eitaa logo
Modiryar | مدیریار
207 دنبال‌کننده
5هزار عکس
794 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 غررالحکم، صفحه ۲۴۲ در باب کنترل خشم ۞ جاهِدْ شَهْوَتَكَ وَ غالِبْ غَضَبَكَ وَ خالِفْ سوءَ عادَتِكَ، تَزْكُ نَفْسُكَ، وَ يَكْمُلْ عَقْلُكَ وَ تَسْتَـكْمِلُ ثَوابَ رَبِّكَ؛ ۞ با هوا و هوس خود جهاد كن، بر خشمت مسلّط شو و با عادت هاى بد خود، مخالفت كن؛ تا نفست پاكيزه شود، عقلت به كمال برسد و از پاداش پروردگارت بهره كامل ببرى. www.modiryar.com @modiryar
مسیر شغلی کارشناس به مدیر شاخصه هایی دارد که لزوماً برای مدیران خوب نیست، و بالعکس. مثال این دو درست مثل پزشک و جراح است. پزشک تحقیق و بررسی می کند، شاید حتی ملاحظات خانوادگی و شخصی بیمار را هم می سنجد تا او را احیاناً برای قطع یک عضو فاسد شده به جراح معرفی کند. اما جراح وقتی قانع شد دیگر فقط به قطع آن عضو فکر میکند و لاغیر. ✅ تمام جوانب را می بیند و می سنجد با گزینه های مختلف و ریز مواجه میشود، گزارشی مفصل تهیه می کند، اما مدیر در چند دقیقه آن را میبیند و تصمیم می گیرد که فعلاً در مورد آن کار نکند، یا حتی یکی از گزینه های مردود، نظرش را جلب می کند. ✅ گاهی مدیر باید یک فرد را اخراج کند، یا باید تقلیل نیرو بدهد، و مدیر در این فاز اگر خیلی احساسی عمل کند، ممکن است سازمان را نابود کند و عده بیشتری صدمه ببینند. این کاری است که هر کارشناسی نمیتواند انجام دهد، این نتوانستن خودش یک نقطه قوت بزرگ است برای کارشناس، که میتواند ضعف بزرگی باشد برای یک مدیر. ✅ اینکه گزینه ها را نادیده می گیرد، اینکه مدیر گزینه های مردود را دوباره مطرح میکند، این ها از قدرت او نیست، از نیازمندی اوست، او باید در مواجهه با مشکلات خیلی زوایای بیشتری را ببیند. شاید این ژست های مدیریتی است که کارشناسان را علاقمند میکند که حتما باید مدیر شوند. ✅ انتصاب یک کارشناس خوب به سمت ، بزرگترین خیانت به او و سازمان است. در عین حال کند کردن فرایند مدیر شدن یک کارشناس که شاخصه های لازم را داشته باشد هم خوب نیست. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ ترکیب مدل های توازن و بهینگی #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com
ترکیب مدل های توازن و بهینگی، یا ترکیب ویژگیهای متعارض میگوید که هر ویژگی خوب، حاصل برآیند متوازن از دو ویژگیِ متضاد است. دم دستی ترین مثال در این حوزه، تصمیم گیری است. یک تصمیم خوب، برایند یک تحلیل خوب و یک ریسک پذیری خوب است و به وضوح، تصمیمی که غرق در تحلیلگری و عاری از ریسک پذیری باشد، تصمیمی است که شاید هرگز اتخاذ نشود، یا آن قدر طول بکشد که عملاً گرفتن و نگرفتن آن تفاوتی نداشته باشد. ✅ از سوی دیگر، تصمیمی که پر از ریسک باشد و تحلیلی بر آن و عواقب آن انجام نشده باشد، تصمیمی است که احتمال شکست آن زیاد و توفیق آن هم احتمالاً متکی به شانس و اقبال باشد، تا و درایت و خودِ تصمیم. بر این اساس میتوان به ویژگیهای متعددی اشاره کرد و با شناسائی دو جزئی که آن ویژگی را میسازند، به علل وجود محدودیت در آن ویژگی رسید. (شما مثالی در ذهن دارید؟ اگر دارید لطفا مثال خود را به اشتراک بگذارید) ✅ از سوی دیگر در شدت بروز هر ویژگی، گفته میشود که هر ویژگی (و وقتی بروز میکند، هر رفتار) زمانی در اوج اثربخشی است که در حدود بهینه بروز کند. دلسوزی، دقت، نتیجه گرایی، برنامه محوری، ریسک پذیری و …. همه مثالهایی هستند که به وضوح روشن است که هم شدت کم و هم شدت زیادی (بیش از حد) از آنها ممکن است شرایط نامطلوب پیش بیاورد. ✅ مثلاً کم، منجر به شلختگی، یا خلف وعده های متعدد میشود، در حالیکه برنامه محوری با شدت بیش از حد، منجر به غفلت از فرصتها در اثر چسبندگی به برنامه ای میشود که قبلا تدارک دیده شده است. اما وقتی شدت برنامه محوری بهینه باشد، انتظار داریم که هم برنامه خوب پیش برود، هم با توجه به فرصتها و تغییرات محیطی، برنامه در صورت لزوم تغییر داده شود. ✅ مثلاً در یک برنامه زمان بندی اجرائی، قرار است فلان کالا به فلان روش از فلان بندر وارد شود. در میانه کار متوجه میشویم که بندری دیگر، تخفیف ویژه ای در نظر گرفته است. استفاده از این تخفیف مستلزم تغییر در برخی اجزای برنامه است. چقدر آماده هستیم که این تغییرات را در نظر بگیریم؟ ✅ (در اینجا هم اگر شما مثالی دارید، خیلی کمک کننده است اگر به اشتراک بگذارید، بعید است اگر به گذشته نگاه کنیم، نمونه هایی از زمان هایی که شدت های کم یا زیاد از یک ویژگیِ حتی خوب، موجب آزار نشده باشد. یافتن نمونه های شدت کم، آسان تر از نمونه های آزار در اثر شدت های زیاد از حد است.) ✅ اما ترکیب این دو چه داده‌ی جدیدی بدست می دهد؟ شکل فوق را در نظر بگیرید. دو نکته اساسی از این تصویر قابل برداشت است. ، یه خط نیست، یک بازه است، که اولا بسته به شرایط و ثانیا بسته به ویژگیهای فرد، ممکن است ترکیب متوازن در بازه ای حول و حوش این خط تئوریک، نوسان کند و در تغییر باشد، به مرور زمان با تمرین و خودآگاهی، این نوسانات کمتر شده و به سوی خط بهینه میل می کند. ✅ توازن در شدت های مختلفی ممکن است حاصل شود، اگر توازن در حول نقطه یک حاصل شود، مثلاً در حوزه ، اگر توازن در نقطه یک از تصویر فوق حاصل شود، فرد تصمیمهای خوبی میگیرد، اما این تصمیمها در حوزه های بزرگ نخواهد بود. به عبارتی ممکن است در تصمیمهای بزرگ، فرد از ناحیه بهینه خارج شود. به عنوان مثال، یک مدیر میتواند کارانه ی همکارش را کمتر ارزیابی کند، اما برای اخراجِ همین همکار بعد از چند دوره ی کاهش عملکرد ممکن است دچار مشکل شود. ✅ به همین ترتیب در نقاط دیگر هم ممکن است توازن وجود داشته باشد، اما شدت ویژگی متوازن در حد مسئولیت و نقشی که فرد در آن قرار دارد، نباشد. بسیاری اوقات فرد فکر میکند که در ناحیه توازن قرار دارد. این خیلی طبیعی است. هر فرد فکر میکند که روش خودش برای مواجهه با یک موقعیت، روش درست است. اینجاست که قدرت مشاهده می شود. ✅ با دریافت بازخورد متوجه خواهیم شد که مثلاً در فلان موقعیت در دام تحلیل بیش از حد (Over Analysis) گرفتار شده ایم و مسیر بر مثلاً استفاده از ابزارهای تحلیلی بهتر برای سرعت بخشیدن به تحلیل، یا درک مدل های آنالیز ریسک، برای پذیرش ریسکهای بزرگتر، بنا می شود. ارزیابی تصمیمهایی که فرد می گیرد هم کمک می کند که فرایند توسعه در مسیر بهبود مداوم قرار داشته باشد. ✅ از سوی دیگر مسیر دیگری برای به صورت حرکت از یک نقطه توازن به نقطه توازن بعدی قابل ترسیم است. وقتی مدتی از رسیدن به یک نقطه توازن گذشت، میتوان فرد را برای رسیدن به ایستگاه توازن بعدی آماده کرد. به این ترتیب توسعه مداوم حاصل می شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل کوه یخ در تفکر سیستمی #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @
مدل کوه یخ در تفکر سیستمی ▪این مدل می تواند برای کمک به افراد در شناسایی علل پنهان مشکلات استفاده شود. مدل کوه یخ، دارای چهار سطح رویداد، سطح الگو، سطح ساختار و سطح مدل ذهنی است. در واقع هر سطح بیانگر عمق متفاوتی از تفکر در مورد یک مشکل یا است: ✅ سطح رویداد کوه یخ به واضح‌ترین جنبه هر کاری دارد که هر کسی می‌تواند در ظاهر آن را ببیند. مثلاً دیر آمدن یک نفر در ، سطحِ رویدادِ اتفاقی است که رخ می‌دهد و دیگران، بدون فکر کردن در مورد علل یا پیامدهای احتمالی، آن را می‌بینند. این سطح به این دلیل مهم است که درک تجربیات و مشاهدات روزمره افراد در آن رخ می‌دهد. ✅ سطح الگوی کوه یخ به عنوان بخشی از کوه یخ، کمی زیر خط آب قرار دارد. این سطح جایی است که افراد معمولاً با حدس زدن، شروع به دیدن روابط بین رویدادها می کنند و روندها و الگوهای قابل توجهی شروع به ظهور می‌کنند. در مثال بالا، الگو این است که آن فرد، هر هفته چهارشنبه صبح دیر به سر کار می آید. ▪سطح الگو جایی است که این واقعیت قابل توجه و قابل تشخیص است. این سطح به این خاطر مهم است چون به افراد کمک می کند تا تصویر بزرگ‌تر را ببینند تا درک کنند رویدادهای مختلف چگونه به یکدیگر مرتبط هستند و روندها و الگوهایی را که می‌توانند در فرآیند حل مفید باشند، شناسایی کنند. ✅ سطح ساختار کوه یخ جایی است که افراد شروع به دیدن چگونگی ارتباط رویدادهای مختلف با یکدیگر می‌کنند و علل اساسی الگوها را درک می‌کنند. آنها همچنین شروع به درک چگونگی تعامل بخش‌های مختلف یک سیستم با یکدیگر می‌کنند. سیاست‌ها، قوانین و شواهد فیزیکی همه بخشی از سطح ساختار هستند. ▪با نگاهی عمیق تر به مثال بالا، همان فرد، صبح‌های روز چهارشنبه دیر به سر کار می آید؛ زیرا مجبور است فرزندان خود را به مدرسه برساند. سطح جایی است که این علت اساسی برای الگو مورد توجه و شناسایی قرار می گیرد. ▪سطح ساختار مهم است زیرا به افراد کمک می کند تا بفهمند رویدادها، سازمان ها و ساختارهای مختلف چگونه به یکدیگر متصل هستند و درک می‌کنند بخش های مختلف یک بزرگ‌تر، چگونه با یکدیگر تعامل دارند. ✅ سطح مدل ذهنی کوه یخ پایین‌ترین و عمیق‌ترین سطح تشکیل ‌دهنده یک رویداد است. از این نظر می‌توان آن را پایه و اساس انجام یک کار درنظر گرفت. سطح مدل ذهنی جایی است که مفروضات و باورهای اساسی افراد در مورد یک مشکل یا اتفاق در آن قرار دارد. می توان گفت که سطح مدل ذهنی دارای باورها، ارزش ها و عقایدی است که بدون آن لایه های دیگر نمی توانند وجود داشته باشند. ▪تغییر این مفروضات و باورها ممکن است دشوار باشد؛ زیرا اغلب بر اساس تجربیات شخصی و جهان بینی افراد شکل می‌گیرد. در مثال بالا، شخصی که چهارشنبه صبح‌ها دیر سر کار می‌آید، ممکن است این باور را داشته باشد که کمی دیرآمدن به سر کار، قابل قبول است و لزوماً به معنای نقض قوانین سازمان نیست.این قبیل باورها، باورهایی هستند که در سطح مدل ذهنی جای دارند و برای تغییر و بهبود آنها، افراد باید از مربی‌ها و خدمات استفاده کنند. www.modiryar.com @modiryar
انواع نگاشت سیستم یکی از مهم‌ترین ابزاری است که در اختیار افراد فعال در زمینه تفکر سیستمی در مدیریت است. راه‌های متنوعی برای نگاشت یک سیستم و ترسیم نقشه آن وجود دارد، از روش‌های خوشه‌بندی گرفته تا روش‌های کامپیوتری. با این حال، اصول اولیه نگاشت ثابت هستند. ✅ شناسایی و اجزای الِمان‌های مختلف سیستم و درک چگونگی پیوند، رابطه و نحوه عملکردشان در یک سیستم پیچیده از این اصول هستند. حال می‌توان از این اطلاعات در جهت ، ایجاد تغییر و تبیین سیاست‌های جدید به موثرترین روش ممکن استفاده کرد. www.modiryar.com @modiryar
داستان بی قراری 🔴 بی قراری ✅ زندگی در عصر حاضر پر از چالش و است. چه روزهای پرشماری که قلب ها در سینه ها آرامش ندارند و آدمی ناخودآگاه هر لحظه در انتظار اتفاق یا خبر بدی است که شاید هیچ گاه هم به وقوع نپیوندد. اما چه می شود از یک طرف خاصیت زندگی های امروز است که گویی در آن همه چیز روی دور تند قرار گرفته است و از طرف دیگر فناوری های پیچیده، هیجانات کاذب، رسانه ها و هیاهوهای گسترده ای که شاید بییشتر آن ها در ذات خود استرسی هم نداشته باشند ولی اثرات و پیامدهایی دارند که قرار را از انسان می گیرد و در دلش شور و تلاطم ایجاد می کند. ✅ دلیل دیگر ناآرامی ها ریختن قبح گناه و فراگیر شدن بسیاری از ناهنجاری های اخلاقی است که سبب می شود لوح سفید ضمیر انسان را تیره و تار نماید و آرامش را از او سلب کند. فساد مالی و اداری، دروغ و غیبت، ربا و ریا، بی حیایی و بی بند و باری و هر چیز دیگری که در نهاد خود با فطرت پاک آدمی در تضاد است در صورتی که رواج یابد درون انسان را به هم می ریزد و آرام جان او را می گیرد. گاهی آدمی واقعی زندگی را فراموش می کند و از یاد می برد که این دنیا محل گذر است و نباید به آن دل بست و برایش بیشتر از آن چه که شایسته یک زندگی کوتاه و موقت است دغدغه داشت. 🔴 دلیل این همه ناآرامی ✅ دلیل این همه بیقراری و را هم در درون انسان جستجو کنید و هم در محیط پیرامون زندگانی اش. هر شخصی در طول زندگی دچار مشکلاتی می‌شود که آن‌ها دست مایه ایجاد استرس، عصبانیت، ترس و دلشوره در او می‌شوند. از یک طرف مسائل و چالش های محیطی است که در رأس آن پدیده های فناورانه و رسانه های رنگارنگی است که در ذات خود هیجانات کاذب ایجاد می کند، همچنین می توان به دغدغه های معیشتی و اقتصادی اشاره کرد که زندگی عادی را تحت تأثیر قرار می دهد. و از طرف دیگر درون نهاد انسان است که شاید در مرور زمان به دلایل مختلف از اخلاق و معنویت فاصله گرفته و بسیاری از مناسک و زمان هایی را که صرف ارائه ✅ خدمات اجتماعی خدمت به خلق، و در بیان عامیانه تر مسائل معنوی می کردند را صرف امور دیگری از جمله فضای مجازی، ترافیک، شبکه های اجتماعی و مسائلی از این دست می کنند. از این رو هیچ گاه به ذهن و ضمیر خود فرصت التیام و آرامش نمی دهند و همواره همانند امواج دریا در تلاطم هستند. و وقتی برای پرداختن به خویشتن و پرورش مواردی که روح را جلا می دهد و آرامش را مهمان قلب انسان می نماید اختصاص نمی دهند. به طور یقین زمان هایی از زندگی وجود دارد که استرس، ترس و دلشوره انسان را مغلوب می کند که باید برای غلبه بر آن راهکار مناسبی پیدا کرد. 🔴 برای آرامش قلبی و ذهنی ✅ نباید فراموش کنیم هر چقدر هم و اعتماد انسان ها به اصول اخلاقی و معنوی کمرنگ شود باز هم از نیازشان به آن ها نه تنها کم نمی شود بلکه روز به روز افزایش می یابد. حتی اگر از آن بی خبر باشند، یا آن را نفی کنند یا به آن اعتقادی نداشته باشند. خداوند در قرآن کریم به انسان توصیه می کند که نماز را برای ذکر و یاد خدا به پا دارد: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» سپس همین ذکر را برای دلگرمی و آرامش قلب به فرزندان آدم بشارت می دهد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» و در نهایت مومنانی که با نفس مطمئن این پیوند را با معبود خویش برقرار کنند را در زمره بندگان و برگزیدگان خویش در حالی که آن ها از خدا راضی هستند و خدا از آن ها راضی است به بهشت فرا می خواند: ✅ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» این قرار و آرامش ارزشمند حاصل پیوند انسان با معبود و فطرت خویش است که او را یاری می کند در زندگی خویش آرامش داشته باشد و با توکل به ذات اقدس الهی پشتوانه ای محکم و قابل اتکا برای خودش فراهم نماید. پس باید در میان این همه هیاهوی مادی و جنجال های رسانه ها انسان برای انس با ، عبادت و تفکر زمانی را اختصاص دهد تا آرامش قلبی و ذهنی را برای خود فراهم سازد. 🔺منبع: ، 🔻یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲، شماره ۴۱۰۵ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل هرم دانش #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل هرم دانش 🔴 پیش از تحلیل این بحث، بهتر است که ماهیت مدل را از در اندیشه دو فیلسوف متاخر (پوپر و بودون) بررسی کنیم: ✅ بیشتر فیلسوفان را برجسته ترین نماینده فکری خردگرایی انتقادی می دانند. او معتقد است: مدل متشکل است از عناصر معینی که یک رابطه نوعی نسبت به یکدیگر قرار گرفته اند. ✅ مدل را چنین تعریف کرده است: مدل روشی کنترلی است که امکان شرح و تاویل در مورد روابط بین دو متغیر را فراهم می سازد. مدل قصد اثبات روابط واقعی بین دو متغیر را دارد و روابط واقعی چیزی است که به طور تجربی و با آزمایش، بدلی بودن آن ثابت نمی شود. ✅ در واقع، هدف اساسی مدل ها بیشتر کردن فهم ما از عوامل و روندهای پیچیده دنیای واقعی است و از طریق آن ها می توان جهان را به اندازه و وضع دلخواه در آورد. در ساختن سعی بر آن است که مهم ترین اجزای یک پدیده را تحت شرایط دلخواه بازسازی کنیم، ✅ اگر چه نمی توان آن ها را بهترین وسیله برای به آزمایش گذاردن نظریه ها و پیش فرض های علمی به شمار آورد. منظور ما از مدل واقعی، نمایشی است از یک گروه اشیاء و یا ایده ها به شکلی غیر از آنچه خود سیستم داراست. ✅ در حقیقت مدل، ابزاری است است برای تحلیل واقعیت ها و ساده کردن پیچیدگی های موجود در جهان واقعی. مدل هرم دانش که مدلی از جهان دانش است و برخی حقایق در خصوص سلسله مراتب را به کمک شکل ها، حروف و نشانه ها روشن می سازد. ✅ نظریه پردازان ، معمولا بحث از درباره دانش را با هرم دانش آغاز می کنند و جهان دانش را به صورت هرمی، شامل داده های خام در سطح پایین تا فرزانگی در رأس آن، به تصویر می کشند. این مدل سلسله مراتب دانش را به ما نشان می دهد. ✅ در مدل سلسله مراتبی ابتدا داده های ضمنی قرار دارد که کاملا مشروح و ذره ای هستند و بعد از آن، عملیاتی قرار دارند که با عنوان فراداده شناخته می شوند. در سطح بعدی، اطلاعات مدیریت، که تلخیص و انباشته شده و هوش فرااطلاعات را ایجاد می کنند، در سطوح بالاتر را به همراه فرزانگی قرار دارد. به این سطح فرادانش گویند. www.modiryar.com @modiryar
هرم و سطوح دانش یک مدل ساده شده و قابل‌فهم برای نشان‌دادن رابطه بین داده (Data)، اطلاعات (information)، دانش (knowledge) و خرد (wisdom) است. DIKW در واقع سرواژه و مخفف این چهار کلمه است. ✅ هرم یک مدل است. مدل‌ها در واقع نمایش ساده از واقعیت هستند. یک مدل به ما کمک می‌کنند تا متوجه بشویم چیزها چطور کار می‌کنند و اجزاء آن‌ها چه ارتباط منطقی با هم دارند. ✅ در اینجا هرم دانش به ما کمک می‌کند تا فرایند تبدیل به دانش و خرد را بهتر درک کنیم. هرم دانش یک مدل سلسه‌مراتبی (hierarchy) است؛ ✅ یعنی هرکدام از بخش‌های آن نسبت به بقیه در جایی بالاتر یا پایین‌تر قرار می‌گیرند و ارتباط آن ها با هم بر همین اساس تعریف می‌شود. www.modiryar.com @modiryar
🔴 سال ۱۸۱۷ مسئله زیر را در مورد تبادل مطرح کرد که شامل مسئله (هم افزایی) نیز می شود: ✅ ۲ نفر مورد آزمایش را در نظر بگیرید «آدام» و «اُز»؛ ▪️«آدام» نیزه را در ۴ ساعت و تبر را در ۳ ساعت می سازد ▪️«اُز» نیزه را در ۱ ساعت و تبر را در ۲ ساعت می سازد ▪️پس «اُز»، هم در ساختن نیزه و هم در ساختن تبر مهارت بیشتری نسبت به «آدام» دارد ▪️اُز احتیاجی به «آدام» ندارد و می تواند برای خودش نیزه و تبر بسازد ✅ اما نه! اگر خوب فکر کنید، اگر «اُز» دو نیزه بسازد و «آدام» ۲ تبر بسازد، و سپس با هم مبادله کنند، در اینصورت هر کدام، یک ساعت، در زمان کار کرده اند. و هر چه بیشتر این کار را ادامه دهند این مسئله نمایان تر خواهد شد. ✅ چرا که هر چه بیشتر این کار را انجام بدهند، «آدام» در ساختن تبر مهارت بیشتری پیدا می کند، و مهارت «اُز» در ساختن نیزه بیشتر می شود. پس سود حاصل از معامله، همینطور بیشتر و بیشتر خواهد شد. «آدام» و «اُز» هر کدام یک ساعت در وقت، صرفه جوئی کرده اند و این یعنی ، صرفه جویی در وقت برای برآورده کردن نیازهای دیگرشان. ✅ این دستاوردی است که ما بعنوان جامعۀ انسانی داشته ایم، همۀ ما برای هم کار می کنیم. ما قادریم از تخصص و مبادله استفاده کنیم تا سطح زندگی یکدیگر را ارتقاء بخشیم. دریک جامعه، چیزی که اهمیت دارد، این است که مردم تا چه حد افکارشان را مبادله می کنند، و تا چه حد با هم همکاری می کنند، و نه اینکه تک تک افراد چقدر باهوش هستند. ما چیزی خلق کرده ایم به نام عقل جمعی. www.modiryar.com @modiryar
✍ پوستین وارونه ✅ «در آن روز اسلام را بيش از هر زمان ديگر تبليغ مي‌كنند. اما اين تبليغ به وسيله نااهلان و نادانان دين به دنيافروش انجام مي‌گيرد و اسلامي به ديگران عرضه مي‌كنند كه چون پوشيدن پوستين وارونه‌اي‌ است.» این جمله تأمل برانگیز بخشی از فرمایش امام علی علیه اسلام در خطبه ۱۰۷ است. دقیقاً همان جایی که حضرت با چشم بصیرت و مردم شناسی فرای زمان و پرده های غیب را می بیند ✅ و به روشنی و درستی برای و مردمان آن به تصویر می کشد. «پوستين» ظاهر و نمای بسیار زیبایی دارد دارد اما درونش به شدت نازیبا است. اگر فردی ظاهر زيبايش را ببيند جذب آن مي‌شود و مایل است به هر قيمتي آن را به دست ‌آورد و بپوشد، ولي اگر جهت وارونه آن را ديد، تعلق خاطر پیدا نمی کند و از آن مي‌گريزد. ✅ در کلام بزرگان و اوتاد همواره این موضوع به مسلمانان تذکر داده می شود که اسلام را با عمل شايسته و زيباي خود تبليغ كنيد، نه با زبان‌هايي كه در گفتار سنگ خارا را مي‌شكند و در رفتار آب را هم نمي‌بُرد. این در واقع توصیه ای است برای اخلاص در عمل، همراهی رفتار با گفتار، عدم فاصله بین ادعا و عمل و تکریم اخلاق و انسانیت و پرهیز از تناقض. مگر می شود فرزند آدم ادعای انسانیت و داشته باشد ولی با زبانش دیگران را بیازاد، ✅ در فکر و ذهنش مردم را خوار بشمارد، بیت المال را تضییع کند، حقوق دیگران را پایمال نماید و منافع شخصی خود و اطرافیانش را به مصالح عمومی و اجتماعی ترجیح دهد؟ خصوصاً عده ای که ظاهر مسلمانی به خود می گیرند، دم از اسلام می زنند، مسئولیتی دارند و در جایی مصالح و منافع مردم در اختیار آن هاست باید بیشتر از دیگران مراقب خود باشند و و اجتماعی پیشه کنند. ✅ یکی از فضیلت‌های اخلاقی که اثرات ویژه ای در رشد و بالندگی آدمی دارد، صداقت و اخلاص در گفتار و رفتار است. انسان‌ها به گونه ای خلق شده اند که با توجه به نیازمندی‌های گسترده ی روحی و جسمی مجبور هستند به صورت اجتماعی زندگی کنند. بدون شک چیزی که تدوام و مطلوبیت چنین حیاتی را ضمانت می نماید، درستکاری میان آحاد است. ✅ از این رو در صورتی که همه ی فعالیت های انسان بر مبنای و درستکاری بنا نهاده شود و از هرگونه کژی و ناراستی مبرا باشد، زمینه‌های نیک بختی و ارزشمندی او فراهم می‌آید، به صورتی که گشوده شدن پنجره های کمال و بهروزی به روی جامعه بشری، تنها با استوار کردن پایه همه فعالیت ها بر صداقت و پاکی فراهم می‌شود. ✅ بر اساس آموزه های دینی بالاترين درجه اين است که درون و یا به اصطلاح باطن انسان در پاکي و درستي به نقطه اي مي رسد که هرگز پروايي ندارد اگر باطن او ظاهر شود و نگرانی ندارد از کيفرش اگر پنهان گردد. به تعبیر ساده تر انسان از لحاظ درجه پاکي و اخلاص باطن به نقطه اي مي رسد که ظاهر و باطنش يکي مي شود و صدق و سلامت در گفتار و کردار او قابل مشاهده خواهد بود. ✅ خصوصاً این موارد زمانی اهمیت بیشتری می یابد که فردی در جایگاه می نشیند و مسئولیت و هدایت گروهی از افراد جامعه در اختیار اوست و مصالح و منافع مردم را تعیین می کند. در این صورت علاوه بر مراقبت و نظارت ویژه بر عملکرد خود باید از اثرات تصمیمات، رفتار و گفتارش در باور و مراتب اخلاق و گفتار آن هایی که با او در ارتباط هستند و به گونه ای از او تبعیت می کنند نیز با خبر باشد و حساسیت بیشتری نسبت آن نشان دهد. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲، شماره ۹۹۲ www.modiryar.com @modiryar
دسته بندی سلسله مراتب سیستم های بولدینگ و جایگاه مدیریت و کسب و کار Kenneth Ewart Boulding، اقتصاددان، فعال علوم اجتماعی، فیلسوف میان رشته ­ای و یکی از بنیانگذاران نظریه عمومی سیستم ­هاست. ✅ او در مقاله ای با نام تئوری عمومی که در سال ۱۹۵۶ منتشر شد، انواع سیستم های موجود در جهان را بر اساس پیچیدگی آنها در ۹ سطح طبقه بندی می کند. ✅ به گونه ­ای که هر چه از سطح یک به سطح نُه نزدیک تر شویم، میزان پیچیدگی افزایش پیدا می‌کند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ دسته بندی سلسله مراتب سیستم های بولدینگ و جایگاه مدیریت و کسب و کار ✅ #کِنِت_بودلینگ Kenneth Ewa
دسته بندی سلسله مراتب سیستم های بولدینگ و جایگاه مدیریت و کسب و کار 🔺سطح اول؛ 🔻سیستم های ساخت یا دارای ساختار ایستا Structure or Framework ✅ اولین سطح از سیستم‌های بولدینگ، سیستم‌های چارچوب ایستا نامیده می شوند که از قوانین و قواعد استاتیک و ثابت استفاده می‌کنند و تمام سطوح بالاتر تابع قواعد این سطح قرار دارند. ✅ حتی انسانها و موجودات زنده نیز در برخی از ابعاد وجودی خود تابع این قرار دارند. برخی از نمونه‌هایی که در این سطح از سیستم‌ها قرار می‌گیرند عبارتند از نمودار سازمانی، نقشه، سازه یک آسمانخراش، اسکلت موجودات، اتم و … 🔺سطح دوم؛ 🔻سیستم های متحرک یا پویای ساده ✅ سطح دوم از سلسله مراتب سیستم‌های ، اصطلاحاً سیستم‌های ساعت گونه Clockwork نامیده می شوند و تابع قوانین دینامیک قرار دارند. این سیستم‌ها دارای حرکات ساده و از قبل قابل برنامه‌ریزی و قابل پیش‌بینی هستند. ✅ مانند حرکات و رفتار ستارگان و اجرام آسمانی، ماشین های ساده ای مانند دوچرخه، ساعت و قرقره و … . علوم فیزیک، شیمی و اقتصاد با تمامی عظمت و شگفتی که دارند، در این سطح از جای می‌گیرند. 🔺سطح سوم؛ 🔻سیستم های بازخورد یا سایبرنتیکCybernetic ✅ تفاوت این سیستم‌ها برای انواع سیستم ­های سطوح قبلی، قابلیت ، خودنظمی و حفظ تعادل آنها بر مبنای اهداف تعیین شده است. این سیستم‌ها هدف جو هستند اما خودشان نمی ­توانند اهدافشان را تعیین کنند و از اینرو اهدافشان باید از بیرون برایشان تعیین شود. ✅ به عنوان مثال به عنوان ساده‌ترین مصداق سیستم ­های سطح سوم قادر است دمای آب یا هوای محیطی را بر مبنای عددی که روی آن تنظیم شده کنترل نماید. موشک های قاره ­پیما و سیستم‌های هدایت شونده خودکار نیز جز سیستم ­های این سطح هستند. 🔺سطح چهارم؛ 🔻سیستم ­های تک یاخته ای Cell ✅ این سیستم ­ها دارای نگهدارنده هستند و به عنوان اولین سطح از سیستم ­های باز تلقی می‌شوند. سیستم‌های تک یاخته ­­ای یا سلولی آغاز حیات و مرز جدایی موجودات زنده از جمادات هستند. این سیستم‌ها با ارتباط با محیط اطراف خود می ­توانند منابع مورد نیازشان را دریافت کرده و از خود نگهداری کنند. ✅ با افزایش سطح سیستم ها بر میزان آنها افزوده می ­شود. به همین جهت می‌توان گفت که پیچیدگی بین موجود تک سلولی از یک موشک قاره ­پیما بیشتر است، چرا که زنده است، خودکفاست، قابلیت تولید مثل و رشد دارد. 🔺سطح پنجم؛ 🔻سیستم های گیاهی یا تکاملی رستنی ✅ مشخصه اصلی این سیستم‌ها بین سلول‌هاست. در این سیستم‌ها شکل تازه‌ای از تقسیم کار وجود دارد. به عنوان مثال در یک گیاه ریشه، برگ، ساقه و … هر کدام وظیفه و کارکرد مخصوص خود را دارند. دوره زندگی این سیستم‌ها به صورت تکوینی و از قبل برنامه ­ریزی شده است. ✅ می ­دانند یک بذر خاص به چه نوع آب و هوا، خاک، شرایط نگهداری، زمان کاشت، داشت، برداشت، مراقبت ضد آفت و … نیازمند است. همچنین آنها می دانند در شرایط معین و با استفاده از روش ­های مشخص از هر نوع بذر چه مقدار محصول می ­توانند برداشت کنند. 🔺سطح ششم؛ 🔻سیستم های حیوانی ✅ حیوانات قابلیت تحرک دارند و از میزانی از بهره ­مند هستند. آنها از طریق گیرنده ­های حسی و سیستم عصبی و مغز خود به محرک­ های بیرونی پاسخ می ­دهند، می ­توانند به دنبال اهداف خود رفته و در مقابل تغییر شرایط رفتار خود را تغییر دهند. انواع حیوانات به عنوان موجودات زنده و علومی مانند جانورشناسی و پزشکی در این سطح از دسته‌بندی سیستم‌ها جای می‌گیرند. 🔺سطح هفتم؛ 🔻انسان ✅ ویژگی اصلی و متمایز کننده انسان‌ها به نسبت تمامی موجودات سطوح قبلی برخورداری از خودآگاهی Self-consciousness است. گیرنده ­های اطلاعاتی در این سطح از سیستم‌ها به حد تکامل خود رسیده‌اند. انسان‌ها می دانند و می ­دانند که می ­دانند. ✅ می ­داند که زنده است و می ­داند که در آینده خواهد مرد. به همین جهت انسان‌ها دارای شعور، بصیرت، دانش نسبت به خود و محیط اطرافشان هستند. آنها قادرند بُعد زمان را درک کرده و در آن تفکر کنند، گذشته، حال و آینده را بشناسند، برنامه ­ریزی نمایند، زبان و فرهنگ خلق نمایند، نمادها را بشناسند و از طریق آنها دنیای اطراف خود را درک کنند. 🔺سطح هشتم؛ 🔻سیستم‌های اجتماعی Social Systems _های_اجتماعی سیستم ­های بازی هستند که از دو یک چند انسان با نقش‌های مشخص در کنار یکدیگر تشکیل می ­شوند. در این سیستم­ ها مجموعه‌ای از نقش‌ها و وظایف از طریق استانداردها و روش‌های معین در کنار یکدیگر قرار گرفته و کارکرد دارند. 🔺سطح نهم؛ 🔻سیستم های متعالی و فوق طبیعی Transcendental ✅ این سطح از دسته بندی موارد ناشناخته ای را شامل می ­شود که ما انسان‌ها از درک آن با ابزارهای علمی و گیرنده ­های حسی و عقلی عاجز هستیم. مواردی مانند متافیزیک و ماوراءالطبیعه، فرشتگان، برخی از موارد زیبایی شناختی و … . حوزه ­های مطالعاتی مانند فلسفه و الهیات در این سطح قرار دارند. www.modiryar.com @modiryar
هوش تجاریطبق تعریف گارتنر: یک چتر واژه شامل نرم‌افزارهای کاربردی، زیرساخت‌ها، ابزارها و روش‌های برتر است که دسترسی و تحلیل اطلاعات را برای بهبود و افزایش عملکرد کسب و کار ممکن می‌کند. ✅ این به چه معناست؟ یعنی هوش تجاری با جمع‌آوری، تحلیل و نمایش اطلاعات یک تصویر کامل از وضعیت شرکت را به شما ارائه می‌دهد و کمک می‌کند تا بهترین تصمیم را برای -کار خود بگیرید؛ بنابراین هوش تجاری فقط یک نرم‌افزار نیست؛ بلکه یک مفهوم کلی است. ✅ «اگر مدیران و پرسنل یک شرکت به اطلاعات به‌روز و دقیق دسترسی داشته باشند می‌توانند تصمیمات بهتری برای آن شرکت بگیرند.» اگر در خود در موقعیت تصمیم‌گیری قرار دارید قطعاً با مجهولات و سؤال‌هایی روبرو هستید و ترجیح می‌دهید قبل از انجام کاری، اطلاعات کاملی نسبت به آن موضوع داشته باشید. ✅ کار هوش تجاری دقیقاً همین است. هوش تجاری اطلاعات مهم شرکت را در اختیار مدیران می‌گذارد و به آنها امکان می‌دهد این را تحلیل کنند، با سایر همکارانشان به اشتراک بگذارند و در نهایت بهترین تصمیم را برای شرکت خود بگیرند. www.modiryar.com @modiryar
هوش تجاری، Business Intelligence یا به اختصار BI یک فرآیند تکنولوژی محور برای تحلیل داده هاست. این فرآیند در نهایت به مدیران، صاحبان کسب و کار و تمام تصمیم گیرنده‌های اساسی یک کسب و کار، اطلاعاتی عملی می‌دهد. ▪هر اهدافی را در بازار و در داخل سازمان خود دنبال می‌کند. ▪ مدیران و شرکت بر اساس اطلاعاتی که در اختیار دارند تصمیم‌گیری می‌کنند. ▪ و داشبوردهای اطلاعات برای کاربران ساخته شده و در اختیار آنها قرار می‌گیرد. ▪داده‌ها گردآوری شده در انبار داده ذخیره می‌شوند و مدل‌های داده ساخته می‌شود. ▪ داشبوردها مشاهده و تحلیل می‌شوند و با سایر کاربران به اشتراک گذاشته می‌شوند. ▪ شرکت برای رسیدن به این اهداف و تصمیم‌گیری بهتر به اطلاعات خاصی نیاز دارند. ▪تیم توسعه‌دهنده BI باتوجه‌به نیاز کاربران و شاخص‌ های کلیدی کسب‌ و کار، داده‌های شرکت را جمع‌آوری می‌کنند. ▪باتوجه‌به بازخورد گرفته شده و نیز تغییر در شرایط موجود، نیازهای جدیدی برای اطلاعات به وجود می‌آید و چرخه مجدداً تکرار می‌شود. www.modiryar.com @modiryar
🔴 هوشمندی کسب‌ و کار یا هوش تجاری یا هوش تجاری یا (BI) در یک کلام یعنی بازی هوشمندانه با اطلاعات به منظور ارتقاء و رشد کسب‌وکار. ✅ مواردی مانند سازماندهی اطلاعات، تجزیه و تحلیل آن، ارائه گزارش از داده های پردازش شده و … را شامل می‌شود. ✅ هوش تجاری تحلیل مناسبی از گذشته یک کسب و کار ارائه داده و مسیر پیش روی آن در راستای رشد و ارتقاء را به شما نشان می دهد. 🔴 اهمیت هوشمندی کسب‌ و کار در محیط کاری در زمینه هوشمندی کسب‌وکار بسیار مهم و استراتژیک است. عصر امروز عصر اطلاعات است و شاید هیجان‌انگیزترین سرفصل برای صاحبان کسب‎وکار اطلاعات ناب و کاربردی است. شرکت‌هایی که بتوانند در مسیر اطلاعات موفقیت بیشتری به دست بیاورند، بیش از دیگران می‌توانند اقدامات مناسب و راهبردی را به نتیجه برسانند و از کسب‌وکار پویاتری برخوردار خواهند بود. ✅ کسب‌ و کار در دوران فعلی، کلید طلایی موفقیت در مسابقه با رقیبان و تثبیت برند کسب و کار در ذهن مشتریان است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که در انتهای سال 2021، سودآوری صنعت هوش تجاری چیزی حدود 26.50 میلیارد دلار باشد. استفاده از قواعد هوش تجاری باعث می‌شود تصمیمات کسب‌وکار شما 5 برابر سریع‌تر و آگاهانه تر از دیگران باشد. www.modiryar.com @modiryar
طراحی مدل اثر هولوگرافی بر تصویر سازمانی با میانجی تجربیات و شبکه اجتماعی سازمان ✅ واژۀ متشکل از دو جزء «هول» به معنای کل و«گراف» به معنای نماست که تحت الفظی به معنای تصویری از کل یا تمام تصویراست. تفکر کل گرا در حقیقت، همان تفکر سیستمی است؛ با این تفاوت که در تفکر سیستمی، تأکید بر مجموعة اعضای به هم وابسته است که در آن، همگی اجزا، یک واحد کل را تشکیل می دهند، اما علاوه بر قبول تفکر سیستمی، معتقد است که کیفیت کل، در یکایک اجزا نهفته است. ✅ استعارۀ ، بیانگر سیستمهایی است که کیفیت کل به گونه ای در تمامی اجزا متبلور است که هر جزء و واحد، توانایی خودسازماندهی و بازآفرینی را به طور پیوسته داشته باشد و در آن، اجزا توانایی پاسخ به نیازهای محیطی را داشته باشند و سازمان با وجود چالش در هر واحد یا جزء، بدون مشکل به مسیر خود ادامه دهد. مدیران این سازمان ها باید چگونه آموختن را به اعضای خود یاد دهند تا اعضای واحدها چگونگی برخورد با مسائل پویا را فراگیرند و بتوانند به گونه ای مستقل به مسائل و چالش های فرارو غلبه کنند. www.modiryar.com @modiryar
اینرسی (لختگی) سازمانی ✅ زمانی که انسان در زندگی هدف ندارد دچار یا لختگی سازمانی شده است یا بر عکس اینکه انسان در زندگی و کسب‌وکارش هدف دارد ولی میل رسیدن به آن ها و شوق دست‌یافتن به آنها را ندارد و اینکه چگونه می‌تواند به آن برسد را ندارد، پس برمی‌گردد به عادت‌های بد زندگی‌مان، عادت‌های بد کسب‌وکارمان و .... 🔴 انواع اینرسی سازمانی اینرسی ناشی از روال: ضربان قلب هر کسب و کار بزرگی، تپش آهنگین روال های استاندارد آن برای خرید، پردازش و بازاریابی کالاها می باشد. اقدامات آگاهانه تر آن توسط راه هایی با ریتم کمتر که همچنان به خوبی مشخص شده اند راهنمایی می گردند. اینرسی ناشی از روال های منسوخ یا نامناسب را می توان رفع نمود. ادراکات مدیریت ارشد موانع سر راه می باشند. اگر رده بالا قانع شوند که روال های جدیدی مورد نیاز می باشند. ✅ اینرسی ناشی از فرهنگ: تغییر یک واحد به معنای تغییر هنجارهای کاری و ارزش های مرتبط با کار اعضای آن واحد می باشد. این هنجارها ایجاد شده، نگه داشته شده و هر روزه توسط گروه های اجتماعی کوچک تقویت می شوند. ✅ اینرسی واسطه: نبود پاسخ همیشه نشانه ای از روال های چسبنده یا فرهنگی منجمد نیست. ممکن است که یک کسب و کار گزینه عدم واکنش به تغییر یا حمله را به این خاطر انتخاب نماید که جریانات سوی که هنوز ارزشمند هستند. با واکنش نشان دادن قطع شوند. آن جریانات سود به خاطر اینرسی مشتریانش پابرجا باقی می مانند- شکلی از که توسط یک واسطه به وجود می آید. www.modiryar.com @modiryar
بوم مدل گیمیفیکیشن و مقایسه تطبیقی با بوم کسب وکار ✅ برای مقایسه و درک بهترِ شباهت ها و تفاوت ها، هر دو بوم را کنارِ هم و در یک قالب اما با دو رنگ متفاوت، نشان داده ایم. همانطور که در تصویر زیر قابل مشاهده است؛ بخش های مشتری در بوم مدل کسب و کار به بازیکن ها در بوم مدل تبدیل شده است. ✅ همینطور به ترتیب، ارتباط با مشتریان به ، کانال توزیع به رفتارها، ارزش پیشنهادی به دینامیک ها، فعالیت های اصلی به مکانیک ها، منابع اصلی به اجزاء بازی و شرکای کلیدی به پلتفرم ها تبدیل شده اند. ✅ اما جریان درآمدی و ساختار هزینه ها سر جای خود مانده اند هرچند که جریان درآمدی برای بوم ، در برخی از منابع دیگر تحت عنوان منفعت ها و نتایج (BENEFITS) هم نوشته شده است چون همانطور که پیش تر گفتیم، می توان از به کارگیری گیمیفیکیشن اهداف متنوع اجتماعی و یا مالی و … داشت. www.modiryar.com @modiryar
🔺همه نابغه هستند ولی اگر شما یک ماهی رو با مهارت بالا رفتن از درخت قضاوت کنید ، در تمام زندگی معتقدید که اون احمقه. من استعداد خاصی ندارم، من فقط با شور و و شق کنجکاوم. 🔻Everybody is a genius. But if you judge a fish by its ability to climb a tree ، it will live its whole life believing that it is stupid. I have no special talents. I am only passionately curious www.modiryar.com @modiryar
مدل پرورش نخبگان در سازمان ایرانی ✅ واقعيت اين است كه چارچوب ی مديريت استعداد در شرکت‌های دانش بنیان داخلي، رنگي را كه بايد از تلاطم محيط يا فناوری محور بودن شركت بگيرد ندارد. در حالي كه ميزان از دستروي استعدادهاي سازمان در شرکت‌های مورد مطالعه و نيز درصد عدم مشاركت فعال اين استعدادها، كه بعضاً تا سه برابر استاندارد جهاني (8-12 درصد كاركنان) است، در عين اينكه دانش و فناوري در حيطه فناوری مرتب به روز می‌شود و اين دو مسئله می‌تواند سازمان را به لحاظ كسب، حفظ و به‌كارگيري دانش، از رقباي جدي در صنعت عقب بياندازد، تلاطم جدي در محيط را نمايانگر است. اما در واقعيت آنچه اتفاق می‌افتد، هاله‌اي از مديريت استعداد، با هدف نيست؛ سيستم و فرايند پياده‌سازي شده مشخصي در اين خصوص وجود ندارد. ✅ اگر در بخشي از سازمان، چيزي شبيه به ، به معناي جذب، پرورش و نگه داشت استعدادهاي سازمان اتفاق می‌افتد، كاملاً مبتني بر مديري است كه در آن زمان، در آن پست قرار گرفته است. درآمد بالاي كسب شده توسط شرکت دانش بنیان كه ماهيت كار فناوری در ايران است، به همراه تأثیرگذاري روابط و كم‌رنگ بودن سیستم‌ها، فرايندها و شفافيت در سازمان، موجب می‌شود كه چارچوب مفهومي استخراجي (كه پيش از اين اشاره شد) عملاً واقعيت جذابي را به نمايش نگذارد؛ خاصه اينكه در واقع چارچوب مفهومي كه در غالب مواقع رخ می‌دهد، اجزايي متفاوت از حالت عام (و نه حتي ايده‌آل) چارچوب مفهومي دارد. www.modiryar.com @modiryar
تفاوت های مدیریت عملکرد و ارزیابی عملکردارزیابی عملکرد ▪گذشته نگر ▪بی ثبات و منطقی ▪جــزیـره ای و مجـــزا ▪جریان از بالا به پایین ▪قضاوت و کنترل عملکرد افراد ✅ مدیریت عملکرد ▪آینده نگر ▪با ثبات و مستمر ▪سیستماتیک و کل نگر ▪جریان دو طرفه در تعیین اهداف ▪توسعه ای و بهبود دهنده عملکرد www.modiryar.com @modiryar
🔴 طراحی مدل توانمندسازی کارکنان بر اساس مولفه های مدیریت استعداد و هوشمندی سازمانی www.modiryar.com @modiryar