eitaa logo
مِشْکات
105 دنبال‌کننده
878 عکس
186 ویدیو
4 فایل
#کشکولی_معنوی_و_متنوع: #دوره_کامل_قصه_های_قرآن_از_آغاز_خلقت_تا_رحلت_خاتم_انبیاء #داستان_های_واقعی_عاشقانه_جذاب #سلسله_مباحث_مهدویت_مهدی_شناسی #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قران_کریم #حکایت_ضرب_المثل_هاب_فارسی و..
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌رسد قصه به آنجا که علی دلتنگ است 🙂 سالروز پربرکت س و ع
90fbc2e0842237b0ba3c94889a94f76c.mp3
2.59M
سالروز ازدواج علی علیه السلام وحضرت زهراسلام الله علیها ✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀🌷
🥀 کلید رسیدن به مقامات معنوی 🥀 🍀 یکی از علما می فرمود : «سال ها پیش یک روز خدمت رفته بودیم به ایشان گفتم راهی به ما نشان دهید تا آدم شویم» آقای بهجت فرمودند : «نمازتان را اول وقت بخوانید» 🍀 این عالم بزرگوار می گوید : «در دلم گفتم حاج آقا ما را تحویل نگرفت ما که خودمان می‌خوانیم!» 🍀 یک سال از آن ماجرا گذشت قرار بود به یک جلسه مهمانی بروم و در آن مهمانی دوباره خدمت آقای بهجت برسم در راه به خودم گفتم : «این دفعه از آقا سوال کنم ببینم اگر بخواهد راهی معرفی کند تا من به همه جا برسم چه راهی را معرفی می‌کند؟» 🍀 وقتی خدمتشان رفتم همراه جمعی بودیم و ایشان داشتند صحبت می کردند. هنوز هیچ سخنی نگفته بودم که ایشان وسط صحبتشان فرمودند : «بعضی ها پیش ما می‌گویند چه کار کنیم تا آدم شویم و رشد کنیم؟ به ایشان می گوییم نماز اول وقت بخوانید می روند و سال بعد می آیند پیش خودشان می‌گویند حاج آقا ما را تحویل نگرفت دوباره از حاج آقا بپرسیم که چه باید بکنیم؟ همان حرف بنده را دقیق گوش نکردند و رعایت نکردند حالا دوباره می‌خواهند سوال کنند! باباجان جواب همان است همیشه جواب همان است» 🍀 این عالم بزرگوار می‌فرماید : «من دیگر هیچ حرفی نزدم. آقای بهجت راست می گفتند، من برخی از نماز هایم را به وقت نمی خواندم. شروع کردم و آن را هم درست کردم.» 🍀 آن عالم بزرگوار کم‌کم به جاهایی که دلش می‌خواست و حتی فوق تصورش بود رسید. 📚 ، چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ صفحه ۳۸.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پول‌های هنگفتی که در شهرداری حیف و میل می‌شود! از هزینه 400 میلیونی برای یک لوگو تا استخدام 2100 نفر نیروی جدید در شهرداری در یک ماه مانده به پایان دوره! @Afsaran_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ عاشق امیر المومنین(ع) هستی؟ 🔰حکایت شیرین قنبر رفتار حضرت رو با عاشقانشون💫 @Afsaran_ir
*صلوات ضراب اصفهانی در عصر جمعه* *با صدای آقای مجد* 👇🏻
🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔻 با امام زمانت سخن بگو 🔻 🔘شخصی به امام هادی (علیه السلام) از شهری دور نامه‌ نوشت و پرسید : 💎مولای من ؛ من از شما دور هستم و امکان دیدار مستقیم با شما را ندارم و گاهی که و دارم چه کنم ؟ ❤️حضرت در جواب او نوشتند : «إِنْ كَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّک شَفَتَيْک» ✔️هر گاه به ما نیاز داشتی ، لبت را حرکت بده و سخنت را بگو ما از شما دور نيستيم. 📚بحارالانوار ج۵۳ ، ص۳۰۶ 💟 ولادت (علیه‌السلام) به پیشگاه امام زمان علیه السلام و همه مسلمانان مبارکباد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 🌹 ‌‌❣ ❣ 🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/m_rajabi57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶 سفره موسی بن جعفر(؏) 💚سالروز ولادت امام هفتم ما امام موسے کاظم علیہ السلام تبریک و تهنیت. ⚘🌼⚘ 🎤 🎤 ⚫️ ❤ 📽 ••✾◆✾••♥️••✾◆✾•• https://eitaa.com/m_rajabi57/24 join🔝🎥
AUD-20210128-WA0006.mp3
1.21M
: اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ، وَصَلِّ عَلَىٰ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرارِ، وَ إِمامِ الْأَخْيارِ، وَعَيْبَةِ الْأَنْوارِ، وَوارِثِ السَّكِينَةِ وَالْوَقارِ، وَالْحِكَمِ وَالْآثارِ، الَّذِي كانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُواصَلَةِ الاسْتِغْفارِ، حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ، وَالدُمُوعِ الْغَزِيرَةِ، وَالْمُناجاةِ الْكَثِيرَةِ، وَالضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَةِ 💚 https://eitaa.com/m_rajabi57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ دعا سفارشی از امام کاظم(ع) برای عاقبت بخیر شدن 🌺🍃ولادت اسوه صبر و تقوا امام موسی کاظم علیه‌السلام مبارک باد. https://eitaa.com/m_rajabi57/24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید نوید صفری: از طرف من زیارت عاشورا بخونید وبه امام حسین هدیه کنید. برایتان جبران می کنم. https://eitaa.com/m_rajabi57/24
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌹 🌹 📚 ۱۳۸📚 🌷 🌷 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) 📝باری، هیئت در حالیکه جامه های ابریشم گرانبها پوشیده بودند و انگشترهای طلا در دست داشتند، به وارد شدند و در مسجد به حضور (ص) آمدند. رسول خدا که آنان را با چنان وضعی دید، جواب سلامشان را نداد و اعتنائی به آنها نکرد. 📝نجرانیان، با آن لباس ها و وضع شاهانه آمده بودند که خود را در نظر مسلمانان بزرگ جلوه دهند. ولی بی اعتنائی رسول اکرم(ص) موجب شد که عموم مسلمین به آنان بی اعتنائی کنند و عملاً آنها را تادیب نموده، بفهمانند که شخصیت انسان، به لباس زیبا و انگشتر طلا نیست. سه روز، آن هیئت در مدینه سرگردان و بلاتکلیف بودند و بالاخره به راهنمائی امیرالمومنین (ع) وضع خود را تغییر دادند و لباس معمولی پوشیدند و زر و زیورها را از خود دور کردند و به حضور پیغمبر آمدند. رسول اکرم(ص) آنان را پذیرفت و به مذاکره پرداخت. نکته ای که در این مورد نباید از نظر دور داشت آن است که، نجرانیان مراسم دینی خود را در مسجد پیغمبر انجام می دادند و با اینکه بر مسلمانان ناگوار بود، رسول اکرم(ص) اجازه داد که آنها با کمال آزادی در مسجد، اعمال دینی خود را اجرا کنند و با این روش ثابت کرد که اسلام دین حریت و آزادی است و بیگانگان نیز می توانند به مجامع مسلمین بیایند و سخنان خدا را بشنوند و بسوی حق راهنمائی شوند. در آغاز مذاکرات، نجرانیان پرسیدند: ما را به چه دعوت می کنی؟ فرمود: شما را دعوت می کنم بسوی خدای یگانه که شریک و همتائی ندارد و اینکه من پیغمبر و فرستاده خدایم و اینکه عیسی بنده خدا و آفریده او است. گفتند: اگر واقعاً بنده خدا است و فرزند خدا نیست، پس پدر او کیست؟ رسول خدا به دستور وحی به آنها فرمود: شما درباره آدم چه عقیده ای دارید؟ آیا آدم بنده و مخلوق خدا بوده یا نه؟ گفتند: آری. فرمود: پدر او کیست؟ مسیحیان متحیر ماندند که چه بگویند. رسول اکرم(ص) این آیه را بر آنها خواند:  *ن مثل عیسی عند الله کمثل ادم خلقه من تراب (آل عمران:59) یعنی: همانا مثل خلقت عیسی (بدون پدر) مانند خلقت آدم است که (بدون پدر و مادر) خداوند او را از خاک آفرید و به اراده خود او را انسانی کامل قرار داد. مسیحیان نجران، بنای مجادله را گذاشتند و حاضر نشدند که بپذیرند عیسی، پسر خدا نیست و بنده خدا است و چون از بحث و استدلال نتیجه ای گرفته نشد، رسول اکرم(ص) آنان را به مباهله دعوت کرد، که طرفین در پیشگاه خداوند لب به نفرین بگشایند و هر کدام که بر حق نیستند و دروغ می گویند، به عذاب الهی گرفتار شوند. 📝هیئت نجران، این پیشنهاد را عادی تلقی کردند و قبول نمودند که با رسول خدا مباهله کنند. ولی پس از آن، به اهمیت مطلب پی بردند و از این کار سخت مضطرب و نگران شدند.. .. https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴 🌹 🌹 📚 ۱۳۷📚 🌷 🌷 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) 🖍️بین و شهری بود که نجران نامیده می شد. اهالی شهر در آغاز بت پرست بودند و سپس به کیش یهود در آمدند و پس از مدتی، به ارشاد یکی از مسیحیان، دین را پذیرفتند. 📝 (پادشاه حمیر) که بود و میل داشت یهودیت را در همه جا آئین رسمی اعلام کند، به نجران حمله کرد و گروهی از مسیحیین آن را در شعله های سوزان آتش سوزانید.(43) با اینکه بسیاری از مسیحیان نابود شدند، ولی پس از زوال قدرت ذونواس، مجدداً مذهب مسیح رواج یافت و مردم به نصرانیت روآوردند. در نجران معبدی وجود داشت که در مقابل کعبه معظمه ساخته شده بود و جمعی از بزرگان و راهبان، در آن معبد به عبادت اشتغال داشتند. 📝مهمترین شخصیت های نجران سه نفر به نامهای: عاقب (عبدالمسیح) و ایهم (معروف به سید) و ابوحارثة بن علقمه که اولی فرماندار و حاکم نجران و دومی از محترمین و خدمت گذاران جامعه و سومی رهبر روحانی و اسقف نجران بشمار می آمد. رسول محترم اسلام(ص) به منظور دعوت نجرانیان به اسلام، نامه ای به اسقف آن شهر نوشت و مضمون نامه این بود:  الرحمن الرحیم. نامه ای است از محمد فرستاده خدا بسوی اسقف نجران. اگر اسلام را بپذیرید و در برابر سخن حق تسلیم باشید، من حمد خدا که معبود ابراهیم و اسحق و یعقوب است، بسوی شما می فرستم و پس از آن، شما را از ذلت پرستش مخلوق، به عزت پرستش خداوند دعوت می کنم و از ولایت و حکومت بندگان بسوی ولایت پروردگار جهان می خوانم. در صورتی که از پذیرفتن اسلام امتناع دارید، باید بر طبق مقررات، جزیه بپردازید و اگر از آن هم خودداری کنید. به شما اعلان جنگ می دهم. والسلام. 📝نامه توسط چهار نفر از اصحاب رسول خدا(ص) به فرستاده شد و وقتی اسقف، نامه را دریافت کرد و از مضمون آن مطلع شد، سخت مضطرب و نگران گردید و ترسی عظیم در دل او راه یافت. آنگاه برای بدست آوردن راه حل، چند تن از رجال و بزرگان را احضار کرد و مطلب را به آنان اطلاع داد و نظرشان را جویا شد. شرجیل که از مردان نامی نجران و به همین منظور احضار شده بود، اظهار داشت: تو خود می دانی که خداوند به ابراهیم خلیل وعده فرموده که از ذریه فرزندش اسماعیل، پیامبری برانگیزد. ولی در این مورد من صلاحیت اظهار نظر ندارم. اگر از کارهای اجتماعی و سیاسی بود، می توانستم نظر خود را بگویم. نفر دوم از احضار شدگان، مردی از بزرگان حمیر، به نام عبدالله بن شرحبیل بود. او نیز خود را شایسته اظهار نظر در این امر نبودت و رسالت ندید و گفت: من در مورد کارهای دنیوی و امور اجتماعی می توانم به شما کمک فکری کنم. ولی در این مسائل تخصصی ندارم. جبار بن فیض، سومین شخصیتی بود که برای مشورت احضار شد. او هم جوابی ماند دیگران داد و خود را لایق و صالح ندید که در این گونه امور دخالت کند. 📝بدیهی است که اسقف از نظر اطلاعات دینی، نیازمند به مشورت دیگران نبود و نگرانیش فقط از این نظر بود که مبادا به واسطه مسلمان شدن نجرانیها ریاست و حکومت او، دستخوش فنا و زوال شود. چون اسقف از مشاورین خود نتیجه ای نگرفت، صلاح در این دید که به آراء عمومی مراجعه کند و از همه مردم نظر بخواهد. عقیده اکثریت مردم بر این بود که هیئتی به مدینه اعزام شوند و درباره محمد تحقیقاتی نموده، گزارشی تهیه کنند. آنگاه تصمیم قطعی اتخاذ شود. 📝به دنبال این جریان، هیئتی مرکب از شصت نفر به سوی مدینه رهسپار شدند و در راس آنها حاکم نجران و اسقف نامبرده قرار داشتند. در بین راه مرکب اسقف پایش لغزید و او را بر زمین زد. برادر او که ملازم رکابش بود، سخنی جسارت آمیز به رسول محترم اسلام گفت.  اسقف با حال خشم بر برادرش لعنت فرستاد و گفت: چرا به بد می گوئی؟ او همان است که ما انتظار او را داریم. گفت: در صورتیکه چنین است، چرا او را تصدیق نمی کنی و مسلمان نمی شود؟! گفت: مسیحیان این همه مال و ثروت و خدم حشم به ما داده اند و مایل به مسلمانی نیستند. اگر ما پیرو اسلام شویم، تمام این مزایا را از دست خواهیم داد. این سخن در دل برادر اسقف اثر گذاشت و بالنتیجه پس از شرفیابی خدمت رسول اکرم(ص) مسلمان شد. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57
۱۳۹ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) ..بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده کردند که (ص) با (ع) و دو فرزندش حسن و حسین در حالیکه دست آنها در دست پیغمبر بود و بانوی بزرگوار اسلام فاطمه زهرا(ع) پشت سر ایشان بود، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند. به اتفاق تمام نویسندگان و مفسرین شیعه و سنی، رسول اکرم(ص) غیر از امیرالمومنین و و و که تنها مصداق آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسناو انفسکم... بودند، هیچ کس را همراه نبرد و در آن روز صریحاً فرمود:  اللهم هولاء اهل بیتی. اینان اهل بیت منند. مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم(ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است. پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتی دارند؟ گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول محترم اسلام هستند. یکی فاطمه دختر او و دیگری علی داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین می باشند. شرجیل که از خردمندان و بزرگان هیئت نجران بود، به یاران خود گفت: به خدای جهان سوگند من صورت هائی می بینم که اگر از خداوند درخواست کنند کوه ها را متلاشی کند، در خواستشان را رد نمی کند. از اقدام به مباهله بر حذر باشید. هیچ کس با پیغمبری از پیغمبران مباهله نکرد، مگر اینکه هلاک شد. گروهی از دانشمندان آن قوم، نزد عاقب (فرماندار و حاکم ) گرد آمدند. به تبادل نظر پرداختند. عاقب گفت: آقایان! شما خودتان می دانید، همان پیغمبری است که (ع) او را بشارت داده. اگر به شما نفرین کند، همه هلاک می شوید. شرجیل اظهار داشت: به عقیده من مطلب خیلی مهم تر و خطرناک تر از آن است که شما فکر می کنید. اگر محمد مرد دنیا طلب و ریاست خواهی بود، اول کسی که با او می جنگید، ما بودیم. ولی علائم و آثاری که در دست داریم نشان می دهند که او فرستاده خدا است و مباهله با او نابود کننده ما خواهد بود. صلاح در این است که مباهله را موقوف سازیم و کار را به مصالحه خاتمه دهیم و چون محمد، مردی آراسته و منصف است، خودش را به حکمیت انتخاب می کنیم و هر طور نظر داد و حکم کرد، می پذیریم. حاضرین جلسه، نظریه شرجیل را تصویب کردند و به دنبال آن، پیامی به رسول اکرم(ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده. رسول اکرم(ص) با پیشنهاد آنها موافقت کرد و صلح نامه ای به خط امیرالمومنین علی(ع) و تعیین جزیه سبک و آسانی که سالیانه بپردازند، تنظیم گردید و کار خاتمه یافت. در پایان این بحث شایسته است داستان کوتاهی که مسلم، در صحیح خود نقل کرده، به نقل از کتاب غایة المرام ذکر کنیم: به ابی وقاص گفت: چرا به ابوتراب (کنیه امیرالمومنین) دشنام نمی دهی؟! سعد گفت: سه چیز از رسول الله(ص) شنیده ام که اگر یکی از آنها درباره من بود، در نظرم بهتر از شتران نجیب و اصیل دنیا ارزش داشت. - آنکه در یکی از جنگ ها (جنگ ) پیغمبر اکرم(ص)، علی را به جانشینی خود در مدینه گذاشت. گفت: یا رسول الله! مرا نزد زنها و بچه ها می گذاری؟! فرمود: ایا راضی نیستی که نسبت به من چون نسبت به باشی؟! جز آنکه پیغمبری پس از من نیست. _ آنکه، در روز ، رسول اکرم(ص) فرمود: فردا علم را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست، و خدا و رسول هم او را دوست داشته باشند. سعد می گوید هر کی از ما انتظار داشتیم که آن مرد باشیم. چون فردا شد، پیغمبر(ص) فرمود: علی را نزد من بخوانید. علی را با اینکه مبتلا به درد چشم بود حاضر نمودند. پیغمبر(ص) آب دهان به چشمش کشید و درد چشمش زایل گردید. سپس پرچم را بدست او داد و خداوند بدست او، را نصیب مسلمانان گردانید. _ آنکه، چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: (خدایا اینان اهل بیت منند.) .. https://eitaa.com/m_rajabi57
۱۴۰ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).) چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: خدایا اینان اهل بیت منند. 📚آیه و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد. علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند. قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:  در این مسئله اتفاق نظر دارند که در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است. از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:  1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120. 2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185. 3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192. 4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150. بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
۱۴۰ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).) چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: خدایا اینان اهل بیت منند. 📚آیه و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد. علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند. قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:  در این مسئله اتفاق نظر دارند که در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است. از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:  1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120. 2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185. 3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192. 4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150. بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
Haloye Esfehani Hashemi HQ.mp3
1.68M
💠ماجرای شنیدنی هالوی اصفهانی با بیان زیبای 🌹استاد هاشمی‌نژاد. حتماً بشنوید. https://eitaa.com/m_rajabi57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی (ره) با ریختن خون عزیز ما، تایید شد انقلاب ما. این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خون‌ها را؛ زندگی ما دوام پیدا می‌کند. وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ آل عمران (۱۶۹) 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/m_rajabi57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«مردم چهار دسته‌اند» مردم چهار دسته هستند: 1-کریم 2-سخی 3-بخیل 4-لئیم https://eitaa.com/m_rajabi57
🔸 از امام سجاد علیه‌السلام نقل شده است: « وقتى فرشته‌ها بشنوند که مؤمن در پشت سر براى برادر مؤمنش دعا میکند و یا او را به‌خوبى یاد میکند، می‌گویند: چه خوب برادرى هستى تو براى برادرت دعاى خیر میکنى با اینکه از تو غایب است و او را به‌خوبى یاد میکنى، هر آینه خدای عزوجل به تو میدهد دو برابر آنچه را درخواست کردى براى او، و از تو خوبى گوید دو برابر آنچه از او به‌خوبى گفتى و تو بر او فضیلت دارى». 🔹 آیت‌الله العظمی بهجت (ره) 📚 بهجت‌الدعاء، ص٢٧ https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴 🌹 🌹 📚 ۱۳۷📚 🌷 🌷 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) 🖍️بین و شهری بود که نجران نامیده می شد. اهالی شهر در آغاز بت پرست بودند و سپس به کیش یهود در آمدند و پس از مدتی، به ارشاد یکی از مسیحیان، دین را پذیرفتند. 📝 (پادشاه حمیر) که بود و میل داشت یهودیت را در همه جا آئین رسمی اعلام کند، به نجران حمله کرد و گروهی از مسیحیین آن را در شعله های سوزان آتش سوزانید.(43) با اینکه بسیاری از مسیحیان نابود شدند، ولی پس از زوال قدرت ذونواس، مجدداً مذهب مسیح رواج یافت و مردم به نصرانیت روآوردند. در نجران معبدی وجود داشت که در مقابل کعبه معظمه ساخته شده بود و جمعی از بزرگان و راهبان، در آن معبد به عبادت اشتغال داشتند. 📝مهمترین شخصیت های نجران سه نفر به نامهای: عاقب (عبدالمسیح) و ایهم (معروف به سید) و ابوحارثة بن علقمه که اولی فرماندار و حاکم نجران و دومی از محترمین و خدمت گذاران جامعه و سومی رهبر روحانی و اسقف نجران بشمار می آمد. رسول محترم اسلام(ص) به منظور دعوت نجرانیان به اسلام، نامه ای به اسقف آن شهر نوشت و مضمون نامه این بود:  الرحمن الرحیم. نامه ای است از محمد فرستاده خدا بسوی اسقف نجران. اگر اسلام را بپذیرید و در برابر سخن حق تسلیم باشید، من حمد خدا که معبود ابراهیم و اسحق و یعقوب است، بسوی شما می فرستم و پس از آن، شما را از ذلت پرستش مخلوق، به عزت پرستش خداوند دعوت می کنم و از ولایت و حکومت بندگان بسوی ولایت پروردگار جهان می خوانم. در صورتی که از پذیرفتن اسلام امتناع دارید، باید بر طبق مقررات، جزیه بپردازید و اگر از آن هم خودداری کنید. به شما اعلان جنگ می دهم. والسلام. 📝نامه توسط چهار نفر از اصحاب رسول خدا(ص) به فرستاده شد و وقتی اسقف، نامه را دریافت کرد و از مضمون آن مطلع شد، سخت مضطرب و نگران گردید و ترسی عظیم در دل او راه یافت. آنگاه برای بدست آوردن راه حل، چند تن از رجال و بزرگان را احضار کرد و مطلب را به آنان اطلاع داد و نظرشان را جویا شد. شرجیل که از مردان نامی نجران و به همین منظور احضار شده بود، اظهار داشت: تو خود می دانی که خداوند به ابراهیم خلیل وعده فرموده که از ذریه فرزندش اسماعیل، پیامبری برانگیزد. ولی در این مورد من صلاحیت اظهار نظر ندارم. اگر از کارهای اجتماعی و سیاسی بود، می توانستم نظر خود را بگویم. نفر دوم از احضار شدگان، مردی از بزرگان حمیر، به نام عبدالله بن شرحبیل بود. او نیز خود را شایسته اظهار نظر در این امر نبودت و رسالت ندید و گفت: من در مورد کارهای دنیوی و امور اجتماعی می توانم به شما کمک فکری کنم. ولی در این مسائل تخصصی ندارم. جبار بن فیض، سومین شخصیتی بود که برای مشورت احضار شد. او هم جوابی ماند دیگران داد و خود را لایق و صالح ندید که در این گونه امور دخالت کند. 📝بدیهی است که اسقف از نظر اطلاعات دینی، نیازمند به مشورت دیگران نبود و نگرانیش فقط از این نظر بود که مبادا به واسطه مسلمان شدن نجرانیها ریاست و حکومت او، دستخوش فنا و زوال شود. چون اسقف از مشاورین خود نتیجه ای نگرفت، صلاح در این دید که به آراء عمومی مراجعه کند و از همه مردم نظر بخواهد. عقیده اکثریت مردم بر این بود که هیئتی به مدینه اعزام شوند و درباره محمد تحقیقاتی نموده، گزارشی تهیه کنند. آنگاه تصمیم قطعی اتخاذ شود. 📝به دنبال این جریان، هیئتی مرکب از شصت نفر به سوی مدینه رهسپار شدند و در راس آنها حاکم نجران و اسقف نامبرده قرار داشتند. در بین راه مرکب اسقف پایش لغزید و او را بر زمین زد. برادر او که ملازم رکابش بود، سخنی جسارت آمیز به رسول محترم اسلام گفت.  اسقف با حال خشم بر برادرش لعنت فرستاد و گفت: چرا به بد می گوئی؟ او همان است که ما انتظار او را داریم. گفت: در صورتیکه چنین است، چرا او را تصدیق نمی کنی و مسلمان نمی شود؟! گفت: مسیحیان این همه مال و ثروت و خدم حشم به ما داده اند و مایل به مسلمانی نیستند. اگر ما پیرو اسلام شویم، تمام این مزایا را از دست خواهیم داد. این سخن در دل برادر اسقف اثر گذاشت و بالنتیجه پس از شرفیابی خدمت رسول اکرم(ص) مسلمان شد. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌹 🌹 📚 ۱۳۸📚 🌷 🌷 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) 📝باری، هیئت در حالیکه جامه های ابریشم گرانبها پوشیده بودند و انگشترهای طلا در دست داشتند، به وارد شدند و در مسجد به حضور (ص) آمدند. رسول خدا که آنان را با چنان وضعی دید، جواب سلامشان را نداد و اعتنائی به آنها نکرد. 📝نجرانیان، با آن لباس ها و وضع شاهانه آمده بودند که خود را در نظر مسلمانان بزرگ جلوه دهند. ولی بی اعتنائی رسول اکرم(ص) موجب شد که عموم مسلمین به آنان بی اعتنائی کنند و عملاً آنها را تادیب نموده، بفهمانند که شخصیت انسان، به لباس زیبا و انگشتر طلا نیست. سه روز، آن هیئت در مدینه سرگردان و بلاتکلیف بودند و بالاخره به راهنمائی امیرالمومنین (ع) وضع خود را تغییر دادند و لباس معمولی پوشیدند و زر و زیورها را از خود دور کردند و به حضور پیغمبر آمدند. رسول اکرم(ص) آنان را پذیرفت و به مذاکره پرداخت. نکته ای که در این مورد نباید از نظر دور داشت آن است که، نجرانیان مراسم دینی خود را در مسجد پیغمبر انجام می دادند و با اینکه بر مسلمانان ناگوار بود، رسول اکرم(ص) اجازه داد که آنها با کمال آزادی در مسجد، اعمال دینی خود را اجرا کنند و با این روش ثابت کرد که اسلام دین حریت و آزادی است و بیگانگان نیز می توانند به مجامع مسلمین بیایند و سخنان خدا را بشنوند و بسوی حق راهنمائی شوند. در آغاز مذاکرات، نجرانیان پرسیدند: ما را به چه دعوت می کنی؟ فرمود: شما را دعوت می کنم بسوی خدای یگانه که شریک و همتائی ندارد و اینکه من پیغمبر و فرستاده خدایم و اینکه عیسی بنده خدا و آفریده او است. گفتند: اگر واقعاً بنده خدا است و فرزند خدا نیست، پس پدر او کیست؟ رسول خدا به دستور وحی به آنها فرمود: شما درباره آدم چه عقیده ای دارید؟ آیا آدم بنده و مخلوق خدا بوده یا نه؟ گفتند: آری. فرمود: پدر او کیست؟ مسیحیان متحیر ماندند که چه بگویند. رسول اکرم(ص) این آیه را بر آنها خواند:  *ن مثل عیسی عند الله کمثل ادم خلقه من تراب (آل عمران:59) یعنی: همانا مثل خلقت عیسی (بدون پدر) مانند خلقت آدم است که (بدون پدر و مادر) خداوند او را از خاک آفرید و به اراده خود او را انسانی کامل قرار داد. مسیحیان نجران، بنای مجادله را گذاشتند و حاضر نشدند که بپذیرند عیسی، پسر خدا نیست و بنده خدا است و چون از بحث و استدلال نتیجه ای گرفته نشد، رسول اکرم(ص) آنان را به مباهله دعوت کرد، که طرفین در پیشگاه خداوند لب به نفرین بگشایند و هر کدام که بر حق نیستند و دروغ می گویند، به عذاب الهی گرفتار شوند. 📝هیئت نجران، این پیشنهاد را عادی تلقی کردند و قبول نمودند که با رسول خدا مباهله کنند. ولی پس از آن، به اهمیت مطلب پی بردند و از این کار سخت مضطرب و نگران شدند.. .. https://eitaa.com/m_rajabi57
۱۳۹ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) ..بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده کردند که (ص) با (ع) و دو فرزندش حسن و حسین در حالیکه دست آنها در دست پیغمبر بود و بانوی بزرگوار اسلام فاطمه زهرا(ع) پشت سر ایشان بود، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند. به اتفاق تمام نویسندگان و مفسرین شیعه و سنی، رسول اکرم(ص) غیر از امیرالمومنین و و و که تنها مصداق آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسناو انفسکم... بودند، هیچ کس را همراه نبرد و در آن روز صریحاً فرمود:  اللهم هولاء اهل بیتی. اینان اهل بیت منند. مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم(ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است. پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتی دارند؟ گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول محترم اسلام هستند. یکی فاطمه دختر او و دیگری علی داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین می باشند. شرجیل که از خردمندان و بزرگان هیئت نجران بود، به یاران خود گفت: به خدای جهان سوگند من صورت هائی می بینم که اگر از خداوند درخواست کنند کوه ها را متلاشی کند، در خواستشان را رد نمی کند. از اقدام به مباهله بر حذر باشید. هیچ کس با پیغمبری از پیغمبران مباهله نکرد، مگر اینکه هلاک شد. گروهی از دانشمندان آن قوم، نزد عاقب (فرماندار و حاکم ) گرد آمدند. به تبادل نظر پرداختند. عاقب گفت: آقایان! شما خودتان می دانید، همان پیغمبری است که (ع) او را بشارت داده. اگر به شما نفرین کند، همه هلاک می شوید. شرجیل اظهار داشت: به عقیده من مطلب خیلی مهم تر و خطرناک تر از آن است که شما فکر می کنید. اگر محمد مرد دنیا طلب و ریاست خواهی بود، اول کسی که با او می جنگید، ما بودیم. ولی علائم و آثاری که در دست داریم نشان می دهند که او فرستاده خدا است و مباهله با او نابود کننده ما خواهد بود. صلاح در این است که مباهله را موقوف سازیم و کار را به مصالحه خاتمه دهیم و چون محمد، مردی آراسته و منصف است، خودش را به حکمیت انتخاب می کنیم و هر طور نظر داد و حکم کرد، می پذیریم. حاضرین جلسه، نظریه شرجیل را تصویب کردند و به دنبال آن، پیامی به رسول اکرم(ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده. رسول اکرم(ص) با پیشنهاد آنها موافقت کرد و صلح نامه ای به خط امیرالمومنین علی(ع) و تعیین جزیه سبک و آسانی که سالیانه بپردازند، تنظیم گردید و کار خاتمه یافت. در پایان این بحث شایسته است داستان کوتاهی که مسلم، در صحیح خود نقل کرده، به نقل از کتاب غایة المرام ذکر کنیم: به ابی وقاص گفت: چرا به ابوتراب (کنیه امیرالمومنین) دشنام نمی دهی؟! سعد گفت: سه چیز از رسول الله(ص) شنیده ام که اگر یکی از آنها درباره من بود، در نظرم بهتر از شتران نجیب و اصیل دنیا ارزش داشت. - آنکه در یکی از جنگ ها (جنگ ) پیغمبر اکرم(ص)، علی را به جانشینی خود در مدینه گذاشت. گفت: یا رسول الله! مرا نزد زنها و بچه ها می گذاری؟! فرمود: ایا راضی نیستی که نسبت به من چون نسبت به باشی؟! جز آنکه پیغمبری پس از من نیست. _ آنکه، در روز ، رسول اکرم(ص) فرمود: فردا علم را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست، و خدا و رسول هم او را دوست داشته باشند. سعد می گوید هر کی از ما انتظار داشتیم که آن مرد باشیم. چون فردا شد، پیغمبر(ص) فرمود: علی را نزد من بخوانید. علی را با اینکه مبتلا به درد چشم بود حاضر نمودند. پیغمبر(ص) آب دهان به چشمش کشید و درد چشمش زایل گردید. سپس پرچم را بدست او داد و خداوند بدست او، را نصیب مسلمانان گردانید. _ آنکه، چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: (خدایا اینان اهل بیت منند.) .. https://eitaa.com/m_rajabi57