eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
522 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 فهرست تفصیلی کتاب درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه آیت الله العظمی خامنه‌ای ✍ سید مهدی موسوی بخش اول •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1819
📌 فهرست تفصیلی کتاب درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه آیت الله العظمی خامنه‌ای ✍ سید مهدی موسوی بخش دوم •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1821
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۴ از ۵۰ 🔸 نکته مهم این است که فهم این جریانات متنوع و متکثر همچنین متوقف بر تلقی‌های است که در دهه بیست در شهر تهران از دین و دینداری شکل گرفته بود. در دوران رضاخان پهلوی در شهر تهران جریانی از روحانیون و نویسندگان دینی فعال بودند که نگاه انتقادی شدیدی به علوم اسلامی و فرهنگ حاکم بر حوزه‌ها و جامعه‌ی اسلامی داشتند و با شعار «بازگشت به قرآن» درصدد نقد و اصلاح علوم اسلامی و فرهنگ اجتماعی تشیع بودند و با الفاظی تند و حتی توهین‌آمیز نسبت به علوم و فرهنگ مستقر، مؤمنان را به بازسازی فرهنگ دینی و بازگشت به قرآن و دست برداشتن از خرافات و پیرایه‌ها دعوت می‌کردند. اسدالله خراقاتی، شریعت سنگلچی، تنکابنی و... از جمله این افراد هستند که بعدها نسخه ی رادیکال آن توسط احمد کسروی و علی‌اکبر حکمی زاده و برخی نویسندگان همچون علی دشتی و صادق هدایت هم تولید می‌شد و در فرهنگ عمومی منتشر می‌گشت. 🔹در برابر این جریان فکری و اجتماعی دو واکنش متفاوت از سوی نیروهای مذهبی واقع شد. اولین واکنش متعلق به علمای حوزه علمیه قم بود. به نمایندگی از حوزه علمیه قم ، مدرس بزرگ معقول آن زمان ، حاج آقا روح الله خمینی (امام خمینی) در ۱۳۲۲ به میدان آمد و سعی کرد بنیان فکری این جریان را به طور کامل نقد کند و از علوم اسلامی، منطق اجتهاد و فرهنگ شیعی دفاع کند. در پاسخ امام خمینی اصلا شاهد هیچ گونه همراهی با آن جریان فکری در هیچ موردی نیستیم بلکه در ادامه سنت علمی حوزه و از پایگاه فلسفی و فقهی، به شبهات مطرح شده جریان مذکور پاسخ‌های عقلی و نقلی داده و طرح خود را هم برای اصلاح امور اجتماعی عرضه داشته‌اند. شبیه به این واکنش کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبایی و شهید مطهری در مواجهه با مارکسیسم است که در سال ۱۳۲۹ و بر مبنای حکمت متعالیه تلاش شده است تا بنیادی محکم و مبنایی برای مواجهه فلسفی با تمدن غرب و مکاتب لیبرالیستی و سوسیالیستی بدون التقاط فراهم شود. در واقع این اثر نیز از پایگاه علوم اسلامی و دفاع ازفرهنگ اسلامی به میدان آمد وتلاش کرد تاجلوی هرگونه التقاط ومشابهت‌سازی سطحی اسلام با تمدن غرب گرفته شود وبنیانی حکمی واجتهادی برای پیشرفت جامعه فراهم شود. 🔸واکنش دوم متعلق به برخی از شخصیت‌های متدین روحانی و بازاری شهر تهران و شهرهای دیگر همچون شیراز است که علی‌رغم پذیرش برخی از اشکالات ذکر شده درصدد اثبات هماهنگی اسلام با دموکراسی و مولفه‌های تمدنی غرب بودند. اما از رفتارهای رادیکال و اندیشه‌های دین‌ستیزانه این جریان ناراحت بودند و درصدد آشنا سازی نسل جوان با قرآن کریم برآمدند و در عین حال به مشارکت سیاسی در مجلس شورای ملی هم توجه داشتند. از جمله مهمترین این افراد، شیخ محمد خالصی‌زاده در کاشان، حاج مهدی سراج، سید محمود طالقانی و مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی در تهران بودند و مرحوم سید نورالدین شیرازی در شیراز هم به شبهات احمد کسروی واکنش نشان داد(که در فصل بعد بیشتر به آن پرداخته می‌شود). 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1905
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۵ از ۵۰ 🔹نقش تهران در دو سده اخیر در عرصه‌ی فکر، فرهنگ و سیاست نقش محوری بوده است. تحولات فکری و فرهنگی و سیاسی تهران تعیین کننده تحولات سایر استان‌ها و شهرستان‌ها بوده است. از این‌رو، برای شناخت زمانه و زمینه‌ی ایجاد باید به تحولات فکری و فرهنگی تهران توجه کرد. چرا که نویسندگان و علمای تهران در فضایی به نقد مارکسسیم و سوسیالیسم می‌پرداختند که تحت تأثیر افکار جریانهای قرآن محور و منتقد وضعیت حوزه‌ها و علوم اسلامی بود و بر همین اساس با مارکسیسم مواجه می‌شدند. توضیح اینکه عمده جریانهای مذهبی تهران در مواجهه با مارکسیسم به نقد بعد ماتریالیستی و دین ستیزی آن توجه داشتند و با شدت با آن مبارزه می‌کردند. اما به جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی آن کمتر می‌پرداختند و حتی در بسیاری از موارد نگاه‌های عدالت‌خواهانه، ظلم‌ستیزانه و دفاع از طبقه کارگر و اقشار محروم (سوسیالیسم) آنها را می‌ستودند و درصدد تطبیق معارف اسلامی با این جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی جریانهای سوسیالیستی بودند. تا از این طریق جریان‌های مذهبی در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نقش آفرینی بیشتری داشته باشند. این روند به دو جهت روز به روز گسترده‌تر می‌شد. اولا تعداد دانشجویان تحصیل کرده در غرب بیشتر می‌شد و افکار سوسیالیستی و مبارزاتی غرب را با خود می‌آوردند و به ترجمه کتابها و مقالات و روزنامه‌های آنها می‌پرداختند. ثانیا: با قدرت گرفتن محمدرضا پهلوی به تدریج فضای باز سیاسی بسته تر می‌شد بخصوص بعد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و قدرت گرفتن نهادهای امنیتی و غلبه تفکر سرمایه‌داری بر سیاست‌های دولت. 🔹بر این اساس، در دهه‌ی بیست به بعد جریانات فکری و سیاسی مختلفی در شهر تهران به وجود آمد و هر کدام در عرصه‌ای اقدامات مؤثری داشته‌اند. (ر.ک: رسول جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷) 🔸نقش مرحوم سید محمود طالقانی و مهندس مهدی بازرگان در شهر تهران بی‌منازع است و ایشان نیز با تأثیرپذیری از جو تهران اصل مدعای «بازگشت به قرآن» و ضرورت اصلاح علوم اسلامی و فرهنگ اجتماعی را پذیرفتند و پایگاه مهمی در شهر تهران به وجود آوردند که بتوانند نسل جوان و تحصیل کرده در علوم طبیعی را با قرآن آشنا کنند. این الگو بعدا در شهر مشهد توسط مرحوم محمدتقی شریعتی و کانون نشر حقایق نیز پیروی شد. تا از این جهت بتوانند نواقص علوم اسلامی و کم تحرکی حوزه‌های علمیه و جامعه‌ای مذهبی در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی را جبران کنند. 🔹 این جریان فکری دو فعالیت عمده داشت: ۱. تلاش داشت تا با ارائه‌ی تفسیر نوین از قران، معارف قرآنی را با پیشرفت‌های علوم طبیعی و مکاتب اجتماعی هماهنگ جلوه دهد تا نسل تحصیل کرده را به دین و دینداری تشویق کند. ۲. با توجه به بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌ها تلاش داشتند در امور سیاسی مشارکت فعال داشته باشد از این‌رو، از همان ابتدا به حلقه‌ی یاران مرحوم محمد مصدق و کنگره ملی پیوستند و بعدا بجهت اختلافات مذهبی با عموم اعضای کنگره، نهضت آزادی ایران را در جهت حمایت از برنامه‌های دکتر مصدق تأسیس کردند (بیانیه بازرگان در تأسیس نهضت آزادی بسیار مهم و در جهت فهم اهداف آن راهگشا است). اعضای نهضت آزادی به فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی روی آوردند و البته طعم محاکمه و زندان در رژیم پهلوی را هم چشیدند و همین موجب محبوبیت بیشتر آنها نزد نیروهای مذهبی و انقلابی می‌شد. براین اساس سعی در ارائه تفسیری اجتماعی از اسلام داشتند تا بر آن مبنا، بتوانند در امور اجتماعی و سیاسی مداخله داشته باشند. 🔸 فعالیت‌های علمی آنها بسیار مهم بود و بر نسل جوان و تحصیل کرده شهر تهران و برخی از شهرهای مهم ایران، بسیار تأثیرگذار بود. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1906
📌 چپ اسلامی و مصادره‌ی نهادهای انقلابی 🔸یکی از تجربه‌های قابل تأمل در تاریخ انقلاب اسلامی، مصادره‌ی نهادهای اصلاحی و انقلابی توسط جریانات چپ اسلامی است. از جمله نمونه‌ها، در قبل از پیروزی انقلاب و مفهوم بعد از پیروزی انقلاب است. 🔹 مجموعه‌ای از گروه‌ها و طیف‌هایی فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است که براساس اندیشه‌های وارداتی انقلابی و منطق تضادگرایی (دیالکتیکی) به تفسیر اسلام و تحلیل جامعه می‌پردازند و بر محوریت تمایزات اجتماعی در فهم اسلام و جامعه اصرار دارند و تقابل فکری و سیاسی حداکثری با کشورهای غربی و استکباری (لیبرال سرمایه‌داری) تمرکز دارند و هرگونه اشتراک روبنایی یک فرد و جریان در حرف و رفتار و برنامه و سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی با ادبیات توسعه و سرمایه‌داری را نشانه‌ای از انحراف فکری و وادادگی می‌پندارند و بر کنار گذاشتن آنها همت می‌گمارند. 🔸 با درایت و براساس تفکر منسجم و انقلابی استاد شهید علامه مطهری تشکیل شد اما به تدریج فضای شور و تضاد بر عقل و استدلال چربید و به سمت دکتر شریعتی چرخید و به حذف استاد شهید مطهری و عقلانیت انقلاب اسلامی انجامید و تفکرات سوسیالیستی و تضادگرایانه دکتر شریعتی و هواداران او جایگزین آن شد. 🔹، یک شعار و حرکت اصیل انقلابی توسط متفکرانی همچون شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای در جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی در مقابل جریان بازرگان و بنی‌صدر بود، اما به تدریج توسط جناح چپ جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی مصادره شد و به تعطیلی حزب و انشقاق در جامعه روحانیت و تشکیل مجمع روحانیون مبارز انجامید. 🔸 با استفاده از اعتماد عمومی به کل جریان مذهبی و انقلابی تلاش می‌کرد تا بهره‌گیری از ادبیات عمق علمی و عین حال پرشور شعاری و تکیه بر تضادها و تمایزهای اجتماعی با عموم مردم مذهبی ارتباط بیشتری برقرار کند و در هویت بخشی به جامعه مذهبی و انقلابی مؤثرتر باشد. از این‌رو، عموم مردم آنها را چهره و سخنگوی اسلام و انقلاب تلقی می‌کردند و طبیعتا به آن اشخاص تمایل بیشتری داشته باشند. از این‌رو، اشخاص و چهره‌های چپ اسلامی به تدریج خود را نماینده و محور نهادهای مذهبی و انقلابی تلقی می‌کردند و اندیشه‌های التقاطی خود را اساس اسلام و انقلاب می‌پنداشتند و در برابر شخصیت‌ها و متفکران اصیل اسلامی و انقلابی می‌ایستادند. 🔹چپ اسلامی بعد از مصادره نهادهای انقلابی و یا انشقاق از نهادها و جریانهای اصیل، به تخریب شخصیت‌ها و متفکران اصیل و نیروهای خدوم می‌پرداختند و آنها را به ، ، ، ، ، و ده‌ها عنوان دیگر متهم می‌کردند. 🔸 شهید استاد مطهری، شهید دکتر بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای در ریاست جمهوری از جمله نتایج غلبه‌ی گفتمان بر نهادهای انقلابی و فعالیت مخرّب رسانه‌ای آنها در کف جامعه و جذب احساسی مردم دغدغه‌مند است. فاعتبروا یا اولی الابصار مطلب بعدی : چپ اسلامی و توقف (واقفیه) به زودی... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1907
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۶ از ۵۰ 🔹آیت الله طالقانی شخصیت قرآنی، عدالت‌خواه و ظلم‌ستیزی بود و به موضوعات اجتماعی و اقتصادی اسلام و تطبیق آن با شرایط عینی جامعه عنایت ویژه‌ای داشت. 🔸مرحوم طالقانی در قضیه سیطره دموکرات‌ها بر آذربایجان و زنجان تلاش زیادی داشت و به سخنرانی در افسران و دانشجویان پرداخت تا بر محور اصول برهانی خدا پرستی به رد اصول ماتریالیستی و کمونیستی بپردازد.(ملایی تونی، ص۷۴) و با کمک بازرگان و جمع دیگری انجمن های اسلامی دانشجویان را به وجود آورند تا جلوی پیشرفت سوسیالیسم کمونیستی را بگیرند. از این‌رو دست به نگارش مقالات و کتابهایی زد. ایشان در سال ۱۳۲۹ در مجلات آن زمان، مقالاتی در باب مالکیت در اسلام منتشر کرد و بعدها در کتابی به همین نام جمع آوری تکمیل شده است. (نسخه‌ای که من دارم چاپ چهارم از این کتاب و متعلق به ۱۳۴۴ از سهامی انتشار است.) همچنین تفسیر پرتوی از قرآن متعلق به ایشان است که جلد اول آن مربوط به سال ۱۳۴۱ است. 🔹در کتاب «مالکیت در اسلام» فصلی مفصل به آرا و اندیشه‌های اقتصادی و اجتماعی متفکران غرب پرداخته شده است و به طور مبسوط نظرات فیلسوفان و متفکران مختلف و بخصوص مارکس و منطق دیالکتیک توضیح داده شده است. شایددر هیچ کتاب تألیف شده از عالم دینی به این حجم به توصیف نظریات مارکس پرداخته نشده است. مرحوم طالقانی در مقدمه کتاب و در بیان هدف تألیف کتاب می‌نویسد: «آنچه از آرا و نظریات با انتصاب آنها به ارباب نظر بیان شد خلاصه‌ای از رئوس نظریاتی است که از اوایل تحولات صنعتی پدید آمده با توجه به این نظریات و در نظر آوردن اوضاع و محیط اجتماعی و اقتصادی سرزمین غرب این نتیجه قطعی است که همه یا بیشتر این نظریات در زمینه‌های محدودی از افکار متفکرین روییده است و نمی‌توان آنها را مطلق و ابدی دانست چون مقصود این کتاب بیان نظر اسلام درباره مالکیت و روابط آن است. ناچار با مرور مختصری از آنها می‌گذریم و تحقیق و بررسی آرا و ضد و نقیض و یافتن حق و صلاح در میان آنها به عهده اهل فن و متخصصین است. شاید صاحب نظران هم بیشتر نظریات خود را کلی و مطلق نمی‌دانند، این تنها مارکس است مه نظریه خود را بر اصول کلی تضاد طبقاتی قرار داده و آن را به نام شئون و ادوار تاریخی گذشته و آینده تعمیم داده و تاریخ مادی را ابداع کرده و دامنه تضاد و تحرک را تا اصول خلقت و جهان بزرگ کشانده. از جهت اینکه مارکس نظریه خود را به صورت فلسفی و تاریخی و کلی و عمومی در آورده و در بیشتر کشورها پیروانی یافته که عقاید او را ثابت و همگانی می‌پندارند و جوامع و حکومت‌هایی بر پایه آراء وی تاسیس شده لازم می‌نماید که آرا وی در این کتاب تا آنجا که مقتضی است مورد توجه و بررسی قرار گیرد تا آرایی که نظریات مارکس بر آن بوده و آرایی که متفرع از آن شده مبین گردد نبوغ فکری مارکس در این بوده که توانست آرا و عقاید پراکنده سوسیالیست‌های کلاسیک را به صورت مدونی درآورد و نظریات خود را مکمل آنها گرداند و همه را مبتنی بر اصول تضاد تاریخ مادی «دیالکتیک» بسازد و همه جریان جریانات و تحولات طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و دینی را بر این مبنی قرار دهد.»(اسلام و مالکیت، ص۴۹ - ۵۱) 🔸کتاب اسلام و مالکیت در نقد نگرش اقتصاد محور مارکس نوشته شده است و سعی داد نقش عناصر انسانی و ارادی و مؤلفه‌های فرهنگی و مذهبی را برای مهار آثار سوء مالکیت برجسته کند. اما در عین حال در جای جای کتاب از قدرت علمی و تحقیقاتی مارکس و همچنین شخصیت مبارزه‌جو و عدالت طلبی او به عنوان «پاره کننده زنجیرهای رسوم و مقررات ظالمانه» تعریف و تمجید شده است.(ص۱۰۶- ۱۱۲) 🔹 بخش دوم کتاب با عنوان «اقتصاد در پرتو ایمان و اعتقاد» تلاش دارد تا چگونگی روابط اجتماعی و اقتصادی و طبقات ترکیبی را که انعکاسی از نفسایات آدمی است را تبیین کند. از این رو، به تبیین چکونگی شکل‌گیری اجتماع، طبقات اجتماعی و حرکت تاریخ و همچنین توضیح و تفسیر شریعت الهی و نقش دانش فقه در اجتماع و تاریخ می‌پردازد و از ضرورت تطور و تکامل فقه سخن می‌گوید و به نقد جمود و رکود در فقه می‌پردازد.(ص۱۴۲) براین اساس سعی می‌کند از مباحث قرآنی و حدیثی به ۱۴ اصل محوری اشاره می‌کند که سازنده‌ی نظام اقتصادی اسلام است. نظامی که نماد آن است با قیامی که در برابر رباخواران قریش بود. ابوذر نماینده یک حزب سیاسی بود: «ابوذر و همفکران و همقدمان او می‌کوشیدند که وضع را بر طبق کتاب و سنت تغییر دهند و عثمان را وادار کنند تا بیت الملل میان مسلمانان از هر نژاد و طبقه‌ای باشند بتساوی تقسیم شود و از گنجینه کردن جلوگیری نماید.»(ص۱۹۶) 🛑 ادامه دارد ... بازرگان •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1908
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۷ از ۵۰ 🔹مرحوم طالقانی اقتصاد اسلامی را در میانه‌ی لیبرال سرمایه داری و سوسیالیسم کمونیستی ترسیم می‌کند از این رو، آزادی را محوری‌ترین ارزش انسانی می‌داند و از سوی دیگر بر محدودیت‌های حقوقی و قانونی و الغای مالکیت خصوصی از منابع طبیعی و امور عمومی تاکید دارد. او «عمل» را مهمترین عامل پیدایش سرمایه می‌داند و دست و عمل «کارگر» را منبع حیاتی معیشت انسان معرفی می‌کند.(ص۲۳۴) براین اساس برای کارگران حساب ویژه‌ای باز می‌کند و به دفاع حداکثری از حقوق آنها نظر دارد. از همین رهگذر فصل پایانی کتاب را به بررسی «اختلاف و امتیازات طبقات و منشأهای آن» اختصاص داده است که در آن «کارگران» در عصر جدید را همان «بردگان» در دنیای قدیم می‌شمارد که مورد ظلم و ستم و تبعیض واقع شده‌اند. از این‌رو تلاش دارد تا با استفاده از سنت اسلامی در محو نظام بردگی، به نحو طبقات و امتیازات عصر جدید بپردازد. ایشان معتقد است که ریشه‌ی همه مبارزات بشری «امتیازات طبقاتی چون اهانت و تحقیر یک اقلیت بهم‌پیوسته نسبت به اکثریت خلق خدا می‌باشد. برای انسانهایی که زبونی برای آنها طبیعت ثانوی نشده تحمل ناپذیر است. بنابراین با تغییر چهره طبقاتی یا تامین معیشت یا تعدیل تولید و توزیع، آرامش نفسانی و خشنودی عموم تامین نمی‌شود. هدف نهایی در مبارزات اجتماعی نفی کلی امتیازات و اثبات تساوی در حقوق می‌باشد. انحرف یا محدود کردن این هدف به سوی مبارزات طبقاتی رسیدن به مقصد اصلی را غیر ممکن یا دور می‌کند، زیرا مبارز طبقاتی ماحی طبقات نیست.»(۳۱۴-۳۱۵) بر این اساس مرحوم طالقانی معتقد است که نظام بردگی و حکومت طبقاتی با صدور اعلامیه و بیانیه و تصویب‌نامه‌هایی نظیر «اعلامیه حقوق بشر» از بین نمی‌رود بلکه منشأ آن را باید شناخت، با آنها مبارزه کرد و ریشه‌ی آن را خشکاند، همانگونه که اسلام، ریسه بردگی را خشکاند. طالقانی مهمترین راهبرد را تربیت نیروهای مبارز و تغییرات گسترده سیاسی و اجتماعی معرفی می‌کند. 🔹 توجهات مرحوم طالقانی به عدالت و طبقات ضعیف و تفسیر اسلام به نحوی که به دفاع از قشر کارگر و محروم ختم شود از ایشان چهره‌ای محبوب و انقلابی نزد مردم ساخته بود و مسجد هدایت که او در آن نماز می‌خواند مملو از جمعیت مردم بود و پاس سخنان و درس قرآن و نهج البلاغه او می‌نشستند و از دردهای جامعه و راه مبارزه با آن مطلع می‌شدند. مسجد هدایت به تدریج به اپوزیسیون سیاسی رژیم تبدیل شد و افراد از اقشار مختلف در آن حضور می‌یافتند و به پایگاه نوگرایی دینی شناخته می‌شد.(زندگی نامه سیاسی طالقانی، علیرضا ملائی تونی، ص۲۳۴) و راه را برای فعالیت سیاسی و حتی مبارزات اجتماعی فراهم می‌ساخت. از این رو بسیاری معتقدند نقش طالقانی در شعله ور ساختن حرکت مبارزه مسلحانه بر بنیاد آموزه‌عای اسلامی نقش انکارناپذیر است.(ملائی توتی، ص۲۴۹) 🔸همکار مهم مرحوم طالقانی، مهندس مهدی بازرگان بود و با یکدیگر بسیار مأنوس و هم‌فکر بودند و کارهای سیاسی و اجتماعی مشترکی انجام می‌دادند. مهندس بازرگان نیز در عرصه آموزش قرآن و بیان معارف قرآنی به زبان روز بسیار فعال بود و درصدد جذب جوانان تحصیل کرده بود و آثار علمی و اجتماعی فراوانی را به جامعه عرضه می‌کرد. 🔹از میان همه‌ی آثار او کتاب ، ، یا ترمودینامیک انسان و نقش بی‌بدیل و ویژه‌ای در مجموعه آثار مهندس مهدی بازرگان دارد و مورد مطالعه‌ و مباحثه‌ای نسل جوان بود. این کتابها از جمله آثار سازنده فکری نسل جوان و راهنمای کنش‌گری اجتماعی و سیاسی آنها بود. 🔸 نکته مهم در این آثار، تطبیق آموزه‌های اسلامی با علوم جدید بود. مانند کتاب مطهرات در اسلام (۱۳۲۳) توضیح احکام طهارت و نظافت اسلام از دریچه تصفیه بیوشیمی با کمک از علوم شیمی و فیزیک و ریاضی است که درصدد اثبات درستی و متجدد بودن احکام اسلام است. 🔹منطق این نگرش را هم در کتاب بیان کرده است. این کتاب حاصل ۴ جلسه سخنرانی در جمع انجمن اسلامی دانشجویان در سال ۱۳۲۶ است که در سال ۱۳۲۷ منتشر شد و چاپ دوم آن با اضافات در ۲۴۰ صفحه و در سال ۱۳۳۴ منتشر شد. این کتاب جزء مهمترین کتابهای تاریخ معاصر ایران است که در زمینه اسلام شناسی مورد اقبال بسیاری از جوانان و دانشجویان تحصیل کرده واقع شد و در انجمن‌ها و گروه‌های انقلابی همچون موسسان مجاهدین خلق مباحثه می‌شد. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1909
📌 برنامه یا اجرا 👓 از لحاظ و تصمیم خوب هیچ کم نداریم، مشکل اجراست! آیت الله العظمی خامنه‌ای: ❗️ ما از لحاظ تصمیم خوب و قانون خوب و سند خوب هیچ کمبودی نداریم؛ هر چه دلتان بخواهد ما در کشور تصمیم‌های خوب و سندهای خوب و مانند اینها داریم. ✅ آنچه مهم است، این است که به این تصمیم‌ها عمل بشود؛ این را دنبال کنید. 💬 دیدار معلمان ۲۱اردیبهشت ۱۴۰۱ °•°•🌺🍀•°•°🌷🌱•°•° https://eitaa.com/usul121/1168
بسمه تعالی با اعلام رسمی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، سجده شکر به درگاه حضرت احدیت می ساییم و خداوند متعال را بر وجود نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ساختار محکم آن شکر می‌کنیم و به همه‌ی نامزدهای احراز صلاحیت شده تبریک عرض کرده و‌ توفیق آنها را برای مشارکت در یک رقابت سالم اخلاقی، شرعی و قانونی و اعتلای ایران عزیز از درگاه ایزد منّان خواستارم. حقیقتا افراد شایسته‌ای برای زمینه‌سازی لیلة القدر انقلاب اسلامی انتخاب شده‌اند و همه‌ی جناح‌ها، گروه‌ها و خط فکری‌های متنوع و متکثر جامعه از نماینده‌ی واقعی سهم مهمی دارند و توان جلب نظر و‌ رأی مردم شریف ایران را دارند. اما طبیعی است که فقط یک نفر به عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شود و سایر عزیزان که هر کدام سرمایه‌ای برای انقلاب و ایران هستند در بخشهای دیگر نظام مقدس جمهوری اسلامی به ملت شریف ایران خدمت خواهند کرد. بدین جهت بر تک تک ما است که از میان این شش نفر یک فرد اصلح را انتخاب کنیم و علاوه بر آن رسالتی بر دوش ماست که نظرات خود را نسبت به نامزد منتخب اعلام کنیم و دیگران را در انتخاب درست فرد اصلح یاری کنیم. براساس این رسالت مهم، به نظر می‌رسد که با توجه به سوابق پیشین و عملکردهای مختلف نامزدهای محترم، جناب دکتر حاج محمد باقر علما و عملا نسبت به بقیه عزیزان، از صلاحیت بیشتری برای ریاست جمهوری اسلامی ایران برخوردارند و می‌تواند ادامه‌ی مسیر رئیس جمهور شهید حضرت آیت الله (رحمة الله علیه) باشد. ان‌شاءالله. سلامتی و طول عمر رهبر حکیم و عالیقدر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای و همه خدمتگزاران به اسلام و انقلاب و ایران را از خداوند متعال خواستارم. ✍سید مهدی موسوی °•°•🌺🍀•°•°🌷🌱•°•° ❇️ https://eitaa.com/usul121/1167
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۷ از ۵۰ 🔹مرحوم طالقانی اقتصاد اسلامی را در میانه‌ی لیبرال
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۸ از ۵۰ 🔹بازرگان در کتاب راه طی شده و سایر آثار خود، نسبت به منطق و فلسفه اسلامی بسیار بدبین است و آن را کنار می‌گذارد و سعی دارد با استفاده از منطق علوم تجربی به تحلیل مسائل بپردازد.(به طور نمونه ر.ک: مباحث بنیادین ص۲۷) او روش و رویه‌ی فلاسفه را متباین با رویه‌ی انبیاء می‌داند و معتقد است که « پای درس فلاسفه به این نتیجه خواهید رسید که حضرات نه تنها گرهی و مشکلی را نگشوده‌اند، بلکه انسان را کلاف سردرگم و بیچاره هم می‌فرمایند.»(ص۳۴) او در جای دیگری می‌نویسد: «علمای اسلام و یهود و نصارا با قبول افکار فلاسفه یونان، ماهرانه از عقاید دینی خود دفاع کردند و بسیار خوشحال بودند که هم پایه علمی به مذهب داده اند و هم احساسات و توهمات بشری را راضی کرده اند؛ ولی غافل از آنکه پایه را سست می‌نمایند و رخنه در اساس توحید وارد می‌سازند. ظاهراً درباره همین فلسفه یا حکمت یونان است که اخباری از معصومین (علیهم السلام) در مذمت از فلسفه و داخل نمودن آن در دین رسیده است.» (ص۹۹) براین اساس، بازرگان در همه آثار خود از منطق و فلسفه گریزان است و بر رجوع به قرآن و حدیث معتبر از معصومین(ع) اصرار دارد. اما نکته مهم این است که او با اشاره به ماجرای حضرت ابراهیم(ع) با قومش و دعوت آنها به مشاهده ماه و خورشید و امثال آنها و در نتیجه اثبات به ناقص بودن آنها و دعوت به توحید، معتقد است که تنها روش شناخت همان روش تجربی است و به همین جهت حضرت ابراهیم (ع) را «مؤسس ادیان و افکار جدید» می‌نامد.(ص۴۸) و بازرگان روش خود را هم روش حضرت ابراهیم (ع) و بالتبع قرآنی و اسلامی می‌داند و روش فلاسفه و عرفا و سایرین را غیر اسلامی بلکه بیگانه به قرآن و اسلام می‌خواند. 🔹 البته روشن است که روش تجربی با بر یک سلسله آزمایشها و فعل و انفعالات خالص کننده استوار است و از این جهت به ریاضیات و روش‌های کمی وابسته است. از این‌رو، ریاضیات و کمی‌سازی مطالعات اسلامی و انسانی بسیار مهم و برجسته است و همواره تلاش دارد تا با استفاده از قواعد ریاضی و اصول علمی در فیزیک و شیمی همچون قانون ترمودینامیک (بقای ماده و انرژی) و نگرش‌های سیستمی، به اثبات علمی بودن و کمی‌سازی مطالعات دینی بپردازد. 🔸 نکته مهم دیگر در روش‌شناسی بازرگان این است که او نیز مانند بسیاری اندیشه ورزان ساسینتیفیک غربی، به ناچار به و غیر عقلی روی می‌آورد و با عشق و تعبد محض به دنبال حل مشکلات جوامع انسانی و اصلاح اندیشه سوسیالیسم است. 🔹بازرگان در ابتدای کتاب راه طی شده، با نقد دو نگاه افراطی متدینین و متجددین که تمدن بشری غرب را بی‌ارتباط با راه انبیا معرفی می‌کنند معتقد است که «بشر در سیر تکاملی خود، راهی جز راه انبیا نپیموده است و روز به روز به مقصد آنها نزدیک می‌شود»(مباحث بنیادین، ص۲۰) بنابراین سیر تکاملی بشر در راهی است که پیغمبران و وحی الهی به آن دعوت می‌کند. در نظر او، انبیا علیهم السلام برای گسترش عقل و علم تجربی آمده‌اند و رشد علوم طبیعی و تجربی در عصر جدید در ادامه‌ی راه انبیا است. 🔸مفهوم و برای بازرگان یک مفهوم محوری است و در آثار مختلف تلاش دارد تا این تکامل و سیر تکاملی انسان را تبیین کند. 🔹 بازرگان برای تبیین سیر تکاملی انسان، به توضیح تاریخ انبیا و سیر تکاملی انبیا می‌پردازد. برخی تصور اولیه که بازرگان را یک فرد معرفی می‌کنند و دلیل را هم تأکید وی بر می‌دانند بازرگان کاملا به سوسیالیسم معتقد است و اختیار و آزادی انسان را نیز مقدمه رسیدن به سوسیالیست و جامعه‌ی عادله می‌داند. بازرگان در کتاب و ترمودینامیک انسان، به صراحت می‌نویسد: « فکر سوسیالیسم تا آنجا که خواهان عدالت و تساوی بین افراد و تأمین زندگی فعال و مرفه برای عموم و جلوگیری از ظلم و فقر و بدبختی می‌باشد همیشه مطلوب و ممدوح بوده. از قدیم طرفدار داشته و یکی از هدفهای عملی مذاهب برحق می‌باشد.»(ص۴۱۵) او محله‌ها و مکاتب سوسیالیستی برآمده از قرن ۱۸ به بعد را می‌ستاید اما معتقد است که همه ناقص هستند چون به برپایه حب و‌ عشق در برابر توحید بی‌توجه هستند. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1913
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۹ از ۵۰ 🔹 بازرگان در کتاب راه طی شده، یک ترسیم جریان‌شناسانه و پیوسته‌ای را از حیات انبیا (علیهم‌السلام) ارائه می‌دهد که نشانگر سیر تکاملی انسان به سمت توسعه و پیشرفت اجتماعی و خروج از دوران کودکی انسان است. زیرا با هر پیش‌روی انسان در پیشرفت اجتماعات بشری، انبیا بر انگیخته می‌شوند. سیر عمومی انبیا از احساسات آغاز می‌شود و به سمت توحید حرکت می‌کند. در واقع محور حیات و حرکت انبیا است. هرچند بازرگان به منطق دیالکتیک هیچ اشاره‌ای نمی‌کند اما تاریخ بشر و حرکت انبیا را معلول دو سبز متضاد انسان و تاریخ می‌داند. در هر مرحله یکی از انبیا بشر را به توحید می‌رساند اما از درون خود همین بشر میل به شرک می‌جوشد و عقب‌گرد می‌کند تا نبی بعدی بیاید و از درون احساسات و شرک، بشر را به توحید دعوت کند. این دو مسیر متضاد همواره وجود دارد.(ص۶۶) این تحلیل دیالکتیکی از تاریخ انبیا(ع) و تفسیر انقلابی و مبارزه‌جویی ایشان، بعدها توسط بسیاری از اعضای جوانتر نهضت آزادی و بخصوص جلال‌الدین فارسی و علی شریعتی و مؤسسین مجاهدین خلق ادامه یافت و تکامل پیدا کرد 🔸بازرگان راه طی شده بشریت توسط انبیا را به سه مرحله تقسیم می‌کند که عبارت است از توحید، عبادت و قیامت. 🔹از منظر بازرگان، توحید بازگشت به طبیعت و کشف نظم واحد متقن ازلی در سراسر دنیا است. همانگونه که علم به کشف حقیقت و نظم در طبیعت نظر دارد توحید هم همان رسالت را برعهده دارد «,تنها تفاوت در این است که عالِم صحبت از نظم می‌کند و موحد ناظم را اسم می‌برد.» (ص۹۱) بر همین اساس او مفهوم روح و امور مجرد را از خرافات و پیرایه‌های برآمده از فلسفه یونانی می‌داند که موجب نگرش سلسله مراتبی به خلقت شده است و این باطل است.(ص۹۸ - ۹۹) 🔸بازرگان عبادات را مناسک و اصول رفتاری دین در جهت خداپرستی و عدالت اجتماعی می‌داند. چرا که جامعه فرزند دست پرورده‌ی دین است و هر دین نوع خاصی از جامعه و مناسک اجتماعی را به وجود می‌آورد. 🔹مرحله سوم راه طی شده توسط انبیا، قیامت است. بازرگان براساس قانون ترمودینامیک درصدد اثبات مادی بودن معاد از طریق قانون بقای ماده و انرژی است. لذا می‌نویسد: «برای وصول به قیامت لازم نیست ما عقیده مادیون را که حیات یک حالات طبیعی رهگذری از حالات ماده ایت، رد کنیم و اصرار در اثبات روح داشته باشیم؛ بلکه می‌گوئیم ماده یادگار حالات گذشته خود را حفظ می‌نماید.»(ص۲۱۷) بازرگان بقای شخصیت انسان را به «عمل» او نسبت می‌دهد و ثواب و عقاب را هم ازدیاد و نقصان عمل فرد در تاریخ فهم می‌کند از این‌رو، می‌نویسد: «شخصیت نه تنها جاودان می‌ماند بلکه آثار آن دائما در حال توسعه و تولید است و به فراخور درجه استحکام و عمق و مایه‌ای که عامل اولیه آن ددا ه است، تکثیر و تأثیر آن شدت و ضعف خواهد داشت. مثلاً اگر کسی در حیاتی یک نهال بارور در زمین مساعد بکار یک نهال صد درخت و هزاران درخت می‌شود و چون از میوه‌های آن خلق زیادی متمتع خواهند شد و آن خلق به نوبه خود اولاد و تحفادب می‌دهند که نهال‌های دیگری خواهند کاست و رفته رفته دامنه عمل شخص بنام زمین منتشر خواهد گشت.»(ص۲۳۴) 🔸این تحلیل‌های عجیب از قیامت و شخصیت و بقای انسان، نشانگر آن عقبه ذهنیت سوسیالیستی و نگرش سیستمی به جامعه است که وی پذیرفته است. برای شناخت این دو ذهنیت بازرگان لازم است به کتاب «عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان» مراجعه شود.‌ کتابی که در آن اثبات می‌شود حقیقت انسان حب و بغض «ولایت» (ص۲۵۸) و همچنین اراده و اختیار است(ص۳۴۳) و جامعه یک سیستم است که باید به آن «بطور یک کاسه با تمام افراد و اشیا و احوال و اعمالش نگاه می‌کنیم» (ص۳۰۹) براساس این مقدمات، بازرگان معتقد است که اساس شخصیت فرد و جامعه را نوع محبت و عشق آن تعیین می‌کند که بر اساس احتیاجات و نظام حساسیت‌های آن جامعه است و این محبت و عشق با خودش پرستش و را به همراه می‌آورد که به طور طبیعی یک نظامی از قوانین و مناسک اجتماعی را به وجود می‌آورد. که به صورت «زنجیروار در یک مجموعه منطقی مرتبط وارد می‌شود»(ص۵۲۸) 🔹 بازرگان نقش و محبت و احساسات و اغراض را در شخصیت آدمی نقش محوری می‌داند که پایه‌ی همه‌ی ادراکات و معنویات و رفتارهای انسانی در حوزه های فردی و اجتماعی است و مبدأ حرکت و سکوی پرتاب و پرواز آدمی است. به نظر او ادیان و وحی نیز بر دل بنا شده است و صتچندوقچه فهم و قبول قرآن و آموزهای دینی هم دل است که نباید قفل شده باشد.(ص۵۲۸) از این‌رو، «حدود فعالیت وقدرت اراده‌ای که شخص بروز می‌دهد بستگی به میزان علاقه وعشقی که به مطلوب پیدا کرده است دارد.» (ص۲۷۳) واغراض نوع استدلالها واستنباط‌ها را جهت می‌دهد ومنحرف می‌کند.(ص۳۰۷) 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1916
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۳۰ از ۵۰ 🔹بازرگان در تحلیل عشق و پرستش به جمله «انما الحیوة عقیدة و جهاد» تمسک می‌جوید و آن را کلام امام حسین می‌پندارد و آن را مؤید مبارزه با ظلم و فساد معرفی می‌کند(ص۴۳۳) و از شهادت یک تفسیر مادی ارائه مه دهد که عبارت است از تبدیل سرمایه‌های مکتوم در جسم به انرژی و تبدیل انسان به یک کارخانه است. او شهادت را اختصاص به اسلام و دین نمی‌داند و معتقد است نمونه‌های آن را در پاره‌ای از دانشمندان و مبارزین مسلک‌های سیاسی و حتی بین گروندگان ادیان باطل وجود دارد.(ص۴۳۵ -۴۳۶) 🔸 مهندس مهدی بازرگان از دهه بیست تا چهل یکی از مهمترین چهره‌های تاثیرگذار نواندیشی دینی و چهره‌های اسلام اجتماعی و سیاسی است که توانسته بود تفسیری از اسلام ارائه دهد که با علم و اجتماع و مبارزه هماهنگ باشد و اسلام را به عنوان مکتب مبارزه معرفی کند، طرحی که در آذر ۱۳۴۴ در یک سخنرانی پرشور نماز عید فطر ارائه و در قالب کتاب «اسلام مکتب مبارزه و‌ مولّد» در ۱۱۰ صفحه تدوین و تکمیل و منتشر شود. 🔹 بازرگان در مدارس اسلامی، انجمن‌های اسلامی و بعدتر در حزب نهضت آزادی ایران، نسل زیادی از نوجوانان و جوانان و دانشجویان را تربیت کرد که عموم آنها شخصیتی رادیکال و مبارزه‌جو داشتند و به فهم اجتماعی از اسلام و فعالیت‌های اجتماعی و انتقادی علاقه وافر داشتند از این‌رو، براساس سیره و منش مرحوم طالقانی و منهج و روش علمی بازرگان به مطالعات اسلامی و علمی روی آوردند و هر کدام آثاری را تولید و جریانهای اجتماعی و سیاسی‌ای به وجود آوردند. از جمله آنها این افرادند: محمد نخشب، جلال‌الدین فارسی، کاظم سامی، علی شریعتی، محمد حنیف نژاد. البته هر کدام از این افراد بر افراد و گروه‌های دیگری تأثیر گذار بودند. 🔸در ادامه به طور اجمال به برخی از این افراد و جریان‌ها اشاره می‌شود. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1918
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
بسمه تعالی با اعلام رسمی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، سجده شکر به درگاه حضرت احدیت می ساییم و خ
📌 چگونه به انتخاب اصلح رسیده‌ام؟ بعد از اعلام نظر درباره اصلح بودن آقای دکتر قالیباف یکی از دوستان و از اعضای محترم کانال امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی پرسشی را مطرح کردند و پاسخی عرض شد که متن آن تقدیم حضور می‌شود: 🔸پرسش: سلام علیکم استاد عرض ادب و احترام حقیر یکی از طلاب موسسه ... هستم جسارتا می خواستم درخواست کنم در صورت صلاحدید و داشتن وقت، اگر ممکنه دلیل خودتون رو بابت انتخاب آقای قالیباف به عنوان اصلح هم در کانال ذکر کنید. چون یکی از مدعاهای خیلی پررنگ طرفداران آقای جلیلی اینه که ایشون مسلط به گفتمان انقلاب اسلامیه برای حقیر جالب بود که حضرتعالی با مطالعه گسترده و عمیق در حوزه تمدن اسلامی و مبانی انقلاب، آقای قالیباف رو مطرح فرمودید و میخواستم اگر امکانش هست دلیل این انتخابتون که قطعا مبتنی بر مبادیی هست که در حوزه تخصصتون وجود داره، بیان کنید ممنون 🔹پاسخ: سلام علیکم ممنونم از لطف و توجه شما. به نظر بنده همه این شخصیت ها که احراز صلاحیت شده‌اند خوب و مومن هستند اما معتقدم که هیچ کدام از این بزرگوران فهم عمیقی از گفتمان انقلاب اسلامی ندارند؛ چون با بنیان‌های فقهی و فلسفی حوزوی آشنا نیستند لذا نتوانسته‌اند به فهم منظومه‌ای و همه جانبه و مبنایی گفتمان انقلاب بپردازند که البته انتظار هم نباید داشت چرا که یک کار تخصصی و عمیق است و به مطالعات عمیق علمی و نگارش مقالات و آثار علمی و پژوهشی نیاز است. اما همه این عزیزان با توجه به تجارب شخصی و حضور در نظام جمهوری اسلامی توانسته اند با سطوحی از اندیشه اسلامی ارتباط برقرار کنند. بخصوص اینکه اخیرا به طور مفصل سایت آقای جلیلی را مطالعه عمیق کرده ام و عموم درس‌گفتارهای ایشان را بررسی کرده ام و احساس نکردم یک چیز بیشتری از برخی از رقیبان دارد. پس از بررسی به این نتیجه رسیدم که آقایان قالیباف و جلیلی به یک اندازه با گفتمان انقلاب ارتباط برقرار کرده اند و البته بیش از دیگران است. عمده تفاوت در کارآمدی و کار و خدمت و تلاش است که سوابق آقای قالیباف به مراتب بسیار بیشتر از سایر عزیزان است و همچنین بیش از دیگران می‌تواند همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را در جهت خدمت و پیشرفت ایجاد کند. بخصوص باید توجه کنیم که رئیس جمهوری، رئیس جمهور و همه مردم است و باید بتواند همه ملت و همه سلیقه های سیاسی و اقوام را به کار بگیرد تا موانع را از بین ببرد و مسیر خدمت و پیشرفت را هموار کند. همانگونه که شهید آیت الله رئیسی با این ویژگی توانستند آرامش و خدمت را در جامعه به وجود آورد و امید را به همه مردم و سلایق مختلف بازگرداند. تعریف‌های مکرر رهبر معظم انقلاب از فعالیتهای متنوع و متکثر دکتر قالیباف در سمت‌های مختلف و همچنین شهادت و گواهی بسیاری از مدیران و دلسوزان انقلاب همچون شهید رئیسی، شهید سلیمانی و سردار حاجی‌زاده و دکتر مخبر و فرماندهان بزرگ نظامی و مدیران موفق کشوری از توانمندی‌های ایشان در قامت یک مدیر انقلابی ، ما را در این انتخاب یاری می‌کند. https://eitaa.com/hekmat121/1919
📌 مدیریت راهبردی در انقلاب اسلامی (تحلیلی از کارنامه مدیران راهبردی انقلاب اسلامی براساس روایات معصومین علیهم السلام) بخش اول: 🔹 انقلاب اسلامی محصول عقل و حکیمانه و فقیهانه‌ای است که حضرت امام خمینی و امام خامنه‌ای و شهید مطهری و شهید بهشتی آن را صورت منطقی و تحقق عینی داده اند که در بر اصل عقلانیت، معنویت و عدالت سامان یافته است و زیرساخت اصلی آن است که به اخلاق و معنویت و همچنین به خدمت و عدالت معنا و نظام می‌دهد. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: «اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛ همه خوبى ها با عقل شناخته مى شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.» 🔸 به تعبیر مقام معظم رهبری اگر به درستی فهم و بر نظام رفتاری و اجتماعی حاکم شود اخلاق و معنویت متناسب با خود را ایجاد می‌کند و انسان را از یک اخلاق فردی و معنویت زاهدانه نجات می‌دهد و در او‌م لکه‌ی اخلاق مجاهدت و پیشرفت را به وجود می‌آورد که اگر چنین اخلاق اجتماعی و معنویت سازمانی بر جامعه حاکم شود به ارائه الگویی از و منتهی می‌شود که نمونه‌ی آن را در دفاع مقدس و فرماندهی فرماندهان سپاه اسلام در حوزه‌های مختلف شاهد آن بودیم و بعدا در برخی از مدیران تحول‌گرا و راهبردساز ادامه پیدا کرد که از جمله آنها ، و بودند و امروز هم بحمدلله در میان مدیران انقلابی و‌ پرتلاش کشور می‌توان نمونه‌های آن را معرفی کرد و آنها را برای ریاست جمهوری انتخاب کرد و مسیر نیمه‌تمام شهید جموهور آیت‌الله رئیسی و سایر مدیران شهید انقلاب اسلامی در مدیریت اقتصادی کشور و تقویت جبهه‌ی مقاومت را تکمیل کرد. 🔹 مدیریت راهبردی مدیریت در وسط میدان و براساس تجارب اندوخته و آزمون وخطاهای پی‌در پی در صحنه‌های مختلف عینی و‌ میدان‌های متنوع اجتماعی و سیاسی است. چرا که راهبردها محصول تجربه و کار و تلاش مداوم است همانگونه که امام على (عليه السلام) فرمود: «اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ» عقل حفاظت و بهره‌مندی از تجربه است. 🔸 مدیریت راهبردی نه محصول تک روی و‌ خودرأیی و نفی بدنه‌ی کارشناسی و علمی کشور به بهانه‌ی مختلف است بلکه برآمده از مشورت و استفاده از کارشناسان و استادان برجسته‌ی کشوری با فکرها و اندیشه‌های مختلف است. همانگونه که امام على عليه السلام فرمودند: «مَنْ شاوَرَ ذَوِى الْعُقولِ اسْتَضاءَ بِاَنْوارِ الْعُقولِ؛ هر كس با عقلا مشورت كند، از نور عقل ها بهره مى برد.» و فرمودند: «اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِىالْعَواقِبِ؛ بدانيد عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و درعواقب امور بنگرد.» 🔹 مدیریت راهبردی، مدیریت در میان جبهه خودی و در میان همراهان و هواداران برای انتخاب خوب از بد نیست. بلکه مدیریت در میدان سختی‌ها و صعوبت‌ها، در میان همراهان و مخالفان، در جهت شناخت منافع ملی در شرایط پیچیده‌ی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. تا بتواند همچون خلبانی کارکشته هواپیما را به سلامت به زمین بنشاند. از این رو، مدیر راهبردی همواره در میان انتخاب خوب از بد مخیر نیست بلکه او باید از چنان عقل و هوشی برخوردار باشد که «بد» را از «بیشتر بد» و «شر» را از «بیشتر شر» در شرایط سخت و بحرانی تشخیص دهد و متناسب با موقعیتی که در آن هست بهترینها و اولویت‌دارترین ها را انتخاب کند. همچنانکه امام علی علیه السلام فرمود: «لَيْسَ الْعاقِلُ مَنْ يَعْرِفُ الْخَيْرَ مِنَ الشَّرِّ وَ لكِنَّ الْعاقِلَ مَنْ يَعْرِفُ خَيْرَ الشَّرَّيْنِ عاقل، آن نيست كه خوب را از بد تشخيص دهد. عاقل، كسى است كه از ميان دو بد،آن را كه ضررش كمتر است، بشناسد.» 🔸 مدیریت راهبردی در میدان صناعت و عمل و کار است، مدیریتی با کفایت و دارای عملکردی است که به تولید و پیشرفت و رفع موانع از مسیر حرکت و پویایی جامعه بیانجامد. لذا تصمیم به موقع و عمل و کار صحیح و درست نشانه‌ای عقل و مدیریت راهبردی است. امام علی علیه السلام فرمودند: «اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ ؛ عاقل كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى كند، به جا باشد.» 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1920
📌 مدیریت راهبردی در انقلاب اسلامی (تحلیلی از کارنامه مدیران راهبردی انقلاب اسلامی براساس روایات معصومین علیهم السلام) بخش دوم: 🔹 مدیریت راهبردی و عاقلانه، مدیریتی است که به مدارای اجتماعی بیانجامد و همه‌ی قشرها و گروه‌ها را در مسیر خدمت و پیشرفت به کار گیرد و به حذف هیچ گروه و قشری و تخریب و تهمت هیچ فرد و سازمانی نیانجامد. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمودند : رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْيمانِ بِاللّه ِ مُداراةُ النّاسِ فى غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ؛ كمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است به شرط آن كه حق، ترك نشود.» بنابراین خدمت برای مردم و فداکاری و سخت کوشی و همچنین گذشت در برابر عیوب و‌خطاهای دیگر افراد جامعه یکی از شروط عقلانیت و مدیریت راهبردی است: امام صادق عليه السلام فرمودند: «لا يُعَدُّ الْعاقِلُ عاقِلاً حَتّى يَسْتَـكْمِلَ ثَلاثا: اِعْطاءَ الْحَقِّ مِنْ نَفْسِهِعَلى حالِ الرِّضا وَ الْغَضَبِ وَ اَنْ يَرْضى لِلنّاسِ ما يَرْضى لِنَفْسِهِ وَ اسْتِعْمالَ الْحِلْمِعِنْدَ الْعَثْرَةِ؛ عاقل، عاقل نيست مگر آن كه سه صفت را در خود به كمال رساند: حق را در هنگامخشنودى و خشم ادا كند، آنچه را براى خود مى پسندد، براى ديگران هم بپسندد وهنگام خطاى ديگران، بردبار باشد.» 🔸 مدیریت راهبردی گوشه نشینی و خطا نکردن نیست. کسی که هیچ املایی ننوشته و‌ کاری انجام نداده باشد شاید هیچ خطایی نداشته باشد یا خطاهای او آشکار نشده است اما او از عقلانیت و‌ مدیریت راهبردی هم برخوردار نیست بلکه انسان دادی تفکر راهبردی به خطاهای خود واقف است و درصدد جبران و درس آموزی از آن بر می‌آید: امام على عليه السلام فرمودند: «اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ كانَ بِعَيْبِهِ بَصيرا وَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ ضَريرا؛ عاقل ترين مردم كسى است كه به عيب هاى خويش بينا و از عيوب ديگران، نابيناباشد.» ❇️ توجه به مدیریت راهبردی در انتخاب ریاست جمهوری رئیس جمهور دومین مقام مدیریتی و راهبردی و اولین مسئول اجرایی و عملیاتی کشور است. اینجا محل آزمون و خطا نیست بلکه میدان مدیریت راهبردی و عملیاتی براساس تجارب اندوخته و مشورت پذیری از کارشناسان و متخصصان همه‌ی امور در جهت خدمت و پیشرفت است. لازمه‌ی این مدیریت راهبردی، مدارا با مردم و گذشت از جفاها و تخریب‌ها و تلاش و کوشش خستگی‌ناپذیر در جهت اعتلای اسلام و ایران عزیز است. پس می‌بایست بهترین مدیر راهبردی و کارآمدترین مقام اجرایی و عملیاتی را بر اساس منطق و عقلانیت انقلاب اسلامی انتخاب کنیم و تحت تأثیر توهین‌ها و تخریب‌ها، فحاشی‌ها و پرونده‌سازی‌ها قرار نگیریم. ✍ سید مهدی موسوی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1921