💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
آرمینهآرمین: 🔸موسی بُلُب، هوفف... دستم را دوباره زیر آب جمع شده در کاسهی ظرفشویی فرو کردم. آرام ا
🔸
آرمینه آرمین:
حباب چی بود؟
منتظر:
کف توی دست گل رخ بود؟
آرمینه آرمین:
از نظر داستان نویسی منظورمه.
😅
میخواستم بهتون یه چیزی بگم که هنوز تو شانار نگفتم.
خانم آقابابایی:
نحن مشتاقون...
ساده:
نماد ناپایداری
آرمینه آرمین:
بله. اشاره به زندگی در فرانسه.
ولی در داستان نویسی بهش چی میگیم؟
در داستان کوتاه مجال پرداخت به خیلی از فضاها و زبانهای بدن و یا شخصیت پردازیهای اضافه نیست.
از فضاهای موازی برای ایجاد فضا استفاده میکنیم. برای پیش برد داستان.
فائزه ڪمال الدینے:
فضای موازی؟🤔
آرمینه آرمین:
منظورم فضایی مجاور فضای داستانه.
آرمینه آرمین:
قطعا شستن ظرف، نهار خوردن، رستوران رفتن و ...
فضای داستانی نیست.
مگر اینکه نویسنده از این محیط برای ایجاد فضای داستانی استفاده کنه.
مثلا مردی رو تصور کنید که در فکر انجام عملیاتی است و در حال تماشای تلوزیون.
مثلا راز بقا.
میتونیم عقاب توی تلوزیون رو موقع شکار موفق نشون بدیم. یعنی مرد موفق خواهد شد. و یا اینکه بر عکس ناموفق ویا خیلی باحال تر.
یکی بیاد خود عقاب رو شکار کنه.
😎
و الا تماشای راز بقا چه جذابیت داستانی خواهد داشت؟
هیچی.
در داستان کوتاه از فضا تون در پیش برد داستان استفاده کنید.
فائزه ڪمال الدینے:
آها استاد بعد اینو ربط بدیم به مونولوگ های ذهنیش؟
مثلا که بگه اگه نشه؟
آرمینه آرمین:
یا مونولوگها یا نه. همون فًا خودش گویاست.
آرمینه آرمین:
جشنوارهی بانوی هزاره اسلام.
تا ۱۵ شهریور گویا تمدید شده.
میخوام توش شرکت کنید.
خانم صداقتی:
چشم حتما
من پوسترش رو دیدم و دارم مینویسم
مَحْبُوبْ:
امکان راهنمایی کردن هست؟
اینکه واسه جشنواره چطور شروع کنیم؟
اطلاعات زیادی لازم داره؟
خانم صداقتی:
همه میتونند شرکت کنند
فقط باید اصول داستاننویسی رو بدونید تا راحتتر بنویسید
همون چیزهایی که بعضا داخل برخی از کارگاهها گفته شده
تلاش کنید...
از همین الان شروع کنید.
شما بفرستید
ضرر نداره
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
#آموزشی
#باغ_انار
نور
#اطلاعیه
✅دوستان تازه وارد، این گروه دست گرمیست. یعنی با انجام تمارین و خواندن آموزشها، فکر و ذکرتان نوشتن شود و قالب مورد نظرتان به دست بیایید. مثل فوتبال که قبل شروع مسابقه، گرم میکنند تا حین بازی، دچار مصدومیت نشوند. شما هم تمارین باغ انار را انجام دهید تا دست و ذهنتان باز شود تا وقتی وارد کلاس های خصوصی نویسندگی شدید، دست و ذهنتان، رباط صلیبی پاره نکند. برای انجام تمارین و خواندن آموزشها، هشتگهای زیر را جستوجو کنید👇
#تمرین1 #تمرین2 #تمرین3 #تمرین4 #تمرین5 #تمرین6 #تمرین7 #تمرین8 #تمرین9 #تمرین10 #تمرین11 #تمرین13 #تمرین14 #تمرین15 #تمرین16 #تمرین17 #تمرین18 #تمرین19 #تمرین20 #تمرین21 #تمرین22 #تمرین23 #تمرین24 #تمرین25 #تمرین26 #تمرین27 #تمرین28 #تمرین29 #تمرین30 #تمرین31 #تمرین32 #تمرین33 #تمرین34 #تمرین35 #تمرین36 #تمرین37 #تمرین38 #تمرین39 #تمرین40 #تمرین41 #تمرین42 #تمرین43 #تمرین44 #تمرین45 #تمرین46 #تمرین47 #تمرین48 #تمرین49 #تمرین50 #تمرین51 #تمرین52 #تمرین53 #تمرین54 #تمرین55 #تمرین56 #تمرین57 #تمرین58 #تمرین59 #تمرین60 #تمرین61 #تمرین62 #تمرین63 #تمرین64 #تمرین65 #تمرین66 #تمرین67 #تمرین68 #تمرین69 #تمرین70 #تمرین71 #تمرین72 #تمرین73 #تمرین74 #تمرین75 #تمرین76 #تمرین77 #تمرین78 #تمرین79 #تمرین80 #تمرین81 #تمرین82 #تمرین83 #تمرین84 #تمرین85 #تمرین86 #تمرین87 #تمرین88 #تمرین89 #تمرین90 #تمرین91 #تمرین92 #تمرین93 #تمرین94 #تمرین95
#طنزدونه #احف1 #احف2 #احف3 #احف4 #احف5 #احف6 #احف7 #احف8 #احف9 #احف10 #احف11 #احف12 #احف13 #احف14 #احف15
#دخترمحی_1 #دخترمحی_2 #دخترمحی_3 #دخترمحی_4 #دخترمحی_5 #دخترمحی_6 #دخترمحی_7 #دخترمحی_8 #دخترمحی_9 #دخترمحی_10 #دخترمحی_11 #دخترمحی_12 #دخترمحی_13 #دخترمحی_14
#تخیلی1 #تخیلی2 #تخیلی3 #تخیلی4 #تخیلی5
#طنز_نویسی
#آموزش #ریشهها #کارگاه_آموزشی #روزانه_نویسی #برگ #یاد #نور
#زیارت #حرم
#مسابقه #باغانار #مونولوگ #دیالوگ #پیرنگ
#معرفی_کتاب #نویسندگی #صحنه_پردازی #پی_دی_اف #باغ_انار #داستانک #داستان_کوتاه #پادکست #مکالمه #نهال #درخت_انار #زنگ_تفریح #داستان_صوتی #تشکیلات #تمدن_نوین_اسلامی #زینب_کبری #سلام_الله_علیها #محرم #نشر_حداکثری #آموزشی
#ریشه01 #ریشه02 #ریشه03
#اربعین #دلنوشته #واقفی #خوشنویسی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #کاریکلماتور #عاشورا #تاسوعا
برای شرکت درکلاسهای خصوصی نویسندگی به آیدی زیر مراجعه کنید.👇
@evaghefi
#لیست (#اقدام_و_عمل) برنامهها و فعالیتهایی که بیلچههای ناربانو برای رشد قلم ناربانوییها در طول سال #1401 تدارک دیده بودند و با توکل بر خدای متعال و همت شما بزرگواران انجام شد، به این شرح میباشد:
1⃣ تمرینهای #عیدانه در نوروز ۱۴۰۱ با هشتگهای #عیدانه1 تا #عیدانه13 ( به این صورت بود که برشی از یک کتاب یا رمان داده میشد و دوستان باید با ذهن خلاق خود آن را ادامه میدادند. علاوه بر آن اگر کسی اسم کتاب مورد نظر را حدس میزد برای سلامتیاش توسط بیلچهی ناربانو ۱۴ صلوات فرستاده میشد.)
2⃣ #عیدی به شرکتکنندگان فعال در تمرینهای #عیدانه
3⃣ تمرین ماه رحمت ویژه ماه مبارک رمضان با هشتگ #ماه_رحمت1 تا #ماه_رحمت9
4⃣ آموزش غذاهای ساده و محلی در ماه مبارک رمضان برای خوردن افطار یا سحری با هشتگ #افطاری_ساده
5⃣ برگزاری کارگاه هنری #حنا( آموزش خمیر حنا و ساختن گل رُز با آن) به مناسبت ولادت حضرت معصومه( سلام الله علیها) و روز دختر به ناربانوییها #هدیه داده شد. این کارگاه را هم با هشتگ #کارگاه_هنری میتوانید در گروه پیدا کنید.
6⃣ کارگاه #نویسندگی شیوهی داستانکنویسی2 توسط باغبان محترم، خانم زینب عسکری برگزار شد. که شماره1 آن در اواخر سال ۱۴۰۰ برگزار شده بود.
7⃣ دادن #عیدی به مناسبت روز #عید_غدیر به کودکان، خواهر یا بردارهای ناربانوییها.
8⃣ در محرم هم تمرین#قلمهای_عزادار1 تا 4 را داشتیم.
9⃣ تمرین #آنلاین #دورهمی_دوستانه که بسیار متنوع بود و در اوایل شهریور ماه آغاز و در آخر مهر ماه به پایان رسید.
این تمرین هم با هشتگهای #قلم_ورزی ،
#خطدادن_به_خطخطیها ، #زبان_اشیاء ، #خالیکردن_ذهن و یا با هشتگ #دورهمی_دوستانه قابل رؤیت هست.
0⃣1⃣ مطالب آموزش نویسندگی با هشتگهای #یک_برگه_آموزش1 تا 3 و هشتگ #آموزشی یا #قلمزن
1⃣1⃣ برنامهای تحت عنوان #یک_فنجان_نقد برگزار شد. به این صورت که رمان #از_کدام_سو نوشتهی خانم نرجس شکوریان فرد، هر جمعه با مدیریت خانم فهیمه ایرجی( نویسنده) نقد شد. ناربانوییها هم در طول هفته محدودهی مشخص شده را مطالعه کرده و نظرات خود را جمعه شبها در گروه با هشتگ #نقد1 تا #نقد10 به اشتراک گذاشتند.
2⃣1⃣ تمرینهای مناسبتی مثل تمرین #خاطرهبازی، تمرین برای شهدای #شاهچراغ و ایام #دهه_فجر و... انجام شده.
3⃣1⃣ دعوت از سه نویسندهی خانم در ناربانو برای معرفی کتابی که چاپ کردند. ( در ایام الله دهه فجر میزبان خانم سلطانزاده بودیم. در شب ۲۲ بهمن هم خانم فهیمه ایرجی مهمان ما بودند.
خانم فردوس مضیق رشادی هم در شب ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام در ناربانو حضور پیدا کردند.)
4⃣1⃣ برگزاری #مسابقه #خورشید_اُمید مصادف با نیمه شعبان ۱۴۰۱ با موضوعات مهدویت، جهاد تبیین و امید به آیندهی کشور که همچنان در حال برگزاری است.
5⃣1⃣ و در آخِر هم، #هدیه به نویسندههای فعال در تمرینهای #دورهمی_دوستانه که امشب( شب عید ۱۴۰۲ ) داده شد. الحمدلله.
انشاءالله که این اقدامات مورد قبول درگاه حق تعالی و حضرت زهرا سلام الله علیها قرار گرفته باشد.
تشکر ویژه دارم از بیلچههای ناربانو و از همهی شما ناربانوییهای عزیز که در این برنامهها ما را همراهی کردید.
برای سلامتی و عاقبت بخیری همهی ناربانوییها و به ویژه برگ اعظم که این شرایط را فراهم کردند تا ما دور هم جمع شویم و یاد بگیریم و مطالب ناب و آموزنده بنویسیم، پنج صلوات #هدیه کنید.
#لیست
#اقدام_و_عمل
#بیلچههای_ناربانو
#پایان_کار_1401
#سال_1401
#باغ_انار
#ناربانو
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
#آموزشی📋
#قسمت1✅
هیچ دورهی زمانی برای نوشتن رمان در ژانر تخیلی(فانتزی)مناسب تر از زمان کنونی نبوده است. ژانر تخیلی که روزی ژانری حاشیهای محسوب میشد، اکنون همهجا در فرهنگ پاپ وجود دارد. از هری پاتر گرفته تا بازی تاج و تخت. همچنین این ژانر روز به روز در حال تغییر است؛ زیرا نویسندگان برای دستیابی به قلههای جدید همچنان به تفسیر، واژگونی و بسط آن می پردازند. از طرف دیگر، به نظر میرسد که تقاضای مردم برای این نوع داستانها روز به روز در حال افزایش است.
اگر قصد نوشتن داستانی در این ژانر دارید، نکاتی را باید در نظر داشته باشید👇
1⃣بازار خود را مشخص کنید.
اگر بازار خود را نمی شناسید، قطعاً اشتباه کردهاید. ممکن است بگویید که باز هدف من ژانر تخیلی است. اما باید مشخص کنید که داستان مخصوص کودکان است یا بزرگسالان؟! آیا موجودات خیالی در داستان شما هستند یا فناوری های خیالی؟! آیا داستان در دنیای مدرن فضاسازی شده است یا تصویری تخیلی از زندگی در زمان گذشته است؟! مسلماً هیچ کس هری پاتر و کتابهای استفان کینگ را در یک رده قرار نمیدهد.
2⃣دنیای داستان خود را از طریق نوشتن داستانهای کوتاه گسترش دهید.
آیا میدانستید که جی.آر.آر تالکین قبل از شروع هابیت، داستانهای کوتاهی در مورد سرزمین میانه مینوشت؟! بالاخره باید از جایی شروع میکرد. یک روش مناسب برای ایجاد دنیای داستان شما، نوشتن داستانهای کوتاهیست که برخی از شخصیتهای داستان شما را در برگیرد. این به شما این آزادی را میدهد تا یک جهان جدید و بدون مرز ایجاد کنید. دنیای خیالی خود را از طریق داستانهای کوتاهی که شامل شخصیتهای داستان باشند، بسازید. بنابراین اگر هنوز نمیتوانید رمان خود را بهصورت تمام عیار آغاز کنید، نگران نباشید. در عوض با نوشتن داستانهای کوتاه میتوانید کم کم دنیای خیالی خود را خلق کنید.
3⃣پیش از شروع داستان طرح خود را مشخص کنید.
داستانها در ژانر فانتزی غالباً پیچیده و حماسی هستند. مسلما نمیخواهید که به انتهای کتاب برسید و فراموش کرده باشید که بخشی از طرح داستان یا پیرنگ را به نتیجه برسانید. به همین دلیل قبل از شروع نوشتن، کلیت طرح خود را آماده کنید. اگر در ابتدا داستان خود را بدانید، دنیای خود را خیلی بهتر میشناسید. بنابراین پس از طرح ریزی داستان، میتوانید از این ساختار به عنوان نقشهای استفاده كنید تا صحنه به صحنه دنیای خود را بسازید.
4⃣دنیای خیالی خود را به طرح خود پیوند دهید.
طرح و دنیای خیالی داستان شما باید با هم در ارتباط باشند. میخواهید داستانی بدیع بنویسید، بنابراین از خود بپرسید که چه چیزی جهان من را متمایز میکند؟! نکته مهم این است که یک جهان غنی میتواند به اندازه هر کدام از دیگر شخصیتهای داستان، نقش بزرگی را در طرح کلی داستان ایفا کند.
در نغمهای از یخ و آتش، جورج آر. آر. مارتین هنگام توصیف هر دو فصل تابستان و زمستان، از محیط به عنوان نقاط عطف طرح استفاده میکند. از آنجایی که زمستان با خود موجوداتی مرگبار میآورد که میتوانند کل سرزمین را نابود کنند. او همچنین از معماری به عنوان یک نقطه عطف به شکل یک دیوار عظیم کمک گرفته است. یک دیوار بزرگ یخی که شمال و جنوب را از هم جدا می کند. جالب است که بخش عمده ای از طرح داستان، حول موضوع یک دیوار قرار گرفته است. ساده به نظر میرسد؛ اما در عین حال پیچیده است. همچنین استفن کینگ در کتاب "زیر گنبد" بصورت هنرمندانهای شهری را به تصویر کشیده است که ناگهان توسط گنبدی نامرئی از سایر نقاط جهان جدا شده است.
5⃣داستان خود را مرتبط با مضامین دنیای واقعی نگه دارید.
موضوعات مورد علاقهی خود در زمینههای سیاست، فرهنگ، محیط زیست، فناوری، خشونت، نژادپرستی و مسائل زنان را میتوانید به روشهای مبتکرانهای در داستان خود مورد کنکاش قرار دهید. زیرا از این طریق میتوانید با دیدگاههای جدیدی به زندگی خود بنگرید و راهحلهای جدیدی را برای مشکلات قدیمی ارائه دهید و نسبت به آنچه در معرض خطر است، آگاهی بیشتری پیدا کنید. به بیان دیگر هر چیزی که ذهن شما را در زندگی واقعی درگیر میکند را میتوانید از طریق داستان خود مورد بررسی قرار دهید. زیرا این جهان از آن شماست و داستان شما میتواند برای افراد دیگری که کتاب شما را میخوانند و در دیدگاههای شما شریک هستند، جذاب باشد. به عنوان مثال سه گانه "گریشا"، "شش کلاغ" و "پادشاهی شیادها(قلمرو خلافکاران)" از "لی باردوگو" به مضامینی چون تعصبات نژادی، نقش معلولیت در توانایی فردی، سیاستهای هویتی و... میپردازد.
فاطمه منفرد✍
🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
#آموزشی📋
#قسمت2✅
6⃣جزئیاتی خاص که حواس را درگیر میکنند، همانند دمیدن روح به کالبد جهان خیالی شما در داستان است.
بنابراین به نویسندگان توصیه میشود که در نوشتهی خود تا جایی که میخواهند ابتکار به خرج دهند و یا از عناصر جادویی استفاده کنند. به شرط اینکه جزئیات و توصیفات برای اعتبار بخشیدن به این جهان کافی باشد. به عنوان مثال یکی از کتاب های محبوب ژانر تخیلی در فرهنگ پاپ حاضر "بازی تاج و تخت" را در نظر بگیرید. هوای سرد و خشک، ضربات سم اسبها بر روی زمین، بوی عطر، خز نرم و...کتاب سرشار از این جزئیات خاص است. بنابراین، هنگامی که نویسنده جهان را گسترش میدهد تا عناصری خیالی را شامل شود، ما آنها را میپذیریم! اژدها، آدمکشهایی که چهره عوض میکنند، مردگان متحرک همه به دلیل سبک حسی نویسنده که این جهان را برای ما باورپذیر ساخته، امکان پذیر شده است. از حواس استفاده کنید تا خواننده احساس کند در داستان است. هنگامی که یک خواننده بتواند در دنیای شما ساکن شود، عناصر تخیلی که در داستان خود وارد می کنید را زیر سوال نمیبرد و دنیای شما را میپذیرد.
7⃣برای دنیای خود قوانینی طرح کنید.
برای اینکه دنیای خیالی شما واقعیت پذیرتر و کاربردیتر باشد، باید اطمینان حاصل کنید که دارای قوانین یا منطق درونی است. این قوانین هرچیزی از نحوه کارکرد جامعه گرفته تا سیستم جادویی داستان شما را دربر میگیرد. بنظر ساده میآید اما چطور میتوان در عمل آن را پیاده کرد؟! در مورد رشتههای پایهای مطالعه کنید. با پایهی اقتصاد، سیاست، فلسفه و... آشنا شوید تا بتوانید جهانی باورپذیر بسازید.
8⃣قوانین خود را نشکنید.
البته منظور قوانینی است که با هدف شکستن آنها ایجاد نشدهاند. بسیاری از نویسندگان تازه کار، قوانینی که خود وضع کردهاند را میشکنند و این خواننده را از روند داستان خارج میکند. به عنوان مثال فرض کنید که در داستان شما استفاده از جادو با مصرف انرژی همراه است. پس قهرمان داستان شما نمیتواند مدت طولانی بدون خستگی از جادو استفاده کند. در نهایت این یکپارچگی درونی بیشتر از واقع گرایی اهمیت دارد. برای اینکه بتوانید این مورد را رعایت کنید، تمام قوانینی که برای داستان خود وضع می کنید را بنویسید. قوانین دنیای خود را بدانید.
9⃣در هنگام ساخت دنیا از خود سوال بپرسید.
قدرتمندترین ابزار در هنگام ساخت دنیای خیالی برای یک داستان پرسش است. این باعث میشود که همه چیز بصورت منطقی چیده شود. داستان تخیلی زمانی میتواند کار کند که مانند یک داستان واقعی و باورپذیر خوانده شود. شما میخواهید که خوانندگان شما بدانند داستانها و ماجراجوییها و همچنین دنیایی فراتر داستانی که هم اکنون میخوانند، وجود دارد.
0⃣1⃣ذهن یک فیلمبردار را داشته باشید.
بعضی مواقع نویسندهها آنچنان در دنیای خود غرق میشوند که پشت سر هم به توصیف میپردازند. این یک اشتباه است. به خوانندگان خود نگویید دنیای شما چگونه بهنظر میرسد. در عوض صحنههایی را خلق کنید که در ارتباط با داستان است و شخصیتها در آن با محیط پیرامون خود تعامل میکنند. همانطور که فیلمبرداران با دقت هر صحنه را طرحریزی میکنند تا نمایی از جایی که بازیگران هستند را به بینندگان ارائه دهند، شما هم باید به همین صورت دنیای خود را به نمایش بگذارید.
1⃣1⃣شخصیتهای داستان خود را مورد مصاحبه قرار دهید تا با آن ها آشنا شوید.
ایجاد و رشد شخصیتهای داستان در ژانر تخیلی متفاوت از هر نوع ژانر دیگری نیست. به شخصیتهای مورد علاقه خود فکر کنید. والتر وایت، جان اسنو، هرموینی گرنجر و... نقطه اشتراک این شخصیتها در چیست؟!
بهترین شخصیتها، شخصیتهای پیچیده و خاص هستند. آنها انگیزهها و ضعفهای واقعی دارند و در طول زمان به دلیل اتفاقات داستان و سایر شخصیتها تغییر میکنند. از هرکدام از شخصیتهای داستان مصاحبه کنید. از چه چیزی بیشتر از هرچیزی میترسند؟ هدف نهایی آنها چیست و برای رسیدن به آن اهداف حاضرند چه کنند؟! این را برای همه شخصیتهای داستانتان تکرار کنید. یک پرسشنامه تهیه کنید و جوابهای هر کدام را بنویسید.
2⃣1⃣تمام شخصیتها را یک جا معرفی نکنید.
در بعضی داستانهای تخیلی تعداد شخصیتها آنقدر زیاد است که تمایز قائل شدن بین این شخصیتها، اغلب برای خواننده دشوار میشود. بنابراین با معرفی تمام شخصیتها به طور همزمان بپرهیزید. بعضی نویسندهها سعی میکنند تمام شخصیتها را در یک صفحه معرفی کنند و یا برای معرفی سیستم جادوگری، تمام اطلاعات را یکجا به خواننده ارائه میدهند. این مانند این است که از خواننده انتظار داشته باشید که قبل از شروع داستان، شخصیتها و قوانین داستان شما را از بر کنند. این روش باعث میشود خوانندگان خود را از دست دهید.
فاطمه منفرد✍
🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
#آموزشی📋
#قسمت1✅
ایدهیابی برای نوشتن، یکی از مهمترین دغدغههای تمام افرادی است که به نوعی با نوشتن درگیر هستند.
چه بخواهیم انشای مدرسه یا تکلیف کلاس ادبیات عمومی دانشگاهمان را بنویسیم، چه قرار باشد برای یک نشریه یادداشتی درخور حاضر کنیم، چه زمانی که بخواهیم متنی برای سخنرانی تهیه کنیم و چه حتی موقعی که تصمیم بگیریم در دفترچه یادداشت روزانهمان برونریزی کنیم، لازم داریم خیلی سریع پاسخی برای این پرسش بیابیم:
درمورد چی بنویسم؟!
خلاقیت و ایدهیابی یکی از زمینههایی است که در بسیاری از حوزهها حائز اهمیت است و نویسندگی یکی از حیطههایی است که این موضوع در آن اهمیت دوچندانی مییابد و برخلاف بسیاری از زمینهها، اهمیت آن پس از گذر از سطح مبتدی تنزل پیدا نمیکند و میتوان گفت «تمام افراد درگیر با موضوع نوشتن، اعم از تازهکار و کارکشته، با موضوع ایدهیابی و خلاقیت در نویسندگی درگیری جدی دارند.»
راهکارهایی برای زمانهایی که نمیدانیم چه بنویسیم.
از خلاقترین افراد گرفته تا کسانی که تمام عمر به انجام کارهای تکراری و از پیشتعیینشده مشغول بودهاند، همه زمانهایی را تجربه میکنند که در آن واقعاً نمیدانند موقع قرار گرفتن روبهروی صفحهی سفید کاغذ، چه باید بکنند و چه باید بنویسند.
این حالت قفلشدگی ذهنی و اینکه ندانیم از کجا باید شروع کنیم و چه باید بنویسیم دو راهکار مجزا دارد. اولی برای بلندمدت و دومی برای استفاده در لحظه!
پرورش خلاقیت در بلندمدت.
تمرینهای زیادی برای پرورش قوهی خلاقیت وجود دارند که با یک سرچ سادهی گوگل میتوانید به فهرست بلندبالایی از آنها دسترسی پیدا کنید. اما پیش از هرگونه دست به گوگل شدن، لازم است یک نکتهی مهم را یادآوری کنیم.
در بحث خلاقیت، اصطلاح پرکاربردی وجود دارد که خلاقیت را به یکی از ارگانهای بدن تشبیه میکند که از تعدادی عضله تشکیل شده است. عضلات خلاقیت گرچه وجود خارجی ندارند، اما درست مثل عضلات واقعی بدن کار میکنند.
به ویژگیهای عضلات ضعیف بدن دقت کنید. هرگاه برای مدتی از یکی از عضلات استفاده نکنیم، خواهیم دید که آن عضله به تدریج تحلیل میرود و کارکردهای قبلی خود، چه به لحاظ زیبایی ظاهری و چه از نظر قدرت را از دست میدهد. ممکن است در گذشته خودتان را خلاقتر ارزیابی کرده باشید و امروز، احساس کنید دیگر ایدههای به خوبی آنموقع به ذهنتان نمیرسد. یا اینکه از اساس خودتان را فرد خلاقی ندانید. در هر دوی این حالتها، کافیست بدانید خلاقیت کارکردی شبیه به عضلات بدن دارد و هرچقدر بیشتر با آن تمرین کنید، اثربخشی بیشتری مشاهده خواهید کرد.
بنابراین لازم است یکجور تمرین مستمر اما سبُک برای تقویت عضلات خلاقیت خود در پیش بگیرید تا علاوه بر ایدهیابی در نوشتن، در سایر بخشهای زندگی نیز از آثار و برکات آن بهرهمند شوید.
برای تقویت عضلات خلاقیت چه کنیم؟!
همانطور که گفته شد با یک جستجوی ساده در گوگل، به تمرینهای بسیار زیادی برای پرورش خلاقیت دست پیدا خواهید کرد. اما اگر به دنبال تمرینی ساده و اثربخش میگردید، که خود ما هم پیشتر انجام داده و از نتیجهی آن اطمینان نسبی داشته باشیم، تمرین روزانهی ده ایده، بهترین گزینه برای شماست.
تمرین روزانهی ده ایده چیست؟!
در این تمرین متعهد میشوید هر روز به مدت معلوم (این را خودتان تعیین کنید، ولی بهتر است حداقل سی روز ادامه داشته باشد) در یک دفترچه یادداشت کاغذی یا دیجیتال لیستی تحت عنوان ده ایده برای...بنویسید.
در جای خالی هر چیزی میتواند قرار بگیرد.
برای مثال:
ده ایده برای زندگی کردن با یک میلیون تومان پول در یک ماه.
ده ایده برای پر کردن سررسیدهای تاریخگذشته.
ده ایده برای ساختن خوشحالیهای کوچک.
ده ایده برای باز کردن سر صحبت با شخص کناری در اتوبوس یا مترو.
ده ایده برای هدیه تولد.
ده ایده برای گذراندن یک ماه تعطیلات.
ده ایده که به جای گرفتن مراسم عروسی میتوان انجام داد.
ده ایده برای وقتی مهمان سرزده میآید.
ده ایده برای یاد گرفتن زبان، بدون رفتن به کلاس.
ده ایده برای وقتی یک کتاب را تازه تمام کردهایم.
و این لیست تا بینهایت میتواند ادامه پیدا کند...
زینب رمضانی✍
🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
#آموزشی📋
#قسمت2✅
کاری که انجام این تمرین با مغز شما میکند، این است که به تدریج یکسری اتصالات عصبی تازه در آن میسازد که زیاد شدن تعداد آنها در بلندمدت، باعث ایجاد جرقههایی میشود که ایدههای ناب از آن تولید خواهد شد. با انجام این کار، علاوه بر ایدهیابی برای نوشتن، در سایر زمینهها هم ایدههای خوبی به ذهنتان خواهد رسید.
راهکاری برای تحریک خلاقیت در کوتاه مدت.
حتی ماهرترین ماهیگیران دنیا هم گاهی وقتها هوس ماهی میکنند و هرچه قلاب به رودخانه میاندازند، صیدی دستشان را نمیگیرد. به نظر شما اینطور وقتها چه میکنند؟
با علم به اینکه بعضی روزها ممکن است روز آنها نباشد، سراغ بقیه ماهیگیران میروند و از آنها میخواهند برای رفع هوس امروز، ماهی دستشان بدهند.
بنابراین اگر یک نویسندهی تازهکار هستید که تمرینهای مربوط به خلاقیت و ایدهیابی برای نوشتن را به تازگی شروع کردهاید و در بعضی روزها علیرغم هوس شدید ماهی، هرچه تور به رودخانه میاندازید چیزی صید نمیکنید، بد نیست برای کوتاهمدت و بهطور موقت از صید دیگران استفاده کنید.
نکته: این به معنای سرقت ادبی نیست. چراکه در این لحظه شما یک نوآموز هستید و تنها با دیدن یا شنیدن یک ایده، بدون تلاش برای کپیبرداری از محتوا و شیوهی ارائهی آن، دست به تولید ادبی خودتان میزنید. برای مثال با نگاه کردن به عناوین یک نوشته، حرفهای خودتان حول آن موضوع را مینویسید و از عنوان تنها برای تحریک ذهن استفاده میکنید.
بیایید با این مقدمه به سراغ دوتا از روشهای تحریک ذهن برای نوشتن در زمانی که خلاقیتمان ته کشیده است برویم. مطمئنم اگر بیشتر جستجو کنید، به ایدههای خیلی بهتری هم خواهید رسید.
برای افزایش خلاقیت در نوشتن، از دیگران الهام بگیرید.
پایانی غیرعادی برای وقایع عادی بنویسید.
به زندگی روزمرهتان نگاه کنید. به اتفاقاتی که تقریباً هر روز، بدون هیچ تغییر خاصی رخ میدهند و باعث میشوند به این فکر کنیم که «آه! چقدر این زندگی کسالتبار و قابلپیشبینی شده است.»
یکی از روشهایی که میتوانیم به کمک آن، با یک تیر چند نشان بزنیم، پیدا کردن این وقایع تکرارشونده و بازنویسی سناریوی مربوط به آنهاست. ایدهیابی برای نوشتن از طریق خلق پایانی جدید برای وقایع تکراری.
اما این یعنی چه؟
اجازه بدهید یک مثال بزنم:
فرض کنید شما معلمی هستید که قرار است برای یک سال تحصیلی، هر روز ساعت هشت به مدرسه بروید و پس از صرف چای اول صبح و معاشرت کوتاه با همکارانتان سر کلاس حاضر شوید.
اگر صرف چای اول صبح برای شما به یک روتین تبدیل شده است، میتوان آن را به عنوان مادهی اولیهی تمرین «تغییر سناریو» استفاده کرد.
یک صفحهی سفید بردارید و داستان را با تعریف کردن ماجرای یک روز کاری خود شروع کنید. بنویسید از صبح که بیدار شدید تا لحظهی رسیدن به صرف چای با همکاران در دفتر مدرسه، چه اتفاقاتی برایتان افتاده است.
تا اینجای داستان همه چیز عادی است.
از اینجا به بعد باید به خلق یک پایان غیرعادی برای چنین داستان عادیای فکر کنید.
فکر کنید عجیبترین اتفاقی که موقع صرف چای صبح، در دفتر یک مدرسه ممکن است بیفتد چیست. به ذهنتان اجازه دهید آزادانه سفر کند و جالبترین سیر وقایع ممکن را برای لحظهی پس از صرف چای صبح تصور کند.
سپس هرچه در ذهنتان گذشت را بنویسید.
ممکن است بنویسید موقع نوشیدن اولین جرعه از چای، متوجه شدهاید دیگر قادر به صحبت کردن با زبان مادریتان نبودهاید و به جایش با زبانی ناشناخته صحبت کردهاید که کسی قادر به فهمیدنش نبوده است. سپس ماجرا را با وقایع جالبی که در اثر این تغییر تنظیمات رخ داده است، پی بگیرید.
تقویم و مناسبتهای آن را دریابید.
چه از تقویم رسمی کشور استفاده کنید و چه ترجیح بدهید از تقویم شخصیتان، که در آن هر روز مناسبتی به غیر از مناسبتهای رسمی دارد استفاده کنید، در هر دو صورت ماده اولیهای در اختیار دارید که میتواند به نوشتههایی جالب و خواندنی تبدیل شود.
ایدهیابی برای نوشتن از هرجایی ممکن است اتفاق بیفتد. حتی از همین تقویمهای شخصی کوچک که سال به سال دور انداخته میشوند.
فرایند ایدهیابی برای نوشتن از روی مناسبتهای تقویم به این صورت است:
تقویم را باز کنید و نگاهی سریع به نوشتهها بیندازید.
یک مناسبت انتخاب کنید و عنوان آن را به عنوان تیتر موقت بالای صفحه بنویسید.
یکی از افرادی که دورادور میشناسید را به جای خودتان در آن تاریخ تصور کنید.
ماجرای او در آن روز را بنویسید.
اینگونه به ازای تمام مناسبتهای رسمی و شخصی تقویم، موضوعی برای نوشتن خواهید داشت.
زینب رمضانی✍
🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
#معرفی_کتاب📚
#آموزشی👨🏫
نام: اثر مرکب〽️
نویسنده: دارن هاردی✍
ترجمه: لطیف احمدپور، میلاد حیدری♻️
تعداد صفحه: 237📃
ژانر: موفقیت✌️
خلاصه: اثر مرکب میگوید که انتخابهای کوچک و روزانهی ما میتوانند در کنار هم نتایج بزرگی را رقم بزنند. این مفهوم در اقتصاد هم وجود دارد. سپردهی کمی را در نظر بگیرید که هر ماه سودی کم به آن اضافه میشود و ماه بعد سود به اصل پول و سود ماههای قبل تعلق میگیرید. اگر این حساب را چند سال داشته باشیم، از رشد پول خود حیرت خواهیم کرد. به این اتفاق سود مرکب میگویند. حال این مسئله را برای هر چیزی که میخواهید رشد کند، متصور شوید. دارن هاردی همین مسئله را در حوزهی موفقیت مطرح میکند. او میگوید برای انجام کارهای بزرگ، کافیست قدمهای کوچک اما مداوم برداریم. شاید در ابتدا پیشرفتی مشاهده نشود، اما در طی زمان تغییرات به صورت نمایی خود را به ما نشان خواهند داد. این موضوع در مورد کاهش وزن، سرمایهگذاری، افزایش بهرهوری یا هر پیشرفت دیگری کاربرد دارد😉
جلد و تکههایی از کتاب را مشاهده میکنید📸
برای معرفی کتاب موردنظرتان، به شخصی مدیر انار نیوز مراجعه کنید✅
🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
#آموزشی📋
#قسمت1✅
فکر میکنم هم عقیده باشیم که ما داستان میخونیم تا به زندگیهایی سفر کنیم که شاید به صورت شخصی مجال تجربه کردنش رو نداشته باشیم. با وجود اینکه میدونیم داستانها از خیال نویسنده جاری میشن، ولی چون پوستهای از واقعیت دارن و به تجربیات ملموس و انسانی میپردازن به خیالمون خوش میان و با گوش جان میپذیریمشون.
حالا دیالوگ نویسی اگه در خدمت این ملموس بودن و انسانی بودن نباشه، خواننده رو از فضای تخیلی داستان خارج میکنه و با وجود اینکه خواننده میدونه داره یه داستان خیالی میخونه، ولی احساس میکنه داستان براش واقعی نیست.
وقتی کاراکترها شروع میکنن به صحبت با همدیگه، داستان به نزدیکترین فاصلش با دنیای واقعی میرسه و کوچکترین اشتباهی در واقعی بودن دیالوگها در داستان، باعث میشه تمام زحماتی که کشیدید به باد بره.
علاوه بر اینکه دیالوگها باید به دنیای واقعی نزدیک باشه، باید به صحنه پردازی، پیشبرد داستان و شخصیت پردازی هم کمک کنه.
کلماتی که کاراکتر استفاده میکنه و طوری که بحث میکنه از پروفایل خصوصیات رفتاری کاراکتر میاد. یعنی اگه در جهت پرداخت و برجسته کردن این خصوصیات نباشه، از تمام ظرفیتهای دیالوگ نویسی برای شخصیت پردازی استفاده نشده.
تمام این بحثهارو گفتیم تا اهمیت موضوع دیالوگ نویسی در داستان نویسی مشخص بشه. فکر میکنم الان دیگه وقتش باشه بریم سراغ اینکه چطوری دیالوگ بنویسیم.
1⃣صدای کاراکتر خودتون رو پیدا کنید.
وقتی که یه کاراکتر دیالوگ میگه، در ذهن خواننده یه صدا شنیده میشه، مثل بقیه آدمها. شما به عنوان نویسنده باید این صدا رو پیدا کنید. حالا چطوری؟
اول از همه باید ویژگیهای ظاهری صدای کاراکتر رو بسازید. اینکه مثلا آروم صحبت میکنه یا بلند. صدای لطیفی داره یا خشن.
نوع صحبت کردنش چطوریه. اینکه مثلاً خیلی روون و بدون وقفه صحبت میکنه یا تیکه تیکه و با من من.
لحن صحبت کردنش چطور. وقتی خشمگین میشه چطوری صحبت میکنه؟ وقتی احساسیه یا وقتی ناراحته چه فرقی تو صحبت کردنش میشنوید؟
تسلطش روی زبان چطوریه. دایره واژگانش زیاده و به راحتی میتونه منظورش رو برسونه یا هزارتا مثلاً میگه تا بتونه پیامش رو برسونه.
برای اینکه بتونید راحتتر صدای کاراکتر رو شکل بدید، بهتره به پروفایل کاراکتر رجوع کنید (منظورم جاییه که تمام خصوصیات کاراکتر و گذشتش در اون نوشته شده) و بعد دوباره این سوالها رو از خودتون بپرسید و به هر کدومش جواب بدید.
به عنوان مثال برای جواد که یه پسر ۲۵ سالس که از ۱۰ سالگی در مکانیکی کار کرده تا خرج خونوادش رو بده و الان مادر پیرش مریضه، انتظار میره که تسلط خوبی روی زبان نداشته باشه. اونقدر روون و کتابی صحبت نکنه و تن صداش بالا باشه.
حالا اگه جواد استاد دانشگاه باشه این موارد شاید متفاوت باشه.
در این دو مثال صدایی که از کاراکتر جواد ساختیم در راستای انتظار خوانندس. حالا اگه قرار باشه که یه کاراکتر متفاوت و خاص بسازیم که از انتظار خواننده فاصله داشته باشه، باید بتونیم که اون خصوصیت رو در پروفایل شخصیتیش جا بدیم. در غیر اینصورت داستانمون باورپذیر نمیشه.
2⃣بینش کاراکتر رو در دیالوگها نشان بدید.
بینش کاراکتر یکی از بخشهای مهم در پروفایل کاراکتره. اینکه کاراکتر چه درکی از زندگی و اتفاقها اطرافش داره. نظرش در مورد مفاهیم انسانی چیه. ایدئولوژی کاراکتر چیه.
ایدئولوژی و بینش کاراکتر نسبت به موقعیتی که در اون قرار داده باید در دیالوگهاش منعکس بشه. به عنوان مثال اگه جواد معتقده که آدم باید برای خانوادش نون حلال بیاره، وقتی تو موقعیتی قرار میگیره که متوجه میشه به صورت ناخواسته وسط یه کار خلاف گیر کرده، باید این ایدئولوژی در دیالوگش با صاحب کارش که داره ترغیبش میکنه "عیب نداره، برای داروی مادرت داری این کار رو میکنی"، نشون داده بشه. ما باید از این دیالوگها، جهت گیری فکری جواد رو نسبت به اتفاقی که در اون قرار داره متوجه بشیم.
اگه بخوایم این قسمت رو در یه جمله خلاصه کنیم باید بگیم: دیالوگ باید نشون بده کاراکتر اصلی کیه و داره برای چه عقیده، نظر یا خواستهای میجنگه.
این نقص در خیلی از داستانهای نویسندههای تازه کار دیده میشه که اغلب دیالوگهای کاراکترها خنثی هستن. اصلا انگار ما داریم یک سری کلمه از یه فردی میشنویم که اگه اسم و توضیحات ظاهریش رو ندونیم، برامون فرقی با یه رهگذر در خیابون که هیچی ازش نمیدونیم نداره.
ما باید به کمک انعکاس بینش کاراکتر در دیالوگها به کاراکتر نزدیک بشیم. دقیقاً مثل همون موقعی که یه رهگذر در خیابون میبینیم و بعد از چند کلمه صحبت کردن باهاش، متوجه کاراکترش میشیم...!
حسام معینی✍
🆔 @ANAR_NEWS 🎙