eitaa logo
کشکول تبلیغ
2 دنبال‌کننده
397 عکس
145 ویدیو
127 فایل
اینجا محتواهای مختلف تبلیغی با قابلیت جستجوی موضوعی دسته بندی شده و خیلی سریع میتونید به مطالب ناب مورد نظرتون برسید ارتباط با ادمین👇🏻 @admin_kashkol
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆مردی که بر قبر شیخ می گریست ✨یکی از فرزندان مرحوم ( شیخ مرتضی انصاری ) به واسطه نقل می کند که : مردی روی قبر شیخ افتاده بود وبا شدت گریه می کرد . وقتی علت گریه اش را پرسیدند ، گفت جماعتی مرا وادار کردند به اینکه شیخ را به قتل برسانم من شمشیرم را برداشته نیمه شب به منزل شیخ رفتم . ✨وقتی وارد اتاق شیخ شدم دیدم روی سجاده در حال نماز است ، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم بی حرکت ماند وخودم هم قادر به حرکت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آنکه بطرف من برگردد گفت : خداوند چه کرده ام که فلان کس را فرستاده اند که مرا بکشد ( اسم مرا برد ) . خدایا من آنها را بخشیدم تو هم آنها را ببخش . ✨آن وقت من التماس کردم ، عرض کردم : آقا مرا ببخشید ، فرمود : آهسته حرف بزن کسی نفهمد برو خانه ات صبح نزد من بیا . من رفتم تا صبح شد همه اش در فکر بودم که بروم یا نروم واگر نروم چه خواهد شد بالاخره بخودم جراءت داده رفتم . دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند ، رفتم جلو وسلام کردم ، مخفیانه کیسه پولی به من داد و فرمود : برو با این پول کاسبی کن . ✨من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم وکاسبی کردم که از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازار شدم وهر چه دارم از برکت صاحب این قبر دارم منبع:زندگانی شیخ مرتضی انصاری ✨✨امام جواد عليه السلام فرمودند: العلماء غرباء لکثرة الجهال؛ عالمان، به سبب زيادي جاهلان، غريب‏ اند. مسند الامام الجواد، ص ۲۴۷ 📚@Dastanhaykotah 📚 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅یکی از ویژگیهای عالمان دین و اشتباه دیگران و داشتن نسبت به افراد جاهل است و البته ✅ثمره این حلم و گذشت عالمان مردم و بین مردم است ✅ علت دارد و آن جهل جاهلان است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🌹باسلام محضر شما ▪️وسوسه عدالت جویی و عدالت خواهی گویی که در نهاد بشر ریشه دارد و به این دلیل است که هیچگاه از سر زبانها نمی افتد تا بدانجای که گروهی به این واسطه به غلط عدالت خداوند را مورد سؤال و تردید قرار می دهند زیرا از درک حکمت الهی عاجز هستند از جمله باباطاهر عریان می گوید : 🔸اگر دستم رسـد بـر چـرخ گردون 🔸 از او پرسم که این چون است و آن چون ؟ 🔸یکی رامـی دهـی صـد نـاز نعمت 🔸یکی را قرص جو آغشته در خون 🔹و شاعر دیگر می گوید : 🔸یکی را بر آری و شاهی دهی 🔸یکی را به دریا به ماهی دهی 🔸یکی را برآری و قارون کنی 🔸یکی را به نانی جگر خون کنی 🔸یکی را دهی تخت و تاج و کلاه 🔸یکی را نشانی به خاک سیاه 🔴ملانصرالدین از محلى رد می‌شد دید كه سه نفر به دعوا كردن مشغولند. پرسید چی شده؟ گفتند ۷ تا گردو داریم میخواهيم بین هم تقسیم کنیم. و ملا را بین خودشان قاضی کردند .ملا گفت خدایی تقسیم کنم یا انسانی؟گفتند خوب معلوم است خدایی تقسیم کن! ملا به اولی ۵ تا گردو داد به دومی ۲ تا و یك پس گردنی هم زد به سومی گفتند این دیگر چه جور تقسیم کردنی بود؟! ملا گفت اگر به دقت نگاه کنیند ، خداوند نعمتهايش را اينگونه بین بندگانش تقسیم کرده است...! عدالت با مساوات يكى نيست. 🟢البته  توجه به دو بیت ذیل ازشیخ محمود شبستری نیز جهان بینی دیگری که حاکی ازنگاه عارفانه وعاشقانه به جهان هستی است می تواند آرامشی جاودانه را به روح وروان انسان هاهدیت کند. 🔸جهان چون خط و خال و چشم و ابروست  🔸که هر چیزی به جای خویش نیکوست  🔸اگر یک ذره را بر گیری از جای  🔸خلل یابد همه عالم سراپای 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✅خداوند های خودش را بر اساس تقسیم کرده است نه بر اساس . این قاعده برای و هم هست 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
صائب چه اعتبار براخوان روزگار یوسف به ریسمان برادر به چاه شد  🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅تکیه کردن و و بر هر چیزی غیر خدا اشتباه است حتی اگر عزیزترین افراد نسبت به ما باشد 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
با این حال اصلا قرآن نمی خوانید!! پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ابن‌مسعود فرمود: «برایم قرآن بخوان». ابن‌مسعود می‌گوید: «سوره‌ی نساء را باز کردم و خواندم و وقتی به آیه: فَلَمَّا بَلَغْتُ فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی هؤُلاءِ شَهِیداً[۴۱نساء] رسیدم دیدم از دو چشم پیامبر (صلی الله علیه و آله) اشک می‌ریزد. و به من فرمود: «کافی است». و فرمود: «قرآن را چنان بخوانید که در قلبتان با آن انس بگیرد و با پوست و گوشتتان در آمیزد که اگر قرآن خواندنتان با این اوصاف متفاوت است، اصلاً قرآن نمی‌خوانید». قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِابْنِ مَسْعُودٍ اقْرَأْ عَلَیَّ قَالَ فَفَتَحْتُ سُورَهًَْ النِّسَاءِ فَلَمَّا بَلَغْتُ فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی هؤُلاءِ شَهِیداً رَأَیْتُ عَیْنَیْهِ تَذْرِفَانِ مِنَ الدَّمْعِ فَقَالَ لِی حَسْبُکَ الْآنَ وَ قَالَ (صلی الله علیه و آله) اقْرَءُوا الْقُرْآنَ مَا ائْتَلَفَتْ عَلَیْهِ قُلُوبُکُمْ وَ لَانَتْ عَلَیْهِ جُلُودُکُمْ فَإِذَا اخْتَلَفْتُمْ فَلَسْتُمْ تَقْرَءُونَهُ. روایت داستانی 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅یکی از آداب خواندن قرائت با است اینکار آنقدر مهم است که اگر رعایت نشود انگار با نخواندن قرآن فرقی ندارد 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
آیت الله علوی گرگانی: از مرحوم آيت الله شيخ محمد حسين كاشف الغطاء نقل است كه فرمودند:روزى به مرحوم علامه آيت الله ميرزا حسين نورى صاحب كتاب مستدرك الوسائل در نجف برخورد كردم.ضمن احوال پرسى به ايشان گفتم نمى دانم چرا شب‌ها براى خواندن نافله شب،خواب مى‌مانم چرا اين گونه شدم تا اين را گفتم علامه نورى فرمودند:چرا؟برخيز و نافله شب بخوان چگونه مى‌خواهى جاى پيغمبر(ص) و اميرالمؤمنين(عليه السلام) باشى.مرحوم كاشف الغطاء فرمودند:تا آخر عمرم وقتى نصف شب مى‌شد صداى علامه نورى به گوشم مى‌رسيد. 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅مبلغین دین در جا پای پیامبران می گذارند اینکار نیاز به توشه معنوی دارد و چه چیزی بهتر از ✅گاهی تاثیر نفس و ارتباط با ان دین مسیر را آسانتر میکند 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🟢داستان ♦️چرا ترک کننده کافر است ﻣﺴﻌﺪﻩ ﺑﻦ ﺻﺪﻗﻪ میﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺷﺨﺼﻰ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺎﻓﺮ ﻧﻤﻰ ﻧﺎﻣﻴﺪ ﻭﻟﻰ ﺗﺮﻙ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﻛﺎﻓﺮ ﻣﻰ ﻧﺎﻣﻴﺪ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﻭ ﻧﻈﻴﺮ ﺍﻭ، ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪﻥ ﻏﺮﻳﺰﻩ ﺟﻨﺴﻰ ﻭ ﺷﻬﻮﺍﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ، ﻭﻟﻰ ﺗﺎﺭﻙ ﻧﻤﺎﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺘﺨﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﺒﻚ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻧﻤﺎﺯ. ﺁﺭﻯ ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻟﺬّﺕ ﻭ ﻛﺎﻣﻴﺎﺑﻰ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺯﻥ ﺍﺟﻨﺒﻰ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭﻟﻰ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻟﺬّﺗﻰ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺟﻮﻳﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺴﺒﺐ ﺗﺮﻙ ﺁﻥ، ﺳﺒﻚ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻓﻌﻞ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺍﺳﺘخفاﻑ ﻭ ﺳﺒﻚ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻣﺤﻘﻖ ﺷﺪ، ﻛﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ. 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅سبک شمردن از بدتر است و کسی که نماز را سبک میشمارد نشانه اوست و بمنزله کافر است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
روزی خلیفه از بهلول پرسید: آیا تا به امروز موجودی احمق‌تر از خود دیده‌ای؟ بهلول گفت: نه والله این نخستین بار است که دارم می‌بینم !!!! ‌🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅هرگز و پرسشی که آن ما را ناراحت میکند و باعث است نپرسید نمونه ای برای است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✅
🌸🍃🌸🍃 یک يوز پلنگ، اگر با هزار کیلومتر سرعت هم بدود ؛ باز نمیتواند ؛ به پرواز درآید. ولى ، یک گنجشک کوچک با کمترین سرعت هم پرواز می کند . زیرا براى پرواز نیاز به بال داریم؛ نه قدرت و سرعت! بال پرواز ما انسانها ، عقل ماست. 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅، هیچ ربطى به هیکل، زیبایى، جنسیت، قدرت، سن و سال، داخلى و خارجى بودن ندارد! درصد موفقیت انسانها بستگى به درصد استفاده از قدرت عقل دارد. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🌸🍃🌸🍃 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 امام علی (ع) میفرمایند: مَنِ اطَّرَحَ الحِقدَ استَراحَ قَلبُهُ وَلُبُّهُ. ✅هر كس را از خود دور كند، و او گردند. غررالحكم، ج 5، ص 326، ح 8584 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🌸🍃🌸🍃 ناصرالدین شاه سالی یک بار آش نذری می پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می یافت تا ثواب ببرد. رجال مملکت هم برای تهیه آش جمع می شدند و هر یک کاری انجام می دادند. خلاصه هر کس برای تملق وتقرب پیش ناصرالدین شاه مشغول کاری بود، خود شاه هم بالای ایوان می نشست و قلیان می کشید و از بالا نظاره گر کارها بود. سر آشپزباشی ناصرالدین شاه در پایان کار دستور می داد به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و او می بایست کاسه آن را از اشرفی و سکه پر کند و به دربار پس بفرستد...! کسانی را که خیلی می خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می ریختند، واضح است آنکه کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آن که مثلا یک قدح بزرگ آش که یک وجب روغن رویش ریخته شده دریافت می کرد حسابی بدبخت می شد. به همین دلیل در طول سال اگر آشپزباشی با یکی از اعیان یا وزرا دعوایش می شد به او می گفت بسیار خوب بهت حالی می کنم دنیا دست کیه... آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد...! 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 و یا و یا و باید بدون چشم داشت و باشد و نباید باعث و دیگزان بشود 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🌸🍃🌸🍃 در زمان حکومت عبدالمَلِک مروان، اختلافات داخلی و هرج‌ و مرج بین مسلمین به حدی شدید شد که پادشاه روم با وزرای خود مشورت نمود و تصمیم گرفتند تا از موقعیت پیش ‌آمده استفاده کرده و لشکری مهیا نمایند تا علیه آنان وارد جنگ شوند. همه‌ وزرا این نظر را پسندیدند اما یکی از آنان که با تجربه بود، نسبت به این مسئله متعرض شد. چون علت را از وی پرسیدند، گفت فردا شما را آگاه می ‌کنم. فردای آن روز، بعد از آنکه جمعی از بزرگان کشور نزد او جمع شده و در انتظار شنیدن جواب او بودند، دستور داد دو سگ مخالف را آوردند و در وسط میدان رها کردند. آن دو سگ بعد از لحظه‌ ای به همدیگر حمله کردند و آنقدر زد و خورد کردند که خون از بدن آنها جاری شد. در این هنگام آن وزیر، گرگی یا روباهی را که در اتاقی دیگر آماده کرده بود بیرون آورد و در وسط میدان، نزد آن دو سگ رها کرد. تا چشم آن دو سگ به مخالف افتاد، دست از اختلاف و نزاع برداشته و به آن گرگ حمله ‌ور شدند و او را فراری دادند. وزیر گفت مَثَلِ شما و مسلمان‌ ها، مَثل دو سگ و گرگ است. هر چند مسلمان‌ ها اختلاف داخلی دارند، اما به‌ مجرد حمله کردن به آنها، اختلافات داخلی را کنار می‌ گذارند و به ‌طور دسته ‌جمعی با شما وارد جنگ می ‌شوند. سخن این وزیر، موردپسند شاه و وزرا واقع شد و از جنگ با مسلمین صرف ‌نظر نمودند. منابع: ۱. مجانی الادب، جلد ۲، صفحه ۲۴۲ ۲. نمونه‌ معارف، جلد ۱، صفحه ۱۳ @DastaneRastan
🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂 🔆يكصد رحمت ميان دو انگشتان اسحاق بن عمار مى گويد: من در كوفه ثروتمند شده بودم . از برادران دينى بسيار نزد من مى آمدند ترسيدم در ميان مردم شرمنده شوم به غلام خود دستور دادم هرگاه يكى از برادران دينى آمد و مرا خواست بگو ايشان اينجا نيست . در همان سال به مكه رفتم . خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و سلام كردم حضرت با سنگينى و گرفته خاطر، جواب سلام داد. گفتم : فدايت شوم ! چرا از من روى گردانى و به من كم لطف هستيد؟ 🌱🌱 فرمود: به خاطر اين كه شما روش خود را نسبت به مؤمنان تغيير داده ايد. گفتم : فدايت گردم ! از اين كه زياد مشهور شوم ، ترسيدم و چنين كارى كردم . خدا مى داند به آنها شديدا علاقمندم . 🌱🌱 حضرت فرمود: اى اسحاق ! از زيادى مؤمنان هرگز ناراحت نباش ! زيرا هرگاه دو نفر مؤمن با يكديگر ملاقات كرده و دست بدهند. خداوند يكصد رحمت در ميان دو انگشتانشان قرار مى دهد كه نود و نه رحمت از آن مخصوص كسى است كه برادر دينى خود را بيشتر دوست مى دارد و هر كدام نسبت به رفيقش بيشتر محبت كند او بيشتر مورد توجه الهى قرار مى گيرد. هرگاه براى رضاى خدا همديگر را به آغوش گيرند رحمت خداوند آنان را مى پوشاند و به آنان گفته مى شود: شما آمرزيده شديد، بار ديگر همديگر را به آغوش بگيريد. هرگاه خواستند صحبت كنند، فرشتگان به يكديگر گويند از اين دو نفر دور شويم شايد راز دلى دارند و خداوند نمى خواهد از راز دل آنها باخبر شويم . 🌱🌱 اسحاق مى گويد: عرض كردم ممكن است آن دو فرشته نويسنده اعمال فاصله بگيرند و در نتيجه سخنان ما را نشنوند و ننويسند. با اين كه خداوند مى فرمايد: (ما يلفظ من قول الا الديه رقيب و عتيد) (1): انسان سخن نمى گويد مگر اين كه دو ملك رقيب و عتيد براى ضبط گفتارشان آماده هستند. حضرت صادق عليه السلام با شنيدن اين سخن آهى كشيد و به شدت گريست به طورى كه اشك ديدگانش محاسن آن حضرت را تر نمود و فرمود: 🌱🌱 اى اسحاق ! اگر آن دو فرشته نشنوند و ننويسند، خداوند آگاه بر گفتار ماست . اى اسحاق ! از خدا بترس ! آنچنان كه او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى ، او تو را مى بيند و اگر شك كنى در اينكه او تو را نمى بيند كافر شده اى و اگر يقين داشته باشى خداوند تو را مى بيند باز مرتكب گناه شوى در چنين صورت او را پست ترين بينندگان قرار داده اى كه حيا نمى كنى .(2) 1- انسان هيچ سخنى نمى گويد مگر اين كه در كنار او دو فرشته رقيب و عتيد حاضرند. 2- بحار : ج 76، ص 21. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نماز در زير رگبار تير رسول خدا صلى الله عليه و آله با سربازان اسلام براى سركوبى عده اى از مشركين حركت نمود. 🍁🍁 در اين پيكار زنى تازه عروس اسير مسلمان شد كه شوهرش در مسافرت بود. هنگامى كه از سفر برگشت اسارت زنش را به او خبر دادند، او در تعقيب لشكر اسلام راه افتاد. پيغمبر اسلام در محلى فرود آمد و دستور داد عمار پسر ياسر و عباد پسر بشر نگهبانى كنند؟ اين دو سرباز شب را به دو قسمت تقسيم كردند. بنا شد قسمت اول شب را عباد و قسمت دوم را عمار پاسدارى كنند. 🍁🍁 عمار به خواب رفت و عباد از فرصت استفاده نمود و به نماز ايستاد كه در آن دل شب راز و نيازى با آفريدگار خود داشته باشد. در آن وقت شوهر زن رسيد، شبهى را ديد ايستاده است . از تاريكى شب نفهميد كه او انسان است يا چيز ديگر. تيرى به سوى او شليك كرد، تير بر پيكر عباد نشست ، عباد نماز را ادامه داد و قطع نكرد. پس از آن تيرى ديگر انداخت . آن هم بر پيكر وى رسيد. 🍁🍁 عباد نمازش را كوتاه نمود، به ركوع و سجود رفت و سلام گفت و نماز را تمام كرد. آنگاه عمار را بيدار كرد و او را از آمدن دشمن باخبر ساخت . وقتى كه عمار او را در آن حال ديد كه چند تير بر بدنش اصابت كرده او را سرزنش كرده و گفت : چرا در تير اول بيدارم نكردى ؟ عباد گفت : 🍁🍁 هنگامى كه تيرها به سوى من شليك شدند من در نماز بودم و مشغول خوانده سوره (كهف ) بودم و نخواستم آن سوره را ناتمام بگذارم . چون تيرها پى در پى آمد به ركوع و سجود رفته و نماز را تمام كردم و تو را بيدار نمودم . اگر نمى ترسيدم از اين كه دشمن به من رسيده و به پيغمبر صلى الله عليه و آله صدمه اى برساند و در پاسدارى كه به عهده من گذاشته شده كوتاهى كرده باشم ، هرگز نماز را كوتاه نمى كردم اگر چه كشته مى شدم . دشمن كه فهميد مسلمانان از آمدن او باخبرند پا به فرار گذاشت و رفت . 📚بحار : ج 20، ص 117 و ج 22، ص 116 با اندكى تفاوت ✾📚 @Dastan 📚✾
ما با علی علی شب خود صبح میکنیم؛ دنیا به کام ماست و دنیا فقط علیست...
هدایت شده از شهدای ایران
🌹 تک پسـر بود. خانه‌ ی بزرگی فروختند پولش را ریختند به حساب مسعود تا دیگر جبــهه نرود‌. کارخـانه بزند و خودش مدیر شود. 🔸 بار آخـری که رفت؛ توی وسـایلش یک چک سفید امضـا گذاشته بود با یک نامـه؛ نوشتـه بود: «برگشـتی در کـار نیست! این چک روگذاشتم تا بعد از من برای استفاده از پولی که ریختین توی حسابم، به مشکل بر نخورید.» 🌷 دوبـاره مهمـات را گذاشت روی شـانه‌اش‌. یکی از دوستانش، دل از دستش رفت؛ صدا زد: «مسعود بس است!»نگاهش کرد؛ اما سرش را که برگـرداند، تیــر خـورد تـوی ســرش. 🌹 فقط گفت: «یــا حســین ع» و همانجـا افتـاد. 📚 تک پسـر / نسیبه استکی 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🔴 یکی‌یکی دعایشان کنید ✍ آیت الله حائری شیرازی:همۀ کسانی را که از آنها گله دارید، مثل دانۀ تسبیح ردیف کنید و یکی‌یکی دعایشان کنید. نخستین اثر این دعا این است که حبۀ آتشی را که در دلتان بوده، بیرون می‌اندازید. قدیم‌‌ها که قلیان کشیدن مرسوم بود، گاهی ذغال گداخته از سر قلیان روی قالی می‌افتاد و فرصت اینکه بروند و اَنبُر بیاورند، نبود؛ ناچار آن آتش را با دستشان برمی‌داشتند و دور می‌انداختند. اگر کسی از تو غیبتی کرده یا نسبت ناروایی به تو داده، این آتش افتاده روی دلت که از قالی گران‌بهاتر است. تا بخواهی برایش ثابت کنی که تو تقصیرکار نبوده‌ای، سوخته‌ای! پس دعایش کن. اول خودت را نجات بده تا دلت بیشتر از این تاول نزند، بعدش خدا خودش می‌داند که چطور مسئله را حل کند. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✅راهکار از بین بردن کردن به کسی است که از او دلگیر هستیم ✅یکی از اثار برای دیگران از بین بردن کینه از است 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
قدیم‌‌ها که قلیان کشیدن مرسوم بود، گاهی ذغال گداخته از سر قلیان روی قالی می‌افتاد و فرصت اینکه بروند و اَنبُر بیاورند، نبود؛ ناچار آن آتش را با دستشان برمی‌داشتند و دور می‌انداختند. اگر گناه کردی، این آتش افتاده روی دلت که از قالی گران‌بهاتر است. تا بخواهی صبر کنی تا شب جمعه بشود برای توبه کردن ، سوخته‌ای! سریع توبه کن 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅هرچقدر دیرتر و کنیم اثر و بر روی ما بیشتر است ✅یکی از اداب توبه فوریت و در توبه است. این عجله خوب است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
حضرت رضا علیه السلام فرمود: همانا خداوند به سه چيز امر فرموده كه همراه با سه چيزند: 1⃣ به نماز و زكات امر كرده، پس هر كس نماز بخواند و زكات ندهد نماز او قبول نمى‏‌شود، 2⃣ به شكر خود و تشكر از پدر و مادر امر كرده، پس هر كس از پدر و مادرش تشكر نكند شكر خدا را هم به جا نياورده است، 3⃣و به تقواى الهى و صله رحم امر كرده، پس هر كس صله رحم نكند از خدا هم پروا ندارد.  إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَةٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَةٌ أُخْرَى أَمَرَ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ يُزَكِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ وَ أَمَرَ بِالشُّكْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَيْنِ‏ فَمَنْ لَمْ يَشْكُرْ وَالِدَيْهِ لَمْ يَشْكُرِ اللَّهَ وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ‏ فَمَنْ لَمْ يَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ. هر سه مورد در قرآن آیه دارند... خصال صدوق علیه الرحمه 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅در اهمیت همین بس که اگر نباشد نیست ✅در اهمیت همین بس که اگر تشکر از آنها نباشد الهی صورت نگرفته ✅در اهمیت همین بس که اگر نباشد نیست 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
بسیار زیبای شهید خیلی کمکان میکند که فرمود: مثل یک پازل است که از قطعات مختلف تشکیل شده است. ما نه می توانیم از قطعات کم یا زیاد کنیم نه می توانیم جابجا کنیم. اگر بخواهیم آن حقیقت زیبای دین به دست بیاد که هم خودمان از دین داری ببریم و هم دیگران از دیدن ما تمایل به دینداری پیدا کنند بایستی این قطعات را درست در جای خود بچینیم. در دین ما هم کوشش لازم است هم کشش هم توکل لازم است هم تلاش وووووو. 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅ و جزیره ای و سلیقه ای صحیح نیست و به جایی نمیرسد 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
آیت الله مصباح یزدی رحمه الله مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی در جلسه ای درباره شکر فرمودند: برای شکر چند چیز لازم است؛ اول این که انسان بداند آنچه دارد نعمت است. بعد بداند که این نعمت از خداست. اگر این را از خود بداند در او انگیزه شکر ایجاد نمی شود. انسان وقتی در مقام شکر برمی‌آید که توجه پیدا کند به این که این نعمت از خداست و خدا آگاهانه و با قصد این را به او داده؛ نه اینکه گمان کند در طی یک سیر جبری به او رسیده است. بعد از این‌که دانست نعمت است و دانست که این نعمت را خدا به او داده است، آن گاه آن احساس فطری به آن ضمیمه می‌شود و درصدد شکر برمی آید. این احساس فطری قدرشناسی را باز خدا در وجود ما خلق کرده و این خود، نعمتی است و شکر می‌خواهد. چند سال پیش در سفری به آمریکا از ما برای سخنرانی در یکی از دانشگاه‌ها دعوت کرده بودند. بعد از سخنرانی در سرسرای دانشگاه رفت‌و‌آمد و شلوغ بود. در این انبوه جمعیت دانشجویی خیلی اصرار می‌کرد خودش را به ما نزدیک کند. از دوستان خواهش کردم راه را باز کنید ببینیم چه می‌گوید. ایشان نزدیک آمد و گفت: «فقط می‌خواستم به شما بگویم خیلی متشکرم!»؛ این را گفت و رفت. او کمبودی احساس می‌کرد که تنها با این اظهار تشکر آرام شد. این یک امر فطری است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✅این مطلب فرایند شکل گیری حس را وجود انسان بیان میکند ✅شکر گزاری دو رکن دارد شناخت و منعم 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
حضرت امیر فرمود: لا يَجِدُ عَبدٌ طَعمَ الإيمانِ حتّى يَترُكَ الكذبَ هَزلَهُ وجِدَّهُ. هيچ بنده اى طعم ايمان را نچشد، مگر آن گاه كه دروغ، شوخى يا جدّى آن را، ترك گويد. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✅ مانع میشود انسان طعم خوش را بچشد و از و بتپاند ببرد 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
حضرت امیر فرمود: نِعْمَ عَوْنَ الْمَعاصِی الشِّبَعُ. چه نیك یاوری است سیری بر [انجام] گناهان. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
ببین یک نقطه چه کرد!!! آیت الله فاضل لنکرانی: یکی از منبری‌های تهران - که البته فوت شده است - با این که شخص فاضلی بود و به قول خودش خیلی ولایتی بود، در یکی دو سخنرانی اش راجع به شهادت حضرت زهرا (س) تعبیر کرده که حضرت صدیقه طاهره (س) گرفتار مرض سل شد. این حرف خیلی برای ما گران تمام شد! بالأخره ما روزی به ایشان برخورد کردیم؛ گفتیم: آقا! شنیده ایم شما بالای منبر چند مرتبه چنین بحثی را مطرح کرده اید! گفت: بله. گفتم: دلیل شما بر این مسأله چیست؟ گفت: روایتی در این باب هست. گفتم: آدرس این روایت را لطف کنید. آدرسش را به من داد؛ به نظرم مستدرک مرحوم حاجی نوری را اشاره کرد. ما به کتاب مراجعه کرده و دقت کردیم، در آنجا در حالات حضرت زهرا (س) عبارتی که نوشته این است که ایشان به علت کثرت ناراحتی و گریه أخذها السبل. ایشان این نقطه سبل را ندیده و «أخذها السبل» را - «أخذها السل» - خوانده بود و روی منبرها روی آن تکیه می‌کرد، در حالی که سبل به معنای این است که کسی به علت زیاد گریه کردن پلک‌های چشمش تورم پیدا کرده است. این لغزش بدین خاطر است که آن مرحوم دقت لازم را در خواندن عبارت نکرده بود. ---------- عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ:: أَنَّ فَاطِمَۀَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) له لَمَّا قُبِضَ النَّبِیّ (صلی الله علیه و آله) اشْتَکَتْ وَ أَخَذَهَا السَّبَلُ کَمَداً عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله). (مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۵۸) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅در امر باید مراقب بود دچار نشویم گاهی یک اشتباه کوچک یک حقیقت بزرگ را نابود میکند 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💠 👈مهمان حضرت علیه السلام شیخ رجبعلی خیاط می‌فرمود: در روزهای اوایل هیئت مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم خودم مداحی می‌کردم، چای میدادم و اغلب کارهای دیگر شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلاً ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکان‌ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت از این سوختگی زخمی در پایم به وجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود برای خودم هم این سؤال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی‌شود شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی هر چه بود مهمان حسین علیه‌السلام بود نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی 📚کشکول کشمیری ص ۱۲۳ 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅ و دو است که سنگین دارد و انسان را دچار و میکند. _عمل این دو صفت زیر پرچم علیه السلام حساستر و شدیدتر است همه انسانها مورد هستند و نباید کسی را کرد 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🔹️زمانی که فرمانده بود، یک عده پشت سر او حرف می زدند. یک روز به او گفتم بعضی‌ها پیش دیگران بدِ شما را می‌گویند. 🔹️خیلی در هم رفت. از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم؛ رو به او کرده و گفتم: محمد جان زیاد به این قضیه فکر نکن. 🔹️گفت: من از اینکه پشت سرم حرف می زنند ناراحت نیستم. من که چیزی نیستم. از این ناراحتم که چرا آدم‌های به این خوبی، یک آدم بی ارزشی مثل من را می‌کنند؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم. 🔹️سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم: خدایا این کجاست و من کجا!!! 🔰سرلشگر شهید محمد بروجردی https://eitaa.com/jamande68_ir 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✅شهید بروجردی نمونه ای از یک مومن است. با این تواضع بر رفتار و و دیگران آسان میشود. این تواضع مانع در انسان می شود 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷