eitaa logo
مکتب خانه
311 دنبال‌کننده
775 عکس
322 ویدیو
261 فایل
نشر آثار صوتي و تصويري و مکتوب @roshd_harakat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 نقد شیخ انصاری؛ آری یا خیر؟! 📝 گزارش چالش دو استاد بر سر آزاداندیشی و نقد یکدیگر 🔹 چندی قبل آیت الله فاضل لنکرانی در پایان درس خارج خود و به مناسبت سالگرد والد محترمشان اظهاراتی داشتند که موجب واکنش‌هایی در سطح حوزه علمیه شد. در واکنش به سخنان ایشان، استاد اکبرنژاد یادداشتی منتشر کرده و به سخنان ایشان پاسخ دادند. در پی این کنش و واکنش شاگردان این دو بزرگوار درصدد پاسخ به هم برآمدند و یادداشت‌هایی در پی این اظهارات منتشر شد. ضمن انتشار اظهارات دو طرف به تحلیل این سلسله بیانات می‌پردازد. 🔹 فاضل لنکرانی: اگر کسی جواهر و شیخ و آخوند را تخطئه کرد، می‌تواند امام خمینی و دیگران را تخطئه نکند؟ مسلم این‌ها به طریق اولی باید تخطئه شوند. 🔹 اکبرنژاد: یکبار برای همیشه روشن کنید که بالاخره حوزه آزاداندیش و نقد پذیر هست یا نه؟! @Manahejj
مکتب خانه
#به_بهانه_آزاداندیشی 🌀 نقد شیخ انصاری؛ آری یا خیر؟! 📝 گزارش چالش دو استاد بر سر آزاداندیشی و نقد یکد
بنده طرفدار آقای اکبر نژاد نبوده و نیستم و مخالفتی هم با آقای فاضل ندارم و براساس (انظر الی ما قال) در پاسخ به این نقل قول از آقای فاضل به نظرم به این بزرگوار باید گفت که نباید پشت افراد پنهان بشیم! ایشان در حال پنهان شدن پشت سر امام خمینی و دیگران هستند... اگر تخطئه در سخن ایشان به معنای نقد باشد باید پرسید مگر نقد امام خمینی چه اشکالی دارد آن هم نقد مباحث علمی اصولی ایشان؟ لازمه حرف ایشان این است که ایشان با نقد مباحث علمی اصولی امام خمینی مخالف هستند و اگر آقای فاضل به این لازمه حرف خود پایبند باشند یعنی ایشان با آزاد اندیشی در حوزه مخالف هستند!! ❇️❇️ @esra_rasane
هدایت شده از نوری
آسایش مهمتر است یا آرامش؟ چگونه می توان از نظر روانی آسوده بود؟ چگونه می توان به آرامش رسید؟ چرا با وجود اینکه افراد از منظر مادی و دنیوی پیشرفته هستند و از تکنولوژی و فناوری های گوناگون برخوردار هستند ولی هنوز از نظر اخلاقی و روحی دچار مشکل هستند؟ سوالی که هم از نظر روان شناسی و هم از نظر اخلاقی و عرفانی می تواند مورد بررسی قرار بگیرد! در مباحث اخلاقی و عرفان عملی گفته می شود انسان همانگونه که مبتلا به بیماری های جسمی می شود به بیماری های روحی نیز مبتلا می شود؛ یکی از مهلکترین بیماری های روحی که باعث می شود روح در اذیت بوده و انسان آرامش نداشته باشد و یکی از مهمترین موانع در سیر معنوی انسان بیماری حرص و طمع است. مولانا در این چهار بیت از دفتر اول مثنوی معنوی به این بیماری اشاره می کند: اولا حرص و طمع در امور دنیوی و عدم قناعت به داشته های دنیوی که کار را راه می اندازند غیر عاقلانه است. گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد؟ قسمت یک روزه ای ثانیا قناعت باعث رشد معنوی انسان می شود. تا صدف قانع نشد پر دُر نشد هر که را جامه ز عشقی چاک شد ثالثا درمان عمده بیماری های معنوی عشق به خداوند متعال است و این عشق جایی برای عشق به دنیا نمی گذارد. خداوند متعال در سوره بقره به این موضوع اشاره می کند: و من الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله والذین آمنوا اشد حبا لله؛ سالکان طریق سعادت واقعی عشقشان تنها به خداست و همین باعث می شود غیر خدا اعم از دنیا و تعلقات دنیوی جایی در دلشان نداشته باشد. هر که را جامه ز عشقی چاک شد او ز حرص و جمله عیبی پاک شد بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد؟ قسمت یک روزه ای کوزه چشم حریصان پر نشد تا صدف قانع نشد پر دُر نشد هر که را جامه ز عشقی چاک شد او ز حرص و جمله عیبی پاک شد @esra_rasane
من برخلاف بسیاری از افراد؛ از تشکیکات و ایجاد شبهه هایی که در مسائل اسلامی می شود _ با همه علاقه و اعتقادی که به این دین دارم_ به هیچ وجه ناراحت نمی شوم بلکه در ته دلم خوشحال می شوم زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده کرده ام که این آیین مقدس آسمانی در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده، با نیرومندی و سرافرازی و جلوه و رونق بیشتری آشکار شده است. خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک می کند. شک، مقدمه یقین و تردید پلکان تحقیق است. نظام حقوق زن در اسلام ❇️❇️ @esra_rasane
  معرفی رشته رشته فلسفه علم در گروه علوم انسانی قرار گرفته است. فلسفهٔ علم شاخه‌ای از فلسفه است که در کار رسیدگی به مسائل اساسی و بنیادین «شناخت» های بشری و بررسی چیستی و چونی علم و علوم است. فلسفهٔ علم هم دقیقاً به مسایل اساسی خود علم (رشته مطالعات) می‌­پردازد. در واقع، فلسفهٔ علم، رشته «مطالعاتِ مطالعات و رشته مطالعات» است و بناچار دربردارنده بحث از بنیادهای مفردات معرفتی هم هست. مطابق اعلام سازمان سنجش و آموزش کشور ، داوطلبان فارغ التحصیل از تمامی رشته ها با گرایش فلسفه، تمامی گرایش های الهیات و معارف اسلامی، تمامی گرایش های ریاضی، تمامی گرایش های فیزیک، تاریخ علم دوره اسلامی، فلسفه علوم اجتماعی و جامعه شناسی میتوانند در کنکور دکتری فلسفه علم شرکت کنند. دروس امتحانی رشته فلسفه علم دروس عمومی : 1.زبان انگلیسی 2.استعداد تحصیلی دروس تخصصی: 1.فلسفه عمومی 2.منطق 3.فلسفه اسلامی 4.فلسفه غرب 5.فلسفه علم 6.تاریخ علم
مکتب خانه
#فلسفه_علم   معرفی رشته #فلسفه_علم رشته فلسفه علم در گروه علوم انسانی قرار گرفته است. فلسفهٔ علم ش
فهرست: فلسفه علم ارسطو روش استقرایی ـ قیاسی ارسطو مرحله [کاربرد] استقراء مرحله [کاربرد] قیاس علل چهارگانه دیدگاه فیثاغوری درباره طبیعت افلاطون و سمت‌گیری فیثاغوری سنت «نجات نمودها» رأی بطلمیوس در باب مدل‌های ریاضی نظریه جزء لایتجزی و مفهوم مکانیزم‌های نهانی «دومین امتیاز» راجر بیکن برای علوم تجربی «روش توافق» دونس اسکاتُس «روش اختلاف» ویلیام اُکامی ارزشیابی تبیین‌های رقیب «اولین امتیاز» راجر بیکن در مورد علم تجربی روش گروستست در ابطال فرضیه‌های رقیب رأی دونس اسکاتس در باب «وحدت امکانی» پدیدارها اصل حقیقت ضروری با اصل امتناع تناقض رأی اوزیاندر در باب مدل‌های ریاضی و حقیقت فیزیکی گرایش فیثاغوری کوپرنیک گرایش فیثاغوری کپلر نگره فیثاغوری و تعیین حد و مرز فیزیک نظریه مربوط شیوه علمی روش تجزیه روش ترکیب تأیید تجربی الگوی ایده‌آل نظام‌پردازی قیاسی بحث دربارة ارزش سهم علمی بیکن نقد روش ارسطویی «تصحیح» روش ارسطویی در جستجوی صور معکوس ساختن نظریه بیکن در باب شیوة تحقیق علمی کیفیات اولیه و کیفیات ثانویه قوانین عام علمی تأکیدهای تجربی در فلسفه علم دکارت محدودیت‌های استنتاج قیاسی پیشینی نقش فرضیه‌ها در علم تأیید آزمایشی روش تحلیل و تألیف تعمیم استقرائی و قوانین حرکت زمان و مکان مطلق روش مبتنی بر اصول متعارف قواعد استدلال در فلسفه نظر لاک درباره امکان کسب معرفتی ضروری درباره طبیعت نظر لایب‌نیتس درباره رابطه علم و متافیزیک شکاکیت هیوم تقسیم معرفت به اجزاء اصل مذهب اصالت تجربه تحلیل علیت نظر کانت در باب اصول تنظیم‌کننده در علم پاسخ به هیوم تمثیل‌های تجربه و علم مکانیک سازمان منظم قوانین تجربی تبیین‌های غایت‌انگارانه نظریه جان هرشل درباره روش علمی ظرف اکتشاف [قوانین و نظریه‌های علمی] قوانین طبیعت نظریه‌ها ظرف موجه ساختن [قوانین و نظریه‌های علمی] استنتاجات هیول درباره تاریخ علوم ریخت‌شناسی پیشرفت علمی واقعیات و تصورات الگوی اکتشاف علمی تجزیه واقعیات و ایضاح مفاهیم به هم پیوستن واقعیات جدا از هم تمثیل جویبار و رودسار نظر میرسن درخصوص جستجو برای یافتن قوانین بقاء نظر دوهم دربارة به هم پیوستن قوانین نظر کمبل در باب «فرضیه‌ها» و «لغت‌نامه‌ها» نظریه‌های ریاضی و نظریه‌های مکانیکی تمثیل‌ها انتقاد همپل از موضع کمبل در مورد تمثیل‌ها نظر هسه درباره کاربرد علمی تمثیل‌ها نظر هَره دربارة اهمیت ساخت و کار (مکانیزم)های درونی اصالت استقراء در نزد میل ظرف اکتشافِ [قوانین و نظریه‌های علمی] روش‌های استقرائی استوارت میل علیت چندگانه و روش فرضیه‌ای ـ قیاسی روابط علی و روابط تصادفی (اتفاقی) موجّه ساختن استقراء دیدگاه استقرائی ـ قیاسی جِوانز پوزیتیویسم ریاضی بارکلی تنظیم مجدد قوانین مکانیک به وسیله ماخ رأی دوهم درباره منطق عدم تأیید تجربی مذهب اصالت قرارداد پوانکاره دو مورد استفاده از قوانین مکانیک انتخاب هندسه به منظور توصیف «فضای فیزیکی» سلسله مراتبی از ترازهای زبان «ترازهای زبان در علم» مکتب اصالت عملیات تجربی الگوی قیاسی تبیین علمی تأیید تجربی فرضیه‌های علمی تأیید کیفی: پارادوکس کلاغ نظر کارنپ درباره تأیید کمّی شرایط صوری برای تحویل نظریه‌ها معیار تحقیق‌پذیری (قابلیت تحقیق تجربی) نظر اِیِر دربارة قابلیت استنتاج قیاسی قضایای مشاهدتی دیدگاه غیرگزاره‌ای درباره نظریه‌ها نظر گودمن در باب معمای تازة استقراء تردید نسبت به نظر «جعبة چینی» دربارة فراگرد رشد علمی آموزة فایرابند در باب سنجش‌ناپذیری نظریه‌ها نظر کوهن دربارة «علم متعارف» و «علم انقلابی» نظر لائودن دربارة فعالیت حل مسئله مدل قیاسی ـ قانونمند ـ احتمالاتی ریلتن نظر کیچر در باب تبیین به منزلة یک فراگرد وحدت‌بخش نظریة تأیید بیزینی مسئله بیّنة قدیمی ارزیابی تأثیر بیّنه جدید دیدگاه گلایمر دربارة «حمایت نظریه از خود» نظر لاکاتوش در خصوص تأیید مقایسه‌ای دیدگاه کوهن در خصوص دوری بودن معیار ارزیابی لاکاتوش مدل «مورد ـ استاندارد» لائودن مسئله موجه ساختن [نظریه‌ها و متدولوژی‌ها]، و اصول غیرقابل تغییر مدل شبکه‌ای لائودن برای موجّه‌سازی رئالیسم متکی به صدق نظریه‌ها رئالیسم متکی به هویات غیرقابل مشاهده وَن فراسن و نظریة «امپیریسیسم سازنده» رویکرد «وجودشناسانه طبیعی» فاین نظر هولتن دربارة اصول مأخوذ از موضوعات و تم‌ها دیدگاه تولمین درباره تطور مفهومی رأی هال درخصوص فراگردهای گزینش چند زمینه تاریخی:استقرا گرایی، راسل و مکتب کمبریج، حلقه وین وپوپر استقرا گرایی یکنواختی طبیعت و اصل استقرا راسل و مکتب کمبریج حلقه وین انقلاب فیزیک در قرن بیستم پوپر تفرق حلقه وین نقد پوپر بر استقرا گرایی:نظریّه حدس‌ها و ابطال‌های پوپر (بطال گرایی) نقد پوپر بر استقرا گرایی نظریه حدسها وابطالهای پوپر (ی
مکتب خانه
#فلسفه_علم   معرفی رشته #فلسفه_علم رشته فلسفه علم در گروه علوم انسانی قرار گرفته است. فلسفهٔ علم ش
ا ابطال گرایی) تمایز میان کشف و توجیه برخی ملاحظات کلی درباره نظزیه‌ پوپر در باب روش علمی کشف بیضوی بودن مدار‌سیارات به دست کپلر کشف پنی سیلین به دست فلمینگ: استقرای خلاق کشف داروهای سولفونامیدی:استقرای بیکنی یا مکانیکی نقد دوئم بر استقراگرایی استقراگرایی به منزله روش نیوتن استنتاج قانون جاذه نیوتن از قوانین کپلر و ایرادات دوئم نقد استقراگرایی و انقلاب در فیزیک هوش مصنوعی و احیای استقراگرایی قراردادگرایی پوانکاره در 1902 فلسفه هندسه کانت کشف هندسه نااقلیدسی فلسفه هندسه قراردادگرای پوانکاره قراردادگرایی پوانکاره و مکانیک نیوتنی نظر پوانکاره درمورد محدودیتهای قراردادگرایی تز دوئم و تز کواین تشریح مقدماتی تز. ناممکن. بودن ازمایش سر نوشت ساز نقد دوئم بر قراردادگرایی. نظریه شم خوب(LE BON SENS) او تزکواین تز دوئم- کواین جملات پروتکل نظر کارناپ در‌مورد ‌گزاره‌های ‌مشاهده‌ای در اوایل دهه1930 نظر نویرات در مورد گزاره‌های مشاهده‌ای دراوایل دهه 1930 نظر پوپر در مورد گزاره های پایه در 1934 آیا مشاهده نظریه‌بار است؟ نظر دوئم درباره این‌که تمام مشاهدات در فیزیک نظریه‌بارند تقویت تز کل‌گرا و اصل نویرات چند نتیجه کلی آیا ما بعدالطبیعه بی معنی است؟ویتگنشتاین، حلقه وین و نقد پوپر  مقدمه: مسأله تحدید و اهمیت آن زندگی ویتگنشتاین رساله ویتگنشتاین نظر حلقه وین درباره مابعدالطبیعه نقد پوپر بر آرای حلقه وین درباره مابعدالطبیعه نظریه معنیداری متأخر ویتگنشتاین اثر زندگی ویتگنشتاین بر فلسفه او رابطه ما بعدالطبیعه وعلم : آرای پوپر، دوئم و کواین  نظر پوپر درباره رابطه ما بعدالطبیعه و علم آرای دوئم و کواین راجع به منزلت مابعدالطبیعه نظر دوئم و پوپر دربارۀتأثیر مابعدالطبیعه بر علم دفاع دوئم از دین ابطالگرایی و ملاک ابطالپذیری گزاره های وجودی ابطال پذیری و تز دوئم-کواین ملاک تحدید پیشنهادی که متضمن اصل مازاد تبیینی است
مکتب خانه
💢 المنطق 🔰استاد امین اسدپور ♻️ تعداد جلسات : 220 ⚜️ تدریس شده در مدرسه علمیه شهیدین ♨️ لینک دا
🔰🔰 سلسله جلسات جریان شناسی، آسیب شناسی و تبیین هویت 💢 جلسه اول؛ 16/4/1392 یکی از اهداف اسلامی که مقام معظم رهبری نیز در این سال های اخیر بر روی آن تمرکز نموده اند، تاسیس تمدن عظیم اسلامی است؛ می توان این نگاه را جامع ترین نگاه و رویکرد به بحث علم دینی دانست اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که با سایر رویکردها نیز مضطر به تولید علم دینی و به تعبیر دیگر تحول در علوم انسانی هستیم. در یک تقسیم بندی کلی می توان سه رویکرد به بحث علم دینی مطرح نمود: 1. رویکرد تمدنی؛ تمدن محور 2. رویکرد اجتماعی؛ جامعه محور 3. رویکرد فردی؛ فرد محور در بحث های اسلام شناسی با هر سه رویکرد فوق، مواجه هستیم و جریان های متنوعی را ذیل این سه رویکرد کلی می توان تبیین نمود؛ ان شاء الله در بحث جریان شناسی علم دینی نیز مفصلاً بررسی خواهیم کرد که هر کدام از جریان های مدعی تولید علم دینی در ذیل کدام یک از این سه رویکرد قرار می گیرند؟! سوال: براساس رویکرد تمدنی چرا مضطر به تحول در علوم انسانی هستیم؟ بنابر هر سه رویکرد می توان گفت که وضعیت موجود علوم انسانی به نوعی مانع تحقق آرمان های دینی محسوب می شود و این مسئله بنابر رویکرد تمدنی بسیار واضح است؛ وقتی ما تاسیس تمدن عظیم اسلامی را دنبال می کنیم مشاهده می کنیم که وضعیت فعلی علوم انسانی مانع تحقق آرمان های تمدنی اسلام است به سه جهت: اولاً وضعیت فعلی علم و بالخصوص علوم انسانی موجود درصدد نفی ضرورت تشکیل تمدن عظیم اسلامی است. ثانیاً شاید گفته شود که علم فعلی، از جهت برهانی، تشکیل تمدن اسلامی را ممکن دانسته و آن را نفی نمی کند ولی باید توجه نمود که وضعیت فعلی علم انگیزه و دغدغه پیگیری تشکیل تمدن اسلامی را تضعیف می کند. ثالثاً وضعیت فعلی علم، قدرت عملیاتی و اجرایی کردن و به عبارت دیگر ظرفیت، استعداد و مقدمات شکل گیری تمدن اسلامی را نفی می کند. لذا اگر کسی معتقد به آرمان های اسلامی با رویکرد تمدنی باشد باید به سمت تحول در علوم انسانی حرکت کند اما بنابر سایر رویکرد ها به آرمان های اسلامی، توضیح ضرورت چنین حرکتی مشکل می نماید. ❇️❇️ @esra_rasane
🔰🔰عبارت زیر از درباره نحوه چینش که نتیجه اش بی توجهی به قرآن کریم در فرآیند استنباط است: و لعل المتراءى من أمر الأمة لغيرهم من الباحثين كما ذكره بعضهم: «أن أهل السنة أخذوا بالكتاب و تركوا العترة، فآل ذلك إلى ترك الكتاب لقول النبي ص: «إنهما لن يفترقا» و أن الشيعة أخذوا بالعترة و تركوا الكتاب، فآل ذلك منهم إلى ترك العترة لقوله ص: «إنهما لن يفترقا» فقد تركت الأمة القرآن و العترة (الكتاب و السنة) معا». و هذه الطريقة المسلوكة في الحديث أحد العوامل التي عملت في انقطاع رابطة العلوم الإسلامية و هي العلوم الدينية و الأدبية عن القرآن مع أن الجميع كالفروع و الثمرات من هذه الشجرة الطيبة التي أصلها ثابت و فرعها في السماء تؤتي أكلها كل حين بإذن ربها، و ذلك أنك إن تبصرت في أمر هذه العلوم وجدت أنها نظمت تنظيما لا حاجة لها إلى القرآن أصلا حتى أنه يمكن لمتعلم أن يتعلمها جميعا: الصرف و النحو و البيان و اللغة و الحديث و الرجال و الدراية و الفقه و الأصول فيأتي آخرها، ثم يتضلع بها ثم يجتهد و يتمهر فيها و هو لم يقرأ القرآن، و لم يمس مصحفا قط، فلم يبق للقرآن بحسب الحقيقة إلا التلاوة لكسب الثواب أو اتخاذه تميمة للأولاد تحفظهم عن طوارق الحدثان! فاعتبر إن كنت من أهله. [المیزان، ج 5 ، 276] ❇️❇️ @esra_rasane
♦️ 1⃣ نقطه شروع در خودباختگی در برابر یک فرهنگ بیگانه است. 2⃣ و این خودباختگی بصورت عملی ابتدا با پذیرش نمادهای اختصاصی آن فرهنگ شروع میشود و کم کم آن فرهنگ در جامعه مرجعیت پیدا می کند. 3⃣ و همین نقطه شروعی می شود تا در یک جامعه با دو فرهنگ فرعی و اصلی مواجه شویم. 4⃣ و سپس نوبت به پذیرش تمدن فرهنگ اصلی می رسد. 5⃣ و به این ترتیب جامعه ای مثلا اسلامی فرهنگ اصلی اش می شود فرهنگ غربی و در ساحت تمدن نیز خود را تحت هژمونی تمدن غرب تعریف می کند. ◀️ لذا نباید یک فرهنگ را دست کم گرفت؛ پذیرش نمادهای فرهنگ دیگر که تناسبی با فرهنگ بومی آن جامعه ندارد نقطه شروع عملی استحاله فرهنگی است. 🔸 البته استحاله فرهنگی را نباید با تکامل فرهنگی اشتباه گرفت؛ برای این که دچار خلط بین این دو نشویم باید بین تهاجم یک فرهنگ به فرهنگ دیگر ( ) و مبادله بین دو فرهنگ ( ) فرق گذاشت چه اینکه در تهاجم فرهنگی، مفهوم زور و اجبار و شیوه های احیانا اغواگرانه نهفته است و فرهنگ مورد هجوم قدرت انتخاب خود را در پذیرش فرهنگ مهاجم از دست داده است بر خلاف تبادل فرهنگی که آگاهانه و در راستای رشد و تعالی فرهنگ بومی محقق می شود. 🔴 می توان با این دید فرهنگی و تمدنی، مقوله پوشش و سایر نمادهای فرهنگی و جنگ رسانه ای و اجتماعی شکل گرفته در جامعه ایرانی امروز درباره را بازخوانی کرد؛ آنگاه خواهیم دید که غرب چگونه آگاهانه وارد این فاز شده اند و فعالین فرهنگی جامعه ما چه کوته اندیشانه از کنار این گسل اجتماعی موجود در جامعه (با حجاب و بد حجاب) به راحتی عبور می کنند! ❇️❇️ @esra_rasane
➕فرهنگستان علوم اسلامی برگزار می‌کند: 🔰دوره علمی بررسی عینیت جامعه در سنت اندیشمندان غربی و فیلسوفان مسلمان ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان غربی دورکیم، هگل، مارکس، دیلتای، وبر ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان مسلمان علامه‌طباطبایی، استاد مطهری، علامه مصباح‌یزدی ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان مسلمان استادسید منیرالدین حسینی الهاشمی : قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، فرهنگستان علوم اسلامی، ط۲ : پنج‌شنبه‌ها؛ ۱۳، ۲۰ و ۲۷ تیرماه، ساعت ۹ الی ۱۳ جهت و شرکت در دوره مشخصات خود را حداکثر تا تاریخ ۱۲ تیرماه به شماره ۰۹۱۹۸۵۲۳۴۴۲ پیامک کنید. (شرکت در دوره می‌باشد) @farhangestan_edu @esra_rasane
شهید صدر در تعریف حکم شرعی می فرمایند: تشریع صادر از خداوند متعال با هدف تنظیم زندگی بشر. سوالات پژوهشی ای که در ذیل این تعریف شکل می گیرد می تواند راهگشای بحث از ارتباطات علوم و شکل گیری منظومه فکری باشد: 1⃣ چرا هدف از تشریع دین فقط انسان است و شامل سایر موجودات نمی شود؟ 2⃣ رابطه تشریع دین با صفات و افعال الهی چیست؟ 3⃣ این تعریف ناظر به بعد هستی شناختی دین است یا بعد معرفت شناختی دین؟ 4⃣ آیا اساساً خداوند متعال برای تنظیم حیات بشر برنامه ای ارائه داده است؟ این امر چگونه می تواند اثبات شود؟ چه ضرورتی برای ارائه این برنامه وجود دارد؟ 5⃣ هدف از تنظیم زندگی بشر یه وسیله تشریعی الهی چیست؟ 6⃣ تشریع الهی کدام حیطه از حیطه های حیات بشر را شامل می شود؟ @esra_rasane
هدایت شده از احمد فربهی
با چند دلیل و شاهد می‌توانیم اثبات کنیم شیوه‌ی بیانی منابع وحیانی در اندیشه‌های زیربنایی شیوه‌ای منطقی است؛ 1) نحوه‌ی مواجهه‌ی منابع وحیانی با مخالفان خود مواجهه‌ای احتجاجی است؛ این مواجهه، خود مقتضی ضابطه‌مند شدن شیوه‌های تبیین ادعاهاست؛ بخشی از آن‌ضابطه‌ها دقیقا همان قواعد و شیوه‌هایی است که توسط اندیشمندانِ منطقی کشف و تدوین شده و بخشی دیگر چنین نیست. 2) بررسی سیره‌ی احتجاجی منابع وحیانی در مقابل دشمنان فکری‌فرهنگی و در مواجهه با دوستان، به ما نشان می‌دهد که در چارچوب قواعد قابل کشف و تبیین احتجاج کرده‌اند؛ قواعدی که مراعات کردن آن‌ها ذهن را از خطای در فکر مصون می‌دارد. 3) خروجی‌ها و شهادت بزرگانی که اهل تفکرات منطقی‌اند، همگی نشاندهنده‌ی آن است که شیوه‌ی تعامل علمی وحی، شیوه‌ای ضابطه‌مند است.
هدایت شده از احمد فربهی
،بخشی‌ازقواعدتفسیری ✅تفسیر صحیح، تفسیری است که در چارچوب قواعد و قرائن معتبر باشد؛ قواعد منطقی نیز بخشی از قواعدی است که عقلاء‌ در تفسیر سخنان دیگران از آن‌ بهره می‌برند، بهره‌گیری از قواعد و مهارت‌های منطقی در تفسیر متون وحیانی، باعث بهره‌مند شدن از سطح عمیق‌تری از فهم، و موجب به دست آوردن معارف گسترده‌تری می‌شود. 🔸تحلیل منطقی سخن دیگران، و بهره‌گیری از قواعد منطقی در فهم و تفسیر سخنان دیگران، رفتاری است که با هر سخنی می‌توان داشت از این‌رو تفاوتی بین متون وحیانی و سایر متن‌ها نیست؛ آ‌‌ن‌چه موجب تفاوت می‌شود، خروجی‌ها و ارزش منطقیِ عبارت‌‌هاست. ♦️تحلیل منطقیِ سخن دیگران و بهره‌گیری از قواعد منطقی در فهم و تفسیر سخن دیگران، سرفصل مشخصی در کتب منطقی ندارد اما این بحث را می‌توان تحت عنوان «تحلیل قیاسات» و نیز ذیل برخی از مغالطات یافت.
سطح آشنایی ❇️ سیر مباحث معاد 1⃣ جایگاه بحث معاد بحث درباره معاد بحثی بنیادین درباره سرانجام و مقصد انسان است. 2⃣ نقش معادباوری در حیات دنیوی و اخروی انسان انسان موجودی مختار است. و ویژگی موجود مختار و دارای اراده این است که در اعمال خود هدفی را دنبال می کند. و عالی ترین هدف هر انسانی رسیدن به سعادت است. انسان ها درباره اینکه مصداق سعادت چیست با هم اختلاف دارند. بنابر اعتقاد به معاد، سعادت یعنی فلاح و فوز در حیات اخروی. بنابر اعتقاد به معاد، زندگی دنیوی ارزش ذاتی نداشته و به هر میزان که در سعادت اخروی تاثیر دارد، ارزشمند و قابل پیگیری است. بنابر اعتقاد به معاد، زندگی دنیوی در شکل گیری حیات اخروی موثر است و براین اساس باید سبک زندگی دنیوی متناسب با سعادت اخروی باشد. اما بدون اعتقاد به معاد، سعادت به معنای رسیدن به اوج پیشرفت مادی و ارضای نیازهای دنیوی است و لا غیر. 3⃣ روش بحث در معادشناسی ✅ برخی از مباحث معادشناسی با روش عقلی و نقلی و استفاده از منابع وحیانی قابل پیگیری است. ✅ در برخی دیگر از مباحث معاد شناسی نمی توان از براهین عقلی استفاده کرد و تنها باید از منابع وحیانی بهره برد. 4⃣ مبادی تصوری بحث‌‌؛ اصطلاح شناسی ⭕️ معنای لغوی معاد: از ریشه «عود» به معنای بازگشتن و سه احتمال درباره ساختار صرفی آن وجود دارد: 1. مصدر میمی: بازگشتن 2. اسم مکان: محل بازگشت 3. اسم زمان: زمان بازگشت ♦️ معنای اصطلاحی معاد: هستی انسان با مرگ پایان نمی پذیرد بلکه در جهان دیگری تداوم می یابد و در آنجا اعمال مورد حسابرسی قرار می گیرد و نیکان وارد بهشت شده و از سعادت ابدی و نعمتهای اخروی بهره مند می شوند و بدکاران در دوزخ الهی گرفتار و معذب می گردند. ⭐️⭐️⭐️ ❇️❇️ @esra_rasane
عزیزانی از شاگردان استاد کانالی را ترتیب داده اند که آثار استاد را بارگزاری می نمایند . این کانال هم خدمتتان معرفی می گردد @hoseininasab
امام خامنه ای : ما که امام علی‌بن‌موسی‌الرّضا اظهار ارادت کنیم؛ او امام ماست، زندگی او برای ما درس است، از زندگی او باید درس بگیریم. 🔹زندگی او برای ما یک پیامی دارد، آن پیام چیست؟ من آن پیام را در یک کلمه خلاصه می‌کنم: بدانید پیامِ زندگیِ پر ماجرای علی‌بن‌موسی‌الرّضا علیه‌الصّلوةوالسّلام به ما عبارت است از خستگی‌ناپذیر.
💠 الشواهد الربوبیة 💢 استاد علی فرحانی ♻️ مشهد اول: ۲۶ جلسه ♻️ مشهد سوم: ۲۵ جلسه ⭕️ تدریس شده در موسسه اسراء 💢 سال ۹۷ -۹۸ 💠💠💠💠💠 ┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ 💢 لینک دانلود از سایت: soda96.ir/56uZ ┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ @soda96
مکتب خانه
✅ فهرست درس‌های سال جدید: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برنامه دروس سال ت
🔰🔰 القسم الثانى؛ تتمة العناصر المشتركة فى عملية الاستنباط: الاصول العمليّة التمهيد 🔅 فهرست مباحث حلقه ثالثه 1. تمهید علم اصول: پیرامون مبادی تصوری و تصدیقی علم اصول همانند ماهیت و اقسام حکم و ... 2. عناصر مشترک: قواعد و گزاره‌های اصولی که در استنباط احکام مشترک‌اند و معیار اشتراک عناصر نیز این است که قابلیت کاربرد در فرآیند استنباط حکم در تمام ابواب فقه را داشته باشد همانند ظهور صیغه امر در وجوب برخلاف قواعد فقهی که باوجود کاربرد در چندین کتب فقهی ولیکن در تمام ابواب فقه حضور ندارند البته قواعد فقهی اساساً نقش استنباطی و حد وسطی و ابزار اثباتی ندارند بلکه نقش تطبیقی دارند و نقش‌آفرینی قواعد فقهی از باب تطبیق یک کلی بر مصادیق و افرادش به شمار می‌رود؛ خود عناصر مشترک نیز بر سه قسم هستند: الف. حجیت قطع: عنصر مشترک عام که در هر نوع استنباطی ایفای نقش می‌کند و اصولی در وهله اول باید تکلیف خودش را با قطع معلوم کند که آیا قطع حجت است یا حجت نیست؟ و درصورتی‌که قائل به عدم حجیت قطع بشود دیگر نمی‌تواند به بحث ادامه دهد چه اینکه در صورت عدم حجیت قطع، غایت مترتب بر تحقیقات اصولی و فقهی که حصول قطع است، بی‌معنا خواهد بود. ب. ادله محرزه ج. ادله غیر محرزه یا اصول عملیه 3. خاتمه علم اصول: پیرامون تعارض عناصر مشترک
🔰🔰 بررسی اقسام تزاحم فرهنگ نامه اصول فقه 1️⃣ تزاحم ملاكى: تنافى دو ملاك موجود در يك موضوع، در مقام تشريع؛ تزاحم ملاكى، مقابل تزاحم امتثالى و تزاحم حفظى، و به معناى تنافى ميان دو مقتضى موجود در يك موضوع، در عالم جعل و تشريع است؛ به اين معنا كه گاهى يك فعل داراى دو حيثيت است، از يك جهت داراى مصلحتى است كه موجب محبوبيت فعل نزد مولا، و مقتضى امر به ايجاد آن است، و از جهت ديگر، داراى مفسدهاى است كه موجب مبغوضيت فعل نزد مولا، و مقتضى نهى از انجام آن است؛ در چنين صورتى، بين دو مقتضى، تنافى و تزاحم پيش مىآيد، كه به آن «تزاحم ملاكى» میگويند؛ براى مثال، از طرفى، شرب خمر، از آن رو كه داراى مفسده است، مبغوض مولا است، و از طرف ديگر، به دليل برخى منافع، داراى مصلحت و مقتضى محبوبيت و مطلوبيت است، و از آنجا كه ملاك مبغوضيت (مفسده موجود در شرب خمر) غالب است، در تزاحم بين اين دو ملاك، جانب مفسده رعايت گرديده و از شرب خمر نهى شده است. *️⃣ در كتاب «بحوث فى علم الاصول» آمده است: «التزاحم الملاكي و هو فيما اذا افترض وجود ملاكين في موضوع واحد احدهما يقتضى محبوبيته و الآخر يقتضى ما ينافيها و يضادها كالمبغوضية مثلا، فيقع التزاحم الملاكي بمعنى انه يستحيل أن يؤثّر كل منهما في مقتضاهما لمكان التضاد بينهما و من خصائص هذا التزاحم انه لا يكون الا في موضوع واحد و الا لم يكن هناك اجتماع الضدين، فلو كان كل من الملاكين في موضوع او حيثية تقييدية غير موضوع الآخر فلا محذور في تأثيرهما معا في ايجاد الطلب و البغض ...». 2️⃣ تزاحم حفظى: تنافى ميان احكام واقعى در موارد مشتبه، در مقام محافظت از اغراض تشريع؛ تزاحم حفظى، مقابل تزاحم امتثالى و تزاحم ملاكى، و به معناى تنافى ميان اغراض احكام تشريعى در مقام تحفّظ بر اغراض تشريع است. *️⃣ برخى از اصوليون، فلسفه جعل احكام ظاهرى (اصول عمليه) را از طريق تزاحم حفظى تبيين كردهاند. توضيح: گاهى مصاديق موضوعات احكام الزامى و ترخيصى- مثل حرمت و اباحه- و يا دو نوع از احكام الزامى- مثل وجوب و حرمت- باهم مشتبه شده و مكلّف نمىداند كدام يك مثلا متعلق حرمت است و كدام يك متعلق وجوب يا اباحه. در اين موارد، مولا براى حفظ مصلحت و غرض اهمّ، از ميان اين دو (مصلحت موجود در حكم به وجوب يا حرمت، و يا مصلحت موجود در حكم به اباحه يا حرمت) با جعل حكم ظاهرى و توسعه دادن دايره محركيّت عبد، كارى مىكند كه آن غرض اهمّ حفظ گردد. براى مثال، قطره خونى در يكى از دو ظرف آب افتاده، اما بهطور مشخص معلوم نيست در كدام ظرف افتاده است؛ در اين صورت، بين مصلحت اباحه يكى از دو ظرف با مصلحت حرمت ظرف ديگر، به دليل اختلاط و مشتبه شدن آن دو بر مكلّف، تزاحم به وجود مىآيد، كه اگر مصلحت اباحه نزد مولا مهمتر باشد حكم ظاهرى اباحه را نسبت به هر دو ظرف براى حفظ غرض اهمّ جعل مىكند، و اگر مصلحت حرمت مهمتر باشد حكم احتياط را جعل میكند. 3️⃣ تزاحم امتثالى: تنافى ميان دو يا چند حكم فعلى در مقام امتثال؛ تزاحم امتثالى، مقابل تزاحم ملاكى و تزاحم حفظى، و به معناى تنافى ميان دو يا چند حكم فعلى در مقام امتثال است؛ يعنى علت تنافى و تزاحم، عجز و ناتوانى مكلف از انجام متعلق آن احكام در يك زمان است؛ پس تزاحم امتثالى در جايى است كه مكلف در يك زمان با دو تكليف فعلى روبهرو شود و نتواند آن دو را امتثال كند، مثل: وجوب نجات دادن دو نفر كه در يك زمان در حال غرق شدن هستند، درحالىكه مكلف فقط توانايى نجات يكى از آن دو را دارد. *⃣ تزاحم امتثالى همان تزاحم اصطلاحى است كه از ابتكارات مرحوم «ميرزاى قمى» مىباشد. *⃣ در كتاب «بحوث فى علم الاصول» آمده است: «التزاحم الامتثالى و هو ما اذا كان الملاكان في موضوعين و فعلين الا انه للتضاد بينهما لا يمكن الجمع في مقام الامتثال فهذا التزاحم انما هو في مرحلة الامتثال الناشى من ضيق القدرة على الجمع و القدرة تكون دخيلة في التحريك و الامر». ⭕️ نكته: بين تزاحم ملاكى و تزاحم امتثالى دو فرق وجود دارد: 1. در تزاحم امتثالى، دو حكم متزاحم، در مقام جعل با يك ديگر تنافى و تضاد ندارند و فقط در مقام امتثال باهم تنافى دارند؛ در نتيجه، تعارض و تكاذبى ميان آن دو دليل نيست؛ به خلاف تزاحم ملاكى كه تنافى و تضاد بين دو حكم در مقام جعل است، بهگونهاى كه اجتماع آن دو در موضوع واحد محال است. 2. در تزاحم امتثالى، به عنايت شارع در راهنمايى مكلف نسبت به اينكه كدام را انجام داده و كدام را ترك كند، نيازى نيست، بلكه خود مكلف آزاد است اهم را بر مهم ترجيح دهد يا در جايى كه مساوى هستند يكى را برگزيند؛ اما در تزاحم ملاكى، مكلف اختيارى ندارد و بر مولا است كه عنايت خود را شامل حال عبد نمايد و حكمى را كه ملاك آن قوىتر است، ترجيح دهد، زيرا تشخيص مقتضى و ملاك حكم با مولا است و از قدرت مكلف خارج است.
🔹ببخشید دماغ شما چند متر است؟ ✍🏻مجتبی لشکربلوکی ✅لحظه ای با خود خلوت کنید و به این سوال صادقانه (تاکید می‌کنم صادقانه) پاسخ دهید: کدامیک از ما در زندگی مان مانند یک قدیس معصوم بوده ایم و کاملا پاک، بدون خطا و اشتباه بوده ایم؟ همه ما در برهه هایی از زندگی کارهایی کرده‌ایم که بعدها آرزو کرده‌ایم کاش هیچوقت آن ها را انجام نداده بودیم. تلاش می کنیم که آن ها را از حافظه خود نیز پاک کنیم. یکی در بخشی از زندگی اش سیگاری بوده، یا شیشه می کشیده. فرد دیگری در زندگی اش چند باری تقلب کرده. بخشی دیگر روابطی داشته که به خانواده اش منتقل نکرده. فرد دیگری یک بیماری دارد که هیچکس جز اعضای خانواده اش نمی دانند. اما شبکه‌های اجتماعی به جایزالخطا بودن انسان‌ها احترامی نمی‌گذارند. کافی است اشتباه کوچکی از شما سر بزند، دیگر باید منتظر باشید که روزی کسی آن را منتشر کند و شما را به نابودی بکشاند. اگر فرد مشهوری باشید که اوضاع خیلی خیلی بدتر می شود. همه ما به خودمان حق می دهیم که دماغ مان تا هر جا که می توانیم در زندگی فرد مشهور فرو کنیم و از آن بدتر به خودمان حق می دهیم که هر چه فهمیدیم را سخاوتمندانه و پیروزمندانه با دیگران به اشتراک بگذاریم. اما آیا این «هتاکیِ جمعیِ هنجار-شده» به نفع من و شما و نسل آینده است؟ جامعه ای با دهان های گشاد و دماغ های بزرگ، جامعه کامیاب و شادی نخواهد بود. امروز پرده از زندگی من برداشته می شود و فردا قطعا نوبت شماست. ✅تحلیل و تجویز راهبردی: تکنولوژی و رسانه ها دسترسی ما را به اطلاعات به شدت گسترش داده اند اما انگار که دکمه بمب اتم را گذاشته باشی زیر دست یک انسان نخستین. خاصیت تکنولوژی برطرف کردن محدودیت هاست. در ازای هر تکنولوژی ای که خلق می شود و به کار گرفته می شود حداقل یک محدودیت از پیش روی آدمی کم می شود و دقیقا همین جاست که ما محتاج آنیم که چیزی این مساله را مهار کند و متوازن کند؛ یعنی هر چقدر این محدودیت ها کمتر و کمتر می شود باید چیزی وجود داشته باشد که این انسان آزادتر شده را مهار و محدود کند: دیسیپلین شخصی. برای تمرین دیسیپلین شخصی در حوزه رسانه (کاهش میزان فرو کردن دماغ در زندگی شخصی سایرین) تکنیک سه پرسش سقراطی بسیار مفید است.. ✅هر زمان که تیتری دیدید در مورد رسوایی زندگی شخصی فلان آدم معروف یا غیرمعروف از «سه پرسش سقراطی» استفاده کنید. هر زمان که کسی خواست مطلبی را بگوید یا شما مطلبی را بگویید این تکنیک را به کار ببرید. یک روز فرد بزرگي که از آشنايان سقراط بود، با هيجان آمد پیش او و گفت: ميداني راجع به يکي از شاگردانت چه شنيده ام؟ ✅سقراط پاسخ داد: قبل از آن سه سوال از تو می پرسم. اولين سوال این است که کاملا مطمئني که آنچه را که مي خواهي به من بگويي حقيقت دارد؟ مرد جواب داد: نه. فقط در موردش شنيده ام. حالا سوال دوم؛ آنچه را که در مورد شاگردم مي خواهي به من بگويي خبرخوبي است؟ مرد جواب داد: نه! سقراط گفت: پس مي خواهي خبري بد در مورد شاگردم که حتي درمورد آن مطمئن هم نيستي بگويي؟ و اما سوال سوم؛ آن چه را که مي خواهي در مورد شاگردم به من بگويي براي من فایده ای هم دارد؟ مرد کمی فکر کرد و پاسخ داد راستش نه! سقراط گفت: اگرمي خواهي به من چيزي را بگويي که نه حقيقت دارد و نه خوب است و نه حتي سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من مي گويي؟!! ✅این سه سوال به ترتیب پرسش حقیقت، پرسش خوبی، پرسش سودمندی نام دارند و دیسیپلین شخصی در عرصه رسانه ای یعنی اینکه من با این سه پرسش، دماغ خودم را کوتاه کنم. ✅درست آن است که آموزش و پرورش، آموزش عالی و صدا و سیما با بودجه های هزار میلیاردی در من و شما این دیسیپلین شخصی را ایجاد کنند. ادبستان که بعدها شد دبستان، در اصل هدف اصلی اش همین آموزش دیسیپلین شخصی یعنی حد نگهداشتن و مودب شدن بود که متاسفانه فروکاسته شد به خواندن و نوشتن. وظیفه جمعی ما این است که نقصان‌های اساسی سیستم آموزشی و رسانه ای (شامل آموزش و پرورش، آموزش عالی و صدا و سیما) را جبران کنیم. حال که این سیستم ها در خلق یک فرهنگ درست درمانده اند، باید خودمان دست به کار شویم و دیسیپلین شخصی را ابتدا در خودمان و سپس در نسل بعدی تمرین کنیم و پایدار کنیم. «هتاکیِ جمعیِ هنجار-شده» را باید تبدیل کنیم به «جامعه ای با دهان ها و دماغ‌های با دیسیپلین». مقدمات کامیابی را تمرین جمعی کنیم. @Dr_Lashkarbolouki @sadeghniamehrab
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
💠 حدیث روز 💠 ❓امام کاظم علیه‌السلام چه شغلی داشتند؟ 🔻امام كاظم عليه‌السلام: إنّي لأَعمَلُ في بَعضِ ضِياعي حَتّى أعرَقَ ـ و إنَّ لي مَن يَكفيني ـ لِيَعَلَمَ اللّه ُ أنّي أطلُبُ الرِّزقَ الحَلالَ 🔹من در برخى از زمين‌هاى كشاورزى‌ام كار مى‌كنم تا آن كه عرق از بدنم سرازير مى‌شود، در حالى كه هستند كسانى كه به جاى من كار كنند و مرا از كاركردن بى‌نياز كنند، ولى من كار مى كنم تا خداوند ببيند كه در جست‌وجوى روزى حلالم. 📚 الكافى، ج ۵، ص ۷۷ @HawzahNews