فلسطینی که با قلبی اندوهناک اما سرشار از آرامش و امیدوار به پیروزی، در پاسخ به سوالی در مورد علایق و برنامه‌ی آینده‌اش، به خبرنگار می‌گوید:« ما کودکان فلسطینی بزرگ نمی‌شویم، ما شهید می‌شویم»، تا ذکر حمد و سپاس خدا در اوج بلا و مصیبت، وقتی خانه و کاشانه برسرشان خراب شده و عزیزانشان زیر آوار ماندند، تا حفظ حجابِ اسلامی در تمامی سالهای مقاومت، در تمامی این روزها و ساعات و لحظات، بعد از شکستن هیمنه‌ی پوشالی اسرائیل و پیروزی قریب‌الوقوع مقاومت، حتی زمانی که با اشک و آه پیکر مادران شهید از زیر تلِّ آوارها بیرون کشیده‌می‌شود، همین روزهایی که نگاهِ همه‌ی آزادگان جهان، خیره به مقاومت و صبر شما مانده و برای دفاع از مظلومیتتان به پا خاسته... همه و همه کار زنان عفیف و مادران مؤمن، غیور و شهیدپرور فلسطینی است؛ آنها که ۷۵ سال است به امید پیروزی فلسطین و آزادی قدس شریف، پا به پای مردان شجاع و مقاوم فلسطینی ایستادند و سربازان مقاومت را در دامان خود پروراندند و حماسه‌ی طوفان الاقصی را آفریدند. به راستی شما مادران غیور و دلاور فلسطینی الگوی مقاومت، پایداری و ایمان به وعده‌ی الهی و حماسه‌ساز هستید. @AFKAREHOWZAVI
زن فلسطینی؛ زن انقلاب اسلامی ✍زهرا راد ✅زنانگی چون مردانگی، یک عنصر تأثیرگذار در ساخت جامعه، تاریخ و تمدن بشری است و سهم تأثیر مهم و بنیادینی در تولید فرهنگ و ایجاد بخش نرم افزاری تمدن بر عهده دارد. تاریخ بشر نشان می‌دهد که سخت افزار اجتماع و تمدن بشری را مردان به پاداشتند اما این کالبد سخت و مستحکم به دمیدن روح حیات زنانه، زندگی می‌یافت و بدون آن تمدن بشری برپا نمی‌شد؛ روح نرم زنانه دریک امتزاج تکوینی و طبیعی با خلقت مردانه، به تاریخ و تمدن بشری رنگ پاشیده و آن‌را از سکون به حرکت آورده است. ✅انقلاب اسلامی ایران نیز به عنوان رستاخیز حیات دینی در عصر مرگ خدا، و خدایی انسان بر کره زمین، طرح جدیدی از حیات زنانه به جهانیان ارائه داد؛ تصویری که نقطه اوج آن همان وجه رهاییش از همه غل و زنجیرهایی است که جهان غیرموحد را با آن، به بند اسارت کشیدند. هویت مستقل مومنانه که زن را از انقیاد مردان در جهان سنت از یک‌سو و جدال و خصوت و مبارزه بی‌پایان باز هم با مردان، از سوی دیگر می‌رهاند.زن انقلابی با تکیه بر سرمایه تکوینی زنانه و عبودیت الهی در سرسپردن به دستورات الهی که در تناسب همان تکوین زنانه صادر شدند، کمال انسانی خویش را باز می‌یابد و جایگاه روشنی در منظومه حیات بشری، مبتنی بر عدالت و نه لزوماً تساوی، برای خویش تدارک می‌ببیند. ✅سال‌های مبارزه تا پیروزی انقلاب و بعدها در دوران دفاع مقدس، فرصت مغتنمی بود تا زن انقلاب اسلامی در صحنه حیات اجتماعی-تاریخی خویش، دوباره متولد شود؛ زن انقلاب اسلامی را امام راحل به عنوان نوع انسان انقلابی معرفی کرد، تا با هویت مومنانه‌اش در بستر انقلاب تحقق یابد.. انقلاب اسلامی با «ایده عبودیت الهی برای انسان در حیات فردی، اجتماعی و تمدنی» زیست جهان تازه‌ای را، در یک بازه زمانه کوتاه برساخت کرد و نمونه عینی و زنده‌ای از زن موحد، پیش‌روی جهانیان ‌نهاد و این‌چنین امکان وقوع این نسخه‌ فاخر از حیات زنانه در عصر مدرن را اثبات نمود که «ادل الدلیل علی امکان شیء وقوعه». ✅طرح «الگوی سوم زن» از سوی مقام معظم رهبری تلاشی نظری در راستای تعیین افق حرکت زن انقلاب اسلامی، نافی الگوی شرقی و غربی از زن و معرف الگوی انقلابی است که این‌گونه تعریف شده است: «زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بی‌نقش در تاریخ‌سازی و در تعریف غالباً غربی، به مثابه موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می‌چربد و ابزاری جنسی برای مردان و درخدمت سرمایه‌داری جدید است، معرفی می‌شد. زنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، از زن نه شرقی، نه غربی است.» ✅این تعرف نشان می‌دهد که زن انقلاب اسلامی با دو ویژگی شناخته می‌شود. یکی این‌که هویت مستقلی دارد اما به هیچ محدوده جغرافیایی، تعلق ندارد. پس این زن می‌تواند در هرجای عالم زیست کند اما انقلابی باشد. زن انقلابی هویت مومنانه دارد و و خود را در جهان هستی در نسبتی موحدانه با خدای متعال می‌بیند و به این تناسب در گرو تکلیف الهیش در عینیت جهان، دست به عمل بزند. ✅نکته دیگر این‌که این الگو، زن انقلابی را در وزان تمدنی تعریف می‌کند و او را نماینده یک تمدن که داعیه جهانی شدن دارد، معرفی می‌کند. زن انقلاب اسلامی وظیفه ساخت تمدن اسلامی را به عهده دارد و این وظیفه را در ساحت زنانه انجام می‌دهد. زن انقلابی فرهنگ دینی را در سخت افزار تمدن دینی جریان می‌دهد. 🍃ادامه دارد 🔗ادامه متن در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
. به امید تو ✍زهرا نجاتی امشب باز شب توست، بیشتر از تمام شب‌های قبل. خودت کجایی؟ من فکر می‌کنم محبت پدرانه‌ که نه، بیشتر از مادرت، باعث شده حالا در میان مخروبه‌ها بگردی. کسی چه می‌داند؟! شاید تو همان وجود نورانی هستی که کودکان فلسطین زیرآوار می‌بینند. من فکر می‌کنم تو حالا گاهی درنقش پرستاران مهربان، گاهی در نقش امدادرسانان، گاهی در نقش مادرها، گاهی شاید کادر بیمارستان هستی. تو مردمی‌دانی، تو خلوت‌نشین نیستی. تو هم خودحادثه‌ای، هم آرام بخش حوادث. تو درست میان دردهای ما و آنهایی. تو درست بین ما و بین آنهایی. تو درست هم‌درد مادرهایی. درست هم‌رنج پدرها، درست کنار برادرها و خواهرهای داغ دیده، بالای سر پدری که برنعش جوانش سوگواری می‌کند. بالای سر زنی هستی که به مراعات همسرش، به مراعات زنان داغدار دیگر، شیون نمی‌کند، فریاد نمی‌زند یقه چاک نمی‌کند، فقط قلبش فشرده می‌شود. درخودهزاربار می‌شکند، هزاربار جان می‌کند و هرهزاربار، دوباره زندگی از سر می‌گیرد تا باز زندگی ببخشد. مولای من و ما! مولای تمام کودکان یتیم! مولای روزهای پردرد همان قدر که مولای روزهای پر از عشق و زیبایی و مروت! به خودت قسم؛ تنها دلیل اینکه ما این روزها را تاب می‌آوریم؛ تنها دلیل اینکه با دیدن این صحنه‌ها، قلبمان از حرکت نمی ایستد، تنها دلیل اینکه هنوز حق حیات برای خودمان قایلیم، تو هستی! تو و جمعه سبزی که بالاخره یک روز از پس این روزهای طولانی و ناتمام، از پس این روزهای سیاه و دودی! از پس این روزهای پر از سرخی خون؛ خواهد آمد و انتقام ارباب بی‌کفن، تمام بیش از 160 هزارشهید فلسطین و غزه و تمام شهدایمان را خواهی گرفت! آه مولای ما! تو فقط بیا! @AFKAREHOWZAVI
حد پوشش را چه کسی باید تعیین کند؟ ✍زينب نجیب شبهه‌ای که در ذهن بسیاری از افراد شکل گرفته است؛ بحث اختیار در باب پوشش و حجاب است. این شبهه از آن جهت مطرح می‌شود که افراد تصور می‌کنند حجاب حصاری است که خانواده اعم از پدر، برادر، همسر، پسر و یا حتی حکومت برای زن ایجاد کرده است. لذا آن را نشانه‌ی محدودیت و ضعف زن می‌شمارد. حضرت آیت‌الله جوادی آملی در کتاب زن در آينه جلال و جمال می فرمایند: "در بینش‌ قرآن‌ کریم، حجاب‌ زن‌ تنها مربوط‌ به‌ خود او نیست‌ تا بگوید از حق‌ خود صرف نظر کردم، حجاب‌ زن‌ مربوط‌ به‌ مرد نیست‌ تا بگوید من‌ راضیم، حجاب‌ زن‌ مربوط‌ به‌ خانواده‌ نیست‌ تا اعضای‌ خانواده‌ رضایت‌ بدهند. بلکه‌ حجاب‌ زن، حق‌ الهی‌ است. ایشان می‌فرمایند: قرآن کریم می‌گوید هر گروهی اگر راضی هم باشند شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید. معلوم می‌شود عصمت زن حق الله است و به هیچکس ارتباط ندارد. قهرا همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصا خود زن، امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن مطرح است. یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست به زن داده و فرموده این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن. ایشان همچنین در تفسیر آیه ۵۹ سوره احزاب می‌فرمایند: "زنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند." از سوی دیگر از آن جهت که نقض حجاب، موجب به گناه افتادن دیگران می‌گردد و همچنین گوهر عفت زن تنها باید برای همسرش حفظ شود، حق الناس است. بنابراین یک زن برای رسیدن به کمال باید اندیشه‌اش قرآنی باشد و همانطور که قرآن بین کمال و حجاب جمع می‌نماید زنان نیز چنان نمایند. حال این سؤال به ذهن متبادر می‌شود که اگر زنی حاضر نشد حق الهی را رعایت کند و خانواده او هم به این کار او رضایت داشتند یا مجبور به رضایت شدند؛ آیا حکومت می‌تواند برای او حدودی تعیین کند؟ از آنجا که دولت اسلامی علاوه‌بر وظایفی که در باب نظم و امنیت یا تأمين نان و مسکن و تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعیِ شهروندان دارد، باید به وظیفه رشد و تعالی معنوی و اخلاقی شهروندان و تحقق احکام اسلامی مبادرت ورزد. در واقع حکومت وسیله‌ای است برای به کمال رساندن افراد چه از جهت بعد مادی و چه از نظر بعد معنوی. او مانند دولت‌های لیبرال تنها وظیفه‌اش تأمين نیاز مادی جامعه نیست و از همین جاست که قوانینی باید وضع و اجرا گردد تا همه مصالح اعم از فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، دنیوی و اخروی تأمین گردد. بسیاری اذعان دارند که چرا حکومت به جای پرداختن به امور اقتصادی، به امر کم اهمیت‌تری مانند حجاب می‌پردازد؟ در پاسخ باید گفت؛ آیا اگر حکومتی در ابعاد گوناگون وظایفی داشته باشد می‌توانیم او را از انجام یک وظیفه به بهانه عدم موفقیت در انجام وظیفه‌ای دیگر منع کنیم؟ به‌عنوان مثال بگوییم چون حکومت در امر اقتصاد موفق نبوده است، دست از فرهنگ جامعه هم بردارد. چنین سخنی را هیچ انسان عاقلی بر نمی‌تابد. ضمن اینکه گاهی ریشه بسیاری از فسادها در بُعدی، ناشی از فساد در بُعد دیگر است. مثلا زمانی که سبک زندگی انسان‌ها به سمت‌وسوی مصرف‌گرایی برود اثراتی بر اقتصاد، سیاست و فضای روانی جامعه می‌گذارد. مصرف‌گرایی می‌تواند مصرف‌کردن را ارزش کند، منجر به شکاف طبقاتی و نابرابری اجتماعی شود، نیاز کاذب ایجاد کند، احساس محرومیت را در هر قشری تزریق کرده و تفاخر به ثروت را تشدید نماید. مصرف‌گرایی، انسان‌ها را منفعت‌طلب می‌کند. آنها را مقید به مد کرده و منجر به آن می‌شود که افراد بیش از حد معمول نیازمند به احترام و تأیید اجتماعی شوند. اصالت‌دادن به مصرف‌گرایی به تدریج باعث می‌شود خوشبختی به معنای رفاه و دارایی مادیّ قلمداد شود. در ادبیات دینی مصرف‌گرایی با اسراف و تبذیر مطابقت دارد و اسلام انسان‌ها را از این ضدفرهنگ بر حذر می‌دارد. وقتی فرهنگ یک جامعه به سمت مصرف‌گرایی سوق یابد، سخن اول و آخر را سرمایه‌داران خواهند زد. آنها دیگر بر مبنای نیازها تولید نخواهند کرد بلکه با هدف افزایش سرمایه، نیاز کاذب ایجاد کرده و به سود خود، فرهنگ جامعه را رهبری می‌کنند. بنابراین هرگز نمی‌توان ربط بین فرهنگ و اقتصاد را منکر شد. اگر زنان یک جامعه به جای فرهنگ اسلامی فرهنگ منحط غربی را انتخاب کنند نه تنها در مسیر کمال انسانی رشد نخواهند کرد بلکه از آن نیز دور خواهند شد. گسترش ضعف حجاب، بد پوششی و ولنگاری، فضای جامعه را به طرفی خواهد برد که زنان در شرایطی کاملاً جنسیت‌زده در رقابتی بی‌امان و بی‌پایان برای دیده‌شدن قرار گیرند. همین امر بستر مناسبی می‌شود برای سرمایه‌دارانِ منفعت‌طلب و مغرض... 🍃ادامه دارد 🔗ادامه متن در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
بانوی نمونه🧕 ✍️🏻ف.مرادی در انقلاب، شعارها خیلی مهم هستند و نشان از زنده بودن انقلاب دارند. پویایی انقلاب به همین شعارهاست؛ چون شور و احساسات لازم را برای حرکت و جنبش دارد. این روزها شعارهایی را در انقلاب می‌شنویم و می‌بینیم که دنباله‌رو انقلاب اسلامی ایران هستند و از آن الهام می‌گیرند. این‌‌ها علامت هستند، همیشه تازه‌اند وکهنه نمی‌شوند؛ زیرا بر اساس فطرت بشری به زبان می‌آیند. شعارهای آزادی، استقلال، عدالت، دفاع از مظلوم، مبارزه با استکبار و نظیر آن. جنبش‌های جهادی فلسطین به آرمان‌های انقلاب اسلامی در ایران گره خورده است. آن‌ها پایداری و مقاومت‌ مردم ایران را سرلوحه کار خودشان قرار داده‌اند و در این زمینه بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد. مانند دختر جوان و شجاعی که به جنبش جهادی پیوست و نامش ترس بر اندام صهیونیسم‌ انداخت. او زنی مبارز است، گروهی سیزده نفره به نام را راه می‌اندازد. به تلافی ظلمی که رژیم غاصب اسرائیل در این منطقه کردند و صدها نفر از زن و کودکان را در یک حمله به دیر یاسین قصابی نمودند. نام گروهش، جوخه سیزده نفر بود و این بانوی جوان آن را فرماندهی می‌کرد. او زنی است که کاملاً به زبان عبری مسلط است و مقام الگویی برای زنان فلسطینی را دارد. او تکلیف خودش را درست تشخیص داده است و حاضر به پذیرش ذلت فلسطینی‌ها نیست. جان را برای وطن و تقدیم می‌کند زیرا در اعتراض به ظلم‌ رژیم غاصب وارد میدان می‌شود و نقش‌آفرینی می‌کند‌. این بانوی جهادی، کاری کرد که سال‌های سال جنازه او را پس نمی‌داد و در مبادله اسرا، سید حسن نصرالله، جنازه او را تحویل گرفت. به راستی دلال مغربی کیست، کجا تربیت یافت که عنصری تأثیرگذار در جامعه خودش شد؟! آیا ما فرزندان خود را این‌گونه تربیت کرده‌ایم؟ آیا علاوه بر شور و احساسات به قوه تحلیل آن‌‌‌ها بها داده‌ایم و عمل به وظیفه را به آن‌ها آموخته‌ایم؟! 🍃ادامه دارد @AFKAREHOWZAVI
بانوی نمونه🧕 ✍ف.مرادی آن‌روزها مردم فلسطین فکر می‌کردند انورسادات رئیس‌جمهور مصر که خط مقدم نبرد با اسرائیل بود، برای‌شان کاری می‌کند. همه‌ی فلسطینیان چشم امیدشان به او و سران عرب بود؛ اما انورسادات بی‌عرضه‌تر از آن بود که فکرش را می‌کردند چه بسا همین امروز هم سران عرب ناتوان و دچار سردرگمی‌ هستند. هر چقدر این ولی مقتدر که مصداق آیه رحمابینهم و اشد علی الکفار است به سران دولت‌های اسلامی پیام می‌دهد که نسبت به قضیه موضع بگیرید و صادرات نفت را متوقف کنید، آنان همچنان به دنبال منافع خود هستند؛ گویی مرگ فقط برای همسایه است. این حکیم بزرگ(حفظه الله) می‌فرماید: "مسئله و اسرائیل نیست بلکه مسئله اسلام و کفر است. اگر امروز شما سکوت کنید او کارش با مردم فلسطین تمام می‌شود و به سراغ شماها خواهد آمد." اما سران عرب، "صم بکم عمی فهم لایعقلون" هستند. ۱۹ نوامبر ۱۹۷۷ انور‌سادات اشتباه کرد و روزهای سیاهی برای فلسطین رقم زد؛ حتی به مردم با تمدن کشور خودش ظلم کرد، پیمان "کمپ دیوید" را با رژیم غاصب اسرائیل امضا کرد و خود را از خط مقدم مبارزه خارج نمود. با اقدام انور سادات دلال مغربی و دوستان آزادی بخش فلسطین، تنها ماندند و راه چاره را در مبارزات نظامی دیدند؛ چون کار آن‌ها علاوه بر تنهایی، بهترین فضا و فرصت را هم به رژیم غاصب می‌داد که هرچه بیشتر چپاول، ظلم و غارت کنند. آری! فلسطینی‌ها که با چشمان اشک‌بار به آینده‌ می‌اندیشیدند. همان زمان که داشت قضیه فلسطین با این کار به فراموشی سپرده می‌شد انقلاب رحمه‌الله درسال ۵۷ به پیروزی رسید و پیامی به جهانیان مخابره نمود که مسئله فلسطین، اولین بحث جهان اسلام است و این یعنی خط بطلان کشیدن به اهداف شوم دشمن. یک سال بعد از قرارداد درشب ۱۱مارس ۱۹۷۸ یک کشتی باری کوچک که در ظاهر به شمال آفریقا در حرکت بود، هنگام رسیدن به مقابل آب‌های فلسطین اشغالی در ۵۰ کیلومتری ساحل تل آویو که دو قایق لاستیکی را بر آب‌های دریای مدیترانه رها می‌کنند و مسافرانی با لباس فرم ارتش صهیونیستی را با خود می‌برد. آن‌ها فدائيان فلسطین بودند و مقصدشان رسیدن به ساحل تل‌آویو پایتخت رژیم غاصب بود. آن‌ها می‌خواستند عملیات ضد صهیونیستی بزرگی را راه بیندازند که اشغالگران را به تلافی جویی وادار نمایند. تحلیل رهبران فتح این بود که واکنش رژیم غاصب به چنین عملیاتی اگر منجر به توقف مذاکرات صلح مصر و اسرائيل نشود، لااقل سرعت آن را کاهش می‌دهد. احتمال می‌دادند که بتوانند با این تعداد از گروگان که به همراه دارند راه را به سمت هدف از پیش تعیین شده باز کنند؛ اما واحد ویژه‌ای از ارتش رژیم غاصب و نفربرهای زرهی، بزرگراه را مسدود کردند و با نزدیک شدن اتوبوس، خواهر و گروگان‌ها را به گلوگه بستند. دلال مغربی به همراه هشت نفر از همراهانش شهید و دو تن از یارانش اسیر شدند. با خاموش شدن آتش‌بارها آماری که به دست آمد، هولناک و کم سابقه بود؛ ۳۷کشته و۸۰زخمی. عملیات کمال عدوان، ساعات هولناکی برای رژیم رقم زد که یکی از بدترین حوادث به شمار می‌آید. وقتی بدن مبارک در تبادل به وطن بازگشت، همه فلسطینیان با شنیدن نام او در تبادل گریستند و گویی دوباره روح مقاومت و شجاعت در ملت دمیده شد. خواهرم دلال! اگر اقدامات شجاعانه امثال تو نبود، امروز غزه این همه ایستادگی نمی‌کرد. آدمی به عینه این سخن رهبری را با تمام وجود درک می‌کند: "هر انسان مجاهد و مبارزی شهید می‌شود از خون او انسان‌های با مصمم‌تری پا به عرصه می‌گذارد." اکنون جهانیان از مقاومت و صبر غزه در شگفتند. این مجاهدت‌ها وجدان انسان‌های آزادی‌خواه را بیدار می‌کند و بسیج لندن و راهپیمایی عظیم در این شهر راه می‌اندازد؛ آن هم در سرزمین روباه پیر استعمار، انگلیس. راهت ادامه دارد تا پیروزی نهایی مردم فلسطین و بیرون راندن رژیم غاصب از سرزمین بیت المقدس عزیز. به زودی نمازمان را در آنجا خواهیم خواند. 🍃پایان @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔖فریادِ رسایِ حلقوم‌ها ✍آمنه عسکری منفرد امروز رساترینِ فریادِ تاریخ، متعلق به حنجره‌های این فرشته‌هاست که مظلومیت و حقانیت مستضعفین را در غزه فریاد می‌کنند. اینان که از جنس زمین نیستند، اما برای اتمامِ حجت حق بر زمینیان، از عرش به فرش مأمور شدند تا میزان شوند ایمان به حق یا ایمان به کفرِ انسان‌ را؛ در روزگاری که شیاطین انسان‌نما و دیوسیرت، کمر به بریدن حلقوم‌ها بستند، تا فریاد آزادی و آزادگی حق و انسانیت را در نطفه خفه کنند. اما به رسمِ تاریخ، کوردلانِ خبیث که به گواه آیات الهی، مُهر بر چشم و گوش و زبان دارند «صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لا یعقلون»(بقره/ ۱۷۱ ) نمی‌فهمند فریادی که از حلقوم‌های بریده بلند می‌شود، جاودان خواهد ماند. این کران و کورانِ دیو سیرت، آغوش ملائک مقرب را که برای آرامیدن فرشته‌های آسمانی باز شده نمی‌بینند و نمی‌دانند که اکنون آسمان برای دیدارِ امانت، لحظه‌شماری می‌کند. سلام خدا بر حلقوم‌های معصوم، گرسنه و تشنه‌ای که یزیدیان عالم، با تیرهای سه‌شعبه‌ی ظلم، راهِ تنفس‌شان را نشانه رفتند، تا به خیالِ خامِ خود، فریاد آزادگی‌ِ نسل مقاومت به گوش آزادگان جهان نرسد. غافل از اینکه این ندایِ حق است که از رگ‌های بریده‌ی مظلومانِ غزه، در گوشِ عالم پیچیده و این‌چنین شرق و غرب عالم را بیدار و چشم‌به‌راهِ موعود کرده است. @AFKAREHOWZAVI