آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام المتكلّمون ثلاثة : فرابح، و سالم، و شاجب: فأمّا الرابح فالذاكر للّه و أمّا السالم فالساكت، و أما الشاجب فالّذي يخوض في الباطل» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
#سخن در محل خود سبب ترقی و #کمال است و اگر در غیر محل باشد سبب انحطاط/تکلم اعضای بدن انسان با #زبان در هر روز: «عن علي بن الحسين علیهماالسلام قال: إن لسان ابن آدم يشرف كل يوم على جوارحه فيقول: كيف أصبحتم؟ فيقولون: بخير إن تركتنا، ويقولون: الله الله فينا و يناشدونه و يقولون: إنما نثاب بك و نعاقب بك» #بحارالأنوار ج۷۱ص۲۷۸/تجربه علاوه بر علم میگوید اگر سخن در موضع خود باشد سبب خیر و اگر در غیر موضع خود باشد سبب شر میشود.
معنای لغوی و اصطلاحی #متکلم / متکلم در اصطلاح به صاحبان عقل متعهد به دین برای اثبات دین میگویند/ متکلمان مثل #شیخ_مفید و #سیدمرتضی و #شیخ_طوسی و #خواجه_نصیرطوسی و #علامه_حلی
متکلم در روایت معهود منظور سخنگو است از جهت سود و زیان و ساکت (بدون سود و زیان)
سخنگوی منتفع و سودمند کسی است که #ذکرالله و #یادخدا دارد/ذکر خدا مصادیق مختلف در سخن و قول و وراء سخن و قول دارد ( #سخن_درونی )/ #ذاکر به معنای یاد کننده است/#تذکار به معنای یادآوری؛ سوغات سابق سفر #کربلا کبریتهایی بود که روی آن مکتوب بود: تذکار کربلا/تبیین #ذکر_فعلی خدا در وقت #جماع در بیان مرحوم #شهیدثانی : «(والجماع مستقبل القبلة ومستدبرها) للنهي عنه (والكلام) من كل منهما (عند التقاء الختانين إلا بذكر الله تعالى)» #الروضة_البهیة_فی_شرح_اللمعة_الدمشیة ( #شرح_لمعه ) ج۵صص۹۴-۹۵/ «أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَ(۵۸)أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ» #الواقعة :۵۹/ تعبیر #فکر به #ذاکره در برخی مواقع/ذکر فعلی خدا در مواطن مختلف مثل ذکر فعلی#کاسب در کاسبی: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: اَلْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ #الکافی ج۵ص۸۸/ذکر نام #اهلبیت علیهمالسلام و ذکر #احکام الهی از مصادیق ذکر خداست.
«فأمّا الرابح فالذاكر للّه و أمّا السالم فالساكت و أما الشاجب فالّذي يخوض في الباطل»
دم فرو بستن در زمان مناسب
زبان بریده به کنجی نشسته صُمٌّ بُکمٌ
به از کسی که نباشد زبانش اندر حُکم
#گلستان_سعدی
#شاجب و زیان کننده در صورت بیجا حرف زدن/ مقام مرحوم #ملااحمدنراقی و حکایتی از ایشان در #مثنوی_طاقدیس پیرامون سخن گفتن بهجا و بیجا/ وقار و مهابت با #سکوت : «المزاح يأكل الهيبة ، وقد أكثر من الهيبة الصامت.» #بحارالأنوار ج۷۸ص۱۱۳
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
#گلستان_سعدی
صلی الله علیک یا اباعبدالله
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
تشنه لبا به آب مهر تو سرشته شد گلم
چون بکنم دل از تو و چون ز تو مهر بگسلم
گرچه بلای دوست را از سر شوق حاملم
بار فراق دوستان بسکه نشسته بر دلم
میروم و نمیرود ناقه بزیر محملم
عزیز مادرم حسین
تا تو بخاطر منی دیده بخواب کی شود؟
راحت و عشق روی تو؟ آتش و آب کی شود؟
غفلت از تو در ره شام خراب کی شود؟
معرفت قدیم را هجر، حجاب کی شود؟
گرچه بشخص غائبی، در نظری مقابلم
دیوان #کمپانی
روضه اسارت #حضرت_زینب علیهاالسلام
سری به نیزه بلند است، در برادر زینب
خدا کند که نباشد، سر برادر زینب
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
داس غم تو می کند حاصل عمر را درو
درد و بلا همی رسد از چپ و راست نو به نو
رفتم و دل بماند در سلسلۀ غمت گرو
ای که مهار میکشی صبر کن و سبک برو
کز طرفی تو میکشی وز طرفی سلاسلم
دیوان #کمپانی
رشته ای بر گردنم افکنده دوست
تار و پودش از محبتهای اوست
گه به کوفه گه به شامم میبرد
میکشد هرجا که خاطرخواه اوست
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
سیدنا المظلوم یا اباعبدالله
۲۷محرم ۱۴۴۴
۱۴۰۱٫۶/۳
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء، لايبالي ما قال و لا ما قيل فيه» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
#سخن گفتن و رعایت #حیاء و نسبت حیا به #ایمان /راه #کمال رعایت حیاء
بی حیایی انسان را به بیحساب حرف زدن میکشاند/ مسئولیت انسان نسبت به سخن گفتن: مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ #ق :۱۸/ عاقبت عدم رعایت شئون در سخن گفتن به بی دینی میکشد که همان گروه #شاجب سابقالذکر است
«إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء، لايبالي ما قال و لا ما قيل فيه»
#فحش و #فاحش و #فاحشه در عربی یعنی کسیکه ابایی از بیپروایی و دریدگی ندارد؛ وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا #الإسراء :۳۲؛ آیه در مقام بیان این است که قرب و نزدیکی به #زنا فاحشه است
#بذی همان سخن به درشتی و ناروایی است
قلیل الحیاء؛ بحث از کم حیا است که بهشت نمیرود؛ گاهی انسان به خود تلقین میکند که من بیحیا نیستم که از مقولهٔ اثبات #نفس و خودفریبی است/ انسانها حالاتشان هرکسی با دیگری فرق دارد/انسان موجود بسیار عجیب و پیچیدهای است/مصادیق متعدد اقناع نفس حتی در جنایتکاران که در خیال خودشان دارند کار نیکو میکنند/ نفس انسان میزانالحراره عجیبی دارد/ موش و گربه بازی نفس!/ جریانی به نقل از #مرحوم_امام به نقل از مرحوم آیتالله شیخ #عبدالکریم_حائری : ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محالِ/نقل جریانی از مرحوم آیتالله شیخ #مرتضی_حائری پیرامون #سلوک پدرشان مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی در دوران جوانی؛ #ذنب_عرفانی
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
#نشاط_اصفهانی
#گناه در لسان اهل #عرفان یعنی جایی وظیفه #صبر کردن بودن صبر نکردیم/وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ #یس :۲۰؛ یاری مردم مناطق پایین #شهر به #انبیاء علیهمالسلام؛ #مؤمن_انطاکیه از اقصی المدینة بوده/ #حقوق_مهمان / تصنعی نبودن حالات #اولیاء «يرون في أنفسهم أنّهم أشرار، وإنهم لأكياس وأبرار» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
«إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء، لايبالي ما قال و لا ما قيل فيه»
حرمت #بهشت بر کم حیای بد زبان
«لايبالي ما قال و لا ما قيل فيه»
جلوه به حیوانیت در کسانیکه چیزی در کف ندارند/ انسان دارا #کتوم و صاحب #وقار است
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
ما بدین در نه پِیِ حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم
رهروِ منزلِ عشقیم و ز سرحدِّ عَدَم
تا به اقلیمِ وجود این همه راه آمدهایم
آبرو میرود ای ابرِ خطاپوش ببار
که به دیوانِ عمل نامه سیاه آمدهایم
#حافظ
یادی از مرحوم آیتالله شیخ #محمدناصری (۴شهریور۱۴۰۱)
به خدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم
آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم
چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چو بلبل گلزارم
مولای من یابن الحسن یوسف فاطمه
رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم
آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم
من مفتقر سودا زدهام
اینست متاعم و ابزارم
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
تا به کی ای نوش جان میزنیم نیشتر
زخم از این بیشتر یا دل از این ریشتر
ز آه من اندیشه کن بیخ جفا تیشه کن
مهر و وفا پیشه کن بیشتر از پیشتر
در نظر اهل دل سادگی آزادگی است
جز متصنع مدان از همه بدکیشتر
ای به نصاب جمال یافته حدّ کمال
نیست مرا آرزو جز نظری بیشتر
خرمن حسن تو را موقع احسان بود
مفلسم و مفتقر از همه درویشتر
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
توسل به #حضرت_عباس علیهالسلام
و بان الانکسار فی وجه الحسین...
بود امیدم تا مرا یاری کنی
سالها بهرم علمداری کنی
ای دریغا شد امیدم نا امید
بی برادر گشتم و پشتم خمید
سیدنا المظلوم یا اباعبدالله
سیدنا الغریب یا اباعبدالله
سیدنا العطشان یا اباعبدالله
۲۸محرم ۱۴۴۴
۱۴۰۱٫۶/۴
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«وكان أبوذرّ رضی الله عنه يقول: يا ميتغي العلم إنَّ هذا اللسان مفتاح خير، و مفتاح شرّ، فاختم على فيك كما تختم على ذهبك و ورقك» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
تبیین حکمت نقل مطلب #اهلبیت علیهمالسلام از کسانیکه پایینتر خودشان هستند؛ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ
زیارت #جامعه_کبیره
حفظ شأن کسانیکه ذیشأن هستند #سیره معصومین علیهمالسلام است/مقام جناب #ابوذر / #مباهات خدای متعال به گروهی از بندگانش از مصادیق #شکر کردن #خالق از #مخلوق است؛ #شاکر و #شکور بودن خدای متعال/ شاکر بودن خدا به سپاسگزاری خدا از خلقش است؛ اقسام شکر:
شکر خلق از خالق
شکر خالق از خلق ( #شاکر )
شکر خلق از خلق
شکر خالق از خالق ( #شکور )
#متکلمین پیش از #شیخ_مفید شکر خالق از خالق را بهعنوان #ابتهاج_نفسی بیان کردهاند/تفخیم معصوم علیهالسلام از جناب ابوذر از مصادیق شکرگزاری است
حکمت دیگر #سند رساندن حضرت به ابوذر برای إفهام به #عامه و اهل #تسنن است که ابوذر را همچون ما از #صحابه بزرگ میدانند
مطلب دیگر این است که ابوذر از خودش نمیگوید بلکه از اهلبیت علیهمالسلام نقل میکند
«وكان أبوذرّ رضی الله عنه يقول: يا مبتغي العلم إنَّ هذا اللسان مفتاح خیر ومفتاح شرّ»
#ابتغاء یعنی در پی بودن؛ یعنی ای کسانیکه دنبال #علم هستید این #زبان هم مفتاح #خیر است هم مفتاح #شر است/جریانی از مرحوم میر محمدصالح #خاتون_آبادی (داماد علامه #مجلسی) مولف کتاب #حدائق_المقربین و نقل جریانی از مرحوم #آقااحمدکرمانشاهی در #مرآت_الاحوال_جهان_نما از ایشان در مورد خوابی از مرحوم مجلسی/جریانی از مرحوم آیتالله سیدمحمدرضا #گلپایگانی که به همراه #مرحوم_امام به عیادت مریضی رفتند/جریانی از #شبلی و برخوردش در بغداد با #بهلول / #بهلول به معنای خاکآلود است که از صفات #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه است؛ خطبه شامیه #حضرت_سجاد علیهالسلام: سمح سخي بهي بهلول زكي أبطحي رضي مقدام همام صابر صوام مهذب قوام قاطع الأصلاب ومفرق الأحزاب أربطهم عنانا وأثبتهم جنانا وأمضاهم عزيمة وأشدهم شكيمة أسد باسل يطحنهم في الحروب إذا ازدلفت الأسنة وقربت الأعنة طحن الرحى ويذروهم فيها ذرو الريح الهشيم ليث الحجاز وكبش العراق مكي مدني خيفي عقبي بدري أحدي شجري مهاجري من العرب سيدها ومن الوغى ليثها وارث المشعرين وأبو السبطين الحسن والحسين ذاك جدي علي بن أبي طالب #بحارالأنوار ج۴۵ص۱۳۹/من بلغ الأربعين و لم يأخُذِ العصا فَقَد عَصى/ #خدمت به خود و خدمت به دین!
«يا ميتغي العلم إنَّ هذا اللسان مفتاح خير، و مفتاح شرّ، فاختم على فيك كما تختم على ذهبك و ورقك»
لزوم حفظ زبان مثل حفظ مال و ثروت؛ درس گرفتن طالبان #تقوا از پول پرستان/آثار شوم #گناه مثل #غیبت : مَنِ اغتَابَ مُسلِماً أو مُسلِمَةً لم يَقبلِ اللّهِ صَلاتَهُ وَ لا صيامَهُ أربَعينَ صَباحاً إلّا أن يَغفِرَ لَهُ صَاحِبُه #بحارالأنوار ج۷۵ص۲۵۸/لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان؛ هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعلِ آن پرهیز کردم. #گلستان_سعدی /کنترل #خشم توسط جناب #اباذر غفاری/کنترل خشم نیاز به #عقل دارد/ #ایمان به #قیامت باعث حفظ زبان و رعایت تقواست
توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها
السلام علیک یا ایتها الصدیقة الْجَلیلَةِ الْجَمیلَةِ ذاتِ الاَْحْزانِ الطَّویلَةِ فِی الْمُدَّةِ الْقَلیلَةِ، الْمَخْفِیَّةِ قَبْرها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرها، فاطِمَةَ الزَّهْراءِ بنت رسول الله
اميد دل برفت و این دل خونین عزا گرفت
بيمار بستري من آخر شفا گرفت
کس جز اجل به ديدن بيمار ما نرفت
گل در بهار زیر گل و خاک جا گرفت
با آنکه رفت و رفتنش از پا مرا فکند
شادم که باز حاجت خود از خدا گرفت
اللهم عجل وفاتی سریعا
آن شب که گشت دست رسول خدا پديد
نگرفت جسم فاطمه جان مرا گرفت
آتش ببارد از در و دیوار خانهام
خیرالنسا جا بر خیرالوری گرفت
زهرا جان زهرا جان
زهرا جان زهرا جان
زهرا ببین این حال خرابم
جان حسینت بده جوابم بده جوابم
ای همسر حیدر سوره کوثر فاطمه جانم
۲۹محرم ۱۴۴۴
۱۴۰۱٫۶/۵
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة، و البذاء من الجفاء و الجفاء في النار» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
«الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة»؛ نتیجه: بعض الجنة من الحیاء؛ یعنی جزئی از #ایمان حیاء است، و نتیجه ایمان جنت است؛ یعنی جزئی از ایمان حیاء است.
#حیاء عبارت از بازداشتن #نفس است در آنجایی که رعایت حضور غیر میشود که این غیر یا به اعتبار لحاظ میشود یا حقیقتا. بعضی از اعمال در تنهایی زشت نیست ولی در حضور دیگران زشت است مثل آب دهان انداختن بر زمین که برای رعایت احترام دیگری در حضور او انجام نمیشود.
بیان برخی مصادیق اینکه حیاء جزئی از ایمان است؛ توجه داشتن به مرزها و رعایت حرمات در #قرآن کریم که در بردارنده باز داشتن نفس است که خچدش#کمال بزرگی است/نفس در سرشت خودش فقط #من است مثل خوشی من، راحتی من، منفعت من، که همه کمال این است که انسان از این "من" خارج شود که با رعایت حضور "دیگری" که چه حقیقی باشد مثل خدای متعال یا مجازی و اعتباری است، که به وسیله این مسأله کار سیر کمال برای انسان محیا میشود/رعایت شأن دیگری یک قدم از خود و من بیرون آمدن است/#تمرین رعایت شأن دیگری باعث پیدایش #ملکه نفسانی اخلاقی در انسان میشود که یا کاملا جلوی کار زشتی مثل دزدی در او را میگیرد یا اگر دست به دزدی خواست بزند با ترس و لرز و سؤال اینکه آیا میتوانم روزی این کار را جبران کنم، این کار را میکند، که این هم در حد خودش کمال است که راهی را برای بازگشت خود باز میگذارد که اینها یکی از شئون #مروت است/حیا یا مستقیماً انسان را به #بهشت میبرد یا مقدمه ورود برای به بهشت میشود/انسان #خودخواه هیچ حد و مرزی برای دیگران نمیشناسد
ِ وَ اِعْلَمْ أَنَّكَ لاَ تَكْسِبُ مِنَ اَلْمَالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِكَ إِلاَّ كُنْتَ فِيهِ خَازِناً لِغَيْرِكَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ فِي حَلاَلِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ وَ فِي اَلشُّبُهَاتِ عِتَابٌ فَأَنْزِلِ اَلدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ اَلْمَيْتَةِ #بحارالأنوار ج۴۴ص۱۳۸
#دنیا مثل مردار است
«و البذاء من الجفاء و الجفاء في النار»
#جفاء یعنی #ستمکاری به دیگری چه #حرام باشد چه بی اخلاقی باشد که #بذاء دارد یعنی کسیکه حیاء ندارد، این به دیگران تعدی و تجاوز میکند که این همان جفاست که در آتش است که منشأ آن #منیت است/ نکته مهمی پیرامون وضعیت فعلی قشر نسل فعلی اجتماع؛ روش #تربیت غلط و ضعیف؛ تربیت نسل قدیم به کفاف در خوراک
داشت عباس قلی خان پسری
پسر بی ادب و بی هنری
اسم او بود علی مردان خان
کُلفَت خانه ز دستش به اَمان
هرچه میدادَند می گفت کم است
مادرش مات که این چه شکمست !
نه پدر راضی از او نه مادر
نه معلم نه لَلِه نه نوکر
#ایرج_میرزا
نکاتی پیرامون #تربیت_فرزند برای جلوگیری از بیحیایی و رعایت مرز دیگران/لزوم تربیت و آموزش کودکان برای رعایت حرمت مجالس دینی و حضور دیگران/از امور مسلم #روانشناسی است که کودک نباید رها و ول تربیت شود؛ معنای روایات سید و امیر بودن #کودک تا هفت سالگی ول و رها بودن کودک نیست؛ و قال النبي صلىاللهعليهوآله: الولد سيد سبع سنين عبد سبع سنين و وزير سبع سنين فان رضيت خلائقه لاحدى و عشرين، و إلا فضرب على جنبه فقد أعذرت إلى الله تعالى #بحارالأنوار ج۱۰۴ص۹۵/ انسان از هفت سال به بعد کپی تربیت تا هفت سالگیاش است/خاطرهای از برخورد مرحوم پدر بزرگوار استاد اخوان با ایشان در سن چهار سالگی/باید به زبان و بیان خود طفل و کودک با او تعامل کرد/امیر در روایت یعنی آنی که هست، تو او را بساز، تو نمیتوانی شخصیت دیگری به بچه بدهی. #شخصیت غیر از تربیت است. یکی شخصیتش مستعد نقاشی و هنر است که نمیتوانی او را به ریاضی بکشانید و باید در هنر او را پرورید/حیا از امور تربیتی است که از خارج وارد ساحت شخص میشود. شخصیت را نمیشود عوض کرد ولی میتوان شخص را تربیت کرد.
رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست
وه که ز من برگرفت، رفت به قربان دوست
نی متصوّر مراست خوبتر از صورتش
ماه برآرد اگر سر ز گریبان دوست
بر سر سودای دوست گر برود سر ز دست
پای نخواهم کشید از سر میدان دوست
من نه به خود گشتهام فتنهٔ آن روی و موی
فتنهٔ جان و دل است نرگس فتّان دوست
گر به علاج دلم آمدهای ای طبیب
درد دلم را بجوی، چاره ز درمان دوست
#شاطرعباس_صبوحی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
۱۴۰۱٫۷/۲۴
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام المتكلّمون ثلاثة : فرابح، و سالم، و شاجب: فأمّا الرابح فالذاكر للّه و أمّا السالم فالساكت، و أما الشاجب فالّذي يخوض في الباطل» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
برداشت انسان از امور مختلف و واکنشهای انسان نسبت به آنها به صورت کنش و واکنش؛ واکنش_شرطی در انسان/تلقیها در انسان همواره هست مگر در مقام #غفلت و حاصل این تلقیها #بینش و نگرش در انسان است/بروز تلقی نسبت به دیگران گاهی به واکنش است مثل واکنش به اشاره یا واکنش به حرکت اعضا و جوارح یا واکنش به سخن/ #سخن گفتن انسان معمولاً در مواجهه با دیگران به صورت کنش و واکنش است که گاهی برای #دفع_ضرر است یا برای #جلب_منفعت است/سخن گفتن انسان احکامی دارد که کجا سخن بگوید و چه بگوید و چه نگوید و کجا حرف نزند و امثالهم
زبان بریده به کنجی نشسته صُمٌّ بُکمٌ
به از کسی که نباشد زبانش اندر حُکم
#گلستان_سعدی
مزیت سخن نگفتن برای کسیکه مقید به حکم الهی نیست/ اقسام #متکلم در لغت و اصطلاح/اطلاق #ساکت بر متکلم در روایت از باب نسبت انسان در مواجهه با سخن گفتن است که یکی از اقسام سهگانهاش میشود ساکت
«المتكلّمون ثلاثة: فرابح»
#رابح اسم فاعل #ربح است که معنای سودجو است/اصل کلمه #سودجو به غلط برای انسان حقهباز استفاده میشود و در #قرآن کریم خدای متعال انسان را به #سود دعوت میکند؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ (۱۰) تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ #الصف :۱۱/معنای لغوی سودجو به کسی اطلاق میشود که دنبال رسیدن به منفعت خودش است که یک قسم از آن منفعت از طریق سخن گفتن است
«و سالم و شاجب»
#سالم مقصود سکوت کنندهای است که سالم میماند و #شاجب سخنگویی است که دچار خسران است
«فأمّا الرابح فالذاكر للّه و أمّا السالم فالساكت، و أما الشاجب فالّذي يخوض في الباطل»
رابح و سودکننده کسی است که سخنش را در #ذکر و یاد خدا به کار میبرد/ #یاد_خدا گاهی به ترکیب الفاظی از #اسماءوصفات الهی است که به انسان یادآور میشود و یا اینکه یاد خدا امور و سخنانی است که منجر به یاد خدا میشود؛ یعنی آدمی وقتی انسان حرف میزند توجهاش به خداست یعنی کلامی میگوید که مورد رضای خداست که این کلام یا کلام مورد تأیید #عقل آیت یا مورد تأیید #شرع است یا کلام متعارفی است که مورد امضای شارع است/ #ذکر_فعلی خدا در مواطن مختلف مثل ذکر فعلی#کاسب در کاسبی: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: اَلْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ #الکافی ج۵ص۸۸/ #ذکر_خدا یا #ذکر_قولی است (که شامل #اذکار و کلامی که مرضی نظر خدا باشد میباشد) و یا #ذکر_فعلی است/بیان مصادیق ذکر خدا در رفتار/ از افضل ذکر خدا در روایات کلامی است که دفع #فتنه کند یا کلامی که مطلبی را در راه حق ثابت کند یا مطلبی که کسی را به راه حق بکشاند با از باطل باز بدارد
«يا هشام المتكلّمون ثلاثة: فرابح، و سالم، و شاجب: فأمّا الرابح فالذاكر للّه»
مزایای سخن درست و به موقع؛
کنونت که امکان گفتار هست
بگو ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسید
به حکم ضرورت زبان در کَشی
#گلستان_سعدی
#سکوت عالی است اما در جاییکه انسان نباید سخن بگوید اما در جاییکه سخن باید بگو باید سخن به خوبی بگوید
«و أمّا السالم فالساكت»
سالم همان ساکت است/ نزدیکی لغت_عربی با #لغت_فارسی ؛ دور کردن مردم از #معارف دینی با معادلسازی لغات عربی به فارسی/ #سلامت در کلام امام علیهالسلام دو فرض دارد: #سلامت_دنیوی و #سلامت_اخروی /الكلامُ في وَثاقِكَ ما لم تَتَكلَّمْ بهِ، فإذا تَكَلَّمتَ بهِ صِرتَ في وَثاقِهِ، فَاخزُنْ لِسانَكَ كما تَخزُنُ ذَهَبَكَ و وَرِقَكَ، فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَت نِعمَةً و جَلَبَت نِقمَةً #نهج_البلاغه ح۳۸۱
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب «يا هشام
«و أما الشاجب فالّذي يخوض في الباطل»
#شاجب کسی است که وقتی به سخن گفتن میرسد خوض در باطل میکند و در باطل فرو میرود؛ خوض یعنی فرو رفتن؛
مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ (۴۲) قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (۴۳) وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ (۴۴) وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ (۴۵) وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ (۴۶) وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ #المدثر :۴۷/ سخن بیهوده یا خود #لغو است یا اینکه مطلب صحیح و درست را نادرست میکند یا اینکه مطلب نادرستی را میخواهد درست نشان دهد که اینها شاخههایی دارد مثل #نمیمه و #غیبت و #تهمت و #چاپلوسی ؛ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (۱۶) إِذْيَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ (۱۷) مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ #ق :۱۸؛ بررسی کلام انسان از دو حیثیت: چه نتیجهای داشت؟ از چه جهت صادر شد؟؛ وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ #آل_عمران :۱۰۳؛ تعالیم #پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم به کسانیکه در لبهٔ پرتگاه جهنم بودند تا جاییکه ریگ در دهان میگذاشتند تا مبادا حرف بیجا بزنند؛ «و بعضی از اصحاب حضرت رسول صلی الله علیه و آله سنگریزه به دهان خودمی گذاردند، تا بی اختیار سخن نگویند.» #معراج_السعادة ص۸۹۰/مصادیق و موارد دیگری از سخن گفتن و تکلم به #تکلم_ایمائی و #غمز و #اشاره و #تصدیق دیگران به سر و دست و چشم تکان دادن؛ وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ #الهمزة :۱/انسان عاقل سخن نمیگوید مگر برای جلب منفعتی یا دفع مضرت/ #سکوت باید به گونهای باشد که نسبت به مطلبی واکنشی نمیرساند نه اینکه سکوتش از صد بار حرف زدن بدتر باشد
فرو رفتن و خوش در بدی و پستی؛ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ (۴۲) قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (۴۳) وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ (۴۴) وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ (۴۵) وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ (۴۶) حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ #المدثر :۴۷
صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله
روضه مواجهه #حضرت_زینب با پیکر مطهر #سیدالشهداء علیهماالسلام
تسلیم و رضا نگر که آن دُخت بتول
در مقتل کشتگان چو فرمود نزول
شکرانه سرود، که ای خداوند جلیل
قربانی ما به پیشگاه تو قبول
آن مهر سپهر حلم و گردون وقار
میريخت ز ديده اشك چون ابر بهار
چون حركت آسمان روان شد به زمين
بى صبر و قرار ليك با صبر و قرار
ناگه نظرش فتاد آن طلعت پاک
بر پیکر انوری که افتاده به خاک
در بحر عجب فتاد و گفتا عجب است
گنجایش آسمان در این تیر مغاک
تا نیک یقین کند که این کشته کیست
با دیدهٔ معرفت در آن تن نگریست
عریان بدنی بدید کز تیغ و سنان
اعداد و جراحتش هزار است و دویست
#فؤادکرمانی
جان اخا ملبوس پیکرت کو
خاکم به سر عمامه سرت کو
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
۱۴۰۱٫۸/۱
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
#سخن گفتن در #اسلام به انحاء مختلف (حتی در لحن سخنگو) مورد اعتناست؛ وصایای جناب #لقمان به پسرش؛ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ #لقمان علیهالسلام:۱۹/ #انسان مجموعهای است از مطالبی که آنها را یا به #تجربه یا به #تعقل یا هردو تعقل و تجربه باهم، به دست آورده است که اینها برای او یک #جهان_بینی ساخته است/ هر انسان #عاقل دارای جهانبینی است/نگرش و #بینش در انسان عاقل در تعامل با دیگران/تعامل در سخن و رفتار تابع یک جهانبینی است مگر اموری که تعبیر به اعمال #غیرارادی میشود/ماییم و باورهایمان و بیشتر از همه باور انسان در سخن گفتن بروز میکند
اقسام سخن گفتن مثل #زبان_اندام و #زبان_حرکات و #زبان_رفتار /انسان با رفتار و نگاه و امثالهم دارد با دیگران به نوعی سخن میگوید؛ وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ #الهمزة :۱
کسی کو مردمان را خار دارد/ هر رفتاری تابع یک نگرشی است و کسیکه مثلاً میگوید دست خودم نیست که عصبانی میشوم، اگر با واکنش تند مواجه بشود دیگر عصبانیت به خرج نمیدهد/زبان در دهان از همهٔ زبانها گویاتر است و حرف و مزاح و نحوه خنده و رفتارهای انسان همگی حکایت از نگرش انسان میکنند که میتوان از اینها #شخصیت او را شناخت/بسیاری از #احکام شرعی که بهعنوان دستورات #اخلاقی شناخته میشود (مثل نهی از #نمامی و #دورویی و #غیبت و #تهمت ) اگر کسی مرتکب بشود حکایت از شخصیت او میکند/آدمی که پشت سر دیگران حرف میزند ولی تعدی در حقوق دیگر دیگران نمیکند باید دید چه چیز مانع این تعدی اوست که همهٔ این مسائل در مباحث #روانشناختی قابل بررسی است
«إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.»
از بدترین انسانها شخص مذکور در روایت است، که این دارد حکایت از شخصیت او میکند نه اینکه موضوع خود این عیبها باشد/لزوم شناخت حد و مرز خود/شخصی که در هر زمینهای وارد میشود و دخالت میکند و سخن میگوید فقط یک چیز بلد است که آن «من» است! («من» باید همهجا باشم!)/اهمیت #جایگاه قائل شدن برای دیگران/اموری مثل احترام به #سالمند فقط #آداب و #سنن نیست بلکه یک جهانبینی است؛ تأخیر هلاکت یک قوم توسط خدای متعال به واسطهٔ یک ریش سفید که داخل این قوم بود/نقلی از یکی از اساتید دانشگاه از دوران تحصیل در #غرب / #ادب موجود در #جامعه و #خانواده مسلمان ایرانی/جایگاه #عالم و #دانشمند
«إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.»
( #فاحش ) پردهدر، ( #بذیء ) پست، کم #حیاء هیچگونه ملاحظهٔ دیگران را ندارد و همهچیز دائر مدار شخص خود اوست/جریان از شخصی که در حین آموزش دادن نظامی #شهید شد.
صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
زنده جاويد كيست؟ كشته شمشير دوست
كآب حيات قلوب، در دمِ شمشير اوست
گر بشِكافى هنوز، خاك شهيدان عشق
آيد از آن كشتگان، زمزمه دوست دوست
بنده یزدان شناس موت و حیاتش یکی است
زآنکه به نور خداش پرورش طبع و خوست
گوش دل مؤمن است سامع صوت خدا
گرچه ز آواز خلق ملک پر از های و هوست
عاشق ديدار دوست، اوست كه همچون حسين
زردىِ رُخسار او، سرخ ز خون گلوست
دوست به شمشير اگر، پاره كند پيكرش منّت شمشير دوست، بر بدنش مو به موست
گر به اسيرى بَرند عترت او دشمنان
هر چه ز دشمن بر او، دوست پسندد، نكوست
#فؤادکرمانی
عمتی عمتی هذا نعش من؟!...
۱۴۰۱٫۸/۸
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«وكان أبوذرّ رضی الله عنه يقول: يا مبتغي العلم إنَّ هذا اللسان مفتاح خير، و مفتاح شرّ، فاختم على فيك كما تختم على ذهبك وورقك.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
حکمت یاد #اعلی و #اشرف از #ادنی و #اخس در یاد جناب #ابوذر توسط حضرت #امام_کاظم علیهالسلام؛ شایستگی یاد از #سخن شایسته ولو انسان با شأن پایینتر گفته باشد/حکمت دیگر این است که این سخن کلام صحیحی است/لطیفهٔ مهم این مطلب این است که #پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم ابوذر #راستگو است و کلام او متخذ از مکتب رسول الله صلیالله علیه وآله وسلم است؛ ما أظلت الخضراء، ولا أقلت الغبراء ذا لهجة أصدق من أبي ذر #بحارالأنوار ج۲۲ص۴۰۵/لبیک به #داعی حق توسط جناب ابوذر در زمان #عثمان
خطاب جناب ابوذر به عبارت «یا مبتغی العلم» (: ای کسانیکه در طلب #علم میروید) نشان از این میدهد که در #صدر_اسلام افرادی بودهاند که #طلبه و #طلاب علم بودهاند که باید طبق قاعده ثبوت شیء لشیء فرع لثبوت مثبت له، افرادی باشند که مخاطب به خطاب ابوذر باشند/مطلب دیگر اینکه #تکرار یک مطلب خوب خودش نیکو و مطلوب است (و کان ابوذر یقول)
عیب تکرار قوافی نبود شعر مرا
زانکه همچون شکر مصر و چه مشک ختن است
#میرزاحبیب_خراسانی
«وكان أبوذرّ رضی الله عنه يقول»
«رضی الله عنه» یا از باب مقام #دعا است و مطلوب است وقتی انسان یک #مؤمن را یاد میکند برای او طلب یک امری از امور را بکند که اگر زنده است مثلاً سلمه الله، وفقه الله، اید الله و اگر مرده است بگوید رحمهالله یا رضیاللهعنه، و یا از باب مقام حکایت از #واقع است یعنی اینکه جناب ابوذر مورد رضای خدای متعال بوده است یعنی حضرت علیهالسلام خبر از واقع و نفسالامری میدهد
«يا مبتغي العلم»
(ای در پی روندگان دانش، ای خواستاران برای #علم و #عمل) که خطاب به دانشجویان و دانشآموزان زمان خودش است
«إنَّ هذا اللسان مفتاح خير، و مفتاح شرّ، فاختم على فيك كما تختم على ذهبك و ورقك.»
این #زبان کلید خوبیها و همین زبان کلید بدیها است/ #مفتاح یعنی آلت باز کننده که این استعمال شده در کلید که عرب آن را میگوید #اقلید که جمعش #مقالید است که از لغات #فارسی است که در #عربی رفته است؛ صیانت زبان عربی به اینکه چیزی را اگر از زبان دیگر میگیرد به آن در زبان عربی حال و هوای عربی میدهد برای همین مثلاً کلید شده اقلید نه قلید و اقلید هم جمعش میشود مقالید؛ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ #الشوری :۱۲؛ از آن جهت که این شیء کلید است در عربی شده اقلید و مقالید و از آن جهت که با این چیز یک کاری را انجام میدهند یک اسم آلتی دارد که به آن میگویند: مفتاح یعنی بازکننده/زبان هم قابلیت کلید خوبی و هم قابلیت کلید بد بودن را دارد که درب آن همین لب انسان است
«فاختم على فيك»
این درب را مهر کن؛ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ #یوسف علیهالسلام:۲۳؛ درب را کلون انداخت؛ در عرب هم لغت قفل داریم و هم لغت کلون که کلون را میگویند: غلق؛ در اینجا لغت دیگری آمده: «اختم» به معنای (مهر کن)/مهر کردن در جایی است که برای اینکه ملتفت باشد شخص که کسی به قفل تعدی و دست نزده باشد آن را مهر میکنند (لاک و مهر کردن) که در عرب این لاک و مهر کردن با گِل رس بوده است که به این #ختم کردن میگویند؛ پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم #خاتم_الانبیاء است که هم خاتِم است که دفتر #رسالت به رسول الله صلیالله علیه وآله وسلم مهر شد و بعد از او رسولی نخواهد آمد و هم خاتَم است/ «فاختم علی فیک» مهر کن دهانت را
«كما تختم على ذهبك و ورقك.»
همانگونه که مهر میکنی طلا و نقرهات را؛ بعد از هربار شکستن مهر دهان از روی #ضرورت ، سپس دوباره مهر بر دهان بگذار مجدداً در حد ضرورت سخن بگو
صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اولاد الحسین
مقصد من، خواجه، مولای من است
توشه من نیز تقوای من است
در مناجاتم چو موسی با اله
خلوت دل طور سینای من است
می روان مردهام را زنده کرد
آری آری می مسیحای من است
نشاۀ ناسوتم اندر خور نبود
عالم لاهوت ماوای من است
#وحدت_کرمانشاهی
یا حسین یا حسین یا حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
روضه #حضرت_معصومه و #حضرت_زینب سلام الله علیهما
خواهرش بر سینه و بر سرزنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
سیل اشکش بست بر شه، راه را
دود آهش کرد حیران، شاه را
در قفای شاه رفتی هر زمان
بانگ مهلا مهلنش بر آسمان
#عمان_سامانی
یا حسین یا حسین یا حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
أ أنت اخی، أ أنت ابن امی
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست
خاک عالم به سرم کز اثر تیر و سنان
جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست
اصل شعر از #صامت_بروجردی
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب «وكان أب
صلی الله علیک یا اباعبدالله و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱۴۰۱٫۸/۱۵
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه، إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۰
ابتلاء و بیچارگی انسان به اندازهای است که خود را آماده برای #زندگی مناسب نکرده است مثل #معاشرت با دیگران که میتواند #منفعت و یا #ضرر به دنبال داشته باشد که همگی معلق به مقدماتی است/یکی از عوارض مبتلابه انسان ابتلای به #بدبینی #سوءظن به دیگران است که بر اثر عدم #توکل به خدای متعال رخ میدهد/بدبینی و سوءظن را باید برطرف کرد ولی اگر بهجای رفع آن انسان مشکلات خود را به گردن دیگران بیندازد همگی این موارد محصول #تکبر است که تکبر هم برخواسته از بی عرضگی انسان است/مضرات تکبر/ضرورت یادگیری و #علم آموزی برای نیل به #سعادت /کسیکه تکبر را کنار نگذاشت برای رفع ناکامی خود گاهی به #نمامی (دورو در فارسی و #منافق به معنای اینکه شخص #نمام پشت سر دیگران حرف میزند و بدگویی میکند)/ #رذیله نمامی و دورویی مثل بذر خبیثی است (=تکبر و #منیت ) که در ارض وجودی انسان روییده که شجره و میوهاش (=نمامی) هم خبیث است/تکبر ریشه همه بدی هاست!/ #تکبر به معنای خود را بزرگ و والا دانستن در جاییکه بزرگ و والا نیست
#سعدی مطالب حکمی و #نصایح را به صورت نظم و نثر در #بوستان و #گلستان به خوبی آورده است
وقتی افتاد فتنهای در شام
هر کس از گوشهای فرا رفتند
روستازادگان دانشمند
به وزیری پادشا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند
#گلستان #سعدی
تکبر شخص را از مقام پذیرش و #تربیت باز میدارد/انسان اگر تن به تربیت بدهد باارزش میشود
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه، إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله»
«بئس العبد» (بد بندهای است) و البته این را هم میگوید که این بد #بندگی کرده که به اینجا رسیده است یعنی آنجاییکه باید میپذیرفت نپذیرفت و آنجاییکه نباید میپذیرفت پذیرفت و حالا که بدبخت شده دیگران را مقصر میداند
«یکون ذاوجهین» انسان دورو زیاد پیدا میشود که علل ناکامی خود را در دیگران جستجو میکند/هر انسان موفقی زحمت کشیده که به جایی رسیده/ #مدارا کردن #انوشیروان ( #نوشیروان ، #نوشین_روان ) با جناب #بزرگمهر ( #بوذرجمهر ) که معلم و #مؤدب او بوده است و حکایت توصیه همیشگی بزرگمهر به انوشیروان «قربان، سحرخیز باش تا کامروا شوی» #ضرب_المثل
انسان به بیعاری به جایی نمیرسد و هرچه به دست آورد به تلاش و #زحمت کشیدن است؛ يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ #الانشقاق :۶/انسان تا زنده است #بازنشستگی ندارد/خود #استراحت یک نوع فعالیت برای آمادگی برای موفقیتهای بعدی است و تنپروری نیست/انسان شأنش این است که تا زنده است باید منشأ اثر باشد؛ جریان چهار سال زندانی بودن مرحوم آیتالله #سیدمحمدتقی_خوانساری در زندان #انگیس ها/
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه»
#مدح در هنگام غیبت شخص و #غیبت و خوردن او در هنگام نبودنش؛ وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ #الحجرات :۱۲/علت #غیبت کردن عجز غیبت کننده است؛ الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ #نهج_البلاغه
«إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله»
#حسد در هنگام مشاهده نعمت دیگری و اگر #ابتلاء در دیگران دید او را خوار کند؛ وظیفه انسان در قبال موفقیت دیگران #شاد بودن است و اگر مشکل دیگران را دید باید از آنان #دستگیری کند/ این شخص مورد نظر در روایت هم بد بندهای است و هم باید از او حذر کرد چون به تو صدمه میزند و اگر مجبور به معاشرتی باید بهگونهای معاشرت کنی تا گرفتار نشوی
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
بر جان، شرار عشقت، خوش میکشد زبانه
باور نداشت بختم، این دولت از زمانه
دیشب دل پریشم، تا صبح، شکوه میکرد
گاهی ز دست زلف، گاهی ز دست شانه
خواهم که چون سکندر، گرد جهان بگردم
شهد لبت بنوشم، آب بقاء بهانه
فرهاد، بهر شیرین، گر کَند جوئی از شیر
من کردهام ز دیده، سیلاب خون روانه
وقت صبوحی آمد ای ساقی سحر خیز
برخیز تا بنوشیم، از این می شبانه
#شاطرعباس_صبوحی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
السلام علی الشیب الخضیب
السلام علی الخد التریب
روضه حضرت #سیدالشهداء علیهالسلام
وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِكَ وَ مُولِغٌ سَیْفَهُ عَلَی نَحْرِكَ قَابِضٌ عَلَی شَیْبَتِكَ بِیَدِهِ ذَابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ #بحارالأنوار ج۹۸ص۳۲۲
حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان
۱۴۰۱٫۸/۲۲
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«و إن أسرع الخير ثواباً البرّ، و أسرع الشرّ عقوبةً البغي و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه، و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم، ومن حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۰
بررسی #سریع ترین #خیر از حیث #ثواب #بر و #نیکوکاری است و سریعترین #شر از حیث #عقوبت #بغی و #فساد و #سرکشی است/مشاهده اثر سریع خوبی و بدی/ بر اعمال نیک آشکار است که مشکل دیگران را رفع کند که سریعترین نتیجه به خوبی برای انسان دارد.
«و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه»
بدتری بندگان خدا کسی است که بهخاطر بدیاش دیگران از او کناره میگیرند/ #فحش اینجا به معنای کلام درشت و آزاردهنده است.
«و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم»
هر بلائی که به آدمی وارد میشود نتیجه #زبان انسان است.
«و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه»
#اسلام درست در آدمی این نتیجه را برای او حاصل میآید که حرف بیجا نزند/جریانی از مرحوم آقای شیخ #محمود_وحدت در مورد حرف بیجا زدن و جریانی از مرحوم آیتالله #میرزافتاح_شهیدی از علمای #تبریز /وصف حال مجلسداری مرحوم حاج #مقصودعلی جد علامه #مجلسی /حرف بیجا زدن سبب حصول #جهنم برای شخص میشود.
«و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه»
#اسلام خوب در شخص اگر باشد بیهوده گویی را کنار میگذارد/وصف حال برخی از اهل #بازار قدیم همچون مرحوم آمیرزا اسماعیل #دولابی
صلی الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین و صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء
روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها
آتش زین ز هر طرف چرا زبانه میکشد
ناله ز دل خدای من بانوی خانه میکشد
میان دود و آتش است بانوی دلشکستهام
به امر حق بود که من به خانهام نشستهام
فاطمه آرام دلم گریه کنم برای تو
به حق حق به گوش دل میشنوم صدای تو
تو بین دیوار و دری، پیش دو چشمان ترم میان خون شناوری فاطمه جان با پسرم
حسین و زینبین من تو را نظاره میکنند
مرا صدا که میزنند، تو را نشانه میکنند
میان کوچه فاطمه شنیدهام عدوی تو
به پیش چشم زینبم سیلی زده به روی تو
فاطمه آرام دلم حبیبهٔ لمیزلی
لب بگشا بهر خدا سخن بگو تو با علی
زهرا جان زهرا جان
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من
در بین آن دیوار و در
دادی تو شش ماهه پسر
آتش زدی بر جان من
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من
گاهی حسینت نیمه شب
از من کند مادر طلب
بگرفته او دامان من
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من
مسمار در خانه مگر تشنه خون بود
کز سینهٔ زهرای جوان رفع عطش کرد
بین در و دیوار مگویم که چهها شد
آنقدر بگویم به خدا فاطمه غش کرد
زهرا جان زهرا جان
زهرا جان زهرا جان
۱۴۰۱٫۸/۲۹
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه، إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۰
یکی از بدترین بدیها #تدبیر_سوء است؛ مثال به ساخت #برج_پیزا در #ایتالیا که از اول با محاسبه اشتباه ساخته شده؛ مثالهایی در مورد مشکلات عدم تدبیر یا تدابیر سوء در طول #زندگی ؛ برخی از تدابیر سوء مثل #دورویی از #گناهان_کبیره است/تشریح اینکه چرا شخص دورو و #دوزبان میشود/نتیجه دورویی و دوزبانی #تذبذب و بیچارگی است؛ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ #الحشر :۱۹/یکی از بدترین بیماریهای #روانی #بی_هویتی است؛ تبیین بیهویتی به اینکه انسان خودش نمیداند که چی است که نتیجهاش گاهی میشود انسان #دوشخصیتی یا انسان سه شخصیتی و #چندشخصیتی ؛ انسان دو شخصیتی نمیتواند #تدبیر زندگی خود را بکند؛ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ #النساء :۱۵۰/وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ #الحشر :۱۹؛ بیماری بیهویتی
هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
#حافظ
کسیکه #خدا ندارد او دستاویز ندارد/از علل سختیهای شخص #یتیم این است که خود را جوابگوی به کسی نمیبیند؛ کسیکه عروه و دستاویز نداشته باشد در جامعه با بیهویتی پیش میرود.
از مواردی که از بیهویتی نشأت میگیرد دو رو شدن انسان است؛ انسان شریف و با #شخصیت و #متمدن نه #غیبت کسی را میکند و نه به کسی #تهمت میزند چون تکلیفش با خودش مشخص است ولی انسان #ترسو و دو رو در برابر هرکسی یک رفتاری دارد که در حقیقت دارد ریشه خودش را میزند برای همین حضرت علیهالسلام میفرماید: «بئس العبد» این بد آدمی است.
«بئس العبد عبد يكون ذا وجهين و ذا لسانين يطري أخاه إذا شاهده، و يأكله إذا غاب عنه»
دو رو و دو چهره در برابر #برادر_دینی خود تعریف زیاد از او میکند و در پشت سر او مشغول خوردن اوست، «یأکله إذا غاب عنه» یعنی #غیبت او را میکند؛ وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ #الحجرات :۱۲.
«إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله»
برخی بدیها در انسان ریشهٔ بدیهای دیگر میشود؛ در مسائل #عرفانی و #روانشناسی در انسانها اشتراک دیده میشود؛ علمای #اخلاق (به معنای خاص) ریشهیابی نمیکنند و سراغ ظاهر میروند که مثلاً غیبت نکن، تهمت نزن و امثالهم اما ریشه اینکه چرا انسان غیبت میکند در این علم نمیگنجد بلکه این ریشهها در روانشناسی و مباحث معرفتی پیدا میشوند؛ خاطرهای از دوران کودکی استاد و عدم علاقه به غذا خوردن؛ تفاوت مدل طبابت اطبای #شوروی و اطبای #غربی؛ امام علیهالسلام در اینجا در مقام ریشهیابی امر است و میفرماید: بد بندهای است که صاحب دو زبان و دو چهره است که نتیجهاش بیهویت شدن شخص است و جهت اینکه اینطور شپده این است که کسی را ندارد که به او چنگ بزند و تکیه کندو مقتدای خودش کند بنابراین دنبال #آرامش از راه دیگری است و در این موقع میگوید همهچیز باید مال من باشد تا من به آرامش برسم
هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
#حافظ
#بت_پرست بهتر از #هوا_پرست است و یکی از مقصودهای #ابن_عربی در کلماتش همین است که مورد انتقاد واقع شده است؛ جریانی از پدر مرحوم #سیدمهدی_قوام که #روضه_خوان بوده است؛ #قرآن کریم #کلیسا و #کنیسه را تأیید نمیکند ولی در قبال هیچ آن را بهتر میداند؛ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا #الحج :۴۰؛ فرمایش مرحوم آیتالله #بروجردی به #مبلغین خارج از کشور در مورد عدم تخریب جایگاه کلیسا و توصیه به مبارزه با منکرین اصل #توحید
انسانی که هیچ چیزی را قبول ندارد و خودش بخواهد تدبیر کند «والله وراء القصد» و «عَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ آلْعُقُودِ، وَنَقْضِ آلْهِمَمِ» #نهج_البلاغه و «وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ» #البروج :۲۰؛ این انسان اینها را نمیفهمد و فقط میگوید: «منم» و در این هنگام میخواهد همهچیز را تدبیر کند و این انسان در مقابل «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» #البقرة :۱۵۶، میبیند چون همهچیز را در خودش میبیند و این شخص میشود #خودبین و #خودخواه و ...
«إن اُعطي حسده و إن ابتلى خذله»
اگر نعمت در دیگران ببیند #حسد میورزد و اگر آنها را مبتلا ببیند آنها را خوار و ذلیل میکند؛ سنت #ضعیف کشی توسط این افراد؛ تمام این رذائل ریشهٔ #روان_پریشی دارد و ریشهٔ تمام روانپریشیها خدا نداشتن است؛ #فطرت انسان همهطلب است که یا بیرون خود اوست که (انا لله و انا الیه راجعون) یا در درون خود اوست
آیت الله شیخ عباس اخوان
که همهچیز را در خود میبیند و میگوید همه مال من است. از این مسأله #حسادت و #لئامت و #شح و #بخل در میآید؛ انسان #شریف نمیتواند خودش سیر باشد و دیگران گرسنه باشند؛ #قارون نمونهای از این افراد است که در قرآن کریم ذکر شده است.
صلی الله علیک یا مولانا یااَبا جَعفَرٍ یامُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الباقِرُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
شب اول رجب المرجب ۱۴۴۴
۱۴۰۱/۱۱/۲
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«و إنّ أسرع الخير ثواباً البرّ، و أسرع الشرّ عقوبةً البغي، و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه، و هل يكبّ الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم، و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» #بحارالأنوار ج۱ص۱۵۰
جهت پرداختن به #حسد در این فقره این است قبلاً حضرت علیهالسلام فرمودند آدم #دورو نمیتواند لطف و احسان به دیگران را تحمل کند؛ جهت مخالف حسد بر و نیکوکاری است؛ رذیله #خودبینی در شخص #حسود
زودترین نتیجه در عمل #خیر بر و #نیکوکاری است؛ نتیجه اعمال برخی فوری و برخی دیرتر و برخی در این دنیا و برخی در آخرت ثمر میدهد؛ مقصود از نتیجه فوری یعنی بهتر و زودتر از دیگر موارد؛ زودرسترین #شر از جهت #عقوبت عبارت از #بغی و #ستمکاری است؛ تقابل بر و نیکوکاری با بغی و سرکشی در فرمایش حضرت علیهالسلام؛ بغی از حد و جایگاه خود تجاوز کردن و بالاتر رفتن در #محرمات و امور #اخلاقی است؛ علاقه سلطان #محمودغزنوی به #ایاز ؛ سلطنت بزرگ سلطان محمود غزنوی در بلاد #ماوراءالنهر و تحت سیطره در آوردن #بنی_العباس توسط سلطان محمود غزنوی؛ انسان مورد توجه معمولاً مورد #حسادت است؛ نقلی از مرحوم آقای #سیداحمدزنجانی (پدر آیتالله #سیدموسی_شبیری_زنجانی )؛ حذر داشتن نزدیکی به بزرگان به علت حسد دیگران و تبعات این حسادتها؛ جریان تلخ تاریخی #حسنک_وزیر ؛ #تاریخ پر است از جریانهای حسادت به نزدیکان بزرگان؛ کلام #ناصرالدین_شاه قاجار در مورد محبوبیت #انوشیروان به علت وزارت #بزرگمهر و قدرنشناسی خودش از #امیرکبیر ؛ حسد اطرافیان سلطان محمود به ایاز و سعایت از او؛ أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنَىٰ #القیامة :۳۷؛ تنبه #قرآن کریم به #گذشته و #آینده اشخاص؛ فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ (۵) خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ (۶) يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ #الطارق :۷؛ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا #النحل :۷۰؛ توجه به گذشته و ناچیزی خود سبب خوابیدن باد دماغ انسان میشود.
ضرورت حد خود را شناختن؛ نقل از شخصی که ادعای بیجای شخصی در مورد تفسیر بهتر از تفسیر #علامه_طباطبایی داشت؛ انسان #باغی و سرکش اینقدر با درندگانی مثل خودش روبرو میشود که مجال سرکشی پیدا نمیکند و اگر هم بماند با دشمنان عجیبی روبرو میشود و این همان اسرع عقوبات است کن به اهل بغی میرسد.
«و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه»
نیش #زبان در #شرور ترین بندگان خدا؛ #فحش در فارسی کلمات رکیک است ولی در عربی دائرهای گستردهتر دارد مثل رک بودن بیجا که در موقعیت و جایگاه و با لحنی است که #حرمت شخص دیگر شکسته شود که این فحش در عرب است؛ تفاوت #وقاحت با بیتعارفی؛ رذیله #پررویی ؛ محاسن #حیا در انسان؛ #صراحت_لهجه غیر بیپروایی و حریمشکنی است؛ این افراد بدترین بندگان خدا چون به دروغ حریم برای خود میسازند تا کار خودشان پیش ببرند؛ تمام این رذائل حاصل عدم #اتکال به خدای متعال است.
السلام علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
آن سینه که مهر تو مه دارد
روزی چه شبان سیه دارد
قربان وفای دلی گردم
کو جانب عشق نگه دارد
اقلیم ملاحت را نازم
کامروزه بمثل تو شه دارد
در حلقۀ زلف خم اندر خم
یک سلسله خیل و سپه دارد
شاها دل غمزده ام گلهها
زان صاحب تاج و کله دارد
هر چند که بنده گنهکارم
گر لطف کنی چه گنه دارد
ای سرو سهی قد، مفتقرت
عمریست که چشم بره دارد
دیوان #کمپانی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
شب دوم رجب المرجب ۱۴۴۴
۱۴۰۱/۱۱/۳
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110