🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📜خطبه ۱۱۱
📣در نكوهش دنيا
(قسمت_اول )
1⃣ هشدار از دنياپرستی
♦️پس از ستايش پروردگار؛ همانا من شما را از دنيای حرام می ترسانم، زيرا در کام شيرين و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهش های نفسانی پوشيده شده، و با نعمت های زودگذر دوستی می ورزد، با متاع اندک زيبا جلوه می کند، و در لباس آرزوها خود را نشان می دهد، و با زينت غرور خود را می آرايد، شادی آن دوام ندارد، و کسی از اندوه آن ايمن نيست.
2⃣ شناخت ماهيت دنيا
♦️ دنيای حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان رساننده است، دگرگون شونده و ناپايدار، فناپذير و مرگبار، و کشنده ای تبهکار است، و آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش های آنان دمساز شد می نگرند که جز سرابی بيش نيست که خدای سبحان فرمود: «زندگی چون آبی است که از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله آن گياهان فراوان رويد، سپس خشک شده، باد آنها را پراکنده کرد. و خدا بر همه چيز قادر و تواناست». کسی از دنيا شادمانی نديد، جز آن که پس از آن با اشک و آه روبرو شد؛ هنوز با خوشی های دنيا روبرو نشده است که با ناراحتی ها و پشت کردن آن مبتلا می گردد؛ شبنمی از رفاه و خوشی دنيا، بر کسی فرود نيامده، جز آن که سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بُن می کَنند. هر گاه صبحگاهان به ياری کسی برخيزد، شامگاهان خود را به ناشناسی می زند، اگر از يک طرف شيرين و گوارا باشد، از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. کسی از فراوانی نعمت های دنيا کام نگرفت جز آن که مشکلات و سختی ها دامنگير او شد. شبی را در آغوش امن دنيا به سر نبرده، جز آن که صبحگاهان بال های ترس و وحشت بر سر او کوبيد، بسيار فريبنده است و آنچه در دنياست نيز فريبندگی دارد، فانی و زودگذر است، و هر کس در آن زندگی می کند، فنا می پذيرد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه111
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜خطبه ۱۱۱
(قسمت_دوم )
3⃣ روش برخورد با دنيا
♦️در زاد و توشه آن، جز تقوا خيری نيست. کسی که به قدر کفايت از آن بردارد، در آرامش به سر می بَرَد و آن کس که در پی به دست آوردن متاع بيشتری از دنيا باشد وسايل نابودی خود را فراهم کرده، و به زودی از دست می رود. بسا افرادی که به دنيا اعتماد کردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانی که به خاک و خونش کشيد. چه انسان های با عظمتی را که خوار و کوچک ساخت، و بسا فخرفروشانی را که به خاک ذلّت افکند. حکومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگانی آن تيره و تار، گوارای آن شور، و شيرينی آن تلخ، غذای آن زهر، و اسباب و وسايل آن پوسيده است؛ زنده آن در معرض مردن، و تندرست آن گرفتار بيماری است؛ حکومت آن بر باد رفته، و عزيزان آن شکست خورده؛ متاع آن نکبت آلود و پناه آورنده آن غارت زده خواهد بود.
4⃣عبرت از گذشتگان
♦️آيا شما در جای گذشتگان خود به سر نمی بريد که عمرشان از شما طولانی تر و آثارشان بادوام تر و آرزويشان درازتر و افرادشان بيشتر و لشکريانشان انبوه تر بودند؟ دنيا را چگونه پرستيدند و آن را چگونه بر خود گزيدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند. بی توشه ای که آنان را برای رسيدن به منزلگاه کفايت کند، و بی مرکبی که آنان را به منزلشان رساند. آيا شنيده ايد که دنيا خود را فدای آنان کرده باشد؟ يا به گونه ای ياری شان داده يا با آنان به نيکی به سر برده باشد؟ نه هرگز!! بلکه سختی و مشکلات دنيا چنان به آنها رسيد که پوست و گوشتشان را دريد، با سختی ها آنان را سُست و با مصيبت ها ذليل و خوارشان کرد و بينی آنان را به خاک ماليد و لگدمال کرد و گردش روزگار را بر ضدّ آنها برانگيخت. شما ديديد که دنيا آن کس را که برابر آن فروتنی کرد، و آن را برگزيد، و بر همه چيز مقدّم داشت، که گويا جاودانه می ماند، نشناخت و روی خوش نشان نداد تا آن که از دنيا رفت! آيا جز گرسنگی توشه ای به آنها سپرد؟ آيا جز در سختی فرودشان نياورد؟ و آيا روشنی دنيا جز تاريکی، و سرانجامش جز پشيمانی بود؟.
5⃣پرهيز از دنيای حرام
♦️ آيا شما چنين دنيايی را بر همه چيز مقدّم می داريد و بدان اطمينان می کنيد؟ يا در آرزوی آن به سر می بريد؟ پس دنيا بد خانه ای است برای کسی که خوشبين باشد، و يا از خطرات آن نترسد. پس بدانيد -و می دانيد- که آن را ترک می کنيد و از آن رخت بر می بنديد! و پند گيريد از آنها که گفتند: «چه کسی از ما نيرومندتر است؟». سپس آنان را به گورهايشان سپردند، بی آن که سوارکاران شان خوانند، و در قبرها فرود آوردند، بی آن که همسايگانشان نامند. از سطح زمين، قبرها، و از خاک کفن ها، و از استخوان های پوسيده، همسايگانی پديد آمدند که هيچ خواننده ای را پاسخ نمی دهند و هيچ ستمی را باز نمی دارند و نه به نوحه گری توجّهی دارند. نه از باران خوشحال و نه از قحط سالی نوميد می گردند. گرد هم قرار دارند و تنهايند، همسايه يکديگرند، امّا از هم دورند، فاصله ای با هم ندارند، ولی هيچ گاه به ديدار يکديگر نمی روند. نزديکان از هم دورند بردبارانی هستند که کينه ها از دل آنان رفته، بی خبرانی که حسد در دلشان فرو مرده است. نه از زيان آنها ترسی، و نه به دفاع آنها اميدی وجود دارد. درون زمين را به جای سطح آن برای ماندن انتخاب کردند و خانه های تنگ و تاريک را به جای خانه های وسيع برگزيدند. به جای زندگی با خويشاوندان، غربت را، و به جای نور، ظلمت را برگزيدند، به زمين بازگشتند، چونان که در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترک گفتند، و با اعمال خود به سوی زندگی جاويدان و خانه هميشگی کوچ کردند، آن گونه که خدای سبحان فرمود: «چنان که آفرينش را آغاز کرديم، آن را باز می گردانيم، وعده ای بر ماست و همانا اين کار را انجام خواهيم داد».
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه111
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
═════ ೋღ🕊ღೋ════
#خطبه111
#بند_دوم
«دنیای حرام،...کشنده ای تبهکار است»
#سؤال1⃣: در این که دنیا کشنده است حرفی نیست اما چرا حضرت او را تبهکار (گناهکار و مجرم) نامیده اند ؟
#جواب:
✍ به نظرم پاسخ شما در خود خطبه داده شده است آنجا که می فرماید:
📣«چه بسيار کسانى که بر آن (دنيا) تکيه کردند ناگهان آنها را به درد و رنج افکند، و چه بسيار افرادى که به آن اطمينان نمودند ولى آنها را بر زمين کوبيد.
🚫چه افراد صاحب جاه و جلال که دنيا آنها را حقير و کوچک ساخت
‼️و متکبران فخر فروشى که بر خاک مذلّتشان افکند، حکومتش ناپايدار و همواره دست به دست مى گردد، زندگى گوارايش ناگوار، شيرينى آن تلخ، غذاى آن مسموم، و طنابهايش کهنه و پوسيده است.
📛 زندگانش همواره در معرض مرگند، و تندرستانش در معرض بيمارى.
♨️حکومتش بر باد است، نيرومندانش مغلوب، صاحبان نعمتش رو به فنا، و همسايگانش غارت زده اند.
#بند_پنجم
#سؤال2⃣: آیا در واقع این عذابهای دوزخ هست که عنوان شده یا برزخ است ؟
#جواب:
✍بند آخر بخشی مربوط به دورانی است که جسم ما در قبر و روح ما در برزخ است .
📛و بخشی هم مربوط می شود به محشر و روزی که از قبرها مبعوث و برانگیخته می شویم یعنی قیامت .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🕊ღೋ════
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 خطبه۱۱۰
📣این خطبه قبل از سید رضی، در میان دانشمندان به خطبه دیباج معروف بود
1⃣ ره آورد برخی از مبانی اعتقادی
♦️همانا، بهترين چيزی که انسان ها می توانند با آن به خدای سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و جهاد در راه خداست، که جهاد قلّه بلند اسلام و يکتا دانستن خدا براساس فطرت انسانی است. بر پاداشتن نماز، آيين ملّت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهی، و روزه ماه رمضان، سپری در برابر عذاب الهی است، و حجّ و عمره، نابودکننده فقر و شستشو دهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزونی مال و طول عمر، و صدقه های پنهانی، نابودکننده گناهان است و صدقه آشکار، مرگ های ناگهانی و زشت را باز می دارد، و نيکوکاری، از ذلّت و خواری نگه می دارد. به ياد خدا باشيد که نيکوترين ذکر است، و آنچه پرهيزگاران را وعده دادند آرزو کنيد که وعده خدا راست ترين وعده هاست. از راه و رسم پيامبرتان پيروی کنيد که بهترين راهنمای هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) تطبيق دهيد که هدايت کننده ترين روش هاست.
2⃣ ارزش قرآن
♦️و قرآن را بياموزيد، که بهترين گفتار است، و آن را نيک بفهميد، که بهار دل هاست. از نور آن شفا و بهبودی بخواهيد که شفای سينه های بيمار است، و قرآن را نيکو تلاوت کنيد که سودبخش ترين داستان هاست، زيرا عالمی که به غير علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بيماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلکه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا به نکوهش سزاوارتر است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه110
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 خطبه ۱۰۹
📣 (این خطبه به نام الزهرا معروف است.)
(قسمت اول )
1⃣ وصف قدرت پروردگار
♦️همه چيز برابر خدا خاشع، و همه چيز با ياری او، بر جای مانده است. خدا بی نيازکننده هر نيازمند، و عزّت بخش هر خوار و ذليل، نيروی هر ناتوان، و پناهگاه هر مصيبت زده است. هر کس سخن گويد می شنود، و هر که ساکت باشد اسرار درونش را می داند، روزی زندگان بر اوست و هر که بميرد به سوی او بازمی گردد. خدايا! چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند، که پيش از توصيف کنندگان از موجودات، بوده ای. آفرينش برای ترس از وحشت تنهايی نبود، و برای سودجويی آنها را نيافريدی. کسی از قدرت تو نتواند بگريزد، و هر کس را بگيری از قدرت تو نتواند خارج گردد، گناهکاران از عظمت تو نکاهند، و اطاعت کنندگان بر قدرت تو نيفزايند. آن کس که از قضای تو به خشم آيد نتواند فرمانت را برگرداند، و هر کس که به فرمان تو پشت کند از تو بی نياز نگردد. هر سرّی نزد تو آشکار و هر پنهانی نزد تو هويداست. تو خدای هميشه ای و بی پايان، و تو پايان هر چيزی، که گريزی از آن نيست. وعده گاه همه، محضر توست، و رهايی از تو جز به تو ممکن نيست، و زمام هر جنبنده ای به دست تو است، و به سوی تو بازگشت هر آفريده ای است. پاک و منزّهی ای خدا! چقدر بزرگ و والاست قدر و عظمت تو، و چه بزرگ است آنچه را که از خلقت تو می نگرم! و چه کوچک است هر بزرگی در برابر قدرت تو، و چه با عظمت است آنچه را که از ملکوت تو مشاهده می کنم، و چه ناچيز است برابر آنچه که بر ما نهان است از سلطنت تو، و چه فراگير است در اين جهان نعمت های تو، و چه کوچک است نعمت های فراوان دنيا در برابر نعمت های آخرت.
2⃣ وصف فرشتگان
♦️شگفت آور است آفرينش فرشتگان تو که گروهی از آنها را در آسمان ها سکونت دادی و از زمين بالا برده ای. آنها از همه آفريدگان نسبت به تو آگاه ترند و بيشتر از همه نسبت به تو بيمناکند، و به تو نزديک ترند. فرشتگانی که در پشت پدران قرار نگرفته و در رَحِم مادران پرورش نيافته اند و از آبی پَست خلق نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته. آنها با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که در نزد تو برخوردارند و آن گونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت می کنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند. اگر آنچه بر آنان پوشيده است بدانند، همه کارهای خود را کوچک و ناچيز می شمارند، و بر خويش ايراد می گيرند، و می دانند آن گونه که بايد، تو را عبادت نکرده اند، و آن چنان که سزاوار توست، فرمانبردار نبودند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه109
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📜 خطبه ۱۰۹
(قسمت-دوم )
3⃣نعمتهای خداوند و سوء استفاده ها
♦️خدايا ستايش تو را سزاست، که آفريننده و معبودی، و بندگان را به درستی آزمايش کردی. خانه آخرت را آفريدی و سفره رنگارنگ نعمت ها را گستراندی، و در آن انواع نوشيدنی، خوردنی، همسران، ميهمانداران، قصرها، نهرهای روان، ميوه ها و کشتزاران، قرار دادی. سپس پيامبری را فرستادی تا انسان ها را به آن خانه و نعمت ها دعوت کند. افسوس که مردم نه آن دعوت کننده را اجابت کردند، و نه به آنچه تو ترغيبشان کردی رغبت نشان دادند، و نه به آنچه تو تشويق شان کردی، مشتاق شدند. بر لاشه مُرداری روی آوردند، که با خوردن آن رسوا شدند، و در دوستی آن همداستان گرديدند.
4⃣خطر عشق و وابستگيهای دروغين
♦️ هر کس به چيزی عشق ناروا ورزد، نابينايش می کند و قلبش را بيمار کرده، با چشمی بيمار می نگرد، و با گوشی بيمار می شنود. خواهش های نفس پرده عقلش را دريده، دوستی دنيا دلش را ميرانده است، شيفته بی اختيارِ دنيا و برده آن است و برده کسانی است که چيزی از دنيا در دست دارند. دنيا به هر طرف برگردد او نيز برمی گردد، و هر چه هشدارش دهند از خدا نمی ترسد. از هيچ پنددهنده ای شنوايی ندارد، با اينکه گرفتار آمدگان دنيا را می نگرد که راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند. می بيند، که آنها بلاهايی را که انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد، و دنيايی را که جاويدان می پنداشتند از آنها جدا شده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسيد، و آنچه بر آنان فرود آيد، وصف ناشدنی است.
5⃣وصف چگونگی مرگ و مردن
♦️ سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنيا، به دنياپرستان هجوم آورد. بدن ها در سختی جان کندن سُست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز می دارد، و او در ميان خانواده اش افتاده، با چشم خود می بيند و با گوش می شنود و با عقل درست می انديشد که عمرش را در پی چه کارهايی تباه کرده و روزگارش را چگونه سپری کرده؟ به ياد ثروت هايی که جمع کرده می افتد، همان ثروت هايی که در جمع آوری آنها، چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شُبهه ناک گردآورده و اکنون گناه جمع آوری آن همه بر دوش اوست که هنگام جدايی از آنها فرارسيده، و برای وارثان باقيمانده است تا از آن بهره مند گردند، و روزگار خود گذرانند. راحتی و خوشی آن برای ديگری وکيفر آن بر دوش اوست، و او درگرو اين اموال است که دست خود را از پشيمانی می گزد، به خاطر واقعيّت هايی که هنگام مرگ مشاهده کرده است. در اين حالت از آنچه که در زندگی دنيا به آن علاقمند بود، بی اعتنا شده آرزو می کند، ای کاش، آن کس که در گذشته بر ثروت او رشک می برد، اين اموال را جمع کرده بود. اما مرگ هم چنان بر اعضای بدن او چيره می شود، تا آن که گوش او مانند زبانش از کار می افتد، پس در ميان خانواده اش افتاده، نه می تواند با زبان سخن بگويد و نه با گوش بشنود، پيوسته به صورت آنان نگاه می کند، و حرکات زبانشان را می نگرد، امّا صدای کلمات آنان را نمی شنود. سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا می گيرد و چشم او نيز مانند گوشش از کار می افتد و روح از بدن او خارج می شود، و چون مرداری در بين خانواده خويش بر زمين می ماند که از نشستن در کنار او وحشت دارند، و از او دور می شوند. نه سوگواران را ياری می کند و نه خواننده ای را پاسخ می دهد. سپس او را به سوی منزلگاهش در درون زمين می برند، و به دست عملش می سپارند و برای هميشه از ديدارش چشم می پوشند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه109
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه109
#بند_اول:
«و چه باعظمت است آنچه را که از ملکوت تو مشاهده می کنم»
#سؤال1⃣: راز توانایی مشاهده ملکوت چیست؟
#جواب:
‼️آنچه که بعنوان ملکوت معرفی می شود یعنی حقیقتهای پشت پرده ظواهر دنیا !
👌طبیعی است همانطور که ظواهر همیشه موجود هستند و ما آنها را میبینیم یا حس می کنیم ، حقایق آنها به طریق اولی موجود هستند .
⁉️مشکل ما با ملکوت این است که ما پشت حجاب غفلت ، جهل و معصیت قرار گرفتیم .
⬅️ پس راه عبور از این حجابها ترک جهل و غفلت و عصیان است تا ما به ملکوت برسیم و آن را مشاهده کنیم .
🔖همانطور که خدا در قرآن وعده داده هر کس مثل ابراهیم علیه السلام از حجاب نفس عبور کند و فقط به خداوند متعال متوجه باشد؛
"و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض "
🖇همه ی ملکوت آسمانها و زمین را مثل ابراهیم به او ارائه میکنیم .
✍پاسخ دیگر استاد درباره ملکوت :
✅اولاً: مراد از ملکوت در برابر مُلک، مشاهده اسرار نهفته در پشت پرده ظاهر دنیا است.
♻️دنیا ظاهری دارد که به آن عالم مُلک می گویند .
♻️و باطنی دارد که به آن عالم ملکوت می گویند که با چشم سِرّ قابل مشاهده است.
↩️بحث ملکوت و ابعاد و راه های ورود به ملکوت بحث بسیار مهم اما دامنه داری است که اینجا مجال بیان همه آن نیست لذا به یک نکته اش اکتفا می کنم.
📝یکی از تعابیری که حکایت از باز شدن چشم مؤمن به ملکوت می کند واژه #حکمت است.
📣خداوند در قرآن کریم می فرماید:" خداوند به هر کس که مشیت اش تعلق بگیرد، حکمت می دهد و به هر کس حکمت داده شود، به او خیر کثیر داده شده است.
‼️حالا شما با مطالعه نهج البلاغه به دو حقیقت می رسید:
🔘۱. برخی راههایی که حضرت برای رسیدن به چشمه حکمت بیان فرموده اند مانند صَمت که فرمودند:" الصَّمتُ بابً مِن ابوابِ الحِکمه"
🔘۲. خود نهج البلاغه به شرط 👇👇
● اعتقاد قلبی
● مطالعه با نیت فهم و عمل کردن
● طهارت نفس
👈تمامش حکمت بلکه چشمه حکمت است.
#بند_اول:
«رهایی از تو جز به تو ممکن نیست»
#سؤال2⃣: این جمله یعنی چه؟
#جواب:
✍ یعنی اگر بنده با ارتکاب به گناه و عصیان مبتلا به سخط و غضب تو شود راهی جز عفو غفران خودت برای نجات وی از عواقب خشم تو ندارد.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه109
#بند_دوم
«فرشتگانی که در پشت پدران قرار نگرفته و در رحم مادران پرورش نیافته اند و از آبی پست خلق نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته است»
#سؤال3⃣: اگر انسان خلیفه خداست چرا چنین خلقتِ مادیِ پستی دارد(به توصیف خود خطبه) ؟
#سؤال4⃣: آیا فرشتگان از این جهت بر انسان برتری ندارند؟
#جواب:
✍ روشن است قرار گرفتن در مکانى محدود، همچون صلب پدران و سپس رحم مادران و آفریده شدن از قطره آبى به ظاهر پست و بى مقدار، نقصان هایى است که دامن انسان ها را گرفته است؛ در حالى که فرشتگان نه ازدواجى دارند و نه تولّدى همچون انسان ها.
👌اضافه بر این، آنها نه مرگ و میر دارند و نه تغییر و دگرگونى بر اثر گذشت زمان، نه بیمارى دامان آنها را مى گیرد و نه پیرى و فرسودگى.
👈وجود این امتیازات در فرشتگان، گر چه نشانه شرافت خلقت آنهاست و انسان ها از این نظر بى شکّ نسبت به آنها در مقام پایین ترى قرار مى گیرند.
⏪ولى آنچه سبب عظمت انسان و برترى او بر فرشتگان مى شود، همان روح الهى است که در جمله «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» به آن اشاره شده است و همین امر سبب سجده تمام آنها در برابر آفرینش آدم شد.
با توجه به این پاسخ استاد 👆👆👆
#سؤال5⃣: حال آیا فرشتگان از نفخه روح الهی برخوردار نیستند ؟
#جواب:
✍ نه نحوه حیات فرشتگان به گونه ای دیگر است که اینجا مجال بیانش نیست.
#بند_دوم:
«فرشتگان با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که نزد تو برخوردارند و آنگونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت میکنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند»
#سؤال6⃣: این چگونه محبتی است که فرشتگان را از کوچکترین غفلتی از فرمان خدا بازمیدارد اما ما را از لغزش در پیشگاه خدا باز نمیدارد...؟
#جواب:
✍همانطور که میدانید هر چقدر که معرفت ما نسبت به یک موجودی بیشتر و دقیقتر باشد ، اگر آن موجود لایق دوست داشتن باشد ، محبت ما نسبت به آن بیشتر می شود .
👌اگر آن موجود لایق نفرت باشد نفرت ما نسبت به آن بیشتر می شود .
⏪این دسته از فرشتگان مقرب خاصی که امیرالمؤمنین علیه السلام در این خطبه از آنها یاد کرده اند ، فرشتگانی هستند که در درجه بسیار بالایی از شناخت خداوند متعال قرار دارند .
↩️ لذا محبت آنها ریشه در اوج معرفت آنها دارد.
#بند_سوم:
«خدایا ستایش تو را سزاست که آفریننده و معبودی و بندگان را بدرستی آزمایش کردی»
#سؤال7⃣: چرا از صفت «درستی» برای آزمایش استفاده کردند؟
#سؤال8⃣: آزمایش درست چگونه آزمایشی است؟
#سؤال9⃣: ما چگونه میتوانیم دیگران را درست آزمایشکنیم؟( آنگونه که در#حکمت434 فرمودند مردم را ببازمای تا دشمن گردی «و به باطن آنها پی ببری» )
#جواب:
✍در عبارت عربی این بند از #خطبه109 واژه ی"حسن بلائک " آمده ، یعنی بلا وابتلای نیکو ، که به معنای این است که به بندگانت نعمتهای فراوان و رنگارنگی عنایت کرده ای ، فرصتهای گوناگون داده ای تا آنها خودشان به گوهره ی درونی خود پی ببرند ، به این حسن بلا گفته می شود یعنی امتحان نیک .
⬅️ما هم می توانیم به تبعیت از خداوند متعال با خوش اخلاقی ، بخشش و با فرصت دادن به دوستان و حتی کسانی که با ما دشمنی می کنند آنها را برای خودشان در بوته ی آزمایش قرار بدهیم تا خودشان نتیجه گیری کنند که چه رفتاری با ما داشته باشند .
#بند_چهارم:
«هرکس به چیزی عشق ناروا ورزد نابینایش میکند و قلبش را بیمارکرده با چشمی بیمار مینگرد و با گوشی بیمار می شنود»
#سؤال0⃣1⃣:عشق ناروا که اینقدرخطرناک است،چگونه عشقی است؟
#جواب :
✍ عشق منقطع از توجه به مبدا و معاد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣حوادث سخت آینده
(قسمت اول)
1⃣خداشناسی
♦️ستايش خدايی را سزاست که با آفرينش مخلوقات، بر انسان ها تجلّی کرد، و با برهان و دليل خود را بر قلب هايشان آشکار کرد. مخلوقات را بدون نياز به فکر و انديشه آفريد، که فکر و انديشه مخصوص کسانی است که دلی درون سينه داشته باشند و او چنين نيست، که علم خداوندی ژرفای پرده های غيب را شکافته است، و به افکار و عقايد پنهان احاطه دارد. (و از همين خطبه است که پيرامون پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:)
2⃣وصف پيامبر اسلام (صل الله علیه وآله وسلم)
♦️پيامبر(صلی الله علیه و آله) را از درخت تنومند پيامبران، از سرچشمه نور هدايت، از جايگاه بلند و بی همانند، از سرزمين بطحاء، از چراغ های برافروخته در تاريکی ها، و از سرچشمه های حکمت برگزيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) طبيبی است که برای درمان بيماران سيّار است. مرهم های شفابخش او آماده، و ابزار داغ کردن زخم ها را گداخته. برای شفای قلب های کور و گوش های ناشنوا و زبان های لال، آماده، و با داروی خود در پی يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است.
3⃣علل انحراف فرزندان اميه
♦️ بنی اميّه، با نور حکمت، جان و دل خود را روشن نساخته و با شعله های فروزان دانش، قلب خود را نورانی نکرده اند. چونان چهارپايان صحرايی، و سنگ های سخت و نفوذ ناپذيرند. به تحقيق رازهای درون برای صاحبان آگاهی آشکار، و راه حق برای گمراهان نيز روشن است، و رستاخيز نقاب از چهره برانداخت و نشانه های خود را برای زيرکان و آنان که طالب حقّند نماياند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه108
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📜خطبه ۱۰۸
(قسمت-دوم )
4⃣نكوهش كوفيان
♦️ مردم کوفه! چرا شما را پيکرهای بی روح، و روح های بدون جسد می نگرم؟ چرا شما را عبادت کنندگانی بدون صلاحيّت، و بازرگانانی بدون سود و تجارت، و بيدارانی خفته، و حاضرانی غايب از صحنه، بينندگانی نابينا، شنوندگانی کر، و سخن گويانی لال، مشاهده می کنم؟ پرچم گمراهی بر پايه های خود برافراشته شده و طرفداران آن فراوان گشته؛ شما را با پيمانه خود می سنجند و سرکوب می کنند، پرچم دارشان (معاويه)، از ملّت اسلام خارج و بر راه گمراهی ايستاده است.
5⃣خبر از كشتار و فساد بنی اميه
♦️ پس آن روز که بر شما دست يابند، جز تعداد کمی از شما باقی نگذارند، چونان باقيمانده غذايی اندک در ته ديگ يا دانه های غذای چسبيده در اطراف ظرف، شما را مانند پوست های چرمی به هم پيچانده می فشارند، و همانند خرمن شما را به شدّت می کوبند، و چونان پرنده ای که دانه های درشت را از لاغر جدا کند، اين گمراهان، مؤمنان را از ميان شما جدا ساخته، نابود می کنند.
6⃣ هشدار و سفارش به اطاعت از اهل بيت (علیهم السلام)
♦️با توجّه به اين همه خطرات، روش های گمراه کننده شما را به کجا می کشاند؟ تاريکی ها و ظلمت ها، تا کِی شما را متحيّر می سازد؟ دروغ پردازی ها تا چه زمانی شما را می فريبد؟ از کجا دشمن در شما نفوذ کرده به اينجا آورده و به کجا باز می گرداند؟. آگاه باشيد! که هر سرآمدی را پرونده ای، و هر غيبتی را بازگشت دوباره ای است. مردم! به سخن عالمِ خداشناس خود گوش فرادهيد، دل های خود را در پيشگاه او حاضر کنيد، و با فريادهای او بيدار شويد! رهبر جامعه بايد با مردم به راستی سخن گويد و پراکندگی مردم را به وحدت تبديل، و انديشه خود را برای پذيرفتن حق، آماده گرداند. پيشوای شما چنان واقعيّت ها را برای شما شکافت، چونان شکافتن مهره های ظريف، و حقيقت را از باطل چون شيره درختی که از بدنه آن خارج شود، بيرون کشيد.
7⃣ خبر از مسخ ارزشها در حكومت بنی اميه
♦️پس، در آن هنگام که امويان بر شما تسلط يابند، باطل بر جای خود استوار شود، و جهل و نادانی بر مَرکب ها سوار، و طاغوت زمان عظمت يافته، و دعوت کنندگان به حق اندک و بی مشتری خواهند شد. روزگار چونان درنده خطرناکی حمله ور شده، و باطل پس از مدّت ها سکوت، نعره می کشد. مردم در شکستن قوانين خدا دست در دست هم می گذارند، و در جدا شدن از دين متّحد می گردند، و در دروغ پردازی با هم دوست و در راستگويی دشمن يکديگرند. و چون چنين روزگاری می رسد، فرزند با پدر دشمنی ورزد، و باران خنک کننده، گرمی و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پر می کنند، نيکان و بزرگواران کمياب می شوند. مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان، تهی دستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستی از ميانشان رخت بر می بندد، و دروغ فراوان می شود. با زبان، تظاهر به دوستی دارند، امّا در دل دشمن هستند. به گناه افتخار می کنند، و از پاکدامنی به شگفت می آيند، و اسلام را چون پوستينی واژگونه می پوشند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه108
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛
#خطبه108
#بند_دوم :
«پیامبر طبیبی است که برای درمان بیماران سیار است . مرهم های شفا بخش او آماده و ابزار داغ کردن زخمها گداخته . برای شفای قلبهای کور و گوشهای ناشنوا و زبانهای لال ، آماده و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است .»
#سؤال1⃣: آیا ویژگی «سیار» بودن برای یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان، براستی در پیامبر بوده؟ یعنی پیامبر به شهرهای مختلف سفر میکرده اند؟
#سؤال2⃣: منظور از این تعبیرات درباره بیماران ، مرهم های شفا بخش ، ابزار داغ کردن زخمها ، چیست ؟
#سؤال3⃣: منظور از بیماران فراموش شده چه کسانی می باشد ؟
#جواب:
✍ #طبیب_دوار یعنی پیامبر رحمتش را با نهایت خضوع و تواضع به همه جا نشر و گسترش می داد.
👌گاه خودش به خانه مرد یهودی که هر روز بر سر مبارک حضرت زباله می ریخت و چند روزی از او خبری نبود می رفت و او با دیدن این بزرگواری پیامبر، مسلمان می شد.
⬅️گاه محرومان و زجردیدگان را مورد ملاطفت خویش قرار می داد و به یتیمان و جزامیان رسیدگی می کرد.
⏪و گاه بیماران اعتقادی را با اعزام مبلغ و ازسال نامه ها به چشمه سلامت یعنی اسلام دعوت می نمود.
🖇آری شرک و کفر و نفاق و گناه اگر باطنش خوب درک شود جز زخم و چرک و نقص چیزی نیست و دعوت به توحید و تقوا و اخلاق در حکم مرهم و دارو است همان طور که قرآن شفا و رحمت است برای مؤمنین.
#بند_چهارم:
«ای مردم کوفه...چرا شما را عبادت کنندگانی بدون صلاحیت می بینم»
#سؤال4⃣: مگر عبادت کردن صلاحیت می خواهد؟
#سؤال5⃣ :صلاحیت عبادت یافتن در چیست؟
#جواب:
✍ امام(علیه السلام) در این عبارات، با تشبیهات زیبا و رسایى که فرموده، یک حقیقت مهم را بیان مى کند که یکى از سرچشمه هاى گمراهى، تکیه کردن بر پندارهاى بى اساس و گمان هاى باطل و آراى فاسد و غیر مستدل است.
‼️اینها گاه ظاهر فریبنده اى دارد! همچون لب رودخانه ها، یا پرتگاه هایى که ظاهرش محکم، امّا زیر آن خالى شده است!
📛افراد بى خبر، پاى بر آن مى نهند و ناگهان در درون رودخانه، یا قعر درّه سقوط مى کنند.
🚫اینها با اصرار بر پندارهاى جاهلانه خود، همانند کسانى هستند که اسباب مرگ و سقوط خویش را بر دوش گرفته، به هر سو مى برند.
⁉️و یکى از ناهنجارى ها و بدبختى هاى آنان این است که براى توجیه افکار باطل خود به امور باطل دیگرى استناد مى کنند و به این ترتیب، روز به روز و لحظه به لحظه، در گمراهى عمیق ترى فرو مى روند.
⚠️اینها نقطه مقابل کسانى هستند که در آغاز این بخش، به آنان اشاره شد: کسانى که از چراغ هدایت رهروان راستین، نور مى گیرند و از چشمه هاى زلال علم آنها سیراب مى شوند.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
به نام خدا
❌نمونهکتابهایفعلینهضت❌
1_نهجالبلاغه رقعی
ترجمه کامل فارسی و عربی
قیمت ۱۰۰ هزار تومان
2_نهجالبلاغه پالتویی
ترجمه کامل فارسی
قیمت ۹۰ هزار تومان
3_نهجالبلاغه جیبی
بخش حکمتها
قیمت ۶۰ هزار تومان
آیدی ارتباطی📱:
@hasanestan_201
شماره تماس📞:
09021997582
🆔https://eitaa.com/mahdavi_arfae
─┅•═༅𖣔•✾•🌹•✾•𖣔༅═•┅─
📜خطبه 107
📣( دربرخی از روزهای صفين، در سال ٣٧ هجری برای تشکر و تقویت روحیه سربازانش ایرادش فرمود. )
🔹وصف نبرد ياران در صفين
♦️از جای کنده شدن و فرار شما را از صف ها ديدم، فرومايگان گمنام و بيابان نشينانی از شام، شما را پَس می راندند در حالیکه شما از بزرگان و سرشناسان عرب و از سران شرف می باشيد، برازندگی چشمگيری داريد و قلّه های سرفراز و بلند قامتيد. سرانجام سوزش سينه ام با مقاومت و حملات دلاورانه شما تسکين يافت که ديدم شاميان را هزيمت داديد و صَف های آنان را در هم شکستيد و آنان را از لشکرگاه خود رانديد، آنگونه که آنها شما را کنار زدند. می ديدم با نيزه ها آنان را کوفتيد و با تيرها آنها را هدف قرار داديد که فراريان و کشتگان دشمن روی هم ريختند و بر دوش هم سوار می شدند، چونان شتران تشنه ای که از آبشخورشان برانند و به هر سو گريزان باشند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه107
─┅•═༅𖣔•✾•🌹•✾•𖣔༅═•┅─
┄═❁๑🍃๑•🌺•๑🍃๑❁═┄
📜 خطبه 106 :
( این خطبه در شهر کوفه، در نکوهش و هشدار کوفیان ایراد شد. )
1⃣ تعریفی جامع از اسلام
♦️ستايش خداوندی را سزاست که راه اسلام را گشود و راه نوشيدن آب زلالش را برتشنگان آسان فرمود. ستون های اسلام را در برابر ستيزه جويان استوار کرد و آن را پناهگاه أمنی برای پناه برندگان و مايه آرامش برای واردشوندگان قرار داد. اسلام، حجّت و برهان برای گويندگان و گواه روشن برای دفاع کنندگان و نور هدايتگر برای روشنی خواهان و مايه فهميدن برای خردمندان و تدبّر برای تدبيرکنندگان و نشانه گويا برای جويندگان حق و روشن بينی برای صاحبان عزم و اراده، عبرت است برای عبرت گيرندگان، عامل نجات و رستگاری برای تصديق کنندگان و آرامش دهنده تکيه کنندگان، راحت و آسايشِ توکّل کنندگان و سپری نگهدارنده برای استقامت دارندگان است. اسلام، روشن ترين راه هاست، جادّه هايش درخشان، نشانه های آن در بلندترين جايگاه، چراغ هايش پرفروغ و سوزان، ميدانِ مسابقه آن پاکيزه، برای پاکان سرانجام مسابقه های آن روشن و بی پايان، مسابقه دهندگان آن پيشی گيرنده و چابک سوارند. برنامه اين مسابقه تصديق کردن به حق، راهنمايان آن اعمال صالح، پايان آن مرگ، ميدان مسابقه دنيا، مرکز گِرد آمدن مسابقه دهندگان قيامت و جايزه آن بهشت است.
2⃣ دعا برای پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️ "تا آنکه خداوند با دست پيامبر(صلی الله علیه و آله) شعله ای از نور برای طالبان آن برافروخت و بر سر راه گمشدگان چراغی پرفروغ قرار داد. خداوندا! پيامبر(صلی الله علیه و آله)، امين و مورد اطمينان و گواهِ روز قيامت است، نعمتی است که برانگيخته و رحمتی است که به حق فرستاده ای. خداوندا! بهره فراوانی از عدل خود به او اختصاص ده و از احسان و کرم خود فراوان به او ببخش. خدايا! بنای دين او را از آنچه ديگران برآورده اند عالی تر قرار ده. او را بر سر خان کرمت گرامی تر دار و بر شرافت مقام او در نزد خود بيفزا و وسيله تقرّب خويش را به او عنايت فرما و بلندی مقام و فضيلت او را بی مانند گردان و ما را از ياران او محشور فرما، چنانکه نه زيانکار باشيم و نه پشيمان، نه دور از راه حق باشيم و نه شکننده پيمان، نه گمراه باشيم و نه گمراه کننده بندگان، نه فريب هوای نفس خوريم و نه وسوسه شيطان.
می گويم: اين کلمات در خطبه ۷۲ نيز وجود داشت، امّا بدان جهت که اضافات مفيدی داشت در اينجا نيز آورده ايم."
3⃣ ره آورد بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️مردم! از سر نعمت بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و لطف خداوند بزرگ به مقامی رسيده ايد که حتّی کنيزان شما را گرامی می دارند و به همسايگان شما محبّت می کنند. کسانی برای شما احترام قائلند که شما از آنها برتری نداشته و بر آنها حقّی نداريد؛ کسانی از شما می ترسند که نه ترس از حکومت شما دارند و نه شما بر آنها حکومتی داريد.
4⃣ علل سقوط و سير ارتجاعی امّت
♦️با آن همه بزرگواری و کرامت، هم اکنون می نگريد که قوانين و پيمان های الهی شکسته شده امّا خشم نمی گيريد، در حالیکه اگر پيمان پدرانتان نقض می شد ناراحت می شديد. شما مردمی بوديد که دستورات الهی ابتدا به دست شما می رسيد و از شما به ديگران ابلاغ می شد و آثار آن باز به شما برمی گشت، امّا امروز جايگاه خود را به ستمگران واگذارديد و زمام امور خود را به دست بيگانگان سپرديد و امور الهی را به آنان تسليم کرديد، آنهايی که به شبهات عمل می کنند، و در شهوات غوطه ورند (بنی اميّه). به خدا سوگند اگر دشمنان، شما را در زير ستارگان آسمان بپراکنند، باز خداوند شما را برای انتقام گرفتن از ستمگران گِردِ هم می آورد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه106
┄═❁๑🍃๑•🌺•๑🍃๑❁═┄
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه106
#بند_اول:
«اسلام...روشن بینی برای صاحبان عزم و اراده است»
«نشانه های (اسلام) در بلندترین جایگاه است»
«میدان مسابقه آن پاکیزه است»
#سؤال1⃣ : در مورد این عبارات لطفاً توضیح بیشتری دهید.
#جواب:
✍ سؤال شما سه بخش دارد که به ترتیب بیان می کنم:
🔻۱. یعنی اسلام مایه بصیرت است براى آن کس که عزم بر درک حقیقت دارد.
👌همانطور که خداوند فرموده است :" قَد تبیّن الرّشدُ من الغَیّ" حقیقت در اسلام چنان از غی و باطل جدا شده که انسان منصف و عاقل خودبخود راه و روش اسلام را می پذیرد بدون اکراه و اجبار لذا "لااکراهَ فی الدّین"
🔻۲. در هر جاده و مسیری نیاز به تابلوهایی هست که به عنوان نشانه و نشان دهنده خطرها و گردنه ها و لغزندگی جاده ها و فاصله تا منزل بعدی و ... کار کند.
‼️هر چه این نشانه ها و تابلوها بالا تر و مرتفع تر باشند بهتر قابل رؤیت است.
🚷نشانه های اسلام در این کلام به تابلوهای راهنمایی در جاده تشبیه شده اند.
🔻۳. حضرت اسلام را به مسابقه اى تشبیه مى کند که تمام ارکانش در بالاترین مرتبه حسن و کمال است.
⏪مسابقه ها معمولاً نیاز به ارکانى دارد:
✔️۱- میدان تمرین
✔️۲- محلّ پایان مسابقه
✔️۳- اسب هاى آماده و ورزیده
✔️۴- جایزه عالى
✔️۵- سوارکاران شریف و باارزش.
⁉️میدان مسابقه اگر پاک نباشد اسب ها در حرکت دچار مشکل و اذیت می شوند.
⬅️در اسلام هم میدان زندگی پاکیزه از دست اندازها و سخت گیری هاست .
#بند_اول:
«برنامه این مسابقه، تصدیق کردن به حق، راهنمایان آن اعمال صالح، پایان آن مرگ...است»
#سؤال2⃣ : آیا منظور این است که اعمال صالح ما را به سوی اسلام راهنمایی می کنند؟
#سؤال3⃣: در مورد برنامه این مسابقه توضیح بیشتر بفرمایید.
#جواب:
✍ یعنی راه پیروزی در این مسابقه دو چیز است :
🔻۱) ایمان به معنای تصدیق کردن عقاید حقه ی اسلام مانند توحید
🔻۲)اعمال صالح
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه_106
#بند_دوم:
«خداوندا بهره فراوانی از عدل خود به پیامبر اختصاص ده»
#سؤال4⃣: چرا مولا برای پیامبر از خدا درخواست عدالت می کنند؟ منظور چیست؟
#جواب:
✍ مراد از این عدل، این نیست که به پیامبر عدالت عنایت کن چون این دعا بعد از فوت پیامبر عزیز است.
👌بلکه مقصود در خواست ثواب و پاداش عادلانه به پیامبر است .
⬅️پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مقتضاى عدل الهى استحقاق پاداش فراوانى دارد و به مقتضاى فضل پروردگار پاداش هاى مضاعف، قرآن مجید مى گوید: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا; کسى که کار نیکى کند، ده برابر به او پاداش داده مى شود».
‼️ به یقین یک پاداش به مقتضاى عدل است، و نُه پاداش به مقتضاى فضل پروردگار.
#بند_دوم:
«خداوندا...برشرافت پیامبر نزد خود بیفزا و وسیله تقرب خویش را به او عنایت فرما»
#سؤال5⃣: وسیله تقرّب رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به خدا در آن دنیا چیست؟
#سؤال6⃣: آیا رسول خدا در نزدیکترین مقام به خداوند قرارندارد و باید مقرّب تر گردند؟ (باتوجه به «لافرق بینک و بینهم الا أنَّهم عبادک» بنظر می رسد آنها آیینه تمام نمای حق شده اند وگرنه نمیگفتند فرقی بین او و معصومین ما نیست)؟
#جواب:
✍ در فرهنگ اسلامی آنچه که یک مسلمان از اعمال صالحی که قابل جاری شدن است به اصطلاح صدقات جاریه، از خودش باقی میگذارد برای بعد از مرگش هم عامل تقرب و رشد و کمال است و ثواب و اجر او می شود .
🕌مثلاً کسیکه مسجدی در این دنیا می سازد مادامی که آجری از آجرهای مسجد پابرجاست و در آن مکان نماز برپا می شود اجر این مسجد سازی و نمازی که در آنجا خوانده می شود برای او هم قرار داده می شود .
💥حال اگر پیامبری باشد که بشریت را هدایت کرده باشد و این هدایت همچنان مستمراً دارد ادامه پیدا میکند تصورش به راحتی حتی قابل درک نیست که چه صدقه جاریه ای پیامبر برای خودشان فراهم کرده اند .
↩️بنابراین حضرت دائم درحال تقرب بیشتر و شرافت بیشتر هستند .
⬅️اما اینکه با وجود اینکه آنها نزدیکترین مخلوقات به خدا هستند آیا باز هم تقرّب معنا دارد ، بله چون کمال ، بی نهایت است و آنها هم به سمت کمال ، یعنی خداوند متعال حرکت می کنند .
⏪پس حرکت آنها متوقف نشده و همچنان به سمت کمال بالاتر در حرکت هستند و رشد می کنند .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه106
#بند_سوم:
«کسانی از شما می ترسند که نه ترس از حکومت شما دارند و نه شما بر آنان حکومتی دارید»
#سؤال7⃣:پس از چه چیزی میترسند؟
#جواب:
✍ مسلّم است، به مضمون حدیث شریف: «مَنْ خَافَ اللهَ أَخَافَ اللهُ مِنْهُ کُلَّ شَىْء وَ مَنْ لَمْ یَخِفِ اللهُ أخافَهُ اللهُ مِنْ کُلِّ شَىْء;
📣کسى بنده خدا باشد و از خدا بترسد، دیگران از او مى ترسند و براى او هیبت قائلند و آن کس که بنده هوا و شیطان باشد، از همه چیز بیمناک و ترسناک است».
☑️مسلمانانى که به حقیقت اسلام عمل کنند و دستورات خداوند را به درستى اجرا نمایند و تقواى الهى را پیشه سازند، نزد دیگران نیز محترم و پرهیبتند.
↔️این یک واقعیّت است و هرگز مبالغه اى در آن نیست.
📚مورّخ و جامعه شناس معروف غربى «گوستاولبون» در «تاریخ تمدّن اسلام و عرب» نقل مى کند:
📌هنگامى که بعضى از فرماندهان بزرگ آماده جنگ و ستیز با مسلمین مى شدند، آگاهان تعجب کردند که حمله بردن به محلّ و موطن نیرویى که تا مدّت پانصد سال، تمام اروپا را به وحشت و اضطراب انداخت، اقدامى متهوّرانه است».
🖇اینها به خاطر آن بود که مسلمین در پرتو ایمان، افرادى شجاع و فداکار و از جان گذشته و شکست ناپذیر شده بودند.
💯اضافه بر این، امدادهاى غیبى و عنایات الهى نیز شامل حال آنها بود.
🔖«ابن ابى الحدید» داستان عبرت انگیزى نقل مى کند که شاهد گویاى این معناست.
📜مى گوید: «هنگامى که لشکر اسلام از دجله به سوى کاخ سفید مدائن عبور کرد، در زمانى بود که دجله در حال «مَد» و همچون دریاى موّاجى بود. آنها سوار بر اسب (و اسب ها شناکنان) در حالى که نیزه ها بر دست داشتند، نه زرهى در تن و نه کلاه خودى بر سر آنها، راه مى پیمودند.
⏪لشکر ساسانیان بعد از یک تیراندازى شدید، عقب نشینى کردند و مسلمانان همچنان پیش مى آمدند و از تیرها نمى ترسیدند.
◀️کشاورزى که در آن نزدیکى بود و بیلى در دست داشت، به یکى از لشکریان ساسانى که از تیراندازان ماهر بود گفت: «واى برشما! شما با این همه سلاح از برابر این جمعیّت بى دفاع فرار مى کنید! راستى شرم آور و خجلت آور است!»
⁉️آن مرد لشکرى که سوار بر مرکب بود، گفت: بیل خود را در گوشه اى روى زمین نصب کن! او چنین کرد.
↔️سوارِ تیرانداز، آن را هدف قرار داد، به طورى که تیر بیل را شکافت و از سوى مقابل درآمد. سپس به آن مرد کشاورز گفت: «الآن نگاه کن!» در همین حال، بیست تیر به سوى یکى از لشکریان اسلام پرتاب کرد، ولى یکى از آنها نه به او و نه به اسبش اصابت نکرد، در حالى که فاصله زیادى نداشت.
‼️بعد به او گفت: دیدى؟ گویى این جمعیت در پوششى از حمایت (الهى) قرار دارند!».
#بند_چهارم:
«به خدا سوگند اگر دشمنان، شما را در زیر ستارگان آسمان بپراکنند باز خداوند شما را برای انتقام گرفتن از دست ستمگران گرد هم می آورد»
#سؤال8⃣: بنظر این جمله با چند جمله قبل همخوانی ندارد چون آنجا امام از خشم نگرفتن مردم به نقض قوانین و پیمانهای الهی و... ناراحتند پس چگونه بلافاصله به همین افراد جمله بالا را می فرمایند؟
#سؤال9⃣:آیا منظور در روز ظهور امام عصر است؟
#سؤال0⃣1⃣: این «شما» خطاب عام است؟یعنی همه مسلمین را خداوند برای انتقام گیری از ستمگران جمع می کند؟
#جواب:
✍ برخی گمان کرده اند که مراد از این بخش خطبه، زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه است.
⁉️اما چنین نیست بلکه مقصود این است که خداوند علیرغم گنهکاری قومی می تواند از همان ها برای در هم کوبیدن کفار استفاده کند.
⬅️همانطور که عباسیون را عامل نابودی بنی امیه قرار داد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
┄═❁๑🍃๑•🌺•๑🍃๑❁═┄
📜خطبه 105:
(نوشته اند: امام علیه السلام این سخنرانی را ۵ روز پس از به دست گرفتن قدرت سیاسی کشور، در آخر ذی الحجه سال ٣٥ هجری ایراد فرمود. )
1⃣ ويژگيهای پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️تا اينکه خدا محمّد(صلی الله علیه و آله) را برانگيخت، گواهی دهنده، بشارت دهنده و هشداردهنده. پيامبری که بهترين آفريدگان در خردسالی و در سنّ پيری نجيب ترين و بزرگوارترين مردم بود. اخلاقش از همه پاکان پاک تر و باران کرمش از هر چيزی با دوامتر بود.
2⃣ هشدار از آينده تلخ فرزندان اميه
♦️شما ای فرزندانِ اميّه! زمانی از لذّت و شيرينیِ دنيا بهره مند شديد و از پستانِ آن نوشيديد، که افسارش رها و بندِ جهازش محکم نبود (در حکومت عثمان)، تا آنجا که حرامِ دنيا نزد گروهی، چونان ميوه درختِ سدر بی خار آسان و حلالِ آن دشوار و غير ممکن شد. به خدا سوگند، دنيايی که در دست شماست چونان سايه ای است گسترده که زود به سرآمد خود نزديک می شود. امروز زمين برای شما خالی و گسترده و دست هايتان برای انجام هر رفتار نادرستی باز و دست های رهبران واقعی بسته است. شمشير شما بر آنان مسلّط و شمشير آنان از شما بازگرفته شده است. آگاه باشيد هر خونی خونخواهی دارد و هر حقّی را جستجوگری است. انتقام گيرنده خون های ما چونان حاکمی است که برای خود داوری کند و او خداوندی است که از گرفتن کسی ناتوان نگردد و کسی از پنجه عدالت او نمی تواند بگريزد. ای فرزندان اميّه! سوگند به خدا زود باشد که اين خلافت و دولت را در دست ديگران و در خانه دشمنان خود بنگريد. آگاه باشيد بيناترين چشم ها آن است که در دل نيکی ها نفوذ کند و شنواترين گوش ها آنکه پندها و تذکّرات سودمند را در خود جای دهد.
3⃣ اندرزهای جاودانه و توجه دادن مردم به اهل بيت (علیهم السلام )
♦️ای مردم! چراغ دل را از نور گفتار گوينده با عمل، روشن سازيد و ظرف های جان را از آب زلال چشمه هايی که از آلودگی ها پاک است پُر نماييد. ای بندگان خدا! به نادانی های خود تکيه نکنيد و تسليم هوای نفس خويش نباشيد که چنين کسی بر لبه پرتگاه قرار دارد و بار سنگين هلاکت و فساد را بر دوش می کشد و از جايی به جای ديگر می برد، تا آنچه را که ناچسب است بچسباند و آنچه را که دور می نمايد نزديک جلوه دهد. خدا را، خدا را، مبادا شکايت نزد کسی بريد که نمی تواند آن را برطرف سازد و توان گره گشايی از کارتان را ندارد. همانا بر امام واجب نيست جز آنچه را که خدا امر فرمايد و آن کوتاهی نکردن در پند و نصيحت، تلاش در خيرخواهی، زنده نگهداشتن سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، جاری ساختن حدود الهی بر مجرمان، رساندن سهم های بيت المال به طبقات مردم است. پس در فراگيری علم و دانش پيش از آنکه درختش بخشکد تلاش کنيد و پيش از آنکه به خود مشغول گرديد از معدن علوم اهل بيت (علیهم السلام) دانش استخراج کنيد. مردم را از حرام و منکرات بازداريد و خود هم مرتکب نشويد، زيرا دستور داده شديد که ابتدا خود محرّمات را ترک و سپس مردم را بازداريد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه105
┄═❁๑🍃๑•🌺•๑🍃๑❁═┄
🌹🕊🌹🕊؛
🕊؛
🌹؛
🕊؛
#خطبه105
#بند_دوم:
«اگاه باشید بینا ترین چشم ها آنست که در دل نیکی ها نفوذ کند»
#سؤال1⃣: آیا منظور آنست که بیناترین دیدگان آنست که نیکی و درستی ها را ببیند؟
#جواب:
✍ با توجه به کل خطبه و لحن آن نتیجه می گیریم که این سخن اشاره دارد به اینکه اگر شما و سایر مردم، چشم و گوش باز داشته باشید؛ پیداکردن راه خیر و سعادت، مخفى و پیچیده نیست.
‼️ولى افسوس! که هواى نفس و هوس هاى سرکش، چنان پرده ظلمانى بر چشم و گوش انسان مى اندازد، که حقایق واضح را نمى بیند و دوستانه ترین اندرز را نمى شنوند.
#بند_سوم:
«ای مردم ...ظرفهای جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگیها پاک است پر نمایید»
#سؤال2⃣: آیا منظور از چشمه ، حکمت است؟
#جواب :
✍ منظور کلام و بیان خود امیرالمؤمنین است که همه حکمت است.
👌زیرا قبل از آن میفرمایند: ای مردم چراع دل را از نور گفتار گوینده با عمل روشن سازید"
📣 و گوینده با عمل طبق #خطبه175، #بند۳ خود امیرالمؤمنین هستند آنجا می فرمایند: ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر این که پیش از آن خود عمل کرده ام..."
#بند_سوم:
«خدا را ، خدا را ، مبادا شکایت نزد کسی برید که آن را برطرف سازد و توان گره گشایی ندارد»
#سؤال3⃣: چرا حضرت برای این امر، قسم داده اند؟
#سؤال4⃣: آیا حاکم طاغوت هم شامل این افراد می شود؟
#جواب:
‼️این سخنرانی همانطور که در متن ترجمه آن هست ، فقط پنج روز بعد از بیعت گرفتن از مردم و بدست گرفتن حکومت ایراد شده است .
↩️لذا امیرالمؤمنین علیه السلام گویا دارند میفرمایند: همانطور که سه دوره شکایت خودتان را نزد نااهلانی که قبلاً خلیفه بودند بردید و هیچ نتیجه ای جز ضرر ندیدید دیگر این کار را نکنید .
⏪با وجود حاکم الهی و حاکم مورد تأیید شریعت مقدس ما حق نداریم سراغ حاکم غیر الهی که حاکم طاغوت است برویم .
👌پس امیر المؤمنین علیه السلام همانطور که شما فرمودید دارند به ما اشاره می کنند که ما نمی توانیم سراغ حکومت طاغوت برویم .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊
🌹
🕊
🌹🕊🌹🕊
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 خطبه 104 :
(در سال ٣٦ هجری وقتی امام علیه السلام به سوی شهر بصره حرکت می کرد، در صحرای ربذه هنگامی که برخی از حجاج بیت الله نیز به سخنان آن حضرت گوش فرا می دادند ایراد فرمود. )
🔹ره آورد بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️"پس از ستايش پروردگار، همانا خداوند سبحان حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث فرمود، در روزگارانی که عرب کتابی نخوانده و ادّعای وحی و پيامبری نداشت. پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) با يارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سر منزل نجات کشاند و پيش از آن که مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگاری رساند. با خستگان مدارا کرد و شکسته حالان را زير بال گرفت تا همه را به راه راست هدايت فرمود، جز آنانکه راه گمراهی پيمودند و در آنها خيری نبود. همه را نجات داد و در جايگاهِ مناسبِ رستگاری استقرارشان بخشيد، تا آنکه آسياب زندگی آنان به چرخش درآمد و نيزه شان تيز شد. به خدا سوگند، من در دنباله آن سپاه بودم، تا باطل شکست خورد و عقب نشست و همه رهبری اسلام را فرمانبردار شدند، در اين راه هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم و خيانت نکردم و سُستی در من راه نيافت. به خدا سوگند، درون باطل را می شکافم تا حق را از پهلويش بيرون کشم.
( می گويم: جملات برگزيده اين خطبه را در #خطبه33 نيز آورده ام چون در اين نقل، اندک تفاوتی وجود داشت بار ديگر جداگانه آن را آورده ام.)
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه104
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄