eitaa logo
مکتب خانه
315 دنبال‌کننده
775 عکس
322 ویدیو
261 فایل
نشر آثار صوتي و تصويري و مکتوب @roshd_harakat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عبدالحسین خسروپناه
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون يا كوكباً ما كان أقصر عمره وكذا تكون كواكب الأسحار ◾️ارتحال برادر دانشمند جناب استاد دکتر داوود فیرحی پژوهشگر و مدرس علوم و اندیشه سیاسی اسلام در دانشگاه تهران را تسلیت عرض می کنم. کرونا مصیبت عجیبی است که با راز پنهانش عزیزان را یکی پس از دیگری به سرای ملکوت می فرستد و دوستان را در این سرای ملک، اندوهناک می سازد. این بیماری منحوس، دکتر فیرحی را هم مبتلا و بستری کرد و مع الاسف پس از درمان های بی نتیجه شبانه روزی از این سرا جدا ساخت. روزها برای شفای او‌ دعا کردیم و لکن قضای الهی، بر سفر این اندیشمند به سرای ابدی مقدر شد. بارها توفیق گفتگو و مباحثه با آن مرحوم مغفور درباره اندیشه ها و نگاشته هایش را داشتم. نخستین بار بیش از بیست سال پیش، نگاشته «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام» را مطالعه کردم؛ اثری که هنوز چاپ نشده بود، مباحثه خوبی در رابطه با این اثر و اندیشه فوکو داشتیم. «نظام سیاسی و دولت در اسلام»، «تاریخ تحول دولت در اسلام»، «مفهوم قانون در ایران معاصر»، «فقه و سیاست در ایران معاصر»، «دولت اسلامی و تولیدات فکر دینی» و «آستانهٔ تجدّد؛ در شرح تنبیه الامة و تنزیه الملة» نیز از آثار خواندنی و قابل بررسی مرحوم فیرحی است. آخرین مباحثه با ایشان به پیشنهاد این مسکین در بررسی کتاب «فقه و حکمرانی حزبی» در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، گفتگویی صمیمی، علمی و مبتنی بر منطق و اخلاق شکل گرفت. فیرحی هر چیزی نمی نوشت و هر سخنی نمی گفت. او یک طرح کلان فکری را دنبال می کرد که به تعبیر بنده دینی سازی یا فقهی سازی مفاهیم مدرن بود. شواهد فقهی سازی او هم عمدتا به مطالب علمای مشروطه به ویژه محقق نایینی استناد داشت؛ هر چند مسیر محقق نایینی به نظر بنده استمرار فقه سنتی و بهره گیری از ظرفیت آن در حل مسایل نوین بود. او موافق علوم انسانی اسلامی نبود؛ لکن عملا فقهی سازی مفاهیم سیاسی همچون حزب مدرن را تدوین کرد. این کمترین با اینکه نگاه نقادانه به اندیشه و روش تحقیق آن مرحوم داشتم؛ اما همیشه از معاشرت علمی، حوصله و‌ خلقش، لذت می بردم. گفتگو‌ و بررسی پیرامون اندیشه ها و آثارش بهترین هدیه ای است که می توان به روح این عالم محقق تقدیم کرد، بجاست طالبان پژوهش از این منظر آثار وی را بررسی کنند و در این باب گام بردارند. ◾️ ارتحال این عالم متخلق را به دانشگاهیان و حوزویان و نیز به همه دوستدارانش، به ویژه خانواده محترمشان تسلیت می گویم. خداوند این معلم مرحوم را مشمول غفران و رحمتش قرار دهد و خانواده و دوستانش را مزین به صبر جمیل گرداند. الهی ما را بیامرز و عاقبتمان ختم به خیر و با اجر شهادت مهمانمان گردان. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ✍ عبدالحسین خسروپناه حوزه علمیه قم ۲۲ آبان ۱۳۹۹ 🆔 @khosropanah_ir
دولت بایدن و برنامه هسته‌ای ایران/ قسمت اول ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، در وبسایت رسمی این وزارتخانه فروش ۲۳٫۳۷ میلیارد دلار تسلیحات شامل ۵۰ فروند جنگنده F_35 را به امارات متحده عربی تأیید کرد. اینگونه معاملات، و زدوبندهای مالی پس پرده و منافع کمپانی‌های تسلیحاتی و دلالان آنان، نمی‌گذارد وضع منطقه خاورمیانه به حالت طبیعی بازگردد. چنین زدوبندهایی،‌ و ایجاد بحران‌های واقعی یا ساختگی برای انجام چنین معاملات کلان، در غرب جدید از دیرباز مرسوم بوده است. از یک منظر، تحولاتی که سرانجام به کودتای ۱۹۵۳ بریتانیا و ایالات متحده آمریکا در ایران انجامید از این جنس بود، با نقش فعال و پس‌پرده کمپانی‌های نفتی آمریکایی و اروپایی و کارگزاران و شرکای ایرانی آنان، آنگونه که اسناد تازه آزادشده وزارت خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۷ به روشنی نشان داده است.* با توجه به انتفاع عظیم مالی اینگونه کانون‌ها از بحران‌های سیاسی منطقه خاورمیانه، بنظر می‌رسد جنجالی که به بهانه برنامه هسته‌ای ایران آغاز شده به سادگی پایان نخواهد یافت؛‌ در دولت بایدن ادامه می‌یابد و سرنوشتی چون غرق شدن اوباما در باتلاق جنگ داخلی سوریه را برای این دولت رقم می‌زند. شاید عقلایی در آمریکا باشند، در میان اصحاب رسانه و کارشناسان و نخبگان، که بتوانند فراتر از عقل متعارف و روزمرگی‌های معتاد پرواز کنند و بفهمند و بتوانند به دولت جو بایدن- کملا هریس بفهمانند که دوران جنگ سرد، که آمریکا را در مقام «رهبر جهان غرب» قرار داد، در آغاز دهه ۱۹۹۰ رسماً به پایان رسید و دوران «جنگ با تروریسم»ی که باند جرج بوش- دیک چنی- تونی بلر از سال ۲۰۰۱ با حادثه ۱۱ سپتامبر آفریدند نیز، پس از نابود کردن صدها میلیارد دلار پول مالیات‌دهندگان آمریکایی، به بن‌بست رسید. میراثی که از دوران ۴۵ ساله «جنگ سرد» و دوران «جنگ با ترور» بر جای ماند پدیده‌های زشت و گاه هراسناکی است که باید ترکش‌ها یا عوارض جانبی blowbacks دوران‌های سپری شده نامید. آمریکای امروز دیگر توان حضور مستقیم و فعال نظامی خارجی را، حداقل به شکل گسترده، ندارد و نمی‌تواند در حوادثی چون جنگ کره یا جنگ ویتنام شرکت کند. این تحول مبارکی است برای مردم آمریکا اگر دولتمردانی فهیم در آمریکا ارزش‌های مثبت ناشی از این «ناتوانی» را درک کنند. برنامه هسته‌ای ایران، که سال‌ها پیش از انقلاب ۱۹۷۹ آغاز شد، هیچ سود یا زیانی برای آمریکایی که در نیمکره غربی قرار گرفته ندارد مگر اینکه کسانی بخواهند به این بهانه فضای تنش در منطقه را تداوم بخشند و از درون این جعبه شعبده پدیده‌هایی از نوع فروش ۲۳ میلیارد دلاری اخیر به امارات متحده عربی بیرون بیاورند. جنجال خطر دستیابی ایران به بمب اتمی مضحک است. صرفنظر از فتوای برخی مراجع تشیع دال بر حرمت بمب اتمی، که نقض آن می‌تواند اعتبار دینی آنان را مخدوش کند، اگر ایران طالب بمب اتمی بود سال‌ها پیش، در دهه ۱۹۹۰ و در فضای فروپاشی اتحاد شوروی، می‌توانست به سادگی در «بازار سیاه»‌ و به قیمت ارزان از طریق برخی جمهوری‌های سابق شوروی تهیه کند. بفرض که ایران واقعاً در پی ساخت بمب اتمی است. داشتن بمب اتمی چه تاجی بر سر ایران می‌گذارد و چه قدرتی به ایران می‌دهد؟ اگر واقعاً تصور می‌کنند ایران در پی ساخت بمب اتمی است، چرا اجازه نمی‌دهند پولش را، به بهای فشار اقتصادی بر مردمش، هدر دهد؟ مگر پاکستان و هند و اسرائيل با بمب اتمی چه تاجی بر سر خود زدند یا ترومن، رئیس‌جمهور وقت، که بمب اتمی را، برای اولین و آخرین بار، برای کشتار مردم بیگناه کشوری دیگر به کار گرفت (۶ اوت ۱۹۴۵ در شهرهای هیروشیما و ناگازاکی ژاپن) چه افتخاری برای آمریکا، و برای حزب دمکرات، به ارمغان آورد و چه نام نیکی از خود در تاریخ به یادگار گذاشت؟ ادامه در قسمت دوم —- * همان زمان در کانالم با انتشار یادداشت‌های مهمی به اسناد تازه آزادشده سال ۲۰۱۷ پرداختم. هشتگ را در کانال تلگرامی عبدالله شهبازی دنبال کنید. @abdollahshahbazi
دولت بایدن و برنامه هسته‌ای ایران/ قسمت دوم دولت بایدن- هریس اگر بخواهد راه متعارف گذشته را در قبال برنامه هسته‌ای ایران ادامه دهد، اعم از ورود به چرخه کسالت‌بار مذاکره از نوع دولت اوباما یا تهدید از نوع دولت ترامپ، دیر یا زود خود را در باتلاق وحشتناک جدیدی در خاورمیانه گرفتار خواهد دید همانگونه که اوباما خود را در باتلاق جنگ داخلی سوریه گرفتار دید. اوباما از سپتامبر ۲۰۱۳ ، به تأثیر از برژینسکی، کوشید خود را از این باتلاق بیرون کشد؛ تلاشی عبث که پیامد آن شروع موج جدید و سنگین تروریسمی مشکوک بود که بنام «داعش» ساخته و گسترانیده شد. داعش با سقوط برق‌آسای موصل، سومین شهر بزرگ عراق، در ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴ شهرت جهانی یافت و نام القاعده را به فراموشی برد؛ درست دو هفته پس از سخنان ۲۸ مه ۲۰۱۴ اوباما در آکادمی نظامی وست پوینت که پایان دوران ماجراجویی نظامی را در سیاست خارجی آمریکا نوید می‌داد؛ سخنرانی تاریخی که فاکس نیوز آن را «ری‌ست کردن سیاست خارجی» آمریکا نامید و واکس آن را «ضد جنگ‌ترین دکترین سیاست خارجی دهه‌های اخیر» خواند. آیا هیچگاه به مخیله اوباما خطور کرد که ترکش جانبی‌ و ناخواسته سخنان وست پوینت او دوران مهیبی از ترور در خاورمیانه، و این بار با نام داعش، بود؟ برژینسکی در اواخر عمرش، در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۳، در مصاحبه‌ای با جیکوب هیلبرون، سردبیر مجله نشنال اینترست، به شدت سیاست آن زمان دولت اوباما را در جنگ داخلی سوریه، یعنی دخالت برای ساقط کردن حکومت سوریه، مورد انتقاد قرار داد و از سعودی و قطر بعنوان «دو حکومت خودکامه شناخته شده خاورمیانه» نام برد. برژینسکی گفت: در اواخر سال ۲۰۱۱ ناآرامی‌هایی در سوریه آغاز شد که نتیجه خشکسالی بود و دو حکومت خودکامه شناخته شده در خاورمیانه به تشدید این ناآرامی‌ها شتافتند: قطر و سعودی. ناگاه دیدیم اوباما نیز اعلام کرد بشار اسد باید برود بدون این که ظاهراً تدارکی برای این کار شده باشد. «آیا این یک موضع راهبردی بود؟ چرا ما ناگهان تصمیم گرفتیم که سوریه باید بی‌ثبات و دولت این کشور سرنگون شود؟ آیا درباره این مسئله به مردم آمریکا توضیح داده شده است؟ سپس در نیمه دوم سال ۲۰۱۲، بویژه بعد از انتخابات، شورشیان در موضع ضعف قرار گرفتند و همچنین روشن شد که همه آن شورشیان چندان هم "دمکرات" نیستند. سپس شروع به بازبینی کل سیاست کردیم.» اکنون، آیا این همه هیاهو درباره برنامه هسته‌ای ایران از جنس همان هیاهویی نیست که جنگ داخلی سوریه را برافروخت و دولت اوباما را به کام خود کشید؟ آیا روزی بایدن، مانند اوباما، نخواهد کوشید با سخنانی دیگر در آکادمی وست پوینت پیامدهای بغایت منفی سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا را جبران کند؛ سیاستی که به استناد اسناد آزادشده موجود در نارا (آرشیو ملی آمریکا)، حداقل از اوائل دهه ۱۹۵۰، کانون‌های مالی و دلالان سیاسی- رسانه‌ای‌شان رقم زده و می‌زنند؟ دولت بایدن اگر دارای هوشمندی فراتر از حد متعارف باشد باید از هم‌اکنون خود را از بازی مذاکره یا عدم مذاکره با ایران بر سر برنامه هسته‌ای کنار کشد و این بازی را به بازیگران منطقه‌ای یا اروپایی ذینفع واگذار کند که تصور می‌کنند یا وانمود می‌کنند که برنامه هسته‌ای ایران تهدیدی برای آنان است. آیا در عالم خیال، جانی خسته و روحی فرسوده از نابسامانی‌های زمانه، می‌تواند تصور کند که در جهانی موازی و فارغ از بازی‌های جهان کنونی ما، جو بایدن و کملا هریس دیگری منتخبین انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا هستند که از درایت یا وجدانی فراتر از همگنان پیشین خود برخوردارند و، برغم اعمال نفوذهای پیچیده مافیاهای رنگارنگ ذینفع، خویشتن را از این بازی مرگ‌بار و سرشار از رنج برای مردم ایران بیرون می‌کشند و اجازه می‌دهند خود مردم ایران درباره سرنوشت برنامه هسته‌ای خود، و سودمندی یا عدم سودمندی آن، تصمیم بگیرند؟ @abdollahshahbazi
📕 معرفی کتاب «تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن» اثر علامه کبیر سید محمد حسین طباطبایی 🔰 اگر کسی مجلدات محتلف تفسیر را با دقت و توجه به مطالعه گرفته باشد متوجه می شود که علامه طباطبایی ضمن محافظت بر روش نورانی خود در تفسیر ، در بحث های روایی نشان می دهد که مدلول تفسیر قرآن به قرآن در کمال موافقت و همراهی با تفاسیری است که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در روایات عنوان کرده اند. این موافقت به حدی است که به نظر می رسد ایشان تفسیر بسیاری از آیات مهم را از روایات الهام گرفته است. این شیوه موید بیانی است که ایشان در مقدمه تفسیر المیزان آورده و در آنجا توضیح می دهد که روش خودِ اهل بیت نیز عرضه قرآن به قرآن و تفسیر قرآن به قرآن بوده است. 🔰 اما ایشان تفسیر دیگری دارد که اساسا هدفش اثبات همین موافقت و همراهی بیانات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام است. این اثر که «تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن» نام گرفته است در پنج جلد تدوین و تا اواسط سوره یوسف ادامه یافته است و حاصل تاملات مرحوم علامه در دوران حضور در تبریز است و تالیف آن در سال 1324 شمسی آغاز شده است و پیش از تفسیر المیزان نوشته شده است. 🔰 مطالعه این کتاب حقیقتا ارزشمند است و مطالبی در آن یافت می شود که در تفسیر المیزان هم وجود ندارد مضافا که روایات و موافقت آن با قرآن در این تفسیر یک مطلب اصلی است و این خود فوائد جداگانه ای دارد. 🔰 مناسب است با مطالعه این تفسیر به مشکات کم نظیرِ علمی علامه طباطبایی نزدیک تر شویم. 🖊سیدمحمدهاشمی @ofoqemobin
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔻با ابتکار امام محله شهر فسا صورت گرفت؛ ❇️ نگهداری از معلولان مبتلا به کرونا از سوی طلاب و جوانان جهادی □ در پی ابتلای برخی از کادر و معلولان مرکز نگهداری معلولین ذهنی و حرکتی حضرت امیرالمومنین (ع) شهرستان فسا به کرونا و لزوم قرنطینه به مدت ۱۴ روز، کادر و پرسنل این مرکز به مرخصی فرستاده شدند. □ ۴ تن از طلاب حوزه علمیه جوادالائمه(ع) و ۱۰ تن از جوانان هیأت روضه‌العباس با ایثار و اخلاص به این مرکز مراجعه کرده و در نبود پرسنل مرکز به خدمت‌رسانی مشغول شدند. https://hawzahnews.com/x9Tng
هدایت شده از استاد حسینی نسب
خلاصه ادله نظریه ولایت مطلقه فقیه-حکومت اسلامی-شیخ انصاری - استاد حسینی نسب.mp3
5.79M
♨️چند بار گوش دهید 🔺علت اطلاق در ولایت مطلقه فقیه 🔹وجوب حکومت از باب مقدمه الواجب 🔹شیخ انصاری به ولایت مطلقه قائل شد؟ 🔹تقدیم ادله اجتهادی بر ادله فقاهتی 🔺قعطه ای صوتی از جلسه پنجم دوره تدریس ولایت فقیه(مکاسب) ⚠️جهت استماع کامل دوره فوق به آدرس زیر مراجعه بفرمایید👇 https://eitaa.com/hoseininasab/285 💯ڪانال جامــع اســتاد حـسینۍ نسبـــ(ایتا) 🆔 @hoseininasab 🆔 @hoseininasab 🆔 @hoseininasab
با تشکر از دوستان در این گفت و گو از موانع و چگونگی مواجهه حوزه با مسائل اجتماعی صحبت شد. متن کامل جزوه که این گفت و گو در صفحه ۲۷ آن منتشر شده است خدمتتان تقدیم می گردد. https://eitaa.com/amin_asadpour
-1176822016_-212602.pdf
12.54M
🔺 نخستین جزوه گفتمانی بسیج طلاب حوزه علمیه مشکوه 🔹 مشتمل بر مجموعه مصاحبه‌های اختصاصی با صاحب نظران حوزه 🔸 🔸 لا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ 🆔 @jonbesh_alam
▪️مشهد یك روزی در كشور ما كانون حكمت بوده است یعنی حكمای بزرگی در این شهر حضور داشتند مثل مرحوم آقا بزرگ حكیم، پسرش آقا میرزا مهدی حکیم... خب، دقت نكردند، توجه نكردند، یكباره از بین رفت؛ مشهد تبدیل شد به یك مركز ضد حكمت. یعنی توجه نكنید، اینجوری می‌شود. به نظر من هنر بزرگ مرحوم علامه‌ طباطبائی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه این بود كه پافشاری كرد و كار خود را در شرائط مختلف ادامه داد. حتّی طبق آن نقل‌هائی كه ما شنیدیم - گرچه آن وقت هم بنده به ذهنم بود، منتها دقیق یادم نیست - هنگامی كه ایشان "اسفار" را تعطیل كردند، همان جا در همان مسجد سلماسی "شفاء" را شروع كردند. خب، این یعنی استقامت. پس كار اول شما این است. 🏷 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی (۱۳۹۱/۱۱/۲۳) 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/nafahat_eri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۷ دقیقه‌ از سخنان شورانگیز در نشستی پیرامون وقایع را ببینید. 🔹حمله شبانه به جیب مردم کار دزدهاست نه حکومت رسمی! بعد مثلا مجلس با توهم راس امور آمد گفت ورود کنیم، گفتند شما بشین سرجات. دیگر قرار نشد این قدر فضولی کنی. یک صندلی گرانی است به لمیدنت ادامه بده..فسشان در آمد! 🔸مملکت معلوم نیست صاحبش کیست. آقا رییسی می گوید دست دولت است. رییس جمهور آمده می گوید خودم هم خبر نداشتم.. آخر هم همه را گفتند اشرارند! 🔹اعتراضات جلیقه زرد ها ده ها هفته ادامه داشت با کمتر از سی کشته که هیچ کدام با گلوله مستقیم کشته نشدند آیا کشته شدن بیش از صد نفر طی دو روز اسمش جمع کردن موفقیت آمیز اعتراض است؟ 🔸به میزانی که خون ریخته شده، اگر آب هم ریخته بود اسراف بود. آقای امام جمعه شیراز آمده پشت تریبون می گوید اگر داستان جمع نشود می روم جمعش می کنم. آقا تو چه کاره ای که می روی جمع می کنی؟ قانون به مردم بدبخت که می رسد، به توده ها که می رسد، به معلم می رسد، به کارگر می رسد تبدیل می شود به یک موجود عصبانی، بزن، هالک، با تعاریفی موسع از توهین به مقامات تا منافع ملی و نشر اکاذیب اما به مسوولان که می رسد...
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
حاشیه البحار علامه طباطبایی .pdf
1.42M
📚حاشیه البحار 📌حواشی بر کلام علامه‌ مجلسی 💢کانال فلسفه و عرفان👇 ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/AGLOESHG
♨️علامه طباطبائى مى فرمود: اقامه برهان بر اصول معارف قرآنى و عقائد انسانى را به ما ياد داده است. 🔰علامه حسن زاده آملی ⭕️اما حكمت متعاليه كه معروف به اسفار است حائز اهميتى است‏ كه هيچ يك از كتب عرفانى برهانى مذكور حائز آن نيست و آن نحوه اقامه برهان بر مسائل عاليه عرفانى و تطبيق بين عقل و ذوق، و فكر و شهود است، و بر اين اساس قويم كه ( [البرهان الحقيقى لا يخالف الشهود الكشفى‏] ) سخت استوار است. و چنان از عهده اين امر خطير بر آمده است كه در چندين جاى اسفار مى فرمايد در زبر ديگران ديده نشده است و حق با او است. ⭕️وقتى در محضر مبارك استاد علامه طبا‏طبائى صاحب الميزان سخن از اقامه برهان بر اصول معارف قرآنى و عقائد انسانى عنوان مى شد، مى فرمود اينها را ملاصدرا به ما ياد داده است. ⭕️و وقتى به تنهائى در محضر مباركش مشرف بودم كه سخن از خدمت علمى اين اكابر آلهى به ميان آمد فرمود: آقا آن همه ناملايمات روزگار را چشيده اند، و آن همه سنگ حوادث را خورده اند، و طعن ها و دشنامها از اين و آن شنيده اند، و محروميتها و آوارگيها را تحمل كرده اند، ولى دست از گوهر گرانبهاى عقيدت ايقانى، و حقيقت ايمانى خود برنداشته اند، و با همه آن رنج و سختيها معارفى را كه با خون جگر تحصيل كرده اند نوشتند و گذاشتند و گفتند، حق و حقيقت اين است كه نوشته ايم. 📚دومين يادنامه علامه طباطبائى، ص: 67 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️تدریس منطق به شیوه ای نوین 🔰استاد شاه بندری، طلبه سطح خارج و از اساتید مدرسه شهید صدوقی فاز دو و مدرسه امام باقر (ع) 📌لینک کانال👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4247912524C5ddac91924 @almorsalaat
سوم اسفند ٥٧ سخنان آيت الله خامنه اي در گفتگو با روزنامه كيهان: "كمونيست ها حق دارند و بيشتر هم حق خواهند داشت كه تفكراتشان را بيان كنند. روزي هم كه ما سازندگي ها را پيش ببريم آزادي آنها از اين هم بيشتر خواهد شد، منتها در برابر ارائه يك فكر، يك فكر ديگر وجود خواهد داشت. ما از موضع ضعيف ايدئولوژی حرف نمی زنيم كه از ايدئولوژی ديگري هراس داشته باشيم. آنها عقايدشان را بيان مي كنند، ما هم در محيط آزاد و شرايط برابر عقايدمان را بيان مي كنيم. بنا بر تفکر اسلام و تلقی که اسلام از انسان دارد، اصولاً انسان جز در یک محیط نمی تواند رشد کند. ... .... تاریخ نشان می دهد که در صدر اسلام، داشتن تفکر غیر اسلامی و حتی ضد اسلامی، به هیچ وجه ممنوع نبوده! حتی در خانه خدا از مادی گری بحث می کردند، بی آنکه با با آنها برخورد شود. امروز اگر اختناقی در زمینه‌های فکری سراغ داشته باشید فقط در نقطه بلوک بندی است منظورم این است که چنین اختناقی فقط در کشورهای وجود دارد!
✳️ کلام و فلسفه در میراث شیخ انصاری ✔️ آیت الله سید احمد : 🔹 از لابلای کتابهایی که از مرحوم فعلا در دسترس ما هست، نمی‏توان خیلی روشن حکم کرد که ایشان در مسائل کلامی دارای مکتب خاص فکری بوده ‏اند. البته یک نکته را باید توضیح داد - و همین نکته هم از بهترین مزایای شیخ است - و آن این که ایشان در خلال نوشته ‏های فقهی و اصولی خود، هیچ گاه تا آنجایی که ما خبر داریم از بحث اصولی خارج نشده و اصالت آن را حفظ کرده‏ اند. 🔸 در بحث های اصولی، مناسبتهای مختلفی هست که خیلی از علما و اصولیان و فقها به اندک مناسبتی از بحث اصلی خارج شده و وارد بحثهای کلامی و یا فلسفی شده ‏اند، در صورتی که مرحوم شیخ انصاری در کتابهای خود چه فقه و چه اصول، به کلی سعی داشته ‏اند حتی از استعمال اصطلاحات کلامی احتراز کنند، لذا ما نمی‏توانیم درست حکم کنیم که ایشان آیا در این رشته از علوم اسلامی دارای اندیشه ‏های خاصی بوده‏ اند یا خیر؟ 🔹 هم در حکم همان مسائل کلامی است و ظواهر امر در اینجا مثل همان بحث، نمی‏توان از خلال نوشته ‏های ایشان مشخص کرد که ایشان در مسائل فلسفی دارای تخصص بوده ‏اند یا خیر؟ و عرض شد که از مزایای مهم ایشان این است که بحثهای اصولی را به بحثهای فلسفی و کلامی خلط نکرده ‏اند لیکن شواهد تاریخی در دست هست که ایشان با مسائل فلسفی آشنا بوده‏ اند. این موارد اگر چه در شرح حالهایی که از شیخ انصاری نوشته شده کمتر منعکس شده، اما ظاهرا اصل مطلب مسلم است. 🔸 استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله العظمی آقای نقل می‏فرمودند از مرحوم آقای شیخ اسد الله زنجانی که از علمای کاظمین بودند و از شاگردهای مرحوم میرزای شیرازی بزرگ، ایشان از استادشان مرحوم شیرازی یعنی مرحوم مجدد شیرازی، و ایشان هم از استادشان مرحوم شیخ انصاری که: مرحوم شیخ در جلسه‏ ای که بودیم توصیه می‏کردند به ما که شما یک دوره معقول را بخوانید، و مطلع باشید از مسائل معقول. و آنگاه فرمودند: من در مدتی که در کاشان اقامت داشتم و خدمت مرحوم می‏رفتم، از ایشان درخواست کردم که به من فلسفه درس بدهند. ایشان بخاطر گرفتاریهای فراوان امتناع کردند، و فرمودند من شخصی را به شما معرفی می‏کنم که به شما فلسفه درس بدهد، و آدرس منزل او را دادند. 🔹 مرحوم شیخ فرمودند: من رفتم به آن آدرس در زدم. شخصی بیرون آمد که هیئت دراویش داشت، وقتی که چشمش به من افتاد تعجب کرد، من در هیئت علما و ایشان با هیئت دراویش! من گفتم: آخوند ملا احمد من را فرستادند. اسم‏ ایشان را که بردم تعجب ایشان کم شد و گفت: خوب، بفرمائید. گفتم من از ایشان درس فلسفه خواستم، ایشان بخاطر گرفتاریهایشان قبول نفرمودند، و گفتند بیایم اینجا که شما یک دوره فلسفه به من درس بدهید. گفت: من فعلا حال ندارم برای این کارها، لیکن چون آخوند فرموده ‏اند، من یک دوره مثنوی ملای روم را برای شما می‏گویم و در ضمن آن، یک دوره فلسفه و حکمت را هم می‏گویم. 🔸 مرحوم شیخ می‏ فرماید: آن مدت که من کاشان بودم، نزد همان شخص یک دوره مثنوی را خواندم و در همان حال یک دوره مسائل حکمت و معقول را فرا گرفتم. البته قضایای دیگری هم در این باره نقل شده است. اگر این قسمت مطلب تأمل بشود، شاید بتوان گفت: اینکه مرحوم شیخ در مسائل عرفان و سلوک عملی هم توجهاتی داشتند، احتمالا اساس آن به همین سفر ایشان به کاشان برمی‏گردد... 📚 خارج فقه ۹۲-۹۱ جلسه ۱۲ @Nardebane_feghahat
🔻 تعطیلات دو هفته ای و محدودیت های یک سوم و دو سوم برای حضور در محل کار شامل کارمندان دولت میشود اما کارگران واحدهای صنعتی و کارخانه ها را شامل نمی شود، یعنی در یک شهر با وضعیت قرمز یا زرد، کارمندان می توانند در محل کار حاضر نشوند اما کارگران باید حاضر شوند! 🔸کارشناس رادیو ایران میگفت اگر واحدهای تولیدی تعطیل شوند، روند زندگی آنهایی که در«خانه می مانند» مختل می شود و اجناس در مغازه ها کمیاب می شود، حضور کارگران در محل کار غیرقابل اجتناب است. 🔹می بینید! همین قشری که کمترین حقوق و مزایا را دریافت می کند اگر سر کار نرود جامعه فلج می شود، اما با عدم حضور دو سوم کارمندان که وضعیت دریافتی بسیار بیشتری از کارگران دارند و انواع مزایا و وام های دولتی بهره می برند، اتفاق خاصی در جامعه نمی افتد. 🔸یقه آبی ها اما در شرایط بحران هم باید قربانی یقه سفید ها شوند، تبعیض در جامعه ما پلکانی است، بین مسئولان و مردم نوعی از تبعیض برقرار است، بین مدیر و کارمند یک نوع تبعیض و بین کارمند و کارگر یک نوع تبعیض و الی آخر.... @maktubaat
برشی از درس نهایه الحکمه، مرحله هشتم، جلسه 223 ✅ تفاوت بحثهای زبانی در حوزه فلسفه اسلامی با بحث های تحلیل زبانی در غرب در گفته می شود چون ریشه تفکر فلسفی در عقل بوده و عقل نیز در نهاد همه بشر وجود دارد لذا همه بشر تا حدودی از تفکر فلسفی برخوردار هستند و حتی اگر بشر از مفاهیم عام برخوردار نبوده و تفکر فلسفی نداشته باشد نمی تواند زندگی کند. از طرف دیگر زبان نیز امری بشری بوده و تفکرات بشری و از جمله آنها تفکرات فلسفی در امر زبانی ظهور دارد لذا از مطالعات زبان شناسانه نیز می توان به افکار فلسفی پی برد ولی باید دقت نمود هم خود بشر و هم زبان بشری فقط جولانگاه تفکرات فلسفی نیست و بسیاری از امور دیگر نیز همراه با اندیشه های فلسفی می شوند در حالیکه فیلسوف درصدد این است که حوزه تفکری اش جولانگاه عقل فلسفی اش باشد یعنی عقل فلسفی آنگاه خالص می شود که سایر امور آمیخته و حاضر در صحنه عرف، حذف شوند همانگونه که اصولی نیز به دنبال دست یابی به یک فهم خالص عرفی یا عقلایی از یک متن هست چون امور مختلفی در اندیشه عرفی همانند تسامح، مسائل سیاسی و اجتماعی و نیازها دخیل بوده و در زبان و فرهنگ نیز رسوخ داشته و خود را نشان می دهد پس نتیجه می گیریم که تنها تفکر فلسفی در فرهنگ و زبان عرفی ظهور و بروز ندارد. فیلسوف اسلامی با توجه به چنین وضعیتی چنین می گوید که در مطالعات فلسفی هم باید گوشه چشمی به زبان داشته باشیم و هم باید گوشه چشمی به واقعیت و تفکر عقلی محض؛ در بسیاری از موارد مباحث زبانی و عرفی با اندیشه های فلسفی همراهی کرده و جریان اندیشه فلسفی پیش می رود تا اینکه کار به جایی می رسد که با تسامح و سایر امور زیبایی شناختی و اجتماعی و اخلاقی مواجه می شود به گونه ای که عقل فلسفی به لحاظ دریافت واقع نمی تواند آن امور را بپذیرد لذا عقل فلسفی باید چنین اموری را به عنوان پیرایه های نادرست (از منظر فلسفی) از جریان اندیشه حذف نماید تا به حقیقت فلسفی دست پیدا کند. در حالیکه در تحلیل زبان شناختی در مغرب زمین، عقیده بر این است که واقعیتی ورای امر زبانی و فرهنگی در کار نیست تا مورد مطالعه قرار گیرد لذا در چنین فضایی فیلسوف دائماً در حال درگیری با زبان و لغت بوده و در پی آن است که فلسفه را براساس تحلیل زبان سامان دهد. @esra_rasane
محل بحث در اصالت وجود و اعتباریت ماهیت در مورد ماهیت به معنای خاص و شاخه دومش هست یعنی وقتی که میگوییم که ماهیت اعتباری است منظور نیست که در ذهن نیست یا در خارج نیست بلکه در کلی طبیعی در خارج هست ولی اعتباری است و این اعتباری بودن یعنی نحوه تحققش اینگونه است. محقق دوانی: ماهیت به شرط انتساب اصیل است. شیخ اشراق: ماهیت به شرط وجود اصیل است؛ اشکال این است که که چگونه یک چیز اصیل به یک چیز اعتباری تکیه دارد نفس رحمانی از خداست و سایرین از نفس رحمانی و لذا سایر؛ین مجاز اندر مجاز یا پوچ اندر پوچند. امکان و کثرت ماهوی خصایص ماهیت هستند.
✅ معانی ماهیت سه معنا برای ماهیت ذکر شده و یکی از این معانی خود بر سه نوع است لذا جمعاً پنج معنا خواهد بود: 1️⃣ ماهیت به معنای اعم : ما به الشی ما هوهو؛ این معنا می رود به ذات شی که این ذات حتی عدم را هم می گیرد لذا این معنا هم شامل حق تعالی هم عدم و هم وجود وهم ماهیت و هم قضا و هم ... می شود؛ براساس این معنا از ماهیت می توان گفت هر چیزی ماهیت دارد حتی معقولات ثانی فلسفی. 2️⃣ ماهیت به معای عام: این ماهیت را علامه حساس است ولی اسمی نگذاشته این ماهیت معقولات ثانی فلسفی است که از ماهیات به معنای سوم انتزاع می شود که قدر مشترک آنهاست و بر همه ماهیات به معنای سوم صدق می کند. 3️⃣ ماهیات به معنای سوم: می گویند که ما چیستی وجود و چگونگی واقعیت را بیان می کنیم در این معنا هیچ کس اختلاف ندارد این معنا ماهیت، عرض ماهیات است وقتی که چگونگی ها را کنار هم میگذاریم این معنا بدست می آید مثلا الانسان ماهیه/البقر ماهیه ماهیت به معنای خاص این معنا مصدوقهای ماهیت به معنای دوم است ✳️ فرد: عبارت است از مصادیقی که نسبتش با مصادیقی که در ذهن است یکی باشد. ✳️ عینیت: لفظ عینت مشترک لفظی است که باید دقت شود؛ مثلا «وجود و ماهیت عین هم اند» با اینکه «صفات و ذات باریتعالی عین همند» با اینکه «عینت وجود ذهنی با وجود خارجی» فرق می کند که در این آخری تطابق کامل آنها مد نظر است. ✳️ مصداق: این واژه اعم است و هم مصداق و کلی داریم و هم فرد و کلی و یک جایی داریم که مصداق داریم ولی فرد نداریم که می گویند مصدوق/در مثل وحدت و فعلیت و وجود عین این ها در خارج نیست و این همانی است که می گویند که وجود صورت عقلی ندارد یعنی حقیقت وجود را نمی توان در ذهن اورد لذا آنچه که در خارج بود در ذهن نیامد و این عکس ماهیت است ماهیت انعکاس تام دارد در ذهن/یعنی در مصدوق نسبت فرد با کلی نسیت بلکه نسبت وجه با ذی وجه است که یک نوع حکایتگری ضعیف دارد و این فرق می کند با ماهیت که خود ماهیت در ذهن می آید لذا ماهیت به معنای خاص مصدوقهای ماهیت به معنای دوم است چرا که این دو نوع ماهیت عینیت ندارند تمام مقولات عشر و ماهیت زیر دستش از این نوع ماهیتند/در واقع چگونگی خاص این ماهیت می شود نه چگونگی عام. ✳️ این معنای سوم ماهیت، سه شاخه دارد: 1️⃣ گاهی این ماهیت باقید کلیت در نظر می گیریم که فقط در ذهن تحقق دارد مثل انسان کلی. 2️⃣ گاهی ماهیت جزیی و شخصی مد نظر است یعنی همین انسانی که در خارج است. 3️⃣ گاهی ماهیت لا بشرط مقسمی یا الماهیت مد نظر است/ماهیت کلی طبیعی که ازاد از هر قیدی است حتی ازاد اینکه آزاد از هر قیدی باشد/ماهیت لابشرط/فهم این ماهیت بسیار در عرفان وفلسفه مهم است. درهر سه نوع لابشرط قسمی که خلوص از شرط خاص است و بشرط لا و لابشرط مقسمی که از همه خالصتر است؛ «لابشرط مقسمی» یعنی ماهیت را به نوعی نگاه کنیم که هیچ چیز شرطش نباشد که در این حالت هم شامل عدم می تواند باشد و هم وجود./ لابشرط مقسمی درهمه اقسام هست چرا که آزاد است/ لابشرط مقسمی ابتدا در ماهیت استفاده شده ولی عرفا امده اند و در وجود اورده اند که باید دقت شود که استفاده از اصطلاح در جای دیگر خلط نشود (مثلا مجاز اصلش در ادبیات بوده و ما آوردیم در فلسفه که فرق می کند که مجاز فلسفی یعنی دروغ محض) لابشرط قسمی یعنی مقید به شرط خاصی نیست و هر شرطی می تواند بگیرد و لابشرط یعنی هیچ شرطی ندارد و بشرط شی که شرط خاصی دارد و اما لابشرط مقسمی لابشرطی است که هر سه نوع این را در بگیرد/ توجه شود که لابشرط مقسمی در عرض سه تای دیگر نیست بلکه در طول آن سه تا است لذا اشکال استاد فیاضی که تسلسل باشد پیش نمی آید. لابشرط مقسمی با هر کدام از سه تای دیگر جمع می شود ولی ان سه تا باهم جمع نمی شوند اینکه میگویندکه ماهیت کلی اند این کلی طبیعی است نه کلی مفهومی/ما هم به انسان لابشرط و هم به انسان به شرط سفید و ... کلی میگوییم سه نظر در کلی طبیعی است: نسبت اب و اولاد/ابا و اولاد یعنی به تعداد افراد کلی طبیعی داریم کلی طبیعی انسان همان طبیعت الاانسان است که بی قید کامل را دارد که می تواند به شرط لا باشد و لابشرط باشد و نیز می تواند مفهومی باشد و هم می تواند خارجی باشد وهم می تواند موجود باشد و هم معدوم باشد و هیچ کدام از اینها نمی تواند به ان ضربه بزند و اصلا به گونه ای است که می تواند مفهومی باشد یا خارجی یا /وقتی که یک قسم درست می شود همان مقسم است با قید خاص/مقسم با اقسام وجود دارد لذا هر جا که قسم باشد مقسم هم هست لذا بعضی می گویند که معنی ندارد که کلی طبیعی نباشد در خارج، چرا که وقتی افرادش باشند مقسمشان که کلی طبیعی باشد هم هست. قسم با مقسم در خارج دو چیز نیستند.
در این متن که بخشی از کتاب نبرد حق و باطل است، استاد مطهری براساس اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، تبیینی از بحث خیر و شر ارائه می دهند؛ ایشان می فرمایند: در اصالت در هستى با حق است , با خير است , با حسن و كمال و زيبائى است , باطلها , شرور , نقصها و زشتيها در نهايت امر و در تحليل نهائى به نيستى ها منتهى مى شوند , نه به هستى ها شر از آن جهت كه هست شر نيست , بلكه از آن جهت كه منشأ نيستى در شى ء ديگرى مى شود شر است. شرور , ضرورتهائى هستند كه لازمه هستى خيرها و حق ها و به صورت يك سلسله لوازم ذاتى لاينفك مى باشند كه اصالت ندارند و در مقام مقايس با حق ها و خيرها به منزله (( نمود )) هايى در مقابل (( بود )) ها هستند كه اگر آن بودها بخواهند باشند اين نمودها هم قهرا بايد باشند . مسئله اصلى , مسئله پيدايش است كه به تبع وجود پديد مى آيد هستى مطلق , خير محض است كه هيچ شر و نقص و زشتى در آن راه ندارد در اين مرتبه از هستى كه مرتبه ذات حق است , نه در كار است و نه نيستى اما مخلوقات الهى كه از او وجود يافته اند دارند , چرا كه لازمه فعل بودن يك فعل , تاخير از فاعل است و جز خدا كه فاعل عالى الاطلاق است , همه مخلوقات فعل او محسوب مى شوند و لذا ضعف و نقص دارند لازمه فعل بودن , ماهيت داشتن است و همين طور فعل فعل يك درجه از او نازل تر است به اين ترتيب نيستى در عين اينكه اصالت ندارد در هستى راه پيدا مى كند تا مى رسيم به عالم طبيعت يا ناسوت كه از نظر حكماى الهى ضعيف ترين و ناقص ترين عوالم وجود است , در اينجا نشانه هاى ضعف وجود كه به يك اعتبار نشانه هاى ماهيت و نيستى است , بيشتر پديدار مى شود پس شر و باطل در عين حال كه اصالت ندارد و از سنخ وجود نيست , از لوازم لاينفك درجات پائين هستى است . به اين ترتيب نظام هستى را اگر از آن جهت كه هستى است نظر كنيم , باطل و و نيستى در آن راه ندارد , از بالا كه نگاه كنيم نور است , اما از پائين كه نگاه كنيم سايه مى بينيم , سايه يك جسم لازمه جسم است كه در عين اينكه اصالت ندارد ( و هر چه هست نور است ) , اما به واسطه آن جسم براى ذهن ما نمود پيدا مى كند , سايه چيزى نيست جز نبودن نور در يك محدوده , و بودن نور در اطراف آن . حكمت الهى همه چيز را در بسم الله الرحمن الرحيم خلاصه مى كند , مى گوي ظهرالوجود بسم الله الرحمن الرحيم يعنى هستى به نام الله رحمان و رحيم به ظهور مى رسد و از يك ديد خيلى عالى , عالم جز الله و رحمانيت الله و رحيميت الله چيز ديگرى نيست؛ تصور اين معنا مشكل است اما خيلى عالى و لطيف است و اگر انسان اين نكته را درك كرد بسيارى از مسائل براى او حل مى شود. در اين بينش , عالم دو چهره دارد : چهره از اوئى و چهره به سوى اوئى , چهره از اوئى رحمانيت خداست و چهره به سوى اوئى رحيميت خدا ساير اسماء الهى , اسمهاى تبعى هستند , درجه دوم و سوم اند خداوند , جبار و منتقم هم هست , اما اصالت از رحمانيت و رحيميت خداست صفات ديگر در واقع از اين اسماء ناشى مى شوند حتى قهر هم از لطف ناشى مى شود , آن اصالتى كه لطف دارد , قهر ندارد ديد توحيدى نمى تواند غير از اين باشد , ديد واقعى فلسفى هم همين است و هستى شناسى واقعى غير از اين نيست .
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
بررسی رابطه علم کلام و فلسفه.pdf
279.7K
🌀بررسی رابطه علم کلام و فلسفه ✍استاد علی ربانی گلپایگانی 📌در این مقاله رابطه فلسفه و کلام از جهت موضوع،روش و غایت بررسی میشود 💢کانال فلسفه و عرفان👇 ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/AGLOESHG
هدایت شده از قم آنلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑چرا مشکلات شاد پس از 2 ماه اجرا رفع نشده است؟ 🔹 مشاور وزیر و مسئول شاد: من اسم این ها را مشکل نمی گذارم، شاد در رتبه یک کشوری قرار دارد. http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c 🕌‌ اولین و بزرگترین کانال قمی‌ها در ایتا☝️
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
📜شعری منتشر نشده از رحمه الله علیه دوش که غم پرده ما می درید/خار غم اندر دل ما می خلید در برِ استاد خرد پیشه ام/طرح نمودم غم و اندیشه ام کاو به کف آیینه تدبیر داشت/بخت جوان و خرد پیر داشت پیر خرد پیشه و نورانی ام/بُرد ز دل، زنگ پریشانی ام گفت که در زندگی آزاد باش/هان گذران است جهان شاد باش رو به خودت نسبت هستی مده/دل به چنین مستی و پستی مده زآنچه نداری، ز چه افسرده ای/وز غم و اندوه، دل آزرده ای گر ببرد ور بدهد دست اوست/ور ببرد ور بنهد ملک اوست ور بکِشی ار بکُشی دیو غم/کج نشود دست قضا را قلم آنچه خدا خواست همان می شود/وآنچه دلت خواست نه آن می شود 📑نقل از مجله سفینه تبریز 💢کانال فلسفه و عرفان👇 ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/AGLOESHG