eitaa logo
فِي الحِکمَة
955 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
فِي الحِکمَة
🔆 #فصوص_الحکم در بيان اکابر: 🔅 #صدر_الدين_قونوي: چون کتاب فصوص الحکم از نفيس ترين و گرانبهاترين کت
مقدمه.pdf
4.89M
📔 ⭕️تشريح مقدمه. ⭕️ هرگونه استفاده (حتي نگاه سطحي يا بازنشر يا...) از اين مطالب براي کسانيکه "عَن سببٍ حسن ظنّ به اولياي الهي ندارند" حرام شرعي است. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
📔 #فصوص_الحکم ⭕️تشريح مقدمه. ⭕️ هرگونه استفاده (حتي نگاه سطحي يا بازنشر يا...) از اين مطالب براي ک
🔅در توضيحات و تحشيه آمده در اين وجيزه از کتابهاي: 1⃣شرح فصوص جندي. 2⃣شرح فصوص قيصري. 3⃣تعليقات امام خميني ره. 4⃣تعليقات سيد جلال الدين آشتياني ره. 5⃣کتاب فکوک. 6⃣کتاب ممد الهمم و تعليقات حضرت علامه حسن زاده حفظه اللّه. و همچنين بعضي کتب اصلي ديگر که ذکر نام يک يک آنها به درازا ميکشد فراوان استفاده هايي شده است. نکته: در موارد متعددي نظر امام خميني ره با نظر محقق قيصري اختلاف و در بعضي موارد مخالف نظر وي است.که به اهم آنها اشاره شده است.
⭕️ظهور توهم ضعيف و قشري مسلکيه جريان و در يوم الدين و تشابه سرگذشت معاندين و مستکبرين کنوني با قوم حضرت نوح(ع): همينطور که هم اکنون ضعفا در عقل و ايمان،به اولياي مسلم الهي مانند حضرت علامه ي ذوالفنون حسن حسن زاده آملي حفظه اللّه تعالي کج دهني ميکنند و عده اي از همه جا بي خبر را همراه خود کرده اند؛در قيامت که يوم التجلي و يوم غلبه ي اسم باطن بر اسم ظاهر است،حقيقت ولايت و وجهه ي يلي الحقي امامان حقه ظهور و بروز ميکند و اينان بجهت ضعف ايمانشان توانايي قبول و پذيرش آنها را ندارند،همانطور که در دنيا فرمايش اکابر عرفا و بزرگان را کفر ميپنداشتند.و آن را انکار ميکردند و از پذيرش آن استيحاش داشتند.لذا امام اينان در ليله ي دنيا ساخته و پرداخته ي وهم و خيالشان است و در قيامت که مسمي به يوم است و وجهه ي باطن غالب بر وجهه ي ظاهر ميشود و حقايق ظهور ميکند،اينان با وهم و خيال و گمان خود مواجه ميشوند و اولياي الهي با امامان حقه الهيه عليهم السلام محشور. 🔅بحق ميتوان گفت تمام کسانيکه جهل خود را حمل بر نصوص دين ميکنند، مصداق بارز صدوا عن سبيل اللّه و مايه وهن مذهب حقه ي شيعه ميباشند گرچه جاهل قاصر حکم جاهل مقصر را ندارد و شايد با تسامح بتوان جهل مرکب را در عصر کنوني مصداق جاهل قاصر دانست نه مقصر.اما بحث کسانيکه حلقومشان جز به فحاشي و ناسزا باز نميشود جداست و مثال اينان،مثال سرگذشت قوم حضرت نوح(ع)است که فرمود:((...إني لکم نذير مبين)) و ((...ربّ إني دعوت قومي ليلا و نهارا)) اما در نهايت((فلم يزدهم دعايي إلا فرارا)) و به جاي استفاده از نبي،مدام او را انکار ميکردند تا جايي که فرمود((کلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اصابعهم في آذانهم و استغشوا ثيابهم و اصّروا و استکبروا استکبارا)) و در نهايت سرگذشت اينان و تمام کسانيکه بجاي تمسک به حقيقت ولايت و سوار شدن بر کشتي ولايت آن را انکار کردند،غرق شدن در بحر ظلالات از مشتهيات دنيّ است،فتدبّر. واللّه الهادي و المضلّ. 💢فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🔸حضرات آيات مجتبي و مرتضي طهراني رحمهما اللّه عليهما. 🔹آيت اللّه مرتضي طهراني: بزرگترين چوبي که ما داريم ميخوريم،از بيسواديمون نسبت به دين و معارف ديني هست. 🆔 @felhekmat
🔰إفادة: علامه طباطبايي رضوان اللّه تعالي عليه مرحله ي دوازدهم کتاب شريف نهاية الحکمة را به عنوان:"في ما يتعلق بالواجب الوجود عزّ اسمه" معنون فرمود.و اسم در اصطلاح عرفان به معناي ذات به اعتبار تعيّن است.و هر متعيّن غير از نامتعيّن است پس مقام غيب الغيوبي و هو غير از اسماء و متعينات هست که حضرتش فرمود:((اسم اللّه غيره...))،(امام صادق ع،هزار و يک نکته،نکته479)؛لذا واجب در لسان حکمت متعاليه و صدرالمتالهين،مرتبه اي از مراتب هستي و اسمي از اسماء حق و مظهري از مظاهر اوست،نه هويت غيبيه که مطلق وجود است.به اين ترتيب تشکيک بين واجب و ممکن، بلامانع و بلکه همان مختار عرفاست که تشکيک را در مظاهر ميدانند نه در وجود،و واجب مظهري از مظاهر حق است؛لذا حضرتش(ره) در کلمه ي عزّ اسمه به اين معنا اشاره فرمود،پس اشکالات مربوط به وجود ذومراتبي وارد نميباشد و همچنين طبق اين قرائت،وجود ذومراتبي و تشکيک خاصي،نافي وجود ذومظاهري و تشکيک خاص الخاصي نميباشد،فتدبر. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
در خصوص دلايل پذيرش #قطعنام_598. @felhekmat
💠تحميل از طرف تکنوکراتها و ليبرالهاي به ظاهر مسلمان و سفهايي که خود را مصلح ميپندارند،به امام امت(ره)و خسارت تفکر ليبرال براي اسلام و مسلمين: 🔸آنچه به نام جام زهر در جامعه مطرح است، در واقع پذیرش قطعنامه 598 می باشد؛ جام زهری که حضرت روح الله بعد از انتشار این نامه طبق سخنان حاج سید احمد آقای خمینی: 1⃣ خدا می داند بر خانه امام چه گذشت هیچکس جرئت نمی کرد خانه امام برود،پیش امام برود.بعد از پذیرش قطعنامه 598 چند روز امام درست نمی توانستند راه بروند.همه اش می گفتند: خدایا شکرت ما راضی هستیم به رضای تو. 2⃣ امام دیگر در جماران سخنرانی نکردند: «توجه داشته باشید که باید دور سخن گفتن مرا ولو یک جمله دعا خط بکشید مجاری تنفس من بیمار است، و حالا هم که جنگ در کار نیست، زحمت به من ندهید از اینکه مثلاً خانواده شهدا و امثال آن بیایند و من دستی تکان دهم، مضایقه ندارم»(صحیفه امام ، ج 21 ، ص 171). 3⃣حاج عیسی(خادم امام خمینی) می‌گفت که امام تا دو روز بعد از پذیرش قطعنامه چیزی نخوردند و وقتی بعد از دو روز وارد اتاق شدم امام من را در بغل گرفت و یک ساعت گریه کرد و گفت حاج عیسی! شهدا به مقامی که بخواهند می‌رسند، جانبازان اجرشان را می‌گیرند، اسرا هم برمی‌گردند. اما من چه کار کنم؟! 4⃣مرحوم حجت الاسلام محمدرضا توسلی از مسئولان دفتر امام خمینی نیز در این رابطه می‌گوید: «بعد از آنکه امام(ره) قطعنامه را پذیرفتند و گفتند جام زهر را نوشیدم من دیگر خنده بر لب ایشان ندیدم. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠تحميل #قطعنامه_598 از طرف تکنوکراتها و ليبرالهاي به ظاهر مسلمان و سفهايي که خود را مصلح ميپندارند،ب
🔰أقول: 1⃣فعل پاکان را قياس از خود مگير.به کرّات عرض شده که چون عرفا در کان تامه متباين با عامه هستند لذا به تبع در کان ناقصه هم بطور کلي متباين با عامه هستند.طبق اين مقدمه کوتاه حقيقت امر اين است که آنچه براي ولي خدا زهر است چه بسا براي عامه عين النضّاخ و احلي من العسل باشد!پس نميتوان زهر بودن قطعنامه را براي امام(ره) حمل بر هر علتي کرد،و از ظنّ خود هر تفسيري را بعنوان علت ارائه داد.قدر مسلم اين است که همانطور که عرض شد،هر امري که مرضي رضاي حق تعالي و قطب الاقطاب،حضرت وليعصر(عج)نباشد،مرضي ولي خدا هم نيست،زيرا در مقام قرب فرائض،قيد سالک(کان تامه)اندکاک در حق پيدا ميکند و اراده ي تشريعي و تکويني برايش نميماند لذا ذائقه ي حضرتش که مقيم اين مقام است مندک در اراده ي حق ميباشد،پس زهر بودن قطعنامه را حرفي ديگر است. 2⃣استاد زنجيرزن نقل فرمودند از يکي از اوليا خدا در قم(نام نياوردند):اگر اجازه ميدادند و جنگ سه سال ديگر ادامه ميافت حضرت(عج)ظهور ميفرمودند،(نقل به مضمون). 3⃣اشباه الرجالي که امام امت(ره)را مجبور به پذيرش کردند و ذائقه ي شيطانيشان که موجب عسل پنداشتن زهر شد و خنجري که به اسلام و مسلمين زدند و ميزنند و شيطاني بودنِ اصلِ تفکرِ ليبرال و... بحثي ديگر دارد،که اگر مقدمه اول و جايگاه ولي خدا فهم شود جايگاه اينان هم متقابلا فهم خواهد شد. 📋نکته: قرب فرائض مقامي است که ميتوان براي امام(ره)بطور کاملا علمي و مستند قائل شد چه اينکه حضرتش(ره)داراي ولايت تکويني هم بود. 📋نکته: مبارزه و عيان کردن نجاست و نحوست تفکر شيطاني ،که دستور به اشاعه ي آن صريحِ متنِ پروتکل شماره ي دهم قبيله صهيون است،براي حفاظت از کيان اسلام،بر هر مجاهد و آزاده اي بقدر وسع و توانش لازم و واجب است،چه اينکه جنگ،جنگِ عقيده ها است. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠جايگاه سلام اللّه به بيان عرفاني: 🔸 سلام الله علیها است: اگر شیعه خلّص امیرالمومنین علیه السلام بخواهد به مقام منیع واصل شود و اتحاد وجودی با حضراتشان حاصل نماید بایستی از این ورود نماید. با اینکه شیعه مخلص علی علیه السلام دارای مرتبه ای است که هنگامه تجلی[اين مرتبه]بر جبل طور موسویه،در حد طاقت حضرت موسی صلوات الله علیه و علی نبینا نبود؛ولیکن[شيعه مخلص]برای وصول به حریم ولایت،به شفاعت سلام الله علیها محتاج است.و به همین جهت است که شهر قم،حرم اهل بیت تلقی شده است و حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: (تدخل بشفاعتها شیعتی الجنه باجمعهم). در جنت،تمامی شیعیان برای وصول به حریم ولایت،محتاج شفاعت سلام الله علیها هستند.زیرا کأنّه ایشان تالی تلو اهل بیت عصمت و طهارت است. "هی عرش الابرار و فرش ائمه الاطهار" سلام الله علیها،جمع اطوار و مراتب وجودی انبیاء است.فلذا در زیارت نامه ایشان(که به انشاء حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام است)به جملگی انبیاء اولو العزم در مرآت وجودی حضرتش سلام داده می شود. البته این سلام ها بر جمله مومنین و مومنات صادق است.ولیکن به حمل رقیقت.بدین بیان که مومنین و مومنات، رقیقه وجودی انبیاء محسوب میشوند ولیکن برای ایشان به حمل حقیقت است،زیرا ایشان حقیقت انبیاست؛و انبیاء رقیقه وجودی ایشان اند الّا خاتم الانبیاء صلوات الله علیه. ! ( زيد عزه) 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir
🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🌸🌺🌸🌺🌸 🌸🌺🌸🌺 🌸🌺🌸 🌸🌺 🌸 💠صلوات بر : 🔸بسم اللّه الرحمن الرحيم. صلوات اللّه و ملائكته و حملة عرشه و جميع خلقه من الارض و السمائه علي سرّ الالهي و الرّائي للحقائق كما هي،النور اللاهوتي و الانسان الجبروتي و الاصل الملكوتي و العالِم الناسوتي،مصداق العلم المطلق و الشاهد الغيبي المحقق،روح الارواح،حيوة الاشباح،هندسة المَوجود،التيّار في النشآت الوجود،كهف النفوس القدسيه،غوث الاقطاب الإنسيه،الحجة القاطعة الرّبانيه،محقق الحقائق الامكانيه،ازل الابديات و ابد الازليات،الكنز الغيبي و الكتاب اللاريبي،قرآن المجملات الاحديه،فرقان المفصلات الواحديه،ام الوَري،بدر الدّجي،عليّ بن موسي الرّضا،عليه و علي آبائه الصلوة و السلام. ع 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠جايگاه #حضرت_معصومه سلام اللّه به بيان عرفاني: 🔸 #حضرت_معصومه سلام الله علیها #باب_ولایت است: اگر
🔰أقول: 1⃣مقام و مرتبه ي شيعه ي مخلَص مولي امير الملت و الدين مقام است،و اين مقام مخصوص امت محمدي(ص) است که ((...و خرّ موسي صقعا...)) اشاره به عدم قابليت دارد،چه اينکه بين عطاياي الهي و قوابل مناسبت است. 2⃣جمع غير از مجموع است،اولي ناظر به اندماج و دومي ناظر به اندراج است؛جمع زبده و عصاره است. 3⃣براي انبياء و اولياء عليهم السلام مراتبي است.حقيقت غير مجعوله هر يک و عين ثابت و اسم حاکم بر هر است که متعلق اراده ي الهي واقع ميشود،قوله تعالي:((اللّه اعلم حيث يجعل رسالته)) متعلق علم الهي و حيثيت،ناگزير از ثبوت هست،و اسماء را مراتبي است ، لذا و هم مراتبي دارند: 1)محدّث:آنکه به او خبر ميرسد و الهام ميگيرد. 2)نبيّ:آنکه به او خبر ميرسد و الهام ميگيرد و مامور به رساندن است و ممکن است صاحب کتاب نباشد. 3)رسول:آنکه خبر ميگيرد و بايد خبر را برساند و صاحب کتاب نيز هست. 4)اولوالعزم:تکليفي سنگين تر از رسول دارد که امام است. 5)ختم:عصاره ي همه ي آنچه گفته شد. فرمود حضرتش(س)نه رقيقه بلکه حقيقت تمام انبياء است،الا خاتمهم(ص). پس به استمداد اين سياهه نيک بنگر جايگاه والايش را که فرمود:(). 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : 🔸انحصار مقامات در ده مقام به جهت آن است كه سير انسان به سوى حقّ[هر چند با استعانت از ظاهر]با باطن انجام می گیرد و مراتب باطن ها[به حسب وجود شش و به حسب سلوک چهارتاست که جمعا]ده تاست پس مقامات نیز[به حسب طی باطن ها]ده تا خواهند بود: 🔸مراتب غيوب باطن به حسب وجود: 1⃣غيب قوا. 2⃣غيب نفس. 3⃣غيب قلب. 4⃣غيب عقل. 5⃣غيب روح. 6⃣غيب الغيوب كه غيب ذات احديت است. 🔸غیب به حسب سلوک(غیب سلوکی) چهار تاست: 1⃣نفس لوّامه. 2⃣نفس مطمئنه (این دو قبل از مقام قلب است). 3⃣سرّ (قبل از مقام روح). 4⃣خفی (قبل از غیب الغیوب). 🔸به ترتیب چنین می شود: 1)غیب قوا.(وجودي) 2) غیب نفس.(وجودي) 3) غیب نفس لوّامه.(سلوکي) 4) غیب نفس مطمئنه.(سلوکي) 5) غیب قلب.(وجودي) 6) غیب عقل.(وجودي) 7) غیب سرّ.(سلوکي) 8) غیب روح.(وجودي) 9) غیب خفی.(سلوکي) 10) غیب الغیوب.(وجودي) 🔸غیب وجودی غیبی است که در عالم وجود هست چه سلوکی داشته باشیم یا نداشته باشیم.و غیب سلوکی غیبی است که در سلوک و به حسب سير و ترقّى حاصل مىشود.که براى نفس پایین تر از مقام قلب دو مرتبه است به نام «لوامّه» و «مطمئنّه» و براى قلب بالاتر از مقام عقل و پایین تر از مقام روح مرتبهاى است که آن سرّ نامیده مىشود و هنگام ترقي قلب به مقام روح در تجرد و صفا (مقام سرّ) حاصل می شود و براى روح در هنگام ترقی اش به مقام وحدت مرتبهاى است که «خفىّ»نامیده می شود. 📚ترجمه وشرح منازل السائرین،نیکنام عربشاهي،ص32. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🌺🌻🌻🌺 🔹مناظره با #مخالفان_عرفان_و_فلسفه: آیت الله استاد #سید_جلال_الدین_آشتیانی (ره) در مقاله‌ای
💠قسمتهايي از يک مقاله درباره در احکام عمليّه(فقه اصغر) و اصول علميه(فقه اکبر): 🔸پس از غيبت کبري،مرجع عباد، نصوص شريف ميباشد.بطور کلي اين گنجينه ارزشمند يعني نصوص شريف دو قسم هستند که يک قسم از آنها خاصيت عملي دارند و مربوط به ساحت عمل هستند و قسم اعظم ديگر خاصيت علمي دارند و مربوط به ساحت علم و نظر هستند.براي استفاده ي علمي و صحيح از نصوص(اعم از نصوص علمي و عملي)نياز به ابزار و علومي داريم تا بوسيله آنها بتوانيم استنباط کنيم مطالب علمي را از نصوصي که خاصيت علمي دارند و مطالب عملي را از نصوصي که خاصيت عملي دارند، و برخورد خشک چه در نصوصي که خاصيت علمي دارند و چه در نصوصي که خاصيت عملي دارند، مطلقا هيچ توجيهي نزد هيچ عاقلي ندارد.لذا هم نصوصي که خاصيت عملي دارند نياز به واکاوي دارند و هم نصوصي که خاصيت علمي دارند. 🔸بديهي است پس از پذيرش نياز به عقل و اجتهاد براي استفاده صحيح از نصوص(اعم از نصوصي که ناظر به ساحت علمي و عملي هستند)،بعنوان يک اصل عقلي و کلي نميتوان اين اصل را تنها تخصيص به نصوصي داد که ناظر به عمل عباد هستند و با قسمت عمده و اعظم نصوص که خاصيت علمي دارند و ناظر به ساحت علم و نظر هستند برخورد اخباري کرد زيرا تخصيص در قواعد عقلي،عقلا مجاز نيست. پس همانطور که در ساحت عملي دين نياز به ابزاري هست که بتوان بواسطه ي آن ابزار استنباط کرد اصول عمليه عباد را از نصوصي که خاصيت عملي دارند،همينطور در ساحت علمي نياز به ابزاري هست که بتوان بوسيله آن ابزار استنباط کرد اصول علميه را از نصوصي که خاصيت علمي دارند.با تفکيک و تباين علوم مختلف بر حسب موضوعات آنها ميابيم، عمده ابزاري که براي استنباط موقف عملي عباد به آنها نياز است،علوم شريف فقه و اصول فقه ميباشد،و عمده ابزاري که براي استنباط اصول علمي نياز به آنها است،علوم اشرف فلسفه و عرفان نظري ميباشد.زيرا متعلق علم فقه اعمال ارادي عباد است و موضوع علم فلسفه و عرفان،وجود که متن قرآن تکوين است. 🔸پس عقلا نميتوان براي يافتن اصول علمي به فقه بسنده و به فقيه،بما هو فقيه في النصوص العملي رجوع کرد،همانطور که نميتوان براي استنباط اصول عملي سراغ فلسفه و عرفان رفت. و منطقا ساحت کار فقيه در نصوص عملي و فقيه در نصوص علمي، غير هم است. همانطور که ساحت کار نجار بما هو نجار غير از ساحت کار بقال بما هو بقال است،و هر يک تخصصي مخصوص به خود را دارند. 🔸متاسفانه جريان حوزوي امروز فقط به بخشي کوچک از نصوص که البته اهميتي عظيم دارد با رويکرد اجتهادي ميپردازند و با بخش ديگر نصوص که اهميتي اعظم دارد،برخورد اخباري محض و نه اجتهادي ميکنند(به اين معني که نصوص علمي بوسيله ابزار مربوطه که فلسفه و عرفان باشد مورد واکاوي دقيق و نظر اجتهادي قرار نميگرند)و اين بزرگنمايي بخشي از دين و رها کردن بخش اعظم موجب شده تا چهره اي کاريکاتوري از دين به جامعه و جهان القا شود! 📋نکته: در نهايت،اين نظام ارزشي اسلام و اصول عمليه است که راه صحيح را به جامعه مينماياند لکن بايد توجه داشت که بناي نظام ارزشي دين اسلام بر نظام بينشي است لذا نياز به هر دو مسجل است. 📋نکته: حقيقت قرآن تکوين و قرآن تدوين وحدت دارد.و اين دو تنها از حيث نحوه ظهورشان در مجالي غير هم هستند. 📋نکته: اين نوشتار با تصرف و ويرايش نگارنده ي مقاله در کانال قرار گرفته و شايد ادامه اش هم بارگذاري شود. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🔸کم فهمي ميرزا مهدي اصفهاني،علت مخالفت وي و راه اندازي مکتب تفکيک عليه اهل معرفت است،و کم فهمي امري مشترک بين تمام مخالفين فلسفه و عرفان است. به نقل از استاد آيت اللّه سيد جمال الدين گلپايگاني ره. 🆔 @felhekmat
💠 بعدد انفاس الخلايق/اين کثرت به اقتضاي است: به تکثر امزجه و نفوس،مشربها و طرق الي اللّه هم متکثر ميشوند.و هريک از طرق در منتهي شدن به رب،مستقيم هستند؛نه اينکه هر راهي مستقيم باشد.زيرا اولا اگر اينطور بود راههاي اهل ضلال هم موجب نزول حکمت بود؛و ثانيا کريمه ي((صراط الذين انعمت عليهم...)) دلالت بر عدم حقانيت تمامي راهها ميکند. 💠به حسب دو طريق دربردارنده ي تمام طرق روحاني است: 1⃣با واسطه:طريق عقول و نفوس/عقول و نفوس مجرد،واسطه ي وصول فيض الهي و تجلي رحماني به قلبها ميشوند. 2⃣بلاواسطه:طريق سرّ/قرب الوريدي/التولية/وجه خاصي است که براي هر قلبي هست،و هر قلب بوسيله آن طريق خاص از عين ثابت خود به رب خود توجه ميکند. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
⚜بسم اللّه الرّحمن الرّحيم⚜ 🔅40 روز مانده تا محرم،يا لثارات الحسين،بسم اللّه!🔅 چقدر نام تو زیباست اباعبدالله چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله زائر کرببلا حق شفاعت دارد قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است کار ما دست تو آقاست اباعبدالله مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت او نظر کرده‌ی زهراست اباعبدالله بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم جلوه‌اش اکبر لیلاست اباعبدالله چشم ما روز قیامت به پر قنداقه‌ست پسرت مالک فرداست اباعبدالله روزی گریه‌ی ما دست رباب افتاده روضه‌خوان در دل صحراست اباعبدالله باب بین‌الحرمین از حرم عباس است همه جا سفره‌ی سقاست اباعبدالله هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم سینه‌زن زینب‌کبری‌ست اباعبدالله مادرت گفت "بنیَّ" دل ما ریخت به هم بردن نام تو غوغاست اباعبدالله مادرت گوشه‌ی گودال تماشا می‌کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله ع 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
هدایت شده از محمد صالحي
🔸آیة الله شیخ علی زاهد قمی ره سکوتش دائم بود و به ندرت سخن میگفت. روزی از او سؤال شد استادِ شما جناب آخوند ملا حسینقلی همدانی شاگردان را به چه چیز تربیت میکرد؟ فرمود: به ذکر موت. 🆔 @felhekmat
💠تشابه کلام افرادي که ميگويند به فلسفه نياز نداريم،با کلام و منطق دومي لعنة اللّه عليه: مطلب کسانيکه ميگويند ما به علوم عقليه و حکمت نياز نداريم(زيرا يا در اخبار هم آمده که بوسيله اخبار بي نياز از آن هستيم و يا در اخبار نيامده لذا به آن نياز نداريم)عينا مانند گفتار دومي لعنة الله عليه است که به عمرو عاص لعنة اللّه نوشت: أما الكتب التي ذكرتها،فإن كان فيها ما وافق كتاب اللّه، ففي كتاب اللّه عنه غني؛ و إن كان فيهما ما يخالف كتاب اللّه، فلا حاجة اليه؛ فتقدم باعدامها.فشرع عمرو بن عاص في تفريقها علي حمّامات الاسكندرية و احراقها في مواقدها(الغدير،ج6،ص298 و 300)؛اين گفتار سدّ باب تحقيق و تدقيق و نشر علوم و فرهنگ دنيا و آخرت است و عينا همان گفتار آخر دومي است که:حسبنا کتاب اللّه! ⭕️علامه محمد حسين حسيني طهراني ره. 🔸ترجمه: اما در مورد کتبي که ذکر کردي،يا موافق با قرآن هستند که بوسيله قرآن از آنها بي نيازيم،يا مخالف قرآن هستند که اساسا نيازي به آنها نداريم.پس اقدام به از بين بردن آنها کن... . 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 و اذکار از خطري جدي: 1⃣در تمدن سازي اسلامي،نياز جدي به حکمت و عرفان،بعنوان نظام بينشي دين اسلام نمايان ميشود. زيرا بر مبناي نظام بينشي اسلامي است که، نظام ارزشي اسلامي و احکام عمليه فرديه و اجتماعيه در شئون و حوزه هاي مختلفِ فرهنگي و اقتصادي و... بنا ميشود. و تا به اين مهم رسيدگي نشود تقريبا هيچ گام مهمي براي اسلام ناب، برداشته نشده است(اسلام ناب غير از اسلام سکولاريزه است، و اقتضاي اسلام حقيقي، تشکيل تمدن اسلامي است). شايان ذکر است که،امام امت حضرت روح اللّه موسوي خميني ره جمع بين نظام بينشي و ارزشي دين کرده بود،و بقدر وسع در هر دو ساحت علمي و عملي دين مجتهد و صاحب نظر بود، لذا بر همين اساس بناي حکومت اسلامي را بر مبناي عرفان و حکمت و فقه پي ريزي و پيگيري فرمود(ره). 2⃣همينطور در غرب و ديگر ممالک، نظام ارزشي را بر مبناي نظام بينشي و جهان بيني مخصوصي پيريزي ميکنند. بعنوان مثال آنچه اکنون بنام علم اقتصاد و يا علوم ارتباطات و يا علوم اجتماعي و يا... در ايران و بسياري ديگر از نقاط جهان تدريس ميشود، بر مبناي نظام بينشي ليبراليسم ميباشد.شايان ذکر است که اين نظام بينشي منحوس(ليبراليسم) خود از کتاب ضالّ و مضلّ زوهر(zohar)،اشراب ميشود. و اين نظام فکري در ديد کلان غرضي بجز منغمر کردن بشر در ماده و هوس،و تقابل با مکتب الهي بوسيله ي اشاعه فحشا، ندارد. 3⃣نظام ارزشي عينا منطبق بر نظام بينشي است. بعنوان مثال: در دکترین لسه‌فر، فاعل هوس، دو گزاره‌ی «نفی تبعیت از شرع و عقل» و «تبعیت از شیطان و هوای نفس» را پيريزي ميکند(و اين امر همان نظام بينشي اومانيست و ليبراليست است) و قله هوس فردی، به اندازه‌ی عملِ فاعلِ هوس، ارتفاع می‌گیرد. بن‌مایه‌ی طرح‌ریزی استراتژیک در امانیسم(که يکي از عمده مباني ليبراليسم هست)و نخ تسبیح آن، لسه‌فر ميباشد. به نظام بينشي لسه فر در دانشگاهها کوچکترين اشاره اي هم نميشود ، و تنها در اقتصاد و نظام ارزشي، نظريات وي تدریس می‌شود.پس در نظام اسلامي که داراي تاسيساتِ غني ميباشد واجب است که هر نظام ارزشي،از اقتصاد و علوم سياسي و روابط بين الملل و علوم اجتماعي و... بر مبناي نظام بينشي همان مکتب(اسلام)پي ريزي و پيگيري شود. 4⃣اکنون، پس از ساليانِ سال که شبکه ي عظيم نفوذ، در داخلِ نظام اسلامي، مجري منويات نظام ليبرالي(شيطاني)،است. اين است که اکنون تضاد و تقابل بينش اسلامي (که امام ره طرح کلي آن را پي ريزي کرد) با ايدئولوژي شيطاني ليبرال به اوج خود رسيده. لذا جبهه ي اسلام،ناگريز به انقلابي مجدد در داخل هست تا بتواند نظام ارزشي حکومت(جمهوري اسلامي) را منطبق بر نظام بينشي اسلامي کند. در اين صورت پرده از چهره اين شبکه عظيم مي افتد و کثافت اين خناثان کاملا نمايان ميشود که اين اتمام حجتي است براي قشر نا آگاه. بديهي است پيروزي جبهه ي اسلام در برابر جبهه ي کفر(ليبرالهاي کنوني)،تقويت و نهادينه شدن اسلام را در جهان نتيجه خواهد داد. و متقابلا،غلبه ي جبهه ي کفر بر جبهه ي اسلامي قطعا موجب ضربه اي مهلک و سيلي سخت، براي اسلام و قرآن خواهد بود... 5⃣انقلاب سال 57، انقلابي سياسي بود. و بجهت نوشاندن جام زهر به اسلام، توسط !(مغروق استخر فرح)، منجر به فراگيري اسلام در جهان نشد. اما انقلاب کنوني که به جبهه ي اسلام تحميل خواهد شد، انقلابي در ساحتهاي متنوعي خواهد بود.لذا با پيروزي اسلام، و مانع شدن از نوشاندن جام زهري جديد به اسلام،توسط استاد اخلاقي ديگر، از همان قماشِ ليبرال؛ شاهد استحکام چشم گير اسلام در جهان خواهيم بود. 6⃣در جديد، هر کس به اندازه استعداد و قابليت فردي سهيم خواهد بود، و سهم حوزه هاي علميه بعنوان،مستنبط و تبيين کننده ي نظام بينشي اسلامي، و راهنماي عامه ي مردم به راه صواب، پر رنگ تر از هر قشري است.لذا يا حوزه ها موجب سربلندي هر چه بيشتر اسلام ميشوند و يا موجب زمين خوردن اسلام. 🔸الحاصل: تاريخ تکرار ميشود. انتخاب با ماست که منشي و به مسلخ بردن اسلام را تکرار نکنيم. 📋نکته: در خصوص ليبرال به کرّات در همين کانال مطالبي تقديم شده، که با سرچ ساده ي عنوان ميتوان آنها را مشاهده کرد. 📋نکته: آنچه در متن آمده،ديدگاهي است که به استمداد از حکمت تفوه بدان شده،لذا نه تنها بي ربط با حکمت نيست بلکه کاملا منتشي از آن است. ⭕️نوشته شده به تاريخ 21 ذيقعده 1439. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠قسمتي مهم از : 🔸روحانیون وابسته و مقدس‌نما و هم کم نبودند و نیستند. امروز عده‌ای با ژست تقدس‌مآبی تیشه به ریشه‌ی دین و انقلاب و نظام می‌زنند. خطر تحجرگرایان و احمق در حوزه‌‌های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مار‌‌های خوش خط و خال کوتاهی نکنند. ارعاب و زور؛ و خدعه و نفوذ، دو راه استکبار برای ضربه زدن. اولین و مهم‌ترین حرکت، القای شعار جدایی دین از سیاست است. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته‌ی متحجر خورده است هرگز از فشار‌ها و سختی ‌‌های دیگران نخورده است. 🔸شعارهای انحرافی روحانیت : 1⃣شاه سایه‌ی خداست. 2⃣با گوشت و پوست نمی‌توان در مقابل توپ و تانک ایستاد. 3⃣ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم. 4⃣جواب خون مقتولین را چه کسی می‌دهد. 5⃣حکومت قبل از ظهور امام زمان علیه‌السلام باطل است. تنها راه حل، مبارزه و ایثار و خون بود و اولین و مهم‌ترین فصل خونین مبارزه در عاشورای 15 خرداد رقم خورد. 🔸آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانی‌نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است. 🔸شکست خوردگان دیروز، سیاست‌بازان امروز شده‌اند. 🔸ولایتی‌‌‌های دیروز که در سکوت و خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و ط‌هارت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیّش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‌خورند! 🔸مردم عزیز ایران باید مواظب باشند که دشمنان از برخورد قاطع نظام با متخلفین از به اصطلاح روحانیون سوء استفاده نکنند و با موج‌آفرینی و تبلیغات، اذ‌هان را نسبت به روحانیون متعهد، بدبین ننمایند. خدا می‌داند که شخصاً برای خود ذره‌ای مصونیت و حق و امتیاز قایل نیستم. اگر تخلفی از من هم سر زند، مهیای مؤاخذه‌ام. ره 💢کانال فِي الحکمَة 🆔 @felhekmat