eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
442 ویدیو
169 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 نقش باورهای دینی درشکست کرونا ✍علی رئیسی 🔻باغلبه نگاه های کارکردی وذائقه مصرف گرایی انسان معاصر،سوالی دراین روزهای کرونایی درفضای حقیقی ومجازی به چشم می آید که باورهای دینی چه نقشی در شکست بیماری هایی مانند کوید۱۹دارند؟ دین دراین زمینه چه خدمتی می تواند به بشریت ارائه دهد؟؟ 🔻 مهمترین موانع شکست کرونا را می توان در دو عرصه انسانی وسخت افزاری این چنین برشمرد؛(عدم رعایت بهداشت فردی واجتماعی،نبود کادردرمانی یاعدم مراعات بیمار درمراکزدرمانی،ضعف روحی و روانی بیمار وکادردرمانی بجهت استرس ها واضطراب ها،احتکارملزومات بهداشتی ودرمانی به جهت روحیات سود گراوضداخلاق،نبودحس همبستگی اجتماعی،خودمحوری درعرصه های فردی واجتماعی) حال باید پرسید که باورهای دینی در نفی یا اثبات هرکدام ازمسائل فوق الذکر چگونه نقش ایفا می کنند؟ ۱-دیانت می تواند با اصلاح فکروعقیده، این جهان رادرای آغازوانجام وآفریده یک موجود حکیم،عالم، وقادر معرفی نماید،باوربه چنین اعتقادی زمینه بهتری برای تحقیقات علمی رادرعرصه طبیعت وعلوم مرتبط با آن مانند علوم زیستی وپزشکی فراهم می آورد، نگاه غایتمند و قانونمند به جهان درمحقق امید بیشتری به کشف اسرارطبیعت وراهکارهای درمانی برای بیماری های سختی مانندکرونا فراهم می آورد. ۲-دربحران های طبیعی مانندزلزله،سیل،بیماری های واگیر،حب ذات ونگرانی، زمینه اختلال های روحی وروانی رافراهم می آورد،خصوصا که دراین صحنه ها انسان ها دچارمصیبت ،رنج و بی خانمانی می شوند، دین بامعنابخشی به زندگی،ودادن وعده های جبران درسرای پایدار وابدی،ازمصائب ورنج های بشر می کاهد و مقاومت روحی و روانی انسان رابالا می برد. ۳-غریزه خودخواهی ومنفعت طلبی، خصوصا درمواردی که ما در دست یابی به ملزومات ضروری زندگی بامحدودیت وکمبودهایی دچارمی شویم،اختلافات بین انسان ها وعدم مراعات همدیگر را به اوج می رساند،دین باتبیین حیات دنیوی ومقدمه خواندن آن برای زندگی اخروی ودعوت به گرایش های معنوی واخلاقی،انسجام وهمبستگی اجتماعی را فراهم می آورد. ۴-کنترل افرادجامعه بادوشیوه نظارت بیرونی(وضع قوانین جزایی وکیفری وحضورپلیس ودوربین ها) ودرونی(باورهای اعتقادی) انجام می گیرد، باورهای دینی ماننداعتقادبه خدا ومعاد، ضامن اجرایی ارزش ها وهنجارهای اجتماعی است ،علاوه براین،روش نظارت درونی کم هزینه تر ودردستیابی به هدف نقش موثرتری را ایفامی کند ۵-باورهای دینی،منشا انگیزه های عالی وهمت های والا جهت گذشتن ازمنافع شخصی وتوجه به منافع وهنجارهای اجتماعی مانند ایثار،انفاق وشهادت می گرد چنانکه امروزمظاهرآن رادررفتارهای پزشکان وپرستارها وضدعفونی وتهیه ماسک ازسوی نیروهای جهادی شاهدهستیم. 🔻بنابراین«دین یک معرفت ونهضت همه جانبه به سوی تکامل است که چهاربعد دارد:اصلاح فکروعقیده، پرورش اصول عالی اخلاق انسانی،حسن روابط اجتماعی،حذف هرگونه تبعیض های ناروا» ✳️ آنچه امروزاز ایثارگری ها،خطرکردن ها، ازسوی عده ای ازپزشکان وپرستاران ونیروهای جهادی شاهدیم، مظهری ازمظاهر باورهای درونی این افراداست ونمی توان آن را صرفابه مسائل مادی ودنیائی تفسیرکرد،درمقابل آنچه ازاحتکارها وبی رحمی ها وتبعیض ها نیزشاهد هستیم خصوصا درکشورهای که به بهانه پیشرفت وتوسعه، مظاهردینداری وباورهای اعتقادی راتضعیف کرده اند،نشان ازضعف باورها وهنجارهای دینی است، آری شکست کرونا ابتدا ازمسیرشکست موانع که درفوق به آنها اشاره شد می گذرد وشکست موانع فوق بااستفاده ازباورهای دینی زودتر تسهیل می شود. پ ن: آنچه گذشت مجملی ازمباحث مفصل دراین باب است که دوستان می توانند برای آشنایی بیشتر به کتاب الهیات آیه الله سبحانی(زیدعزه) جلداول، وکلام جدید، نوشته عبدالحسین خسروپناه مراجعه کنند. @Aliraeisi10 @howzavian
این روزها پیشنهاد می کنیم کتاب مرحوم رضا بابایی را بخوانید. جنس انتظار و معنای مهدویت در واژه واژه هایش موج می زند. 👌پ ن: این کتاب توصیه می شود به کسانی که درباره امام زمان(عج) دنبال نثر ادبی و فاخر و تولید محتوای چند رسانه ای هستند. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
♦️ ی که ۶ نبود❗️ ✍ امیر احتشام یکی دو قسمت از آغار پایتخت۶ بیشتر نگذشته بود که طبق معمول، نقد ها آغاز شد. نقدهایی که بسته به عینک نقاد، گاهی سفید و گاهی سیاه نوشته می شد. اما نظر کلی حقیر آن است که برای نقد کامل و صحیح، لازم است فیلم و سریال تا انتها دیده شده و سپس در بوته ی نقد و بررسی قرار داده شود. ۶ در حالی به پایان رسید که به واسطه ی ژانر کمدیک، کارگردانی و تصویربرداری خوب و با پشتوانه ۵ پایتخت قبلی توانست عمده ی مخاطبان را با خود همراه کند. عمده مخاطبی که نقادانه سریال را تماشا نمی کند و صرفا به دنبال تجربه یک سرگرمی خانوادگی به دور از اخبار روزمره در تعطیلات نوروز بود. اما طبق معمول مخاطب خاصی هم نیز وجود داشت که فیلم را به عنوان یک ابزار فرهنگ ساز می شناسد و با طنازی و سرگرمی صرف و حتی کنایه های سطحی سیاسی نیز قانع نمی شود. او نگران نوجوانی است که با تمام توجه به صفحه جادویی خیره می شود. او نگران جوانی است که خود را در آینه ی بهتاش جستجو می کند. او به مردان و زنانی می اندیشد که هر کدام به یکی از شخصیت های فیلم گره می خورند و فیلم باید برای همه ی آن ها حرف داشته باشد. و اینجاست که نقدها آغاز می شود. ادامه دارد... شماره های بعدی نقد پایتخت را اینجا بخوانید👇👇👇 @Amirehtesham @howzavian
📌 مربی دوران گذشته و بحران پیله ناامیدی ✍ علی ابراهیم پور 🔸 من در کلاس نویسندگی، متن مرحوم را مشق نوشتن می‌کردم. شاگرد شاگردان او در نویسندگی محسوب می‌شوم. در کلاس‌ها و گفت‌وگوهایم هم همیشه کتاب او را معرفی و توصیه کرده‌ام و می‌کنم. (هرچند با عموم اظهارعقیده‌هایی که ورای اصول نویسندگی در متن بروز می‌دهد، هم‌دل نبوده و نیستم) 🔸 اما معتقدم متاسفانه او جزو آن مربیانی بود که -به‌قول دیالوگ معروف آژانس‌شیشه‌ای- "دوره‌اش گذشته". نه فقط بابایی، درباره رسول جعفریان هم همین نظر را دارم. این بزرگواران، دورانی را به تامل و مطالعه گذراندند ولی در نهایت چون نتوانستند خودشان راه به جایی پیدا کنند، یک‌سر از عقیده و آرمان‌شان گذشتند و فرمان چرخاندند و نسبت به کل مسیر ابتدا و سپس شدند. از آن زمان هم در پیله خود خزیدند و مشغول شدند به بازتولید مکرر این ناامیدی و بدبینی در یادداشت‌های روزانه و هفتگی و واگویه‌ی آن در قالب تطبیق بر نمونه‌های روزمره. نه مسئله‌ای را حل کردند، نه تقریر جدیدی از مسائل ارائه دادند و نه حتی پرسش قابل‌توجهی بر پرسش‌های پیشین افزودند. 🔶 تجربه‌ی میدانی نشان می‌دهد این بحرانِ برای تمامی افراد در اواسط عمر رخ می‌دهد. بحران کمرشکنی است که تصورش هم برایم واهمه ایجاد می‌کند. فعلا تنها امیدم، "إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي" است. 🔻پی‌نوشت: خبر درگذشت استاد رضا بابایی را شنیدم. قلم استواری داشت؛ سرمشق، معیار و الگو بود. خواندن متن کتاب اش -جدای از محتوا- خودش سلوک بهتر نوشتن است؛ ان‌شاءالله باقیات‌الصالحاتی برایش باشد. حیف که سرطان و ، روحش را آنقدر آزرد که جسمش تاب نیاورد... روحش شاد. 🔖آخرین یادداشت او که تبلور تامی از روح ناامید اوست:👇 t.me/rezababaei43/1269 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/722 @aliebrahimpour_ir @howzavian
🖋 رضا بابایی فوت کوزه‌گری را در مشت خود پنهان نمی‌کرد ✍سعید احمدی استاد رضا بابایی را تا سال ۱۳۸۲ نمی‌شناختم. شوق به نوشتن و دانستن فنون قلم مرا به درس و مجلس نغز و آموزنده و طنزآمیز او کشاند و تا اکنون از او و آثارش بهره‌ برده‌ام. پیش‌تر، کسان دیگری را دیده بودم که دم از قلم بزنند و فن نگارش بیاموزند یا کتاب‌هایی را خوانده بودم که خدای نهاد و گزاره ادبیات فارسی باشند؛ ولی بابایی جنس دیگری داشت. او شاید خدای مطلق ادبیات نبود؛ اما در آموزگاری از دیگران سرتر و پُرتر بود. او بخل نداشت و هیچ فوت کوزه‌گری را توی مشت خود پنهان نمی‌کرد که مبادا شاگردی همه هنرهای او را برباید و کارش را از سکه بیندازد. او سخاوتمندانه و استادانه هر چه در چنته داشت رو می‌کرد و پرسش هیچ شاگردی را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت. همین صفت سکه او را بی‌مانند می‌کرد. تنها با او و پای درس او دانستم نویسندگی آستانی بلند دارد و هر کسی را دست‌رساندن بر بلندای آن نشاید و نباید؛ البته بدون ناامیدی و یاس از تلاش. بهتر بگویم: قله قلم را می‌شد با او دید؛ اگرچه در پایه یا دامنه آن گام برداری و برای فتح آن بکوشی. بابایی به درست یا غلط از اندیشه تهی نبود و برای خودش مشرب مشخصی داشت؛ اما اندیشه‌های مخالف خود را نیز بر می‌تابید. شاید مذاق فکری او را نمی‌پسندیدی؛ ولی سلوک عملی و اخلاق حرفه‌ای او را می‌ستودی. استاد بابایی سنگ بنای محکم و راستِ نسلِ نو نویسندگان حوزه است. بسیاری را می‌شناسم که مدرس فن نگارش‌اند و شاید نامی از او هم نبرند؛ اما شیوه او در بند بند درسنامه حضور واضحی دارد. او دیگر در میان ما نیست و روح نقاد و خردگرایش از تن خسته و دردمندش پر کشید و رفت تا مولوی و حافظ را از نزدیک ببیند و شرح و نقد کند. استاد رضا بابایی "مرجع نسل نو نویسندگان حوزوی" است که توانسته این فن را با سخاوت کامل به موافق و مخالف اندیشه‌های خود به یادگار بسپارد. بی‌گمان امروز هجدهم فروردین ۱۳۹۹ حوزه علمیه یکی از تاثیرگذارتربن شخصیت‌ها و سرمایه‌های انسانی خود را از دست داده و "ثلمه لایسدها شیئ" مصداقی دوباره اما متفاوت یافته است. خدایش بیامرزد و یاد و نامش گرامی @ghalamdar @howzavian
✅گروه منبر دیجیتال👇👇 اشتراک محتوای دینی و معنوی لطفا محتوای مذهبی و معنوی و دینی برای تبلیغ ونشر عمومی در ایام شعبانیه وماه مبارک رمضان رو به این گروه ارسال کنید و از مومنین دیگر هم دعوت بفرمایید لینک گروه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2879389731C9b4c3b6929
نسخه سوم: بحث در مورد صادرات داروهای منع شده از جهان اول به جهان سوم روشنگر بسیاری از مسائلی است که در گرداگرد کوشش برای ارزیابی فرهنگ _ایدئولوژی مصرف گرایی در جهان سوم وجود دارد. از نظر حکومت های جهان اول که به طور جدی نگران از دست رفتن بازار محصولات خود در اثر رقابت خارجی هستند، هر اقدامی که مشکلات بیشتری ایجاد کند، ناراحت کننده است. با این وصف، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد شرکت های فراملی دارویی اطلاعات کافی در اختیار مصرف کنندگان جهان سوم قرار نمی دهند. 📌کاری از تحریریه https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔰 شب محاکمه ✍ مجید پاک نیت 🔸 شب گذشته، نخستین جلسۀ محاکمۀ منتقدان پایتخت 6 به ریاست قاضی گبرلو، از شبکۀ اول سیما پخش شد.😁 📒 خلاصهٔ گفتگو (برداشت شخصی): 1️⃣ رسانۀ ملی بر سر مردم منت گذاشته که پایتخت را پای میز نقد (بخوانید تطهیر) کشانده؛😒 2️⃣ سیروس مقدم با تجربه است و عوامل فیلم در شرایط کرونا کار کردند (جیک نزنید و فتیلۀ نقد را پایین بکشید)؛🤐 3️⃣ پایتخت 6 هم قصۀ اصلی داشت و هم قصۀ فرعی. داستان اصلی فیلم هم روشن بود!؛🤮 4️⃣ فیلم طنز حق دارد با هر چیزی و هر طوری که می‌خواهد شوخی کند!(حتی نمادهای یادآور فساد؛ توجیه وسیله برای رسیدن به هدف)؛😏 5️⃣ فیلم باید واقعیت‌ها را بگوید و به روز باشد (عجبنا که واقعیت،‌ اغلب شامل رذائل اخلاقی می‌شود!)؛🤨 6️⃣ در پایتخت 6 هیچ چیزی غیر عادی نبود؛ کپی‌کاری از آثار سینمایی و تلویزیونی دیگر روند عادی فیلم‌سازی است!؛😠 7️⃣ رضایتمندی از پایتخت بی‌نظیر و دست‌نیافتی بوده و هست!؛😳 8️⃣ منتقدان پایتخت با ضدانقلاب همنوا شدند؛😡 9️⃣ انتقاد از پایتخت حاصل شیطنت عده‌ای تخریب‌گر است؛😱 🔟 منتقدان اقلیت هستند، پس حرفشان درست نیست؛🙄 1️⃣1️⃣ شاهنامه آخرش خوش است. قسمت‌های تکمیلی پایتخت همۀ بدی‌ها و رذائل انباشته شدۀ قبلی را پاک می‌کند.🤧 ◀️ نتیجه: 🔺 گرچه رئیس سازمان دستور بررسی داد، اما نه خانی آمده، نه خانی رفته! همه چیز تحت کنترل است!؛😌 🔺 تفکر حاکم بر سازمان برای جذب مخاطب و سرمایۀ بیشتر بت‌هایی ساخته که نمی‌تواند بشکند؛🤑 🔺 فعلا همین آش است و همین کاسه؛ غایت تلویزیون سرگرمی است، نه تربیت (دانشگاه).😴 @majid_pakniyat
💐 مردی بزرگ که جامعه اش را می شناخت ✍️ احمد اولیایی بمناسب 20 فروردین، سالروز شهادت شهید مرتضی آوینی «حضور» و «لمس» دو کلیدواژه فهم فرهنگ اند و فهم فرهنگ نیز مقدمه ی اظهار نظر و حل مشکل جامعه و فرهنگ خواهد بود. چگونه می توان جامعه و آنچه در کف آن رخ می دهد را لمس نکرد و در مورد آن اندیشید؟ چگونه می توان بدون حضور در کنار مردمانی که قرار است تحلیلشان کنیم، تحلیلشان کنیم؟! این حضور و لمس به معنای همرنگی نیست بلکه به معنای زیست مشترک است. این «زیستن» است که چشمان تحلیلگر فرهنگی و اجتماعی را تیزبین و دقیق تر می کند. آوینی اینچنین بود. آوینی بدون حضور در جامعه و لمس آن، آوینی نشد. او خود از یک «راه طی شده» می گوید. کتاب «انسان موجود تک‌ساحتی» هربرت مارکوزه را هر چند نخوانده بود اما طوری به دست می گرفت که همه بگویند چقدر می فهمد. دیگر، نوع سبک زندگی، پوشش و غیره اش را می شود از زندگینامه اش پیدا کرد؛ به قول خودش سبیل نیچه ای می گذاشت و موسیقی کلاسیک گوش می داد و شب شعر می رفت. غرض، آوینی هرچند متحول شد اما توانایی فهمش از اجتماع علاوه بر دانش، بر حضورِ قبل تحولش بنا شده بود. اساسا انسان هایی که متحول می شوند و تحول آن ها از جنس تعالی ست، دیگر از گذشته شان گفته نمی شود و حال آنکه اگر آن گذشته نبود، تحولش معنایی نداشت. آن هم برای کسی که بعد از تحول، می خواهد بنویسد، تحلیل کند و نسخه بپیچد. دوستان و دوستداران انقلابی، حزب اللهی و جبهه ایِ آوینی که او را کامل می شناسند و از مقامات بالای اخلاقی و عرفانی و تعهد انقلابی اش مطلعند، بگذارید جوانان امروز کوچه پس کوچه های جامعه هم بدانند که آوینی، نوشته و گفته هایش فقط یک دغدغه و یا برآمده از روحیه مذهبی اش نبوده بلکه او با شما زیسته، بین شما حضور داشته و شما را لمس کرده است. این سیاهه نه توانایی بیان چیستی و چگونگی آوینی را دارد نه همچین قصدی. غرض سه چیز است؛ جوان امروز بداند که آوینی جامعه و زیست تو را لمس کرده و بیهوده برایت حرف نزده است. دوم تحلیلگران امروز بدانند که قبل از تحلیل، جامعه را لمس کنند و البته چگونگی این «حضور» و «لمس» مفصل است چراکه بسان حرکت درلبه تیغ خواهد بود. و سوم شاید اطراف ما دغدغه مندان متدینی با سبیل نیچه ای به حل مشکلات جامعه شان می اندیشند، آن ها را نرانیم. @howzavian
✔️ آسیب شناسی ایده آل گزینی در جامعه ایرانی ✍️ علی خردمردی 🔸آن چه که موجب پیشرفت و محبوبیت یک حزب سیاسی در بین احزاب دیگر می شود، ایده آلی است که آن حزب برای خود در نظر گرفته است. ارزش یک ایده آل وقتی به طور واقعی خود را به ما نشان می دهد که بتواند یک جامعه را رشد دهد. برای این که بتوانیم سیر حرکت یک جامعه را در آینده اش تحلیل کنیم، کافی است که ببینیم چه ایده آلی را برای خود در نظر گرفته است زیرا ایده آل ها در واقع خدایان یک جامعه هستند. 📝مرحوم شهید صدر در تقسیم بندی اش، ایده آل گزینیِ یک اجتماع را به سه دسته تقسیم می کند و در پایان آن چه که شایستگی این را دارد تا ایده آل یک جامعه شود را معرفی می کند. این نوشته در مقام تبیین تقسیم بندی ایشان نیست بلکه هدف، تطبیق نقاطی از این تقسیم بر جامعه ایرانی در دوره طاغوت و جمهوری اسلامی است. 🔸شهید صدر می گوید تنها ایده آلی که مطلق است، خداست زیرا نور معرفتی الهی برای هر کسی در همه ابعاد زندگی به قدر وسعش نمایان می شود و تمامی ندارد و به طور مداوم موجب پیشرفت انسان و در نهایت جامعه می شود. 🔴جامعه ایرانی در ظاهر پذیرفته که ایده آلش معرفت و عبودیت خداست اما متاسفانه در باطن هنوز اسیر غُل و زنجیر ایده آل های مادی است و همین موجب نا امیدی و خستگی بسیاری از زندگی خود شده است. متن کامل در خبرگزاری رسا 👇👇 http://rasanews.ir/002YPu @howzavian
در ثواب انتشار این پوستر شریک باشید. فاخر بین المللی @howzavian
♦️قوانین در هم‌ تنیده ✍️ علی بهاری 🔹فرض کنید مادری سه پسر خود (حسین، حسن و محمد) را برای صرف ناهار به منزلش دعوت کرده است. 🔹پیش از دعوت، همسر این زن (پدر پسران) به او گفته است خوش‌مزه‌ترین غذا را برای‌شان درست کن. مادر می‌داند حسین از زرشک پلو، قیمه و قرمه متنفر است. محمد به جوجه و کوبیده لب نمی‌زند و حسن به فسنجان حساسیت دارد. بنابراین مجبور می‌شود آب‌گوشت درست کند. 🔹کسی که ذائقه سه پسر را نمی‌داند بلافاصله مادر را متهم می‌کند که از دستور همسرش سرپیچی کرده است. چون آب گوشت در نگاه اول، قطعا بهترین غذایی که مادر می‌تواند بپزد نیست. اما کسی که محدودیت‌های مادر را می‌داند درایت او را در انتخاب خوش‌مزه‌ترین غذای «ممکن» ستایش خواهد کرد. زیرا «آب‌گوشت» تنها گزینه‌ایست که هم مورد پسند سه پسر است و هم بهترین غذای ممکن بعد از حذف آن چند مورد. 🔹خانم به تازگی خاصیت در دفع بلا را مسخره کرده و درباره آن متن طنزآمیز نوشته است. 🔹احتمالا او توقع دارد با پرداخت مثلا هزار تومان صدقه، همه بلایای زمینی و آسمانی از او و دیگر مردم دور شود! در حالی که این جهان، قوانین و اصول متعدد و درهم‌تنیده‌ای دارد که یکی از آن‌ها خاصیت بلازدایی صدقه است. 🔹همان خدایی که صدقه را مایه رفع گرفتاری قرار داد، در قرآن با تاکید گفته است انسان‌ها را با دشواری‌هایی چون گرسنگی، ترس، زیان مالی و جانی آزمایش خواهد کرد. 🔹همان دینی که صله رحم را مایه طولانی شدن عمر خواند برای مرتکبانِ برخی گناهان، کیفر «جوان‌مرگی» را تقدیر کرد. همان اسلامی که گشایش روزی را در قرائت سوره واقعه قرار داد فقر را نیز امتحانی دانست که یقه بندگان (خوب و بد) را خواهد گرفت تا عیار ایمان‌شان مشخص شود. 🔹به بیان دیگر خداوند برای اداره جهان، اصول پرشماری دارد. یکی از آن‌ها خاصیت بلازدایی صدقه است. دیگری، ضرورت ابتلای بندگان به گرفتاری است تا عیار ایمان‌شان مشخص شود. ضرورت حفظ اختیار انسان‌ها نیز اصلی است که خداوند هرگز از آن کوتاه نمی‌آید. 🔹مثلا اگر کسی بخواهد تعمدا ویروسی بسازد و به جان ملت‌ها بیندازد چون اختیار و اراده او نزد خدا محترم است (اگر چه با آن بدی مرتکب شود) خدا جلوی او را نخواهد گرفت و نباید انتظار داشت عملی چون پرداخت صدقه دست اختیار او را ببندد یا مثلا اگر کسی با دست خود سد را تخریب کند طبعا سیل به راه خواهد افتاد و همه خانه‌های بر سر راه را خراب خواهد کرد. بنابراین نباید از خداوند انتظار داشت با اسباب فراطبیعی جلوی جریان طبیعی آب را بگیرد. 🔹همان‌طور که روا نیست آن مادر را در انتخاب آب‌گوشت سرزنش کنیم (زیرا با توجه به ذائقه فرزندانش، بهترین گزینه «ممکن» را برگزیده است) جایز نیست با کرونا و سیل و زلزله، خاصیت بلازدایی صدقه را انکار کنیم. 🔹این جهان، قوانین متعددی دارد که گاه یکدیگر را محدود می‌کنند. آثار مثبت صدقه را باید در کنار اصولی چون «ضرورت ابتلای بندگان»، «ضرورت بقای اختیار حداکثری انسان‌ها» «ضرورت صیانت از قانون علت و معلول» و ده‌ها اصل و قانون الاهی دیگر دید و معنا کرد. @fekrat_net @howzavian
💐بیت های انتظار💐 🙏تقدیم به اعضای فرهیخته کانال نویسندگان حوزوی چه حسی بهتر از چشم انتظاری؟ تو را دارم به جاي هر نداری برايم باورش سخت است اما تو هم گفتی كه ما را دوست داری شبم تاریک‌‌تر، تاریک‌تر شد و مرز خوب و بد باريک‌تر شد از اين یک چيز اما مطمئنم دمادم صبح هم نزديک‌تر شد سپیده می رسد از سوی ساحل شود بر قلبم انگار ایه نازل اگر در نیمه‌ی شعبان بیاید چه عیدی می‌شود اینبار حاصل دلخوش به حمایتی، نه دلخور ز گزند در عرصه‌ی انتظار پا بگذارند ما منتظرانیم و بقولِ خیام "رفتند و رویم و باز آیند و روند" آقا بیا اخبار دنیا را عوض کن حال بد کلِّ خبرها را عوض کن دیروز و امروز ِ جهان حال بدی داشت آقا خودت احوال ِ فردا را عوض کن بر پنجره‌ی ترک ترک بارانی خوابند همه تو فکر بیدارانی دور از تو گزند ماه پنهان! وقتی مشغول پرستاری بیمارانی عالم همه رنگ باخته در تشویش بیرون زده مرگ از قرنطینه خویش این دست دعا که سرزده از گرداب محتاج به توست منجیا! بیش از پیش گوشی رفته به حالت رد تماس تا پرت کسی نباشد اینبار حواس جمعه‌ست که من دست دعا می‌کارم در باغچه زیر سایه نرگس و یاس جهان چون کودکی بی سرپناه است که سقفش گریه است و قوتش آه ست کجایی خنده زیبای تاریخ! که با تو حال عالم روبراه ست... شکسته بال دنیا، پس کجایی پر از اشک است دریا، پس کجایی تورا دیدم هزاران بار، ای دوست! میان بغض و رویا، پس کجایی...! دستان دعا به آسمان گشته فراز هر پنجره‌ی منتظری رو به تو باز عجل لولیک الفرج بر لب ماست کی بانگ «اناالمهدیت» آید ز حجاز اشعار بیشتر در تلگرام به نشانی زیر👇 @adabiatqom @howzavian
🌼 آوینی و هنر انقلابی ✍ سیدمهدی موسوی 🔹۲۰ فروردین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و عروج او از سرزمین فکه است. سید مرتضی نمونه یک است که در بنیان های هنر اندیشه داشت و رویکردی انتقادی به داشت. او بهار هنر انقلابی بود و بحق روز شهادت او روز هنر انقلاب اسلامی نامیده‌اند. آوینی سعی داشت تا با بهره گیری از برخی فلسفه‌های معناگرا در غرب و منظرهای اشراقی اسلامی به یک صورتبندی متفاوتی از هنر رهایی‌بخش و متعالی دست پیدا کند. 🔹آوینی نمونه جوان مسلمان و دغدغه‌مندی است که با انقلاب اسلامی متحول شد و یادداشت‌ها و تاملات پیش از انقلاب خود را که متاثر از جریان‌های اگزیستانسیالیسم بود کنار گذاشت و تمام سعی خود را کرد تا با چهره اشراقی و معنوی انقلاب اسلامی خو کند او این گذار را در بازخوانی واقعه عاشورا و از طریق پیگیری کرد. اولین تجربه‌های حضور او در معرکه انقلاب بود که او را بیشتر با ابعاد اشراقی انقلاب آشنا می‌کرد. پس از آن دفاع مقدس بود که تحولی بزرگ در جان آوینی به وجود آورد و به او نشان داد که معنای گمشده فلسفه غرب را که اگزیستانسیالیستها در صورت ادبیات جستجو می کنند در متن زندگی رزمندگان اسلام حضور دارد. آوینی در پی تفسیر بود که در زیست‌جهان رزمندگان تبلور یافته بود. 🔹آوینی گمشده خود را در جبهه‌ها یافته بود و خود را وقف روایت این گمشده بشریت کرد و همواره سعی کرد به این حقیقت نزدیک شود. او هر چه در این سیر اشراقی و سلوک معنوی جلوتر می‌رفت به ناکارآمدی بنیان‌های فلسفی امثال سارتر، هایدگر و ... بیشتر پی می‌برد و به اندیشه‌های عرفانی و حکمی امام خمینی نزدیکتر می‌شد از این رو کنش‌ها و آثار او در مسیر شدن بود و هر چه جلوتر می‌آمد از لطافت و عمق بیشتری برخوردار می‌شد و به اندیشه‌ی توحید نزدیکتر می‌شد. آوینی به قدر ظرفیت خود از این اندیشه بهره گرفت و آن را در قلم و سینما به کار گرفت تا روایتگر زیست‌جهان انقلابی باشد که ایمان، معنویت و اشراق نقطه کانونی و حلقه اتصال دلهای کنشگران آن است. او توانست نویسندگی و سینما را به نزدیک کند و که همان معنا و اشراق است را در تکنیک‌ها و مهارت‌های قلم و سینما جاری کند. 🔹شهید آوینی آغازگر مسیری در هنر انقلابی بود که با سیر و سلوک درونی و گذار از کثرت اندیشه های غربی به اندیشه توحیدی آرام آرام تعالی وجودی یافت و سطوحی از معنا و اشراق توحیدی را در جان خود پرورش داد و براساس آن به خلق آثار هنری پرداخت. 🔹اما دریغ که مسیری را که آوینی آغاز کرده بود و با شهادتش آبیاری کرده بود ادامه نیافت و کسی نبود که روح هنری و آن سلوک فکری و معنوی آوینی را درک کند و بفهمد که او از کجا شروع کرد و به کجا رسید تا بفهمد که چقدر از راه باقی مانده است تا به بلوغ برسد. 🔹افراط و تفریط نسبت به هر چیزی بد است و نسبت به نقاط آغازین یک مسیرِ ناهموارِ پُر از سنگلاخ و پر ابهام و پر رقیب بسیار خطرناکتر است. هنر انقلابی از جمله این مسیرهاست و آوینی از نقطه‌های آغازین آن بود که به خوبی جهت و مسیر را شناخت و در مسیر آن حرکت کرد و به دریافت‌های بسیار مهمی دست یافت. اما او یک آغاز و از گل‌های اولیه این بهار بود که توانسته بود با بخش‌هایی از وجوه انقلاب اسلامی ارتباط برقرار کرد و به تدریج وارد اقیانوس حکمت و عرفان امام خمینی شود و از ساحل به این اقیانوس عمیق بنگرد و تنی‌به‌آب زند و توشه‌ای بسیار ارزشمند را دریافت کند. او در یافت خود را اینگونه عنوان زد: . 🔹اما متاسفانه برخی با افراط در شخص آوینی و نه شناخت مسیر او، آوینی را به مبانی و مبادی آغازین او در ورود به مطالعه صنعت معماری و هنر تقلیل داده و می‌دهند و از این طریق روایتی هایدگری و پست‌مدرن از او ارائه می‌دهند تا از طریق آن، مقاصدِ خود را توجیه کنند. در حالی‌که آوینی را باید در مسیری که در آن سیر می‌کرد و تعالی می‌یافت شناخت. 🔹خلاصه آوینی هنرمندی_انقلابی و در مسیر شدن بود که لحظه به لحظه در حال رشد بود و بیش از پیش به معنا و اشراق نهفته در انقلاب اسلامی نزدیک می‌شد و به‌قدر ظرفیت از توشه‌های مهم می‌گیرد و از این طریق به خلق آثاری ارزشمند توفیق یافت که نقطه اوج آن بود که از طریق آن روایت‌گر معنا و اشراقِ دلدادگان خمینی و ره‌پویان حسینی در جهان بی‌معنای قرن بیستم بود. آوینی که گمشده خود را در جسته بود، خود هم دل به اقیانوس زد و در خون خود غرق شد. ⚜شهادت آخرین و کاملترین اثر هنری آوینی بود🥀 https://eitaa.com/hodanandboshra
پایتخت، رسانه ملی، فقدان نگاه راهبردی ✍علیرضا محمدلو وقتی هنرمان راهبردی نیست، بایستی پای پایتخت نشسته و روزمرگی ناشی از سیاست های ضعیف و خسته رسانه ای مان را تماشا کنیم. هنر راهبردی و استراتژیک، به یک کشور کمک می رساند و مسائل کلان و نیازهای بلندمدت جامعه را در یک یا چندفصل، تبیین و تحلیل می نماید که عوام و خواص جامعه در موقعیت فهم اولویت های یک نظام قرار بگیرند و بیگانه از فرصت ها و تهدیدهای جامعه نبوده و درک همسویی از رخدادهای خرد و کلان آن داشته باشند. برفرض مثال، سینمای هالیوود وقتی پای تولید برخی سکانس های سریال یا سینمایی اش، رییس جمهور کشورش را دعوت می کند یا ایده فیلمنامه اش را از وزارت دفاع یا اطلاعات کشورش می گیرد، کاملا نشان می دهد که رسانه باید در خدمت و یک کشور قرار بگیرد. بله قرار نیست که تیغ اصلاح گر و نقاد رسانه را کُند نمود و چون به تسخیر سیاستمداران و نظامیان درآمد، اما روا نیست که از آن ور بام افتاد و هرروز بدتر از دیروز و فقط بدلیل خط تعلیقی که طی چندسال اشغال تریبون صداوسیما در شلوغ ترین ساعات حضور مخاطبش، ایجاد شده، و غیرآموزشی و صرفا !(درخوشبینانه ترین حالت) را روی آنتن ببریم و فرصت ویژه تعطیلات برای و پاسخ به بسیاری از شبهات و مسائل اجتماعی_سیاسی در قالب فیلم را از دست بدهیم. سریالی که با خرده روایت های عجیب و ضعیفش، اسیرشدن یک قشر روستایی در چنگال را به بدترین و افراطی ترین وجه ممکن به تصویر می کشد بطوری که تمام فصل های گذشته اش تبدیل به انسان های و تازه به دوران رسیده می شود. یا یک سیاستمدار متعهد ولی نه چندان مردمی و محبوبش را بقدری ضعیف به تصویر می کشد که توان اداره راننده چموش خود را ندارد. اگر ایده ناظر فیلم، بوده و بر ارزش های خانوادگی تاکید می کند، با تصویر یک پدرضعیف و دروغگو با بنیه مذهبی عوامانه و مادری عاقل ولی جوزده و درگیرحاشیه در فیلم، نقض غرض شده و حتی حساسیت های ویژه آنها درباره فرزندانشان نیز به ثمر نمی نشیند. گره گشایی و و لحظه های ویژه و در فیلم دیده نمی شود و صحنه های ماندگار و ، بقدری ضعیف و مبتذل است که آورده ی فرهنگی و ادبی برای مخاطب نوجوان و جوان بدنبال ندارد. الغرض اینکه صداوسیمای ما دچار شده و از فقدان یک که هم طرح در مسئله، عمیق و جسورانه و با ملاک اولویت و اهمیت عمل کند(پایتخت ۵، گاندو و...) و هم روش حل مساله را در پیچیدگی ها و بحران های شهرنشینی و... به درستی آموزش بدهد، رنج می برد. امنیت ملی ، پیشرفت ایرانی_اسلامی، سبک زتدگی اسلامی، ، رسانه و سیاست و حتی نگاه آینده پژوهانه به جهان و می توانند سوژه های دارای اولویت و بِکری برای فیلمسازان ما باشند که مخاطب ۸۰ میلیونی سریال های محبوب، در ساحت سوادرسانه ای و حرکت تمدنی، رشد محسوسی در نگرش و منش و ادبیاتشان رقم بخورد. @andisheengelabi
💠 خلاصه ای از بیانات مقام معظم رهبری در نیمه شعبان المعظم ۱۴۴۱ 🔹۱. آسایش لزوما آرامش نمی آورد. 🔹۲. علم لزوما گره گشا نیست و در خدمت قدرتمندان است و نیاز به معنویت است. 🔹۳. عدالت در ثروت، کرامت، منزلت و رشد لازم است که از آستین بقیه الله الاعظم بیرون می آید. 🔹۴. وعده فرج در همه ادیان داده شده. 🔹۵. زندگی واقعی از زمان ظهور رقم می خورد. 🔹۶. انتظار فراتر از نیاز است. به معنی امید است و سازنده. 🔹۷. امید، تحرک و اقدام در انتظار فرج است. 🔹۸. افضل اعمال انتظار فرج است. 🔹۹. خود انتظار فرج، یک فرج و گشایش است. 🔹۱۰. انتظار به معنی آماده شدن، اقدام و تلاش است در راه ایجاد جامعه مهدوی و دگر سازی. با عجله کردن و با تعیین وقت سازگار نیست. ۱۱. جامعه مهدوی جامعه قسط، برادری، علم و معرفت است. 🔹۱۲. آرامش روانی ناشی از انتظار فرج را با دعا می توان افزایش داد. 🔹۱۳. یاد خدا بهجت و آرامش می دهد. 🔹۱۴. دعای نیمه شعبان برکات گسترده دارد. 🔹۱۵. حادثه کرونا آزمون است. 🔹۱۶. ملت ایران در آزمون کرونا خوش درخشید، و اوج این افتخار مدیون کادر درمان است. 🔹۱۷. داوطلبان، طلاب، دانشجویان و آحاد مردم و نیروهای مسلح ارائه خدمات چشمگیری داشتند. 🔹۱۸. کشف ظرفیت‌ها در جامعه بعد از کرونا مشخص میشود. 🔹۱۹. مشارکت های مردمی زیبایی اتفاق افتاد. 🔹۲۰. احساس ارزشهای قوی در مردم. 🔹۲۱. غرب محصول تربیت خود را نشان داد،مصادره ماسک و لوازم پزشکی، تخلیه فروشگاه ها، خرید اصلحه، اولویت قراردادن برای بی ماران، خودکشی از دست کرونا، نتیجه فلسفه مادی گری و فردگرایی و بی خدایی حاکم در غرب. 🔹۲۲. رفتار عمومی مردم در بکار بستن توصیه های قاطع. 🔹۲۳. پذیرش نظم عمومی در مواجهه با کرونا. 🔹۲۴. کرونا در قیاس با مشکلات و حوادث دیگر بزرگ نیست. 🔹۲۵. کرونا نباید ما را از توطئه دشمنان غافل کند. 🔹۲۶. کمک به اقشار آسیب پذیر. مردم توانمند هم وظیفه دارند. 🔹۲۷. انفاق و کمک در ماه رمضان. 🔹۲۸. در غیاب جلسات معنوی ماه رمضان بهره گیری از خشوع، عبادت و تزرع انفرادی در خلوت. 🔹۲۹. مسئولین و جوانان عرصه فناوری،جهش تولید را دنبال کنند،ساخت و ساز و تولید آزمایشگاهی نیاز است.
📝 متن کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت میلا امام عصر(عج) منتشر شد 🔍 بخوانید👇 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317
🌀 کلاه ما چقدر قاضی ست؟ ✍ حسین رحیمی 🔸تقریبا مطمئنم که هیچ کس نمی‌تواند من را از بند این مشکلات رها کند؛ نه اینکه بد بین باشم نه! امتحان کردم، همه راه ها را، همه احتمالات را، به هر دری زدم، به هرکه شما فکرش را بکنید متوسل شدم. نشد، نمی شود. مشکل من گره کوری است که با هیچ دستی باز نمی شود. 🔹این دیالوگ تکراری را خود ما، بارها و بارها در زندگی مان، هم گفته‌ایم و هم شنیده‌ایم. حالا شاید کمی عبارتش متفاوت بوده، اما اصل حرف همین است که ما انسان‌ها خیلی از اوقات پیش‌رویمان چاهی می‌بینیم که پر کردنش از توان‌مان خارج است. البته هرکسی را بتوانیم بفریبیم، سر خودمان را که نمی‌توانیم شیره بمالیم. متن کامل👇👇 https://rasanews.ir/002iHX @howzavian
🔰 از جانبازی برگشتگان ⁉️ آيا متن بالا را یک جانباز نوشته؟ گردانندۀ این رسانه کیست؟ 🔸اهمیتی ندارد و نمی‌دانم. ✅ اما خوب می‌دانم «جانباز واقعی» آنچه را که در راه خدا داده، از ضریح آهنین، شربت نذری یا ... پس نمی‌گیرد، اگر شفا نگرفت از کسی طلبکار نمی‌شود، شبهه‌پراکنی نمی‌کند و قاطی دعواهای تاریخ مصرف گذشته نمی‌شود! ⚠️ کاش به جای کار رسانه‌ای کمی «عدل الهی» می‌خواندید و شبهه‌های تلنبار شده‌تان را برطرف می‌کردید تا «جانباز انقلاب» بمانید نه «وامدار اصلاحات»! @majid_pakniyat @howzavian
🔻فرصتهای کرونایی🔻 ✍ بهزاد زارع ❇️ این روزها تحلیلهای مختلفی درمورد داشتیم و شنیدیم ، کمی هم به فکر فرو رویم و از زوایای دیگری به قصّه بنگریم! ❇️ اینکه قرائنی دال بر تصنُّعی بودن و دخالت مستقیم بشر و جنگ بیولوژیک و احتمالات دیگر و...هم هست. ❇️واینکه باید هوشمندانه مسئولین مربوطه هر بخش اعم از امنیتی تا بهداشتی و درمانی و... تدابیر لازم را بکنند و ما هم متناسب با این نظریات کارشناسی از وظایف فردی و اجتماعی خود غفلت نکنیم و... هم مسلّم است. ✅ اما مامسلمانیم و اعتقاد داریم که هیچ حادثه ای درعالَم بی إذن الهی رخ نمی دهد ، چنانچه درقرآن و روایات هم اشاره فرمودن که : « بدون إذن الهی برگی ازدرختی نمی افتد » لذا مگرممکن است منهای مشیّت الهی دهها هزار انسان جان دهند؟! ✳️ رهبرمعظم انقلاب مانند همیشه در چند فرمایش اخیر همه ما را به تحلیل توحیدی این موضوع توجه داده اند! ضمن دعوت خود و همگان به تأمّل بیشتر در این فرمایشات حکیمانه( http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=45320 ) توجه داشته باشیم که فرصتی پیش آمده تا همه ما همّت کنیم و برای غفلت زدایی از خود و جامعه بیشتر از آن استفاده کنیم تا بیشتر به سمت خدا بعنوان منشأ اثرحقیقی عالم متوجه شویم ! ❇️ گرچه دراین روزهاجامعه اسلامی ما در مواجهه با پدیده کرونا خوش درخشیده و در مقایسه با جوامع غربی جلوه های زیبایی را از ایثار و... بنمایش گذاشت، اما درقیاس باشأن جامعه اسلامی نکات قابل تأمّل وعبرت آموزی هم هست! @daneshjumashruti متن کامل @howzavian
🔴 بی‌اطلاعی مسئولان فرهنگی از مبانی فکری انقلاب اسلامی ✍️ امین شمشیری علامه سید جلال‌الدین آشتیانی به حق یکی از صاحب‌نظران عرصه عرفان، فلسفه و احیاگر آثار پیشینیان و «خود در شمار برجسته ‏ترين اساتيد فلسفه و عرفان»[1] می‌باشد. تسلط کم‌نظیر وی بر تاریخِ عرفان و فلسفه افق تازه‌ای را در دوران استقرار جمهوری اسلامی پیش روی مسئولان، تصمیم گیران و برنامه‌ریزان فرهنگی می‌گشاید. وی فیلسوفی منتقد و جریان شناس است که سالیانی ساکنِ ارض طوس و در تقابل با مخالفان عرفان و حکمت اسلامی بوده است. محور اصلی این نوشتار آن است که دور شدن سلاطین صفوی - که خود روحیه‌ای عرفانی داشته‌اند- از عارفان و نزدیک شدن آنان به در خارج شدن امر حکومت از دست آنان دخیل و در سقوطِ حکومت آنان بی‌تأثیر نبوده است. ناکامی صفویه در حفظ حکومت دلایل متعددی داشته است اما می‌توان از آثار استاد جلال‌الدین آشتیانی نکات ناب و ناگفته‌ای پیرامون این دولت یافت. دولتی که در ابتدای کار خود با گرایش‌های عرفانی موفق به تشکیل حکومت شده بود و در حکومت‌داری بر آراء عارفان و حکیمان تکیه کرده و از آنان مشورت می‌گرفت، اما در ادامه تحت تأثیر افکار قرار می‌گیرد. این تجربه امروز برای ما بسی با ارزش است. تأکیدات مکرر رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر حفظ و ترویج مبانی انقلاب چه‌بسا در حیطه علمی آن‌چنان مورد توجه قرار نگرفته و تنها جنبه‌ی سیاسی آن تا حدودی دقت شده است. درحالی‌که انقلاب اسلامی، استوار بر مبانی عرفانی، فلسفی و فقهی امام خمینی رضوان‌الله علیه است. ناآشنایی و بی‌اطلاعی مسئولان و حتی بسیاری از اهل علم نسبت به مبانی عرفانی و فلسفی انقلاب اسلامی موجب شده است تا نفوذ پاره‌ای اندیشه‌ها که در ضدیت با مبانی ذکر شده می‌باشد، جدی گرفته نشود و آنان در غفلتی خطرناک به سر برند. بالاتر از آن در پاره‌ای اوقات چه‌بسا خود، مروج چنین اندیشه‌های غلطی باشند. علامه آشتیانی دراین‌باره اشاره می‌کند: ملا رجبعلى [تبریزی] [2] مورد توجه شاه‌عباس صفوى بود و شاهنشاه صفوى براى تجليل از مقام علم و حكمت به ديدن او مى‌رفت و با او صميمانه و با علاقه به صحبت مى‌نشست. وارستگى و زهد واقعى او در پادشاه صفوى اثرى عميق به‌جا گذاشته بود. شاه‌عباس ثانى به صاحب شوارق ملا عبدالرزاق لاهيجى و ملا محسن فيض نيز اظهار مودت و علاقه مى‌نمود. صاحب شوارق كتاب گوهر مراد را به وى تقديم نمود و شاه در نامه‌اى او را مورد توجه قرار داد و نيز در نامه‌اى فيض را جهت نصب به مقام شیخ‌الاسلامی پايتخت به اصفهان دعوت كرد و در دستخط خود وى را ستود. اكثر سلاطين صفوى داراى ذوق عرفانى بودند، شاه سلطان حسين به‌واسطه‌ی تبليغ علماى و كم‌ذوقى ذاتى و فطرى به‌صورت مخالف حكمت و عرفان درآمد و كار به‌جایی رسيد كه به اظهار عداوت نسبت به اهل عرفان پرداخت و درصدد قلع‌وقمع عرفا برآمد. اعمال برخى از قلندران بى‌مايه نيز بهانه به دست مخالفان دادند و بالاخره در كسوت دشمن درجه‌ی اول كسانى برآمد كه به ضرب شمشير و از نتيجه مجاهدات و فداكارى آنان دولت صفويه به وجود آمد و در نتيجه تشيع مذهب رسمى مردم ايران شد. [3] جای دیگری اشاره می‌کند: در عصر شاه سلطان حسين علوم عقلى و تا حدى علوم نقلى نيز رونق خود را از دست داد، مخالفت با فلسفه و عرفان بازار گرمى داشت و كار به جائى رسيد «كه اشباه اهل علم على رؤوس المنابر بر علماى كبار و عرفاى عالى‌مقدار و بر شيعيان و پيروان نامدار صفويه و اجداد آن دودمان لعن و طعن مى‌كردند و شاهزادگان صفويه هم همراهى مى‌نمودند... [4] متن کامل 👈 @revaghe_marefat @howzavian
🔸در کنار جهادی‌ها؛ 🔶بررسی اعتماد عمومی در کنار گروه‌های جهادی ✍️ محمدجواد حسنی ورود جهادگرانه طلاب در حوادث طبیعی و مشکلات اجتماعی، سازمان و متولی مشخصی در بدنه مدیریت حوزه ندارد و نمونه‌ای از کار آتش به اختیار محسوب می‌شود. روحانیت دستور این حرکت را قرن‌هاست در منابع روایی دریافت کرده و برای دیگران نیز نقل کرده‌اند که «مَنْ أَصْبَحَ لاَ یَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» [۱]. یکی از رسالت‌های طلاب جهادی، ایجاد آرامش روانی در جامعه بود. متأسفانه فضای رسانه‌ای و مجازی رهاشده کشور، جولان‌گاه قابل‌تأملی را در اختیار معاندان و دشمنان دین، مذهب، انقلاب، نظام و مردم قرار داده که آرامش روحی مردم را هدف گرفته و به‌سادگی و از نزدیک‌ترین فاصله ممکن، تیر‌های خود را شلیک می‌کنند. https://rasanews.ir/002iQn @howzavian
✔️قاعده ای که بر عکسش کردیم! ✍️علی خردمردی ❓سوال اصلی این بود: چرا ما رو به زندگی مجاهدانه نمی آوریم؟ ❓چرا فقط به اینکه خوبِ نیم بند باشیم قانع می شویم؟ یعنی سعی می کنیم اصول کلی زندگی مان، اصول مومنانه و بر مدار دین باشد اما در مقام عمل اِلی ماشاءالله از این اصول تخطی می کنیم و گناه را ترجیح می دهیم. گاهی به بهانه ی آبرو، گاهی اولاد، گاهی رودربایستی و تعارف و گاهی تنبلی و تن پروری موجب می شود که زندگی مجاهدانه را انتخاب نکنیم. ❓اما واقعا چرا؟ ➰جواب های متفاوتی را می توان به این پرسش داد اما گمان می کنم مشکل اصلی از برعکس قرار دادن یک اصل مهم در زندگی آب می خورد. آن هم اصل "حُسن ظن یا همان خوش بینی". گمان میکنم که گیر کار در این است که ما دقیقا با مسئله ی حُسن ظن بر عکس کار کردیم. ➰اشتباه اولمان این است که به خدا حُسن ظن نداریم و اشکال دوممان این است که به خودمان و اعمالمان حُسن ظن داریم و تا این روش و مِتُد را بر عکس نکنیم باید زندگی مجاهدانه را در خواب ببینیم. @alikheradmardii متن کامل @howzavian
💠پیله روشنفکری ✍️محسن آزموده 🔸رمان مشهور و کلاسیک آلبر کامو(1960-1913)، فیلسوف، نویسنده و روشنفکر نامدار فرانسوی مورد استقبال همگانی قرار گرفته است. این اثر برجسته که نخستین بار در سال 1947 به زبان فرانسوی(با عنوان La Peste) منتشر شد، در سال های اخیر کمتر مورد توجه مخطابان بود، شاید به این دلیل که آدمیان وضعیت طاعونی را بسیار دور تلقی می کردند و بعید می‌دانستند که در روزگار کنونی ، امکان آن باشد وضعیت‌های اپیدمک بار دیگر حتی جوامع فوق مدرن را دچار سازد. اما شیوع نابهنگام و سریع و گسترده ویروس کرونا و ابتلای خیل عظیمی از انسان ها به آن، به تلخی نشان داد که چنین نیست و بشر در این عصر طلایی بهداشت و پزشکی حتی در پیشرفته‌ترین کشورها و جوامع نیز از امکان بیماری های اپیدمک خلاصی ندارد. از این رو در همان هفته های آغاز شیوع جهانی کرونا به ویژه در کشورهای اروپایی، اخباری به گوش می‌رسید از مراجعه گسترده مخاطبان به طاعون کامو. 🔸رمان مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی آن باشد، داستان فراگیری طاعون در شهری از الجزایر و مواجهه مردمان با آن به ویژه از خلال روایت زندگی چندین شخصیت از جمله پزشک شهر، یک روزنامه نگار، قاضی شهر و ... آنچه رمان را از حیث بحث حاضر یعنی روشنفکران و مساله کرونا مهم می‌سازد، مواجهه مسئولانه و متعهدانه آلبر کامو با یک اپیدمی همگانی موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است. 🔸روشنفکر به عنوان یک تیپ اجتماعی مدرن بر آمده روزگار جدید است، البته آن طور که برخی محققان نشان داده اند، می‌توان با بر شمردن خصائل و ویژگی‌ها و کارویژه‌های این تیپ اجتماعی، نمونه‌ها و مثال هایی از این قشر اجتماعی در جوامع پیشامدرن بازشناخت. اما ظهور این قشر یا گروه اجتماعی محصول دوران مدرن است و برخی شروع آن را به آغاز قرن بیستم و قضیه دریفوس مربوط می‌دانند، یعنی زمانی که اقشار تحصیلکرده و نویسندگانی چون امیل زولا، در واکنش به یک اجحاف اجتماعی، از ابزار قلم بهره می‌گیرند و به نقد بی‌پروای جامعه و دولت می‌پردازند. از این حیث روشنفکر تنها کسی نیست که مثل یک دانشمند یا فیلسوف کار فکری می کند، بلکه در کنار تفکر و تامل و نگارش اندیشه ها، مسئولیتی اجتماعی و سیاسی نیز دارد و آنچه را حقیقت می پندارد، بدون هراس با جامعه و دولت در میان می‌گذارد و نگران عواقب و پیامدهای ناگوار این حضور حقیقت طلبانه در عرصه اجتماع نیست. 🔸از این حیث آلبر کامو در رمان طاعون در کنار کار نویسندگی در قامت یک روشنفکر نیز ظاهر می‌شود. او با نگاه تیزبین خود به میان اقشار گوناگون اجتماعی شهر مذکور می‌رود، واکنش آن‌ها نسبت به یک بیماری فراگیر را وا می کاود، به نقد سیاسی و اجتماعی دولت و راهکارهایش برای مبارزه با طاعون می پردازد و در کنار همه اینها از بحث‌های فلسفی و فکری عمیق نیز وا نمی ماند. شمار عظیمی که رمان عمیق کامو را خوانده اند، لابد با مباحث فلسفی و تئولوژیک ژرفی که میان ریو(پزشک عقل گرا و متعهد داستان) با پدر پانلو(کشیش شهر) در می گیرد، آشنا هستند، جایی که پزشک می کوشد توجیهات تئولوژیک و «ترانسندنت» کشیش را با اشاره به آنچه فی الواقع و برای همگان از جمله کودکان، در شهر می‌گذرد، دچار چالش سازد و او را متقاعد سازد که طاعون(بخوانید کرونا) عذابی برای گناهکاران نیست، بلکه خطری است که می تواند هر جامعه انسانی را دچار سازد، به ویژه جوامعی که غیرمسئولانه و فردگرایانه زندگی می کنند. آنچه از دید کامو اهمیت بیشتری دارد، تعهد همه انسان ها به رستگاری جمعی و مشارکت و همبستگی همگانی نسبت به شرور اعم از شرور طبیعی و انسانی است. 🔸در وضعیت کنونی شیوع کرونا نیز به نظر می رسد روشنفکران وظیفه مشابهی به دوش دارند. آنها موظفند از گوشه های انزواجویانه خویش بیرون بیایند و متعهدانه با بیان و زبانی قابل فهم و انضمامی، به نقد دولت و جامعه بپردازند. این کار می تواند چنان که کامو نشان داد، با روایت دقیق و موشکافانه و صد البته به دور از حب و بغض آنچه در جامعه می گذرد، صورت پذیرد. به گواه آنچه اخبار و رسانه ها می‌گویند، ما هنوز در میانه بحران هستیم و کماکان زود است که از پایان کرونا سخن بگوییم. در این شرایط به نظر می‌رسد وظیفه روشنفکری(یک توتولوژی چرا که اصولا روشنفکری چنان که گفتیم یک تعهد است) ایجاب می‌کند که یکدیگر را تنها نگذاریم و حتی اگر هیچ کاری از دست مان بر نمی‌آید، بکوشیم به مرزهای کار ماندگاری که کامو کرد، نزدیک شویم، یعنی به روایت دقیق و سرراست آنچه می‌‎گذرد. @daghdagheha @howzavian
⭕️ کیست؟ 💢 یکی از ابزارهای رسانه‌ای جریان برای همکاری منظم و متناوب علیه جریان انقلابی است. 💢 سرشبکه‌ها و این جریان، تمرکز امروزشان بر روی حوزه علمیه نجف و مشهد است و تمام تلاش‌شان را برای تضعیف حوزه علمیه قم گذاشتند. 📣 گام بعدی ما معرفی شخصیت پشت پرده‌ای با نام است. بد نیست که مطالبی درباره او بیان شود. به شرط حیات😉 @ponezs @howzavian