eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
564 عکس
153 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌تحریف از دو سو اندیشه‌ها و متون متفکران اسلامی یک بسته کامل و منظومه‌ی بهم پیوسته از مبانی، مسائل و نتایج است که فهم و تفسیر آنها در گرو توجه همزمان، عمیق و روشن از همه‌ی اجزا و عناصر آن منظومه‌های فکری است. مهمترین بخش این منظومه‌های فکری نیز مبانی و بنیادهای فلسفی و الهیاتی (معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان شناسی، دین‌شناسی) است که نقش معنابخشی، جهت‌دهی و نظام‌سازی سایر اجزا و عناصر را بر عهده دارد. غفلت از این مبانی و بنیادهای فلسفی و الهیاتی موجب تحریف و تفسیر انحرافی می‌شود. همواره آرا و اندیش‌های متفکران انقلاب اسلامی از دو سو در معرض تحریف و تفسیر انحرافی است و متاسفانه نتایج ناگواری نیز داشته است: 🔹تحریف به نفع بسط مدرنیته برخی از سیاسیون و نویسندگان و گویندگان که دل در گرو توسعه‌ی مادی ایران دارند و به مذاکره با غرب و ورود به به بازی‌های جهانی دلخوش دارند. اینان جوهره انقلاب اسلامی را توسعه مادی و پیوستن حداکثری به نظم موجود حاکم بر روابط بین‌الملل می‌دانند و هرگونه مخالفت و استقلال طلبی را ماجراجویی و غیرعقلانی تلقی می‌کنند. به همین دلیل، همواره در تلاشند تا با استناد به بخشی از روبناها و خروجی‌های فکری رهبران و متفکران انقلاب اسلامی، توجیهاتی را برای سازش با غرب و پذیرش اقتضائات آن عرضه کنند و به مخاطب چنین وانمود کنند که رهبران و متفکران انقلاب هم مثل آنها می‌اندیشند و خروج از فروبست‌های داخلی را در غربی‌شدن و مدرن شدن جستجو می‌‌کردند. این نوع از بازخوانی و تفسیر از اندیشه‌ها و متون رهبران و متفکران انقلاب اسلامی نمونه‌ی بارز تحریف و تفسیر انحرافی است و موجبات نفی استقلال سیاسی و هضم شدن در معادلات ظالمانه استکبار را فراهم می‌کند. 🔸 تحریف در جهت تضادگرایی و غرب‌ستیزی گروه دیگری بر خلاف نظر اول، ذات انقلاب اسلامی را ستیز و تضاد تعریف می‌کنند و با بنیادهای دیالکتیکی و اراده‌گرا در صدد تفسیری تضادگرایانه و ستیزه‌جویانه از کل دستگاه فکري رهبران و متفکران انقلاب هستند. در این تفسیر تحریفی، جوهره‌ی انقلاب اسلامی غرب‌ستیزی و نفی مطلق دست‌آوردهای علمی و تمدنی بشریت امروز و همچنین خروج از هر پیمان و معاهده‌ی بین‌المللی است. گویندگان و نویسندگان مدافع این طرز تلقی، هرگونه همکاری بین‌المللی و هرگونه استفاده از علم و صنعت و برنامه را از سایر کشورها، غیر عقلانی می‌دانند و در تلاشند تا اندیشه‌ها و آثار رهبران و متفکران انقلاب اسلامی را به‌گونه‌ای بازنمایی کنند که جز غرب‌ستیزی و تضادگرایی نشان ندهد. لذا فقط به برخی از بیانات و خروجی‌های اندیشه ‌ آثار آنها استناد می‌کنند و آگاهانه بسیاری از بنیان‌های فکری و بنیادهای فلسفی و الهیاتی متفکران انقلاب اسلامی را می‌پوشانند و در لفافه نفی و تخریب می‌کنند. این نوع از مواجهه و بازخوانی هم نمونه دیگری از تحریف و تفسیر انحرافی اندیشه‌ها و آثار متفکران انقلاب اسلامی است که شاید خطر آن از مورد اول بیشتر باشد چرا که نوعا این مورد نفوذ گسترده‌ای در جبهه انقلابی می‌تواند داشته باشد و با خلق و خوی انتقادی نسل جوان و علاقه‌مند به تغییر سازگارتر است. هرچند پس از مدتی که نتایج مخرب اجتماعی و تمدنی آن آشکار شد موجبات بی‌اعتمادی و دلسردی از نظام اسلامی و گسست از جبهه انقلاب و اصل اسلام را فراهم می‌کند. https://eitaa.com/hekmat121
📌 تحویلی‌نگری بنیاد معرفت شناختي تحریف 🔹 تحریف یک مقوله شناختي است که می‌تواند ریشه‌های زمینه‌ای و اجتماعی هم دارد. از این رو از دو حیث می‌توان به مقوله تحریف پرداخت. ۱. حیثیت معرفتی ۲. حیثیت زمینه‌ای. 🔸 از جهت شناختی، تحریف معلول در شناخت و "کنه و وجه" است. به این معنا که وجهی از شی به جای کنه و حقیقت آن قرار داده می‌شود و تحلیل و تبیین آن وجه، به کل حقیقت سرایت داده می‌شود، بدون آنکه به لایه‌های عمیق و سطوح زیرین حقیقت توجه شود. تحویلی‌نگری به تصور ناقص از حقیقت و تحلیل ناروا از واقعیت منتهی می‌شود و همین دستاویز نسبت‌های ناروا و جبهه‌سازی‌های غلط می‌شود. 🔸 متفکران جامعه وظیفه دارند که همواره از بنیادهای فلسفی و الهیاتی جامعه حفاظت کنند. چون که این بنیادها، لایه زیرین فرهنگ و عقلانیت محاسباتی جامعه را تشکیل داده‌اند. مهمترین نقش آنها جلوگیری از تحریف این بنیادها است. 🔹انتفاد از تحریفات و مقابله با جریان تحریف را نباید دشمنی، تخریب و برچسب‌زدن تلقی کرد و جلوی هرگونه تفکر انتقادی و آشکارسازی مغالطات تفسیری را گرفت، چرا که لزوما به معنای نفی افراد و حذف جریان‌های تحریف‌گر نیست بلکه طریقی برای رشد اجتماعي و یا اصلاح عقلانی مسیرهای غلطی است که ممکن است جامعه را در آینده‌ی دور یا نزدیک با مشکلات و مخاطراتی روبرو کند که در زمان بروز، اصلا قابل کنترل نباشند. https://eitaa.com/hekmat121
11.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آیت الله العظمی جوادی آملی: «بوعلی سينا اين حرف‌ها را از كجا ياد گرفت؟خودش می گويد که من از كجا ياد گرفتم، ميگويد من هر وقت مشكلی داشتم و مطلبی برای من حل نمیشد وضو می گرفتم، مي‌رفتم مسجد جامع شهر، دو ركعت نماز مي‌خواندم، با خدا گفتگو مي‌كردم مسئله برای من حل مي‌شد، اين شرح حال خودش است. مي‌گويد من شاگرد اين «الصَّلَاة» هستم كه «عَمُودُ الدِّين» است.» ۹۳/۵/٢٣ 🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
📌 دو رویه‌ی تحریف 🔹جامعه‌ی دینی چون بر اساس یک دستگاه معرفتی و منظومه فکری منسجم پدید می‌آید همواره در معرض انحراف و التقاط است. ریشه آن هم تحریف منظومه فکری و تقلیل کل به جزء و جایه جایی مواضع آرمان‌ها و ارزشهاست. اساس این منظومه‌ی فکری و ساختار حاکم بر اجزا و عناصر است که صورت و هیأت ویژه‌ای به آن بخشیده که به نتایج و آثار عینی و عملی خاصی منتهی شده است که اگر آن نظام و هیأت نبود، این نتایج و آثار محقق نمی‌شد. 🔸در فرهنگ قرآنی تحریف جابجایی کلمات و معارف و خارج کردن آنها از مواضع اصلی خود است(نساء ٤٦). یعنی اصل را جای فرع، و فرع را جای اصل نشاندن است. اگر جای اصل و فرع تغییر کرد سامانه و نظام حاکم بر منظومه‌ی فکری هم تغییر می‌کند و منظومه‌ی دیگری ساخته و پرداخته می‌شود. قهرا نتایج و آثار متفاوتی را هم در پی خواهد داشت. 🔹 برخی از ساده اندیشان مذهبی و انقلابی، تلقی می‌کنند که اگر ظاهرِ بیان کسی مذهبی بود و در سخن برخی از شعارها و نمادهای مذهبی و انقلابی را تکرار کرد و بر برخی وجوه مذهب تاکید و اصرار داشت این شخص را می‌توانند متفکر مذهب و مجتهد در دین بشناسند و پای منبر و سخنرانی‌های او در مسیر بسط منظومه‌ی فکری اسلام و انقلاب اسلامی حرکت کنند. 🔸 در حالی که مجتهد در دین و یا متفکر انقلاب بودن صرفا به شباهت بیانی و یا تاکید بیش از اندازه بر برخی از شاخه‌ها و محصولات فکر اسلامی و انقلابی نیست، بلکه اعتقاد و باور به حاکم بر کل منظومه‌ی فکری و ساختار اندیشه انقلاب است. نظمی که محصول بنیادهای فکری و فلسفی اندیشه‌ی اسلامی است. نظمی که ریشه در حکمت قرآنی متعالیه و عرفان ناب اسلامی دارد که به فقاهت و اجتهاد روشمند در دین باورمند است. 🔹 تحریف دو رویه دارد: ۱. ظاهر سازی و ۲. پنهان سازی. ظاهر سازی به معنای "خواهی نشو رسوا همراه جماعت شو"‌. لذا به گونه‌ای خود را می‌آراید و از ارزش‌ها و هنجارهای جامعه سخن می‌گوید که عموم جامعه او را از خود و بلکه بهتر از خود بپندارد و با اغوا و تبلیغات به سطحی از تفاهم و نفوذ دست پیدا کند. تا جایی که از مرجعیت اجتماعی برخوردار می‌شود و باب هرگونه انتقادی بدو بسته می‌شود. پنهان سازی رویه دیگر ظاهرسازی است یعنی پنهان کردن افکار و اندیشه‌های خود، مخفی کردن اهداف و آرمان‌هایی که آنها را صحیح و متفاوت از تلقی جاری در جامعه می‌داند. 🔸 در جریان تحریف، صداقت و یک رنگی نیست، برهان و استدلال حرف اول را نمی‌زند، گفتگو و نگارش صریح و بی‌پرده جایی ندارد، حرف واحدی از آنها شنیده نمی‌شود، تفسیر و توضیح متفاوت و متکثری از مبانی و اندیشه‌های خود عرضه می‌کنند، در برابر هر حرف نو و مطلب جدیدی چنین وانمود می‌کنند که آنها هم به آن انديشيده‌اند و برای آن هم حرفی دارند و کاری باید انجام دهند، همه جا هستتد و در همه‌ی امور دخالت دارند، بیش از همه رسانه دارند و بیشتر از رفاقت و تفاهم و گفتگو حرف می‌زنند اما با لطائف الحیلی و با کمترین حاشیه منتقدان را از صحنه خارج می‌کنند به گونه‌ای که مخاطب تصور کند که منتقد آنها شخص بی‌سواد، بی‌اخلاق، برچسب زن، وحدت‌شکن، نفوذی دشمن، ... است و می‌بایست حذف شود. https://eitaa.com/hekmat121
📌جریان تحریف 🔹تحریف گاه توسط یک یا چند نفر با دغدغه‌های مختلف (وظیفه‌گرایانه و یا ستیزه‌جویانه) صورت می‌گیرد که یا از سر محبت جاهلانه و یا نفوذ آگاهانه دست به تحریف دستگاه فکري و منظومه‌ی معرفتی اسلام می‌زنند. این نوع از تحریف چندان خطر آفرین نیست و به افشاگری و موضع‌گیری علنی و اجتماعی نیازی ندارد چه بسا مضر هم باشد چرا که موجب علنی شدن و گسترش و تعمیق باطل می‌شود. در مواجهه‌ی با این افراد بهترین کار نصیحت و موعظه و تذکر شخصی در خفا است. 🔸اما مسئله تحریف در قامت یک فکری و اجتماعی با اهداف مشخص و فعالیت شبکه‌ای برای نفوذ به دستگاه محاسباتی جامعه بسیار متفاوت است. ماهیت با تحریف یک یا چند فرد در گوشه و کنار جامعه و حتی رسانه کاملا فرق می‌کند و شیوه‌ی رویارویی دیگری را می‌طلبد. 🔹جریان تحریف اولا یک شبکه‌ی انسانی با یک دستگاه فکري متمایز است و طرحی متفاوت برای جامعه و آینده آن در نظر دارد. ثانیا برای این طرح، مبانی و بنیادهای فکری و فلسفی دیگری را تهیه کرده است و یا به عاریت گرفته است. ثالثا قصد جریان تحریف نفوذ به دستگاه محاسباتی و تصمیم گیری کشور و تغییر نگرش تصمیم‌گیران و برنامه‌سازان جامعه است. از این‌رو، با ظاهرسازی و همسو نشان دادن خود در دغدغه‌ها و با در پرانتز قرار دادن (مستور سازی) بنیادهای فکری و فلسفی، از طریق تفاهم و تبلیغات و منصرف کردن اذهان از مبانی و اصول محوری، به حلقه‌های میانی و لایه‌های زیرین جامعه نفوذ می‌کند و به تدریج زیرساخت‌های فکری و نظری جامعه را تغییر می‌دهد. 🔸 شاید تعداد افراد و کنشگران جریان تحریف و نفوذ محدود باشند و به‌ظاهر جا و مکان زیادی هم نداشته باشد اما از طریق رسانه‌های مختلف مذهبی و تبلیغاتب، طوری خود را نمایان می‌سازد که حرف‌های مهمی و استثنایی دارد و داروی همه‌ی دردهای جامعه و بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نزد اوست. او خود را ویژه نشان می‌دهد و تنها فیلسوف و نظریه‌پرداز و تنها مفسر و شارح اندیشه‌های اسلام و آثار رهبران انقلاب اسلامی جا می‌زند. 🔹 جریان تحریف چون بیش از هر جریان فکری دیگری بر خروجی‌های عینی، شعارهای رادیکال و نمادهای جذاب اصرار دارد و از عمل، نتیجه و عینیت دم می‌زند برای نسل جوانی که میلی به کار عمیق و بنیادین ندارد جذاب‌تر و کارآمدتر جلوه می‌کند و احساس می‌کند که این جریان میان‌بری برای رسیدن سریع و پرشتاب به اهداف عینی و عملی و مبنایی حکم برای مرزبندی و تفاوت با دیگری است. 🔸 با نفوذ جریان تحریف در میان جبهه فکری انقلاب اسلامی، بدیهیات فکری و فلسفی و مسلمات علمی و نظری انکار می‌شود و همواره از نداشتن و نبودن و نمی‌توانید سخن گفته می‌شود. گذشته تمدنی ایران و اسلام انکار می‌شود، امتداد عینی و عملی حکمت و فلسفه انقلاب اسلامی نفی می‌شود، معنای فقاهت و اجتهاد دگرگون می‌شود. خلاصه‌ کشور و جامعه را در بن‌بست نظری و عملی ترسیم می‌کند و از ، و دم می‌زند. در عوض خود را ناجی ملک و ملت جلوه می‌دهد که می‌تواند طرحی نو برای خروج از بن‌بست‌های کشور بگشاید. 🔹 جریان تحریف، سخن متفاوت خود را صادقانه بیان نمی‌کند که اگر صادقانه آنچه در دل داشت بیان می‌کرد و تمایزهای فکری و فلسفی خود را با تفکر انقلاب و حکمت اسلامی صریحا آشکار می‌کرد برای جامعه نعمتی محسوب می‌شد و زمینه بحث و گفتگوی انتقادی و اجتهادی فراهم می‌شد لکن با تقیه و نفاق، حرف اصلی و تمایز بنیادین خود را مخفی می‌کند و به بازخوانی میراث رهبران و متفکران انقلاب اسلامی روی می‌آورد تا بتواند این میراث را مصادره به مطلوب کند و با لطائف الحیلی به نفع خود تفسیر و بازنمایی کند. 🔸 نقش جریان تحریف در بزنگاه‌ها بسیار پر رنگ است، در زمانی که وقت رزم است و جهاد، به گوشه‌نشینی و تولید علم و رحمانیت دعوت می‌کند و جای پای مجاهدان را سست می‌کند و جامعه را نسبت به ارکان قدرت و عزت جامعه‌ی اسلامی دچار حیرت و تحیر می‌کند. همین جریان در زمانه‌ی صلح و پیشرفت علمی و عملی، دم از جنگ و جهاد، ستیز و تقابل، کفر و شیطان می‌زند و عصر اضطرار و عسرت و حیرت و انسداد عقل و علم را تئوریزه می‌کند. 🔹 با نباید ستیز کرد و در باتلاق تقابل و تضاد گرفتار آمد که جز گسترش و تعمیق آن، در پی ندارد. همچنین نباید مسئله را شخصی کرد و به ذکر نام افراد و یا افشای علنی فعللیت‌های آنها پرداخت. بلکه کار اصلی اولا باور به وجود جریان تحریف و عدم انکار آن است و ثانیا حقیقت و ارائه‌ی تفسیر صحیح از نظام اندیشه اسلامی بر پایه‌ی آثار رهبران و متفکران اصیل انقلاب اسلامی است. ثالثا گفتمان سازی و فعالیت گسترده‌ی رسانه‌ای و تبلیغاتی از لوازم مهم مقابله با جریان تحریف است. https://eitaa.com/hekmat121/1127
27.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بیانات آیت الله العظمی جوادی آملی در رابطه با مناجات شعبانیه ٩٧/۶/١٣ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌الهی هب لی کمال الانقطاع الیک شعبانیه خودش[انسان] هر چه هست نقص است هر چه کمال هست از اوست انبیا هم هیچ نداشتند همه هیچ هستند و اوست فقط، همه فطرتها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم نمی فهمیم که دنبال او هستیم انقطاع همین هست که از همه این چیزهایی که هست به کنار باشند... ✔️زبان الهی، دعوت به توحید ✔️زبان شیطانی، دعوت به خود ✅ https://eitaa.com/hekmat121
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر همسر فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری 🔹رهبر انقلاب: خدا ان‌شاءالله درجات ایشان را عالی کند. ایشان دوست و همراه خوبی برای شهید مطهری بودند، این را ما می‌دانیم و اطلاع داریم. سال‌های طولانی که با شهید زندگی کردند، همراهی خوبی کردند. خدا ان‌شاءالله ایشان را رحمت کند، درجاتش را عالی کند، ان‌شاءالله با اولیائشان محشور کند.
🔻بخش اول 💠 ، و 🔰توحید و عبودیت وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (56/الذاریات) این آیه بنا بر استثنا در سیاق نفی، انحصار مؤکد را می رساند. عبودیت تنها و تنها هدفی است که انسان برای آن خلق شده است. اما این هدف چه گستره و عمقی را در بر می گیرد؟ همان گستره و عمقی که عظیم ترین حقیقت هستی یعنی توحید دارد، این هدف یعنی عبودیت نیز به همان اندازه گستره و ژرفا دارد. گستره و ژرفای حقیقت توحید هم به واسطه گزارشات شهودی عرفا در دانش عرفان نظری تبیین گشته و هم با تبیین فلسفی و برهانی در دانش فلسفه خاصه حکمت متعالیه. صرفا افعال ما نیست که بایستی رنگ و بوی توحیدی بگیرد. بلکه این ما با همه ساحتها و شئوناتش است که بایستی جز صبغة الله چیزی جز از آن نمودار نگردد. نه تنها ما، بلکه و گرایش و عواطف ما و ما نیز بایستی عبودیت خدا در آن به عنوان هدف همیشه مد نظر باشد. در دانش فلسفه تبیین می گردد که علت فاعلی متمم علت غایی است و فاعل با غایت گرفتن امری از جنس غایت می شود و بلکه در صیرورتی خود غایت می شود. پس انسان با هدف گرفتن توحید در همه ساحت های زندگی اش، از جنس توحید می شود و انسان به جایی می رسد که كنت سمعه الذى يسمع به ، و بصره الذى يبصر به ، و لسانه الذى ينطق به ، ويده الذى يبطش بها(حدیث قرب نوافل/در قرب نوافل حق تنزل مى كند و چشم و گوش عبد مى شود كه شنونده و بيننده عبد است)(1) بلکه انسان در صعودش به جایی می رسد که كان سمعى الذى اسمع به ، و بصرى الذى ابصر به ، ويدى التى ابطش بها(حدیث قرب فرائض/در قرب فرائض عبد ترفع مى يابد و صعود و عروج پيدا مى كند و بالا مى رود و چشم و گوش حق مى شود كه گوينده و شنونده بيننده حق است)(2) 🔰توحید و دانش و اندیشه اسلامی از روز اول آفرینش و حتی خود آفرینش چیزی جز نبوده است. دغدغه تاریخی انبیاء نیز چنین بوده و اوصیاء و اولیاء نیز در همین راه خون خود را فدا کرده اند. در این میان نیز دانشهای اسلامی به نوعی هدف غایی که دنبال می کرده اند چیزی جز نبوده است. دانشمندان و اندیشمندان بزرگ اسلامی نیز به این هدف غایی التفات داشته اند اما گاه این هدف در اندیشه طفلان و نااهلان عرصه دانش و اندیشه به فراموشی و غفلت سپرده میشده و می شود. در راستای تبیین و ترسیم زندگی موحدانه در ساحت افعال و بسط در این زمینه بوده است. دانش نیز در پی حراست از مرزهای پی ریزی شده است. همچنین دانش با دغدغه شناخت عظیم ترین حقیقت هستی یعنی بسط پیدا کرده است. آنجا که در صحبت می کند او چیزی غیر از شناخت حق تعالی را دنبال نکرده، آنجا که رابطه علیت را تقریر نوینی صدرا از آن ارائه داد به دنبال آن بود که «کلّ من علیها فان» را به واسطه تبیین کند. آنجا که حرکت جوهری در حکمت متعالیه ترسیم و تصویر می گشت نافذان بصیرت عرصه دانش میدانستند که این چیزی جز ترسیم نیست. دانش عرفان اسلامی هم پیش از آن که وجود یابد این عرفان و شهود و دریافت حقیقت بود که موجود بوده و دانش عرفان اسلامی چه عرفان نظری و چه عرفان عملی گزارش دریافت های شهودی و تجربه های سالکانه است. البته که مراتب توحید و بسط توحیدی که این دانش ها نشانه گرفته اند بر اساس فهمی که از توحید داشته اند بسیار متفاوت است و در این میان عرفان اسلامی از برترین فهم ها برخوردار است که به مدد وحی و بیان فاخر حضرات معصومین علیهم السلام به انضباط و دقت مثال زدنی دست یافته است. در طول تاریخ عرصه فکر سرزمینهای اسلامی، توحید به عنوان عظیم ترین حقیقت هستی سائس اصلی مسیر دانش و اندیشه اسلامی بوده است. فلذا یقینا ساحت اندیشه اسلامی اگر می خواهد به اصالت تاریخی خود پایبند بماند بایستی عبودیت الله در ساحت اندیشه و دانش را مد نظر داشته باشد. 🔰 و ساحت اندیشه و دانش 💢❓💢سوالی که مطرح می شود این است که چگونه عرصه دانش و اندیشه ساحتی برای عبودیت شود؟! چرا که آزادی در تفکر و اندیشه رکن رکین آن است و این مقوله با تعبّد که سلب آزادی است جمع نمی شود؟! تعبّد یعنی اطاعت بی چون و چرا در حالیکه فکر و دانش عرصه ایست که اطاعت بی چون و چرا در آن بی معناست. —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
🔻بخش دوم؛ پایانی در جواب بایستی گفت حقیقت تفکّر برای چیست؟ حقیقت تفکّر، حقیقت است. آدمی در جستجوی حقیقت و عطشناک حقیقت است. این حقیقت است که او را از این سو بدان سو می کشاند. عظیم ترین حقیقت هستی توحید است و تمامی حقایق دیگر تبلور این حقیقت اند. اصل مبارزه از حقیقت توحید نشأت گرفته است. آنگاه که انبیاء الهی دعوت به حق و توحید را مطرح ساختند عظیم ترین جبهه گیری ها و موضع گیری ها علیه ایشان به راه افتاده است. اگر کسی به حقیقت توحید نرسیده می تواند آزادانه بیندیشد و به حقیقت توحید برسد. اما اگر کسی به توحید رسید دیگر اندیشیدن ذیل این حقیقت هستی را بپذیرد. چرا که استنکاف و استکبار در برابر اندیشیدن ذیل عظیم ترین حقیقت هستی چیزی جز دور شدن از حق و حقیقت و غرق شدن در دریای توهمات و خیالات را برای انسان به ارمغان نمی آورد. 💠🔰💠 آیه «انا لله و انا الیه راجعون» یک گزاره راهبردی در ساخت و معماری اندیشه مترقی و متعالی اسلامی است. اندیشمندان ما اگر میخواهند یک ساخت مترقی از اندیشه اسلامی را رقم بزنند بایستی که اندیشیدنشان و اندیشه شان را از توحید شروع کنند. حقیقت توحید از آن جهت که همه حقایق را به صورت مندمج در خود دارد بسان نور سفیدی است که با قرار گرفتن در پشت منشور طیفی از نورهای رنگارنگ را به تجلی در می آورد. عدالت، آزادی، کرامت، پیشرفت و تکامل و ... همه اینها حقایقی هستند که از توحید نشأت می گیرند و رسالت این حقایق هم این است که حیات انسانی را چه فردی و چه اجتماعی را به سوی عظیم ترین حقیقت هستی هدایت کنند. اندیشه اسلامی بایستی از توحید شروع شود و برای ، بسط یابد و غایتی جز توحید نداشته باشد: «انا لله و انا الیه راجعون» توحید به عنوان عظیم ترین حقیقت هستی حقیقتیست که همه حقایق را نظام و تقدیری متقن و احسن بخشیده است. اگر میخواهیم ترجمان اندیشه ای و دانشی این نظام و تقدیر متقن و احسن را در ذهن و فکر خود داشته باشیم لازم است که اندیشیدنمان از توحید باشد و برای توحید باشد و به سوی توحید باشد.(3) اندیشه هایی که منقطع از توحید شروع می شوند... یا نظام و چینشی استوار ندارند، و یا اگر به ظاهر نظام و چینشی استوار و متقن دارند در نهایت به حقیقتی پایدار برای حیات انسانی منتهی نمی شوند. فرق اندیشیدن اسلامی با اندیشیدن غربی که از توحید شروع می شود آنست که انسان در بدو امر در مواجهه با باطن عالم قرار می گیرد اما اندیشیدن غربی در لایه ظاهری حیات دنیا گرفتار می شود و تمام محاسبات خود را بر اساس داده های این لایه های ظاهری بنا می کند. اندیشه ای که مفاهیم آن آبشخوری غیر از توحید دارد نمی تواند به عاقبت نیکویی منتهی شود چرا که بر ممشای صیرورت تکوینی حقیقت عالم، این اندیشه تکوّن نیافته است. پی نوشت: 1. حدیث قرب نوافل: الكافى باسناده عن حماد بن بشير قال سمعت ابا عبدالله عليه السلام يقول : قال رسول الله صلى اللّه عليه و آله : قال الله عزوجل من اهان لى وليا فقد ارصد لمحاربتى ، و ما يتقرب الى عبدى بشى احب الى مما افترضت عليه و انه ليتقرب الى بالنافله حتى احبه فاذا احببته كنت سمعه الذى يسمع به ، و بصره الذى يبصر به ، و لسانه الذى ينطق به ، ويده الذى يبطش بها، ان دعائى اجبته و ان سالتى اعطيته ، و ما ترددت عن شى انا فاعله كترددى عن موت المومن ، يكره الموت واكره مساءته 2. حدیث قرب فرائض: قال الله عزوجل ما يتقرب الى عبدى بشى احب الى مما افترضته عليه ، و ما زال يتقرب الى عبدى بالفرائض حتى اذا ما احبه و اذا احببته كان سمعى الذى اسمع به ، و بصرى الذى ابصر به ، ويدى التى ابطش بها. 3. یکی از معدود کارهای شایسته ای که در این وادی صورت گرفته است مقاله «، » از سید علی خامنه ای می باشد که هم به لحاظ روشی و هم به لحاظ محتوایی توحیدی است. متاسفانه این رویه استوار آنچنان که باید و شاید از جانب اندیشمندان ما جدی گرفته نشد. —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
▪️یادداشت شخصی حجت الاسلام سید مصطفی مدرس مصلی؛ منتشر شده در کانال شخصی ایشان🔻 —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
📌 پرسش چرا پس از تشکیل حکومت اسلامی همواره جریان‌های ظاهری گرایی و اخباری گری با سرعت شکل می گیرند و نبض جامعه را به دست می گیرند؟ چرا در اواسط عصر صفویه جریان اجتهاد و عقلانیت حاشیه نشین شد و جریان اخباری گری جایگزین آن شد و عمومیت یافت؟ چرا در دوران صفویه کسی خطر اخباریگری را تشخیص نداد و مقاومتی در برابر آن گزارش نشده است؟ قدرت نفوذ و گسترش اخباری گری در چیست؟ چرا کنشگران اجتماعی در جوامع اسلامی به تفکرات اخباریگری علاقه دارند؟ ✅ https://eitaa.com/hekmat121