eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
476 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
✍عید الزهرا یعنی... ✔️ همان کاری که صاحب کتاب الغدیر انجام داد 🔹عیدالزهرا روزی که با مجاهدت ما همه‌ی عالم زیر چتر ولایت مولا امیرالمومنین علیه السلام قرار بگیرند و این امر با "تبیین" اتفاق می‌افتد نه با "توهین"؛ همان کاری که وقتی صاحب انجام داد بسیاری از برادران اهل سنت مسیر هدایت را از ضلالت تشخیص دادند.
🍃 همیشه پای یک مادر در میان است ✍️ فاطمه میری زن نماد جمال الهی وقتی در کسوت مادری می‌نشیند، انگار ایستاده است تا تمام وجود خود را نثار فرزندانش کند. وقتی مادری توانسته باشد وظایف قبلی خود را درست انجام دهد، آن‌وقت می‌شود یک مادر تمام عیار. زیرا مادری ورای وظیفه، عشق است که در نهان مادر رشد می‌کند و به بالندگی می‌رسد. خیلی نیاز نیست دنبال یک نمونه بگردیم. کشور ما پر است از مادران گمنامی که در اوج گمنامی برای اعتلای نام کشورشان ایستاده‌اند. مادرانی که دین و مردانگی را ذره ذره در کام کودکانشان می‌ریزند تا بزرگ شوند. آن وقت مادر کنار می‌ایستد و به تماشای جولان فرزند در عرصه‌های مختلف خدا را شکر می‌کند. این‌روزها اسم برخی شهرها را بیشتر می‌شنویم، آمل، بابل، جویبار، شیراز، دزفول، شهرری... این روزها فرزندانی از این شهرها تاریخ سازی کردند و به قول هادی عامل گزارشگر ورزشی بزرگی کردند. بزرگی در عرصه‌ای که همه بزرگان آمده‌اند با بهترین امکانات و بهترین ورزشکاران. این سوی میدان هم جوانانی بودند که تازه رخت نوجوانی را از تن بدر آورده بودند و وارد میدان مبارزه شدند و درخشیدند. اینان از خانه‌هایی پراز صفا و گذشت آمده‌ بودند‌. از زیر قرآن مادرانی رد شدند که با اشک و امید برای موفقیت پسرانشان دعا کردند و آنان را به امید سرفرازی پرچم میهن روانه جدال در دایره طلایی کردند و خودشان سجاده نشین شدند. برای موفقیت فرزند، برای سالم بودنش و برای آبرو داری پرچم ایران کنار دیگر پرچم‌ها. مادر، مام و چه واژه‌های آشنایی وقتی می‌خواهی از صبر و استقامت و پیروزی بگویی. پیروزی در برابر ناملایمات، در برابر هرچه سختی و مشقت. مادران این سرزمین با دل‌های پاکشان و نفس گرم خدایی‌شان کارستان کردند. مانند مادران شهیدانی که عزیزترین هدیه خدا به خود را در جبهه برای سرافرازی ایران و اسلام پیشکش کردند. حرف از مادر شد و حرف ازشهید و حرف از کشتی. راستی مادر ابراهیم هادی چه کرد؟ وقتی خبر شهادت پسر خوش قامت و کشتی گیر خود را شنید؟! @HOWZAVIAN
🔻تزهایی درباره نوجوانی به بهانه گفتگوها درباره "دهه هشتادی‌ها" ✍سیدحسین شهرستانی 🔸نوجوانی نقطه عطف در چرخه حیات آدمی است که ویژگی اساسی آن "کشف و بازیابی خود" است. این امر هم نیرو و هم بحران نوجوانی است. در قرآن کریم، نوجوانی با و طرح می‌شود، که این دو شرط امکان شکوفایی علمی و عملی انسان است: و لمّا بلغ اشدّه و استوی آتیناه حکما و علما این "استواء ثانی" است پس از استواء اولی که تسویه‌ی خلقت است. (خلق فسوّی) بلوغ و استواء همزمان در ساحت غریزه و فطرت به بار می‌نشیند و بدین ترتیب آدمی همچون سروِ آزاد، برپا شده و راست و استوار به نیروی خود قیام می‌کند. 🔸بلوغ به‌مثابه آزادی، جوهری است که به‌سبب آن آدمی - که راست‌قامت ایستاده است- شایسته حمل بار امانت الهی در متن هستی می‌شود. پس نوجوانی، لحظه‌ی خطیری است که آدمی در آن زیر بار امانتی می‌رود که آسمانها و کوهها از تحمل آن عاجزاند. بار مسئولیت "ساختن خود" و به‌عهده گرفتن سرنوشت خویش. پس جشن بلوغ یا جشن "تکلیف" بزرگترین جشن آدمی در چرخه زندگانی است. چون آیین ازدواج جشن به‌عهده گرفتن مسئولیت در قبال دیگری است و جشن تکلیف جشن عهده‌دار شدن مسئولیت خود. 🔸نوجوانی به‌وجهی کشف و بلکه اختراع عصر جدید است. بحران نوجوانی بحران "گذار" است از کودکی به بزرگسالی. در عصر سرمایه‌داری صنعتی، این دوره دوره‌ی تبدیل کودک مصرف‌کننده به نیروی کار ارزان است. در عصر سرمایه‌داری مصرفی اما، نوجوان ماده‌ی خامی است که اشکال متنوع ، او را صورت می‌بخشد. 🔸در دوره اخیر، نوجوانی ایماژی نمایشی و متعلق به جهان بازی و فانتزی و فراغت است. فراغت از هر نوع مسئولیت. ایده‌ای که در تقابل با معیارهای بزرگسالی و عصیان علیه آن شکوفا می‌شود. سکسوآلیته، شعله این عصیان را در تمامیت‌اش فروزان می‌کند. پس ما در وضع تجدد متاخر با ایده نوجوانی سکچوآل روبروییم. 🔸در ایران ما اما، نوجوانی نه با بلوغ و استواء و مسئولیت و نه با تولید و سکسوآلیته و غیره که عمدتا با مقوله‌‌ی تهی و پوک معنی [بی‌معنی] می‌شود. کنکور، این بلیط بخت و گارانتی موفقیتی نرمال که در آن، پیروزی نه دست‌آوردی بی‌همتا که تقلیدی ناگزیر از حرکتی توده‌وار است. 🔸ما بیش از هر زمان به طرح مجدد نوجوانی محتاجیم. اما در این مقام، نوجوان موجود غریبی است: نه چون کودک ابژه‌ی مفهوم‌سازی است و نه چون بزرگسال خود مستقلا سوژه‌ی خودآگاهی است که طرحی از خود درمی‌افکند. قطعا ما بزرگسالان هستیم که به نوجوانی به مثابه ایده می‌اندیشیم اما باید دانست که نوجوان برخلاف کودک، مستعد شورش بر طرحی است که در غیاب او درافکنده باشند. به‌ویژه در عصر نوجوانان مسلح به سلاح رسانه‌های نوظهور. پس بخشی از این طرح، تدبیر برای تمهید امکان مشارکت نوجوان است در طرح مجدد مفهوم نوجوانی و بازتعریف آن متناسب با شرایط عصر... @HOWZAVIAN
✴️ مثبت و منفی "کلبه عمو پورنگ" ✍ بابک شکورزاده یکی از سریال‌های پرمخاطب که برای گروه کودک و نوجوان ساخته شده و محصول گروه اجتماعی شبکه دو می‌باشد مجموعه تلویزیونی «کلبه عمو پورنگ» است. این مجموعه از نظر محتوایی سعی دارد که مضامین ارزشمندی مثل اعتماد به نفس را در قالب نمایشی فانتزی با بازیگرانی که عمدتا نقش حیوانی را دارند به کودکان و نوجوانان بیاموزد که نکته مثبت این مجموعه را می‌توان همین موضوع دانست. دو ویژگی مهم را می توان از موضوعات قابل نقد این مجموعه دانست: موضوع اول داستان موسیقی است؛ این مجموعه را تقریبا می‌توان به عنوان یک برنامه موزیکال تلقی کرد. نکته مهم در این جا خود را نمایان می‌کند و آن هم موزیک‌هایی است که اکثرا مصداق موسیقی مطرب و حرام است، به حدی که در بعضی اوقات بازیگران نیز بدنی تکان می‌دهند و رسما می‌رقصند. این موسیقی‌ به گونه‌ای است که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و با فتوای هیچ فقیهی، حتی با فتوای کسانی مثل رهبر انقلاب که فتوای راحت‌تری نسبت به سایر مراجع در این باره دارند نیز سازگاری ندارد. اثبات این موضوع کار پیچیده‌ای نیست و کسی که اندک اطلاعی درباره احکام موسیقی داشته باشد به این نتیجه خواهد رسید. درست است که برخی موسیقی‌ها مشکوک است و نمی‌توان به راحتی آن را مصداق موسیقی حرام دانست، ولی دست کم اکثریت موسیقی که در این مجموعه ساخته و پخش می‌شود مصداقی بی چون و چرا از موسیقی حرام است. با این اوضاع حقیقتا چگونه می‌توان نوجوانان را توجیه کرد که ما در شرع موسیقی حرام نیز داریم. آیا با این اوضاع کسی به راحتی می‌تواند پذیرا باشد؟ طبیعتا نوجوان با تناقضاتی روبه رو خواهد شد و به راحتی توجیه نمی‌شود. نکته دوم که جای انتقاد دارد نحوه بازی کردن برخی بازیگران زن این مجموعه است که بعضا با ناز و عشوه همراه است که طبیعتا چنین رفتاری نیز در حضور نامحرم مشروع نیست. مصداق بارز این ادعا بازی‌های سپیده خداوردی در نقش "مگو" است که لحن و بیانش در اکثر اوقات تقریبا عشوه‌آمیز است. ممکن است که توجیه عوامل مجموعه این باشد که این برنامه برای کودک و نوجوان است و برای لطافت کار و توجیهاتی از این دست اقتضای اینگونه رفتارها منعی ندارد؛ ولی نکته این است که درست است که مخاطب، کودک ونوجوان است؛ ولی آیا فقط کودکان شاهد این عشوه‌‌گری‌ها هستند؟ عده‌ای نامحرم در پشت صحنه و جلوی صحنه شاهد این وضعیت هستند و بعد از آن جمعیتی میلیونی شاهد این مجموعه خواهند بود که طبیعتا بخشی از این‌جمعیت، شامل نامحرمان بزرگسال می‌شود. البته ناگفته نماند که گریم و آرایشی که برخی از این بازیگران زن نیزدارند بدون رعایت ضوابط شرعی است و همان مشکل عشوه‌گری را دارد. بنابراین باید چاره‌ای اندیشیده شود که هم برای مخاطب کودک و نوجوان جذابیت داشته باشد و هم ضوابط شرعی رعایت گردد. @HOWZAVIAN
🔻 وارد نشوید ✍ علی بهاری «مترجم در خصومت با خلفا تا آنجا پیش رفته بود که خطبۀ معروف اما‌م ‌علی بر سر مزار خلیفۀ دوم را نیز نفی کرده و آن را به ستایش امام از سلمان فارسی نسبت داده بود با این ادعا که امام علی قهراً نمی‌توانسته سخنی ستایش‌آمیز نسبت به عمر بن خطاب بر زبان رانده باشد!» جملات بالا را جناب احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی‌اش منتشر کرده است. او در یک یادداشت با موضوع وحدت شیعه و سنی، به مرحوم شیخ محمد دشتی به خاطر ترجمه فرقه‌گرایانه (بر اساس ادعای نویسنده) انتقاد کرده است. از کلام نویسنده برمی‌آید منکر دشمنی میان امام و عمر است و معتقد به رفاقت آن دو. از این رو توجه به نکات زیر لازم است: 1. هیچ گاه نمی‌توان نظر معصوم درباره یک موضوع را صرفا با خواندن یک حدیث فهمید. اطلاق، تقیید، عام و خاص به همین خاطر جزئی از مباحث اصولی است. اگر کسی به اندازه کتاب «الموجز» با اصول فقه آشنایی داشته باشد این نکته را تصدیق می‌کند. 2. نظر امیرمومنان درباره خلفا مشخص است. امام در شقشقیه عمر را شخصیتی پر از خشونت، سخت‌گیری و عذرخواهی می‌داند که مردم در دوره حکومتش به رنج، دورویی و اعتراض گرفتار شدند. در صحیح مسلم نیز عمر رو به عباس و امام علی می‌گوید شما دو نفر معتقدید من و ابوبکر (به خاطر عملکردمان پس از رسول خدا) دروغ‌گو، خائن، گناهکار و حیله‌گر بودیم. عباس و امام هم تایید می‌کنند! (1) در روایتی دیگر هم امام پس از شهادت حضرت زهرا کسی را پیش ابوبکر فرستاد تا او را بیاورد و سفارش کرد عمر را نیاور چون دوست ندارم چهره‌اش را ببینم! (2) در شورای شش نفره پس از مرگ عمر نیز، امام خلافت را قبول نکرد و عثمان خلیفه شد، چون نپذیرفت طبق سیره دو خلیفه اول حکم براند. (3) 3. این که امام علی خطبه‌ای در ستایش عمر بن خطاب خوانده باشد بحثی تاریخی است و نقد و نظر درباه‌اش فراوان. (4) اما حتی اگر این اتفاق افتاده باشد - که احتمالا نیفتاده است - از روی تقیه و جبر جامعه است، همان جبری که به او اجازه نداد بساط نماز تراویح را جمع کند و یا مانع قتل دختر رسول خدا شود. 4. جناب زیدآبادی به همان مسائل سیاسی بپردازند موفق‌ترند. بهتر است به حوزه‌ای که تخصص ندارند وارد نشوند! (1): صحیح مسلم، ج3، ص1377 (2): صحيح البخاري، ج4، ص1549 و صحیح مسلم، ج3، ص1380 (3): تاریخ یعقوبی، ج2، ص162 (4): گوشه‌ای از این معرکه آراء را ببینید: https://b2n.ir/q81743 @HOWZAVIAN
📌 دو صد گفته چون نیم کردار نیست! ✍️ محمدجواد محمودی برخی افراد تصور می‌کنند که اگر بخواهند انسان خوبی بشوند، حتما باید در طول روز دائما ذکر و ورد و مراقبات خاصّ داشته باشند؛ ذکر و ورد و مراقبه خوب است، اما برای کسی که به وظایف و دستورات اولیه‌ی دین پایبند باشد، بعد برود سراغ این مراحل! این طور افراد، مانند وزنه‌بردار تازه‌کاری هستند که در هفته‌ی اول باشگاه، هنوز وزنه‌ی ده کیلویی را نمی‌تواند بلند کند؛ رفته سراغ وزنه‌ی صد کیلویی؛ چون دوست دارد زودتر به المپیک برسد؛ اما غافل از اینکه با این کار نه تنها به نمی‌رسد؛ بلکه در همان روزهای اول آسیب می‌بیند و چه بسا از این رشته‌ی ورزشی روی گردان شود. من هنوز نمی‌توانم خشم و ناراحتی خودم را در کنترل کنم، و با کوچک‌ترین مسئله‌ای، همه را آزرده خاطر می‌کنم، آن وقت دنبال دستورالعمل و ذکر و دعای خاص هستم!! باید بدانم؛ رشد من در عمل به همین مسائل ساده‌ای است که به سادگی از کنار آن‌ها عبور می‌کنم. زمانی که به وظایف اولیه و اصلی عمل نمودم، خداوند خودش راه را برای رسیدن به مراتب بالاتر هموار می‌کند. 🔹«گاهی می‌بینیم که فردی به مجلس (علیهم السلام) می‌آید و می‌ریزد و گریه می‌کند؛ اما وقتی به خانه و بر می‌گردد، اثری از در زندگی او دیده نمی‌شود؛ زیرا وقتی رابطه‌اش را با و و خود اصلاح نکرده باشد، از اهل‌بیت(علیهم السلام) هم نمی‌تواند بهره‌ی کافی ببرد. هر مقدار پیوند در خانواده شدیدتر شود، آمادگی و قدرت فرد برای بالابردن وزنه‌ی محبت ولایی و پس از آن محبت رحمانی نیز بیشتر می‌شود؛ اما اگر خانواده دچار اختلال شود، یقینا محبت ولایی نیز دچار اختلال می‌شود!» برشی از کتاب ، اثر استاد @HOWZAVIAN
💢 وحدت را به اشتباه ترجمه نکنیم ✍️ فاطمه میری بعضی اوقات به خاطر مصلحتی که می‌بینیم اتفاقات زندگی شخصی خود را بازگو نمی‌کنیم... مدیریت شادی، خود یک مدیریت کارآمد در بحث‌های روانشناسی است که می‌تواند پیش‌برنده باشد. این ایام به هفته وحدت نام‌گذاری شده است. سنتی که پیر جماران با امید نزدیکی هرچه بیشتر امت اسلامی بنا گذاشت. بنیانی که قرار است زمینه فرج فرزند حضرت زهرا(س) را به همراه داشته باشد. وحدت به معنی عقب نشینی آن‌چه که یک شیعه به آن اعتقاد دارد نیست؛ بلکه نشان‌دهنده بینش یک شیعه تمام عیار است که می‌داند اهل سنت امروز و مخصوصا کشور ما به شدت محب اهل‌البیت(ع) هستند و این در رفتار و مَنش آنان مشهود است. 🔗متن کامل @HOWZAVIAN
💐 به نور و عطر و تبسّم زبانزد است محمد ✍️ سیّدمحمّدجواد شرافت همین بس است به مدحش محمد است محمد حمید و حامد و محمود و احمد است محمد قسم به شوق اویس و قسم به بهت بحیرا که آفتاب کمالات بی‌حد است محمد چه کوچه‌ها که نشستند در مسیر عبورش به نور و عطر و تبسّم زبانزد است محمد ستارۀ شب مکه، طلوع صبح مدینه به یُمن آینه خورشید مشهد است محمد اگر چه بین رسولان سر آمد است سرآمد به رسم حُسن ختام آخر آمده‌ست محمد و باز می‌رسد از جانب حجاز سواری که هر که دید بگوید محمد است محمد @HOWZAVIAN
🌱 حال خوش زمیننجمه صالحی زمین دلش پرخون شده بود، هر گوشه‌اش ماجرایی داشت. تکه‌هایی از آن که به اصطلاح متمدن بودند مثل ایران و روم در حال جنگ و خونریزی و نسل کشی و تکه هایی هم در نادانی غرق و مشغول پرستش سنگ و چوب و خدایان ساختگی و زنده به گور کردن دختران و خلاصه در جهلی تاریخی غرق بودند. حال زمین خوب نبود، انگار رنگ خاکستری رویش پاشیده بودند، گل‌ها رنگ و بویی نداشتند، بوی دود و خون می‌آمد، مناظر خوبی دیده نمی‌شد، گویی زمینان به ستوه آمده بودند، زمین هم منتظر بود، منتظر بود کسی بیاید و دستی بر سرش بکشد، تیمارش کند، حالش بد بود. انتظار زمین به سر آمد، موعود کتاب‌های مقدس متولد شد، ««با به دنیا آمدنش بت ها به صورت، به زمین افتادند... پادشاهی نماند؛ مگر آن که تاجش واژگون و زبانش در آن روز، بند آمد. کاهنان از دانش خود جدا شدند.. . در آن شب، نوری از سرزمین حجاز پدید آمد و منتشر شد و تا مشرق، گسترش یافت»* او آمد تا گل‌ها، عطر محمدی یابند، او آمد تا رنگ‌های زمین جان تازه بگیرند، روزنه های نور در تاریکی زمین نورافشانی کنند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله متولد شد تا بذر امید در جان‌ها کاشته شود و زمین نورانی و معطر به عطر گل محمدی. حضرت محمد صلی الله علیه و آله دین کامل را آورد، دینی که نجات بخش بشر بود، دینی که حتی به فکر حال خوش زمین هم بود، اینکه درخت‌ها بی دلیل بریده نشوند و شاخه‌ها شکسته نشوند و حیوانات آزار نبینند و... . پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله آمد و دین اسلام را بر زمین و زمینان عرضه کرد، او حتی بعد از رفتنش به فکر هم نوعانش بود، قرآن روشن‌ترین نور و دوازده قرآن ناطق ، نور علی نور را به جهانیان معرفی کرد تا روشن‌کننده راه‌های تاریک زمین و پر پیچ وخم روزگار باشند، تا آموزه‌های اسلامی را به مردم بیاموزند. هر یک از این انوار مقدس، حرکت سازنده‌ای داشتند که تکمیل کننده تلاش پیشوای قبلی بود، شاید اگر همان روزهای اول همه زوایای این دین کامل به زمینیان عرضه می‌شد، مقاومت می‌کردند و تلاش پیامبر صلی الله علیه و آله که آمده بود،«رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ»شود بی‌ثمر می‌ماند. امیرالمومنین علیه السلام اولین ناخدای کشتی نجات بشر، به تبیین دین پرداخت و حسنین علیهم السلام با صلح و‌قیامشان دین را تثبیت کردند و امام سجاد علیه السلام حال دل مردم را با دعا خوب کرد و به خدا وصل کرد و امام باقر علیه السلام شاخه‌های علوم را به مردم آموخت . ششمین نور الهی صادق آل طه نیز دین را چارچوب بندی کرد و با تربیت چهارهزار شاگرد دین را در سراسر جهان گسترش داد، امامان بعدی نیز با تشکیل و گسترش سازمان وکالت دایره جغرافیایی اسلام را وسیع کردند و سیستماتیک...آنان دست یاری دراز کرده بودند برای همه.برای رهایی از ظلمت بشر . در آن زمانه دنبال‌کنندگان نور حقیقی و دوستداران دین، به سراغ منبع نور آمدند و توشه‌ای برچیدند،اما بدخواهان زمین و سودجویان ساکت ننشستند، سنگ اندازی‌ها تمامی نداشت، دوباره حال زمین خوب نبود، آنقدر که نور آخر مجبور شد، پنهان شود. او سال‌هاست پشت ابر غیبت رفته و منتظر است جهانیان احساس نیاز کنند و او را طلب کنند!! حال دل زمین روز به روز بدتر می‌شود، هر گوشه‌اش ظلمی به پاست، ظلم همان ظلم است اما مدرنش!! جهل همان جهالت است اما مدرنش!! تاریکی همه جا را فرا گرفته، جهان نور می‌طلبد کاش بیاید آن روشنی بخش زمین و زمانه، کاش بیاید تا زمین هم حالش خوش شود.... *ابن شهرآشوب، المناقب، ج 1، ص 30. @HOWZAVIAN
یادداشت‌ سرگذشت مؤمنان و یک روایت پرسش: «هرکس سرگذشت مؤمنی را یادداشت کند گویا اورا زنده کرده است" آیا این روایت از پیامبر(ص) است؟ منبع آن در چه کتابی است؟ پاسخ: مطلب مورد نظر در منابع و مجامع حدیثی اولیه یافت نشد ولی در کتاب سفینه البحار به نقل از کتاب کشف الظنون چلبی، این حدیث را منتسب به پیامبر اعظم (ص) نقل کرده است: «من ورّخ مؤمنا فکأنّما أحیاه» «کسى که تاریخ مؤمنى را [با نوشتن یا گفتن] بیان کند، او را زنده کرده است.» هر چند این حدیث در منابع معتبر حدیثی ذکر نشده ولی مدلول آن ناظر به زنده نگداشتن و تکریم مؤمنین و شعائر اسلامی است و این موضوع فی نفسه امر بسیار مطلوبی است. پی نوشت یک: سَفینَةُ البِحار و مَدینَةُ الحِکَمِ و الآثار مَعَ تَطبیقِ النُّصوصِ الواردَة فیها عَلی بِحارِالأنوار معروف به سفینة البحار، یکی از جوامع حدیثی شیعه نوشته شیخ عباس قمی. مؤلف، با هدف ارائه فهرستی موضوعی و مرتب شده بر اساس الفبا، احادیث کتاب بحار الانوار مجلسی را در بیش از ۱۷۰۰ موضوع، دسته‌بندی کرده است. پی نوشت دو: مصطفی بن عبدالله کاتب جلبی (یا چَلَبی)، معروف به «حاجی خلیفه»؛ دانشمند، تاریخ‌نگار و کتابنامه‌نویس سرشناس تُرک در قرن یازدهم است؛ او در 1017 یا 1004ق، در قسطنطینیه (استانبول) متولد شد. همچنین از آن‌جا که کاتب چلبی(حاجی خلیفه) با دولتمردان همنشین بوده و به دفاتر دیوانی دربار عثمانی دسترسی داشته و با وابستگان درجه یک امپراتوری عثمانی در ارتباط بوده، توانسته است اطلاعات خوبی را در کتاب‌های خود گردآوری کند، به‌ طوری که مورّخان و پژوهشگران به‌ خصوص در زمینه کتابشناسی، تاریخ و فهرست‌نگاری خود را بی‌نیاز از این کتاب‌ نمی‌دانند. اما نمی‌توان تمام مطالب این کتاب را به صورت کامل تأیید و یا رد نمود، بلکه باید یکایک مطالب آن جداگانه مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد، و کتاب کشف الظنون نیز از این قبیل است. @HOWZAVIAN
🌹 خاتَمِ خاتِم ✍️محمدجوادمحمودی 🔸یادداشتی به مناسب خاتَم و خاتِم پیامبران حضرت مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلّم) قلم زدن در وصف پیامبری که برترینِ فرستادگان الهی است، بسی سخت و چه بسا چون منی از وصف او گفتن، عاجز باشد. 🔹سخنی در دل دارم که نمی‌توانم از گفتن آن خودداری کنم؛ شخصیت در جامعه‌ی امروز ما -حتی قشر مذهبی- بسیار مغفول واقع شده است. متأسفانه در مجالس و محافل مذهبی، کمتر به شناخت و آشنایی با ویژگی‌های پیامبر عظیم الشأن پرداخته می‌شود و گاه به سروده‌ای یا دکلمه‌ای در وصف ایشان، بسنده می‌شود؛ نه بیشتر!!! امّا عمق افسوس آنجایی است که حتی در ، که متولی تبلیغ هستند نیز، آشنایی و انس کافی با شخصیت بی‌بدیل ایشان صورت نمی‌گیرد و متأسفانه، کتابی که طلاب بتوانند با اوصاف و سبک زندگی ایشان آشنا بشوند در دروس رسمی وجود ندارد و این موضوع جزء دروس جنبی محسوب می‌شود! 🔗 متن کامل ... @HOWZAVIAN
💠 شهر من ✍️ فاطمه میری فکر می‌کردم اگر کسی بخواهد وصفی از شهر من بکند؛ می‌گوید: _ به‌به چه شهری هرجایی چشم بر‌می‌گردونی آثار تاریخی و چه شهر زیبای چشم نوازی! من هم می‌گویم: _ بله قزوین بیشترین ثبت آثار تاریخی رو داره تو ایران. ۵۷ سال پایتخت بوده. الانم پایتخته! پایتخته خوشنویسی جهان اسلام. و کلی درون خودم مشعوف می‌شوم. من آنم که رستم بود پهلوان اما هر وقت گفتم وطنم قزوين است. مرا به شهید شهرم منسوب کردند. _ تو همشهری شهید سیاهکالی مرادی هستی؟ کتاب یادت باشد؟ منم صدایی صاف می‌کردم و می‌گفتم: _ بله خواندن کتاب برای من که در آن کوچه پس کوچه‌ها بزرگ شده بودم و پیاده تا امامزاده حسین رفته بودم؛ حال غریبی داشت. شبیه حس شرمندگی که می‌شود از کوچه‌های سعدی قزوین به خدا رسید. می‌شود شهید بابایی را واسطه کنی پیش خدا، برای رزق شهادت. این جا بود که فهمیدم «شرف المکان بالمکین» یعنی چه؟ راستی دلم برای مزار شهید بابایی تنگ شده. دلم برای همه‌عالمان شهرم تنگ شده. دلم برایت تنگ شده... یادت باشد... @HOWZAVIAN
🔻هارمونی ناکوک ✍️ محمدرضا علوی راد سیستم‌های مبتنی بر فیزیکالیسم و ماده‌گرایی(Materialism) به درک و شناخت هارمونی حقیقی انسان چه لطمه‌ای وارد می‌کند؟ آیا هر آن‌چه موجود است در نهایت امری فیزیکی‌ست؟ امام خمینی(ره) در تقریرات اسفار خود در بحث معاد؛ جسمِ مادی را حائل و پرده‌پوش بدن مثالی‌ دانسته و آن‌را نیز پرده‌پوشِ نفْس؛ (ر.ک: تقریرات اسفار، ۱۳۷۸، ص ۷۴ - ۷۵) ملاصدرا نیز در «الحکمة‌العرشیة» مراتب نازله را چاووش‌گر مراتب عالیه‌ دانسته و بدن دنیوی را بدلیل تناهی ابعاد حائز ادراکاتی متناهی و بدن اخروی یا همان بدن مثالی را مستطیع نبوغ نامتناهی‌. (ر.ک: الحکمة العرشیة، ۱۳۶۱، ص ۲۵۱ - ۲۵۲) بر این اساس چنان‌چه ائتلاف و کنسرسیوم سه‌گانه‌ی: «جسم مادی - بدن مثالی - نفس» و پیوند انسان با پروردگار و روح خویش گسسته شود، کُنامِ (niche) نفْس مضطرب گشته و هارمونی‌های متعالی لطمه خواهد دید. در این حال تمامی سازها هر چند در آرنگ زیبا لکن در آهنگ ناکوک نواختن خواهد نمود و دارنده ادراک متعالی‌ می‌فهمد چه میزان ناکوکی بر این پارادایم، حاکم است و در این حال به‌طور حتم سیر به سوی کمال نخواهد بود. @HOWZAVIAN
☂️ «یتیم» در تمدن اسلامی ✍️ حبیب الله بابایی رویکرد ایجابی به یتیم، علاوه بر آموزه‌های دینی در کتاب و سنت، ریشه در نگرش‌های تحلیلی و اجتماعی هم می‌تواند داشته باشد. اینکه مثلا هرچند فقدان پدر خلاءهای محبت را برای فرد یتیم ایجاد می‌کند، محبت‌های بسیاری از سوی اطرافیان و بستگان برای یتیم فعال می‌کند، که نمونه آن را می‌توان در محبت برخی عموهای پیامبر اسلام بعد از رحلت عبدالله (پدر پیامبر) مشاهده کرد. شکل‌گیری موج محبت به یتیم بعد از فقدان پدر، خود یک پدیده جدید اجتماعی و برخوردار از ظرفیت انباشته انسانی و سرمایۀ اجتماعی است. علاوه بر این، هرچند فقدان پدر موجب یتیمیِ فرد می‌شود، نوعی از مسئولیت زودهنگام و استقلال در نظر و عمل را برای فرد یتیم ببار می‌آورد و رشد و ترقی او را سرعت می‌بخشد. همین حس تنهایی و ضرورت بازسازی خود موجب می‌شود که یتیم‌ها نه فقط نسبت به خود بلکه نسبت به دیگر افراد بی‌سرپرست نیز احساس مسئولیت ‌کنند و در رفع محرومیت دیگران تلاشی مضاعف از خود نشان دهند. نکته ایجابی دیگر در یتیم، گذرکردن از تابوهای قدیمی و جهش به سمت فضای جدید و دنیایی متفاوت است که گاه موجب می‌شود سیر طبیعی تکامل اجتماعی از نسل گذشته به نسل بعدی، سیری سریع و جهشی خارق‌العاده در فرد یتیم بوجود آید و فاصله‌ مثبت در ناحیه نسل‌ها را در کمترین زمان طی کنند. 🔗 متن کامل .... @HOWZAVIAN
. 🔸ملّت در متن درد است، بازی‌های کودکانه و حاشیه پردازی‌های سخیف را تمام کنید... یادداشتی از ✍️حمیدرضا غریب رضا @HOWZAVIAN
📌 گفته را نِگَر! ✍️محمدجواد محمودی وقت نهار، یاسین اومد پیشم و درباره‌ی مطلبی که استاد امروز در کلاس گفته بود یه پرسید... کمی سؤالش سخت بود و باید فکر می‌کردم، امّا به هر زحمتی بود جواب سوال رو پیدا کردم و براش توضیح دادم... وقتی من و یاسین داشتیم باهم مباحثه می‌کردیم، یکی از سال پایینی‌های مدرسه که اهل مطالعه هست، شاهد گفتگوی من و یاسین بود... 🔗 متن کامل... @HOWZAVIAN
🔘 وحدت شیعه و سنی آری یا خیر؟ ✍️ مرضیه رمضان قاسم وحدت به این معناست که شیعیان در عین اینکه ذره‌ای از اعتقادات حَقّه‌‌ی خود کوتاه نمی‌آیند، بر مشترکات شیعه و سنی اعم از خدا و قبله‌ی واحد، نبی و کتاب یکسان و… تکیه کنند و به دور از نگاه متعصبانه و توهین‌آمیز هر کدام برای عقائد انحصاری خود، استدلال‌ اقامه کنند؛ زیرا تمرکز بیشتر بر مشترکات موجب وحدت جهان اسلام گشته و زمینه را برای مقابله با شرک و کفر جهاني آماده می‌کند. 🔗 متن کامل... @HOWZAVIAN
. 🔻استراتژی مخالف ✍️ مریم اختریان ویژگی مهم کالاهای فرهنگی، تأثیر آنها در دیپلماسی است؛ با این توضیح که بخش زیادی از دیپلماسی رسمی بر عهده‌ دیپلماسی عمومی و بخش زیادی از دیپلماسی عمومی بر عهده‌ دیپلماسی فرهنگی قرار دارد. لذا کالاهای فرهنگی مهم‌ترین نقطه ارتباطی بین دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی عمومی است. از طریق کالاهای فرهنگی، دیپلماسی فرهنگی و عمومی رشد می‌کند، همچنان‌ که در کشورهای اطراف خود شاهد این موضوع هستیم. کشورهای ترکیه و کره جنوبی توانسته‌اند با دیپلماسی فرهنگی و هنری، تأثیرشان را بر فضای پیرامون افزایش دهند تا از این طریق، نفوذشان را نیز بیشتر کنند. 🔗 متن کامل ... @HOWZAVIAN
. 🔍 حکمرانی خوب ✍️ مجید پاک نیت 🔹 ضرورت دارد رسانه‌های منتسب به بیت امام (ره) تکلیف خود را با افرادی مانند آقای صادق زیباکلام روشن کنند، چرا که وی صراحتاً معتقد است که اساساً دین برای ایجاد حکومت نیامده. 🔗 متن کامل ... @HOWZAVIAN
🔷 کارگاه آنلاین " یادداشت نویسی رسانه ای" (با مشارکت اداره آموزش معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه و انجمن سواد رسانه طلاب) 🔹 با تدریس حجت الاسلام والمسلمین اولیایی 🔹 دکترای فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم 🗓 مهلت ثبت نام: تا 13 آبان 1400 📆 تاریخ برگزاری 16 و 17 آبان ساعت 16تا 17:30 📌 ثبت نام: ارسال عدد 25 به سامانه 3000144090 مدرسه مجازی اشراق @lmseshragh @HOWZAVIAN @savad_rasaneh
🔹 حکایت من و مردِ کلاه رقصان ✍️ مجتبی عادل‌پور 🔹 حتما برای شما هم پیش آمده که ناخواسته سخنی را بشنوید و حس کنید که مخاطب اول و آخر این سخن شما هستید. یا حادثه‌ای مقابل چشمتان رخ می‌دهد که گویا با شما حرف می‌زند و پیامی دارد. مثلا از بی‌حوصلگی تلویزیون را روشن می‌‌کنید و از قضا می‌بینید برنامه‌ای پخش می‌کند که انگار کارگردان آن را سفارشی برای حال شما ساخته است. همین ماجرا هم برای من پیش آمد. مدتی بود باخودم فکر می‌کردم چقدر سرم شلوغ است و به هیچ کاری نمی‌رسم. کم‌کم داشتم به این نتیجه می‌رسیدم نکند این رفت‌وآمد افکار به یک بیماری مزمن تبدیل شود؛ اما امروز سر کلاس، استاد حرفی زد که من را بهم ریخت و شد درِ نجات. کلامش مثل تیری بود که نشست به قلب سیبل. استاد بدون مقدمه شروع کرد به تعریف کردن داستان «مرد کلاه رقصان!» گفت: شخصی چوب بلندی داشت. سر چوب هم کلاهی گذاشته بود و آن را میان دو کف دست گرفته بود و مانند کسی که می‌خواهد دستانش را گرم کند، آنها را به هم می‌مالید و چوب را تکان می‌داد. جماعت هم به تماشای کلاه رقصانی او صف بسته بودند. در این حال، آب از دماغش سرازیر بود و شلوارش هم آرام آرام داشت از کمر می‌افتاد! رندی این صحنه را دید و جلو آمد و به او گفت: آب دماغ بگیر و شلوار محکم کن! مرد کلاه رقصان که توقع چنین توصیه‌ای را نداشت، در پاسخ گفت: مگر نمی‌بینی! دستم بند است. رند جواب داد: یک لحظه چوب بگذار و آن کار واجب‌تر کن. استاد با لبخند ادامه داد: گاهی اوقات خیال می‌کنیم سرمان شلوغ است و به کارهایمان نمی‌رسیم، در حالی که این طور نیست. اگر این گونه هم باشد باید اولویت‌ها را رعایت کرد. بسیاری از کارهای ما حکایتِ مرد کلاه رقصان است. باید چوب‌ها را بگذاریم و آن کار واجب‌تر کنیم. @HOWZAVIAN
📌 امانت‌دار یا امانت‌خوار؟! ✍️محمدجواد محمودی امروزه در میان افراد جامعه خصوصا جوانان و نوجوانان معضل تنبلی و کم همتی، به شدت رواج یافته است. یکی از مهم‌ترین دلایلی که می‌توان بر شیوع این شمرد، این است که ما خودمان را برای خودمان می‌دانیم. یعنی فکر می‌کنیم نعمتِ دست، چشم، گوش، زبان، فکر، سلامتی و ... برای خودمان است؛ در نتیجه هر گونه که دوست داریم می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم. در این دیدگاه که توسعه و ترویج آن توسط فرهنگ غرب گرفته و به جوامع دیگر سرایت پیدا کرده، انسان هر چیزی که دارد برای خودش است و اگر دلش خواست می‌تواند از آن درست استفاده کند و اگر هم دوست داشت می‌تواند آن را ضایع کند و کسی حق ندارد مؤاخذه‌ی او را ندارد! یکی از ثمره‌های این دیدگاه در جایی ظاهر می‌شود که نوجوان یا جوان، ساعت‌ها عمرش را تلف می‌کند، با هر نوع پوششی ظاهر می‌شود و وظایف اولیه‌اش را هم انجام نمی‌دهد و اگر هم کسی به او بخواهد دهد، می‌گوید: «به شما ربطی نداره، مال خودمه!!!» امّا در اندیشه اسلامی، نعمت‌هایی که در اختیار ما هستند، امانت‌های الهی نزد ما می‌باشند؛ در نتیجه ما نسبت به آن‌ها وظایفی داریم که اگر از آن‌ها کوتاهی کنیم، باید پاسخگو باشیم. در این دیدگاه، کسی نمی‌تواند بگوید برای خودم است و هر گونه دلم می‌خواهد رفتار می‌کنم. این تفکر می‌گوید همه چی از آن خداست و آنچه تو داری، ودیعه‌ای است از آن پروردگار به تو، که نسبت به آن مسئول هستی و اگر وظیفه‌ات را به درستی انجام ندهی، این نعمت‌ها در پیشگاه عدل الهی، از تو شکایت خواهند کرد. با این سبک زندگی، اتلاف عمر، آسیب رساندن به دیگران، بدرفتاری و ناهنجاری اخلاقی و ... دیگر هیچ معنایی پیدا نمی‌کنند و ایثار، استفاده از عمر، خوش اخلاقی، ادای حقوق دیگران از وظایف انسان شمرده می‌شود. پس برای اصلاح معضلات تربیتی که یکی از مصادیقش تنبلی است، باید مظاهر این تفکر شوم، که انسان را موجودی بی‌قید و شرط می‌داند و هیچ مسئولیتی برای او قائل نیست را از زندگی‌مان به کلی پاک کنیم. به خودمان و فرزندانمان یاد دهیم باید امانت‌دار باشیم؛ نه امانت‌خوار! «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» «سپس در آن روز (همه شما) از نعمت‌هایی که داشته‌اید خواهید شد!» (تکاثر، آیه8) @HOWZAVIAN
. «حقوق اهل‌بیت در قرآن و روایات» منتشر شد 📗کتاب «حقوق اهل‌بیت در قرآن و روایات»که به قلم ابراهیم شفیعی سروستانی است به تازگی توسط موسسه موعود عصر(عج) به چاپ رسیده است. اهل‌بیت(ع) محور تفکّر شیعی هستند؛ از این‌رو در این تفکّر، با محوریت این خاندان، عقاید، احکام، فرهنگ و آداب ویژه‌ای شکل‌گرفته است که ولایت، اطاعت، محبت، اقتدا، زیارت، صلوات و انتظار از آن جمله است. علمای بزرگوار شیعه در طول بیش ‌از هزار سالی که از غیبت کبرای امام عصر(عج) می‌گذرد، با مجاهدت خود، این باورها و سنت‌ها را به عنوان میراث شیعی برای ما حفظ کرده و موجب شکل‌گیری جامعه شیعی با هویتی متمایز از دیگر جوامع اسلامی شده‌اند. اکنون زمان آن است که این مجموعه ارزشمند از باورها و سنت‌ها که می‌توان آن‌ها را ذیل عنوان «حقوق اهل‌بیت(ع)» خلاصه کرد را به نسل‌های جوان شیعه منتقل نمود. بر این اساس نویسنده در این کتاب با مبنا قرار دادن قرآن و روایات، همه آنچه را که یک شیعه معتقد در ارتباط با اهل‌بیت(ع) باید به آن‌ها توجه کند و در نظر و عمل بدان‌ها پایبند باشد ذیل عنوان حقوق اهل‌بیت(ع) گردآوری، بررسی و تحلیل کرده است. در این کتاب بیست حق از حقوق اهل‌بیت(ع) به استناد آیات و روایات بررسی و تحلیل شده است. بی‌تردید با توجه به جایگاه و نقش خاندان عصمت و طهارت(ع) در زندگی هریک از ما و وظایف و تکالیفی که نسبت به این خاندان بر دوش داریم، همه ما نیازمند شناختن حقوق آنان و بیش از آن، ادای این حقوق هستیم. برای تهیه این اثر می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید b2n.ir/x56047 @HOWZAVIAN
✔️ خاطره‎ بازی با قاطر دهه‎ی شصت 🔹قصه‌ی جنگ و غصه‌ی زندگی در روستای مازه‎اول فریدون‌شهر اصفهان 🔹شبیخون آن‎ها به زراعت ما مانند تک بعثی‎ها بود به خاک‌ریز اول جبهه ✍️ سعید احمدی، عضو تحریریه‌ مدادالفضلاء من کودک دهه‌ی بمب و موشک و انفجارم. دهه‎ی دیوارهای پرشعار و کوچه‎های حجله‌بسته. سال‎های «بسم رب الشهدا» و «بسم الله قاصم الجبارین». روزگار بی‎مجازستان و کانال یک و به زور دوی تلویزیون‎های برفکی بیش‎تر سیاه و سفید و البته عصر اوج رادیو. من هم از همان کله‎کچل‎های مدرسه‎های دوشیفته و نیمکت‎های چهارنفره‎ بودم. صاحب قلک‎های تانکی و نارنجکی. فراری‎های دهن‎سرویس زنگ آخر. کتاب‎پران‎های آخرین امتحان. هل‌دهندگان سیلندرهای گاز و بشکه‎های نفت. شنونده‎ی ثابت صدای بلندگوهایی که دم به ساعت ملت غیور و شهیدپرور را برای حمایت از رزمندگان اسلام فرامی‎خواندند. من هیچ وقت جبهه نرفتم ولی در همه‌ی روزهای دهه‌ی شصت، جنگ را با همه‌ی وجودم لمس کردم. زادگاهم اطراف فریدون‎شهر بود و گذرگاه هواپیماهای عراقی به سمت اصفهان. هر از گاهی بمب‎افکن‎ها در امتداد شاهان‌کوه چنان به آبادی ما نزدیک می‌شدند که کلاه و صورت خلبان صدامی را با چشم نامسلح می‌دیدیم. آن‎ها تیز و بز از سمت فرود خورشید، هوا را می‎بریدند و به سوی مشرق می‎تاختند. پس از آن صدایی مهیب و کوبنده زیر پای‎مان را می‌لرزاند و دل‌های‌مان را هم. بعد می‌فهمیدیم پالایشگاه، ذوب‌آهن، بیمارستان، مسجدجامع و جاهای دیگر اصفهان را زده‌اند. جنگ همه چیز همه بود. ترس و هراس، بیم و امید، خنده و گریه، جشن و عزا، شکست و پیروزی و در یک کلام؛ حرف اول و آخر همه‌. با این حال در آبادی کم‎خانوار ما دلهره‎هایی وجود داشت مخصوص همان جا. مهم‌ترین‌‌شان قاطر. ابن الفرس و الحمار. می‎کاشتیم تا بخوریم، بپوشیم، گرم شویم و زندگی کنیم. جو، گندم، یونجه، نخود، عدس، لوبیا و خلاصه هر چیزی که از دل زمین رسی و برف‎گیر روستای مازه‎اول بیرون می‎زد... 🔗 متن کامل ... @HOWZAVIAN
🔆 این نگرانی را جدی نگیریم ✍️ علی تجرد، عضو تحریریه مدادالفضلاء از سال 1382 تا همین امروز هجده سال است که جمهوری اسلامی درگیر پرونده هسته‌ای است. حرف اصلی دولت‌های غربیِ طرف دعوا ـ شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان ـ در این پرونده، نگرانی جامعه جهانی از دستیابی به بمب هسته‌ای بوده است. هرچند این اتهام از همان روزهای اول تا همین امروز بارها و بارها با استدلال و سند و مدرک، و حتی با استناد به فتوای رهبری انقلاب تکذیب شد، ولی غرب با کمک بازوهای رسانه‌ای که دارد با هر بهانه‌ای تلاش کرده ایران هسته‌ای را خطرناک نشان داده و در تنور ایران هراسی بدمد. تجربه سال‌ها رویارویی با غرب به ویژه در جریان پرونده هسته‌ای به خوبی نشان داد که اتهامات غرب به جمهوری اسلامی ربطی به واقعیت‌ها ندارد و آنچه که شدت این حملات رسانه‌ای را کم و زیاد می‌کند، نسبت جمهوری اسلامی با پیشرفت است. گزارش 16 نهاد اطلاعاتی امنیتی آمریکا در سال 2007 کافی است که بدانیم خود آمریکایی‌ها هم خوب می‌دانند ایران برنامه نظامی هسته‌ای ندارد و نگرانی واقعی دشمنان، از پیشرفت علمی و قدرت سیاسی جمهوری اسلامی است. از همین روست که با مصوبه هسته‌ای مجلس و به‌ویژه روی کار آمدن دولت جدید که در رویکرد هسته‌ای با مجلس هماهنگ است به نظر می‌رسد موج تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی با همان نگاه گذشته آغاز شده و می‌خواهند رویکرد نخ‌نمای گذشته را دوباره به کار ببندند. با توجه به این‌که دروغ پردازی رسانه‌های غربی بارها به اثبات رسیده است، رویکرد فریبکارانه تبلیغاتی قطعاً تاثیر گذشته را نخواهد داشت، ولی اگر مسئولان جمهوری اسلامی با همان رویکرد دولت اعتدال، هدف اصلی خود را برطرف کردن باصطلاح نگرانی‌های طرف اروپایی قرار دهند، بیشترین تاثیر را به آن داده و غرب را به هدف اصلی خودش از این تبلیغات رسانده‌اند، که چیزی جز پایبند کردن جمهوری اسلامی به پذیرش سلطه سیاسی و فرهنگی غرب نیست؛ چیزی که در قالب سند 2030 و برجام و... پیگیری شد. البته در دولت جدید، لغو اجرای سند 2030 و انتصاب چهره‌های انقلابی به ویژه در وزارت خارجه، نشان می‌دهد که باید به تغییر 180 درجه‌ای امیدوار بود. @HOWZAVIAN