🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 امام صادق علیهالسلام:
💠 لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ اَلْأُخْرَى طَوِيلَةٌ اَلْغَيْبَةُ اَلْأُولَى لاَ يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلاَّ خَاصَّةُ شِيعَتِهِ وَ اَلْأُخْرَى لاَ يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلاَّ خَاصَّةُ مَوَالِيهِ.
🌀 براى حضرت قائم عليه السلام دو غيبت است: يكى كوتاه و ديگرى طولانی، در غيبت اول جز شيعيان مخصوص از جاى آن حضرت خبر ندارند، و در غيبت ديگر جز دوستان مخصوصش از جاى او خبر ندارند.
🔻Al-Qāim will have two occultations, one of which will be long, and the other short. During the first, a few elite followers (shi'a) will know his location, and during the second one, none will know his location save his selected supporters.
🔹 occultation: غیبت
🔹 during: در طولِ
🔹 elite: خاص، نخبه
🔹 save: بهجز
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
هدایت شده از عکسنوشت🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
تپشهای قلبم،
در هوای پائیزیِ بیتو بودن،
التماسی است که تو را فریاد میکند؛
و او در این سکوت،
تنها چشمان بارانیام را دارد؛
ای مهر جوشان،
قبل از آخرین اشک او،
مرا دریاب.
.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ
💠 مسلماً در #آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای #خردمندان است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه زهراعلیهاالسلام فرمود:
💠 إنَّ اللّه َ يَغضَبُ لِغَضَبِک و يَرضى لِرِضاک.
🌀 بهيقين خداوند با خشم فاطمه به خشم مىآيد و با خشنودى او خشنود مىشود.
🔻The prophet (SAWA) said to Lady Fāțima (AS): Verily Allah is angry at whatever angers you, and is pleased with whatever pleases you.
🔹 prophet: پیامبر
🔹 verily: یقیناً
🔹 whatever: هر آنچه که
🔹 please: خوشحالکردن
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پرکینهترین دشمن
🔻در این فیلم نحوه آموزش مذهبی پر از #نفرتپراکنی نسبت به مسلمانان را میبینیم.
🔻 و دوباره با رجوع به آموزههای قرآن کریم تکرار میکنیم:
💠 لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا
💠 یقیناً، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت.
🔻 و این نه یک راز، که حقیقی آشکار از ماهیت #صهونیسم پر فساد است؛ که در اتفاقات اخیر در #غزّه برای مردمان جهان نیز آشکار شد.
🔻 به امید آن روزی که مردان حق خانهبهخانه دشمنان دین خدا و انسانیت را بیرون کشیده، به سزای اعمال ننگینشان برسانند، و نابودی این رژیم #رو_به_پایان را به زودی ببینیم.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
💠 ليسَ الإيمانُ بالتَّحَلّي و لا بالتَّمَنّي ، و لكنَّ الإيمانَ ما خَلَصَ في القلبِ و صَدّقَهُ الأعمالُ.
🌀 ايمان نه به ظاهر است و نه به آرزو، بلكه ايمان آن است كه در دل خالص باشد و عمل آن را تصديق كند.
🔻 Faith is not [acquired] through embellishment or wishing. Rather faith is that which is pure in the heart and is certified by actions.
🔹 faith: ایمان
🔹 acquired: بهدست آمدن
🔹 through: با، از طریق
🔹 embellishment: زینت، آراستگی
🔹 wishing: آرزو
🔹 rather: بلکه
🔹 pure: خالص
🔹 certified: تأییدشدن، تصدیقشدن
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
☑️ #صلوات حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها
☑️ با خواندن این صلوات #جایگاه ویژه ایشان مشخص میشود.
#شهادت_حضرت_مادر_تسلیت
#شهادت_فاطمه_زهرا_سلاماللهعلیها
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
@hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۲۸)
✍ اصغر آقائی
_______________________
🌀 گام سوم: با ابراهیم ع: بتشکن (۷)
🔻در حیاط خانه #ابراهیم در حالی که مشتِ پرشده از دانهام را برای چند مرغ و خروس، خالی میکردم، سخن دیروز او در مجلس مناظرهای که بیشتر به محاکمه شبیه بود، فراموشم نمیشد. راستش دلم گویی به یکباره فروریخت.
🔻دیروز ابراهیم با صلابت خاص خویش گفت به خدا قسم بتهایتان را نابود خواهم کرد. «وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ»
🔻شاید کسی باورش نمیشد که او چنین جرئتی به خود راه دهد. این #بتها همه چیز آنان بودند؛ آئین، ثروت، کسب و معاش آنها ... ؛ اما ابراهیم کسی نبود که سخنی به گزاف بگوید.
🔻در این افکار بودم که ابراهیم را با #تبری به دست، و دستاری زرد بر سر بسته، در قاب درب ورودی خانه ظاهر شد. چشمانم میان تبر و دیدگان پر ابهّت ابراهیم در گردش بود. و دانستم چه در سر دارد.
🔻با ابراهیم که از خانه خارج شدیم، شهر گویی #شهر_مردگان شده بود. به ابراهیم گفتم: مردم کجا هستند؟ او گفت: به #میانرودان، خارج از شهر رفتهاند تا جشن سالیانه خویش را برگذار کنند.
🔻وارد بتخانه شدیم. چهرهی ابراهیم را که نگریستم، خشم و صلابت و افسوس، همه را یکجا میتوانستم ببینم. او به من گفت کنار بت بزرگ بایست و تماشا کن.
🔻کنار بت بزرگ چرااا؟ با این سؤال در ذهنم دواندوان به طرف بت بزرگ رفتم و به تماشا ایستادم.
🔻او شروع به شکستن یکایک بتها کرد. و آرام آرام سوی بت بزرگ آمد. به کناری رفتم تا نکند تکههای شکستهی بت بزرگ با من برخورد کند؛ اما ... نه ممکن نیست؛ باورم نمیشد؛ ابراهیم تبر خویش را بر دوش بت بزرگ گذاشت و به من گفت برویم. «فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ»
🔻من که مات و مبهوت شده بودم. به ابراهیم گفتم: چرا تبر را بر دوش بت بزرگ گذاشتی؟ چرا آن را نمیشکنی؟ آخر من تا کنون ندیدهام و نشنیدهام فردی چنین کند و عمداً از خود ردّ پایی جا بگذارد؟
🔻او تبسمی کرد و گفت: اتفاقاً همین را میخواهم. و با اشاره به من گفت: شتر دیدی ندیدی.
🔻من مانده بودم، تبرش با آن دستگیرهی دستبافتش را که همه میدانستند برای ابراهیم است، باور کنم؛ یا این شتر دیدی ندیدی گفتنِ او را.
🔻در این اثنا ناگاه یاد روزهای آغازین همراهی با ابراهیم افتادم. روزی که به دیدار #کاهن میرفتیم و ابراهیم چند لحظهای با نیشخندی جلوی بت بزرگ ایستاد و گفت او قرار است همکار من شود.
🔻امروز متوجه شدم او چه در سر داشت. اما هنوز نمیتوانستم درک کنم که یک بت سنگیِ افتاده در گوشهای، که حتی غبار خویش را نیز نمیتواند بگیرد، چگونه میخواهد همکار نبیّ خدا، #انسان_کامل شود؛ مرده را چه به زنده.
🔻همانگونه که انتظار میرفت سر و صدا در شهر پیچید. همه جا سخن از #بتها بود و آنچه اتفاق افتاده است. در گوشهای مردان و زنانی، مویهکنان، از بت بزرگ میخواستند که عذابی نازل نکند، و عدهای هم در گوشهای بیتوجه، به کار خویش مشغول بودند.
🔻 اما در آن همهمه #کاهن حالی دگر داشت. گویی که فرصتی دست داده باشد، به سجده در برابر بت بزرگ از قدرت او میگفت و دفاعی که او از خود نشان داده بود. او میگفت: مردم بنگرید که چگونه خدای خدایان، آن فرد نابکار را از خود رانده است؟
🔻 من متعجب از دقلکاری او، بار دیگر دیدم که نفاق و جهل دو روی یک سکه هستند.
🔻در شهر غوغایی بود. یکی گفت: چه کسی چنین جرئتی به خود داده است؟ اگر بفهمم که بوده است با همین شمشیرم او را خواهم #کشت. آری تنها و تنها سخنی که از آنها به گوش میرسید #انتقام و کشتن و مانند آن بود. #تعصب جاهلانه شهر را درنوردیده بود. «قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ»
🔻من راستش ترسیده بودم. بالاخره همه میدانستند من همیشه با ابراهیم هستم و حتما سراغ او بیاییند، من هم گرفتار خواهم شد. و باز در خود احساس خسارت کردم. در کنار #انسان_کامل بودم، اما دلم در چنگ #شیطان گرفتار شده بود. آری انسان کامل، جسم همراه نمیخواهد که دل همراه میخواهد. و بر خود افسوس خوردم.
🔻در این اثنا ناگاه یکی گفت: شنیدهام ابراهیمنامی، سخنان خوبی درباره بتها نمیگفت و تهدیدشان میکرد. «قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ»
🔻با این سخن، ناگهان جمعیت منفجر شد. همه در جستجوی ابراهیم بودند؛ و بیش از همه #آزر. او گویی همه چیز خود را به خاطر برادرزادهاش در خطر میدید.
🔻سربازان #نمرود در چشمبههمزدنی ابراهیم را آوردند تا جلوی چشم مردمان محاکمه کنند. ابراهیم در خانه خود بود و نگریخته بود. «قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ»
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
🆔 @hayatemaqul
🔰 باخودی و بیخودی: عقل و عشق
🔻وقتی #عقل در خود محدود میشود، نه عقل است و نه عشقآفرین؛ اما وقتی از خود فراتر میرود، هم #عقل است و هم #عشقآفرین.
🔻 #عقل_و_عشق دو یار دیرین هستند که گاه بیرحمانه از هم دور افتادهاند.
🔻 نه عشق بدون #عقلانیت، عشق است و نه عقلانیتِ بدون عشق، عقل.
🔻پس عقل میگوید منفعت خود را ببین؛ و عشق هم همین را میگوید، اما در پیش چشمان عقل، گسترهای قرار میدهد که منفعت خویش را در #رهاشدن از خود، و #خدمت به دیگران میبیند.
✅ سراغ حضرت #مولانا برویم تا نتایج باخود و درخود بودن و بیخود و از خود گذشتن را ببینیم:
آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
آن نفسی که باخودی خود تو شکار پشهای
وان نفسی که بیخودی پیل شکار آیدت
آن نفسی که باخودی بسته ابر غصهای
وان نفسی که بیخودی مه به کنار آیدت
آن نفسی که باخودی یار کناره میکند
وان نفسی که بیخودی باده یار آیدت
آن نفسی که باخودی همچو خزان فسردهای
وان نفسی که بیخودی دی چو بهار آیدت
جمله بیقراریت از طلب قرار تست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
جمله ناگوارشت از طلب گوارش است
ترک گوارش ار کنی زهر گوار آیدت
جمله بیمرادیت از طلب مراد تست
ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت
عاشق جور یار شو عاشق مهر یار نی
تا که نگار نازگر عاشق زار آیدت
خسرو شرق شمس دین از تبریز چون رسد
از مه و از ستارهها والله عار آیدت
#مولوی رحمةاللَّهعلیه
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
💠 إنّ لكلّ شيءٍ حقيقةً ، و ما بلَغَ عبدٌ حقيقةَ الإيمانِ حتّى يَعلَمَ أنّ ما أصابَهُ لَم يكُنْ لِيُخْطِئَهُ و ما أخْطأهُ لم يَكُن لِيُصيبَهُ .
🌀 هر چيزى حقيقتى دارد. هيچ بندهاى به حقيقت نمىرسد مگر آن كه بداند آنچه به او رسيده نمىتوانست نرسد و آنچه به او نرسيده نمىتوانست برسد.
🔻 Every thing has a reality, and a servant will never reach the reality of faith until he acknowledges that wathever afflicts him would never have missed him and whatever has missed him would never have afflicted him.
🔹 reality: حقیقت
🔹 servant: عبد
🔹 reach: رسیدن
🔹 acknowledge: بداند، درککند
🔹 until: تا آنکه
🔹 wathever: هر آنچه
🔹 afflict: دامنگیر شدن، مبتلاشدن
🔹 miss: ازدست رفتن
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُها الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ
🥺🥺
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
هدایت شده از عکسنوشت🌿
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
با رفتنِ فاطمه،
تمام جان علی رفت،
و زینب داغدیده، وارث "امّ ابیها"
پرستار قلبِ حزین پدر شد.
.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 امام علی علیهالسلام فرمود:
💠 اَلْعاقِلُ عَدُوُّ لَذَّتِه وَ الْجاهِلُ عَبْدُ شَهْوَتِه:
عاقل دشمن لذتش و جاهل بنده شهواتش است.
🔻#عاقل نه تنها بنده شهواتش نیست، که نگاه مثبتی هم به لذّتهای حلال زندگی خویش ندارد؛ لذّتهایی که اگر انباشته شوند اندکاندک فرد را به شهوتپرستی یعنی #جهالت سوق میدهد.
🔻 این یعنی لذّتهای حلال، هرچند حلال هستند اما دوستِهمراه پنداشتنِ آنها، زمینه را برای مسلطشدن سرمنشأ این لذّتها، یعنی غرائز بشری، بر هادی آنها یعنی عقل، فراهم میسازد، و این یعنی ورود در قلمرو جهل.
☑️ لذا #مؤمن_عاقل، همیشه با دشمن و زمینههای درونی و بیرونی او در ستیز است.
♧۱۱ آذرماه سالگرد شهادت مجاهد فی سبیل الله، میرزا کوچک خان جنگلی گرامی باد♧
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
💠 لا يُؤمِنُ عبدٌ حتّى يُحِبَّ للنّاسِ ما يُحبُّ لِنفسهِ مِن الخَيرِ
🌀 هيچ بندهاى مؤمن نيست مگر آن كه هر خوبى و خیری كه براى خود مىخواهد براى مردم نيز بخواهد.
🔻 A servant not have faith until be loves for others the good that he loves for himself.
🔹 servant: عبد، بنده
🔹 faith: ایمان
🔹 until: تا آنکه
🔹 others: دیگران
🔹 himself: خودش
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 فَاَرسَلنا اِلَیها روحَنا
🔻حضرت #جبرئیل مکرراً
به محضر مبارک حضرت
#زهرا علیها سلام نازل میشد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 انسانی میتواند بار مسئولیت را بهعهده گیرد که دوش خویش را از #بارهای_خیالی و اضافی خالی کند؛
🔻 بیشترین بار اضافیِ فرد، #توقعات بهجا و بیجا از دیگران است؛
🔻 پس با کنارگذاشتنِ توقعات، قلب خویش را از زیر بار سنگین آنها خالی کنیم، تا #قلبِ_آرامگرفته، در اندوه و غم دیگران عاشقانه آتش بگیرد؛
🔻 و این قلب آتشگرفته در عشق #غم_دیگران، مسئولیتپذیر خواهد شد؛
🔻 و قلب عاشقِ #مسئولیتپذیر، نه تنها مغرور نمیشود که نگاهش به دیگران نیز از بالا نخواهد بود.
☑️ به همین علت استاد #صفائی_حائری میگوید:
اگر تحمل میخواهی، توقع از دیگران را کنار بگذار.
🔹 امام صادق علیهالسلام فرمود:
💠 اَرْوَحُ الرَّوْحِ اَلْيَأسُ مِنَ النّاسِ:
🔻بهترين راحتى و آسودگى، بىتوقعى از مردم است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۲۹)
✍ اصغر آقائی
_______________________
🌀 گام سوم: با ابراهیم ع: محاکمه (۸)
🔻مجلس عظیمی به پا شد. مجلسی که از هر گوشهی آن تیرهای خشم و نفرت بود که به سوی #ابراهیم روان میشد.
🔻من با فاصله کمی از ابراهیم نشسته بودم. #کاهن شروع به سخن کرد: ابراهیم تو با بتها چنین کردهای؟ «قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ»
🔻سؤالی ساده که گویی پاسخی جز آری و یا خیر ندارد. یک لحظه سکوت همه جا را فرا گرفت. گویی آرامش قبل از طوفان بود. خشمها و نفرتهای پنهان در قلب آن مردمِ پرکینه نسبت به ابراهیم، نزدیک بود که با «آری گفتن» او، فوران کند.
🔻احساس کردم دیگر پایان کار است و ابراهیم نجات نخواهد یافت. کمی بغض کردم و با خود گفتم ای کاش ابراهیم با #بتها چنین نمیکرد؟ آخر چرا وقتی مردم با تو همراه نیستند، با تبر بر فرق بتهایی کوفتی که مقدس می شمارند و خدایِ خود میپندارند؟ چرا باید چنین کارِ ... .
🔻یک لحظه به خود آمدم و سخنم را فروخوردم. گویی #احساساتم، عقلنما شدهاند و شیطان، زیرکانه، عمل و افکار نادرست و یا ناپخته من را در نگاهم زیبا جلوه داده است. "وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ"
🔻من توبه کردم و از اینکه میخواستم کارِ ابراهیم، آن #انسان کامل، آن محور و معیار حق را به #عدم_عقلانیّت نسبت دهم، بسیار نادم شدم.
🔻من که لحظهای از جلسه #محاکمه ابراهیم جداشده، در قلب خویش او را به محاکمه کشیدهبودم، با صدای آرام و پرطمأنینه ابراهیم، به خود آمدم. ابراهیم گفت: بت بزرگ آنها را در هم کوفتهاست. تبر بر دوش او بود، مگر نبود؟ بروید از او بپرسید که چه کسی چنین بلایی بر سر بتها آورده است. «قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ»
🔻واااااااای خدااااااااااااای من!! تازه فهیدم اینکه ابراهیم بارها از همکاری بت بزرگ با او سخن میگفت یعنی چه؟ بت بزرگ، خدای خدایان مردم جاهل شهر اور، تبربهدوش، کمر خدمت در آستان ابراهیم کبیر بسته است؛ آن هم چه خدمتی، قیام علیه خود.
🔻ابراهیم با زیرکی تمام نه تنها بتهای بیرونی را در هم شکست، که ضربه بهموقع او، بتهای ذهنی آنان را برای مدّتی نابود کرد.
🔻کاهن و آن جمعیت انبوه لحظهای سر به زیر افکنده با خود گفتند: شما میدانید #حق با اوست. چگونه میتوان بتهایی را خدای خود دانست که حتی توان سخنگفتن و دفاع از حیثیت بر بادرفتهی خود ندارند.
🔻و سکوت مجلس، ادامه یافت؛ سکوتی که از شدّت خشم شروع شده بود و با ابتکار زیبای ابراهیم به سکوت عقل ختم شده بود. سرخی التهاب خشم، جای خود را به سرخیِ نشأتگرفته از شرم در برابر عقل و وجدان داده بود. «فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ»
🔻ابراهیم عاقل آرام منتظر پاسخ بود.
🔻کاهن که شکست در برابر ابراهیم برایش بسیار سخت بود، بلند گفت: ابراهیم ما را به سخره گرفتهای؟ تو میدانی که بتها سخن نمیگویند؟ «ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء يَنطِقُونَ»
🔻ابراهیم تند از جای خویش بلند شد. چند قدمی به کاهن نزدیک شد. نگاهی به او و اطرافیان کرد. ابراهیم که گویی دیگر امیدی به کاهن و بزرگان قوم ندارد، تمام صورت خویش را به سوی مردمِ متعجّب بر میگرداند.
🔻 ابراهیم، قبل از آنکه آن مردم سادهدل بار دیگر گرفتار #هوچیگری سران #نفاق و #حماقت خود شوند، به آنها گفت: ای مردم شهر #اور، ابراهیم با شما سخن میگوید. من را خوب میشناسید. هیچگاه زیان شما را نخواستهام و برای هیچیک از سخنانم از شما درخواست مالی، چون کاهنان، نداشتهام. ای مردم چگونه سر در برابر بتهای سنگی فرود میآورید که هیچ نفع و ضرری برایتان ندارند؟ «قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ»
🔻سپس رو به کاهن کرده گفت: مرگ بر شما و نیرنگتان، مرگ بر جهالتتان. مرگ بر این خدایان باطلتان که در برابر خداوند علم کردهاید و خود میدانید که آنان کارهای نیستند. «أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»
🔻کاهن که به شدّت عصبانی شدهبود، رو به نمرود کرد و گفت: باید او را آتش زد و خدایان را از نیرنگ و ظلمی که او در حق آنان داشته است، نجات داد. «قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ»
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 اميرالمؤمنين علی بن ابیطالب علیه السلام:
💠 لا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ، حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ، أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِه.
🌀 ايمان عبد صادق نيست مگر اينكه اعتمادش به آنچه نزد خداست از آنچه در دست خود دارد بيشتر باشد.
🔻A servant's faith is not true until his confidence in that which rests in Allah's Hand is more than that which rests in his own hands.
🔹 servant: عبد، بنده
🔹 faith: ایمان
🔹 until: تا آنکه
🔹 confidence: اعتماد
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنان نه درب خانه فاطمه،❤️🔥
که درب خانه پیامبر را آتش زدند.😭
🔹 رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم فرمود:
💠 اَلا إنّ فَاطِمَة بَابُهَا بَابِي وَ بَیْتُهَا بَیْتِي فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَكَ حِجَابَ اللّهِ.
💠 خانه فاطمه، خانه من است؛ هرکس حرمتش را بشکند، حرمت خداوند را شکسته است.
❤️🔥اللهم العن من غصب حقها و ظلمها❤️🔥
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
هدایت شده از عکسنوشت🌿
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
وقتی
نفسهای زهرا،
به شماره افتاده بود؛
مهدی، تنها نامی بود،
که آهسته بر زبان میراند،
و چشمانِ کمسو شدهاش به ظلم شیطان،
امیدوار به ظهور فرزندی میشود که
حقطلبیِ مادر، الگویی بیبدیل برای اوست.
.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora