eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
726 دنبال‌کننده
518 عکس
203 ویدیو
2 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بسم الله ....... بخش‌هایی از کتاب منتشر نشدۀ مرد ابدی ( روایت مستند زندگی شهید حسن طهرانی مقدم به قلم معصومه سپهری) قسمت پنجم: درست مثل همان سیزده نفری که خونِ موشکی را در کشور بزرگ ایران به جریان انداختند، آن‌‌جا هم ده یازده نفر از نیروهای توپخانه معرفی شدند. بعد از تست‌هایی، برنامۀ آموزشی در نهایتِ اختفا تنظیم و آغاز شد. آن‌ها با سلاح‌های منحنی‌زن و ادوات کار کرده و دیده‌بانی بلد بودند. در قدم اول، آموزشِ تجهیزاتی که می‌شد در منطقه به‌کار گرفت، آغاز شد. دورۀ تئوری در لبنان برگزار شد اما آموزش‌های تکمیلی و عملی، خارج از لبنان. ـ الان برای حزب‌الله، کاتیوشا خیلی سلاح خوبیه! این، نظرِ مربیان ایرانی با تشخیصِ شرایط حزب‌الله بود. ـ اما حزب‌الله حتی ظرفیت و توان استفاده از کاتیوشا را هم درست و حسابی نداره! ـ کاتیوشا، سلاحیه که دیده‌بان می‌خواد! لانچر می‌خواد، باید به بحث‌های روانه سازی و فنی‌ش وارد بشن. جنگ در جغرافیای لبنان سختی‌های خاصی داشت! اوجِ کار عملیاتیِ بچه‌های حزب‌الله این بود که دو پایۀ قیچی‌مانند، یکی کوتاه‌ و دیگری بلندتر، به فاصلۀ یک‌مترونیم به عنوانِ نقطۀ اتکا روی زمین قرار داده و گلولۀ سه متریِ کاتیوشا را رویش می‌گذاشتند و پرتاب می‌کردند! این، سلاحِ دوربردِ مقاومت بود که اصلا معلوم نبود کجا می‌رود! ـ مشکل مقاومت، فعلا در سکوی پرتاب و لانچره! بچه‌های حاج حسن در طول ارتباطشان با رزمندگان حزب‌الله متوجه نقاط ضعف آن‌‌ها می‌شدند. بنابراین قبل از هر چیز، برایشان لانچر طراحی کرده و ساختند. طرز استفاده‌اش را هم آموزش دادند..... لطفا تمامی مطالب کانال با لینک و آدرس کامل منتشر شود. https://eitaa.com/lashkarekhoban
درست همانطور که 13 نفر از مردان توپخانۀ ایران پایۀ موشکی ایران را با آموزش در سوریه بنا نهادند، موشکی شدن حزب الله لبنان هم با چند نفر شروع شد..... https://eitaa.com/lashkarekhoban
روزی تو را خواهم دید.... و تو ، شهید کوچک اسلام، گواهی می‌دهی که هرگز از غم تو فارغ نبوده‌ام. و برای یاری تو و ملت دردمند و خسته از ظلم و بیداد فلسطین عزیز، از ورای فاصله‌های دور، با قلمم، با دعایم، با تمام تعلقات ارزشمندم کوشیدم... امیدوارم آن روز شرمنده تو نباشم ای شاهد روز حشر...
سلام و تحیت. دوستان بزرگوار در بخش پرداخت وجوهات شرعی بابت کمک‌ها را انتخاب کنید ، قسمت کمک به غزه فعال است. https://www.leader.ir/fa/monies یا علی🌹
هر عکسی عالمی دارد... این عکس، دو سه روز پس از شهادت حاج احمد کاظمی و یارانش، یعنی در اواخر دی ماه 1384 گرفته شده است. من فقط یک بار فیلم بغض و اشک حاج حسن طهرانی مقدم را در یک جلسۀ رسمی دیده‌ام و آن پس از شهادت حاج احمد کاظمی بوده است. هر وقت دلم می‌خواهد در عین غمها برخیزم و کاری بکنم، به این عکس دقت می‌کنم. اگر حاج حسن بود، اینک چه احوالی داشت؟! فتح بزرگ حماس در زخم ترمیم ناپذیر بر اسرائیل غاصب از یک سو و غزۀ مظلوم در زیر بمب و وحشیانه‌ترین اعمال ضدبشری از سویی دیگر! حاج حسن حتما همین روزها را می‌دید که مشت ولایت را پر کرد و جبهۀ مقاومت را هم با موشک‌ها آشنا کرد! درود بر روح بلندش، بر غم‌ها و آرزوهای بزرگش و مظلومیت و گمنامی عجیبش! و دریغ بر جای خالی اش..... https://eitaa.com/lashkarekhoban
رسانه‌های زر و زور و تزویر، به دروغ تصویر ساختند و پخش کردند تا بگویند مجاهدان فلسطینی، کودکی را به آتش کشیده‌اند، نفرین به ذات خبیث و وجدان مرده‌تان! .... اما این، تصویری جانکاه و واقعی از یک طفل معصوم فلسطینی‌ست که با ترکش بمب اسرائیلِ کودک‌کُش در غزه، سر و صورت نازنینش به دو نیم شده و این دو مرد در تلاشند سر کوچک ضربت.خورده‌اش را در پارچه‌ای جمع کنند و به سختی موفق می‌شوند.... 😭😭 قلوب ما جریحه‌دار شده و اشک ما بر مظلومیت اطفال و مردم در بند غزه جوشان است... چرا قتل عام این کودکان مظلوم فلسطین بر وجدان خفتگان جهان، چنین عادی و معمولی شد؟!.... اگر عاشورا نبود، و تکلیف ما را سیدالشهدا علیه‌السلام تعیین نکرده بود، سکوت کردن و تماشاچی بودن، روا بود.... اما، ما بغض‌ها و اشکها را به قدرتی بدل می‌کنیم تا روز موعود، با تمام توانمان برای محو اسرائیل ملعون از منطقه، و نبرد رودرروی شیطان بزرگ، لبیک گوی رهبرمان باشیم. https://eitaa.com/lashkarekhoban
...گفته بودند: «موشک تندر با همین قدرتِ موتور، قابلیت افزایش بُرد را دارد، اما برنامۀ نرم‌افزاریِ سیستم هدایت کنترل آن برای شما روی بُرد ۱۲۰ کیلومتر قفل است!» ایرانی‌ها خیلی خوب پیام این حرفِ تلخ را فهمیدند! ـ این موشک را بدون توافق با آمریکایی‌ها به ما ندادن. ازین به بعد هم بدون رضایت اونا و اخذ بهای گران، کاری برای ما نمی‌کنن! مذاکره‌ای شروع شد تا برد موشک را افزایش دهند، اما جواب آن‌ها تلخ و تحقیرآمیز بود: «این کار، فقط کار خود ماست! باید سی میلیون دلار بدهید تا برد معینی همین موشک را ارتقا بدهیم!» حسن مثل طیفی از محققان مخلص، طاقت چنین تحقیری را نداشت! می‌خواست محققان خودشان درگیر این کار بشوند. باز هم با حضورش انرژی مثبت و حرارتی در گروه محققان برانگیخت تا پروژۀ جدیدی برای این کار تعریف و طرح تحقیقاتی‌اش نوشته شود. آن‌ها باید بدون تغییر در سخت‌افزار، سوخت یا ابعاد موشک، فقط و فقط با تسلط بر نرم‌افزارِ هدایت کنترلِ موشک، برد موشک تندر را افزایش می‌دادند. درست در سوم شعبان سال ۱۳۷۳ کلید این پروژۀ مهم زده شد. ـ بچه‌ها! ایشالا ما این کار را به‌نام مولا علی علیه‌السلام، آغاز می‌کنیم و اسم این پروژه را ذوالفقار_۷۳ می‌ذاریم. ان‌شا‌ءالله با کمک اهل‌بیت این موشک به نتیجه می‌رسه و دست ولی‌فقیه رو پر می‌کنه. ما نیت می‌کنیم از این پروژه استفاده کنیم علیه صهیونیست‌ها و یهود! گرمای کلام حسن و رفتاری که ترجمان همین باور بود، در جان دوستانش می‌دوید... https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 «» حقیقت دشمن صهیونیستی... این قوم، توحش، برتری طلبی، و در عمق تاریخ قاتل پیامبران الهی‌اند.. 🔹 برگرفته از سخنرانی سید حسن نصرالله در تاریخ ٢٣ اردیبهشت ١٤٠١
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجایی مرد؟! کجایی؟! چقدر جای تو خالی‌ست... چقدر جای حاج حسن مقدم خالی‌ست... جای شهدا خالی‌ست.... در شبی که قتل عام قریب هزار انسان بیگناه در بیمارستان غزه، قلوب ما را بیقرار کرده است.... آیا نبرد به مراحل اصلی خود رسیده است؟! https://eitaa.com/lashkarekhoban
خدایا! در غزه چه خبر است؟! خون روی خون! پیکرها، پاره پاره، اشکها خشکیده و به خون بدل گشته... قتل عام مردم بیگناه، مردم گرسنه، مردم تشنه، مردم مجروح، مردم داغدار، و کودکان مقتول و مظلوم ...😭😭 مظلوم به معنی مطلق کلمه آن هم جلوی دوربین‌های زنده!! فاجعه به نقطه ای رسیده که از میان انبوه شهدا، گزارش کادر درمان پخش می‌شود.... بعد از بمباران وحشیانه بیمارستان در غزه و تکه تکه کردن قریب هزار آواره فلسطینی، دیگر چه اتفاقی باید تا دول مسلمان، نیروهای مقاومت، به داد این مسلمین برسند و وارد میدان عمل شوند؟؟؟!!! ..... این بمب‌ها و این حملات وحشیانه، هدیه حمایت آمریکای ملعون، شیطان بزرگ، از رژیم کودک کش اسرائیل است... این هدیه تفاهم شیطانهاست به مسلمانان خفته و خاموش جهان!! آری! نه فقط بیمارستان غزه، بلکه غیرت و عزت تمام مسلمین جهان است که چنین پایمال ترس و بی‌کفایتی سران عرب است!!! آیا وقتش نرسیده است جمیع نیروهای مقاومت منطقه را متحد در برابر اسرائیل غاصب ملعون برانگیزد؟؟ ما منتظر چهارشنبه‌ای هستیم که درس تاریخی به بایدن و نتانیاهو و تمام جبهه کفر یهود بدهد... https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبریک به آمریکا و اتحادیه اروپا بابت قدرت نمایی که بر مردم غزه کردید.... ولی ما خانه‌هایمان را ترک نخواهیم کرد... به خدا قسم..... ☑️هر انسانی که بر این ظلم ننگین اسرائیل و آمریکا بر مردم مظلوم فلسطین ساکت و راضی‌ست، در خون این مردم مظلوم شریک است.... https://eitaa.com/lashkarekhoban
چه روز مبارکی ‌ست روزی که از کنار مزار مطهر شما آغاز می‌شود حسن آقا... ای مرد ابدی... ای سردار دلاور گمنامی که میخواستی اسرائیل را نابود کنی‌....‌‌ موشک‌هایت و یارانت منتظر اذن رهبرمان هستند تا آرزوی تو و همه شهیدان جبهه اسلام را تحقق بخشند 🇮🇷🇵🇸 https://eitaa.com/lashkarekhoban
بی‌وفایی‌ست اگر به زیارت حاج حسن طهرانی مقدم بروم ولی به این دو شهید که با فاصله کمی از مزار حاج حسن، که زیر نماد موشکی آهنین آرمیده‌اند، ادای احترام و ادب نکنم و از این دو بزرگوار برای تمام کارهایم یاری نجویم... حاج محمد سلگی🌷 و مهدی نواب🌷، دو پاسدار بی‌ادعا بودند که تمام عمر شریفشان در خدمت حاج حسن و اهداف بلندش بودند، بی ادعا، گمنام، خالص، عاشق، مقتدر، اینان یاران همیشه همراه و امین حاج حسن بودند در همه امور زندگی‌اش!.... این دوعزیز، باجناق هم بودند و با شهادتشان خانواده محترم سیف❤️، برای ابد داغدار شدند... درود بر عزیزانی که هرگز حجم غمشان فهمیده نشد! خانواده‌هایی که جایی در تاریخ و تمجید‌ها ندارند اما شاهد بیوه شدن دختران و یتیم‌شدن نوه‌های عزیزشان بودند و با خون دل و اشک چشم در شهادت دامادهایشان صبور و ساکت ایستادند تا جای خالی آنها را پر کنند..... https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چالشی برگزار شده برای تکرار سرود یا مهدی.... ببینیم زیباترین سلام عالم را ... سلام یا مهدی... ❤️ ... آری قدس کلید رمزآلود ظهور است.... https://eitaa.com/lashkarekhoban
سلام دوستان و همراهان ماه مهر دارد به سر می‌رسد و فصل پر رمزوراز آبان آغاز می‌شود. ان‌شاءالله که این ماه، که دوازدمین سالگرد شهادت حاج حسن آقاست، کتاب ارجمندشان منتشر و به دست علاقمندان برسد. دعاهای پاکتان را برای رفع موانع و آسان شدن کار دریغ نفرمایید. ان‌شاالله هر روز در آبان ماه چند سطر از زیبایی ها و فراز وفرود حیات مبارک این شهید عزیزمان را به اشتراک خواهم گذاشت... https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از خلوص کلام و نگاه پاکیزه و اندیشه نورانی حاج حسن، درس‌ها می‌شود آموخت..... او، مردی بود که هرگز تکلیف خود را تمام یافته، تلقی نکرد... همیشه در راه بود، همیشه خود را مدیون انقلاب اسلامی می‌دانست و همیشه یاد شهدا را در بهترین جای ممکن صرف می‌کرد.... درود بر مردی که شهید بود تا شهید شد🌷 https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگر می‌توانی انسان باشی و بر این صحنه‌ها، بی خیال بگذری! حتی اگر روزها تکرار شوند... حماسه‌ی مقاومت و زخم و رنج و صبر مردم برای ما کمرنگ و تکراری نخواهد شد. ما با اشک و خشم و قلم و قدم و مال و جان خود در کنار مسلمانان مظلوم سرزمین عزیز فلسطین ایستاده‌ایم... ربنا ثبت قلوبنا علی دینک🤲 https://eitaa.com/lashkarekhoban
بسم الله 🌿 در شرایطی که هنوز نمی‌دانم تلاش‌ها برای چاپ کتاب چه زمانی نتیجه خواهد داد، یک دریچه کوچک آشنایی باز میکنم بین شما و حسن آقای عزیز... شما را کسانی می‌بینم که مشتاق و منتظر آشنایی با سایه روشن و وقایع حقیقی زندگی یک مرد بزرگ هستید. امیدوارم هم‌نشینی با این مرد بزرگ، به لحظات شما نور ایمان و شور حرکت و امید و عشق بخاراند! هنر حاج حسن، بزرگ کردم آدم‌های کوچک بود. با دعوت دوستانتان به کانال و انتشار این مطالب با ذکر منبع، عزیزانتان را درین فضا سهیم کنید. https://eitaa.com/lashkarekhoban
چه کسی می‌دانست این نوجوان، روزی کاری خواهد کرد که اثر تعیین کننده و ارزش بی‌نظیر آن سال‌ها بعد از رهایی روحی بزرگ از این جسم خاکی، برملا خواهد شد.... تصویر، قدیمی‌ترین عکس حسن آقای طهرانی مقدم است! https://eitaa.com/lashkarekhoban
1 .... مهری به‌آرامی انگشت اشاره‌اش را سمت دهان بچه برد. بچه انگشتش را مکید. ـ پسرم! مامان جان! چه‌قدر تو باهوش و زیبایی! مادرش، با عشقی بی‌پایان، پسرش را نوازش می‌کرد و آرام با او حرف می‌زد. ـ وای مامان! چه‌قدر قشنگه! فریده فکر می‌کرد برادرش زیباترین بچۀ دنیاست، حتی زیباتر از فریبرز که هنوز فراموشش نکرده بودند. مادر به‌آرامی به بچه‌اش شیر می‌داد و محو حرکاتش بود. وقتی همسرش وارد اتاق شد، آرام سینه‌اش را از دهان بچه بیرون کشید. دم غروب، همۀ خانواده دور هم جمع شده بودند. شبِ جمعه بود و همسایه‌ای برایشان در یک کاسۀ چینیِ گل‌سرخ، شله‌زردِ داغ آورده بود. - مامان! اسمش‌و چی بذاریم؟ مهری، درحالی‌که نوک انگشتش را به شله‌زرد آغشته کرده و به دهان بچه می‌زد، گفت: «حسن» https://eitaa.com/lashkarekhoban
آخ که چقدر دلتنگ شما هستم حاج خانم عزیزم. حسی که به عنوان یک محقق داشتم، در برابر شما بی‌نظیر بود! بی‌نظیر! هنوز صدای شما در گوشم زنگ می‌زند وقتی در اولین دیدارمان در تابستان 91، وقتی قرار شد برایم از حسن عزیزتان بگویید، گفتید: «حسن، نازنین صنم من بود خانم!» ... می‌گفتند شما سواد مدرسه‌ای نداشتید اما شما مدیر بودید و البته عاشق! عاشق مردم، عاشق دین و عاشق حسن. فکر میکنم در برابر غم شهادت حسن، شاعر هم بودید! من هر زمان کم آورده‌ام در کار این کتاب، به شما توجه کرده‌ام. این را کسی به من آموخت که دومین زن بزرگ زندگی حاج حسن بعد از شما بود... همان چند جلسه دیدارمان کافی بود بدانم چقدر دلسوز مردم هستید! وقتی هر دفعه مرا می‌دیدید قبل از این که من سوالهایم را بپرسم از همسرم می‌پرسیدید و ازاینکه آیا بعد از جانبازی‌اش با او ازدواج کرده‌ام؟ من با خنده چیزهایی می‌گفتم که نگران من نباشید و می‌رفتم سراغ سوالهایم .. اما این روزها بیش از همیشه آرزو می‌کنم نگران من باشید و برای سرنوشت کاری که زندگی‌ام با آن دگرگون شد، مادرانه دعا کنید. https://eitaa.com/lashkarekhoban
کم‌نظیرترین کتاب درباره فرماندهان دفاع مقدس منتشر می‌شود https://irna.ir/xjNM9F
دوشنبه 28/7/59 ... حدود ساعت 10 بود که دوباره تیراندازی به‌سوی ما را آغاز کردند. این بار احتمالاً با موشک بود که می‌کوبیدند، که یکی از آن‌ها به بالای سنگر اصابت کرد و لب محسن بر اثر ریزش سنگ جراحت برداشت و ما درازکش در سنگر خوابیده بودیم، چرا [که] نه دستور حمله داشتیم و نه سلاح سنگین. دو خمپارۀ 60 نیز بلااستفاده بود. پس از مدتی آرامش، دوباره تیراندازی از تپۀ دشمن به‌سوی ما آغاز گشت. از شواهد عینی معلوم بود که روحیه‌ها به‌کلی ضعیف گشته. نکتۀ جالبْ آمدن عبدی به سنگر ما بود که گفت علی را دیده و با مرتضی و آیت‌ا... منتظری به پادگان آمده‌اند. اوضاع جبهۀ آن‌ها تعریفی نداشت. با عبدی به سنگر مجاور نقل‌مکان کرده، و هنگام گرفتن غذا تیر و موشک به‌سویم شلیک شد. احساس تنهایی می‌کردیم، چراکه اطراف ما حدود 100 یا 200 متر نیروهای دشمن [بود] و بقیۀ اطراف مبهم [بود] و نیروهای خودی از ما دور بودند و ما فقط با یک اسلحه به مقابلۀ توپ و تانک و موشک و خمپاره رفته بودیم و کاری هم جز پاسداری از تپه از ما ساخته نبود. تا عصر، دوباره آرامش برقرار شد. حدود شب دوباره به سنگر اولیه بازگشتیم و هم‌قسم شدیم که تا آخرین نفس بجنگیم ولی مفت در سنگر کشته نشویم... (از یادداشت‌های شهید حسن طهرانی مقدم در اولین روزهای حضورش در دفاع مقدس) https://eitaa.com/lashkarekhoban