eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
451 عکس
73 ویدیو
59 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴علوم حوزویِ مورد نیاز تولید علوم انسانی اسلامی ⬅️سیدمهدی موسوی: 💠برای دست یابی به علوم انسانی اسلامی از میان دانش های حوزوی حداقل سه دانش بنیانی و بنیادی است و هر کس که بخواهد به تولید علوم انسانی اسلامی و مطالعات اجتماعی بپردازد ناگزیر از بهره مندی از آنهاست. ⬅️این دانش ها عبارتند از: 💠۱.فلسفه و مابعدالطبیعه که سازنده بنیانها و مبادی معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسیِ علوم انسانی است. 💠۲.حکمت عملی (اخلاق، تدبیرمنزل، سیاست مدن) که نمونه علوم انسانی تحقق یافته در تمدن اسلامی است و مسائل اصلی علوم انسانی را تبیین می‌کند. 💠۳. اصول فقه که به روش شناسی و منطق استنباط گزاره های دینی و اجتهاد در مسائل جدید (حوادث الواقعه) مربوط به علوم انسانی می‌پردازد. ⬅️منابع آموزشی این سرفصل ها: 💠در باب هر کدام از داش های ذکر شده کتابهای مفصل یا مختصری نوشته شده است اما به نظر می‌رسد که از میان کتاب های ارزشمندی که توسط متفکران و عالمان مسلمان نگاشته شده است باید دست به انتخاب زد و برای هر کدام یک منبع جامع، روز آمد، عملیاتی و خوش نویس معرفی کرد تا کسانی که می‌خواهند در زمینه علوم انسانی اسلامی و مطالعات تطبیقی و اجتماعی وارد شوند در کمترین وقت، بیشترین بهره را برگیرند. ⬅️منابع پیشنهادی از این قرار است: اصول فلسفه و روش رئالیسم تألیف علامه طباطبایی در عرصه فلسفه و مابعدالطبیعه. 💠اخلاق ناصری اثر حکیم نصیرالدین طوسی در عرصه حکمت عملی. 💠دروس فی علم الاصول (حلقات) شهید صدر در عرصه علم اصول. . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
@valasr_103چالش های سه گانه تفکر غرب و اسلام.mp3
16.9M
⬅️بیانات بسیار مهم و ارزشمند حضرت استاد آیت الله فرحانی در اختتامیه دوره مدارس علم دینی ۲۱ تیرماه ۹۷. 💠پیرامون امتداد حکمت، چالشهای تفکر اسلامی و غربی.✅ ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نقد مخالفان فلسفه و عرفان اسلامی ⬅️بخشی از مطالب مهم استاد محمدحسن وکیلی درباره مخالفان فلسفه و عرفان در مشهد مقدس: 💠 مکتب تفکیک از نظر عملی با دو اشتباه بزرگ مواجه بوده و هست؛ مسأله اول اینکه اظهار نظر در هر علمی تخصّص می‌خواهد و تخصّص در هر رشته‌ای محتاج طی کردن سیر تحصیلی آن رشته است. تخصّص در فلسفه ۱۵ تا ۲۵ سال تحصیل نزد استاد فنّ می‌خواهد، ولی تفکیکیان با دو سه سال ورق زدن کتب فلسفی فوراً در فلسفه خود را مجتهد و متخصص می‌‌دانند و جلسات نقد ملاصدرا و حکمت متعالیه برگزار می‌کنند. 💠بنده بارها به صداقت و شفافیت عرض کرده‌ام عموم بزرگان مکتب تفکیک حتی در حدّ یک بدایه الحکمه هم فلسفه نمی‌دانند و گفتن این سخن نعوذ بالله برای تخریب شخصیت ایشان نیست، برای کمک به خود ایشان است. ⬅️علت مخالفت‌ برخی ها با حکمت و عرفان در حوزه‌های علمیه: 💠همیشه عده‌ای به علّت ناآشنائی با این علوم و تخصّص نداشتن در این مسائل برداشت‌ هایی غلط از این مسائل نموده و چون غیرت دینی نیز دارند معمولاً از سر دلسوزی برای دین با این معارف مقابله می‌کنند، گاهی هم این مقابله‌ها شدید شده و برخی از افراد پا از جادّة تقوا بیرون می‌گذارند و به اهانت و بی‌ادبی و تکفیر بزرگان اقدام می‌کنند. 💠خصوصاً نسبت به فضای حوزه مشهد و اهانت‌ها و نسبت‌های ناروائی که میان مخالفین حکمت و عرفان در مشهد متداول بود. 💠با صداقت عرض می‌کنم. اصطلاحات ساده را نمی‌دانند؛ هم در باب توحید هم در معاد و هم بقیه مباحث. ⬅️مثلاً بحثی هست در فلسفه که رابطه خداوند با مخلوقات چیست؟ سنخیّت یا عینیّت یا تباین. ⬅️تفکیکیان فکر می‌کنند سنخیّت در بحث سنخیت علت و معلول به معنای مشابهت است و می‌گویند فلاسفه خدا را شبیه مخلوق می‌دانند. 💠جناب آقای سیّدان در کتابچه سنخیّت و عینیّت هم چندجا سنخیّت را به معنای شباهت معنا می‌کنند ،جالب است که چند همایش هم گرفته‌اند که اثبات کنند نظر فلاسفه غلط است و میان طلبه‌ها نیز شایع کرده‌اند که فلاسفه به مشابهت خالق و مخلوق اعتقاد دارند. 💠و جدیداً هم حرف جدیدی بین تفکیکیان پیدا شده که اصلاً خداوند نه هست و نه نیست؛ چون اگر بگوییم خدا هست، در هستی با مخلوقات شبیه می‌شود و می‌شود همان حرف فلاسفه! وجود و عدم هم نقیض نیستند. 💠با اینکه سنخیّت نه در زبان عربی معنای مشابهت دارد و نه در اصطلاح فلسفه. 💠در فارسی امروزه فقط گاهی به این معنا به کار می‌رود، سنخیّت علت و معلول تقریباً یعنی یک رابطه خاص میان علت و معلول است که موجب صدور آن معلول خاص از علّت است. 💠خود فلاسفه هم گفته‌اند که اصلاً علّت فاعلی لازم نیست شبیه معلول باشد، در الهیات شفا هست. در بدایه و نهایه هم برهان آورده‌اند بر استحاله شباهت خالق و مخلوق. 💠 امکان ندارد کسی یک دور مقدماتی فلسفه را خوب درس گرفته باشد و این طور حرفی بزند، درباره ماده و خیال و خیلی دیگر از اصطلاحات ساده فلسفی هم همین اشتباه‌ها را دارند. 💠آقای حکیمی هم همینطورند. 💠مرحوم آقا میرزا جواد آقا تهرانی و آیت الله مروارید هم همینطورند، البته این دو بزرگوار لااقل در فقه می‌گویند که مجتهد بوده‌اند ولی در فلسفه همین ‌طورند. 💠بحث ما با تفکیکیان اصلا بحث فلسفی نیست. 💠بی‌ تعارف بگویم توضیح اصطلاحات است، اصطلاحات فلسفه و عرفان را بلد نیستند. 💠حتی به تبیین و تشریح دقیق و توصیف گزاره‌های فلسفی هم نمی‌رسد. فضای تفکیک فضای تبلیغات خالی از واقعیت است. 💠هیچ محصولی برای عرضه به فضای علمی و بحث وجود ندارد که درباره‌اش مناظره و بحث شود. فقط باید سعی کرد سوء تفاهم‌های عجیب ایشان را برطرف کرد و معمولاً با برطرف شدن آن بحث پایان می‌پذیرد و اصلاً کار به بحث و مناظره نمی‌کشد. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴 گروه فلسفه نظری ✅فلسفه تبیین عقلانی هستی، ویافتن برهانی حقیقت است. ✅مباحث فلسفی. ✅مباحث کلامی. ✅م
🔴گروه فلسفه نظری، متعلق به کانال فلسفه نظری 💠با لمس لینک فوق به ما بپیوندید.✅👆🏻👆🏻👆🏻
🔴نتیجه ی مخالفت با علامه طباطبایی از زبان رهبر معظم انقلاب ⬅️رهبرمعظم انقلاب: 💠در گذشته در حوزه‌ی قم با فلسفه و وجود مرحوم آقای «طباطبایی» مخالفت می‌شد. می‌دانید درس اسفار ایشان به دستور تعطیل گردید و ایشان مجبور شد شفا تدریس کند. در دوره‌ی اخیر، قم مرکز حوزه‌ی فلسفی ما بوده است؛ آقای طباطبایی هم انسان کاملاً متشرّع، مواظب، دائم‌الذّکر، متعبّد، اهل تفسیر و اهل حدیث بوده؛ از آن قلندرمآبهای آن‌طوری نبوده است - البته جلسات خصوصی را کاری نداریم - مراتب علمی و فقه و اصولش هم طوری نبوده که کسی بتواند آنها را انکار کند؛ 💠 درعین‌حال کسی مثل آقای طباطبایی که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، این‌طور مورد تهاجم قرار گرفت. 💠نتیجه چیست؟ نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفی ما در جامعه و بین علمای دین محدود است. با بودنِ استادی مثل آقای طباطبایی، جا داشت امروز تعداد زیادی استاد درجه‌ی یک از تلامذه‌ی ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم. 💠آقای طباطبایی فرد فعّالی بود؛ بنابراین جریان فلسفی‌ای که به وسیله‌ی ایشان پایه‌گذاری شد، باید به شکل وسیعی گسترش پیدا می‌کرد، که نکرده است. البته ما همان وقت مقلّد آقای «بروجردی» بودیم و الان هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه می‌کنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجه‌اش این شد. 💠این نباید تکرار شود.✅ 💢ديدار اساتید علوم عقلی حوزه علمیه قم- ۸۲/۱۰/۲۹. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت اول. 💠 بی‌خدایی یا همان آتئیسم در حالت کلی به معنای نپذیرفتن و باور نداشتن به هرگونه خدا، آفریدگار، انرژی برتر و فرا طبیعی است و در معنای جزء، عدم باور به امور غیرقابل مشاهده و ملموس است. واژه آتئیسم در انگلیسی از واژه یونانی «Atheos» که مفهوم بی‌خدایی دارد، گرفته شده است. 💠آتئیست‌ها در غرب پس از رنسانس با گسترش آزادی اندیشه و با توجه به مطرح‌شدن استدلال‌های شک‌گرایانه درباره وجود خالق، به نبودن خدا رو آوردند. ⬅️ اگرچه بسیاری از آتئیست‌ها فلسفه سکولار را مطابق عقاید خود می‌دانند ولی برخلاف آن خود هیچ ایدئولوژی واحد و مشخصی در رابطه با مسلکشان ندارند. 💠 آتئیسم تنها یک طرز نگرش به جهان است، نه مکتب، دین یا ایدئولوژی. به همین دلیل است که یک آتئیست در کنار این بینش کلی خود یکی از جنبش‌های فلسفی و یا ایدئولوژیکی را در کنار آن برمی‌گزیند، مثلاً یک آتئیست می‌تواند اگزیستانسیالیست، اومانیست، لیبرالیست، سوسیالیست و… باشد. 💠بسیاری از بی‌خدایان خود را نسبت به خداباوران کامل‌تر می‌بینند، به‌طوری‌که خود را ملزم به اثبات عقاید و ادعاهای خویش نمی‌دانند و بار اثبات و دلیل را تنها بر دوش خداباوران می‌اندازند! 📖 متن کامل مقاله به همراه عكس و مستندات: http://yon.ir/Atheism 💢 #ادامه_دارد... #یهود. #آتئیسم. #الحاد. #توحید. ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴علم در بيان ابن عربی ⬅️ابویزید بسطامی (قدس سره) گفت: 💠شما علم و دانشتان را از مُرده ای گرفتید که او هم از مرده ی قبل از خودش اخذ کرده است، در حالی که ما علم (لَدُنّی) خویش را از زنده ی پایداری گرفتیم که هرگز نمی‌میرد، بنابراین برای صاحب همت در خلوت با حق تعالی، که بخشش او بزرگ است و احسان و دهشش عظیم، علومی حاصل میگردد که این علوم از هر سخنور متکلمی و بلکه هر صاحب نظر و مستدِلّی که در روی کره ی زمین است پوشیده و پنهان می‌باشد، چرا که این علوم مافوق نظر عقلی و ادراک خردورزی ست. 💢منبع:فتوحات مکیه،جلد ۱ ،در مراتب علوم. ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت اول. 💠 بی‌خدایی یا همان آتئیسم در حالت کلی به معنای نپذیرف
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت دوم. ⬅️برخی بی‌خدایان صاحب ‌نام ازجمله برتراند راسل، کریستوفر هیچنز، دنیل دنت، سم هریس و ریچارد داوکینز، با استناد به آنچه جنبه‌های مضر آموزه‌ها و اعمال دینی می‌دانند به انتقاد از ادیان پرداخته‌اند! ⬅️ معمولاً جدل بی‌خدایان با مدافعان دین بر سر این است که آیا ادیان منفعت خاصی برای افراد و جامعه دارند یا خیر؟ 💠تعریف بی‌خدایی را می‌توان بستگی به درجه و اهمیتی که فرد برای خدا و خالق قائل است، بیان کرد که چنین تعریف گسترده‌ای، نوزادان و کسانی که تا به‌حال در معرض ایده‌های خداباورانه قرار نگرفته‌اند را هم شامل می‌شود! ⬅️ گاهی بی‌خدایی، نبود اعتقاد به وجود خدا و خالق تعریف می‌شود و گاهی بی‌خدایی، از زبان خداباوران تعریفی غیر از این دارد، مثلاً رومیان باستان، مسیحیان را متهم به بی‌خدایی می‌کردند زیرا مسیحیان، خدایان پگان (Pgana) را پرستش نمی‌کردند؛ اما این برداشت از آتئیسم باز هم دچار پارادوکس است و آتئیسم به کلی تعریفی غیر از خود می‌گیرد! 💢 ... . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
خواجه نصیر طوسی.pdf
352K
🔴مقاله تاریخ فلسفه ♨️به قلم استاد یزدان پناه. ⬅️خواجه نصیرالدین طوسی و سطوح سه گانه کلامی، فلسفی و عرفانی در اندیشه او.✅ ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت دوم. ⬅️برخی بی‌خدایان صاحب ‌نام ازجمله برتراند راسل، کریست
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت سوم. ⬅️ندانم گرایی یا آگنوستیک. ⬅️ندانم‌گرایی دیدگاهی است که دانستن درستی یا نادرستیِ برخی ادعاها و به‌طور ویژه ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی مانند الهیات، زندگی پس از مرگ، وجود خدا و یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم و از اساس ناممکن می‌داند. 💠این اصطلاح برای نخستین بار توسط توماس هنری هاکسلی به مفهوم غیرقابل‌شناخت بودن ماوراء طبیعت به‌کار رفت، اما پس از آن، در ادبیات فلسفی در معنای غیرقابل‌شناخت بودن جهان مادی به‌کار می‌رود؛ که انواع آن عبارتند از: 🔸 قوی. 🔸 ضعیف. 🔸 اپاتئیسم. 🔸 خداباوری ندانم‌گرایانه. 🔸 خداناباوری ندانم‌گرایانه. ⬅️تفاوت آگنوستیک و آتئیسم: 💠آتئیسم یک اعتقاد است و به معنی نداشتن ایمان و اعتقاد به وجود خداوند، درحالی‌که آگنوستیک یک نگرش و به معنی نداشتن دانش کافی برای اثبات خداوند است. 💠طبق این تعاریف ندانم‌گرا ها درعین‌حال هم می‌توانند خداباور باشند و هم آن را نفی کنند! ⬅️به اين ترتیب آتئیست‌ها، افراد آگنوستیک را هم جزء جمعیت اندک خود به حساب می‌آورند و همین امر باعث افزایش نموداری جمعیت آتئیست‌ها در سراسر جهان می‌شود(گرچه به صورت کلی ،آتئیسم در جهان رو به افول و محو شدن است). 💢 ... . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴حقیقت و وجود 💠هر مفهومی چون انسان، مثلا هر گاه گفته شود صاحب حقیقت است، یا صاحب وجود است، مراد این باشد که در خارج چیزی است که مفهوم انسان بر او صادق است و گفته می شود که او انسان است. همچنین است فرس و فلک و ماء و نار و سایر عنوانات و مفهوماتی که صاحب افراد خارجیه اند، و آن ها عنواناتی باشند که صادق اند بر آن ها و معنای این که این عنوانات و مفاهیم متحقق اند، یا صاحب حقیقت اند، این است که این ها صادق اند بر چیزی بالذات لابالعرض، مانند زید انسان، که انسان بالذات بر زید صادق است، نه مثل زید کاتب، که کاتب بالعرض بر وی صادق است، یعنی به واسطه کتابت. وقضایای معقوده در این مقام را (مثل هذا انسان و ذالک فرس) ضروریات ذاتیه گویند. ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴شر وجود ندارد ⬅️امروزه مسأله شر بسیار مهم شده است و برخی آن را به عنوان دلیلی بر عدم وجود خداوند تلقی کرده اند. 💠اما به این اشکال که شروری در جهان هستند و این شرور با علم یا قدرت یا خیر خواهی خداوند سازگار نیستند دو گونه جواب اصلی داده شده است: 💠جواب اول (که منسوب به افلاطون است)می‌گوید شر عدمی است و جواب دوم (که منسوب به ارسطو است)می‌گوید شر وجود دارد. 💠جواب اول در سنت غربی جایگاهی ندارد و عمدتاً جواب دوم را با تقریر های مختلف قبول کرده اند. ⬅️اما اگر شر وجود داشته باشد اشکالی که بوجود می آید این است که: 💠بر اساس اینکه علت و معلول باید سنخیت داشته باشند (و سنخیت هم امری بدیهی است) امکان ندارد از موجودی که خیر محض است شر صادر شود، ولو آن شر کم باشد. 💠همچنین به بیان دیگر می‌توان گفت که بر اساس قاعده "الواحد لایصدر عنه الا الواحد" امکان ندارد دو چیز (خیر و شر) از یک موجود صادر شود. 💠اینکه گاهی بیان شده است شر قلیل بهتر از شر کثیر است و خداوند هم بهتر را انتخاب کرده است صحیح نیست زیرا در اینجا آن چیزی که باعث اشکال می،شود اصل وجود هر نوع شری است چه قلیل باشد و چه کثیر. 💠برای قبول این مسأله که شر عدمی است باید به این توجه کرد که ما در جهان تنها موجوداتی درک می‌کنیم، این ما هستیم که بر اساس مبنای عِلّی اسم برخی را شر و اسم برخی را خیر می‌گذاریم، دقت کنید که شر ،در حقیقت از فهم نکردن روابط عِلّی است. . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت سوم. ⬅️ندانم گرایی یا آگنوستیک. ⬅️ندانم‌گرایی دیدگاهی است
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت چهارم. ⬅️یهودیت و بی‌خدایی! 💠بی‌خدایی یهودی نوعی بی‌خدایی است که در آن فرد تنها از نظر نژادی یهودی است، چون امروزه یهودی بودن یک مؤلفه نژادی است نه یک دین. 💠بسیاری از یهودیان فرد بی‌خدایی را که مادر یهودی داشته باشد، کاملاً یهودی می‌دانند زیرا یهودیت بر اساس شرع یهود، از طریق نژاد منتقل می‌شود (نه عقیده به خدا). ⬅️حتی برخی از شاخه‌های یهودیت بر این باورند که اعتقاد به خداوند لازمه‌ی انجام عبادات یهودی نیست. 💠با توجه به تعاریف یادشده از انکار وجود خدا از طرف یهود و با استناد بر مؤلفه‌های شرع یهود، می‌توان نتیجه گرفت که نگرش و بینش آتئیسم از نژاد یهود سرچشمه می‌گیرد. 💠یهودیت در قرن 21 دیگر نه یک دین بلکه یک نژاد بوده که افرادی با دین یهودی نیز در آن وجود دارند، یک نژاد کوچک و هدفمند. 💢 #ادامه_دارد... #یهود. #الحاد. #آتئیسم. #نژاد. #توحید. ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴خرافه بودن اصالت تجربه و انکار ماوراء تجربه ♨️خرافه بودن تجربه در منظر غرب. ⬅️آیت الله جوادی آملی: 💠تمام امور بود و نبود از يک سو و بايد و نبايد را از سوی ديگر در قلمرو حس و تجربه منحصر کردن و درباره‌ی امور غير محسوس و تجربه ناپذير فتوا دادن صنفی از خرافه است که دامن‌گير حس گرايان و تجربه زدگان شده و می‌شود حضرت استاد علامه طباطبايی جمود بر حس و تجربه و نفی امور تجريدی محض را که محسوس نبوده و تجربه پذير نيستند، خرافه دانسته و چنين فرموده اند: 💠"علوم الطبيعة إنما تبحث عن خواص الطبيعة..و أما ماوراء ذلک فلا سبيل لها إلی نفيه و إبطاله فالإعتقاد بانتفاء ما لا تناله الحس و التجربة من غير دليل من أظهر الخرافات ". 💢منبع: منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، ص ۸۱. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت چهارم. ⬅️یهودیت و بی‌خدایی! 💠بی‌خدایی یهودی نوعی بی‌خدایی
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت پنجم. ⬅️یهودیان مشهور آتئیست! ⬅️در طول تاریخ، یهودیان بسیاری وجود خدا را انکار کرده‌اند. 💠 از فیلسوف معروف یهود باروخ اسپینوزا گرفته تا کارل مارکس (رهبر جنبش کمونیسم) و گلدا مایر (رئیس‌جمهور سابق رژیم صهیونیستی) همگی وجود پروردگار را انکار کردند. 💠در دنیا تنها چهارده میلیون یهودی وجود دارد؛ هفت میلیون در آمریکا، پنج میلیون در آسیا، دو میلیون در اروپا و یکصد هزار نفر در آفریقا. ⬅️طبق آمارها بیش از 50 درصد یهودیان آتئیست هستند. 💠 در میان این افراد، بسیاری جزء افراد مشهور و شناخته شده‌ی این قوم به حساب می‌آیند كه در پست‌های بعدی بعنوان نمونه با چند نفر آشنا می‌شويم. 💢 ... . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نقد پلورالیسیم ⬅آیت الله صادق لاریجانی: یکی از دلایلی که برای روش نسبی گرایی کلی ذکر شده است، متعدد می‌باشد که در اين جا به یکی دو استدلال آن ها اشاره می‌شود... ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نقد پلورالیسیم ⬅آیت الله صادق لاریجانی: یکی از دلایلی که برای روش نسبی گرایی کلی ذکر شده است، متعد
🔴نقد پلورالیسیم ⬅آیت الله صادق لاریجانی: یکی از دلایلی که برای روش نسبی گرایی کلی ذکر شده است، متعدد می‌باشد که در اين جا به یکی دو استدلال آن ها اشاره می‌شود. 💠یکی از مهم ترين ادعاهایی که در باب کثرت گرایی در فهم دين مطرح می‌کنند، تز «شريعت، صامت است » می‌باشد. 💠مدعی هستند که خود شريعت و متن کتاب و سنت، صامت است و ما هستيم که اين متن را به نطق در می‌آوريم و از آن مطلب می‌فهميم. 💠پرسش هایی که به کتاب و سنت عرضه می‌شود، کتاب و سنت را به نطق در می‌آورد، اما خود کتاب و سنت ساکت است. 💠حال اين پرسش ها از کجا می‌آيد؟ مسلما از خود کتاب و سنت نمی‌آيد، بلکه از علوم و معارف روز و فلسفه ، رياضي، شیمی و ...می‌آيد، بنابراين، هر چه ذهن يک عالم از علوم اصلی انباشته تر باشد، فهم او از دين ، اصلی تر و دقيق تر و به واقع نزديک تر می‌باشد و بدون تنفيح علوم اصلی، علمای ما فهم شان منقح و حجت نيست. ⬅️این که «شريعت صامت است»، يک پيش فرض های زبانی و اصولی دارد که بايد در مورد آن بحث کرد; ولی در واقع بايد ديد که آيا اصل اين ادعا موجه است ياخير؟ و آيا شريعت صامت است؟ به عنوان مثال، فرض کنيد که ما در مسجدی نشسته ايم و پيامبر(ص) وارد می‌شود و حکمی را بيان می‌کند. دليل صامت بودن حکم چيست و چرا مي گوييد که فهم ما از کتاب، دائر مدار پرسش های ما است؟ گاهی آن قدر افراط می‌کنند که می‌گويند: 💠فهم ما درست به اندازه سؤال های ما است، يعنی اگر ما سؤال نکنيم، قرآن و سنت چيزی برای ما ندارند. 💠آيا نمی‌شود قبل از اين که ما از قرآن سؤال کنيم، قرآن با ما سخن بگويد؟ اصلا اين که قرآن دارای محتوا است و معانی و مفاهيم را به ما القا می‌کند عين سخن گفتن است. بنده حدس می‌زنم که قائلين به اين نظريه، سخنی را خَلط می‌کنند. ⬅️برخی از فيلسوفان هرمونوتيک در باب سؤال سخنی دارند: آن ها سؤال را به اين معنا نگرفته اند که ما از بيرون چيزی بياوريم، بلکه نفس آن حالت گشودگی در مقابل يک متن را، سؤال می‌گويند و به تعبير آن ها انسان نسبت به متن گشوده است و البته اين شرط درستی است،وقتی بنده با شما رو به رو می‌شوم و می‌خواهم کلام شما را بشنوم، بايد نسبت به حرف شما حالت گشودگی داشته باشم، يعنی خودم را آماده کرده باشم و آن چه شما می‌گوييد بفهمم و بشنوم و اين حالت، ربطی به اين بحث ندارد. 💠اين که انسان ها بايد آماده فهم يک متن باشند، غير از اين است که بگوییم: چون انسان، سؤال هايش را از بيرون و از معارف عصری می‌آورد، پس متن صامت است. در اين که چرا شريعت صامت است؟ اين ها اين سؤال را به يک بحث زبانی بر می‌گردانند و می‌گويند: 💠زبان، معانی خودش را به ما القا نمی‌کند، بلکه ماييم که به زبان معنا می‌بخشيم، در صورتي که تا به حال، علمای ما می‌گفتند که الفاظ، بعد از وضع يک معنایی دارند که اين معنا دل بخواهی ما نيست. ⬅️زبان طبيعی انسان، گرچه اصل آن قرار دادی است، ولی بعد از قرارداد موجب می‌شود که الفاظ در معانی ظهورات واقعی پيدا کنند و ديگر ربطی به خواست ما ندارد. اين تفکری است که علمای ما داشته اند، اما اين ها می‌گويند که معنا را ما به متن می‌بخشيم. 💠در جواب بايد گفت: اصل اين حرف نادرست است، زيرا اين سخن علاوه بر اين که تالی فاسدی دارد، بنای معقولی نيز ندارد. تالی فاسد آن اين است که انسان می‌تواند آزاد باشد و هر معنایی به لفظ ببخشد. اگر بنا است که ما معنا را به لفظ ببخشيم، پس به عنوان مثالمی‌گوييم: اگر بگوييد لا اله الا الله، باران می‌آيد و اين جاست که می‌گويند: ما نمی‌خواهيم بگوییم که متن هر معنایی را می‌پذيرد. در صورتی که اين طور نيست. وقتی که ما ريشه آن را مورد جست و جو قرار می‌دهيم، به اين بازگشت می‌کند که رابطه الفاظ و معانی، بعد از وضع، ديگر قراردادی نيست؛ همان طور که ظهورات قراردادی نيست. درست است که وضع يک قرارداد است، ولی ظهور الفاظ بعد از وضع، ديگر قراردادی نيست، بلکه يک امر تکليمی است و اين که ما از الفاظ قرآن، معانی به ذهنمان خطور کند، چه به دلالت تصديقی يا تصوری، اين ها قراردادی نيست، بلکه يک واقعيت است. لذا بنا به تعريف فلسفی و کلامی معانی قرآن و سنت، عينی است. از اين رو می‌توان گفت که من معنای قرآن را فهميدم يا نفهميدم. قرائت های مختلف از دين، بنا به اعتراف آن ها، مشتمل بر خطا و صحيح و سقيم است، يعنی قرائت هایی که از دين داريم، يک اموری است از مجموعه خطا و صحت، و اين خطا نمی‌تواند بطن قرآن باشد، در صورتی که بتون قرآن همه آن عين حق است. پس قرائت های مختلف که به زعم آن ها، امری است مشتمل بر صحت و وثوق، اين نمی‌شود که همان بتون قرآن باشد که در روايات به آن اشاره شده است. . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴واقع گرایی اخلاقی @falsafeh_nazari ⬅️مکاتب اخلاقی، براساس اختلاف نظرشان در پاسخ به این پرسش، که آیا احکام اخلاقی نشان از واقعیتی دارند یا خیر؟ به مکاتب اخلاقی «واقع گرا» و «غیر واقع گرا» تقسیم می‌شوند.وقتی می گوییم:«میزِ مطالعه از اجزایی مثل چوب ومیخ تشکیل شده»، مقصودمان این است که در عالمِ خارج از ذهن ،ترکیبی واقعی از آن اجزاء سبب تشکیل یک شیء خارجی شده.به عبارتی این قضیه «واقع نما» میباشد.اما وقتی میگوییم «این خیابان ورود ممنوع است» حاکی از قرارداد و توافق اجتماعی خاصی است که امری را منع می‌کند و از اعضای جامعه می‌خواهد از انجام دادن آن بپرهیزند لذا این عبارت (واقع نما)نمیباشد.حال در باره گزاره های اخلاقی این سوال مطرح میشود که آیا ارزشها ودستورات اخلاقی واقع نما هستند یا خیر؟؟ به عبارتی زمانی که می‌گوییم:«راستگویی خوب است»آیا جمله‌ای واقع‌نما گفته‌ایم یا جمله‌ای غیر واقع‌نما؟ @falsafeh_nazari ⬅️برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید پیرامون (هستی)واقسام آن بحث کنیم. وجود به عنوان بدیهی ترین مفهوم که هرانسانی با هر سطح اندیشه به فهم آن واقف است، بنیانی ترین مساله فلسفه وهستی شناسی میباشد که علاوه بر بدیهی بودن مفهومش، و واضح بودن معنایش، نیاز به واکاوی بیشتری پیرامون ابعاد وحیثیاتش دارد، چه اینکه بداهت معنای آن مانع از غیرِگسترده بودن ساحت معرفتی آن نیست.لذا فیلسوف سعی بر تبیین ابعاد مختلف هستی وشناخت حیثیات آن دارد. وجود به عنوان حقیقتی واحد دارای مراتب شدید وضعیف است، یعنی میتواند در مراتب مختلف به انحاءواطوار گوناگون نمود وظهور داشته باشد، لذا در مرتبه ای ، وجود به عنوان صفت وتابعی برای شیء دیگر (وجودِ فی نفسه لغیره) ودر مرتبه ای دیگر قائم به ذات ودارای تحصلی مستقل(وجودِ فی نفسه لنفسه) است. براین اساس وجود مترادفِ با (موجودیت بالذات ومستقل=وجود فی نفسه)نمیباشد، بلکه مرتبه ای از هستی به صورت موجودات متعیین هستند مانند جواهر واعراض. اما مرتبه ای دیگر از هستی عبارت است از (وجودِ رابط)که معقولات ثانیه فلسفی حاصل این نحو از وجود میباشند. @falsafeh_nazari معقولات ثانیه مرتبه ای از وجود میباشد که به عنوان حالتها واطوار و یا نحوه وجودِ موجوداتِ ماهوی ومستقل به شمار می آیند.این امور با آنکه وجودِ مستقل فی نفسه وعینی در عالم خارج ندارند، اما بدین معنا نیست که معدوم باشند وعقل آنها را اعتبار کرده باشد بلکه از درجه ضعیفی از وجودِ خارجی برخوردارند. به عنوان مثال در قضیه(درخت یک جسم میباشد) جسمانیت، نحوه وجودِ خارجی درخت است.به عبارتی مصداق و منشاءانتزاع (جسمانیت)نحوه وجود درخت است، والا در عالم خارج فقط درخت وجودِ متعیین ومستقل دارد وموجود مستقلی به نام(جسمانیت)وجودِ متعیین مستقلی ندارد، اما به این معنا نیست که معدوم میباشد، بلکه جسمانیت از نحوه وجودِ درخت حکایت میکند، وبه عبارتی درضمنِ وجودِ یک موجودِ مستقل وفی نفسه به نام درخت موجود است. براین اساس ما نمیتوانیم درعَرضِ موجوداتِ فی نفسه لنفسه(جواهر)مثل انسان،حیوان،نبات،سنگ و... ویا در عرضِ موجوداتِ فی نفسه لغیره(اعراض) مثل درد،لذت،غضب و.... یک دسته از موجودات مانند وجوب،امکان،جسمانیت،وحدت،کثرت و... قرار دهیم. این بدان معنا نیست که این موجودات(معقولات ثانیه فلسفی)اعتباری ومعدوم هستند ،بلکه این مفاهیم و موجودات خارجیت و واقعیت دارند اما خارجیت آنها به نحوِ (موجودیت بالذات و مستقل)نیست بلکه از درجه وشدت ضعیفی از وجود برخوردارند ودر ضمنِ موجودات مستقل وجود دارند. @falsafeh_nazari ✅براساس آنچه گفته شد مفاهیم اخلاقی که معمولا از افعال اختیاری یا وصفی از اعمال ارادی انسان حکایت میکند و همچنین مفاهیمی که در محمول احکام و گزاره های اخلاقی استفاده می‌شوند مانند مفاهیم خوب، بد، درست، نادرست، الزام و... جزء معقولات ثانیه فلسفی هستند. این مفاهیم مانندمفهوم (علت) می‌باشند که از یک جهت فردِ خارجی و مستقل(وجود فی نفسه) ندارد اما به معنای معدوم واعتباری بودن نیست بلکه دارای منشا انتزاعی خارجی است یعنی از شدت ضعیفی از وجود برخوردار است. مفاهیمی مانند خوبی و بدی نیز مانند مفهوم علت به واسطه چیزی که از آن گرفته شده است در عالم عینی محقق می‌شوند.(یعنی در ضمنِ وجودِ موجود فی نفسه وجود دارند) این مفاهیم با فعالیت ذهن و مقایسه رابطه میان فعل و یا صفتی اختیاری با هدف اخلاق انتزاع می‌شوند. 💠لذا اگر هدف اخلاق را مثلا قرب الهی بدانیم چنانچه رفتاری یا صفت نفسانی‌ای با این هدف رابطه مثبتی داشته باشد می‌گوییم این کار یا صفت خوب است و اگر رابطه میان آن ها منفی باشد می‌گوییم این کار از نظر اخلاقی بد است. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت پنجم. ⬅️یهودیان مشهور آتئیست! ⬅️در طول تاریخ، یهودیان بسی
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت ششم. ⬅️ری کرزویل. 💠ری کرزویل نویسنده، مخترع و آینده‌پژوه آمریکایی است كه در یک خانواده کاملاً یهودی بزرگ شده است. ⬅️او باور دارد نامیرایی تا سال 2050 دست‌یافتنی است؛ و در این راه قائل به تکنولوژی‌هایی همچون نانوروبات‌های تعمیر کننده‌ی بدن هست. 💠کرزویل روزانه بالغ بر ۱۵۰ قرص دارویی مصرف می‌کند تا فرایند پیری بدن خود را به تأخیر بیندازد. 💠 او ادعا می‌کند در طی بیست و دو سالی که دارو مصرف می‌کرده، تنها به اندازه‌ی دو سال پیر شده است! 💠این اظهارات او درباره جاودانگی انسان در این دنیا، ریشه در انکار خداوند دارد. 💢 ... . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
tarikh_falsafe_khosropanah_www_ketabesabz_com_.pdf
2.22M
🔴تاریخ فلسفه غرب 💢اثری از استاد عبدالحسین خسروپناه. ⬅️در کتاب فوق، تمامی مکاتب غربی ،اعم از پوزیتیویسم، فلسفه اسکولاستیک، فلسفه هیوم، رنه دکارت، کانت و...نقد و بررسی شده. ♨️مطالعه فایل فوق را از دست ندهید. ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت ششم. ⬅️ری کرزویل. 💠ری کرزویل نویسنده، مخترع و آینده‌پژوه
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت هفتم. ⬅️برتراند راسل! 💠برتراند راسل فیلسوف، جامعه‌شناس و فعّال صلح‌طلب بریتانیایی بود که در قرن بیستم می‌زیست. ⬅️پدرش، جان راسل، لرد آمبرلی که مردی بی‌دین بود نیز از اشراف‌زادگان محسوب می‌شد. ⬅️برتراند راسل یکی از مشهورترین فیلسوفان خداناباور قرن بیستم؛ و از منتقدان برجسته اعتقاد و عمل مسیحی بوده است. 💠پاره‌ای از نوشته‌های وی در این زمینه در کتابی تحت عنوان «چرا مسیحی نیستم؟» جمع‌آوری شده‌اند. 💠راسل در پاسخ به سؤال: «من یک خداناباورم یا یک ندانم‌گرا؟» می‌گوید: به عنوان یک فیلسوف، اگر بخواهم برای شنونده‌های فلسفه محض سخن بگویم باید بگویم که خود را یک ندانم‌گرا توصیف می‌کنم چرا که فکر نمی‌کنم برهانی قاطع وجود داشته باشد که کسی بتواند اثبات کند که خدایی وجود ندارد. از سوی دیگر اگر بخواهم برای افراد معمولی در خیابان اثری صحیح بگذارم فکر می‌کنم که باید بگویم من یک خداناباور هستم چرا که وقتی می‌گویم نمی‌توانم اثبات کنم که خدایی وجود ندارد مجبورم که همچنین به همانسان بگویم که نمی‌توانم اثبات کنم که خدایان هومری وجود ندارند. ⬅️راسل، فیلسوف سطحی بین و حس گرا نیز بود که در مبانی فلسفی او، شاهد تناقضات و کج فهمی زیادی از ادیان هستیم ،حتی در مباحث فلسفی نیز بسیار تناقض دارد ، و به قول شهید مطهری می‌توان گفت "راسل و امثال راسل، در حد دبستانیان مسلمان هم نیستند." 💠شاید بتوان گفت از دلایل مهم گسترش الحاد در غرب، یهودیت و مسیحیت تحریف شده باشند، به خصوص یهودیت. 💢 ... . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پُل دِیویس ♨️قسمت اول. ⬅️مقدمتا باید گفته شودکه درباره شناخت زمان دو نظر کلی وجود دارد نظریه اول آن است که زمان قابل شناخت نیست همان طوری که خواجه نصیرالدین طوسی فرموده است که زمان معلوم الانیه و مجهول الهویه می‌باشد . ⬅️نظریه دوم آن است که زمان قابل شناخت است در اینجا بعضی ها قائل به امر عینی و خارجی بودن زمان هستند و بعضی ها هم قائل به امر درونی و نفسانی بودن زمان هستند و این درونی بودن آنرا بعضی ها از جنس مفهوم و بعضی دیگران از جنس وجود می‌دانند. 💠کما اینکه ملا صدرا اسفار همین مطلب را اینطور ذکر می‌کند : 💠"ذکر الشیخ فی الشفاء ان من الناس من نفی وجود الزمان مطلقا . و منهم من اثبت له وجودا لا علی انه فی الاعیان بوجه من الوجوه بل انه امر متوهم . .......و منهم من جعله جوهرا جسمانیا هو نفس الفلک الاقصی . و منهم من عده عرضا فجعله نفس الحرکه و منهم من حرکه الفلک زمانا دون سائر الحرکات و منهم من جعل عوده الفلک زمانا ای دوره واحده ...." 💠مفهوم زمان از مفاهیم بسیار بحث انگیز و انتقاد پذیر رایج درمیان فلاسفه و متفکران قدیم و جدید است. ⬅️بسیاری از فلاسفه بوده اند که زمان را تا حد تقدس رسانده و بسیاری دیگر به کلی منکر آن شده اند ، همانطور که فلاسفه ای بوده اند که عالم خارج به کلی منکر شده اند. 💠اما ملاصدرا هم به واقعیت خارجی جهان هم به بعد زمانی آن معترف است و زمان را ساخته خیال و خطای ذهن نمی‌داند . 💠ولی در این تحقیق مختصر ما درباره مفهوم زمان دیدگاه های دکتر پل دیویس و پروفسور استیون هاوکینگ و دیدگاه ملاصدرا را بررسی خواهیم نمود. 💠در نظر دکتر پاول دیویس و پروفسور استیون هاوکینگ درباره زمان چنین آمده است که جهان در ابتداء نقطه کوچک فشرده ای بوده و بعد با یک انفجار بزرگ ، آن نقطه از هم پاشیده و اجزا آن به اطراف پراکنده شده است و منظومه ها با ستاره ها و سیاره ها یشان همان اجزاء از هم گسسته اند که هنوز هم دارند با سرعت از هم دور می‌شوند و کائنات همچنین کسترش می‌یابد . ⬅️این نظریه پیدایش زمان و مکان را با هم و به همراه این انفجار می‌داند، پس آن را ازلی نمی‌داند و می پذیرد که هر دو در یک لحظه به وجود آمده است. ⬅️اعلام منابع در پست آخر. 💢 ... . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
💠با آن که شیخ اشراق،حکمت نوری را از ابتکارات فلسفی خویش می‌داند، ولی با برخوردی همدلانه نسبت به گذشتگان و روح حکمت باستان، اظهار می دارد که مشاهیر فلسفه و حکمت قدیم همچون افلاطون و حکمای فارس نیز با او هم عقیده اند و روح حکمت قدیم در فلسفه نیز چنین بوده است و جالب این که وی خود را احیاگر آن حکمت نوری می داند که حکمای فارس، البته نه مجوس و مانی، از آن برخوردار بوده اند. "استاد یزدان پناه" ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پُل دِیویس ♨️قسمت اول. ⬅️مقدمتا باید گفته شودکه درباره شناخت زمان
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت دوم. ⬅️زمان از نظر ملاصدرا چیست ؟ 💠برای اینکه زمان را از نظر ملا صدرا دقیق‌تر بفهمیم ، باید به تعبیر او از همان مفهوم قوه و فعل باز گردیم ،در آنجا گفته شده که ملا صدرا هر پدیده و کل جهان را دارای قوه می داند که در حکم استعدادهای در ذات آنست و پدیده ها برای تبدیل قوه خود به فعل یعنی شکوفا شدن استعداد هایشان حرکتی ذاتی دارند و پس از تبدیل تمام قوه ها ی خود می‌میرد. 💠 پس تبدیل قوه به فعل ، همان عمر پدیده است و عمر هر چیز ، زمان آن است. 💠تبدیل قوه به فعل به تعبیری دیگر همان حرکت جوهری یا نتیجه آن است زیرا در حرکت جوهری است که تبدیل قوه به فعل ، امکان پذیر می گردد و صورت می‌گیرد ،هر پدیده ای هر لحظه نو می‌شود و با این نو شدن ، قسمتی از قوایش تبدیل به فعل می‌گردد ؛ پس هر چیزی که در تغییر و تبدیل و نوشدن و حرکت کردن است ، نمی تواند ازلی باشد و بی نهایت زمان بر آن گذشته باشد. 💠 یعنی بی نهایت تبدیل و تبدل در آن صورت گرفته باشد ، زیرا می‌بینیم که هنوز هست و پایان نیافته است . ⬅️" فالحرکه و الزمان امر ماهیته ماهیه التجدد و الانقضاء و الطبیعه انما وجودها وجود التجدد و الانقضاء و لها ماهیه قاره؛ ⬅️و درباره حرکت می‌گوید: " ان الحرکه عباره عن خروج الشی من القوه الی الفعل تدریجا لا الشی الخارج عنها الیه... ،و درباره حرکت جوهری در قرآن اینطور آورده است. ⬅️فاول حکیم قال فی کتابه العزیز هوالله سبحانه و هو اصدق الحکماء حیث قال: (وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ) و قال (بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ) و قوله اشاره الی تبدل الطبیعه (یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ ) ...و قوله تعالی (فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ) ...الی غیر ذالک من الآیات المشیره الی ما ذکرناه. 💠شهید مطهری توضیح داده که مرحوم آخوند درباره این آیات نظرش این است که از روزی که آسمان و زمین خلق شده اند خدا به اینها گفته بیایبد و اینها آمده اند و دارند می‌آیند و خواهند آمد نه اینکه این اختصاص به یک زمان معین داشته باشد و این آمدن آمدن به تمام ذات است و حرکت جوهری است و تا ابد ادامه دارد... درباره اموری که در زمان هستند می‌گوید: "ما من جوهر الا وله او فیه ضرب من التغییر کیف و قد ثبت تجدد الطبیعه ؟ فالساکن من جهه متحرک من جهه اخری و بتلک الجهه یقع فی الزمان لذاته ثم ان الزمان یتعلق عندنا بتجدد الطبیعه القصوی ثم بالحرکه المستدیره التی هی اقدم الحرکات فی سائر المقولات سیما ما للجرم الاقوی و یتقدر به سائر الحرکات الاینیه و الوضعیه و بواسطتها یتقدر التی فی الکیف و الکم . ⬅️" المقولات کالاضافه و الملک و ما یجری مجراهما حتی الاعدام و الامکانات فهی حرکه بالعرض لا بالذات و فیها تقدم و تاخر فی الزمان بالعرض..." 💢 ... . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
💠"شواهد قدرتمندی وجود دارد که پشت قوانین جهان چیزی وجود دارد؛ به نظر می‌رسد کسی قوانین جهان را برای ساختن جهان تنظیم کرده است تصویر این طرح هوشمند حیرت‌آور است." "پل دیویس" 🌐 https://goo.gl/acFTGS ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت دوم. ⬅️زمان از نظر ملاصدرا چیست ؟ 💠برای اینکه زما
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت سوم. ⬅️خلاصه نظر ملاصدرا این است که؛ ⬅️ملاصدرا زمان را امر دو قطبی می‌داند یعنی در فهم زمان عقل به کمک حس و یا حس به کمک عقل می‌آید و حرکت تفسیر عقل از محسوسات می‌باشد، از نظر او حرکت عام و فراگیر است یعنی همه جهان در حرکت است هیچ چیزی در جهان بدون حرکت وجود ندارد تا آنجا که وجود را همان حرکت و حرکت داشتن را لازمه هستی می‌شمارد. 💠 از طرفی دیگر او حرکت در هستی را یک نواخت مستمر و پیوسته می‌داند نه امر منفصل و مراحل جدا از هم بلکه سراپا یک امتداد واحد است، پس هویت جسم یا زمان و حرکت یک هویت امتداد دار است. ⬅️ علاوه برآن حرکت نه فقط در ظواهر و اعراض رخ می‌دهد بلکه در ذات و جوهر هو حرکت رخ می‌دهد بلکه حرکت در اعراض از حرکت در ذات نشات گرفته است و نظریه حرکت جوهری را در این باره ایشان اولین بار مطرح کرد اینکه ذات اشیاء تغییر می‌کند و دگرگون می‌شود. ⬅️ قبل از او معتقد بودند که حرکت در اعراض است و ذات ثابت است و موضوع حرکت تا موضوع ثابت نباشد حرکت معنا ندارد ولی ملاصدرا با ابتکار خودش ثابت کرد که عرض تابع ذات است و حرکت در عرض نمی‌تواند بدون حرکت در ذات اتفاق بیفتد و توانست حرکت در ذات و جوهر را اثبات و قابل قبول کند. 💠در این باره می گوید : " فتبدل المقادیر و الایون والاوضاع یوجب تبدل الوجود الشخصی الجوهری الجسمانی . و هذا هو الحرکه فی الجوهر ، اذ وجود الجوهر جوهر کما ان وجود اعرض عرض." 💠 با قبول حرکت جوهری جهان از درون یک پارچه حرکت و تکاپو و هدفدار می‌شود و مسئله گم شدن متحرک در حرکت هم به این صورت حل می‌شود که در حرکت جوهری پدیده نابود نمی‌شود بلکه رتبه وجودی او تغییر می‌کند. ⬅️ همچنین ملا صدرا حرکت را تبدیل قوه به فعل می‌نامد و منشاء حرکت پدیده را همان قوه نهفته در خود پدیده می‌داند. ⬅️او هر پدیده و کل جهان را دارای قوه می‌داند ، قوه در نظر او مجموعه استعداد های است که در زمان پیدایش هر پدیده به آن داده شده و پدیده برای بوجود آوردن آن استعداد ها به حرکت واداشته شده و هر چه به پیش می‌رود از قوای آن پدیده کاسته شده و به فعل هایش افزوده می‌شود تا اینکه قوایش پایان پذیرد و همه به فعل تبدیل شود و این لحظه لحظه مرگ آن است پس تبدیل قوه به فعل همان عمر پدیده استو عمر هر چیز زمان آن است ،چون دیگر نه قوه ونه حرکتی در کار است. 💠 تبدیل قوه به فعل همان حرکت جوهری یا نتیجه آن است زیرا در حرکت جوهری است که تبدیل قوه به فعل امکان پذیر می گردد و صورت می‌گیرد .پس هر چیزی که در تغییر و تبدیل و نو شدن و حرکت کردن است نمی‌تواند ازلی باشد و بی نهایت زمان برآن گذشته باشد ،یعنی بی نهایت تبدیل و تبدل بر آن صورت گرفته باشد زیرا می‌بینیم که هنوز هست و پایان نیافته است و چون دارد به سوی تبدیل بقیه قوه ها به فعل می‌رود پس ابدی هم نیست و تبدیل و تبدلها پایانی دارد. 💠ملاصدرا در اینجا مسئله بزرگ حدوث و قدم عالم را نیز حل کرده است ،جهان حادث است و قدیم نیست ؛ زیرا در حال تغییر و تغیر و تبدیل و تبدل است و چنین پدیده ای نمی‌تواند ازلی باشد و نمی‌تواند ابدی باشد بلکه حادث است و شروع و پایان دارد. 💠این نکته باید در اینجا اشاره کرد که از نظر ملا صدرا زمان پدیده مستقلی خارج از جهان وجود ندارد، بلکه زمان در نهاد خود جهان نهفته است زمان پس و پیش بودن حرکت های همین جهان و پدیده های آن است. ⬅️هستی موجودات به گونه ای است که آنها را زمانمند می کند همچنان که همین هستی آنها را مکانمند می‌کند و زمانمند بودن پدیده ها سنخیت آنها و پیوند ذاتی آنها را با زمان، می‌رساند. 💠این نشان می‌دهد که زمان از بیرون بر آنها تحمیل نمی‌شود بلکه خصلتی در درون آنهاست. 💢 ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴شیخ اشراق علیه الرحمه: 📝هرکس سخن ما را در مورد انوار تصدیق نکند بر اوست که دست به ریاضات زند و خدمت اصحاب مشاهده کند،امید است که حالت جذبه ای به او روی آورد و او را برباید تا نور درخشنده را در عالم جبروت ببیند و حقایق ملکوتی و نورهایی را که افلاطون و دیگران مشاهده کردند رؤیت نماید 📚مجموعه مصنفات،ج۲ص۱۵۷ ➖➖➖➖➖➖➖ 💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت سوم. ⬅️خلاصه نظر ملاصدرا این است که؛ ⬅️ملاصدرا زما
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت پایانی. ⬅️به نظریه بیگ بنگ گرچه مبهماتی راه دارد، و تفاوت هایی با فلسفه در مفهوم زمان دارد، اما در اینکه «حرکت عامل پیدایش زمان است» متفق القول اند. ⬅️ملاصدرا به عنوان فرد مسلمان معتقد به نیروی برتر لا اقل حرکتها را به یک محرک کلی منسوب می‌سازد و نیروی قوی تر از این نیروها را وارد میدان می‌سازد. 💠به لحاظ عقلی هم هر گونه شکل گیری و تغییر و تحول در چیزی فقط تحت تاثیر یک نیروی برتر قابل قبول است و اگر ابهامی هم پیش بیاید به آن نیروی برتر ارجاع داده می‌شود ولی اینکه چیزی خود بخود و بدون تاثیر یک نیروی برتر ابتدا جمع شود فشار ببیند صفر شود و یکدست گردد و بعد بخواهد بزرگ شود منفجر شود و پراکنده و گوناگون گردد قابل قبول نیست(آنگونه که ماتریالیست ها ادعا می‌کنند). 💠یکی از دلایل طرفداران نظریه بیگ بنگ دور شدن کرات و کهکشان ها از یکدیگر بوده است پس چنین نتیجه گرفته اند که اگر این حرکتها معکوس شود و از نظر زمانی به عقب برگردیم به یک نقطه شروع می‌رسیم که در آن نقطه همه چیز در هم ادغام شده است (فارغ از دلایلی مانند پیکان ترمودینامیکی زمان و دلایل از کوانتوم مکانیک و نتایج نسبیت عام اینشتین). 💠پروفسور پل دیویس فیزیکدان انگلیسی این حالت را بشکل یک مخروط و آن نطقه را به راس مخروط تشبیه کرده که گستردگی قاعده مخروط در راس مخروط بهم می‌رسد و تمام می‌شود و به صفر می‌گراید(حالت تکینگی که مرز فیزیکی جهان است). ⬅️منابع: ۱.استیون هاوکینگ ، تاریخچه زمان ،ترجمه محمد رضا محبوب ، انتشارات انتشار ، چاپ دوم 1369. ۲.پروفسور پل دیویس ، آنگاه که زمان شده است ، به نقل از علی اندیشه. ۳.پروفسور پل دیویس ، خدا و فیزیک مدرن ‌،ترجمه از علی اندیشه انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی 1372 . ۴.شهید استاد مرتضی مطهری ، حرکت و زمان در فلسفه اسلامی در سهای اسفار . ج ۳ انتشارات صدرا. ۵.تحریر الاسفار للمولی صدرالدین شیرازی المجلد الثانی الطبعه الاولی الناشر منشورات المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی ♨️قسمت اول. ⬅️مقدمتا دلايلی را كـه برای اثبـات خداونـد اقامـه شـده می‌توان طی یک تقسيم كلی به سه دسته تقسيم نمود: 💠دلايل وجود شناختی كه با تكيه بر مفهوم خداوند وی را اثبات می‌نمايد و مبـدع آن آنسـلم قـديس اسـت،گونه های مختلف برهان صـديقين كـه مبـدع آن مــلاصــدراست و با تكيه بـر حقيقـت وجـود، وی را اثبـاتمی‌كند و دلايل كيهانشناختی كه نقطه آغاز آن پديـده يا مجموعه های از پديده های اين جهـان، يـا وصـفی ازاوصاف آنها مثل حركت يا حدوث يا امكان است. 💠برهان حدوث، كه به ويژه متكلمان طرفدار آن هستند، از جمله مشهورترينِ استدلالهای كيهانشـناختی اسـت. ⬅️سه گروه به اين استدلال روی خوشی نشان نمی‌دهند: يکی كسانی كه منكر خدا اند و جهان مادی را ازلـی ذاتی وقائم به ذات می‌دانند؛ دوم فيلسوفانی چون ابن سـينا،آكويناس و ساير پيروان ارسطو كـه هرچنـد بـه خـدامعتقد اند، اما به تبع ارسطو ماده(هیولی) عالم را ازلی زمانی و مشمول حدوث ذاتی می‌دانند و معتقد به ازلی بودن هیولی هستند، اما آن را قوه محض و فاقد فعلیت می‌دانند و به همین ترتیب فقط عالم خلقت را ازلی می‌دانند و گروه سوم طرفداران الهيات پويشی اند كـه خداونـد را در فرايند تطور می‌بينند و به تبع آن تحولات مـاده را نيز ازلی می‌دانند. 💠در جهان اسلام بهترين تقريرِ برهـان از آنِ غزالـی است. وی خود وامدار ابويعقوب اساحق كندی اسـت. متكلمان بعدی مثل فخـر رازی، قاضـی عضـد الـدينايجی و سعدالدين تفتازانی و... نيز بـه تفصـيل بـه آن پرداختـه انـد. ⬅️در قـرن دوازدهـم و سـيزدهم مـيلادی انبوهی از آثار فيلسوفان و متكلمان مسلمان بـه زبـان لاتين ترجمه شد و متفكران مسيحی بسته به مشرب فكری خود هر یک شيفته بخشی از اين انديشـه هـا شده، آن را با منظومه فكری خود در آمیختند. توماس آكويناس به برهان امكان و وجوب ابن سـينا و فـارابی خود آن را عرضه رغبت نشان داد و در جامع الهيات كرد، اما بناونتورا به برهان حدوث زمانی دلبسته شد. ⬅️هر چه بود، در موج جديد انديشه های پس از رنسانس ونگاه مدرن به جهان و انسان، همه گونـه های ايـن دلايـل مهجور شد و در حاشيه قرار گرفت. 💠در اواخر قرن بيستم، دكتـر ويليـام لـين كرايـگ برهان حـدوث را بسـيار مهـم و زنـده يافتـه، حجـم عظيمی از نوشته های خويش را به آن اختصـاص داد. ⬅️وی تقريرهایی بديع از آن عرضـه داشـت و چاشـنی و دستاوردهای جديد علمی را نيز برآن افـزود. 💠كرايـگ،از نو توجه خداپرستان و منكـران خداونـد را بـه اين برهان جلب نمود و به تعبير رايشنباخ اين برهـاندر دوران جديد به دليل حجم انبوه كارهای كرايگ "حياتی دوباره يافته اسـت" (Reichenbach,2008:4). 💠در اين نوشته هدف اصلی ما ارائه دلايل كرايگ و نقدو ارزيابی آن است. در پايان، به طور گذرا به آنچه درعرصــه فلســفه و كــلام اســلامی در جريــان اســت،اشاره هایی كرده، و دلايل كرايگ را با آن مقايسه خـواهيم كرد. 💠كرايگ در قالب چهار استدلال كه دو مورد اول رااستدلال فلسفی و دو مورد بعدی را تاييـداتی از علـمی می‌نامد، اين برهان را بازسازی می‌كند. 💠وی بـه نقـش متكلمان مسيحی در طرح ايـن اسـتدلال، كـه تلاشـی بوده از جانب آنان بـرای نفـی ازليـت مـاده ،و سپس طراحی استادانه آن توسـط متكلمـان مسلمان، مثل غزالی و همچنين نقش متفكران يهودی،چون سعديا در اين رابطه اشاره ميكند و می‌گويد بـه دليل ترجمه آثار آنان، اين برهـان دوبـاره وارد دنيـای غرب شده است. 💠آنگاه به حرمت نقشی كه متفكـران مسلمان در قرون وسطی در طراحی اين استدلال ايفـاكرده اند، با به كارگيری تعبير عربی كلام آن را برهـان نــام«كيهــانشــناختی كلامــی بــرای اثبــات خداونــد» می‌گذارد. 💢 ... . . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari