ملایی
#تخصصی #مهجوریت_قرآن در مطلب قبلی عرض کردیم که تمحض آقایون در فقه و اصول به شکلی هست که عملاً قرآن
روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی، بر اساس دروس استاد شیخ محمد حسن وکیلی
ملایی
روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی، بر اساس دروس استاد شیخ محمد حسن وکیلی
تفسیر قرآن به قرآن.pdf
88.2K
#تخصصی
#تفسیر_قرآن_به_قرآن
استاد محمد حسن وکیلی در کتاب روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی، ابتدا تفسیر را از نظر علامه معنا می کنند: « تفسیر صرفا بیان معانی آیات قرآن و آشکار سازی مقاصد و مدالیل آن، در واقع همان بیان محصَّل آیه است». سپس تقریری از روش علامه بیان می کنند که آن را می توان در دو بخش جمع بندی کرد:
1) قرآن در مرحله دلالت و بیان تام است و استقلال دارد و مراد جدی خود را با قرائن معینه و مبینه ی داخلی بیان می کند و نیازی به قرائن صارفه یا قرینه ای خارج از قرآن ندارد.
2) ما برای فهم قرآن استقلال نداریم و به خاطر ضعف ما و مشکل ما در قابلیت نیازمند مراجعه به ائمه اطهار و اهل ذکر و ... هستیم.
علامه طباطبایی در قرآن در اسلام ص 87 : «در میان شیعه آنچه اکنون در علم اصول تقریبا مسلم است این است که خبر واحد موثوق الصدور در احکام شرعیه حجت است ودر غیر آنها اعتبار ندارد» آقای وکیلی: "اگر حدیث مورد نظر بیان قصص، مصادیق اشخاص و اماکن، تفاصیل معاد، شأن نزول آیه یا بطن آیه، قطعی بود مفید است نه خبر واحد ظنی. پس اگر روایات تفسیری ما را به نکات و ظرایفی از خود آیات رهنمون شدند، مقبول اند گرچه سندش معتبر نباشد! به تعبیر دیگر نقش روایات در این موارد صرفا ارشاد است. پس اگر با ظاهر آیه یا قرائن درونی قرآن تناسب نداشت یا حمل بر بیان تاویل و بطن آیه می گردد یا طرح خواهد شد ولو سند خوبی داشته باشد.
در حقیقت ما هنوز تا مرحله فهم کامل قرآن و روایت فاصله ها داریم و تا نقائص اصول و فلسفه ی ما بر طرف نشود ما به آن مقصد عالی نتوانیم رسید و رشد این علوم از مقدمات ظهور حضرت (عج) است."
تقریبا #عمومی
کتاب مبانی و اصول #عرفان_نظری
به نظرم این کتاب از تمهید القواعد بهتر هست برای شروع عرفان، فارسی_عربی هم هست. اگر نهایة الحکمة رو خوندید حتما شروع کنید تا ان شاء الله در انتها (البته با کمک زیارت جامعه کبیره و ...) بتونیم در بحث انسان کامل به شناخت بسیار بهتری درباره حضرت حجت ارواحنا له الفداء برسیم که معرفت ایشان از واجبات هست.
با خوندن این کتاب به طور منظم ساختار هستی شناسی عرفا رو یاد می گیرید و با اصطلاحات آنها به خوبی آشنا می شید. بحث های وحدت وجود، ذات به اطلاق مقسمی، تعین اول و ثانی، نفس رحمانی، انسان کامل و ... بسیار خوب توضیح داده شده.
این کتاب رو استاد امینی نژاد طی 60 جلسه تدریس کرده اند:
https://b2n.ir/325119
البته اندک بحث هایی هم در این کتاب نیست که در کتاب «حکمت عرفانی» آمده مثل: تجدد امثال،قوس نزول و صعود، جلاء و استجلاء، 5 معنای قیامت و ...
اگر از کتب عرفانی، یک کتاب را بخواهیم کتاب درسی حوزوی قرار بدهیم همین کتاب استاد یزدان پناه هست، یعنی پیشنهاد ما این هست: پایه 7 کتاب بدایه یا فلسفه مقدماتی، پایه 8 و 9 نهایه و تکمله نهایه، پایه 10 مبانی و اصول عرفان نظری.👌
ملایی
#تخصصی #امتداد_فلسفه #حکمت_عملی #علوم_انسانی_اسلامی #فلسفه_و_فرهنگ نشستی با عنوان «نقش #علامه_طباط
#تخصصی
#فلسفه #امتدادهای_فلسفه
یکی از مشکلاتی که برای طلاب رشته فلسفه وجود دارد این هست که گاهی نمی دانند ثمرات و اثرات مباحث فلسفی شان چیست؟ و از آنجایی که شهریه یا مدرک به درد بخوری هم در کار نیست بی انگیزه می شوند.
خود من اوائل که بدایه می خوندم، برام سوال بود که حالا مقولات ده تا باشند یا چهارده تا یا پنج تا چه فرقی داره؟ اراده صفت ذات باشه یا صفت فعل چه فایده ای برای ما داره؟ چه نفعی داره بفهمیم حرکت قطعیه است یا توسطیه؟ و ... 🤯
از طرفی در روایات داریم: اللهم انی اعوذ بک من علمٍ لا ینفع! ⛔️
بنده از اساتید بدایه و نهایه استدعا دارم همان ابتدا برای طلاب برخی ثمرات و اثرات جدیِ امتداد های فلسفه را بیان کنند. به طلاب بگویند که:
✅ 1) شبیه همین که صورت شریکة العله است برای ماده، انسان کامل هم شریکة العله است برای وساطت فیض به عالَم، نه علت معده نه علت فاعلی استقلالی، بلکه شبیه علت صوری است.
✅2) با اصالت وجود و خصوصا اتحاد عاقل به معقول می توان برخی نگاه های سوبژکتیویته ی کانت یا دکارت را پاسخ داد، بلکه در سفر سوم از اسفار اربعه مرز بین هستی شناسی و معرفت شناسی برداشته می شود.
✅3) تشکیک خاصی ای که صدرا در متن وجود مطرح می کند بعد از اثبات وحدت شخصیه ی وجود بی ثمر نمی شود بلکه همانند آن در تشکیک خاص الخاصی در نفس رحمانی پیاده می گردد.
✅4) قاعده ی الواحد از فروعات اصل علیت است و انکار آن به انکار علیت و هرج و مرج می انجامد بلکه با همین قاعده می توان اثبات کرد که در هر عصری فقط یک انسان کامل بالفعل هست و به همین راحتی می توان برخی از عرفان های کاذب (که در کنار امام زمان عج قطب سازی می کنند) را ابطال کرد.
✅5) رابطه ی وجود و ماهیت بسیار نزدیک به رابطه ی حق و خلق است.
✅6) وجود های ربطی دارای ماهیت های حرفی هستند! و پذیرش این مبنا در بسیاری مباحث اصول فقه اثر گذار است: در حروف، در هیئات، در خطابات، در احکام خمسه تکلیفیه و ... که گفته شده معانی حرفیه ای هستند که از نسب فی غیره اتخاذ شده اند؛ همه این ها دارای ذات می گردند،حکم بردار خواهند بود، میتوان درباره محمول های آنها بحث کرد و آثار واقعی آنها را مورد تحقیق قرار داد. علاوه بر این که در بسیاری از بحث های ثبوتی اصول (نه اثباتی که نیازمند به بررسی ادله روایی و نقلی هستند) کاملاً قواعد تکوینی و فلسفی جاری می شوند.
7) و و و الی ماشاء الله !
اصلا این بحث ارزش این را دارد که یک کتاب مجزا «امتداد ها و ثمرات فلسفه اسلامی» نوشته و تبلیغ گسترده شود.
#عمومی
این هشتک رو تو ایتا یا گوگل سرچ کنین:
#آخونداچیکارمیکنن
عکس هایی که میاد رو ببینید:
همش یا دارن کارگری می کنن یا چاه خالی می کنن یا ... اسم اش رو هم گذاشتن جهادی !
آخه برادر عزیز برای بیل زدن که نیاز به عمامه 10 متری نیست! خب می خوای لجن ها رو جمع کنی چرا عمامه ات رو بر نمی داری؟ اگر کارِت برای خداست چرا این قدر با عمامه عکس می اندازی؟
نمی گم جهادی نه، نمی گم کمک به مردم نه ولی میثاق طلبگی یه چیز دیگه بود ها!
بله رهبری فرمودند طلاب منشأ خدمت رسانی به مردم باشند تا نیروهای مردمی به صحنه بیان؛ درست، حرفی نیست ولی این که شما با عمامه رفتی تو پمپ بنزین داری جای مسئولش باک پر می کنی منشأ خدمت رسانی شدی الان؟! رهبری سالی یکبار اون هم نمادین برای ترویج درختکاری بیل دست می گیرن.
طلبگی شأنی داره! علامه طباطبایی میگن مطابق آیه ی " و ما کان المومنون لینفروا کافة " می فهمیم جهاد جبهه های جنگ از دوش طلبه برداشته شده تا بتونه نیاز های علمی و دینی ، اعتقادی، اخلاقی، شبهات، احکام، قوانین جامعه و ... رو برآورده کنه! حرمت طلبگی رو باید حفظ کرد.
الان این ها همه زمین مونده آقای عمامه به سر درس و بحث اش رو رها کرده مدام داره زمین طی می کشه! دو تا بطری دستش گرفته فیس فیس ضدعفونی کردن و عکس انداختن! کار مهم تر بلد نیستی شما؟
إن بابا من العلم يتعلمه الرجل خير له من أن يكون أبو قبيس ذهبا فأنفقه في سبيل الله.
من اشتغل بغير المهم ضيع الأهم.
باید جلوی این افراط رو گرفت، البته مراقب باشید باز به تفریط کشیده نشه! باید منشأ و نماد خدمت باشیم نه گازر! این میشه حد وسط.
سوالات مصاحبه (2).docx
27.4K
#عمومی طلاب
چند تا از طلبه های مدرسه معصومیه اومدن و یک مصاحبه ای از بنده گرفتند درباره روش موفقیت در حوزه؛ که دیدم بد نیست متن سوال هاشون و جواب ها رو اینجا هم بگذارم.
برای طلاب مقدمات مفید هست.
ملایی
#عمومی این هشتک رو تو ایتا یا گوگل سرچ کنین: #آخونداچیکارمیکنن عکس هایی که میاد رو ببینید: همش یا د
#عمومی
#اشرف_اعمال #عمل_قلبی #حدیث
نمونه ای از #تفسیر_قرآن_به_قرآن در کلام ائمه
در حدیثی طولانی که خلاصه اش رو عرض می کنم، ابو عمرو الزبیری می گوید از امام کاظم علیه السلام پرسیدم افضل اعمال چیست؟ فرمود آنچه که خداوند هیچ چیزی را جز به آن قبول نمی کند. پرسیدم آن چیست؟ فرمود ایمان به یگانگی خداوند بالاترین اعمال و اشرف ترین آنهاست. پرسیدم ایمان قول است یا عمل؟ فرمود: ایمان همه اش عمل است و قول بعضی از آن عمل است و ایمان مراتب دارد. پرسیدم مگر ایمان کم و زیاد می شود؟ فرمود: بله، خداوند متعال بر هر عضوی از جوارح ایمانی واجب کرده است، بر قلب بر چشم بر گوش و ... مثلا قلب که انسان با آن تعقل می کند تفقّه می کند و می فهمد و قلب امیر بدن است، آنچه از ایمان بر این قلب واجب شده است: اقرار و معرفت و عقد و رضا و تسلیم است به این که لااله الا الله وحده لا شریک له و نبوت و کتب آسمانی. این است آن عملی که خداوند بر قلب واجب کرده است و ...
سپس حضرت برای ایمانی که بر قلب واجب شده به آیاتی استناد می کنند: جن3، قصص 106،رعد 30، مائده 44، بقره 284 سپس ایمانی که بر قول و زبان واجب شده: بقره 83،عنکبوت46 و همین طور بر گوش و سمع، و سپس بر چشم و فرج و پا و ... راوی می پرسد خب نقصان و تمام ایمان را فهمیدم، زیادی ایمان از کجا؟ حضرت می فرمایند: از توبه126 و کهف13 می فهمیم که اگر ایمان هر عضوی واحد بود ایمان مومنین برتری ای نسبت به هم نداشت و مساوی می شدند درحالی که به زیادی ایمان، درجات مومنین در نزد خداوند مشخص می گردد.
سند: کافی ج2 ص 34 ط اسلامیه
نکته1: امام کاظم علیه السلام برای توضیح مراتب ایمان و تفاضل آن در هریک از جوارح انسان از کنار هم گذاشتن 28 آیه ی قرآن استفاده می کنند که نمونه ای واضح از تفسیر قرآن به قرآن توسط ائمه است.
نکته2: انسان به قلب خود می تواند تعقل کند و بفهمد ولی عمل قلبی، اعتراف و باور کردنی است که آنچه را با عقل و فهم بدان یقین کرده است در ته دل خودش فرو برده، گره بزند و قفلش کند و زیربنای افکار و اعمال دیگر خودش قرار دهد. این بالاترین و شریف ترین عمل است.
در عیون الحکم و غرر الحکم نیز از حضرت امیر علیه السلام آمده: التفكر في ملكوت السماوات و الأرض عبادة المخلصين!
رهبر انقلاب نیز در اردیبهشت 98 فرمودند: «ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعهی اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید، حوزهی علمیّه مسئولیّتهای متناسب با این کار بزرگ را دارد، باید انجام بدهد. چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است.»
جالب است که نشستن و فکر کردن درباره تحقق تمدن اسلامی، در کلام امام خامنه ای، کار است کار! بیکاری نیست. بعضی خیال می کنند کار یعنی جارو و بیل دست گرفتن.
بعضی دیگر نیز متاسفانه خیال کرده اند که کار یعنی فعالیتی که ازش پول در بیاد! در نگاه این دنیازده ها، نماز خواندن، روزه، قرآن، زیارت و ... همه از بیکاری است! درس خواندنی که ازش پول در نیاد «علم لا ینفع» است و باید کنار گذاشته شود. می گویند: فکر نان کن که خربزه آب است. از نظر این سفیهان، معنویت چیزی جز درمانی روانی برای کنار گذاشتن تشویش ها و رسیدن به لذت آرامش نیست. برای این ها هرچه از «درد دین» بگوئید صرفا لفاظی و شعار است.
ملایی
#عمومی #اشرف_اعمال #عمل_قلبی #حدیث نمونه ای از #تفسیر_قرآن_به_قرآن در کلام ائمه در حدیثی طولانی که
AminiNejadTosiyeBeTollabeFalsafe.mp3
6.99M
#عمومی
پرسیدند: برای این #درد_دین که گفتید مثال هم می زنید؟
بله، نمونه ای از توصیه های استاد امینی نژاد برای شرایط کنونی به طلاب:
«ما الان کاملا فرصت داریم، موقعیت ممتازی است باور کنید موقعیتی است که می توانیم بر گرده دانش بنشینیم همه ی آنچه را که به عنوان علوم اسلامی و امتداد های فلسفه و ... مطرح هست، از معرفت شناسی گرفته تا تمام آن زیرمجموعه ها، همه اش، هیچ رعبی نسبت به این فضاها نداشته باشید ما می توانیم مسئله را پیش ببریم، خدا رحمت کند حضرت امام را که این فضا را پیش آورده.
اگر ما قدر نشناسیم و این فضاها را توجه نکنیم همیشه به این سبک باقی نمی ماند ما باید این فضا ها را تعمیق ببخشیم. اگر بنشینیم این موقعیت باقی نمی ماند، اگر ما مدل خاص و ویژه ی علوم انسانی را پی ریزی نکنیم جامعه خیلی نمی تواند منتظر بماند! تا کی می خواهد منتظر باشد برای جامعه شناسی اسلامی، اقتصاد اسلامی و ...؟ خیلی منتظر نمی ماند. اگر ما نتوانیم در این فرصت این کار را انجام دهیم با این سرمایه های فراوانی که داریم، آسیب هایش را خواهیم دید.»
پ.ن: فایل اصلی رو گذاشتم که دیگه به تقطیع ها و تلخیص های بنده اشکال نکنید.
#عمومی
#خط_امام واقعی!
#عرفان_عملی #عرفان_اجتماعی
این پست طولانیه ولی وقت بگذارید همه اش رو حتما بخونید، چندباره بخونید، از آخر به اول بخونید، تو مبنر ها و سخنرانی هاتون حال و هوای 1367 و اواخر جنگ رو توضیح بدید و این ها رو بخونید، برای همه! بارها و بارها !
حضرت #امام_خمینی (رضوان الله تعالی علیه) کاملا قائل به وحدت شخصیه وجود بودند و توحید امام عرفانی بود نه کلامی یا فلسفی. از سخنرانی های امام: "آنچه انبیا برای او مبعوث شده بودند بسط توحید و شناخت مردم از عالَم است که چطور است نه آن طوری که ما ادراک می کنیم ... ما هیچ هستیم همه عالم هیچ است
سر تا ته عالم یک جلوه ای است از خدای تبارک و تعالی هر چه هست اوست... ما ها چیزی نیستیم خودمان، قطره، از قطره هم کوچک تر اما اگر متصل بشویم به آن دریای غیر متناهی، حکم همان دریا پیدا می شود. آن وقت شما تکیه بر قدرت مطلق کرده اید و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی، هر چه هست اوست. انبیا دنبال حکومت برای مقصد دیگر بوده اند
تمام مقاصد بر می گردد به معرفت الله، هرچه در دنیا واقع بشود و انبیا هرچه دنبالش بوده اند دنبال این بوده اند که خداشناسی، واقعا خداشناسی!اگر او حاصل بشود همه چیز دنبالش هست." منبع: مقدمه کتاب «فروغ معرفت» شرح مصباح الهدایه از استاد یزدان پناه این ها از سخنرانی های عمومی امام است، پس مشخص هست که هدف امام بسط توحید در اجتماع بوده است. امام فهم عرفانی توحید را برترین قسمت دین می داند.
امام مطلوب نهایی را معرفت الله می دانند نه این که خداشناس شویم تا عدالت تا ... نه، حتی احکام شرعی و عدالت برای معرفت الله است. این عرفان عملی اجتماعی استنه فقط فردی. مقام اول را امام یقظه ی امت می داند، امت را باید بیدار کرد به سمت توحید و فطرت الهی نه فقط این که ظلم نشود. امام کوچکترین تزلزلی در این که اسلام فصل الخطاب است و برترین حرف است نداشت قاطعانه محتوای آن را عالی و اعلی می دانست و این علنی بود در کلام امام در رفتار امام، ذره ای اعتنا به فرهنگ غرب نداشت.
امام فقه و احکام شرعی را بسط توحید عرفانی می دانستو از آن طرفداری می کرد. اما اجازه بدید با این که بنا ندارم در کانال کپی پیس داشته باشم ولی بخش هایی از نامه ی امام در "سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598" رو با هم مرور کنیم تا یادمان نبرند که خط امام یعنی چه! : «من با اطمینان میگویم:
اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت مینشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم.
ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - را در جهان استکبار ترویج نماییم. و دیر یا زود ملتهای دربند شاهد آن خواهند بود. مقام شهادت، خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است. نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهرهای دیگر آزاد شد. تمامی اینها خیالات باطل ملیگراهاست. ما هدفمان بالاتر از آن است. ملیگراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است. ما میگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم.
ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بیخبرند و نمیدانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمهای وارد نمیسازد.خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. ادامه پست بعدی:
ملایی
#عمومی #خط_امام واقعی! #عرفان_عملی #عرفان_اجتماعی این پست طولانیه ولی وقت بگذارید همه اش رو حتما بخ
[این مطلب ادامه مطلب قبل 👆است]
عزت و حیات در سایه مبارزه است. و اولین گام در مبارزه اراده است. و پس از آن، تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی، خصوصاً امریکا را بر خود حرام کنید. خدا را سپاس میگزاریم که در میثاقمان باخدای کعبه پایدار ماندهایم و پایههای برائت از مشرکین را با خون هزاران هزار شهید از عزیزانمان بنیان نهادهایم. و منتظر هم نماندهایم که حاکمان بی شخصیت بعض کشورهای اسلامی و غیر اسلامی از حرکت ما پشتیبانی کنند. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم. و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمیداریم.راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً امریکا را شکست. ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایه داران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند.
بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است. و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد. امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری میکند.
جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمیشناسد. و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم. امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است. و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نمودهاند میبوسم؛ و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچههای آزادی و کمال نثار میکنم. من باز میگویم که قبول این مسئله [پذیرش صلح و قطعنامه 598] برای من از زهر کشندهتر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش میدانم. و شما میدانید که من به شما عشق میورزم؛ و شما را میشناسم؛ شما هم مرا میشناسید. در شرایط کنونی آنچه موجب امر شد تکلیف الهیام بود. شما میدانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویی داشتهام با خدا معامله کردهام. عزیزانم، شما میدانید که تلاش کردهام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدّم ندارم. خداوندا، تو میدانی که ما سر سازش با کفر را نداریم. خداوندا، تو میدانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمیشناسیم و غیر از تو نخواستهایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی. خداوندا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیة الله - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - و رسیدن به خودت جبران فرما.
فرزندان انقلابیام،ای کسانی که لحظهای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما میگذرد.
بغض و کینه انقلابیتان را در سینهها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانید که پیروزی از آن شماست. من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.» منبع: https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/21/title/46
ملایی
#تخصصی #مهجوریت_قرآن در مطلب قبلی عرض کردیم که تمحض آقایون در فقه و اصول به شکلی هست که عملاً قرآن
#تخصصی
#وجوب_قرائت_قرآن #مهجوریت_قرآن
#نظر_شخصی
ابتدای سوره مزمل به پیامبر گفته می شود نیمی از شب یا اندکی کمتر یا بیشتر از آن را به تلاوت قرآن بپرداز. در آیه 20 سوره مزمل از پیامبر و گروهی که همراه او هستند خواسته شده که هر مقدار برای شما میسر است قرآن بخوانید مگر به اندازه ای که مریضی یا کسب رزق یا جهاد یا دیگر تکالیف نگذارند و معذور باشید. آیه رو همین الان ببینید لطفا. حالا:
#سوال نظر شما درباره استدلال زیر چیه؟
گذشته از ظهور فعل امر "فاقرءوا ما تیسّر منه" در وجوب، عقل حکم می کند که مطابق حکمت شارع: اگر قرائت قرآن واجب نبود حرف زدن از عذر لغو بود! پس
اگر مثلا روزی یک صفحه تلاوت قرآن (تلاوت یعنی با تأمل یا خشوع) برای ما دارای یسر باشد ولی نخوانیم، معذور نخواهیم بود. دلیل دوم: آیه 27 فرقان می فرماد روزی می رسد که ظالم! دست خود را می گزد می گوید ای کاش با رسول (خدا) همراه شده بودم! یعنی ای کاش به مخاطبین آیه 20 مزمل می پیوستم! درسته؟ یکی دو آیه بعدش: و قال الرسول یا رب إنّ قومی إتخذوا القرآن مهجورا ! خب این گلایه است مانند شکایت کردن هست. اگر قرائت آنچه میسر است واجب نبود که جایی برای گلایه وجود نداشت! همچنین آیات 24 محمد(ص) و قمر 17 22 32 40 و انبیاء 10 و... موید دیگر: در تفسیر قمی از امام باقر (ع) آمده كه در تفسير این آیه فرمود: «رسول خدا (ص) اين عمل را انجام داد، و مردم را به آن بشارت داد، ولى بر آنان دشوار آمد و" علم أن لن تحصوه"، و خداى تعالى دانست كه ضبط يك سوم و نصف و دو سوم براى مردم دشوار است، يك مسلمان نيمه شب از خواب برمىخيزد، در حالى كه نمىداند (شب در اين فصل)، چه ساعتى نصف يا ثلثان مىشود، و چه بسا براى درك آن ساعتهاى معين تا به صبح بيدار بماند. لذا خداى تعالى اين آيه را نازل كرد:" إنّ ربّك يعلم أنّك تقوم ... علم أن لن تحصوه" و فرمود: خدا مىداند كه شما نمىتوانيد نصف و ثلث را به دست بياوريد. و لذا اين آيه شريفه آن حكم را نسخ كرد،" فاقرؤا ما تيسّر من القرآن" » الخ. این روایت نیز ظهور دارد که در مقدار زمان تخفیف داده شده است. در مقابل نظر علامه طباطبایی است: "حكم شب زنده دارى شاق بر مجموع من حيث المجموع است، نه شاق بر تك تك عموم مسلمانان، و چون چنين است تكليف را طورى تخفيف داد كه هم اصل تكليف براى افرادى كه قادر بر اندازهگيرى هستند بماند، و هم آسانتر آن براى همه ميسور شود، و فرمود:" فاقرؤا ما تيسّر من القرآن"، و حكم شب زنده دارى چه حداكثرش يعنى ثلث و دو ثلث و نصف و چه حداقلش يعنى خواندن مقدار ميسور از قرآن براى عموم مؤمنين مستحب است." اولا ایشان متعلق امر را شب زنده داری گرفته اند؛ در حالی که از آیات 4 : رتل القرآن ترتیلا و آیه 6 : ان ناشئة اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا و آیه 8 : و اذکر اسم ربک و تبتل الیه تبتیلا، می فهمیم مامورٌ به اصلا شب بیداری به ما هو بیداری نیست بلکه عمده تمرکز روی تلاوت و ذکر و انقطاع الی الله بوده است. به خلاف اکثر مفسرین! که گفتند اینجا قرآن یعنی نماز و هر کدام دلیلی تراشیده اند؛ خب دو سوم شب گاهی 7 8 ساعت می شود، حمل قرآن بر نماز 8 ساعته خلاف ظاهر نیست؟ ثانیا فعل امر بدون قرینه بر ترخیص، دلالت بر وجوب دارد (چه با ظهور لفظ چه به حکم عقل)، به چه قرینه ای حمل بر استحباب کردید؟ علامه می فرمایند مریضی و کسب روزی و جهاد مصلحت هایی هستند که باعث تخفیف در آیات 2 تا 4 می شوند. پاسخ ما: بله تخفیف داده شد ولی نه از وجوب به استحباب بلکه در اندازه گیری زمان تهجد! به قرینه ی "الله یقدر اللیل و النهار علم ان لن تحصوه فتاب علیکم" در مدت تلاوت قرآن تخفیف داده شد نه در اصل وجوب آن! روایتی که از تفسیر قمی عرض شد نیز تخفیف در محاسبه ی زمان را تاکید می کرد، نه آنکه وجوب صدر سوره را نسخ کند! البته متاسفانه علامه از روایت نسخ وجوب را فهمیده اند، در نتیجه با این روایت مخالفت می کنند! علی رغم این که خود علامه تصریح می کنند قریب این معنا از طرق سنی از ابن عباس و غیره نیز آمده است! به نظر ما نسخ هست ولی نه نسخ مشهور بلکه مثلا ناسخ بیان می کند منسوخ آرمان است نه بدعت. کما تقدم شبهُه فی #ناسخ_و_منسوخ 😅 ثالثا : بر فرض هم که مریضی یا کسب روزی یا جهاد مصالحی اهم باشند به طوری که تلاوت قرآن نسبت به آنها مهم باشد، خب این فعلیت حکم تلاوت را فقط در ظرف تزاحم بر می دارد نه در غیر آن! وقتی تزاحمی نبود دیگر مصلحت اهمی نداریم تا تلاوت به خاطر آن از وجوب بیفتد! پس طبق مبنای علامه که نسخ را قبول ندارند، آیا در غیر تزاحم، تلاوت مقداری که میسر است را واجب می دانید؟ یا برای افرادی که قادر بر اندازه گیری زمان هستند واجب می دانید؟ رابعا: اگر شب بیداری بر پیامبر و مومنین واجب بود بعد مستحب شد؛ چطور نماز شب بر پیامبر واجب باقی ماند؟ پ.ن: انصافا نظر بدین دیگه: @mohammadrezamollaei
ملایی
#تخصصی #وجوب_قرائت_قرآن #مهجوریت_قرآن #نظر_شخصی ابتدای سوره مزمل به پیامبر گفته می شود نیمی از شب ی
هنوزم میگین قرائت قرآن مستحبه؟میشه؟.ogg
2.38M
#عمومی
#وجوب_قرائت_قرآن #مهجوریت_قرآن
#نظر_شخصی
1) سوره محمد(ص) آیه 24: افلا یتدبّرون القرآن ام علی قلوب اقفالها
2) مزمّل 20: فاقرءوا ما تیسّر من القرآن ... فاقرءوا ما تیسّر منه. دو بار
3) قمر 17: و لقد یسّرنا القرآن للذکر فهل من مدّکر؟ و آیه 22 و 32 و 40 تکرار می شود.
4) فرقان آیه 27: و یوم یعضّ الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا، آیه 30: و قال الرسول یا رب انّ قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا !
5) انبیاء 10: لقد انزلنا الیکم کتابا فیه ذکرکم افلا تعقلون ؟
6) اسراء 41: و لقد صرّفنا فی هذا القرآن لیذّکّروا
7) و لو انّ قرآناً سیّرت به الجبال او قطّعت به الارض او کلّم به الموتی ...
بقره 185 نساء 82 روم 58 اسراء 82 یوسف 2 و ...
انصافا خواندن کفایه و رساله واجب هست خواندن قرآن مستحب؟! مصلحت کفایه بیشتر از مصلحت قرآن هست؟
فایل صوتی این مطلب 4 دقیقه و 26 ثانیه است راضی نیستم تقطیع بشه.