eitaa logo
کلبه عُشاق
4.8هزار دنبال‌کننده
798 عکس
452 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
📿شیخ مکرّر میفرمود: اینها می آیند پیشِ من، سراغ پیرزنه را فقط میگیرند (اشاره به درخواست راهی برای حلّ مشکلاتِ زندگی)،هیچ کس نمی آیدو بگوید که من با خدا قهرکرده ام مرا با خدا آشتی بده!💔 برگرفته از: شیخ رجبعلی خیاط رحمت الله علیه کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
کلبه عُشاق
به کلبه عُشاق خوش آمدید 💖 💁‍♀💁 مشاهیرتخت_فولاد https://eitaa.com/babarokn/153 #تفسیر_مثنوی #ملاقات
👆 تشکر و سپاس فراوان از دوستان، بابت به اشتراک گذاشتن لینک کانال 🍃🌷🙏🙏🙏🌷🍃
کتاب امام‌حسین‌ع‌ و‌ ایران ترجمه و اقتباس: همراهان‌ گرامی لطفاً این مجموعه‌ی داستان‌های زیبا را دنبال بفرمایید. کلبه عشاق @babarokn ↙️👇↘️
حسین‌علیه‌السّلام در راه بین‌النهرین 18 🏳 حاکم کوفه فهمید مُسلم‌بن عقیل در خانه‌ی هانی است 🤦‍♂ ✍کورت فریشلر می‌نویسد: بعد از اینکه مطمئن شد که عبیدالله بن‌ زیاد و همراهانش از خانه‌ی او رفتند، بانک زد مُسلم... مُسلم... همه رفتند. از اتاقِ مجاور وارد اتاقِ هانی شد و مرد بیمار با ناراحتی گفت: چرا او را نکُشتی و چرا این فرصت گرانبها را از دست دادی؟ مسلم گفت: همسرت زبیده را احضار کن تا به تو بگوید که چرا من از کُشتن عبیدالله بن زیاد خودداری کردم! چرا که زبیده در این اتاق (اشاره به اتاقِ مجاور) به دامانم آویخت و التماس کرد که من از کشتن عبیدالله خودداری کنم و گفت: که اگر حاکم کوفه در این خانه کشته شود نسل و دودمان تو را برخواهند انداخت. و تمام مردان خانواده را به قتل خواهند رسانید. و تمام زن‌ها را اسیر خواهند کرد و در بازارهای برده‌فروشی خواهند فروخت.🤦‍♀ (پاورقی: روایت دیگری حاکیست که مسلم به طور جدی از کشتن حاکم کوفه استنکاف می‌کرد) هانی‌بن‌عروه گفت: آیا می‌دانیکه امروز عُبیدالله در اینجا چه گفت؟ عبیدالله امروز به من گفت: که شنیده است که تو(مُسلم) در خانه‌ی من هستی. مسلم گفت: من برای تو باعث زحمت نخواهم شد و از این خانه میروم تا اینکه عبیدالله‌بن زیاد با تو ابراز خصومت نکند هانی پرسید: کجا می‌روی؟ مسلم گفت: حسین بن علی‌ع به من دستور داده که در این شهر باشم تا او بیاید یا اینکه مرا احضار کند و من باید در این شهر بمانم. ▫️معقل با حیله وارد منزل هانی شد عُبیدالله که می‌خواست هانی را از مُسلم جدا کند همانروز در زبان به گله گشود که چرا هانی به بازدیدِ او نیامده است؟ عبیدالله گفت: من به دیدن هانی رفتم ولی او به بازدید من نیامد. به طوری که مورخ معروف می‌نویسد؛ سه‌نفر به‌اسم"محمدبن‌اشعث"و "عمرو‌بن‌حجاج"و"اسماء‌بن‌خارجه" موافقت کردند، که به خانه هانی بروند. آن سه نفر بر هانی وارد شدند و وقتی نشستند و پذیرایی شدند، محمد بن اشعث گفت: ما امروز آمدیم که گله‌ی عُبیدالله‌بن‌زیاد را به اطلاعِ تو برسانیم. هانی به بهانه تجدید لباس، نزد مُسلم رفت و به وی گفت: من بایستی برای بازدید عبیدالله‌بن زیاد به دارالحکومه بروم. و هنگامِ غیبتِ من، از خانه خارج نشو. 🐎 عبیدالله‌بعد از سلام‌واحوالپرسی، راجع به مسلم‌بن‌عقیل صحبت کرد و گفت: خلیفه به من امر کرده که تمام پیروان مسلم را معدوم کنم. و کسی که او را در خانه‌ی خود پناه بدهد بیش از سایر طرفدارانِ مُسلم مستوجب مجازات است. و من می‌دانم که مُسلم در خانه‌ی تو می‌باشد. و چون تو پسر عموی من هستی و من خواهانِ آزارت نیستم، از تو می‌خواهم که او را به من تسلیم کنی. ضمناً انکارِ تو بی‌فایده است چراکه یکی از عُمالِ من به اسم خودش را به عنوان یکی از طرفداران و عاشقانِ حسین‌ جا زده و به اینصورت توانسته به اتفاق ، به خانه‌ی تو بیاید. و نشانی دیگرش این است که او ۵۰۰۰ درهم به مُسلم‌بن‌عقیل داده تا اینکه برای پیشرفتِ نهضتِ خود مورد استفاده قرار بدهد. عبیدالله ادامه داد: مگر تو‌ نمیدانستی که او از مخالفینِ خلیفه می‌باشد؟ هانی گفت: من وقتی دیدم که در مسلم‌بن عقیل چیزی وجود ندارد که مانع از پناه دادنِ وی باشد، او را پناه دادم. هانی گفت: من نمی‌توانم مسلم را به تو تسلیم کنم برای اینکه او مهمان و پناهنده من است. عبیدالله گفت: اگر او قاتل بود موافقت می‌کردم که در خانه‌ات بماند. ولی مُسلم مردیست که می‌خواهد خلیفه را به قتل برساند. و کسی که قصد قتل خلیفه را دارد خواهان قتل تمام مسلمین است. و او می‌خواهد، بجای خلیفه، مردی را بگُمارد که مسلمین او را قبول ندارند و با این اقدام قصد دارد که ریشه اسلام را بسوزاند. 😳 【برای‌ دسترسی به آرشیو کامل مجموعه "امام‌حسین(ع) و ایران" لطفاً روی هشتکِ 👉 بزنید. پس از کلیک کردن بر روی هشتک، میتوانید فایل‌ها و مطالبِ قبلی را با استفاده از فِلش‌های بالا و پایینِ انتهای صفحه، جستجو و پیدا کنید.】 برگرفته از: کورت فریشلر ترجمه و اقتباس: ذبیح‌الله منصوری کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏏️ 🍃قرائت‌دعای‌فرج‌امام‌زمان(عج) (ابقاه‌الله) 🏴 یامهدی «أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَالْعِصْیانِ وَالطُّغْیانِ؟ أَیْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَیِّ وَالشِّقاقِ؟» 💚 کجاست نابودکننده اهل فسق و عصیان و طغیان؟ کجاست دروکننده شاخه‌های گمراهی و شکاف‌اندازی؟ 📖 فرازی از دعای ندبه www.moravejtohid.com کلبه عشاق @babarokn
سفر سیّدحسن مسقطی به هندوستان 🚶 ...حاج بسیار از آقاسیّدحسن مسقطی یاد می نمود؛ و میفرمودند: آقاسیّدحسن آتش قوی داشت و توحیدش عالی بود و در بحث و تدریسِ حکمت، استاد بود. سیّدحسن درصحنِ مطهّر امیرالمومنین علیه‌السّلام در نجف اشرف می نشست و طلّاب را درس حکمت و میداد. و چنان شور و هیجانی برپا نموده بود که با دروس متین و استوار خود، روحِ توحید و خلوص و طهارت را در طلّاب میدَمید، و آنان را از دنیا اعراض داده و بسوی عالمِ توحیدِ حقّ، سوق میداد. اطرافیانِ مرحوم آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی (قدّه)، رئیسِ وقت حوزه‌ی علمیه نجف ، به ایشان رساندند که اگر سیّدحسن مسقطی به دروس خود ادامه دهد، حوزه علمیه را منقلب به حوزه ی توحیدی (عرفانی) مینماید. 😳 لهذا آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی تدریسِ علمِ حکمتِ الهی و عرفان را در نجف کرد؛ و به آقا سیّدحسن مسقطی هم امر کرد تا به مسقط برای تبلیغ و ترویج برود. آقا سیّد حسن ابداً میل نداشت از نجف اشرف خارج شود و فراقِ مرحوم برایش مشکل بود. بنابراین به خدمت استادش قاضی عرض کرد: اجازه میفرمائید به درس ادامه دهم و اعتنایی به تحریم سیّد ابوالحسن ننمایم و در این راهِ توحید مبارزه کنم؟! مرحوم آیت‌الله قاضی به او فرمود: طبق فرمانِ سیّد ابوالحسن، از نجف بسوی مَسقط رهسپار شو! خداوند با تُست، و تو را در هرجا که باشی رهبری میکند، و ... 🛺 سیّدحسن که اصفهانیُّ الاصل بوده و به سیّدحسن اصفهانی مشهور بود، بسوی مَسقط به راه افتاد؛ و لهذا وی را گویند. و در راه ،در میهمانخانه و مسافرخانه وارد نمیشد، در مسجد وارد میشد. چون به مسقط رسید ، چنان ترویج و تبلیغی نموده که تمام اهل مسقط را مومن و موحّد ساخته، و همه وی را به مرشدِ کلّ شناختند. او در آخر عمر ،پیوسته با دو لباس احرام زندگی مینمود. تا وی را از هند خواستند؛ او هم دعوت آنانرا اجابت نموده و در راه مقصود رهسپار آن دیار گشت؛ که باز در میان راهها در مسافرخانه ها مَسکن نمی گزید، بلکه در مساجد میرفت و بیتوته مینمود. در میانِ راه که بین دو شهر بود با همان دو جامه ی احرام در مسجدی وی را یافتند که در حال سجده جان داده است. 💚 【برای‌ دسترسی به آرشیو کامل داستانها و مطالب کتاب روح مجرد از سیّدهاشم حداد، لطفاً روی‌هشتک👉 بزنید. پس‌از کلیک کردن برروی هشتک، میتوانید فایل‌ها و مطالبِ قبلی را با استفاده از فِلش‌های بالا و پایینِ انتهای صفحه، جستجو و پیدا کنید.】 برگرفته از: حاج‌سیّدهاشم موسوی‌حدّاد کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5857408039585321559.mp3
5.53M
✨«وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَیٰ أَرْذَلِ الْعُمُـرِ»(نحل۷۰) 🎤در محضر (دامت برکاته) 🍃برگرفته از: جلسهٔ_اول www.moravejtohid.com کلبه عشاق @babarokn
⬇️تکرارجلسه‌ی‌هشتم↙️
4_5888600802213235288.mp3
30.59M
🎙 جلسه هشتم ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ 🚀دوستان با ارسال جلسات اسرار کربلا، به گروهها، کانالها، دوستان و عزیزانِ خود هدیه‌ای معنوی تقدیم کنید.🎊 🎁 🍃در ارسال جلساتِ "اسرارکربلا" با اسم و عنوانِ هرکس و هر سلیقه‌ای در چارچوبِ رضای‌خدا و اهلبیت علیهم‌السّلام، کاملاً آزادید. 💚 لطفاً نامِ سخنران، درج شود. 🍂🍂🍂🍂🍂 کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#بابارکن_الدین اصفهان ، عهد ایلخانیان (قرن ۷ و ۸ هجری قمری) #تخت_فولاد مرحوم #بهجت چه زیبا فرمود: مأنوس بودن با آثارِ اولیاء، همچون همنشینی با خودِ آنهاست. 🍃شش اثر از بابارکن شیرازی بجای مانده که عبارتند از: ادامه: ۵_معلوم‌الخصوص مِن مفهوم‌ الفصوص این نگاشته را گویی مؤلف به سودای فهم معانی فصوص پس از شرح خود به گونه دیگر نگاشته. ۶_ نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص این‌نگاشته مفصل‌ترین ومهمترین اثر به‌جای مانده از عارف شیرازی است. شرح فارسی گسترده‌ای بر فصوص‌الحکمِ ابن‌عربی می‌باشد. مرحوم #افندی می‌نگارد که نسخه‌ای از نصوص الخصوصِ رکن‌الدین را که در سال ۷۴۶ قمری (زمان حیات ایشان) نگاشته شده، در لاهیجان مشاهده کرده است. پس باید گفت آن نسخه که دو سال پس از پایانِ کتاب، استنساخ شده، کهن‌ترین نسخه از کتاب می‌باشد. ⭕️【 برای‌ دسترسی به آرشیو کامل، از سرگذشت و کراماتِ بابارُکن‌الدین لطفاً روی هشتک 👈#بابارکن_الدین بزنید. و پس از کلیک کردن بر روی هشتک، میتوانید فایل‌ها و مطالبِ قبلی را با استفاده از فِلش‌های بالا و پایینِ انتهای صفحه، جستجو و پیدا کنید.】 🌹🌹🌹 برگرفته از: #کتاب_مردان_خدا کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ دَمِ هو _حرف و صوت و گفت را بر هم زنم _ تا که بی این هر سه با تو دم زنم 🎤 در محضر (حفظه‌الله) 🍃برگرفته از: جلسهٔ_هفتم www.moravejtohid.com کلبه عشاق @babarokn
🌷 🍃خطبه ۱۱۴ شناخت دنیا 🧐 آری! همانا دنیا، خانه‌ی ۱_نابود شدن، ۲_رنج بردن از دگرگونی‌ها ۳_و عبرت گرفتن است. ۱_از نشانه‌ی ، آن‌که روزگار، کمان خود را به‌ زِه کرده، تیرش به خطا نمی‌رود. و زخمش بهبودی ندارد. زنده را با تیر مرگ هدف قرار می‌دهد و تندرست را با بیماری از پا در می‌آورند. و نجات یافته را به هلاکت می‌کشاند. 🏹 دنیا خورنده‌ایست که سیری ندارد. و نوشنده‌ایست که سیراب نمی‌شود. و نشانه‌ی رنج دنیا آن‌که آدمی، جمع آوری می‌کند آنچه را که نمی‌خورد. و می‌سازد بنایی که خود در آن مسکن نمی‌کند. بسوی پروردگار خود می‌رود نه مالی برداشته و نه خانه‌ای به همراه برده است. ۲_و نشانه‌ی دنیا آنکه کسی که دیروز مردم به او ترحّم می‌کردند، امروز حسرتِ او را می‌خورند. و آن‌کس را که حسرت او می‌خورند امروز به او ترحّم می‌کنند. این نیست مگر برای نعمت‌هایی که به سرعت دگرگون می‌شود و بلاهایی که ناگهان نازل می‌گردد. 🌬 ۳_و نشانه بودنِ دنیا آنکه، آدمی پس از تلاش و انتظار تا می‌رود به آرزوهایش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسیده، امیدش را قطع می‌کند. نه به آرزو رسیده و نه آنچه را آرزو داشته باقی می‌ماند. ⭕️ سبحان‌الله! شادی دنیا چه فریبنده و سیراب شدن از آن چه تشنگی زاست! و سایه آن، چه سوزان است! نه زمانِ آمده را می‌شود رد کرد و نه گذشته را می‌توان بازگرداند. 🤦‍♂ پس منزه و پاک است خداوند! چقدر زنده به مرده نزدیک است برای پیوستن به آن. و چه دور است مرده از زنده که از آنان جدا گشته! ترجمه:دشتی کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
اصفهان، خ سعادت‌آباد دور و بری‌هایش را گشته بود. میان پامنبری‌ها یا حتی شاگردهای مخصوصش را هم. کسی را نمی‌شناخت که سینه‌اش گنجایش داشته باشد. 👀 دلش می‌خواست حکمتی را که با آن همه زحمت از دایی‌اش آموخته به کسی بسپارد. کسی که سینه‌اش گنجایش داشته باشد. از وقتی پایش به خانه‌ی بانو باز شده بود، هر روز مطمئن‌تر از قبل بود. آقای (آیت‌الله میر سیّدعلی نجف‌آبادی) شاگردی را که می‌خواست پیدا کرده بود تا حکمتش بیاموزد. ⭕️【 برای‌ دسترسی به آرشیو کامل از سرگذشت بانو، لطفاً روی هشتک 👉 بزنید. و پس از کلیک کردن بر روی هشتک، میتوانید فایل‌ها و مطالبِ قبلی را با استفاده از فِلش‌های بالا و پایینِ انتهای صفحه، جستجو و پیدا کنید.】 🌹🌹🌹 برگرفته از: کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_6003513820448818656.mp3
14.72M
⭕️ جلسه اول 🔹 جایگاه مثنوی در فرهنگ ایرانی (2:00) 🔹نظر درباره مثنوی و مولانا 🔹 تهذیب نفس، راه ورود به باطنِ مثنوی (8:00) 🔹تحول در دیدار با 🔹حکایت کفر مولانا و نجم الدین در برابر ایمان صدرالدین قونوی (48:00) 🔹 سماع از دیدگاه سهروردی (57:00) کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
آیت‌الله سیدمهدی‌کشفی (شاگرد میرزا جوادآقاملکی تبریزی) شبی برای خواندن از خواب بیدار میشود که به حیاط برود و وضوبگیرند. میفرمایند وقتی درب حیاط را باز کردم دیدم خانه، شکلِ دیگری دارد و دور تا دور حیات، مثل صحن های حرم، حُجره حُجره شده بود. متوجه شدم از یکی از این حجره ها صدای جانسوزی می آید، گشتم و حجره را پیدا کردم و نزدیکتر شدم. ولی درب قفل بود از شکافِ در نگاه کردم دیدم یک نفر را درون چاله ای کرده اند و داخل چاله سنگ ریخته اند و فقط گردن او بیرون می باشد. دیدم یکی از رفقای خودم است که در بازار فعالیت داشت. که دو مَلَک در حلقوم او عملیاتی انجام میدهند. وقتی این صحنه را دیدم پاهایم شل شد، آن شخص هرچقدر فریاد میزد، آن دو ملک بی اعتنا کارشان را انجام میدادند. منکه دیگر طاقت دیدن این صحنه را نداشتم رفتم درب منزل حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و محکم درب زدم .هنگام اذان صبح بود. میرزا جواد آقا که از داخل حیاط به سمتِ دربِ خانه می آمد با توجه به اینکه من هنوز خودم را معرفی نکرده بودم، فرمودند: چه خبرت است؟ حالا یک چیزی بهِت نشان داده اند همچنین فرمود: آقاسید مهدی؛ رفیقت که از بازاریان تهران است در حال جان دادن است و دارند جانِ او را میگیرند. صحنه ای که دیدی قبض روحش بود. سیدمهدی کشفی تاریخ را یادداشت میکند، که بعد از چند روز که بوسیله تلگراف به او خبر میدهند می بیند وی همان روزِ مورد نظر فوت کرده است ضمنا او در بازار اهل بوده است. 💰 کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بــلای دوســت 🌹 ✨اِلـــهِی‌رِضاًبِقَضائـِــکَ... ⏸ در محضر (حفظه‌الله) 🍃ادامه بحث را در جلسهٔ‌بیست‌وچهارم‌دنبال‌کنید. www.moravejtohid.com کلبه عشاق @babarokn
یادگار نویسی در تخت فولاد ✏️ شروع و میل به جاودانگی و بقا را باید با آغاز غارنشینی و کشیدن نقوش مختلف بر سنگ‌ها و صخره‌ها مرتبط دانست. زمانی که انسانِ اولیه، دستانِ رنگی خود را بر دیوار غارها گذاشت و حضور خود در آن لحظه و مکان را در تاریخ بشری ثبت نمود. با شروع تمدن و ساخت اماکن مذهبی و بناهای باشکوهِ سلاطین، نگارش یادگاری‌ها در این اماکن که گمان می‌رفت مانا و جاودانه‌تر از ابنیه‌ی متعارف باشند، رواج یافت. یادگار نویسی‌ها در فرهنگ اسلامی علی‌رغم خلاصه بودنشان بسیار پُرمحتوا و بیان روانشناسی دوره‌های تاریخی‌اند. و همچنین از حیث ایدئولوژی و مذهب حاکم در دوره مورد نظر بسیار ارزشمندند. اما در شکل‌گیری یادگار نوشته‌ها به غیر از میلِ جاودانگی و حُبّ ذات، باید به مواردی چون عریضه نویسی نیز توجه نمود. که در فرهنگ و باور اسلامی توجه یژه‌ای به آن شده است. در اصطلاح، عریضه نویسی یکی از شیوه‌های خاصِ توسّل است. که در فرهنگ اسلامی همواره مورد توجه بوده است. گاه افراد جامعه با یک مشکلات و گرفتاری‌هایی مواجه می‌شوند که بر حسب ظاهر امکان برطرف نمودن آنها از طریق اسباب عادی دنیایی میسر نیست. در چنین مواردی به جای ناامیدی از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیه السلام توصیه شده که از اموری نظیر دعا و توسل کمک گرفته شود. آنگاه برای خودِ توسل شیوه‌های مختلفی بیان شده است که از جمله‌ی آنها، نوشتنِ عریضه است. لذا برای عریضه نویسی چه فضایی بهتر از دیوار بقاع متبرکه و آرامگاهِ عرفا و صلحا که همواره منبع خیر و برکت و واسطه‌ی حل مشکلات مادی و معنوی بوده‌اند. بنظرمی‌رسد که‌سنّت یادگارنویسی از عصر صفوی و با ترویج تشیّع، شتاب بیشتری داشته و در دوره‌ی قاجار به فراوانی نوشته شده است. آنها از اعماق جان آدمی برخاسته و با کلمات طولانی و قِصار، نیازها و دردهای انسان را در دوره‌های مختلف بازگو می‌نمایند. مساجدی همچون مسجد جامع اصفهان، مسجد امام، مدرسه چهارباغ و بسیاری از امامزاده‌های اصفهان مثل امامزاده اسماعیل، درب امام و آرامگاه تخت فولاد از جمله این فضاهای تاریخی و دینی هستند که می‌توان انواع یادگار نوشته از دوره‌های مختلف را در آنها مشاهده نمود. در این بناها انواع و اقسام یادگار نوشته‌ها با خطوط زیبای اسلامی و محتوایی که نشأت‌گرفته از دل و روحِ زائرین بوده بر دیوارها حک شدند. برگرفته از کتاب: کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5832619846289856335.mp3
3.72M
«یُؤْتِي الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُوتَ الْحِکْمةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْـــراً کَثیـــراً»(بقره۲۶۹) 🎤در محضر ( دامت برکاته) 🔽 برگرفته از جلسهٔ_بیست_و_هشتم www.moravejtohid.com کلبه عشاق @babarokn
اصفهان، خ سعادت‌آباد صدای کلون مردانه‌ی دربِ خانه که بلند شد، نصرت‌السّادات خودش را لای چادر پیچید. خدمتکار خانه تا پشتِ در دوید. اما از دالانِ خانه صدای یاالله آشنایی توی خانه پیچید. نصرت السادات با شنیدن صدا خندید و از اندرونی تا پشت حوض بزرگ خانه و نزدیکی دالان به استقبال آمد. آقا محمّدعلی (امین‌التُّجار) به دیدن تنها دخترش آمده بود تا قباله‌ی یک بازارچه را بعنوان چشم روشنی به زندگی دخترش هدیه کند. آقا محمدعلی فکرِ درآمد نصرت‌السادات را کرده بود تا دخترش بتواند با خیال راحت درس بخواند. آقاجانِ نصرت‌السادات، زمانِ درس و کتاب، شور و اشتیاق را در چشم‌های دخترش دیده بود. و دلش نمی‌خواست چیزی مانع از درس‌خواندنِ دخترش بشود. ⭕️【 برای‌ دسترسی به آرشیو کامل از سرگذشت بانو، لطفاً روی هشتک👈 👉 بزنید. سپس میتوانید فایل‌ها و مطالبِ قبلی را با استفاده از فِلش‌های بالا و پایینِ انتهای صفحه، جستجو و پیدا کنید.】 🌹🌹🌹 برگرفته از: کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_6003513820448818657.mp3
15.01M
🎙 📖 در محضر: 🔻 شروع بیت (دقیقه ۱۸) از بیت «بشنو از نی چون حکایت میکند ..‌.» تا بیت «هر کسی کو دور ماند ...‌» 🔻 🔹 توصیف مثنوی از زبان مولانا ( ۸:۰۰ ) 🔹ارمغان مثنوی [بیان خاطره] (۱۵:۰۰) 🔹بشنو از نی ... (۱۸:۰۰) هدف‌ازخلقت‌انسان(۲۹:۰۰) 🔹وطن کجاست؟ (۳۶:۰۰) 🔹 و http://www.moravejtohid.com کلبه عشاق @babarokn
❈يَا اللّٰهُ❈ امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السّلام: «هنگامی‌که خدا صلاح بنده‌اش را بخواهد قِلتِ کلام و قِلتِ طعام و قِلتِ خواب را به او الهام می‌کند.» 📚مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۱۳ www.moravejtohid.com کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
🌷قرآن مجید🌷 ✨پس روزی که با شکوه و جلال دنیایی در برابر قومش به خودنمایی پرداخت، آنهایی که طالب زندگی دنیا بودند گفتند: «ای کاش ما هم مثل قارون از ثروت و مکنت بهره مند بودیم الحق ّ که او از این همه نعمت حظّ و لذّت وافر دارد.» القصص(79) 💰 ✨ایمانداران قوم که از عوالم الهی علم و اطّلاع داشتند گفتند: «وای بر شما با این افکارِ پَست؟ ثواب و پاداش الهی برای آنها که ایمان به خداوند دارند و عمل صالح انجام می دهند مسلّماً برتر از این زرق و برق و ثروت است و پاداش نیکو تنها نصیب کسانی می شود که در راه ایمان شکیبا و کوشا و دارای استقامت باشند.» القصص(80) کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
🍃دیدار سیّد هاشم حدّاد از تخت فولاد اصفهان: جناب حاج سیدهاشم موسوی حداد پس از سه روز زیارت در شهر مقدّس قم به صوبِ اصفهان عزیمت نمودند، و در منزل آقای حاج محمد حسن شرکت (دام توفیقُه)وارد شدند. ایشان صبحها پس از ادای نماز صبح، برای زیارت اهل قبور به قبرستان می آمدند. و تمام مدت بین الطلوعین را در آنجا بودند؛ و چون قبرستان وسیع بود، هر روز فقط به ناحیه ای از نواحی آن می پرداختند. یک روز در اطراف قبر مرحوم و یک روز قبر مرحوم حاج و یکروز قبرمرحوم و مرحوم... ایشان میفرمودند: فضای اصفهان را دوچیز ، صاف نگهداشته است. 🌱 _وجود موحّدین و عارفین و حکمای اسلام از اعاظم علماءکه در مدت قرون متمادیه در این قبرستان خوابیده اند. _و وجود دختران معصوم و متدیّن که شبها بالاخص در نزدیکی صبح سجاده های خود را پهن میکنند و بر روی آن برای عبادت خداوند قیام و رکوع و سجود دارند. ایشان می فرمودند: هیج جا من بقدرِ اصفهان کثرت دختران متعبّد و متهجّد را ندیده ام؛ و نفوس طاهره ی ایشان در شبها، فضای اصفهان را و بصورتی دیگر در می آورد. اما افسوس که نه تنها در اصفهان بلکه در شیراز و قم و سائر اماکن ، قبرستانها را خراب میکنند. یعنی آب میاندازند و درخت میکارند و تبدیل به باغ ملی نموده و به صورت تفریحگاه در می آورند. با آنکه در این اماکن، نفوس طیّبه و طاهره ای از علماءِ کبار و حکماءِ عظام و عرفای ذوی القدر و الاعتبار خفته اند، که ذکرشان و نامشان و اثر قبرشان و زیارت و دیدار قبورشان موجب رحمت و نزول است. برگرفته از کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند در گوش انسان چه چیزی گفته است؟ 🧏‍♀🧏‍♂ بر گرفته از جلسه ۳۴ مثنوی http://www.moravejtohid.com کلبه عشاق @babarokn