نشسته بود کنار ساحل. با خودش زمزمه می کرد و اشک می ریخت.
پرسیدم: چه می خوانی؟ التماس دعا.
گفت: روضه حضرت علی اصغر (ع) را می خوانم؛ چون مثل ایشان شهید خواهم شد. جزئیات و نحوه شهادتش را هم تعریف کرد.
باورم نشد. چون اولین بارش بود که به منطقه اعزام شده بود و اصلا قرار نبود خط مقدم ببرندش و اینجا خط سوم بود و اثری از تیر و ترکش جنگ در آن نبود.
من ناباورانه راهی عملیات شدم. از عملیات که برگشتم شهید شده بود. تیر هم خورده بود به گلویش مثل علی اصغر (ع).
راوی: برادر خرسند
کتاب_خط_عاشقی1، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم 1395، ص 141 .
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
محسن به یکی از دوستانش گفته بود: «دلم می خواهد طوری شهید شوم که نتوانند تکه های بدنم را جمع کنند».
به مراد دلش هم رسید. گلوله توپ به ماشینش خورده بود. همراه دو نفر دیگر سوخته بودند. باقی مانده پیکرش را در پلاستیکی جمع کرده و پشت آمبولانس آوردند.
آخر هم نتوانستند همه بدنش را جمع کنند. یک تکه از بدنش در سر پل ذهاب ماند . الان هم دو مزار دارد یکی در تهران و یکی در محل شهادتش.
تا تکه های بدن فرمانده جبهه سر پل ذهاب را پشت آمبولانس دیدم، بی خجالت بلند بلند گریه کردم مثل همه.
#شهید_محسن_حاجی_بابا
#سیره_اخلاقی_شهدا
#شهادت_طلبی
#دعاهای_مستجاب
راوی: حاج حسین یکتا
#کتاب_مربع_های_قرمز ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۱۱۲.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
برش ها
سال نمای زندگی شهید تورجی زاده #زندگی_نامه_شهدا #شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده 👇👇👇
سال نمای زندگی شهید محمد رضا تورجی زاده
۱۳۴۳؛ (۲۳ تیر) ولادت در اصفهان
۱۳۴۷؛ سال بلاها و بیماری های محمد رضا
۱۳۵۰؛ شروع تحصیلات ابتدائی در دبستان فردوسی
۱۳۵۳؛ شروع کلاس چهارم ابتدائی در دبستان مذهبی حسینی
۱۳۵۷؛ شروع فعالیت سیاسی با پخش نوارها و اعلامیه های امام خمینی (ره)
۱۳۵۸؛ اتمام دوره تحصیلات راهنمایی در مدرسه احمدیه تحت اشراف حجت الاسلام بدری
۱۳۵۸؛ (پائیز) شروع تحصیلات دوره دبیرستان
۱۳۵۹؛(بهار) انتخاب به عنوان مسئول فرهنگی دانش آموزان راهنمایی مسجد ذکر الله
۱۳۶۰؛ (نیمه دوم) تحصیل در سال آخر دبیرستان درخواست اجازه اعزام به جبهه از پدر و عدم موافقت
۱۳۶۱؛ (خرداد) اعزام به دوره آموزشی (پادگان غدیر اصفهان به مدت دو مکاه) برای اعزام به جبهه با نیمه کاره گذاشتن امتحانات دیپلم
۱۳۶۱؛ (مرداد ماه) پیوستن به لشکر ۸ نجف اشرف به فرماندهی شهید احمد کاظمی
۱۳۶۱؛ (اواخر تابستان) شرکت دوره فشرده یک ماه گردان ضربت و شرکت در عملیات محرم
۱۳۶۱؛ (دی) انتقال به قرارگاه لشکر ۱۴ امام حسین در شهرک دار خوین
۱۳۶۱؛ (بهمن) الحاق به گردان حضرت رسول (ص) و گروهان ابوذر و آشنایی با عارف شهید محمد حسن هدایت و شرکت در عملیات والفجر مقدماتی در فکه
۱۳۶۲؛ (۲۰ فروردین) شرکت در عملیات والفجر یک و شهادت سید حسن هدایت
۱۳۶۲؛ (اوایل تابستان) اعزام به پادگان حضرت رسول (ص) سنندج
۱۳۶۲؛ (مرداد) اعزام به ارومیه برای شرکت در عملیات والفجر ۲ در پیرانشهرمجروحیت و توقف یک ماهه در بیمارستان
۱۳۶۲؛ (شهریور) بازگشت به جبهه دارخوین یک روز پس از مرخصی از بیمارستان
۱۳۶۲؛ (مهر) آمادگی و انتقال به غرب کشور برای عملیات
۱۳۶۲؛ (اسفند) شرکت در عملیات خیبر و مجروحیت و بستری در بیمارستان
۱۳۶۳(فروردین) مرخصی از بیمارستان و برگشت به جبهه دارخوین
۱۳۶۳(فروردین) انتقال از گردان امیر المؤمنین (ع) به گردان امام حسن (ع) به علت خط و خطوط سیاسی
۱۳۶۳؛ بروز اختلافات سیاسی در لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و عزل سردار مسجدیان از فرماندهی گردان امام حسن (ع)(این مسائل له و علیه شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای بود)
۱۳۶۳؛ اوج اختلافات سیاسی در لشکر و تصمیم شهید تورجی برای ترک مداحی و حمایت شهید خرازی از ایشان
۱۳۶۳؛ (بهمن) انتقال به گردان یا زهرا (س) به اصرار برادر شفیعیون و قبول معاونت گروهان ذوالفقار
۱۳۶۴؛ (بهمن) انتقال گردان یا زهرا (س) به محله ذوالفقاری آبادان و آمادگی برای عملیات والفجر ۸
۱۳۶۴(بهمن) جراحت و مصدومیت شیمیایی در منطقه فاو و مزخصی یک ماهه
۱۳۶۵؛ (پائیز) شرکت در دوره آموزشی شنا در پادگان غدیر اصفهان و راه اندازی هیئت گردان در شهر اصفهان
۱۳۶۵؛ (۱۹ دی) شرکت در عملیات کربلای ۴ به عنوان فرمانده گروهان ذوالفقار و معاون گردان یا زهرا (س)
۱۳۶۵؛ (بهمن) شرکت در عملیات کربلای ۵ به عنوان معاون گردان و انتخاب به عنوان فرمانده گردان بعد از عملیات
۱۳۶۵؛ (اسفند) آخرین مرخصی برای دهمین مجروحیت و زیارت امام رضا (ع) و گرفتن برات شهادت از امام (ع)
۱۳۶۶؛ (فروردین) رزرو قبر کنار شهید سید رحمان هاشمی برای یک ماه از مسئول گلزار شهدا
۱۳۶۶؛ (فروردین) بازگشت به جبهه و انجام مقدمات عملیات کربلای ۱۰
۱۳۶۶؛ (سوم اردی بهشت) وارد عمل شدن گردان یا زهرا (س) به فرماندهی شهید تورجی در عملیات کربلای ۱۰ برای تصرف ارتفاعات گلان و اسپیدار مشرف به شهر ماووت عراق
۱۳۶۶؛ (۵ اردیبهشت) شهادت شهید تورجی در ارتفاعات پاسگاه پلیس ساعت ۷:۳۰ صبح
۱۳۶۶؛ (۱۲ اردیبهشت) مصادف با اول رمضان ورود پیکر شهید تورجی به اصفهان و سخنرانی غرای مادر ایشان بر سر جنازه و سپس تشییع
مزار: گلزار شهدای اصفهان در کنار دوست شهیدش شهید سید رحمان هاشمی
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
محمد رضا بعد از شهادت شهید بهشتی به همراه بچه های مسجد به زیارت مزار ایشان آمدند و مراسمی گرفتند.
بعد با اشاره به عکس آیت الله #خامنه_ای، می گفت: کسی که می تواند راه بهشتی را ادامه دهد این سید است. با وجود روحانی بودن در خطوط مقدم نبرد حضور دارد و مورد علاقه امام و انسان وارسته و پاکی است.
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
#سیره_اخلاقی-شهدا
#بصیرت_و_تیزبینی
#کتاب_یا_زهرا سلام الله علیها؛ زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده، نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ناشر: امینیان، نوبت چاپ: ششم- آذر ۱۳۸۹؛ صفحه ۳۵.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از روی خط شهادت
کتاب گویای راز درخت کاج در قالب #روایی
کتاب «راز درخت کاج: خاطرات مادر شهید زینب کمایی» نوشته ی معصومه رامهرمزی، برگرفته از داستانی واقعی است.
منافقان در اول فروردین سال ۱۳۶۱ هنگام برگشت از مسجد، زینب را ربودند و ...
پیکر زینب همراه با پیکر ۱۶۰ شهید عملیات فتحالمبین تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان، زیر درخت کاج، به خاک سپردند.
این خاطرات از عملیات فتحالمبین است که در فروردین ماه ۱۳۶۱ اتفاق افتاد. این کتاب را انتشارات شاهد چاپ و منتشر کرده است.
#قطعه_صوتی
#کتاب_گویا
#کتاب_درخت_کاج
#شهیده_زینب_کمایی
📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت
👇
@khateshahadat
سید نسبت به پیکر شهدا اهمیت زیادی قائل بود.
در بیابان های اطراف ماهشهر هلی کوپتری سقوط کرده بود. معلوم نبود که برای خودی است یا دشمن. من بع قصد تعمیر و راه اندازی بهش نزدیک شدم. در هیچ کجای بالگرد علامتی ک نشان بدهد ایرانی است یا عراقی نیافتم. در همان محوطه یک دست و پای قطع شده که باد هم کرده بود، پیدا کردم.
با توجه به یک ساعت مچی و بلیط پنج ریالی که همراهش بود فهمیدم ایرانی است. اعضا را داخل یک گونی گذاشتم و آوردم پیش بچه ها. شهید شاهرخ ضرغام تا دید خوشش نیامد و گفت: «اینها چیه که آوری؟ زود برش دار و ببر».
در همین حین آقا از راه رسید. تا قضیه را فهمید، خیلی خوشحال شد. گفت: «اینها را می بریم تحویل خانواده های شان می دهیم». دست و پای را بوسید و شیشه عطر همراهش را در آورد و آنها را معطر کرد و شروع کرد به گریه کردن.
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
#سیره_فرهنگی_شهدا
#احترام_به_پیکر_شهدا
#تفحص_پیکر_شهدا
راوی: محمد تهرانی
#کتاب_آقا_مجتبی ؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، ناشر: تقدیر، نوبت چاپ: دوم- تابستان ۱۳۹۶؛ صفحه ۵۶.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
مرا با بهترین عبارات صدا می زد.
یک بار از او پرسیدم: چرا با من ازدواج کردی؟
گفت: ازحجب و حیای تو و اینکه با مرد #نامحرم حرف نمی زدی خیلی خوشم آمد.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
#سیره_خانوادگی_شهدا
#خصوصیات_همسران
راوی: خانم شاطر آبادی؛ همسر شهید
برفراز آسمان صفحه 39.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از روی خط شهادت
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منطقه عملیاتی طلائیه در سالهای قبل: تفأل سردار باقر زاده به دیوان حافظِ کشف شده همراه پیکر مطهر شهید در سه راهی شهادت.
#فیلم
#مستند_کوتاه
#تفحص
.
هدایت شده از روی خط شهادت
کتاب گویای یادت باشد در قالب #نمایشی
💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر
#قطعه_صوتی
#کتاب_گویای_نمایشی
#کتاب_یادت_باشد
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت
👇
@khateshahadat
شهید مطهری:
قویترین حربه دفاعی این انقلاب و موثرترین اسلحه پیشرفت آن، ایمان ملت به نیروی خویش و بازگشت به ارزشهای اصیل اسلام است.
#شهید_مرتضی_مطهری
#دیدگاه_شهدا
#کلمات_قصار_شهدا
#خودباوری
#کتاب_مرتضی_مطهری ؛نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری، نوسنده: میثم محسنی، ناشر: میراث اهل قلم، نوبت چاپ: هفتم؛ بهار ۱۳۹۱؛ صفحه 20.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/