eitaa logo
حدیث اشک
7.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
86 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
غریب مدینه ما حسینی گشته‌ایم از قبلِ دنیا با حسن ما خودِ کرببلا هستیم اما با حسن هرکه گرید بر حسن در وقت گریه بر حسین طور دیگر قُرب دارد پیش زهرا با حسن هست در نام حسن جان، هم جلال و هم جمال من زیارت می‌کنم هر پنج‌تن را با حسن یک کریم از هرچه دارد هر دو عالم کافی است کارِ ما اُفتاده است امروز و فردا با حسن من‌که هرچه درد دیدم شد مداوا با حسین من‌که هر بیچاره دیدم گشت آقا با حسن کم اگر آورده‌ای در دخل و خرج خانه‌ات کاروبارت می‌شود تنها مُهیا با حسن گاه‌گاهی شمع روشن کن به سقاخانه‌ای نذر کن روز فرج را پیش آقا با حسن نذر کن باهم حرم سازیم بر خاک بقیع پیش قبر فاطمه آییم آنجا با حسن ترس در این سیره هرگز جای اظهاری نداشت یک طرف دنیا و ظلمش یک طرف ما با حسن گفت: لا یوم... و در و دیوار با او گریه کرد روضه خوانی پا گرفته از همانجا با حسن حجره‌ی او شد حُسینیه حسینش مستمع قبل عاشورا محرم گشت پیدا با حسن قاسمش جای رجز فرمود انا ابن الحسن تا به هم ریزد سپاه کفر تنها با حسن ارزق شامی زمین اُفتاد قاسم نعره زد کربلا کامل نمی‌گردید الا با حسن روز محشر هرکسی دنبال آقاییست؛ کاش مادرش آنجا صدا می‌کرد ما را با حسن هر که گرید زیر این خیمه یقیناً می‌شود... مادرش زهرا سلام‌الله علیها با حسن  حسن لطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم حسن(ع) صاحب سور بهشت است حسن شور و‌ منشور بهشت است حسن بین هر میوه جنت به نظر طعم انگور بهشت است حسن شاه و منصور بهشت است حسن طور و‌ مسطور بهشت است حسن بعد پیغمبر و زهرا و علی مظهر نور بهشت است حسن والی خور بهشت است حسن قاسم هور بهشت است حسن هر کجا می نگرم می شنوم طعم انگور بهشت است حسن احسان صابریون لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
غریب مدینه با واژه غریب شده نام او عجین با زانوان خویش چهل سال همنشین در کوچه سر کشید حسن جام زهر را آنجا که خورد مادر ریحانه اش زمین این حربه را به کار نبرد او به جنگ ها خیلی بدش می‌آمد از حربه ی کمین دیگر نشد همان پسر سابق علی افتاد از رکاب حیات علی نگین وقتی که می‌رسید به آن کوچه می نشست او بر روی زمین، عرق سرد بر جبین بهمن ترکمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم حسن(ع) خوشبختِ عالمَم که شدم آدمِ حسن جنت کجاست؟ شعبه ای از عالمِ حسن ما را به روضه های حسینش کشانده است دلهایمان حسینیه ی اعظم حسن محشر کنارِ فاطمه محشور می شود هر کس که بوسه زد به نخِ پرچمِ حسن آئینه ی پیمبر و زهرا و حیدر است جمع حسین و زینب کبری ، همه حسن از برکت و دعای حسن گریه کن شدم این اشک هاست آمده از زمزمِ حسن روز جزا به عرشِ خدا قد علم کُند آنکس که سینه زد، شده قدّش خمِ حسن سینه بزن ببین چه قدر مزه می دهد سینه زدن برای حسین با دمِ حسن نه سنگِ قبر و زائر و گلدسته و حرم خیلی غریب مانده نذاری کمِ حسن کِی می شود که صاحب صحن و سرا شود آتش گرفته سینه ی ما از غمِ حسن سیلی و روی نیلی زهرا و کوچه ها عمری شده است مرثیه و ماتمِ حسن بی مادری برای غمش بس نبوده که زن مثلِ جعده هم بشود محرمِ حسن... مهدی شریف زاده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شراره غم بر سینه شراره های غم خورد چون ضربه به غیرت حرم خورد در شهر مدینه وسط روز تشییع جنازه ات بهم خورد خون میچکد از کنار تابوت برپیکرتو تیر ستم خورد خونی شدن کفن، مدینه از پهلوی مادرت رقم خورد این تیزی تیرها کجا و آن میخ که بر قلب حرم خورد مادر به اشاره گفت فضه! در با چه شتابی به سرم خورد؟ دیدی کف پای یک حرامی بر چادر پاک و محترم خورد آخه در کرب وبلا میان گودال جسمی ست که نیزه دم به دم خورد زینب به حسین رسید اما یک ضربه لگد به هر قدم خورد فریاد زد ای حسین برخیز دستان عدو به معجرم خورد... این دست همان بود که روزی در کوچه به روی مادر خورد شاعر؟؟؟ لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مظلوم حسن(ع) من برم به آسمون برم به دریا چی بگم  رفته بودیم فدک و بگیریم اما چی بگم کوه اگه بشنوه حرفمو کمر خم میکنه حالا من چیکار کنم برم به بابا چی بگم امانت دار خوبی برای بابا نبودم کاش خود بابا میرفت کاشکی که من اونجا نبودم تا خود خونه نگاهمو ازش میدزدیم کاش که من اصلا حسن بچه زهرا نبودم خوب شدش نیومدی ازین به بعدشم نیا آدمای خوبی پیدا نمیشن تو کوچه ها راه ما رو بستن و مادرم و کتک زدن نتونستم یه کلام بهش بگم آخه چرا سواره با خبر از حال منه پیاده نیست بغض من بغض گلوگیری بغض ساده نیست کاش زمین نیفته مادر کسی، حال کسی بدتر از حال کسی که مادرش افتاده نیست دیگه من خوب نمیشم آدم سابق نمیشم شبیه گریه ایم که دیگه هق هق نمیشم کاش میشد همین الان شیشه زهر و بخورم اینجوری برا کسی آینه ی دق نمیشم بهمن ترکمان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
امان از دل زینب(س) در حیرتم که با جگر او چه کار کرد زهری که آب کرد دل سنگِ خاره را زینب رسید ناله‌کنان، زودتر حسین پنهان کنید این جگر پاره پاره را تا سرفه کرد طشت پُر از داغِ کوچه شد می‌خواند جای او جگرش درد واره را در کوچه دید ضربه‌ای از پشت دست خورد بعدش شنید ضربه‌ی دستی دوباره را سیلی از این طرف زد و از آن طرف شکست دیوار بسته بود به او راهِ چاره را می‌رفت صبح زود به کوچه همیشه تا.. ..پیدا کند بقیه‌ی آن گوشواره را هفتاد تیر بر کفننش زار می‌زدند تا که کنند یاد تنی تکه‌پاره را لایوم مثل کرببلا ، نیزه می‌زدند کم‌کم زیاد کرد حرامی شماره را انگار حرصِ حرمله خالی نمی‌شود پیش رُباب می‌شکند گاهواره را دارد حسین رو به حرم گریه می‌کند وقتی که شمر داشت به زنها اشاره را...  حسن لطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای مظلوم صحبت از وصف رویت شد قلم آمد به میان بهر نزد تو رسیدن قدم آمد به میان سابق از تو چه کسی بود ملقب به کریم؟ پا به دنیا که نهادی کرم آمد به میان خواست دنیا لغتی در خور شانت گوید در لغت نامه اگر محترم آمد به میان یا حسن گفتن ما علت خوشحالی بود یا حسن را که نگفتیم غم آمد به میان روزی ما به خدا جز شب تاریک نشد نام نامی تو هرگاه کم آمد به میان خواستی حرف برادر شنوی بین جهان این چنین بود اگر محتشم آمد به میان حرمت تکه ای از خاک نباشد آری هر کجا نام تو آمد حرم آمد به میان  شهریار سنجری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
دردیست درد عشق که درمان پذیر نیست بیچاره آنکسی که به دامش اسیر نیست ما را هرآنکه با تو نمود آشنا دگر در دوستی و معرفت او را نظیر نیست هر کس جوانی خود را پای تو گذاشت مویش سفید هم بشود باز پیر نیست بی چیز آنکسی است که عاشق نشد تو را ورنه غلام کوی کریمان فقیر نیست آن دل که نیست حب تو در آن محقر است اما دلی که شد حرم تو حقیر نیست جز بوریا نبود برایت کفن ولی یک تن نگفت لایق این تن حصیر نیست @hadithashk
کریم اهل بیت الگوی زندگی ساده حسن کرم و لطف بی اراده حسن از همه بیشتر کرم دارد بین افراد خانواده حسن پشت هر کس که تکیه زد به عَلَم مثل یک کوه ایستاده حسن کرمش را خدا به خلق خودش کرد ثابت به استناد حسن در مسیرش سواره می آید دست می گیرد از پیاده حسن به تمامی زائران حسین شب جمعه سلام داده حسن به هوایش دوشنبه ها یک سر می روم تا امام زاده حسن محمد نجاری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ولی الله خدا کند که دلم را فدای یار کنم به این بهانه مگر رنج را مهار کنم مرا مجال گریز از حصار داغِ تو نیست بگو چگونه ز دست غمت فرار کنم! لباس پاره ی یوسف به کوی ما نرسید چه با دل پدر پیرِ بی قرار کنم! بهار زندگی ام را خَزان غفلت بُرد نمی شود به جوانی ام افتخار کنم شکست قلب تو از فرطِ بی خیالی من بنا نبود دلت را جریحه‌دار کنم اگر جواب سلامت به دست من برسد فراق را به همین حکم برکنار کنم شمیم گیسوی خود را به بادها بسپار که بوی زلف تو را عطر ماندگار کنم اگر که طعمه‌ی دنیا شدم، خودم کردم نیامدم گله از مکر روزگار کنم در اوج سُستیِ باور..،تو اعتقاد منی! نشد به نام تو یکبار هم قمار کنم هنوز هم که هنوز است...،دوستت دارم بغل بگیر مرا تا که آشکار کنم زدم به این در و آن در ببینمت که..،نشد به جان مادرِ تو مانده ام چه کار کنم! دوای بغض گلوگیر من فقط نجف است کجا به غیر نجف عشق را هوار کنم سر مرا بنویسید نذر تیغ علی به شوق اینکه فقط لمسِ ذوالفقار کنم علی‌ست راه رسیدن به اربعین حسین پدر اجازه دهد ترک این دیار کنم هنوز از حرمش برنگشته..،دلتنگم... چِقَدر خاطره را پشت هم ، قطار کنم کفن کنید مرا با لباسِ مَشّایه... چه عشقبازیِ محضی در آن مزار کنم! تو را قسم به همان شاه بی کفن ، برگرد بیا اجازه مده حسِّ اِنکِسار کنم غروب روز دهم ، خون به قلب زینب شد حسین زیر سم اسب نامرتب شد بردیا محمدی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم رضا(ع) غزل هایم به عشق هر نگاری پا نمی گیرد جهانم بی تو ای خورشید من معنا نمی گیرد من و دلتنگی و این عادت هر روزه ی عمرم و قلب عاشقی که جز حرم مأوا نمی گیرد نگاهت تا نباشد چرخ این کشور نمی چرخد کسی غیر از تو دست کشور ما را نمی گیرد به یمن تو در این میدان آتش حال خوش داریم خدا این حال را محض شما از ما نمی گیرد زیارت را و شرطش را، کسی که خوب فهمیده دلش یک لحظه ترس روز وانفسا نمی گیرد برای زائرت این ازدحام دلنشین زیباست کسی از ازدحام در حرم پروا نمی گیرد چنان جذب جمالت می شود چشمان زائر که پس از آن هیچ زیبا چهره چشمش را نمی گیرد قدم هایم به زیر بار غم هر وقت می لرزد سراغ هیچ راهی را به جز اینجا نمی گیرد دلیل ایستادن بعد هر افتادنم این است نگاهت لحظه ای چشم از منِ تنها نمی گیرد چه شبهایی که با اشک آمدم با خنده برگشتم دلم یک لحظه از این رفت و آمد ها نمی گیرد در این گرداب ناپاکی،حرم دریای تطهیر است و جز نور و شفا، زائر از این دریا نمی گیرد حرم از کودکی با زندگانی ام عجین گشته ست دلم تا دوستت دارد غمِ دنیا نمی گیرد دعا کردم که محشر در کنارت باشم آمین گوی دعای ما غریبان بی نگاه حضرت مولا نمی گیرد  حسن کردی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹