eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
469 ویدیو
176 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻فیلم ایرانی در جشنواره‌ای اسرائیلی ✍️ بابک شکورزاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء صفحه فارسی وزارت خارجه اسرائیل در توییتر نوشت که در جشنواره بین‌المللی سینما که در شهر حیفا برگزار می‌شود، فیلم «پسر مادر» مهناز محمدی، کارگردان ایرانی، اکران می‌‌شود و پیشاپیش با استقبال بی‌نظیری مواجه شده است. خلاصه فیلم بدین شرح است : پسر مادر روایت‌گر داستان غم‌انگیزی از مشکلات یک مادر است که مجبور است به تنهایی در مقابل مشکلات زندگی بایستد و زندگی دو فرزند خود را تامین کند، اما سختی بار زندگی روی دوش مادر با کاری که هیچ اطمینانی به ادامه آن نیست او را وادار می‌کند که به ازدواج مجدد و جدایی از پسر 12 ساله اش فکر کند. سالهاست که چنین داستان‌ها و سوژه‌هایی که با محوریت فقر و بیچارگی مردم ایران است مورد استقبال جشنواره‌‌های خارجی قرار می‌گیرد؛ چرا که دستمایه‌ای برای برداشت‌هایی سیاسی بر علیه ایران و به عبارتی بهتر جمهوری اسلامی ایران است. طبیعتا استقبال ازچنین فیلمی آن هم در یک جشنواره اسرائیلی خالی از سیاسی بازی نیست و به خوبی می‌توانند فقر و فلاکت را در جامعه ایران به خورد مخاطب بدهند و آن‌‌ها را متقاعد کنند که جامعه ایران اوضاع بغرنج و فلاکت باری دارد. البته این بدان معنا نیست که جامعه ایران، به قول معروف "گل و بلبل" است و همه در رفاه و آسایش به سر می‌برند؛ بالاخره بخشی از جامعه دچار فقر است و با سختی‌های مرتبط با آن دست و پنجه نرم می‌کند و جای انکار نیز ندارد و چه بسا چنین سوژه‌هایی ما به ازاء خارجی نیز دارد؛ ولی نکته اینجاست که معمولا به گونه‌ای به این سوژه‌ها پرداخته می‌شود که آنچه به ذهن مخاب می‌آید این است که وضع غالب جامعه اینگونه است و خواسته یا نخواسته منجر به سیاه نمایی می شود و ازهمین جاست که بهانه خوبی برای مخالفین جمهوری اسلامی فراهم می‌گردد که در این مورد مانور بدهند و زهر خودشان را بریزند. در این فیلمِ خاص، وقتی پای ازدواج دوم و ترک فرزند به میان می‌آید، احساسات مخاطب نیز تحریک می‌شود و التهاب بیشتری را به مخاطب تلقین می‌کند و بهتر می تواند این نکته را القاء کند که جامعه ایران چه اوضاع نابسامانی دارد. @HOWZAVIAN
💢 شورش فرم و گرافیک علیه محتوا و اندیشه ✍️ حسین کاوه فاجعه زمانی به غایت خود می‌رسد که شکل و فرم آن هم به صورت بسیار اغواگرانه و شیادانه‌ای علیه محتوا و کلام خروج کرده و چنان شورشی می‌کنند که شومن‌های اباحه‌گر و اینفلوئنسرهای کاسب به مدد گرافیک و تدوین‌ و هزار ترفند در مباحثات و منازعات مختلف تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی علمی بر اندیشمندان و فرهیختگان غلبه می‌کنند و کار را به جایی می‌رسانند که مدل و نوع صدا و رنگ و لعاب تصویر با افکت‌های مختلف در نقش آفرینی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی جای برهان و منطق و استدلال را می‌گیرند و حتی چهره کریه المنظر باطل و ظلم و ظالم را نیز بزک و آرایش می‌کنند. 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
🔸 عاقبت مسئولیت ✍️ هاشم جنجگجو 🌱 قال اجعَلنِی علَی خَزائنِ الاَرضِ اِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ وقتی یوسف نبی (ع) از زندان آزاد شد، از پادشاه درخواست کرد که "من را خزانه دار قرار بده چون من هم تخصص این کار را دارم و هم تعهدش را". 🔸 گاهی اوقات انسان در خودش میبینه که میتونه بهتر از دیگران، یک کاری رو انجام بده. خب در این صورت چه بسا لازم باشه که خودش رو معرفی کنه. اما مشکل اینه که خیلی از مواقع این یک احساس کاذبه. حبّ ریاست و شهرت، برای آدم تکلیف سازی میکنه. 🔸 خوبه که تا حفیظ(متعهد) و علیم(متخصص) نشدیم در خانه بمانیم😊 و احساس تکلیف نکنیم چون به فرموده شهید رجائی(ره): جهنم جایی داره که عذابش به اندازه ۳۶ میلیون نفره. اونجا جای منه، چون یک امضای من بر سرنوشت ۳۶ میلیون نفر اثر میذاره. 🔸 پیامبر (ص) به ابوذر فرمودند: اِنّی اَراکَ ضَعیفا، فَلا تُؤَمَّرَنَّ عَلی اِثنَین وَ لا تَوَلَّیَنَّ مالَ یَتیم ای اباذر! خیلی آدم خوبی هستی، مجاهد فی‌سبیل‌الله، آسمان و زمین راستگوتر از تو ندیده؛ امّا در مدیریت ضعیف هستی. پس، حتی بر دو نفر هم ریاست نکن و هیچ مال یتیمی را به عهده نگیر. 👈 اگر عاقل باشیم از مسئولیت فرار میکنیم و هر جایی زنبیل نمیذاریم، خصوصا اگر کلیپ بالا رو دیده باشیم. @HOWZAVIAN
⭕️ رصد شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان؛ بخوانید «معاند» ⭕️ فضاسازی شبکه ها پیرامون متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به نقض فاحش برجام با دستاویز کردن گزارش سازمان انرژی اتمی ایران مبنی بر عبور و ذخیره اورانیوم 20 درصدی از 120 کیلوگرم ⭕️ برجسته سازی روز جهانی اعدام با هدف طرح اتهام علیه سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر نقض حقوق بشر در صدور اجرای حکم اعدام ⭕️ بازتاب نتایج درخشان تیم ملی کُشتی ایران در مسابقات جهانی نروژ با تأکید بر بی توجهی مسئولان به ورزش ⭕️ تلاش شبکه برای سیاهنمایی از بحران سوءتغذیه در مناطق محروم کشور با تمرکز بر افزایش قیمت کالاهای اساسی و کوچکتر شدن سفره های مردم ⭕️ گزارش اختصاصی شبکه من و تو با موضوع سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران و کسری بودجه دولت @HOWZAVIAN با خواندن عناوین اخبار و رویدادها می توانیم فعالیت های نویسندگی مان را در فضای مجازی مدیریت کنیم
⁉️ ماه ربیع، ماه تسلیت یا تبریک ✍️ مرضیه رمضان قاسم بجاست همانگونه که در مصائب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) می‌بایست از ابراز شادی پرهیز کرد، در ایام موالید آن حضرات نیز نباید محزون بود؛ بلکه برعکس می‌بایست هر فرد در ایام ولادت و شادی اهل‌بیت اظهار شادی کند تا مصداق این کلام معصوم علیه‌السلام قرار گیرد که فرمودند: «...یَحْزَنونَ لِحُزنِنا وَ یُفْرَحونَ لِفَرَحِنا... خدا رحمت کند شیعیان ما را که در غم ما غمگین و در شادی ما شادمانند.» 🔗 متن کامل... @HOWZAVIAN
📌 مبارزه با کرونا و آنچه ما فراموش کرده‌ایم ✍️ حسین رحیمی روزی‌ معلم‌ مكتبی‌ به‌ شاگردانش‌ ‌گفت‌ هر كس‌ «بسم‌ الله الرِّحمن‌ الرِّحیم»‌ بگوید؛ می‌تواند روی‌ آب‌ راه‌ برود.‌ یكی‌ از شاگردان،كه هر روز برای رسیدن به كلاس باید مسیر زیادی را طی می‌كرد تا به پل برسد و به كلاس برود، از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شد. وقتی‌ كلاس تمام شد، با یک «بسم‌ الله الرِّحمن‌ الرِّحیم»‌ از آب رد شد و به خانه رفت. و بعد از آن هر روز با "بسم‌ الله" می‌آمد و می‌رفت‌. پدر و مادرش‌‌ گفتند خوب است برای تشكر،‌ معلمت‌ را مهمان‌ كنیم‌. ظهر روز میهمانی (بعد از اتمام کلاس) معلم‌ از مکتب بیرون آمد و به سمت پل‌ راه افتاد. شاگرد‌ گفت‌: آقا چرا راهتان‌ را دور می‌كنید! از روی‌ آب‌ می‌رویم‌. معلم با تعجب گفت‌ از روی‌؟ شاگرد گفت‌: خودتان گفتید! از وقتی‌ شما این را‌ گفتید من‌ هر روز با "بسم‌ الله" از روی آب رفت و آمد می‌كنم. معلم که می‌خواست ضایع نشود بسم‌الله گفت و پای روی آب گذاشت و درون آب فرو رفت! در رسانه‌ها خواندم که یکی از اساتید بزرگوار حوزه، کرونا را ویروسی سکولار خوانده‌اند که دارد انسان‌ها را به سمت بی‌دینی سوق می‌دهد. من اما فکر میکنم مشکل از نهاد حوزه بود که شاید با تمام وجود به ربوبیت خدا باور نداشت و در این بحران منفعلانه گوشش به دهان نهادهای سکولاری چون سازمان بهداشت جهانی بود؛ و این شد که روش معقول، مأثور و موثر شیعه در دفع آفات و بیماری‌ها یعنی توسل و استغاثه به درگاه قدرتمندترین وجود عالم (الله تعالی) از متن به حاشیه رفت! درحالی که برگزاری مراسمات با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی قابل جمع بود. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ | حافظ، درخشان‌ترین ستاره فرهنگ فارسی به مناسبت روز بزرگداشت حافظ پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس بخش هایی از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «حافظ ؛ درخشان‌ترین ستاره فرهنگ فارسی» را منتشر می‌کند. @HOWZAVIAN
«قصه‌گوی راستگو» بزرگداشت عمو راستگو فردا 21 مهر ساعت ۸ شب از شبکه استانی قم 🌹روحشان در آرامش و قرین رحمت الهی باد. @HOWZAVIAN
📌 تلویزیونِ نامیزون! ✍️ محمدجواد محمودی، عضو تحریریه مدادالفضلاء به مناسبت شروع فعالیت مدیر جدید صدا و سیما، جناب آقای ، خوب است چند کلمه‌ای در باب چالش‌های این سازمان تاثیرگذار سخن بگوییم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همانطور که در تمام عرصه‌های اجتماعی تحول‌ اساسی رخ داد؛ نیز، به عنوان یکی از اصلی‌ترین متولیان و همچنین پل میان مسئولین و مردم، در ساختارهای کلی رسانه‌ای دچار تحول شد. اما در ادامه، این تحول، با روند تحول فرهنگ عموم مردم همراه نشد و از سیر فرهنگ اجتماعی عقب افتاد. به عبارت بهتر، صدا و سیما که خود باید باشد و به حرکت کلی فرهنگ اجتماعی، گِرا بدهد، نه تنها از عهده‌ی این کار بر نیامد بلکه از همان سیر عمومی فرهنگ جامعه جاماند و به طبع هر چه جلوتر رفت، مخاطبان کم کم به سوی رسانه‌های دیگر -از جمله رسانه‌های اروپایی- روی آوردند. ساختار محتوایی و همچنین کیفیت ساخت از مهم‌ترین عوامل ضعف صدا و سیما در جهت نارضایتی مخاطبان می‌توان بر شمرد که متاسفانه در سال‌های اخیر به جای ارتقای سطح کیفیت ساخت و غنای محتوا؛ برای جذب مخاطب بیشتر، از جذابیت‌های مبتذل بهره گرفته شد تا به قول معروف، خودشان را با جامعه هماهنگ کنند. اما دقیقا مشکل قضیه همین جاست؛ یعنی در عرصه‌ی رسانه یک دیدگاهی وجود دارد که یا باید ارزش‌های محتوایی را حفظ کرد که در اینصورت پسند نیست و یا باید از جذابیت‌های رسانه‌ای بهره برد که در اینصورت نمی‌توان ارزش‌ها را حفظ کرد اما مخاطب خوبی دارد!!! این دیدگاه صفر و صدی سبب شده که ما شاهد انواع موسیقی‌های نامناسب، فیلم‌هایی با مضامین غیراخلاقی و ... در عرصه‌ی صدا و سیما، سینما و شبکه نمایش خانگی باشیم که طبیعتا به جهت محدودیت‌هایی که در رسانه‌ی ملی وجود دارد، میزان آن در این عرصه کمتر است. حال سوال این است که آیا نمی‌توان محتوایی تولید کرد که هم به لحاظ غنی باشد و هم به لحاظ کیفیت ساخت، با کیفیت باشد؟! آیا تنها راه جذب مخاطب، استفاده از جذابیت‌های مبتذل است؟! یک قاعده‌ی عقلی وجود دارد با این عنوان: «ادلّ الدلیل علی امکان شئ وقوعه»؛ یعنی اصلی‌ترین دلیلی که می‌‌توان برای امکان داشتن یک چیز آورد، همین است که وقوع پیدا کرده باشد. اصلی‌ترین دلیل هم بر این که می‌توان محتوایی تولید کرد که محتوای فاخر داشته باشد و هم ساختار با کیفیت و هم مخاطب پسند باشد، برخی از آثار تلویزیونی و سینمایی است که دارای این مؤلفه‌ها بوده است. همچون آثار مرحوم فرج الله سلحشور، داود میرباقری و ابراهیم حاتمی‌‍کیا- می‌باشد، که مشخص می‌کند دیدگاه رایج که یا باید جذاب باشد یا محتوا داشته باشد، گزافی بیش نیست. یکی دیگر از آثار موفق که نشان داد می‌توان محتوای ارزشی را طوری ارائه کرد که مخاطب پسند باشد، موشن گرافیک احکام در شبکه سه است که نشان داد اگر همّتی باشد و از هنرمندان متعهد حمایت شود، می‌شود اثر فاخر تولید کرد. امیدواریم در دوران جناب آقای جبلی، شاهد بازگشتن رسانه‌ی ملی به عرصه‌ی پیشران فرهنگ عمومی جامعه باشیم. @HOWZAVIAN
💠 حافظانه ✍️ فاطمه میری، عضو تحریریه مدادالفضلاء طلبه جوانی بود که در کلاس کاراته با پدرم آشنا شده بود. دست تنگ بود و برای چاپ کتابش مجبور شده بود چند کتابی را از کتابخانه شخصی‌اش بفروشد. پدرم کتاب‌ها را به قیمت خیلی بالا از او خرید. در میان کتاب‌ها دیوان حافظ هم بود. حافظ این گونه به خانه ما راه یافت. پدرم اهل شعر است. همیشه دفترچه‌ای کوچک پیش خود می‌گذاشت و شعر می‌نوشت. این دفترچه پر بود از اشعار حافظ، ولی کتابش هنوز به خانه ما نیامده بود. دیوان حافظ از بالای کمد انگار مرا صدا می‌زد و من هم به دنبال شنیدن حرفش صندلی می‌آوردم و او را می‌خواندم. اما انگار حافظ مرا جادو کرده بود. دیگر حافظ را کنار نگذاشتم و شد محرم حرف‌های مگو، که در گوش اوراقش زمزمه می‌کردم. حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست که آشنا سخن آشنا نگه دارد شعرها را می‌نوشتم. حفظ می‌کردم بی‌آنکه معنی آن را بدانم. فقط رفیق هم شده بودیم. مدتی نگذشت که پدرم سراغ کتاب‌ها آمد که آن‌ها را به صاحبش برگرداند. خیلی تعجب کردم چون بابا آن‌ها را خریده بود. اصلا دلم نمی‌خواست از دیوان حافظ دور شوم. ولی باید دل می‌کندم. گویا پدرم می‌خواست مطمئن شود که طلبه جوان کتابش را چاپ می‌کند و به عنوان هدیه و کمک کتاب‌ها را به او برگرداند، حتی دیوان حافظ را. در مقابل ناراحتی من گفت: الاکرام بالاتمام. حافظ از خانه‌ما رفت ولی پدرم هزینه خرید یک دیوان حافظ خوب را به من داد... انگار حافظ خودش در خانه ما را زده بود. انگار دوستی با حافظ دوستی با شعر و ادب فارسی بود. انگار حافظ آمده بود تا تو با زبان مادری‌ات آشتی کنی. انگار آمده بود دریایی از کلمات ناب را برای وقت دلتنگی نشانت دهد. دوستی من از این‌جا شروع شد. @HOWZAVIAN
🔴 جای خالی فقه فرهنگ ✍️ احمد اولیایی، دبیر تحریریه مدادالفضلاء در صدای حوزه نوشت: بیستم مهرماه آخرین مصوبات و موضوعات دروس خارج فقه معاصر برای سال تحصیلی 1400-1401 از سوی آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه ابلاغ گردید. فارغ از بسته حمایتی دروس خارج فقه معاصر که در این ابلاغیه تبیین شده است، بسته نهایی موضوعات ابلاغ شده برای دروس خارج فقه معاصر جای تأمل دارد. این تأمل می تواند منجر به کشف نقاط قوت و البته کاستی هایی در این فهرست شود اما این یادداشت فقط در صدد است تعجب خود را از عدم ذکر «فقه فرهنگ» در میان عناوین دروس خارج فقه معاصر نشان دهد. فقه بورس، پولشویی، ورزش، العربون، اوراق الیانصیب، قراردادهای کاهش ریسک و ... از جمله موضوعات مطروحه برای خارج فقه معاصر هستند اما ظاهرا حوزه فرهنگ قرار است همچنان مظلوم واقع شود. • فرهنگ عرصه تبلور کنش های انسانی است. به عبارت دیگر فرهنگ فارغ از تعاریف متعدد و پیچیدگی های نظری اش محل بروز کنش فرهنگی انسان امروز می باشد. این کنش تعبیر دیگری برای اعمال و تکالیف است. و همه می دانیم فقه نیز برای کشف و تبیین اعمال و تکالیف انسان مسلمان تلاش می کند. به بیان دیگر اگر موضوع فقه، فعل مکلف است و فرهنگ نیز نمود عینی کنش و فعل انسان باشد پس فقه فرهنگ می تواند یکی از مهم ترین فقه های مضاف باشد. • از طرف دیگر انسانی که قرار است مسیر تعالی را طی کند باید تکلیف او و کنش مطلوبش تعریف و تبیین شود و این فقه است که بار اصلی این کار را به دوش می کشد. فرهنگ نیز که بخش عمده آن آینه ی ایده ها، خلاقیت ها، هنرها، تأملات و تفکرات انسان است باید از دانشی که تکلیف فرهنگی را کشف کند، تبعیت نماید تا انسان مختار فرهنگی در میان خطاهای کنشی خویش مسیر را گم نکند. این دانش می تواند همان فقه فرهنگ باشد. • پرسش های فرهنگ از فقه بسیار است؛ اساسا حکم کنترل فرهنگ البته پس از بررسی امکان آن، از منظر فقه معاصر چیست؟ تلاش در جهت ترویج فرهنگ مطلوب چه حکمی دارد و نظر فقه معاصر در دعوای عاملیت با ساختار در فرهنگ چگونه تبیین می شود؟ آزادی های فرهنگی مانند آزادی خلاقیت و ایده در فقه معاصر چرا و چگونه باید ارزیابی شود؟ از آنجهت که بخش عمده ای از فرهنگ به صورت میراث از گذشته آمده و به آینده منتقل می شود، بحث از عدالت فرهنگی بین نسلی در کجای فقه امروز قرار می گیرد؟ اگر فقه معاصر به نظامات اجتماعی می اندیشد، نظام فرهنگی و چالش های آن اعم از تداخل سیاستگذاری نهادها را از چه مسیری حل می کند؟ و اساسا باید ها و نبایدهای فرهنگی که همان تکالیف فرهنگی است چه چیزهایی می باشند؟ مرز توقف نسبیت فرهنگی از نظر فقه کجا ترسیم می شود؟ و به طور کل ایده فقه معاصر برای نمادهای سمبلیک فرهنگی اعم از کلامی مانند زبان، ادبیات، شعر، داستان، موسیقی و ... و غیر کلامی مانند معماری، میراث فرهنگی و ... چیست؟ بار تمام این پرسش ها از حیث تعیین تکلیف انسانی و نظام فرهنگی بر عهده فقه فرهنگ است. @HOWZAVIAN
😊شوخی ادیبانه با حافظ خان شیرازی! ✍️ هادی حمیدی، دبیر تحریریه مدادالفضلاء در «طنزیمات روزانه خود» آورده است: از آنجایی که لسان الغیب شیرازی هم از طنز و شوخی های ادیبان معاصر در امان نبوده و نیست برخی از این مطایبات دلنشین در روز بزرگداشت وی، نوش جان و طبع‌تان: «به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم» از آن تاریخ دینم کاملاً سوراخ سوراخ است «از نامه سیاه نترسم که روز حشر» همراه خویش لاک غلط‌گیر می‌برم! «بیا که رونق این کارخانه کم نشود» که هست شخص وزیر از سهام‌دارانش! «ناصح به طعنه گفت برو ترک عشق کن» رفتم به یک مؤسسه ترک اعتیاد! «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد» علی‌الخصوص اگر عضو بیمه هم باشی! «درویش را نباشد برگ سرای سلطان» زیرا که او اصولاً کوبیده دوست دارد! «من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم» گریمش کرده‌اند انگار قبل از فیلمبرداری! «سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد» بی‌خبر بود که ما مشترک کیهانیم @HOWZAVIAN
💢 مهمترین محورها در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان ⭕️ عملیات رسانه ای شبکه ها پیرامون حذف و شناسایی شماری از حساب های کاربری در فیسبوک و اینستاگرام با هدف متهم کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نفوذ پنهانی و فعالیت های سایبری غیرقانونی ⭕️ برجسته سازی نحوه بازداشت سپیده قلیان (زندانی سیاسی) پس از اتمام دوران مرخصی از زندان با هدف القای برخورد خشونت آمیز مأموران امنیتی با زندانیان ⭕️ اشاره به مانور مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کویر مرکزی ایران و تلاش شبکه ها پیرامون افزایش تنش میان ایران و آذربایجان ⭕️ پوشش رسانه ای برگزاری انتخابات پارلمانی در عراق و پیروزی گروه مقتدی صدر @HOWZAVIAN
🌱 حالا آسوده بخواب! ✍ تقی متقی (برای کوچک ترین شهید نماز جمعه مسجد شیعیان قندوز) تو کوچک ترین پرنده بودی در این جنگل بزرگ که زمانه بخیل تاب نجواهایت را با گل ها و درخت ها نداشت. شکارچی ها کم نیستند؛ آنان همه جا در کمین اند و فرق مزبله و مسجد را نمی دانند. آنان در «کینه» صف می کشند به «تعصب» اقتدا می کنند بر «کشتار» سلام می دهند. آه، چه شادمانی کوچکی داشتی و چه حسرت بزرگی بر دل زندگی گذاشتی! حالا آسوده بخواب پرنده کوچک خوشبخت! دنیا دیگر چیز دندان گیری برای تماشا ندارد! @HOWZAVIAN
. 🔴 زخم‌های فرهنگیِ «زخم کاری» ✍ حمید برزگار به بهانه اتمام پخش سریال زخم کاری، در صدای حوزه نوشت: 🔺سریال مشکلات فرهنگی کم نداشت. دلیل نوشتن این جریده مختصر هم مخاطب قابل توجه این سریال پانزده قسمتی می باشد که اخیرا پخشش از طریق شبکه به اتمام رسید. 🛎 فارغ از این زخم های کاری ، نکته ای که در قسمت 14 این سریال بسیار برای بنده دردناک بود نمایش سکانسی هست که سمیرایی (جایگزین لیدی مکبث در نمایشنامه شکسپیر) که حالا دیگر کارش به جنون کشیده است روی تخت بیمارستان از علاقه اش به "زیارت حضرت معصومه" و به "پابوس آقا" رفتن حرف می زند! 🔹 در کل این سریال یک بار هم نمی بینید که نامی از (ع) به میان بیاید اما در بخش های پایانی سریال، زنی اغواگر که اکنون دیوانه هم شده است و به بهانه یک فلش بک به خاطره تخلف دوران کودکیش در یک امامزاده شروع می کند به ذکر گفتن و اسم بردن از این ذوات مقدسه! 📎این را بگذارید کنار نامگذاری اعضای این طائفه ناهنجار توسط مهدویان که غالبا از اسامی مذهبی هستند: حاج عمو، حاج خانم، مالک، میثم، مائده، ناصر، منصوره، مائده، حاج مظفر، حاج اسماعیل و … و من دیگر حرفی ندارم! 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🔹 تندر کشتی چند امتیازی بود؟! ✍ مجتبی عادل پور، عضو تحریریه مدادالفضلاء 🔹«نان پدر و شیر مادر حلالت قهرمان!»؛ این جلمه‌ای بود که در روزهای گذشته بارها و بارها از هادی عامل، گزارش‌گر دوست‌داشتنی کشتی شنیده شد. جمله‌ای که هر بار، یک ملت را به هیجان می‌آورد و حکایت از یک برد شیرین داشت. هفته‌ای که گذشت رقابت‌های جهانی کشتی آزاد و فرنگی در نروژ برگزار شد و کشتی‌گیران کشورمان توانستند مدال‌های رنگارنگی را از این آوردگاه جهانی صید کنند. آنها خاطرۀ دل‌انگیزی از خود بجای گذاشتند و نشان دادند که کشتی می‌تواند لبخند را روی لب‌های مردم بنشاند، اخلاق را به جامعه سرازیر کند، روح توانمندی را به جوانان بدمد و از همه مهم‌تر هنرمندی ایران اسلامی را بیش از پیش مقابل چشم جهانیان به نمایش بگذارد. با این که مردم نجیب کشورمان در این برهۀ زمانی سختی‌های زیادی را تحمل می‌کنند و کمتر خبر امیدبخشی می‌شنوند، ایستادن روی سکوهای قهرمانی حال خوب را برای این مردم به ارمغان آورد. عدۀ زیادی جلوی خانۀ دوبنده‌پوشان جمع شدند و پای‌کوبی کردند و بسیاری نیز به خیابان‌ها ریختند و فریاد شادی سردادند. این حس خوب به اینجا ختم نشد و مردم فوج فوج برای استقبال از قهرمانان خود به فرودگاه هجوم آوردند و آنها را گام به گام تا منزل بدرقه کردند. حس خوبی که جوان ویلچری را از اردبیل به جویبار کشاند تا قهرمانی حسن یزدانی را به او تبریک بگوید! 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🔹حسن یوسف ✍ حسین مؤدب طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را دم عیسایی‌ات کفر شیاطین را در آورده که سلمان می‌کند لبخند تو هر نامسلمان را قنوتت عطر حُسن یوسف آورده‌ست و آغوشت اسیر مهر تو کرده‌ست زندانبان و زندان را ببارد یا نبارد، امر امر توست مولا جان! سپرده دست تو پروردگارت نبض باران را تویی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکتاب» و گوشهٔ چشمت فقاهت یاد داد امثال «فضل» و «اِبن ریّان» را* حریف تو نشد دشمن، خودش هم خوب می‌داند به جام زهر می‌خواهد بگیرد از تو میدان را... کبوترهای صحنت می‌شویم ابن الرضا هر شب پراکندی به عالم دم به دم عطر خراسان را ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * فضل بن شاذان و علی بن ریّان دو تن از شاگردان امام بودند. علیه‌السلام @HOWZAVIAN @ShereHeyat
🔸سجده‌های بارانی ✍ یوسف رحیمی در نگاهت غروب دلتنگی آسمانی پر از شفق داری گرد پیری نشسته بر مویت ای جوانِ غریب! حق داری همدم لحظه‌های تنهایی می‌شود اشک‌های پنهانی تب محراب و بغض سجاده تا سحر سجده‌های بارانی خاطری خسته و پریشان از شهر دلگیر سایه‌ها داری ماه غربت نشین سامرّا! در دل خود گلایه‌ها داری هر دوشنبه غبار دلتنگی کوچه کوچه دیار دلتنگی قاصدک‌ها خبر می‌آوردند از تو و روزگار دلتنگی ابرها را به گریه می‌آورد ندبه‌هایی که در قنوتت بود بگو آقا بگو کدام اندوه راز تنهایی و سکوتت بود نقشهٔ شوم قتل آیینه برکات جدید این شهر است زخم‌هایی که بر جگر داری از کرامات تازهٔ زَهرْ، است تشنگی، تشنهٔ لبانت بود سرخ آمد، ترک ترک گل کرد داغ قلب پر از شرارهٔ‌ تو راز یک زخم مشترک گل کرد خوب شد قدری آب آوردند تشنه‌لب جان ندادی آقاجان حتم دارم که زیر لب گفتی: اَلسلام علیک یا عطشان روز جمعه به وقت دلتنگی می‌روی از دیار غم اما صبح یک جمعه می‌رسد از راه وارث سرخی شقایق‌ها... @HOWZAVIAN
💐 عهد ✍ سیدجعفر حسینی بعضی کلمات روح دارند، انرژی می دهند، گرمت می‌کنند و در وجودت شوری به پا می‌کنند تا راکد نمانی و گرفتار روزمرگی‌های دنیا نشوی مثل همین کلمه‌ی "عهد" . آن‌ها که به شهادت رسیدند در یکی ویژگی اشتراک داشتند... "عهدِ با خدا " "عهدِ با امام " همین سه کلمه دنیای آنها را عوض می‌کرد، دنیایشان که عوض می‌شد ماندن و رفتنشان هم عوض می‌شد. "عهد کنیم" یک هفته تمام کارهای مان را برای خشنودی قلب نازنین امام زمان(عج) انجام دهیم. منتظر چیزی نمانید این عهد قطعا شما را نورانی خواهد کرد. عج @HOWZAVIAN
✔️ محیی و ممیت ✍ محمدحسین خاوریان برخی از ما استاد بزرگ کردن مشکلاتیم؛ تلخی پیاپی ارمغانمان به اطرافیانمان و استرس و اضطراب قرین و همدممان در دو روزه‌ی زندگی‌ست. ولی در اطرافمان هم می‌بینیم کسانی را که در پیچ و خم های زندگی و هنگامه برخورد با مشکلی یا مصیبتی چقدر شیرین منش‌اند، چقدر آرامند. انسان دلش می‌خواهد در گیر و گور روزمره گاهی کنار این‌ها باشد. نگاهمان به زندگی مؤثرترین عامل در چگونگی برخوردها و عملکردهای ماست؛ که فرمود:«لا تَطْلُبِ الْحَياةَ لِتَاءْكُلَ، بَلْ اُطْلُبِ الاَْكْلَ لِتَحْيا. نخواه زنده بمانی که بخوری، بلكه خوردن را، براى حیات بخواه.»¹ ما در کدام دسته‌ایم، بهتر نیست کمی تغییر کنیم؟؟؟ پ.ن¹: شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 20، ص333 @HOWZAVIAN
🌱 کودک و سه گانه تربیت رسانه‌ای *بخش اول ✍علیرضا محمدلو 🔹مشغول مطالعه مقاله ای با موضوع رسانه و تکنولوژی بودم که در انتهایش نوشته بود: تکنولوژی یک تقویت‌کننده است که خصلت‌های خوب ما را پررنگ و خصلت‌های بد ما را بدتر می‌کند. آنچه تکنولوژی انجام نمی‌دهد تبدیل‌کردن ما به آدم‌هایی بهتر است. این وظیفه‌ای است که نمی‌توانیم به ماشین محول کنیم. 🔸ضروری است که از نگاه یک پدر یا مادر دلسوز و مهربان و در نسبت با فرزندانمان این پاراگراف بالا را دومرتبه بخوانیم و دقیق تر بنگریم که آیا واقعا در به تعبیر مک لوهان که تکنولوژی فراگیر شده و اطلاعات به وفور در دسترس کودک سال و بزرگسال قرار گرفته و ارتباطات به موضوعی اینترنشنال و اپیدمیک بدل گشته چگونه باید از رسانه و تکنولوژی گوی سبقت را در تربیت کودکانمان بربابیم و به عنوان والدین کودک، تبدیل به واژه حاشیه ای و موجودی مزاحم نشویم؟ 🔸در جنگ تربیت میان تکنولوژی و خانواده یا جهان حقیقی و مجازی که برای ارباب رسانه با شکار توجه کودکانمان، بودجه های هنگفت و اقتصادکلانی به دنبال دارد، چگونه می توان انسان بهتری بود و بازی را به نفع خانواده ازآب درآورد و کودک متعادل و موفق و سالمی تربیت نمود؟ 🔸برای بهره برداری درست از رسانه در مسیر تربیت فرزند نه می توان دنیای مجازی اپیدمیک و فراگیر را بطور کامل پس زد و از اساس نپذیرفت و نه اینکه خیلی افراطی و بدون برنامه و ، خود و خانواده را در اختیار تام و تحت آموزه های رادیکال رسانه ای قرار داد. 🔸آنچه که مهم و ضروری است و مسیر تربیت رسانه ای موفق و کم تنش و پرلذت را رقم می زند، شناخت صحیح در ساحت رشد کودک است. ، ، سه عنصر اصلی برای شکل دهی شخصیت کودک هستند که اگر این زیربنا به درستی فهم و مدیریت شود، ابزار رسانه در خدمت اراده و اختیار انسان برای هرچه بهترشدن قرار خواهد گرفت. @HOWZAVIAN
📚 کتاب‌خوانی و مسئله تکامل انسان؛ کتاب، جایگزین‌ناپذیر است ✍رضا منصوری برای روشن‌شدن نقش کتاب‌ در زندگی بشر بد نیست توجهی داشته باشیم به این که تفاوت انسان با گیاهان و حیوانات در چیست؟ گیاه و حیوان هم حیات دارد، ولی تفاوت انسان با سایر موجودات در این است که انسان می‌تواند سخن بگوید. از زمانی که جوامع انسانی به وجود آمدند انسان‌ها شروع به صحبت با همدیگر کردند. با زبانی که در ‌طی مراحلی رشد و تکامل پیدا کرده و به ما رسیده. گیاهان و حیوانات هم به نوعی با هم صحبت می‌کنند ولی صحبت این موجودات در حد ابتدایی باقی مانده؛ متحول‌شده و تکامل‌یافته نیست. انسان اما بر اثر مجموعه رویدادهایی زیستی می‌تواند صحبت کند. پس انسان برای برقراری ارتباط با سایر انسان‌ها شروع به صحبت کرد و در ادامه نوشتن را آفرید و کتاب را به وجود آورد. پس وقتی به موضوع کتاب می‌پردازیم، باید متوجه نقش آن در تحول جوامع انسانی هم باشیم. مكالمه‌ی دو انسان با همدیگر در نهایت تبدیل به نوشتار شده است و ما عنوان کلی کتاب را برایش به کار می‌بریم. اما کتاب تنها وسیله‌ای برای انتقال حرف‌های یک انسان به انسان دیگر نیست، بلکه تاثیر شگرفی هم در تکامل انسانی، خرد انسانی و خلاقیت انسان‌ها دارد. این هم وجه تمایز دیگر انسان و حیوان است. هر خصوصیتی که با انسان‌بودن در ارتباط باشد، چه به لحاظ خرد و چه به لحاظ عواطف‌ او، عامل اصلی نگارش کتاب است. گفتگوی میان دو انسان‌ تمام می‌شود و نهایتا اثر آن در ذهن باقی می‌ماند؛ ولی وقتی پای نوشتار در میان باشد نوشتار بر روی خرد و روح نویسنده و خواننده تاثیر می‌گذارد. انسان‌ها اگر مایل باشند در همین مسیر تکاملی که آن‌ها را از حیوانات متمایز ساخته رشد کنند ناگزیرند از اینکه بنویسند و بخوانند. وقتی انسان کتاب نمی‌خواند چشم خود را بر روی عوالم دیگر و جهان‌های دیگری که توسط سایر انسان‌ها خلق شده‌ می‌بندد. خواندن کتاب باعث می‌شود ذهن‌ بازتر شود، خلاقیت‌مان بیشتر شود و مسیر تکامل سریع‌تر طی شود. خواندن کتاب برای زندگی بشری که علاقه‌مند به رشد و خلاقیت است، اجتناب‌ناپذیر است. انسانی که کتاب نمی‌خواند خلاقیت‌اش به‌مرور به صفر می‌رسد و تنها گوینده و شنونده‌ای فاقد خلاقیت باقی می‌ماند. این مهم‌ترین وجه تمایزی‌ست که در کتاب‌خواندن و کتاب‌نخواندن وجود دارد. گرچه در شرایط بحرانی ازجمله در همین دوران كرونا، پناه آوردن به کتاب و تخیل‌كردن و یا خواندن کتاب‌های تاریخی و اجتماعی و مرور سرگذشت انسان‌هایی که بحران‌های مشابهی را پشت سر گذاشته‌اند به حل و فصل بهتر بحران کمک می‌کند ولی نقش کتاب در زندگی انسان خیلی پر رنگ‌تر از این‌هاست. انسان‌ها در انزوا نمی‌توانند بسیاری مسائل‌شان را حل کنند. در حالت عادی معمولا انسان‌ها به صورت اجتماعی می‌زیند، و با قرار ‌گرفتن در محل کار و یا در رفت‌وآمدها و دورهمی‌ها خودشان را تنها احساس نمی‌کنند. کتاب در مقابله با این انزوا به کمک انسان می‌آید ولی اهمیت آن از این جهت است که موجب رشد و تکامل می‌شود. اگر کتاب را از انسان بگیریم فاصله زیادی با حیوانات ندارد. این در اقوامی که رشدشان بسیار ابتدایی بوده و به کتابت نرسیده‌‌اند، مشاهده می‌شود. این اقوام در زندگی تمایز چندانی با حیوانات نداشتند و نتوانستند تمدنی بیافرینند. پس صرف صحبت کردن کافی نیست. بنابراین باید نقش خواندن کتاب را بسیار فراتر از این دید که مثلا امکان تنها بودن را افزایش می‌دهد و یا انزوا و جدا افتادن او را جبران می‌کند. ولی خب در مواقع بسیاری ما انسان‌ها کمتر به کتاب روی آورده و با دورهمی آن را جبران کرده‌ایم. اما، این نمی‌تواند جای کتاب را بگیرد. کتاب تا حدی می‌تواند جای دورهمی را بگیرد، و تاثیرش بیش از این‌هاست. نباید به این موضوع اکتفا کرد. گرچه قطعا در شرایط موجود کتاب اهمیت پیدا کرده است و اگر بخواهم از نقش اصلی کتاب در زندگی بشر کوتاه بیایم، باید گفت کتاب خیلی از مشکلات روانی، غربت، و مسائلی از این دست را هم برطرف می‌کند. @HOWZAVIAN
📌 جشن‌های آدم‌کُش ✍️ علی بهاری این روزها مشهور به ایام کشته شدن خلیفه دوم است؛ شهرتی که البته معلوم نیست از نظر تاریخی هم اعتبار داشته باشد.(1) برخی شیعیان در این ایام مراسمی برگزار می‌کنند که نامش را عید الزهرا گذاشته‌اند. دور هم جمع می‌شوند و هر فحشی بلدند به خلیفه دوم می‌دهند. هر چه فحش آب‌دارتر، تبری بیشتر! این فحاشی‌ها البته مبنای نظری هم دارد: رُفِعَ القَلم!(2) این دوستان غافل‌اند از این که فیلم کارهایشان در مناطقی که شیعه در اقلیت است منتشر می‌شود و رنج و درد فراوانی به دیگر پیروان اهل بیت وارد می‌کند. شماری از گروهک‌های تروریستی فعال در ایران که در همین سال‌های اخیر جنایت می‌کردند کارهای خود را واکنشی غیورانه به توهین شیعیان به صحابه می‌دانستند و حتی از فیلم این توهین‌ها برای انگیزه‌بخشی به نیروهای تحت فرمان خود استفاده می‌کردند.(3) حال پرسش این است: شیعیانی که چنین می‌کنند نمی‌دانند شریک خون‌های ریخته‌اند؟ نشنیده‌اند فرمایش امام باقر را؟ فرمود: «روز قیامت به دست کسی کاسه‌ای پر از خون می‌دهند و می‌گویند: این سهم تو از خون فلانی است و وقتی او متعجب می‌گوید کسی را نکشته‌ام، پاسخ می‌آید: چرا! سخنی را از کسی شنیدی و نقل کردی. نقلت دهان به دهان چرخید تا به دست فلان ظالم رسید و او هم آن شخص را کشت. پس به اندازه خودت سهیمی!»(4) آیت الله بهجت هم در این زمینه جمله مشابهی دارد: «چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.»(5) اما افزون بر جنایت‌گستری، این مراسم‌های مذهبی‌نما دردسرهای دیگری هم دارد: 1. در اختلاف بین دو گروه که یکی اقلیت مطلق و دیگری اکثریت مطلق است هیچ‌گاه اقلیت نباید بنزین بر آتش اختلاف بریزد که در نهایت دود این آتش به چشم خودش خواهد رفت. البته مراد، چشم بستن بر حقیقت و دفاع نکردن از عقاید مذهبی نیست که وظیفه متکلمان شیعی است. اما فاصله‌ای فراوان است میان دفاع عالمانه از کیان مذهب و ضربه جاهلانه به اساس مکتب! 2. این رفتارهای تند و بی‌ادبانه‌ باعث می‌شود شیعه فقط به عنوان گروهی دشنام‌دهنده و بی‌اخلاق در جهان شناخته شود و سایر ابعاد بی‌نظیرش مانند معارف بلند توحیدی، حِکَمی و عرفانی پوشیده بماند. بنابراین، اندک شعله‌ احتمال حقانیت شیعه در دل‌های طالبان حق، خاموش خواهد شد. 3. ما با بسیاری از برادران اهل سنت در کشورهای گوناگون اسلامی عقاید، منافع و اهداف مشترک داریم که می‌توانیم بر اساس آن، همکاری‌ کنیم، اما این رفتارها باعث دور شدن آنان از ما و نزدیک شدنشان به فرقه‌های خشن تکفیری می‌شود. به بیان روشن‌تر، تلاش برای سنی ماندن اهل سنت و وهابی نشدن‌شان، از مهم‌ترین کارهای ماست؛ البته اگر برادران تندمزاج‌مان بگذارند! پی‌نوشت‌ها: (1) برخی تاریخ‌پژوهان این عقیده را نقد کرده‌اند. از جمله نگاه کنید به مقاله «نهم ربیع الاول» از سایت ویکی‌شیعه. (2) بعضی شیعیان تندرو معتقدند در ایام نهم ربیع، قلم محاسبه از شیعیان برداشته شده است و آنان می‌توانند هر کاری را بدون ترس از مواخذه انجام دهند! نگاه کنید به مقاله «حدیث رفع القلم» از سایت ویکی‌پرسش. (3) نگارنده در جلسه‌ای از یکی از اساتید به نامِ سلفی‌پژوهی و وهابیت‌شناسی این را شنید. آن استاد مستقیما از بازجوی عبدالمالک ریگی نقل می‌کرد. (4) بحار الانوار، ج104، ص383 و 384 (5) کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» نوشته محمدحسین رخشاد، ص 138. به نقل از پایگاه خبری جوان‌آنلاین @HOWZAVIAN
تبرّی؛ حقیقت و طریقت ✍️ عباسعلی مشکانی سبزواری موضوع اصلی مقاله حاضر، تبیین و تشریح لعن صریح و با نام و نشان بزرگان اهل‌سنت، خصوصاً خلیفه اول و دوم است. براساس این تحقیق، غالب روایاتِ دال بر جواز لعن صریح و با نام و نشان بزرگان اهل‌سنت، مورد مناقشه و خدشهٔ رجالی و درایی بوده و قابل استناد نیستند. بر فرض چشم‌پوشی از مناقشات و خدشه‌های وارد بر این روایات، درباره آن‌ها دو احتمال وجود دارد. اول اینکه براساس روایات مختلف، خصوصاً روایت امام رضا(ع)، این نوع روایات، ساخته و پرداخته دشمنان اهل‌بیت(ع) برای مشوّه‌ساختن چهره ایشان در میان امت بزرگ اسلامی است. احتمال دیگر این‌است‌که این روایات، واکنش و عکس‌العمل پیروان اهل‌بیت(ع) در مقابل بدعتی است که بنی‌امیه درباره لعن حضرت علی(ع) و شیعیان ایشان گذاشته بودند و شیعیان برای مقابله‌به‌مثل، به لعن بزرگان آن‌ها خصوصاً خلیفه اول و دوم پرداختند. در هر صورت، استناد به این روایات برای لعن صریح و با نام‌ونشان بزرگان اهل‌سنت، خصوصاً خلیفه اول و دوم، وجهی ندارد و در مقابل، روایات فراوانی از خاندان اهل‌بیت(ع) در نهی از لعن و توهین صریح و علنی نسبت به آن‌ها وجود دارد. بر این اساس، مقاله حاضر عهده‌دار تعریف و تبیین مقوله تبرّی بوده، موضوع سبّ و لعن را که از مسائل نخستين در جهان اسلام است و در درون جامعه اسلامى و در برخورد با پيروان مذاهب و مسالك مختلف مطرح و مورد ابتلاء بوده و نیازمند تبیینی نوین است، مورد تحقیق و کاوش قرار داده است. 🌐 لینک مطالعه مقالات: 1️⃣ لینک بخش اول مقاله 2️⃣ لینک بخش دوم مقاله 3️⃣ لینک بخش سوم مقاله 4️⃣ لینک بخش چهارم مقاله @HOWZAVIAN @F_HamAndishi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 جدیدترین مستند استاد با موضوع کرونا منتشر شد ⛔️ طالب‌زاده در مستند ، سراغ واکاوی مسئله ویروس رفته و از زاویه جدید و بکری این موضوع را بررسی کرده است که مخاطب را غافلگیر می‌کند. 📺 دانلود و تماشای این مستند جنجالی از لینک زیر: 🌐 b2n.ir/cov2019 @HOWZAVIAN