میل بین کان سروبالا میکند
سرو بین کاهنگ صحرا میکند
میل از این #خوشتر نداند کرد سرو
ناخوش آن میلست کز ما میکند
حاجت صحرا نبود آیینه هست
گر نگارستان تماشا میکند
غافلست از صورت #زیبای او
آن که صورتهای دیبا میکند
من هم اول روز دانستم که #عشق
خون مباح و خانه یغما میکند
صبر هم سودی ندارد کآب چشم
راز پنهان آشکارا میکند
گر مراد ما نباشد گو مباش
چون مراد اوست هل تا میکند
یار #زیبا گر بریزد #خون یار
زشت نتوان گفت #زیبا میکند
#سعدیا بعد از تحمل چاره نیست
هر ستم کان دوست با ما میکند
تا مگس را جان #شیرین در تنست
گرد آن گردد که حلوا میکند
#میل_بین_کان_سروبالا_میکند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/486
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که بی او زندگانی میکند
گر نمیمیرد گرانی میکند
من بر آن بودم که ندهم #دل به #عشق
سروبالا #دلستانی میکند
مهربانی مینمایم بر قدش
سنگدل #نامهربانی میکند
برف پیری مینشیند بر سرم
همچنان طبعم جوانی میکند
ماجرای #دل نمیگفتم به خلق
آب چشمم ترجمانی میکند
آهن افسرده میکوبد که جهد
با قضای آسمانی میکند
عقل را با #عشق زور پنجه نیست
احتمال از #ناتوانی میکند
چشم #سعدی در امید روی یار
چون دهانش درفشانی میکند
هم بود شوری در این سر بی خلاف
کاین همه #شیرین زبانی میکند
#هر_که_بی_او_زندگانی_میکند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/482
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یار با ما بیوفایی میکند
بیگناه از من جدایی میکند
شمع جانم را بکشت آن بیوفا
جای دیگر روشنایی میکند
میکند با #خویش #خود بیگانگی
با غریبان آشنایی میکند
جوفروش است آن نگار سنگدل
با من او گندم نمایی میکند
یار من اوباش و قلاش است و رند
بر من او #خود پارسایی میکند
ای مسلمانان به فریادم رسید
کان فلانی بیوفایی میکند
کشتی عمرم شکستهست از غمش
از من مسکین جدایی میکند
آنچه با من میکند اندر زمان
آفت دور سمایی میکند
#سعدی #شیرین سخن در راه #عشق
از لبش بوسی گدایی میکند
#یار_با_ما_بیوفایی_میکند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/483
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
#دلبرا پیش وجودت همه #خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند
شهری اندر #هوست سوخته در آتش #عشق
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
خون #صاحب نظران ریختی ای کعبه حسن
قتل اینان که روا داشت که صید حرمند
صنم اندر بلد کفر پرستند و صلیب
زلف و روی تو در اسلام صلیب و صنمند
گاه گاهی بگذر در صف #دلسوختگان
تا ثناییت بگویند و دعایی بدمند
هر خم از جعد پریشان تو زندان #دلیست
تا نگویی که اسیران کمند تو کمند
حرفهای خط موزون تو پیرامن روی
گویی از مشک سیه بر #گل سوری رقمند
در چمن سرو ستادست و صنوبر خاموش
که اگر قامت #زیبا ننمایی بچمند
زین امیران ملاحت که تو بینی بر کس
به شکایت نتوان رفت که خصم و حکمند
بندگان را نه گزیرست ز حکمت نه گریز
چه کنند ار بکشی ور بنوازی خدمند
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست
گنج و مار و #گل و خار و غم و شادی به همند
غم #دل با تو نگویم که تو در راحت #نفس
نشناسی که جگرسوختگان در المند
تو سبکبار قوی حال کجا دریابی
که ضعیفان غمت بارکشان ستمند
#سعدیا عاشق #صادق ز بلا نگریزد
سست عهدان ارادت ز ملامت برمند
#دلبرا_پیش_وجودت_همه_خوبان_عدمند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/481
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
با دوست باش گر همه آفاق دشمنند
کاو مرهم است اگر دگران نیش میزنند
ای صورتی که پیش تو #خوبان روزگار
همچون طلسم پای خجالت به دامنند
یک بامداد اگر بخرامی به بوستان
بینی که سرو را ز لب جوی برکنند
تلخ است پیش طایفهای جور #خوبروی
از معتقد شنو که شکر میپراکنند
ای متقی گر اهل #دلی دیدهها بدوز
کاینان به #دل ربودن مردم معینند
یا پردهای به چشم تأمل فروگذار
یا #دل بنه که پرده ز کارت برافکنند
جانم دریغ نیست ولیکن #دل ضعیف
صندوق سر توست نخواهم که بشکنند
حسن تو #نادر است در این عهد و شعر من
من چشم بر تو و همگان گوش بر منند
گویی جمال دوست که بیند چنان که اوست
الا به راه دیده #سعدی نظر کنند
#با_دوست_باش_گر_همه_آفاق_دشمنند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/480
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شوخی مکن ای یار که #صاحب نظرانند
بیگانه و #خویش از پس و پیشت نگرانند
کس نیست که پنهان نظری با تو ندارد
من نیز بر آنم که همه خلق بر آنند
اهل نظرانند که چشمی به ارادت
با روی تو دارند و دگر بی بصرانند
هر کس غم دین دارد و هر کس غم دنیا
بعد از غم رویت غم بیهوده #خورانند
ساقی بده آن کوزهٔ خمخانه به درویش
کانها که بمردند #گل کوزه گرانند
چشمی که جمال تو ندیدهست چه دیدهست؟
افسوس بر اینان که به غفلت گذرانند
تا رای کجا داری و پروای که داری؟
کز هر طرفت طایفهای منتظرانند
اینان که به دیدار تو در رقص میآیند
چون میروی اندر طلبت جامه درانند
#سعدی به جفا ترک محبت نتوان گفت
بر در بنشینم اگر از خانه برانند
#شوخی_مکن_ای_یار_که_صاحب_نظرانند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/479
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
این جا شکری هست که چندین مگسانند
یا بوالعجبی کاین همه #صاحب #هوسانند
بس در طلبت سعی نمودیم و نگفتی
کاین هیچ کسان در طلب ما چه کسانند
ای قافله سالار چنین گرم چه رانی
آهسته که در کوه و کمر بازپسانند
صد مشعله افروخته گردد به چراغی
این نور تو داری و دگر مقتبسانند
من قلب و لسانم به وفاداری و صحبت
و اینان همه قلبند که پیش تو لسانند
آنان که شب آرام نگیرند ز فکرت
چون #صبح پدیدست که #صادق #نفسانند
و آنان که به دیدار چنان میل ندارند
سوگند توان #خورد که بی عقل و خسانند
دانی چه جفا میرود از دست رقیبت
حیفست که طوطی و زغن هم قفسانند
در طالع من نیست که نزدیک تو باشم
میگویمت از دور دعا گر برسانند
#این_جا_شکری_هست_که_چندین_مگسانند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/478
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند
به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند
پادشاهان ملاحت چو به نخجیر روند
صید را پای ببندند و رها نیز کنند
نظری کن به من خسته که ارباب کرم
به ضعیفان نظر از بهر خدا نیز کنند
عاشقان را ز بر #خویش مران تا بر تو
سر و زر هر دو فشانند و دعا نیز کنند
گر کند میل به #خوبان #دل من عیب مکن
کاین گناهیست که در شهر #شما نیز کنند
بوسهای زان دهن تنگ بده یا بفروش
کاین متاعیست که بخشند و بها نیز کنند
تو ختایی بچهای از تو خطا نیست عجب
کان که از اهل صوابند خطا نیز کنند
گر رود #نام من اندر دهنت باکی نیست
پادشاهان به #غلط یاد گدا نیز کنند
#سعدیا گر نکند یاد تو آن ماه مرنج
ما که باشیم که اندیشه ما نیز کنند
#خوبرویان_جفاپیشه_وفا_نیز_کنند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/476
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اگر تو برشکنی دوستان سلام کنند
که جور قاعده باشد که بر #غلام کنند
هزار زخم پیاپی گر اتفاق افتد
ز دست دوست نشاید که انتقام کنند
به تیغ اگر بزنی بیدریغ و برگردی
چو روی باز کنی بازت احترام کنند
مرا کمند میفکن که #خود گرفتارم
لویشه بر سر اسبان بدلگام کنند
چو مرغ خانه به سنگم بزن که بازآیم
نه وحشیم که مرا پای بند دام کنند
یکی به گوشه چشم التفات کن ما را
که پادشاهان گه گه نظر به عام کنند
که گفت در رخ #زیبا حلال نیست نظر
حلال نیست که بر دوستان حرام کنند
ز من بپرس که فتوی دهم به مذهب #عشق
نظر به روی تو شاید که بر دوام کنند
دهان غنچه بدرد نسیم باد صبا
لبان لعل تو وقتی که ابتسام کنند
غریب مشرق و مغرب به آشنایی تو
غریب نیست که در شهر ما مقام کنند
من از تو روی نپیچم که #شرط #عشق آن است
که روی در غرض و پشت بر ملام کنند
به جان مضایقه با دوستان مکن #سعدی
که دوستی نبود هر چه #ناتمام کنند
#اگر_تو_برشکنی_دوستان_سلام_کنند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/475
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اگر تو برفکنی در میان شهر نقاب
هزار مؤمن مخلص درافکنی به عقاب
که را مجال نظر بر جمال میمونت
بدین صفت که تو #دل میبری ورای حجاب
درون ما ز تو یک دم نمیشود خالی
کنون که شهر گرفتی روا مدار خراب
به موی تافته پای #دلم فروبستی
چو موی تافتی ای نیکبخت روی متاب
تو را حکایت ما مختصر به گوش آید
که حال تشنه نمیدانی ای #گل سیراب
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد
و گر بریزد کتان چه غم #خورد مهتاب
دعات گفتم و دشنام اگر دهی سهل است
که با شکردهنان #خوش بود سؤال و جواب
کجایی ای که تعنت کنی و طعنه زنی
تو بر کناری و ما اوفتاده در غرقاب
اسیر بند بلا را چه جای سرزنش است
گرت معاونتی دست میدهد دریاب
اگر چه صبر من از روی دوست ممکن نیست
همیکنم به ضرورت چو صبر ماهی از آب
تو باز دعوی پرهیز میکنی #سعدی
که #دل به کس ندهم کُلُّ مُدِّعٍ کَذّاب
#اگر_تو_برفکنی_در_میان_شهر_نقاب #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/477
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نشاید که #خوبان به صحرا روند
همه کس شناسند و هر جا روند
حلالست رفتن به صحرا ولیک
نه انصاف باشد که بی ما روند
نباید #دل از دست مردم ربود
چو #خواهند جایی که تنها روند
که بپسندد از باغبانان #گل
که از بانگ #بلبل به سودا روند
برآرند فریاد #عشق از ختا
گر این شوخ چشمان به یغما روند
همه سروها را بباید خمید
که در پای آن سروبالا روند
بسا هوشمندا که در کوی #عشق
چو من عاقل آیند و شیدا روند
بسازیم بر آسمان سلمی
اگر شاهدان بر ثریا روند
نه #سعدی در این #گل فرورفت و بس
که آنان که بر روی دریا روند
#نشاید_که_خوبان_به_صحرا_روند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/474
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
از دست دوست هر چه ستانی شکر بود
وز دست غیر دوست تبرزد تبر بود
دشمن گر آستین #گل افشاندت به روی
از تیر چرخ و سنگ فلاخن بتر بود
گر خاک پای دوست خداوند شوق را
در دیدگان کشند جلای بصر بود
شرط وفاست آن که چو #شمشیر برکشد
یار عزیز جان عزیزش سپر بود
یا رب هلاک من مکن الا به دست دوست
تا وقت جان سپردنم اندر نظر بود
گر جان دهی و گر سر بیچارگی نهی
در پای دوست هر چه کنی مختصر بود
ما سر نهادهایم تو دانی و تیغ و تاج
تیغی که ماهروی زند تاج سر بود
مشتاق را که سر برود در وفای یار
آن روز روز دولت و روز ظفر بود
ما ترک جان از اول این کار گفتهایم
آن را که جان عزیز بود در خطر بود
آن کز بلا بترسد و از قتل غم #خورد
او عاقلست و شیوه مجنون دگر بود
با نیم پختگان نتوان گفت سوز #عشق
خام از عذاب سوختگان بیخبر بود
جانا #دل شکسته #سعدی نگاه دار
دانی که آه سوختگان را اثر بود
#از_دست_دوست_هر_چه_ستانی_شکر_بود #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/469
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈