eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
444 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 نویسنده تربیتی کیست؟ نویسندگی تربیتی چیست؟!مرتضی رجایی ✍شما را نمی‌دانم، ولی خودم تا پیش از اینکه اولین بار اصطلاح "نویسنده تربیتی" را به کار ببرم، آن را از کسی نشنیده بودم و در جایی نخوانده بودم و به خیال خودم، این ترکیب زاییده ذهن من بوده است. ✍چه فرقی می‌کند که نویسنده تربیتی ابداع من باشد یا نه؛ ولی قطعاً اینکه معنا و مفهوم مشخصی از آن در ذهن داشته باشم با اینکه نتوانم به روشنی برای دیگران توضیحش دهم خیلی فرق می‌کند. وقتی این اصطلاح را به کار می‌برم و گروهی با نام "کانون نویسندگان تربیتی" راه انداخته‌ام که حدود ۵۰۰ عضو دارد، لازم است خودم بدانم نویسنده تربیتی کیست و نویسندگی تربیتی چیست. همان‌طور که باید بتوانم آن را به دیگران توضیح دهم و آن‌ها را متقاعد کنم که چنین نویسنده‌ای، با عموم نویسندگان فرقی یا فرق‌هایی دارد. ✍ساده بنویسم، تا شما هم ساده بخوانید، بلکه به همین سادگی هم درک کنید: نویسنده تربیتی کسی است که افزون بر داشتن سطح قابل قبولی از مهارت نویسندگی، دغدغه تربیت انسان و پرورش مخاطبان در جهت هدفی خاص را هم دارد و هنر نویسندگی‌اش را در این زمینه به کار می‌گیرد. ✍خودم هم می‌دانم که این تعریف کافی نیست و تنها با داشتن دغدغه تربیت و تلاش برای به کار بستن هنر نویسندگی در جهت پرورش مخاطب، نمی‌توان نویسنده را دارای وصفی تازه همچون "تربیتی" دانست. ✍شاید درست‌تر آن باشد که بگوییم: نویسندگی تربیتی هم مثل بسیاری شاخه‌های نویسندگی - همچون داستان‌نویسی - قواعدی دارد که تا در سبک نگارش نویسنده نهادینه نشود، تفاوت نوشته او با دیگر نوشته‌ها چندان مشخص نخواهد بود. اما اینکه این قواعد دقیقاً چیست و چگونه می‌توان آن‌ها را فرا گرفت و در آن‌ها خبره شد، چیزی است که بعید می‌دانم در جایی اثر مستقلی درباره‌اش پیدا شود. ✍با این همه، قصد دارم نکاتی را که پراکنده در این باره خوانده‌ام، با تأملاتی که گاه و بیگاه داشته‌ام در هم بیامیزم و چیزهایی بنویسم برای روشن‌تر شدن این راه؛ چیزهایی که نه ادعای اصول نویسندگی تربیتی بودن آن‌ها را دارم و نه قاعده بودنشان را؛ چیزهایی که می‌نویسم تا راهی باز شود برای اندیشیدن و گفت‌وشنود در این باره، تا شاید کم‌کم بدانیم چه باید بکنیم و چطور باید نویسنده تربیتی پرورش دهیم. . @HOWZAVIAN
☑️ سخن اول؛ گفتگو درباره «روحانیت امروز» 🔻سیدیاسر تقوی 🔸علیرغم آنکه نظم اجتماعی ایران معاصر، متأثر از عملکرد درست یا نادرست روحانیت است، گفتگو پیرامون آن از منظر جامعه‌شناسی دین و روحانیت سهم ناچیزی در رسانه‌های حوزوی و حتی رسانه‌های علوم انسانی دارد. تا جایی که می‌توان گفت به جز سایت فکری- تحلیلی مباحثات و برخی گاه‌نامه‌های مکتوب، پایگاه متنوع و مؤثر چندانی در این حوزه مشاهده نمی‌شود. اصحاب علوم انسانی و اساتید حوزه علمیه تمایل خوبی برای گفتگو پیرامون ظهور و بروز اجتماعی روحانیت و مطالعات انتقادی دین‌داری از خود نشان می‌دهند، اما چرا تاکنون این دست مطالعات و طرح آن در رسانه‌های حوزوی مغفول واقع شده و کمتر درباره آن سخن گفته شده است؟ در اینباره دلایلی قابل اشاره است: 🔸۱. رسالت تبلیغ: برخلاف تصور ابتدایی، روحانیت همواره توجه ویژه‌ای به رسانه داشته و در استفاده از رسانه‌های نوین پیشگام بوده است؛ اما رسالت مهم این نهاد، یعنی تبلیغ و تبیین معارف دین موجب شده عمده فعالیت‌های رسانه‌ای حوزویان و نیز انتظار اساتید و علمای حوزه از کارکرد «رسانه» معطوف به امر تبلیغ، تولید و توزیع محتوای دینی و نیز ارائه خدمات مرتبط با امور معنوی زندگی باشد. از این رو نگاه ثانوی و بیرونی به روحانیت محدود در مسائلی شده که بتواند جایگاه تبلیغی روحانیت را ارتقاء دهد. به طور مثال روحانیت بارها در آسیب‌شناسی تبلیغی خود تلاش کرده که حضور خود را به عنوان مبلغ مورد مطالعه، ارزیابی و آسیب‌شناسی قرار دهد و متناسب با آن مهارت‌های اجتماعی خود را تقویت کند. اما این مطالعات بیشتر در سطح مهارت‌افزایی و تربیت مبلغ بوده و از سوی نویسندگان و محققان این عرصه عمق بیشتری پیدا نکرده است. 🔸۲. مسأله مرجعیت: نظم سازمان روحانیت با بزرگ‌تری مراجع تقلید شکل گرفته است. قوام این نظم عموما بر دوش کرسی‌های اخلاق بوده که مناسبات اساتید و شاگردان و نیز حوزویان و مردم را سامان می‌بخشیده است. روحانیت بیش از آنکه به مطالعات پسینی درباره عملکرد خود بپردازد، تلاش کرده است که با آموزه‌های اخلاقی و هنجارهای داخلی، نقش بهتری در عرصه عمومی ایفا کند. در این نگاه راهبر اخلاقی و هویتی روحانیت خود مرجع تقلید است و اوست که با تبیین شرایط و مصادیق حوزه‌های علمیه را راهبری می‌کند. اما به میان گذاشتن مرجعیت به مثابه موضوع مورد مطالعه از منظر علوم اجتماعی، با ادبیات حاکم بر مناسبات روحانیت سنخیت ندارد. لذا این بررسی‌های انتقادی عموما از سوی نواندیشان و نخگبان جوان حوزه صورت می‌پذیرد. و از آنجا که این مطالعات انتقادی به ارزیابی عملکرد مرجعیت می‌انجامد و مطالبات تحول‌خواهانه به همراه دارد، به نوعی پای در کفش بزرگان نهادن قلمداد می‌شود و مطرود و مهجور است. 🔸۳. دوران سیاست‌ورزی: با استقرار جمهوری اسلامی و مشغولیت روحانیت در عرصه‌های سیاسی، گفتگو پیرامون روحانیون و حوزه‌های علمیه دلالت سیاسی پیدا کرده است. از سوی دیگر، سخن از کارآمدی نظام سیاسی و سیاست‌های کلان کشور نیز دلالت‌های حوزوی و مرتبط با روحانیت دارد. طبیعی است در چنین شرایطی، گفتگو درباره روحانیت به سختی صورت می‌پذیرد و هزینه‌ساز است. به عبارت دیگر، از آنجا که روحانیت پشتوانه نظری نظام سیاسی تلقی می‌شود، گویی دگراندیشی در نظم کنونی آن، نظام سیاسی را تهدید می‌کند و در مقابل آن تلقی می‌شود. حال آنکه استقرار نظام اسلامی می‌تواند بستری باشد برای گفتگوی آزاد علمی جهت تقویت بیش از پیش عملکرد روحانیت در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی 🔸در میان این موانع و آفت‌ها، جمع کوچکی از طلبه‌های حوزوی دغدغه‌مند در حوزه علوم اجتماعی گرد هم آمده‌ایم تا جدی‌تر درباره «روحانیت امروز» گفتگو کنیم. «روحانیت امروز» پایگاهی فکری- تحلیلی است که تلاش دارد از منظر علوم انسانی، وضعیت دین‌داری در ایران و عملکرد روحانیت معاصر را مورد بحث و گفتگو قرار دهد. ما در این مسیر دست همه اساتید، صاحب‌نظران حوزه و دانشگاه و دانشجویان و فضلای حوزه و نویسندگان و محققان را به گرمی می‌فشایم و از آن‌ها دعوت می‌کنیم تا در این تلاش کوچک ما را کمک کنند. 🔗 به روحانیت امروز ملحق شوید @HOWZAVIAN
❌ کارگاه آموزشی خبرنگار در میدان 🔻با موضوع: در میدان بحران های اجتماعی 🔹با تدریس استاد سید علی میررضوی مدرس دوره های خبرنگاری و داری سابقه مطبوعاتی و مدیریتی در: خانه مطبوعات تهران و خبرگزاری های تسنیم، فارس، مهر، ایسنا و ... 🔸به همراه تخفیف ۱۰۰% دوره مجازی «خبرنگاری در » و معتبر و مزایای دیگر… 📅 از سلسه برنامه های سوگواره بین المللی ملت امام حسین(ع) در 🌀کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام: 🌐 https://soogvareh.com/khabarnegar/ @HOWZAVIAN
. 💠 خط مقدم من و تو ✍️ سیده الهام موسوی دل در این روزهای پرالتهاب جایی را می‌طلبد. او باشد و نجوای آرام اولیای خدا او باشد و رقص پرچم های سرخ یا حسین او باشد و عطر یاس و سیب چادر مادر او باش و صدای طنین انداز الله اکبر عاشقان شهادت او باشد... دل من آسوده بگیر که خط مقدم تو همین جاست. میان همین کانالها ،گروه‌ها،برنامه‌ها و دنیای لجنزار مجازی یک قدم بردار می‌بینی همان نجوا و تکبیرها و حتی رقص پرچم‌ها را! مگر یادت رفته حرف شهید بلباسی را ؟ به همسر خود می‌گوید: در این دنیا هرچه دارم از کار فرهنگی است که انجام دادم. اگر توجه کنی می‌بینی اکثریت شهدا این زمان حال ما اهل بودند. شهید ذوالفقاری ، شهید محمد خانی و... دل من! دل بده به قلم و بنویس؛ تا در زمین پر مین پا بگذاری و با هر کلمه مینی را خنثی کنی. مگر نمی خواهی عطر خوش شلمچه را دوباره احساس کنی؟ بگذار کلمه کلمه نوشته‌هایت بوی عطر چادر مادر بگیرد. قربة الله بنویس. بسم‌الله... @HOWZAVIAN
💢قربانیان کم‌سن و سال جنگ شناختی ✍️ انتشار یادداشت حجت‌الاسلام محمد رنگین‌کمان، عضو تحریریه مدادالفضلاء در روزنامه وطن امروز در روزهایی قرار داریم که کشور عزیزمان بتازگی بعد از مدتی ناامنی و التهاب به آرامش همیشگی خود رسیده است. در میان اخباری که از این التهابات و درگیری‌ها شنیده می‌شد حضور نوجوانان و جوانان به عنوان معترض در خیابان‌ها بود؛ آنانی که هنوز مدرسه می‌روند و به عنوان دانش‌آموز شناخته می‌شوند. شنیدن این خبر سوالاتی را مطرح می‌کند که پاسخ و مواجهه درست با آن می‌تواند عاقبت نسلی را از گمراهی به سمت نور هدایت کرده و منجی آیندگان کشور باشد؛ براستی نقش نهادهای آموزشی، فرهنگی و پرورشی کشور که کارشان تربیت نسلی برای تداوم آرما‌ن‌های انقلاب است، در این آشوب‌ها کجا بود و مسؤولان مربوط چه پاسخی برای این مهم دارند؟ نوجوانان و جوانانی که تا چند صباح دیگر باید بر صندلی‌های مسؤولیت این مملکت تکیه بزنند و اداره کشور به آنها سپرده شود و آینده‌سازان کشور محسوب می‌شوند، چرا در این برهه حساس سنی که هر حرکت درست یا غلط می‌تواند مانند حرکت مهره‌های شطرنج عمل کرده و آینده آنان را بسازد یا به تباهی بکشاند، باید در زمین دشمن بازی کرده و به دروازه کشور خودشان گل بزنند؟! چه کسی به فکر تربیت این نسل است؟! چه کسی ضامن این بی‌اخلاقی و این نوع نگاه‌های نادرست در جوانان است؟! آیا جوانان ما جای اینکه تاریخ مستند انقلاب را از زبان خودمان بشنوند، باید شاهد آن باشیم که دیگران برای‌شان تحریف ‌کنند که روایت ناصواب به آنها ارائه شود و گذشته این کشور برای‌شان وارونه جلوه داده شود؟! چرا به این درک نرسیده‌ایم که امروز جنگ، جنگ روایت‌هاست، اگر روایت نکنیم، روایت می‌شویم و درست یا غلط روایت‌مان می‌کنند؛ باید در این برهه حساس تاریخی بدانیم که همه در قبال این ماجرا‌ها مسؤولیم، همه باید برای ارتقای فرهنگی نسل آینده انقلاب تلاش کنیم؛ نباید اجازه دهیم جوانان قربانی بی‌مبالاتی مسؤولان بی‌مسؤولیت شوند. شاید الان اندکی برای این حرف‌ها دیر باشد، آن روزی که رهبر حکیم انقلاب هشدار تهاجم فرهنگی را داده بودند باید به فکر این روزها می‌بودیم و برای امروزمان برنامه‌ریزی می‌کردیم و نسل امروزمان را نجات می‌دادیم؛ از طرفی هم این فضاهای مجازی و بازی‌های رایانه‌ای که هیچ محدودیت و بزرگ‌تری ندارد، همه جوانان را به خود مشغول و از دنیای واقعی جدا کرده و آنان را در مسیری قرار داده که هرگز به صلاح آینده کشور نیست و افکار فرزندان این مرز و بوم و روح لطیف آنان را به سوی خشونت سوق داده و باعث ایجاد ناهنجاری‌های روحی و در نتیجه ابتذال در میان فرزندان عزیز این کشور شده است. در چنین شرایطی باز هم بعضی می‌گویند چرا نوجوانان در درگیری‌ها حضور دارند؟! به نظر چه چیزی می‌تواند برای یک نوجوان جذاب‌تر از این باشد که هر آنچه را در دنیای مجازی برایش به تصویر کشیده‌اند، در دنیای حقیقی با آن مواجه شود و تمام آن هیجانات ناشی از دنیای مجازی و حرکات اکشن را در واقعیت پیاده کند و از آن‌ لذت ببرد؟ آیا واقعا دستگاه‌های متولی برای فرزندان کشور برنامه‌ای دارند؟ یا باید هر روز بیشتر از دیروز شاهد ابتذال و از هم گسیختگی فرهنگی و پرپر شدن جوانان و نوجوانان کشور باشیم!؟ آیا زین پس دستگاه‌های فرهنگی باز هم برای کار‌های فرهنگی و نهادها و کانون‌های ریز و درشت شهرستان‌های کشور برنامه و بودجه‌ای ندارند؟ یا فقط علاقه‌مندند بودجه‌های کشور را صرفا در جهت خرابی‌های برآمده از اغتشاشات- که حاصل عدم تربیت نسل جدید بوده- هزینه کنند! نهادهایی که خودشان یک طرف این ماجرا بوده و به نوعی مقصر شناخته می‌شوند، زیرا اگر کسی کمترین کاری در راستای کودک و نوجوان کرده باشد می‌داند همیشه نهادها درگیر کمبود بودجه بوده و پول ندارند تا خرج تربیت فرزندان کشور کنند. به همین دلیل بعد از گذشت چند سال اگر این نهاد وابسته به دولت و حکومت باشد رو به کسالت می‌رود و دیگر رمقی برای ادامه کار نخواهد داشت و اگر برآمده از مردم و خودجوش و جهادی باشد، یا کارش را بسیار محدود کرده یا به تنگنای اقتصادی خورده و تعطیل می‌شود. این امر مصیبتی است در این کشور که امید است مسؤولان مربوط با تغییر رویکرد و عزم مضاعف و با استفاده از جوانان نخبه در اتاق‌های فکر و مراکز تصمیم‌ساز برای این مهم فکر اساسی کنند تا دیگر شاهد چنین اتفاقات تلخی در نسل‌های آینده کشور نباشیم @HOWZAVIAN
📌 خطر علوم منقطع از وحی ✍️ محمدحسین مطهری زیست مدرن مبتنی بر نظام فکری سکولار، نخبگان جامعه را در شکوفایی حداقلی نگاه میدارد. 🔹وقتی که شناخت‌شناسی مدرن، دایره علم معتبر تو را در و محدود سازد، تو تنها به یافته هایی میتوانی اعتماد کنی که در قالب تجربه یا تعقل منهای جاداشته باشد. 🔹وقتی که انسان‌شناسی مدرن، را فقط در بعد مادی تعریف کند و بشناسد، و هیچ اصالت و پایداری و دوامی برای بعد معنوی و روحانی انسان قائل نباشد، از ظرفیت و افق عظیم و آینده تمام نشدنی که در انتظار انسان است، غافل مانده است. 🔹وقتی که جهان‌شناسی مدرن، خدا را در گوشه ای از کلیسا میبیند و او را مالک و حاکم و مولا و مدیر و قانونگذار عالم نمیداند، طبیعی است که وقتی وارد سیاست و فرهنگ و اقتصاد و تربیت میشود، مجبور است مفاهیمی مانند و و و را آنطور که عقلش میفهمد تعریف کند و اجرا کند و با دنیایی از نواقص و نارسایی ها و ناکامی ها در تعریف و اجرا مواجه شود. 🔹وقتی که اخلاق و سیاست و حقوق مدرن، علومی منقطع از وحی شدند، مفاهیمی مانند خوبی و بدی، هنجار و ناهنجار، مطلوب و نامطلوب، با سلیقه بشری تعریف و تغییر پیدا میکند و در این بین، نمیتوانیم با حقیقت این مفاهیم روبرو شویم. 🔸ما با زیست فردی و اجتماعی و علمی و فکری و رفتاریِ مدرن، چشم خود را بر حقیقتی بسته ایم که بدون آن، نمیتوانیم عالم را بفهمیم؛ چه در عرصه سیاست و چه تربیت و چه اقتصاد و چه فرهنگ و این بلای بزرگی بود که در عهد رنسانس پایه گذاری شد و پذیرفته شد. 🔴اینجاست که ، هرچقدر هم ممتاز و پرتلاش و کارآمد و موفق باشد، در محدوده عقل و تجربه محصور می‌شود و اجازه ندارد حقیقت را با اتصال به داده های وحیانی خطاناپذیر و حضوری دریابد. به همین خاطر، هرچقدر که در نظام‌فکری مدرن، بدنبال و تربیت نخبه باشیم، بازهم نمیتوانیم زوایای فراوانی از رشد را برای او به ارمغان بیاوریم. @HOWZAVIAN
▪️مسیح علینژاد؛ سانسورچی! ✍️ دانیال بصیر یکی از موضوعاتی که در این چند سال اخیر مورد بحث و مناقشه قرار گرفته و در میان بخشی از مردم و افکار عمومی بسیار شنیده می‌شود، مسئله زنان و حقوق آنان است که نماد دفاع از این مسئله در رسانه‌ها ضد ایرانی "مسیح علینژاد" معرفی شده است. "علینژاد" امروز به لطف امپراتوری رسانه‌ای و دلارهای نفتی تبدیل به یک ابرقهرمان شده است که ظاهری دارد و باطنی؛ ظاهری که به دنبال احیا و ایفای حقوق زنان است و باطن و پنهانی که تمامیت آزادگی زنان سرزمین را هدف قرار داده است. سرویس‌های امنیتی - اطلاعاتی آمریکا خوب می‌دانند که سرمایه‌گذاری روی "مسیح علینژاد"، خبرنگار دست چندم ایرانی، وادار کردن دستگاه وزارت خارجه آمریکا و مایک پمپئو یا سایر مقامات قضایی آمریکا برای گرفتن عکس با این شخص و حمایت‌های بی وقفه، چقدر ثمرات مثبتی برای جنایات ضدبشری آمریکا علیه ایران خواهد داشت. آنها به خوبی درک کرده‌اند که تصویر وزیر امور خارجه امریکا در کنار علینژاد صرفا یک عکس ساده نیست بلکه اهرم فشاری است در تحریم علیه حاکمیت ایران و نشان دادن چهره‌ای خوش خط خال در کنار مردم ایران در دفاع از حقوق زنان، کودکان کار، رفع تبعیض و.. در کل در کنار مردم ایران قرار گرفتند تاثیر رسانه‌ای خوبی برایشان خواهد داشت. "علینژاد" با فعالیت در رسانه‌های عربی - عبری - غربی از شبکه‌های مجازی گرفته تا برنامه‌های تلویزیونی «صدای آمریکا» و «اینترنشنال» سعی دارد خود را مدافع حقوق زنان و محرومان معرفی کند و هرگونه صدایی را تبدیل به اعتراض و ناهنجاری کند. اما آنچه او در این هیاهوهای رسانه‌ای دنبال می‌کند، سانسور و نادیده گرفتن نقش زنان پیشرو و موفق است. هدف وی سانسور موفیقت زنان کشور ایران است که در تمام عرصه‌ها از تحصیل گرفته تا عرصه‌های بین المللی و ورزشی خوش درخشیدند، دیده شدند، به جهان مخابره کردند که ما نه تنها آزادیم بلکه آزادگانی هستیم که به راحتی میتوانیم سختترین عرصه‌ها را فتح کنیم. او تلاش می‌کند با کمک ساخت چند کلیپ توسط شبکه «من و تو» و «اینترنشال»، به عمده مخاطبانش که پای صحبت‌های او می‌نشیند و از زوایه نگاه او به تاریخ ایران و هویت ایرانی، می‌نگرند، القاء کند که زن ایرانی در تاریکخانه سنت و تعصب اسیر بوده و او چُنان ناجی سوار بر اسب سفیدی از راه خواهد رسید و یک تنه به جنگ تمام این تبعیض‌ها و خشونت‌ها خواهد رفت. چیزی که "علینژاد" باید بداند این است که زن ایرانی دارای هویت است، دارای شناسنانه است؛ زن ایرانی امروز به راحتی می‌تواند در جامعه حضور داشته باشد. زن ایرانی نیازی به فعالیت‌های مبتذل، مضحک و ضدمردمی امثال آزادی یواشکی و چهارشنبه‌های سفید او ندارد. زن امروز ایرانی توان دفاع از حقوق خود را دارد و می‌تواند در تمامی عرصه‌ها خوش بدرخشد و این نتیجه کار ژورنالیستی و مبتذل و مضحک مسیح و امثالهم نیست بلکه محصول آگاهی و آزادگی است که به برکت انقلاب اسلامی نصیب زنان سرزمین شده است. @HOWZAVIAN
📌تعلقات ✍️ سیده الهام موسوی یادم می‌آید اواخر ماه رمضان، حس و حال دم عید داشت؛ منم از همان کودکی عاشق لباس بودم؛ خصوصا لباس نوی عید. مدام با خودم می‌گفتم: یعنی ایندفعه لباسم چه رنگیه؟سبز؟ آبی؟ نه اصلا من صورتی دوست دارم... خانه پدربزرگ، مانند دل پدربزرگ، وسیع و زیبا بود... هر گاه مناسبتی پیش می‌آمد، آنجا دور هم جمع می‌شدیم، این دورهمی‌ها برای ما بچه‌ها حکم عروسی داشت چون تا می‌رسیدیم وسط حیاط خانه بساط خاله بازی و گرگم به هوا را راه می‌انداختیم. مادر صدایم کرد. می‌دانستم که مادر به خاکی بودن دست و پا حساس است. کمی آن طرف‌تر، زیر نخل‌های حیاط، حوض را دیدم و سریع خودم را رساندم تا دستی به آب بزنم و بعد بروم پیش مادر. خدای من؛ لباس چین دار... مادر مثل همیشه لبخندی شیرین بر لب داشت، و لباس چین دار سبز را با دو دستش بالا گرفته بود و به من گفت: زود بیا بپوش عزیز دلم! قند در دلم آب شده بود؛ از فکر اینکه با این لباس زیبا دور حیاط بچرخم و چین‌ها در هوا باز شوند در پوست خود نمی‌گنجیدم. چقدر آن روزها خوش بودیم، کودکی یعنی دنیای بدون تعلق و برای همین، سراسر شادی است... کودکی یعنی شاد شدن با کمترین دلیل، حتی یک لباس سبز چین دار. انگار هر چه بزرگتر شدیم، دلگیر تر شدیم، سختگیرتر شدیم، و در نهایت لب به ناشکری گشودیم! پس چه شد آن همه حس زیبا؟ آن همه دل خوشی بی آلایش؟ آری، ما تعلقاتمان زیاد شد است. درگیر خودمان و دنیای دور و برمان شدیم! برای همین کودکی که با کوچکترین دلیل خوشحال می‌شد،امروز با کمترین کاستی زمین و زمان را به هم می‌دوزد. شاید این تعلق ما، ریشه در آرزوهای دور و درازمان دارد. غافل از اینکه هر لحظه، گرگ اجل به ما نزدیک‌تر می‌شود و ما بی‌هیچ توشه در پی آمال خویش می‌دویم «انّا لله و انّا الیه راجعون...» @HOWZAVIAN
🔹حقیقت نزدیک است ✍️ فاطمه ابن‌علی عضو تحریریه بانو مجتهده امین در روزنامه سراج نوشت ما خواهان انقلاب در ایران هستیم. وضعیت کنونی جامعه آزارمان می‌دهد. ما به دنبال آزادی هستیم. اکنون در ایران انقلاب فمینیستی روی داده و زنان با تظاهرات، شعارنویسی روی دیوار، ناسزا به پلیس، حمله به همنوع و کشیدن چادر از سرش و... می‌خواهند به حقشان برسند. این را آن روزی متوجه شدم که در‌ منزل اقوام کانال ایران اینترنشنال را نگاه می‌کردم. با تماشای آن متوجه شدم در ایران جنگ خیابانی رخ داده و مردم دارند به نیروهای امنیتی و پلیس چیره می‌شوند. در ادامه هم یک کلیپ تاثیرگذار برای این انقلاب پخش شد که مرا تحت تاثیر قرار داد. در راه، خدا را شکر ‌کردم که در یک کشور امن هستم و این وقت شب در خیابان‌های تهران با آرامش تردد می‌کنم در حالی که عده‌ای در ایران، درگیر آشوب و ناامنی فزاینده‌ای هستند که پلیسشان رقم زده! تاسف تمام وجودم را گرفته بود. احساس گیجی و سر درگمی می‌کردم. مثل همین سطرهایی که نزدیک است از تناقض فروبپاشند! در کتاب بسیار ارزشمندی خواندم خاصیت حق این است که دائمی و سودمند است حتی اگر بین سر و صدای باطل گم شود یا مثل آب گوارای رودخانه، روی آن را کف گرفته و از چشم ما به طور موقت مخفی شود. البته همیشه هم حق مظلوم و بی سر و صدا نیست؛ گاهی آنقدر عیان است که چه حاجت به بیان؟! فقط باید انگشت اشاره را سمت آن گرفت تا دیگران به راحتی آن را ببینند. در شرایط حاضر وضعیت حق خیلی محسوس و آشکار است! واضح ست ما تنها کشوری بودیم که بعد از انقلاب، در مدت کوتاهی بی‌سوادی را ریشه کن کردیم و از ۳۵درصد به ۹۵درصد باسواد رسیدیم؛ با جهاد سازندگی به اکثر روستاها و شهرهای محروم امکانات آب، برق، تلفن و گاز رساندیم؛ در پزشکی، نانو و هسته ای جهش چشمگیر داشتیم؛ نصف دانشجوهای دانشگاه زن هستند و قبلا ۶٪ بودند؛ ۶۰هزار نفر پزشک زن داریم و قبلا ۳۵۰۰ نفر بودند؛ بیش از ۴۰۰۰نفر زن نویسنده داریم و قبل از انقلاب ۱۰نفر، یعنی رشد ۴۰هزار درصدی داشتیم! ۴۹فدراسیون ورزشی فعال برای زنان داریم و قبلا ۱۰ رشته فعال داشتیم. واضح است چنین پیشرفت‌هایی تنها در شرایط آزاد و امن پدید می‌آید. رژیم قبل ۳۵سال وقت داشت و به آن رسوایی آماری رسید و جمهوری اسلامی ۴۰سال در شرایط جنگ و تحریم با این آمار؛خودتان مقایسه کنید! امروز عمق راهبردی ایران را باید از مرزهای هند تا اروپا و آفریقا جستجو کرد. از دلبستگی مسلمانان لکنهو و کشمیر به انقلاب تا حمایت‌های نرم‌افزاری و معنویِ زکزاکی و یارانش در نیجریه. ما به فلسطین سلاح دادیم تا با مقاومت، عزت و خاکش را حفظ کند؛ ما در انظار همگان، با هدایت و حمایت همه جانبه از ملت عراق و سوریه، شاخ غول داعش را شکستیم. ما در شجاعت بخشیدن به زن مسلمانِ غیر ایرانی برای حضور با حجاب در عرصه‌های ورزشی تاثیرگذار بودیم؛ ما ورزشکاران مسلمان کشورهای دیگر را تشجیع کردیم که در مسابقات، رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناسند. در جنگ نیابتی یا بهتر بگویم جنگ جهانی در خاک اوکراین، شمعدانی‌های(شاهد) ایرانی خارِ چشم دشمنان ملت ایران شدند. بله! ما در شرایط تحریمِ همه جانبه به مرز دانش پهپادی و موشکی رسیده‌ایم و فناوری ایرانی، در هماورد جبهه نظام سلطه(ناتو) با مخالفانش، نقش تعیین کننده پیدا کرده است. در نبرد تمدنی مقاومت با ارتجاع عرب در یمن، آن هم در وضعیت محاصره، امتداد ایدئولوژی انقلاب اسلامی، مجهزترین ارتش‌های منطقه را زمین‌گیر کرده و به سرمایه‌گذاران خارجی که سر ذخایر ملت یمن سفره پهن کرده‌اند با شجاعت هشدار داده که بساطشان را جمع کنند و گرنه... آری! ما خواهان انقلابیم. ما آزادی معنوی می‌خواهیم؛ ما از چپ و راست، شرق و غرب و رسانه‌هایشان خسته شده‌ایم؛ ما نیاز به آزادی فکر و اندیشه داریم نه آزادی فمنیستی و بی‌بندوباری از سوی کسانی که با تحریم، شرایط سخت اقتصادی را برایمان درست کرده‌اند. ما به یک انقلاب در سبکِ گفت‌وگو نیازمندیم. باید کنار هموطن خود بایستیم، دست چپ را روی شانه‌اش بگذاریم و با انگشت اشاره‌ی دست راست حقیقت را نشانش بدهیم. «حقیقت نزدیک است»؛ با نیم‌نگاهی می‌تواند آن را ببیند. باید باد بهاری و دم مسیحاییِ «تبیین» بر مردم بوزد تا چشم‌ها بیدار و عقل‌ها زنده شود. اگر ندیده و نشنیده‌اند، کوتاهی از ماست. مدت‌ها قبل بزرگی گفت بروید تبیین کنید و برای ملت بگویید تا به خودشان افتخار کنند. نگفتیم؛ تناقض‌های مخرب به وجود آمد. @HOWZAVIAN
یادداشت فاطمه ابن علی،عضو تحریریه بانو مجتهده امین https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/13853
. 🔻بررسی حقوق زنان سیاه پوست آمریکایی ✍️ مقاله میناسادات حسینی، عضو تحریریه بانو مجتهده امین 📌پذیرفته شدن مقاله در همایش ملی حقوق بشر آمریکایی وثبت مقاله در پایگاه علمی سیویلیکا https://civilica.com/doc/1540507/ @HOWZAVIAN
بررسی حقوق زنان سیاه پوست آمریکایی @HOWZAVIAN
. 📌 اگر درباره حجاب کار جدی می‌کردیم... ✍️ مجتبی قربانی همدانی، استاد حوزه علمیه قم این روزها که عده‌ای با شعار زن، زندگی، آزادی به دنبال لغو قانون حجاب هستند، فرمایش آن حکیم فرزانه بیشتر فهمیده می‌شود که فرمودند در موضوع زن غربی کار کنید. اگر در حوزه و دانشگاه در این موضوع کار جدی می‌کردیم و وضعیت زن امروز غربی و مشکلات و مصائب او را به دختران این سرزمین نشان می‌دادیم چه بسا عده زیادی از آنان که آرزوی زن غربی شدن را داشتند نهایت راهی که شروع کرده بودند را می‌دیدند و در سرعت خود برای رسیدن به زن غربی اندکی تأمل می‌کردند. آنچه برای بسیاری از دختران و زنان ما آرزوست برای زن غربی خاطره و تجربه است. ظلمی که امروز به زن غربی می‌شود در لابه‌لای زرق و برق تمدن مادی دیده نمی‌شود. این وظیفه ما بوده و هست که نشان دهیم اگر زن، سر تا پا هم غربی شود به سعادت نمی‌رسد. @HOWZAVIAN
💠 واژه «افکار عمومی» در سخنان رهبر انقلاب و یک درنگ راهبردی عملیاتی ✍️ انتشار یادداشت علیرضا محمدلو، عضو تحریریه مدادالفضلاء در نشریه پرتو رهبر انقلاب در بخشی از صحبت هایشان در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی فرمودند:...وقتی خواص در یک راهی وارد شدند، افکار عمومی را به آن سمت حرکت می‌دهند. وقتی افکار عمومی در یک کشوری شکل گرفت، سیاست‌های اداره‌ کشور هم به‌طور قهری به آن سمت حرکت می‌کند. هرچند که این خطاب، ناظر به کشورها و ملت های منطقه بود، اما نسبت اضلاع مثلث ۱.خواص جامعه، ۲.افکارعمومی و ۳.تغییر سیاست های یک کشور را می توان از باب الغاء خصوصیت و یک قاعده کلی مورد تامل جدی قرار داد. در این مجال پیرامون واژه افکار عمومی تاملی کوتاه خواهیم داشت. در اندیشه کلاسیک، واژه و مفهومی که بر عمومیت و فراگیری یک اندیشه یا رفتار و نماد دلالت داشت را فرهنگ می‌نامیدند. اما در عصرجدید و با ظهور تکتولوژی و رسانه با پدیده متفاوتی بنام افکارعمومی مواجه هستیم. تفاوت ایندو چیست و کجاست؟ وقتی جوزف نای در تقسیم‌بندی قدرت به سه مدل سخت و نیمه سخت و نرم اشاره می‌کند، رگه هایی از این پدیده را پرده برداری می‌نماید. اما در داخل کشور، توجهات از سطح مباحث فرهنگی جابجا نمی‌شود و یک مواجهه کلاسیک و روتین با مساله صورت می‌گیرد که چه بسا باعث آرایش ضعیف، کُند و غلط در موضوع پدافندغیرعامل در بلندمدت می‌شود. اما تفاوت های فرهنگ با افکار عمومی چیست؟ فرهنگ، معرفت پایه بوده، در حالیکه افکار عمومی، اطلاعات محور و خبرپایه تعریف شده است. فرهنگ، بنیادین، عمیق و با پایداری نسبتا بالاست ولی افکار عمومی موقعیتی، سطحی و بشدت سیال است. فرهنگ به تدریج شکل می‌گیرد و درونی سازی می‌شود، افکارعمومی چه بسا یک روزه و با وایرال شدن یک شایعه رقم می‌خورد. اهداف فرهنگ، باورسازی برای سبک زندگی است ولی هدف در افکارعمومی، برای کنشگری یا تقویت مارپیچ سکوت است. ابزار فرهنگ، کار فرهنگی و مطالعاتی است ولی ابزار در موضوع افکار عمومی، کنش رسانه‌ ای، عملیات روانی و فعالیت مطبوعاتی است. فرهنگ، خواص و مرجعیت‌ فکری متمرکز دارد(شاید یک مطهری در سرچشمه کافی بود) ولی افکار عمومی دچار چندمرجعیتی و شهروند_خبرنگار است و افسران جنگ نرم میطلبد. فرهنگ با تقویت عقاید و اخلاق و احکام، قوام می‌یابد ولی افکارعمومی با و آشنایی با جنگ شناختی واکسینه می‌شود. برای تعمیق فرهنگ بایستی تاریخ را دوره کرد و برای مصونیت افکارعمومی باید و درست را جا انداحت. بزرگان عرصه سیاست و فرهنگ و اجتماع و بطورکلی خواص جامعه؛ لطفا افکارعمومی و مختصاتش را جدی‌ بگیرید و آرایش مناسب‌تری را در جنگ رسانه ای امروز، تدارک و طراحی نمایید. وااسفا که فرهنگ را مدت‌هاست رها کردیم و نتیجه‌اش را در بی‌ثباتی گاه و بیگاه افکارعمومی درو می‌کنیم. @HOWZAVIAN
✔️ شنبه‌ها در ایران همیشه مهم بوده! ⭕️ جریان‌شناسی سیاسی بر پایه اغتشاشات ✍️ مهدی جهان تیغی 1️⃣ چندی قبل همزمان با فروکش اغتشاشات، اتاق فکر طراحی آشوب و اغتشاش در خارج از کشور، شنبه اغتشاش را پیشنهاد داد و در شنبه اول مقداری توانستند برخی نقاط تهران را تا دقایقی دچار بی‌نظمی و آشوب بکنند. بعد از آن چهارشنبه را نیز به عنوان دومین روز در هفته به عنوان فراخوان تجمع و اغتشاش انتخاب کردند. با گذر زمان شنبه‌ها و چهارشنبه‌ها به جای تجمع معترضین به اعتراضات دزدکی یک نفره و یا دو سه نفره و فیلم‌های یواشکی چند ثانیه‌ای تبدیل شده است. 2️⃣ تلاش زیادی در حال انجام هست که با خبرسازی‌ها یا شوک‌های رسانه‌ای و حتی امنیتی همچنان اغتشاش زنده بماند و یا حداقل حادثه‌ای در شنبه‌ها یا چهار شنبه‌ها در یک نقطه کشور یا تهران اتفاق بیافتد. 3️⃣ اما از چند هفته قبل از آغاز اغتشاشات، شنبه‌ها و چهارشنبه‌ها توسط شهرداری تهران خبرساز شده بود! این نهاد هر شنبه یک پروژه بزرگ شهری را افتتاح یا آغاز به کار می‌کند و به شنبه‌های امید و افتخار معروف شده است. هر چهارشنبه نیز سازمان‌ها و شرکت‌های بزرگ شهرداری در یک منطقه تهران متمرکز شده و مشکلات عمومی منطقه را به صورت ضربتی و یکجا برطرف می‌کنند. این طرح ویژه خدمتی در حال حاضر رکوردهای را در برخی حوزه‌های خدماتی و مدیریت شهری جابجا کرده است. 4️⃣ مصادف شدن شنبه‌ها و چهارشنبه‌های اغتشاش با شنبه‌های «امید و افتخار» و چهارشنبه‌های «خدمت» شهرداری تهران ناخواسته است ولی واقعیت نمادین غیرقابل انکاری در آن وجود دارد.‌ امروز در کشور جریان مشخصی در کشور به دنبال حل مشکلات و رفع عقب ماندگی‌ها هست و جریان مشخص دیگری هم به دنبال حاشیه‌سازی و ایجاد مانع برای حل مشکلات مردم است. جریان اولی برای بالا رفتن پرچم ایران تلاش می‌کند ولی جریان دوم از سوزاندن و لگدمال کردن پرچم مقدس ایران نیز ابایی ندارد. اولی کاستن از مشکلات کشور را دنبال می کند ولی دومی با وقاحت تحریم‌های جدید علیه کشور و سخت‌تر شدن مشکلات کشور را پیگیری می‌کند. 5️⃣ این دو جریان همیشه در کشور فعال بوده‌ و از این منظر شنبه‌ها یا چهارشنبه‌های اغتشاش موضوع جدیدی نیست و دو جریان مذکور همیشه روزهای هفته فعال بوده‌اند. جریان خدمت و پیشرفت کشور از اول انقلاب همیشه بود ولی جریان دوم هر زمان با نقابی جدید به میدان آمده و امروز نیز در پشت شعارهای آزادی و زنان خود را پنهان کرده و متناسب با هر دوره یک چهره جدید را وارد صحنه می‌کند. از روزگار احمد باطبی‌ها ۷۸ امروز به حامد اسماعیلیون‌ها ۱۴۰۱ رسیدیم. جمهوری اسلامی البته نیازی به تغییر چهره ندارد و همچنان بر اصول تناور خود پابرجاست و از این چهره‌ها و شنبه‌ها و چهارشنبه‌ها بسیار به خود دیده، عبور کرده و به پیش رفته است. @HOWZAVIAN
📌 اعوجاج زبان و فرهنگ از کجا آغاز می‌شود؟ ✍️ علی اسفندیار 🔔 یادم می آید در یکی از سال‌های نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات و خبرگزاری‌ها، خبرگزاری حوزوی رسا در رعایت آداب نگارش و ویرایش در جایگاه برتر قرار گرفت؛ کسب این رتبه از آن رو خوشحال کننده بود که برای یک رسانه حوزوی و طلاب خبرنگارش، پاسداشت زبان فارسی مهم است. 🖍 هنوز مطبوعات به ویژه خبرگزاری‌ها به این نقطه نرسیده‌اند که حفظ زبان یعنی حفظ فرهنگ و حرکت به سوی تمدن ایرانی_اسلامی. ✂️شاید برای بسیاری از مخاطبان، مشکلات نگارشی در متن اخبار و قالب‌های مکتوب رسانه‌ای به چشم نیاید؛ اما هر اشتباه کوچکی در زبان، آغازی می‌شود بر خوگرفتنِ ذهن مخاطبان با دستپخت رسانه‌های بی‌مبالات، و اعوجاج و نارسایی‌های فرهنگی عمیق. 📍تیتر کانال خبرگزاری مشرق: «ندسا» در طی یک سال و نیم درگیری مستقیم با آمریکا 52 نفر تلفات از آنها گرفته است 🚫اما اشکال تیتر بالا: «طی»؟! باید حذف شود؛ کنار هم آمدن «در» و «طی» دیگر بدتر/ و طولانی بودن تیتر. ⏮ پیام خوب را باید خوب نوشت، خوب بیان کرد و خوب بازتاب داد. @HOWZAVIAN
🔻 جای خالی تفهیم صحیح مقدسات ✍️ زهرا ابراهیمی نسل ما تقدس‌پذیر بود. هم قداست، برایش اصالت داشت و هم اصالت، برایش قداست. برای ما بچه‌های دهه شصتی و حتی قبل‌تر از آن، معلم، مادر، پدر، شهید، مُحرم، حیا و خیلی از چیزهای دیگر مقدس بودند. این نسل اما، تقدس‌گریز است. معلم و مادر و پدر را مثل آب خوردن کنار می‌گذارد. اگر برایش دلیل منطقی نیاورند، ککش هم نمی‌گزد و مدرسه را تعطیل می‌کند. نه از رسوایی می‌ترسد و نه از بدنامی ابا دارد. ما در مواجهه‌ی با این نسل نیازمند تقدس تبلیغاتی نیستیم؛ چرا که نسل امروز با اینگونه مقدسات هم‌سو نمی‌شود، بلکه نیازمند تفهیم صحیح مقدساتیم؛ چیزی که تشنه‌ی آن است. @HOWZAVIAN
💠 از میهمانان پذیرایی کنیم! ✍️ محمدجواد محمودی 🔹این روزها، شاهد حضور گسترده مردم عزیزمان در پیام‌رسان‌های داخلی از جمله ایتا هستیم. مردمی که از فضای تلگرام و اینستاگرام و ... دل کنده‌اند و با توفیق اجباری به این عرصه ورود کرده‌اند. 🔹تاکنون جو غالب پیام‌رسان‌های داخلی، فضایی مذهبی بوده، اما اکنون با حضور میلیون‌ها ایرانی دیگر، شاید در گروه‌هایی که مدام پست‌هایی با یک رویکرد می‌دیدیم، شاهد باشیم فردی حرف‌های تندی سر می‌دهد که به مذاق ما خوش نمی‌آید. 🔹اینجا همان عرصه‌ی مهم است؛ اینجا همان کف خیابان آشوبی است که به دلیل برخورد فیزیکی نمی‌توانستیم گفت و گو کنیم، اما الان شرایطی فراهم شده که آن مخالف و یا منتقد را به میدان گفت و گو بیاوریم و حرف‌مان را بزنیم و متقابلا حرف‌هایش را بشنویم. 🔹لازمه‌ی این گفت و گو، سعه‌ی صدر است. سعه‌ی صدری که به دلیل فضای همفکر شبکه‌های داخلی، کمتر تمرین کرده‌ایم. من نمی‌گویم از مواضع‌تان کوتاه بیایید، من نمی‌گویم منفعل باشید؛ من می‌گویم پدرانه رفتار کنید، صبورانه بشنوید. سعی کنید فضای تعامل و گفت و گو را فراهم کنید! فرض کنید مهمانی به خانه‌تان آمده، شاید مخالف نظر شما حرفی هم بزند، اما تا جای ممکن با آرامش از او استقبال می‌کنید و پس از پذیرایی به گفت و گو می‌نشینید. امّا اگر از همان اوّل بخواهید با جدل برخورد کنید، عملا او را از خانه خود رانده‌اید. 🔹اگر شرایط پیش آمده، با هم‌افزایی ادامه پیدا کند، تمام تصوراتی که دشمن از افراد مذهبی در ذهن قشر خاکستری ایجاد کرده، بر باد خواهد رفت. علاوه بر آن، به جای تلگرام و اینستاگرام که مخالفت‌ها را به سمت آشوب سوق می‌دهد، پیام‌رسان‌های داخلی، محفلی برای شنیدن حرف‌های موافق و مخالف مردم عزیزمان خواهد شد. @HOWZAVIAN
👈 تا حالا فحش آبدار خورده‌اید؟ ✍️ سید جواد محمدزاده تا حالا فحش آبدار خورده‌اید؟ چوب انار در نمک خوابیده ناسزاهای برخی ها بر پیکره شما فرود آمده است؟! رسول اکرم در همان سال های آغازین بعثت، خروار خروار فحش آبدار با طعم پشگل و شکمبه گوسفند؛ دریافت می کرد. دیشب بعد از جلسه در شهر کرمان، اتوبوس ها رفته بودند و ما چند نفر مانده بودیم. چاره ای نبود پیاده حرکت کردیم به سمت خوابگاه تا دمی بیاسایم. بین راه چند فحش آبدار را جمعی از جوانان روانه ما کردند. حقیقتا به همه ما برخورد و ناراحت شدیم. فحش حسابی آبدار آبدار بود. دلم درد آمد؛ چرا من بیشتر فحش نمی خورم! گرفتار خط اتوی لباس خودم شدم. اسیر قیافه و دکوراسیون ظاهری شدم. در باتلاق اسم و رسم ها مانده ام! دلم فحش آبدار می خواهد. آبدار آبدار! ناراحت نباش خواهر من! ناراحت نباش بردار من! خوشحالم به تمدن نوین اسلامی نزدیک شده ایم. تمدن پیامبر اکرم با همان فحش های آبدار سنگ روی سنگ بنا نهاده شد و انسان های بسیاری را متحول کرد. شب فحش خوردن آبدار را دوست دارم. @HOWZAVIAN
. 💢 آیا روزنامه‌ها آزاد نیستند؟! علوی بروجردی: 🔺در حوادث اخیر بسیاری از حرمت‌ها شکسته شد. امکانی ایجاد کنیم که مردم بتوانند اظهارنظر کنند. روزنامه ها و مطبوعات آزاد باشد. وزارت کشور اجازه بدهد مردم و احزاب در جایی با حفاظت خود وزارت کشور جمع بشوند و حرف خود را بزنند. ✍️ قاسم روانبخش: 🔸درست است که برخی حرمت ها شکسته شد حرمت قرآن که آتش زده شد, حرمت احکام اسلام مانند حجاب که کشف حجاب کردند و افرادی هم عریان شدند, امر بمعروف و نهی از منکر را نیز به تمسخر گرفته شد به پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز توهین شدو حرمت ولایت فقیه و نائب الامام خامنه ای نیز با برخی شعارهای زشت شکسته شد. 📌سوال این است که چه کسانی در این حرمت شکنی ها نقش داشتند؟ از یک مشت لات و اوباش و اراذل که انتظاری نیست از جوان یا نوجوان فریب خورده نیز گلایه ای نیست , گلایه از خواصی مانند شماست که ابتدا با بیانیه هایی بدون تحقیق و و بدون بینه و سند بر آتش فتنه بنزین ریختید و در برابر این بی حرمتی ها سکوت رضایت آمیز داشتید و جبران نکردید و بدتر از آن, هنوز هم ناجوانمردانه به نظام اسلامی اتهام استبداد می زنید و خواهان آزادی بیان می شوید؟ @HOWZAVIAN
💢 «آگاهی و خشونت» در تمدن جدید ✍️ حبیب الله بابایی، استاد حوزه و دانشگاه زیرساخت‌‌های تمدنی در قرن بیست‌ویکم به «تمدن غربی-جهانی-مجازی» سوق یافته است. تویین‌بی به عنوان پدر مطالعات تمدنی بدین نکته اشاره کرده است که تمدن‌ها به چالش‌های طبیعی و اجتماعی پاسخ می‌دهد، ولی او بخاطر آنکه تحقیقی دربارهٔ تمدن‌های قرن ۲۱ نداشته، اشاره‌ای هم به زیرساخت‌های اقتصادی (infrastructure) نداشته است. در قرن بیست‌ویکم، تمدن غرب تبدیل به تمدن تکنولوژیک شد که محروم از فرهنگی با روح ساری و جاری است. امروزه کارکردهای تمدن غربی-جهانی-مجازی در بسیاری از زیرساخت‌های خاص تمدنی، که پاسخ‌هایی از جامعه خود می‌طلبد، مشهود است. این زیرساخت‌های تمدنی شیوه‌های عملیاتی را در تمامی فرهنگ‌ها مانند فرهنگ ژاپنی، چینی، هندی، بودایی، اسلامی و همین‌طور آفریقایی به چالش می‌کشند. بموجب رشد سریع این تکنولوژی‌ها مثل شبکه‌های مجازی (فیس‌بوک، توییتر، اینستگرام و غیره)، هوش مصنوعی، و پیشرفت‌های ژنتیک، ممکن است تمدن معاصر را به طور چشمگیری به تمدن انسان-ماشین (با مردمانی جدید و با مغزهای سیم‌کشی شده) سوق بدهد. چرا؟ ✓ تکینگی (singularity) نزدیک است. این بدان معناست که انسان خردمند (Homo sapiens) جای خود را به تفکر ماشینی و گونه‌های تصمیم‌گیری جدید داده که رشد تمدن انسان-ماشین را ۲۵درصد سریع‌تر از اکنون می‌کند. این دومین بیگ‌بنگ در تاریخ انسان خواهد بود. ✓ ربات‌های کشنده که طراحی شده‌اند برای اقتصاد بدون نیروی کار، برای جمع‌آوری و تحلیل داده‌های برآمده از شبکه‌های اجتماعی و نتیجه‌گیری‌هایی که زندگی ما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، و نهایتا برای تحقق نظم اجتماعی پلیسی. ✓ بیش از نیمی از جمعیت دنیا در ۲۰۱۸ آنلاین و وصل به اینترنت هستند. آنها می‌توانند رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را در همه سطوح اجتماعی به صورت الکترونیکی انتخاب کنند. بدین‌سان دموکراسی نمایندگی جای خود را به دموکراسی مستقیم خواهد داد، چیزی که به هرج‌ومرج اجتماعی منجر خواهد شد. همان‌طور که اینترنت مردم و سازمان‌ها را آگاه‌تر می‌کند، همین‌طور آنها را از رهگذر نفرت‌پراکنی، جرائم سایبری، و سانسور و شیوع اخبار فیک، خشن‌تر می‌کند. برای مثال فیس‌بوک در میانمار برای زیاده‌روی در نفرت اقلیت روهینگیا دستکاری می‌شود، و همین در فیلیپین منجر به انتخاب رودریگو دوترته می‌شود. پیش از آنکه ما برای تنظیم ارتباطات الکترونیکی در جامعه جهانی آماده بشویم، این وضعیت قبل از آنکه بهتر شود، بدتر خواهد شد. بموجب کُندی ما در تنظیم تکنولوژی، شاید برای بهتر شدن وضعیت خیلی دیر شده باشد. امروزه تمدن ما، آنگونه که برآمده از حل‌مسئله‌های تکنولوژی محور است، بیشتر تحت‌ تاثیر زیرساخت‌های اقتصادی قرار دارد نه فرهنگ. این تأثیرگذاری پرتکرار، پیچیده، و بسیار فشرده است به گونه‌ای که ذهن‌های کُند و واکنش‌های آهسته عاجز از غلبهٔ بر آن است. (بخشی از نوشتهٔ Andrew Targowski در مجله مطالعات تطبیقی تمدن‌ها) @HOWZAVIAN
. 🖍نوشتن؛ سهم من و تو از زندگی🌹 ✍️ سعید احمدی، نویسنده حوزوی هرگاه از همه چیز دنیا خسته و دلزده‌ام، تنها آرامش و پناهی که برایم می‌ماند تویی! هرگاه تو را میان انگشتانم می‌گیرم، اطمینان دارم که سهمم را از زندگی برداشته‌ام. @HOWZAVIAN
. یادداشت زهرا سعادت، نویسنده حوزوی، با عنوان «مباشران قتل جنین» 🔗 انتشار در روزنامه سراج @HOWZAVIAN متن کامل 👇👇