eitaa logo
برش‌ ها
383 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
346 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
• روحانی شهید علی سیفی (استان آذربایجان شرقی؛ شهرستان مراغه) (۱۳۶۴ ه.ش- عملیات والفجر 8) • شهید حمیدرضا جعفرزاده (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۶۴ ه.ش)
مقدمه دوم: هادی سال های آخر را به ایران می آمد. باهم به مسجدالشهدا و مجلس دعای حاج مهدی سماواتی و بعضی مواقع مسجد ارگ و مجلس حاج منصور می رفتیم. در آخرین سفر رفتار و اخلاق او خیلی تغییر کرده و معنوی تر شده بود. یک شب بهش گفتم: هادی چه طور این همه تغییر کردی؟ گفت: کتابی هست به نام . اگر کسی واقعا بخواهد تغییر کند و به سعادت یا معراح برسد باید از روی آن بخواند. بعدش کتاب خودش را آورد و هر شب موضوعی از مطالب آن را مطرح می کرد و می گفت به این توصیه ها عمل کنید تا به سعادت برسید. مثلا یک شب بحث را پیش می کشید و توصیه می کرد از صحبت های بی فایده پرهیز کنیم و قبل از صحبت به مفید بودن یا نبودنش فکر کنیم. یک شب دیگر درباره صحبت می کرد و اینکه نباید به بهانه خنده و شوخی دیگران را به خاطر لهجه مسخره کنیم و شب دیگر در مورد حیا و عفت صحبت می کرد و اینکه باید در صحبت و نگاه و حضور در پیش به حد ضرورت اکتفا کنیم تا مبادا عفت مان آسیب ببیند. یک روز رفت پاساژ مهستان تا مقداری وسایل بخرد تا به نجف ببرد. برای ما هم را خریده بود تا ما هم مثل خودش بیفتیم توی مسیر اصلاح و نورانی شدن. راوی: خواهر شهید ؛ . نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی. نوبت چاپ: یازدهم-۱۳۹۶؛ صفحه ۱۰۶-۱۰۷. ؛ صفحه ۲۲۲. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
مرد کارهای سخت بود. اصلا حوصله این رو نداشت که هر چی دستور باشه. می گفت: برای کار با کسی دو شرط دارم هر جا سختی و خطر باشه اولینم و هر جا راحتی باشه آخرین. شرط دومم اینه که اومدن با خودمه ولی برگشتم خدا. ؛ صفحه 40 ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
گزیده معراج السعاده (1) کلید خوشبختی هر دو جهان است. انسان تا خودش را نشناسد، نمی تواند دیگران و حتی خدایش را بشناسد. با خودشناسی به این درک می رسیم که خداوند، این روح الهی را بی هدف در وجود ما نگذاشته است. پس باید به تحصیل کمالات اخلاقی و پالایش نفس از ناپاکی های اخلاقی همت گماشت. اولین قدم خودشناسی، حرکت از شناخت جسم به شناخت روح است؛ اگر حقیقت انسان به همین خصوصیات جسمانی چون اعضا و جوارج و تشنگی و گرسنگی و باشد، پس حیوانات هم این شناخت را دارند و فضیلتی بر آنها نداریم. در خودشناسی انسانی باید بدانیم که: از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم آخر، ننمایی وطنم. گزیده معراج السعاده؛ صفحه 17. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از : برادران! رهرو راه شهدا بوده و از خون آنها الهام بگيريد، كه من اگر به اين فيض عظيم دست يافته‌ام، از خون شهدايي چون «سعادتي» الهام گرفته‌ام. آري، من شيوه گدايي به درگاه خدا را از شهيد «سيد كاظم طريق نيا» و «شادمند» ياد گرفته‌ام و شيوه «حسيني» وار مردن را از استادم شهيد« ناصر سارمي» آموخته‌ام. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
برش اول: حسن روحیه عجبیی داشت. از همان دوران ابتدایی به علاقه داشت و کتاب های زیادی می خواند. اما اصلا به علاقه نداشت؛ حتی یک بار مادرم به حدی عصبانی شد که کتاب های درسی اش را ریخت توی حیاط و می خواست نفت رویش بریزد و آتشش بزند؛ اما زمان که گذشت جدیت و پشت کار حسن خودش را نشان داد. وقتی می رفتیم جایی؛ اگر سر راه یک بود، می گفت: برویم یک نگاهی بیاندازیم. خودش چند کتاب می گرفت و چند تایی را هم برای من پیشنهاد می داد. وقتی می آمدیم بیرون می دیدیم تمام پول هایمان رفته برای کتاب می گفت: هر کس با من بیاید بیرون همین است. باید تمام پول هایش را بدهد کتاب بگیرد. وقتی در مسجد صدریه می خواستند یک را بیاندازند، حسن شد مسئول کتابخانه. کارهای کتاب خانه مثل جمع کردن و نگهداری و نام نویسی را انجام می داد. ادامه دارد.... ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
ادامه مطلب قبل... برش دوم: اشتهای سیری ناپذیرش به کتاب خواندن باعث شده بود که در خانه سه قفسه پر از کتاب داشته باشد. یک روز دیدم دارد دیوار را سوراخ می کند. می خواست یک طبقه دیگر به کمدش اضافه کند. زمانی می آمد خانه، وقت برای تلف کردن نداشت. می دانست امروز چه کتاب هایی را باید کند. می خواند و -برداری می کرد. کتاب های شخصیت های انقلابی را می خواند از و گرفته تا کتاب های دکتر شریعتی و مهدی بازرگان. حتی کتاب های ادیان دیگر و فرق انحرافی مثل کمونیست ها و مجاهدین خلق. همین ها بود که وقتی وارد دانشگاه شد، همه گروه های سیاسی و التقاطی را می شناخت و با آنها کنار نمی آمد. ادامه دارد... ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
ادامه مطلب قبل... برش سوم: بعد از ازدواج هم این عادت از سرش نیفتاد. تا جایی که خانمش هم کتاب بود. یک دوره . اول از همه هم شروع کرد به خواندن کتاب النکاحش. هر وقت از خانه به منطقه می رفت، با خودش کتاب می برد. آخرین کتابی که خواند شیخ مفید بود که در وقایع مربوط به اهل بیت (ع) است. وقتی شهید شد یکی از چیزهایی که به من دادند به عنوان وسایل شهید همین کتاب بود. راویان: خواهر و همسر شهید و خلیل سبحانی و مصطفی رحیمی؛ هم محل های شهید ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه ۲۲-۲۳ و ۳۰-۳۱ و ۵۳ و ۱۶۰-۱۶۱ و ۳۱۰. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
شهید ابراهیم هادی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش) ✅ شهید علی محمودوند فرمانده تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۷۹ ه.ش) .