eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
933 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد ❌گناهان یک هفته او اینها بود؛ شنبه: بدون وضو خوابیدم. یکشنبه: خنده بلند در جمع دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم. سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم. چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت. پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم. جمعه: تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات. در ده کلمه توصیفش کنید.
khademezahra: سلام وقت بخیر شانزده سال داشت اما درمیدان عشق و تقوا مردبود S: 17 سیمرغ دلش بال گشوده آن را خبری شد خبری باز نیامد بنت الزهرا: میدانی؟ خیلی ها دم از خدا میزنند ولی این میدان مرد عمل میخواهد افسون: ای نفس مطمئن‌،به سوی پروردگارت بازگرد.در جمع صالحان و در بهشت باش. توصیفی بهتر از استناد به ایات اخر سوره فجر نیافتم لایُمکِن الفرار از عِشـقِ🚩الحُسین: ۱_ رَبِّ مَن! تا دفتر بدهکاریم را شستشو ندهی،شهید نمیشوم ۲_یک نوع بلوغ هم داریم که 16سالگی شهیدت میکند🌷 🍃مهجور بنت الحیدر: آنان که یک عمر مرده اند یک لحظه هم شهید نخواهند شد! یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام ❤: شهید نوجوان، حال که به دیدار ارباب نائل شدی. زمینی ها را فراموش مکن.... افسون: مدرسِ بی ادعایِ درسِ اخلاق ،جسم در دل زمین،روح ایستاده در عرش و ملکوت بنت الزهرا (س): در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست.... قبل از اینکه به حسابتان برسند، به حساب خود برسید ᶳᵃʳᵃᵇ-ᵐ نیستم: شانزده کوچک است و دل و عقل اندازه چهل کامل! R.Khatib: چنان سختگیرانه به حساب خودش رسید که فرشتگان قلم ها را زمین گذاشتند. غریب آشنا: هنوزاحلی من العسل های عاشقانت دلمان رابه آمدنت گرم میکند... مهدی ایزدی: اینهایی که برای این شهید کابوس است ما هر روز به عشقش سر بر بالش میگذاریم ☄شکور☄: ۱۷ مکتب فاطمی روح را می توانند خارج از زمان پرورش دهد. آرمینه‌آرمین: علامه طباطبایی فرمودند: -مراقبت، مداومت. مراقبت، مداومت. افسون: غلبه بر یزیدِ نفسش،پیروزی بر کربلای درونش،بهشت برین گوارایش. یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام ❤: 16 شهادت ، نتیجه اعمال این شهید والا مقام است. [گـــمـنـــامــ213ـــ]: 17 شانزده ساله ای که رویِ شصت و یک ساله های کت و شلواری و محترم را زمین زده ..!! Mahdyar: زندگی اش شهیدانه بود و همین شد امضای شهادتش... کاف نون (فخرالزمان): ۱۷ سلام بر کسانی که شب را میجنگند و صبح هنگام ، با کفن بازمیگردند. حیدر جهان کهن (پیاده): تمرین ۱۷ از خودش سخت حساب میکشید. یقه‌ی خودش را ول نمیکرد.
محمد: چشمان سیاهش را به برگه دوخت، دستانش می لرزید ولی باید می نوشت. ۱۷ عرق پیشانی اش را با چفیه پاک کرد، با دستان لرزان نوشت: ۱۷ حسین ابراهیمی: 17: خون ریخته رویِ سبیل‌های تازه‌سبزشده‌اش، قدش یک متر هم نمی‌شود. لباسش گشاد؛ سبیل‌هاش تازه‌سبزشده، صورتش آفتاب‌سوخته، کله‌اش کچل، قد 150. محمد: ۱۷ هنوز پشت لبش سبز نشده بود، گاه شیطنت های کودکانه را در رفتارش می دیدی، اما گناه هرگز غریب آشنا: روزی که ازمدرسه زدبیرون،باخودش عهدکردکه خضاب ببنددباخون گلویش... عقل که به سن نیست گاهی وصیت نامه شهید16ساله ای،نامه محاسبه نفسش هست... S: سلام استاد وقت به خیر 17 بعد شهادت معنای چشمان غمگینش را فهمیدم گناه یعنی خداحافظ حسین(ع) 17 یکبار دور هم که خندیدیم سریع رفت، پشت سنگر گریه می کرد. غریب آشنا: مجال قدکشیدن نیافته بودهنوز خون گلویش پاشیده بودبه کاغذجیبش نامه اعمالش بود R.Khatib: قدش خیلی از کلاشی که دستش گرفته بلندتر نیست. سبیل های تازه جوانه زده اش روی صورت افتاب سوخته اش به سختی قابل تشخیص است. افسون: ای نفس مطمئن‌،به سوی پروردگارت بازگرد.در جمع صالحان و در بهشت باش. توصیفی بهتر از استناد به ایات اخر سوره فجر نیافتم مدرسِ بی ادعایِ درسِ اخلاق ،جسم در دل زمین،روح ایستاده در عرش و ملکوت Mahdyar: گناهانش روزمرگی های ما بود... R.Khatib: گناهانش را آخر دفتر ریاضی اش می نوشت. حساب را خوب یاد گرفته بود افسون: خودش به حساب خودش رسید،قبل از انکه به حسابش برسند. ذاکِرُاݪُحُسِیݩ‌‌عڵیھ‌سَݪآم..": .. وجودش‌ سرشار‌ از عڋاب‌ وجدان‌‌ بود.. نماز‌ شبش را با عجلہ‌ خوانده‌ بود
عِمران واقفی: شنبه. چشمانش خواب آلود و موهایش پریشان. روی زمین با آستین های بالازده خواب رفته بود. محمد: شنبه: سرش را روی بالش گذاشت با خودش گفت:« الان بلند میشم» اما از خستگی خوابش برد عِمران واقفی: یکشنبه. یک دفعه لب هایش سرخ شد. چانه اش لرزید. میان جمع به فکر فرو رفت. دوشنبه توپ را پرت کرد و عرقش را گرفت. برافروخته بود. یک دفعه بادِ غبغبش خالی شد. محمد: چشمانش را باز کرد یک هو از جا پرید، بی هوا خوابش برده بود ۱۷ یکشنبه:خنده روی لبانش خشکید سرش را پایین انداخت و زبانش را گزید دوشنبه : بالاپرید و گفت:«گل.....گل....» شب اما خوابش نمی برد سه شنبه: تاول پاهایش ترکید، نمی توانست زیاد بنشیند تندتند نمازش را خواند چهارشنبه : دست روی شانه ی رضا گذاشته بود با صدای سلام فرمانده نگاهش را برگرداند متوجه حضورش نشده بود پنجشنبه: تیربارش را به سمت دشمن گرفته بود و نشانه می رفت، جنگ نابرابری بود، آدم یادش می رفت حتی آب بخورد. جمعه: مشغول ذکر صلوات بود که بچه ها دستش را گرفتند و او را به آب تنی بردند تسبیح از دستش افتاد فَخْرُالزَماٰن (:: شنبه: آستینهایش را بالا زد اما از ضعف و خستگی روی زمین وا رفت. یکشنبه: جمله ے با مزه ای بود. بلندوباصدا خندید. ناگهان گوش هایش سرخ شدند! دوشنبه: شب از فکر پسرک که حسرت در چشمانش خانه کرد، خوابش نبرد سه شنبه: با خود گفت امروز خسته ام. نمازش را تند خواند. چهارشنبه: سرش گرم ژ-سه تازه اش بود. فرمانده سلام کرد او اما نفهمید! پنجشنبه: بچه ها هُلَش دادند توی خاکریز ، به خودش که آمد ذکرروز را نگفته بود جمعه: ۱: فَکَش درد گرفت. تسبیح را کنار گذاشت و خوابید.. ۲:از بی خوابی شب قبل. تسبیح از دستش افتاد و نفهمید عِمران واقفی: سه شنبه بی حوصله بود. بعد از تک رکعت وتر با لب های ورچیده چیزهایی نوشت. چهارشنبه سین سلامش را قورت داد. با مشت کوبید کف دستش. برای نفر بعدی آماده شد. پنجشنبه. فراموش کار شده بود. کاغذ بزرگی برداشت و برای هفته بعد ذکری رویش نوشت. البته اینم روایت شد. R.Khatib: شنبه ناگهان از خواب پرید. نفس می زد. از جایش بلند شد. به سمت منبع آب رفت و وضو گرفت.برگشت سرجایش و به خواب رفت. زینب جهان پور ،: او نماز شب را آخر وقت می‌خواند من نماز صبحم را! R.Khatib: یکشنبه از جک سعید حسابی خنده اش گرفت. خنده اش که تمام شد به فکر افتاد.سرخ شد.سرش را پایین انداخت. خاٰدِمُ‌الْزَهْرٰا‌سَلام‌اللہ: شنبہ بدون وضو خوابید همین موجب شد تا جمعہ خراب کند... R.Khatib: دوشنبه بعد از گل رور زمین دوید و با انگشت شستش به خودش اشاره می کرد. شب استغفار کرد. چرا یادش رفته بود گل را خدا زد؟! زینب جهان پور ،: شنبه: صدایش کردند جوابی نیامد، از خستگی نشسته خوابش برده بود! یا زینب کبری: 17 جمعه مشغول ذکر صلوات بود، که با فرمان آماده باش فرمانده بند پوتینش را محکم کرد و برخواست ᶳᵃʳᵃᵇ-ᵐ: شنبه: هوا سرد بود و نیت وضو همان زیر پتو ماند. یک شنبه: قهقهه و مات شدم. این صدای خنده من بود؟ دوشنبه: دروازه و توپ و گل و تواضع زیر پا له شد. سه شنبه: خستگی یقه‌ام را گرفت و نمازم زود تمام شد. چهارشنبه: کم آوردم و ۶۹ ثواب از آن دیگری شد. پنج شنبه: عقب افتاد و از دهن افتاد. " ذکر روز را می گویم" جمعه: نیت هزار در هفتصد ماند و بیشتر نشد... S: 17 شنبه: زخمی ها را جا به جا می کردیم نفهمیم کی خوابیدم.یادم نیست وضو گرفتم یانه؟ یکشنبه:علی داشت از شیرین کاری هاش می گفت دیگه نشد با صدای بلند خندیدم. دوشنبه: داشتیم فوتبال می زدیم یه دریبل یه گل من بهتریم. سه شنبه: موقع نماز شب علی گفت زن باباتون نیستم که دعام نمی کنید؛ازخنده زود سلام دادم. چهارشنبه: عاشق همت ام هیچ وقت نشد من زودتر سلام کنم. پنجشنبه: از صبح یه سره درگیری داریم انگار گرا مون را دارند.ذکر امروز موند. جمعه: از صبح بچه ها پرپر شدند کاش منم شهید بشم.خوابم میاد شد 700 تا. خانم گل: یک شنبه: صدای خنده‌اش در چادر پیچید. سرش را پایین انداخت و رفت. یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام ❤: شنبه : با نوازش خنکای نسیم صبحگاهی ازخواب بیدار شدم بعد از چاشت سری به باغ انار زدم . برگ درختان کمی به زردی گراییده اند. وبه باغ جلوه خاصی داده بود... یکشنبه: دویدم ولی به اتوبوس نرسیدم با الجبار مسیر رو با تاکسی رفتم . ترافیک این ساعت کلافه کننده بود. دوشنبه : بعد از سرویس پرتابی بند ساعتم باز شد و افتاد شیشه آن خرد و خاکشیر شد و توپ جلوی پام زمین نشست و باخت ما.... سه شنبه: دلم برای جمکران پر کشید علی رقم امرو نهی پدرم به خاطر ویروس منحوس من دلسپرده بودم و راهی شدم. چهار شنبه: تو کافی شاپ قرار گذاشتیم ولی مث
نور ✅دوستان تازه وارد، این گروه دست گرمیست. یعنی با انجام تمارین و خواندن آموزش‌ها، فکر و ذکرتان نوشتن شود و قالب مورد نظرتان به دست بیایید. مثل فوتبال که قبل شروع مسابقه، گرم می‌کنند تا حین بازی، دچار مصدومیت نشوند. شما هم تمارین باغ انار را انجام دهید تا دست و ذهنتان باز شود تا وقتی وارد کلاس های خصوصی نویسندگی شدید، دست و ذهنتان، رباط صلیبی پاره نکند. برای انجام تمارین و خواندن آموزش‌ها، هشتگ‌های زیر را جست‌وجو کنید👇 برای شرکت درکلاسهای خصوصی نویسندگی به آیدی زیر مراجعه کنید.👇 @evaghefi
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا ﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا من حیث لا یحتسب ( خاطره) شما تازه مسلمانید( خلق موقعیت) شهید حسن صیاد خدایاری( یادداشت3جمله‌ای) خواهرشوهر و درست کردن فلافل( راویی اول شخص) اولین چهار شنبه بعد ظهور هشتگ طرف زن و شوهر اسپانیایی در حرم روز دختر دختری در سال ۱۳۴۱ کلمه نویسی | هم‌خانواده و متضاد. تازه عروس و غذا کلمه‌های سه حرفی مخفف چین؟ کلمه‌سازی و داستان نویسی ج ن ن جمله بنویسید دیالوگ پوتین پس از غدیر(ولایت) مسلمانان صبرستان، سه زاویه دید خواب، حرم حضرت رقیه، گوشواره تلظی، ماهی کوچولوی قرمز لامسه و داستان‌پردازی طعم و داستان‌پردازی تصور عاقبت اعتیاد به فضای مجازی تصور، خانواده، عذر خواهی بیماری، کربلا، اربعین
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا من حیث لا یحتسب ( خاطره) شما تازه مسلمانید( خلق موقعیت) شهید حسن صیاد خدایاری( یادداشت3جمله‌ای) خواهرشوهر و درست کردن فلافل( راویی اول شخص) اولین چهار شنبه بعد ظهور هشتگ طرف زن و شوهر اسپانیایی در حرم روز دختر دختری در سال ۱۳۴۱ کلمه نویسی | هم‌خانواده و متضاد. تازه عروس و غذا کلمه‌های سه حرفی مخفف چین؟ کلمه‌سازی و داستان نویسی ج ن ن جمله بنویسید دیالوگ پوتین پس از غدیر(ولایت) مسلمانان صبرستان، سه زاویه دید خواب، حرم حضرت رقیه، گوشواره تلظی، ماهی کوچولوی قرمز لامسه و داستان‌پردازی طعم و داستان‌پردازی
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا من حیث لا یحتسب ( خاطره) شما تازه مسلمانید( خلق موقعیت) شهید حسن صیاد خدایاری( یادداشت3جمله‌ای) خواهرشوهر و درست کردن فلافل( راویی اول شخص) اولین چهار شنبه بعد ظهور هشتگ طرف زن و شوهر اسپانیایی در حرم روز دختر دختری در سال ۱۳۴۱ کلمه نویسی | هم‌خانواده و متضاد. تازه عروس و غذا کلمه‌های سه حرفی مخفف چین؟ کلمه‌سازی و داستان نویسی ج ن ن جمله بنویسید دیالوگ پوتین پس از غدیر(ولایت) مسلمانان صبرستان، سه زاویه دید خواب، حرم حضرت رقیه، گوشواره تلظی، ماهی کوچولوی قرمز لامسه و داستان‌پردازی طعم و داستان‌پردازی تصور عاقبت اعتیاد به فضای مجازی تصور، خانواده، عذر خواهی بیماری، کربلا، اربعین هالیوود ایرانی آمریکا نشین ادامه‌اش با شما... من یک دخترِ... اغتشاش بر می‌گردد به ان روز که تنها بودم... با توجه به متن زندگیتان را تعریف کنید با توجه به متن بنویسید تکرار اشتراک لفظی دوست پروانه