eitaa logo
هم نویسان
303 دنبال‌کننده
123 عکس
22 ویدیو
95 فایل
💠‌ با هم بنویسیم تا به، ادبیات، فرهنگ و تمدن برسیم https://eitaa.com/joinchat/2477260908C5a78446aac سردبیر: @Jahaderevayat 🔻ارسال یادداشت و کوتاه‌نوشت #هم_نویسان
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💠 تصاویر 👆و عناوین برتر 👇گعده نهم نویسندگان حوزوی 🔹استاد محمدرضا آتشین صدف در نهمین گعده یادداشت‌خوانی: ✔️ سه روش برای خواندنی‌کردن یادداشت‌: 1. خواننده چیز جدیدی یاد بگیرد؛ 2. تحلیل عمیق و تازه ای ارائه بدهید؛ 3. در لابه‌لای یادداشت، خوشمزگی کنید. ✔️ یادداشت قرار نیست متن ادبی یا شاعرانه باشد؛ اما استفاده زیرپوستی از آرایه‌های ادبی در این قالب رسانه‌ای، هنر است. ✔️ در نگارش مطبوعاتی، بهانه‌های مخاطب یا انتقادهای حقوقی را لحاظ کنید. ✔️ هیچ وقت در ارائه اثر، کم نگذارید! یک وقتی، یک خواننده‌ی شما، سرنوشت شما را تغییر می‌دهد. تعداد مخاطبان حرفه‌ای یادداشت زیاد نیستند؛ اما تأثیر آنها روی زندگی شما بسیار است. ✔️ غلط‌نویسی یکی از آفت‌های امروز یادداشت‌نویسی و تولید محتوا در فضای مجازی است؛ در کاربرد صحیح واژگان حساس باشید. ✔️ یادداشت نباید حرف زائد و اضافه داشته باشد. ✔️ اگر می‌بینید با حدف بخشی از یادداشت‌تان، اختلالی در پیام و تحلیل شما ایجاد نمی‌شود، آن جمله یا کلمه‌ی زائد را بی‌رحمانه حذف کنید. ..................................................... 🔸گفتنی است، بخش مهمی از این گعده‌ها به یادداشت‌خوانی حوزویان اختصاص می‌یابد. این محفل، نخستین محفل گفت‌و‌گومحور و نقد و نظر در عرصه نگارش رسانه‌ای در حوزه علمیه به شمار می‌آید که از سوی کانون فرهنگی تبلیغی مدادالفضلاء در قم کلید خورده است. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ☑️ سه سال در سه دقیقه 👆👆👆 ✍ نگاهی اجمالی به فعالیت جهادی_رسانه‌ای نویسندگان حوزوی ✨ ما نویسندگان حوزوی از دل بی‌مهری‌ها سر برآوردیم و جوانه زدیم... 🍃حالا دیگر سبزتر می‌شویم، تنومند و پرجوهر... 🌱 و برای هر همسایه‌‌ای قلم می‌کاریم به بهانه‌ی درو کردن واژه‌های نور و معنا. تا تا می‌مانیم کنار هم... 🙏 صد سپاس از صبوری فرد فرد حاضر در این نوشته‌گاه همت و حمایت 1⃣ در کانال نویسندگان حوزوی 2⃣ در تحریریه مدادالفضلاء 3⃣ در تحریریه مجتهده امین 4⃣ در گروه نویسندگان جبهه انقلاب 5⃣ در قرارگاه کوچک جهاد روایت 🎞 تهیه و تدوین: مهدیار اسفندیار https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 @HOWZAVIAN
با سلام خدمت کاربران محترم و نویسندگان فرهیخته دور جدید فعالیت کانال هم‌نویسان به زودی آغاز می شود صبور باشید می خواهیم این فضا را به معرفی کانال ها و گروهای اندیشه ای و فرهنگی اختصاص بدهیم همچنین در ادامه محصولات مشترک را در رسانه ها معرفی کنیم با تشکر مدیر
. صفحه‌ی شخصی خودتان را در فضای مجازی به صورت زیر معرفی و برای ما ارسال @Jahaderevayat کنید 1. نام صفحه: 2. نام کامل نویسنده: (یا مستعار) 3. : یک پاراگراف به صورت خودمانی از سیاست و راهبرد صفحه خود روایت کنید. 4. نشانی صفحه ارسال به جهاد روایت @Jahaderevayat با تشکر
. 💠 ‌با هم بنویسیم تا به فرهنگ و تمدن برسیم https://eitaa.com/joinchat/2477260908C5a78446aac ارسال ایده برای پویش ارسال روایت جذاب از صفحه مجازی خودتان @medad1
| ▪️ استاد محدثی در گعده نویسندگان باشگاه فکرت؛ فکر کردن را از مرحوم علامه مصباح یزدی آموختیم ♦️ عناوین مهم سخنان حجت الاسلام جواد محدثی در دومین گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی: 🔸 من از شاگردان مرحوم علامه مصباح بوده‌ام و حقیقتاً باید بگویم که فکر کردن را از ایشان آموختیم. 🔸 دور هم بودن و نقد و بررسی مقاله و نوشته در رشد قلمی انسان چه از نظر تکنیکی و چه محتوایی کمک شایان توجهی می کند. 🔸 از اول انقلاب با نشریات بسیاری همکاری داشته‌ام که شاید بالغ بر پنجاه نشریه باشد و مجموع مقالاتم تا امروز بیش از 3 هزار مقاله بوده با این توضیح که برخی یادداشت کوتاه بوده و برخی دیگر در زمره مقالات تفصیلی به شمار می رفته‌اند و با این وجود هنوز هم مشغول نوشتن هستم. 🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان 🌐|@asrezanan_ir|
. نمونه ای از هم نویسی از این دست اقدام ها در فضای رسانه ضروری است با تشکر از دست اندرکاران فکرت
1️⃣ نام صفحه: شبکه اجتماعی ویراستی نام نویسنده: سلمان بهادران باغبادرانی : در این صفحه در شبکه اجتماعی ویراستی روزانه مطالب کوتاه روشنگری و مبتنی بر جهاد تبیین در حوزه های جنگ شناختی، سواد رسانه، حکمرانی هوشمند و سیاستگذاری و نیز گاهی دلنوشته های فرهنگی قرار خواهم داد. بیشتر مطالب در صفحه شخصی بنده در ویراستی به قلم خودم بوده و محتواها دسته اول و کپی نشده هستند. نشانی صفحه در ویراستی: https://virasty.com/SalmanBahadoran @hamnevisan 💠 شما هم صفحه‌ی خودتان را روایت کنید
👆👆
2️⃣ صفحه: شبکه اجتماعی ویراستی نام نویسنده: طاهره سادات حسینی : در این صفحه به مسائل مهم اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در قالب کلیپ و نوشته‌های جذاب می‌پردازم.. گاهی حرفهایی که از دلم بر می آید، می‌نگارم شاید بر دلی نشست. تمام متن های ارائه شده، دست نوشته های خودم است. نشانی صفحه: https://virasty.com/Yazahra38 @hamnevisan 💠 شما هم صفحه‌ی خودتان را روایت کنید
✍ فردی بنویسید، جمعی بخوانید 💠‌ با هم بنویسیم تا به، ادبیات، فرهنگ و تمدن برسیم https://eitaa.com/joinchat/2477260908C5a78446aac 🔻ارسال یادداشتِ به ✍️دبیر تحریریه برادران:👇 💬💬@Aftabehazer ✍️دبیر تحریریه خواهران:👇 💬💬@mahta_s
▫️هشتمین یک‌شنبه‌ی مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی 🔸با حضور و مشاوره: 🔶 میرشمس‌الدین فلاح هاشمی، نویسنده و مدیر نشر صاد 🌱پیشینه‌ی مهمان ویژه: نویسنده و پژوهشگر عرصه فرهنگ، مدیر مؤسسه محفل انس، مدیر نشر سرای خودنویس، معاون انتشارات امیرکبیر، دبیر نخستین جشنواره خودنویس و مدیر دفتر روایت ایرانی. 📆 زمان: یک‌شنبه ۴ تیرماه، ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ 🏢 مکان: کافه جهان‌نما قم، صفاییه، کوچه ۳۷، پلاک ۱۱ برای دریافت مسیریاب روی آدرس کلیلک کنید👆 با همکاری مدرسه فکرت، کانون نویسندگان حوزوی، کافۀ جهان‌نما 📣 اعلام حضور برادران به نشانی 🆔 @Aftabehazer 📣 اعلام حضور خواهران به نشانی‌ 🆔 @mahta_sa 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه فکرت| فکرت |مدرسه فکرت | رادیو فکرت
برای اعلام حضور در گعده‌ها و خوانش یادداشت، به دبیران بخش خواهر و برادر مراجعه فرمایید.
🔸«ب» مثل بحران اجتماعی در زمان دانشجویی، این عبارت را از یکی از اساتید مکرر می شنیدم:« سخت تر از فیزیک هسته ای، جامعه شناسی است.» هر چند این گزاره چندان علمی نباشد ولی در پی خود یک حقیقتی دارد و آن هم سخت بودن درک مسأله اجتماعی و توان پاسخ به آن است. مسأله اجتماعی تابع یک عامل و یا چند عامل نیست. مسأله اجتماعی تابع چندین عامل است از جمله موجود پیچیده ای به نام انسان. به همین دلیل درک مسأله در قدم اول و توانایی پاسخ صحیح به آن در مرحله دوم دشوار است. حوادث اخیر( شهریور و مهر۱۴۰۱) گویای واضح یک مسأله اجتماعی است که با سایر ابعاد سیاسی و اقتصادی ترکیب شده است. اگر در حوادث سالهای قبل به مسائل سیاسی و اقتصادی به عنوان دو عامل مهم توجه می شد، آنچه که در جریانات اخیر دیده میشود، پر رنگ شدن مسأله اجتماعی است که در صورت عدم پاسخگویی صحیح و یا برخوردهای امنیتی و سیاسی، توان تبدیل شدن به یک بحران اجتماعی را دارد. تقابل مردم در برابر مردم، ورود بحث های کشف حجاب و اقدام عملی بر کشف حجاب در مدارس و دانشگاه ها هر چند در مقیاس کم، و...نشان از یک مطالبه مردمی در یک مسأله اجتماعی است. مسائل اجتماعی، با گذر زمان ثمرات خود را بیشتر نشان میدهند هر چند اثرات مقطعی آنها فروکش کند و یا سرکوب و یا کنترل شود. پلیس و نیروی انتظامی در راس این مسأله قرار گرفته است. اگر اقدامی غیر هشیارانه انجام دهد به نفوذ این مسأله در میان اجتماع ضریب بیشتری خواهد داد. از سوی دیگر اقدامات وحشیانه مانند آتش زدن اموال عمومی و مزاحمت برای کسبه و خانواده توسط اغتشاش گران نیازمند برخورد جدی است. از این رو کار نیروهای امنیتی و نظامی بسیار دشوارتر از قبل شده است. سوالی که مطرح است: پاسخگویی به مسائل اجتماعی کار کدام دسته از نهادهای کشور می باشد؟! چه اقداماتی باید در این زمینه به صورت کوتاه مدت برای رفع مسأله و بلند مدت برای جواب به مطالبه صورت بگیرد!؟ و نقش تک‌تک ما افراد جامعه در این مسأله چیست!؟ پایان
🖌ای نهایت آرامش کجایی؟! چشمانم بسته بود، اما انگار نظاره‌گر تاریکی بودم با خود گفتم دیگر کافی است، اینجا، در این خلوتِ تاریکت همه چیز در نهایت، غرق خواهد شد. هر چیزی قائده‌ای دارد، این‌بار که چشمانت را باز کنی ، این‌بار که بخواهی بیدار شوی، روز خواهد بود. برخیز زیاد خوابیدی. آری چشمانم را باز کردم. و این‌بار هم خوش‌قول بود. این بار هم بعد از شب، بعد از تاریکی، روز شد. همه چیز روشن شد. آنقدر روشن که می‌توانستی سبزتر از درختان و آرام‌تر از آسمان آرزوهایت را ورق بزنی. اما نه، صبر کن این نمی‌تواند نهایت آرامش باشد. این نمی‌تواند همان بهار باشد . همه چیز برای آرام‌بودن وجود دارد، اما انگار یک چیز فراموش شده است. همین‌که آسمان به زمین نمی‌آید و زمین به آسمان نمی‌رود ، سبب همین آرامش، آری خودش است. همان سبب اتصال آسمان و زمین همان که یک‌ تنه بار تمام غم عالم را به دوش می‌کشد و از جوهره‌ی وجودش در اعماق تاریکی روشنایی را در دلت می‌گذارد و بی نام و نشان می‌رود؛ آری آن که فراموش شده، حجت خداست . به راستی اکنون کجاست ؟ چه می‌کند؟ برای کدام گناهم اشک می‌ریزد؟ کدام حاجتم را از خدا طلب می‌کند ؟ استغفار برای کدام گناهم می‌کند ؟ نه این رسمش نبود، تو نباید این حد بی رحم می‌بودی؛ بگذار کمی در لابه‌لای آرزوهایم بگردم شاید هم این‌قدر بی‌رحم نبوده‌ام. کتاب آرزویم را ورق می‌زنم لحظه‌به‌لحظه به انتهای کتاب نزدیک‌تر می‌شوم. و به آخرین برگه می‌رسم. نه مثل اینکه بیش از آنچه فکر می‌کردم بی رحم بوده‌ام. آن لحظه دلم می‌خواست کتاب آرزوهایم را پرت کنم به پایین‌ترین نقطه زمین. ناگهان نسیمی آمد. و برگه‌ی آخر کتاب را ورق زد. این بار هم بعد از شب، روز آمد. آری او این بار هم آمد. روی برگه‌ی آخر، آخرین آرزویم را نوشته بودم و آن در یک جمله خلاصه شده بود : " اللهم عجل لولیک الفرج " برگه را کندم و روبه‌روی چشمانم قرار دادم کتاب را دوباره از اول خواندم. بعد از هر کلمه به جمله‌ی مقابلِ چشمانم خیره می‌شدم... کلمه‌ای حذف می‌کردم، برگه‌ای را می‌کندم و حتی گاهی چند صفحه هم اضافه می‌کردم. همه‌ی کتاب را در چارچوب آن جمله جای دادم و آن جمله را به صفحه‌ی اول کتاب چسباندن قبل از تمام آرزوهایم . سرم را بالا آوردم گویی همه چیز می‌خندید همه چیز آرام بود. حتی گلِ لبه‌ی پرتگاه هم در انتظار آب بود... "اللّهم عجل لولیک الفرج " پایان
🖌کوکِ ساز، سازِ کوک برهوتِ حیات به سانِ سنگ‌ریزه‌های مات و مبهوت همیشه سوزشی بر کف پاهایم بودند. اینکه من کجایِ این یاوه‌گویی‌هایِ چندش‌آور عمر هستم و بارها و بارها سرِ تعظیم فرود آورده‌ام و به ناگهواره‌ی روزگارم دل بسته‌ام! شبیه شبیخونی شدم که با کمین ناجوانمردانه‌اش، جوانمردی‌هایش را نیز شخم زده‌است. می‌خواستم چنگک روزگارم را نوازش کنم اما به کدامین تاسّیِ احوالم؟! به کدامین تاسّیِ اقوالم؟! به گِروهایِ جهانم گِرا دادم تا کمی خوشتر، بهتر دیده شوم اما آیا ابدیتی برای تمامِ این گِراها بود؟! آاااااه.........که چیزی در بساطِ روحم به خاطرِ رنج‌ها نمانده بود. گفتم ابراهیم: معتقدم به تقدیر نانوشته به تقدیر ناخوانده، به اینکه در تمام بازی‌های ذهنم قرار بود دختر شهیدی باشم، همسر شهیدی باشم، مادر شهیدی باشم، خواهر شهیدی باشم و یا شهیده‌ای....... می‌بینی ابراهیم! من این‌جایِ عمرم هستم. «تقدیر من این است سفر تا نرسیدن تا مرز جنون رفتن و اما نرسیدن» پایان
🖌فقط ویراستی... ویراستی آقای ، شبکه اجتماعی کوتاه نویس و نوپای ایرانی است که لوگو و فضای داخلی برنامه شباهت زیادی به توئیتر دارد. اما به فارسی و سکویی کاملا ایرانی با چهارچوب اسلامی که در شش ماه دوم سال ۱۴۰۱ آغاز به کار کرده است و با بیش از یک میلیون کاربر تنها در مدت زمان کوتاهی، توانست اقشار مختلف جامعه را دور هم جمع کند. سکویی برای ویراست‌زنی در زمینه‌ها و سلایق مختلف، کنش و واکنش در مسائل و اتفاقات روز جامعه، اما با توجه به جو مذهبی حاکم در ویراستی به محض ورود حتما از جبهه موافق و مخالف ویراست مشاهده می‌کنید و واژگان جدیدی مثل؛ صورتی، خاکستری و قهوه‌ای فارغ از درجه بندی رنگ‌ها به فراوانی مشاهده می‌شود. اساتید حوزه و دانشگاه،طلاب، دانشجویان، دانش آموزان، مسؤلین، روزنامه‌ها، مجلات، نشریات، نهاد و ارگان‌های مختلف همگی در جایگاه و تخصص خود ویراست، نظریات، پویش و چالش‌هایی از نوع تعامل و هم فکری جهت هم افزایی و جهاد تبین فعالیت می‌کنند. گذشته از نقاط ضعف موجود در فضا‌ مثل ادبیات و انتظارات نابجای برخی، اما وجود اساتیدی بزرگوار، همچون نویسندگان، شاعران و... به محض خواندن ویراستی پر معنا و یا دیدن تصویری زیبا و چند جرعه شعر تلخی ها، به شیرین کامی منجر شده و قوت قلبی برای ادامه هدف در مسیر پر پیچ و خم پلتفرم ویراستی است. نصرٌ من الله و فتحٌ قریب پایان