eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
62 ویدیو
49 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
1️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد https://eitaa.com/fvtt_ir/1456 2️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد https://eitaa.com/fvtt_ir/1488 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
2️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺چیستی فلسفه / تحول معنایی واژه ی فلسفه 🔸راجع به اینکه "فلسفه چیست؟" در آثار فیلسوفان ما ده ها تعریف مطرح شده است. 1️⃣فلسفه در آغاز با کمی مسامحه مساوی با علم بوده است. تسامح از این جهت که علوم حقیقی را در برمی گیرد یا علوم اعتباری؛ علوم حصولی یا حضوری... فعلا به این ها توجهی نداریم. 🔸این فلسفه که مساوی با علم بود را تقسیم به حکمت نظری و حکمت عملی می کردند. تابع دو نیروی درّاکه انسانی که عقل نظری و عقل عملی باشد. ◀️فلسفه یا حکمت که مساوی علم بود تقسیم می شد به: ↩️حکمت نظری: طبیعات، ریاضیات، الهیات؛ ↩️حکمت عملی: اخلاق، تدبیر منزل، سیاست مدن؛ 🔸در دوره ترجمه که فلسفه وارد حوزه ی اسلامی شد، این اصطلاح خیلی جدی بود. 👈اهمیت این واژه شناسی از جهت تاریخی و مطالعات ناظر به فلسفه در روایات بسیار زیاد است. 2️⃣اولین تحول در واژه ی فلسفه که باعث شد فلسفه و علم از هم جدا شود، اینگونه بود که به تدریج به یک شاخه از فلسفه و حکمت نظری که الهیات بود، اطلاق فلسفه کردند و این اصطلاح شایع شد. 🔸این تقسیم بندی یا باید بگوییم که بار ارزشی نداشت، یا اگر بار ارزشی داشت، به نفع فضای الهیات بود. یعنی الهیات را اعلی العلوم می دانستند و علم بسیار عالی این بود. 🔹برای اینکه این تقسیم بندی مشخص شود، فلسفه به معنای علم را «فلسفه عام» گرفتند و به فلسفه به معنای الهیات «فلسفه خاص» گفتند. چندین اصطلاح ساخته شد و به فلسفه خاص، فسلفه اُولی، علم کلی، علم اعلی هم می گفتند. 3️⃣تحول دومی که در واژه فلسفه اتفاق افتاد در دوره ی رنسانس بود. بعد از اینکه فضای تجربه گرایی و حس گرایی جدی شد. 🔸گفتند تمام دانش هایی که حاصل روش تجربی و حسی باشد، علم است. دانش هایی که حاصل روش تجربی نیست مثلا متافیزیک و الهیات و ... فلسفه است. 🔹این تقسیم بندی با بار ارزشی سنگین همراه بود. یعنی چیزهایی که با تجربه و حس کشف نمی شد و با ابزار عقلی محض به دست می آمد، چون عقل تضعیف شده بود، فلسفه می گفتند، که بار منفی داشت. 🔸این تمام فضای علمی دنیا را فراگرفت و آسیب های بسیار شدیدی را به جوامع متعدد زد. گرچه از جهتی روش تجربی فوائد بسیار زیادی را هم برای بشر داشت، ولی در ضمن، آفت ها و آسیب های شدیدی را هم ایجاد کرد. فضاهای دینی و وحیانی و ماورائی و عقلانی محض، همه ی این ها غیر علمی تلقی شد. هر بحثی که مطرح می شد می گفتند که از نظر علمی چه جوابی باید به این بحث داد! ⚠️بعدا بعضی آمدند فضاهای عقلانی محض را در قالب علم به جوامع غالب کردند! مثلا اندیشه های ماتریالیستی، فلسفه بود ولی این ها در قالب علم جوامع را گرفت. یعنی اندیشه ها را دور زدند، ابتدا فلسفه را از علم بیرون کردند و سپس بسیاری از فلسفه ها را به اسم علم به جوامع و اندیشه ها غالب کردند. 4️⃣اصطلاح دیگری هم در فلسفه هست. فلسفه یعنی هر چیزی که با روش عقلی به دست می آید. این واقعه بعد از این است که هِیمنه حس گرایی از بین رفت و گرایش های فراوانی در دانش ها پدید آمد. 🔸فلسفه یعنی هر مطالعه عقلی. بیشترِ فضای فلسفه های مضاف، یا فلسفه ی هر دانش، یا فلسفه ی هر چیزی به همین معنا است، یعنی به هر چیزی که با مطالعات عقلی کل نگرانه راجع به هر متعلَّقی بتوانیم بگوییم، اطلاق فلسفه می شود. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🖼حضرت خدیجه (س)، مادر دوازده امام 🌸بمناسبت سالروز ازدواج پیامبر اسلام و حضرت خدیجه(س) —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
💢جایگاه کتب فلسفی و عرفانی 🔺در هر حال كتب فلسفى خصوصاً از فلاسفه اسلام و كتب اهل حال و عرفان هر كدام اثرى دارد. 🔸اوّلى ‏ها، انسان را ولو به طور دورنما آشنا مى ‏كند با ما وراء طبيعت، 🔹و دوّمى ‏ها خصوصاً بعضى از آن ها چون «منازل السائرين» و «مصباح الشريعه» كه گويى از عارفى است كه به نام حضرت صادق- عليه السلام- به طور روايت نوشته است، دل ها را مهيّا مى ‏كنند براى رسيدن به محبوب 🔸و از همه دل‏انگيزتر مناجات و ادعيه ائمه مسلمين است كه راهبرند به سوى مقصود نه راهنما، و دست انسان حقجو را مى‏ گيرند و به سوى او مى‏ برند، افسوس و صد افسوس كه ما از آن ها فرسنگ ها دور هستيم و مهجور. 🌸دخترم! ⚠️سعى كن اگر اهلش نيستى و نشدى، انكار مقامات عارفين و صالحين را نكنى و معاندت با آنان را از وظايف دينى نشمرى. 🔸بسيارى از آنچه آنان گفته ‏اند در قرآن كريم به طور رمز و سربسته، و در ادعيه و مناجاتِ اهل عصمت بازتر، آمده است و چون ما جاهلان از آن ها محروميم با آن به معارضه برخاستيم. 🔺گويند صدر المتألّهين ديد در جوار حضرت معصومه- سلام اللَّه عليها- شخصى او را لعن مى ‏كند، پرسيد: چرا صدر را لعن مى ‏كنى؟ جواب داد: او قائل به وحدت واجب الوجود است، گفت: پس او را لعن كن! 🔸اين امر اگر قصه هم باشد حكايت از يك واقعيت دارد. واقعيت دردناكى كه من خود قصه‏ هايى را ديده يا شنيده ‏ام كه در زمان ما بوده است. 🔹من نمى‏ خواهم تطهير مدعيان را بكنم كه: «اى بسا خرقه كه مستوجب آتش باشد». مى ‏خواهم اصل معنى و معنويت را انكار نكنى، همان معنويتى كه كتاب و سنّت نيز از آن ياد كرده‏ اند و مخالفان آن يا آن ها را ناديده گرفته و يا به توجيه عاميانه پرداخته ‏اند. 🔸و من به تو توصيه مى‏ كنم كه اول قدم، بيرون آمدن از حجاب ضخيم انكار است كه مانع هر رشد و هر قدم مثبت است. اين قدمْ كمال نيست، لكن راهگشاى به سوى كمال است چنانچه «يقظه» را كه در منازل سالكان اول منزل محسوب شده است، از منازل نتوان شمرد، بلكه مقدمه و راهگشاى منازل سالكين است. در هر صورت با روح انكار نتوان راهى به سوى معرفت يافت. 🔹آنان كه انكار مقامات عارفان و منازل سالكان كنند، چون خودخواه و خودپسند هستند هر چه را ندانستند حمل به جهل خود نكنند و انكار آن كنند تا به خودخواهى و خودبينى‏ شان خدشه وارد نشود «مادر بُتها بُتِ نفس شماست» تا اين بت بزرگ و شيطان قوى از ميان برداشته نشود راهى به سوى او- جلّ و علا- نيست، و هيهات كه اين بت شكسته و اين شيطان رام گردد. 📚صحيفه امام ج‏18 / 454 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه 2️⃣ 🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین ❇️ویژگی های فلسفه ✅بهره گیری از شهود عقلی 🔺به باور من، افزون بر این امر، در فلسفه اسلامی امر دیگری هم به عنوان اوّلی وجود دارد که سهروردی به اجمال بدان اشاره کرده است و در عمل نیز در کارهای فیلسوفان ما بوده و آن، شهودِ عقلی است. 🔸اینکه علامه طباطبایی می فرماید: «واقعیتٌ مایی» وجود دارد، بنیاد آن به شهودِ عقلی برمی گردد که خیلی هم جای کار دارد. 🔹باید دانست که سهروردی «شهود قلبی» را در فلسفه مطرح کرد؛ ولی به اجمال می توان از آن، اصل شهود را برداشت کرد؛ 👈اما «شهود عقلی» امری جدی در فلسفه است. 🔸به باور من برای سامان دادن به فلسفه اسلامی و تبیین بخشی از مطالبی که ملاصدرا و فیلسوفان ما دارند، باید به شهود عقلی تن دهیم؛ 🔹برای مثال در اثبات علم حضوری می گویند «من خود را به صورت جزئی می یابم نه کلی» و «خود را حاضر می یابم نه غایب». بنیاد این سخن، بر همان شهود عقلی استوار است. ❇️پس فلسفه، هستی شناسی عقلانی است که از ابزار مفهومی خاصی مانند معقول ثانی استفاده می کند و روش آن هم عقلانی است و اقسام متعددی دارد که همگی نیز عقلانی اند. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🔺کتابچه «مقام مردم» به قلم استاد محمدرضا فلاح شیروانی در 50 صفحه، به همت موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی آماده چاپ گشته و توسط انتشارات پژوهشکده باقرالعلوم به زیور طبع آراسته خواهد شد. —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243 .
▪️در توضیح محتوای این کتابچه آمده است: 🔰طی سالهای حیات حضرت امام رحمة‌الله‌علیه آنچه از ایشان در باب مردم دیدیم و شنیدیم واقعاً عجیب و نادر بود. این موضع متفاوت شامل نوع نگاه به مردم و نقش، جایگاه و اقتدارات آنها، عواطفی ویژه و پیامبرگونه نسبت به ایشان، تعاملی بسیار کریمانه و انسانی با آنها و در کنار همه اعتماد شگفت‌انگیزی بود که به تعهد، تحرک و همراهی مردم داشت.با نظر به دیدگاه‌های مردم‌محور حضرت امام و نقش مؤثر این نگاه در ویرایش زندگی معاصر کشور ما، با این که از اهتمامهای عمیق ایشان به فلسفۀ فطرت یا فلسفۀ ولایت و موضوعاتی از این دست باخبریم، می‌توانیم ایشان را «» بخوانیم و نگاه‌های جدی الهیاتی ایشان به انسان، جامعه، عیال الله و مردم را جدی بگیریم. 🔰 حضرت امام رحمة‌الله‌علیه سالهای طولانی بود(حداقل بیش از چهار دهه) که به مردم بسیار می‌اندیشید و دربارۀ آنها تحلیل‌ها، ایده‌ها و اندیشه‌هایی عمیق داشت و این اندیشه‌ها به واسطۀ جنس معرفتی این اندیشمند از پایگاه قطعی حِکمی و هستی‌شناختی بهره‌مند بود. این مقاله تنها سطور مختصری از نگاه او به مردم و مردم‌سالاری را بدون توجه به سطوح راقی هستی‌شناختی به تصویر کشیده است. —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243 .
🔺تکلیف بزرگ همه مسلمانان 🔸حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «مسلمان ها باید با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدّ وحدت مقابله بکنند؛ این یک تکلیف بزرگ برای همه‌ی ما است؛ هم شیعه هم سنّی باید این را قبول کنند.» 🗓۱۳۹۲/۱۰/۲۹ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
♨️مصاحبه با موضوع امتداد حکمت ⭕️خلاصه مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین استاد امینی نژاد 💢بخش1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1230 💢بخش2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1258 💢بخش3️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1286 💢بخش4️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1305 💢بخش5️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1339 💢بخش6️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1389 💢بخش7️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1441 💢بخش8️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1503 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین استاد امینی نژاد 🔰موضوع مصاحبه: امتداد حکمت 🔺امتداد فلسفه در عرصه ­های نو 🔸در عرصه­ های نو و جدیدی که داریم، شاهد هستیم که به نحو جدی ­تر مسئله­ ی امتداد حکمت و فلسفه­ ی اسلامی پی گرفته شده. به نحو خیلی واضح­ تر و با التفات بیشتر در آثار علامه طباطبائی رضوان الله تعالی علیه ما این را مشاهده می­ کنیم. 🔹مثلاً از جمله نظریات بسیار راقی علامه طباطبایی که مبدأ اساسی ­ای برای بسیاری از پژوهش ­ها در دنیای علوم انسانی و علوم اجتماعی می­ تواند باشد، بحث اعتباریات ایشان است. 🔸ایشان از منظر فلسفه ورود به این بحث کرده، و پیامدهای بسیار گسترده و مبسوطی هم در حوزه ­ی علوم اجتماعی و علوم انسانی خواهد داشت. 🔹افزون بر این اگر احصا بشود تلاش ­هایی که ایشان در آثار خودش مثل تفسیر المیزان به خرج داده، رگه­ های اندیشه­ های فلسفی که دارد حضور پیدا می­ کند برای تبیین، برای تحلیل، برای توسعه ­ی آن مباحث را کاملاً مشاهده می ­کنید. ⚠️اینکه بعضی افراد بگویند که اساساً فلسفه ­ی اسلامی ذاتاً عقیم هست و فلسفه­ ی اسلامی ذاتاً امتداد ندارد، این حرف بالکل باطل است. 🔸اصلاً بحث فلسفه ­ی اسلامی نیست، اساساً هر اندیشه ­ی بنیادینی اقتضای اندیشه­ های میانی متناسب با خودش و اندیشه ­های سر صحنه ­ی متناسب با خودش را دارد و فلسفه ­ی اسلامی هم همین طوری است. ❇️هر اندیشه ­ی بنیادینی خودش را در همه­ ی عرصه ­ها نشان می ­دهد، 🔹اصلاً معنا ندارد که بگوییم فلسفه ­ی اسلامی و نتایجی که فلسفه­ ی اسلامی به آن رسیده، نتوانسته خودش را در عرصه ­های متعدد نشان بدهد و امتداد پیدا بکند. اصلا این طور نیست و قطعاً فلسفه اسلامی ذاتاً امتداد دارد؛ 🔸چنانچه ما در طول تاریخ این امتدادها را مشاهده کردیم، در عصر جدید به دلیل پیدا شدن زوایای خاص، فیلسوفان ما تلاش ­هایی را هر چند اندک در این راستا عرضه کرده اند. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
/ ◀️تصویر کلی از طلبه مطلوب بخش1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1478 بخش2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1505 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
⏹طلبگی مطلوب / استاد فلاح شیروانی ◀️تصویر کلی از طلبه مطلوب ◻️دست و پنجه ی مهربان و نيرومند خداوند متعال را در همه ی اقدامات خود همراه خويش بداند و نصرت الهی را بی ابهام ببيند. ◼️با ياد پيامبران خدا، ائمه ی اطهار و اوليای بزرگ الهی دل‌خوش باشد و با ايشان حضور و حياتي گرم و صميمی داشته باشد و روح همه ی ايشان را همدل و همراه خويش و ناظر، دعاگو و مددكار خود بداند. ◻️شيفته ی معارف دين و فرهنگ دينی و سخت معتقد به پاسخگويي، كارآيی، ممتازی و بی بديلی آن باشد. ◼️با جغرافيای انديشه ی اسلامی آشنا باشد. ▪️فهمی منسجم، متماسک، نظام‌مند و نافذ از انديشه ی دينی داشته باشد. ◻️با قرآن و روايات كاملاً آشنا و مأنوس باشد. منبع اصيل انديشه‌ ها و الهامات نظری ‌اش كتاب خدا بوده، واجد تفکر فعال و پويای قرآنی باشد. ◼️با علوم اسلامی با رويكردی عميقاً دانشی به صورت تاريخی و عصری آشنا باشد. ◻️حق‌گرا، آزاد انديش، بلند نظر، صبور، قدردان، اهل مدارا، وسيع‌نگر، ژرف‌انديش، متواضع و بی ادعا باشد. ◼️آنچنان با اهداف بلند نهضت مقدس اسلامی و اصول صحيح پيگيری آن ها انس گرفته باشد كه شبانه روز خود را صرف رسيدن به آن نمايد و مطلوبی جز آن نداشته باشد. ◻️شخصيتی اميدوار، روحيه‌ای سخت‌كوش، دقت‌هايی بالا، دلی دردمند، دلسوز و مهربان و رويه‌ ای وحدت‌ گرا داشته باشد، ▫️و اهل وظيفه، بانشاط، آرام، متين، پرشور و انقلابی باشد. ◼️صاحب نگرش و آگاهی بنيادين نسبت به مسائل عصر باشد. ايران را، جهان اسلام را و جامعه ی جهانی را بشناسد. با جريان‌های سياسی عالم و رجال برجسته ی سياسی آشنا باشد. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ 🔹 بیان شده در جلسات تدریس دوره جامع حکمت و عرفان اسلامی،مقطع تمهیدی سال تحصیلی ۹۸-۹۷ جلسه1️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1263 جلسه2️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1320 جلسه3️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1361 جلسه4️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1395 جلسه5️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1451 جلسه 6️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1508 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
ج.6-بیانات اخلاقی_استاد فلاح.mp3
1.04M
🎧 بیانات اخلاقی، استاد فلاح شیروانی 🗓 تاریخ جلسه: 1397/07/10 ⏱ زمان: 1 دقیقه 📥 حجم: 1 مگابایت —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🎧 بیانات اخلاقی، استاد فلاح شیروانی 🗓 تاریخ جلسه: 1397/07/10 ⏱ زمان: 1 دقیقه 📥 حجم: 1 مگابایت —---
💠 بیانات اخلاقی، استاد فلاح شیروانی 🌺امام علی ع 🔺طولُ‏ الْفِكْرِ يَحْمَدُ الْعَوَاقِبَ وَ يَسْتَدْرِكُ فَسَادَ الْأُمُور 🔸طول فکریعنی خیلی به کار اندیشیدن، هم عواقب را پسندیده می کند و هم خرابی های کارهای پیشین را برطرف می نماید. 🔹طول فکر یعنی خیلی به کار اندیشیدن، عواقب را پسندیده می کند. 🔸یعنی اگر در کاری وارد شدید که آخرش معلوم نیست؛ می گویدکه اگر طول الفکر داشته باشید عواقب آن را خوش و خرم می کند. 🔹و همین طور خراب کاری های قبلی را هم جمع می کند. 🔸و اگر هم به فردا می خواهید نگاه کنید اگر زیاد فکر کرده باشید، در واقع زمینه شُل رفتن و فساد امور را جمع می کند. 🔹استدراک یعنی پوشاندن شکاف ها. شکاف های کار تو را می پوشاند و باعث می شود که کار تو حکیمانه شود. —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
3️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺معنای فلسفه در غرب 🔸در غرب در مسئله ی فلسفه چند مقطع کلان بوجود آمده است. 1️⃣وجود شناسی 🔸یک مقطع از یونان قدیم تا قرون وسطی، وقتی فلسفه مطرح می شد، یا معنای عام مطرح بود، یا معنای خاص به معنی الهیات. 🔹در این مقطع، روش: عقلی، موضوع: واقعیت و هدف: کشف واقعیت بود. 2️⃣ادراک شناسی 🔸به تدریج تحولاتی به وجود آمد و مطالعات ادراک پژوهی خیلی جدی شد. اوائل که فلاسفه غرب این را شروع کردند، انگیزه این نبود که فلسفه را به طور کل متحول کنند، احساس کردند که مسئله ی ادراک در فهم واقع خیلی مهم است، ولی وقتی مباحث معرفت شناسی خیلی شدید مطرح شد، باعث شد در جهان غرب فلسفه به لحاظ روش، موضوع و هدف به طور کل تغییر بکند و تبدیل به فلسفه ی ادراک بشود. 🔹ابتدا می خواستند ادراک را در ظرف حقیقت معنا کنند ولی بعد حقیقت را در زمین و زمینه ادراک آوردند و خواستند تحلیل بکنند. 3️⃣زبان شناسی 🔸به تدریج حتی فضای ادراک را به زبان تقلیل دادند، گفتند که ادراک های ما، چیزی جز همین زبان نیست. فلسفه های دوره های اخیر به فضای همین تحلیل زبان رفته است. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🔺 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌: 🔹 نامگذاری هفته‌ی وحدت در جمهوری اسلامی یک نامگذاری محض نیست، یک تاکتیک سیاسی هم نیست، [بلکه] یک اعتقاد و ایمان قلبی است. جمهوری اسلامی به معنای واقعی، معتقد به لزوم #اتحاد_امت_اسلامی است. 🔹 وحدت، مراتبی دارد؛ پایین‌ترین مرتبه‌اش این است که مذاهب و اقوام علیه هم دست به تعرض نزنند؛ مرتبه‌ی بالاتر این است که در مقابل دشمن مشترک، دست به دست هم بدهند؛ از این بالاتر اینکه کشورهای اسلامی هم‌افزایی کنند؛ و مرحله‌ی بالاتر اینکه همه‌ی دنیای اسلام متحد شوند برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی. 🔺 اگر کشورهای اسلامی [حتی] پایین‌ترین مراتب وحدت را هم رعایت میکردند، این‌همه مصیبت در دنیای اسلام وجود نداشت. قضیه‌ی فلسطین، امروز بزرگ‌ترین مصیبت دنیای اسلام است. 🗓۹۸/۸/۲۴ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔺 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌: 🔹 نامگذاری هفته‌ی و
13980824_34308_64k.mp3
1.83M
گزیده بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ 🗓۹۸/۸/۲۴ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
💢تفاوت علم و عرفان 🔺«عرفان» و «علم» و «شناسايى» و «دانايى» فرق واضح دارند 🔸و گويند «علم» در اصل لغت مخصوص به كليات است، 🔹و «معرفت» مخصوص به جزئيات و شخصيات. 🔸و گويند «عارف» باللّه كسى است كه حق را به مشاهده حضوريه بشناسد، 🔹و «عالم» باللّه كسى است كه به براهين فلسفيه علم به حق پيدا كند. 🔸و بعضى گويند علم و عرفان از دو جهت تفاوت دارند: 1️⃣يكى از جهت متعلّق، چنانچه ذكر شد. 2️⃣و ديگر، در «معرفت» سابقه فراموشى و نسيان مأخوذ است، 🔹پس چيزى را كه ابتدائا ادراك به آن متعلق شد، گويند «علم» به او حاصل شد، و چيزى را كه معلوم بوده و نسيان شد و ثانيا مورد ادراك شد، گويند «معرفت» به آن حاصل شد. و عارف را از آن جهت «عارف» گويند كه متذكر اكوان سالفه و نشآت سابقه بر كون ملكى و نشئه طبيعى خود شود. 📚شرح چهل حديث / 621 ‏ 🔺در فرق بين عرفان و علم گفته‏اند: 🔸عارف را از آن جهت عارف مى‏گويند كه عرفان به معناى دانستن بعد از نسيان آنچه مى‏دانست، مى‏باشد. 👈عارف بعد از آنكه به دار طبيعت آمد و حجابات طبيعيه اين دار دنيا را كه جلوى قلبش را گرفته با رياضت رفع كرده و سرادقات نسيان را برداشت، برايش عرفان حاصل مى‏شود. و عارف بعد از آنكه خودش را تهذيب كرد، كينونتهاى سالفه به يادش مى‏آيد. 📚تقريرات فلسفه ج‏3 / 116 🔺و بالجمله گفتيم: عرفان و علم از دو جهت فرق دارند، 🔸يكى اينكه معرفت آن است كه انسان شخص خارجى را بداند، گرچه نداند كه كدام مفهوم بر او صادق است، ولى علم آن است كه كلى من حيث هو كلى را بداند ولى مصداق كلى را به عين شهود نديده باشد. 🔹عرفان مانند اين است كه شخصى شكر را بخورد بدون اينكه اسمش را بداند؛ كامش شيرين مى‏شود اگر چه اسمش را ندانسته است، و علم مثل اين است كه شكر را بداند و اسمش را در ياد داشته باشد و مفهوم چيزى را كه ريز است و حلاوت دارد بداند، ولى خودش را نديده باشد. 🔸و به عبارت ديگر: مثل آن است كه كسى خواب ديده باشد و بيدار شود و بداند كه چه خوابى ديده و آن را تصور كند، اين علم است كه فقط مفهوم ببيند، ولى عرفان آن‏ است كه آن واقعه خواب را كه شخص اول ديده بود بالمشاهدة العينيه ببيند. ❇️و ديگر اينكه: عرفان بعد از نسيان است و چون شخص، مراتب نزولى خود را- در قوس نزولى- بعد از نسيان متذكر شود او را عارف گويند. 📚تقريرات فلسفه ج‏3 / 119 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه 3️⃣ 🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین ❇️هستی شناسی دینی 🔺در دین اسلام، هستی شناسی خاصی مستبطن است. 🔸به این دلیل می گوییم مُستبطن است که دین مثل یک علم نیست که از جایی شروع کند و با مقدماتی به نتایجی برسد. ولی می توانیم بگوییم در دین گزاره هایی معطوف به حقایق هستی شناسانه داریم؛ 🔹فعلاً به آن هستی شناسی نظام مند دینی دست پیدا نکرده ایم. بعضی گفته اند به اجمال دست پیدا کرده ایم؛ ولی اینکه آشکارا بتوانیم بگوییم چیست و مستندش کنیم، هنوز نمی توانیم. 🔸بعضی از هستی شناسی هایی که در دین اسلام آمده، با ادیان دیگر مشترک است و بعضی ویژه اسلام است. این بخش اختصاصی را دو گونه می توان توضیح داد: یکی اینکه بگوییم دین کمال یافته چیزهایی را بیان کرده است که دیگران نگفته اند؛ دوم اینکه چه بسا بعضی چیزها در دین اصلی بوده، ولی تحریف شده است. 🔹از سوی دیگر یک بستر عقلانی خاصی هم بر این هستی شناسی حاکم است که برای ما مهم است؛ به این معنا که متناقض سخن نمی گوید. در متون دینی هم به صراحت آمده است که هیچ تهافت و اختلافی در دین نیست. 🔸بستر دینی ما، بستر خاصی است و در آن گزاره هایی هست که به خوبی نشان می دهد دین اوّلاً دارای یک هستی شناسی منظم، یعنی بی اختلاف است؛ ثانیاً ناظر به حقایق واقعی است. 🔹همچنین نه تنها بین دو گزاره دینی در سطح خودشان تناقض وجود ندارد، بلکه بین لوازم هستی شناسی یک گزاره دینی و گزاره دیگر نیز تهافت و تناقضی نیست. همچنین این هستی شناسی با انگیزه خاصی، مثلاً هدایت عرضه شده است، بدون اینکه سهم واقع نمایی آن کم رنگ شود. حتی تحلیل های عقلانی خاصی در متون دینی آمده است. _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac