eitaa logo
گلچین شعر
14.1هزار دنبال‌کننده
761 عکس
267 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
نشسته در گلوی حق دوباره خارها بیا امید قلب جمع بی قرار ها به ضجه می زند جهان تو را صدا، بیا ز حنجر بلا چشیده روی دارها نشسته غزه در میان خاک و خون، بیا نجات بخش شهر مانده در حصارها سکوت کرده سازمان کور ناملل برای قتل عام موج انفجارها بیا اگرچه در کنار تو نبوده ایم شبیه وعده های داده در شعارها نشسته ایم بی وجود درک معرفت گلایه مند از تمام انتظارها نشسته ای در انتظار ما و دلخوشی به انقلاب روح و ذهن بی بخارها برای ما که نه ولی ظهور کن بیا برای التماس و اشک داغدارها @golchine_sher
زندگی می‌کشد آخر به کجا کارت را باید از دور تماشا بکنی یارت را روز دیدار، خودت را به ندیدن بزنی شب ولی دوره کنی لحظهٔ دیدارت را عاشقش باشی و تا عشق، خریدارت شد دور سازی خودت از خویش خریدارت را دوستش داشته باشی و نبیند هرگز «دوستت دارم» در سینه گرفتارت را بهترین پاسخ این درد، سکوت است، سکوت نکند باز کنی مخزن‌الاسرارت را رفتنی می‌رود و باز تو خواهی پرسید از «نسیم سحر آرامگه یار...» ت را @golchine_sher
وقتی که چشمت از دلم ایمان بگیرد  آیینه حتی با نگاهت جان بگیرد بوی خوشت پیچیده هر جا ،می رود تا از تاجرانِ عطرِ شهرت نان بگیرد خم کرده قامت پیش پایت تا بلندا یلدا،که از موهای تو فرمان بگیرد    افتاده بس شوری به طبع شاعرانت وقتی غزل با نام تو عنوان بگیرد مهمانتان باشم شبی، فنجانی ای کاش از سینی لرزانت این مهمان بگیرد ...  @golchine_sher
یا_فاطمه_س کسی به باغچه بعد از تو آب خواهد داد؟ به روزهای جهان، آفتاب خواهد داد؟ کدام دامن پر مهر می‌شود بالِش؟ به گریه‌های یتیمانه خواب خواهد داد کدام عشق به این سفره‌های نان و نمک پس از عبور تو رنگ و لعاب خواهد داد مرا هر آینه او از سکوت پر کرده است هم او که آه مرا بازتاب خواهد داد برای آنکه بگیریم انتقامت را خدا به گردش دنیا شتاب خواهد داد زمانه‌ای که به زهرا چنین جفا کرده است مگر سلام علی را جواب خواهد داد!؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حرفت قبول! لایق خوبی نبوده‌ام وقتی بدم! موافق خوبی نبوده‌ام عذرای پاکدامن اشعار آبی‌ام من را ببخش وامق خوبی نبوده‌ام فهمیدی اینکه خنده‌ی تلخم تصنعی است؟ الحق که من منافـق خوبی نبوده‌ام این بادها به کهنگی‌ام طعنه می‌زنند من بادبان قایق خوبی نبوده‌ام من هیچوقت شاعر خوبی نمی‌شوم من هیچوقت خالق خوبـی نبوده‌ام فهمیدم اینکه فلسفه‌ی من شکستن است هـرگز دچار منطق خوبی نبوده‌ام حرفت قبول! هر چه که گفتی قبول! آه اما نگو که عاشق خوبی نبوده‌ام @golchine_sher
<< عطر نرگس>> دل آدینه پراز حسرت و غوغاست بیا تشنه ی جرعه ای از ساغر و میناست بیا غم دلش را زده، با یأس گلاویز شده خشک شد ریشه ی امید و شکیبایی بیا!! یک جهان در تب وصلِ تو و بیمار تواَند رؤیت روی تو اکسیر مداواست بیا کاروانی پیِ کاویدن چاه تو شدند از لب چاه رخ ماه تو پیداست بیا غزه غرق غم و قربانی غاصب ها شد عید قربان شده و معرکه برپاست بیا شده چون لاله یِ نعمانی پرپر دل خاک این دل خون شده را موسم احیاست بیا عطر نرگس به تن صبح وصالی بزن و تا که هُرمی به دل سینه ی سیناست بیا غزلم غمزده و قافیه ها تب دارند صوت داوودیِ تو حل معماست بیا می رسد جمعه و بی شک خبری در راه است بر <<بهار>> قدمت جمعه مهیاست بیا @golchine_sher
پاییز نوازنده است باور کن... ببین چه عالی می رقصاند به آهنگ باد برگها را.... من معشوقه ات می مانم زمستان که آمد خواهم مُرد وفادار... (پرنده شرقی) @golchine_sher
یا امام زمان ع و حلقه حلقه زمین در هبوط؛ زنجیر است زمان به حصر سکون پای بند تقصیر است پراست بغض گلو از نفیر سالوسی دلم از اینهمه بیهوده زیستن سیر است هزار قصه و صد خاطره بیان کردیم که دوری تو فقط کار و بارِ تقدیر است کسی به صفحه ی اقرار جمله ایی ننوشت گناه ما‌ همه «انکار و شرک و تکفیر» است خمیده پشت رکوع از نماز«مدعیان» دراین نماز شکسته دعا زمین گیر است بیا که پرشده از گریه چشم آهوها!!! بیا که نغمه ی هر عصر جمعه دلگیراست نیامدی و به راهت نگاهمان ابریست دعای منتظرانت بدون تأثیر است @golchine_sher
یا صاحب الزمان! یک بار تو از جاده ی ما هم گذری کُن این شب زده را لایق نورِ سَحری کُن هر جا که تو رفتی من بیچاره نبودم قبل از سفر این بار مرا هم خبری کُن آواره ترین عابر راهم، تو نباشی... یک بار منِ گمشده را همسفری کُن من عَهدشکن بوده ام ای دوست ولیکن: تو چیز دگر هستی و کار دگری کُن ای جان‌جهان، شاه شَهان، خسرو خوبان! از راه وفا بَر منِ مُضطر نظری کُن پیر تو شدم زندگی ام رو به زوال است با من تو فقط یک نَفَسی را سِپری کُن (دلسوخته) @golchine_sher
جام صبوح من بیا، تا شکنم خمار را چشم گشا و تازه کن، حادثه ی بهار را کی به بهشت رو کنم، گر که شبی به عشوه ای باز کنی به روی من، باغِ گلِ اَنار را رشته ی عهد را مبر، تا مبری قرار دل ای که به ناز می بری، از دل من قرار را گرچه در آسمان شب نیست مرا ستاره ای در شب اشک من ببین؛ چشم ستاره بار را ماه و ستاره سوختند از تب اشک و آه من از چه سحر نمی کنی، این شب انتظار را @golchine_sher
مثل آتش بی قرارم مثل توفان بی وطن دیگران از من گریزانند و من از خویشتن! بی‌جهت، بیهوده، بیخود، بی‌سبب، بی‌فایده عشق وقتی نیست، معنایی ندارد زیستن زندگی با همدم نااهل جان فرسودن است من چنین زندانی‌ام با خویش در یک پیرهن دوستی پژواک تنهایی‌ست اما همچنان تا جوابی بشنوی از کوه فریادی بزن عاقبت در خواب بوسیدم تو را، با این حساب من به خوشبختی بدهکارم، نه خوشبختی به من @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعرخوانیِ شاعر انقلابی برای فلسطین "ناگاه بی مقدمه آمد به حرف، سنگ" @golchine_sher
در چشمم اقیانوسی از طوفان نشسته است بر گونه‌هایم غربت باران نشسته است تصویری از یک بغض چندین ساله دارد گَردی که بر آیینه‌ی دوران نشسته است گندم به گندم حال آبادی خراب است داس تجدُّد بر گلوی نان نشسته است باز است بر فرش دعا سجّاده‌ی هیچ تا فقر جولان می‌دهد، ایمان نشسته است از سطر اول شوق می‌بارید و حالا اشک قلم در نقطه‌ی پایان نشسته است بر زخم اما چشم می‌بندم که امروز بر سفره‌ی نان و نمک مهمان نشسته است @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برایم گفت از اصلِ عبادت از اینکه نیست طاعت جز اطاعت خدایا مثلِ زهرا(س) یاری ام کن بمانم با ولایت تا شهادت! @golchine_sher
گفتند از حوالی اینجا گذشته است زیبایی‌اش ز حد تماشا گذشته است از من مخواه خشم خودم را فرو خورم دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست باید قبول کرد که فردا گذشته است ای جام می که وسوسه‌ام می‌کنی مدام ما را معاف دار که از ما گذشته است میراث‌دار سلسله‌ای پادشاهی‌ام دوران باشکوه من اما گذشته است ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس حالا که آب از سر دنیا گذشته است @golchine_sher
هربار که نگاهت می‌کنم جمله‌ای آشنا به ذهنم خطور می‌کند در اين سرزمين چيزی هست كه ارزش زندگی كردن دارد... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیش و مات شدن وهابی ها توسط مرحوم علامه امینی رضوان الله تعالی علیه هر بچه شیعه که می خواهد یک دلیل محکم برای شیعه بودنش داشته باشد این داستان علامه امینی و علمای اهل سنت را گوش کند. @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح آمده صورت تو را ناز کند در حاشیه‌ی چشم‌تو پرواز کند خورشید بهانه‌ای شده تا دنیا با دیدن تو روز خود آغاز کند @golchine_sher
عاشقي اول كار است و غمت آخر كار آخر اين اول  و آخر چه تناسب دارد؟ چيني  نازك قلب من شاعر آخر  با دل سنگ تو كافر چه تناسب دارد؟ دل شادي طلب و خنده طولاني تو با من غمزده خاطر چه تناسب دارد؟ تا بماند دل من ساخته اي كاخ بلور قفس و مرغ مهاجر چه تناسب دارد؟ اين من خاكي و اين جسم گناه آلوده با تو اي گوهر نادر چه تناسب دارد؟ @golchine_sher
دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟ دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟ تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌ ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟ مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟ مثل من آواره شو از چاردیواری درآ در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟ خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟ شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌ گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟ @golchine_sher
حضرت_زهرا_س_مدح هر که با زهراست احساس سخاوت می‌کند «مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند»* دست‌ْپخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یک‌بار سائل، کم کم عادت می‌کند فرشیان نه، عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند مرتضی بر فاطمه یا فاطمه بر مرتضی! کیست که بر دیگری دارد امامت می‌کند؟! هرچه مولا مدح خود را کرد، مدح فاطمه‌ست آینه از شأن همتایش حکایت می‌کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه‌ست مرتضی می‌ایستد، زهرا قیامت می‌کند رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش؟! آری شفاعت می‌کند @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و ما آنگاه روی دوشِ هم آرام خوابیدیم و ما آرام مثل بره‌هایی رام خوابیدیم برای «عین» و «شین» و «قاف» الفبا را تکان دادیم بدون اعتنا به «عین» و «قاف» و «لام» خوابیدیم شبیه بادبادک‌های تنها از نخ افتادیم شبیه کفترانی مرده روی بام خوابیدیم دو تا ماهی شدیم و تورهامان را به سر کردیم دو تا ماهی که بر قلابِ ناآرام خوابیدیم دو تا کودک شدیم و روزِ بی‌بازی کتک خوردیم بدون کشف جادوی شباهنگام خوابیدیم دو تا شاعر شدیم و زندگی بی‌آرزومان کرد دو تا شاعر که در این شعرِ نافرجام خوابیدیم دو تا پیچک شدیم و چوبه‌های خونیِ هم را بغل کردیم و پیش از لحظهٔ اعدام خوابیدیم شهیدانی شدیم و ناممان از کوچه‌ها خط خورد شهیدانی که در این قطعهٔ گمنام خوابیدیم @golchine_sher