eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
43 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
، شماره 1 بجا و بجا؛ مثل بُرِشی از نهج البلاغه: وَ قَدْ أَمَّرْتُ عَلَيْكُمَا ... مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فَاسْمَعَا لَهُ وَ أَطِيعَا ... فَإِنَّهُ‏ مِمَّنْ لَا يُخَافُ وَهْنُهُ وَ لَا سَقْطَتُهُ وَ لَا بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ (نهج. نامه 13) ترجمه: مالک اشتر را به امیری شما ... برگزیدم. پس به سخنش گوش فرادهید و از او اطاعت کنید... زیرا وی از کسانی است که هرگاه ، عاقبت اندیشانه باشد اهل سستی، سقوط و کندروی‌ نیست و هرگاه کندروی شایسته باشد، اهل تندروی نیست. برداشتها: 1. امام علیه السلام در عبارت «لَا يُخَافُ وَهْنُهُ وَ لَا سَقْطَتُهُ وَ لَا بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ» نشان داده‌اند که (اسراع) اگر همراه با باشد نه تنها نامطلوب نیست بلکه مطلوب هم هست. 2. در توصیف نشان داده‌اند که او نه تندور است و نه کندرو بلکه "" است به طوری که هرگاه شایسته باشد تندروی می‌کند و هر گاه شایسته باشد، کندروی می‌کند. 3. در جمله «فاسمعا له و اطیعا» نشان می‌‌دهد که انگیزه لازم و کافی برای اطاعت از یک شخص این است که آن شخص توسط امام ع به امیری انتخاب شده باشد چنانکه در جمله «فإنه ممن لا یخاف...» نشان می‌دهد که انگیزه دوم برای این اطاعت، همان الگوی شخصیتی جناب مالک یعنی تندروی بجا و کندروی بجا () است. 4. چنانکه در نکته پیش نیز بیان شد، در اینجا (تندروی بجا و کندروی بجا) به عنوان الگوی شخصیتی که می‌شود از او اطاعت کرد، معرفی می‌شود جالب اینکه در آیه 28 کهف، (تندروی دائمی) به عنوان شخصیتی که نباید از او اطاعت کرد، معرفی شده است (وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً) تأمل: از کلام امام ع برداشت می‌شود که مجوّز اسراع، حزم اندیشی است. اینک آیا شما بر اساس ادله نقلی و عقلی مجوز دیگری برای اسراع سراغ دارید؟ شماره 1 @banahjolbalaghe
، شماره 2 و اهمیت آن بُرِشی از نهج البلاغة:👇 ... أُخْصُصْ رَسَائِلَكَ الَّتِي تُدْخِلُ فِيهَا مَكَايِدَكَ وَ أَسْرَارَكَ بِأَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْكَرَامَةُ فَيَجْتَرِئَ بِهَا عَلَيْكَ فِي خِلَافٍ لَكَ بِحَضْرَةِ مَلَإٍ. 🌺🌾🍃🌾🍃🌺 ترجمه:‌ 👇 ... نامه هایی را که در آن تدابیر و اسرار حکومتی ات را درج می‌کنی، تنها به کاتبی بسپار که بیش از هر کسی جامع صلاحیت‌های اخلاقی باشد [یعنی] کسی باشد که وقتی به او احترام می‌نهی، آنقدر به سُکر و سرمستی نیافتند که جسارت ورزد و در حضور جمع با تو مخالفت بکند. 🌺🌾🌺 برداشتها: 👇 1. 👈 هر چند از ادله دیگر فهمیده می‌شود که مشفقانه حاکم عادل وظیفه مردم است اما متن فوق نیز دلالت می‌کند که حاکم، افزون بر حریم شخصی‌اش (که همه مؤمنان از آن برخوردارند)، به عنوان حاکم اسلامی دارای ویژه‌ای است. 2. 👈 ""، از مسائل مهمی است که در انتخاب افراد مرتبط با او باید مورد دقت قرار بگیرد. 3. 👈 این حریم مهمترین اسلامی (یا دست کم یکی از مهمترین مصالح نظام اسلامی) است چندانکه اگر کاتبی واجد ارزشهای دیگر بود اما در رعایت حریم رهبر ضعف داشت، نمی‌توان او را انتخاب کرد. 4. 👈 در ملأ عام، چون باعث شکسته شدن حریم او می‌شود، عمل ناپسندی است. 🌺🌾🌾🌺 توضیح:👇 در روایات و فقه، مورد توجه قرار گرفته است. در کتاب " ولایة_الفقیه" (ج 2 ص 592) آمده است: «یکی از مهمترین مصالح، حفظ حریم امام عادل است» هرچند محققانی که در سالهای متأخر این کتاب را با نام «» خلاصه کردند، این عبارت را به این شکل تغییر دادند: «در نظام اسلامی، حفظ حریم امام نیز ـ‌در چارچوب حفظ اسلام‌ـ مطلوب است»!! (نظام الحکم فی الاسلام ص 372) 🌺🌾🌾🌺 تأمل: 👇 به نظر شما اسلامی و تقویت شوکت و ابهت او چه فوائدی برای دارد؟ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
👇 حجت الاسلام والمسلمین محسن عرفائی، برایم نوشته است که : یک وقتی با رفقا درباره "مساله " بحثی داشتیم. من عرض کردم: امیرالمومنین ع در نامه به والی فارس فرموده‌اند: «اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْف...» ( را به کار ببند و از و و ستم بر مردم بپرهیز که و @فشار_ منجر به می‌شود و ستم منجر به شمشیرکشیدن می‌شود) و در ادامه نوشته است: واقعا خودم هم وقتی این تعبیر را دیدم تعجب کردم که ممکن است معضلی که ما آن را امروزی می پنداریم در فرمایشات حضرت ع ریشه‌یابی شده باشد. 😯😯😯😯 بنده برای حاج آقا عرفائی بزرگوار نوشتم: 👇 جرداق میگه علی ع دست بر روی دردهای مشترک بشریت گذاشته و این دردهای مشترک دردهایی هستند که هرگز کهنه نمی‌شوند. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
، شماره 1👇🏼 👈«ازْجُرِ الْمُسیئَ بِثَوَابِ الْمُحْسِن» (نهج ‌البلاغه: ) 🌿☘ کلمه‌ی "زجر" در عربی به معنای «ردع و منع و بازداشتن انسان از کاری» یا «راندن و دور کردن حیوان از مکانی» به کار می‌رود. با ا ین حساب ترجمه این عبارت می‌شود: 👇👇 با پاداش دادن به نیکوکار، بدکار را [از کار بدش] باز بدار. 👈شگفت است که اغلب مترجمان، کلمه زجر را با معنای فارسی اش خلط کرده و این کلمه را به آزار دادن و شکنجه کردن و ... برگردانده و در نتیجه معنای لطیف روایت را به باد داده ‌اند! 😯😯 😯😯 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
، شماره 3 👈 (نه کینه‌ورزی) حتی در میدان جنگ 1 بُرِشی از نهج البلاغه 👇: إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِم... 🌺🌾🍃🌾🍃🌺 ترجمه 👇: من دوست ندارم كه شما از دشنام‌گویان باشيد. امّا اگر كارهاى [بد] آنان را توصیف می‌کردید وحالاتشان را ذکر می‌کردید، [سخنتان] به راستگویی نزديكتر و عذرتان [در پیشگاه خداوند] موجه‌تر بود، ای کاش به جاى دشنام‌گویی مىگفتيد: خدايا خون ما و آنها را از ريخته شدن حفظ فرما، و امر ميان ما و آنها را اصلاح كن، و آنان را از گمراهى نجات ده... 🌺🌾🌺 شناسنامه خطبه 👇 پیش از شروع جنگ با شامیانی که همیشه امام علی ع را به قصد عبادت دشنام می‌دادند، برخی شیفتگان امام ع، مانند و ، به جنگجویان شامی دشنام داده بودند خبر به امام ع رسید و ایشان این سخنان را ایراد فرمودند. نکته‌ها 👇: 1. 👈امام ع در جاهای دیگری از نهج البلاغه نیز تصریح کرده‌اند که را بر کشتن او مقدم می‌دانند(که در هفته‌های آتی به آنها نیز خواهیم پرداخت) 2. 👈فرمول‌های نظامی حکم می‌کند که یک فرمانده نظامی با هر ترفند ممکن، نیروهای خود را سرشار از کینه دشمن بکند تا انگیزه جنگی‌شان برای یورش به دشمن افزایش یابد اما ع چنین نیست چون در اینجا بر کشتن او مقدم است، بر همین اساس نیروهای او هم باید چنان سرشار از باشند که برای هدایت دشمن و جلوگیری از خونریزی دعا کنند! 3. 👈 امام ع حتی در معرکه جنگ هم شایسته نمی‌بینند که یاران خود را از ، سرشار کنند اما ما در معرکه‌های غیرجنگی، با رقیبان یا مؤمنمان (که مأموریم با آنان «رحماء بینهم» باشیم) کینه‌ورزانه رقابت می‌کنیم! 🌺🌾🌾🌺 تامل: 👇 در رقابتها و و اجتماعی اگر هدف واقعا اقناع حریفان و اثرگذاری بر روی رقیبان باشد، در دستیابی به این هدف، تبیینهای کینه‌ورزانه چه تاثیری دارد؟ https://eitaa.com/Banahjolbalaghe
، شماره 2👇 👈👈« الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُون» (نهج/ ) 🌿☘ در ترجمه‌های متن فوق سه اشکال😔😢😵 دیده می‌شود که به یکی از آنها این هفته اشاره می‌شود:👇 _المجتهد معنای لغوی‌اش همان «کوشش‌گر» است اما معنای عرفی‌اش «کوششگر در عبادت» است. شواهد زیادی این ادعا را تایید می‌کند؛ مثلا عبدالملک وقتی اثر سجود را در سیمای امام سجاد ع دید به ایشان عرض کرد: « لَقَدْ بُيِّنَ عَلَيْكَ الإجْتِهَادُ...» در روایت نبوی آمده است: ««آفة الدّين ثلاثةٌ: ... و ... و مُجتَهدٌ جاهِلٌ» شهید به فراست، مجتهد جاهل را به «مقدسِ نادان» برگردانده اما مرحوم در آن را به «مجتهدِ(!) نادان» برگردانده است. تصریح کرده است: «الإجتهاد: تحمّل المشقّة فی العبادة». در این عبارت نهج البلاغه، به معنای «عابدان پرتلاش» است. متن نیز همین را تایید می‌کند چون در فقره اول امام ع برای قصور در مدح خداوند، "قائلان" را برگزیده و در فقره دوم برای قصور در شمارش نعمات خداوند، شمارشگران (عادون) را برگزیده طبیعی است که در فقره سوم نیز برای قصور در عبادت خداوند «عابدان پرتلاش» را ذکر فرماید نه هر تلاشگری را! بنابراین مُفاد این فقره به مُفاد جمله «ما عَبَدتُکَ حقَّ عبادتک» نزدیک است. مترجمان نهج البلاغه ـ‌اماـ در ترجمه این متن نورانی، المجتهدون را به معنای تلاشگر برگردانده‌اند!! 😵 👈بر این اساس، در این روایت علوی (ع) (لَقَدْ أَخْطَأَ الْعَاقِلُ اللَّاهِي الرُّشْدَ وَ أَصَابَهُ ذُو الِاجْتِهَادِ وَ الْجِدّ) نيز به معنای "سخت‌کوشی عبادی" است و امام (ع) در صدد آن هستند که بیان کنند، گاه معرفتی که با کوشش‌های عقلی به دست نمی‌آید با کوشش‌های عبادی و پالایش روح به دست می‌آید. طُرفه😵 آن که شارح و مترجم هر دو در ترجمه‌ی این روایت، " را به «سخت‌کوشی و بذل طاقت» برگردانده‌اند، در حالی که ترجمه‌ی دقیق روایت چنین است: «قطعا خردمندِ لهوگرا هدایت را از دست می‌دهد در حالی که عبادت‌پیشه‌ی جدّی آن را به دست می‌آورد.» کلمه اجتهاد و مشتقات آن در دیگر جاهای نهج البلاغه نیز به کار رفته‌ که در هفته‌های آتی به برخی از آنها خواهیم پرداخت. https://eitaa.com/Banahjolbalaghe
، شماره 4 👈 حتی در میدان جنگ 2 بُرِشی از نهج البلاغه 👇 ...وَ أَمَّا قَوْلُكُمْ شَكّاً فِي أَهْلِ الشَّامِ فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا... 🌺🌾🍃🌾🍃🌺 اما اين كه مىگوييد در[ پيكار با] مردم شام دچار ترديد شدهام، به خدا سوگند جنگ را حتى يك روز به تأخير نينداختم مگر به آن اميد كه گروهى از مخالفان به من پيوندند تا به وسيله من هدايت شوند و با چشمان كم سوى خود نوری از [وجود] من بگیرند. این که آنان را هدایت کنم برایم دوست داشتنی تر است از آن که انها را در جنگ بکشم... 🌺🌾🌺 شناسنامه خطبه 👇 در آوردگاه ابتدا معاویه بر آب تسلط داشت و لشکر امام را از آب محروم کرد. پس از آنکه نیروهای امام ع آب را از تصرف او خارج کردند و از باب مقابله به مثل می‌خواستند آب را از شامیان دریغ کنند، حضرت آنان را منع فرمودند و دستور دادند کسی مانع از دسترسی شامیان به آب نشود. پس از این ماجرا دیگر تا چند روز، دو طرف نه جنگ را شروع می‌کردند و نه مذاکره‌ای می‌کردند. لشکریان امام ع به ایشان اعتراض کردند که چرا اذن جنگ صادر نمی‌شود. حضرت در پاسخ آنان سخنانی ایراد کردند که این 👆سطور برشی از آن سخنان است. نکته‌ها: 👇 1. 👈یارگیری از سپاه مقابل دشمن یک ترفند جنگی بوده است اما از « أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي» برداشت می‌شود که هدف امام از این تأخیر، آن هم تأخیر همراه با دلجویی از شامیان (در اختیار قرار دادن آب) یارگیری از سپاه شام نبوده است بلکه آنچه امام ع به آن می‌اندیشیدند، این بود که گمراهان شامی به امام ملحق شوند تا بتوانند به صراط مستقیم علی ع هدایت شوند. (حرف عاطفه در جمله « فَتَهْتَدِيَ بِي» مهم است) 2. 👈دومین قرینه‌ای که نشان می‌دهد حضرت در صدد یارگیری از شامیان نبودند بلکه شیفته هدایت آنان بودند، زیبای «ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا» است که نشان می‌دهد اولویت اول امام، بوده نه کشتن او. 3. 👈به گزارش مورخان، جذبه رحمانی امام موجب شد تعدادی از نیروهای معاویه در این روزها به امام ملحق شوند که یکی از آنها پسر عموی و دیگری خواهرزاده (رئیس ستاد تبلیغات جنگ معاویه) بود! 🌺🌾🌾🌺 تامل: 👇 به نظر شما بین مبانی کلامی امامت و این رفتار جنگی امام ع چه نسبتی وجود دارد؟ @Banahjolbalaghe
، شماره 3 👈«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُون» (نهج/ ) 🌺🌾🍁🍃 در هفته پیش، گذشت که به معنای "تلاشگر در عبادت" است. با این حال به ترجمه‌ی بیست و پنج مترجم سر زدم اما هیچ مترجمی را نیافتم که کلمه‌ی «المجتهدون» را به معادلی غیر از تلاشگران، کوشایان و .... برگردانده باشد! 👈سوال این هفته: درباره در فقره "لا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُون" است؛ سوال این است که کدام حق خداوند را "المجتهدون" نمی‌توانند ادا کنند؟ پاسخ مترجمان👇: مترجمان را در ترجمه‌ی به دو گروه می‌توان تقسیم کرد؛ 👈اول، مترجمانی که در ترجمه خود، به ذکر کلمه‌ی حق بسنده کرده و چیستی این حق را مشخص نکرده‌اند و از این جهت ترجمه را مبهم کرده‌اند؛ یکی از آنان در ترجمه‌ی این جمله نوشته است: «و تلاشگران از اداى "حق" او درماندهاند». 👈دوم، مترجمانی که کوشیده‌اند یک مضاف‌ٌإلیه برای کلمه‌ی حق ذکر کنند تا به چیستی این حق، اشاره شود ولی چون از پیش در تشخیص معنای المجتدون راه صوابی نپیموده‌اند (و در نتیجه قرینه‌ی کافی برای تشخیص چیستی حق نداشته‌اند) به نتیجه مطلوبی نرسیدهاند؛ برخی این حق را "حق نعمت" انگاشته‌اند؛ یکی از مترجمان نوشته است: «كوشش كنندگان نمىتوانند "حقّ نعمت او" را ادا كنند» پاسخ «با نهج البلاغه"👇: وقتی مجتهد را به معنای "عبادت‌پیشه پرعبادت" بدانیم، هم‌نشینی کلمه‌ی مجتهد با کلمه‌ی حق، را تشکیل می دهد و نشان می‌دهد که منظور امام (ع) از حق، همان "حق بندگی" بوده و معنای نهایی جمله این است که: «[حتی] عبادت‌پیشگان سخت‌کوش [هم] نمی‌توانند حق [بندگی] او را ادا کنند» https://eitaa.com/Banahjolbalaghe
، شماره 5 برشی از نهج 👇 قَبَّحَ اللَّهُ مَصْقَلَةَ فَعَلَ فِعْلَ السَّادَةِ وَ فَرَّ فِرَارَ الْعَبِيدِ ...وَ لَوْ أَقَامَ لَأَخَذْنَا مَيْسُورَهُ وَ انْتَظَرْنَا بِمَالِهِ وُفُورَهُ 💐🍃🌾🌺 ترجمه:👇 خداوند مَصقَله را روسیاه گرداند که چون بزرگان عمل کرد اما چون بردگان گریخت! اگر [در کوفه] میماند [فعلا] به اندازه ای که داشت از او میگرفتیم و [برای گرفتن بقیه بدهی اش] به او مهلت میدادیم تا اموالش بیشتر شود 💐🍃 شناسنامه خطبه: 👇 کارگزار امام در (به مرکزیت کنونی) بود. یکی از سرداران امام گروهی از شورشیان را سرکوب کرده بود و شورشیان غیرمسلمان را به اسارت گرفته بود و داشت آنها را به سوی کوفه می‌برد. از نزدیکی‌های فارس که عبور می‌کرد، از وضع اسیران باخبر شد، دلش به حالشان سوخت و حاضر شد بزرگوارانه فدیه آنان را بپردازد و آزادشان کند. نیمی از آن را نقدا به بیت المال کوفه ارسال کرد و قرار شد مابقی را نیز در آینده بپردازد. امیرالمؤمنین ع که دیدند مابقی بدهی‌اش را به بیت المال ارسال نمی‌کند، وی را به کوفه احضار کردند. وقتی به کوفه رسید، با دوستانش مشورتهایی کرد. به دوستانش میگفت علی ع مانند نیست که در بیت المال اهل مسامحه باشد. من هم که پولی ندارم بدهی‌ام را بپردازم. آنها پیشنهاد کردند که از قبیله‌اش بگیرد و بدهی‌اش را بپردازد. که نمی‌خواست از قبیله‌اش پولی جمع بکند، به گریخت و به شد. نکته‌ها: 👇 1.👈امام ع هرچند در بیت المال بسیار حساس بودند، ولی حساسیتشان از آن حساسیتهای افراطی نبود بلکه در چارچوب کریم بود که می‌فرماید اگر بدهکار واقعا پول ندارد بدهی‌اش را بدهد، به او مهلت بدهید تا دارا شود(و إن کان ذوعسرة فنظرة الی المیسرة) برای همین هم در این خطبه فرمود: «اگر در اینجا می‌ماند، آن قدر که در توانش بود، از او می‌گرفتیم و برای پرداخت بقیه‌اش به او مهلت می‌دادیم تا دارا شود»( وَ لَوْ أَقَامَ لَأَخَذْنَا مَيْسُورَهُ وَ انْتَظَرْنَا بِمَالِهِ وُفُورَه) 2. 👈عجیب این بود که حتی معاصرین امام ع هم متوجه نمی‌شدند ایشان در چارچوب کتاب و سنت پیامبر ص عمل خواهند کرد چندانکه نه مصقلة این را پیش بینی کرده بود نه مشاورانش. @banahjolbalaghe