eitaa logo
کلبه عُشاق
4.7هزار دنبال‌کننده
806 عکس
454 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 جلسه بیست و یکم در محضر 🔸 دقیقه 4 روح است که وحدت پیدا می کند. ✨ در روایات زیاد تأکید شده که با کسی بنشینید که از لحاظ معنوی، دیدن او شما را به یاد خدا می اندازد، اینها به خاطر همین است که انسان وقتی با چنین انسان هایی در ارتباط هست، از روح او بر روح این هم می زند. 🔸 دقیقه 12 به ذره گر نظر از مهر بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند 🔸 دقیقه 18 هیچ کس از پیش خود چیزی نشد هیچ آهن خنجر تیزی نشد هیچ حلوایی نشد استاد کار تا که شاگرد شکرریزی نشد ✨ بالاخره، هیچ کس به مقامی از پیش خودش نمی رسد. ✨ نظر از سوی یک ولی، یک انسان الهی 🔸 دقیقه 19 «وکلبهم باسط ذراعیه بالوصید» «18،کهف» ✨در جایی که یک حیوان قابلیت پیدا می‌کند که مورد نظر قرار بگیرد، بالاخره ما انسان هستیم و بد است، این قدر محروم باشیم که نظر بر ما نیفتد. محرومیت از نظر این خیلی بد است. ممکن است آدم از پول، از مقام و... محروم باشد، اما از نظر محروم بودن، این واقعا اوج بدبختی و بیچارگی انسان است. 🔸 دقیقه 22 اگر کسی شب داشته باشد، شب بیداری داشته باشد، در این شب آه و زاری داشته باشد، ناله‌ای اشکی داشته باشد، این عجب نیست، اگر که دعای خود را به کوی جانان، به بال مرغ اثر نبندد. حتماً اثر می بیند، حتماً اثرش هم همین نظر باشد. 🔸 دقیقه 24 اشکال مرغی دیگر این بود که این راه را نمی توانیم برویم، این راه خیلی سخت است. 🔸 دقیقه 26 وقتی که آن عشق در سینه جا پیدا می کند، انسان دیگر از هستی دنیا و از همه سیر می شود و دل می کند. می خواهد بگوید : تو بیا، پا در راه بگذار، اصلاً عشق دنیا از دلت بیرون می رود. 🔸 دقیقه 27 «فاستقم کما امرت» «112،هود» ✨ خود این آیه، خیلی عجیب است. 🔸 دقیقه 30 راه عشق، خیلی راه سختی هست، چون بالاخره باید امتحان شوند. ✨ اولاً باید ببیند که در عشق موحد هست یا نه، یعنی ببیند که فقط تعلق به این را دارد یا تعلق به جاهای دیگر هم دارد. 🔸 دقیقه 36 «الله یقبض و یبصط و الیه ترجعون» «245،بقره» خداوند قبض می کند و بسط می کند و به سوی او باز می گردید. یعنی حرکت به سوی خدا با قبض است. 🔸 دقیقه 38 قبض برای این است که انسان متوجه عیوب خودش شود. نه اینکه در زمان بسط، انسان به خدا نگاه می کند، در بسط انسان متوجه خداست، در قبض متوجه خودش هست. انسان اگر همیشه متوجه خدا باشد، از خودش فراموش می کند. عیب هایش را درست نمی کند، اما وقتی که قبض هست، متوجه خودش هست. 🔸 دقیقه 41 خلاصه انسان باید به جایی برسد که از گرداب قبض و بسط بیرون بیاید، به وحدت برسد، به جمعیت برسد. یعنی آدم تا وقتی که دور از خدا هست، قبض و بسط هست، چون آیه می فرماید : «الله یقبض و یبصط و الیه ترجعون» قبض می دهد و بسط می دهد و به سوی او رجوع می کنید، یعنی معلوم می شود، انسان هنوز به او نرسیده در قبض و بسط هست. وقتی که رسید، دیگه قبض و بسط هم نیست. 🔸 دقیقه 44 زمانی درد را احساس می کنیم که روح ما تعلق به جسم دارد، لذا یک پشه می نشیند، می فهمیم، وقتی که در بحر فنا می افتد، دیگر جسم را رها می‌کند، لذا عقرب و مار هم که نیشش می زند، اصلاً احساس نمی کند، درد احساس نمی کند. 🔸 دقیقه 46 یک فعالیت شدیدی می خواهد که (انسان) بتواند، وحدت را بر خودش حاکم کند. انسان از افعالش شروع کند، افعالش را به وحدت بیاورد.... ✨افعالتان را تا می توانید کم کنید. 🔸 دقیقه 47 تذکرات مهم استاد 🔸 دقیقه 50 رابطه ی حبی همین است، اصلاً خود فقه ما، در واقع یک سری اوامر و نواهی حبی هستند. وقتی که درفقه ما، مثلاً می فرماید: اول پای راست خود را در مسجد بگذار، یعنی خدا این جوری دوست دارد. یا وقتی می خواهی بیایی بیرون (از مسجد) پای چپت را اول بیرون بذار، یعنی خدا این جوری دوست دارد. اصلا فقه ما یک دوره عشق است. یک وقت این مسائل راهزن نشود که فقه ظاهر شریعت است. این مسئله نباشد. فقه یک دوره عشق است، خدای من از من این جوری خواسته است. 🔸 دقیقه 51 در مسئله طهارت و نجاست خیلی دقت داشته باشید، تمام مراتب وجودی انسان یک حقیقت هستند، یعنی لباس شما نجس باشد، این روی خیال اثر می گذارد، خیال روی وهم، وهم روی عقل، عقل روی قلب، قلب روی سر، سر روی خفی، خفی روی اخفی، همه ی مراتب وجودی شما آلوده است. اینکه در فقه می گویند : این را بشور، حالا ممکن است، کسی که می گوید : این را بشور، نداند چرا؟ اما به خاطر همین است که همه ی مراتب وجودی انسان به هم پیوسته است. 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3721
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معروف به تکیه جویباره ای متعلق به خیابان فیض مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی
4_5888850000510718747.mp3
2.79M
✨«وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَ الْإِیمَانَ مِنْ ... »(حشر۹) 🎤در محضر (طال عمره) 🔽برگرفته از : جلسهٔ
بابارکن الدین
کلبه عُشاق
https://eitaa.com/babarokn
---------------------------------- مدفون در تخت فولاد، ایوان ورودی بابارُکن الدین --------------------------------- 🔸🔸🔸 📿حاج ملا محمّد حسن نایینی آرندی از واصل و عالمانِ کامل قرن ۱۳ هجری قمری در آبادی کوچک و فقیرِ آرند که در ۶ فرسنگی غربِ نایینِ اصفهان است، متولد شد. وی بعلت بیماری در سال ۱۲۷۰ قمری(تقریبا ۱۲۲۷ شمسی)در سن تقریبا ۸۰ سالگی درگذشت.ملا محمّد حسن را به خودش، دَم ایوانِ آستانه بقعه بابارکن الدین به خاک سپردند. تا تربتِ پاکِ او، پی سپر زائران مزار کثیرالانوار آن عارف نامدار باشد.✨✨✨ پدرِ ملا محمد حسن، کشاورز بوده و وی از کودکی به به صحرا می‌رفت. روزی در ۱۶ سالگی که مشغول چوپانی بود. و مقرب بارگاهِ سبحان، حاج محمد حسن نایینی کوزه کنانی در بدو برخورد و چون وی را مستعد یافت، به چشمِ عنایت در او نگریست و به تحصیلِ علم و تکمیل و نفس به او امر فرمود برو به اصفهان و درس بخوان. او از همان ساعت چنان شوری در دلش افتاد که به هیچ نوع آرام و قرار نگرفت و روی به شهر اصفهان آورد.و در واقع در خیابان عبدالرّزاق به تصفیه و تزکیهِ ظاهر و باطن و کسب علومِ صوری و معنوی مشغول گردید.🎓 از اَکابر علما و دانشمندان و زُهّاد و اَبدالِ مستجابُ الدعوه بود. وی سال‌ها در مدرسه نیماورد قسمت فوقانی ضلع شرقی مقابل حجره حجره‌ای داشت. و در علومِ عقلی(فلسفی) و نَقلی (فقاهت)مخصوصاً در علومِ حکمت و و ریاضی تبحّری خاص و به سزا داشت. کتابهای او، فقط منحصر به دو جلد و مجید بود. با این حال گاهی که طلّابِ مستعد از وی خواهشِ تدریس می‌کرده‌اند، کتبِ عقلی و نقلی را چنان با ملاحظه و تحقیق درس می‌گفته که پنداشتی همه کتب اهل فن در لوح ضمیر و تقریر او حاضر و مشهود است. با وجود ارادتمندان بسیار که از همه طبقات، مخصوصاً عُلما و و اعیان رجال داشت به هیچ وجه اعتنا ‌نمی کرد و با احدی از آن طبقات معاشرت و رفت و آمد نمی‌کرد. هم صحبت خلوتش به ۲ یا ۳ نفر از فقرای عارفِ گمنام منحصر بود. که گاه و بیگاه به دیدار یکدیگر می‌رفتند و هیچکس نمی‌دانست که با هم چه می‌گفتند. یکی از آنها، جدّ ِاستاد جلال الدین همایی، بود.که با وی اخوّت و مصاحبت صمیمانه داشت. هُمای شیرازی همان شخصی بود که وقتی جهانگیرخان قشقایی برای تعمیر ساز تار به اصفهان آمده بود، و از قضا همای شیرازی بر سر راهش قرار گرفته بود و آدرس مغازه تعمیر ساز را می خواست.هُمای شیرازی به جهانگیرخان فرمود: جوان تارِ دلت را کجا تعمیر میکنی؟ و این نفَس مسیحایی، باعث شد جهانگیرخان قشقایی ایلات و قوم خود را ترک کرده و در اصفهان در مدرسه طلّاب، به مقامات و درجات بالایی برسد. در صورت تمایل روی عبارتِ بزنید تا ... ادامه دارد... انشاالله🔜 برگرفته از: https://eitaa.com/babarokn
کلبه عُشاق
👆👆 لوح مدفن آرندی بر بالای سرِ وی منصوب است. در این لوح که چشم زخم روزگار ستمکار بدان شکست آورده است، نخست آیتی از کتاب مجید و سپس عبارتی تازی به تعریف ملا محمد، سپس ابیاتی به پارسی و همچنین تاریخ درگذشت او نقش بسته است. که این ابیات از میرزا عبدالکریم سیمای اصفهانی است. ♦️♦️♦️ برای خواندن زندگینامه و تمام قسمتهای مربوط به ملا محمدحسن نایینی لطفا روی بزنید🔹 https://eitaa.com/babarokn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بی ارزشی دنیا نزد امیرالمومنین علی علیه السلام 🎤درمحضر (طال عمره)   ⬇️برگرفته از: جلسهٔ
مستند صوتی شنود - 07.mp3
18.53M
🎙 مستند صوتی شنود، قسمت ۷ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌ها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. جلسه هفتم: کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5969901389210456157.mp3
3.62M
در محضر آل عمران ۳۱: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي برگرفته⤵️ از جلسه اول 🆔 @moravej_tohid http://www.moravejtohid.com     •┈┈•✺🔹مروج توحید🔹✺•┈┈•
💖 (ایراد سخنرانی در سال ۳۸ هجری پس از پایان جنگ صفّین در مسجد کوفه) 🌷خداشناسی:🌷 ستایش خداوندی را سزاست که صفتی بر صفت دیگرش پیشی نگرفته تا بتوان گفت: ... ...✨ ✨ ...هر جز خدا، در شنیدن صداهای ضعیف، کر و برابر صداهای قوی، ناتوان است. و آوازهای دور را نمی‌شنود. ✨هر جز خدا، از مشاهده رنگ‌های ناپیدا و اجسام بسیار کوچک، ناتوان است. ✨هر غیر از او، پنهان است. ✨و هر جز او، آشکار است. و........ ---------------✍-------------- 👆 کتاب 👇 👀 چشم انسان همه رنگ‌ها را نمی‌بیند. مانند رنگ‌های موجود در نور خورشید و انواع که باید با وسایل الکترونیک پیشرفته مشاهده کرد. 🦻و گوشها محدودند و خاصّی را می‌شنوند. محدوده قابل تشخیص گوش انسان تا ۲۰۰۰ ارتعاش و گوش سگ تا ۷۰۰۰ ارتعاش صوتی را درک میکند. (اشاره به Akustik, یا ). این‌ها نکاتِ علمیِ دقیقی است که در عصر ما، دانشمندانِ علوم به آن رسیده‌اند. شگفت‌آور آنکه علیه السّلام، ۱۴ قرن قبل به اینگونه از واقعیت‌ها اشاره فرموده است. برگرفته از کتاب : نهج البلاغه https://eitaa.com/babarokn
▫️ده بار از آن راه بدان خانه برفتید/ ▫️یک بار از این خانه بر این بام برآیید/
هدایت شده از مروج توحید
4_5926953588856197451.mp3
3.47M
✨«رَدِّ مظالم» 🎤در محضر (طال عمره ) 🔽 برگرفته از جلسهٔ 🆔 @moravej_tohid 🌐 www.moravejtohid.com      •┈•✺🔹مروج توحید🔹✺•┈•
خیابان فیض شبکه اطلاع رسانی مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد
کلبه عُشاق
بابارکن الدین #تخت_فولاد https://eitaa.com/babarokn
-------------------------------- مدفون در تخت فولاد ، ایوانِ ورودی بابارکن الدین --------------------------- 🔸🔸🔸 ✨ پرواز در آسمان✨ مرحوم نایینی در و طیِ مقامات روحانی به درجه‌ای رسیده بود که انواع کرامات و خرق عادات از وی به ظهور می‌پیوست. و هرگز درصدد اظهار و نمایش بر نمی‌آمد. سهل است که سعی می‌کرد خود را در زمره بی معرفت قلمداد کند. 🧙‍♂ می‌نگارد: ایامی که در مدرسه نیماورد اقامت داشتم.حکایتی عجیب از احوال و وی شنیدم که رجال موثق با یک واسطه نقل می‌کردند. ✅ پرواز در اسمان🕊 میر سیّد محمّد امام جمعه(متوفی ۱۲۹۱ هجری) که دستگاه قدرتش به پهلو می‌زد و حُکام و بدون اِذن وی جرات نشستن نداشتند. و به دیدن هیچ طایفه‌ای نمی‌رفته است. درخواست با ملا حسن را کرد.و جمعی از طُلّاب وساطت کردند و وی پذیرفت. به این شرط که بیش از ۱۰ دقیقه طول نکشد و سوال و جواب از چند جمله بیشتر نشود. امام جمعه با قبولِ به حجره او آمد. 🤝 ملاحسن بدون هیچ تشریفاتی سر پا ایستاد. امام جمعه به رسم معهود، احوالپرسی معمولی کرد و بعد از چند جمله سوال و جواب که در این، احوال مردم است (حال شما چطور است؟ چه درس می‌گویید؟)🤫 ملا حسن خاموش شد و دیگر جوابی به سوال‌های امام جمعه نداد و گفت: المُومِنونَ عِنده شُروطِهِم. مومنان به شرطشان پایبندند. امام جمعه به ناچار خداحافظی کرد و از پیش او رفت. بار دیگر امام جمعه با همان درخواست ملاقات کرد.دوباره ملاحسن اجازه داد و این شرط را اضافه کرد که خارج از حدّ و فکر و وظیفه خود سوال نکند. یعنی از مسائل دقیق عرفانی و و مَرام و باطنیِ ملاحسن و اموری که خارج از حدودِ فقاهت و تشرّع و منصبِ امام جمعه گی باشد، نپرسد. سید محمد که مرد بسیار پخته و هوشیاری بود، این شرط را نیز پذیرفت.🤝🤭 این بار جمله‌های معمولی احوالپرسی را نگفت و بعد از سلام پرسید: به عقیده ی شما یا عروجِ جسمانی با اشکالاتی که فلاسفه گرفته اند چگونه بوده است؟ ملا حسن گفت: چنین ...! و بدون درنگ از ایوان حجره‌اش همچون در فضای مدرسه به پرواز درآمد و مسافتی بالا رفته و به جای خود فرود آمد.🎈🕊 و گفت: **** 🔹پای استدلالیان چوبین بود/ 🔹پای چوبین،سخت بی تمکین بود/ **** امام جمعه از این کرامت، طاقتِ دم زدن نداشت. چون از این حال خارج شد دست شیخ را بوسید. و در بازگشت به اصحابِ خود گفت: امروز دین من از برکت این مردِ بزرگ شد.و مصداق و مفهوم: 《اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دِینُکُم(امروز دین شما کامل شد)》را به عین مشاهده کردم.💯🕋 شنیده شده که نظیر این کرامات مکرّر از وی در حضور خواص و شاگردانش و سرزده و موجب قُوّت و رسوخ ایمان ایشان میگردیده است...👋 ادامه دارد ...انشاالله برگرفته از: برای خواندن تمام قسمتها لطفا روی بزنید. کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
کلبه عُشاق
#ملا_محمد_حسن_نائینی_آرندی -------------------------------- مدفون در تخت فولاد ، ایوانِ
______ مدفون در تخت فولاد ، ایوانِ ورودی بابارُکن الدین -------------------------- 🔸🔸🔸 🌷سیلی زدن مردِ قصاب چراغعلی خانِ زنگنه، حاکم اصفهان بود که در سال ۱۲۶۵ قمری به حکومت آمد و مدتی حکمرانی داشت مردی و معرفت دوست بود. و به صحبت عرفا و اربابِ حال، رغبتی داشت. وسایل برانگیخت که به زیارت ملا حسن بیاید.ملا حسن اجازه نداد چون در خواهشِ ملاقات تاکید کرد، یک روز خود ملا حسن به ملاقات حاکم رفت. او را نشناختند و از در بیرون راندند. این خبر به حاکم رسید.و سراسیمه بیرون دوید و خود را روی قدم های ملا حسن انداخت و با احترام هرچه تمام‌تر او را به منزل برد و همچون بندگانِ خدمتگزار، پیش او بایستاد و لوازم و خاکبوسی به جای آورد و خواهش کرد چیزی در خانه او تناول کند. ملا حسن به عذر اینکه روزه واجب گرفته است چیزی نخورد (حقیقت مطلب این است که ملا حسن بیشتر ایام سال روزه‌دار بود). مجدداً درخواست کرد که حداقل چیزی از او بخواهد. ملا حسن گفت: این را می‌خواهم که دیگر خواهشِ ملاقات نکنی! چون از منزل چراغ علی خان بیرون آمد در راه برگشت، به دَکه رفت که برای غذای شب کمی گوشت بخرد. دست او به تخته ی قصاب خورد و به خاطر ظاهر مندرس و ژولیده ی وی، قصاب پنداشت، او گدایِ است که دستگاه او را کرده. او را با مشت و لگد از دکه بیرون انداخت و چندان محکمی بر صورت او نواخت که اثرش بر رخسار وی نمودار بود. چون به مدرسه بازگشت، دور او را گرفته که در محضر حاکم چه گذشت و اثر سیلی از کجاست؟ ملاحسن با کمال متانت و خونسردی ماجرا را شرح داد و گفت: از قصاب ممنونم که من را و حاکم را از مغزم بیرون کرد. همانطور که رفته بودم بازگشتم... 👋 ادامه دارد... انشاالله برگرفته از: https://eitaa.com/babarokn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨«أَلْقَلْبُ حَرَمُ ٱللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ ٱللَّهَ غَیْرَٱللَّهَ» ✅ الرشید 🎤در محضر (طال‌عمره) 🔽 برگرفته از جلسهٔ شانزدهم حدیث معراج
مستند صوتی شنود - 08.mp3
16.07M
🎙 مستند صوتی شنود، قسمت ۸ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌ها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. مروری بر نکات جلسه هشتم: 🔻 پاسخ به سوالات 🔻 چرا صوت ها سانسور می شود؟ 🔻 از کجا بفهمیم که این مستند زاییده ذهن نیست؟ کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn