eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.5هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸قربان‌صدقه‌های حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام برای ماهِ بنی‌هاشم ابالفضل العباس علیه‌السلام... در کتاب «المُنمّق فی أخبار قریش» _ از منابع قرن «۳ ه‌ق» _ آمده است: 🔖 حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در ایام طفولیتِ حضرت عباس علیه‌السلام، با این اشعار قربان‌صدقهٔ ماه بنی‌هاشم می‌رفت و می‌فرمود: 📋 أُعيذُهُ بِالْواحِد/ مِن عَينِ كُلِّ حاسِد/ (مِن) قائِمٍ و القاعِد/ مُسلِمِهم و الجاحِد/ صادِرهِم و الوارِد / مَولودِهِم و الوالِد ▪️ابالفضلم را به خدای یگانه می‌سپارم؛ از هر چشم حسودی! از هر ایستاده و نشسته‌ای! از چشم هر مسلمان و کافری! از چشم هر آن‌کس که می‌رود و هر آن‌کس که می‌آید! از چشم هر پسر یا پدری! 📚 المُنمّق فی أخبار قریش، ج۱ ص۳۵۱ ✍ آه یا امّ‌البنین! کجا بودید در آن ساعتی که چشم حسودان کوفی و شامی، قد و بالای رعنای ابالفضلت را نظر زدند ... ➖ در همان ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 فَضَرَبَهُ حَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ مِن وَراءِ نَخلَةٍ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ عَلىٰ رَأسِهِ الشَّريفِ، فَسَقَطَ مُخُّ رَأسَهُ عَلىٰ كَتِفِهِ ▪️حکیم بن طُفیل ملعون، پشت درخت نخلی کمین کرد و از پشت آمد و با عمود آهنین چنان ضربه ای بر فرق مبارک حضرت عباس علیه‌السلام زد که جمجمه حضرت بر روی کتف او افتاد. 📜 فَهَوَىٰ عَن مَتنِ الْجَوادِ و هو يُنادِي: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه ▪️پس از بالای اسب، با صورت به زمین افتاد و فریاد برآورد: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه 📚اسرارالشهاده ص٣٣۴ ✍🏻 چشم كردند حسودان قمرم را، چه كنم؟ اين بلايی كه غم آورده سرم را، چه كنم؟ تا شكستي همه جای تنِ من تير كشيد تو بگو پشت و پناهم! كمرم را چه كنم؟ نيمهٔ جانِ من از داغ پسر رفت ز دست نيمه‌جانيست و اين مختصرم را چه كنم؟ از خدا بی‌خبران تير به مشكت زده‌اند عطش اصغر خونين جگرم را چه كنم؟ من چگونه بدنت را ببرم تا خيمه؟ خنده و هلهله‌ی دور و برم را چه كنم؟ بعدِ تو فاتحهٔ چادر و معجر خوانده ست همه رفتند و تو رفتی و حرم را چه كنم؟ @Maghaatel
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» با امّ‌البنین «علیهاالسلام»... در نقل‌ها آمده است: 🥀 روز عاشورا زهیر بن قین پرچم را عبدالله بن جعفر بن عقیل را گرفت و نزد حضرت عبّاس علیه‌السلام رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! می‌خواهم حدیثی برایت نقل کنم! 🥀 ای اباالفضل! بدان قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه با مادرت امّ‌‌البنین علیهاالسلام ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست؛ و عقیل کسی بود که از انساب عرب،کاملاً آگاهی داشت. 🥀 پس به عقیل فرمود: برادرم!می‌خواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی شریف و با حسب و نسب و معروف به شجاعت باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین علیه‌السلام را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید. 🥀 پس زهیر عرض کرد: ای اباالفضل! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود! پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن. 📋 فَارتَعَدَّ العَبّاسُ علیه‌السلام وَ تَمَطَّی فی رکابِهِ حَتَّی قَطَعَهُ ▪️در این هنگام حضرت عبّاس علیه‌‌السلام با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد. 🥀 سپس فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مى‌خواهى به من جرأت دهى؟! سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونه‌اى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی!!! 📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۴ 📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۲۸ 📚کبریت احمر، ص۳۸۶ ✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله بنویسید به ایوان اباعبدالله سردر روضه رضوان اباعبدالله که بود سروری از آن اباعبدالله و اباالفضل بود جان اباعبدالله من کیم همسر محبوبه شاه عربم مادر فضل و فداکاری و عشق و ادبم فاطمه نام، ولی ام‌ّبنین شد لقبم همه هستیم من و ابناء من و اُمّ و اَبَم ز کنیزان و غلامان اباعبدالله پسری شیر صفت بهر علی آوردم از همان کودکیش نذر حسینش کردم گفتمش ای که تماشات دوای دردم به فدای تو و آن دست رشیدت گردم نکشی دست ز دامان اباعبدالله اشک میریزم و چشمان ترم می‌سوزد همچنان شمع ز پا تا به سرم می‌سوزد هر زمان آب بنوشم جگرم می‌سوزد هم دلم از غم سقای حرم می.سوزد هم به یاد لب عطشان اباعبدالله گریه‌ام بر غم بی‌دستی آب‌آور نیست گریه‌ام بهر غریبی است کَسَش یاور نیست خواهرش هست ولی هیچ کسی مادر نیست غم بی‌مادری از بی‌کفنی کمتر نیست دل من هست پریشان اباعبدالله گرچه سخت است غم داغ پسر بر مادر داغ عباسِ جوان زد شررم پا تا سر سوزم و سازم و میگویم صد بار دگر چار فرزند من و خلق دو عالم یکسر جانشان باد به قربان اباعبدالله @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب و مطالب مرتبط با حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام 🩸حضرت ام البنین علیهاالسلام، آن‌قدر بر سیدالشهداء علیه‌السلام گریه کرد تا بینایی‌اش را از دست داد... 🩸بانویی که در شب عروسی‌اش تا صبح، مشغول پرستاری از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام شد... 🩸« وَیلِی عَلَی شِبلِی »... | به من خبر رسیده که عمود آهن بر سر بچه‌شیرم زدند... 🩸نوحه‌سرایی های حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام، قلب همه مردم، حتی «مروان بن حکم ملعون» را آتش می‌زد... 🩸خواهش دارم که مرا «فاطمه» صدا نزنید... 🩸ای کاش می‌دانستم که با دستان ابالفضلم چه کردند... 🩸فرزندان من و تمام اهل زمین، فدای اباعبدالله الحسین علیه‌السلام... 🩸ای امّ‌البنین! مصیبت‌های سنگین، زینب را پیر کرده است... 🩸حضرت امّ البنین علیهاالسلام را طبق برخی از نقل‌ها به شهادت رساندند... 🩸مجلس عزای حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها و حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در مدینه.... 🩸مقام حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در نزد حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ... 🩸وداع امام حسین علیه‌السلام با حضرت ام‌البنین علیهاالسلام به هنگام خروج از مدینه... 🩸وداعِ حضرت ابالفضل العباس علیه‌السلام با مادرش حضرت ام‌البنین سلام‌الله‌علیها به هنگام خروج از مدینه... 🩸من نیامده‌ام تا جای مادرتان حضرت فاطمه زهرا «صلوات الله علیها» باشم؛ بلکه آمده‌ام تا «خادمه» شما شوَم... 🩸احترام ویژه امام حسن مجتبی علیه‌السلام به حضرت ام‌البنین علیهاالسلام... 🩸وقتی که مولا امیرالمومنین «صلوات الله علیه» برای حضرت امُّ‌البنین علیهاالسلام،روضه دستانِ حضرت عباس علیه‌السلام را می‌خواند... 🩸دیگر مرا امّ‌البنین نخوانید... 🩸امّ‌البنین با بچه‌های اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب می‌نشست و گریه می‌کرد... 🩸ای پسر عمو! هیچ‌وقت برای پدر غریبم سخت‌تر از آن ساعتی نبود که بابای تو را کشتند... 🩸من اصلاً فرزندانم را جز برای نوکری سیدالشهداء علیه‌السلام تربیت نکرده‌ام... 🩸به حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام هم می‌گفتند: «یا روز فقط گریه کن یا شب؟!» 🩸با غیرت‌تر و با وفاتر از امّ‌البنین علیهاالسلام و پسرانش ندیدم... 🩸قربان‌صدقه‌های حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام برای ابالفضل العباس علیه‌السلام... 🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» با امّ‌البنین «علیهاالسلام»... @Maghaatel
معارف و مقاتل آلُ الله
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام ⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب و مطالب مرتبط با حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام
. سلام علیکم و رحمةالله ➖ شما می‌توانید فهرست بالا را برای دلدادگان حضرت ام‌البنین علیهاالسلام کنید تا دل‌های بیشتری هم‌غصه با غصه‌های قمر بنی‌هاشم علیه‌السلام در این شب و روز بشود. ➖ همچنین جهت دسترسی به فهرست مقاتل اهلبیت علیهم‌السلام (مثل فهرست بالا) می‌توانید در کانال «فهرست‌مقاتل» عضو شوید. 👇👇👇 https://eitaa.com/maghaatel2
🩸کسی که دنبال رزق اشک بر سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه است، دست به دامن امّ‌البنین علیهاالسلام بشود... 📝 از برخی از روایات و همچنین از برخی از دستورالعمل‌هایی که علماء و بزرگان برای برآورده‌شدن امور مختلف فرموده‌اند، ظاهر می‌شود که «دستگیره توسل»، بستگی به نوع حاجت دارد! 💬 به بیان بهتر چه بسا آن امام و یا آن امامزاده‌ای که در یک مصیبت خاص و یا یک عمل خاص، «سرآمد در نوع خود» بوده، مجرای برآورده‌شدن حاجات در همان نوع نیز می‌‌شود! 📈 به عنوان مثال طبق حکایت ابوالوفای شیرازی(۱)، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به او فرمودند: برای «رهایی از دست سلاطین جور» به «امام سجاد علیه‌السلام» متوسل شو! و یا برای «طلب عافیت» به «حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام» متوسل شو! 🔖 چه بسا سرّ این مطلب اینست که از آنجا که امام سجاد علیه‌السلام در سلسله‌های آهنین، اسیر دست سلاطین ظلم و جور بوده، هر کس که اینگونه گرفتار شود، خدای متعال اراده نموده تا به در خانه امام سجاد علیه‌السلام برود! همچنین از آنجا که حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام سالیان سال، در کنج زندان‌ها متحمل بلاهای سخت شده، هر کس که به دنبال عافیت باشد، باید دست به دامان آن حضرت بشود. 👈 حال از آنجا که طبق روایت (۲) حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام آن‌قدر بر سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه گریه کرد تا که «نابینا» شد، چه بسا هر کس که می‌خواهد رزق بُکاءش بر سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه زیاد بشود، باید دست‌توسل به دامان آن بانو برآورد تا که شاید قطره‌ای از دریای اشک امّ‌البنین علیهاالسلام نصیب و روزی او هم بشود ان‌شاءالله! 📚(۱)بحارالانوار، ج۹۱ ص۳۵. 📚(۲)الأمالي،شجري، ج۱ ص۲۳۰. ✍ قطره‌ای از بَحر اَشکت را به چشم ما بریز ای که از چشم تو جیحون جاری یا امّ‌البنین! ما نفهمیدیم حق روضهٔ ارباب چیست؟! تو به ما آموز رسم زاری یا امّ‌البنین! @Maghaatel
🩸ای آقای من! ای حسن‌جان! از خاک به پا خیز و برای برادرت حسین «علیه‌السّلام» ماتم به پا کن! در نقلی آمده است: 🥀 وقتی‌که حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام خبر شهادت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» را شنید، چادر بر سر کرده، به قبرستان بقیع آمد و خود را به روی قبر مطهر امام حسن علیه‌السلام انداخت و قبر را در بر گرفت و زار زار گریست! 🥀 سپس خطاب به قبر مطهر امام مجتبی علیه‌السلام عرضه داشت: ای نور دیده زهرا! چه کنم با این مصیبت عظمیٰ؟ برادرت حسین «علیه‌السّلام» شهید شد! و خواهر محترمت اسیر شد! سر از قبر بردار، و ماتم برادر برپا کن! و فاطمه «سلام‌الله‌علیها» را خبر کن که حسین «علیه‌السلام» گریه‌کن نداشته!» 📚مبکی العیون، نجفی، ص۱۴۶ (نسخه خطی) ✍ از غمت ویرانم امّا خانه آبادم حسین می رسد با ناله اش زهرا به فریادم حسین می‌روم آشفته و زخمی سرِ خاک بقیع می رود تا کربلایت داد و بیدادم حسین بسکه بین گریه هایم جلوه کرده اسم تو اسم عباس خودم را بُردی از یادم حسین آنقدر از خشکی لب‌های تو شرمنده‌ام یاد خشکی لب سقا نیفتادم حسین مشک پاره دیدم و گفتم که بیچاره رباب می زند بر سر رباب تو که نوزادم...حسین مادرت زهرا به جایم رفت بین علقمه ای فدای مادر تو هرچه اولادم حسین ذره ذره آب شد عباس و آب مشک ریخت قطعه قطعه ریخت آنجا شاخ شمشادم حسین من شنیدم فاطمه تا بین آن گودال رفت... سوخت از ذکر بُنیَّ عالم و آدم حسین زیر پا ذکر لبت را بی‌وضو برهم زدند ای فدای نالهٔ جدّ تو اجدادم حسین روی نی با خواهرت رفتی ز کوفه بین شام معجرش را پاره دیدی در میان ازدحام @Maghaatel
🔰 خدایی که سپاس که مقام «مریم بنت عمران» را به «کنیز دخترم» عطا فرمود... در روایتی آمده است: 📃 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به ترتیب چهار شب را افطار مهمان امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام شدند... 📈 در شب چهارم، به هنگام خروج از خانه، چون به در خانه رسیدند، فضهٔ خادمه به خدمت آن حضرت آمد و در کمال خجلت و شرمساری عرض کرد: ای فخر کائنات! همچنان که سروران مرا سرافراز کردید، می‌خواهم مرا نیز در میان کنیزان سرافراز کنید! لذا تقاضا دارم که فردا شب مهمان من شوید! 🗯 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله قبول فرمودند و شب دیگر را به فضه وعده دادند. فضه را حیا مانع شد که حضرت امیر علیه‌السلام را در این حکایت خبردار نماید و خود هم نتوانست که طعامی را فراهم کند. 🕜 شب موعود فرا رسید و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله چون از نماز مغرب فارغ شد...، به سراغ خانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمد؛ اهل خانه که از ضیافت فضه اطلاعی نداشتند از آمدن پیغمبر در آن وقت تعجب نمودند! 🔖 حضرت تعجب ایشان را دریافت نموده و دانست که ایشان خبر از وعده‌خواستن فضه ندارند؛ لذا فرمود: امشب را مهمان فضه‌ام! حضرت امیر علیه‌السلام که این مطلب را شنید، برخاست و فضه را طلبید و فرمود: چرا مرا خبر نکردی تا تحصیل طعامی نمایم؟! فضه عرضه داشت: «من طعام مهیا نموده‌ام!» 📝 پس فضه به مصلّای خود رفت و به سجده افتاد و گفت ای پروردگار عالم! من کنیز دختر پیغمبر و حبیب توأم! امشب پیغمبر تو را به مهمانی طلبیده‌ام و تو مطلعی که قدرت بر فراهم‌کردن طعامی ندارم! از تو می‌خواهم که به حرمت پیغمبر و به آبروی علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم‌السلام که سروران منند، مرا در نزد پیغمبر خجل و شرمسار مگردانی! 🍲 ناگاه بوی طعامی به مشام وی رسید! چون سر از سجده برداشت، دید کاسه‌ای مملوّ از طعام با چند تکه نان در حوالی مصلّای او گذاشته شده؛ آن را برداشت و به نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آورد؛ حضرت چون آن طعام را مشاهده نمود، دانست که از اطعمه دنیا نیست. لذا از فضه سوال نمود و فضه حکایت این طعام را برای آن حضرت بیان کرد. 👈 در اینجا بود که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: حمد و سپاس می‌کنم خدایی را که منزلت «مریم دختر عمران» را به کنیز دخترم عطا فرمود! 📚محرق القلوب،نراقی،ص۱۱۸ ✍ "مُفتقرا" مَتاب رو، از در او به هيچ سو زآنكه مِس وجود را ، فضّه‌ی او طلا كند... @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸اولین مکتوبِ «لوح محفوظ» ... در نقلی آمده است که امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📋 أَوَّلُ مَا جَرَیٰ بِهِ الْقَلَمُ عَلَی اللَّوْحِ قَتْلُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام ▪️اول چیزی که قلم بر لوح محفوظ، ثبت و ضبط کرد، شهادت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» بود!(۱) 🔖 در نقلی دیگر هم آمده است: وحی شد به قلم: 📜 «اُکْتُبْ عَلَی اللَّوْحِ: اَنَّ الْحُسَیْنَ یُقْتَلُ غَریبا». ▪️ای قلم! بنویس بر لوح: «به درستی که حسین علیه‌السلام غریب و بی‌کس کشته می‌شود!» 🥀 قلم عرض کرد: خداوندا ! چه کسی حسین صلوات‌الله‌علیه را به قتل می‌رساند؟ ندا آمد: یزید ملعون او را شهید می‌کند. پس جاری شد قلم بر لوح و سبقت گرفت به لعنِ یزید بی‌اذن خداوند عالم. 📜 فَاَوْحَی اللّهُ تَعالی اِلَی الْقَلَمِ: اَنَّکَ اسْتُحْقِقْتَ الثَّناءِ بِهذَا اللَّعْنِ. ▪️پس وحی کرد خداوند عالم به قلم: تو مستحق ثنا و مدح شدی به سبب لعن بر یزید.(۲) 🥀 بعد از آنکه قلم اینگونه نوشت، به درگاه الهی عرضه کرد: الهی سر من هم جدا شود مثل سر منوّر حسین «صلوات‌الله‌علیه»! تا من هم شریک باشم در ثواب شهداء در رکاب او!(۳) 📚(۱)البکاء للحسین، میرجهانی، ص‌۲۶۱ 📚(۲)انوار الشهاده،یزدی،ص۶۴ 📚(۳)شعشعة الحسینیة، یزدی،ص۶۳(نسخه خطی) ✍ خدای متعال اینگونه اراده فرموده تا که تمام عالم خلقت، دائر مدار خونِ مطهر سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» باشد و سنگ بنای خلقت، از این مبدأ شروع شود... 📝 سر شکست از غم داغ تو «قلم» تا که نوشت: «خنجری کُنْد… کُنَد قطع سر پاک حسین» @Maghaatel
🔰 هر عبادتی که رنگ و بوی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» را بگیرد، فضیلتش فرق دارد... «کافی شریف» دو روایت را نقل می‌کند که حاکی از این مدّعاست... 🔖 روایت اول: جمیل بن درّاج گوید: 📄 به امام صادق‏ علیه‌السلام عرض کردم: (ثواب) نماز در خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مانند (ثواب) نماز در روضه مبارکه (میان منبر و قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله) است؟ امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: 🗯 «بلکه افضل از آن است.»(۱) 🔖 روایت دوم: موسى بن قاسم گوید: 🗒 به امام جواد عليه‌السّلام عرض كردم: ... من هر روز به نیابت از یکی از امامان و پیشوایان معصوم خود طواف به جا می‌آورم، 📋 وَ رُبَّمَا طُفْتُ عَنْ أُمِّکَ فَاطِمَة وَ رُبَّمَا لَمْ أَطُفْ 🔻و گاهى هم به نیابت مادرتان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها طواف مي‌كنم و گاهى طواف نمى‏كنم! 🔖 امام جواد عليه‌السّلام به من فرمودند: 📋 اسْتَکْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَاللَّهُ. 🔻هر چه می‌توانی به نیابت از مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بيشتر طواف کن كه اين كار بهترين عملى است كه انجام می‌دهى ان شاءالله!(۲) 📚(۱)الکافی،ج۴ ص۵۵۶ 📚(۲)الکافی ج۴ ص۳۱۴ ✍ حقیقتاً که سرافراز بین مَحکمه است هر آنکه صوم و صلاتش به عشق فاطمه است @Maghaatel
🔰 چه اسراری‌ دارد ذکر شریف «فاطمه سلام‌الله‌علیها» در حال «سجده»!!! 🔖 روایت اول: 📋 کانَ الَنبیُّ یَقولُ فِی سُجُودِه: «اَللّهُمَّ بِفاطِمة» 🔻رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله همیشه در سجده‌هایش می‌فرمود: «خدایا به حق فاطمه سلام‌الله‌علیها!»(۱) 🔖 روایت دوم: راوى گويد: 💬 خدمت امام صادق علیه‌السّلام رسيدم در حالى كه تب داشتم. حضرت فرمود: ... چون تب كرديد به اطاق تنها برويد و دو ركعت نماز بخوانيد، و گونه راست بر خاك نهاده و ده بار بگوئيد: 📋 «يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ» سپس بگوئید: 📋 «أَسْتَشْفِعُ بِكِ إِلَى اللَّهِ فِيمَا نَزَلَ بِي» 🔻از اين عارضه تو را نزد خدا شفيع قرار مي‌دهم و از تو شفاعت می‌جويم. 📉 امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: اگر کسی چنین کند، ان‌شاءالله خوب می‌شود!(۲) 🔖 روایت سوم: 🪧 نماز استغاثه به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است که در سجدهٔ با پیشانی و گونه‌های راست و چپ، مجموعًا پانصد و ده مرتبه باید عرضه بداریم: 📋 يَا مَولاتِي يَا فَاطِمَةُ أغِيثِيني! (۳) 🔖 روایت چهارم: 🔅 وقتی که نور حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در عالم بالا برای موجودات سماوی، تجلّی کرد، 📋 خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ؟ 🔻تمام ملائکه بی‌اختیار به «سجده» افتادند و عرض کردند: ای خدای ما و ای سرور ما! این نورِ کیست که اینچنین عظمتی دارد؟!(۴) 📚(۱)تأویل الآیات،بُرسی،ورقه۳۲۰ (نسخه خطی) 📚(۲)مكارم الأخلاق، ص٣٩۶ 📚(۳)البلد الأمین،ص۲۲۹ 📚(۴)علل الشرائع،ج۱ ص۱۷۹ ✍️ رَبَّنا ٱرْحَمْنا وَ طَهِّرنا ... بحقّ فاطمه! این دعاها می‌رود بالا ... بحقّ فاطمه! من که جای‌خود … پیمبر هم میان سجده‌اش زیر لب گوید: «خداوندا … بحقّ فاطمه!» @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏴 صَلَّی اللهُ علیکِ یا بنتَ امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» جهت دسترسی به مطالب مرتبط با حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیها، هشتک زیر را جستجو بفرمایید👇 @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 آیه‌ای که می‌خواهند با آن، فضیلت‌تراشی برای «اوّلی» کنند... اما در حقیقت «کفر» او را ثابت می‌کند... حمزة بن حمران گوید: 📄 با امام صادق علیه‌السلام در مورد احتجاج مردم (تابعین خلفاء) بر ما (شیعیان) در مسئله «غار» صحبت کردم. (که آن‌ها می‌گویند اگر اوّلی فرد صالحی نبود پس چگونه یار غارِ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بوده و در «آیه‌ غار» از او یاد شده است!؟) 🪧 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 🔹 دقیقاً همین آیه برای احتجاج تو بر علیه آنان برای اثبات شرارت و عاربودنِ «اولی» کفایت می‌کند که خداوند تبارک و تعالی هیچ‌جای قرآن، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را همراه مومنین ذکر نفرموده مگر اینکه سکینه و آرامش را بر همگی آنان هم نازل فرموده است. 🔸 اما در قضیه «غار»، سکینه و آرامش را فقط بر پیامبرش نازل فرمود و دیگری را از مفاد آیه خارج نمود. و آرامش را به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله اختصاص داد؛ نه دیگری. 👈 یعنی اگر «اولی» هم مؤمن می‌بود، خداوند متعال بر او نیز آرامش نازل می‌فرمود و از سکینه الهی محروم نمیشد. 📚بحار الأنوار، ج۳۰ ص۲۳۱ 📚مستطرفات السّرائر،ص۶۳۳ 🔻آیه معروف به آیه غار: 📖 إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ {التوبه ۴۰} 💬(ضمیر در «عَلَيْهِ» و «أَيَّدَهُ»، مفرد آمده و فقط رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را شامل می‌شود) 🔻نزول آرامش الهی به مومنین همراه پیغمبر در آیات دیگر: 📖 ١. ثُمَّ أَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِين وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ {توبة: ٢٦} 📖 ٢. إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا {فتح: ٢٦} ✍ لعنت به نام و مذهب و روحش إلی الأبد آن کس که گفت: «فاطمه شاهد بیاورد!» @Maghaatel
🔰 ای احمق! من که از تو بزرگتر بودم... در روایت آمده است: 🔸 هنگامی که اوّلی به خلافت رسید، پدرش «ابوقُحافه» در «طائف» بود. پس «اولی» نامه‌ای برای او نوشت با این عنوان و مضمون: 📜 از خلیفه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به «ابوقحافه». اما بعد؛ مردم مرا پذیرفتند و من امروز خلیفه خداوند هستم؛ پس اگر پیش بیایی و بیعت کنی، برای تو بهتر است! 🗯 پس هنگامی که ابو‌قحافه نامه را خواند، به فرستاده گفت: چه چیز آنها را از علی «علیه‌السلام» بازداشت؟ فرستاده گفت: او جوان است و در کشتار قریش و دیگر قبایل در جنگ‌ها زیاده‌روی کرده است؛ همچنین پسر تو از او مسنّ‌تر است! 🔖 ابوقحافه گفت: 📋 إِنْ کَانَ الْأَمْرُ فِی ذَلِکَ بِالسِّنِّ فَأَنَا أَحَقُّ مِنْ أَبِی‌بَکْرٍ 🔻 اگر امر خلافت به سنّ مربوط است، من که از او بزرگ‌تر هستم... ✏️ سپس نامه‌ای برای او نوشت: 🗞 از «ابوقحافه» به «اولی» ؛ اما بعد؛ نامه‌ات به دستم رسید و آن را نامه‌ای از جانب یک احمق یافتم که بخش‌هایی از آن، همدیگر را نقض می‌کنند، یک‌بار می‌گویی: خلیفه خدا، و بار دیگر می‌گویی: خلیفه رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله» و در جایی می‌گویی: مردم مرا پذیرفتند، و این نشان‌دهنده آن است که تو خود هم هنوز نفهمیدی که در کجا قرار گرفته‌ای... 📚الاحتجاج،ج۱ ص۱۱۵ @Maghaatel
🔰 اگر به اندازهٔ کافی یار داشتم، «پسرِ زنِ مگس‌خوار» را از منبر خلافت پایین می‌کشیدم... کتاب شریف «کافی» نقل می‌کند: 📃 امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه - بعد از آنکه خطبه دردناک طالوتیّه را در جمعی از مردم مدینه ایراد نمودند - از کنار آغُلی که نزدیک به سی‌رأس گوسفند در آن بود، عبور کرده و فرمودند: 📋 وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ لِي رِجَالًا يَنْصَحُونَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ بِعَدَدِ هَذِهِ الشِّيَاهِ لَأَزَلْتُ ابْنَ آكِلَةِ الذِّبَّانِ عَنْ مُلْكِهِ 🔻به خدا سوگند اگر براى من مردانى به عدد اين گوسفندان بودند كه براى خدای متعال و رسولش خيرخواهى كنند، همانا «پسر زن مگس‌خوار» (اوّلی) را از فرمانروایی و منبر خلافت پایین می‌کشیدم. 📚الكافي،ج۸ ص۳۳ @Maghaatel
🔰 أَشْهَدُ أَنَّ أَبِی فِی النَّارِ... حمزه بن محمد طیار گوید: 🗒 نزد امام صادق علیه‌السّلام، یادی از «محمد بن ابی‌بکر» کردم، پس امام علیه‌السلام فرمودند:«خداوند او را رحمت کند؛ سلام و درود خدا بر او!» 🔖 سپس امام علیه‌السلام فرمودند: 🗯 محمد روزی به محضر امیرمؤمنان علیه‌السلام آمد و عرضه داشت: دست‌تان را بگشائید تا با شما بیعت کنم! ... مولا علی علیه‌السلام دستش را گشود. محمد دست در دست مولا گذاشت و گفت: 📋 أَشْهَدُ أَنَّکَ إِمَامٌ مُفْتَرَضٌ طَاعَتُکَ وَ أَنَّ أَبِی فِی النَّارِ 🔻گواهی می‌دهم که شما امام من بوده و اطاعت‌تان بر من واجب است و شهادت می‌دهم که پدرم در آتش است!!! 📝 در اینجا امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: نجابتِ محمد از جانب مادرش «اسماء بنت عُمَیس» بود نه از جانب پدرش. 📚الاختصاص، ص۶۵ 📚رجال کشّی،ص۲۸۲ @Maghaatel
🩸مسیحا گر کُنَد زنده، ز اَنفاسش دوصَد مُرده / به روز اول عمرش ، غبار کربلا خورده ... ابوحمزه‌ثمالی گوید: 📃 از امام سجاد علیه‌السلام درباره این آیه شریفه «فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا». مریم/۲۲ {پس مریم به عیسی «علیهماالسلام» آبستن شد و با او به مکان دور افتاده‌ای پناه جُست.} پرسیدم؛ آن حضرت فرمودند: 📋 خَرَجَتْ مِنْ دِمَشْقَ حَتَّی أَتَتْ کَرْبَلَاءَ فَوَضَعَتْهُ فِی مَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام ثُمَّ رَجَعَتْ مِنْ لَیْلَتِهَا. 🔻حضرت مریم علیهاالسلام از دمشق خارج شد و به کربلا آمد و عیسی علیه‌السلام را در محل قبر مطهر سیدالشهداء صلوات‌اللّه‌علیه به دنیا آورد و همان شب به دمشق بازگشت. 📚تهذیب الاحکام،ج۶ ص۷۳ @Maghaatel
. ▪️دلی که درگیر مصائب سیدالشهداء «صلوات‌اللّه‌علیه» باشد، حتی در وصیت‌نامه‌اش هم، «روضه‌های جانسوز قتلگاه» را می‌نویسد... ▫️حدود هشت سال پیش بود که در یک جلسه دوستانه، آقاسید رضا محبوبیِ عزیز صحبت از یک کتاب خطی مقتل را به میان آورد و دانستم که این سید عزیز هم در باب نسخ خطّی مقاتل، مطالعاتی دارد و همین شد که باب گفتگو و آشنایی بین بنده و ایشان آغاز شد... این طلبهٔ دلسوخته، از اعضای قدیمی کانال «معارف و مقاتل آل الله» بود! ▪️ان شاءالله که زائر سیدالشهداء «صلوات‌اللّه‌علیه» باشد در اولین شب جمعهٔ پرکشیدنش از این دنیا... 📝 خوشا آنان که دائم در بُکاءند بسان پروانه غرق سوز و آهند ز دنیا دل بُریدند و دَمادم خراب روضه‌های قتلگاهند... ✍ عبدالحسین @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸صورت حور اگر شهره به زیبایی شد لطمه زد از غم تو … تا که تماشایی شد! در روایت آمده است: 🥀 در شب معراج وقتی‌که رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله داخل در بهشت شد، درختی را بهتر تر تمام درخت‌های بهشتی، دید. 🥀 لذا از جبرئیل سوال نمود: این درخت برای که خلق شده است؟! جبرئیل عرضه داشت: «برای فرزندتان حسین صلوات‌اللّه‌علیه!» پس آن حضرت میوه‌ای از آن درخت چید. 📋 فَلَمّا فَلَقَها خَرَجَتْ مِنْها حَورِیَّةٌ کانَتْ اَلْبِسَتُها سَوْداءَ. ▪️همین که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با دستان مبارکش آن میوه را شکافت، حوریه ای که لباس‌های سیاه بر تن داشت، از آن میوه بیرون آمد! 🥀 حضرت فرمودند: چرا لباس سیاه پوشیده‌ای؟! حوریه عرضه داشت: 📋 لِلْحُسَیْنِ علیه‌السلام، فَاِنَّهُ یُقْتَلُ غَریباً وَحیداً. ▪️برای مصیبت سیدالشهداء «صلوات‌اللّه‌علیه» سیاه پوشیده‌ام؛ چرا که او را غریب و تنها می‌کشند! 📋 فَبَکَتْ وَ لَعَنَتْ قاتِلیهِ ▪️پس در این هنگام، آن حوریه برای سیدالشهداء علیه‌السلام قاتلین او را لعنت کرد.(۱) ✍ طبق روایت(۲)، اصل نشأت و خلقت «حور»، از پرتویی از نور پُرفروز سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه است؛ لذا حورالعین ارتباط خاص معنوی با سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه و مصیبت آن حضرت دارد و این فراز زیارت ناحیه مقدسه، شاهدی بر این مطلب است: 📃 وَ لَطَمَتْ عَلَیکَ الحُورُ العِینُ...(۳) ▪️(نه فقط گریه، بلکه) حوریه‌های بهشتی به صورت‌هایشان لطمه زدند از غم تو ای جدّ غریبم! 📚(۱)انوار الشهاده،یزدی،ص۶۴ 📚(۲)بحارالانوار، ج۴۰ ص۴۴ 📚(۳)المزار الکبیر، ص۷۱۹ @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 هر کس که تمام وجودش، بغض از آن دو نفر نباشد، روز ظهور به فتنهٔ سختی دچار می‌شود... {طولانی اما خواندنی} در ذیل روایتی امام صادق علیه‌السلام به جناب «مفضّل» فرمودند: 🔹 در وقت ظهور، حضرت مهدی علیه‌السلام کنار قبر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده و ندا می‌دهد: ای مردم! آیا این قبر جد من است؟ مردم می‌گویند: ای مهدی آل محمد! آری، این قبر پیغمبر جدّ تو است. می‌پرسد: چه کسانی با وی در اینجا مدفون هستند؟ می‌گویند: دو نفر از اصحاب و انیس او، «اولی» و «دومی»! 🔸 آن حضرت سؤال می‌کند: آنها کیانند؟ چطور شد که در میان تمام مردم، فقط این دو نفر با جد من در اینجا دفن شدند؟! مردم می‌گویند: ای مهدی آل محمد! آنها از این جهت در اینجا دفن شدند که خلیفه پیغمبر و پدر زن او هستند. آن حضرت سه بار این سؤال را تکرار می‌کند و آنها هم همین جواب را می‌دهند‌. 🔹سپس امام علیه‌السلام دستور می‌دهد که آن دو نفر را از قبر بیرون بیاورند. مردم هم آنها را بیرون می‌آورند، در حالی که بدنشان تر و تازه است و اصلاً نپوسیده و رنگشان تغییر نکرده است!!! 🔸سپس حضرت مهدی علیه‌السلام می‌پرسد: آیا کسی در میان شما هست که اینان را بشناسد؟ مردم می‌گویند: ما آنها را به اوصافشان می‌شناسیم. اینان انیس جدّ شما هستند. می‌پرسد: آیا در میان شما کسی هست که جز این را بگوید یا درباره اینان شک کند؟ مردم می‌گویند: نه! 🔹... آن حضرت به نُقَبای (نزدیکان و فرماندهان سپاه حضرت) خود می‌گوید: آنها را بر درخت پوسیده و خشکی بر دار کشید! وقتی که آن دو را بر آن درخت بر دار می‌کِشند، فی‌الحال درخت، سرسبز و پرشاخ و برگ و خرم می‌شود! 🔸با مشاهده این وضع عجیب، دوستداران آنها می‌گویند: به خدا قسم این شرافت حقیقی است که اینها دارند و ما هم به دوستی اینان فائز شدیم! 📋 وَ يَخْسَرُ مَنْ أَخْفَى فِي نَفْسِهِ مِقْيَاسَ حَبَّةٍ مِنْ مَحَبَّتِهِمَا 🔻هر کس اندک محبتی از آنها در دل داشته باشد، می‌آید و آن منظره را می‌نگرد و با دیدن آن فریفته می‌شود. 🔹در این هنگام منادیِ از جانب حضرت مهدی علیه‌السّلام صدا می‌زند: هر کس این دو صحابه پیغمبر و انیس او را دوست می‌دارد در یک سمت بایستد. مردم دو دسته می‌شوند: یک دسته دوست آنها و دسته‌ای دشمن آنان. 🔸 حضرت مهدی علیه‌السلام به دوستان آن دو نفر دستور می‌دهد که از آنها بیزاری جویند. آنها هم می‌گویند: ای مهدی آل پیغمبر! ما پیش از آنکه بدانیم اینان در نزد خدا چنین مقامی دارند، از آنها بیزاری نجستیم، اکنون که فضل و مقام آنها برای ما ظاهر شده، چگونه با دیدن بدن تر و تازه آنها و سبز شدن درخت پوسیده از آنان بیزاری بجوییم؟ بلکه به خدا قسم ما از تو و کسانی که عقیده به تو داشته و به اینان ایمان ندارند، بیزاری می‌جوییم! 🔹 در این وقت حضرت مهدی علیه‌السلام به امر خداوند دستور می‌دهد باد سیاهی بر آنها بوزد و آنان را مانند ریشه‌های پوسیده درخت نخل از میان می‌برد. سپس دستور می‌دهد آنها را از بالای دار پایین بیاورند و به امر خداوند آنها را زنده می‌گرداند. 🔸 و دستور می‌دهد تمام مردم جمع شوند. آنگاه اعمال آنها را در هر دوره‌ای شرح می‌دهد؛ ... و آتش‌زدن در خانه امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا و حسن و حسین علیهم‌السلام، تازیانه‌زدن به بازوی صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، کشتن امام حسین علیه‌‌السّلام و ... تمام جنایات رخ داده در عالم را همه و همه به گردن اولی و دومی انداخته و بر آنها ثابت نموده و ملزم می‌گرداند و آنها هم اعتراف می‌کنند. 🔹آنگاه دستور می‌دهد هر کس حاضر است و از آنها ظلمی دیده قصاص کند. آنها هم قصاص می‌کنند، سپس آنها را دوباره بر همان درخت به دار می‌کشد. آنگاه امر می‌کند آتشی از زمین بیرون آمده و آنها را با درخت می‌سوزاند. آنگاه به باد دستور می‌دهد تا خاکسترشان را به آب دریاها بپاشد... 📚الهدایة الکبری،ص۴۰۱ 📚بحارالانوار، ج۵۳ ص۱۳ ✍ سزاوار است مؤمنین این واجبِ فراموش‌شده (تبرّی و لعن آن دو نفر) را در خلوت خود و مجالس خانگی و در بین نزدیکانشان احیاء کنند تا مبادا خدای‌ناکرده به هنگامه ظهور دچار فتنه سنگین آن دو نفر بشوند که به فرمایش امام صادق علیه‌السّلام {کمال‌الدین،ج۱ص۳۶} در وقت ظهور، فتنه آن دو نفر از فتنه گوساله و سامری، به مراتب شدیدتر است... @Maghaatel
🩸خوشبخت آن دلی که غمت را به جان خرید... در نقلی آمده است که امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: 📋 إنَّ أکمَلَ المُؤمِنینَ: 👈 همانا کامل‌ترین مومنین از جهت ایمانی، آن مومنی‌ست که: 🗒 أحسَنُهُم خُلقاً 🔻۱. خوش اخلاق‌ترین آن‌ها باشد؛ 🗒 و أکثُرُهُم رِقّةً عَلَینا أهل‌ِالبَیت 🔻۲. با یاد ما اهل‌بیت، بیشترین رقّت قلب به او دست دهد؛ 🗒 و أشَدُّهُم حُبّاً لَنا 🔻۳. از بین مؤمنین، محبّت و عشق وافری به مـا داشتـه باشـد؛ 🗒 و أکثرُهُم حُزناً عَلَینا 🔻۴. بر مصائب‌ ما اهل‌بیت، بیشترین از دیگران غصه بخورد. 🗒 و أکثرُهُم مَوَدّةً لَنا 🔻 ۵. و مودّتش (محبت توأم با طاعت) نسبت به ما اهل‌بیت، از دیگران بیشتر باشد. 📚 المنتخب،طریحی، ص۳۶۳ ✍ یا اباعبدالله... چون شوی دلدار، هر دلداده بی‌دل می‌شود کِشتی طوفان‌زده، نزدیک ساحل می‌شود اولین قُوْت هر آن‌کس، خاک کویَت گر شود زود عاشق می‌شود، از عقل، غافل می‌شود قلب چون زینت گرفت از عشق‌ورزیدن به تو حبّ هر خار و خسی از قلب، زائل می‌شود آنکه شد دلخون برای داغ عریان ماندنت لخت و عریان می‌شود، عابسْ شمایل می‌شود بر هر آنکه یاد اصغر، شعله بر قلبش زند دیدن شش ماهه‌ها هم کار مشکل می‌شود می رود مجنون به صحرا، می‌نویسد «یاحسین» زیر باران دو چشمش، خاک‌ها، گِل می‌شود جرعه‌جرعه غم خورَد با هر یک از غمهای تو عاقبتْ دلداده مقتولِ مقاتل می‌شود با همین دیوانگی‌ها، با نگاه مادرت رفته رفته بهر دیدار تو قابل می‌شود بَه … به این سیر إلَی اللهِ خرابانِ حسین اشکشان می‌بارد و  طیِّ مراحل می‌شود در سرازیریِ میخانه، ز باب القبله‌اش جامْ لبریز و بساط عشق ،کامل می‌شود عقل خود بفروش کاینجا دست علّامه تهی‌ست آن که شد دیوانه حلّال مسائل می‌شود دل که شد آتشکده از داغ جانسوز حسین آب شیرین و خنک، چون زهر در دل می‌شود @divaneashk @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 پیر با عشق علی میل جوانی می‌کند... در روایتی حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام فرمودند: 📄 امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از مدتی طولانی، مردی از شیعیانش را دید که پا به سن گذاشته بود اما سینه‌سپر راه می‌رفت! مولا علی علیه‌السلام فرمود: ای مرد! پیر شده‌ای! آن مرد گفت: 📋 فِی طَاعَتِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ! 🔻ای امیرالمؤمنین! در راه محبت و اطاعت از تو پیر شده‌ام! 🔖 حضرت فرمود: سینه‌سپر راه می‌روی؟! آن مرد گفت: 📋 عَلَی أَعْدَائِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ! 🔻 ای امیرالمؤمنین! سینه‌ام در برابر دشمنانتان این‌چنین سپر است! 🔖 مولا علی علیه‌السلام فرمود: چندی از عمرت بیشتر باقی نمانده است! آن مرد گفت: 📋 هِیَ لَکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ! 🔻ای امیرالمؤمنین! آن را هم به پای شما فدا می‌کنم! 📚عیون اخبارالرضا علیه‌السلام، ص۱۶۷ ✍ مگر نه اینکه نجف شاد می‌کند ما را بریز باده که مشتاق ساغرم، یارا ! به ساحل‌آمدگانیم و تشنه، این ساقی شراب می‌کند از لطف، آب دریا را طرب کنید و به یک کوزه اکتفا نکنید به کوزه‌ای نتوان طی نمود صحرا را تویی علی که همه سنگریزه‌ها دُر شد به عشق فاطمه هر جا گذاشتی پا را تویی علی که نیاورده وحی را جبریل جز آنکه فاش نموده است نقطه‌ی با را تویی علی که خدا گر به خاطر تو نبود کنار نیل رها کرده بود موسی را نرفته‌ام به هوای غزال رعنایی که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را دم مسیح اگر زنده می‌کند، مرده دم تو زنده نگه داشته‌ست عیسی را ضریح نیست… لبالب شراب انگور است به حق فاطمه تَر کن علی لب ما را به عشق روی علی پیری‌ام جوانی شد نخوانده‌اید مگر قصه‌ی زلیخا را به کهف راه ندارم به حضرتش گویید سگی نهاده بر این در، سر تمنا را @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸امامزاده‌ای که «حجّت خدا» در عزای او گریبان پاره کرد ... 📃 حضرت ابوجعفر سید محمد فرزند بزرگ امام هادی علیهماالسلام، وقتی که در زمان حیات امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام در ۲۹ جمادی‌الثانی در سنین جوانی (۲۴سالگی) از دنیا رفت. 📝 آن‌قدر داغ او بر برادرش امام حسن عسکری علیه‌السلام سنگین بود که به روایت شیخ مفید و شیخ کلینی: 📋 وَ قَدْ جَاءَ (الْحَسَنُ بْنِ عَلِیّ علیهماالسلام) مَشْقُوقَ الْجَیْبِ حَتَّی جَاءَ عَنْ یَمِینِهِ ▪️مردم در مجلس عزای او نشسته بودند که ناگهان دیدند حسن بن علیٍّ العسکری علیهماالسلام با گریبان چاک‌داده از سمت راست امام هادی علیه‌السلام وارد مجلس شد. 📚الارشاد، ص۳۱۶ 📚الکافی ج۱ ص۳۲۶ ✍ آه یا امام عسکری ... چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن «غریبِ برادر از دست داده‌ای...» که مقاتل نوشته‌اند: 📋... رَجَعَ الحسينُ علیه‌السلام إلىٰ المُخَيّمِ مُنكسِرًا حَزينًا باكيًا يُكفّفُ دُموعَه بِكُمِّه، ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام در حالی که کمرش تا شده بود، با چشمانی اشکبار و قلبی داغدار از علقمه به سمت خیمه‌ها برمی‌گشت و با آستین، سیلاب اشکش را پاک می‌کرد. 📋و قَد تَدافَعَتِ الرّجالُ عَلَى مُخيّمِه ▪️بُزدلان حرامی، بعد از شهادت ابالفضل علیه‌السلام ، شیر شدند و به سمت خیمه‌ها هجوم آوردند. 📋 فَصاحَ الحسينُ عِندَ ذٰلك: أمٰا مِنْ مُجيرٍ يُجيرُنا؟ أما مِن مُغيثٍ يَغيثُنا؟... ▪️در اینجا بود که سیدالشهداء علیه‌السلام با صدای سوزناک و بلند فریاد می‌زد: آیا پناه‌دهنده‌ای هست که اهل و عیال مرا پناه دهد؟! آیا کسی هست که مرا یاری کند؟! 📋 و أقبلَتْ إلَيه سَكينةُ، و قالتْ له: أينَ عَمّيَ العبّاس، أراهُ أبطَأ بالمٰاء علَينا؟ ▪️حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها به پیش آمد و گفت: باباجان! عمویم عباس کجاست؟ قرار بود برای ما آب بیاورد که دیر کرده است! 📋 فقال لها: إنّ عَمّكِ قَد قُتِل، فَصرخَتْ و نادَت: وا عمّاه، وا عبّاساه. ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام فرمود: دخترم! عمویت را کشتند! با شنیدن این خبر، سکینه سلام‌الله‌علیها فریاد می‌زد: واعمّاه، وا عبّاساه. 📋 فَلَمّا سَمِعَتْها العَقيلةُ زَينب، فصاحتْ: واأخاه، وا عبّاساه، وا ضَيعتاه مِن بعدك. ▪️وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ناله‌های سکینه سلام‌اللّه‌علیها را شنید، او‌ هم فریاد می‌زد: ای وای عباس! ای وای از دربه‌دری بعد از تو! 📋 فقالَ الحسينُ: إي واللّه وا ضَيعتاه وا انقطاعَ ظَهراه بعدك أباالفضل، يَعِزُّ ع!لَيّ و اللّهِ فِراقُك. ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام هم فرمود: آری به خدا! ای وای از دربه‌دری! ای وای از کمری که بعد ابالفضل شکسته شد؛ به خدا بر من سخت است نبودنت ای ابالفضل! 📋 فَاجتَمَعتِ النّساءُ حَولَه، و جَعَلنَ يَبكينَه و يَندُبنَه، و الحسينُ يَبكي مَعهنّ، حتّى أُغمِيَ عَلَيه مِن شِدّة البُكاء. ▪️زنان و بچه‌ها دور اباعبدالله علیه‌السلام جمع شدند و به سر می‌زدند و گریه می‌کردند؛ سیدالشهداء علیه‌السلام هم همراه آنان، چنان گریه می‌کرد که دیگر از هوش رفت. برگرفته از: 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،مقرّم، ص۳۳۹ 📚مقتل الحسين عليه السّلام،بحرالعلوم، ص۳۲۴ ✍ مَپْسند، ای امید من و میر لشگرم! دونان کِشند بانگ شعف در برابرم پُشتم شکست و رشته‌ی امّید من گسست هرگز چنین شکست نمی‌بود باورم گر آبِ مشک ریخت، چه غم؟ آبرو به جاست بین اشک دیدگان من، ای آب آورم! سقّاییِ تو گشته محوّل به چشمِ من مشکی ز اشک دارم و در خیمه می‌بَرم از من صدای گریه به گوش حرم رسید آگه شدند، داغ، چه آورده بر سرم روح ادب، تو بودی و در عمر خویشتن نشنید گوشم از تو که خوانی برادرم خواندی مرا برادر و دانستم از جَنان پیش از من آمده به سراغ تو، مادرم گفتی تن تو را نَبرم، سوی خیمه‌ها اما تَنی نمانده ز تو، پاره پیکرم! @Maghaatel
🔰 امامزاده‌ای که حتی اهل‌تسنن هم جرأت نمی‌کنند به نام او، قسم دروغ بخورند... مرحوم محدّث نوری در عظمت مقام حضرت سید محمّد فرزند بزرگ امام هادی علیهماالسلام می‌نویسد: 📄 مزار سید محمّد علیه‌السلام در هشت فرسنگی سامرا، نزدیک شهر بَلده است. آن حضرت از اجلّاء سادات و صاحب کرامات متواتره است. 💬 حتی نزد اهل سنت و اعراب بادیه‌نشین به غایت از او احترام می‌کنند و از جنابش می‌ترسند و هرگز قسم دروغ به او نمی‌خورند و پیوسته از اطراف برای او نذر می‌برند. 📝 بلکه فصل‌الخطاب غالب دعاوی (بگو و مگوها و اختلافات) در سامرا و اطراف آن، با قسم به او ختم می‌شود. 🔎 مکرّر دیده‌ایم که افراد بسیاری از خوردن قسم دروغ به نام مطهر آن حضرت، صدمه دیده‌اند. 📚 نجم الثاقب ج۱ ص۲۷۲ 📚 منتهی الآمال ج۲ ص۶۳۰ ✍ بین راه سامرا خورشید پیدا می‌شود آسمان درهاش روی زائران وا می‌شود یک حیاط کوچک و یک گنبد فیروزه‌ای روستا با این حرم عرش معلی می‌شود هر قبیله اختلافاتش به پایان می‌رسد تا گدای آستان قدس آقا می‌شود قاضی مردم خود سَبع دجیل است و یقین با قسم بر نام او حل معما می‌شود دست رد اینجا ندیده هیچکس! چیزی بخواه برگه حاجات خیلی زود امضا می‌شود چه فلج ها که دراینجا روی پا می‌ایستند چه مریضی ها که با لطفش مداوا می‌شود ما گرفتاریم اما هیچ جای غصه نیست حضرت سید محمد شافع ما می‌شود آنقدر بالاست شانش که امام عسکری در عزای رفتن او قامتش تا می‌شود رفت از دنیا ولی پیراهنش غارت نشد پای داغش روضه گودال افشا می‌شود نه کسی با پا به پهلویش لگد زد چند بار نه کسی با خنجری از سینه اش پا می‌شود.. @Maghaatel