آشنایی با #مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
🔺ادامۀ آشنایی با #مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) از زبان احمد #آکوچکیان:
🔶جامعۀ امروز ایرانی در گام گسیختگی از جهان ممکن ایرانی، در پیوست ترکیبی ملت ـ دولت، با منظومهای از مسئلههای نظامواره درگیر است که بیپاسخی به آنها به معنای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و در پس آن، زوال امکان حضور #دین در جهان جدید است (که فرصت آن با امکان حضور جهان ایرانی از سوی امام صادق انقلاب اسلامی و نخبگان صادق اندیشهای آغازین انقلاب اسلامی نوید داده شد).
🔷#مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) نهادی است که کوشای دانشبنیانسازی پاسخ روشمند به منظومۀ مسائل دمبهدم تازهشونده در سامان نوبهنوی پیشرو است. این مسائل در سیر تطور تاریخیت کشورْ دمبهدم تازهبهتازه میشوند و به این قرار فراخوان نهادهای پژوهش ملی برای بازخوانی مستمر کوشایی خویش در پاسخدهی به این مسائل هستند. در نگاه تحلیلی مرکز، مسائل امروز ما در این مرحله از گذارشناسی اینگونهاند و گامبهگام بازتحلیل میشوند.
بحرانهای اجتماعی دوسدۀ اخیر جامعۀ ناهموار ایرانی، به میان آمدن امکان #زیست دینی در دنیای معاصری، ظهور ایدۀ سیاست حاکمیتیِ نوپدید #ولایت فقه و #فقیه حکم و قرار گرفتن #پیشرفت و در واقع #توسعه در دستور کار سیاسی و هژمونیک و اینک و بهتدریج، بازیابی اهمیت انسان در توسعه و اجتماعیسازی مفهوم #توسعه و ظهور ارادۀ #توسعه بهمثابۀ دستور کار جمعی و انسانی، اجزای تحولات تاریخی جهان معاصر ایرانی هستند و شیفتگان اسلام قرآنی ـ اوصیایی و ایرانْ سودای حضور اندیشهای راهبرنده در این جهان را دارند.
🔶ازآنروی که همچنان نهادهای پژوهش ملی و اندیشمندان ما خودآگاه بنیانافکنی یک نظام #اندیشۀ مبتنی بر بنیان #فلسفۀ دینی و در راستای آن، #پارادایمپژوهی اندیشه، #دانش و #نظریۀ پیشرفت، در نگرش به دورۀ گذار #تمدنی جهان اسلامی ـ ایرانی با رویکرد #آیندهنگار راهبردی نبودهاند بیشترین فرصت یکدهۀ گذشتۀ مرکزْ مصروف به کشف این بنیان #فلسفۀ دینی، #پارادایمی و #نظریهای برای #سند راهبردی و نظام برنامۀ خویش بوده است.
🔷دو دهۀ اخیر فرصتی شد تا با بازخوانی سدۀ معاصری جهان ایرانیْ معادلۀ مرکزی «دین ـ ایران و پیشرفت» جامعترین مسئلۀ #فلسفۀ دینی جهان معاصر اسلامی ـ ایرانی دیده شود. این مسئلۀ مرکزی بهتدریج سر زده است و امروز مضمون حکمتبنیانی آن ضرورت گرفته است. اتفاق مرکزی آن شد که مثلث «#پیشرفت، #تجدد و #توسعه»، «#زمان معاصری» و «#نظام اندیشگانی»، در میدان زیستمان، اجتماع و تمدن، سامانی روششناخت گیرند و در گذار از دورۀ پساطباطباییها، پساشریعتیها، پساصفاییها، پساکدیورها، پسارنانیها، پساعبدالکریمیها و پساملکیانها تا پسامطهریها و حتی پساصدرها، به رخداد پیشاهنگ در این #الگوی اندیشهای ـ نظریهای و آیندهنگار راهبری شوند. بدینگونه در این فراوری، #دین رشد ـ توسعهای در افق امکان انسان، امت و تمدن الهیاتی جهان ایرانی از آن بنیان حِکمی تا تفسیر هدی ـ رشد، سر به عرصههای بایستهای مانند پارادایم اجتهادی و تفسیر سازوکاری باز میکند و از این مجرا، نمونۀ #فلسفۀ قرآنی فقه سر میزند و از مجرای مطالعۀ وضعیت موجودی در گذار توسعهای، ویرایش تازهای از فقه نظام را نشان میدهد که دانش مبنای #الگوی راهبری تحول میشود و بدینروی یک روششناسی کاربردی متولد میشود.
🔶اندیشمندانی مانند شریعتی، مطهری، صدر، صفایی، ابوزید، آرکون، جابری، عبدالکریمی، رنانی، سروش، ملکیان، کدیور و خسروپناه، نمونه اتفاقات نقطهای دورۀ جهان معاصری ایرانی ـ اسلامی هستند که هنوز ترکیب آنان بهمثابۀ یک «#روش» برای فراوری اندیشۀ مبنای مدیریت جهان معاصری اتفاق نیفتاده است. #نظام اندیشهای مرکز عزم عبور از این اتفاقات نقطهای را دارد تا به منظری #فلسفۀ دینی، #پارادایمی و #نظریهای و آنگاه #راهبردی، #آیندهنگار و #گفتمانی در راستای خط آیندۀ رشد انسانی و توسعۀ ملی در خط #اجتهاد تفسیری پیشرفتشناخت دست یابد.
➺@markaz_strategic_roshd
در فصل مدیریت #شهر
⚪️ به نام آفریدگار هندسه زمین و زمان
«روز #معمار» با نشانگانی محمدحسین عاملی، متخلص به «شیخ بهایی»، در جهان ایرانی بهمثابۀ نماد «#فقه دین جهان تشیع» پیشرو است و آموزگار توجهها و آمادگیهایی است که به مخاطبان خویش میدهد تا در قدر خویش آن را به حساب آوریم و در تقدیر و اندازهگیری خویش به کار گیریم.
◻️ ازاینرو خوب است بیاموزیم که:
۱. برسازی جهان و میدان زندگی حاجتمند دانش مبنا و حکمت جامع دین زندگی است. این روز یادگار مکتب حکمی #معماری و #شهرسازی است؛
۲. #معماری با لحاظ نظامسازی شهرْ دانش جاری در موقعیتهای انسانی است تا هندسۀ فضا بخشی از معناداری زندگی باشد؛
۳. دین اسلام و مُلک ایرانْ الگوی ممتاز #معماری و #شهرسازی خویش را دارد و باشد که قدردان تداوم آن در هر دورۀ معاصری خویش باشیم؛
۴. و نقش و جایگاه مؤثر #معمار در جهتدهی صحیح و اصولی به نظام برنامهای مدیریت_ساخت را قدردان باشیم.
◻️ آرزومند حکمتبنیانی عرصۀ #معماری و #شهرسازی و توفیق هموارۀ نخبگان اندیشهای، دانشپژوهان و مدیران این عرصه برای ترسیم نماد زمان ـ فضای مسلک الهیاتی و انسانی خویش در عرصۀ این دانش و اهتمام مبنا و نشانهسازی لایق #شهر و سکونتگاه انسانی نظام سربلند جمهوری اسلامی ایران هستیم.
➺@markaz_strategic_roshd
🔆 #عزم ما
🔸 اینک در #میثاق معیار مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) (مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مرکز مدیریت حوزه) نظام اندیشگانی ملت، دولت و نخبگان این #نهاد پژوهشی در متن تحولات معاصری ناگزیر تاریخیت تجدد ممکن در معادلۀ اسلام و ایران از مجرای پیوستارهای روشمندی مانند پیشرفت ـ توسعه، پارادایم ـ واقعیت و دانش ـ قدرت، افزونبر سامان نظری، سامان نهادی (در قالب نظام مأموریت مرکز، نظام اقدام راهبردی و تعاملی با اندیشمندان و نهادهای دانشی دیگر) نیز به خود گرفته است. این مهم بهنوبۀخود در جغرافیای پژوهش حقیقت دین و الگوی کارآمدی، تحقق و زبان گفتمانی آن و نیز سامان ساختاری مرکز و در افق نظام رشد دینشناخت زیستمانی، مدنی و تمدنی جهان امروز ایرانی، نقشۀ راه معینی هم برای خود دارد.
🔸 ما در این #نهاد دانشی پیشاهنگ، درضمن این #میثاق معیار، بر این جهتگیری برگزیدۀ اندیشهای خودْ تأکید راهبردی و آیندهنگار داریم که البته باید خود را در متن تجربۀ زیستمانی هماندیشان نیز نشان دهد. در این رویکرد کلاننگر، تنوع نظریهها و بلوغ اجزای این چشمانداز همواره مدنظر است و #عزم روشن برای تحقق این نظام مأموریت در رسم برگزیدۀ همراهان جاری است تا این همراهیْ پاکیزه و متداوم باشد.
🔸 نقش پیشاهنگ علامه شهید صدر در متن این نمونۀ تاریخیت گذار و در خط راهبری این #نهاد دانشی پیشاهنگ، بر مدار آن رویکرد آرماننگر، نشانهای از سمتوسوی اندیشگانی و رسم و عزم زیستی آن استاد پیشاهنگ است، اگرچه همواره توقع اهتمامهای پساصدری بهگونۀ مستمر و نوبهنوشونده جریان دارد و نمیتوان از تاریخیت ناگزیر دانش غمضنظر کرد. سمتوسوی پیشاهنگی همواره مقصودنظر است. نظام اندیشگانی، دانشی و تدبیری (تحقیق و توسعهای آیندهنگار) برگزیدۀ این #نهاد پیشاهنگ به کمک مجموعۀ منابع در اختیار این نهاد پژوهشی، در راستای #آرمان و #نظام مأموریت تبیینشدۀ آن، در متن این تاریخیت راهبری میشوند.
➺@markaz_strategic_roshd
💠 در معرفی #ساختار مباحث این هماندیشی در #سازوکار رفتوبرگشتی مستمر پارادایم به گفتمان و فرهنگ:
🔹فصل اول: پژوهش پارادایمی؛
🔹فصل دوم: نظام پژوهش اجتهادی و تفسیری؛
🔹فصل سوم: پژوهشهای علوم انسانی و بینارشتهای؛
🔹فصل چهارم: پژوهشهای اخلاق و سبک زندگی؛
🔹فصل پنجم: پژوهشهای فقه و حقوق؛
🔹فصل ششم: مطالعات آیندهنگار و پژوهش راهبردی توسعه؛
🔹فصل هفتم: هرمنوتیک معنا، پژوهشهای گفتمان و هنر.
➺@markaz_strategic_roshd
⚜️ فصلی از خاطرۀ آن روزهای سپید در تجربۀ عینی معنا
📚 خاطرهای از احمد #آکوچکیان در #کتاب روایت زندگی شهید #بهروز_مرادی:
او را با خلوتها و آرامشش به یاد دارم!
من فکر میکنم ما آدمها تا در میانۀ حادثهها قرار نگیریم، تا اتفاقی پیش نیاید، معلوم نیست چقدر خودمان را با هستی همراه و همگام کردهایم. بهروز در میانۀ جنگ با هستی همراه شده بود. من شیفتۀ اخلاق و رفتار بهروز بودم. او الگویی در زندگی و کارهای من بود. بهروز پر از لطافتها و ظرافتها بود.
خوب یادم هست مرغی را که با انفجار گلولهها موجی شده بود پیش خودش نگه داشته بود و از جوجههایش مراقبت میکرد. وسط درگیریهای خرمشهر، میان آن همه آشوب، شاید فقط کسی مثل او میتوانست با پروانۀ کوچک و خوشرنگی که به سنگرش آمده بود حرف بزند. یا آن روز در جزیرۀ مینو که چند تا از بچهها رفتند از نهری ماهی بگیرند، از خاطرم نمیرود. بچهها نارنجک به داخل نهر میانداختند. بعد از انفجار، ماهیها روی آب میآمدند و بچهها شکارشان میکردند. بهروز این کار را دوست نداشت. با بچهها حرف زد و به کارشان اعتراض کرد. بعد هم بلند شد و رفت. بعد از آن، این کار دیگر تکرار نشد. آن روز من بهروز را جور دیگری شناختم.
#قسمت_اول
🔹ادامه دارد ...
➺@markaz_strategic_roshd
🌹 برای #روز_معلم
دم تولد آفتاب میان حضور خستۀ تاریخیت اشیاء
نگاه منتظری حجم وقت را میدید
که به سمت روشن ادراک زندگی جاری بود
صدای هوش گیاهان و مردمان به گوش میآمد
رسول راه آمده است
و رنگ دامنهها به روشنایی گرایید
و خطوط جاده در آشنایی و سرشاری دشتها پیدا شد
چه راه بلندی!
و رسم او را دیدم
رسم آن آموزگار را
سپید بود
به عین واژۀ پاکی سکوت سبز زندگیها را پیش رو گرفت
دلم به روشنی رسیده است
از لحظههای سرشار از معنا
وقتهایی روشن پیش روست
و صداقت حرف آن آموزگار
در نگاه او بر خط راه افتاد و حیات نشئۀ تنهایی اوست
📗 سرودۀ احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهادت_امام_صادق علیه السلام تسلیت باد...🖤
➺@markaz_strategic_roshd
🗒️ فرصت یادکردی عظیم برای زندگی ما، به قلم احمد #آکوچکیان
⚫ #امام صادق علیهالسلام الگوی معیار #انسان_معیار در متن یک #تاریخیت_معیار با سلسلۀ #امامت_اوصیایی، فرصت رخداد تاریخی گرفته است تا با حضور بالغترین الگوی معیار راهبری آیندهنگار راهبردی، انسان و تاریخ او و در ذیل ظهور #دین_انبیایی برای همیشۀ زیست بشری فلسفه بگیرد تا از این رهگذر امکان معنیداری تاریخیت زندگی بشر مهیا باشد. بدینسان #امامت_معیار برآمده است تا امکان #امت و #مدنیت_معیار رخ دهد و #تمدن_معیار فرصت حضور گیرد.
میانداری حضور نسبت خداوند با انسان برای معنیدارسازی انسان در فلسفۀ هستیداری انسان با هستی دیده میشود که با #امامت_اوصیایی ظریفترین، عینیترین، واقعیترین در عین آرمانیترین و انسانیترین امکان این حضور را ممکن ساخته است و این معنای اصولی رخ داده است که توحید بدون #امامت ممکن نیست و نماد عینی تاریخی نبوت نیز با نمونههای معیارین امامت ابراهیمی و مصطفایی نیازمند به تفصیل عینی در یک #تجدد_معیار درونزا در متن واقعیت تاریخیت همواره ممکن تازهشدگی برای بشر است.
⚫ و اینک فصل صادق آلمحمد علیهمالسلام است تا فرصت دومین سرجمع و بهتعبیری دقیقتر اصلیترین سرجمع نسبت طولی سنت نبوی ـ اوصیایی با قرآن کریم برای عینیتبخشی الگوی #زندگی_معیار در فرصت رخداد #انسان_معیار در متن انواع ممکن تاریخیت بشر رخ دهد؛ تا آموخت که میتوان در عینیت تجدد هر عصری #امامت را داشت. عمق عینی #مدرنیتۀ_دینشناخت #امامت_اوصیایی است و این عبرت بزرگ اکنون پیشرو است که جمهوری اسلامی معاصری رخداده در جهان امروز ایرانی، فرصت تداوم جریان دمبهدم تازهشوندۀ #امامت_اوصیایی در اینگونه برآیند صادقی است.
⚫ نبوت مصطفای رسول صلیاللهعلیهوآله، #دین_قرآنی را بهمیان میآورد و عمق #امامت او با #امامت علی مرتضی علیهالسلام اولین فرصت ترجمۀ آیندهنگار راهبردی عینی آن نبوت و دیانت برای پذیرش امکان درونزایی انسانشناخت دین میشود و با #امامت حسن مجتبی تا باقر علیهمالسلام وجوه گوناگون خویش را در بحرانیترین دوران ممکن تاریخی ـ برای عبرتآموزی آن امکان تازهشدگی ـ بهمیان میآورد تا با #امام صادق علیهالسلام، سرجمع دوم خویش را برای پذیرش امکان تجربۀ آن آغازگری علوی برای همیشۀ زندگی بشری حتی در اوج بحرانهای راهبردی گیرد.
⚫ اکنون میتوان بهمدد این دو سرجمع امامتی، سرجمع کاملاً پارادایمی سوم را در برآیند #امام کاظم تا حسن عسکری علیهمالسلام با #امام مهدی علیهالسلام داشت که آری! برای بشر همواره امکان این تجربۀ درونزا مهیا است.
⚫ با صادق آلمحمد علیهمالسلام، حکمتبنیانی #دین_قرآنی سرجمع معیار خود را دارد، گو اینکه سورۀ اعراف نبوت تاریخی خویش را با #امامت صادق آلمحمد علیهمالسلام عینیت قابلتجربه میبخشد.
➺@markaz_strategic_roshd
🌺 با فاطمۀ معصومه _ سلام الله بر او _ آموختهایم دختر معیار علم و تدبیر عینیت چه اوج ممکن بالغی دارد. با او دین و زندگی معیار دوباره فهمیده میشود.
➺@markaz_strategic_roshd
هدایت شده از مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ریلز
◾دعوایی به وسعت جهان!
غرب با ما گفتگوی فلسفی نمیکند چون فلسفهاش سبک زندگی ماست!
#استاد_سبحانی
#مدیریت_دانش
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🔆 در فصل پژوهش پارادایمی ـ نظری:
🔸 احمد #آکوچکیان در این بخش از گفتوگوی انتقادی به بررسی نظر جناب محمدتقی #سبحانی با عنوان «دعوایی به وسعت جهان!
غرب با ما #گفتوگوی فلسفی نمیکند، چون فلسفهاش #سبک_زندگی ماست!» پرداخته است. وی بر آن است:
🔹 لب کلام آموختۀ ما از جناب سبحانی آن است که #مدرنیته #تجدد رخدادۀ غربی است که از گام پارادایمی اینک به #سبک_زندگی رسیده است و این «سبک زیستی» امروز در جهان ایرانی، منهای خودآگاهی به آن مبانی پارادایمی، میدان زندگی انسان ایرانی شده است. تأمل اینجانب در محضر آن جناب:
1⃣ از تعریف «#مدرنیته» آغاز کنیم؛ #مدرنیته یا #تجددmodernity) ) #تازهشدگی الگوی معاصری زیست هر بوماقلیمی بهتناسب اوصاف اندیشگانی تا گفتمانی و فرهنگی و در این راستا زیستی آن بوماقلیم است و میدان آن از پارادایم معنا تا تجربه و تدبیر معنای جهان است؛ یعنی معاصریت هر بوماقلیمی بهتناسب اوصاف آن بوماقلیم؛ غرب برای خویش، شرق برای خویش، جهان اسلام برای خویش و بوماقلیمی چون جهان ایرانی نیز برای خویش!
این تازهشدگی لزوماً با عیار تازگی غربی نیست، پذیرش و اصالت تجدد و مدرنیتۀ غربی #مدرنیته نیست، بلکه «#مدرنیسم» (modernism: #نوشدگی مستند به تجربۀ غرب) است؛ همانگونه که #تجدد یا #تازهشدگی بهمفهوم نوشدگی ـ که از مدرنیزم غربی برآمده است ـ نیست. «#نوشدگی» مقابل «#کهنهشدگی» و «#جدید» مقابل «#قدیم» است، در مدرنیزم غربی این #نوشدگی در تجدد آن بوماقلیم ترجمه شده است، درحالیکه قدیم و سنت میتواند دمبهدم تازه باشند و از جهان پیشین در هر جهان معاصری پیشرو جریان یابد. #تجدد معارض قدیم نیست. #مدرنیته با رویکردی بازیگرانه در تجربۀ غربی به مدرنیسم تحویل برده شده است و منظور از #مدرنیته را جامعهٔ مدرن پنداشتهاند و این تبلیغ را داشتهاند که از نظر تاریخی، دوران مدرن با دورهٔ رنسانس آغاز شده است و با عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و ایدهآلیسم آلمانی بهعنوان گفتار کلیدی غرب تحکیم میشود. جناب سبحانی نیز منفعل از این خط ایدئولوژیک، #مدرنیتۀ لابشرط به غرب یا شرق و ایدئولوژی بوماقلیمها را با مدرنیسم و ایدئولوژی غربی یکی انگاشتهاند و تحلیل خویش را یکسویه ساختهاند و دعوای با #مدرنیته را دعوای دنیای قدیم و جدید گمان زدهاند. بدینروی جناب ایشان مانند جناب میرباقریها خود را عضو جهان ماقبل #تجدد درونزای ممکن اسلامی ـ ایرانی یعنی جهان قدیم، با افزونی برخی تازهشدگیها، قرار میدهند؛
2⃣ و این نیست که تنها غرب با ما #گفتوگوی فلسفی نمیکند، بلکه قرنهای بسیاری (قرن دهم هجری تا اینک) است که ما مهیای #گفتوگوی «فلسفی پارادایمی تا اخلاق» و «فقه پارادایمی تا تدبیر پارادایمی» با غرب نبودهایم تا از #گفتوگوی «فلسفی پارادایمی» تا #گفتوگوی «نظریهای ترقی» تا #گفتوگوی «مدلهای مفهومی و معارفی» تا #گفتوگوی «گفتمانی» و تا #گفتوگوی «تدبیری» رهسپار شویم. و نکتۀ افزودنی دیگر آنکه برای جهان امروز ایرانی حتی #مدرنیته در سطح تفسیری #سبک_زندگی نیز بهطور کامل رخ نداده است و برای ما (هم سطح حاکمیتی و هم سطح مردمی) تنها سطح تکنولوژیک و ابزارانگار ـ و نه حتی فناورانه ـ این سبک زندگی بهمیان آمده است.
ازاینرو #مدرنیسم مهاجم غربی، حاصل زیست فلسفی خود را به جهان شرق و اسلام و ازجمله جهان ایرانی صادر کرده است و میکند. در قرائت آن جناب از تجدد، #قرائت_فلسفی غرب در میان نیست، بلکه پذیرش قرائت غربی است که «چیزی که برای انسان غیرمدرن یک حقیقت است، برای انسان مدرن پندار است» و دقیقاً در دانش آنسوی جهانی روانشناسی، جامعهشناسی و فلسفی این قرائت ریشه دارد، درحالیکه در #قرائت این سوی جهانیْ نیز بوماقلیمی با خاستگاه فلسفی، بروز روانشناختی ـ جامعهشناختی و سپس تمدنی میگیرد که سرجمع آن در پارادایم است. هر دو جهان فلسفه دارند. قبل از فلسفه نیز فلسفه است، بلی! دقیقاً فلسفه و کلام پارادایمی. شبیه به همین #فلسفۀ_پارادایمی میتوان از نسبت هموارۀ #دین_قرآنی با شأن نزولهای مستمر جهانی سخن گفت و مستند به منطق استنطاق و پرسشگری دمبهدم تازهشونده از #دین_معیار، پاسخهای درونزای معیاری دینشناخت ـ ایرانشناخت به آن داد؛
➺@markaz_strategic_roshd
3⃣ بلی، پیشاز عرصههای جامعهشناسی و روانشناسی و فلسفۀ مرسوم، ریشههای حکمتبنیانی و دانشبنیانی #سبک_زندگی معین میشود و در فلسفهها و کلام و بلکه علم پارادایمی از فلسفه تا اخلاق تا فقه و تا تدبیر و تا هنر پارادایمی جایگیر است. غرب این #متافیزیک را تا گام فرهنگ و گفتمان فراوری کرده است، اما ما هنوز حتی در تجربۀ پساز انقلاب اسلامی از سوی حوزههای فکر دینی و فکر ایرانی چنین همتی نداشتهایم تا از #فلسفۀ_پارادایمی خویش رهسپار ارتکاز تدبیری معاصری شویم. افزونبر آنْ جهان عصر قدیم خویش را در فکر ارسطویی ـ افلاطونی و نه قرآنی اوصیایی پیشرفتشناخت دیدهایم؛
4⃣ و بلی، غرب بهظاهر در جهانهای پیرامونی خویش، چون جهان ایرانی از #متافیزیک گذشته است، اما در واقع غرب #متافیزیک خود را دارد و شرق و جهان تشیع و شرق و جهان اسلام و جهان ایرانی تشیعی نیز #متافیزیک خود را دارند و میتوانند داشته باشند و البته که منطق گذار از #پارادایم به #نظریه به #مدل_مفهومی به #مدل_عملیاتی و به #گفتمان و #فرهنگ بهنوبۀخود یک #منطق_فرادینی است که غرب درضمن آن #فرهنگ خویش را آفریده و فلسفه و کلام آن نیز تبدیل به ارتکاز شده است. ما نیز میتوانیم در چارچوب پارادایمی خویشْ، #فرهنگ و ارتکاز خویش را بیافرینیم؛ بدین معنی که ارتکاز درونزا برای طریقت و راه خویشْ در تبدیل شدن به یک #سبک_زندگی تازهشده است؛
5⃣ غرب و شرق و جهان اسلام و جهان تشیع، همواره نیاز شدید به گفتوگوی #فلسفۀ_پارادایمی خویش با یکدیگر دارند. غرب چون انفعال و بیاهتمامی ما ـ حتی مدعیان دینپژوهی معاصر ـ را میبیند، خود را ناگزیر از انجام بحث فلسفی و اساساً علمی پارادایمی با ما نمیبیند و صادراتِ ماخواستۀ امروز او، #سبک_زندگی و بلکه تکنولوژی غربی با آن پشتیبان روشمند پارادایمی است؛
6⃣ چرا دور میرویم و از دانشگاه میگوییم؟ دانشگاه را مقصر نگیریم که ارزش و اخلاق و #سبک_زندگی غربی میآفریند، بلکه بر ما، من و شما اندیشمندان حوزوی دینشناخت مدعی حضور در جهان جدید است که تجدد درونزای معاصری خویش را نیافریدهایم تا ما را بر حذر از آن جایگزینی و آن واردات نماید. کوتاهی از آن ما مدعیان است. در دینِ حوزهای امروز ما، چه میزان از جمهوری اسلامی پارادایمی ـ گفتمانیِ زیستمانی و مدیریتی معاصر درونزا سخن رفته است؟ مدنیتی که گمان میزد میانداری #ولایت_فقیه حکم ـ در جایگزینی #ولایت_فقه در نظام دین ـ میتواند پاسخگوی انتظار برای پارادایم تا سبک زندگی باشد؛
عمومیت نهاد دینپژوهی در معادلات معاصری اقلیم خویشْ منفعل و ابزار صندلی قدرت شده است. حوزۀ فکر دینی معاصری با همۀ تکاپوهایش هنوز نتوانسته است پیشنهاد #پارادایم ـ #سبک_زندگی پیشرفت پیشروی نهادهای دانشی، آموزشی، پژوهشی، تربیتی، مدیریتی و مدنیتی جهان معاصری و الگوی درونزای تجدد و معاصریت دینشناخت ـ ایرانشناختی بگذارد؛
7⃣ بلی! دین معیار، روانشناسی و جامعهشناسی و تمدنآفرینی بنیادهای پارادایمی خویش را دارد و در راستای آن احکام نظری ـ اقدامی درباب انسان، جامعه و تاریخ و سبک زندگی جای دارد. خود ما باید کاوشگر درونزای آن باشیم و به برسازی الگوی راهبردی آن برای آیندهنگاری جهان خویش بپردازیم تا #درونزایی_زندگی_قرآنی ـ اوصیایی در جهان امروز ایرانی برای ما نیز رخ دهد. تجربۀ این دانشها در قالبی از مبانی خودساختۀ پارادایمی امکان جریان دارد. قدردان فرصت انقلاب خویش باشیم و کوتاهی خویش را در پشت انفعال و انفعال را در پشت زیست مرسوم تجربۀ غرب پنهان نکنیم؛
8⃣ شایسته است جناب سبحانی عزیز معادلۀ عینی درونزایی #تغییر (در امر اجتماعی) به #تحول (در امر تاریخی) به #پیشرفت (تغییر و تحول ضرب در هدفداری) به #تجدد (ضرب در معاصریت) به #توسعه (ضرب در برنامهریزی) را عنایت کنند. مقصود مباحثۀ واژگانی نیست. بکوشیم الگوی تازهشدگی و معاصریت دینشناخت پارادایمی ـ تدبیری در دنیای جدید ایرانی بر مدار اخلاق شایسته در سبک زندگی در داعیهپردازان را به میان آوریم و با جهانهای دیگر مانند غرب و شرق در برگزینی الگوی معیار به گفتوگو نشینیم. #تجدد ناگزیر هر بوماقلیمی اینک در معادلۀ «انسان، زندگی، دین در قرائت تشیع قرآنی ـ اوصیایی، معاصریت، خرد نوین و ایران معاصری» و تازهبودگیِ این معادله، اندیشمندان و نهادهای پیشاهنگ دانشی را به خویش میخواند، بهویژه آنکه جغرافیای زیستمان هرکدام از ما نیز در این معادله رقم میخورد.
➺@markaz_strategic_roshd
💠 تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان دربارۀ #پژوهش_اجتهادی_و_تفسیری
🔸 #تفسیر_قرآن کریم در آستانۀ #مدرنیته و #تجدد درونزای جهان اسلامی ـ ایرانی است.
🔸 براساس شواهد موجود از مکاتب و متون تفسیری، اطلاعاتی که ما از جریان تاریخی #فهم_قرآن کریم داریم چیزی جز تفسیرهای متعدد و مختلف از کلام الهی نیست که در واقع بر مبنای قواعد رایج در عرف و نظم خطی و طولی حاکم بر متون بشری بروز یافتهاند. تمرکز صرف بر این امر از یکسو مخاطب قرآن را از واقعیت متن و #نظم_فراخطی، #حلقوی، #ساختاری، #سازوکاری و #نظاموارۀ آن دور ساخته است و از سوی دیگر سبب پیدایش توجیهات نامناسب و وجوه بعیدی در ربطدهی و پیوند آیهها و سورهها با یکدیگر شده است.
🔹 بیشک مقصود ما نفی مطلق #نظم_خطی قرآن نیست، بلکه توجه به ساختار متن و نظم قرآن است. این مهم بهجهت شبکهای و فراخطی و سازوکاری بودن، هم مبانی #تفسیر_موضوعی، وحدت موضوعی و بنایی قرآن را تحکیم میبخشد و هم نگرش نوینی در #فهم_و_تفسیر قرآن القا میکند.
🔹 رهیافت این نگرش نوین، ازجمله اثبات توقیفی بودن ترتیب موجود، انسجام درونی متن بهمثابۀ وجه معقول و جامع اعجاز قرآن، همپوشانی نشانهها و دلالتهای آیات با یکدیگر، کشف نظریۀ قرآنی در موضوعی خاص، عینیتبخشی به منطق شهادت و تنطیق آیات و کاربرد مطالعات معناشناختی و زبانشناختی متن در شناسایی ظرفیتهای متن قرآنی و از همه مهمتر، زمینۀ ظهور «#الگوی_تفسیر #دینشناخت_پیشرفت و #پیشرفتشناخت_دین» از قرآن کریم و به تعبیری دیگر، «#الگوی درونزای #سازوکاری تفسیر قرآنی کریم ناظر به تفسیر و تدبیر جهان انسانیْ با سازِوکار درونزای پیشرفت فراگیر پایدار» با توجه به موقعیت و شرایط جهان معاصر خواهد بود.
🔸 کاملترین شکل این ساخت فراخطی، #الگوی_سازوکاری_تفسیر در برآیند سه نظام #ترتیبی، #تنزیلی و #موضوعی قرآن کریم است.
🔸 #نظریۀ «#تفسیر_سازوکاری» راهبرد و رویکردی از تفسیر است که با لحاظ نظر به حیث #سازوکاری (#فرایند_روشمند) تغییر و تحول و بهطور مشخص #پیشرفت (#رشد ـ #توسعه)، #الگوی_تفسیری قرآن کریم را، بر مدار سامان سازوکاری دو اصل پیوستاری «#تبیین» و «#تدبیر» تغییر و تحول مزبور، در دادوستد مستمر پارادایم تا واقعیت و واقعیت تا پارادایم از گام #تبیین_حقیقت_دین به گام #تدبیر_تحقق_دین در سطوح #تفسیر_استنباطی تا #استنتاجی تا #کاربستی و تا #گفتمانی پیوند میزند تا بتوان در برآیند دو #نظام_ترتیبی (#مفهومی) و #تنزیلیِ (#برنامهای ـ #کاربردی) قرآن کریم، با رویکردی #موضوعی، رهسپار انسان رشدیافته، جامعۀ توسعهیافته و مدنیت تمدنآفرین شد.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 انَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون
🔸 پیام تسلیت رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه و بنیاد اندیشۀ دینی و مطالعات توسعه در پی شهادت رئیس جمهور خدوم جمهوری اسلامی ایران و همراهانشان:
▪️ رسم خدومی حقیقت دین به تحقق دین و سربلندی مُلک همچنان برقرار و در تداومی زنده است، با اوجهایی چون شهادت برادر آموزگار معناداری مهربانانۀ دین زندگی، حاج قاسم سلیمانی. جناب رئیسی رئیس جمهور محترم و همراهان نیز در خط این خدومی در بضاعت خویش در میدان بودند. خدایشان رحمت کناد و نور میلاد امام علی ابن موسی الرضا، بر تداوم این خدومی باد!
خادم کوچک دین و مُلک، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) و بنیاد اندیشۀ دینی و مطالعات توسعه
31 اردیبهشت 1403
➺@markaz_strategic_roshd
💠 تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان دربارۀ #علوم_انسانی
🟨 #علوم_انسانی در ایران، همپای سدۀ دوم ظهور مدرنیتۀ نیمبند ایرانی، در دهۀ هشتم یا نهم عمر خویش است و نزدیک دو دهه نیز از ظهور قرائت دینشناخت (اسلامی) آن میگذرد و دوران پرفرازونشیبی را در چند دهۀ اخیر در دو ساحت برجستۀ «مباحثات #پارادایمی_علوم_انسانی_محض و نیز علوم_انسانی_دینشناختِ در حال ظهور» و «کارکرد هر این دو عرصۀ دانشی» داشته است. اینک با لحاظ تجربۀ وضعیت کاربردی و کارکردی علوم انسانی و اجتماعی میتوان دربارۀ نوع تجربۀ کاربرد و کارکرد علوم انسانی و اجتماعی دینشناخت جستوجو نمود. جامعۀ ایران از علوم انسانی برای چه منظورها و کارکردهایی استفادۀ واقعی و عملی کرده است و در این راستا، چه کاربردی و بهطور خاص اقتدار توسعهای میتوان برای قرائت دینشناخت این علوم دانست؟
🟨 فصلی از #پژوهش_علوم_انسانی در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) بر آن است تا از طریق بررسی و تحلیل گفتمان علوم انسانی در ایران معاصر به پرسش از چیستی و چرایی کاربردیسازی علوم انسانی دینشناخت بپردازد و از طریق این تحلیل، به فلسفۀ وجودیِ بهرهمندی، بهرهوری و سودمند بودن این علم در ایران امروز نظری انتقادی بیفکند. #علوم_انسانی بهعنوان یک مجموعۀ خاص هنوز شکل نگرفته است. این علوم هنوز نظامی بنا نکرده است که در آن حقایق منفرد بتوانند طبق نسبت وابستگی به حقایق دیگرْ تجربه، ترتیب و انسجام یابند.
🟩 # علوم_انسانیْ فصل بنیانپرداز هویت هر ملت است و ماهیت و کارکرد این علومْ در حقیقت ماهیت و سطح اقتدار توسعهای آن ملت را نشان میدهد. دانشیْ بنیان توسعۀ فراگیر پایدار است که بتواند فراورندۀ اقتدار درونزای توسعهای (پیشرفت برنامهای) باشد. «#اقتدار_توسعهای» کارکردداری حوزههای گوناگون ادراکات وجدانی، حقیقی و اعتباری بهحسب ظرفیت معرفتشناخت خویش در راهبری فرایند رشد ـ توسعه است. «#رشد» جریان جهتدار پدیدار انسانی رو به امر نامتناهی غایی و «#توسعه» جریان برنامهای مکتب رشد برگزیده است. خودتکاپویی توسعهای ملت ـ دولت ایران، وامدار خودتکاپویی توسعهای و کارآمدی و بهرهوری اندیشه و دانش مبنای این نظام است. بهویژه هنگامی که دریابیم ورود #دین به عرصۀ عینیت توسعهای و آیندهنگاری «وامدار دانش کارکردیِ رشد و علم تجربهپذیر در مدیریت راهبردی» است و این نیاز، هم از وجه نظر منطق عینیتیابی برنامهای و هم از منظر تدبیر توسعهای نظام معاصری جمهوری اسلامی ایرانْ «دین خدا»ست. از این رهگذر، سطوح پنجگانۀ مسئلۀ #علم_دینی و به طور خاص #علوم_انسانی_دینشناخت و پیجویی امکان و در صورت پذیرش آن، ضرورت و بر فرض ضرورت و امکان آن، الگوی اصول و شاخصههای آن و در تدبیر فرایند تحقق آن، نقشۀ جامع تولید اینگونه علم و علومی، زیرساز معرفتشناخت آن خواهانی اقتدار توسعهای است.
🟨 از سوی دیگر #توسعۀ_دانشبنیان وامدار پردازش دانشِ بنیان پیشرفت (رشد ـ توسعه) است. ازهمینروی #دانشِ_بنیان_پیشرفتْ مضمون ناگزیر فراوری دانش مبنای هر بوماقلیمی چونان مدنیت معاصر ایرانی و نظام جمهوری اسلامی ایران است.
🟨 رویکرد غالب در تحلیل #علوم_انسانی در ایران امروز ما این بوده است و هست که این علومْ سودمند، کارآمد و کاربردی نیستند. این رویکرد از سوی برخی اهلنظر با دفاع از ماهیت گفتمانی علوم انسانی محض پذیرفته نیست، درحالیکه با گذشت چند دهه از عصر انقلاب اسلامیْ ـ در حوزۀ علم دینی و علوم انسانی قابلبرآمدن از آن ـ تنها بهمثابۀ ابزاری برای کرسینشینی قدرت تعریف شده و پاسخی درخور نیافته است. رأی برگزیدۀ این مرکز تحقیقاتی آن است که #فراوری_اقتدار_توسعهای (و نه ابزار تصدیگری قدرت) علم یا #ایدۀ_کاربردیسازی_علوم و ازجمله #علوم_دروندینی و #علوم_انسانیْ در متن فرایند تحقق پیشرفت جامعنگر و به این قرار سازوکار روششناخت آن ممکن میشود. #پیشرفت در نتیجۀ کارکرد سازوکارهای مستمر و بالنده اتفاق میافتد. بدینسان ساحت و معیار داوری در تحلیل مسئله مهیاست.
➺@markaz_strategic_roshd
هر روزمان را با نام خدا
آغاز میڪنیم
ڪہ زیباترین و مطمئنترین
سر آغاز است!
➺@markaz_strategic_roshd
☘️ سرآغازی که اوج ممکن ادامه است تا فلسفهداری برای زندگی، پس فلسفۀ دین رخ دهد. بدینسان فلسفهداری برای منی که اینک سالک یک آغاز درست شدهام شکل گرفته است. و اکنون میآموزم که این هویتداری اصیل نیاز به یک الگوی مبنا دارد تا همۀ آن فلسفهها رهسپار واقعی جنس زندگی شوند تا در متن واقعیت زندگی فردی، اجتماعی، تاریخی و تمدنی امروز من، اصیلترین الگوی فلسفهمند معادلۀ تفسیر و تدبیر زندگی، رشد، رویش و بلوغ وجودیام باشد.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 «#دین» الگوی عینی تفسیر و تدبیر جهان، انسان و زندگی، در پیوست با آرمان رشد برای انسان و جمعهای انسانی است و راهبری این سازوکار برای تحقق عینی در انسان و جامعۀ مخاطب تا گام رخداد تمدنی با رویکردی آیندهنگار در اصل اعتقادی، اصل روحی، اصل رفتاری، وجودی و مدنی «#امامت» است. #امامت نظام هر دو فرایند #نظامشناسی_دین و #نظامسازی_دینشناخت توسعهای را شامل است و مضمون اصیل ولایت فقه نظام دین است.
🏴 آموزۀ بلند آنکه: ولایت فقه نظام دین در الگوی #امامت_نبی تا امامت وصی، با مضمون #امامت نظام فهم #پیشرفتشناخت_دین و #دینشناخت_پیشرفت بر مدار الگوی #امامت_قرآنی، نبوی و اوصیایی در دو عرصۀ یادشدۀ #نظامشناسی_دین و #نظامسازی_دینشناخت توسعهای جاری است که در الگوی چهارعرصۀ زیستمانی، فردی، اجتماعی و تمدنی سامان عینی میگیرد.
🏴 #امام_رضای مرتضای علوی، ازجمله فرصت این آموزگاریها است:
۱. آموزگاری سرجمع #الگوی نظر _ عمل رشد؛
۲. ورود به عرصۀ #آیندهنگاری_راهبردی؛
۳. عینیتگیری فرصت حضور بنیان #سنت_تشیع در جهان ایرانی و تأثیرگذاری در سدههای بعدی در برآیند دو فرصت پیشین؛
۴. طرح ایدۀ #پساحاکمیتی در سنت امامان پس از خویش.
➺@markaz_strategic_roshd