eitaa logo
اصرار
399 دنبال‌کننده
822 عکس
908 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمی‌دانستم... نمی‌دانستم «نزوح» که گوشه‌ی کوچکی از آن «آوارگی» ترجمه می‌شود، این شکلی‌ست. نمی‌دانستم «نزوح» یعنی این خانه به خانه شدن‌ها نمی دانستم نزوح یعنی در میانه‌ی خرابه‌ها اتراق کردن نمی‌دانستم یعنی شب را از ترس نخوابیدن و به مقصد ناکجا آباد تنها چمدان به دست راه رفتن نمی‌دانستم رنج و مصیبت‌ها تا این عمق و پهنا در فلسطین ریشه دوانده است. نمی‌دانستم تا اینکه زنی از شمال غزه گفت. نمی‌دانستم تا اینکه جنات خواهر نوفلِ خبرنگار گفت. برادر جنات شهید شده. آن یکی برادرش در جنوب غزه خبرنگاری می‌کند و رژیم صهیونیستی میان‌شان فاصله انداخته. جنات با پدر مادر پیرش در خلال «نزوح» دنبال سرپناه می‌گردند.. حالا سقف داشته باشد چه بهتر اما اگر هم نبود می‌روند در خرابه‌ها و... گوشه‌هایی که به قول جنات در هیچ رسانه‌ای از آن خبردار نمی‌شوید. تصاویر و توضیحات بیشتر همراه با ترجمه را در صفحه اینستاگرام اصرار می‌توانید مشاهده بفرمایید. https://www.instagram.com/esrar3.insta/ @Esrar3
ظرف مدت نوزده روز رژیم اشغالگر در جبالیا بیشتر از هفتصد و هفتاد نفر را شهید کرد. 🧷بارها از اهالی غزه شنیدیم و گفتند «ما عدد نیستیم، ما انسان هستیم و رویایی به دل داریم». همین است که آن جان‌های عزیز را به رقم نمی نویسیم. آن‌ها کلمه بودند و ما کلماتِ آن رویاهای سر بریده را به حروف ثبت می‌کنیم، هفتصد و هفتاد شهید در نوزده روز. @Esrar3
من نمی‌فهمم. نمی‌فهمم آنکه می‌گوید می‌خواهیم مقاومت را در زندگی‌ها بیاوریم. همچنین نمی‌فهمم آنکه می‌گوید جنگ نشود برای زندگی. خوشحال بودم! خوشحال بودم قرار است صدایمان بلند شود، خوشحال بودم به لطف طوفان الاقصی اینجا هم قرار است حرف از زندگی نداشته‌مان پا بگیرد. اما هر دوی این‌ گفته‌ها باز هم زندگی ندارد. چه آنکه می‌گوید جنگ نه برای زندگی! چه آنکه می‌گوید مقاومت آری برای زندگی! شما هر دو خبر ندارید ما اگر به مقاومت یا جنگ تن دهیم (که البته این دوگانه کردن نیست) در هر صورت دنبال زندگی کردن هستیم اتفاقی که حالا هم آن را تجربه نمی‌کنیم. ما آماده‌ایم برای جنگ، چون زندگی می‌خواهیم و آماده‌ایم برای مقاومت چون در نبودِ زندگی راهی جز مقاومت سراغ نداریم. اما اینکه جنگ را چیزی در برابر زندگی تعریف کنید نه دخلی به زندگی دارد نه نسل زد.‌ شما دوستداران یا منفوران جنگ هر دو هم‌دست یک داستانید. هم‌داستان پیش فرض ثابتی که «زندگی دارد و زندگی می‌کند». ما نداریم. روز خوش @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من یک خواهرزاده دارم اسمش محمدحسن است. وقتی می‌خواهد گریه کند طوری که کسی نفهمد تند تند پلک‌هایش را تکان می‌دهد تا حواس چشم‌هایش پرت شود از اشک. اشک هایش را قایم می‌کند. گاهی هم این وسط‌ها دهانش را باز می‌کند تا بتواند اشک‌ها را گوشه‌ موشه‌های چشمش جابه‌جا کند. به لباسش ور می‌رود و وقتی در دام واژه‌ها به بغض می‌افتد مدام تکرار می‌کند کلمه را. انگار که نطق تمام تاریخ در برابر بغض کودکانه اش بکم می‌شود. ما هم نهایت ترفندمان اینست که بگوییم مثلا فلان اسباب بازی‌ یا نقاشی ات را ببینم؟ ذوق می‌پرد وسط اشک‌هایش و به شکل معصومانه‌ای خودش را مثل گنجشک کوچکی صید ترفندهای سنگدل‌مان می‌کند. من امشب محمدحسن را دیدم، در این صورت و چشم‌ها و آن دفتر مشق، در این تند تند پلک زدن ها، در این اضطراب لبریز از خواهش مداومِ مامان، در این معصومیت لگدمال شده. امشب محمدحسن برای من مُرد. زینب و ساره و صبا و دیگر بچه‌ها هم چند ماه قبل برایم مُردند. یکی یکی همه مُردند. بعد از هفت اکتبر دنیا لقمه‌ی زهری شد که مال و بنونش دیگر زینت نیست. زینت‌ها از دست رفتند. از آسمان و زمین، چراغ زینت خاموش شد. عصمت به قربانگاه رفت، و دنیا تمام دنیا با همه‌ی مکنتش به حرارت یک قطره‌ی اشک لغزان بر پلک کودکی ارزان شد. حال آنکه آن کودک، یتیم باشد و در یتیمی بار امانت داری مقاومت را به دوش کشد و فخر اسلام و انسان و زمان باشد. کجا بودم؟ آهان! آنجا که همه مُردند، بله مردند. جهان من به سکوت ابدی مرگ فرو رفته است. بند دوست داشتنی‌هایم یکی یکی بریدند. صدایم را نمی شنوم، گمانم بعد از هفت اکتبر من هم برای خودم مردم. @Esrar3
✍حسینی: «ایلان ماسک» واقعا داره از جون مایه میذاره! از امروز تا روز انتخابات به قید قرعه هر روز به یک نفر یک میلیون دلار میده! اون آدم فقط باید کارزاری که طراحی کرده برای آزادی بیان و حمل اسلحه که عملا یعنی رای به ترامپ رو امضا کرده باشه! خلاصه ماسک میخواد انتخابات رو هم با پول بخره! 🧷این توییت مربوط به چند روز قبل است اما آن قسمت آخر مورد توجه است. قسمتی که ایلان ماسک، فردی که بعنوان چهره و نماد علمی و تکنولوژیک آمریکا معرفی می‌شد و عملا به ابزار جدید فشار آمریکا در فضای بین الملل و به ظاهر کمتر سیاسی بدل گشته، حالا همین نماد علم و تکنیک آمریکا راه افتاده و با پول رأی می‌خرد. @Esrar3
اصرار
🔸داشته‌ی ما موشک نیست، داشته‌ی ما عقل و دلِ شخص شماست، داشته‌ی ما اشخاص هستند، اشخاص ملتزم به تکلیف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از ثبت سخنان این چنینی شهید ابراهیم عقیل، سوال از او جدی‌تر شد. حکمت و بلاغت سخنانش باعث شد برخی پیگیر شوند و از او بیشتر بنویسند. رد قسمی از آن را در قرآن زدند. آن‌ها می‌گویند او فرمانده‌ی قرآنی بوده. فرمانده‌ای که فرماندهی‌اش متکی به قرآن بوده و هر روز یک جزء قرآن می‌خوانده. اشاره های کوچک لطیفی از او پیدا شده مثلا همین که شهید ابراهیم هر روز و همیشه، نیمه شب ها سوره مریم می‌خوانده. برای دخترانش جلسه هفتگی قرآن داشته. مقدمه را با یک آیه شروع می کرده و بعد تفسیرش را می‌گفته. برنامه جلسه هفتگی‌اش حفظ قرآن نبوده اما آیه‌ها خودبخود به زبانش می‌آمدند از بس که آن ها را قرائت می‌کرده. حالا همین فرمانده می‌گوید اکمال و اتمام ایمان «مواجه شدن» است و اگر مواجه نشوید، محرومی بازنده‌اید. او خبر از واقعیتی هولناک می‌دهد: واقعیتِ امروز «عقب انداختن» است و این بیشتر از نداشتن موشک ما را می‌کشد. ✅زیرنویس شده @Esrar3
یک سال از طوفان الاقصی گذشت... از میان خبرها یک به یک سوا کردیم و آن چه را که فکر می کردیم حقیقتا «خبر» است، اینجا گرد هم آوردیم. چیزی در درون مان می گفت شرایط در حال تغییر است و خبر ورق تازه ای خورده. در سایه ی طوفان الاقصی، عالم خبرهای دیگری زیر سر دارد و ما باید آن‌ها را پیدا کنیم اما کجا؟ این سوال ها را با خودمان حمل می کردیم که به دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب برخوردیم: «بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد؛ اینها نسبت به ایران دچار خطای محاسباتی‌اند؛ اینها ایران را نمی‌شناسند، جوانان ایران را نمی‌شناسند، ملّت ایران را نمی‌شناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده‌ی ملّت ایران را هنوز نتوانسته‌اند درست بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم. کیفیّت کار را مسئولین ما باید تشخیص بدهند و درست بفهمند و آنچه صلاح این کشور و این ملّت است، آن را انجام بدهند. [آنها] باید بدانند ملّت ایران کیست، جوانان ایران چگونه‌اند»(۶ آبان۳). «امروز می‌بینید دیگر، وضع جور دیگر است. قوی‌تر شده‌ایم امّا توطئه‌های دشمن پیچیده‌تر شده؛ این مهم است. امروز صِرف اینکه ما در میدان جنگ نظامی حاضر باشیم و کار کنیم و تلاش کنیم و موشک بسازیم، کافی نیست. بله، ما در این زمینه‌ها پیشرفتهای خوبی کرده‌ایم، امّا این کافی نیست؛ ما باید روی دلهایمان، روی روحهایمان، روی زبانهایمان، روی جهت‌گیری‌هایمان کار کنیم»(۱۵ مهر ۳). شاید نزدیک ترین رد و نشان این سخن را در شهید ابراهیم عقیل رصد کردیم. همان فرماندهی که می گفت داشته‌ی ما موشک نیست بلکه شخصِ شما و عقل و دل های شما جوانان است. او این را نیز گفته بود که باید به وقتش نقطه ی مواجهه با دشمن را پیدا کرد مثل داوود که در همین نقطه و با همان یک قلم فلاخن و قلاب‌سنگ، کار جالوت و لشکریانش را ساخت. این را هم مرور می کنیم که این ها را یک تحلیلگر و خیالباف دور از میدان که نه، فرمانده امتحان پس داده‌ی میدان می گوید. لبنان در طوفان الاقصی ورود کرد و سید حسن نقطه‌ی رویارویی اش را یافته بود، یافته بود که ابراهیم عقیل می‌توانست بگوید داشته‌ی ما موشک نیست و دل است، همان چیزی که رهبر انقلاب نیز به آن اشاره داشت. حزب الله جوری می جنگید که شکلش نه اِبای از جنگ باشد و نه جنگی تمام عیار. او نقطه‌ی رویارویی اش را یافته بود، جنگی که تلفاتش کمتر بود و خانه خالی‌ شدنش بیشتر. جنگی که دشمنش در آن جبهه نه می توانست نقش قربانی مظلوم بگیرد نه ظالمی خون آشام، نه می‌توانست این باشد و نه آن. اینکه او در برابر حزب الله نمی توانست چیزی باشد، آزاردهنده تر بود. این شکل جنگیدن نشأت گرفته از همان نگاهی ست که می گوید نه تعلل می کنیم و نه شتاب زده عمل می کنیم، یا حتی می گوید نه بزرگنمایی می‌کنیم و نه کوچکش می‌شماریم. نقطه ی رویارویی مان که پیدا نشود، پویش های درخواست سلاح هسته ای رو می شود، پشتوانه ها جابه جا می شوند و میدان اصلی ما می شود میدان تسلیحاتی اما ما دلواپس زمینیم، دلواپس انسان. میدان آتش افروزی‌ها و جنون هفت تیر کشی میدان ما که نه، میدان دشمن شرور لاقید است. هنر آنست که موشک بسازیم اما میدان جنگ را از یکه تازیِ موشک بازیِ محور شرارت بیرون بکشیم (خواسته ی آمریکا فروش سلاح بیشتر است. ایرانی که تنها در موشک و تسلیحات شناخته شود، ایران باب میل آمریکاست. آن‌ها نباید ما را فقط با موشک بشناسند. ما چیزی بیشتر از موشک‌ها هستیم). داوود نبی جوانی بود که در نقطه رویارویی اش با پاره‌ای سنگ، دشمن تا بن دندان مسلح را در جنگی نامتوازن به زیر کشید. ایشان از جوان ایرانی گفتند، از ابتکار جوان ایرانی، از اینکه موشک همه داشته‌مان نیست و چیزهای دیگری هم مثل دل و روح و زبان دست دارد. ما بعد از یک سال طوفان الاقصی می خواهیم دنبال این هم باشیم. می خواهیم خبری بگیریم از نشان این بی نشانی‌ها... از نقطه ی رویارویی‌ها... که داشته‌مان چیست و نقطه ی رویارویی مان کجاست؟ وقت وقتِ ایران و جوان و دل و روح و زبان ماست‌. @Esrar3
آن هم اکتبر بود، تاریخ اکران جوکر ۱. استقبال زیادی شد. شاید کمتر کسی فکرش را می کرد. به فاصله‌ی کوتاهی پس از اکران جوکر ۱ بود که صحنه ی اعتراضات عراق و لبنان و حتی گفته شده اعتراضات ۹۸ بنزینی در ایران هم آتشش را از جوکر عاریت داشت (حسین کچوئیان عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی می‌گوید که این فیلم در شکل‌گیری اعتراضات و اغتشاشات در ایران پس از اجرای یک تصمیم بنزینی سهم داشته است). کم کم جوکر هم به لیست ایسم دارها پیوست و شد جوکریسم. اما جوکر چه و که بود؟ مردی که با خونش به صورت لبخند می کشید. عمیقا غمگین بود. وقتی بیشتر غمگین می شد بیشتر می خندید. با آدم های ضعیف و ناتوان مهربان تر بود. بودنش تحقیر می شد. دوست داشت باشد اما ناکام بود. زورش نمی رسید. رنج این ناکامی ها یکباره به خشونت کشید. موی سبز و لب و بینیِ قرمز ابتدا آرایشی بود برای خنداندن آدم ها اما به تدریج این آرایش به نقاب بدل گشت. تبدیل این آرایشِ خنداندن به نقابِ جوکر طعنه بود به مردمانی که تاب نمی آوردند آدم ها خودشان باشند. کوچک که بود مادرش برای اینکه گریه نکند و خودش را نکُشد برایش داستانی سرهم کرده بود که او به منظور «شادی» به دنیا آمده، به همین خاطر او را «شادی» صدا می کرد. جوکر طغیان غم بود بر مردمانی که می خواهند رنجِ ساکت و منزوی شده را تحقیر کنند. این کمی از شخصیت جوکر بود و آدم ها خصوصا نسل جوان‌تر احساس یکی بودن کردند. اینکه جوکر از آنها می گوید و حرف آن ها را می زند. بازیگر نقش اصلیِ رنج در آن سالها جوکر بود و نقش مکملش مردمان خسته از قهرمان‌های پاستوریزه که زیر پای قهرمانِ ضد قهرمان جدیدشان کف می زدند. سال ۲۰۱۹ بود که قاسم سلیمانی در میانه ی این میدان شهید شد. وقتی عراق صحنه ی اعتراضات جوکری شد، شیرازه ها از هم پاشید. کسی انتظارش را نداشت. جوکر (نسخه ی ساخته شده ی تاد فیلیپس) به فاصله ای کوتاه از رونمایی اش تبدیل به شخصیتی دلخواه شد. تا بیایند دست بجنبانند که قضیه از چه قرار بوده و اصلا جوکر کیست و چه کرده، ترامپ دلقک سیاست آمریکا در همین حفره ی بی خبری از رنج، دستور قتل شهید قاسم سلیمانی را صادر کرد. سال ۲۰۲۴ _ جوکر دوباره آمد، باز هم در اکتبر اما با یک فرق بزرگ، جهان قبل از اکران جوکر ۲ یک سال تمام نمایش دنباله دار «۷ اکتبر» را تماشا می کرده. جوکر ۲ وقتی آمد که غزه پیش از او آمده بود و چه خوش آمده بود. غم حالا نه بر پرده های سینما بلکه در غزه لحظه به لحظه صدا و تصویرش را می ساخت. رنج در هفت اکتبر، حنجره‌ای گرم و نجیب یافته بود که در طمع موشک ها برای کشتنش، بی نقاب و صادق و شریف برای زندگی ‌و رنج‌دیدگان دعا می‌کرد: «خدواندا از مرگ ما برای مردم رنج دیده زندگی بساز». ایستاده در آستانه استقبال از بلندترین روزهای تاریخ، جوکر را بدرقه می کنیم در حالیکه غزه را بر چشم نشانده ایم و این بالا نشینی ها از آنانی ست که پرده از شمایل قدسی رنج برانداخته اند؛ یگانه هنرمندان نقش اصلی رنج جهان_ غزه •••••••• +طارق از شمال غزه: جان‌هایتان را در برابر خدا بسیار نشمارید. جان‌هایی گران مایه‌تر از جان شما بودند که در راه خدا ارزانی شدند. خداوندا از ثبات قدم و مرگ ما برای آنهایی که بعد از ما می‌آیند زندگی قرار بده، برای یاری دینت و بندگان مستضعفت. ما را هرچه زودتر پیش خودت ببر. @Esrar3
57.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌊سیلی که منتظرش بودیم 🔻I've seen the blood 🔹من خون های ریخته شده را دیدم 🔻I've seen the broken 🔹من شکست خورده‌ها را دیدم 🔻The lost and the sights unseen 🔹گمگشتگی و افق های دیده نشده را 🔻I want a flood 🔹یک سیل میخواهم بخشی از شعر مربوط به قطعه شورشِ لینکین پارک است که در فضای مجازی معروف‌ترین ریمیکس جوکر شده. طوفان‌الاقصی شد، چیزی که ما منتظرش بودیم... برای سیل زدگان، برای وقتی که از جوکر تا غزه رسیدیم. سلام بر غزه سلام بر نبض تپنده‌‌ی سیل جهان 🎥از جوکر تا غزه_ تماشا کنید @Esrar3
هدایت شده از اصرار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاپ درباره‌ی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌گوید هر دو طرف( ترامپ و هریس) «در برابر زندگی» هستند. 🧷انتخاب سخت شده. به طور کلی روند انتخابات (در سال‌های اخیر و کشورهای مختلف) را که بررسی کنید، انتخابات، این مردمی‌ترین ظرفیت بشر کنونی به اینجا رسیده است که سوای نامزدها، صِرف انتخاب مسأله شده است. تا اینجا که دیدیم، این مسأله در انتخابات فرانسه، آمریکا و شاید هم ایران ملموس‌تر است. @Esrar3
هر وقت ترامپ جلو میفته، نظرسنجی ضد ترامپ منتشر میشه / آنا پائولینا لونا، نماینده محافظه‌کار: "وقتی این افراد (دموکرات‌ها) شروع به باختن میکنن، میان نظرسنجی‌هایی که ناگهانی از مسیر اصلی خارجن رو برای سرکوب (رای دادن به ترامپ) پیش میندازن. به رای دادن ادامه بدین! ترامپ در حال برنده شدن هست! نیویورک تایمز اعتراف کرد که بیش از حد از دموکرات‌ها نمونه گیری کرده!" @Esrar3
اصرار
هر وقت ترامپ جلو میفته، نظرسنجی ضد ترامپ منتشر میشه / آنا پائولینا لونا، نماینده محافظه‌کار: "وقتی ا
° 🧷وقتی «روش» بر «واقعیت» غلبه می‌کند...؛ در باب نظر سنجی های انتخاباتی که دیگر «نمونه گیری» نیستند در همین ایران هم شاهدش بودیم، مرددها به تردیدِ یک انتخاب معین که می‌رسیدند، سروکله‌ی نظر سنجی ها پیدا می شد و ما شاهد نتایجی بودیم که روش اطلاع از نتیجه (نمونه‌گیری)، نتیجه را جابه‌جا کرده بود. حالا نمونه گیری ها ابزار «مداخله» و «سوگیری» شده‌اند. این غلبه‌ی روشی آنقدر که روش، مقصود شود نمی‌تواند صرفا ناشی از رویه‌ی غلط اجرای یک روش باشد، بلکه بیشتر ناشی از مسأله شدن «انتخاب» است. آدم‌هایی که اصل «انتخاب» برایشان مسأله شده و نظرسنجی ها قصد ندارند آن‌ها را به حال خودشان رها کنند، در واقع مداخله بر مسأله‌دارانِ «انتخاب» است. با پیش‌رفت زمان، «انتخاب» مسأله‌تر نیز خواهد شد و آدم‌ها دنبال شکل دیگری از مشارکت می‌گردند، مشارکتی که شاید دیگر حرف اصلی‌اش «انتخاب» نباشد. همچون ایران، در آمریکا هم گویا این مسأله پیش آمده. ما مسأله‌های مشترک زیادی داریم. بعد از طوفان الاقصی و ماجرای دانشجویان آمریکایی کمی از هم باخبر شدیم. غزه نشان داد ما ملت‌ها چه اندازه از هم بی‌خبر بودیم. حالا که بابش باز شده؛ ما دنبال خودمان هستیم در جهان، و به قول رهبر انقلاب وقتش رسیده که «آنچه باید اتّفاق بیفتد، عبارت است از حرکت عمومی ملّتها در این راه. جوانهای ما با همتایان خودشان در کشورهای دیگر تماس داشته باشند». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این آقایی که با این حال آشفته‌ و گریان می‌بینید یک مصری‌ست. سخنانش مربوط به وقتی‌ست که مصر به کشتی جنگی رژیم صهیونیستی اجازه داد از کانال سوئز عبور کند.‌ «نه می‌توانم گریه کنم، نه بمیرم، نه کاری کنم... مرزها را باز کنید ما هم برویم با آن‌ها (اهالی غزه) بمیریم. به خدا خسته شدم. دیگر نمی‌توانم زندگی‌ام را کنم. نه می‌توانم کار کنم، نه می‌توانم هیچ کاری کنم. نه می‌توانم روزه بگیرم، نه می‌توانم افطار کنم، نه می‌توانم کاری کنم... به خدا خودکشی می‌کنم. نمی‌توانم زندگی کنم. با خدا حرف می‌زنم و به خدا می‌گویم خدایا من نمی‌توانستم در این شرایط زندگی کنم. (با کنایه) ما نمی‌توانستیم کاری کنیم چون جناب حاکم دستور دادند کاری نکنید و ساکت باشید. خدایا من دیگر نمی‌توانم...». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این جمعه که نه، جمعه‌ی قبل‌تر فراخوان‌هایی داده بودند به نام «جمعه الغضب» که مردم در کشورهای مختلف راهپیمایی کنند.‌ می‌دیدم حتی اهالی غزه دعوت به مشارکت کرده بودند و امید داشتند شروع حرکت تازه ای باشد که امیدشان ناامید شد. در اردن این تجمع نزدیک سفارت آمریکا شکل گرفت. دقت کنید سفارت آمریکا. شعار چه بود؟ «بر در و دیوار بنویسید که آمریکا مادر تروریسم است...». با فرصتی که غزه به ما داد و ما شاید برای اولین بار فرصت کردیم ملت‌ها را این چنین تماشایی ببینیم، در این یک ساله دیدیم اردن و شعارهایش چه اندازه چشم‌گیر بودند. می‌بینید که، وقتی گفته می‌شود جبهه‌ی شرارتی پس رژیم صهیونیستی وجود دارد، ملت‌ها حواس‌شان هست که بزرگ این جبهه‌ی شرور، آمریکاست و نزدیک به سفارت شرورش چنین شعاری می‌دهند. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زخمی و گرسنه از وسط معرکه پیغام می‌دهد: «ما به مردم تمام جهان پیغام رساندیم که کار با نفرات ارتش و سلاح و هواپیماها شدنی نمی‌شود، کار صبر و ایستادگی و اصرار می‌خواهد». ✅ زیرنویس شده @Esrar3
اصرار
در ادامه صحبت‌های اسامه حمدان: به رغم تصاویر قساوت بار اما این تصاویر قهرمانی مردم فلسطین است. اگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰توضیح چگونگی طوفان الاقصی‌ با قرآن از زبان اسامه حمدان مقدمه_ مردم خواهند گفت خدا از آنها راضی باشد که طوفان الاقصی را راه انداختند زیرا این گونه اولین سطر پایان اسرائیل را نوشتند. ما به سه مسأله متعهد شدیم؛ 1⃣اول اینکه هر کاری که از دستمان برمی‌آید انجام دهیم خداوند می‌فرماید «و اعدوا لهم ما استطعتم» نگفت که نیروی موازی و معادل و ضربه‌‌زن برتر از آنها، گفت «مااستطعتم» هرچه استطاعت دارید... ما هم هر چه استطاعتش را داشتیم آماده کردیم. 2⃣مسأله دوم اینست که تو فرمان خدا را اجرا کردی که با آنها مبارزه کنی. «در راه خدا جهاد کن که تو جز بر خودت مکلف نیستی و اهل ایمان را نیز به مبارزه تشویق کن». ما هم امت را تشویق می‌کنیم که کنارمان مبارزه کنند. 3⃣مسأله سوم که خودمان را به آن ملزم دانستیم این است که هر کجا باشی هدفت واضح است و به آن پایبند بمانی. خداوند متعالی که این را به شما عطا کرده؛ که قدرتت را از چاقو و قبل از آن سنگ افزایش بدهی تا به موشک ارتقا یابد، قدرت بیشتری هم به تو خواهد داد چرا که «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا». پیروزی‌ای که در این سالها محقق کردی و آن را هر عاقلی می‌فهمد، بیشتر هم به تو خواهد داد به شرط آنکه ادامه بدهی و هم در نیتت صادق و با اخلاص باشی، و هم در تلاش و آمادگی‌ات صادق باشی. به همین خاطر است که من معتقدم حرکت ما حرکت درستی بود. طوفان الاقصی که تکامل عملیاتی بود که منجر به آغاز نبردی بزرگ با اشغالگری شد، پایه و اساس آزادسازی را می گذارد. زیرا که آزاد سازی مستلزم نبردی بزرگ و بسیار بزرگ با رژیم اشغالگر است. @Esrar3
دو تصویری که اهالی غزه از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به اشتراک گذاشتند. نوشته یا ابولهب پیروز میشه یا حماله الحطب (اشاره به سوره مسد) @Esrar3
گزارش های دردناکی از خانواده‌ها رسیده که هفته‌‌هاست چیزی نخورده‌اند و با آب و نمک‌‌ زنده‌اند. این روزها اگر کسی با بمباران نمیرد،‌ بر اثر گرسنگی با شبح مرگ روبرو می‌شود. 📌گزارشی از انس شریف خبرنگار شمال غزه @Esrar3
سید جواد نقوی نوشت : 💢لحظه بازگشت به اُفق چمران است. 🔷️ژان بودیار فیلسوف فرانسوی در کتابی که درباره آمریکا نوشته؛ میگوید آمریکا نسخه اصلی مدرنیته است ؛ نسخه های دیگر دوبله نسخه اصلی هستند 🔷️ آمریکایی ها در ایده رویای امریکایی خود  ؛ زندگی در آمریکا و آمریکایی زیستن؛ اینگونه تعریف می کنند ؛ اینجا همه قصه ها بدون  است و زیستن امریکایی یعنی بدون رنج زیستن، به قول بودریار سایر کشور ها سعی می کنند ؛ دوبله همین ایده باشند ... 🔷️چمران در چنین اُفقی انجا را ترک‌ می کند و به یک چریک تبدیل می شود؛ و هیچگاه مثل مبارزین مصری یا کوبایی علیه زندگی هم نمی شود؛ یعنی در عین حال که مبارزه می کند ؛ زندگی را ترک نمی کند؛ او نه یک مبارز چپ و نه یک‌ بورژوازی لیبرال است ؛ بلکه یک ایرانی مسلمان است 🔷️ لحظه افق فکری چمران دقیقا ؛ به این‌جهت متمایز است ، چمران می داند زیستن بدون درد یعنی حل شدن در نظم امریکایی ها و یعنی تایید نابرابری و ظلم به صورت سیستماتیک ؛ و او به این زیستن تن نمی دهد 🔷️ از طرفی مبارزه یکسره را هم مثل چریک‌های رزمی قبول ندارد، چرا که این رفتار هم به نوعی برتری آمریکایی ها است؛ و دوگانه درد و لذت را شکل می دهد ، به جهت او مبارزه برای زندگی را انتخاب می کند 🔷️ چمران نسخه اصلی مبارزه برای زندگی است ؛ او نه یک سرباز مداوم است و نه یک مهندس برای زیستن معمولی است؛ او قصد دارد نشان دهد زیستن فقط آمریکایی نیست .... 🧷این حاشیه به طور مشخص با این جمله حرف می‌زند «چمران نسخه اصلی مبارزه برای زندگی است». اگرچه به سیاق برآمده از حرف بهتر بود بگوید «چمران نسخه اصلی مبارزه برای زندگی غیر آمریکایی است» چون قبلا زندگی را آمریکایی و غیره آمریکایی کرده‌اند. خوشبختانه دو سالی می‌شود که سخن از واژه‌ی «زندگی» گرم شده. می‌گویم خوشبختانه چون پیش از این «زندگی» در واژه‌ی «معنای زندگی» هضم می‌شد. شما نمی‌توانستید از مطلق «زندگی» سخن بگویید وقتی سایه‌ی فهم معنا گرایانه از زندگی بر سر این واژه سنگین بود. چه بسا در سال‌های اخیر مطالعات مذهبی و روان‌شناسی هم به رونق واژه‌ی «معنای زندگی» کمک کردند. اما، اما پس از طوفان الاقصی شما می‌توانید صرفا از «زندگی» بگویید بدون هیچ گونه پسوند یا پیشوندی (می‌بینید که در خبرها هم این واژه فراگیر شده است). حالا شما می‌توانید به همین سادگی بگویید ما می‌میریم تا «زندگی» پا بگیرد بدون آنکه در دنیا خواهی و دنیا طلبی و کم‌فروشی شهادت و‌ محرومیت از معنا تقبیح ‌و ملامت شوید. با طوفان الاقصی شما میتوانید صرفا از «زندگی» بگویید بدون آنکه تلاش کنید برخوردار بودن یا نبودن‌تان از زندگی را با «معنای زندگی» توضیح دهید. و اگر این جابه‌جاییِ پاشنه‌ی ریشه‌دار تاریخی واژه‌ها شاهکار نیست شاهکار قرار است چه باشد؟ @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمود زکی یکی از اهالی غزه می‌گوید: چه تحقیر و ذلت و ضعفی از این بالاتر؟ امت اسلام، امت محمّد که قرار بود پیشرو و سربلند و غالب باشد الان در اوج ذلت و حقارت است. (امتی که) بیدار می‌شود و می‌خوابد و می‌پرسد «چه کسی (در انتخابات آمریکا) پیروز خواهد شد؟ کدام یک برایش بهتر است؟». به جای اینکه خودش سرچشمه‌ی تصمیم‌ها و جهت‌گیری‌ها و منشأ عزت و کرامت باشد، کارش به جایی رسیده که دنبال چپ و راست می‌گردد که کدامیک بهتر است و کدامیک بارش را سبک می‌کند؟ این امت اسلام است؟ ما امتی هستیم که متاسفانه عزت را جز در اسلام دنبال کردیم پس عزتی نخواهیم داشت. اگر عزت را می‌خواهیم خدا ما را با اسلام عزیز کرد و اگر عزت را با غیر از اسلام بخواهیم خدا ما را ذلیل خواهد کرد. خدا این امت را ذلیل کرد که به (احزاب) راست و چپ نگاه می‌کند که خیر از کجا قرار است به او برسد... از کشوری که تمام دارایی‌شان در دنیا بغض و کینه به ما و دین ماست و ما منتظر خیر از آنها هستیم... 🧷در مورد تفاوت دموکرات‌ها و جمهوری خواهان نگاه غالب اینست که شرارت یکی پنهان است و دیگری آشکار. بعد از رسوایی آمریکا در طوفان‌الاقصی این آمریکا دیگر آمریکای احزاب نیست، آمریکای آمریکاست. کینه‌‌ی آمریکا در غزه، آشکارا بازی احزاب را برهم زد.‌ برهم‌ زده است که می‌توانیم در مورد آمریکا این حرف‌ها را از زبان همین مردم کوچه بازار فلسطینی بشنویم. غزه آشکار کننده است... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرباز ارتش آمریکا: به هیچکس توصیه نمی‌کنم به ارتش بپیوندد. دیگر هرگز این لباس (نظامی‌ام) را نخواهم پوشید. @Esrar3
خواهرزاده‌ام ميگه: امروز ميخواستن به "زينب"ها جايزه بدن. پرسیدیم: به كيا دادن؟ گفت: هيچ "زينب"ی تو مدرسه‌مون نبود. *سید مسعود حسینی* @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 راز غزه چیست؟ از راز ما می‌پرسید؟ راز ایستادگی و فداکاری و شرایطی که در آن هستیم؟ راز ما اینجاست... پشت سر من. این پسران و دخترانی که به رغم گرسنگی و درد و تمام شرایطی که در آن هستیم‌ اینجا برای یادگیری و حفظ قرآن کریم جمع شده‌اند. این همان نسلی‌ست که ایستادگی کرد و صبر کرد. به رغم تمام شرایط فراموش نمی‌کنیم به آن‌ها یاد بدهیم اینکه ما با قرآن همه چیز هستیم حتی اگر هیچ چیز نداشته باشیم و بدون قرآن هیچ چیز نیستیم حتی اگر همه چیز داشته باشیم. @Esrar3